❇️✴️ حمایت از فساد برای کمک بهظهور یا تنها راه حفظ و بقای نظام؟!
✍ حسین جعفری
دوستی دلسوز و فرزانه با اشاره داستان بانک آینده نوشت: "در مملکتی که بانک آینده اش، هیچ آینده نداشت، ما دل به کیا بستیم؟! این مافیای قدرتمند چه کسانی و با چه پشتوانهی ما فوق قدرتی هستند که رئیس سازمان بازرسی کل کشور هم توان و اجازه نظارت و مقابله ندارد! اگر این فساد سیستمی نیست؛ پس چیست؟
سپس نتیجه می گیرد: حکمرانی، منطقاً حساسیتی در رابطه با فساد نمیتواند داشته باشد! چرا که خود را بسترساز ظهور و موعودی میداند که قرار است بیاید و با فسادهای موجود مبارزه کند. اگر حکمرانی فساد را برچیند، ظهور به تأخیر میافتد پس چه بهتر که حتی فراسیستمی شود. زیرا گفتهاند او در بستری از جنگها و آشوبها و فسادها و بیعدالتیها ظهور میکند."
در پاسخاش نوشتم:
۱- این تحلیل و اینکه "فساد هر چقدر بیشتر برای ظهور بهتر است" گرچه میتواند در خصوص بخشی از فعالان مذهبی/ حکومتی درست و صادقانه باشد اما برای بخش اصلی نظام که معتقد است حفظ نظام اوجب واجبات است و حتی برای حفظ نظام می توان از جان امام زمان هممایه گذاشت، چنین نیست و حداکثر ارزش ابزاری دارد.
البته این ادعا، با پیشفرضی بیان شده که هنوز تصور ( بلکه آرزو) دارد اهل نظام واقعاً اعتقادی به مذهب و شریعت و ظهور دارند، در حالی که لااقل به باور بخشی از مردم، حاکمان بیش از اعتقاد به باورهای مذهبی؛ به حفظ و بقای قدرت دلبستهاند!
۲- حاکمان از منظر تئوری واجب بودن حفظ نظام/ قدرت؛ به این نتیجه رسیدهاند که وقتی نظام حمایت اکثریت مردم را بهمراه ندارند پس واجب است که بقای نظام حکمرانی را بر پایه حمایت هر که حاضر است که حامی باشد؛( ولو حمایت فاسدان) بنا کنند و طبیعی است فاسدان زمانی به حمایت خود از نظام ادامه می دهند که مورد حمایت نظام باشند.
۳- سالهاست که رویکرد قدرت در مواجههی با فساد؛ توصیه به "کش ندادن" بوده؛ نه برخورد با فاسد! و نتیجه نیز چنان شد که جناب دیدهبان مرحوم احمد توکلی رسماً اعتراف کرده بود که "فاسد؛ فاسد را بر سر کار می آورد" و فاسد از حمایت فاسد نیز برخوردار است.
۴- در یک نگاه کلی، نظام به وضعیت/ شرایط و مرحلهای رسیده که می داند حتی انجام اصلاحات واقعی نیز باعث سرنگونیاش می شود زیرا چنان فاصلهای میان نظام با مردم افتاده که هر گونه عقبنشینی برای انجام اصلاح نه تنها به حمایت مردم از او منجر نمی شود که بصورت دومینو به سقوط نظام ختم می شود. و اینگونه میشود که برای بقا به هر کاری دست می زند، ولو آن کار حمایت از فاسدان و اجازه انجام فساد سیستمی در سایه سکوت/ همراهی/حمایت قدرت باشد!
فائزه هاشمی میگوید: "بابا با یکی از مقامات پس از ۸۸ در سال ۸۹ گفتوگو کردند و گفتند حالا که جریان آرام شد مردم را آزاد کنیم و دلجویی کنیم و دل مردم را به دست بیاوریم، پاسخ دادند که ما اشتباه شاه را تکرار نمیکنیم، شاه یک قدم عقب رفت و از قدرت خارج شد."
و اینگونه میشود؛ حاکمانی که مردم را به دو بخش اکثر غیرخودی و اقل خودی تقسیم کرده و کار را بر غیرخودیها سخت و بر خودیها سهل گرفته، و برای خود چیزی از حمایت مردم باقی نگذاشتهاند؛ برای بقای خود چاره ای نمیبینند جز آنکه فساد حامیان خود را نادیده گرفته و مورد حمایتشان قرار دهد، تا اگر حمایت و همراهی مردم را ندارند، حامی پروری کنند، ولو با پرورش فاسدان!
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
✍ حسین جعفری
دوستی دلسوز و فرزانه با اشاره داستان بانک آینده نوشت: "در مملکتی که بانک آینده اش، هیچ آینده نداشت، ما دل به کیا بستیم؟! این مافیای قدرتمند چه کسانی و با چه پشتوانهی ما فوق قدرتی هستند که رئیس سازمان بازرسی کل کشور هم توان و اجازه نظارت و مقابله ندارد! اگر این فساد سیستمی نیست؛ پس چیست؟
سپس نتیجه می گیرد: حکمرانی، منطقاً حساسیتی در رابطه با فساد نمیتواند داشته باشد! چرا که خود را بسترساز ظهور و موعودی میداند که قرار است بیاید و با فسادهای موجود مبارزه کند. اگر حکمرانی فساد را برچیند، ظهور به تأخیر میافتد پس چه بهتر که حتی فراسیستمی شود. زیرا گفتهاند او در بستری از جنگها و آشوبها و فسادها و بیعدالتیها ظهور میکند."
در پاسخاش نوشتم:
۱- این تحلیل و اینکه "فساد هر چقدر بیشتر برای ظهور بهتر است" گرچه میتواند در خصوص بخشی از فعالان مذهبی/ حکومتی درست و صادقانه باشد اما برای بخش اصلی نظام که معتقد است حفظ نظام اوجب واجبات است و حتی برای حفظ نظام می توان از جان امام زمان هممایه گذاشت، چنین نیست و حداکثر ارزش ابزاری دارد.
البته این ادعا، با پیشفرضی بیان شده که هنوز تصور ( بلکه آرزو) دارد اهل نظام واقعاً اعتقادی به مذهب و شریعت و ظهور دارند، در حالی که لااقل به باور بخشی از مردم، حاکمان بیش از اعتقاد به باورهای مذهبی؛ به حفظ و بقای قدرت دلبستهاند!
۲- حاکمان از منظر تئوری واجب بودن حفظ نظام/ قدرت؛ به این نتیجه رسیدهاند که وقتی نظام حمایت اکثریت مردم را بهمراه ندارند پس واجب است که بقای نظام حکمرانی را بر پایه حمایت هر که حاضر است که حامی باشد؛( ولو حمایت فاسدان) بنا کنند و طبیعی است فاسدان زمانی به حمایت خود از نظام ادامه می دهند که مورد حمایت نظام باشند.
۳- سالهاست که رویکرد قدرت در مواجههی با فساد؛ توصیه به "کش ندادن" بوده؛ نه برخورد با فاسد! و نتیجه نیز چنان شد که جناب دیدهبان مرحوم احمد توکلی رسماً اعتراف کرده بود که "فاسد؛ فاسد را بر سر کار می آورد" و فاسد از حمایت فاسد نیز برخوردار است.
۴- در یک نگاه کلی، نظام به وضعیت/ شرایط و مرحلهای رسیده که می داند حتی انجام اصلاحات واقعی نیز باعث سرنگونیاش می شود زیرا چنان فاصلهای میان نظام با مردم افتاده که هر گونه عقبنشینی برای انجام اصلاح نه تنها به حمایت مردم از او منجر نمی شود که بصورت دومینو به سقوط نظام ختم می شود. و اینگونه میشود که برای بقا به هر کاری دست می زند، ولو آن کار حمایت از فاسدان و اجازه انجام فساد سیستمی در سایه سکوت/ همراهی/حمایت قدرت باشد!
فائزه هاشمی میگوید: "بابا با یکی از مقامات پس از ۸۸ در سال ۸۹ گفتوگو کردند و گفتند حالا که جریان آرام شد مردم را آزاد کنیم و دلجویی کنیم و دل مردم را به دست بیاوریم، پاسخ دادند که ما اشتباه شاه را تکرار نمیکنیم، شاه یک قدم عقب رفت و از قدرت خارج شد."
و اینگونه میشود؛ حاکمانی که مردم را به دو بخش اکثر غیرخودی و اقل خودی تقسیم کرده و کار را بر غیرخودیها سخت و بر خودیها سهل گرفته، و برای خود چیزی از حمایت مردم باقی نگذاشتهاند؛ برای بقای خود چاره ای نمیبینند جز آنکه فساد حامیان خود را نادیده گرفته و مورد حمایتشان قرار دهد، تا اگر حمایت و همراهی مردم را ندارند، حامی پروری کنند، ولو با پرورش فاسدان!
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
👏2❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اینکه #بانک_آینده وارد فرآیند #گزیر شد به چه معناست؟ اساسا وضعیت گزیر برای بانکهای ناتراز و ناسالم به چه شرایطی گفته میشود و چه تفاوتی با انحلال دارد؟
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
❤1👏1
