ولی یروزی یکی پیدا میشه
جای همه اینایی که بهت اهمیت ندادن،
بهت اهمیت میده...
جای همه اینایی که بهت اهمیت ندادن،
بهت اهمیت میده...
یه افسانه هست که میگه :
اگه کسی به دلت نشست، حتما در باطنش یه چیزی هست که صدات کرده یا صداش کردی. اون چیز از جنس توئه و تو انگار سالهاست که میشناسیش…
اگه کسی به دلت نشست، حتما در باطنش یه چیزی هست که صدات کرده یا صداش کردی. اون چیز از جنس توئه و تو انگار سالهاست که میشناسیش…
Forwarded from دختريــ برايــ فردا (Fateme Najafi)
ولی درست میشه، بیا الان که کاری ازمون برنمیاد حداقل تصور کنیم که درست میشه.
شما يادتون نمياد، تاریخ ٨٨/٨/٨ خیلی روز عجیبی بود تولد امام رضا هم بود صدا و سیما دیگه نمیدونست اون روز چی کار کنه، ممکن بود به مناسب اون روز هممون رو به ٨ قسمت مساوی تقسیم کنن:)))))
یک چیز دیگه هم که خیلی از بزرگسالی اذیتم میکنه اینه که سریع باید بعد از هر مشکلی خودت رو جمع و جور کنی و به روتین برگردی. بابا من میخوام بابت این مشکل یک هفته برم زیر پتو گریه کنم و هرکی اومد تو اتاق فقط جیغ بزنم.
💭 چند یادآوری به خودم؛
+ من والد والدینم نیستم.
+ من درمانگر دوستانم نیستم.
+ من نجات دهنده روابط عاطفی عزیزانم نیستم.
+ من منبع مالی و مشاور اقتصادی آدمهایی که دوستشون دارم نیستم.
❤️🔥 یادآوری بعدی با شما …🌱.
+ من والد والدینم نیستم.
+ من درمانگر دوستانم نیستم.
+ من نجات دهنده روابط عاطفی عزیزانم نیستم.
+ من منبع مالی و مشاور اقتصادی آدمهایی که دوستشون دارم نیستم.
❤️🔥 یادآوری بعدی با شما …🌱.
همین که یکی رو داشته باشی و بتونی دربارهی کل روزت باهاش صحبت کنی، از بزرگترین نعمتهای زندگیه.
به قول فروغ فرخزاد:
" برای همه خوب باش، آن کس که فهمید، همیشه در کنارت خواهد بود و آن کس که نفهمید، روزی دلش برای تمام خوبی هایت تنگ میشود."
" برای همه خوب باش، آن کس که فهمید، همیشه در کنارت خواهد بود و آن کس که نفهمید، روزی دلش برای تمام خوبی هایت تنگ میشود."
این روزها اگه یکی بتونه درک کنه چیا بهم میگذره، حتی اگه سنگدلترین باشه مطمئنم بغلم میکنه.
- حتی بعد همه اتفاقایی که افتاد نمیخوای انتقام بگیری؟
+ نه،این من نیستم،من میخوام آدم بهتری باشم ….
+ نه،این من نیستم،من میخوام آدم بهتری باشم ….
«از خواب خستهام؛ به چیزی بیشتر از خواب نیاز دارم چیزی شبیه بیهوشی، برای زمان طولانی شاید هم از بیداری خستهام از این که بخوابم و تهش بیداری باشد. کاش میشد سه سال یا شش سال یا نه سال خوابید و بعد بیدار شد؛ نشد هم نشد...»
#عباس_معروفی.
#عباس_معروفی.
من عمیقا خستم. غر زدن یا حتی تلاش برای ترحم نیست، من واقعا و عمیقا خستهام و واقعا این زندگی رو نمیتونم. این دنیا و آدماش دارن آزارم میدن و من کاری از دستم برنمیاد. نشستم یه گوشه از این دنیای تاریک و حتی اون دختر بچهی درونم هم میخواد نباشه. حتی اون کورسوی امیدی که داشتم هم از بین رفته و فقط میخوام تموم بشه.