Telegram Web Link
به مناسبت اول اردیبهشت سالروز درگذشت اقبال لاهوری، سخنسرای فارسی‌گوی پاکستان، سخن سایه دربارۀ او برگرفته از کتاب پیر پرنیان‌اندیش (ص ۸۴۵):

[عظیمی]: نظرتون دربارۀ اقبال لاهوری چیه؟
[سایه]: شاعر بدی نیست ولی بالا و پایین داره و سرگردانه. خیلی جاها زبانش سسته. خب اهل زبان نیست دیگه. بعضی وقت‌ها هم خیلی درخشان می‌شه
[عظیمی]: مثلاً کجاها؟
[سایه]: مثلاً تو اون شعرِ «هستم اگر می‌روم»

ساحل افتاده گفت گرچه بسی زیستم   
هیچ نه معلوم گشت آه که من کیستم

موج زخود رفته‌ای تیز خرامید و گفت   
هستم اگر می‌روم گر نروم نیستم

یا این شعر خیلی عجیب و غریبِ
ما زنده برآنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست
یا اون غزلِ «خودگری، خودشکنی، خودنگری»... خیلی غزل درخشانیه

نعره زد عشق که خونین‌جگری پیدا شد
حسن لرزید که صاحب‌نظری پیدا شد

فطرت آشفت که از خاک جهان مجبور
خودگری خودشکنی خودنگری پیدا شد

خبری رفت ز گردون به شبستان ازل
حذر ای پردگیان پرده‌دری پیدا شد

—————
توضیح ادمین: بیت «ما زنده به آنیم که...» از اقبال لاهوری نیست و با جابه‌جایی دو مصرع برگرفته از ترجیع‌بندی سرودۀ کلیم کاشانی است.
@pireparnianandish
به‌مناسبت اول اردیبهشت‌ماه، سالروز درگذشت سهراب سپهری، بخشی از گفته‌های استاد ابتهاج دربارۀ ایشان برگرفته از کتاب پیر پرنیان‌اندیش (ص ۱۰۰۴):

تقریباً همۀ شُعرا رشک بردن به سپهری. توقع نداشتن که یکی بیاد و به این نرمی و راحتی این شعرهای قشنگو بگه.
به نظرم همۀ اون‌هایی که به سپهری ایراد گرفتن، ضمن این‌که بخشی از حرف‌هاشون منطقی هست ولی یه مقدار از روی حسد هست؛ سومی آمد و زر را زد و برد...
بعضی از شعرهای سپهری فوق‌العاده قشنگه.
ــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیح ادمین: «سومی آمد و زر را زد و برد» اشاره دارد به شعری از ایرج میرزا:
دو نفر دزد خری دزدیدند
سرِ‌ تقسیم به هم جنگیدند
آن دو بودند چو گرم زد و خورد
دزدِ سوم خرشان را زد و برد
این شعر با تبدیل خر به زر،‌ به این شکل هم در میان مردم رواج دارد:
دو نفر دزد زری دزدیدند
سرِ‌ تقسیم به هم جنگیدند
آن دو بودند چو گرم زد و خورد
سومی آمد و زر را زد و برد
@pireparnianandish
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به مناسبت 2 اردیبهشت زادروز قیصر #امین‌پور
😇 دوستت دارم
شعر قیصر
آهنگ مهیار علیزاده
آواز علیرضا قربانی
(اجرای زنده در شهر اصفهان)

من از عهد آدم تو را دوست دارم
از آغاز عالم تو را دوست دارم

چه شب‌ها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نم‌نم: تو را دوست دارم

سلامی صمیمی‌تر از غم ندیدم
به اندازه‌ی غم تو را دوست دارم

بیا تا صدا از دل سنگ خیزد
بگوییم با هم: تو را دوست دارم

جهان یک دهان شد هم‌آواز با ما:
تو را دوست دارم، تو را دوست دارم

@pireparnianandish
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به مناسبت 8 اردیبهشت سالروز درگذشت سید نورالدین رضوی سروستانی

شیدایی
شعر: سعدی
آواز: رضوی سروستانی
نی: جمشید عندلیبی
دف: فرزاد عندلیبی
(اجرا در سعدیه، 1377)

نه من تنها گرفتارم به دام زلف زیبایی
که هر کس با دلارامی سری دارند و سودایی

مرا نسبت به شیدایی کند ماه پری‌پیکر
تو دل با خویشتن داری چه دانی حال شیدایی

همی‌دانم که فریادم به گوشش می‌رسد لیکن
ملولی را چه غم دارد ز حال ناشکیبایی؟

مرا وقتی ز نزدیکان ملامت سخت می‌آمد
نترسم دیگر از باران که افتادم به دریایی

نپندارم که سعدی را بیازاری و بگذاری
که بعد از سایه‌ی لطفت ندارد در جهان جایی

@pireparnianandish
به مناسبت ۸ اردیبهشت سالروز درگذشت استاد آواز زنده‌یاد سید نورالدین رضوی سروستانی، بخشی از سخنان سایه درباره‌ی ایشان برگرفته از کتاب پیر پرنیان‌اندیش (ص ۵۷۰)
[عظیمی]:‌ رضوی سروستانی چه جور خواننده‌ای بود؟
[سایه]:‌ خواننده‌ی متوسطی بود. یه صدای سوخته‌ی خروس‌واری داشت (با خنده و شوخی) و پیش برومند کلی کار کرده بود.
[عظیمی]:‌ خروس‌وار؟!
[سایه]:‌ (می‌خندد) نمی‌دونم چرا همیشه این احساس رو به صداش داشتم. اما آدم خیلی خوبی بود.
[عظیمی]:‌ بعضی ایشونو با آقای شجریان مقایسه می‌کنند؟
[سایه]:‌ با شجریان هیچ‌کس قابل مقایسه نیست (با قاطع‌ترین لحن ممکن). امکانات صدای #شجریان بی‌نظیره... ببینید مثلاً بنان دو دانگ صدای لطیف داشت. امکانات صداش قابل مقایسه با صدای شجریان نبود. ولی هنر بنان اینه که با همون دو دانگ چنین جایگاهی تو آواز ایرانی پیدا کرده... حتی ردیف و اینها رو هم به نظرم شجریان خیلی بهتر از رضوی می‌دونست.

عکس از راست: محمدرضا شجریان، مارتا مانی‌زاده، ناصر فرهنگفر، رضوی سروستانی
@pireparnianandish
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به مناسبت 10 اردیبهشت زادروز رهی معیری

حاصل عمر
شعر #رهی
آهنگ محمدجواد ضرابیان
آواز همایون شجریان

بس که جفا ز خار و گل دید دل رمیده‌ام
همچو نسیم ازین چمن پای برون کشیده‌ام

شمع طرب ز بخت ما آتش خانه‌سوز شد
گشت بلای جان من عشقِ به جان خریده‌ام

حاصل دور زندگی صحبت آشنا بود
تا تو ز من بریده‌ای من ز جهان بریده‌ام

تا به کنار بودی‌ام بود به‌جا قرار دل
رفتی و رفت راحت از خاطرِ آرمیده‌ام

تا تو مراد من دهی کُشته مرا فراق تو
تا تو به داد من رسی من به خدا رسیده‌ام

چون به بهار سر کند لاله ز خاک من برون
ای گل تازه یاد کن از دل داغدیده‌ام
@pireparnianandish
به مناسبت دهم اردیبهشت‌ماه زادروز رهی معیری، بخشی از گفته‌های استاد ابتهاج درباره‌ی رهی برگرفته از کتاب پیر پرنیان‌اندیش (ص ۸۷۴):

[عظیمی]: استاد رهی معیری چطور شاعری بود؟
[سایه]: یه شاعر متوسط خیلی خوش‌سلیقه، خیلی نرم و نازک با کلماتِ شسته‌رفته‌ی خیلی تر و تمیز.

[عظیمی]: نقطه‌ی قوتش چیه؟
[سایه]: غزل‌های عاشقانه‌ی خیلی شسته‌رفته‌ی لطیف خوش‌رنگِ خوش‌آهنگ داره. مضامین خیلی... (مِن و مِن می‌کند تا کلمه‌ی مناسبی پیدا کند) چه جور بگم... مضامین غزل‌هاش سطحیه... کلمات زیبای خوش‌آیند خوش‌آهنگی به کار می‌بره.

[عظیمی]: تصنیف‌هاش چی؟
[سایه]: خیلی خوبه. خیلی قشنگه. خیلی خوب از عهده برمی‌آد. خالی از عیب نیست ولی به نسبت دیگران خیلی روان و قشنگ و تر و تمیزه.

[عظیمی]: تصنیف‌هاش بهتره یا غزل‌هاش؟
[سایه]: به نظرم در یک سطحن. یه جور زبان داره.

[عظیمی]: از غزل‌های رهی چیزی به خاطرتون مونده؟
[سایه]: بله... بله، مثلاً اون غزل قشنگه:
نه دل مفتونِ دلبندی، نه جان مدهوش دلخواهی
نه بر مژگانِ من اشکی، نه بر لب‌های من آهی

@pireparnianandish
Forwarded from سایه و موسیقی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در کوچه‌سار شب
شعر #سایه
آهنگ محمدرضا #لطفی
تنظیم فریدون #شهبازیان
آواز محمدرضا #شجریان

درین سرای بی‌کسی کسی به در نمی‌زند
به دشت پرملال ما پرنده پر نمی‌زند

یکی ز شب‌گرفتگان چراغ برنمی‌کند
کسی به کوچه‌سار شب در سحر نمی‌زند

نشسته‌ام در انتظار این غبار بی‌سوار
دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمی‌زند

گذرگهی‌ست پرستم که اندر او به‌غیر غم
یکی صلای آشنا به رهگذر نمی‌زند

چه چشم پاسخ است ازین دریچه‌های بسته‌ات؟
برو که هیچ‌کس ندا به گوش کر نمی‌زند

نه سایه دارم و نه بر، بیفکنندم و سزاست
اگرنه بر درخت تر کسی تبر نمی‌زند

🎶 همراه با ۱۲۰ تصویر از استادان سایه، شجریان، لطفی و شهبازیان
@sayeoMusighi
به‌مناسبت ۱۲ اردیبهشت، سالروز درگذشت محمدرضا لطفی، که با روز معلم همزمان شده است، بخشی از کتاب پیر پرنیان‌اندیش (ص ۱۰۷۸):

[عظیمی]: وقت خوش است. ساز #لطفی و آواز #شجریان و محضر (به قول سایه دفترخانه) سایه. خوشتر ازین گوشه پادشاه ندارد.
خدا قسمت کند عیشی چنین را
عموم مؤمنات و مؤمنین را
[سایه]: یه روز به لطفی گفتم که: آقای لطفی! می‌خوام سه‌تار یاد بگیرم. البته نه اینکه بخوام نوازندگی بکنم، فقط می‌خوام بتونم هرچی دلم می‌خواد بزنم.
لطفی گفت: ماشاءالله آقا! عجب همتی دارین شما! ما بعد از این‌همه سال نمی‌تونیم اونچه دلمون می‌خواد بزنیم!
@pireparnianandish
به‌مناسبت ۱۲ اردیبهشت زادروز محمد موسوی، سخنان سایه دربارۀ ایشان برگرفته از پیر پرنیان‌اندیش (ص ۵۸۵)

[عظیمی]: نظرتون دربارۀ آقای موسوی چیه؟
[سایه]: موسوی نوازندۀ خیلی خوبیه و خیلی زحمت کشیده تا به اینجا برسه... با هر مصیبتی که بوده نوارهای کسایی رو پیدا کرده و شنیده... صدای خیلی خوبی از نی درمی‌آره... می‌شه گفت خودش کار کرده و یاد گرفته و به اینجا رسیده. واقعاً صدای خیلی خوبی از نی درمی‌آره. منتها محتوا نداره.

[عظیمی]: یعنی چه محتوا نداره؟
[سایه]: یعنی اینکه اونجاهایی که از کسایی تقلید می‌کنه و مکتب کسایی رو می‌زنه، جمله‌بندی‌هاش خیلی قشنگه و در غیر این صورت نه... از خودش حرف خاصی نداره.
@pireparnianandish
Audio
اشعاری از حسین منزوی با صدای شاعر
و نیز برادرش بهروز و دخترش غزل منزوی
@pireparnianandish
۱۶ اردیبهشت سالروز درگذشت حسین منزوی، غزلسرای بزرگ معاصر


بیا، مرو ز کنارم، بیا که می‌میرم
نکن مرا به غریبی رها که می‌میرم

توانِ کشمکشم نیست بی‌تو با ایّام
برونم آور ازین ماجرا که می‌میرم

نه قول همسفری تا همیشه‌ام دادی؟
قرار خویش منه زیر پا که می‌میرم

به خاکِ پای تو سر می‌نهم، دریغ مکن
ز چشم‌های من این توتیا که می‌میرم

مگر نه جفت توام قوی من؟ مکن بی من،
به سوی برکۀ آخر شنا که می‌میرم

اگر هنوز من آواز آخرین توام
بخوان مرا و مخوان جز مرا که می‌میرم

برای من که چنینم تو جان متصلّی
مرا ز خود مَکُن ای جان جدا که می‌میرم

ز چشم‌هایت اگر ناگزیر دل بِکَنم
به مهربانی آن چشم‌ها که می‌میرم
#منزوی
@pireparnianandish
عیب موسیقی ایرانی (بخش اول)
از کتاب پیر پرنیان‌اندیش (ص ۵۸۷-۵۸۸)

[عظیمی]: استاد! بزرگترین مشکل موسیقی ایرانی چیه؟
[سایه]: موسیقی ما مشکلی نداره؛ یه موسیقی معینیه برای کار معینی؛ این موسیقی برای درون آدمیه؛ برای درون انسان ایرانی، نه هر آدمی. وقتی این موسیقی از درون انسان ایرانی می‌خواد بیاد بیرون و کاری بکنه عاجزه.

[عظیمی]: یعنی چی؟
[سایه]: یعنی شما از این موسیقی برای موسیقی جنگ نمی‌تونید استفاده بکنید. برای موسیقی کار نمی‌تونید استفاده بکنید؛ اونچه نفسانیات آدمی است، اون هم آدم ایرانی با اون خاطره و سابقۀ ذهنی، بله این موسیقی یه حالاتی از آدم ایرانی رو نشون می‌ده... شما برای یه مجلس عروسی نمی‌تونید از این موسیقی استفاده بکنید، برای این کارها ساخته نشده.

[عظیمی]: خب برای بقیۀ ساحات زندگی انسان چی کار باید کرد؟
[سایه]: باید موسیقی ساخت... بابا شما یه غزل حافظو نمی‌تونید تو میتینگ اجتماعی- سیاسی بخونید. شما به‌محض اینکه لحن صداتونو بلند کنید و بخونید: «سال‌ها دل طلب جام جم از ما می کرد» (با صدای بلند) اصلاً تمام مفهوم کلمات عوض می‌شه. اول انقلاب بعضی موزیسین‌ها برای اینکه موسیقی انقلابی بزنن و تهییج کنند، سیم سازشون پاره می‌شد!... این موسیقی انقلابی نمی‌شه که. موسیقی ایرانی آرامش می‌خواد، در خود فرو رفتن می‌خواد، یه حالات عاطفی و تأمل می‌خواد.

توضیح ادمین: سخن استاد ابتهاج دربارۀ موسیقی دستگاهی با حفظ مشخصات سنتی آن است، وگرنه در موسیقی نواحی، آهنگ ویژۀ کار و عروسی فراوان است. خود استاد نیز در کانون چاووش سرپرست اجرای موسیقی‌های انقلابی بوده‌اند و به‌خوبی از کارکرد موسیقی ایرانی در بزم و رزم آگاهی داشته‌اند.

https://www.tg-me.com/pireparnianandish
عیب موسیقی ایرانی (بخش دوم)
از کتاب پیر پرنیان‌اندیش (ص ۵۸۸)

[عظیمی]: این تلقی از کارکرد موسیقی ایرانی [منظور تأکید بر حفظ سنت‌هاست] به نوعی صحه نمی‌ذاره بر نظر کسانی که می‌گن موسیقی ایرانی رخوت‌آوره و منجر به رکود و خمود می‌شه و به درد جامعه نمی‌خوره؟
[سایه]: نه، رکود نیست... اما به درد خیلی از کارهای جامعۀ امروزی نمی‌خوره. کارگر برای انجام کارش نمی‌تونه از این موسیقی استفاده کنه، ولی وقتی همین کارگر دچار احوال درونی بشه، این موسیقی، موسیقی او هم هست.

[عظیمی]: این تأکیدی که شما بر «احوال درونی انسان ایرانی» می‌کنید، آیا به این معنا نیست که موسیقی ما قابلیت جهانی شدن نداره؟
[سایه]: نه... غیر ایرانی‌ها هم می‌تونن لذت ببرن، اما این لذت واقعی نیست، همون‌طوری که یک فرنگی می‌آد گنبد مسجد شیخ لطف‌الله رو می‌بینه؛ می‌تونه لذت هنری ببره و تحسین کنه اما این گنبد اونو به نیایش وادار نمی‌کنه. حرف من اینه.

@pireparnianandish
🔹 #سی_و_پنجمین_نمایشگاه_بین_المللی_کتاب_تهران
🗓 زمان برگزاری: ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

📚 #انتشارات_هنر_موسیقی دریچه‌ای برای آشنایی با آثار فاخر هنری و پژوهشی موسیقی
🔗 #هنر_موسیقی را در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗 نمایشگاه مجازی کتاب
@honaremusighimag
🆔@honaremusighii
Forwarded from سایه و موسیقی
دو جلد اول از طرح پژوهشی سایه و موسیقی به قلم مهدی #فیروزیان (#انتشارات_هنر_موسیقی) در #سی_و_پنجمین_نمایشگاه_بین_المللی_کتاب_تهران

📕موسیقی ایرانی در شعر سایه
و
📙 شعر سایه در موسیقی ایرانی

📆 ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
📚 خرید کتاب با کلیک روی نام هر کتاب.

@sayeoMusighi
سی و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران

از نوزدهم تا بیست و نهم اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳


نشانی انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه:

راهرو ۱۶، غرفۀ ۳۱۶

علاقه‌مندان می‌توانند با مراجعه به غرفۀ انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه کتاب تهران، کتاب‌های این انتشارات را با تخفیف ۲۰٪ تهیه کنند.
همچنین خرید کتاب‌های انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه مجازی کتاب تهران با تخفیف ۱۰٪ از طریق پیوند زیر امکان‌پذیر است:

B2n.ir/y92884

برای سفارش‌های بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
فهرست انتشارات _ اردیبهشت 1403.pdf
1.9 MB
فهرست انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
📚 📚📚 به‌مناسبت برپاییِ نمایشگاه بین‌المللی کتاب، مروری بر کتاب‌های مؤلفانِ دانشمندِ #پیر_پرنیان‌اندیش 📚📚📚

جز کتاب دو جلدی و پرفروش پیر پرنیان‌اندیش که حاصل همکاری عظیمی و طیّه در گفتگو با جناب استاد هوشنگ #ابتهاج است (و علاقه‌مندان می‌توانند این کتاب ارزشمند را از غرفه‌ی انتشارات #سخن تهیه کنند) بدین آثار اشاره می‌توان کرد:
📕 آثار دکتر میلاد #عظیمی

📌تصحیح متن)
1️⃣ سفینه‌ی شمس حاجی، تهران: سخن، ‏ ‏۱۳۹۰

📌گردآوری مقالات علمی و ادبی)
2️⃣ ای زبان پارسی (3 جلد)، تهران: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار‏ ، ‏ ‏۱۳۹۰

3️⃣ هفتاد گفتار از ایرج افشار، تهران: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار‏ ، ۱۳۹۰

4️⃣ شط شیرین پر شوکت: منتخبی از آثار استاد عباس زریاب‌خویی، تهران: مروارید‏ ، ۱۳۸۷

📌 گردآوری مقالات در شناخت شعر معاصر)
5️⃣من زبان وطن خویشم، نقد و تحلیل و گزیده‌ی اشعار ملک‌الشعراء بهار، تهران : سخن‏ ، ‏ ۱۳۸۷

6️⃣ عقاب: کارنامه، نقد و تحلیل اشعار پرویز ناتل‌خانلری، تهران : سخن، ‏ ۱۳۸۸

7️⃣ پادشاه فتح : نقد و تحلیل و گزیده‌ی اشعار نیما‌ یوشیج، ‏تهران : سخن، ‏ ۱۳۸۸

🔆 و آخرین اثر گرانسنگ تحقیقی و تألیفی ایشان:
8️⃣ کتابشناسی موضوعی-تاریخی از چاپکرده‌ها و نوشته‌های ایرج #افشار (3 جلد)، تهران: خانه کتاب ، ‏ ۱۳۹۶

📕رمان جذاب و خواندنیِ زیر نیز اثر خامه‌ی هنرور بانو عاطفه #طیّه است:
کجا می‌برند درختان مرده را، تهران ‏ : ققنوس ‏ ، ۱۳۸۷

@pireparnianandish
2024/05/09 21:39:00
Back to Top
HTML Embed Code: