🤩 ارزشیابی و مدیریت نتیجه محور؛ مدیرانی که به‌دنبال بهترین نتیجه هستند بخوانند

ارزشیابی و مدیریت نتیجه محور اصطلاحی است که به ارزیابی پروژه به وسیله بررسی نتایج به دست آمده اشاره دارد. ارزیابی مبتنی بر نتایج در مقابل ارزیابی فرایند محور قرار میگیرد که به دنبال بررسی انجام فرایند و مراحل کار است. در واقع اغلب اوقات به صورت ناخودآگاه از این روش ارزیابی استفاده می شود. ارزیابی پیشرفت دانش آموزان به وسیله نمرات پایان ترم یکی از ساده ترین و بارزترین نمونه ها برای ارزشیابی و مدیریت نتیجه محور است.

یکی از چیزهایی که این شیوه ارزشیابی و مدیریت را محبوب می کند، تمایل طبیعی افراد به قضاوت نتایج است. مثلا بسیاری از ما در جایگاه مصرف کننده محصولات یا خدمات مختلف، تمایل و فرصت چندانی برای بررسی فرایند خلق محصول یا خدمت نداریم. ما به کیفیت نهایی محصول یا خدمت مدنظر توجه می کنیم. نمونه بارز این مسئله، رقابت های ورزشی است. در بیشتر این رقابت ها هواداران به نتایج می نگرند و پیروزی برایشان از هر چیز دیگری مهم تر است. نیاز به کسب بهترین نتیجه، زمینه ساز توجه سازمان ها و کسب وکارها به ارزشیابی نتیجه محور و تمرکز روی ارائه بهترین کیفیت نهایی است. این مسئله می تواند یک مزیت رقابتی مهم باشد چراکه مشتریان بیشتری را جذب می کند.

مزایای ارزشیابی و مدیریت نتیجه محور
۱. ارتقای عملکرد
یکی از چیزهایی که مدیریت نتیجه محور همیشه دنبالش است، افزایش کیفیت عملکرد افراد و فرایندها برای تضمین بهترین نتیجه است. در محیطی کاری که بر مبنای ارائه بهترین نتیجه هدف گذاری شده، هر کسی آماده است عملکرد خود و گروهش را ارتقا بدهد.

۲. افزایش رضایت کارکنان
در نظام مدیریت نتیجه محور نتیجه کار مهم است، پس کارکنان آزادی عملی بیشتری برای پیشبرد کارهایشان دارند.

۳. گسترش همکاری، هماهنگی و ارتباط
هیچ موفقیتی در سازمان رخ نمی دهد مگر آنکه ارتباط و همکاری مؤثری بین اجزای مختلف آن سازمان ایجاد شود. نظام مدیریت نتیجه محور به اهداف نهایی می اندیشد، پس همه بخش ها را به گونه ای هماهنگ می کند که در خدمتِ دستیابی به اهداف با یکدیگر همکاری کنند.

۴. سازگاری بیشتر
سازمان نتیجه گرا برای حفظ برتری و حیات خود باید توانایی سازگارشدن با تحولات را داشته باشد. همه چیز باید در راستای کسب بهترین نتیجه باشد، پس هرگونه تغییر و تحول باید در همین راستا قرار بگیرد.

۵. استفاده بهینه از منابع و امکانات
بهره وری مهم ترین مسئله است، پس استفاده بهینه از منابع برای کسب بهترین نتیجه (بهترین بهره وری) یکی از عناصر ضروری مدیریت نتیجه محور است. در نظام مدیریتی نتیجه محور، همه می دانند که اهداف چیست و چه چیزهایی برای رسیدن به آن لازم است.

۶. کاهش احتمال فساد و هدررفت منابع
تمرکز روی نتایج و اینکه با صرف چه منابعی این نتایج حاصل شده است، امکان بروز فساد و هدررفت منابع را کاهش می دهد. در نظام مدیریت نتیجه محور، برنامه ریزی صرفا برای انجام یک کار صورت نمی گیرد، بلکه برای کسب نتیجه انجام می شود. از این رو اگر برنامه ای نتیجه ای در بر نداشته باشد، کنار گذاشته خواهد شد.

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🤩 ۳ مسیر منتهی به موفقیت جمعی کدامند؟

🔸تبدیل شدن به یک مدیر عالی فقط به معنای کمک به افراد برای دستیابی به پتانسیل کامل آنها نیست، بلکه به معنای رهبری تیم به عنوان یک واحد هم هست. نشریه هاروارد بیزنس ریویو (HBR) سه رویکرد مربیگری (کوچینگ) را معرفی کرده است که می‌تواند به تیم شما کمک کند تا با هم پیشرفت کنند و به اهداف جمعی دست یابند:

1⃣ مربیگریِ مبتنی بر مشکل
با مشکلات و چالش‌ها به عنوان فرصت‌هایی برای توسعه تیم برخورد کنید. به جای اینکه در هنگام بروز مشکل وارد عمل شوید و مسئولیت را بر عهده بگیرید، تیم خود را تشویق کنید تا با در دسترس بودنتان و حمایت شما، برای حل آن با یکدیگر همکاری کنند. این رویکرد منجر به یادگیری سریع، افزایش اعتماد به نفس و سرمایه‌گذاری جمعی در کار خواهد شد.

2⃣ مربیگریِ مبتنی بر بحث
رویکرد سقراطی را برای بحث‌های تیمی در نظر بگیرید، پرسش‌های عالی بپرسید و به تیم خود فضایی بدهید تا به روش خود آنها را حل کنند و با هم هم‌فکری کنند. با این رویکرد، بینشی در مورد اینکه اعضای تیم چقدر کار را خوب می‌فهمند و کجا ممکن است به پشتیبانی اضافی نیاز باشد، به دست خواهید آورد.

3⃣ مربیگریِ بدون سرزنش
مواجهه با هر دو مفهوم موفقیت و شکست به عنوان فرصت‌هایی برای یادگیری، به تیم شما این امکان را می‌دهد که تمایل بیشتری برای به چالش کشیدن مفروضات، اعتراف کردن زمانی که چیزی درست کار نمی‌کند و دور شدن از اشتباهات داشته باشد – که به نوبه خود باعث شکست زودگذرتر و ارزان‌تر و پیشرفت‌های بزرگ‌تر خواهد شد.

 
🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🤩 چرا مدیران به «دگرگونی» می‌بازند؟


۸۵درصد شرکت‌ها در جهان، حداقل یک‌بار در طول دوره کار تصمیم گرفته‌اند «دگرگونی اساسی» در فعالیت خود در قالب طرح توسعه، تحول سازمانی و...انجام دهند؛ اما ۷۵درصد آنها ناکام شده‌اند. علت این شکست به «طرز فکر و عملکرد رهبر سازمانی در اجرای تصمیم» مربوط است. راز شکست، «مقاومت کارکنان» است آنجا که مدیر به شکل «پنهانی» قصد تغییر رویه‌ای حتی به نفع سازمان را دارد.

از میان توضیحات و استدلال‌‌‌هایی که به‌‌‌طورمعمول در ارتباط با چرایی سخت بودن فرآیند دگرگونی در سازمان‌ها مطرح می‌‌‌شوند، یک مورد وجود دارد که متاسفانه توجه چندانی به آن نمی‌شود اما به نظر مهم‌ترین و واقع‌‌‌بینانه‌‌‌ترین دلیل برای توجیه مقاومت‌‌‌ها در برابر دگرگونی‌‌‌های بزرگ در سازمان‌ها محسوب می‌شود و آن عبارت است از: ترس‌‌‌ها و تردیدهای نهفته در ذهن کارکنان و حتی مدیران سازمان در قبال تغییرات بزرگی که قرار است اتفاق بیفتد و ممکن است آرامش آنها را به هم بزند. درواقع، این در طبیعت ما انسان‌‌‌هاست که در زمان روبه‌رو شدن با هر تغییر و موقعیت جدید و ناشناخته‌‌‌ای دچار نگرانی و پریشانی می‌‌‌شویم و ترجیح می‌‌‌دهیم موقعیت قبلی را که به آن عادت داشته‌‌‌ایم تداوم ببخشیم.

با این‌‌‌ همه، بسیاری از شرکت‌ها و سازمان‌ها با علم به وجود چنین ترس و تردیدهای طبیعی و رایج در میان کارکنانشان، در زمان آغاز دگرگونی‌‌‌های بزرگشان به مسیر اشتباه رفته و بر در بسته می‌‌‌کوبند و در پایان هم دستاورد چندانی نصیبشان نمی‌شود. مشکل اینجاست که سازمان‌های مشتاق ایجاد دگرگونی‌‌‌های بزرگ و موردنیاز، بخش عمده توجه خود را معطوف به طراحی و تدوین استراتژی‌‌‌ها و اجرای مطلوب آنها می‌کنند و درنتیجه از توجه و تمرکز روی بعد انسانی و احساسی قضیه دگرگونی و ذهنیت کارکنان در قبال تغییر و تحولاتی که در پیش است، غفلت می‌کنند و همین غفلت خطرناک و مهلک است که زمینه‌‌‌ساز ناکام ماندن بسیاری از دگرگونی‌‌‌ها و تحولاتی است که قرار بوده در شرکت‌ها اتفاق بیفتند، اما با شکست و ناکامی روبه‌رو شده‌‌‌اند.

چه باید کرد؟
موثرترین و ماندگارترین دگرگونی‌‌‌ها در سازمان‌ها و شرکت‌ها در ابتدا در ذهن و درون افراد، چه مدیران و چه کارکنان و سایر ذی‌نفعان سازمان، شکل می‌‌‌گیرند و بعد از تغییر نگرش‌‌‌ها، عقاید و ذهنیت آنهاست که می‌توان به پیاده شدن موفق تغییر و تحولات در استراتژی‌‌‌ها، سیاست‌ها،رویکردها و فرآیندهای عملیاتی در درون سازمان امیدوار بود. بر این اساس، اگر رهبران و مدیران ارشد یک سازمان قصد دارند در درون سازمان‌های تحت رهبری‌‌‌شان طرحی نو دراندازند و دگرگونی‌‌‌های بزرگی را در آنجا رقم بزنند، باید در ابتدا ذهنیت و تفکرات خودشان را به‌‌‌طور اساسی و عمیق مورد تجدیدنظر قرار دهند و بعد از دگرگون‌‌‌سازی افکار و نگرش‌‌‌های خود سراغ تغییر دادن ذهنیت و نگرش‌‌‌های کارکنان رفته و آنها را نیز برای پذیرش تغییرات برنامه‌‌‌ریزی‌‌‌شده و مشارکت در اجرای آنها توجیه و تشویق کنند. مدیران باید بدانند پس از موفقیت در این دو مرحله باید سراغ ابلاغ تغییر و تحولات موردنظر به‌‌‌صورت رسمی و علنی بروند.

علاوه بر این، رهبران سازمان‌ها و شرکت‌ها به‌‌‌هیچ‌‌‌عنوان و تحت هیچ شرایطی نباید در این مسیر از توجه ویژه به خرد جمعی و نظرخواهی دائمی از کارکنان و سایر ذی‌نفعان فرآیند تغییر غفلت کنند و در این میان باید از بهترین و کارآمدترین ابزاری که در اختیاردارند یعنی «فرهنگ‌‌‌سازمانی» در راستای پیاده‌سازی استراتژی‌‌‌های تحولی جدید و توجیه‌‌‌پذیر کردن آنها بهره ببرند.

منبع: Stanford Business Journal

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🤩 دسته بندی مدیران

مدیران معمولا در یکی از این دسته ها قرار‌ میگیرند:

✔️کاریزماتیک
✔️متفکران
✔️شکاکان
✔️پیروان
✔️کنترل کنندگان

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🤩 روش های مدیریت عملکرد

مدیریت عملکرد با سنجش میزان تعهد کارکنان، به مدیران کمک می‌کنند تا به ارزیابی هرچه بهتر کارکنان خود بپردازند

روش های مدیریت عملکرد
5 نوع از انواع سیستم مدیریت عملکرد وجود دارد که هر یک شیوه خاصی را برای این کار مبنا قرار می‌دهند:

🟢توزیع اجباری (Forced Distribution): رتبه‌بندی عملکرد کارکنان بر روی یک نمودار منحنی‌شکل با سه درجه ضعیف، متوسط و عالی.

🟢ارائه بازخورد 360 درجه‌ای (360-Degree Feedback): شامل جمع‌آوری اطلاعات سازمانی از سرپرستان کارکنان، همکاران و زیرمجموعه‌هایشان و بررسی تاثیر آن‌ها بر سازمان.

🟢شایستگی‌محور (Competency-Based): طبقه‌بندی و مدیریت عملکرد بر اساس شاخص‌های شایستگی تعیین‌شده.

🟢مدیریت بر اساس اهداف (Management by Objectives = MBO): روشی که در آن اهداف فردی و سازمانی را تعیین می‌کنیم.

🟢رتبه‌بندی گرافیکی (Graphic Rating Scales = GRS): تعیین شاخص‌هایی مبتنی بر رفتار یا ویژگی‌های کارمندان و رتبه‌بندی آن‌ها بر اساس این شاخص‌ها.

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🤩 ذهن آگاهی یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های رهبران خردمند و به معنای تسلط بر تمام افکار و احساسات خود است. تعریف ساده ذهن آگاهی یعنی اینکه « من به افکاری که در ذهنم تولید می‌شود آگاهی دارم و می‌توانم آن را کنترل کنم.» ذهن آگاهی روشی مدرن برای فرار از خیالات و اقامت در زمان اکنون است. رهبر سازمانی خردمند با شناخت عالی از خویش به خوبی می‌داند که در ذهنش چه چیزهایی می‌گذرند و چه عواملی باعث می‌شوند که درک درستی از شرایط موجود نداشته باشد. برای رسیدن به ذهن‌آگاهی نیاز به سه مولفه حیاتی است: پذیرش، پرس‌وجو و آگاهی کلان.

📌پذیرش به معنای واقعیت‌محوری است. مدیر سازمانی خردمند شرایط موجود را می‌پذیرد و در مقابل آنها مقاومت نمی‌کند. او قاضی نمی‌شود و بدون دخالت دادن احساسات شخصی خود در شرایط، منطقی‌ترین تصمیم‌ها را اتخاذ می‌کند.

📌پرس‌وجو به معنای روشنفکری در مقابل ایده‌های مختلف و تلاش برای حل مشکلات بروز کرده در شرایط موجود است.

📌آگاهی کلان نیز ظرفیت درک افکار و احساسات شخصی در مواجهه با شرایط موجود است.

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🤩 6 عادت بد در مکالمات چیست؟ چگونه این عادات بد را رفع کنیم؟

شاید متعجب شوید که در مورد بسیاری از افراد، گفته های آنها نیست که آنها را عقب نگاه می دارد، بلکه کارهایی است که انجام می دهند. در اینجا به 6 عادت بد می پردازیم که به ارتباطات شخصی صدمه می زنند:

1. قطع کردن صحبت دیگران

2. از این شاخه به آن شاخه پریدن

3. تکرار مداوم یک سری حرف های تکراری در طول مکالمه

4. ناتمام گذاشتن حرفهای طرف مقابل

5. وراجی کردن و بحث در طول مکالمه

6. نگاه کردن به گوشی در طول مکالمات

گرچه این شش عادتِ مخرب، اَشکال متفاوتی دارند، ولی همگی آنها نتیجۀ یک چیز هستند: گوش ندادن!

بسیار خوب، راه حل غلبه بر این شش عادت بد در مکالمات چیست؟

🔹درخصوص نحوۀ تعاملاتتان صادق باشید

اگر شما شخصی کلامی هستید، به اشخاص درونگراتر توضیح دهید که پیش از مشخص کردن موضعتان درخصوص یک موضوع نیاز دارید که آن را به طور کامل مورد بحث قرار دهید. اگر ترجیح می دهید که افراد توضیحات خود را به جای شرح مبسوط در قالب نکات کلیدی مطرح کنند، این را به آنها یادآوری کنید.

🔹 به مکالمه متعهد باشید

گوشی موبایل خود را از روی میز و از دسترستان دور سازید. در طول مدت زمان مکالمه، تماس چشمی خود را حفظ کرده و نسبت به بدن زبان، تون صدا، و کلمات ادا شده توسط گوینده حساسیت نشان دهید.

🔹 مکث کردن را تمرین کنید

اگر عادت دارید صحبت دیگران را پیش از پایان قطع کنید، سعی کنید با شمردن تا 5، پیش از هر گونه واکنش، خود را به چالش بکشید. این کار به شما اطمینان می دهد که شخص مقابلتان بازگو کردن افکار خود را تمام کرده و شما می توانید عقاید خود را مطرح کنید.

🔹 مطالب شنیده شده را خلاصه کرده و سپس سؤالاتی را مطرح سازید

با تکرار کردن سخنان طرف مقابل، وی را متوجه سازید که حرف هایش را فهمیده اید. «چیزی که من از صحبت های شما متوجه شدم، x,y,z است. آیا درست متوجه شده ام؟» آنگاه منتظر تأیید یا حرکت سر باشید. سؤالات برای نشان دادن حضور شما در مکالمه بسیار مفید هستند.

🔹افکار خود را منسجم سازید

از مکث کردن برای سازماندهی افکارتان استفاده کنید تا بتوانید موجز و روشن صحبت کنید. به صحبت های خود گوش دهید و وقتی متوجه تکراری بودن حرف هایتان شدید، افکارتان را مهار سازید.

🔹از نشانه های بصری بهره بجویید

شیئی را به عنوان نماد هدف خود برای تبدیل شدن به یک شنوندۀ مؤثر بر روی میزتان قرار دهید تا هدفتان را به شما یادآوری کند. من به شخصه یک کریستال صورتی با برش های بسیار را روی میزم قرار داده ام. هر بار که آن را می بینم به خاطر می آورم که باید به وجوه مختلف صحبت های طرف مقابلم گوش دهم.

🔹 اجازه دهید دیگران اول صحبت کنند

اگر از دسته کسانی هستید که تمام زمان مکالمه را اشغال می کنید، به دیگران اجازه دهید اول برنامه هایشان را مطرح کنند و سپس به سراغ ایده های خود بروید. همچنین می توانید مدت زمان صحبتتان در طول جلسات را مدنظر داشته باشید تا بدین ترتیب پیشرفت خود در واگذار کردن زمین به طرف مقابل را اندازه بگیرید.

زمانیکه فرآیند بهبود عمدی تعاملات بین شخصی خود را آغاز می کنید، از اعضای تیمتان بپرسید که آیا تغییری را در نحوۀ رفتار شما متوجه شده اند یا خیر. پرسیدن این سؤال این علامت را به دیگران می دهد که شما در حال بهبود عادات ارتباطی خود هستید و همچنین باعث می شود در مورد تغییرات مثبت در شما نیز اندیشه کنند.

منبع : Forbes

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🤩 ده تصمیم مدیریتی که کارکنان را از سازمان دور می سازد:

ده تصمیم مدیریتی که به فرهنگ سازمانی آسیب می زند و موجب ترک سازمان توسط کارکنان می شود، عبارتند از:

1️⃣ تصمیم به رتبه بندی و امتیازدهی کارکنان خود، یکی در مقابل دیگری

2️⃣ تصمیم به اجرای بازخور 360 درجه که کارکنان را تشویق ( یا حتی وادار) به بازخورد ناشناس به یکدیگر می کند.

3️⃣ درخواست از کارکنانی که می خواهند در داخل سازمان جابجایی شغلی داشته باشند ، برای کسب اجازه از مدیر فعلی خود

4️⃣ درخواست از کارکنان برای ارائه دلیل مستند ( مانند اطلاعیه فوت هنگام فوت یکی از اعضای خانواده شان، جهت ارائه مرخصی)

5️⃣ تصمیم به محاسبه هر غیبت کوچک از کار، در برابر کارکنان

6️⃣تصمیم به ثبت و یادداشت تخلفات، بجای توانمندسازی و شناخت موفقیت های کارکنان

7️⃣ تصمیم به پر کردن پست سازمانی خالی با استخدام های خارج از سازمان، زمانیکه افراد مناسبی در حال حاضر در داخل سازمان وجود دارند.

8️⃣ تصمیم به اینکه مدیریت سرمایه انسانی بجای تیم حل مساله و فرهنگ ساز ، به یک تیم اجرای قانون تبدیل شود.

9️⃣ تصمیم به استخدام افراد با حقوق کمتر از نرخ بازار برای پست سازمانی مربوطه، به دلیل صرفه جویی در هزینه ها

🔟 تصمیم به اداره سازمان بوسیله مطالعه تئوریها، بجای گوش دادن به کارکنان شایسته ای که استخدام شده اند.

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🤩 اثر دکتر فاکس

در سال ۱۹۷۳ پژوهش جالبی در رابطه با ارزیابی اثربخشی آموزش توسط آقای «دونالد نفتولین» استاد دانشگاه کالیفرنیای جنوبی صورت گرفت که به «اثر دکتر فاکس» شهرت یافت.

در این پژوهش يك بازيگر هاليوود با نام مستعار «دكتر مايرون فاكس» در نقش یک استاد مدعو به كلاس درس تعدادی دانشجو فرستاده شد تا درباره موضوع تخصصی «نظریه بازی ریاضی و کاربرد آن در آموزش پزشکان» به سخنرانی بپردازد. از او خواسته شد تا در سخنان خود از بيانات متناقض، لغات جعلی، مطالب نامربوط و غير منطقی استفاده كند. سخنرانی این فرد بسيار سرگرم كننده اما خالي از محتوا بود. در پايان سخنرانی، دانشجويان سخنرانی او را بسيار خوب و آموزنده ارزيابی کردند!

اثر دکتر فاکس (Dr. Fox effect) یا «اغواگری آموزشی» یک پدیده روانشناختی است که در آن جذابیت یا شهرت یک سخنران باعث اغوای افراد شده و مطالبی که فاقد پشتوانه علمی و بی‌معنی هستند به عنوان مطالب ارزشمند تلقی می‌شود. همچنین افراد اغلب به اطلاعاتی که به صورت جذاب ارائه می‌شود، بیشتر اعتماد می‌کنند؛ حتی اگر آن اطلاعات غلط یا نادرست باشد.

🔴پیامدهای اثر دکتر فاکس در آموزش‌های سازمانی می‌تواند بسیار گسترده باشد. اگر فراگیران بیشتر به سبک ارائه مدرس یا شهرت او تمرکز کنند تا به محتوای آموزشی، ممکن است نتوانند مهارت‌ها و دانش مورد نیاز را فرا گرفته و در شغل خود به کار ببندند.

📌 راهکارهای پیشنهادی جهت کاهش تأثیر اثر دکتر فاکس در آموزش‌های سازمانی:

🟣اطمینان حاصل کنید که محتوای آموزشی به دقت طراحی شده است.
🔵از عناصر تعاملی مانند فعالیت‌های گروهی، بحث و تمرینات عملی در برنامه‌های آموزشی استفاده کنید.
🟡فرهنگ پرسش و پاسخ را در دوره‌های آموزشی ایجاد کنید تا فراگیران، محتوای آموزشی را با تفکر نقادانه مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهند.
🔴ارزیابی اثربخشی آموزش را جدی‌تر دنبال کنید.

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🤩 مدیریت تضاد (تعارض) در سازمان

در جهان در حال توسعه، بیش از ۵۰ درصد از وقت مدیران، صرف حل تضاد می شود. در حالت کلی، دو نوع تضاد وجود دارد:

📌تضاد منطقی (Functional Conflict) :
تضاد منطقی، اختلاف سالم و سازنده بین دو یا چند نفر است. مطالعات انجام شده اخیر روی ۲۰ شرکت نشان داد که تعداد کمی از مدیران درک می کنند که چگونه تضاد ممکن است برای سازمان مفید باشد.
تضاد منطقی باعث ایجاد ایده های جدید می شود و یادگیری و رشد افراد را به همراه دارد. زمانی که افراد در تضادهای سازنده درگیر می شوند، آگاهی و توجهشان به خود و دیگران بیشتر می شود.


📌تضاد مخرب (Dysfunctional Conflict) :
تضاد مخرب، پایه ی احساساتی و رفتاری دارد. تضاد مخرب نوعی عدم تفاهم و بیماری است که بین دو یا چند نفر پدید می آید. خطر این تضاد آنست که کانون توجه را از کاری که باید انجام شود، گرفته و به خود تضاد و طرفین درگیر در آن معطوف می نماید. تضاد مخرب زمانی که بیش از حد افزایش یابد، انرژی را کاهش می دهد که در غیر اینصورت می توانست برای افزایش بهره وری مورد استفاده قرار گیرد.

👈 برای مدیریت مؤثر آن باید از یکی از پنج تکنیک زیر استفاده کرد:

◾️ اهداف عالیه (Super-Ordinate Goals): یک هدف سازمانی که برای دو طرف تضاد، مهمتر از اهداف فردی آنهاست. رسیدن به این اهداف، تعاون و همکاری هر دو طرف را می خواهد و تمرکز را روی تشابهات می برد.

◾️ تغییر پرسنل (Changing Personnel): در زمان هایی که تضاد، طولانی و جدی شده و تلاش ها برای حل آن به شکست می خورد، انتقال یا اخراج فرد می تواند تنها راه حل باشد.

◾️ توسعه ی منابع (Expanding Resources): اگر منبع تضاد، مشترک و یا از منابع کمیاب باشد، این تکنیک می تواند مؤثر باشد.

◾️ تغییر ساختار (Changing Structure): می توان با ایجاد نقش رابط که یک فرد ثالث بی طرف است، بین دو طرف ارتباط ایجاد کرد، همینطور استفاده از تیم هایی با کارکردهای مختلف و مرتبط.

◾️ مقابله و مذاکره (Confronting & Negotiating): شامل بحث باز بر روی راه حل های مسئله می باشد و نتیجه معمولاً تبادلی است که در آن، هر دو طرف برای رسیدن به یک راه حل سودآور دوطرفه از چیزی صرف نظر کرده اند.

یکی از اشتباهات سازمان ها در زمان مواجه شدن با تضادهای پیچیده این است که آنها را به عنوان یک سیر طبیعی تلقی کرده و از حل آنها خودداری می کنند.

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🤩چگونه کارمندان در جهت اهداف شما کار کنند و نه بر علیه شما!

تئوری‌های بسیاری برای بهبود مشارکت و تعهد کارمندان وجود دارد که هیچ‌کدام راه‌حل مشخصی را به شما ارائه نمی‌کنند. تجربه نشان می‌دهد که غالباً ساده‌ترین الگوها کارایی بیشتری دارند. چهارچوب مشارکت و تعاملی که در ادامه‌ی مطلب شرح می‌دهیم، شامل ۳ دامنه‌ی اصلی برای عمق بخشیدن و بهبود تعهد کاری کارمندان و ارتقای عملکرد سازمانی است.

☑️ مشارکت- ارتباط واقعی
اگر می‌خواهید با صحبت‌های مفید و مؤثر، کارمندانتان راهنمایی و هدایت کنید، در درجه‌ی اول باید ارتباط خوبی با آن‌ها برقرار کنید. درواقع اولین وظیفه‌ی یک رهبر واقعی این است که با اطرافیانش تعاملات خوبی داشته باشد. این امر مستلزم آن است که مدیر یا رهبر، از دفتر کارش بیرون بیاید و به میان کارمندانش برود، در سالنی که آن‌ها ساکن هستند تردد کند و زندگی روزمره‌ی کاری آن‌ها را حس کند. کارمندان باید به‌راحتی به مدیرشان دسترسی داشته باشند و در قدرت او سهیم شوند. برگزاری جلسات آزاد بحث و گفتگو، به کارمندان فرصت می‌دهد خودشان را ابراز کنند، از انتقاد کردن نترسند و سؤالاتشان را هرچند سخت، مطرح کنند.

☑️ الهام بخشی- گسترش زمینه
رهبران باید شرایط، هدف و ارزش‌ها را به‌خوبی برای کارمندان توضیح دهند و به آن‌ها کمک کنند که از افق دید بالاتری اهمیت نقش خود را در تیم و شرکت ببینند. این عمل باعث می‌شود کارمندان متوجه شوند در مسیر مأموریت شرکت حرکت می‌کنند و در درجه‌ی بالاتر، به تأثیر نقش خود در خدمت به جهان پی ببرند. رهبری که الهام‌بخش کارمندانش نباشد، مثل رودخانه‌ی بدون آب است. رهبری که نمی‌تواند به‌وضوح و روشنی برای کارمندانش توضیح دهد که چرا آن‌ها یک نقش یا وظیفه را به عهده‌دارند، باعث تضعیف روحیه‌ی تیمش می‌شود.

☑️ گسترش فرهنگ شجاعت و جسارت
با توجه به‌سرعت تغییرات دنیای کسب‌وکار، حالا به رهبرانی نیاز داریم که کارمندان را تشویق کنند از منطقه‌ی امنشان بیرون آیند و به اقدامات جسورانه‌تری دست بزنند. با این حال اکثر مردم زمانی به‌طرف ریسک قدم برمی‌دارند که اطمینان داشته باشند خطری برای شخص آن‌ها ندارد. رهبران باید فرهنگ شجاعت را در شرکت خود پرورش دهند، یعنی فرهنگی که از ایده‌های نوآورانه حمایت می‌کند و یک شبکه‌ی امن برای کارکنان فراهم می‌کند که در آن ریسک کردن، اشتباهات هوشمند و بازخوردهای مستقیم مجاز است.

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🤩 خلاقیت زورکی نیست!

🔸آیا تا به حال سعی کرده‌اید در کاری خلاقیت به خرج بدهید و نوآوری کنید، اما با وجود تمام تلاش‌ها، آن صدای یگانه الهام بخش به مغز شما خطور پیدا نکرده باشد؟!

🔸ممکن است این فشار را احساس کنید که فوری بی‌خیال خلاقیت شوید و به مسیر روتین برگردید. غلبه بر یک رکود خلاقیت آسان نیست. اما اصلاً غیرممکن نیست و نیازی به یک لحظه «یورکا» (یافتم) ندارد.

◀️ برای غلبه بر رکود خلاقیت چه می‌توان کرد؟

▪️به خود یادآوری کنید که همه می‌توانند خلاق باشند
خلاقیت فقط مربوط به هنر‌های تجسمی یا موسیقی یا ادبیات نیست و برای رسیدن به آن نیازی نیست که دانشمند باشید.
خلاقیت می‌تواند چیز ساده‌ای مانند یافتن مسیری سریع‌تر برای رسیدن به خانه، مدیریت برنامه تیمتان یا افزودن یک ماده به یک دستور غذای روتین باشد. اگر تعریف گسترده‌تری از خلاقیت داشته باشید، ذهنتان تشویق می‌شود.

▪️درک کنید که مغز چطور خلاق می‌شود
بعد از اینکه به خود یادآوری کردید که یک موجود خلاق هستید، قدم بعدی این است که یاد بگیرید خلاقیت چگونه به مغز راه می‌یابد.
تحقیقات نشان می‌دهد که سرگردانی ذهنی ، گامی حیاتی در تفکر خلاق است، به‌ویژه برای کسانی که به موانعی برخورده‌اند.
طبق گفته انجمن روانشناسی آمریکا، سرگردانی در ذهن زمانی اتفاق می‌افتد که مغز شما شروع به فکر کردن در مورد چیز‌هایی می‌کند که مستقیما به کاری که رویش تمرکز کرده‌اید، ربطی ندارد. این لحظات ممکن است برای شما آزاردهنده باشد، اما ممکن است مقدمه خلاقیت باشند.

▪️استراحت‌های عمدی داشته باشید
استراحت انواع مختلفی دارد و برخی از آن‌ها برای سلامتی ما مهم‌تر از بقیه هستند. “آنچه مغز ما در واقع به آن نیاز دارد دوره‌های بی‌تحریکی است، یعنی بدون صفحه نمایش، بدون ایمیل، بدون کتاب صوتی باید سر کنید. مغز شما به یک ثانیه نیاز دارد تا نفس بکشد، به عقب برگردد و تمام محتوایی را که مصرف کرده‌ایم یکپارچه کند.

▪️خودتان را مجبور نکنید که ادامه دهید
استرس و فشار گرچه در ابتدای ممکن است نیروی جلوبرنده ظاهری شما برای انجام پروژه‌ها باشند، سرانجام زمانی بی‌اثر می‌شوند.
تکیه بیش از حد به آن‌ها به عنوان محرک می‌تواند باعث افت خلاقیت، اضطراب و افسردگی شما شود و بدتر از همه، می‌تواند منجر به فرسودگی شغلی مزمن در آینده شود.

▪️وقتی احساس آرامش می‌کنید، انجام کاری را شروع کنید
اگر امیدوارید دوباره در کاری خلاق شوید: یک جوک جدید بنویسید، در یک کلاس یک روزه شرکت کنید، یک چیز احمقانه را طراحی کنید. فقط مطمئن شوید که از این فرآیند لذت می‌برید، نه اینکه سعی کنید هر انتظاری را برآورده کنید. ایجاد یک چیز - هرچیز که باشد - اولین قدم برای گذر از رکود خلاقیت است.

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🤩 پاداش یا تنبیه؟ چماق یا هویج؟! کدام‌یک بیشتر موجب ایجاد انگیزه در کارکنان می‌شوند؟

🔸"جِرِمی بِنتام" فیلسوف انگلیسی مشهور قرن هجدهم، جمله معروفی دارد: ”درد و لذت بر انسان حکومت می‌کند و تمامی اعمالی که فرد انجام می‌دهد، تمامی آنچه که می‌گوید و تمامی آنچه که به آن می‌اندیشد، تحت تاثیر درد و لذت قرار دارد.”

🔹تحقیقات دانشمندان علوم اعصاب، همین نظریه را تایید می کند. به همین دلیل هم وقتی شما می‌خواهید به کسی انگیزه بدهید، یا می‌بایست استنباطی از پیش‌بینی لذت را برای وی فراهم کنید و یا اینکه هشداری از دردهای ناشی از تنبیه  را یادآور شوید.
اما نکته ای که همواره در هاله ای از ابهام قرار دارد، آن است که کدام‌یک و چه زمانی می‌بایست مورد استفاده قرار گیرد؟ چماق یا هویج؟!

🔹دانشمندان علوم اعصاب پیشنهاد می‌دهند هنگامی که می‌خواهید افراد را به انجام کاری تشویق کنید (به عنوان مثال نیاز به حضور کارکنان بیش از ساعات کاری متداول)، پاداش بسیار اثربخش‌تر از مجازات نتیجه خواهد داد. اما اگر می‌خواهید افراد را از انجام اعمالی بازدارید (به عنوان مثال عدم افشای اطلاعات طبقه‌بندی شده سازمان) سیاست‌های تنبیهی مؤثرتر خواهد بود.

🔹البته در تعمیم نتایج چنین پژوهش‌هایی باید با احتیاط عمل کرد، ولی در عین‌حال می‌توان نتیجه گرفت ایجاد پیش‌بینی‌های مثبت در دیگران (برای مثال، اطلاع‌رسانی ماهیانه کارآمدترین کارمند در وب سایت شرکت) ممکن است در ایجاد انگیزه برای اقدامات مثبت، موثرتر از این باشد که افراد را به دلیل عملکرد ضعیف، به کاهش رتبه سازمانی و یا حقوق دریافتی تهدید کنیم.

🔹البته دلیل دیگری نیز وجود دارد که “هشدارها” اغلب تاثیر محدودی دارند. مغز انسان اغلب اطلاعات مثبت را بهتر از اطلاعات منفی کدگذاری می‌کند. چرا که افراد اغلب با یک رویکرد خوش‌بینانه اطلاعات مثبت را بیش از اطلاعات منفی به خود مرتبط می دانند.

🔹در انتها نتایج تحقیقات نشان می‌دهد که برای اثرگذاری بیشتر بر کارکنان، بهتر است به جای ترساندن افراد در خصوص مجازات‌های انجام ندادن کاری، از پاداش های محتمل برای ترغیب افراد به انجام اعمال مثبت در سازمان اقدام کنیم.

منبع: هاروارد بیزینس ریویو

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🤩 نحوه تعامل با مدیران مختلف؛
مدیر نوع یک: معتاد به کار


مدیری که به کار معتاد است، ساعت‌های طولانی از روز را به کار اختصاص می‌دهد. حتی گاهی اوقات در تعطیلات آخر هفته نیز کار کردن را تعطیل نمی‌کند و به نظر می‌رسد انرژی بی پایانی دارد. ممکن است برای همگام شدن با مدیری که به کار معتاد است، لازم باشد که تلاش زیادی کنید، اما این تلاش زیاد زمانی ارزش دارد که شما و تیمتان بتوانید خیلی زودتر از برنامه به اهداف برسید.

کلید همگام شدن با یک مدیر معتاد به کار، یافتن تعادل کامل بین کار و زندگی است. برای همگام شدن با چنین مدیری می‌توانید بین محل کار و خانه مرزبندی داشته باشید تا کار و زندگی شخصی شما به هم گره نخورند و شما از این بابت ضرر نبینید. حتما مانند هر انسان دیگری زمانی را برای استراحت در عصرها، آخر هفته‌ها و تعطیلات اختصاص دهید تا تجدید قوا کنید و سپس زمانی که با مدیر خود در دفتر کار هستید، ۱۰۰ درصد زمان و حواس خود
را به او اختصاص دهید.

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🛑 فروش قلب تپنده هر کسب و کار!

🥇دوره تخصصی"مسترمارکتینگ بازاریابی و فروش"
🔸با حضور نخبگان فروش و بازاریابی ایران

📌 شماری از سرفصل ها:
1️⃣ تبلیغات اثربخش
2️⃣ ارتباط با مشتری(CRM)
3️⃣ بازاریابی و فروش
4️⃣ دیجیتال مارکتینگ
5️⃣ تیم سازی فروش
6️⃣ مذاکره در فروش
7️⃣ مدیریت برند
و ...
برای دریافت مشاوره رایگان و ثبت نام با این آیدی در ارتباط باشید:@elmsaz_admin8

🎓 ارائه مدرک بین المللی از سازمان فنی حرفه‌ای

🔸عارضه یابی +نیاز سنجی + کوچ تیمی

🎁 + " شرایط اقساط ویژه اعضای کانال"

برای دریافت مشاوره رایگان و ثبت نام با این آیدی در ارتباط باشید:@elmsaz_admin8
🤩 نحوه تعامل با مدیران مختلف؛
مدیر نوع دو: سنت‌گرا


اگر مشاهده می‌کنید که مدیر شما دوست دارد تا کارها را به روشی انجام دهد که همیشه انجام می‌داده و تمایلی در تغییر ندارد، باید بگوییم که با مدیری سنت‌گرا مواجه هستید.

زیر نظر یک مدیر سنت‌گرا، روش‌های آزمایش شده و عالی برای حل مشکلات رایج را یاد خواهید گرفت. در حالی که تفکر خارج از چارچوب و ایده‌پردازی در زمان کار با چنین مدیری ممکن است سخت باشد، اما خوب است بدانید که یک مدیر سنت‌گرا محیط کاری بسیار امنی برای کارکنان خود فراهم می‌کند که در آن ریسک‌ها نقش کم‌رنگ‌تری دارند.

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🤩 چگونه در سازمان شرح وظایف انعطاف‌پذیرتری داشته باشیم؟

شرح وظایف سنتی نمی‌تواند با تغییرات و ماهیت به سرعت در حال تغییر نقش‌های افراد در سازمان‌های امروزی مطابقت داشته باشد. بنابراین چگونه می‌توان شرح وظایفی نوشت که انعطاف‌پذیرتر باشند و در عین حال به سازمان در جذب استعدادهای بزرگ و روشن کردن انتظارات اساسی از آن نقش کمک کنند؟ هاروارد بیزنس‌ری‌ویو سه رویکرد را معرفی کرده است.

🔵 شرح وظایف متمرکز بر نتیجه. در این رویکرد نتایج مورد انتظار از یک نقش بیان می‌شود - نه وظایف یا وظایف خاصی که کارمند باید انجام دهد. این رویکرد به کارکنان انعطاف‌پذیری می‌دهد تا بهترین راه جهت دستیابی به آن نتایج را انتخاب کنند.

🔴 شرح وظایف متمرکز بر مهارت. اینها مهارت‌ها و قابلیت‌هایی را که یک کارمند باید در این موقعیت به ارمغان بیاورد را مشخص می‌کند. با این رویکرد، تأکید از وظایف مورد نیاز به استعدادهای مورد نیاز تغییر جهت پیدا می‌کند - و اینکه چگونه این استعدادها می‌توانند در نقش مورد نظر به کار روند.

🟡 شرح وظایف مبتنی بر تیم. به جای تمرکز بر نقش فردی، این شرح وظایف بر مسئولیت‌های جمعی، اهداف و نتایج تیم تأکید می‌کنند، تیمی که به طور جمعی تصمیم می‌گیرد که هر عضو چگونه مشارکت کند.

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ وبینار نحوه کسب درآمد و رشد کسب و کار با اینستاگرام

👤 مدرس: پیام لاهه مطلق
🔴 کوچ مارکتینگ کسب و کارها

🔻 سرفصل‌های وبینار:  
معرفی فرصت‌های کسب درآمد و رشد کسب و کار
ترفندهای رشد کسب و کار با اینستاگرام
راه اندازی کسب و کار شخصی با اینستاگرام
ساخت برند شخصی با اینستاگرام
اثرگذارترین محتواهای دیجیتال در جذب فالوور

🗓 تاریخ: سه‌شنبه | 25 اردیبهشت | ساعت 20
📍 آنلاین (اسکای روم)

🔴 ثبت‌نام رایگان (ظرفیت محدود) 👇
🔗 httb.ir/Wy7Cu


💎 فانکشن، پله‌های ترقی
💎 Function, step to success 📈

💬📹🌐👇
📱 @Function_org
@Marketing_Function
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🤩 #تکه_کتاب: با اولین خراش، زخم درست نکنید!

🔸همین که اشتباهی تکرار می‌شود، به سمت این می‌رویم که آیین‌نامه‌ای وضع کنیم. یک نفر شلوارک می‌پوشد؟! پس به لباس رسمی نیاز داریم! نه، نیاز ندارید. فقط باید به آن فرد موردنظر بگویید که دیگر شلوارک نپوشد.

🔸آیین نامه‌ها زخم‌های سازمانی هستند. آیین‌نامه‌ها واکنش‌های افراطی مدون نسبت به موقعیت‌هایی هستند که بعید است دوباره رخ دهند. آیین‌نامه‌ها تنبیهِ جمعی برای سوء رفتار یک فرد محسوب می‌شوند.

🔸بروکراسی این گونه ایجاد می‌شود. هیچکس قرار نمی‌گذارد یک بروکراسی ایجاد کند. بروکراسی به آرامی در شرکت‌ها نفوذ می‌کند. بروکراسی در طول زمان و بعد از تدوین یک بخشنامه به ازای یک زخم ایجاد شده، به وجود می‌آید.

◀️ بنابراین با اولین خراش زخم درست نکنید. به این دلیل که یک فرد زمانی کار اشتباهی انجام داده، یک سیاست کلی ایجاد نکنید. سیاست‌ها تنها برای موقعیت‌های مناسب هستند که بارها و بارها تکرار می‌شوند.

📖 طور دیگری کار کن
جیسون فرید، دیوید همنسون

🤩 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞 Whatsapp 📷 Instagram ✉️ Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🛑 فروش قلب تپنده هر کسب و کار!

🥇دوره تخصصی"مسترمارکتینگ بازاریابی و فروش"
🔸با حضور نخبگان فروش و بازاریابی ایران

📌 شماری از سرفصل ها:
1️⃣ تبلیغات اثربخش
2️⃣ ارتباط با مشتری(CRM)
3️⃣ بازاریابی و فروش
4️⃣ دیجیتال مارکتینگ
5️⃣ تیم سازی فروش
6️⃣ مذاکره در فروش
7️⃣ مدیریت برند
و ...
برای دریافت مشاوره رایگان و ثبت نام با این آیدی در ارتباط باشید:@elmsaz_admin7

🎓 ارائه مدرک بین المللی از سازمان فنی حرفه‌ای

🔸عارضه یابی +نیاز سنجی + کوچ تیمی

🎁 + " شرایط اقساط ویژه اعضای کانال"

برای دریافت مشاوره رایگان و ثبت نام با این آیدی در ارتباط باشید:@elmsaz_admin7
2024/05/14 07:29:20
Back to Top
HTML Embed Code: