❇️✴️ ۱۰ عادت اصلیِ افراد کاریزماتیک
_ بیشتر از آنکه سخن بگویند، میشنوند.
_ صرفنظر از افراد به دیدگاههایشان خوب گوش میدهند.
_ در هنگام ارتباط خود را مشغول حاشیه و لوازم شخصی نمیکنند.
_ به جای تمرکز بر چیزهایی که به دست میآورند، به چیزهایی که برای دیگران میتوانند فراهم کنند فکر میکنند.
_ به گونهی افراد از خود راضی که خود را مهم میپندارند عمل نمیکنند.
_ مردمان دیگر را مهم میدانند، چون میتوان از آنان آموخت.
_ نقاط مثبت دیگران را میبینند و آن را تقدیر میکنند.
_در انتخاب کلماتی که به کار میبرند دقت میکنند.
_ بر نقاط ضعف دیگران تمرکز و پافشاری نمیکنند.
_ نقاط ضعف خود را با گشادهرویی میپذیرند.
🔺مدرسه علوم سیاسی
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
_ بیشتر از آنکه سخن بگویند، میشنوند.
_ صرفنظر از افراد به دیدگاههایشان خوب گوش میدهند.
_ در هنگام ارتباط خود را مشغول حاشیه و لوازم شخصی نمیکنند.
_ به جای تمرکز بر چیزهایی که به دست میآورند، به چیزهایی که برای دیگران میتوانند فراهم کنند فکر میکنند.
_ به گونهی افراد از خود راضی که خود را مهم میپندارند عمل نمیکنند.
_ مردمان دیگر را مهم میدانند، چون میتوان از آنان آموخت.
_ نقاط مثبت دیگران را میبینند و آن را تقدیر میکنند.
_در انتخاب کلماتی که به کار میبرند دقت میکنند.
_ بر نقاط ضعف دیگران تمرکز و پافشاری نمیکنند.
_ نقاط ضعف خود را با گشادهرویی میپذیرند.
🔺مدرسه علوم سیاسی
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
👍6👏1
❇️✴️ مکانیسم ماشه؛ تهدید خفته، فشار فعال
✍️ رضا ملکی مرادآبادی
🔻 مکانیسم ماشه چیست؟
مکانیسم ماشه یا Snapback Mechanism، سازوکاری حقوقی در متن قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل است که در پی توافق هستهای برجام در سال ۲۰۱۵ شکل گرفت. این سازوکار به اعضای مشارکتکننده در برجام – از جمله فرانسه، بریتانیا، آلمان، چین و روسیه – اجازه میدهد در صورت ادعای «عدم پایبندی اساسی» ایران به تعهداتش، فرآیند بازگشت خودکار تحریمهای بینالمللی را آغاز کنند؛ آنهم بدون نیاز به رأیگیری و حتی بدون امکان وتو.
مکانیسم ماشه، همانگونه که از نامش پیداست، سازوکاری است که اگر یکبار کشیده شود، خودبهخود تمامی قطعنامههای تعلیقشده علیه ایران را مجدداً فعال میکند. بهبیان دقیقتر، ماشهای است که تنها یک بار فشرده میشود و بعد از آن، هیچ سازوکار توقف یا بازگشتی در کار نیست.
🔻 سناریو: اگر اروپا ماشه را بچکاند…
در حالی که تلاشهای دیپلماتیک برای احیای توافق متوقف یا فرسایشی شده، برخی منابع اروپایی هشدار دادهاند که در صورت عدم توافق تا پایان ماه اوت، کشورهای اروپایی ممکن است فرآیند فعالسازی مکانیسم ماشه را آغاز کنند. در صورت تحقق این سناریو، ایران در سه حوزه کلیدی — اقتصادی، دیپلماتیک و نظامی — با فشارهای مضاعف و چندلایه مواجه خواهد شد.
⸻
🔰 سناریوی اقتصادی: تنگنای تجارت و تهدید نفتکشها
1⃣ بازگشت نظارت بر حملونقل دریایی و محدودیت سوخترسانی به کشتیهای ایرانی، یکی از اولین پیامدهای اجرایی شدن ماشه خواهد بود. این موضوع منجر به افزایش هزینه بیمه برای کشتیها و نفتکشهای ایرانی، و حتی توقف ارائه خدمات بیمه توسط برخی شرکتهای بینالمللی میشود. در نتیجه، ایران برای جذب خریداران، ناچار به ارائه تخفیفهای بیشتر خواهد شد و عملاً سود حاصل از صادرات نفت و فرآوردههای آن کاهش مییابد.
2⃣ افزایش انزوای بانکی: با بازگشت تحریمهای سازمان ملل، حتی بانکهایی که تاکنون در سکوت با ایران همکاری میکردند (مانند برخی بانکهای چینی یا منطقهای)، با ریسک بالاتری مواجه شده و ممکن است همکاری را متوقف کنند. در این شرایط، ایران با یک دور جدید از «فشار خاموش مالی» مواجه خواهد شد.
⸻
🔰 سناریوی دیپلماتیک: بازگشت ایران به جایگاه متهم
فعالسازی مکانیسم ماشه بهمعنای بازگشت رسمی پرونده ایران به شورای امنیت است؛ جایی که قطعنامههای سنگینی چون ۱۷۳۷، ۱۹۲۹ و ۱۸۰۳ تحت فصل هفتم منشور ملل متحد علیه ایران اعمال شده بودند. بازگشت این قطعنامهها، بهانهای به دست جریانهای رسانهای غربی، و بازیگرانی چون اسرائیل خواهد داد تا ایران را مجدداً بهعنوان تهدیدی علیه صلح جهانی معرفی کنند.
با وجود این، مخالفت روسیه و چین با اجرای یکجانبه مکانیسم ماشه از سوی اروپا، میتواند بخشی از این عملیات روانی را خنثی کند. بهویژه در شرایطی که خودِ رژیم اسرائیل، با حملات مکرر به تأسیسات هستهای تحت نظارت آژانس، وجههای متجاوزانه و خلاف قواعد بینالمللی یافته است.
⸻
🔰 سناریوی نظامی: احیای تحریم تسلیحاتی، محدودیت بر موشکها
مهمترین پیامد نظامی #مکانیسمماشه ، احیای تحریمهای تسلیحاتی است. این تحریمها انتقال، فروش یا دریافت هرگونه تسلیحات متعارف مانند تانک، جنگنده، پهپاد، موشک و سامانههای پدافندی را ممنوع میکند. بهویژه محدودیت بر فناوریهای مرتبط با موشکهای بالستیک (تحت بهانهی قابلیت حمل کلاهک هستهای) میتواند خط تولید موشکی ایران را با چالش مواجه کند.
این در حالی است که ایران پس از حملات اخیر اسرائیل، در حال بازسازی ظرفیت آفندی و تقویت پدافند چندلایه خود است. در چنین شرایطی، احیای تحریمها میتواند این روند را کند یا هزینهبر کند.
از سوی دیگر، ایران با اتکا به روابط راهبردی با مسکو و پکن و همچنین بهرهگیری از بازدارندگی خاکستری در منطقه، میتواند مانع از تحقق عملی برخی از محدودیتهای تسلیحاتی شود؛ بهویژه در زمینههایی چون بازرسی و توقیف نفتکشها که خارج از چارچوب حقوقی و با ابزارهای بازدارنده قابل کنترل است.
⸻
🔻 جمعبندی: ماشهای مسلح، آماده برای شلیک
مکانیسم #ماشه تاکنون فعال نشده، اما کاملاً آماده شلیک است. تهدید کشورهای اروپایی مبنی بر استفاده از آن، بیش از آنکه نماد یک تصمیم فوری باشد، ابزار فشار مرحلهای بر ایران برای وادار ساختن به عقبنشینی در حوزه هستهای و منطقهای است.
ایران باید با تکیه بر سهضلعی هوشمند:
۱. دیپلماسی فعال با چین و روسیه،
۲. تثبیت بازدارندگی منطقهای،
۳. و بازی هوشمندانه در افکار عمومی بینالمللی،
فضا را بهگونهای مدیریت کند که زمینه سیاسی و حقوقی اجرای ماشه، فراهم نشود.
#مکانیسم_ماشه تنها یک بند در متن حقوقی نیست؛ تلهای است با ضامن فعال، آماده انفجار در لحظهی مناسب طرف مقابل.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
✍️ رضا ملکی مرادآبادی
🔻 مکانیسم ماشه چیست؟
مکانیسم ماشه یا Snapback Mechanism، سازوکاری حقوقی در متن قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل است که در پی توافق هستهای برجام در سال ۲۰۱۵ شکل گرفت. این سازوکار به اعضای مشارکتکننده در برجام – از جمله فرانسه، بریتانیا، آلمان، چین و روسیه – اجازه میدهد در صورت ادعای «عدم پایبندی اساسی» ایران به تعهداتش، فرآیند بازگشت خودکار تحریمهای بینالمللی را آغاز کنند؛ آنهم بدون نیاز به رأیگیری و حتی بدون امکان وتو.
مکانیسم ماشه، همانگونه که از نامش پیداست، سازوکاری است که اگر یکبار کشیده شود، خودبهخود تمامی قطعنامههای تعلیقشده علیه ایران را مجدداً فعال میکند. بهبیان دقیقتر، ماشهای است که تنها یک بار فشرده میشود و بعد از آن، هیچ سازوکار توقف یا بازگشتی در کار نیست.
🔻 سناریو: اگر اروپا ماشه را بچکاند…
در حالی که تلاشهای دیپلماتیک برای احیای توافق متوقف یا فرسایشی شده، برخی منابع اروپایی هشدار دادهاند که در صورت عدم توافق تا پایان ماه اوت، کشورهای اروپایی ممکن است فرآیند فعالسازی مکانیسم ماشه را آغاز کنند. در صورت تحقق این سناریو، ایران در سه حوزه کلیدی — اقتصادی، دیپلماتیک و نظامی — با فشارهای مضاعف و چندلایه مواجه خواهد شد.
⸻
🔰 سناریوی اقتصادی: تنگنای تجارت و تهدید نفتکشها
1⃣ بازگشت نظارت بر حملونقل دریایی و محدودیت سوخترسانی به کشتیهای ایرانی، یکی از اولین پیامدهای اجرایی شدن ماشه خواهد بود. این موضوع منجر به افزایش هزینه بیمه برای کشتیها و نفتکشهای ایرانی، و حتی توقف ارائه خدمات بیمه توسط برخی شرکتهای بینالمللی میشود. در نتیجه، ایران برای جذب خریداران، ناچار به ارائه تخفیفهای بیشتر خواهد شد و عملاً سود حاصل از صادرات نفت و فرآوردههای آن کاهش مییابد.
2⃣ افزایش انزوای بانکی: با بازگشت تحریمهای سازمان ملل، حتی بانکهایی که تاکنون در سکوت با ایران همکاری میکردند (مانند برخی بانکهای چینی یا منطقهای)، با ریسک بالاتری مواجه شده و ممکن است همکاری را متوقف کنند. در این شرایط، ایران با یک دور جدید از «فشار خاموش مالی» مواجه خواهد شد.
⸻
🔰 سناریوی دیپلماتیک: بازگشت ایران به جایگاه متهم
فعالسازی مکانیسم ماشه بهمعنای بازگشت رسمی پرونده ایران به شورای امنیت است؛ جایی که قطعنامههای سنگینی چون ۱۷۳۷، ۱۹۲۹ و ۱۸۰۳ تحت فصل هفتم منشور ملل متحد علیه ایران اعمال شده بودند. بازگشت این قطعنامهها، بهانهای به دست جریانهای رسانهای غربی، و بازیگرانی چون اسرائیل خواهد داد تا ایران را مجدداً بهعنوان تهدیدی علیه صلح جهانی معرفی کنند.
با وجود این، مخالفت روسیه و چین با اجرای یکجانبه مکانیسم ماشه از سوی اروپا، میتواند بخشی از این عملیات روانی را خنثی کند. بهویژه در شرایطی که خودِ رژیم اسرائیل، با حملات مکرر به تأسیسات هستهای تحت نظارت آژانس، وجههای متجاوزانه و خلاف قواعد بینالمللی یافته است.
⸻
🔰 سناریوی نظامی: احیای تحریم تسلیحاتی، محدودیت بر موشکها
مهمترین پیامد نظامی #مکانیسمماشه ، احیای تحریمهای تسلیحاتی است. این تحریمها انتقال، فروش یا دریافت هرگونه تسلیحات متعارف مانند تانک، جنگنده، پهپاد، موشک و سامانههای پدافندی را ممنوع میکند. بهویژه محدودیت بر فناوریهای مرتبط با موشکهای بالستیک (تحت بهانهی قابلیت حمل کلاهک هستهای) میتواند خط تولید موشکی ایران را با چالش مواجه کند.
این در حالی است که ایران پس از حملات اخیر اسرائیل، در حال بازسازی ظرفیت آفندی و تقویت پدافند چندلایه خود است. در چنین شرایطی، احیای تحریمها میتواند این روند را کند یا هزینهبر کند.
از سوی دیگر، ایران با اتکا به روابط راهبردی با مسکو و پکن و همچنین بهرهگیری از بازدارندگی خاکستری در منطقه، میتواند مانع از تحقق عملی برخی از محدودیتهای تسلیحاتی شود؛ بهویژه در زمینههایی چون بازرسی و توقیف نفتکشها که خارج از چارچوب حقوقی و با ابزارهای بازدارنده قابل کنترل است.
⸻
🔻 جمعبندی: ماشهای مسلح، آماده برای شلیک
مکانیسم #ماشه تاکنون فعال نشده، اما کاملاً آماده شلیک است. تهدید کشورهای اروپایی مبنی بر استفاده از آن، بیش از آنکه نماد یک تصمیم فوری باشد، ابزار فشار مرحلهای بر ایران برای وادار ساختن به عقبنشینی در حوزه هستهای و منطقهای است.
ایران باید با تکیه بر سهضلعی هوشمند:
۱. دیپلماسی فعال با چین و روسیه،
۲. تثبیت بازدارندگی منطقهای،
۳. و بازی هوشمندانه در افکار عمومی بینالمللی،
فضا را بهگونهای مدیریت کند که زمینه سیاسی و حقوقی اجرای ماشه، فراهم نشود.
#مکانیسم_ماشه تنها یک بند در متن حقوقی نیست؛ تلهای است با ضامن فعال، آماده انفجار در لحظهی مناسب طرف مقابل.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
👍4❤1
❇️✴️ نقش رفراندومها در گذار به دموکراسی: با نگاه به مثالهای تاریخی
رفراندومها به عنوان رویدادهای مهم و دورانساز در تکامل سیاسی کشورها عمل کردهاند و اغلب به عنوان کاتالیزورهای انتقال به #دمکراسی شناخته میشوند. با ارائه یک بستر برای شهروندان به منظور ابراز نظراتشان در مورد مسائل اساسی، رفراندومها میتوانند به طور مؤثری ساختارهای حکومتی و اجتماعی را شکل دهند. در اینجا چند مثال تاریخی را بررسی میکنیم که نشان میدهد چگونه رفراندومها به انتقال به دموکراسی کمک کردهاند.
۱- رفراندوم استرالیا در سال ۱۹۷۵
در سال ۱۹۷۵، استرالیا رفراندومی را برای تعیین اینکه آیا کشور باید مقدمهای جدید به قانون اساسی خود اضافه کند، برگزار کرد. اگرچه این پیشنهاد در نهایت رد شد، اما رفراندوم نقش مهمی در شکلگیری گفتمان سیاسی حول ارزشهای دموکراتیک و حکمرانی ایفا کرد. مباحثات قبل از رأیگیری شهروندان را در بحثهایی درباره حقوقشان و اهمیت اصلاحات قانونی درگیر کرد و زمینهساز بهبودهایی در فرایند #دموکراتیزاسیون و تعمیق برد دموکراسی شد.
۲- رفراندوم شیلی در سال ۱۹۸۸
شاید یکی از مهمترین نمونههای رفراندوم که منجر به گذار به دموکراسی شد، در شیلی اتفاق افتاد. پس از ۱۵ سال حکومت دیکتاتوری آگوستو پینوشه، یک رأیگیری ملی در سال ۱۹۸۸ برای تعیین اینکه آیا پینوشه باید ریاستجمهوری خود را برای هشت سال دیگر تمدید کند، برگزار شد. کمپین "نه" که از اصلاحات دموکراتیک و حقوق بشر حمایت میکرد، ائتلافی متنوع از شهروندان را بسیج کرد. شکست چشمگیر کمپین "بله" نقطه عطفی بود که به بازگشت دموکراسی در شیلی و انتخاب یک دولت منتخب دموکراتیک در سال ۱۹۹۰ انجامید.
۳- رفراندوم جنوبی در سال ۱۹۹۴.
در آفریقای جنوبی، مسیر به سوی استقرار دموکراسی با رفراندوم تاریخی در سال ۱۹۹۲ مشخص شد که از رأیدهندگان خواسته میشد تا حمایت خود را از ادامه مذاکرات برای پایان دادن به رژیم آپارتاید اعلام کنند. رفراندوم حمایت گستردهای از رأیدهندگان سفیدپوست برای انتقال به یک سیستم دموکراتیک جلب کرد و زمینه را برای اولین انتخابات چند نژادی در سال ۱۹۹۴ فراهم کرد. موفقیت این رفراندوم قدرت نظر عمومی در تخریب دستگاه #سرکوب و پرورش #حکمرانی فراگیر را نشان داد.
۴. رفراندوم عراق در سال ۲۰۰۵
پس از تهاجم نظامی تحت رهبری ایالات متحده به عراق در سال ۲۰۰۳، رفراندومی در سال ۲۰۰۵ برای تأیید یک قانون اساسی جدید برگزار شد. این رفراندوم برای گذار به دموکراسی در کشور بسیار مهم بود، زیرا به عراقیها اجازه داد تا در شکلگیری حکمرانی خود پس از دههها دیکتاتوری شرکت کنند. با وجود چالشها و خشونتهای قابل توجه، تصویب قانون اساسی یک گام به سوی تأسیس دموکراسی پارلمانی بود و چارچوبی برای انتخاباتهای آینده فراهم کرد.
۵- رفراندوم #برگزیت در سال ۲۰۱۶
بهتازگی، رفراندوم ۲۰۱۶ پادشاهی بریتانیا درباره عضویت در اتحادیه اروپا نشان داد که چگونه رفراندومها میتوانند هویت ملی و حکمرانی را تغییر دهند. در حالی که نتیجه—رأیگیری برای خروج از اتحادیه اروپا—بحثهای جاری درباره دموکراسی، حاکمیت و نمایندگی را به وجود آورده است، این رفراندوم قدرت نظر عمومی را در ابراز نظر در مورد مسائل سیاسی پیچیده به نمایش گذاشت. پیشتر نیز همهپرسی برای جدایی اسکاتلند به بحران مرکز پیرامون پایان داد که پروسه جدایی را منتفی کرد و در عین حال مشارکت اسکاتلندیها را تقویت کرد. رفراندوم برگزید منجر به تغییرات سیاسی قابل توجهی شد و پرسشهایی را درباره #مشروعیت دموکراتیک ایجاد کرد.
✍️ نتیجهگیری
مثالهای تاریخی نشان میدهد که رفراندومها میتوانند نقش تحولسازی در مسیر ایجاد و یا تقویت #دموکراسی ایفا کنند. با قدرت بخشیدن به شهروندان برای شرکت در فرآیندهای تصمیمگیری، رفراندومها میتوانند رژیمهای استبدادی را به چالش کشیده، چشماندازهای سیاسی را تغییر دهند و مسئولیتپذیری را تقویت کنند. با این حال، اثربخشی رفراندومها در ترویج ارزشهای دموکراتیک غالباً به زمینه سیاسی، مشارکت عمومی و شفافیت فرآیند بستگی دارد. در حالی که ملل به مشارکت در مسائل حکمرانی ادامه میدهند، #رفراندوم همچنان ابزاری قدرتمند برای تسهیل تغییرات دموکراتیک و توانمندسازی صدای مردم باقی میماند.
✍ علی افشاری
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
رفراندومها به عنوان رویدادهای مهم و دورانساز در تکامل سیاسی کشورها عمل کردهاند و اغلب به عنوان کاتالیزورهای انتقال به #دمکراسی شناخته میشوند. با ارائه یک بستر برای شهروندان به منظور ابراز نظراتشان در مورد مسائل اساسی، رفراندومها میتوانند به طور مؤثری ساختارهای حکومتی و اجتماعی را شکل دهند. در اینجا چند مثال تاریخی را بررسی میکنیم که نشان میدهد چگونه رفراندومها به انتقال به دموکراسی کمک کردهاند.
۱- رفراندوم استرالیا در سال ۱۹۷۵
در سال ۱۹۷۵، استرالیا رفراندومی را برای تعیین اینکه آیا کشور باید مقدمهای جدید به قانون اساسی خود اضافه کند، برگزار کرد. اگرچه این پیشنهاد در نهایت رد شد، اما رفراندوم نقش مهمی در شکلگیری گفتمان سیاسی حول ارزشهای دموکراتیک و حکمرانی ایفا کرد. مباحثات قبل از رأیگیری شهروندان را در بحثهایی درباره حقوقشان و اهمیت اصلاحات قانونی درگیر کرد و زمینهساز بهبودهایی در فرایند #دموکراتیزاسیون و تعمیق برد دموکراسی شد.
۲- رفراندوم شیلی در سال ۱۹۸۸
شاید یکی از مهمترین نمونههای رفراندوم که منجر به گذار به دموکراسی شد، در شیلی اتفاق افتاد. پس از ۱۵ سال حکومت دیکتاتوری آگوستو پینوشه، یک رأیگیری ملی در سال ۱۹۸۸ برای تعیین اینکه آیا پینوشه باید ریاستجمهوری خود را برای هشت سال دیگر تمدید کند، برگزار شد. کمپین "نه" که از اصلاحات دموکراتیک و حقوق بشر حمایت میکرد، ائتلافی متنوع از شهروندان را بسیج کرد. شکست چشمگیر کمپین "بله" نقطه عطفی بود که به بازگشت دموکراسی در شیلی و انتخاب یک دولت منتخب دموکراتیک در سال ۱۹۹۰ انجامید.
۳- رفراندوم جنوبی در سال ۱۹۹۴.
در آفریقای جنوبی، مسیر به سوی استقرار دموکراسی با رفراندوم تاریخی در سال ۱۹۹۲ مشخص شد که از رأیدهندگان خواسته میشد تا حمایت خود را از ادامه مذاکرات برای پایان دادن به رژیم آپارتاید اعلام کنند. رفراندوم حمایت گستردهای از رأیدهندگان سفیدپوست برای انتقال به یک سیستم دموکراتیک جلب کرد و زمینه را برای اولین انتخابات چند نژادی در سال ۱۹۹۴ فراهم کرد. موفقیت این رفراندوم قدرت نظر عمومی در تخریب دستگاه #سرکوب و پرورش #حکمرانی فراگیر را نشان داد.
۴. رفراندوم عراق در سال ۲۰۰۵
پس از تهاجم نظامی تحت رهبری ایالات متحده به عراق در سال ۲۰۰۳، رفراندومی در سال ۲۰۰۵ برای تأیید یک قانون اساسی جدید برگزار شد. این رفراندوم برای گذار به دموکراسی در کشور بسیار مهم بود، زیرا به عراقیها اجازه داد تا در شکلگیری حکمرانی خود پس از دههها دیکتاتوری شرکت کنند. با وجود چالشها و خشونتهای قابل توجه، تصویب قانون اساسی یک گام به سوی تأسیس دموکراسی پارلمانی بود و چارچوبی برای انتخاباتهای آینده فراهم کرد.
۵- رفراندوم #برگزیت در سال ۲۰۱۶
بهتازگی، رفراندوم ۲۰۱۶ پادشاهی بریتانیا درباره عضویت در اتحادیه اروپا نشان داد که چگونه رفراندومها میتوانند هویت ملی و حکمرانی را تغییر دهند. در حالی که نتیجه—رأیگیری برای خروج از اتحادیه اروپا—بحثهای جاری درباره دموکراسی، حاکمیت و نمایندگی را به وجود آورده است، این رفراندوم قدرت نظر عمومی را در ابراز نظر در مورد مسائل سیاسی پیچیده به نمایش گذاشت. پیشتر نیز همهپرسی برای جدایی اسکاتلند به بحران مرکز پیرامون پایان داد که پروسه جدایی را منتفی کرد و در عین حال مشارکت اسکاتلندیها را تقویت کرد. رفراندوم برگزید منجر به تغییرات سیاسی قابل توجهی شد و پرسشهایی را درباره #مشروعیت دموکراتیک ایجاد کرد.
✍️ نتیجهگیری
مثالهای تاریخی نشان میدهد که رفراندومها میتوانند نقش تحولسازی در مسیر ایجاد و یا تقویت #دموکراسی ایفا کنند. با قدرت بخشیدن به شهروندان برای شرکت در فرآیندهای تصمیمگیری، رفراندومها میتوانند رژیمهای استبدادی را به چالش کشیده، چشماندازهای سیاسی را تغییر دهند و مسئولیتپذیری را تقویت کنند. با این حال، اثربخشی رفراندومها در ترویج ارزشهای دموکراتیک غالباً به زمینه سیاسی، مشارکت عمومی و شفافیت فرآیند بستگی دارد. در حالی که ملل به مشارکت در مسائل حکمرانی ادامه میدهند، #رفراندوم همچنان ابزاری قدرتمند برای تسهیل تغییرات دموکراتیک و توانمندسازی صدای مردم باقی میماند.
✍ علی افشاری
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
👍3🔥2❤1👎1
❇️✴️ سخنی کوتاه در باب رئیس جمهور!
✍مرضیه حاجی هاشمی
«پزشکیان» یک بار دیگر تاکید کرد که معیار عملش؛ نه قانون و نه خواست مردم؛ بلکه خواست رهبر است و بی لکنت بیان کرد: «از نظر علمی و اعتقادی معتقدم، کاری را که خلاف نظر مقام معظم رهبری باشد، نباید انجام داد و انجام نخواهم داد».
اینکه وی در سیاست، به لحاظ علمی معتقد است، باید طبق نظر یک فرد عمل کرد، حاکی از باور وی به شکل حکومت فردی است.
«مونتنسکیو» حداقل سه شکل حکومت را دستهبندی میکند: حکومت پادشاهی، حکومت جمهوری و حکومت استبدادی.
وی معتقد است در حکومت پادشاهی - مورد نظر او سلطنت مشروطه است - قانون تعیین کننده است و در جمهوری، رای اکثریت مردم و در حکومت استبدادی، نظر فرد. مونتنسکیو اصل عمل را در پادشاهی، شرافت، در جمهوری، فضیلت و در حکومت استبدادی هراس عنوان میکند.
پزشکیان سال گذشته پس از اینکه به قول خودش اسمش از صندوق درآمد، به صراحت اقرار کرد که «اگر مقام معظم رهبری نبودند، فکر نمیکنم، اسم ما به راحتی از این صندوقها در میآمد».
گفتههای پزشکیان علاوه بر اینکه به خوبی ساختار انتخاباتی کشور را عریان میسازد، می تواند بیانگر این نکته باشد که او به دلیل باور به فساد این ساختار و وجود سازوکارهای فراقانونی و غیرانتخابی، از سویی آگاه است که نهادهای دموکراتیک اساساً دکوراتیو هستند و نیازی به توجه به خواست مردم نیست و از سوی دیگر باید مطابق نظر کسی عمل کند که درآمدن نامش از صندوق را وامدار اوست.
وقتی یک رئیس جمهور چنین باوری داشته باشد، وجودش از بنیان پارادوکسیکال است و از اساس نمیتواند خواست و نیاز مردمی را نمایندگی کند که به وی رای داده اند یا خود را ملزم بداند که مطابق نظر نخبگانی عمل کند که حمایتشان موجب انتخاب وی شده است.
البته توجه وی به خواست و نیازهای مردم از تورم ۵۰ درصدی و حتی بیشتر مواد غذایی و نصف یا حتی کوچکتر کردن سفره مردم در همین یک سالی که از صندوق درآمده، عیان است.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
✍مرضیه حاجی هاشمی
«پزشکیان» یک بار دیگر تاکید کرد که معیار عملش؛ نه قانون و نه خواست مردم؛ بلکه خواست رهبر است و بی لکنت بیان کرد: «از نظر علمی و اعتقادی معتقدم، کاری را که خلاف نظر مقام معظم رهبری باشد، نباید انجام داد و انجام نخواهم داد».
اینکه وی در سیاست، به لحاظ علمی معتقد است، باید طبق نظر یک فرد عمل کرد، حاکی از باور وی به شکل حکومت فردی است.
«مونتنسکیو» حداقل سه شکل حکومت را دستهبندی میکند: حکومت پادشاهی، حکومت جمهوری و حکومت استبدادی.
وی معتقد است در حکومت پادشاهی - مورد نظر او سلطنت مشروطه است - قانون تعیین کننده است و در جمهوری، رای اکثریت مردم و در حکومت استبدادی، نظر فرد. مونتنسکیو اصل عمل را در پادشاهی، شرافت، در جمهوری، فضیلت و در حکومت استبدادی هراس عنوان میکند.
پزشکیان سال گذشته پس از اینکه به قول خودش اسمش از صندوق درآمد، به صراحت اقرار کرد که «اگر مقام معظم رهبری نبودند، فکر نمیکنم، اسم ما به راحتی از این صندوقها در میآمد».
گفتههای پزشکیان علاوه بر اینکه به خوبی ساختار انتخاباتی کشور را عریان میسازد، می تواند بیانگر این نکته باشد که او به دلیل باور به فساد این ساختار و وجود سازوکارهای فراقانونی و غیرانتخابی، از سویی آگاه است که نهادهای دموکراتیک اساساً دکوراتیو هستند و نیازی به توجه به خواست مردم نیست و از سوی دیگر باید مطابق نظر کسی عمل کند که درآمدن نامش از صندوق را وامدار اوست.
وقتی یک رئیس جمهور چنین باوری داشته باشد، وجودش از بنیان پارادوکسیکال است و از اساس نمیتواند خواست و نیاز مردمی را نمایندگی کند که به وی رای داده اند یا خود را ملزم بداند که مطابق نظر نخبگانی عمل کند که حمایتشان موجب انتخاب وی شده است.
البته توجه وی به خواست و نیازهای مردم از تورم ۵۰ درصدی و حتی بیشتر مواد غذایی و نصف یا حتی کوچکتر کردن سفره مردم در همین یک سالی که از صندوق درآمده، عیان است.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
👍5🤡2❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔼✴️ مجری شبکه خبر خطاب به جعفر مهدیزاده، مدیرکل سیاستهای اقتصادی بانک مرکزی:
سال ۱۳۵۳ اسکناسی داشتیم که ارزش آن ۱۴۳ دلار بود.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
سال ۱۳۵۳ اسکناسی داشتیم که ارزش آن ۱۴۳ دلار بود.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
👍7❤1🤡1
❇️✴️ ایران؛ نه در انزوای دیپلماتیک، که در تنهایی استراتژیک
✍ داوود حشمتی
🔹سخنگوی دولت در نشست خبرنگاران و در پاسخ به پرسشهایی درباره انزوای دیپلماتیک گفته است: «کدام انزوا؟ کجا ما در انزوا هستیم؟ گاهی با طرح چنین سوالاتی، فضایی ایجاد میکنیم که انگار ایران در نقطه ضعف قرار دارد» میتوان با سخنگوی دولت همدل بود و ایران را در انزوای دیپلماتیک ارزیابی نکرد اما تنهایی استراتژیک چطور؟
🔹واقعیت هم این است که ایران، برخلاف برخی ادعاها، در انزوای دیپلماتیک کامل نیست. با این حال، جایگاه ایران در نظام بینالملل نشان میدهد کشور در «تنهایی استراتژیک» قرار دارد؛ وضعیتی که به نبود متحدان پایدار و قابل اعتماد در سطح دولت–ملت اشاره دارد.
🔹به گفته آرش رئیسینژاد در کتاب تنهایی استراتژیک ایران، این مفهوم فراتر از قطع روابط یا کمبود سفارتخانه است و به جای خالی شریکانی برمیگردد که در شرایط بحرانی، منافع ایران را در اولویت قرار دهند.
چرا ایران تنهاست؟
۱. فقدان متحدان پایدار: پس از انقلاب اسلامی و سیاست «نه شرقی، نه غربی»، ایران از بسیاری ائتلافهای سنتی کنار رفت. روابط با آمریکا و اروپا قطع شد و حتی در منطقه، جز سوریه، شریکی بلندمدت وجود نداشت. روابط با چین و روسیه در شرایط حاضر هم بیشتر تاکتیکی است تا استراتژیک.
۲. تحریمها و فشار بینالمللی: تحریمهای گسترده نهفقط اقتصاد، بلکه امکان شکلگیری ائتلافهای پایدار را محدود کرده است. تجربه برجام نشان داد حتی اروپا در برابر فشار آمریکا عقبنشینی میکند.
۳. رقابتهای منطقهای: تقابل با عربستان، اسرائیل و ترکیه باعث شده حتی همسایگان نزدیک، جز در موارد محدود، مایل به همسویی کامل با ما نباشند. روابط دوستانه با قطر و عمان هم تحت تأثیر وابستگیهای آنها به غرب در شرایطی کاملا محدود میماند.
۴. محور مقاومت و سیاست خارجی: حمایت از محور مقاومت و گروههای همسو، گرچه نفوذ منطقهای ایجاد کرد، اما تصویر ایران را در نگاه بسیاری از کشورها به «بازیگری متفاوت» تغییر داده و دامنه ائتلافسازی را محدود کرده است.
اما در پاسخ به اینکه چرا ایران منزوی نیست میتوان گفت:
🔹اولا ایران دارای روابط دیپلماتیک گسترده است. ایران با بیش از ۹۰ کشور رابطه دارد و در سازمانهایی چون ملل متحد، جنبش عدم تعهد و همکاری اسلامی فعال است.
🔹ثانیا ایران دارای نفوذ منطقهای است. از حزبالله تا انصارالله، ایران بر معادلات منطقهای اثرگذار است، حتی اگر این نفوذ به معنای داشتن متحد استراتژیک نباشد.
🔹ثالثا با قدرتهای غیرغربی دارای ارتباط گسترده هستیم. عضویت در شانگهای و بریکس، گسترش همکاری با چین، روسیه، هند و آفریقای جنوبی، نشاندهنده تلاش برای تنوعبخشی به روابط خارجی است.
دیدگاه مخالف:
🔹با این همه منتقدان ایده تنهایی استراتژیک، محور مقاومت را ائتلافی استراتژیک میدانند و به توافقهای بلندمدت با چین و روسیه استناد میکنند. همچنین «خودکفایی» را انتخاب آگاهانهای میبینند که وابستگی را کاهش میدهد. اما این روابط اغلب تاکتیکیاند و در بزنگاههای حساس، اولویت با منافع طرف مقابل است. گروههای همسو نیز به دلیل ماهیت غیردولتی، نمیتوانند جای متحدان رسمی را بگیرند.
🔹بنابراین میتوان گفت ایران در انزوای دیپلماتیک نیست، اما تنهایی استراتژیک آن واقعیتی جدی است که ریشه در نبود متحدان پایدار، فشار خارجی، رقابت منطقهای و محدودیتهای ایدئولوژیک دارد. عبور از این وضعیت نیازمند بازنگری در سیاست خارجی و یافتن توازن میان اصول انقلابی و الزامات عملگرایانه دیپلماسی است.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
✍ داوود حشمتی
🔹سخنگوی دولت در نشست خبرنگاران و در پاسخ به پرسشهایی درباره انزوای دیپلماتیک گفته است: «کدام انزوا؟ کجا ما در انزوا هستیم؟ گاهی با طرح چنین سوالاتی، فضایی ایجاد میکنیم که انگار ایران در نقطه ضعف قرار دارد» میتوان با سخنگوی دولت همدل بود و ایران را در انزوای دیپلماتیک ارزیابی نکرد اما تنهایی استراتژیک چطور؟
🔹واقعیت هم این است که ایران، برخلاف برخی ادعاها، در انزوای دیپلماتیک کامل نیست. با این حال، جایگاه ایران در نظام بینالملل نشان میدهد کشور در «تنهایی استراتژیک» قرار دارد؛ وضعیتی که به نبود متحدان پایدار و قابل اعتماد در سطح دولت–ملت اشاره دارد.
🔹به گفته آرش رئیسینژاد در کتاب تنهایی استراتژیک ایران، این مفهوم فراتر از قطع روابط یا کمبود سفارتخانه است و به جای خالی شریکانی برمیگردد که در شرایط بحرانی، منافع ایران را در اولویت قرار دهند.
چرا ایران تنهاست؟
۱. فقدان متحدان پایدار: پس از انقلاب اسلامی و سیاست «نه شرقی، نه غربی»، ایران از بسیاری ائتلافهای سنتی کنار رفت. روابط با آمریکا و اروپا قطع شد و حتی در منطقه، جز سوریه، شریکی بلندمدت وجود نداشت. روابط با چین و روسیه در شرایط حاضر هم بیشتر تاکتیکی است تا استراتژیک.
۲. تحریمها و فشار بینالمللی: تحریمهای گسترده نهفقط اقتصاد، بلکه امکان شکلگیری ائتلافهای پایدار را محدود کرده است. تجربه برجام نشان داد حتی اروپا در برابر فشار آمریکا عقبنشینی میکند.
۳. رقابتهای منطقهای: تقابل با عربستان، اسرائیل و ترکیه باعث شده حتی همسایگان نزدیک، جز در موارد محدود، مایل به همسویی کامل با ما نباشند. روابط دوستانه با قطر و عمان هم تحت تأثیر وابستگیهای آنها به غرب در شرایطی کاملا محدود میماند.
۴. محور مقاومت و سیاست خارجی: حمایت از محور مقاومت و گروههای همسو، گرچه نفوذ منطقهای ایجاد کرد، اما تصویر ایران را در نگاه بسیاری از کشورها به «بازیگری متفاوت» تغییر داده و دامنه ائتلافسازی را محدود کرده است.
اما در پاسخ به اینکه چرا ایران منزوی نیست میتوان گفت:
🔹اولا ایران دارای روابط دیپلماتیک گسترده است. ایران با بیش از ۹۰ کشور رابطه دارد و در سازمانهایی چون ملل متحد، جنبش عدم تعهد و همکاری اسلامی فعال است.
🔹ثانیا ایران دارای نفوذ منطقهای است. از حزبالله تا انصارالله، ایران بر معادلات منطقهای اثرگذار است، حتی اگر این نفوذ به معنای داشتن متحد استراتژیک نباشد.
🔹ثالثا با قدرتهای غیرغربی دارای ارتباط گسترده هستیم. عضویت در شانگهای و بریکس، گسترش همکاری با چین، روسیه، هند و آفریقای جنوبی، نشاندهنده تلاش برای تنوعبخشی به روابط خارجی است.
دیدگاه مخالف:
🔹با این همه منتقدان ایده تنهایی استراتژیک، محور مقاومت را ائتلافی استراتژیک میدانند و به توافقهای بلندمدت با چین و روسیه استناد میکنند. همچنین «خودکفایی» را انتخاب آگاهانهای میبینند که وابستگی را کاهش میدهد. اما این روابط اغلب تاکتیکیاند و در بزنگاههای حساس، اولویت با منافع طرف مقابل است. گروههای همسو نیز به دلیل ماهیت غیردولتی، نمیتوانند جای متحدان رسمی را بگیرند.
🔹بنابراین میتوان گفت ایران در انزوای دیپلماتیک نیست، اما تنهایی استراتژیک آن واقعیتی جدی است که ریشه در نبود متحدان پایدار، فشار خارجی، رقابت منطقهای و محدودیتهای ایدئولوژیک دارد. عبور از این وضعیت نیازمند بازنگری در سیاست خارجی و یافتن توازن میان اصول انقلابی و الزامات عملگرایانه دیپلماسی است.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
🤣3❤1👎1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔼✴️ فیلم و مستندی تاریخی از جنگ ظفار
راوی : رهام الوندی ( مورخ)
این جنگ به جهت جلوگیری از نفوذ ایدئولوژی کمونیستی در خلیج فارس اتفاق افتاد
این مستند تاریخی حاوی تصاویری منحصربفرد از حمله نیروهای ارتش شاهنشاهی و فرماندهی مستقیم محمد رضا شاه در این جنگ است که توصیه می کنیم آن را ببینید..
در خلال شورش کمونیست های ظفار (سالهای ۱۹۷۴ و ۱۹۷۵) نیروی هوایی ایران چندین عملیات هوایی در عمان انجام داد.
این عملیات در راستای کمکهای نظامی محمدرضاشاه پهلوی به سلطان قابوس بود.
عمان برای سرکوب انقلابیون کمونیست از ۳ کشور پاکستان، اردن و ایران در خواست کمک نظامی کرد که در نهایت ایران با اعزام نیرو به این کشور موافقت کرد..
با استفاده از پایگاه هوایی نهم شکاری بندرعباس و پایگاههای شیراز و تهران پشتیبانی هوایی تاکتیکی و ترابری لازم را برای عملیات در عمان فراهم آورد.
بر اساس توافقات انجام شده، ۳۴۰ کارشناس ایرانی در تاریخ ۱۰ نوامبر ۱۹۷۲ وارد عمان شدند تا پایگاهی ویژه نیروی هوایی ایران بوجود آورند.
۱۴٬۷۰۰ نفر نظامی نیروی دریایی شاهنشاهی ایران در عمان حضور داشتند.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
راوی : رهام الوندی ( مورخ)
این جنگ به جهت جلوگیری از نفوذ ایدئولوژی کمونیستی در خلیج فارس اتفاق افتاد
این مستند تاریخی حاوی تصاویری منحصربفرد از حمله نیروهای ارتش شاهنشاهی و فرماندهی مستقیم محمد رضا شاه در این جنگ است که توصیه می کنیم آن را ببینید..
در خلال شورش کمونیست های ظفار (سالهای ۱۹۷۴ و ۱۹۷۵) نیروی هوایی ایران چندین عملیات هوایی در عمان انجام داد.
این عملیات در راستای کمکهای نظامی محمدرضاشاه پهلوی به سلطان قابوس بود.
عمان برای سرکوب انقلابیون کمونیست از ۳ کشور پاکستان، اردن و ایران در خواست کمک نظامی کرد که در نهایت ایران با اعزام نیرو به این کشور موافقت کرد..
با استفاده از پایگاه هوایی نهم شکاری بندرعباس و پایگاههای شیراز و تهران پشتیبانی هوایی تاکتیکی و ترابری لازم را برای عملیات در عمان فراهم آورد.
بر اساس توافقات انجام شده، ۳۴۰ کارشناس ایرانی در تاریخ ۱۰ نوامبر ۱۹۷۲ وارد عمان شدند تا پایگاهی ویژه نیروی هوایی ایران بوجود آورند.
۱۴٬۷۰۰ نفر نظامی نیروی دریایی شاهنشاهی ایران در عمان حضور داشتند.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
👍6❤2🤡2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
✴️🔼 حرف های دقیق و دلنشین موسی غنی نژاد را ببینید:
مردم مقصر نیستند.
مردم سیاستگذاری نمی کنند،
شما (مسئولین) سیاستگذاری می کنین.
هیچ حرفی مزخرف تر از این نمی شه گفت که «باید فرهنگ سازی کنیم.»
فرهنگ خودتونو اصلاح کنید.
انسانیتی که تو مردم پیدا میشه در سیاستمداران پیدا نمی شه!
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
✴️🔼 حرف های دقیق و دلنشین موسی غنی نژاد را ببینید:
مردم مقصر نیستند.
مردم سیاستگذاری نمی کنند،
شما (مسئولین) سیاستگذاری می کنین.
هیچ حرفی مزخرف تر از این نمی شه گفت که «باید فرهنگ سازی کنیم.»
فرهنگ خودتونو اصلاح کنید.
انسانیتی که تو مردم پیدا میشه در سیاستمداران پیدا نمی شه!
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
❤9👍7👏2🤬2👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این ویدئو از صحبتهای یک پیرمرد نیشابوری، اخیرأ در فضای مجازی وایرال شده. دلیل استقبال گستردهی آن، حرفهای صادقانه، دلنشین و لهجهی شیرین اوست که دردمندانه از گذشته و حال میگوید.
اما او فقط یک پیرمرد باصفای خوشسخن نیست. همهی کسانی که در تاریخ سیاسی معاصر نیشابور نقش و فعالیتی ولو اندک داشتهاند، چهره و خاطرهای از وی را بیاد دارند. او همان کسی است که در ایام پیش و پس از انقلاب، در منزل آقای انصاریراد از مردم پذیرایی میکرد. در دههی پرتنش و ترسناک ۶۰، همدم و همراه ایشان و من بود. و در تمام دوران اصلاحات، بیهیچ ادعایی شبانهروز در ستادها خدمترسانی میکرد. از آبدارخانه و نظافت و نگهبانی، تا پوسترچسبانی و پخش تراکت. اگر هیچکاری هم در ستاد نبود، پوستر خاتمی یا کاندیداهای اصلاحطلبان را روی همین گاری دستفروشیاش میگذاشت و در شهر میچرخید تا ضمن فروش، تبلیغی هم کرده باشد
این پیرمرد (محمدعلی حلاجان) نه تنها بر گردن امثال من حق پدری دارد، بلکه جمهوریاسلامی نیز دِینی در قبال زحمات خالصانهی او دارد که باید اَدا کند. او در ۹۰ سالگی، هنوز هم با همان گاری میوهاش کار میکند
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
اما او فقط یک پیرمرد باصفای خوشسخن نیست. همهی کسانی که در تاریخ سیاسی معاصر نیشابور نقش و فعالیتی ولو اندک داشتهاند، چهره و خاطرهای از وی را بیاد دارند. او همان کسی است که در ایام پیش و پس از انقلاب، در منزل آقای انصاریراد از مردم پذیرایی میکرد. در دههی پرتنش و ترسناک ۶۰، همدم و همراه ایشان و من بود. و در تمام دوران اصلاحات، بیهیچ ادعایی شبانهروز در ستادها خدمترسانی میکرد. از آبدارخانه و نظافت و نگهبانی، تا پوسترچسبانی و پخش تراکت. اگر هیچکاری هم در ستاد نبود، پوستر خاتمی یا کاندیداهای اصلاحطلبان را روی همین گاری دستفروشیاش میگذاشت و در شهر میچرخید تا ضمن فروش، تبلیغی هم کرده باشد
این پیرمرد (محمدعلی حلاجان) نه تنها بر گردن امثال من حق پدری دارد، بلکه جمهوریاسلامی نیز دِینی در قبال زحمات خالصانهی او دارد که باید اَدا کند. او در ۹۰ سالگی، هنوز هم با همان گاری میوهاش کار میکند
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
❤15🤔1🤡1🤣1
❇️✴️ راهرو ترامپ و آینده ترانزیت منطقه؛ ایران کجای بازی است؟
✍️بابک کاظمی
توافق صلح اخیر میان آذربایجان و ارمنستان را نمیتوان صرفاً پایان یک مناقشه دیرینه دانست؛ این رویداد، نقطه آغاز مرحلهای تازه در معادلات ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی است. در قلب این تحولات، مفهومی تازه به نام «راهرو ترامپ» قرار دارد؛ مسیری ترانزیتی با پشتوانه سیاسی و اقتصادی واشنگتن که وعده سرمایهگذاریهای کلان در حوزه انرژی، فناوری و حتی هوش مصنوعی را برای هر دو کشور داده است. اما آنچه این کریدور را از یک پروژه اقتصادی صرف فراتر میبرد، ابعاد ژئوپلیتیکی و امنیتی آن است؛ مسیری که میتواند بخشی از ترانزیت منطقه را از خاک ایران دور بزند و با استقرار احتمالی نیروهای آمریکایی در قالب نظارت بر کریدور، حضور مستقیم واشنگتن را تا مجاورت مرزهای شمالغربی ایران تثبیت کند.
این روند، ضربهای آشکار به نقش انحصاری روسیه در مدیریت بحرانهای قفقاز محسوب میشود و در عین حال، ظرفیت چین را در پیشبرد طرح «یک کمربند، یک جاده» محدود میکند. پکن که قفقاز جنوبی را گرهای راهبردی در اتصال آسیای مرکزی به اروپا میداند، ناگزیر خواهد شد برای حفظ جای پای خود، سرمایهگذاری در این منطقه را شتاب دهد و همکاری با ایران و روسیه را برای ایجاد مسیرهای موازی و خارج از کنترل آمریکا تقویت کند.
پیام این تحولات برای تهران روشن است: اگر مسیرهای جایگزین ترانزیتی و ابتکارات نوین حملونقلی ارائه نشود، جایگاه ایران بهعنوان گذرگاه راهبردی منطقه، بیش از پیش تضعیف خواهد شد. این رقابت دیگر فقط اقتصادی نیست؛ بلکه بخشی از بازی بزرگ قدرتها برای بازتعریف نظم منطقهای است. در همین حال، برخی نشانهها از احتمال معاملهای پشت پرده میان واشنگتن و مسکو حکایت دارد؛ معاملهای که در آن، آمریکا با پذیرش بخشی از خواستههای روسیه در اوکراین، در ازای کاهش نفوذ مسکو در قفقاز جنوبی، دست بالا را در این جغرافیای حساس به دست میآورد.
در چنین شرایطی، «راهرو ترامپ» نه یک پروژه ساده حملونقل، بلکه نمادی از تغییر توازن قدرت در قفقاز جنوبی است؛ تغییری که اگر ایران برای آن پاسخ و راهبردی روشن نداشته باشد، میتواند هزینههای سنگینی برای جایگاه ژئوپلیتیکی و اقتصادی کشور در پی داشته باشد
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
✍️بابک کاظمی
توافق صلح اخیر میان آذربایجان و ارمنستان را نمیتوان صرفاً پایان یک مناقشه دیرینه دانست؛ این رویداد، نقطه آغاز مرحلهای تازه در معادلات ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی است. در قلب این تحولات، مفهومی تازه به نام «راهرو ترامپ» قرار دارد؛ مسیری ترانزیتی با پشتوانه سیاسی و اقتصادی واشنگتن که وعده سرمایهگذاریهای کلان در حوزه انرژی، فناوری و حتی هوش مصنوعی را برای هر دو کشور داده است. اما آنچه این کریدور را از یک پروژه اقتصادی صرف فراتر میبرد، ابعاد ژئوپلیتیکی و امنیتی آن است؛ مسیری که میتواند بخشی از ترانزیت منطقه را از خاک ایران دور بزند و با استقرار احتمالی نیروهای آمریکایی در قالب نظارت بر کریدور، حضور مستقیم واشنگتن را تا مجاورت مرزهای شمالغربی ایران تثبیت کند.
این روند، ضربهای آشکار به نقش انحصاری روسیه در مدیریت بحرانهای قفقاز محسوب میشود و در عین حال، ظرفیت چین را در پیشبرد طرح «یک کمربند، یک جاده» محدود میکند. پکن که قفقاز جنوبی را گرهای راهبردی در اتصال آسیای مرکزی به اروپا میداند، ناگزیر خواهد شد برای حفظ جای پای خود، سرمایهگذاری در این منطقه را شتاب دهد و همکاری با ایران و روسیه را برای ایجاد مسیرهای موازی و خارج از کنترل آمریکا تقویت کند.
پیام این تحولات برای تهران روشن است: اگر مسیرهای جایگزین ترانزیتی و ابتکارات نوین حملونقلی ارائه نشود، جایگاه ایران بهعنوان گذرگاه راهبردی منطقه، بیش از پیش تضعیف خواهد شد. این رقابت دیگر فقط اقتصادی نیست؛ بلکه بخشی از بازی بزرگ قدرتها برای بازتعریف نظم منطقهای است. در همین حال، برخی نشانهها از احتمال معاملهای پشت پرده میان واشنگتن و مسکو حکایت دارد؛ معاملهای که در آن، آمریکا با پذیرش بخشی از خواستههای روسیه در اوکراین، در ازای کاهش نفوذ مسکو در قفقاز جنوبی، دست بالا را در این جغرافیای حساس به دست میآورد.
در چنین شرایطی، «راهرو ترامپ» نه یک پروژه ساده حملونقل، بلکه نمادی از تغییر توازن قدرت در قفقاز جنوبی است؛ تغییری که اگر ایران برای آن پاسخ و راهبردی روشن نداشته باشد، میتواند هزینههای سنگینی برای جایگاه ژئوپلیتیکی و اقتصادی کشور در پی داشته باشد
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
❤7🤔1🤣1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زندگی روزمره مردم در ۱۰ سال پایانی شوروی کمونیستی
شوروی، آرمان کشور سوسیالیستی که قرار بود مدینه ای فاضله برای رفاه اکثریت باشد!تاریخ ثابت کرد کمونیسم و سوسیالیسم چیزی جز بدبختی برای مردمش نداشت مانند کوبا و کره شمالی....
فرید هاب
|| مدرسه علوم انسانی
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
شوروی، آرمان کشور سوسیالیستی که قرار بود مدینه ای فاضله برای رفاه اکثریت باشد!تاریخ ثابت کرد کمونیسم و سوسیالیسم چیزی جز بدبختی برای مردمش نداشت مانند کوبا و کره شمالی....
فرید هاب
|| مدرسه علوم انسانی
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
👍7❤2👎2🤡2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تورم شکست خورد، اقتصاد جان گرفت 🇦🇷
معجزه خاویر میلیی: مالیات کمتر، دولت کوچکتر، رشد بیشتر.
این چیزیست که چپها با آن میجنگند. بعد میگن چرا میگید چپ هرگز نفهمید
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
معجزه خاویر میلیی: مالیات کمتر، دولت کوچکتر، رشد بیشتر.
این چیزیست که چپها با آن میجنگند. بعد میگن چرا میگید چپ هرگز نفهمید
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
👍12👏5🤡2
❇️✴️ ذوق و تناقض آلاسکایی صداوسیما
✍ مهرداد خدیر
🔸️بعد از پایان مذاکرات دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین سران ایالات متحده و فدراسیون روسیه در آلاسکای آمریکا در خبرها و شبهتحلیلهای صداوسیما نوعی ذوقزدگی و شعف و تلاش برای القای پیروزی رهبر روسیه دیده و شنیده میشود.
🔸️فارغ از اینکه چنین تحلیلی چقدر دقیق است و به جز همزمانی عملیات روسیه در خاک اوکراین چه مستنداتی دارد از درون آن میتوان 5 فقره تناقض جدی به نسبت رویکرد جاری و ماضیِ رسانۀ رسمی و دیدگاه سیاسیِ جناح متبوع مدیران سازمان استنباط یا استخراج کرد:
🔸️اصولگرایان رادیکال در رد مذاکره مستقیم با آمریکا یا شخص ترامپ همواره نوع گفتوگوی تحقیرآمیز او با ولودیمیر زلنسکی رئیسجمهوری اوکراین را شاهد یا مثال میآوردند واز سر دلسوزی ابراز نگرانی میکردند چنین سرنوشتی در انتظار رئیسجمهور ما مسعود پزشکیان هم باشد. اکنون اما همانها ادعا میکنند ترامپ از پس پوتین برنیامده و مذاکره را باخته و طرف روس برده است.
🔸️درون این ذوق اما میتوان به این تناقض پرداخت که اگر این گزاره درست باشد فرض قبلی خودشان دایر بر تبدیل هر مذاکره به مدل گفتوگوی ترامپ با زلنسکی را باطل میکند و اگر پوتین تسلیم نشده چرا پزشکیان را پیشاپیش تسلیمشده تصور یا تصویر میکردند؟
🔸️بارها از حسن روحانی رئیسجمهوری پیشین ایران انتقاد کرده بودند که چرا قبل از برجام گفته بود به جای مذاکره با اروپا باید سراغ کدخدای آنها برویم که همانا آمریکاست؟ حتی جملۀ او را وارونه نقل و ادعا میکردند که گفته است: آمریکا کدخدای دنیاست.
🔸️در این مذاکرات هم دیدیم با این که دربارۀ اوکراین با حساسیت ویژه اروپاییها بود نهتنها خبری از نمایندۀ اوکراین نبود که ترامپ اروپا را هم به بازی نگرفت. صداوسیما به همین خاطر ذوق میکند و آن را نشانه تخفیف اروپا میداند درحالیکه عملاً ناخواسته بر سخن روحانی هم صحه میگذارند و این دومین تناقضی است که از درون این ذوق بیرون میزند.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
✍ مهرداد خدیر
🔸️بعد از پایان مذاکرات دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین سران ایالات متحده و فدراسیون روسیه در آلاسکای آمریکا در خبرها و شبهتحلیلهای صداوسیما نوعی ذوقزدگی و شعف و تلاش برای القای پیروزی رهبر روسیه دیده و شنیده میشود.
🔸️فارغ از اینکه چنین تحلیلی چقدر دقیق است و به جز همزمانی عملیات روسیه در خاک اوکراین چه مستنداتی دارد از درون آن میتوان 5 فقره تناقض جدی به نسبت رویکرد جاری و ماضیِ رسانۀ رسمی و دیدگاه سیاسیِ جناح متبوع مدیران سازمان استنباط یا استخراج کرد:
🔸️اصولگرایان رادیکال در رد مذاکره مستقیم با آمریکا یا شخص ترامپ همواره نوع گفتوگوی تحقیرآمیز او با ولودیمیر زلنسکی رئیسجمهوری اوکراین را شاهد یا مثال میآوردند واز سر دلسوزی ابراز نگرانی میکردند چنین سرنوشتی در انتظار رئیسجمهور ما مسعود پزشکیان هم باشد. اکنون اما همانها ادعا میکنند ترامپ از پس پوتین برنیامده و مذاکره را باخته و طرف روس برده است.
🔸️درون این ذوق اما میتوان به این تناقض پرداخت که اگر این گزاره درست باشد فرض قبلی خودشان دایر بر تبدیل هر مذاکره به مدل گفتوگوی ترامپ با زلنسکی را باطل میکند و اگر پوتین تسلیم نشده چرا پزشکیان را پیشاپیش تسلیمشده تصور یا تصویر میکردند؟
🔸️بارها از حسن روحانی رئیسجمهوری پیشین ایران انتقاد کرده بودند که چرا قبل از برجام گفته بود به جای مذاکره با اروپا باید سراغ کدخدای آنها برویم که همانا آمریکاست؟ حتی جملۀ او را وارونه نقل و ادعا میکردند که گفته است: آمریکا کدخدای دنیاست.
🔸️در این مذاکرات هم دیدیم با این که دربارۀ اوکراین با حساسیت ویژه اروپاییها بود نهتنها خبری از نمایندۀ اوکراین نبود که ترامپ اروپا را هم به بازی نگرفت. صداوسیما به همین خاطر ذوق میکند و آن را نشانه تخفیف اروپا میداند درحالیکه عملاً ناخواسته بر سخن روحانی هم صحه میگذارند و این دومین تناقضی است که از درون این ذوق بیرون میزند.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
❤2👍1🤣1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کریدور های تجاری، با حذف ایران ترسیم می شوند و کشورمان را دور می زنند.
پی نوشت: این بار کریدور پاکستان، افغانستان و چین قراره ما رو منزوی تر کنه!! چه بلایی سر سرزمینی که روزی چهار راه جهان بود آمده!!؟ همه ما رو دور می زنند، مگر ما جزئی از این جهان نیستیم؟ اگر در مسیر تجارت قرار نگیریم هر روز از جهان منزوی تر خواهیم شد.
|| مدرسه علوم انسانی
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
پی نوشت: این بار کریدور پاکستان، افغانستان و چین قراره ما رو منزوی تر کنه!! چه بلایی سر سرزمینی که روزی چهار راه جهان بود آمده!!؟ همه ما رو دور می زنند، مگر ما جزئی از این جهان نیستیم؟ اگر در مسیر تجارت قرار نگیریم هر روز از جهان منزوی تر خواهیم شد.
|| مدرسه علوم انسانی
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
❤4🤡4🤣2👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا کشور به فلاکت افتاده است؟ افزایش جنونی و نه نجومی بودجه برخی نهادها و توسعه بیرویه و قارچ گونه برخی نهادها و ایجاد مؤسسات موازی! مانند شورای نگهبان که برای خودش در همه استانها وظیفه نظارت مستمر بر نمایندگان درست کرد که ماهیتی اطلاعاتی دارد! مجمع تشخیص در سال ۱۴۰۳ هر روز حدود ۱ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان! بودجه داشته است. آیا به صلاح است برای تشخیص چند مصلحت مانند اف ای تی اف با یک دهه تاخیر و پس از سوزاندن همه فرصتها و تحمیل زیان دهها یا صدها میلیارد دلاری با خریدن تحریم ها این همه هزینه شود؟!
علت این که بر سر مناصب این همه دعواست و دست و پا می شکنند و از کول هم بالا می روند آیا جز این است که این مناصب کلی مکاسب به همراه دارد و آن جاها زر ریخته است که باید ابوذر باشی تا از آن بگذری؟!
عربدههایی که میکشند و پای اسلام را به میان میکشند برای نشستن سر چنین سفرهای هزاران میلیارد تومانی نیست؟!
این کلیپ را باید چند بار دید.
✍ مجید مرادی
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
علت این که بر سر مناصب این همه دعواست و دست و پا می شکنند و از کول هم بالا می روند آیا جز این است که این مناصب کلی مکاسب به همراه دارد و آن جاها زر ریخته است که باید ابوذر باشی تا از آن بگذری؟!
عربدههایی که میکشند و پای اسلام را به میان میکشند برای نشستن سر چنین سفرهای هزاران میلیارد تومانی نیست؟!
این کلیپ را باید چند بار دید.
✍ مجید مرادی
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
👍5🤡2😢1
❇️⚛ معرفی کتاب/ شهریار/ نیکولو ماکیاولی
کتاب شهریار (Il Principe) اثر نیکولو ماکیاولی، نویسنده و سیاستمدار ایتالیایی دوران رنسانس است. این کتاب در سال ۱۵۱۳ نوشته شد و یکی از برجستهترین آثار در زمینه فلسفه سیاسی به شمار میآید.
ماکیاولی در «شهریار» به بررسی روشهای بهدستآوردن، حفظ و گسترش قدرت سیاسی میپردازد. او این کتاب را بهعنوان راهنمایی برای فرمانروایان نوظهور (مخصوصاً لورنزو دِ مدیچی) نوشت و در آن به جای پرداختن به ایدهآلهای اخلاقی، سیاست را بهعنوان واقعیتی بیپرده، سرد و محاسبهگر نشان میدهد.
▪️▪️شهریار؛ راهنمای زمامداری واقعگرایانه
کتاب شهریار نه یک رساله فلسفی در باب عدالت و فضیلت است، بلکه دستورالعملی برای اداره حکومت و کسب قدرت در دنیای واقعی است، آنهم دنیایی که پر از جنگ، خیانت، رقابت و بیثباتی است. ماکیاولی این کتاب را برای نشان دادن این حقیقت نوشت که حکومتداری اخلاقمدار، الزاماً موفق نیست و فرمانروا برای بقا باید زیرک و حتی بیرحم باشد.
▪️▪️ساختار کلی کتاب:
کتاب به ۲۶ فصل تقسیم میشود که میتوان آنها را در چند محور اصلی خلاصه کرد:
۱. انواع فرمانروایی و چگونگی دستیابی به آنها (فصل ۱ تا ۱۱):
ماکیاولی حکومتها را به موروثی (قدرت از پدر به پسر منتقل شده) و جدید (قدرت از راه جنگ، انقلاب یا فریب بهدست آمده) تقسیم میکند.
میگوید حفظ حکومت جدید بسیار دشوارتر از حکومت موروثی است چون مردم هنوز عادت نکردهاند و ممکن است مقاومت کنند.
شهریار جدید باید قاطع، مقتدر و حسابگر باشد و سریعاً مخالفان را از میان بردارد.
۲. اهمیت ارتش (فصل ۱۲ تا ۱۴):
ارتش نیرومند، ستون قدرت شهریار است.
ارتشهای مزدور (سربازان کرایهای) یا کمکی (نیروهای متحدان) بیوفا هستند. بهترین ارتش، ارتش ملی و وفادار است.
۳. خصوصیات اخلاقی یک شهریار (فصل ۱۵ تا ۲۳):
ماکیاولی برخلاف فیلسوفان گذشته (مثل افلاطون و ارسطو) میگوید: فرمانروا لازم نیست اخلاقمدار باشد؛ باید موفق باشد.
شهریار گاهی باید ظالم، بیرحم یا دروغگو باشد تا حکومتش را حفظ کند.
مینویسد: بهتر است ترس بر دل مردم بیندازی تا اینکه دوستداشتنی باشی.
ظاهر دینداری داشته باش، حتی اگر باطناً به آن عمل نمیکنی.
قول بده ولی اگر خلافش به نفع توست، زیر قولت بزن.
۴. روابط با مردم و نخبگان (فصل ۱۹ تا ۲۶):
شهریار باید میان مردم و طبقه اشراف توازن برقرار کند. اگر مردم از تو حمایت کنند، خطر شورش اشراف کم میشود. ولی اگر فقط به اشراف تکیه کنی، پایه حکومتت سست میشود.
▪️▪️نکته مهم: نیکنامی یا کامیابی؟
ماکیاولی میگوید:
اگر هدف تو حکومتداری موفق است، باید آمادگی داشته باشی که در موارد لازم از اخلاق بگذری.
بههمین دلیل او را «پدر سیاست مدرن» مینامند.
▪️▪️جمعبندی:
ماکیاولی برخلاف اندیشمندان آرمانگرا، با نگاهی واقعگرایانه و حتی تلخ به سیاست مینگرد. به عقیده او، قدرت نه بر اساس اخلاق، بلکه بر اساس توانایی حفظ نظم، کنترل دشمنان، و اداره مردم استوار است.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
کتاب شهریار (Il Principe) اثر نیکولو ماکیاولی، نویسنده و سیاستمدار ایتالیایی دوران رنسانس است. این کتاب در سال ۱۵۱۳ نوشته شد و یکی از برجستهترین آثار در زمینه فلسفه سیاسی به شمار میآید.
ماکیاولی در «شهریار» به بررسی روشهای بهدستآوردن، حفظ و گسترش قدرت سیاسی میپردازد. او این کتاب را بهعنوان راهنمایی برای فرمانروایان نوظهور (مخصوصاً لورنزو دِ مدیچی) نوشت و در آن به جای پرداختن به ایدهآلهای اخلاقی، سیاست را بهعنوان واقعیتی بیپرده، سرد و محاسبهگر نشان میدهد.
▪️▪️شهریار؛ راهنمای زمامداری واقعگرایانه
کتاب شهریار نه یک رساله فلسفی در باب عدالت و فضیلت است، بلکه دستورالعملی برای اداره حکومت و کسب قدرت در دنیای واقعی است، آنهم دنیایی که پر از جنگ، خیانت، رقابت و بیثباتی است. ماکیاولی این کتاب را برای نشان دادن این حقیقت نوشت که حکومتداری اخلاقمدار، الزاماً موفق نیست و فرمانروا برای بقا باید زیرک و حتی بیرحم باشد.
▪️▪️ساختار کلی کتاب:
کتاب به ۲۶ فصل تقسیم میشود که میتوان آنها را در چند محور اصلی خلاصه کرد:
۱. انواع فرمانروایی و چگونگی دستیابی به آنها (فصل ۱ تا ۱۱):
ماکیاولی حکومتها را به موروثی (قدرت از پدر به پسر منتقل شده) و جدید (قدرت از راه جنگ، انقلاب یا فریب بهدست آمده) تقسیم میکند.
میگوید حفظ حکومت جدید بسیار دشوارتر از حکومت موروثی است چون مردم هنوز عادت نکردهاند و ممکن است مقاومت کنند.
شهریار جدید باید قاطع، مقتدر و حسابگر باشد و سریعاً مخالفان را از میان بردارد.
۲. اهمیت ارتش (فصل ۱۲ تا ۱۴):
ارتش نیرومند، ستون قدرت شهریار است.
ارتشهای مزدور (سربازان کرایهای) یا کمکی (نیروهای متحدان) بیوفا هستند. بهترین ارتش، ارتش ملی و وفادار است.
۳. خصوصیات اخلاقی یک شهریار (فصل ۱۵ تا ۲۳):
ماکیاولی برخلاف فیلسوفان گذشته (مثل افلاطون و ارسطو) میگوید: فرمانروا لازم نیست اخلاقمدار باشد؛ باید موفق باشد.
شهریار گاهی باید ظالم، بیرحم یا دروغگو باشد تا حکومتش را حفظ کند.
مینویسد: بهتر است ترس بر دل مردم بیندازی تا اینکه دوستداشتنی باشی.
ظاهر دینداری داشته باش، حتی اگر باطناً به آن عمل نمیکنی.
قول بده ولی اگر خلافش به نفع توست، زیر قولت بزن.
۴. روابط با مردم و نخبگان (فصل ۱۹ تا ۲۶):
شهریار باید میان مردم و طبقه اشراف توازن برقرار کند. اگر مردم از تو حمایت کنند، خطر شورش اشراف کم میشود. ولی اگر فقط به اشراف تکیه کنی، پایه حکومتت سست میشود.
▪️▪️نکته مهم: نیکنامی یا کامیابی؟
ماکیاولی میگوید:
اگر هدف تو حکومتداری موفق است، باید آمادگی داشته باشی که در موارد لازم از اخلاق بگذری.
بههمین دلیل او را «پدر سیاست مدرن» مینامند.
▪️▪️جمعبندی:
ماکیاولی برخلاف اندیشمندان آرمانگرا، با نگاهی واقعگرایانه و حتی تلخ به سیاست مینگرد. به عقیده او، قدرت نه بر اساس اخلاق، بلکه بر اساس توانایی حفظ نظم، کنترل دشمنان، و اداره مردم استوار است.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
❤6👍2🙏2🔥1
❇️✴️ فریزر را خاموش کنید
✍محمد جواد کاشی
تردیدی نیست آمریکا یک دولت ملی و محبوب ایرانی را در سال 1332 سرنگون کرده است. جا دارد هر سال در روز 28 مرداد نسبت به این عمل قبیح آمریکا اظهار تنفر کنیم. اما معلوم نیست چرا به پشتوانه آن رویداد تاریخی، ستیز با آمریکا به مشخصه جداییناپذیر هویت یک نظام، یک هویت سیاسی و یک دستگاه ایدئولوژیک در عرصه سیاست تبدیل شده است.
مشکل اینجاست که مساله به آمریکاستیزی محدود نمیشود. یک فریزر در خانه هویتی نظام وجود دارد که به مثابه گنجینه مقدس عمل میکند. هر از چندی یک مولفه هویتی تازه را در داخل این فریزر انداختهایم. در حال حاضر تعداد زیادی مولفه فریزشده انبار کردهایم. تا توانستهایم برای حراست از هر آنچه در این فریزر هست هزینه کردهایم.
بعضی از اقلام فریز شده عبارتند از: انهدام اسرائیل، مبارزه با مظاهر تمدن غرب، پیاده سازی احکام و شرایع دینی، حمایت از مستضعفین عالم، مبارزه با ظلم، عدالت، اسلام و به تازگی ملیت.
اینها همه خوباند، اما وقتی به مولفههای هویتی تبدیل میشوند، صاحب اختیار ما میشوند و در هر لحظه مانع از آن میشوند که مصالح اینجا و اکنونی خود را درست تشخیص بدهیم. به عبارت دیگر خرد سیاسی را زائل میکنند.
آبروی خود را به این مولفهها بستهاند. چندانکه گویی هر عمل و گفتاری که ناقض این مولفهها باشد، همه چیز از دست خواهد رفت.
این مولفهها فریز شدهاند به این جهت که انعطافی از خود نشان نمیدهند. به حسب تغییر موقعیتهای سیاسی و تاریخی جا به جا نمیشوند.
به خاطر همین فریز شدگی، یک ساختار سیاسی را فریز کردهاند. روز و روزگار یک ملت را همراه با خودشان فریز کردهاند.
جالب اینجاست که روز داوری فرانمیرسد تا به این دو سوال پاسخ دهد: اول اینکه در کدام یک توفیقی حاصل شده است؟ اگر پاسخ به سوال اول خیلی مثبت نبود، لطفا به سوال دوم پاسخ گفته شود: تا چه زمانی باید برای حراست از این مولفههای فریز شده هزینه داده شود؟
یک سوال سوم هم هست، آیا اقلام مصرفی در فریزر تاریخ مصرف ندارند؟
هر نظام سیاسی با مولفههایی شناخته میشود. اما نظم سیاسی آویزان این مولفهها نیست. نظم سیاسی قرار است منافع و مصالح مردمانش را تامین کند. اگر منافع و خواست مردم به سوی دیگری رفت، لاجرم باید تجدید نظر کرد.
برق فریزر را باید کشید. اجازه دهیم هر چه هست از یخ زدگی خارج شود. آنگاه یکی یکی وارسی شوند واقعا هنوز قابل مصرفاند؟
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
✍محمد جواد کاشی
تردیدی نیست آمریکا یک دولت ملی و محبوب ایرانی را در سال 1332 سرنگون کرده است. جا دارد هر سال در روز 28 مرداد نسبت به این عمل قبیح آمریکا اظهار تنفر کنیم. اما معلوم نیست چرا به پشتوانه آن رویداد تاریخی، ستیز با آمریکا به مشخصه جداییناپذیر هویت یک نظام، یک هویت سیاسی و یک دستگاه ایدئولوژیک در عرصه سیاست تبدیل شده است.
مشکل اینجاست که مساله به آمریکاستیزی محدود نمیشود. یک فریزر در خانه هویتی نظام وجود دارد که به مثابه گنجینه مقدس عمل میکند. هر از چندی یک مولفه هویتی تازه را در داخل این فریزر انداختهایم. در حال حاضر تعداد زیادی مولفه فریزشده انبار کردهایم. تا توانستهایم برای حراست از هر آنچه در این فریزر هست هزینه کردهایم.
بعضی از اقلام فریز شده عبارتند از: انهدام اسرائیل، مبارزه با مظاهر تمدن غرب، پیاده سازی احکام و شرایع دینی، حمایت از مستضعفین عالم، مبارزه با ظلم، عدالت، اسلام و به تازگی ملیت.
اینها همه خوباند، اما وقتی به مولفههای هویتی تبدیل میشوند، صاحب اختیار ما میشوند و در هر لحظه مانع از آن میشوند که مصالح اینجا و اکنونی خود را درست تشخیص بدهیم. به عبارت دیگر خرد سیاسی را زائل میکنند.
آبروی خود را به این مولفهها بستهاند. چندانکه گویی هر عمل و گفتاری که ناقض این مولفهها باشد، همه چیز از دست خواهد رفت.
این مولفهها فریز شدهاند به این جهت که انعطافی از خود نشان نمیدهند. به حسب تغییر موقعیتهای سیاسی و تاریخی جا به جا نمیشوند.
به خاطر همین فریز شدگی، یک ساختار سیاسی را فریز کردهاند. روز و روزگار یک ملت را همراه با خودشان فریز کردهاند.
جالب اینجاست که روز داوری فرانمیرسد تا به این دو سوال پاسخ دهد: اول اینکه در کدام یک توفیقی حاصل شده است؟ اگر پاسخ به سوال اول خیلی مثبت نبود، لطفا به سوال دوم پاسخ گفته شود: تا چه زمانی باید برای حراست از این مولفههای فریز شده هزینه داده شود؟
یک سوال سوم هم هست، آیا اقلام مصرفی در فریزر تاریخ مصرف ندارند؟
هر نظام سیاسی با مولفههایی شناخته میشود. اما نظم سیاسی آویزان این مولفهها نیست. نظم سیاسی قرار است منافع و مصالح مردمانش را تامین کند. اگر منافع و خواست مردم به سوی دیگری رفت، لاجرم باید تجدید نظر کرد.
برق فریزر را باید کشید. اجازه دهیم هر چه هست از یخ زدگی خارج شود. آنگاه یکی یکی وارسی شوند واقعا هنوز قابل مصرفاند؟
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
❤7👍2
❇️✴️ سریع القلم: ۸۰ درصد جنگ ۱۲ روزه علیه ایران با نرمافزارها و طراحیهایی بود که در آمریکا آماده شد و اسرائیل تنها اپراتور آن بود
محمود سریعالقلم در رویداد جامع معدن و صنایع معدنی:
برونسپاری عملیاتی سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه به اسرائیل یکی از موارد بارز است.
اگر از من بپرسید، با اطلاعاتی که دارم و ارتباطاتی که طی ماه گذشته برقرار کردهام، حدود ۸۰ درصد عملیات ۱۲ روزه اخیر، با نرمافزارها و طراحیهایی بوده که در ۱۰ سال گذشته در آمریکا آماده شده بود و اسرائیل تنها اپراتور آن بود.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
محمود سریعالقلم در رویداد جامع معدن و صنایع معدنی:
برونسپاری عملیاتی سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه به اسرائیل یکی از موارد بارز است.
اگر از من بپرسید، با اطلاعاتی که دارم و ارتباطاتی که طی ماه گذشته برقرار کردهام، حدود ۸۰ درصد عملیات ۱۲ روزه اخیر، با نرمافزارها و طراحیهایی بوده که در ۱۰ سال گذشته در آمریکا آماده شده بود و اسرائیل تنها اپراتور آن بود.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
👍6🤔3
❇️✴️ مذاکرات آلاسکا؛ پایان توهم روسیهگرایی در جمهوری اسلامی!؟
✍ حمید آصفی
نشست پوتین و ترامپ در آلاسکا، حتی اگر نامی از ایران در بیانیهٔ نهاییاش نیاید، زلزلهای در جغرافیای سیاسی جهان ایجاد میکند که لرزشهایش در تهران، دمشق، تلآویو و ریاض احساس خواهد شد.
مقامات جمهوری اسلامی میدانند که چنین مذاکراتی هرگز صرفاً یک پروندهٔ محدود به اوکراین نیست؛ این سطح از دیدار، بازی بزرگ قدرت است، جایی که پروندههای امنیتی و ژئوپلیتیکی همزمان روی میز گذاشته میشوند، و ایران همیشه یکی از آن پروندههاست — حتی اگر روی کاغذ چیزی نوشته نشود.
در درون حاکمیت ایران، دو نگاه روشن وجود دارد. نگاه اول، نگاه «شرقگرایان خام» است که معتقدند باید بیش از پیش به روسیه قفل شد، پیمان استراتژیک بست، و با این وابستگی، خود را در برابر هر حملهٔ احتمالی آمریکا و اسرائیل بیمه کرد. این گروه در تبلیغات رسمی، روسیه را بهعنوان «همپیمان وفادار» معرفی میکنند و هر انتقادی به مسکو را «خیانت به محور مقاومت» میخوانند.
نگاه دوم، نگاه بدبینان است؛ کسانی که به تاریخ معاصر و رفتار روسیه در میدانهای واقعی قدرت چشم دوختهاند: روسیهای که از ارمنستان چشم پوشید، از منافع سوریه بهسادگی عبور کرد، در ماجرای «کانال زنگزور» سکوت کرد و همهٔ اینها را فدای اولویت اصلی خود، یعنی معامله با غرب بر سر اوکراین و امنیت خود، نمود. این واقعیتها برای هر عقل سیاسی بیدار، یک پیام روشن دارند: روسیه در لحظهٔ معاملهٔ بزرگ، حاضر است هر متحد کوچکتری را — از جمله ایران — پشت در بگذارد.
بنابراین، اگر در آلاسکا توافقی گسترده شکل بگیرد که بخشی از آن کاهش تنش میان روسیه و آمریکا باشد، امیدواری شرقگرایان در جمهوری اسلامی ضربهٔ سنگینی خواهد خورد. این ضربه، به سود آن بخش از حاکمیت خواهد بود که بر گفتوگوی مستقیم با واشنگتن اصرار دارند و معتقدند که نه روسیه و نه حتی چین، در بزنگاههای واقعی حاضر نیستند منافع خود را قربانی منافع ایران کنند.
این تغییر موازنه، اگر اتفاق بیفتد، صرفاً یک تحول تاکتیکی نیست؛ بلکه شکاف راهبردی در داخل جمهوری اسلامی را عمیقتر خواهد کرد. شرقگرایان در برابر سندی زنده از بیاعتمادی روسیه قرار میگیرند، و عملگرایان داخلی فرصت مییابند تا خط ارتباط با آمریکا را بهعنوان یک ضرورت، نه یک انتخاب، جا بیندازند.
از منظر مسکو هم ماجرا روشن است: روسیه در سیاست خارجی یک محاسبهگر بیرحم است. حتی اگر ایران را موقتاً در یک معامله کنار بگذارد، میداند که در بلندمدت، بهعنوان یک قدرت منطقهای، تهران را نمیتوان کاملاً از بازی خارج کرد — همانگونه که بعد از تغییرات در سوریه، مسکو رابطهاش را با دولت جدید حفظ کرد، حتی وقتی تهران عملاً حذف شده بود.
با این حال، آنچه برای ایران حیاتی است، درک همین حقیقت است: هر کشور، حتی همپیمان امروز، فردا به محض تغییر منافعش، مسیرش را عوض میکند. جمهوری اسلامی اگر همچنان روی کارت روسیه شرطبندی کند، در لحظهٔ معاملهٔ بزرگ، نهتنها متحدش را از دست میدهد، بلکه در موقعیتی قرار میگیرد که با دست خالی باید با دشمنانش روبهرو شود.
مذاکرات آلاسکا، چه ایران در متن آن باشد چه نه، آینهای است که تهران باید در آن خود را ببیند. در این آینه، تصویر یک حکومت وابسته به وعدههای قدرتهای خارجی دیده میشود که برای بقا، بین شرق و غرب آونگوار در حرکت است، اما هنوز نفهمیده که امنیت و منافع ملی، نه در سایهٔ پوتین تأمین میشود و نه در سایهٔ چین؛ بلکه تنها با تصمیمگیری مستقل و حلوفصل اختلافات اساسی با غرب، بهویژه آمریکا، ممکن است.
اگر پوتین و ترامپ بر سر اوکراین معامله کنند و فضای جهانی به سمت کاهش تنش برود، تهران هم یا باید این تغییر را بپذیرد و مسیر تازهای باز کند، یا با توهم «محور شرق» به استقبال انزوای عمیقتر و ضربههای سنگینتر برود. بازی تغییر کرده است؛ تنها بازنده، کسی است که هنوز فکر میکند زمین همان زمین دیروز است.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
✍ حمید آصفی
نشست پوتین و ترامپ در آلاسکا، حتی اگر نامی از ایران در بیانیهٔ نهاییاش نیاید، زلزلهای در جغرافیای سیاسی جهان ایجاد میکند که لرزشهایش در تهران، دمشق، تلآویو و ریاض احساس خواهد شد.
مقامات جمهوری اسلامی میدانند که چنین مذاکراتی هرگز صرفاً یک پروندهٔ محدود به اوکراین نیست؛ این سطح از دیدار، بازی بزرگ قدرت است، جایی که پروندههای امنیتی و ژئوپلیتیکی همزمان روی میز گذاشته میشوند، و ایران همیشه یکی از آن پروندههاست — حتی اگر روی کاغذ چیزی نوشته نشود.
در درون حاکمیت ایران، دو نگاه روشن وجود دارد. نگاه اول، نگاه «شرقگرایان خام» است که معتقدند باید بیش از پیش به روسیه قفل شد، پیمان استراتژیک بست، و با این وابستگی، خود را در برابر هر حملهٔ احتمالی آمریکا و اسرائیل بیمه کرد. این گروه در تبلیغات رسمی، روسیه را بهعنوان «همپیمان وفادار» معرفی میکنند و هر انتقادی به مسکو را «خیانت به محور مقاومت» میخوانند.
نگاه دوم، نگاه بدبینان است؛ کسانی که به تاریخ معاصر و رفتار روسیه در میدانهای واقعی قدرت چشم دوختهاند: روسیهای که از ارمنستان چشم پوشید، از منافع سوریه بهسادگی عبور کرد، در ماجرای «کانال زنگزور» سکوت کرد و همهٔ اینها را فدای اولویت اصلی خود، یعنی معامله با غرب بر سر اوکراین و امنیت خود، نمود. این واقعیتها برای هر عقل سیاسی بیدار، یک پیام روشن دارند: روسیه در لحظهٔ معاملهٔ بزرگ، حاضر است هر متحد کوچکتری را — از جمله ایران — پشت در بگذارد.
بنابراین، اگر در آلاسکا توافقی گسترده شکل بگیرد که بخشی از آن کاهش تنش میان روسیه و آمریکا باشد، امیدواری شرقگرایان در جمهوری اسلامی ضربهٔ سنگینی خواهد خورد. این ضربه، به سود آن بخش از حاکمیت خواهد بود که بر گفتوگوی مستقیم با واشنگتن اصرار دارند و معتقدند که نه روسیه و نه حتی چین، در بزنگاههای واقعی حاضر نیستند منافع خود را قربانی منافع ایران کنند.
این تغییر موازنه، اگر اتفاق بیفتد، صرفاً یک تحول تاکتیکی نیست؛ بلکه شکاف راهبردی در داخل جمهوری اسلامی را عمیقتر خواهد کرد. شرقگرایان در برابر سندی زنده از بیاعتمادی روسیه قرار میگیرند، و عملگرایان داخلی فرصت مییابند تا خط ارتباط با آمریکا را بهعنوان یک ضرورت، نه یک انتخاب، جا بیندازند.
از منظر مسکو هم ماجرا روشن است: روسیه در سیاست خارجی یک محاسبهگر بیرحم است. حتی اگر ایران را موقتاً در یک معامله کنار بگذارد، میداند که در بلندمدت، بهعنوان یک قدرت منطقهای، تهران را نمیتوان کاملاً از بازی خارج کرد — همانگونه که بعد از تغییرات در سوریه، مسکو رابطهاش را با دولت جدید حفظ کرد، حتی وقتی تهران عملاً حذف شده بود.
با این حال، آنچه برای ایران حیاتی است، درک همین حقیقت است: هر کشور، حتی همپیمان امروز، فردا به محض تغییر منافعش، مسیرش را عوض میکند. جمهوری اسلامی اگر همچنان روی کارت روسیه شرطبندی کند، در لحظهٔ معاملهٔ بزرگ، نهتنها متحدش را از دست میدهد، بلکه در موقعیتی قرار میگیرد که با دست خالی باید با دشمنانش روبهرو شود.
مذاکرات آلاسکا، چه ایران در متن آن باشد چه نه، آینهای است که تهران باید در آن خود را ببیند. در این آینه، تصویر یک حکومت وابسته به وعدههای قدرتهای خارجی دیده میشود که برای بقا، بین شرق و غرب آونگوار در حرکت است، اما هنوز نفهمیده که امنیت و منافع ملی، نه در سایهٔ پوتین تأمین میشود و نه در سایهٔ چین؛ بلکه تنها با تصمیمگیری مستقل و حلوفصل اختلافات اساسی با غرب، بهویژه آمریکا، ممکن است.
اگر پوتین و ترامپ بر سر اوکراین معامله کنند و فضای جهانی به سمت کاهش تنش برود، تهران هم یا باید این تغییر را بپذیرد و مسیر تازهای باز کند، یا با توهم «محور شرق» به استقبال انزوای عمیقتر و ضربههای سنگینتر برود. بازی تغییر کرده است؛ تنها بازنده، کسی است که هنوز فکر میکند زمین همان زمین دیروز است.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
👍6🤡4👏2❤1