⭕️ «مدیر پروژه» و «مدیر محصول»
به طور کلی، شباهت ها و وظایف مشترکی بین این دو جایگاه شغلی job possition (مدیر محصول/پروژه) وجود داره؛ چرا که هر دوی آنها «مدیریتی» هستند. ولی خب این به معنی یکسان بودن این دو جایگاه مدیریتی نیست.
مدیر محصول Product Manager موظف به ساختن محصولی خوب است و وظایف زیر را دارد:
▫️ تعیین استراتژی کلی، جامعه هدف، مقایسه رقبا و تحلیل بازار
▫️ مشخص کردن فازهای پروژه
▫️ نوشتن تسک ها (به صورت کلی) و پر کردن بک لاگ backlog
▫️ مشخص کردن اولویت آنها
▫️ مسئول در برابر بازخوردهای مشتری
▫️ برگزاری جلسات مورد نیاز با مشتریان و ذی نفعان محصول
▫️ گزارش دهی های مرتبط با تحلیل محصول، رفتار کاربران و بازخورد جامعه هدف
▫️ تیم سازی و شبکه سازی
▫️ کنترل بودجه و مشخص کردن هزینه ها و آورده ی مالی محصول در فواصل زمانی مشخص
همونطور که در بالا مواردی از وظایف یک مدیر محصول رو میبینید، به راحتی میشه فهمید که مدیر محصول کارش اینه که یک محصول رو با تمام مشکلاتی که ممکنه داشته باشه بالا بیاره و برای رشد و بهتر شدنش بجنگه. مدیرهای محصول معمولا تمام چالش و دغدغشون محصولشونه. به روایاتی، یک مدیر محصول، محصولش مثل بچش میمونه و عُرف هست که یک مالک محصول هیچ شغل دیگری نداره و تمام تمرکزش و دغدغه شبانه روزیش روی محصولش هست.
مدیر پروژه
در واقع مدیر پروژه Project Manager، موظف به مدیریت پروژه است. به این معنی که فرایند انجام پروژه به خوبی باید توسط مدیر پروژه مدیریت شود. در اغلب شرکت ها، مدیر پروژه ارتباط درون-تیمی مستقیمی بخش هایی که با پروژه در ارتباط هستند دارد و سعی میکند که فرایند انجام این پروژه را تسهیل بخشد.
به عنوان مثال، در یک شرکت برنامه نویسی، برای مدیر پروژه یک تقاضا (به عبارتی یک demand) مشخص می شود و از وی انتظار میرود که آن را به بهترین شکل برنامه ریزی و مدیریت کند. در ابتدای کار، یک گزارش تخمین زمانی و منابع مورد نیاز برای انجام این تقاضا، از ایشان دریافت می شود. علاوه بر آن، برنامه ریزی و انتساب وظایف به اعضای تیم نیز جزو مسئولیت مدیر پروژه است. مدیرهای پروژه اغلب ارتباط نزدیکی با اسکرام مستر Scrum Master دارند و به صورت روزانه نحوه و سرعت انجام وظایف Tasks را بررسی میکنند و گزارشات مورد نیاز را ثبت می کنند تا در زمان مورد نظر به مافوق خود ارائه کنند. وظایف عمومی یک مدیر پروژه:
▫️ دریافت تقاضاها و خواست های دقیق از مدیر محصول
▫️ ارائه گانچارت برای هر فاز از پروژه
▫️ برگزاری جلسات با تیم اجرایی
▫️ وصل کردن تسک ها به اعضای تیم
▫️ مدیریت تیم و حل مشکلات و اختلافات بوجود آمده
▫️ پیگیری انجام تسک ها
▫️ کنترل فرایند انجام کار از جهات مختلف
▫️ ارائه گزارشات مورد نیاز از روند پروژه به مافوق
▫️ حل چالش های به وجود آمده حین اجرای فرایند
به طور کلی میشه گفت مدیر پروژه یک فردی هست که با تیم ارتباط مستقیم داره و دائما فرایند انجام پروژه رو کنترل میکنه. همچنین ارتباط مستقیمی با مشتری، کارفرما و ارائه در جلسات مختلف نداره. دغدغه هایی از جنس بودجه، نیروی انسانی، منابع مورد نیاز و اولیت بندی تقاضاها هم نداره.
✅ به مدرسه مدیریت پروژه بپیوندید👇
➡️ @project_school
به طور کلی، شباهت ها و وظایف مشترکی بین این دو جایگاه شغلی job possition (مدیر محصول/پروژه) وجود داره؛ چرا که هر دوی آنها «مدیریتی» هستند. ولی خب این به معنی یکسان بودن این دو جایگاه مدیریتی نیست.
مدیر محصول Product Manager موظف به ساختن محصولی خوب است و وظایف زیر را دارد:
▫️ تعیین استراتژی کلی، جامعه هدف، مقایسه رقبا و تحلیل بازار
▫️ مشخص کردن فازهای پروژه
▫️ نوشتن تسک ها (به صورت کلی) و پر کردن بک لاگ backlog
▫️ مشخص کردن اولویت آنها
▫️ مسئول در برابر بازخوردهای مشتری
▫️ برگزاری جلسات مورد نیاز با مشتریان و ذی نفعان محصول
▫️ گزارش دهی های مرتبط با تحلیل محصول، رفتار کاربران و بازخورد جامعه هدف
▫️ تیم سازی و شبکه سازی
▫️ کنترل بودجه و مشخص کردن هزینه ها و آورده ی مالی محصول در فواصل زمانی مشخص
همونطور که در بالا مواردی از وظایف یک مدیر محصول رو میبینید، به راحتی میشه فهمید که مدیر محصول کارش اینه که یک محصول رو با تمام مشکلاتی که ممکنه داشته باشه بالا بیاره و برای رشد و بهتر شدنش بجنگه. مدیرهای محصول معمولا تمام چالش و دغدغشون محصولشونه. به روایاتی، یک مدیر محصول، محصولش مثل بچش میمونه و عُرف هست که یک مالک محصول هیچ شغل دیگری نداره و تمام تمرکزش و دغدغه شبانه روزیش روی محصولش هست.
مدیر پروژه
در واقع مدیر پروژه Project Manager، موظف به مدیریت پروژه است. به این معنی که فرایند انجام پروژه به خوبی باید توسط مدیر پروژه مدیریت شود. در اغلب شرکت ها، مدیر پروژه ارتباط درون-تیمی مستقیمی بخش هایی که با پروژه در ارتباط هستند دارد و سعی میکند که فرایند انجام این پروژه را تسهیل بخشد.
به عنوان مثال، در یک شرکت برنامه نویسی، برای مدیر پروژه یک تقاضا (به عبارتی یک demand) مشخص می شود و از وی انتظار میرود که آن را به بهترین شکل برنامه ریزی و مدیریت کند. در ابتدای کار، یک گزارش تخمین زمانی و منابع مورد نیاز برای انجام این تقاضا، از ایشان دریافت می شود. علاوه بر آن، برنامه ریزی و انتساب وظایف به اعضای تیم نیز جزو مسئولیت مدیر پروژه است. مدیرهای پروژه اغلب ارتباط نزدیکی با اسکرام مستر Scrum Master دارند و به صورت روزانه نحوه و سرعت انجام وظایف Tasks را بررسی میکنند و گزارشات مورد نیاز را ثبت می کنند تا در زمان مورد نظر به مافوق خود ارائه کنند. وظایف عمومی یک مدیر پروژه:
▫️ دریافت تقاضاها و خواست های دقیق از مدیر محصول
▫️ ارائه گانچارت برای هر فاز از پروژه
▫️ برگزاری جلسات با تیم اجرایی
▫️ وصل کردن تسک ها به اعضای تیم
▫️ مدیریت تیم و حل مشکلات و اختلافات بوجود آمده
▫️ پیگیری انجام تسک ها
▫️ کنترل فرایند انجام کار از جهات مختلف
▫️ ارائه گزارشات مورد نیاز از روند پروژه به مافوق
▫️ حل چالش های به وجود آمده حین اجرای فرایند
به طور کلی میشه گفت مدیر پروژه یک فردی هست که با تیم ارتباط مستقیم داره و دائما فرایند انجام پروژه رو کنترل میکنه. همچنین ارتباط مستقیمی با مشتری، کارفرما و ارائه در جلسات مختلف نداره. دغدغه هایی از جنس بودجه، نیروی انسانی، منابع مورد نیاز و اولیت بندی تقاضاها هم نداره.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ پروژههایی که برای مشتریانتان ارزش ایجاد نمیکنند را متوقف سازید
در اغلب سازمانها ممانعت از انجام یک پروژه و متوقف ساختن آن، همراه با احساس شکست است. فرد مسئول آن پروژه ریسکهای از دست دادن جایگاه شغلی، منابع و گاهی اوقات شغلش را دارد. اما در سازمانهایی که واقعا به عدم قطعیت اعتقاد دارند، متوقف ساختن یک پروژه نشانه ای از موفقیت است. این موضوع بدان معناست که شما پذیرای احتمال تغییر در مشتریان و یا بازارتان هستید و منابع اضافی برای چیزی که میدانید دیگر موفق نخواهد شد را به هدر نخواهید داد، آنگاه در مسیر صحیح ساختن یک سازمان واقعا چابک قرار دارید. برای حفظ این شرایط:
✔️ مدیران تیمها و پروژههایی که شجاعت کافی برای انطباق با شرایط جدید و متعاقبا تغییر مسیر یک پروژه در حال اجرا را دارند، شناسایی و از آنها تجلیل کنید.
✔️ مطمئن شوید که موفقیت هر پروژه نه فقط با معیارها و شاخصهای عملیاتی (مانند "سر وقت" یا "مطابق بودجه")، بلکه با ارزشی که برای مشتریان فراهم میکند نیز سنجیده میشود.
✔️ پرونده پروژههایی که متوقف شدهاند و دلیل توقف آنها را ثبت و نگهداری کنید.
✅ به مدرسه مدیریت پروژه بپیوندید👇
➡️ @project_school
در اغلب سازمانها ممانعت از انجام یک پروژه و متوقف ساختن آن، همراه با احساس شکست است. فرد مسئول آن پروژه ریسکهای از دست دادن جایگاه شغلی، منابع و گاهی اوقات شغلش را دارد. اما در سازمانهایی که واقعا به عدم قطعیت اعتقاد دارند، متوقف ساختن یک پروژه نشانه ای از موفقیت است. این موضوع بدان معناست که شما پذیرای احتمال تغییر در مشتریان و یا بازارتان هستید و منابع اضافی برای چیزی که میدانید دیگر موفق نخواهد شد را به هدر نخواهید داد، آنگاه در مسیر صحیح ساختن یک سازمان واقعا چابک قرار دارید. برای حفظ این شرایط:
✔️ مدیران تیمها و پروژههایی که شجاعت کافی برای انطباق با شرایط جدید و متعاقبا تغییر مسیر یک پروژه در حال اجرا را دارند، شناسایی و از آنها تجلیل کنید.
✔️ مطمئن شوید که موفقیت هر پروژه نه فقط با معیارها و شاخصهای عملیاتی (مانند "سر وقت" یا "مطابق بودجه")، بلکه با ارزشی که برای مشتریان فراهم میکند نیز سنجیده میشود.
✔️ پرونده پروژههایی که متوقف شدهاند و دلیل توقف آنها را ثبت و نگهداری کنید.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
راهکار PMI Infinity پلتفرمی است که به تازگی توسط PMI راه اندازی شده و از هوش مصنوعی Generative برای حمایت از مدیران پروژه در کارشان استفاده میکند و منابع و دانشی را در اختیار آنها قرار میدهد تا آنها را در مراحل مختلف حرفهشان راهنمایی کند.
این پلتفرم با استفاده از دانش گسترده PMI از محتوای مدیریت پروژه اختصاصی ساخته شده است و اطمینان حاصل می کند که همه پاسخ های ارائه شده قابل اعتماد، قابل اعتماد و با تحقیقات انجام شده است. PMI Infinity می تواند به مدیران پروژه کمک کند تا برای امتحانات گواهینامه ها نیز آماده شوند، دانش خود را گسترش دهند و استراتژی سازمانی بسازند.
این پلتفرم برای بهبود نتایج پروژه، توسعه حرفه ای و کارایی کلی سازمانی طراحی شده است. این یک منبع ارزشمند برای متخصصان پروژه است که به دنبال افزایش مهارت ها و دانش خود در مدیریت پروژه هستند.
برخی از ویژگی های کلیدی PMI Infinity عبارتند از:
- یک پایگاه دانش که با استفاده از محتوای مدیریت پروژه PMI ساخته شده است
- منابع و ابزارهایی برای هدایت متخصصان پروژه در مراحل مختلف شغلی فراهم می کند
- پشتیبانی از توسعه حرفه ای و آمادگی آزمون گواهینامه های حرفه ای مدیریت پروژه
- پاسخ های قابل اعتماد و قابل اعتماد با پشتوانه تحقیقات علمی
به طور کلی، PMI Infinity یک ابزار قدرتمند برای مدیران پروژه است که به دنبال افزایش مهارت ها و دانش خود در مدیریت پروژه هستند.
دسترسی به این دستیار از طریق لینک زیر:
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اجزای کلیدی:
1. تیم اسکرام:
👉صاحب محصول: انباشتگی محصول را مدیریت می کند، ویژگی ها را اولویت بندی می کند و نیازهای مشتری را در میان می گذارد.
👉توسعه دهندگان: تیم متقابلی که مسئول ساختن افزایش محصول است.
2. رویدادهای اسکرام:
👉برنامه ریزی اسپرینت: برنامه های تیمی برای اسپرینت آتی کار می کند.
👉Daily Scrum: جلسه روزانه 15 دقیقه ای برای همگام سازی تیم.
👉بازبینی Sprint: تیم کار را به ذینفعان نشان می دهد و بازخورد جمع آوری می کند.
👉دوی سرعت گذشته نگر: تیم در مورد سرعت دویدن منعکس می کند و پیشرفت ها را شناسایی می کند.
3. مصنوعات اسکرام:
👉تحصیل محصول: لیست اولویت بندی شده از ویژگی هایی که باید توسعه داده شوند.
👉افزایش: محصول بالقوه قابل حمل در پایان هر اسپرینت.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ذینفعان پروژه افراد یا سازمان های درگیر در پروژه و عواملی هستند که به نحوی اثر پذیر و یا اثر گذار بر فعالیت های پروژه و یا علاقه مندی در قبال پروژه دارند و حتی افراد یا سازمان هایی که از اجرای پروژه ضرر می کنند ذینفع پروژه محسوب می شوند. ذینفعان ممکن است در سطوح مختلفی، درون سازمان بوده و دارای سطوح قدرتی متفاوتی نیز داشته باشند و یا اینکه آن ها می توانند خارج سازمان اجرایی پروژه باشند. موفقیت در اجرای پروژه مستلزم شناسایی ذینفعان و در نظر گرفتن نیازها ، علایق و خواسته های آنان در طول چرخه حیات پروژه می باشد.
📌 ذینفعان پروژه به طور کلی به دو دسته تقسیم می شوند:
1- ذینفعان مستقیم(داخلی):
افراد یا سازمان هایی هستند که بطور مستقیم درگیر پروژه هستند و به واسطه قراردادهای قانونی با پروژه در ارتباط هستند و شامل موارد زیر می باشد:(محدود به این موارد نمی شود)
▪️حامی مالی پروژه(Project Sponsor)
▪️کارفرما(Client)
▪️مدیر پروژه(Project Manager)
▪️تیم پروژه(Project Team)
▪️مشتریان پروژه(Customers)
▪️مشاور (Consultant)
▪️پیمانکاران(Contractors)
2-ذینفعان غیر مستقیم(خارجی)
شامل گروه هایی هستند که از پروژه تأثیر می پذیرند و یا بر آن اثر می گذارند اما از لحاظ قانونی بر پروژه دخالت ندارند مانند:رقبا،خریداران،نهاد ها شهروندان ، طرفداران محیط زیست و …
📌 در دسته بندی دیگری می توان ذینفعان را به 4 گروه زیر تقسیم نمود:
1- قدرت/علاقه:Power/Interest
ذینفعان را بر اساس سطح اختیار آن ها (قدرت) و سطح علاقه آن ها نسبت به نتایج پروژه گروه بندی می کند.
2- قدرت/تأثیر:Power/Influence
ذینفعان را بر اساس سطح اختیار آن ها (قدرت) و سطح درگیری فعال آن ها (تأثیر) در پروژه گروه بندی می کند.
3- تأثیر/ضربه: Influence/Impact
ذینفعان را بر اساس سطح درگیری فعال آن ها (تأثیر) در پروژه و توانایی آن ها در اثرگذاری بر تغییرات در برنامه ریزی و اجرای پروژه(ضربه) گروه بندی می کند.
4- مدل salience (برجسته):
ذینفعان را بر اساس قدرت آن ها (توانایی تحمیل خواسته ها)، فوریت (نیاز به توجه بلافاصله) و مشروعیت(درگیری آن ها مناسب است) تشریح می کند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from بانک کتاب PMBOOKS
#مدیریت_پروژه
دانلود
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ مزایای مدلسازی اطلاعات ساختمان یا BIM
مزیت اصلی یک مدل اطلاعات ساختمان، نمایش دقیق هندسی آن در قسمتهای یک ساختمان در یک محیط داده یکپارچه است. سایر فواید به شرح زیر هستند:
☑️ فرآیندهای سریعتر و مؤثرتر: اطلاعات با سهولت بیشتری به اشتراک گذاشته میشوند و میتوانند با ارزش افزوده و مجدداً استفاده شوند.
☑️ طراحی بهتر: طرحهای پیشنهادی ساختمان میتوانند به صورت دقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرندو شبیه سازیها به سرعت انجام شود و راه حلهای پیشرفته و خلاقانهای را ممکن سازد.
☑️ کنترل هزینههای کلی و دادههای زیست محیطی: عملکرد محیطی قابل پیشبینیتر است و هزینههای چرخه عمر بهتر درک میشود.
☑️ کیفیت بهتر تولید: خروجی اسناد انعطاف پذیر بوده و علمرد اتوماسیون به حداکثر میرسد.
☑️ خدمات بهتر مشتری: پیشنهادات از طریق تجسم دقیق درک میشوند.
☑️ دادههای چرخه عمر: در مدیریت پروژه میتوان از ملزومات، طراحی، ساخت و اطلاعات عملیاتی استفاده کرد.
✅ به مدرسه مدیریت پروژه بپیوندید👇
@project_school
مزیت اصلی یک مدل اطلاعات ساختمان، نمایش دقیق هندسی آن در قسمتهای یک ساختمان در یک محیط داده یکپارچه است. سایر فواید به شرح زیر هستند:
☑️ فرآیندهای سریعتر و مؤثرتر: اطلاعات با سهولت بیشتری به اشتراک گذاشته میشوند و میتوانند با ارزش افزوده و مجدداً استفاده شوند.
☑️ طراحی بهتر: طرحهای پیشنهادی ساختمان میتوانند به صورت دقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرندو شبیه سازیها به سرعت انجام شود و راه حلهای پیشرفته و خلاقانهای را ممکن سازد.
☑️ کنترل هزینههای کلی و دادههای زیست محیطی: عملکرد محیطی قابل پیشبینیتر است و هزینههای چرخه عمر بهتر درک میشود.
☑️ کیفیت بهتر تولید: خروجی اسناد انعطاف پذیر بوده و علمرد اتوماسیون به حداکثر میرسد.
☑️ خدمات بهتر مشتری: پیشنهادات از طریق تجسم دقیق درک میشوند.
☑️ دادههای چرخه عمر: در مدیریت پروژه میتوان از ملزومات، طراحی، ساخت و اطلاعات عملیاتی استفاده کرد.
@project_school
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
مذاکره یک فرآیند اساسی در مدیریت پروژه است که به منظور تعیین شرایط، تعهدات، و تعیین قوانین و شرایط پروژه انجام میشود. مذاکره در مدیریت پروژه ممکن است با مشارکت اعضای تیم، مشتریان، تأسیسات، یا سایر اشخاص و نهادها انجام شود. در زیر، برخی از نکات مرتبط با مذاکره در مدیریت پروژه آورده شده است:
1. تعیین اهداف مذاکره: قبل از شروع به مذاکره، اهداف و هدفهای مذاکره باید به دقت تعیین شوند. این اهداف میتوانند شامل قیمت، زمان تحویل، تعهدات مشارکت، و شرایط قراردادی دیگر باشند.
2. آمادهسازی دقیق:برای مذاکره موفق، نیاز به آمادهسازی دقیق و دانش کافی درباره موضوعات مذاکره و نقاط قوت و ضعف ممکن است. اطلاعات دقیق در مورد پروژه، هزینهها، منابع، و شرایط قراردادی ضروری است.
3. تدوین مهارتهای مذاکره: مهارتهای مذاکره شامل توانایی گوش دادن فعّال، ارتباط مؤثر، تجزیه و تحلیل مسائل، تعیین اهداف مشترک، و استفاده از تکنیکهای مذاکره مثل تعویق، تخصیص، و تعیین شروط است.
4. تعیین مرزها و آستانهها: قبل از ورود به مذاکره، مرزها و آستانههای قابل قبول برای هر طرف باید مشخص شوند. این موارد میتوانند به عنوان نقطه مقابل برای اجتناب از تجاوز به مرزهای غیرقابل قبول کمک کنند.
5. انتقال معلومات: در مذاکرات پروژه، تبادل معلومات اساسی است. تمرکز بر انتقال دادن اطلاعات دقیق و مهم در مورد پروژه و نیازهای طرفین میتواند به تسهیل فرآیند مذاکره کمک کند.
6. استفاده از تجربههای گذشته: بر اساس تجربیات پروژههای گذشته و نکات آموخته شده در مذاکرات مشابه، میتوانید استراتژیهای بهینهتری برای مذاکره در پروژه جاری تدوین کنید.
7. تعهد به همکاری:تمرکز بر همکاری و ایجاد یک محیط مذاکره مثبت میتواند به بهبود ارتباطات و افزایش احترام متقابل بین طرفین کمک کند.
8. رویارویی با اختلافات: اختلافات ممکن است در فرآیند مذاکره پیش بیایند. مهم است که طرفین بتوانند این اختلافات را به عنوان یک فرصت برای یادگیری و بهبود فرآیند مذاکره در نظر بگیرند. تفکر به عنوان یک تیم و جستجوی راهحلهای مشترک میتواند در حل اختلافات مفید باشد.
9. بررسی مداوم:مذاکرات در طول زمان ممکن است نیاز به بررسی مداوم داشته باشد. تغییرات در شرایط، نیازها، و اولویتها ممکن است نیاز به بازنگری و تجدیدنظر در قراردادها و شروط داشته باشد.
10. ثبات و شفافیت: ثبات در نظرات و اهداف خود، همراه با شفافیت در ارتباطات، میتواند به پایداری مذاکرات کمک کند. افراد معمولاً تمایل دارند با افرادی مذاکره کنند که مواقعیتها و شرایط خود را به صورت واضح اعلام کنند.
11.توافق نامه و تعهدات:پس از رسیدن به توافق، تعهدات طرفین باید به صورت کتبی در یک توافقنامه ثبت شود. این توافقنامه باید شامل تمامی شرایط و تعهدات مذاکرهشوندهها باشد و اطمینان از درک صحیح هر دو طرف از موارد ذکر شده داشته باشد.
مذاکره در مدیریت پروژه یک فرآیند چالشبرانگیز است که مهارتهای مدیریت، ارتباطات موثر، و توانایی حل اختلافات را مورد نیاز دارد. انجام مذاکرات با اهداف مشخص، بازنگری مداوم و استفاده از تجربیات گذشته میتواند به بهبود نتایج پروژه و رابطه با طرفین مرتبط کمک کند.
@project_school
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ ممیزی چیست؟
در واقع شکل دیگری از بازرسی است با این تفاوت که محصولی که مورد بازرسی قرار میگیرد خود سیستم مدیریتی است. شبیه بازرسی محصول، ممیزی نیز سیستم مدیریتی را بررسی میکند تا مشخص شود وضعیت فعلی سیستم چگونه است و چگونه باید باشد.
ممیزی کمک به کشف نقاطی از سیستم مدیریتی می کند که نیاز به توجه بیشتری دارند و فرصتی را برای بهبود فرآیندهای آنان محیا میکند. ممیزی داخلی علاوه بر اینکه کمک به کشف عدم انطباق ها و ضعف های سیستم مدیریتی موجود می کند، نوعی استرس همانند امتحانات درسی نیز به سیستم وارد می سازد که باعث آمادگی بیشتر سیستم و کارکنان سازمان در زمان ممیزی خارجی (به منظور اخذ گواهینامه سیستم های مدیریتی) می شود. در واقع یک ممیزی داخلی خوب می تواند استرسی را که در سازمان به هنگام ممیزی خارجی وجود دارد تا حد مناسبی کاهش دهد. همچنین با پیدا شدن نقاط ضعف در سیستم مدیریتی همچون عدم انطباق ها، نسبت به از بین بردن آن ها اقدام می شود و سیستم مدیریتی در زمان ممیزی خارجی از قوت بیشتری برخوردار خواهد بود.
✅به مدرسه مدیریت پروژه بپیوندید👇
@project_school
در واقع شکل دیگری از بازرسی است با این تفاوت که محصولی که مورد بازرسی قرار میگیرد خود سیستم مدیریتی است. شبیه بازرسی محصول، ممیزی نیز سیستم مدیریتی را بررسی میکند تا مشخص شود وضعیت فعلی سیستم چگونه است و چگونه باید باشد.
ممیزی کمک به کشف نقاطی از سیستم مدیریتی می کند که نیاز به توجه بیشتری دارند و فرصتی را برای بهبود فرآیندهای آنان محیا میکند. ممیزی داخلی علاوه بر اینکه کمک به کشف عدم انطباق ها و ضعف های سیستم مدیریتی موجود می کند، نوعی استرس همانند امتحانات درسی نیز به سیستم وارد می سازد که باعث آمادگی بیشتر سیستم و کارکنان سازمان در زمان ممیزی خارجی (به منظور اخذ گواهینامه سیستم های مدیریتی) می شود. در واقع یک ممیزی داخلی خوب می تواند استرسی را که در سازمان به هنگام ممیزی خارجی وجود دارد تا حد مناسبی کاهش دهد. همچنین با پیدا شدن نقاط ضعف در سیستم مدیریتی همچون عدم انطباق ها، نسبت به از بین بردن آن ها اقدام می شود و سیستم مدیریتی در زمان ممیزی خارجی از قوت بیشتری برخوردار خواهد بود.
✅به مدرسه مدیریت پروژه بپیوندید👇
@project_school
⭕️ وظایف و جایگاه تیمهای کنترل پروژه در پروژههای پیمانکاری ایران
معمولا در پروژهها سه تیم کنترل پروژه وجود دارد:
🔰 کنترل پروژه پیمانکار که احتمالا در مقایسه با دو تیم دیگر تعداد بیشتر و کار سنگینتری دارند مانند:
تهیه برنامهزمانبندی پروژه
به روزرسانی برنامه زمانبندی
ارائه گزارشات روزانه
جمعبندی گزارشات روزانه و محاسبه درصدهای پیشرفت هفتگی
درج درصد پیشرفتها در نرم افزار و استخراج گزارشات هفتگی و ماهانه
ارسال گزارشات به مشاور
🔰 کنترل پروژه مشاور:
بررسی برنامه زمانبندی پیمانکار و رفع نقص آن
بررسی و اصلاح و تایید گزارشات روزانه
بررسی، اصلاح و تایید درصدهای پیشرفت
بررسی و اصلاح گزارشات هفتگی و ماهانه
🔰 کنترل پروژه کارفرما:
تهیه دستورالعملها و سیاستهای کلی برنامههای زمانبندی و سایر موارد مربوط به کنترل پروژه و ابلاغ آنها به تیمهای کنترل پروژه مشاور و پیمانکار
بررسی و تایید و ابلاغ برنامه زمانبندی تهیه شده توسط پیمانکار و تایید شده توسط مشاور
دریافت گزارشات هفتگی و ماهانه از مشاور و ارائه به مدیران سازمان و تهیه گزارشات خلاصه مدیریتی
✅ به مدرسه مدیریت پروژه بپیوندید👇
@project_school
معمولا در پروژهها سه تیم کنترل پروژه وجود دارد:
🔰 کنترل پروژه پیمانکار که احتمالا در مقایسه با دو تیم دیگر تعداد بیشتر و کار سنگینتری دارند مانند:
تهیه برنامهزمانبندی پروژه
به روزرسانی برنامه زمانبندی
ارائه گزارشات روزانه
جمعبندی گزارشات روزانه و محاسبه درصدهای پیشرفت هفتگی
درج درصد پیشرفتها در نرم افزار و استخراج گزارشات هفتگی و ماهانه
ارسال گزارشات به مشاور
🔰 کنترل پروژه مشاور:
بررسی برنامه زمانبندی پیمانکار و رفع نقص آن
بررسی و اصلاح و تایید گزارشات روزانه
بررسی، اصلاح و تایید درصدهای پیشرفت
بررسی و اصلاح گزارشات هفتگی و ماهانه
🔰 کنترل پروژه کارفرما:
تهیه دستورالعملها و سیاستهای کلی برنامههای زمانبندی و سایر موارد مربوط به کنترل پروژه و ابلاغ آنها به تیمهای کنترل پروژه مشاور و پیمانکار
بررسی و تایید و ابلاغ برنامه زمانبندی تهیه شده توسط پیمانکار و تایید شده توسط مشاور
دریافت گزارشات هفتگی و ماهانه از مشاور و ارائه به مدیران سازمان و تهیه گزارشات خلاصه مدیریتی
@project_school
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from بانک کتاب PMBOOKS
#مدیریت_پروژه
دانلود
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ تفاوت Progress override & Retained logic در نرم افزار P6
✍️ پیام نجات خواه
قبل از اینکه بخواهم تفاوت بین Retained logic و Progress override در نرم افزار P6 را توضیح بدهم لازم است شما با دو اصطلاح Out-Of-Sequence (OOS) و In Sequence آشنا a,dn.
در فاز کنترل زمانبندی پروژه ، هنگامی که فعالیت ها را در Data Date مورد نظر Actual می کنید دو حالت زیر ممکن است اتفاق بیفتد:
1- فعالیت ها مطابق توالی و روابط اولیه زمانبندی، درصد پیشرفت گرفته و انجام می شوند که به آنIn sequence Progress می گویند.
2- ولی خیلی وقت ها هم پیش می آید که فعالیت ها مطابق توالی اولیه انجام نمی شوند ، به عنوان مثال در توالی اولیه ، شروع فعالیت C منوط به اتمام فعالیت B تعریف شده است ، در صورتی که در فاز Actual ، فعالیت C قبل از اتمام فعالیت B آغاز می شود که به آن Out-Of-Sequence Progress (خارج از توالی) می گویند.
در حالت Out-Of-Sequence ، نرم افزار P6 سناریوهای مختلفی برای زمانبندی ادامه کار دارد که می تواند نتایج متفاوتی بر روی فعالیت های باقیمانده، شبکه زمانبندی و یا پایان پروژه داشته باشد .
از رایج ترین این سناریوها Retained logic و Progress override می باشد که در پنجره Schedule Option وجود دارد:
📌 نرم افزار پریماورا P6 بطور پیش فرض بر اساس Retained logic ، زمانبندی را انجام می دهد که در این حالت پریماورا منطق روابط شبکه پیش نیازی فعالیت ها را برای ادامه کار حفظ می کند، به عبارت دیگر اگر قسمتی از فعالیتی Out-Of-Sequence انجام شده باشد ، باقیمانده آن را پس از اتمام فعالیت پیش نیاز ، منتقل می کند
📌 ولی زمانی که سناریو زمانبندی پروژه را بر روی Progress override قرار داده و سپس پروژه را به تاریخ Data Date مورد نظر Schedule می کنید ، در این حالت پریماورا منطق اولیه شبکه زمانبندی را برای ادامه کار نادیده در نظر می گیرد، به عبارت دیگر اگر قسمتی از فعالیتی Out-Of-Sequence انجام شده باشد ، باقیمانده آن را بلافاصله بعد از خط Data Date منتقل می کند.
✅ به مدرسه مدیریت پروژه بپیوندید👇
➡️ @project_school
✍️ پیام نجات خواه
قبل از اینکه بخواهم تفاوت بین Retained logic و Progress override در نرم افزار P6 را توضیح بدهم لازم است شما با دو اصطلاح Out-Of-Sequence (OOS) و In Sequence آشنا a,dn.
در فاز کنترل زمانبندی پروژه ، هنگامی که فعالیت ها را در Data Date مورد نظر Actual می کنید دو حالت زیر ممکن است اتفاق بیفتد:
1- فعالیت ها مطابق توالی و روابط اولیه زمانبندی، درصد پیشرفت گرفته و انجام می شوند که به آنIn sequence Progress می گویند.
2- ولی خیلی وقت ها هم پیش می آید که فعالیت ها مطابق توالی اولیه انجام نمی شوند ، به عنوان مثال در توالی اولیه ، شروع فعالیت C منوط به اتمام فعالیت B تعریف شده است ، در صورتی که در فاز Actual ، فعالیت C قبل از اتمام فعالیت B آغاز می شود که به آن Out-Of-Sequence Progress (خارج از توالی) می گویند.
در حالت Out-Of-Sequence ، نرم افزار P6 سناریوهای مختلفی برای زمانبندی ادامه کار دارد که می تواند نتایج متفاوتی بر روی فعالیت های باقیمانده، شبکه زمانبندی و یا پایان پروژه داشته باشد .
از رایج ترین این سناریوها Retained logic و Progress override می باشد که در پنجره Schedule Option وجود دارد:
📌 نرم افزار پریماورا P6 بطور پیش فرض بر اساس Retained logic ، زمانبندی را انجام می دهد که در این حالت پریماورا منطق روابط شبکه پیش نیازی فعالیت ها را برای ادامه کار حفظ می کند، به عبارت دیگر اگر قسمتی از فعالیتی Out-Of-Sequence انجام شده باشد ، باقیمانده آن را پس از اتمام فعالیت پیش نیاز ، منتقل می کند
📌 ولی زمانی که سناریو زمانبندی پروژه را بر روی Progress override قرار داده و سپس پروژه را به تاریخ Data Date مورد نظر Schedule می کنید ، در این حالت پریماورا منطق اولیه شبکه زمانبندی را برای ادامه کار نادیده در نظر می گیرد، به عبارت دیگر اگر قسمتی از فعالیتی Out-Of-Sequence انجام شده باشد ، باقیمانده آن را بلافاصله بعد از خط Data Date منتقل می کند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
تجزیه و تحلیل پیش از مرگ یا تحلیل Pre Mortem تکنیکی است که برای شناسایی خطرات و مشکلات بالقوهای که ممکن است در طول یک پروژه ایجاد شود، استفاده میشود. برخلاف تحلیل پس از مرگ که پس از تکمیل پروژه انجام میشود، تحلیل Pre-Mortem در ابتدای پروژه یا ابتدای یک فاز پروژه و حتی ابتدای یک اسپرینت برای پیشبینی مسائل احتمالی و توسعه استراتژیهایی برای کاهش آنها انجام میشود.
تحلیل پیش از مرگ مزایای متعددی را برای مدیریت پروژه فراهم میکند، از جمله:
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from بانک کتاب PMBOOKS
#مدیریت_پروژه
دانلود
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM