دانشمندان در آزمایشگاههای "سیستمز" در کالیفرنیا ( Xerox PARC یا دیگر مراکز تحقیقاتی مشهور است) از نردبان و تختهسیاه استفاده میکردند نه از روی شوخی یا کمبود امکانات، بلکه برای دلایل علمی و خلاقانهای که در زیر آمده است:
🔬 دلایل استفاده از نردبان و تختهسیاه:
1. فضای بزرگ برای فکر کردن
تختهسیاههای خیلی بلند (تا سقف) به آنها امکان میداد تا ایدههای پیچیده را بدون محدودیت فیزیکی فضا روی تخته بنویسند.
با بالا رفتن از نردبان میتوانستند بخشهای بالایی تخته را هم استفاده کنند.
2. تفکر سیستمی و تمامنگر
گاهی ایدهها و فرمولها یا دیاگرامها آنقدر بزرگ بودند که لازم بود تمام آن را یکجا دید؛ مانند طراحی ساختار یک کامپیوتر یا یک الگوریتم پیچیده.
استفاده از فضای عمودی به آنها حس مقیاس و ارتباطات بین بخشها را بهتر میداد.
3. همفکری گروهی
افراد مختلف میتوانستند همزمان در بخشهای مختلف تخته کار کنند.
بالا رفتن از نردبان حتی ممکن بود نوعی نشانهی احترام یا اشتیاق به ایدههای بزرگ تلقی شود.
4. تحریک خلاقیت
برخلاف کاغذ یا لپتاپ، کار روی تختهسیاه بزرگ، حرکتی، فیزیکی و دیداری بود که خلاقیت را تحریک میکرد.
ایستادن، حرکت کردن و نوشتن با گچ نوعی تجربهی ملموس تفکر بود.
📍 نمونهی تاریخی:
در Xerox PARC که محل تولد بسیاری از فناوریهای مدرن مثل رابط گرافیکی و ماوس بود، دانشمندانی مثل آلن کی، چارلز تکر و دیگران از چنین ابزارهایی استفاده میکردند تا به کمک آن:
سیستمعاملها را طراحی کنند
ارتباطات شبکهای را تجسم کنند
مفاهیم نوآورانه را مدلسازی کنند
@physics_school
🔬 دلایل استفاده از نردبان و تختهسیاه:
1. فضای بزرگ برای فکر کردن
تختهسیاههای خیلی بلند (تا سقف) به آنها امکان میداد تا ایدههای پیچیده را بدون محدودیت فیزیکی فضا روی تخته بنویسند.
با بالا رفتن از نردبان میتوانستند بخشهای بالایی تخته را هم استفاده کنند.
2. تفکر سیستمی و تمامنگر
گاهی ایدهها و فرمولها یا دیاگرامها آنقدر بزرگ بودند که لازم بود تمام آن را یکجا دید؛ مانند طراحی ساختار یک کامپیوتر یا یک الگوریتم پیچیده.
استفاده از فضای عمودی به آنها حس مقیاس و ارتباطات بین بخشها را بهتر میداد.
3. همفکری گروهی
افراد مختلف میتوانستند همزمان در بخشهای مختلف تخته کار کنند.
بالا رفتن از نردبان حتی ممکن بود نوعی نشانهی احترام یا اشتیاق به ایدههای بزرگ تلقی شود.
4. تحریک خلاقیت
برخلاف کاغذ یا لپتاپ، کار روی تختهسیاه بزرگ، حرکتی، فیزیکی و دیداری بود که خلاقیت را تحریک میکرد.
ایستادن، حرکت کردن و نوشتن با گچ نوعی تجربهی ملموس تفکر بود.
📍 نمونهی تاریخی:
در Xerox PARC که محل تولد بسیاری از فناوریهای مدرن مثل رابط گرافیکی و ماوس بود، دانشمندانی مثل آلن کی، چارلز تکر و دیگران از چنین ابزارهایی استفاده میکردند تا به کمک آن:
سیستمعاملها را طراحی کنند
ارتباطات شبکهای را تجسم کنند
مفاهیم نوآورانه را مدلسازی کنند
@physics_school
💻 در سال ۱۹۵۷، در آزمایشگاههای سیستمز در کالیفرنیا، دانشمندان از نردبان و تختهسیاه برای ترسیم مدارهای ماهوارهها استفاده میکردند، مدتها قبل از اینکه کامپیوترها این کار را انجام دهند.
این تختهها حاوی معادلات مرجع بودند، نه محاسبات لحظهبهلحظه.
در آن زمان، کامپیوترها در واقع گروهی انسان بودند که ریاضیات پیچیده را اغلب با استفاده از روشی به سبک امدادی معروف به «مهمانیهای ریاضی» برای کارهایی مانند پیشبینی مدارها و فیزیک هستهای حل میکردند.
«مهمانیهای ریاضی» به جلساتی اشاره دارد که در آن گروهی از ریاضیدانان به صورت زنجیرهای و با تقسیم کار مسائل پیچیده را و هر شخص بخشی از مسئله را حل میکرد و نتیجه را به نفر بعدی منتقل میکرد.
@physics_school
این تختهها حاوی معادلات مرجع بودند، نه محاسبات لحظهبهلحظه.
در آن زمان، کامپیوترها در واقع گروهی انسان بودند که ریاضیات پیچیده را اغلب با استفاده از روشی به سبک امدادی معروف به «مهمانیهای ریاضی» برای کارهایی مانند پیشبینی مدارها و فیزیک هستهای حل میکردند.
«مهمانیهای ریاضی» به جلساتی اشاره دارد که در آن گروهی از ریاضیدانان به صورت زنجیرهای و با تقسیم کار مسائل پیچیده را و هر شخص بخشی از مسئله را حل میکرد و نتیجه را به نفر بعدی منتقل میکرد.
@physics_school
👏2❤1
#بور
#مدل_اتم
سوال: در کتاب فیزیک دوازدهم یکی از ناتوانایی هایی که در مدل اتمی بور نام می برد این است که : این مدل نمی تواند متفاوت بودن شدت خط های طیف گسیلی را توضیح دهد. برای مثال مدل اتمی بور نمی تواند توضیح دهد که چرا شدت خط قرمز با شدت خط آبی در طیف گسیلی گاز هیدروژن اتمی با یکدیگر متفاوت است.
چرا خط Hα (۶۵۶ nm) در سری بالمر معمولاً پررنگترین خط است.
چرا Hα پررنگترین خط بالمر است؟
چگونه فیزیک کوانتوم به این سوال پاسخ می دهد؟
در تصویر ارسالی به طور مختصر به پاسخ آن اشاره شده است.
@physics_school
#مدل_اتم
سوال: در کتاب فیزیک دوازدهم یکی از ناتوانایی هایی که در مدل اتمی بور نام می برد این است که : این مدل نمی تواند متفاوت بودن شدت خط های طیف گسیلی را توضیح دهد. برای مثال مدل اتمی بور نمی تواند توضیح دهد که چرا شدت خط قرمز با شدت خط آبی در طیف گسیلی گاز هیدروژن اتمی با یکدیگر متفاوت است.
چرا خط Hα (۶۵۶ nm) در سری بالمر معمولاً پررنگترین خط است.
چرا Hα پررنگترین خط بالمر است؟
چگونه فیزیک کوانتوم به این سوال پاسخ می دهد؟
در تصویر ارسالی به طور مختصر به پاسخ آن اشاره شده است.
@physics_school
#بور
#مدل_اتم
سوال: در کتاب فیزیک دوازدهم یکی از ناتوانایی هایی که در مدل اتمی بور نام می برد این است که : این مدل نمی تواند متفاوت بودن شدت خط های طیف گسیلی را توضیح دهد. برای مثال مدل اتمی بور نمی تواند توضیح دهد که چرا شدت خط قرمز با شدت خط آبی در طیف گسیلی گاز هیدروژن اتمی با یکدیگر متفاوت است.
چرا خط Hα (۶۵۶ nm) در سری بالمر معمولاً پررنگترین خط است.
چرا Hα پررنگترین خط بالمر است؟
چگونه فیزیک کوانتوم به این سوال پاسخ می دهد؟
در تصویر ارسالی به طور مختصر به پاسخ آن اشاره شده است.
@physics_school
#مدل_اتم
سوال: در کتاب فیزیک دوازدهم یکی از ناتوانایی هایی که در مدل اتمی بور نام می برد این است که : این مدل نمی تواند متفاوت بودن شدت خط های طیف گسیلی را توضیح دهد. برای مثال مدل اتمی بور نمی تواند توضیح دهد که چرا شدت خط قرمز با شدت خط آبی در طیف گسیلی گاز هیدروژن اتمی با یکدیگر متفاوت است.
چرا خط Hα (۶۵۶ nm) در سری بالمر معمولاً پررنگترین خط است.
چرا Hα پررنگترین خط بالمر است؟
چگونه فیزیک کوانتوم به این سوال پاسخ می دهد؟
در تصویر ارسالی به طور مختصر به پاسخ آن اشاره شده است.
@physics_school
#حجم_صفر
#نسبیت_عام
مشکل «حجم صفر» یا بهعبارتی نقاط تکین (singularities) یکی از چالشهای اصلی در نظریه نسبیت عام اینشتین است.
---
🌀 مشکل حجم صفر در نسبیت عام چیست؟
🔹 تعریف:
در برخی شرایط خاص، معادلات نسبیت عام پیشبینی میکنند که تمام جرم یک جسم میتواند در حجمی تقریباً صفر متمرکز شود — یعنی:
> ✅ چگالی = بینهایت
✅ انحنای فضا-زمان = بینهایت
✅ حجم → صفر
📍 نمونهها:
1. در مرکز سیاهچالهها (Black Hole):
معادلات نشان میدهند که کل جرم به یک نقطهی مرکزی بیحجم (نقطهی تکین) میرسد.
2. در لحظهی آغاز کیهان (Big Bang):
کیهان از یک حالت فوقالعاده چگال و با حجم تقریبی صفر شروع شده است.
@physics_school
---
⚠️ چرا این یک مشکل است؟
1. بینهایتها در فیزیک = اخطار
وقتی در معادلات فیزیکی «بینهایت» ظاهر میشود، معمولاً به این معناست که:
> ❗ «مدل ما دیگر معتبر نیست یا نیاز به نظریهای دقیقتر داریم»
@physics_school
---
2. شکست نظریه نسبیت عام در مقیاس کوانتومی
نسبیت عام گرانش را کلاسیکی توصیف میکند، اما در حجم صفر باید:
ادامه مطلب در پست زیر
👇👇👇👇
@physics_school
#نسبیت_عام
مشکل «حجم صفر» یا بهعبارتی نقاط تکین (singularities) یکی از چالشهای اصلی در نظریه نسبیت عام اینشتین است.
---
🌀 مشکل حجم صفر در نسبیت عام چیست؟
🔹 تعریف:
در برخی شرایط خاص، معادلات نسبیت عام پیشبینی میکنند که تمام جرم یک جسم میتواند در حجمی تقریباً صفر متمرکز شود — یعنی:
> ✅ چگالی = بینهایت
✅ انحنای فضا-زمان = بینهایت
✅ حجم → صفر
📍 نمونهها:
1. در مرکز سیاهچالهها (Black Hole):
معادلات نشان میدهند که کل جرم به یک نقطهی مرکزی بیحجم (نقطهی تکین) میرسد.
2. در لحظهی آغاز کیهان (Big Bang):
کیهان از یک حالت فوقالعاده چگال و با حجم تقریبی صفر شروع شده است.
@physics_school
---
⚠️ چرا این یک مشکل است؟
1. بینهایتها در فیزیک = اخطار
وقتی در معادلات فیزیکی «بینهایت» ظاهر میشود، معمولاً به این معناست که:
> ❗ «مدل ما دیگر معتبر نیست یا نیاز به نظریهای دقیقتر داریم»
@physics_school
---
2. شکست نظریه نسبیت عام در مقیاس کوانتومی
نسبیت عام گرانش را کلاسیکی توصیف میکند، اما در حجم صفر باید:
ادامه مطلب در پست زیر
👇👇👇👇
@physics_school
❤1
#حجم_صفر
#نسبیت_عام
مشکل «حجم صفر» یا بهعبارتی نقاط تکین (singularities) یکی از چالشهای اصلی در نظریه نسبیت عام اینشتین است.
🌀 مشکل حجم صفر در نسبیت عام چیست؟
🔹 تعریف:
@physics_school
در برخی شرایط خاص، معادلات نسبیت عام پیشبینی میکنند که تمام جرم یک جسم میتواند در حجمی تقریباً صفر متمرکز شود — یعنی:
📍 نمونهها:
در مرکز سیاهچالهها (Black Hole):
معادلات نشان میدهند که کل جرم به یک نقطهی مرکزی بیحجم (نقطهی تکین) میرسد.
در لحظهی آغاز کیهان (Big Bang):
کیهان از یک حالت فوقالعاده چگال و با حجم تقریبی صفر شروع شده است.
⚠️ چرا این یک مشکل است؟
1. بینهایتها در فیزیک = اخطار
وقتی در معادلات فیزیکی «بینهایت» ظاهر میشود، معمولاً به این معناست که:
2. شکست نظریه نسبیت عام در مقیاس کوانتومی
نسبیت عام گرانش را کلاسیکی توصیف میکند، اما در حجم صفر باید:
هم گرانش قوی داریم
هم مقیاس بسیار کوچک → فیزیک کوانتومی لازم است
پس نسبیت عام دیگر جوابگو نیست و باید با نظریه گرانش کوانتومی جایگزین شود.
@physics_school
3. مسائل علیت و زمان
در نقطهی تکین، زمان و مکان معنی معمول خود را از دست میدهند. بنابراین
🔍 راهحلهای پیشنهادی:
1. نظریه گرانش کوانتومی (Quantum Gravity)
مانند نظریه ریسمانها یا گرانش حلقهای (Loop Quantum Gravity) @physics_school
هدف: حذف تکینگیها با جایگزینکردن فضای پیوسته با ساختار گسسته در مقیاس پلانک
2. فرضیههای فیزیکی جدید
مانند: اصل حداقل طول، فشار منفی، یا ساختارهای پیش از بیگبنگ
✅ جمعبندی:
«مشکل حجم صفر» در نسبیت عام نشاندهندهی مرز توانایی این نظریه است. این نقاط (تکینگیها) جایی هستند که فضا، زمان، و فیزیک کلاسیک دیگر معنای معمول خود را از دست میدهند — و ما برای ادامه راه، نیاز به نظریهای نوین، فراتر از نسبیت عام داریم.
@physics_school
#نسبیت_عام
مشکل «حجم صفر» یا بهعبارتی نقاط تکین (singularities) یکی از چالشهای اصلی در نظریه نسبیت عام اینشتین است.
🌀 مشکل حجم صفر در نسبیت عام چیست؟
🔹 تعریف:
@physics_school
در برخی شرایط خاص، معادلات نسبیت عام پیشبینی میکنند که تمام جرم یک جسم میتواند در حجمی تقریباً صفر متمرکز شود — یعنی:
✅ چگالی = بینهایت
✅ انحنای فضا-زمان = بینهایت
✅ حجم → صفر
📍 نمونهها:
در مرکز سیاهچالهها (Black Hole):
معادلات نشان میدهند که کل جرم به یک نقطهی مرکزی بیحجم (نقطهی تکین) میرسد.
در لحظهی آغاز کیهان (Big Bang):
کیهان از یک حالت فوقالعاده چگال و با حجم تقریبی صفر شروع شده است.
⚠️ چرا این یک مشکل است؟
1. بینهایتها در فیزیک = اخطار
وقتی در معادلات فیزیکی «بینهایت» ظاهر میشود، معمولاً به این معناست که:
❗ «مدل ما دیگر معتبر نیست یا نیاز به نظریهای دقیقتر داریم»
2. شکست نظریه نسبیت عام در مقیاس کوانتومی
نسبیت عام گرانش را کلاسیکی توصیف میکند، اما در حجم صفر باید:
هم گرانش قوی داریم
هم مقیاس بسیار کوچک → فیزیک کوانتومی لازم است
پس نسبیت عام دیگر جوابگو نیست و باید با نظریه گرانش کوانتومی جایگزین شود.
@physics_school
3. مسائل علیت و زمان
در نقطهی تکین، زمان و مکان معنی معمول خود را از دست میدهند. بنابراین
:د
🔹 نمیتوان از درون آن اطلاعاتی به دست آورد
🔹 آینده و گذشته قابل پیشبینی نیستند
🔹 اصل علیت میشکن
🔍 راهحلهای پیشنهادی:
1. نظریه گرانش کوانتومی (Quantum Gravity)
مانند نظریه ریسمانها یا گرانش حلقهای (Loop Quantum Gravity) @physics_school
هدف: حذف تکینگیها با جایگزینکردن فضای پیوسته با ساختار گسسته در مقیاس پلانک
2. فرضیههای فیزیکی جدید
مانند: اصل حداقل طول، فشار منفی، یا ساختارهای پیش از بیگبنگ
✅ جمعبندی:
«مشکل حجم صفر» در نسبیت عام نشاندهندهی مرز توانایی این نظریه است. این نقاط (تکینگیها) جایی هستند که فضا، زمان، و فیزیک کلاسیک دیگر معنای معمول خود را از دست میدهند — و ما برای ادامه راه، نیاز به نظریهای نوین، فراتر از نسبیت عام داریم.
@physics_school
👍1
#پاشندگی
#منشور
تجزیه نور توسط منشور در ۶ نکتهی مختصر:
1. شکست نور:
هنگام ورود نور سفید به منشور، به دلیل تغییر سرعت نور در محیطهای مختلف (هوا و شیشه)، نور میشکند.
2. پدیدهی پراکندگی (Dispersion):
نور سفید از رنگهای مختلفی با طولموجهای متفاوت تشکیل شده که هرکدام بهطور متفاوتی میشکنند.
3. شکست بیشتر برای طولموج کوتاهتر:
رنگ بنفش (با طولموج کوتاهتر) بیشتر از رنگ قرمز (با طولموج بلندتر) میشکند.
4. ایجاد طیف رنگی:
پس از عبور نور سفید از منشور، طیفی از رنگها (بنفش تا قرمز) تشکیل میشود؛ مانند رنگهای رنگینکمان.
5. منشور به عنوان جداکننده رنگها:
منشور با شکستن نور، رنگهای تشکیلدهنده نور سفید را از یکدیگر جدا میکند.
6. کاربرد در علم و فناوری:
این پدیده پایهای برای ابزارهایی مانند طیفسنج، منشور اپتیکی و مطالعهی ترکیب نور ستارگان است.
@physics_school
#منشور
تجزیه نور توسط منشور در ۶ نکتهی مختصر:
1. شکست نور:
هنگام ورود نور سفید به منشور، به دلیل تغییر سرعت نور در محیطهای مختلف (هوا و شیشه)، نور میشکند.
2. پدیدهی پراکندگی (Dispersion):
نور سفید از رنگهای مختلفی با طولموجهای متفاوت تشکیل شده که هرکدام بهطور متفاوتی میشکنند.
3. شکست بیشتر برای طولموج کوتاهتر:
رنگ بنفش (با طولموج کوتاهتر) بیشتر از رنگ قرمز (با طولموج بلندتر) میشکند.
4. ایجاد طیف رنگی:
پس از عبور نور سفید از منشور، طیفی از رنگها (بنفش تا قرمز) تشکیل میشود؛ مانند رنگهای رنگینکمان.
5. منشور به عنوان جداکننده رنگها:
منشور با شکستن نور، رنگهای تشکیلدهنده نور سفید را از یکدیگر جدا میکند.
6. کاربرد در علم و فناوری:
این پدیده پایهای برای ابزارهایی مانند طیفسنج، منشور اپتیکی و مطالعهی ترکیب نور ستارگان است.
@physics_school
#اطلاعات
#کهکشان
برای فهمیدن اطلاعات کهکشانها، دانشمندان از روشهای مختلف علمی استفاده میکنند. در اینجا ۶ روش اصلی و ساده بیان شده است:
نور و طیف کهکشان (Spectroscopy):
با تجزیه نور کهکشانها به طیف رنگی، میتوان فهمید که چه عناصری در آن وجود دارد، دمای آن چقدر است و چگونه حرکت میکند.
انتقال به سرخ (Redshift):
اگر نور کهکشان به سمت قرمز متمایل شود، نشان میدهد که از ما دور میشود. این اطلاعات به ما کمک میکند فاصله و سرعت دورشدن آن را اندازهگیری کنیم.
تصاویر تلسکوپی:
با استفاده از تلسکوپهای زمینی و فضایی، میتوان شکل، اندازه، ساختار بازوها و حتی برخورد کهکشانها را دید.
امواج رادیویی، فروسرخ، ایکس و گاما:
کهکشانها فقط نور مرئی ندارند. با آشکارسازهای مخصوص، میتوان از طریق امواج دیگر نیز اطلاعاتی از گازها، ستارگان نو، سیاهچالهها و انفجارهای عظیم بهدست آورد.
جرم و ماده تاریک:
با بررسی چرخش کهکشان و حرکت ستارگان درون آن، میتوان جرم کل را برآورد کرد. اگر جرم بیشتری نسبت به جرم قابل مشاهده باشد، نشانهای از وجود ماده تاریک است.
@physics_school
#کهکشان
برای فهمیدن اطلاعات کهکشانها، دانشمندان از روشهای مختلف علمی استفاده میکنند. در اینجا ۶ روش اصلی و ساده بیان شده است:
نور و طیف کهکشان (Spectroscopy):
با تجزیه نور کهکشانها به طیف رنگی، میتوان فهمید که چه عناصری در آن وجود دارد، دمای آن چقدر است و چگونه حرکت میکند.
انتقال به سرخ (Redshift):
اگر نور کهکشان به سمت قرمز متمایل شود، نشان میدهد که از ما دور میشود. این اطلاعات به ما کمک میکند فاصله و سرعت دورشدن آن را اندازهگیری کنیم.
تصاویر تلسکوپی:
با استفاده از تلسکوپهای زمینی و فضایی، میتوان شکل، اندازه، ساختار بازوها و حتی برخورد کهکشانها را دید.
امواج رادیویی، فروسرخ، ایکس و گاما:
کهکشانها فقط نور مرئی ندارند. با آشکارسازهای مخصوص، میتوان از طریق امواج دیگر نیز اطلاعاتی از گازها، ستارگان نو، سیاهچالهها و انفجارهای عظیم بهدست آورد.
جرم و ماده تاریک:
با بررسی چرخش کهکشان و حرکت ستارگان درون آن، میتوان جرم کل را برآورد کرد. اگر جرم بیشتری نسبت به جرم قابل مشاهده باشد، نشانهای از وجود ماده تاریک است.
@physics_school
#اطلاعات
#کهکشان
برای فهمیدن اطلاعات کهکشانها، دانشمندان از روشهای مختلف علمی استفاده میکنند. در اینجا ۶ روش اصلی و ساده بیان شده است:
نور و طیف کهکشان (Spectroscopy):
با تجزیه نور کهکشانها به طیف رنگی، میتوان فهمید که چه عناصری در آن وجود دارد، دمای آن چقدر است و چگونه حرکت میکند.
انتقال به سرخ (Redshift):
اگر نور کهکشان به سمت قرمز متمایل شود، نشان میدهد که از ما دور میشود. این اطلاعات به ما کمک میکند فاصله و سرعت دورشدن آن را اندازهگیری کنیم.
تصاویر تلسکوپی:
با استفاده از تلسکوپهای زمینی و فضایی، میتوان شکل، اندازه، ساختار بازوها و حتی برخورد کهکشانها را دید.
امواج رادیویی، فروسرخ، ایکس و گاما:
کهکشانها فقط نور مرئی ندارند. با آشکارسازهای مخصوص، میتوان از طریق امواج دیگر نیز اطلاعاتی از گازها، ستارگان نو، سیاهچالهها و انفجارهای عظیم بهدست آورد.
جرم و ماده تاریک:
با بررسی چرخش کهکشان و حرکت ستارگان درون آن، میتوان جرم کل را برآورد کرد. اگر جرم بیشتری نسبت به جرم قابل مشاهده باشد، نشانهای از وجود ماده تاریک است.
@physics_school
#کهکشان
برای فهمیدن اطلاعات کهکشانها، دانشمندان از روشهای مختلف علمی استفاده میکنند. در اینجا ۶ روش اصلی و ساده بیان شده است:
نور و طیف کهکشان (Spectroscopy):
با تجزیه نور کهکشانها به طیف رنگی، میتوان فهمید که چه عناصری در آن وجود دارد، دمای آن چقدر است و چگونه حرکت میکند.
انتقال به سرخ (Redshift):
اگر نور کهکشان به سمت قرمز متمایل شود، نشان میدهد که از ما دور میشود. این اطلاعات به ما کمک میکند فاصله و سرعت دورشدن آن را اندازهگیری کنیم.
تصاویر تلسکوپی:
با استفاده از تلسکوپهای زمینی و فضایی، میتوان شکل، اندازه، ساختار بازوها و حتی برخورد کهکشانها را دید.
امواج رادیویی، فروسرخ، ایکس و گاما:
کهکشانها فقط نور مرئی ندارند. با آشکارسازهای مخصوص، میتوان از طریق امواج دیگر نیز اطلاعاتی از گازها، ستارگان نو، سیاهچالهها و انفجارهای عظیم بهدست آورد.
جرم و ماده تاریک:
با بررسی چرخش کهکشان و حرکت ستارگان درون آن، میتوان جرم کل را برآورد کرد. اگر جرم بیشتری نسبت به جرم قابل مشاهده باشد، نشانهای از وجود ماده تاریک است.
@physics_school
#ماهواره
ماهوارههای اطراف زمین :
انواع مدار بر اساس ارتفاع:
مدار پایین (LEO): 160 تا 2000 کیلومتر
مدار میانی (MEO): حدود 2000 تا 35,786 کیلومتر
مدار زمینثابت (GEO): حدود 35,786 کیلومتر
ماهوارههای مدار پایین (LEO):
سرعت بالا، چرخش سریع به دور زمین؛ مناسب برای اینترنت، هواشناسی و عکسبرداری دقیق.
ماهوارههای مدار میانی (MEO):
بیشتر برای سیستمهای GPS و ناوبری استفاده میشوند؛ پوشش گستردهتر نسبت به LEO دارند.
ماهوارههای مدار زمینثابت (GEO):
در یک نقطه ثابت نسبت به زمین قرار دارند؛ مناسب برای تلویزیون، مخابرات و پیشبینی وضع هوا.
ویژگی عمومی ماهوارهها:
دارای پنل خورشیدی، سیستم ارتباطی، منبع تغذیه، و ابزارهای خاص برای مأموریت خود هستند.
@physics_school
ماهوارههای اطراف زمین :
انواع مدار بر اساس ارتفاع:
مدار پایین (LEO): 160 تا 2000 کیلومتر
مدار میانی (MEO): حدود 2000 تا 35,786 کیلومتر
مدار زمینثابت (GEO): حدود 35,786 کیلومتر
ماهوارههای مدار پایین (LEO):
سرعت بالا، چرخش سریع به دور زمین؛ مناسب برای اینترنت، هواشناسی و عکسبرداری دقیق.
ماهوارههای مدار میانی (MEO):
بیشتر برای سیستمهای GPS و ناوبری استفاده میشوند؛ پوشش گستردهتر نسبت به LEO دارند.
ماهوارههای مدار زمینثابت (GEO):
در یک نقطه ثابت نسبت به زمین قرار دارند؛ مناسب برای تلویزیون، مخابرات و پیشبینی وضع هوا.
ویژگی عمومی ماهوارهها:
دارای پنل خورشیدی، سیستم ارتباطی، منبع تغذیه، و ابزارهای خاص برای مأموریت خود هستند.
@physics_school
👍3
#نیوتون
#هاوکینگ
۱. نیوتون پایهگذار فیزیک کلاسیک و قانون گرانش جهانی بود، در حالی که هاوکینگ به نظریههای مربوط به سیاهچالهها و کیهانشناسی در فیزیک مدرن پرداخت.
۲. نیوتون با استفاده از ریاضی و مشاهده، قوانین حرکت را فرمولبندی کرد؛ هاوکینگ با استفاده از نسبیت عام و مکانیک کوانتومی، افقهای جدیدی در کیهانشناسی گشود.
۳. نیوتون معتقد به قوانین قطعی طبیعت بود، اما هاوکینگ احتمال و عدم قطعیت کوانتومی را پذیرفت.
۴. نیوتون در قرن ۱۷ زندگی میکرد و تأثیرش بر علم برای قرنها باقی ماند؛ هاوکینگ در قرن ۲۰ و ۲۱، فیزیک را با دیدگاهی نو به عموم مردم معرفی کرد.
@physics_school
#هاوکینگ
۱. نیوتون پایهگذار فیزیک کلاسیک و قانون گرانش جهانی بود، در حالی که هاوکینگ به نظریههای مربوط به سیاهچالهها و کیهانشناسی در فیزیک مدرن پرداخت.
۲. نیوتون با استفاده از ریاضی و مشاهده، قوانین حرکت را فرمولبندی کرد؛ هاوکینگ با استفاده از نسبیت عام و مکانیک کوانتومی، افقهای جدیدی در کیهانشناسی گشود.
۳. نیوتون معتقد به قوانین قطعی طبیعت بود، اما هاوکینگ احتمال و عدم قطعیت کوانتومی را پذیرفت.
۴. نیوتون در قرن ۱۷ زندگی میکرد و تأثیرش بر علم برای قرنها باقی ماند؛ هاوکینگ در قرن ۲۰ و ۲۱، فیزیک را با دیدگاهی نو به عموم مردم معرفی کرد.
@physics_school
❤2
#انرژی
انرژی را می توان به صورت های مختلفی دسته بندی کرد و یک دیدگاه مطابق تصویر است .
@physics_school
انرژی را می توان به صورت های مختلفی دسته بندی کرد و یک دیدگاه مطابق تصویر است .
@physics_school