🖐بچهها ما زندهایم و بالاخره وصل شدیم🙌
تف تو صورت آمریکا
تف تو صورت آمریکا
تازه داشتم به مامانم میگفتم نگران نباشید اینجا امن و امانه هیچ خبری نیست آتش بس و...
که یه صداهایی شنیدیم😐
و بعد این خبرو خوندیم:
🔴 منابع دولتی: صدای پدافندهایی که هماکنون در کشور میشنوید، صدای تست پدافندی است و هیچ حملهای انجام نشده است.
الحمدلله 😐🖐
که یه صداهایی شنیدیم😐
و بعد این خبرو خوندیم:
🔴 منابع دولتی: صدای پدافندهایی که هماکنون در کشور میشنوید، صدای تست پدافندی است و هیچ حملهای انجام نشده است.
الحمدلله 😐🖐
چند تا آهنگ حماسی این روزا، ازونایی که میره تو مخت مدام پلی میشه و بیچارهت میکنه:
✊ ای یار
ای یار
برخیز و علم بردار
🖐 خیبر خیبر یا صهیون
جیش محمد قادمون
🫰 لشکریان حزب الله
ماشاءالله
سربازان روح الله
نصر من الله
✊🤕 ﻣﺮﺣﺒﺎ ﻟﺸﻜﺮ ﺣﺰب اﻟﻠﻪ
ﻣﺮﺣﺒﺎ ﺟﻴﺶ رﺳﻮل اﻟﻠﻪ
ﺳﻨﺼﻠﻰ ﻓﻰ اﻟﻘﺪس
انشاءالله.
الان تو ذهنتون پلی شد با ریتم خوندین؟
افتاده رو دور تکرار، داریم دیوونه میشیم😂😂
@profile_ms
✊ ای یار
ای یار
برخیز و علم بردار
🖐 خیبر خیبر یا صهیون
جیش محمد قادمون
🫰 لشکریان حزب الله
ماشاءالله
سربازان روح الله
نصر من الله
✊🤕 ﻣﺮﺣﺒﺎ ﻟﺸﻜﺮ ﺣﺰب اﻟﻠﻪ
ﻣﺮﺣﺒﺎ ﺟﻴﺶ رﺳﻮل اﻟﻠﻪ
ﺳﻨﺼﻠﻰ ﻓﻰ اﻟﻘﺪس
انشاءالله.
الان تو ذهنتون پلی شد با ریتم خوندین؟
افتاده رو دور تکرار، داریم دیوونه میشیم😂😂
@profile_ms
امشب شب اول محرمه.
و عجب محرمی شد امسال.
خیلی از شهدا و مردم عادی که در این نبرد حق علیه باطل ناجوانمردانه به شهادت رسیدن، تا همین یکی دو هفته پیش فکرشم نمیکردن الان نباشن....
محرم امسال رنگ و بوی دیگهای داره. خصوصا که خودمون هم نمیدونیم قراره محرم سال دیگه رو هم ببینیم یا نه؟
از ناامیدی خوشم نمیاد
از آدمای ناامید هم دل خوشی ندارم.
اما واقع بینی رو میپسندم.
باید واقع بین بود.
به قطع، نبرد اصلی جبهه حق علیه باطل شدیدتر از پیش ادامه خواهد داشت و این آتش بس بیشتر شبیه آتش زیر خاکستره.
نمیشه دلخوش به این چند صباحی بود که آتش بس اعلام شده. طرفی که حتی دوست ندارم اسم ننگینش رو به زبون بیارم، بارها ثابت کرده به هیچ حقوق بشر، به هیچ آتش بس، به هیچ قانونی پایبند نبوده و نخواهد بود.
به جد، غده سرطانی و خطرناکیست که بودنش در جهان به نفع هیچ فرد صلح دوستی نیست.
و اما ایران قدرتی بینظیر و مثال زدنی از خودش نشون داد با تکیه بر توان داخلی.
به امید پیروزی هرچه سریعتر جبهه حق علیه باطل....
در این شبها خیلی بیشتر از قبل برای سلامتی رهبر عزیزمون، برای پیروزی جبهه حق و برای نابودی هرچه سریعتر این ابرقدرتان بیشرف دعا کنیم.
و عجب محرمی شد امسال.
خیلی از شهدا و مردم عادی که در این نبرد حق علیه باطل ناجوانمردانه به شهادت رسیدن، تا همین یکی دو هفته پیش فکرشم نمیکردن الان نباشن....
محرم امسال رنگ و بوی دیگهای داره. خصوصا که خودمون هم نمیدونیم قراره محرم سال دیگه رو هم ببینیم یا نه؟
از ناامیدی خوشم نمیاد
از آدمای ناامید هم دل خوشی ندارم.
اما واقع بینی رو میپسندم.
باید واقع بین بود.
به قطع، نبرد اصلی جبهه حق علیه باطل شدیدتر از پیش ادامه خواهد داشت و این آتش بس بیشتر شبیه آتش زیر خاکستره.
نمیشه دلخوش به این چند صباحی بود که آتش بس اعلام شده. طرفی که حتی دوست ندارم اسم ننگینش رو به زبون بیارم، بارها ثابت کرده به هیچ حقوق بشر، به هیچ آتش بس، به هیچ قانونی پایبند نبوده و نخواهد بود.
به جد، غده سرطانی و خطرناکیست که بودنش در جهان به نفع هیچ فرد صلح دوستی نیست.
و اما ایران قدرتی بینظیر و مثال زدنی از خودش نشون داد با تکیه بر توان داخلی.
به امید پیروزی هرچه سریعتر جبهه حق علیه باطل....
در این شبها خیلی بیشتر از قبل برای سلامتی رهبر عزیزمون، برای پیروزی جبهه حق و برای نابودی هرچه سریعتر این ابرقدرتان بیشرف دعا کنیم.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سومین پیام تصویری رهبر انقلاب به صورت کامل
به جد یقین دارم، در این دوره آخرالزمان،
تنها راهی که ما رو از عاقبت به شری دور میکنه اعتماد و حرکت کردن پشت سر این سید بزرگوار هست.
ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
به جد یقین دارم، در این دوره آخرالزمان،
تنها راهی که ما رو از عاقبت به شری دور میکنه اعتماد و حرکت کردن پشت سر این سید بزرگوار هست.
ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🖤 امشب، شب اول محرّمه...
و به نام مسلمبنعقیل گره خورده؛
همون جوان مؤمن، دلیر، و غریب که پیک امام حسین(ع) به کوفه شد،
و پیش از رسیدن کاروان کربلا،
در کوچههای بیوفایی کوفه،
به خون نشست...
🌑 به رسم هر سال،
تا وقتی خدا بهمون فرصت بده،
میخوایم هر شب قبل از اینکه بریم مجلس،
یادِ یک شهید از یاران امام حسین(ع) رو زنده کنیم؛
نه فقط برای سینهزدن و گریه،
بلکه برای شناختن، فهمیدن، و بستن عهدی تازه...
📿 امشب، با مسلم ابن عقیل شروع میکنیم.
پس با ما همراه باش...
📍@Profile_MS | #ℳ_S
و به نام مسلمبنعقیل گره خورده؛
همون جوان مؤمن، دلیر، و غریب که پیک امام حسین(ع) به کوفه شد،
و پیش از رسیدن کاروان کربلا،
در کوچههای بیوفایی کوفه،
به خون نشست...
🌑 به رسم هر سال،
تا وقتی خدا بهمون فرصت بده،
میخوایم هر شب قبل از اینکه بریم مجلس،
یادِ یک شهید از یاران امام حسین(ع) رو زنده کنیم؛
نه فقط برای سینهزدن و گریه،
بلکه برای شناختن، فهمیدن، و بستن عهدی تازه...
📿 امشب، با مسلم ابن عقیل شروع میکنیم.
پس با ما همراه باش...
📍@Profile_MS | #ℳ_S
#شب_اول_محرم
#ادمین_نوشت
🕯 امشب شب مسلمبنعقیله...
غریبی که قبل از کربلا، در کوچههای کوفه تنها موند و خونش ریخته شد.
اما بذار از یه جای دیگه شروع کنیم...
⬅️ عقیل رو که یادتونه؟
برادر امام علی(ع) بود.
روزی اونقدر فقیر شده بود که اومد پیش حضرت و سهمی از بیتالمال خواست.
✍️ امام علی(ع) توی نهجالبلاغه یه تصویر عجیبی از اون لحظه داده:
«به خدا سوگند، عقیل رو دیدم که در نهایت فقر ازم کمک میخواست. بچههاش از شدت گرسنگی، ژولیده و خاکآلود بودن.
چند بار اومد و خواهش کرد... ولی من فقط گوش میدادم.
اون فکر میکرد من دینم رو با خواهش اون عوض میکنم.»
🔥 عقیل نابینا بود. امام برای عبرت، یه تکه آهن رو در آتش داغ کرد و به بدنش نزدیک کرد. عقیل حرارتش رو که حس کرد ترسید که بسوزه و از درد فریاد زد...
حضرت فرمود:
«وای بر تو ای عقیل!
از حرارت آهنی که انسانی با بازی درست کرده مینالی،
و من از آتشی که خدای قهار از خشم خودش افروخته، نترسم؟
تو ازین درد مینالی و من از حرارت آتش سکوت کنم؟»
📚 نهجالبلاغه، صبحی صالح، ص ۳۴۶
💔 مسلم، پسر همین عقیله...
پسرعموی امام حسین(ع). مردی مؤمن، امین، و استوار.
📨 وقتی مردم کوفه حدود ۱۲ هزار نامه برای امام حسین فرستادن،
امام، مسلم رو بهعنوان نماینده خودش فرستاد تا اوضاع رو از نزدیک بررسی کنه.
اما...
😞 مسلم وارد کوفه شد، مردم بیعت کردن، ولی... خیلی زود عهدشون رو شکستند.
مسلم تنها موند. غریب و بیپناه.
او رو لو دادن و به دست سربازان عبیداللهبنزیاد افتاد.
🗣 وقتی مسلم رو به قصر آوردن، ابنزیاد بهش گفت:
«مردم یزید رو قبول داشتن، تو اومدی بینشون اختلاف انداختی!»
✊ مسلم با شجاعت جواب داد:
«شما آدمهای درست این شهر رو کشتین.
ما اومدیم برای عدل.
تو کسی هستی که خون مردم رو میریزی و با کینه حکومت میکنی و از این کار لذت میبری!»
😡 ابنزیاد گفت:
«جوری میکشمت که مثلش تو اسلام نبوده!»
🔪 مسلم جواب داد:
«همین در شأن توئه!
یه بدعت تازه تو اسلام بذاری و پستی رو برای خودت ثبت کنی...»
💢 ابنزیاد به مسلم و علی(ع) و حسین(ع) و عقیل فحاشی کرد،
و دستور داد مسلم رو برای اعدام به بالای قصر ببرن.
📌 در اون لحظات سخت، مسلم به اشعث گفت:
«اگه قول امان تو نبود، هیچوقت گرفتار نمیشدم...»
و این، آخرین حرف مسلم بود...
🩸 بعد از شهادتش، ابنزیاد از قاتل مسلم پرسید:
«وقتی داشت بالا میرفت، چی میگفت؟»
جواب داد:
«ذکر میگفت... تسبیح و استغفار...
و من با دو ضربه شمشیر، کارش رو تموم کردم.»
و بعد... سر از بدنش جدا کردن
و پیکرش رو از بالای دارالعماره به پایین پرت کردن...
🗓 بعد از مسلم، نوبت به هانیبنعروه رسید؛
دوست، یاور، و پناه مسلم...
هانی رو هم از زندان بیرون آوردن و کشتن.
در حالی که فریاد میزد:
«کجاست قبیلهی مذحج؟! ای آل مراد!»
🛡 هانی رئیس قبیلهی بزرگی بود.
۴ هزار سوار و ۸ هزار پیاده تحت نظرش بودن،
و اگه همپیمانانش جمع میشدن، ۳۰ هزار نفر میشدن...
اما تو اون لحظه، حتی یه نفر هم به کمکش نیومد...
📍 ابنزیاد دستور داد سرهای مسلم و هانی رو به شام بفرستن
و پیکرهاشون رو بر دروازهی شهر آویزون کنن...
و این، اولین سر از بنیهاشم بود که به دمشق فرستاده شد...🖤
هم اکنون قبر هانی و مسلم در مسجد کوفه قرار داره.
#روایت_غربت
#شهید_غریب_کوفه
@Profile_MS | #ℳ_S
#ادمین_نوشت
🕯 امشب شب مسلمبنعقیله...
غریبی که قبل از کربلا، در کوچههای کوفه تنها موند و خونش ریخته شد.
اما بذار از یه جای دیگه شروع کنیم...
⬅️ عقیل رو که یادتونه؟
برادر امام علی(ع) بود.
روزی اونقدر فقیر شده بود که اومد پیش حضرت و سهمی از بیتالمال خواست.
✍️ امام علی(ع) توی نهجالبلاغه یه تصویر عجیبی از اون لحظه داده:
«به خدا سوگند، عقیل رو دیدم که در نهایت فقر ازم کمک میخواست. بچههاش از شدت گرسنگی، ژولیده و خاکآلود بودن.
چند بار اومد و خواهش کرد... ولی من فقط گوش میدادم.
اون فکر میکرد من دینم رو با خواهش اون عوض میکنم.»
🔥 عقیل نابینا بود. امام برای عبرت، یه تکه آهن رو در آتش داغ کرد و به بدنش نزدیک کرد. عقیل حرارتش رو که حس کرد ترسید که بسوزه و از درد فریاد زد...
حضرت فرمود:
«وای بر تو ای عقیل!
از حرارت آهنی که انسانی با بازی درست کرده مینالی،
و من از آتشی که خدای قهار از خشم خودش افروخته، نترسم؟
تو ازین درد مینالی و من از حرارت آتش سکوت کنم؟»
📚 نهجالبلاغه، صبحی صالح، ص ۳۴۶
💔 مسلم، پسر همین عقیله...
پسرعموی امام حسین(ع). مردی مؤمن، امین، و استوار.
📨 وقتی مردم کوفه حدود ۱۲ هزار نامه برای امام حسین فرستادن،
امام، مسلم رو بهعنوان نماینده خودش فرستاد تا اوضاع رو از نزدیک بررسی کنه.
اما...
😞 مسلم وارد کوفه شد، مردم بیعت کردن، ولی... خیلی زود عهدشون رو شکستند.
مسلم تنها موند. غریب و بیپناه.
او رو لو دادن و به دست سربازان عبیداللهبنزیاد افتاد.
🗣 وقتی مسلم رو به قصر آوردن، ابنزیاد بهش گفت:
«مردم یزید رو قبول داشتن، تو اومدی بینشون اختلاف انداختی!»
✊ مسلم با شجاعت جواب داد:
«شما آدمهای درست این شهر رو کشتین.
ما اومدیم برای عدل.
تو کسی هستی که خون مردم رو میریزی و با کینه حکومت میکنی و از این کار لذت میبری!»
😡 ابنزیاد گفت:
«جوری میکشمت که مثلش تو اسلام نبوده!»
🔪 مسلم جواب داد:
«همین در شأن توئه!
یه بدعت تازه تو اسلام بذاری و پستی رو برای خودت ثبت کنی...»
💢 ابنزیاد به مسلم و علی(ع) و حسین(ع) و عقیل فحاشی کرد،
و دستور داد مسلم رو برای اعدام به بالای قصر ببرن.
📌 در اون لحظات سخت، مسلم به اشعث گفت:
«اگه قول امان تو نبود، هیچوقت گرفتار نمیشدم...»
و این، آخرین حرف مسلم بود...
🩸 بعد از شهادتش، ابنزیاد از قاتل مسلم پرسید:
«وقتی داشت بالا میرفت، چی میگفت؟»
جواب داد:
«ذکر میگفت... تسبیح و استغفار...
و من با دو ضربه شمشیر، کارش رو تموم کردم.»
و بعد... سر از بدنش جدا کردن
و پیکرش رو از بالای دارالعماره به پایین پرت کردن...
🗓 بعد از مسلم، نوبت به هانیبنعروه رسید؛
دوست، یاور، و پناه مسلم...
هانی رو هم از زندان بیرون آوردن و کشتن.
در حالی که فریاد میزد:
«کجاست قبیلهی مذحج؟! ای آل مراد!»
🛡 هانی رئیس قبیلهی بزرگی بود.
۴ هزار سوار و ۸ هزار پیاده تحت نظرش بودن،
و اگه همپیمانانش جمع میشدن، ۳۰ هزار نفر میشدن...
اما تو اون لحظه، حتی یه نفر هم به کمکش نیومد...
📍 ابنزیاد دستور داد سرهای مسلم و هانی رو به شام بفرستن
و پیکرهاشون رو بر دروازهی شهر آویزون کنن...
و این، اولین سر از بنیهاشم بود که به دمشق فرستاده شد...🖤
هم اکنون قبر هانی و مسلم در مسجد کوفه قرار داره.
#روایت_غربت
#شهید_غریب_کوفه
@Profile_MS | #ℳ_S