#معرفی_کتاب
کتاب "انگیزه"
(Drive: The Surprising Truth About What Motivates Us)
(انگیزه: حقیقت شگفتانگیز درباره آنچه به ما انگیزه میدهد.)
نوشته دنیل اچ. پینک به بررسی عوامل محرک انسان در کار و زندگی میپردازد و نشان میدهد که انگیزههای سنتی مانند پاداش و تنبیه (چماق و هویج) در دنیای امروز دیگر کارایی چندانی ندارند.
۱-نواع انگیزه:
1⃣ انگیزه (بقا): نیازهای اولیه مانند غذا و امنیت.
2⃣ انگیزه (پاداش و تنبیه):سیستم مشوقهای بیرونی مثل پول و تهدید.
3⃣ انگیزه (درونی): تمایل طبیعی انسان به یادگیری، خلاقیت و پیشرفت.
۲-سه عنصر اصلی انگیزه درونی:
1⃣خودمختاری (Autonomy):نیاز به کنترل کار و زندگی خود.
2⃣تبحر (Mastery): میل به بهتر شدن در مهارتها.
3⃣هدفمندی (Purpose):کاربرد مهارتها در خدمت هدفی بزرگتر از خود.
۳-انتقاد به سیستم پاداش بیرونی:
- پاداشهای مالی در کارهای خلاقانه و پیچیده نتیجه معکوس دارد.
- این روشها باعث کاهش خلاقیت و علاقه ذاتی میشود.
۴-کاربرد در مدیریت و زندگی شخصی:
- سازمانها باید فضایی فراهم کنند که کارمندان احساس استقلال، پیشرفت و معنا داشته باشند.
- در آموزش، باید به جای تاکید بر نمره، به رشد طبیعی یادگیری توجه کرد.
در نتیجه انگیزه واقعی از درون انسان میآید و برای رسیدن به عملکرد عالی، باید به نیازهای عمیقترِ خودمختاری، تبحر و هدفمندی توجه کرد.
چند نکته مهم :
۱. بحران سیستم «چماق و هویج»
پینک اثبات میکند که محرکهای بیرونی (مثل پول، تهدید، یا رقابت اجباری) فقط برای کارهای ساده و مکانیکی مؤثرند. اما برای کارهای خلاقانه، مفهومی و پیچیده، این مشوقها:
- خلاقیت را میکُشند(مطالعه معروف «شمع و جعبه کبریت» را مثال میزند).
- تمرکز بر یادگیری را کاهش میدهند (مثلاً دانشآموزان برای نمره میخوانند، نه برای فهمیدن!).
-تعهد بلندمدت را از بین میبرند (افراد پس از دریافت پاداش، انگیزه قبلی را از دست میدهند).
مثال واقعی: شرکت گوگل با سیاست «زمان آزاد ۲۰٪» به کارمندانش اجازه میدهد روی پروژههای شخصی کار کنند (نتیجه؟ اختراعاتی مثل جیمیل!).
۲. سه ستون انگیزه درونی
الف) خودمختاری (Autonomy)
- انسانها نیاز دارند کنترل زندگی و کارشان را داشته باشند.
- راهکار:
- در محیط کار: امکان انتخاب وظایف، زمان و روش انجام کار بدهید.
- در زندگی شخصی: هدفهایی انتخاب کن که خودت به آنها اعتقاد داری، نه جامعه یا خانواده!
ب) تبحر (Mastery)
- میل به پیشرفت مداوم در مهارتهای موردعلاقه.
- نکته کلیدی: تبحر یک مسیر بیپایان است، نه مقصد!
- راهکار:
- کارهایی را انتخاب کن که در «حالت جریان» (Flow) قرارت میدهند.
- هرروز کمی بهتر از دیروز باش (حتی ۱٪ پیشرفت کافی است).
ج) هدفمندی (Purpose)
- انگیزه نهایی وقتی زنده میشود که بدانی کارت معنایی بزرگتر دارد.
مثال: شرکت تامز (کفشهای خیریه) یا ویکیپدیا(دانش رایگان برای همه).
جمله طلایی کتاب:
«پول میتواند انگیزهبخش باشد، اما معنای واقعی کار، چیزی فراتر از پول است.»
۳-چطور این ایدهها را عملی کنیم؟
اگر مدیر هستی: به تیمت حق انتخاب بده، بازخورد سازنده بده، و به کارشان معنا نسبت بده.
اگر والدین/معلم هستی: به جای پاداش مادی، اشتیاق یادگیری را در کودکان تقویت کن.
اگر برای خودت میخواهی: دنبال شغلی بگرد که حس خودمختاری، رشد و تأثیرگذاری به تو بدهد.
انگیزه واقعی مثل یک موتور درونی است که با آزادی، چالش و معنا روشن میشود. پینک پیشنهاد میکند به جای کنترل دیگران، فضایی بسازیم که انگیزههای درونی شکوفا شوند.
چند جمله طلایی از کتاب:
1⃣ انگیزه درونی
۱. "پاداشهای بیرونی میتوانند انگیزه درونی را نابود کنند."
۲. "انسانها ذاتاً کنجکاو و مشتاق یادگیری هستند – فقط کافی است مانعشان نشویم."
2⃣خودمختاری (Autonomy)**
۳. "کنترل، انگیزه میآفریند؛ اجبار، مقاومت."
۴. "اگر به مردم آزادی عمل بدهید، راهحلهایی مییابند که شما هرگز تصورش را هم نمیکردید."
۵. "خودمختاری، سوختِ خلاقیت است."
3⃣تبحر (Mastery)
۶. تبحر یک سفر است، نه مقصد."
۷. "انسانها وقتی خوشحالترند که در حال پیشرفت باشند، نه وقتی به نقطه پایان رسیده باشند."
۸. "کار واقعاً سخت، لذتبخش است – اگر خودت انتخابش کرده باشی."
4⃣ هدفمندی (Purpose)
۹. "هدف، همان چیزی است که به تلاشهایمان معنا میدهد."
۱۰. افراد وقتی بهترین عملکرد را دارند که بدانند بخشی از چیزی بزرگتر از خودشان هستند.
۱۱. پول انگیزه شروع کار است، اما معنای کار است که آن را ادامهدار میکند.
5⃣ نقد سیستم پاداش و تنبیه
۱۲. اگر از کارمندان مانند ماشین رفتار کنید، مانند ماشین عمل خواهند کرد.
۱۳.پاداشهای مالی برای کارهای خلاقانه، نتیجه معکوس دارد.
@physics_school
کتاب "انگیزه"
(Drive: The Surprising Truth About What Motivates Us)
(انگیزه: حقیقت شگفتانگیز درباره آنچه به ما انگیزه میدهد.)
نوشته دنیل اچ. پینک به بررسی عوامل محرک انسان در کار و زندگی میپردازد و نشان میدهد که انگیزههای سنتی مانند پاداش و تنبیه (چماق و هویج) در دنیای امروز دیگر کارایی چندانی ندارند.
۱-نواع انگیزه:
1⃣ انگیزه (بقا): نیازهای اولیه مانند غذا و امنیت.
2⃣ انگیزه (پاداش و تنبیه):سیستم مشوقهای بیرونی مثل پول و تهدید.
3⃣ انگیزه (درونی): تمایل طبیعی انسان به یادگیری، خلاقیت و پیشرفت.
۲-سه عنصر اصلی انگیزه درونی:
1⃣خودمختاری (Autonomy):نیاز به کنترل کار و زندگی خود.
2⃣تبحر (Mastery): میل به بهتر شدن در مهارتها.
3⃣هدفمندی (Purpose):کاربرد مهارتها در خدمت هدفی بزرگتر از خود.
۳-انتقاد به سیستم پاداش بیرونی:
- پاداشهای مالی در کارهای خلاقانه و پیچیده نتیجه معکوس دارد.
- این روشها باعث کاهش خلاقیت و علاقه ذاتی میشود.
۴-کاربرد در مدیریت و زندگی شخصی:
- سازمانها باید فضایی فراهم کنند که کارمندان احساس استقلال، پیشرفت و معنا داشته باشند.
- در آموزش، باید به جای تاکید بر نمره، به رشد طبیعی یادگیری توجه کرد.
در نتیجه انگیزه واقعی از درون انسان میآید و برای رسیدن به عملکرد عالی، باید به نیازهای عمیقترِ خودمختاری، تبحر و هدفمندی توجه کرد.
چند نکته مهم :
۱. بحران سیستم «چماق و هویج»
پینک اثبات میکند که محرکهای بیرونی (مثل پول، تهدید، یا رقابت اجباری) فقط برای کارهای ساده و مکانیکی مؤثرند. اما برای کارهای خلاقانه، مفهومی و پیچیده، این مشوقها:
- خلاقیت را میکُشند(مطالعه معروف «شمع و جعبه کبریت» را مثال میزند).
- تمرکز بر یادگیری را کاهش میدهند (مثلاً دانشآموزان برای نمره میخوانند، نه برای فهمیدن!).
-تعهد بلندمدت را از بین میبرند (افراد پس از دریافت پاداش، انگیزه قبلی را از دست میدهند).
مثال واقعی: شرکت گوگل با سیاست «زمان آزاد ۲۰٪» به کارمندانش اجازه میدهد روی پروژههای شخصی کار کنند (نتیجه؟ اختراعاتی مثل جیمیل!).
۲. سه ستون انگیزه درونی
الف) خودمختاری (Autonomy)
- انسانها نیاز دارند کنترل زندگی و کارشان را داشته باشند.
- راهکار:
- در محیط کار: امکان انتخاب وظایف، زمان و روش انجام کار بدهید.
- در زندگی شخصی: هدفهایی انتخاب کن که خودت به آنها اعتقاد داری، نه جامعه یا خانواده!
ب) تبحر (Mastery)
- میل به پیشرفت مداوم در مهارتهای موردعلاقه.
- نکته کلیدی: تبحر یک مسیر بیپایان است، نه مقصد!
- راهکار:
- کارهایی را انتخاب کن که در «حالت جریان» (Flow) قرارت میدهند.
- هرروز کمی بهتر از دیروز باش (حتی ۱٪ پیشرفت کافی است).
ج) هدفمندی (Purpose)
- انگیزه نهایی وقتی زنده میشود که بدانی کارت معنایی بزرگتر دارد.
مثال: شرکت تامز (کفشهای خیریه) یا ویکیپدیا(دانش رایگان برای همه).
جمله طلایی کتاب:
«پول میتواند انگیزهبخش باشد، اما معنای واقعی کار، چیزی فراتر از پول است.»
۳-چطور این ایدهها را عملی کنیم؟
اگر مدیر هستی: به تیمت حق انتخاب بده، بازخورد سازنده بده، و به کارشان معنا نسبت بده.
اگر والدین/معلم هستی: به جای پاداش مادی، اشتیاق یادگیری را در کودکان تقویت کن.
اگر برای خودت میخواهی: دنبال شغلی بگرد که حس خودمختاری، رشد و تأثیرگذاری به تو بدهد.
انگیزه واقعی مثل یک موتور درونی است که با آزادی، چالش و معنا روشن میشود. پینک پیشنهاد میکند به جای کنترل دیگران، فضایی بسازیم که انگیزههای درونی شکوفا شوند.
چند جمله طلایی از کتاب:
1⃣ انگیزه درونی
۱. "پاداشهای بیرونی میتوانند انگیزه درونی را نابود کنند."
۲. "انسانها ذاتاً کنجکاو و مشتاق یادگیری هستند – فقط کافی است مانعشان نشویم."
2⃣خودمختاری (Autonomy)**
۳. "کنترل، انگیزه میآفریند؛ اجبار، مقاومت."
۴. "اگر به مردم آزادی عمل بدهید، راهحلهایی مییابند که شما هرگز تصورش را هم نمیکردید."
۵. "خودمختاری، سوختِ خلاقیت است."
3⃣تبحر (Mastery)
۶. تبحر یک سفر است، نه مقصد."
۷. "انسانها وقتی خوشحالترند که در حال پیشرفت باشند، نه وقتی به نقطه پایان رسیده باشند."
۸. "کار واقعاً سخت، لذتبخش است – اگر خودت انتخابش کرده باشی."
4⃣ هدفمندی (Purpose)
۹. "هدف، همان چیزی است که به تلاشهایمان معنا میدهد."
۱۰. افراد وقتی بهترین عملکرد را دارند که بدانند بخشی از چیزی بزرگتر از خودشان هستند.
۱۱. پول انگیزه شروع کار است، اما معنای کار است که آن را ادامهدار میکند.
5⃣ نقد سیستم پاداش و تنبیه
۱۲. اگر از کارمندان مانند ماشین رفتار کنید، مانند ماشین عمل خواهند کرد.
۱۳.پاداشهای مالی برای کارهای خلاقانه، نتیجه معکوس دارد.
@physics_school
👍3
Forwarded from آموزش فیزیک دبیرستان: مهندس سعید نمازی (سعید)
#مهره_های_کهنه
#تلنگر
🔹 مهره های کهنه ی زنگ زده
تعمیر کار اشکال کار را درست تشخیص داده بود. آن مهره ی بزرگ لازم بود ذره ای بچرخد تا کمی فشار از روی سیستم برداشته شود.
با صدای بلند گفت: کافیه کمی شلش کنم. یک چند درجه بچرخد کافیست، ولی بدجوری زنگ زده. فقط دعا کن راحت بچرخد.
و من در دل دعا کردم.
آچار را به دست گرفت. با چشم بسته هم میتوانست آچار درست را انتخاب کند. دهان باز آچار را به دور مهره انداخت و کمی فشار آورد. ولی مهره تکان نخورد. کمی فشار بیشتر. اتفاقی نیافتاد.
گفت: بدجوری زنگ زده.
روغن دان را برداشت و کمی روغن به دور پیچ زد تا شاید نرمش کند.
گفت: دعا کن راه بیاد.
و من در دل دعا کردم
این بار هر دو دست را به کار گرفت برای اهرم کردن آچار، ولی بازهم نشد.
آچار را مانند چکشی به دست گرفت و چند ضربه به مهره و اطراف آن زد.
گفت: بعضی وقتها چند تقه کمک میکنه. دعا کن که نشکند که کارمون سخت میشه.
و من در دل دعا کردم.
یک زور بیشتر، این بار با تمام قدرتش. از وزنش هم کمک گرفت. ناگهان یک حرکت سریع، آچار رها شد، پیچ صدایی داد و شکست. تعمیر کار آهی کشید، دولا شد و تکه ی شکسته را به دست گرفت. مهره ی پیر قسمتی از پیچ زنگ زده ی دو نیم شده را همراه داشت. با هم شکسته بودند، ولش نکرده بود.
گفت: از همین میترسیدم. مهره های کهنه و زنگ زده حاضرند بشکنند ولی حتی کمی نچرخند. راهی برایت نمیگذارند برای تعمیر جز شکستنشون.
و من برای خودم تکرار کردم که «مهره های کهنه ی زنگ زده حاضرند بشکنند ولی نچرخند، راهی نمیگذارند برای اصلاح جز شکستنشون».
و من باز هم در دل دعا کردم.
رضا اجتهادی استاد فیزیک دانشگاه صنعتی شریف
@physics_school
#تلنگر
🔹 مهره های کهنه ی زنگ زده
تعمیر کار اشکال کار را درست تشخیص داده بود. آن مهره ی بزرگ لازم بود ذره ای بچرخد تا کمی فشار از روی سیستم برداشته شود.
با صدای بلند گفت: کافیه کمی شلش کنم. یک چند درجه بچرخد کافیست، ولی بدجوری زنگ زده. فقط دعا کن راحت بچرخد.
و من در دل دعا کردم.
آچار را به دست گرفت. با چشم بسته هم میتوانست آچار درست را انتخاب کند. دهان باز آچار را به دور مهره انداخت و کمی فشار آورد. ولی مهره تکان نخورد. کمی فشار بیشتر. اتفاقی نیافتاد.
گفت: بدجوری زنگ زده.
روغن دان را برداشت و کمی روغن به دور پیچ زد تا شاید نرمش کند.
گفت: دعا کن راه بیاد.
و من در دل دعا کردم
این بار هر دو دست را به کار گرفت برای اهرم کردن آچار، ولی بازهم نشد.
آچار را مانند چکشی به دست گرفت و چند ضربه به مهره و اطراف آن زد.
گفت: بعضی وقتها چند تقه کمک میکنه. دعا کن که نشکند که کارمون سخت میشه.
و من در دل دعا کردم.
یک زور بیشتر، این بار با تمام قدرتش. از وزنش هم کمک گرفت. ناگهان یک حرکت سریع، آچار رها شد، پیچ صدایی داد و شکست. تعمیر کار آهی کشید، دولا شد و تکه ی شکسته را به دست گرفت. مهره ی پیر قسمتی از پیچ زنگ زده ی دو نیم شده را همراه داشت. با هم شکسته بودند، ولش نکرده بود.
گفت: از همین میترسیدم. مهره های کهنه و زنگ زده حاضرند بشکنند ولی حتی کمی نچرخند. راهی برایت نمیگذارند برای تعمیر جز شکستنشون.
و من برای خودم تکرار کردم که «مهره های کهنه ی زنگ زده حاضرند بشکنند ولی نچرخند، راهی نمیگذارند برای اصلاح جز شکستنشون».
و من باز هم در دل دعا کردم.
رضا اجتهادی استاد فیزیک دانشگاه صنعتی شریف
@physics_school
👍3
Forwarded from آموزش فیزیک دبیرستان: مهندس سعید نمازی (سعید)
خوش باش دلا که مهربان می آید
در باغ نظر گل نهان می آید
فریادرس مسافران این فجر
آن مهدی صاحب الزمان می آید
🔶 امام رضا عليه السلام:
الإِمامُ الأَنيسُ الرَّفيقُ ، وَالوالِدُ الشَّفيقُ ، وَالأَخُ الشَّقيقُ ، وَالاُمُّ البَرَّةُ بِالوَلَدِ الصَّغيرِ .
امام ، همدم و رفيق است و پدر مهربان ؛ و برادرِ همسان است و مادر نيكوكار به فرزند كوچكش .
📚منبع:
(الكافی، ج۱، ص۲۰۰)
(شاعر: مرتضی نوربخش)
در باغ نظر گل نهان می آید
فریادرس مسافران این فجر
آن مهدی صاحب الزمان می آید
🔶 امام رضا عليه السلام:
الإِمامُ الأَنيسُ الرَّفيقُ ، وَالوالِدُ الشَّفيقُ ، وَالأَخُ الشَّقيقُ ، وَالاُمُّ البَرَّةُ بِالوَلَدِ الصَّغيرِ .
امام ، همدم و رفيق است و پدر مهربان ؛ و برادرِ همسان است و مادر نيكوكار به فرزند كوچكش .
📚منبع:
(الكافی، ج۱، ص۲۰۰)
(شاعر: مرتضی نوربخش)
❤1
Forwarded from سعید
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تو یک نوبت ای ابر رحمت ببار
که در پیش باران نپاید غبار
امام رضا علیهالسلام:
اَلْإِمَامُ اَلسَّحَابُ اَلْمَاطِرُ وَ اَلْغَيْثُ اَلْهَاطِلُ وَ اَلشَّمْسُ اَلْمُضِيئَةُ وَ اَلسَّمَاءُ اَلظَّلِيلَةُ وَ اَلْأَرْضُ اَلْبَسِيطَةُ وَ اَلْعَيْنُ اَلْغَزِيرَةُ وَ اَلْغَدِيرُ وَ اَلرَّوْضَةُ.
امام ابريست بارنده، بارانيست شتابنده، خورشيديست فروزنده سقفى است سايه دهنده، زمينى است گسترده، چشمهايست جوشنده و بركه و گلستان است.
کافي، جلد 1، صفحه 198
شاعر: سعدی
دهه کرامت مبارک
که در پیش باران نپاید غبار
امام رضا علیهالسلام:
اَلْإِمَامُ اَلسَّحَابُ اَلْمَاطِرُ وَ اَلْغَيْثُ اَلْهَاطِلُ وَ اَلشَّمْسُ اَلْمُضِيئَةُ وَ اَلسَّمَاءُ اَلظَّلِيلَةُ وَ اَلْأَرْضُ اَلْبَسِيطَةُ وَ اَلْعَيْنُ اَلْغَزِيرَةُ وَ اَلْغَدِيرُ وَ اَلرَّوْضَةُ.
امام ابريست بارنده، بارانيست شتابنده، خورشيديست فروزنده سقفى است سايه دهنده، زمينى است گسترده، چشمهايست جوشنده و بركه و گلستان است.
کافي، جلد 1، صفحه 198
شاعر: سعدی
دهه کرامت مبارک
❤2
Forwarded from سعید
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#اقتصاد
مثالهایی از اقتصادهای نسبتا نوفق در جهان
آشنایی با رشد اقتصادی روآندا با کاگامه مثالی جالب و با زبانی ساده
مثالهایی از اقتصادهای نسبتا نوفق در جهان
آشنایی با رشد اقتصادی روآندا با کاگامه مثالی جالب و با زبانی ساده
👍1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#مناظره
#هوش_مصنوعی
مناظره جالب به کمک هوش مصنوعی بین طرفدار گیاه خواری و طرفدار گوشت خواری
@physics_school
#هوش_مصنوعی
مناظره جالب به کمک هوش مصنوعی بین طرفدار گیاه خواری و طرفدار گوشت خواری
@physics_school
0=50_سری_آزمون_شبه_نهایی_فیزیک_دوازدهم_پایانی.pdf
40.1 MB
#فیزیک۳
#شبه_نهایی
#خرداد۴۰۴
۶۶ سری نمونه سوال شبه نهایی فیزیک ۳ جدید با پاسخ تشریحی مخصوص آمادگی ب ای امتحان نهایی
مجموعهای کامل و متنوع جهت آمادگی برای امتحان نهایی درس فیزیک ۳
@physics_school
#شبه_نهایی
#خرداد۴۰۴
۶۶ سری نمونه سوال شبه نهایی فیزیک ۳ جدید با پاسخ تشریحی مخصوص آمادگی ب ای امتحان نهایی
مجموعهای کامل و متنوع جهت آمادگی برای امتحان نهایی درس فیزیک ۳
@physics_school
#رنج
انواع رنج ها
تقسیم بندی جالب و کاربردی انواع رنج طبق «دعای آرامش» :
«خدایا به من آرامشی بده تا بپذیرم چیزهایی را که نمیتوانم تغییر دهم، شجاعتی تا چیزهایی را که میتوانم تغییر دهم، و دانایی تا تفاوت این دو را تشخیص دهم.»
رنج ها می توانند به سه دسته رنج های قابل تغییر و و رنج های غیر قابل تغییر و رنج های بلاتکلیف و معلق تقسیم کرد.
1⃣ رنجهای قابل تغییر (با آنها بجنگیم)
اینها مشکلاتی هستند که راه حل عملی دارند و با تلاش، تغییر نگرش یا اقدام میتوان آنها را کاهش داد یا حذف کرد.
مثالها:
سلامت جسمی:اگر به دلیل اضافه وزن رنج میکشید، با ورزش و تغذیه سالم قابل تغییر است.
روابط سمی اگر دوستی یا رابطه ای شما را آزار میدهد، میتوانید مرزهای سالم بگذارید یا قطع ارتباط کنید.
شغل نامطلوب: اگر از کارتان ناراضی هستید، میتوانید مهارتهای جدید یاد بگیرید و شغل بهتری پیدا کنید.
اقدام:تحلیل مشکل، برنامه ریزی و اجرای راه حل.
2⃣ رنجهای غیرقابل تغییر (با آنها بسازیم)
اینها واقعیتهای غیرقابل تغییر زندگی هستند، مثل برخی بیماریها، از دست دادن عزیزان، یا ویژگیهای ذاتی (مثل قد یا گذشته). جنگیدن با آنها فقط رنج را مضاعف میکند.
مثالها:
بیماری لاعلاج: فردی با بیماری مزمن میتواند یاد بگیرد با آن زندگی کند (مثل استیون هاوکینگ).
مرگ عزیزان:سوگواری طبیعی است، اما پذیرش بخشی از زندگی است.
شکستهای گذشته: نمیتوان زمان را به عقب برگرداند، اما میتوان از آن درس گرفت.
اقدام: پذیرش، معناسازی (مثل کمک به دیگران با تجربه خود)، و تمرکز روی چیزهایی که هنوز تحت کنترل شماست.
3⃣ رنجهای بلاتکلیف (نیاز به تصمیم سریع دارند)
اینها مشکلاتی هستند که بین دو دستهٔ قبل معلق اند و تعلل در تصمیم گیری، رنج را طولانی تر میکند. باید سریع بررسی شوند که آیا قابل تغییرند یا نه.
مثالها:
نارضایتی از رشته تحصیلی:
- اگر سال اول دانشگاه هستید، ممکن است بتوانید تغییر رشته دهید (قابل تغییر).
- اگر آخرین ترم هستید، شاید بهتر باشد آن را تمام کنید و بعد به علایقت بپردازید (پذیرش).
رابطه عاطفی ناکارآمد:
- اگر طرف مقابل تمایل به بهبود دارد، مشاوره کمک کند (قابل تغییر).
- اگر خشونت یا بی علاقگی مداوم وجود دارد، شاید پایان رابطه بهتر باشد (غیرقابل تغییر).
اقدام:
۱. بپرسید: «آیا راه واقع بینانه ای برای تغییر این وضعیت وجود دارد؟»
۲. اگر پاسخ «نه» است، به سمت پذیرش بروید.
۳. اگر مردد هستید، یک مهلت مشخص برای آزمایش راه حلها تعیین کنید (مثلاً ۳ ماه).
نکته کلیدی
خطای شناختی رایج: گاهی ما رنجهای قابل تغییر را «غیرقابل تغییر» فرض میکنیم (مثل تسلیم شدن در برابر یک شغل بد)، یا برعکس، با واقعیتهای غیرقابل تغییر می جنگیم (مثل انکار پیری).
ابزار کمکی: نوشتن فهرستی از «چیزهایی که میتوانم تغییر دهم» و «چیزهایی که نمیتوانم» به شفافیت ذهنی کمک میکند.
انواع رنج ها
تقسیم بندی جالب و کاربردی انواع رنج طبق «دعای آرامش» :
«خدایا به من آرامشی بده تا بپذیرم چیزهایی را که نمیتوانم تغییر دهم، شجاعتی تا چیزهایی را که میتوانم تغییر دهم، و دانایی تا تفاوت این دو را تشخیص دهم.»
رنج ها می توانند به سه دسته رنج های قابل تغییر و و رنج های غیر قابل تغییر و رنج های بلاتکلیف و معلق تقسیم کرد.
1⃣ رنجهای قابل تغییر (با آنها بجنگیم)
اینها مشکلاتی هستند که راه حل عملی دارند و با تلاش، تغییر نگرش یا اقدام میتوان آنها را کاهش داد یا حذف کرد.
مثالها:
سلامت جسمی:اگر به دلیل اضافه وزن رنج میکشید، با ورزش و تغذیه سالم قابل تغییر است.
روابط سمی اگر دوستی یا رابطه ای شما را آزار میدهد، میتوانید مرزهای سالم بگذارید یا قطع ارتباط کنید.
شغل نامطلوب: اگر از کارتان ناراضی هستید، میتوانید مهارتهای جدید یاد بگیرید و شغل بهتری پیدا کنید.
اقدام:تحلیل مشکل، برنامه ریزی و اجرای راه حل.
2⃣ رنجهای غیرقابل تغییر (با آنها بسازیم)
اینها واقعیتهای غیرقابل تغییر زندگی هستند، مثل برخی بیماریها، از دست دادن عزیزان، یا ویژگیهای ذاتی (مثل قد یا گذشته). جنگیدن با آنها فقط رنج را مضاعف میکند.
مثالها:
بیماری لاعلاج: فردی با بیماری مزمن میتواند یاد بگیرد با آن زندگی کند (مثل استیون هاوکینگ).
مرگ عزیزان:سوگواری طبیعی است، اما پذیرش بخشی از زندگی است.
شکستهای گذشته: نمیتوان زمان را به عقب برگرداند، اما میتوان از آن درس گرفت.
اقدام: پذیرش، معناسازی (مثل کمک به دیگران با تجربه خود)، و تمرکز روی چیزهایی که هنوز تحت کنترل شماست.
3⃣ رنجهای بلاتکلیف (نیاز به تصمیم سریع دارند)
اینها مشکلاتی هستند که بین دو دستهٔ قبل معلق اند و تعلل در تصمیم گیری، رنج را طولانی تر میکند. باید سریع بررسی شوند که آیا قابل تغییرند یا نه.
مثالها:
نارضایتی از رشته تحصیلی:
- اگر سال اول دانشگاه هستید، ممکن است بتوانید تغییر رشته دهید (قابل تغییر).
- اگر آخرین ترم هستید، شاید بهتر باشد آن را تمام کنید و بعد به علایقت بپردازید (پذیرش).
رابطه عاطفی ناکارآمد:
- اگر طرف مقابل تمایل به بهبود دارد، مشاوره کمک کند (قابل تغییر).
- اگر خشونت یا بی علاقگی مداوم وجود دارد، شاید پایان رابطه بهتر باشد (غیرقابل تغییر).
اقدام:
۱. بپرسید: «آیا راه واقع بینانه ای برای تغییر این وضعیت وجود دارد؟»
۲. اگر پاسخ «نه» است، به سمت پذیرش بروید.
۳. اگر مردد هستید، یک مهلت مشخص برای آزمایش راه حلها تعیین کنید (مثلاً ۳ ماه).
نکته کلیدی
خطای شناختی رایج: گاهی ما رنجهای قابل تغییر را «غیرقابل تغییر» فرض میکنیم (مثل تسلیم شدن در برابر یک شغل بد)، یا برعکس، با واقعیتهای غیرقابل تغییر می جنگیم (مثل انکار پیری).
ابزار کمکی: نوشتن فهرستی از «چیزهایی که میتوانم تغییر دهم» و «چیزهایی که نمیتوانم» به شفافیت ذهنی کمک میکند.
👍1👌1
#آزادی_انتخاب
#تلنگر
طبق قانون سوم نیوتون در مکانیک نیوتونی، برای هر کنشی، واکنشی وجود دارد که با آن هم اندازه، هم راستا و غیر هم جهت است که این دو نیرو همنوعند و در دو جسم اثر کرده و هم زمان ایجاد و حذف می شود.
ولی در روابط اجتماعی شايسته است از این قانون عبور کرده و صعود کنیم.
«بین آنچه بر ما اتفاق میافتد (محرک) و واکنش ما (پاسخ)، یک فاصلهٔ کوچک وجود دارد. در این فاصله، آزادیِ انتخابِ ما نهفته است.»
و همین آزادی انتخاب و اراده میتواند واکنش ما از سطح قوانین حاکم بر فیزیک خارج کند.
@physics_school
#تلنگر
طبق قانون سوم نیوتون در مکانیک نیوتونی، برای هر کنشی، واکنشی وجود دارد که با آن هم اندازه، هم راستا و غیر هم جهت است که این دو نیرو همنوعند و در دو جسم اثر کرده و هم زمان ایجاد و حذف می شود.
ولی در روابط اجتماعی شايسته است از این قانون عبور کرده و صعود کنیم.
«بین آنچه بر ما اتفاق میافتد (محرک) و واکنش ما (پاسخ)، یک فاصلهٔ کوچک وجود دارد. در این فاصله، آزادیِ انتخابِ ما نهفته است.»
و همین آزادی انتخاب و اراده میتواند واکنش ما از سطح قوانین حاکم بر فیزیک خارج کند.
@physics_school