Telegram Web Link
🤩 مشاغلی که ذهن رو درگیر می‌کنند و نیازمند ایده‌پردازی هستند؛ مانند:
⚠️ شاخه‌های مختلف طراحی و دیزاین
⚠️ مهندسی در حوزه‌های مختلف
⚠️ تحلیل داده
⚠️ برنامه‌نویسی و علوم کامپیوتر
⚠️ نویسندگی، روزنامه‌نگاری و تولید محتوا
⚠️ تبلیغات و مارکتینگ

و همچنین مشاغلی که تعاملات اجتماعی بالایی دارند؛ مانند:
⚠️ حوزه آموزش و تدریس در شاخه‌های مختلف
⚠️ مددکاری و پرستاری
⚠️ وکالت
⚠️ منابع‌انسانی
⚠️ مشاور و درمان‌گر
⚠️ روابط عمومی

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍3
🤩 در زمان انتقاد از کارکنان، آنها را ناراحت نکنید!

🔺یکی از سوالاتی که ذهن بسیاری از نومدیران و مدیران تازه‌کار را به خود مشغول کرده این است که چگونه می‌توان از یک فرد انتقاد کرد بدون اینکه به احساسات و شخصیت او توهین شود یا او را تحت فشار منفی قرار دهد؟

🔺برای این کار در وهله اول باید بر روابط با کارکنان تمرکز کرد. در کنار آن باید با رویکرد انتقاد از روسا، فرهنگ انتقادگری و انتقادپذیری را در سازمان گسترش داد و از این طریق از حساسیت‌ها نسبت به فرهنگ نقد در سازمان کاست.

🔺علاوه بر این، باید همزمان با انتقاد کردن، خصلت کمک‌کنندگی و راهنمایی را در روسا و مدیران تقویت کرد. ضمن اینکه، برای انتقاد از افراد بهتر است به‌صورت خصوصی با آنها ملاقات کرد و از انتقاد در برابر دیگران اجتناب کرد.

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍5
🤩 ۶ نشانه‌ اشخاص نامناسب برای مشورت

مشورت کردن با دیگران، چه درباره‌ی زندگی و چه درباره‌ی کسب‌وکار می‌تواند به تصمیم گیری درست و کاهش احتمال خطا کمک کند، اما به‌شرط اینکه از شخص شایسته‌ای مشورت بگیرید. گاهی افراد با اینکه نیتی جز یاری و همراهی ندارند، صرفا چون از همه‌ی جوانب قضیه مطلع نیستند، ممکن است بدون هیچ تعمدی راهنمایی اشتباه بکنند. در اینجا ۶ نشانه در اختیار شما قرار می‌دهیم که دریابید شخص مناسبی را برای مشورت کردن انتخاب نکرده‌اید.

۱. مشورت‌دهنده فاقد صلاحیت است:
اگر مشورت‌دهنده شخصی تصادفی است و حتی زمینه‌ی کاری‌اش با شما یکسان نیست، باید اعتبار مشورت دریافتی و مشورت‌دهنده را دوباره ارزیابی کنید. به‌ویژه درباره‌ی مشورت کسانی که به مصلحت و منافع طرف مقابل نمی‌اندیشند، باید بسیار محتاط بود. کسانی که حواس‌شان به شما هست و به شما و موفقیت‌تان اهمیت می‌دهند، بهترین افراد برای مشورت هستند.

۲. مشورت دریافتی با موقعیت شما جور نیست:
افراد معمولا براساس تجربیات خودشان مشورت می‌دهند که آن هم شاید با موقعیتی که مشورت‌گیرنده درگیر آن است مطابقت نداشته باشد.

۳. مشورت‌دهنده بدون اینکه گوش کند فقط حرف می‌زند:
اگر مشورت‌دهنده زیاد از «باید» استفاده می‌کند مراقب باشید. مشورت‌دادن خوب نیازمند اطلاع از شرایط طرف مقابل است و زمانی مشورت‌دهنده می‌تواند به‌درستی از شرایط‌تان مطلع شود که وقت بگذارد و سؤالاتی از شما بپرسد.

۴. مشورت صرفا حول محور نتیجه‌ی نهایی می‌چرخد و نه فرایند تصمیم گیری:
درباره‌ی مشورت‌هایی که فقط بر خود تصمیم متمرکزند و درخصوص مراحل تصمیم گیری کمکی نمی‌کنند محتاط‌تر رفتار کنید، چراکه فرایند ارزیابی به‌اندازه‌ی جواب نهایی حائز اهمیت است.

۵. مشورت‌دهنده جهت‌گیری احساسی دارد:
غلیان احساسی زیاد می‌تواند نشانه‌ی جهت‌گیری مشورت‌دهنده باشد. شاید او برنامه‌ای در سر دارد که با برنامه‌‌ی شما نمی‌خواند.

۶. مشورت دریافتی با حس درونی‌تان مغایر است
اگر ندای درون‌تان با مشورت دریافتی مخالف است، شاید بد نباشد که به حس درونی‌تان اعتماد کنید.

چگونه به مشاوره‌ی غلط پاسخ بدهیم؟

اگر متوجه شدید که درحال دریافت مشورت درستی نیستید، باز هم می‌توانید ادامه‌ی صحبت‌های طرف مقابل را بشنوید. اشکالی ندارد به مشورتی که لزوما کمک‌کننده نیست گوش کنید. شاید مشورت کردن با طرف مقابل به‌کارتان نیاید، اما حداقل می‌توانید از خلال صحبت‌هایش به چیزی درباره‌ی خود آن شخص پی ببرید که بعدها به‌دردتان بخورد یا حتی می‌توانید در فکرتان، برای طرف مقابل استدلال مخالف بیاورید .

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍1
🤩 مدیران محترم! به آینه نگاه کنید...

برخی مدیران که تعدادشان هم زیاد است، فکر می‌کنند داشتن رفتار بد با دیگران مسیری به سوی موفقیت شخصی است. بسیاری از کارشناسان هم این مدیران را تحسین می‌کنند.
مدیران قلدر به افراد و سازمان‌ها آسیب می‌زنند. تحقیقات مختلف نشان می‌دهد افرادی که با بی‌ادبی، توهین و تحقیر مواجه می‌شوند، عملکردشان تحت‌تاثیر قرار می‌گیرد؛ از جمله مهارت‌های تصمیم‌گیری، بهره‌وری، خلاقیت و تمایل به سختکوشی و کمک به همکاران.

🔸هرچقدر جایگاه شما در سازمان بالاتر رود، ریسک بی‌احساس بودن نسبت به دیگران افزایش می‌یابد. تحقیقات زیادی نشان می‌دهند قدرتمند بودن و احساس قدرت داشتن باعث می‌شود افراد بیشتر بر خواسته‌های خودشان متمرکز شوند و نسبت به نیازها و احساسات دیگران بی‌توجه باشند.

🔸انسان‌ میل شدیدی به انکار و فریب دارد. اغلب ما اطلاعی در مورد نقص‌های خودمان نداریم و حتی وقتی به کمبودها اعتراف می‌کنیم، شدت و اثرات منفی آن را دست‌کم می‌گیریم.
دنیل کانمن، برنده جایزه نوبل، معتقد است مشکل اعتمادبه‌نفس بیش از حد، مخرب‌ترین سوگیری بشر است. در این حالت، افراد دوست دارند تصویری تحریف شده و بیش از حد مثبت از خود به نمایش بگذارند و اطلاعات منفی در مورد خودشان را انکار کنند. بیشتر ما اگر می‌خواهیم بدانیم چه زمانی به افراد آسیب‌زننده تبدیل می‌شویم، باید بر جانبداری‌های‌مان غلبه کنیم. 

🔸اوضاع زمانی بدتر می‌شود که مدیران نخواهند واقعیت را بشنوند. اگر سعی کنید واقعیت را بشنوید، ریسک داشتن رفتار بد با دیگران را کم می‌کنید.
هرقدر شکاف بین دیدی که نسبت به خودمان داریم و دیدی که دیگران نسبت به ما دارند بیشتر شود، روابط بدتر خواهد شد. بنابراین پذیرفتن اینکه نظر دیگران نسبت به ما چیست، دستاورد خوبی محسوب می‌شود.

◀️ به هر حال، برای اینکه به چنین دستاوردی برسید، به افرادی نیاز دارید که شما را بشناسند و واقعیت را از شما پنهان نکنند؛ افرادی که هر بازخوردی را از آنها بپذیرید. اگر موضوع بدی را در موردتان می‌گویند، تشکر کنید و جبهه نگیرید.

نویسنده: Robert I. Sutton

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍9
🤩 رئیس جدید، چالش جدید!

🔸سال‌ها در یک شرکت کار کرده‏‌اید و همیشه عاشق شغل‏‌تان بوده‏‌اید، اما همه چیز با ورود رئیس جدید تغییر می‌کند. دلخوری و کلافگی از اینکه باید یک بار دیگر خود را ثابت کنید، قابل درک است؛ اما بسیار مهم است که از خشم و رنجش خود عبور کنید.

🔸کانی نونن هدلی، روان‌شناس سازمانی و استاد دانشکده کسب و کار دانشگاه بوستون می‌‌گوید: «احتمالا این تغییر آن چیزی نباشد که دلتان بخواهد با آن مواجه شوید. اما برای موفقیت در شرایط جدید، باید خود را وفق دهید. اولین گام بازنگری در افکارتان است. سعی کنید به این موقعیت به چشم فرصتی برای یادگیری نگاه کنید. یادتان باشد که یک رئیس جدید اساسا به این معنی است که شما یک شغل کاملا جدید دارید.»

🔸پس حالا که به نظر می‌رسد رئیس جدیدتان همه‌‌چیز را سخت‌‌تر می‌کند، چگونه به مسیر خود بازگردید و حس موفقیتتان را به دست آورید؟

1⃣ مثبت فکر کنید. طبیعی است که دلتان برای رئیس قدیمی و روش کار او تنگ شود. اما واقعیت این است که تغییر در کار اجتناب‌‌ناپذیر است. به خودتان یادآوری کنید: «من شغلم را دوست دارم و دوباره آن را دوست خواهم داشت. فقط باید از این‌ گذار موقت عبور کنم.» درهای قلبتان را هم باز نگه ‌‌دارید؛ ممکن است با گذشت زمان متوجه شوید که مدیر جدید را دوست دارید!

2⃣ کمی همدلی داشته باشید. گاهی اوقات روسای جدید بیش ‌‌از حد کنترل‌گرند و با همه‌‌چیز کار دارند یا تغییرات غیرضروری ایجاد می‌کنند که خود را برجسته کنند. قابل‌‌ درک است که این رفتار برای کارمندان باسابقه آزاردهنده باشد. اما به او زمان دهید تا با نقش خود سازگاری پیدا کند. این فرد به دلیلی برای این کار انتخاب ‌‌شده است. وقتی به درک بهتری از اهداف سازمان و دلایل انتخاب مدیر جدید برسید، راحت‌‌تر می‌توانید راه‌‌هایی برای همکاری پیدا کنید.

3⃣ یافتن راهی برای همکاری خوب با رئیس جدید نیازمند مهارت تیزبینی و پژوهش است. تلاش کنید اولویت‌‌ها و ترجیحات رئیس جدید خود را درک کنید و در مورد انتظارات مربوط به تصمیم‌گیری با او صحبت کنید. این به شما کمک می‌کند تا هم‌‌صدا و همسو شوید.

4⃣ رویکرد همراه و سازنده‌‌ای داشته باشید. برخی افراد با آمدن رئیس جدید، حالتی تدافعی به خود می‌‌گیرند و در برابر تغییر مقاومت می‌کنند. دسته دیگر ممکن است بیش‌‌ازحد چاپلوس و متملق شوند. حد وسط را در پیش بگیرید؛ یعنی در عین اینکه از رئیس خود حمایت می‌‌کنید، بازخورد صادقانه‌‌ای ارائه دهید.
همچنین در برابر میل به غیبت در مورد رئیس جدید هم مقاومت کنید. تلاش‌‌های رئیس را تخریب نکنید. به‌‌جای آن سعی کنید متحد او باشید. یادتان باشد که اگر افراد بیشتری از رئیس حمایت کنند، به ‌‌احتمال ‌‌زیاد عملکرد او بهتر خواهد شد.

5⃣ در کار خود بدرخشید. قابل‌‌درک است که از اینکه مجبورید دوباره خود را به رئیس جدید ثابت کنید، عصبانی باشید، اما به خاطر داشته باشید که رئیس جدید شما باید شما را بشناسد و ببیند چه توانمندی‌‌هایی دارید. سعی کنید در برجسته‌‌ترین پروژه‌‌ای که می‌تواند رئیستان را برجسته کند، بدرخشید. شما باید کمی بیشتر از حد معمول کار کنید تا فرد قابل ‌‌اعتمادی دیده شوید.

6⃣ اگر رئیس جدیدتان به حدی شغل شما را غیرقابل تحمل کرده که به فکر استعفا افتاده‌‌اید، از خودتان بپرسید آیا شرکت، مزایا، همکاران و ماهیت اصلی کارتان را دوست دارید؟ اگر پاسخ بیشتر این موارد مثبت است، احتمالا ارزشش را داشته باشد که بمانید و راهی برای کنار آمدن با شرایط تازه پیدا کنید.
عجله نکنید. تا وقتی رئیستان روان پریش نیست، شش ماه به او فرصت دهید. ممکن است اولش بی‌‌کفایت به نظر برسد، اما در حال یادگیری است. با این حال اگر مدتی صبر کردید و دیدید رئیس‌‌تان همچنان رضایت شغلی شما را کاهش می‌دهد، به دنبال فرصت‌‌هایی درون یا بیرون سازمان باشید. اگر گزینه‌‌ بهتری پیدا شد، می‌توانید آنجا را ترک کنید.

منبع: HBR

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍9
🤩اگر می‌خواهید در محل کار قابل اعتماد و احترام باشید، تکنیک های زیر‌ را در پیش بگیرید


اغلب مردم تمایل دارند در محیط کارشان مورد احترام قرار گیرند، اما گاهی برای به دست آوردن این احترام دچار اشتباه می‌شویم. در ادامه 11 راهی که به شما کمک می کند در محل کارتان احترام دریافت کنید را معرفی می کنیم.

🟣اعتماد به نفس داشته باشید
به مدیر و همکاران خود نشان دهید برای کارتان ارزش قائلید و تلاش می کنید شرکت را به اهدافش برسانید. پس نگذارید ترس از دست دادن شغل، جلوی پیشرفتتان را بگیرد.

🟣همیشه برنامه‌ی جایگزینی داشته باشید تا بتوانید به اندازه‌ی کافی بلندپروازی کنید. این که انتخاب‌هایی جلوی رویتان باشد به شما اعتماد به نفس کافی را می دهد.

🟣سعی کنید هر کاری که به شما محول می‌شود را سر موقع انجام دهید
با این روش به همه نشان می دهید مسئولیت پذیر هستید و به قول‌هایتان وفا می کنید. علاوه بر آن، این کار به دیگران نشان می دهد می توانند روی شما حساب باز کنند و قابل اعتماد هستید.

🟣متواضع و فروتن باشید
عیب‌هایتان را بپذیرید، اما خیلی روی آن متمرکز نشوید. باید متواضع باشید، اما این خصوصیت نیازمند اعتماد به نفس است. قطعاً اطرافیان به کسی که متزلزل باشد، احترام نمی‌گذارند و این شخص هیچ وقت مورد اعتماد نخواهد بود.

🟣با صبر و بردباری با اطرافیان رفتار کنید
بردباری و رفتار صبورانه به همکاران نشان می دهد که توانایی آن‌ها را باور دارید. حتماً می‌دانید مردم به کسانی که رفتار و منش خوبی دارند بیشتر احترام می گذارند و به‌راحتی می توانند مشکلات خود را با آن‌ها در میان بگذارند. حتی اگر با همکارانتان مشکل دارید، به آن‌ها احترام بگذارید

🟣شایعه پراکنی نکنید
شاید گاهی به دنبال شایعات بروید و آن‌ها را برای دیگران تعریف کنید؛ اما با این کار خود را غیرقابل اعتماد جلوه می‌دهید و دیگران شما را برای حفظ اطلاعات محرمانه، لایق نخواهند دانست. شایعه پراکنی این تصور را به وجود می آورد که از بدبختی دیگران خوشحال می شوید و این مسئله احترام را از شما دور می کند.

🟣دیگران را از اخبار مطلع کنید
هر تغییری که در شرکت به وجود می آید را با کارمندان خود در میان بگذارید. کارمندانتان را تشویق کنید تا سؤال بپرسند و بدانند در شرکت چه خبر است. بهترین توصیه این است که خبرنامه‌ی داخلی داشته باشید و کارکنانتان را از تمام جزئیات مطلع کنید.

🟣کارمندانتان را تشویق کنید
تشویق کردن به آن‌ها کمک می کند تا توانایی‌های خود را باور کنند و با انگیزه ی بیشتری کار کنند و همواره به دنبال یادگیری مهارت‌های جدید باشند. اگر می خواهید از کارمندان انتقاد کنید، انتقاد را با تعریف کردن از کاری که در انجامش تواناست همراه کنید.

🟣دانش خود را با همکارانتان به اشتراک بگذارید
اشتراک گذاری دانش و اطلاعات، کمک می کند تا در محل کارتان اخلاق تیمی به وجود آید و دیگران را در موفقیت‌های خود شریک کنید. با این روش هر کارمندی، همکار خود را همراه می کند که تأثیر به سزایی در موفقیت شرکت دارد.

🟣همیشه مرتب و منظم باشید
محیط کاری منظم و فعال، نشان می دهد افراد هدفمند و سخت کوشی در آن مشغول به کار هستند، اما در مقابل محل کار آشفته و به هم ریخته، گویای آن است هیچ تلاشی برای دست یابی به اهدافتان ندارید.
نحوه‌ی لباس پوشیدن نیز مهم است و نشان دهنده‌ی اهمیتی است که برای حرفه‌تان قائل هستید. پس وقتی سرکار می‌روید، طوری لباس بپوشید که انگار می‌خواهید درخواست افزایش حقوق و مزایا دهید.

🟣همیشه رفتار حرفه‌ای داشته باشید
اگر می خواهید در محل کار به احترام برسید، حتی در دورهمی های غیررسمی هم حرکت ناشایستی انجام ندهید. در مراسم غیررسمی و خارج از چارچوب شرکت، حرف‌ها و رفتارهای نامناسب از خود نشان ندهید که وجهه‌ی حرفه‌ای‌تان را زیر سؤال می برد.

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍11👏1
🤩 انتخاب‌کننده یا جمع‌کننده
📚 از کتاب تناقض انتخاب اثر بری شوارتز

وجود گزینه‌های بسیار زیاد بر سر راه، ما را از یک فرد "انتخاب‌کننده" به یک فرد "جمع‌کننده" تبدیل می‌کند.

انتخاب‌کننده کسی است که به‌طور فعال به اهمیت انتخاب‌ها در زندگی خود و هم‌چنین، پیامدها و تأثیرات کوتاه و بلندمدت آن‌ها فکر می‌کند. انتخاب‌کننده به‌شکلی تصمیم می‌گیرد که به‌خوبی از تأثیر و معنای هر انتخاب در زندگی خود، آگاهی دارد.
درنهایت، انتخاب‌کننده به‌خوبی مطلع و آگاه است که شاید هیچ‌کدام از گزینه‌های جایگزین دردسترس، راضی‌کننده نباشند و اگر واقعا گزینه جایگزین درستی می‌خواهد، باید خودش آن را خلق کند.

جمع‌کننده هیچ‌کدام از این‌ها را ندارد. در جهانی که انتخاب‌های مختلف همانند هزاران قطعه موسیقی بر او سرازیر می‌شوند، جمع‌کننده فقط این قطعه و آن قطعه را می‌گیرد و در یک هارد نگهداری می‌کند، به این امید که شاید به بهترین موسیقی عمرش گوش کند.

متأسفانه وفور و ازدیاد انتخاب در زندگی ما، فرصت تعیین میزان اهمیت هر تصمیم را از ما سلب کرده است.

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍3
🤩 بازماندگان محیط کار

🔸تعدیل نیرو برای تمام افراد دخیل سخت است، چه کارکنانی که می‌‌‌روند، چه کارکنانی که می‌‌‌مانند و چه مدیران. البته آنهایی که اخراج می‌‌‌شوند شدیدترین چالش‌‌‌ها را تجربه می‌کنند، چون منبع درآمد و مزایا و امنیت شغلی خود را از دست داده‌‌‌اند. اما برخلاف تصورات، آنهایی که از تعدیل نیرو در امان بوده‌‌‌اند نیز ممکن است با چالش‌‌‌های بی‌شماری روبه‌‌‌رو شوند. آنها «بازماندگان» هستند.

🔸تاثیرات روانی تعدیل نیرو بر کارکنانی که از آن در امان مانده‌‌‌اند، نام مخصوص به خودش را دارد: «سندروم بازماندگان محیط کار»، یا احساسات پیچیده‌‌‌ای که کارکنان بازمانده پس از تعدیل نیرو تجربه می‌کنند.

🔸بازمانده‌‌‌ها احساسات متناقضی را تجربه می‌کنند. مثلا ممکن است خیالشان راحت شود که هنوز شغل دارند؛ یا از اینکه خودشان شغل دارند در حالی که همکارشان شغلش را از دست داده احساس گناه کنند؛ یا به خاطر از دست دادن همکاران نزدیکشان اندوهگین شوند؛ یا اقدام مدیریت سازمان را غیرمسوولانه تلقی کنند. حتی ممکن است نگران شوند و بگویند «نکند نفر بعدی من باشم؟»

🔸ترکیب روحیه پایین، استرس و بی‌اعتمادی می‌تواند منجر به این شود که کارکنان به انجام حداقل وظایف خود بسنده کنند و برای کارشان سنگ تمام نگذارند. هپچنین تعدیل نیرو می‌تواند باعث شود کارمندها به فرصت‌‌‌های دیگر در سایر سازمان‌ها فکر کنند.

◀️ چند توصیه برای بازماندگان

▪️این احساسات متناقض را به رسمیت بشناسید و بدانید که تنها نیستید. با یکی از بازمانده‌‌‌ها ارتباط بگیرید یا با مدیرتان درباره وضعیت روحی‌‌‌تان صحبت کنید. حتی می‌توانید با یک تراپیست مشورت کنید.

▪️از خودتان بپرسید «چرا» به این سازمان پیوستید. این کمک می‌کند هدفتان را دوباره کشف کنید و حتی با وجود ابهام آینده، مسیر خودتان را پیدا کنید.

▪️روی روابط تمرکز کنید. می‌توانید با یکی از کارکنان تعدیل شده تماس بگیرید و بگویید که دوست دارید رابطه‌‌‌اتان را حفظ کنید. دوران پساتعدیل، فرصت مناسبی است که با بازمانده‌‌‌ها نیز روابط جدید ایجاد کنید و دوباره حس همکاری و رفاقت را زنده کنید.

▪️حالا که تیم‌‌‌ها کوچک شده‌‌‌اند، حجم کارها ممکن است به شدت افزایش یابد و در این راستا مجبور شوید بعضی از درخواست‌‌‌های رئیستان را «محترمانه رد کنید». می‌توانید با مدیرتان درباره مسوولیت‌‌‌هایتان صحبت کنید و توضیح دهید که چقدر مسوولیت می‌توانید بپذیرید و با هم راه‌حلی پیدا کنید که برای هر دو شما جواب دهد.

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🤩 تعارض در سازمان

تعارض‌هنگامی‌ سازنده‌ است‌ که‌:
▪️ منجر به‌ تبیین‌ مسایل‌ و مشکلات‌ شود
▪️ منجر به‌ حل‌ مسئله‌ شود
▪️ افراد را در حل‌ اموری‌ که‌ برای‌ آنها اهمیت‌ دارددرگیر کند
▪️موجب‌ ارتباطات‌ شود
▪️به‌ افراد در توسعه‌ و ادراک‌ و مهارتشان‌ کمک‌کند.
▪️موجب‌ ایجاد مشارکت‌ در میان‌ افراد از طریق‌یادگیری‌ بیشتر درباره‌ یکدیگر شود.

و هنگامی‌ تعارض‌ مخرب‌ است‌ که‌:
▪️موجب‌ تضعیف‌ عزت‌ نفس‌ شود
▪️توجه‌ را از فعالیتهای‌ مهم‌ دور سازد
▪️موجب‌ دوقطبی‌ شدن‌ افراد و کاهش‌ همکاری‌شود.
▪️منجر به‌ رفتارهای‌ مضر و غیر مسئولانه‌ شود(ارفورت‌، ۲۰۰۲).

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍6
🤩 وقتی در شغل اشتباهی گیر کرده اید اما نمی توانید آن را رها کنید، چه باید بکنید؟

گاهی ممکن است حتی پول خوبی هم دربیاورید اما احساس کنید که در یک چرخه گیر افتاده اید که شما را راضی نمی کند ، شاید شما کلا درحوزه کاری و یا صنعت اشتباهی هستید. شاید کارتان دیگر شما را هیجان زده نمی کند. شاید محل کار شما توسط رئیس یا همکارانتان سمی شده باشد. در هر یک از این سناریوها، گام منطقی بعدی انتخاب شغل دیگری است. اگر نمی توانید فوراً از موقعیت خود فرار کنید، راه های ساده ای برای بهبود آن وجود دارد که ما آنها را معرفی می کنیم :

🔹چارچوب بندی مجدد کنید :
بیشتر مردم نمی دانند که تقریباً در هر شغلی می توان به بیش از یک هدف دست یافت ، موضوع فقط این است به خودتان یادآوری کنید چرا در این شغل هستید و برای آن دوباره چارچوبی بسازید مثلا اگر شما یک نظافتچی هستید شغل خود را به عنوان فردی که قصد خدمت و کمک به دیگران را دارد یا می خواهد به اقتصاد خانواده اش کمک کند ، مورد بازبینی قرار دهید ، البته که اصلاح ذهنی برای یک شغل همیشه هم آسان نیست .

🔹بررسی مجدد کنید :درک دقیقی از مشکلات خود پیدا کنید تا بتوانید راه حل هایی را تدوین کنید. مثلا اگر ناراضی هستید ، به این فکر کنید که چه چیزی شما را ناراضی می کند؟ و چه جنبه هایی شما را خوشحال می کند؟ وقتی این را درک کردید، می‌توانید راه‌هایی برای بهبود خودتان پیدا کنید .

🔹طراحی مجدد انجام دهید :پس از دو مرحله قبل ، وقت آن است که کاری را که انجام می دهید دوباره طراحی کنید تا با ارزش ها و علایق شما مطابقت داشته باشد. نمونه ای از آن این است که روز خود را به گونه ای برنامه ریزی کنید که به شما امکان می دهد بیشترین ارزش را از روزتان بگیرید. مثلا اگر صحبت‌ کردن با مشتری همان چیزی است که بیشتر از هر کاری لذت می‌برید، می‌توانید آنها را در ابتدای هر روز برنامه ریزی کنید تا کار را با یک انفجار مثبت شروع کنید.

🔹بازآموزی داشته باشید : آخرین گام برای غلبه بر ناامیدی در حالی که در موقعیت فعلی خود باقی می‌مانید این است که به فرصت‌هایی برای آموزش مجدد نگاه کنید. منظور از بازآموزی ، سرمایه گذاری در آینده و توسعه مهارت هایی است که در نهایت به شما امکان می دهد در زمان مناسب به شغل دیگری بروید. این کار را می توانید حتی در زمانی که در شغل فعلی خود هستید انجام دهید .

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍9
🤩 مزایا و معایب دوستی رئیس با کارکنان چیستند؟

⚜️ سه مزیت کلیدی عبارتند از:

▪️همدیگر را بهتر می‌شناسید و به واسطه رابطه شخصیتان، علاقه، همدلی و احترام بیشتری بینتان ایجاد می‌شود.

▪️هر دوی شما مشارکت و تعهد بیشتری در حمایت از یکدیگر دارید، به دلیل احترام و قدردانی متقابلی که بینتان وجود دارد.

▪️ کار، جذاب‌تر، آرامش‌بخش و لذتبخش خواهد شد، چون به واسطه رابطه دوستی، شما می‌توانید خود واقعیتان باشید، که در شرایط عادی، معمولا نیستید.

◀️ معایب کلیدی از این قرارند:

▪️اگر رابطه دوستی به مشکل بخورد، رابطه کاریتان به ناچار لطمه خواهد دید و این می‌تواند به ضرر طرفین تمام شود و کار کردن با کسی که به شما ضربه زده یا با شما اختلاف دارد، خیلی سخت است.

▪️وقتی با کسی رابطه صمیمانه و خانوادگی برقرار می‌کنید، بسیاری از مسائل شخصی و رازهایتان را به او می‌گویید و وقتی این رابطه با مشکل مواجه می‌شود، راز شما دیگر پیش او «محفوظ» نیست.

▪️حتی اگر رابطه مستحکم و مستدام باشد، نزدیکی و صمیمیت با طرف مقابل می‌تواند روی قضاوت‌های شما درباره عملکردش تاثیر بگذارد. اگر رئیس هستید، ممکن است مرتکب رفتار تبعیض‌آمیز شوید و بین کارمندی که حالا دوستتان است با بقیه کارمندان فرق بگذارید و بیشتر هوای او را داشته باشید، حتی وقتی عملکردش چنگی به دل نمی‌زند.

▪️دوستی نزدیک بین رئیس و کارمند می‌تواند توازن تیم کارکنان را بر هم بزند. اعضای یک تیم یا واحد که این دوستی نزدیک را تجربه نکرده‌اند، ممکن است احساس حسودی یا طردشدگی کنند یا حس کنند در حاشیه‌اند، کسی آنها را به بازی راه نمی‌دهد و قدرشان را نمی‌داند.

▪️و در نهایت اینکه، گاهی یکی از طرفین رابطه که تعادل روحی ندارد، ممکن است قطع رابطه برایش سخت تمام شود و تصمیم بگیرد و برای تنبیه «مقصر»، دست به هر کاری بزند. این به‌خصوص زمانی صحت دارد که کسی که «طرد» شده است.

⚜️ یک رابطه دوستی در خارج از محیط کار، فقط زمانی جواب می‌دهد که هر دو طرف:

▪️از نظر احساسی بالغ باشند.

▪️شفاف و صادق باشند.

▪️در شرایط سخت، قادر به کنترل احساسات و عواطفشان باشند.

▪️دارای حد و مرزهای مشخص باشند و اگر نسبت به انجام کاری حس خوبی ندارند، بتوانند «نه» بگویند.

▪️دینامیک‌های قدرت و بستر را بشناسند و برای مدیریت این دینامیک‌ها، جسارت کافی داشته باشند.

▪️برای رسیدن به منافع شخصیشان، از دیگران سوء استفاده نکنند یا دیگران را فریب ندهند.

الی سمیگرن
منبع: forbes

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍13
🤩 سؤالات بد در مصاحبه استخدامی

🔸کتی فایوک در کتاب «۵۳ اصل استخدام بهترین‌ها» می‌نویسد: هر چند سوال کردن از داوطلبان، یک امر رایج در مصاحبه‌ استخدامی است، اما باید مراقب باشیم که بعضی اوقات ممکن است با پرسیدن یک سوال بد، مصاحبه را به انحراف بکشانیم و یک استعداد عالی و باهوش را از دست بدهیم.

🔹به همین دلیل در ادامه با سوالاتی آشنا می‌شویم که سوالات بدی هستند و نباید آنها را در مصاحبه‌های استخدامی‌مان مطرح کنیم:

1️⃣ سوالاتی که مربوط به شغل مدنظرمان نیستند
سوالاتی که مربوط به شغل مورد نظرمان نیستند، نه تنها فایده‌ای ندارند و اطلاعات خاصی به ما نمی‌دهند، بلکه این پیام را به داوطلب می‌دهند که خودمان را از قبل آماده نکرده‌ایم و نمی‌دانیم چگونه باید مصاحبه را پیش ببریم.

🔹مثلا این سوال را در نظر بگیرید: «در اوقات فراغت‌تان معمولا چکار می‌کنید؟». این سوال چون هیچ ارتباطی به شغل مدنظرمان ندارد، یک سوال بد است که نباید آن را بپرسیم.

🔹به جای این قبیل سوالات بی‌ربط، می‌توانیم از این قبیل سوالات استفاده کنیم: آیا خارج از وقت اداری، سرگرمی و علایق خاصی دارید که مربوط به این شغل باشند؟

2️⃣ سوالاتی که هیچ پاسخ صحیحی ندارند
بعضی از مصاحبه‌کننده‌ها تلاش می‌کنند نقش یک روانشناس را بازی کنند و با پرسیدن یک سری سوالات روانشناسانه، طرز فکر داوطلب را حدس بزنند‌. مثلا به این سوالات دقت کنید: رنگ مورد علاقه شما چیست؟ یا مهم‌ترین عامل موفقیت یک فرد در زندگی چیست؟

🔹به جای این سوالات کلی می‌توانیم سوالات بهتری مثل اینها بپرسیم: انگیزه شما برای استخدام در این شغل چیست؟ به نظرتان برای موفقیت در یک پروژه باید به چه عواملی دقت کنیم؟

3️⃣ سوالاتی که متقاضی را وادار به پاسخ غلط می‌کنند
برخی سوالات به گونه‌ای هستند که فرد داوطلب مجبور می‌شود به ما دروغ بگوید. مثلا وقتی از داوطلب می‌پرسیم «آیا معمولا سر وقت در محل کارتان حاضر می‌شوید؟»، طبیعی است که به ما دروغ بگوید، چون هیچ کسی دوست ندارد خودش را نامنظم و شلخته نشان بدهد.

🔹به جای این سوالات و شنیدن پاسخ‌های دروغ از داوطلب، می‌توانیم این سوالات را بپرسیم: در کار قبلی، چند روز در ماه می‌توانستید تاخیر در ورود داشته باشید؟ یا اگر در شرکت قبلی، خیلی دیر به سر کارتان می‌رسیدید، مدیرتان با شما چه برخوردی می‌کرد؟

4️⃣ سوالاتی که جهت‌دار هستند
بعضی سوالات به گونه‌ای هستند که فرد متوجه می‌شود چه پاسخی باید به ما بدهد. مثلا اگر از داوطلب مدنظرمان بپرسیم: «آیا رییس قبلی‌ شما به دلیل حسادت، نمره ارزیابی خوبی به شما نمی‌داد؟»، طبیعی است که داوطلب بگوید «بله»

🔹به جای این سوالات جهت‌دار می‌توانیم از داوطلب بپرسیم: اگر به رییس قبلی‌تان تلفن بزنیم، به نظرتان راجع به شما چه خواهد گفت؟ یا عملکردتان را در شغل قبلی‌تان چگونه ارزیابی می‌کنید؟

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍4
🤩 مدیریت و سرپرستی

بسیاری از صاحبان کسب و کار نسبت به تفاوت سرپرست و مدیریت، اطلاعات جامع و کاملی در اختیار ندارند. عدم آگاهی نسبت به این موارد باعث شده است تا کسب و کار موردنظر در مسیر درستی قرار نگرفته و در میانه راه با تقسیم وظایف و امور محوله مربوط به هر جایگاه با مشکلات متعددی روبرو شود.

افراد در مقام مدیریت، رهبری یک مجموعه را بر عهده دارند. در حالی‌ که سرپرست در یک سازمان یا شرکت تجاری، باید عملکرد، رفتار، امور جاری در شرکت، پروژه‌ها و عملیات و… را به بهترین شکل نظارت و سازماندهی کند.

توجه داشته باشید که سازماندهی در تعریف وظایف سرپرست به معنای سپردن تمام امور به دست این شخص نخواهد بود. در واقع سرپرست نقش بسیار پررنگ‌تری در به ثمر رسیدن اهداف مجموعه دارد.

افراد به‌ عنوان سرپرست چه وظایفی دارند؟
سرپرستان در کسب و کارهای مختلف، حیطه فعالیت و شرح وظایف متنوعی دارند که در ادامه به شکل تیتروار اشاره کوتاهی به آن‌ها خواهیم داشت.

🟣نظارت بر عملکرد کارکنان
🔵آموزش کارآموزان و کارکنان جدید
🔵سازماندهی برنامه‌ها، پروژه‌ها و… در مسیر رشد و توسعه کسب‌ و کار
🟡نظارت بر روند پیشرفت امور
🔴برآورد هزینه‌ها و تأمین منابع موردنیاز
محافظت از تجهیزات و ابزارهای موجود
🔵محافظت از سلامتی نیروی انسانی

مدیران در سازمان عملکردی استراتژیک داشته و تصمیم‌گیری‌های آن‌ها بر روی موفقیت تیم نقش قابل‌ توجهی دارد. تمرکز اصلی مدیران بر روی میزان اثربخشی عملکرد کارکنان و تاکتیک‌های مؤثر بر سود و پیشرفت است.

درحالی‌ که سرپرستان بر روی نحوه انجام امور توسط کارکنان تمرکز دارند. از آنجا که مدیران عملکردی استراتژیک دارند، توجه آن‌ها بر روی اهداف بلندمدت و آینده شرکت معطوف می‌شود.

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍5
🤩 اصول مدیریت منابع انسانی که هر کسب و کاری باید بداند؟

🔰 استخدام و انتخاب
استخدام و انتخاب بدون شک قابل نظارت ترین فاکتور عناصر اصول مدیریت منابع انسانی هستند. استخدام افراد داوطلب و انتخاب بهترین افراد برای کار در شرکت یک وظیفه کلیدی در حوزه اصول مدیریت منابع انسانی است. مردم شریان حیات سازمان یا شرکت هستند و یافتن بهترین تناسب یک وظیفه کلیدی در سازمان توسط مدیریت است.

🔰مدیریت عملکرد
مدیریت عملکرد دومین اصل اساسی اصول مدیریت منابع انسانی است. این شامل کمک به افراد برای تبدیل شدن به بهترین خود در محل کار و همچنین افزایش سود شرکت است. اغلب کارکنان مجموعه‌ای از وظایف دارند که باید به درستی انجام دهند. مدیریت عملکرد، قالبی است که کارکنان را قادر می‌کند تا در رابطه با عملکرد خود بازخورد بگیرند، تا با این کار به بهترین عملکرد لازم دسترسی پیدا کنند.

🔰یادگیری و توسعه
افراد محصول تجربیات زندگی، کشور و عرصه ای هستند که در آن بزرگ شده‌اند. بخشی از اثرگذاری فرهنگی در منابع انسانی، یادگیری و توسعه ضمانت می‌کند که کارمندان با دگرگونی در فرآیندها، فناوری و تحولات اجتماعی یا قانونی هماهنگ می‌شوند. یادگیری و توسعه به کارمندان کمک می‌کند تا مهارت‌های خود را بالا ببرد. یادگیری و توسعه به وسیله منابع انسانی راهنمایی می‌شود. خط مشی‌های خوب قادر هستند در پیشبرد سازمان به سمت اهداف بلندمدت سوق پیدا کنند.

🔰برنامه ریزی جانشین پروری
برنامه ریزی جانشین پروری روند برنامه ریزی موارد احتمالی در صورت خروج کارکنان کلیدی از شرکت است. اگر یک مدیر ارشد مهم شغل خود را رها کند، داشتن یک جایگزین آماده، استمرار را ضمانت می کند و می‌تواند پول قابل توجهی برای شرکت اندوخته کند.

🔰غرامت و مزایا
یکی دیگر از اصول اولیه منابع انسانی، غرامت و مزایا است. تاوان منطقی در به وجود آوردن انگیزه و حفظ کارکنان فاکتوری ضروری است. یکی از اصول مدیریت منابع انسانی در مورد پرداخت، تضمین عدالت و انصاف است.

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍8
🤩 تله "بگذار برای بعد"!

🔺من در برنامه‌ ایمیل خودم دکمه‌ای دارم که اجازه می‌دهد خواندن ایمیل‌ها را عقب بیاندازم. این دکمه‌ی «بذار برای بعد»(snooze) یک تله است. بخاطر اینکه نه تنها می‌بایستی بعدا دوباره همین تصمیم را بگیری بلکه باید برای آن تصمیم‌گیری که قرار است بعدا انجام دهی، وقت و انرژی کافی هم فراهم کنی.

🔺«یک‌بار تصمیم‌ات را بگیر»، قانون بهره‌وری معجزه‌آمیزی است. البته گروه خاصی از تصمیمات وجود دارند که گذشتِ زمان در آنها به سودمان تمام می‌شود؛ تصمیماتی که در آنها جمع‌آوریِ اطلاعات مفید است.

🔺ولی در اغلب موارد، ما با تصمیماتی روبرو هستیم که یا باید الان گرفته شوند یا هیچ وقت دیگر. شما با تلّی از تصمیماتِ آلوده به ظن و گمان، توده‌ای از سولات پاسخ داده‌نشده و گزینه‌های ناشناخته مدفون می‌شوید و از فرط کلافگی سر به بیابان می‌گذارید.

🔺پس وقتی ایمیلی را باز کردید چون قبلا تصمیم‌تان را گرفته‌اید، خودتان را متعهد به پاسخ‌دادن به آن بدانید و بعد، رد شدن. همین. دکمه‌ «بذار برای بعد» به درد شما نمی‌خورد.

👤 ست گادین

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍9👎1
🤩 امیدواری و پارادکس "استاک دیل"

🔸این مفهوم را جیم کالینز، استاد برجسته دانشگاه استنفورد وارد ادبیات مدیریت کرد. استاک دیل، مدیر یک شرکت چند میلیارد دلاری نیست، بلکه استاک دیل نام بلندپایه‌ترین افسر نظامی است که در جنگ ویتنام اسیر شد. بیش از ۷ سال اسیر بود و در یکی از اردوگاه‌های زندانیان جنگی، شکنجه‌های وحشتناکی را تجربه کرد؛ بدون حقوق انسانی، بدون تاریخ آزادی، بدون پشتیبانی.

🔸او نه تنها در آن شرایط دوام آورد که جان بسیاری را نجات داد. یک سیستم ارتباطی رمزی بین اسرا درست کرد. برای آنکه اعتراف اجباری نکند صورتش را با تیغ برید و اطلاعات را به صورت محرمانه برای کشورش ارسال می کرد و ... جیمز کالینز با او مصاحبه ای کرد و از او پرسید «چه کسانی در آن سختی‌ها دوام آوردند و چه کسانی دوام نیاوردند و نابود شدند؟»

🔸پاسخ او تکان دهنده بود: "خوش‌بین‌ها در هم شکستند!" کسانی که منتظر بودند به زودی اتفاق مثبتی بیفتد و آن‌ها از این مهلکه رها شوند.
خوش‌بین‌ها می‌گفتند: حتماً این کریسمس آزاد می‌شویم و به خانه بازمی‌گردیم. کریسمس می‌رسید و آن‌ها آزاد نمی‌شدند. بعد می‌گفتند دیگر حتماً تا عید پاک (چند ماه بعد) خلاص خواهیم شد.» عید پاک هم می‌رسید و اتفاقی نمی‌افتاد. تکرار این رویه باعث می‌شد که در هم بشکنند و به تدریج از درون فرو بریزند.

🔸چرا پروفسور کالینز نام این پدیده را پارادکس گذاشته است؟ چون می‌گوید که امیدواری مثبت باید کنار دیدن واقعیت‌های منفی باشد. از این جهت پاراداکس است که یک امر منفی (واقعیت‌های مهلک) کنار یک امر مثبت (امیدواری) قرار می گیرند و همزمان باهم پیش می‌روند؛ بدبینی و امیدواری.

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍5
🤩 پیشنهاداتی برای مدیریت تغییر

اجرای مدیریت تغییر شامل تدوین مستمر طرح‌ها، اجرای آنها، و مدیریت تغییرات در سطح سازمانی است. ماهیت تغییر می‌تواند بزرگ یا کوچک باشد، اما هدف فرآیند مدیریت تغییر یکسان است: کاهش اختلال در کار روزمره تا حد امکان. فناوری، استراتژی و رویه‌ها برخی از مولفه‌هایی هستند که دائماً در حال تغییرند، به همین دلیل برای حفظ و پیش‌برد خدمات حیاتی کسب‌وکار به برنامه‌ریزی دقیق نیازمندیم. ادغام‌ها، مالکیت‌ها، برون‌سپاری و غیره چالش‌های منحصربه‌فردی را ایجاد می کنند که باید یک‌به‌یک مورد رسیدگی قرار بگیرند. این فرآیند می‌تواند در بسیاری از جنبه‌ها مفید واقع شود.

شرکت‌هایی که بخش منابع انسانی خود را به شکلی اثربخش در فرآیند مدیریت تغییر مشارکت می‌دهند، با از بین بردن حس عدم اطمینان کارکنان به مزایای قابل توجهی دست پیدا می‌کنند. تلاش‌های آنها سطوح بهره‌وری را بالا نگه می‌دارد و به یک رویکرد سیستماتیک و فعال منجر می‌گردد.

منبع: سیمرغ 3400

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍3
🤩 فضای کار اشتراکی

معمولا بیشتر کسب و کارهای نوپا یا استارتاپ‌ها در آغاز کار خود بودجه‌ی کافی برای اجاره یا خرید محلی برای استقرار تیم کاریشان ندارند. اما واقعیت امر این است که تبادل نظر و همفکری اعضای تیم از مهمترین عوامل موفقیت آن است. این نیاز به کنار هم بودن و تبادل نظر در ابتدای هر کاری معمولا پررنگ‌تر است. اما کمبود بودجه معمولا تیم‌های کاری را با مشکلات متعددی مواجه می‌کند. فضای کار اشتراکی با فراهم کردن امکانات ضروری مورد نیاز، این امکان را برای تیم‌های کاری و فریلنسرها فراهم می‌کند که با حداقل هزینه بتوانند در محیط کاری مناسبی کار خود را آغاز کنند.

فضای کار اشتراکی معمولا شرکتی با فضای نسبتا بزرگ متشکل از چندین میز کار گروهی بزرگ و صندلی است. که افراد مختلف در ازای پرداخت مبلغ ناچیزی به صورت ماهیانه در آن مستقر می‌شوند.

نکته‌ی قابل توجهی که در زمینه فضای کار اشتراکی باید مد نظر قرار گیرد این است که تنها استارتاپ‌ها و کسب و کارهای جدید نیستند که برای ادامه یا آغاز کار خود در آن مستقر می‌شوند. بلکه فریلنسرها و افراد موفق بسیاری نیز وجود دارند که دوست دارند در فضایی کاملا پویا کار خود را ادامه دهند.

مزایای فضای کار اشتراکی
محیط پویای فضای کار اشتراکی و کنار هم بودن افراد پرانرژی مختلف با ایده‌های ناب و خاص و گرد هم آمدن افرادی با تخصص‌های مختلف، بهترین موقعیت برای پیشرفت هر کسب و کاری است. این فضاهای اشتراکی امکان ارتباط با تخصص‌های مختلف را برای اعضای تیم فراهم می‌کنند. از سوی دیگر نیز تعامل با افراد خبره و با تجربه در کنار کاهش هزینه‌ها، بهترین شرایط ممکن را برای تیم‌های کاری فراهم می‌کنند.

😭معایب فضای کار اشتراکی
این محیط معمولا از اصول خاصی پیروی نمی‌کند. و تنها شرطی که در آن رعایت می‌شود رعایت سکوت و عدم ایجاد مزاحمت برای یکدیگر است. در این نوع محیط کاری معمولا محدودیتی برای چیدمان میز و گرد هم آمدن تخصص‌های مختلف وجود ندارد. بنابراین افرادی که در این محیط قرار می‌گیرند باید روحیه کار تیمی بالایی داشته و امروزی باشند. اما گاهی ممکن است در اثر رفت و آمدهای زیاد در این فضا تمرکز لازم برای انجام کارهای ضروری و مهم وجود نداشته باشد.

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍2
🤩 انگیزه‌بخشی «شکلاتی»!

🟣وقتی همه را یکسان تشویق می کنید، مثلا افزایش حقوق یکسان، تشویق همگانی و یا حتی گذاشتن وقتِ یکسان برای همه، این کار به اصطلاح "انگیزه بخشی شکلاتی" نامیده می‌شود. انگیزه بخشی شکلاتی، هرچند که ممکن است در نگاهِ اول منصفانه به نظر برسد، ولی اصلا منصفانه نیست. هیچ چیز غیرمنصفانه‌تر از برخورد یکسان با کارمندانِ نابرابر نیست.

🟣مدیر کارخانه‌ای بزرگ در شهری تصمیم گرفت لطفی به کارکنانش در شب عید کند و یک بوقلمون به همه کارکنانش هدیه داد. تا اینجا کار خوبی به نظر می‌رسد. مشکل اینجا بود که بعضی کارمندها متوجه شدند بوقلمون آنها از بوقلمون همکارانشان کوچک‌تر است. کار اعتراض به مدیریت کشید. این کارمندها فکر کردند مدیر خواسته تا با دادن بوقلمون کوچکتر، آنها را تنبیه کند.

🟣سال بعد به فروشنده بوقلمون دستور دادند که همه بوقلمون ها باید هم‌وزن باشند. متاسفانه فروشنده اعلام کرد که خداوند تمام بوقلمون ها را هم وزن و هم قیافه خلق نمی‌کند. مدیر که با معضلی روبرو شده بود، به همراه هر بوقلمون نامه‌ای به کارمندها داد که «وزن بوقلمون ربطی به کارایی شما ندارد!»

🟣اعتراض ادامه یافت و وضع بدتر شد. بعضی کارمندان گفتند که باید بین گوشت بوقلمون و چیز دیگر حق انتخاب داشته باشند؛ برخی سبد میوه، برخی پتو و الی آخر. با گذشت سالها مدیر ناچار شد یک متخصص امور بوقلمون استخدام کند! و سرانجام برنامه اهدای بوقلمون را متوقف کند، چرا که پی بردند برخی از کارکنان بوقلمون‌ها را از جعبه بیرون می‌آورند و دور می اندازند و جعبه را پر از وسایل متعلق به شرکت می‌کنند و یواشکی به خانه می برند!

🟣آیا شرکت به هدف پاداش مساوی برای همه رسید؟ البته نه. برنامه اهدای بوقلمون هزینه هنگفتی داشت، اما نه تنها کارایی و اخلاق حرفه‌ای کارمندها را تقویت نکرد، بلکه مشکلات زیادی هم برای مدیریت به وجود آورد.

🟣پس قبل از تدوین نظامی برای پاداش دادن به کارمندها، اول مطمئن شوید که می خواهید به چه رفتارهایی پاداش بدهید و پاداش‌ها را مطابق با آن رفتارها تعیین کنید. بعد از تدوین نظام پاداش‌دهی، هر چند وقت یکبار بررسی کنید و ببینید آیا نتایج موردنظر شما را می‌دهد؟ اگر نه، نظام را تغییر دهید.

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍4
🤩 هفت تعریف "استراتژی" از نگاه بزرگان مدیریت

1️⃣ جک ولش
استراتژی یعنی این که ما تصمیم های شفاف و دقیق در مورد نحوه رقابت با دیگران بگیریم.

2️⃣ مایکل پورتر
استراتژی یعنی اینکه کاری که دیگران انجام می دهند را با منابع کمتر (کاراتر) انجام دهیم و کارهایی انجام دهیم که هیچ کس غیر از ما انجام نمی دهد.

3️⃣ شرون اوستِر
استراتژی داشتن یعنی وقتی مجموعه تصمیمات ما دیده می شود، بتوان الگوی خاصی را در آن مشاهده کرد.

4️⃣ آلفرد چندلر
استراتژی یعنی تعیین هدف های دراز مدت در سازمان و آماده کردن برنامه های فعالیتی مناسب و تخصیص دادن منابع مورد نیاز برای تحقق این اهداف.

5️⃣ هافر و شندل
استراتژی یعنی فعالیت هایی که تأمین کننده هماهنگی بین منابع داخلی و قابلیت های سازمان با فرصت و تهدیدهای محیط بیرونی است.

6️⃣ مینزبرگ
مینتزبرگ معتقد است که مفاهیمی چون استراتژی را نمی توان در قالب یک تعریف استراتژی آورد و باید تعاریف مختلفی را برای آن پذیرفت.
وی برای تعریف استراتژی پنج ویژگی پیشنهاد می کند:
🔹 استراتژی به عنوان برنامه
🔹 استراتژی به عنوان شگرد
🔹 استراتژی به عنوان الگو
🔹 استراتژی به عنوان جایگاه
🔹 استراتژی به عنوان دیدگاه

7️⃣ پیسانو
پیسانو بیان می کند که استراتژی هیچ چیز به جز تعهد به یک الگوی رفتاری مشخص به منظور پیروی در یک رقابت نبوده و به یک فرض اساسی منتج می شود که عبارت است از اینکه چه چیزی موجب پیروزی می شود.

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍8
2025/07/08 21:57:55
Back to Top
HTML Embed Code: