This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 روایت بهروز وثوقی از بازجویی توسط پرویز ثابتی:
◀️ پرویز ثابتی گفت "شب یک کامیون تو را به دیوار می کوبد و می کشد و فردا روزنامه ها می نویسند که مست بود و تصادف کرد و مرد. یک میلیون راه دیگر برای کشتنت وجود دارد." من چنان ترسیدم که تا هفت هشت ماه...
#علوم_سیاسی
🅾 @Po_Science
◀️ پرویز ثابتی گفت "شب یک کامیون تو را به دیوار می کوبد و می کشد و فردا روزنامه ها می نویسند که مست بود و تصادف کرد و مرد. یک میلیون راه دیگر برای کشتنت وجود دارد." من چنان ترسیدم که تا هفت هشت ماه...
#علوم_سیاسی
🅾 @Po_Science
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✅امیر کبیر و چاپلوسی!!
▫️ از جالب ترین اصلاحات تاریخیِ امیرکبیر مبارزه با چاپلوسی بود به همین دلیل نیز القاب دیوانی را حذف کرد.
▫️وی همچنین از مدیحهسراییِ چاپلوسانه شاعران درباری نیز بیزار بود.
▫️میرزا حبیب الله شیرازی از شاعران بزرگ دربار فتحعلیشاه، محمدشاه و اوایل سلطنت ناصرالدین شاه بود.
▫️هنگامی که امیرکبیر به جای حاج میرزا آقاسی صدر اعظم ایران شد، قاآنی شعر بلندی را در مدح و ثنای امیر کبیر سروده و او را جانشین وزیر ظالم قبلی خواند.
▫️ امیر از این تملق چنان آشفته شد که بی درنگ مستمری وی را قطع کرد و گفت:
"تو که تا دیروز مدح میرزا آقاسی می گفتی و امروز که او نیست، ظالم شقی اش می خوانی و این بار مدح من می گویی!"
▫️به دنبال قطع حقوق شاعر متملق، اعتضاد السلطنه وساطت کرد تا بلکه امیر کبیر او را ببخشد. امیرکبیر وقتی دانست که او به زبان فرانسه تسلط دارد، برقراری حقوق قاآنی را مشروط به ترجمه کتابی در زمینه فلاحت از زبان فرانسه به زبان فارسی کرد.
▫️تاریخ گواهی می دهد قاآنی، پس از مغضوب و معزول شدن امیر کبیر،در اشعارش از او به "خصم خانگی"و «اهرمن خو و بد گوهر» یاد کرد.
#علوم_سیاسی
🅾 @Po_Science
▫️ از جالب ترین اصلاحات تاریخیِ امیرکبیر مبارزه با چاپلوسی بود به همین دلیل نیز القاب دیوانی را حذف کرد.
▫️وی همچنین از مدیحهسراییِ چاپلوسانه شاعران درباری نیز بیزار بود.
▫️میرزا حبیب الله شیرازی از شاعران بزرگ دربار فتحعلیشاه، محمدشاه و اوایل سلطنت ناصرالدین شاه بود.
▫️هنگامی که امیرکبیر به جای حاج میرزا آقاسی صدر اعظم ایران شد، قاآنی شعر بلندی را در مدح و ثنای امیر کبیر سروده و او را جانشین وزیر ظالم قبلی خواند.
▫️ امیر از این تملق چنان آشفته شد که بی درنگ مستمری وی را قطع کرد و گفت:
"تو که تا دیروز مدح میرزا آقاسی می گفتی و امروز که او نیست، ظالم شقی اش می خوانی و این بار مدح من می گویی!"
▫️به دنبال قطع حقوق شاعر متملق، اعتضاد السلطنه وساطت کرد تا بلکه امیر کبیر او را ببخشد. امیرکبیر وقتی دانست که او به زبان فرانسه تسلط دارد، برقراری حقوق قاآنی را مشروط به ترجمه کتابی در زمینه فلاحت از زبان فرانسه به زبان فارسی کرد.
▫️تاریخ گواهی می دهد قاآنی، پس از مغضوب و معزول شدن امیر کبیر،در اشعارش از او به "خصم خانگی"و «اهرمن خو و بد گوهر» یاد کرد.
#علوم_سیاسی
🅾 @Po_Science
درباره قوام السلطنه
@po_science
📻 فایل صوتی
▫️جادوی قوامالسلطنه در سیاست ایران
- چند پرده از زندگی قوامالسلطنه
#علوم_سیاسی
#تاریخ
🅾 @Po_Science
▫️جادوی قوامالسلطنه در سیاست ایران
- چند پرده از زندگی قوامالسلطنه
#علوم_سیاسی
#تاریخ
🅾 @Po_Science
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✅ رضا شاه در ترکیه
▫️در خرداد ماه ۱۳۱۳، رضاشاه تنها مسافرت خارجی خود را با حرکت به سمت ترکیه آغاز کرد. او در رأس یک هیأت ۱۷ نفره که اکثرشان نظامی بودند، به این سفر مبادرت کرد.
▫️در میان رهبران کشورهای جهان رضاشاه نخستین کسی بود که به محض اعلام جمهوریت در ترکیه، تغییر حکومت را به آتاترک تبریک گفت.
▫️سردار سپه که در آن زمان به تازگی به نخستوزیری منصوب شده بود، در آبان ۱۳۰۲ یک جلد کلامالله مجید و یک قبضه شمشیر مرصع به عنوان هدیه برای آتاترک فرستاد و به او تبریک گفت.
▫️ این امر مقدمهای برای ایجاد روابط دوستانه میان دو کشور گردید.
▫️رضاشاه در دیدار از ترکیه که همراه با آتاتورک در شهرهای مختلف بود، ضمن انعقاد قراردادهای تجاری، سیاسی و امنیتی، اختلافات سرحدی را که از دوران حکومتهای قاجار و عثمانی مانده بودند، حل کردند.
▫️دیدار از مراکز تاریخی استانبول و پیشرفتهای صنعتی و نظامی ترکیه در شهرهای مختلف، بخش عمده از حضور رضاشاه در ترکیه را تشکیل میدادند.
#علوم_سیاسی
🅾 @Po_Science
▫️در خرداد ماه ۱۳۱۳، رضاشاه تنها مسافرت خارجی خود را با حرکت به سمت ترکیه آغاز کرد. او در رأس یک هیأت ۱۷ نفره که اکثرشان نظامی بودند، به این سفر مبادرت کرد.
▫️در میان رهبران کشورهای جهان رضاشاه نخستین کسی بود که به محض اعلام جمهوریت در ترکیه، تغییر حکومت را به آتاترک تبریک گفت.
▫️سردار سپه که در آن زمان به تازگی به نخستوزیری منصوب شده بود، در آبان ۱۳۰۲ یک جلد کلامالله مجید و یک قبضه شمشیر مرصع به عنوان هدیه برای آتاترک فرستاد و به او تبریک گفت.
▫️ این امر مقدمهای برای ایجاد روابط دوستانه میان دو کشور گردید.
▫️رضاشاه در دیدار از ترکیه که همراه با آتاتورک در شهرهای مختلف بود، ضمن انعقاد قراردادهای تجاری، سیاسی و امنیتی، اختلافات سرحدی را که از دوران حکومتهای قاجار و عثمانی مانده بودند، حل کردند.
▫️دیدار از مراکز تاریخی استانبول و پیشرفتهای صنعتی و نظامی ترکیه در شهرهای مختلف، بخش عمده از حضور رضاشاه در ترکیه را تشکیل میدادند.
#علوم_سیاسی
🅾 @Po_Science
✅ «فساد مردمان ناشی از فساد زمامداران است...»
🗣نیکولو ماکیاولی/ گفتارها
#علوم_سیاسی
#فساد #ماکیاولی
🅾 @Po_Science
🗣نیکولو ماکیاولی/ گفتارها
#علوم_سیاسی
#فساد #ماکیاولی
🅾 @Po_Science
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅ انسان فانی است، مخصوصاً در ایران!/ حیدر ولیزاده
▫️سینا علیخانی یک نفر نیست بلکه نمادی است از جانب هزاران نفر که به دلیل گران بودن داروهای بیماری خود یا تحریم بودن آن ها از ادامه درمان باز می مانند و در نهایت جان خود را از دست می دهند!
▫️مگر اولویتی غیر از نجات جان انسان وجود دارد! در حالی که نجات جان یک انسان از منظر دینی برابر با نجات تمام جان ها دانسته می شود در حکومت اسلامی بودجه مملکت صرف امور بی فایده می شود برای صداوسیمای بی محتوا برای نهادها و سازمان های بی تاثیر و...
▫️در حالی که هزاران نفر محتاج داروهای نایاب و کمیاب هستند عده ای بی وجدان مثل زالو هر آن در حال تاراج مملکت هستند و آب از آب هم تکان نمی خورد!
▫️در حالی که مملکت غنی از سرمایه و پول های بادآورده است، در امور ضروری همیشه کاسه گدایی سمت مردم دراز می شود و انتظار از مردم درگیر هزاران مشکل است که وظایف مجریان را انجام دهند! پس مسوولان چه کاره اند؟!
❗️براستی که چه زیبا گفت مرحوم نفیسی که "انسان فانی است، مخصوصاً در ایران..."
#علوم_سیاسی
#سینا_علیخانی #فساد
🅾 @Po_Science
▫️سینا علیخانی یک نفر نیست بلکه نمادی است از جانب هزاران نفر که به دلیل گران بودن داروهای بیماری خود یا تحریم بودن آن ها از ادامه درمان باز می مانند و در نهایت جان خود را از دست می دهند!
▫️مگر اولویتی غیر از نجات جان انسان وجود دارد! در حالی که نجات جان یک انسان از منظر دینی برابر با نجات تمام جان ها دانسته می شود در حکومت اسلامی بودجه مملکت صرف امور بی فایده می شود برای صداوسیمای بی محتوا برای نهادها و سازمان های بی تاثیر و...
▫️در حالی که هزاران نفر محتاج داروهای نایاب و کمیاب هستند عده ای بی وجدان مثل زالو هر آن در حال تاراج مملکت هستند و آب از آب هم تکان نمی خورد!
▫️در حالی که مملکت غنی از سرمایه و پول های بادآورده است، در امور ضروری همیشه کاسه گدایی سمت مردم دراز می شود و انتظار از مردم درگیر هزاران مشکل است که وظایف مجریان را انجام دهند! پس مسوولان چه کاره اند؟!
❗️براستی که چه زیبا گفت مرحوم نفیسی که "انسان فانی است، مخصوصاً در ایران..."
#علوم_سیاسی
#سینا_علیخانی #فساد
🅾 @Po_Science
✅ «جایی که تنها کارفرما دولت است، مخالفت به معنای مرگ از گرسنگی تدریجی است. این اصل قدیمی که کسی که کار نمیکند، گرسنه خواهد ماند، با اصل جدیدی جایگزین شدهاست که کسی که اطاعت نمیکند، گرسنه خواهد ماند.»
▪️لئون تروتسکی به نقل از کتاب راه بردگی
#علوم_سیاسی
#تروتسکی #دولت
🅾 @Po_Science
▪️لئون تروتسکی به نقل از کتاب راه بردگی
#علوم_سیاسی
#تروتسکی #دولت
🅾 @Po_Science
🔰 آنتونیو نگری فیلسوف و جامعهشناس ایتالیایی درگذشت
▫️«آنتونیو نگری» فیلسوف پسامارکسیست ایتالیایی و استاد علوم سیاسی در دانشگاه پاریس و دانشگاه پادوای رم، امروز شنبه شانزدهم دسامبر ٢٠٢٣ در سن نود سالگی در پاریس درگذشت.
▫️نگری بعد از آنتونیو گرامشی از تاثیرگذارترین متفکران نومارکسیست جهان محسوب میشد که از دهه ۱٩٦٠ میلادی نحله پسامارکسیستی در ایتالیا و سپس «اُپرائیسم» را در سراسر اروپا پایهگذاری کرد و علاوه بر سرمایهداری به مارکسیسم ارتدوکس و احزاب کمونیست اروپایی هم انتقاد داشت.
▫️«مارکس فراسوی مارکس: درسهایی در مورد گروندریسه»، «تاریخچه یک کمونیست» و «خداحافظ آقای سوسیالیسم»از مهمترین کتابهای نگری به حساب میآیند.
#علوم_سیاسی
#آنتونیونگری
🅾 @Po_Science
▫️«آنتونیو نگری» فیلسوف پسامارکسیست ایتالیایی و استاد علوم سیاسی در دانشگاه پاریس و دانشگاه پادوای رم، امروز شنبه شانزدهم دسامبر ٢٠٢٣ در سن نود سالگی در پاریس درگذشت.
▫️نگری بعد از آنتونیو گرامشی از تاثیرگذارترین متفکران نومارکسیست جهان محسوب میشد که از دهه ۱٩٦٠ میلادی نحله پسامارکسیستی در ایتالیا و سپس «اُپرائیسم» را در سراسر اروپا پایهگذاری کرد و علاوه بر سرمایهداری به مارکسیسم ارتدوکس و احزاب کمونیست اروپایی هم انتقاد داشت.
▫️«مارکس فراسوی مارکس: درسهایی در مورد گروندریسه»، «تاریخچه یک کمونیست» و «خداحافظ آقای سوسیالیسم»از مهمترین کتابهای نگری به حساب میآیند.
#علوم_سیاسی
#آنتونیونگری
🅾 @Po_Science
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✍ کسی که نابودی نسل بشر را نجات داد!
◽️استانیسلاو پتروف درجهدار روسی بود که از «پاتک» اتمی شوروی در برابر آمریکا جلوگیری کرد. این پاتک میتوانست منجر به نابودی نسل بشر بینجامد.
📌 شرح ماجرا
◽️در ۲۶ سپتامبر ۱۹۸۳ او افسر ارشد مقر کنترل سیستمهای رادار ماهواره ای و فرماندهی منطقهٔ یکم تأسیسات موشکی روسیه بود.
◽️ او به یکباره متوجه میشود که رایانهها حمله یک موشک اتمی آمریکایی را گزارش می دهند. پتروف می گوید ممکن نیست که آمریکا تنها با یک موشک به روسیه حمله کند. پس از چند دقیقه پرتاب موشکهای بعدی گزارش میشود. وی باز هم باور نمیکند که حملهای در کار باشد و «دکمه قرمز» را که در واقع عامل یک سلسله عملیات زنجیرهای ضد حمله در کاخ کرملین بود را فشار نمی دهد.
◽️وی به ستاد ارتش شوروی زنگ میزند و به جای این که شلیک موشکهای اتمی را گزارش دهد می گوید که سیستمهای رایانه ای دچار مشکل شده اند.
📌 پس از ماجرا
◽️بررسی های بعدی نشان داد که ماهوارههای شوروی به اشتباه نوری که از ابرها انعکاس یافته بودند را با آتش موتور موشکهای قاره پیمای آمریکا اشتباه گرفته بودند.
#علوم_سیاسی #استانیسلاو_پتروف
🅾 @po_science
◽️استانیسلاو پتروف درجهدار روسی بود که از «پاتک» اتمی شوروی در برابر آمریکا جلوگیری کرد. این پاتک میتوانست منجر به نابودی نسل بشر بینجامد.
📌 شرح ماجرا
◽️در ۲۶ سپتامبر ۱۹۸۳ او افسر ارشد مقر کنترل سیستمهای رادار ماهواره ای و فرماندهی منطقهٔ یکم تأسیسات موشکی روسیه بود.
◽️ او به یکباره متوجه میشود که رایانهها حمله یک موشک اتمی آمریکایی را گزارش می دهند. پتروف می گوید ممکن نیست که آمریکا تنها با یک موشک به روسیه حمله کند. پس از چند دقیقه پرتاب موشکهای بعدی گزارش میشود. وی باز هم باور نمیکند که حملهای در کار باشد و «دکمه قرمز» را که در واقع عامل یک سلسله عملیات زنجیرهای ضد حمله در کاخ کرملین بود را فشار نمی دهد.
◽️وی به ستاد ارتش شوروی زنگ میزند و به جای این که شلیک موشکهای اتمی را گزارش دهد می گوید که سیستمهای رایانه ای دچار مشکل شده اند.
📌 پس از ماجرا
◽️بررسی های بعدی نشان داد که ماهوارههای شوروی به اشتباه نوری که از ابرها انعکاس یافته بودند را با آتش موتور موشکهای قاره پیمای آمریکا اشتباه گرفته بودند.
#علوم_سیاسی #استانیسلاو_پتروف
🅾 @po_science
کسی که نسل بشر را نجات داد
@po_science
🎙صوت: کسی که نابودی نسل بشر را نجات داد!
◽️استانیسلاو پتروف درجهدار روسی بود که از «پاتک» اتمی شوروی در برابر آمریکا جلوگیری کرد. این پاتک میتوانست منجر به نابودی نسل بشر بینجامد.
#علوم_سیاسی #استانیسلاو_پتروف
🅾 @po_science
◽️استانیسلاو پتروف درجهدار روسی بود که از «پاتک» اتمی شوروی در برابر آمریکا جلوگیری کرد. این پاتک میتوانست منجر به نابودی نسل بشر بینجامد.
#علوم_سیاسی #استانیسلاو_پتروف
🅾 @po_science
✅ نخستین مدرسه علوم سیاسی در ایران (روز علوم سیاسی)
▫️۲۸ آذرماه، سالروز تأسیس مدرسه علوم سیاسی ایران به عنوان روز علوم سیاسی شناخته شده و هر ساله در دانشگاهها این روز گرامی داشته میشود. این روز بصورت رسمی در تقویم ثبت نشدهاست.
▫️در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه، میرزانصرالله نائینى که لقب مشیرالملک داشت و سمتش وزیر لشکرى بود از شاه تقاضا نمود که اجازه دهد وى سه پسر خود به نام هاى حسن، حسین و على را براى ادامه تحصیل به اروپا اعزام نماید.
▫️شاه با این تقاضا موافقت کرد و میرزا نصرالله خان نائینى، فرزند ارشد خود را به امپراتورى روسیه فرستاد و حسین و على را به فرانسه و انگلستان اعزام نمود.
▫️حسن در روسیه دوره حقوق و علوم سیاسى را در پترزبورگ به اتمام رسانید. على کوچکترین فرزند میرزا نصرالله خان پس از دو سال اقامت در فرانسه به بیمارى سل درگذشت و فرزند دیگرى به نام حسین (موتمنالملک) چندى در فرانسه و زمانى در انگلستان مشغول تحصیل شد.
▫️در اوایل سال ۱۳۱۷ هجرى قمرى مقام وزارت امور خارجه و لقب مشیرالدوله به میرزا نصرالله خان نائینى تعلق گرفت و او نیز بلافاصله هر دو فرزند خود را به تهران احضار کرد و هر دو را در وزارت امور خارجه مشغول کار کرد.
▫️در ابتدا این دو جوان فکر پدر خود را معطوف به تشکیل یک مدرسه علوم سیاسى نمودند که در آن علوم پلتیکى (سیاسى) و زبان خارجى تدریس شود و این مدرسه یکى از ادارات تابع وزارت امور خارجه باشد و فارغالتحصیلان آن بلافاصله به استخدام وزارت امور خارجه درآیند.
▫️مقدمات کار از هر جهت فراهم شد. امینالسلطان صدراعظم راه را به روى مشیرالدوله باز کرد و با تلاش او مدرسه علوم سیاسی به فرمان مظفرالدین شاه قاجار در نیمه شعبان ۱۳۱۷ قمری برابر با ۲۸ آذر ۱۲۷۸ خورشیدی در تهران افتتاح شد.
▪️▪️هدف از تاسیس
▫️این مدرسه به منظور تربیت دیپلمات و مأمورین وارد به امور سیاسی برای وزارت امور خارجه تأسیس شد.
▫️فارغالتحصیلان آن با پیشنهاد وزیر خارجه و تصویب شاه به سمت وابسته، به سفارتخانهها و کنسولگریهای ایران در خارج میرفتند یا در وزارت امور خارجه مشغول خدمت میشدند، بسیاری از فارغالتحصیلان این مدرسه بعدها شاغل مقامهای مهم سیاسی شدند.
▫️نخستین مدیر مدرسه میرزا حسن خان مشیرالملک (بعدها ملقب به مشیرالدوله و پیرنیا) بود.
▫️در سال اول مجموعا ۱۴ دانشجو جذب این مدرسه جدید شدند. براى این مدرسه کنکور کتبى و شفاهى هر دو در نظر گرفته شده بود و هیئتى مرکب از چند استاد برجسته از داوطلبان امتحان مىکردند.
▫️ابتدا دوره این مدرسه چهار سال تعیین شده بود ولى به زودى تغییر کرد و یک سال بر آن افزودند و به دوره تقسیم شد. براى دوره مقدماتى سه سال و براى دوره عالى دو سال در نظر گرفتند.
▫️شرط سنی ورود به دوره مقدماتی این مدرسه حداقل چهارده و حداکثر شانزده سال بود. متقاضیان ورود به این مدرسه میبایستی تصدیقنامه شش ساله ابتدایی میداشتند و در امتحان ورودی شرکت کنند.
▫️مدرسه سیاسی ابتدا در بنای اجاره ای دایر بود تا اینکه در ۲۷ اردیبهشت ۱۲۹۰ خورشیدی لایحه وزارت معارف (در زمان وزارت علاء السلطنه) در مجلس به تصویب رسید که ۱۵ هزار تومان از عایدات اداره نمک را به تأسیس مدرسه حقوق و سیاسی تخصیص داد.
▫️بنابراین مصوبه، سیزده هزار و هفتصد و هفتاد ذرع زمین از اراضی بایر موازی با باغ نگارستان برای ساخت بنای این مدرسه و همچنین یک باب موزه و یک کتابخانه در نظر گرفته شد.
▫️این مدرسه در اول اسفند ۱۳۰۵ از وزارت خارجه جدا و به وزارت معارف ملحق شد. در اواخر سال تحصیلی ۱۳۰۶–۱۳۰۷ بخش مقدماتی (متوسطه) مدرسه سیاسی از آن جدا و به مدرسه دارالفنون منتقل شد. از آن پس مدرسه سیاسی تنها دارای دوره عالی بود.
▪️▪️تبدیل به مدرسهٔ حقوق و سیاسی و اقتصاد
▫️در ۱۳۰۶ دو مدرسهٔ سیاسی و حقوق در هم ادغام شدند و مدرسهٔ حقوق و سیاسی را تشکیل دادند. مدرسه تجارت نیز در ۱۳۰۹ در مدرسهٔ حقوق و سیاسی ادغام شد و مدرسهٔ حقوق و سیاسی و اقتصاد شکل گرفت که ریاست آن را نیز علیاکبر دهخدا بر عهده داشت.
▪️▪️تبدیل به دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی
▫️با تشکیل دانشگاه تهران در ۱۳۱۳ این مدرسه با نام دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی زیر مجموعهٔ دانشگاه تهران شد. با جدا شدن دانشکدهٔ اقتصاد از آن در ۱۳۴۶ این دانشکده به نام دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی به کار خود ادامه داد.
#علوم_سیاسی #روز_علوم_سیاسی
🅾 @po_science
▫️۲۸ آذرماه، سالروز تأسیس مدرسه علوم سیاسی ایران به عنوان روز علوم سیاسی شناخته شده و هر ساله در دانشگاهها این روز گرامی داشته میشود. این روز بصورت رسمی در تقویم ثبت نشدهاست.
▫️در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه، میرزانصرالله نائینى که لقب مشیرالملک داشت و سمتش وزیر لشکرى بود از شاه تقاضا نمود که اجازه دهد وى سه پسر خود به نام هاى حسن، حسین و على را براى ادامه تحصیل به اروپا اعزام نماید.
▫️شاه با این تقاضا موافقت کرد و میرزا نصرالله خان نائینى، فرزند ارشد خود را به امپراتورى روسیه فرستاد و حسین و على را به فرانسه و انگلستان اعزام نمود.
▫️حسن در روسیه دوره حقوق و علوم سیاسى را در پترزبورگ به اتمام رسانید. على کوچکترین فرزند میرزا نصرالله خان پس از دو سال اقامت در فرانسه به بیمارى سل درگذشت و فرزند دیگرى به نام حسین (موتمنالملک) چندى در فرانسه و زمانى در انگلستان مشغول تحصیل شد.
▫️در اوایل سال ۱۳۱۷ هجرى قمرى مقام وزارت امور خارجه و لقب مشیرالدوله به میرزا نصرالله خان نائینى تعلق گرفت و او نیز بلافاصله هر دو فرزند خود را به تهران احضار کرد و هر دو را در وزارت امور خارجه مشغول کار کرد.
▫️در ابتدا این دو جوان فکر پدر خود را معطوف به تشکیل یک مدرسه علوم سیاسى نمودند که در آن علوم پلتیکى (سیاسى) و زبان خارجى تدریس شود و این مدرسه یکى از ادارات تابع وزارت امور خارجه باشد و فارغالتحصیلان آن بلافاصله به استخدام وزارت امور خارجه درآیند.
▫️مقدمات کار از هر جهت فراهم شد. امینالسلطان صدراعظم راه را به روى مشیرالدوله باز کرد و با تلاش او مدرسه علوم سیاسی به فرمان مظفرالدین شاه قاجار در نیمه شعبان ۱۳۱۷ قمری برابر با ۲۸ آذر ۱۲۷۸ خورشیدی در تهران افتتاح شد.
▪️▪️هدف از تاسیس
▫️این مدرسه به منظور تربیت دیپلمات و مأمورین وارد به امور سیاسی برای وزارت امور خارجه تأسیس شد.
▫️فارغالتحصیلان آن با پیشنهاد وزیر خارجه و تصویب شاه به سمت وابسته، به سفارتخانهها و کنسولگریهای ایران در خارج میرفتند یا در وزارت امور خارجه مشغول خدمت میشدند، بسیاری از فارغالتحصیلان این مدرسه بعدها شاغل مقامهای مهم سیاسی شدند.
▫️نخستین مدیر مدرسه میرزا حسن خان مشیرالملک (بعدها ملقب به مشیرالدوله و پیرنیا) بود.
▫️در سال اول مجموعا ۱۴ دانشجو جذب این مدرسه جدید شدند. براى این مدرسه کنکور کتبى و شفاهى هر دو در نظر گرفته شده بود و هیئتى مرکب از چند استاد برجسته از داوطلبان امتحان مىکردند.
▫️ابتدا دوره این مدرسه چهار سال تعیین شده بود ولى به زودى تغییر کرد و یک سال بر آن افزودند و به دوره تقسیم شد. براى دوره مقدماتى سه سال و براى دوره عالى دو سال در نظر گرفتند.
▫️شرط سنی ورود به دوره مقدماتی این مدرسه حداقل چهارده و حداکثر شانزده سال بود. متقاضیان ورود به این مدرسه میبایستی تصدیقنامه شش ساله ابتدایی میداشتند و در امتحان ورودی شرکت کنند.
▫️مدرسه سیاسی ابتدا در بنای اجاره ای دایر بود تا اینکه در ۲۷ اردیبهشت ۱۲۹۰ خورشیدی لایحه وزارت معارف (در زمان وزارت علاء السلطنه) در مجلس به تصویب رسید که ۱۵ هزار تومان از عایدات اداره نمک را به تأسیس مدرسه حقوق و سیاسی تخصیص داد.
▫️بنابراین مصوبه، سیزده هزار و هفتصد و هفتاد ذرع زمین از اراضی بایر موازی با باغ نگارستان برای ساخت بنای این مدرسه و همچنین یک باب موزه و یک کتابخانه در نظر گرفته شد.
▫️این مدرسه در اول اسفند ۱۳۰۵ از وزارت خارجه جدا و به وزارت معارف ملحق شد. در اواخر سال تحصیلی ۱۳۰۶–۱۳۰۷ بخش مقدماتی (متوسطه) مدرسه سیاسی از آن جدا و به مدرسه دارالفنون منتقل شد. از آن پس مدرسه سیاسی تنها دارای دوره عالی بود.
▪️▪️تبدیل به مدرسهٔ حقوق و سیاسی و اقتصاد
▫️در ۱۳۰۶ دو مدرسهٔ سیاسی و حقوق در هم ادغام شدند و مدرسهٔ حقوق و سیاسی را تشکیل دادند. مدرسه تجارت نیز در ۱۳۰۹ در مدرسهٔ حقوق و سیاسی ادغام شد و مدرسهٔ حقوق و سیاسی و اقتصاد شکل گرفت که ریاست آن را نیز علیاکبر دهخدا بر عهده داشت.
▪️▪️تبدیل به دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی
▫️با تشکیل دانشگاه تهران در ۱۳۱۳ این مدرسه با نام دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی زیر مجموعهٔ دانشگاه تهران شد. با جدا شدن دانشکدهٔ اقتصاد از آن در ۱۳۴۶ این دانشکده به نام دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی به کار خود ادامه داد.
#علوم_سیاسی #روز_علوم_سیاسی
🅾 @po_science
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✅ "تفرقه بینداز و حکومت کن ( Divide and rule)"
▫️این مثل معروف یک استراتژی است که برای به دست آوردن یا نگهداری قدرت (سیاسی و اجتماعی) استفاده می شود.
▫️در این روش قدرت به بخشهای کوچکتر و ضعیف تری از قدرت اجراکنندهٔ این استراتژی تقسیم می شود.
▫️بدین صورت اجرا کننده استراتژی، قدرت را تحت کنترل خود حفظ خواهد کرد.
▫️این اصطلاح در ابتدا به فیلیپ دوم مقدونی نسبت داده شده است، وی، برای تسلط بر شهرهای مقدونیه مردمان متنفذ را رشوه میداد و با پول میان دشمنان نفاق میافکند.
▫️این فن در سیاست داخلی بیشتر علیه مخالفان انجام میگیرد؛ بدین معنی که حکومتها مخالفان خود را با برخی عنوانهای مختلف برچسبزنی کرده، به چند دسته تقسیمبندی میکنند سپس در مرحله بعد با ابزارهایی مانند رسانه، آنان را علیه یکدیگر میشورانند.
▫️ در شکل دیگر، دشمن دومی برای همهٔ مخالفان تراشیده یا ایجاد میشود که این دشمن، دشمن خود حکومت نیز نامیده می شود.
#علوم_سیاسی
#آموزش_سیاسی
#تفرقه_بینداز_و_حکومت_کن
☑️ کانال تلگرام و پیج اینستاگرام علوم سیاسی 👇
🅾 @po_science
▫️این مثل معروف یک استراتژی است که برای به دست آوردن یا نگهداری قدرت (سیاسی و اجتماعی) استفاده می شود.
▫️در این روش قدرت به بخشهای کوچکتر و ضعیف تری از قدرت اجراکنندهٔ این استراتژی تقسیم می شود.
▫️بدین صورت اجرا کننده استراتژی، قدرت را تحت کنترل خود حفظ خواهد کرد.
▫️این اصطلاح در ابتدا به فیلیپ دوم مقدونی نسبت داده شده است، وی، برای تسلط بر شهرهای مقدونیه مردمان متنفذ را رشوه میداد و با پول میان دشمنان نفاق میافکند.
▫️این فن در سیاست داخلی بیشتر علیه مخالفان انجام میگیرد؛ بدین معنی که حکومتها مخالفان خود را با برخی عنوانهای مختلف برچسبزنی کرده، به چند دسته تقسیمبندی میکنند سپس در مرحله بعد با ابزارهایی مانند رسانه، آنان را علیه یکدیگر میشورانند.
▫️ در شکل دیگر، دشمن دومی برای همهٔ مخالفان تراشیده یا ایجاد میشود که این دشمن، دشمن خود حکومت نیز نامیده می شود.
#علوم_سیاسی
#آموزش_سیاسی
#تفرقه_بینداز_و_حکومت_کن
☑️ کانال تلگرام و پیج اینستاگرام علوم سیاسی 👇
🅾 @po_science
✅ وقت فاصله از روسیه فرارسیده است!
✍️اکبرمختاری
برای سومین بار متوالی روسیه همصدا با دولتهای عربی بخصوص امارات، جزایر سه گانه را متعلق به امارات دانست.
این اتفاق آنچنان زشت و تلخ بود که یکی از حامیان اصلی رابطه با روسیه در ج.ا علی اکبر ولایتی را هم وادار به اعتراض کرد.
ولایتی از مهم ترین مهره های سیاسی داخل ساختار سیاسی فعلی ایرانست که همیشه از روابط بیشتر ایران و روسیه دفاع کرده است.
پیش از این هم افراد آگاهی چون محمدجواد ظریف بارها اشاره کردند که مقامات ارشد روسیه تا آخرین لحظات شکل گیری برجام مخالف به ثمر رسیدن برجام بودند.
پس از جنگ روسیه و اکراین روسها بدنبال شریکی در همراهی با خود میگشتند که با اعلام رسمی ارائه پهپادها از طرف ایران به روسها نام ایران را در کنار خود در قبال غرب قرار دادند.
از سوی دیگر تا زمان وجود جنگ اکراین و روسیه و حساسیت غرب در برابر روسیه پوتین مخاطرات نظامی جدی از سوی روسها مرزهای ایران را بطور موقت تهدید نمی کند.
جهان غرب هم در مرحله ای قرار دارد که کاملا از فاصله ایران و روسیه حمایت میکند چراکه می داند روسیه پوتین پس از انتخاب چندباره او چقدر می تواند برای کشورهای اروپایی خطرناک باشد و عدم ارائه پهپاد از سوی ایران به روسیه میتواند یک کارت امتیاز بزرگ برای ایران از غرب باشد.
روسیه هیچ گاه قابل اعتماد نبود ولی بی اعتمادی به آن با موضع گیری های اخیرش علیه تمامیت ارضی ایران بطور فزاینده ای درحال افزایش است.
وقت آن رسیده است که حامیان اتحاد با روسیه در داخل خطرات روسیه برای منافع ملی ایران را بیشتر درک کنند خطراتی که اگر امروز درک نشود فردا بسیار دیر خواهد بود!...
#علوم_سیاسی
#روسیه
☑️ کانال تلگرام و پیج اینستاگرام علوم سیاسی 👇
🅾 @po_science
✍️اکبرمختاری
برای سومین بار متوالی روسیه همصدا با دولتهای عربی بخصوص امارات، جزایر سه گانه را متعلق به امارات دانست.
این اتفاق آنچنان زشت و تلخ بود که یکی از حامیان اصلی رابطه با روسیه در ج.ا علی اکبر ولایتی را هم وادار به اعتراض کرد.
ولایتی از مهم ترین مهره های سیاسی داخل ساختار سیاسی فعلی ایرانست که همیشه از روابط بیشتر ایران و روسیه دفاع کرده است.
پیش از این هم افراد آگاهی چون محمدجواد ظریف بارها اشاره کردند که مقامات ارشد روسیه تا آخرین لحظات شکل گیری برجام مخالف به ثمر رسیدن برجام بودند.
پس از جنگ روسیه و اکراین روسها بدنبال شریکی در همراهی با خود میگشتند که با اعلام رسمی ارائه پهپادها از طرف ایران به روسها نام ایران را در کنار خود در قبال غرب قرار دادند.
از سوی دیگر تا زمان وجود جنگ اکراین و روسیه و حساسیت غرب در برابر روسیه پوتین مخاطرات نظامی جدی از سوی روسها مرزهای ایران را بطور موقت تهدید نمی کند.
جهان غرب هم در مرحله ای قرار دارد که کاملا از فاصله ایران و روسیه حمایت میکند چراکه می داند روسیه پوتین پس از انتخاب چندباره او چقدر می تواند برای کشورهای اروپایی خطرناک باشد و عدم ارائه پهپاد از سوی ایران به روسیه میتواند یک کارت امتیاز بزرگ برای ایران از غرب باشد.
روسیه هیچ گاه قابل اعتماد نبود ولی بی اعتمادی به آن با موضع گیری های اخیرش علیه تمامیت ارضی ایران بطور فزاینده ای درحال افزایش است.
وقت آن رسیده است که حامیان اتحاد با روسیه در داخل خطرات روسیه برای منافع ملی ایران را بیشتر درک کنند خطراتی که اگر امروز درک نشود فردا بسیار دیر خواهد بود!...
#علوم_سیاسی
#روسیه
☑️ کانال تلگرام و پیج اینستاگرام علوم سیاسی 👇
🅾 @po_science
✍روسیه، همان روسیه است!/ حیدر ولیزاده
این کاریکاتور در مجله پانچ مربوط به ۱۹۱۱ میلادی است، یعنی بیش از یک قرن از انتشار آن می گذرد! جایی که خرس(روسیه) روی دم گربه(ایران) نشسته است و دیگر استعمارگر یعنی شیر(انگلیس) در حال مشاهده آن است البته ذات استعمارگری آن ها سبب شده است که این دو همدیگر را درک کنند.
.
بررسی تاریخ معاصر ایران بوضوح نشان می دهد که روسیه چه روسیه تزاری باشد چه شوروی و چه روسیه بعد از جنگ سرد، ایران را به عنوان نه یک دوست بلکه همسایه ای می داند که مدام باید به این کشور نفع و سود برساند آن هم یک طرفه!
.
اما در سیاست خارجی حاکمان ایرانی در دوره های مختلف با فراز و نشیب هایی همواره چشم دوستی و البته یک نوع وابستگی به این کشور وجود داشته است بعد از انقلاب به سبب فضای آمریکاستیزی که در زمان پهلوی وجود داشت نگاه وابسته محور و دوست محور به روسیه بیشتر شد.
.
هر چند امروز روسوفیل ها نمی خواهند بپذیرند که ذات روسیه پوتین همان ذات یک قرن پیش است و از طی پله های کرملین توسط پوتین در بدرقه ابراهیم رئیسی ذوق زده می شوند اما خنجرهایی که گهگاه توسط این کشور از پشت بر پیکره ایران وارد می شود نشان می دهد که روسیه همان روسیه است!
.
مشخص نیست سردمداران ایران کی متوجه این موضوع می شوند که در روابط بین الملل نمی توان به کشوری با چشم دوستی و برادری نگاه کرد هر کشوری دنبال منافع طبیعی خود است و حتی اگر لازم باشد پا روی هم پیمان قدیمی خود خواهند گذاشت و اولویت باید منافع ملی باشد.
.
روسیه اگر امروز از مواضع و ادعای امارات بر جزایر سه گانه حمایت می کند و البته سابقا هم تکرار شده است حتما به این نتیجه رسیده است که امروز دم تکان دادن به اعراب نفع بیشتری برای این کشور دارد تا بودن با ایران!
.
سوال این است که زمانی که در جنگ اوکراین، روسیه تنها ماند و تمام دنیا علیه این کشور شد و ایران تنها حامی روس ها بود، سردمداران ما در پی کدام منافع بودند؟! آیا این حمایت ساده اندیشانه چیزی جز انزوای بیشتر ایران را در پی داشت؟ این حمایت چیزی جز دوست پنداشتن روس ها بود؟
#علوم_سیاسی
#روسیه
☑️ کانال تلگرام و پیج اینستاگرام علوم سیاسی 👇
🅾 @po_science
این کاریکاتور در مجله پانچ مربوط به ۱۹۱۱ میلادی است، یعنی بیش از یک قرن از انتشار آن می گذرد! جایی که خرس(روسیه) روی دم گربه(ایران) نشسته است و دیگر استعمارگر یعنی شیر(انگلیس) در حال مشاهده آن است البته ذات استعمارگری آن ها سبب شده است که این دو همدیگر را درک کنند.
.
بررسی تاریخ معاصر ایران بوضوح نشان می دهد که روسیه چه روسیه تزاری باشد چه شوروی و چه روسیه بعد از جنگ سرد، ایران را به عنوان نه یک دوست بلکه همسایه ای می داند که مدام باید به این کشور نفع و سود برساند آن هم یک طرفه!
.
اما در سیاست خارجی حاکمان ایرانی در دوره های مختلف با فراز و نشیب هایی همواره چشم دوستی و البته یک نوع وابستگی به این کشور وجود داشته است بعد از انقلاب به سبب فضای آمریکاستیزی که در زمان پهلوی وجود داشت نگاه وابسته محور و دوست محور به روسیه بیشتر شد.
.
هر چند امروز روسوفیل ها نمی خواهند بپذیرند که ذات روسیه پوتین همان ذات یک قرن پیش است و از طی پله های کرملین توسط پوتین در بدرقه ابراهیم رئیسی ذوق زده می شوند اما خنجرهایی که گهگاه توسط این کشور از پشت بر پیکره ایران وارد می شود نشان می دهد که روسیه همان روسیه است!
.
مشخص نیست سردمداران ایران کی متوجه این موضوع می شوند که در روابط بین الملل نمی توان به کشوری با چشم دوستی و برادری نگاه کرد هر کشوری دنبال منافع طبیعی خود است و حتی اگر لازم باشد پا روی هم پیمان قدیمی خود خواهند گذاشت و اولویت باید منافع ملی باشد.
.
روسیه اگر امروز از مواضع و ادعای امارات بر جزایر سه گانه حمایت می کند و البته سابقا هم تکرار شده است حتما به این نتیجه رسیده است که امروز دم تکان دادن به اعراب نفع بیشتری برای این کشور دارد تا بودن با ایران!
.
سوال این است که زمانی که در جنگ اوکراین، روسیه تنها ماند و تمام دنیا علیه این کشور شد و ایران تنها حامی روس ها بود، سردمداران ما در پی کدام منافع بودند؟! آیا این حمایت ساده اندیشانه چیزی جز انزوای بیشتر ایران را در پی داشت؟ این حمایت چیزی جز دوست پنداشتن روس ها بود؟
#علوم_سیاسی
#روسیه
☑️ کانال تلگرام و پیج اینستاگرام علوم سیاسی 👇
🅾 @po_science
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔰عمو سام کیست و از کجا آمده است؟!
میگویند مردی به نام ساموئل ویلسون، صاحب یک کارگاه بستهبندی گوشت در نیویورک بود که در جریان جنگ ۱۸۱۲ میان آمریکا و انگلیس، بخشی از تدارکات سربازان کشورش را تامین میکرد. او بشکههای گوشتی را که برای ارتش میفرستاد با نشان «یو.اس»U.S مهر میکرد که حروف اول ایالاتمتحده (یونایتد استیتس) بود.
اما ارتشیها آن را عمو سام (Uncle Sam) میخواندند و میان سربازان چنین جا افتاده بود که غذای آنها از گوشتی تهیه میشود که عمو سام فرستاده است.
جنگ تا زمستان ۱۸۱۵ طول کشید. در این مدت، دهها داستان و گزارش درباره این شخصیت نوشته و منتشر شد و نام او در ذهن عموم مردم ایالات متحده جای گرفت.
ساموئل ویلسون واقعی جای خود را به یک شخصیت افسانهای و تخیلی داد.
اواخر دهه ۱۸۶۰ کارتونیستی به نام توماس نست، عمو سام را با ریش بلند سفید و لباس راهراه و ستارهدار به تصویر کشید و برای نخستین بار آن موجود خیالی را روی کاغذ نقاشی کرد.
مشهورترین تصویر این شخصیت، همان تصویری است که او در آن با انگشت به بینندهاش اشاره میکند و میگوید: «من تو را برای ارتش آمریکا میخواهم.»
🅾 @po_science
میگویند مردی به نام ساموئل ویلسون، صاحب یک کارگاه بستهبندی گوشت در نیویورک بود که در جریان جنگ ۱۸۱۲ میان آمریکا و انگلیس، بخشی از تدارکات سربازان کشورش را تامین میکرد. او بشکههای گوشتی را که برای ارتش میفرستاد با نشان «یو.اس»U.S مهر میکرد که حروف اول ایالاتمتحده (یونایتد استیتس) بود.
اما ارتشیها آن را عمو سام (Uncle Sam) میخواندند و میان سربازان چنین جا افتاده بود که غذای آنها از گوشتی تهیه میشود که عمو سام فرستاده است.
جنگ تا زمستان ۱۸۱۵ طول کشید. در این مدت، دهها داستان و گزارش درباره این شخصیت نوشته و منتشر شد و نام او در ذهن عموم مردم ایالات متحده جای گرفت.
ساموئل ویلسون واقعی جای خود را به یک شخصیت افسانهای و تخیلی داد.
اواخر دهه ۱۸۶۰ کارتونیستی به نام توماس نست، عمو سام را با ریش بلند سفید و لباس راهراه و ستارهدار به تصویر کشید و برای نخستین بار آن موجود خیالی را روی کاغذ نقاشی کرد.
مشهورترین تصویر این شخصیت، همان تصویری است که او در آن با انگشت به بینندهاش اشاره میکند و میگوید: «من تو را برای ارتش آمریکا میخواهم.»
🅾 @po_science
✍️ انسان توسعهیافته کیست!؟/ سید مصطفی گنجی
۱. انسان توسعهيافته، انسانی است كه به حقوق و تكاليف مدنی خود آگاه است. وظايف خود را عمل میكند و حقوق خود را مطالبه میكند.
۲. انسان توسعهيافته، اعتماد بهنفس منطقی دارد. به توانايیهای انسانیاش باور دارد، خودش را محيط بر مسائل زندگیاش میداند و میفهمد كه انسان موجودی خلاق و مبتكر و توانمند است. میداند كه در درون انسان، نيرویی وجود دارد كه اگر اراده كند میتواند همه مشكلات را با تعقل و تدبير، حل و فصل كند.
۳. انسان توسعهيافته، مهربان و آرام است. خوب گوش میكند. خوب فكر میكند. با عجله سخن نمیگويد، وقتی با او برخورد میكنی، امواج آرامبخش و مهربانی، سراسر وجودتان را پر میكند.
۴. انسان توسعهيافته، از نياز به نمايش و تظاهر، عبور كرده است، در سخن گفتن اظهار فضل نمیكند و از چاپلوسی ديگران مشمئز میشود.
۵. انسان توسعهيافته، روحيه مشاركتپذيري، همفكری و همكاری با ديگران دارد. به تفكر جمعی و مشورت اعتقاد دارد، تقسيم كار را میفهمد، اصول مقدماتی مديريت را بلد است و كاملا باور دارد كه عقل كل نيست.
۶. انسان توسعهيافته، جوپذير نيست، در مقابل تبليغات زيانبار و يا كذب، روحيه پايداری و نگاه كارشناسی دارد. در گرداب تبليغات سوء قرار نمیگيرد و هر نگرشی را در قالب عقل و تجربه و مشورت به تجزيه و تحليل میگيرد و بعد تصميم میگيرد.
۷. انسان توسعهيافته، روحيه همزيستی مسالمتآميز با جامعه دارد، با خودش سازگار و با محيط زندگیاش هماهنگ است، محيط زندگیاش را تغيير میدهد، اما با شرايط نمیجنگد.
۸. انسان توسعهيافته، به تندرستی جسمی و سلامتی روحی و روانی خود اهميت میدهد. ورزش میكند، تفريح میكند و به واقع زندگی میكند. نوع لباس پوشيدنش، روش گفتاریاش، منش كرداریاش و حتی نوع نگاه و چهرهاش بهگونهای است كه مورد پذيرش اجتماع است و در همه امورات متعادل است.
۹. انسان توسعهيافته، اجازه میدهد ديگران حرف خود را تمام كنند. ياد گرفته است بيشتر سكوت كند تا حرف بزند. بيشتر بشنود تا بگويد.
۱۰. انسان توسعهيافته، به مطالعه و تحقيق اعتقاد دارد و كتاب میخواند.
۱۱. انسان توسعهيافته، برای كل جامعه و آينده آن تلاش میكند و نه صرفا برای گروه و اطرافيان يا قوم خود.
۱۲. انسان توسعهيافته، مرعوب مقامات اداری و حكومتی نيست. میداند كه اين مقامات تنها در سازمان مطبوع خود صاحب مقام هستند و در عرصه اجتماع همگی خدمتگزار شهروندان هستند.
۱۳. انسان توسعهيافته، بخش مهمی از زندگی خود را برای بهجایگذاشتن ميراثی ارزشمند برای جامعه، طراحی میكند، مسئوليت كاری را كه در آن تخصص ندارد نمیپذيرد و مسئوليت كاری را به كسی كه در آن كار تخصصی ندارد نمیسپارد و اگر خواست ثروتمند شود، نهادهای دولتی و حكومتی را ترك میكند.
#علوم_سیاسی
#توسعه
🅾 @po_science
۱. انسان توسعهيافته، انسانی است كه به حقوق و تكاليف مدنی خود آگاه است. وظايف خود را عمل میكند و حقوق خود را مطالبه میكند.
۲. انسان توسعهيافته، اعتماد بهنفس منطقی دارد. به توانايیهای انسانیاش باور دارد، خودش را محيط بر مسائل زندگیاش میداند و میفهمد كه انسان موجودی خلاق و مبتكر و توانمند است. میداند كه در درون انسان، نيرویی وجود دارد كه اگر اراده كند میتواند همه مشكلات را با تعقل و تدبير، حل و فصل كند.
۳. انسان توسعهيافته، مهربان و آرام است. خوب گوش میكند. خوب فكر میكند. با عجله سخن نمیگويد، وقتی با او برخورد میكنی، امواج آرامبخش و مهربانی، سراسر وجودتان را پر میكند.
۴. انسان توسعهيافته، از نياز به نمايش و تظاهر، عبور كرده است، در سخن گفتن اظهار فضل نمیكند و از چاپلوسی ديگران مشمئز میشود.
۵. انسان توسعهيافته، روحيه مشاركتپذيري، همفكری و همكاری با ديگران دارد. به تفكر جمعی و مشورت اعتقاد دارد، تقسيم كار را میفهمد، اصول مقدماتی مديريت را بلد است و كاملا باور دارد كه عقل كل نيست.
۶. انسان توسعهيافته، جوپذير نيست، در مقابل تبليغات زيانبار و يا كذب، روحيه پايداری و نگاه كارشناسی دارد. در گرداب تبليغات سوء قرار نمیگيرد و هر نگرشی را در قالب عقل و تجربه و مشورت به تجزيه و تحليل میگيرد و بعد تصميم میگيرد.
۷. انسان توسعهيافته، روحيه همزيستی مسالمتآميز با جامعه دارد، با خودش سازگار و با محيط زندگیاش هماهنگ است، محيط زندگیاش را تغيير میدهد، اما با شرايط نمیجنگد.
۸. انسان توسعهيافته، به تندرستی جسمی و سلامتی روحی و روانی خود اهميت میدهد. ورزش میكند، تفريح میكند و به واقع زندگی میكند. نوع لباس پوشيدنش، روش گفتاریاش، منش كرداریاش و حتی نوع نگاه و چهرهاش بهگونهای است كه مورد پذيرش اجتماع است و در همه امورات متعادل است.
۹. انسان توسعهيافته، اجازه میدهد ديگران حرف خود را تمام كنند. ياد گرفته است بيشتر سكوت كند تا حرف بزند. بيشتر بشنود تا بگويد.
۱۰. انسان توسعهيافته، به مطالعه و تحقيق اعتقاد دارد و كتاب میخواند.
۱۱. انسان توسعهيافته، برای كل جامعه و آينده آن تلاش میكند و نه صرفا برای گروه و اطرافيان يا قوم خود.
۱۲. انسان توسعهيافته، مرعوب مقامات اداری و حكومتی نيست. میداند كه اين مقامات تنها در سازمان مطبوع خود صاحب مقام هستند و در عرصه اجتماع همگی خدمتگزار شهروندان هستند.
۱۳. انسان توسعهيافته، بخش مهمی از زندگی خود را برای بهجایگذاشتن ميراثی ارزشمند برای جامعه، طراحی میكند، مسئوليت كاری را كه در آن تخصص ندارد نمیپذيرد و مسئوليت كاری را به كسی كه در آن كار تخصصی ندارد نمیسپارد و اگر خواست ثروتمند شود، نهادهای دولتی و حكومتی را ترك میكند.
#علوم_سیاسی
#توسعه
🅾 @po_science
✍️ رهبرانی که قرار بود بروند اما ماندند!/ سعید معدنی
«كاسترو در نطق يکم ژانويه سال 1959 خود گفت كه علاقه مند به حكومت كردن بر كسي نيست؛ تنها به نام مردم كوبا و تا زماني كه احساس كند انقلاب ديگر تهديد نمي شود، زمام امور را به دست خواهد داشت.»
اما فیدل کاسترو نیم قرن احساس کرد انقلاب تهدید میشود! و در قدرت ماند و هنگام مردن در ۹۰ سالگی یک کشور جهان سومی عقب مانده به جهان بشری تحویل داد و رفت.
قرن بیستم سراسر مملو از انقلابات مردمی و یا کودتاهایی بود که نام انقلاب به خود گرفت. از انقلاب روسیه به رهبری لنین گرفته تا هندگاندی و لیبی قذافی و سوریه اسد و زیمبابوه رابرت موگابه و.... تا رشک برانگیز ترین آن برای جوانان انقلابی آن دوره جهان، انقلاب کوبا به رهبری فیدل کاسترو بود.
روز اول ژانویه ۱۹۵۹ میلادی روز مبارکی برای مردم کوبا بود. روز قبل دیکتاتور ژنرال باتیستا سقوط کرده و از کشور فرار کرده بود و روز اول عید انقلاب کوبا در تاریخ ثبت شد. بدین ترتیب مردم کوبا دو جشن گرفتند یکی جشن سال نو و دیگری پیروزی انقلابشان. اما نمیدانستند که آینده آبستن چه حوادثی است.
رهبران جدید کوبا و در راس آن فیدل کاسترو بتدریج تصمیم گرفتند کشور را با مرام کمونیستی و زیر سایه ارباب بزرگ، شوروی اداره کنند. اتفاقی که در همسایگی آمریکا افتاد و به هیچ وجه وجود کشوری با مرام کمونیستی و با شعار و عمل آتشین صدور انقلاب در بیخ گوش آمریکا برای این امپریالیسم جهانی قابل تحمل نبود. لذا از همان روز نخست مخالفت آمریکا با حکومت تازه تاسیس شروع شد.
اولین روز انقلاب فیدل کاسترو جوان اعلام کرد که کوتاه زمانی در قدرت خواهد ماند اما این کوتاه زمان قریب نیم قرن (۴۹ سال) طول کشید. نسلهایی بدنیا آمدند و نسلهایی پیر شدند و مردند اما هنوز فیدل حاکم و رهبر ماند و ماند. غافل از اینکه رهبر قدرتمند مادامالعمر برای هر کشوری مثل سم است و تقریبا هیچ کشوری روی کره زمین نیست که رهبرشان قدرت مطلق داشته و مادامالعمر باشد و این کشور پیشرفته و توسعه یافته باشد.
مثل همهی انقلابها، در کوبا نیز به دلیل انگیزه و شور جهادی، سالهای نخست همه چیز کم و بیش خوب پیش رفت. بیسوادی ریشه کن شد مراکز درمانی نسبتا" بهبود یافت و برای اقشار محروم رایگان شد، و اقدامات مشابه آن. اما از این موضوع غفلت کردند که جامعه آزادی هم میخواهد حتی آزادی مهمتر از عدالت است. به تدریج حاکم مادامالعمر بیرقیب، وظیفه خود دانست که بخش بزرگ بودجه کشور و کمکهای کشورهای همسو را در جهت ایدیولوژی خود، یعنی مبارزه با امریکا و سرکوب مخالفان داخلی صرف کند. در نتیجه هرچقدر زمان گذشت کوبا فقیرتر و فقیرتر شد و رهبر چسبیده به قدرت در عین پیر شدن، دیکتاتورتر و دیکتاتورتر شد و کارایی خود را از دست داد تا اینکه برخی از مردم از کشور گریختند و یا به عنوان خائن به آرمان های انقلاب اعدام شدند و یا در گوشه زندان پوسیدند. حتی یکی از دختران فیدل کاسترو هم در صف مخالفان قرار گرفت به امریکا مهاجرت کرد و علیه قدرت مطلقه و دیکتاتوری پدرش معترض و منتقد شد.
اگر از استثنائاتی مثل انقلاب هند بگذریم سرنوشت بسیاری از انقلابها و کودتاهای انقلابی در قرن بیستم ناامیدکننده بوده و به فاجعه انجامید. رهبران انقلابها مادامالعمر حکومت کردند و حتی برخی حکومت را در غالب جمهوریت موروثی کردند و مثل سوریه بشاراسد (فرزند) جای حافظ اسد (پدر) نشست. وضعیت طوری شد که اواخر قرن بیستم مردم برخی از این کشورها شورش کردند و رهبران خود را سرنگون و حتی مثل لیبی رهبر انقلاب خود را کشتند. تجربه بشر در انقلابهای قرن بیستم نشان داد آزادی مهمتر از عدالت است و حاکمانی که به مردمشان آزادی نداده و وعده خیالی عدالت را دادند، دروغگویی بیش نبودند. انسان قرن بیستم به تجربه دریافت در غیاب آزادی، عدالت سرابی بیش نیست.
#علوم_سیاسی
🅾 @po_science
«كاسترو در نطق يکم ژانويه سال 1959 خود گفت كه علاقه مند به حكومت كردن بر كسي نيست؛ تنها به نام مردم كوبا و تا زماني كه احساس كند انقلاب ديگر تهديد نمي شود، زمام امور را به دست خواهد داشت.»
اما فیدل کاسترو نیم قرن احساس کرد انقلاب تهدید میشود! و در قدرت ماند و هنگام مردن در ۹۰ سالگی یک کشور جهان سومی عقب مانده به جهان بشری تحویل داد و رفت.
قرن بیستم سراسر مملو از انقلابات مردمی و یا کودتاهایی بود که نام انقلاب به خود گرفت. از انقلاب روسیه به رهبری لنین گرفته تا هندگاندی و لیبی قذافی و سوریه اسد و زیمبابوه رابرت موگابه و.... تا رشک برانگیز ترین آن برای جوانان انقلابی آن دوره جهان، انقلاب کوبا به رهبری فیدل کاسترو بود.
روز اول ژانویه ۱۹۵۹ میلادی روز مبارکی برای مردم کوبا بود. روز قبل دیکتاتور ژنرال باتیستا سقوط کرده و از کشور فرار کرده بود و روز اول عید انقلاب کوبا در تاریخ ثبت شد. بدین ترتیب مردم کوبا دو جشن گرفتند یکی جشن سال نو و دیگری پیروزی انقلابشان. اما نمیدانستند که آینده آبستن چه حوادثی است.
رهبران جدید کوبا و در راس آن فیدل کاسترو بتدریج تصمیم گرفتند کشور را با مرام کمونیستی و زیر سایه ارباب بزرگ، شوروی اداره کنند. اتفاقی که در همسایگی آمریکا افتاد و به هیچ وجه وجود کشوری با مرام کمونیستی و با شعار و عمل آتشین صدور انقلاب در بیخ گوش آمریکا برای این امپریالیسم جهانی قابل تحمل نبود. لذا از همان روز نخست مخالفت آمریکا با حکومت تازه تاسیس شروع شد.
اولین روز انقلاب فیدل کاسترو جوان اعلام کرد که کوتاه زمانی در قدرت خواهد ماند اما این کوتاه زمان قریب نیم قرن (۴۹ سال) طول کشید. نسلهایی بدنیا آمدند و نسلهایی پیر شدند و مردند اما هنوز فیدل حاکم و رهبر ماند و ماند. غافل از اینکه رهبر قدرتمند مادامالعمر برای هر کشوری مثل سم است و تقریبا هیچ کشوری روی کره زمین نیست که رهبرشان قدرت مطلق داشته و مادامالعمر باشد و این کشور پیشرفته و توسعه یافته باشد.
مثل همهی انقلابها، در کوبا نیز به دلیل انگیزه و شور جهادی، سالهای نخست همه چیز کم و بیش خوب پیش رفت. بیسوادی ریشه کن شد مراکز درمانی نسبتا" بهبود یافت و برای اقشار محروم رایگان شد، و اقدامات مشابه آن. اما از این موضوع غفلت کردند که جامعه آزادی هم میخواهد حتی آزادی مهمتر از عدالت است. به تدریج حاکم مادامالعمر بیرقیب، وظیفه خود دانست که بخش بزرگ بودجه کشور و کمکهای کشورهای همسو را در جهت ایدیولوژی خود، یعنی مبارزه با امریکا و سرکوب مخالفان داخلی صرف کند. در نتیجه هرچقدر زمان گذشت کوبا فقیرتر و فقیرتر شد و رهبر چسبیده به قدرت در عین پیر شدن، دیکتاتورتر و دیکتاتورتر شد و کارایی خود را از دست داد تا اینکه برخی از مردم از کشور گریختند و یا به عنوان خائن به آرمان های انقلاب اعدام شدند و یا در گوشه زندان پوسیدند. حتی یکی از دختران فیدل کاسترو هم در صف مخالفان قرار گرفت به امریکا مهاجرت کرد و علیه قدرت مطلقه و دیکتاتوری پدرش معترض و منتقد شد.
اگر از استثنائاتی مثل انقلاب هند بگذریم سرنوشت بسیاری از انقلابها و کودتاهای انقلابی در قرن بیستم ناامیدکننده بوده و به فاجعه انجامید. رهبران انقلابها مادامالعمر حکومت کردند و حتی برخی حکومت را در غالب جمهوریت موروثی کردند و مثل سوریه بشاراسد (فرزند) جای حافظ اسد (پدر) نشست. وضعیت طوری شد که اواخر قرن بیستم مردم برخی از این کشورها شورش کردند و رهبران خود را سرنگون و حتی مثل لیبی رهبر انقلاب خود را کشتند. تجربه بشر در انقلابهای قرن بیستم نشان داد آزادی مهمتر از عدالت است و حاکمانی که به مردمشان آزادی نداده و وعده خیالی عدالت را دادند، دروغگویی بیش نبودند. انسان قرن بیستم به تجربه دریافت در غیاب آزادی، عدالت سرابی بیش نیست.
#علوم_سیاسی
🅾 @po_science
✍ ترور یعنی پایان/ محسن رنانی
هر فرد یا گروهی که به نقطه ترور و «خشونتِ کور» برسد دارد به پایان خویش اعتراف میکند. فرقی نمیکند که برحق باشی یا باطل، مظلوم باشی یا ظالم و چه کسی را میکشی مقصر یا بیگناه؛ همین که تصمیم به خشونت کور گرفتی یعنی ذهن تو و روان تو به بنبست رسیده است: بنبست در اندیشیدن و راهی عقلانی یافتن، بنبست در اخلاقی زیستن و انسان ماندن، و بنبست در تابآوری روانشناختی و از هم نگسیختن. درواقع جهان و زندگی و جامعه به بنبست نرسیده است تو به بنبست رسیدهای و آن هم دو بنبست: بنبستی در خویش و بنبستی با بیرون خویش.
کسی که با خویش در آشتی است و هنوز در درونش جوانه امید و عطر معنا برای زندگی هست، در بدترین فشارهای بیرون نیز از خویشتنِ خویش انرژی میگیرد و زیستِ درونی عقلانی و شادمانهای دارد. و کسی که با بیرون خویش در آشتی است، در سختترین فرسودگیها و تلاطمات درونی نیز این فرصت را دارد که از بیرون (جامعه و هستی) انرژی بگیرد و تنها نماند و به نقطه استیصال نرسد. تنها کسانی که هم در درون خویش و هم با بیرون خویش به بنبست رسیدهاند، دست به خشونت کور میبرند؛ فرقی نمیکند فرد باشد یا گروه یا فرقه یا حزب یا حتی یک حکومت. حتی وقتی یک ایدئولوژی فرمان به خشونت کور میدهد، درواقع دارد به غیرانسانی بودن خود و به بنبست رسیدن خود و به پایان یافتن خود اعتراف میکند.
پس آنکه در خشونتِ کور میکُشد، خواه خود را خواه دیگری را، او در دو بنبست گیرافتاده است و با این کار پیام میدهد که به نقطه پایان خویش رسیده است، گرچه هنوز ظاهراً زنده باشد و در دستش بمب یا اسلحه باشد و ظاهراً هنوز قدرت کشتن داشته باشد.
خشونت کور البته پیام دیگری هم دارد: چیزهایی سرجای خودش نیست و احتمالا خیلی وقت است که سرجایش نبوده است و باید گشت و یافت و اصلاح کرد آنچه را که سرجای خودش نیست و باعث شده است که برخی به بنبست کشیده شوند و تصمیم بگیرند با خیال پایان دیگران، پایان خویش را رقم بزنند.
و اما این غصههایی که این روزها از درون و بیرون، غزه یا کرمان یا هرجایی که بیگناهی کشته میشود، بر دلمان میبارد، و این مصیبتهایی که پیدرپی برسرمان آوار میشود، اگر نکشدمان، قویترمان میکند.
به مردم کرمان، به مردم ایران و به همه انسانهای صلحجوی جهان تسلیت میگویم که کشته شدن ظالمانه حتی یک انسان بیگناه خبر بدی است برای همه آنانی که امید دارند در جهانی انسانیتر زیست کنند.
#علوم_سیاسی
#ترور
🅾 @po_science
هر فرد یا گروهی که به نقطه ترور و «خشونتِ کور» برسد دارد به پایان خویش اعتراف میکند. فرقی نمیکند که برحق باشی یا باطل، مظلوم باشی یا ظالم و چه کسی را میکشی مقصر یا بیگناه؛ همین که تصمیم به خشونت کور گرفتی یعنی ذهن تو و روان تو به بنبست رسیده است: بنبست در اندیشیدن و راهی عقلانی یافتن، بنبست در اخلاقی زیستن و انسان ماندن، و بنبست در تابآوری روانشناختی و از هم نگسیختن. درواقع جهان و زندگی و جامعه به بنبست نرسیده است تو به بنبست رسیدهای و آن هم دو بنبست: بنبستی در خویش و بنبستی با بیرون خویش.
کسی که با خویش در آشتی است و هنوز در درونش جوانه امید و عطر معنا برای زندگی هست، در بدترین فشارهای بیرون نیز از خویشتنِ خویش انرژی میگیرد و زیستِ درونی عقلانی و شادمانهای دارد. و کسی که با بیرون خویش در آشتی است، در سختترین فرسودگیها و تلاطمات درونی نیز این فرصت را دارد که از بیرون (جامعه و هستی) انرژی بگیرد و تنها نماند و به نقطه استیصال نرسد. تنها کسانی که هم در درون خویش و هم با بیرون خویش به بنبست رسیدهاند، دست به خشونت کور میبرند؛ فرقی نمیکند فرد باشد یا گروه یا فرقه یا حزب یا حتی یک حکومت. حتی وقتی یک ایدئولوژی فرمان به خشونت کور میدهد، درواقع دارد به غیرانسانی بودن خود و به بنبست رسیدن خود و به پایان یافتن خود اعتراف میکند.
پس آنکه در خشونتِ کور میکُشد، خواه خود را خواه دیگری را، او در دو بنبست گیرافتاده است و با این کار پیام میدهد که به نقطه پایان خویش رسیده است، گرچه هنوز ظاهراً زنده باشد و در دستش بمب یا اسلحه باشد و ظاهراً هنوز قدرت کشتن داشته باشد.
خشونت کور البته پیام دیگری هم دارد: چیزهایی سرجای خودش نیست و احتمالا خیلی وقت است که سرجایش نبوده است و باید گشت و یافت و اصلاح کرد آنچه را که سرجای خودش نیست و باعث شده است که برخی به بنبست کشیده شوند و تصمیم بگیرند با خیال پایان دیگران، پایان خویش را رقم بزنند.
و اما این غصههایی که این روزها از درون و بیرون، غزه یا کرمان یا هرجایی که بیگناهی کشته میشود، بر دلمان میبارد، و این مصیبتهایی که پیدرپی برسرمان آوار میشود، اگر نکشدمان، قویترمان میکند.
به مردم کرمان، به مردم ایران و به همه انسانهای صلحجوی جهان تسلیت میگویم که کشته شدن ظالمانه حتی یک انسان بیگناه خبر بدی است برای همه آنانی که امید دارند در جهانی انسانیتر زیست کنند.
#علوم_سیاسی
#ترور
🅾 @po_science
✍کدام امنیت؟!/ حیدر ولیزاده
سال هاست که در برابر انتقادات از نابسامانی های اقتصادی شنیده ام که "در عوضش امنیت داریم!" تکرار این عبارت به قدری زیاد بوده است که در نهایت به طنز و جوک تبدیل شد.
اما براستی ما امنیت داشته ایم و امروز نداریم؟! یا امنیت مان امروز در خطر قرار گرفته است؟!
اگر منظور از امنیت، امنیت جانی و مالی افراد در برابر تروریست ها و اوباش خارجی و داخلی باشد همین بخش از امنیت در کشورمان هم همواره در تهدید بوده است و امروزه با تکرار اقدامات تروریستی و رفتارهای اوباش گرایانه اثری از آن نمانده است.
هر زمان که اسرائیل، داعش، مجاهدین و حتی گروهک های تروریستی اراده کرده اند در گوشه ای از این سرزمین ناامنی ایجاد کرده و هموطنانمان را به خاک و خون کشیده اند. هر زمان که راهزنان و سارقان و جانی های داخلی خواسته اند به اهداف خود رسیده اند.
البته این نوع امنیت حداقل ترین تلاش حکومت ها برای برقراری یک عنصر ضروری برای اجتماع انسانی است چرا که هر نوع حکومتی از دمکراتیک تا اقتدارگرایانه برای رسیدن به اهداف خود نیازمند فضای امنی است و خارج از آن دچار هرج و مرج و فروپاشی خواهد شد.
اما باید دانست که امنیت یک مقوله بسیار وسیعی است و مورد فوق تنها جزیی از امنیت است در تعریف کلی اگر شما آرامش و آسایش روحی و روانی و جسمی به سبب شرایط اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نداشته باشید از امنیت برخوردار نیستید.
با این تعریف در کشور ما هیچ زمانی امنیت وجود نداشته است و این بیانگر این است که "در عوضش امنیت داریم" از همان ابتدا یک شوخی و شعاری بیشتر نبوده است و امروز با سخت تر شدن شرایط نه امنیت بلکه موجودیت مان مورد تهدید قرار گرفته است. ترسمان بیش از پیش باز تولید و گسترده تر شده است.
تردیدی نیست که تامین امنیت در هر ابعادی تماما بر عهده و وظیفه حاکمیت است، همان که اقتدار کامل را در دست دارد اگر در سرزمینی امنیت حداقلی حاصل نگردد، جامعه به سمت فروپاشی خواهد رفت.
در این میان بر حکومت است که تمام تلاش خود را به کار گیرد و به جای صرف نیرو در موارد غیر ضرور با الویت سنجی، حداقل! امنیت حداقلی را برای کشور تامین کند، امنیت حداکثری فعلا پیشکش!
#علوم_سیاسی
#امنیت
🅾 @po_science
سال هاست که در برابر انتقادات از نابسامانی های اقتصادی شنیده ام که "در عوضش امنیت داریم!" تکرار این عبارت به قدری زیاد بوده است که در نهایت به طنز و جوک تبدیل شد.
اما براستی ما امنیت داشته ایم و امروز نداریم؟! یا امنیت مان امروز در خطر قرار گرفته است؟!
اگر منظور از امنیت، امنیت جانی و مالی افراد در برابر تروریست ها و اوباش خارجی و داخلی باشد همین بخش از امنیت در کشورمان هم همواره در تهدید بوده است و امروزه با تکرار اقدامات تروریستی و رفتارهای اوباش گرایانه اثری از آن نمانده است.
هر زمان که اسرائیل، داعش، مجاهدین و حتی گروهک های تروریستی اراده کرده اند در گوشه ای از این سرزمین ناامنی ایجاد کرده و هموطنانمان را به خاک و خون کشیده اند. هر زمان که راهزنان و سارقان و جانی های داخلی خواسته اند به اهداف خود رسیده اند.
البته این نوع امنیت حداقل ترین تلاش حکومت ها برای برقراری یک عنصر ضروری برای اجتماع انسانی است چرا که هر نوع حکومتی از دمکراتیک تا اقتدارگرایانه برای رسیدن به اهداف خود نیازمند فضای امنی است و خارج از آن دچار هرج و مرج و فروپاشی خواهد شد.
اما باید دانست که امنیت یک مقوله بسیار وسیعی است و مورد فوق تنها جزیی از امنیت است در تعریف کلی اگر شما آرامش و آسایش روحی و روانی و جسمی به سبب شرایط اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نداشته باشید از امنیت برخوردار نیستید.
با این تعریف در کشور ما هیچ زمانی امنیت وجود نداشته است و این بیانگر این است که "در عوضش امنیت داریم" از همان ابتدا یک شوخی و شعاری بیشتر نبوده است و امروز با سخت تر شدن شرایط نه امنیت بلکه موجودیت مان مورد تهدید قرار گرفته است. ترسمان بیش از پیش باز تولید و گسترده تر شده است.
تردیدی نیست که تامین امنیت در هر ابعادی تماما بر عهده و وظیفه حاکمیت است، همان که اقتدار کامل را در دست دارد اگر در سرزمینی امنیت حداقلی حاصل نگردد، جامعه به سمت فروپاشی خواهد رفت.
در این میان بر حکومت است که تمام تلاش خود را به کار گیرد و به جای صرف نیرو در موارد غیر ضرور با الویت سنجی، حداقل! امنیت حداقلی را برای کشور تامین کند، امنیت حداکثری فعلا پیشکش!
#علوم_سیاسی
#امنیت
🅾 @po_science