جلسات اسکرام (Scrum Meetings) یک جز جداییناپذیر از یک محیط کار است که از روش اسکرام (Scrum) استفاده میکند. در نظر گرفته میشود که آنها منبعی بسیار ارزشمند برای جمعآوری اطلاعات و بازخورد از تیم توسعهدهنده و کمک به همسویی تیم با اهداف اسپرینت (Sprint) هستند.
۵ نوع جلسات اسکرام وجود دارد که در یک زمان خاص در طی یک چرخه برنامهریزی اسپرینت تشکیل میشوند و هر نوع خاص جلسه، یک هدف مشخص دارد.
در ابتدای هر اسپرینت، جلسه برنامهریزی اسپرینت برگزار میشود. معمولا انتظار میرود که کل تیم در این جلسه از جمله مالک محصول و اسکرام مستر حضور داشته باشند. هدف از این جلسه توسعه موارد عقب مانده واقعی اسپرینت و تعیین وظایف با بالاترین اولویت است که باید در طول هر اسپرینت انجام شود.
مالک محصول وظیفه توضیح موارد بکلاگ را برای تیم توسعهدهنده دارد و انتظار میرود فضای بحث و گفتگوی آزاد برای رفع انواع ابهامات، از هر دو طرف فراهم باشد. در طول جلسه، اعضای تیم همچنین میزان کارهایی را که میتوانند در یک بازه زمانی خاص به پایان برسانند، اعلام میکنند. بنابراین اساسا، در پایان این جلسه، تیم توسعه با یک هدف اسپرینت و همچنین یک بکلاگ اسپرینت (Sprint Backlog) کار خود را تمام خواهد کرد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ مدیریت تغییرات در پروژه (CHANGE MANAGEMENT)
تغییر رویدادی اجتناب ناپذیر در پروژه است. با این حال ضروری است مکانیزمی برای تحت کنترل داشتن تغییرات در نظر گرفت.
تغییر (Change) در پروژه چیست؟ هر تغییر در برنامه، فرضیات و محدودیت ها پروژه
📌 نمونه هایی از انواع تغییر:
▪️تغییر در اهداف پروژه
▪️تغییر در تیم اجرایی پروژه
▪️تغییر در روش اجرای فعالیت ها
▪️تغییر در استانداردها
▪️تغییر در فرضیات مانند تغییر نرخ ارز، نرخ تورم و …
▪️تغییر در محدودیت ها مانند لیست فروشندگان مورد تایید کارفرما (AVL: Approved Vendor List)
▪️تغییر در محدوده پروژه (Project Scope) و ساختار شکست کار (WBS)
▪️تغییر در برنامه زمانبندی و اولویت های اجرایی فعالیت ها
▪️تغییر در شرایط تایید کارفرما
▪️تغییر در برنامه مدیریت ارتباطات (communication Management Plan) و رویه هماهنگی پروژه (Coordination Procedure)
▪️تغییر در سیستم اندازه گیری پیشرفت فعالیت ها (PMS: Performance Measurement System)
▪️تغییر در برنامه مدیریت منابع انسانی پروژه (Project Human Resource Management)
▪️تغییر در برنامه مدیریت ریسک (Project Risk Management)
✅ به مدرسه مدیریت پروژه بپیوندید👇
@project_school
تغییر رویدادی اجتناب ناپذیر در پروژه است. با این حال ضروری است مکانیزمی برای تحت کنترل داشتن تغییرات در نظر گرفت.
تغییر (Change) در پروژه چیست؟ هر تغییر در برنامه، فرضیات و محدودیت ها پروژه
📌 نمونه هایی از انواع تغییر:
▪️تغییر در اهداف پروژه
▪️تغییر در تیم اجرایی پروژه
▪️تغییر در روش اجرای فعالیت ها
▪️تغییر در استانداردها
▪️تغییر در فرضیات مانند تغییر نرخ ارز، نرخ تورم و …
▪️تغییر در محدودیت ها مانند لیست فروشندگان مورد تایید کارفرما (AVL: Approved Vendor List)
▪️تغییر در محدوده پروژه (Project Scope) و ساختار شکست کار (WBS)
▪️تغییر در برنامه زمانبندی و اولویت های اجرایی فعالیت ها
▪️تغییر در شرایط تایید کارفرما
▪️تغییر در برنامه مدیریت ارتباطات (communication Management Plan) و رویه هماهنگی پروژه (Coordination Procedure)
▪️تغییر در سیستم اندازه گیری پیشرفت فعالیت ها (PMS: Performance Measurement System)
▪️تغییر در برنامه مدیریت منابع انسانی پروژه (Project Human Resource Management)
▪️تغییر در برنامه مدیریت ریسک (Project Risk Management)
@project_school
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ عوامل موثر در استقرار سیستم مدیریت ایمنی، بهداشت و محیط زیست در پروژه ها
برای انجام كار در پروژه ها طبق اصول HSE یكسری موارد نیاز است تا زمینه ساز جهت رعایت این اصول باشد. این موارد عبارتند از:
1- فرهنگ سازی: بدین منظور كه رعایت اصول HSE علاوه بر حفظ جان و منابع طبیعی باعث پیشرفت و توسعه اجتماعی می شود. در این پروژه ها نیز نیازمند به فرهنگ سازی از طرق مختلف آموزشی، نوشتاری، گفتاری، دیداری و ... می باشد.
2- زمان: پیاده سازی اصول HSE در پروژه های مختلف عمرانی، صنعتی و غیره مستلزم زمان می باشد زیرا كه هر تغییری كه در سیستم لحاظ شود نیازمند تغییر نگرش می باشد و این نیز به نوبه خود نیازمند زمان برای پذیرفتن و هماهنگ شدن با شرایط جدید می باشد. شرایط مطرح شده برای پروژه ها در این تحقیق، شرایط كنونی آنها بوده و تحقیق بعدی، پس از گذشت زمان درصد پیشرفت پروژه ها را از نظر HSE می تواند مشخص كند.
3- هزینه: برای انجام هر كاری نیازمند به هزینه می باشد و هر چه هزینه در نظر گرفته شده بیشتر باشد بنابراین انجام آن كار با كیفیت بالایی تضمین می شود. از آنجا كه تاكنون هزینه جهت رعایت اصول HSE بصورت كلی دیده شده است بنابراین بشكل اختصاصی نمی توان انتظار داشت كه تمام موارد جزء به جزء انجام شود. در صورتی كه در ابتدای پروژه هزینه HSE نیز به ریز درنظر گرفته شود می توان انتظار داشت تا موارد به شكل اصولی رعایت شود.
4- آموزش: جهت رعایت اصولی موارد HSE نیاز به آموزش می باشد. این آموزش ها باید در سطوح و رده های مختلف پیمانكاری و نظارت اجرایی شود تا سطح آگاهی از مخاطرات موجود در انجام عملیات عمرانی بین پرسنل به مرز مشتركی برسد.
✅ به مدرسه مدیریت پروژه بپیوندید👇
@project_school
برای انجام كار در پروژه ها طبق اصول HSE یكسری موارد نیاز است تا زمینه ساز جهت رعایت این اصول باشد. این موارد عبارتند از:
1- فرهنگ سازی: بدین منظور كه رعایت اصول HSE علاوه بر حفظ جان و منابع طبیعی باعث پیشرفت و توسعه اجتماعی می شود. در این پروژه ها نیز نیازمند به فرهنگ سازی از طرق مختلف آموزشی، نوشتاری، گفتاری، دیداری و ... می باشد.
2- زمان: پیاده سازی اصول HSE در پروژه های مختلف عمرانی، صنعتی و غیره مستلزم زمان می باشد زیرا كه هر تغییری كه در سیستم لحاظ شود نیازمند تغییر نگرش می باشد و این نیز به نوبه خود نیازمند زمان برای پذیرفتن و هماهنگ شدن با شرایط جدید می باشد. شرایط مطرح شده برای پروژه ها در این تحقیق، شرایط كنونی آنها بوده و تحقیق بعدی، پس از گذشت زمان درصد پیشرفت پروژه ها را از نظر HSE می تواند مشخص كند.
3- هزینه: برای انجام هر كاری نیازمند به هزینه می باشد و هر چه هزینه در نظر گرفته شده بیشتر باشد بنابراین انجام آن كار با كیفیت بالایی تضمین می شود. از آنجا كه تاكنون هزینه جهت رعایت اصول HSE بصورت كلی دیده شده است بنابراین بشكل اختصاصی نمی توان انتظار داشت كه تمام موارد جزء به جزء انجام شود. در صورتی كه در ابتدای پروژه هزینه HSE نیز به ریز درنظر گرفته شود می توان انتظار داشت تا موارد به شكل اصولی رعایت شود.
4- آموزش: جهت رعایت اصولی موارد HSE نیاز به آموزش می باشد. این آموزش ها باید در سطوح و رده های مختلف پیمانكاری و نظارت اجرایی شود تا سطح آگاهی از مخاطرات موجود در انجام عملیات عمرانی بین پرسنل به مرز مشتركی برسد.
@project_school
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
پیمایش در دنیای مدیریت پروژه Agile می تواند دلهره آور باشد. با چهارچوب های مختلف برای انتخاب، چگونه می دانید که کدام یک تیم شما را برای موفقیت آماده می کند؟
بیایید تفاوت های کلیدی بین دو چارچوب چابک را بررسی کنیم: Scrum و Kanban.
این راهنمای بصری به شما کمک می کند تا نقاط قوت منحصر به فرد آن ها را درک کنید و بهترین تناسب را برای پروژه های خود تعیین کنید.
* اسپرینت های با زمان بندی: کار به تکرارهای با طول ثابت (معمولاً 1-4 هفته) با اهداف مشخص تقسیم می شود.
* برنامه ریزی دقیق: با برنامه ریزی و برآورد گسترده شروع می شود.
* پیش بینی پذیری: هدف ارائه یک محصول بالقوه قابل ارایه در پایان هر اسپرینت است.
* جریان پیوسته: موارد کار در حالی که آماده هستند، بدون تکرار ثابت در سیستم حرکت می کنند.
* انعطاف پذیری: به راحتی با اولویت ها در حال تغییر سازگار شده و برنامه ریزی به موقع را پذیراست.
* کارایی: کار در حال انجام (WIP) را برای بهینه سازی جریان و کاهش ضایعات محدود می کند.
چارچوب Scrum: ایده آل برای پروژه هایی با الزامات کاملاً تعریف شده و نقشه راه روشن.
چارچوب Kanban: ایده آل برای پروژه هایی با تنوع بالا، نیازمندی های در حال تحول، یا پشتیبانی و نگهداری مداوم.
به یاد داشته باشید: هیچ راه حلی برای همه وجود ندارد. یک رویکرد ترکیبی را در نظر بگیرید، ترکیبی از عناصر هر دو چارچوب برای تطبیق فرآیند شما با نیازهای تیم شما.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
هنگام مدیریت پروژه هایی با مقیاس بزرگ، مانند پروژه های زیرساختی، انتخاب سطح ذخیره اطمینان (Contingency Level) مناسب بسیار مهم است. اما چگونه بین P80 یا P90 یا سایر درصدها تصمیم بگیریم؟
🔍تفاوت P80 و P90 در چیست؟
🏗️ عوامل کلیدی که باید در نظر گرفته شوند:
🌍 تاثیر عوامل خارجی:
ثبات مقررات: محیط های نامشخص ممکن است شما را به سمت P90 سوق دهند.
درک اجتماعی: برای پروژه هایی که تحت نظارت عمومی قرار دارند P90 می تواند محافظت بیشتری ارائه دهد.
اینجا هیچ درست یا غلطی وجود ندارد. باید سعی کنید با توجه به فاکتورهای معرفی شده بالا، سطح ذخیره اطمینانی را انتخاب کنید که به بهترین وجه با مشخصات ریسک پروژه شما و انتظارات ذینفعان همسو باشد.
در حالی که P90 امنیت بیشتری ارائه میدهد، P80 ممکن است برای پروژههایی با ریسکهای کاملاً درک شده و بودجههای محدودتر، بهتر باشد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
این منشور با منشور پروژه متفاوت است. ویرایش هفتم PMBOK منشور پروژه را به عنوان سندی که توسط آغازگر یا حامی پروژه صادر شده است تعریف می کند که به طور رسمی به مدیر پروژه مجوز استفاده از منابع سازمانی برای فعالیت های پروژه را می دهد.
تیم پروژه احتمالاً ورودی زیادی به منشور پروژه نخواهد داشت، اما منشور تیم برای استفاده خودشان است. منشور تیم در واقع ارزشهای تیم، توافقها، و تصمیمگیریها را توصیف میکند و انتظارات واضحی را درباره رفتار قابل قبول اعضای تیم پروژه ایجاد میکند.
سایر توافقات مانند ساعات کاری مشترک، بهبودهای تیمی - چیزهای به ظاهر کوچک می توانند پروژه را بدون برخی توافقات اساسی به سمت و سویی برگردانند. به عنوان مثال، اگر تیمی دارید که چندین منطقه زمانی کار می کند، مشخص کنید که آیا راهی برای کار چند ساعت متداول وجود دارد یا خیر. شاید تصمیم بگیرید که چگونه اعضای تیم پروژه به کارکنان جوان تر راهنمایی می کنند. کمی با گروه وقت بگذارید و در مورد تجربیات خوب و بد آنها صحبت کنید و یاد بگیرید که چه چیزهایی را میتوان در ابتدا به توافق رسید تا از مشکلات بعدی جلوگیری کنید.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ مزایای مدلسازی اطلاعات ساختمان یا BIM
مزیت اصلی یک مدل اطلاعات ساختمان، نمایش دقیق هندسی آن در قسمتهای یک ساختمان در یک محیط داده یکپارچه است. سایر فواید به شرح زیر هستند:
☑️ فرآیندهای سریعتر و مؤثرتر: اطلاعات با سهولت بیشتری به اشتراک گذاشته میشوند و میتوانند با ارزش افزوده و مجدداً استفاده شوند.
☑️ طراحی بهتر: طرحهای پیشنهادی ساختمان میتوانند به صورت دقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرندو شبیه سازیها به سرعت انجام شود و راه حلهای پیشرفته و خلاقانهای را ممکن سازد.
☑️ کنترل هزینههای کلی و دادههای زیست محیطی: عملکرد محیطی قابل پیشبینیتر است و هزینههای چرخه عمر بهتر درک میشود.
☑️ کیفیت بهتر تولید: خروجی اسناد انعطاف پذیر بوده و علمرد اتوماسیون به حداکثر میرسد.
☑️ خدمات بهتر مشتری: پیشنهادات از طریق تجسم دقیق درک میشوند.
☑️ دادههای چرخه عمر: در مدیریت پروژه میتوان از ملزومات، طراحی، ساخت و اطلاعات عملیاتی استفاده کرد.
✅ به مدرسه مدیریت پروژه بپیوندید👇
@project_school
مزیت اصلی یک مدل اطلاعات ساختمان، نمایش دقیق هندسی آن در قسمتهای یک ساختمان در یک محیط داده یکپارچه است. سایر فواید به شرح زیر هستند:
☑️ فرآیندهای سریعتر و مؤثرتر: اطلاعات با سهولت بیشتری به اشتراک گذاشته میشوند و میتوانند با ارزش افزوده و مجدداً استفاده شوند.
☑️ طراحی بهتر: طرحهای پیشنهادی ساختمان میتوانند به صورت دقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرندو شبیه سازیها به سرعت انجام شود و راه حلهای پیشرفته و خلاقانهای را ممکن سازد.
☑️ کنترل هزینههای کلی و دادههای زیست محیطی: عملکرد محیطی قابل پیشبینیتر است و هزینههای چرخه عمر بهتر درک میشود.
☑️ کیفیت بهتر تولید: خروجی اسناد انعطاف پذیر بوده و علمرد اتوماسیون به حداکثر میرسد.
☑️ خدمات بهتر مشتری: پیشنهادات از طریق تجسم دقیق درک میشوند.
☑️ دادههای چرخه عمر: در مدیریت پروژه میتوان از ملزومات، طراحی، ساخت و اطلاعات عملیاتی استفاده کرد.
@project_school
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
قسمت اول
مدیریت پروژه (PM) اغلب با مهارتهای سخت آن تعریف میشود: مهارتهای فنی که پروژهها را در مسیر، در چارچوب بودجه و به موقع نگه میدارد. این مهارت ها شامل برنامه ریزی، بودجه بندی، مدیریت ریسک و مهارت در نرم افزار PM می باشد. آنها ستون فقرات مدیریت پروژه هستند و یکپارچگی ساختاری هر ابتکار را تضمین می کنند.
مهارتهای سخت ضروری هستند زیرا چارچوب ساختار یافتهای را ارائه میدهند که در آن پروژه عمل میکند. آنها معیارهای قابل اندازه گیری را برای سنجش پیشرفت، تعیین انتظارات روشن و ایجاد نقشه راه برای تکمیل پروژه ارائه می دهند. این مهارت ها اغلب اولین خط دفاعی در برابر شکست پروژه هستند، زیرا آنها PM ها را با روش ها و ابزارهای مورد نیاز برای رسیدگی به پروژه های پیچیده و چندوجهی مجهز می کنند.
علاوه بر این، مهارتهای سخت به طور جهانی شناخته میشوند و اغلب اساس گواهینامهها و صلاحیتهای حرفهای مانند PMP (مدیریت پروژه حرفهای) یا PRINCE2 (پروژهها در محیطهای کنترلشده) را تشکیل میدهند. این گواهینامه ها صلاحیت فنی یک PM را تأیید می کند و در صنعت بسیار مورد توجه قرار می گیرد.
در حالی که مهارتهای سخت پایه و اساس را میسازند، مهارتهای نرم نیروهای پویایی هستند که به پروژهها جان میبخشند. این توانایی های بین فردی و رهبری به PM ها امکان می دهد تا تیم ها را رهبری کنند، درگیری ها را هدایت کنند و پروژه ها را به سوی تکمیل موفقیت آمیز سوق دهند. در دنیای پیچیده PM، مهارت های نرم اغلب بین مدیران خوب و عالی تمایز قائل می شوند.
مهارتهای نرم اغلب چیزی هستند که در موفقیت یا شکست پروژه تفاوت ایجاد میکنند. در حالی که مهارتهای فنی کار را انجام میدهند، مهارتهای نرم تضمین میکنند که کار به خوبی انجام میشود و محیط پروژه مثبت، سازنده و نوآورانه را تقویت میکند. آنها PM ها را قادر می سازند تا با تیم های خود در سطح عمیق تری ارتباط برقرار کنند و اطمینان حاصل کنند که همه اعضا درگیر، با انگیزه هستند و برای رسیدن به یک هدف مشترک کار می کنند.
همدلی خلاقانه
هوش رابطه ای
دید سیستماتیک
رهبری تطبیقی
تفکر انتقادی و تحلیلی
خلاقیت عملی
مدیریت تعارض
انعطاف پذیری شناختی
اخلاق و صداقت
در پست های بعدی درباره هر کدام از این مهارت ها به تفصیل توضیح داده خواهد شد.
@project_school
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
عنوان مهارت: همدلی خلاقانه (Creative Empathy)
همدلی خلاقانه، توانایی درک و به اشتراک گذاشتن احساسات دیگران را با تفکر نوآورانه ترکیب می کند. این در مورد ارتباط با مردم در سطح عاطفی و در عین حال ایجاد ایده ها و راه حل های جدید است.
کاربرد عملی:
در مدیریت پروژه، همدلی خلاقانه، مدیران ارشد را قادر میسازد تا نیازها و نگرانیهای تیم و ذینفعان خود را پیشبینی کنند و یک محیط حمایتی را تقویت کنند. این مهارت به جلسات طوفان فکری، حل تعارض و ایجاد فرهنگ تیمی مشارکتی کمک می کند.
عنصر مشابه در جدول تناوبی شیمی : سریم (Ce)
سریم یک عنصر همه کاره است که در کاتالیزورها برای تسهیل واکنش های شیمیایی استفاده می شود. به طور مشابه، همدلی خلاقانه به عنوان یک کاتالیزور در یک تیم عمل می کند و باعث درک و همکاری می شود. همانطور که سریم به تجزیه مولکولهای پیچیده به مولکولهای سادهتر کمک میکند، همدلی خلاقانه به شکستن موانع و ایجاد ارتباط عمیقتر بین اعضای تیم کمک میکند. توانایی این عنصر برای کمک به مبدلهای کاتالیزوری نشاندهنده این است که چگونه همدلی خلاقانه تعارضهای احتمالی را به گفتگوی سازنده و راهحلهای نوآورانه تبدیل میکند.
@project_school
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
دواپس درواقع مفهومی است که از ترکیب دو کلمه Development بهمعنای «توسعه» و Operation بهمعنای «عملیات» ایجاد شده است. Devops به ایجاد تعامل و همکاری بین اعضای تیم توسعه و عملیات شرکت منجر میشود. تیم عملیات همان تیم IT هستند که در نگهداری سختافزار و نرمافزار و محیطهای عملیاتی تخصص دارند. تیم توسعه نیز مسئول ساخت محصولات نهایی و خطایابی پس از تست آن هستند. دواپس ترکیبی از ابزارها و روشها و فلسفهای است که با ایجاد تعامل بین این دو تیم، امکان تداوم در تحویل برنامهها و ارائه خدمات به کاربران نهایی را فراهم میکند.
انواع DevOps
برای دواپس دو مدل توسعه متفاوت وجود دارد: یکی مدل آبشار (Waterfall) و دیگری مدل چابک (Agile). درادامه، بیشتر درباره این مدلها توضیح میدهیم.
1. مدل آبشار (Waterfall)
مدل Waterfall اولین مدل معرفیشده در توسعه نرمافزار محسوب میشود که بهصورت فرایندی متوالی با درک ساده است. در این مدل، روند توسعه نرمافزار به فازهای مختلف دستهبندی میشود؛ بدینترتیب که خروجی یک فاز به ورودی فاز بعدی تبدیل میشود. بههمیندلیل، به آن مدل آبشار گفته میشود؛ چراکه روند آن بهطورمداوم در حال انجام است و به حالت قبل برگشتپذیر نیست.
2. مدل چابک (Agile)
در مدل Agile، روند توسعه نرمافزار در یک پروژه شامل چندین تکرار است. در این مدل، در پایان هر تکرار یک محصول یا همان نرمافزار تحویل داده میشود و حدوداً به یک تا سه هفته زمان لازم دارد. در هریک از این تکرارها، تیمهای عملیاتی همزمان در حوزههای زیر کار میکنند.
چرخه عملکرد دواپس
دواپس معمولاً شش مرحله دارد که ازاینقرارند:
۱. مدیریت کد منبع (Source Code Management)
در این مرحله از دواپس، کارفرمایان و صاحبان اصلی پروژه با تیم توسعه نرمافزار درباره اهداف پروژه صحبت میکنند و درنهایت به طرحی واحد میرسند. پسازآن، متخصصان برنامهنویس و کدنویسی کار خود را آغاز و برنامه را طراحی میکنند. برای ذخیره کد معمولاً از ابزارهایی مانند Git استفاده میشود.
۲. ساخت و تست مستمر (Continuous Build and Test)
در این مرحله، با استفاده از ابزارهایی مانند Maven و Gradle، کدها از کانتینرهای مختلف گرفته و سپس برای ساخت برنامه ترکیب میشوند. پسازآن، کیفیت نرمافزار با کمک ابزارهایی مانند Selenium و JUnit تست میشود.
۳. ادغام مستمر (Continuous Integration)
پس از تست کامل نرمافزار، ویژگیهای جدید آن بهطورخودکار در پایگاه کد ادغام میشوند.
۴. استقرار مستمر (Continuous Deployment)
در این مرحله، برنامه پکیج و در سرور محصول (Production) مستقر میشود. سپس، تیم عملیاتی کارهایی مانند پیکربندی سرورها و تأمین منابع موردنیاز آنها را انجام میدهند.
۵. نظارت مستمر (Continuous Monitoring)
در این مرحله، سازمانهای فناوری اطلاعات مشکلات مرتبط با نسخههای خاص را شناسایی و تأثیر آن بر کاربران را بررسی میکنند.
۶. انتشار نرمافزار (Software Released)
پس از گذراندن تمام مراحل قبلی در چرخه عملکرد دواپس و اطمینان از اینکه نیاز کاربران برآورده میشود، نرمافزار برای استفاده گسترده منتشر میشود.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ تحلیل شکاف (GAP ANALYSIS)
در یک تعریف کلی، شامل مجموعه ای از تکنیک ها برای تحلیل شکاف (اختلاف) بین عملکرد و اهداف تعیین شده می باشد. مهمترین جنبه در تحلیل شکاف، این است که بدانیم دقیقا چه کاری باید در پروژه انجام شود و به چه دستاوری باید رسید؟
تصور کنید اخیراً از شما خواستهشده وضعیت رسیدگی به تماسها را در مرکز تماس سازمان خود بهبود ببخشید. تعدادی راهحل در ذهن دارید. اما پیش از اینکه بهترین راهحل را انتخاب کنید، باید مشخص کنید که برای رسیدن به اهداف پروژه چهکاری واقعاً نیاز است انجام شود.
در اینجاست که تجزیهوتحلیل شکاف مفید واقع میشود. این تجزیهوتحلیل یک ابزار ساده است که به شما کمک میکند شکاف بین وضعیت موجود و وضعیت آینده را که میخواهید به آن برسید و اقداماتی که برای بستن این شکاف باید انجام شوند را شناسایی کنید. تجزیهوتحلیل شکاف زمانی مفید واقع میشود که در آغاز پروژه انجام شود. همچنین زمانی که میخواهید اقدامات لازم برای تحویل پروژه را شناسایی کنید، انجام این تجزیهوتحلیل ضروری است.
✅ به مدرسه مدیریت پروژه بپیوندید👇
➡️ @project_school
در یک تعریف کلی، شامل مجموعه ای از تکنیک ها برای تحلیل شکاف (اختلاف) بین عملکرد و اهداف تعیین شده می باشد. مهمترین جنبه در تحلیل شکاف، این است که بدانیم دقیقا چه کاری باید در پروژه انجام شود و به چه دستاوری باید رسید؟
تصور کنید اخیراً از شما خواستهشده وضعیت رسیدگی به تماسها را در مرکز تماس سازمان خود بهبود ببخشید. تعدادی راهحل در ذهن دارید. اما پیش از اینکه بهترین راهحل را انتخاب کنید، باید مشخص کنید که برای رسیدن به اهداف پروژه چهکاری واقعاً نیاز است انجام شود.
در اینجاست که تجزیهوتحلیل شکاف مفید واقع میشود. این تجزیهوتحلیل یک ابزار ساده است که به شما کمک میکند شکاف بین وضعیت موجود و وضعیت آینده را که میخواهید به آن برسید و اقداماتی که برای بستن این شکاف باید انجام شوند را شناسایی کنید. تجزیهوتحلیل شکاف زمانی مفید واقع میشود که در آغاز پروژه انجام شود. همچنین زمانی که میخواهید اقدامات لازم برای تحویل پروژه را شناسایی کنید، انجام این تجزیهوتحلیل ضروری است.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
مدرسه مدیریت پروژه و ساخت
عنوان مهارت: تابآوری احساسی (Emotional Resilience)
تابآوری احساسی توانایی حفظ آرامش، مثبتاندیشی و اثربخشی در شرایط استرسزا است. این ویژگی شامل بازگشت سریع از شکستها و تمرکز بر اهداف، علیرغم چالشها میشود.
کاربرد عملی:
مدیران پروژه دائماً تحت فشار و با موانع غیرمنتظره روبرو هستند. تابآوری احساسی به آنها کمک میکند تا در مواقع بحرانی آرام و متمرکز باقی بمانند و رهبری ثابتی ارائه دهند. این ویژگی تضمین میکند که آنها قادر به مدیریت استرس هستند، بدون اینکه توانایی تصمیمگیری یا روحیه تیمی خود را به خطر بیندازند.
عنصر مشابه در جدول تناوبی شیمی : روتنیوم (Re)
روتنیوم یک فلز نادر انتقالی است که به دلیل سختی و مقاومت در برابر سایش شناخته میشود. این خصوصیات به خوبی جوهره تابآوری احساسی در مدیر پروژه را منعکس میکند. استحکام روتنیوم در شرایط سخت مانند توانایی مدیر پروژه برای تحمل فشار شدید بدون از دست دادن آرامش یا اثربخشی است. همچنین روتنیوم در تماسهای الکتریکی و مقاومتهای فیلم ضخیم به کار میرود، که نمادی از نقش مدیر پروژه در حفظ ارتباط و ثبات در تیم پروژه حتی در شرایط استرسزا است.
@project_school
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
عنوان مهارت: هوش رابطهای (Relational Intelligence)
چیست: هوش رابطهای مهارتی است که شامل ایجاد، پرورش و حفظ روابط قوی و مبتنی بر اعتماد میشود. این مهارت شامل ارتباطات، همدلی و توانایی ارتباط شخصی با دیگران است.
کاربرد عملی:
مدیران پروژه از هوش رابطهای برای تقویت روابط قوی با ذینفعان و اعضای تیم استفاده میکنند. این مهارت باعث افزایش اعتماد، تسهیل ارتباطات موثر و ایجاد محیط کاری مثبت میشود که برای موفقیت پروژه ضروری است.
مقایسه با عناصر: ایریدیوم (Ir)
ایریدیوم یکی از مقاومترین عناصر در برابر خوردگی است که به دلیل دوام و استحکامش شناخته میشود. این عنصر به خوبی با هوش رابطهای همخوانی دارد. همانطور که ایریدیوم در شرایط سخت بدون تحلیلرفتن باقی میماند، روابط قوی در مدیریت پروژه نیز حتی در مواجهه با چالشها پایدار و مبتنی بر اعتماد باقی میمانند. نقطه ذوب بالای ایریدیوم و پایداری آن در دماهای بالا، توانایی مدیر پروژه در حفظ و پرورش روابط در مواجهه با تنشها و تعارضات را منعکس میکند، که این امر موجب حفظ هماهنگی و همکاری تیمی میشود.
@project_school
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from مدرسه مدیریت پروژه و ساخت
مدیریت پروژه حداقلی P3.Express
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
عنوان مهارت: چشمانداز سیستمی
چشمانداز سیستمی توانایی دیدن تصویر کلی و درک چگونگی ارتباط بخشهای مختلف یک پروژه است. این مهارت شامل تفکر استراتژیک و توانایی پیشبینی تأثیر تصمیمات بر تمامی اجزای پروژه میباشد.
کاربرد عملی:
این مهارت به مدیران پروژه کمک میکند تا تمام اجزای پروژه را در راستای هدف مشترک هماهنگ کنند و انسجام و همافزایی را تضمین کنند. همچنین در برنامهریزی استراتژیک، تخصیص منابع و پیشبینی چالشهای احتمالی ناشی از وابستگیهای متقابل مؤثر است.
مقایسه با عناصر: سیلیکون (Si)
سیلیکون به دلیل نقش آن در نیمههادیها، برای صنعت فناوری و الکترونیک ضروری است. این ویژگی با چشمانداز سیستمی قابل مقایسه است، زیرا سیلیکون مدارهای پیچیده الکترونیکی را به دستگاههای کاربردی یکپارچه میکند، درست مانند اینکه چشمانداز سیستمی اجزای مختلف پروژه را به یک کل منسجم تبدیل میکند. توانایی سیلیکون در تسهیل ارتباط و اتصال در سیستمهای الکترونیکی، نماد توانایی مدیر پروژه در دیدن و مدیریت ارتباطات درون پروژه است و تضمین میکند که همه بخشها بهطور مؤثر در جهت هدف اصلی کار کنند.
@project_school
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
عنوان مهارت: رهبری تطبیقی (Adaptive Leadership)
رهبری تطبیقی به معنای انعطافپذیری در تغییر سبکهای رهبری بر اساس نیازهای تیم و پویاییهای پروژه است. این نوع رهبری شامل واکنشپذیری و چابکی در رویکرد به رهبری است.
کاربرد عملی: رهبران تطبیقی میتوانند استراتژیها و رویکردها را بر اساس نیازهای در حال تغییر پروژه تنظیم کنند. این مهارت برای مدیریت تیمهای متنوع، هدایت تغییرات و حفظ اثربخشی در محیطهای پویا ضروری است.
مقایسه با عناصر: لانتانوم (La)
لانتانوم به خاطر نقشش در بهبود ویژگیهای دیگر مواد، مانند بهبود خواص نوری شیشه شناخته شده است. این ویژگی نماد توانایی رهبری تطبیقی در ارتقای عملکرد تیم از طریق تنظیم سبکهای رهبری متناسب با نیازهای لحظه است. تطبیقپذیری و توانایی لانتانوم در بهبود عملکرد، منعکسکننده توانایی مدیر در سازگاری و هدایت مؤثر در شرایط مختلف است، و وضوح و جهتدهی به تیم میبخشد.
@project_school
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ آیا همه کارها تبدیل به پروژه میشوند؟؟!
همه ما در مورد تغيير و تحولاتي که جامعه و کسب و کار ما را تحت تاثير قرار مي دهند، شنيده ايم: روبات ها، هوش مصنوعي، داده هاي بزرگ (Big Data) و....
اما يک تحول بسيار مهم وجود دارد که براي ساليان متمادي رسانه ها و دانشگاه ها کاملا آن را فراموش کرده اند.
❇️براي بيش از 100 سال سازمان ها به يک شکل يکسان مديريت شده اند: سلسله مراتبی که در آن قدرت، بودجه و منابع بين دپارتمان هاي مختلف که به آنها "سيلو" گفته مي شود تقسيم مي شود.
مديريت و تئوري مديريت همواره به اين موضوع پرداخته است که چگونه مي توان کسب و کار را بهينه سازي کرد (اثربخشی). پروژه هم به اين داستان اضافه مي شود، ولي به ندرت به عنوان يک اولويت به آن پرداخته اند.
❇️تغيير نگاه (پارادايم)
امروزه با توجه به سرعت تغييرات مشاهده شده در دهه هاي گذشته، اين مدل مديريت سازمان منسوخ شده است. فعاليت هاي روزمره يک کسب و کار به زودي توسط اتوماسيون و روبات ها انجام خواهد شد- همين حالا هم نمونه هاي زيادي وجود دارد. پروژه ها تبديل به بخش ضروري هر سازمان شده اند.
❇️پیش بینی میشود که تا سال 2025 مديران و رهبران بيش از 60 درصد وقت خود را صرف انتخاب، اولويت بندي و نظارت بر اجراي پروژه ها مي کنند. اين تحول بزرگ نه تنها بر نحوه مديريت سازمان ها تاثير مي گذارد بلکه همه جنبه هاي زندگي ما تبديل به مجموعه اي از پروژه ها خواهد شد. برخي از حوزه هايي که اين تغيير عمده در آنها مشاهده شده است عبارتند از:
◀️- آموزش: تا کنون آموزش ها متمرکز بر تئوري ها و کتاب ها بود. مسیر یادگیری بوسیله به خاطر سپردن حجم زیادی از داده ها امکان پذیر میشد. اما امروزه سيستم هاي نوين آموزشي از سنين پايين آغاز مي شود و مفاهيم پروژه را به کار مي برند. هم اکنون ثابت شده است که به کارگيري تئوري ها و انجام آزمايشات از طريق پروژه ها، روش بهتري است و به زودي به عنوان يک استاندارد در خواهد آمد.
◀️- مشاغل: در گذشته نه چندان دور، افراد صاحب مشاغل حرفه اي فقط در يک سازمان کار مي کردند. بيشتر والدين ما فقط براي يک شرکت کار کرده اند. اما امروزه اغلب ما به چند شرکت مي رويم. به مشاغل مي توان به عنوان مجموعه اي از پروژه ها نگاه کرد که در آنها از کارها و شرکت ها و صنايع قبلي چيزهايي ياد مي گيريم و در عين حال براي شغل بعدي، خود را ارتقا مي دهيم.
◀️ دموکراسي: بحران هايي که امروزه در سيستم هاي سياسي در سرتاسر دنيا شاهد آن هستيم، دانشکده هاي سياسي را بر آن داشته است که راه هاي جديدي براي حاکميت کشورها ارائه دهند. يکي از انقلابي ترين تجربيات در ايرلند در حال اجرا است. کنوانسیون قانون اساسي ايرلند (ICC) – که در سال 2012 توسط دولت ايرلند ايجاد شد-به بررسي تغييرات بالقوه در قانون اساسي مي پردازد اين تغييرات شامل تغيير در سيستم راي گيري، تغيير در پارلمان و يا تغيير در سن راي گيري به همراه تغيير در مسائل اجتماعي و اخلاقي (مانند برابري حقوق در ازدواج، نقش زنان و غيره) مي باشد. نکته قابل توجه ابن است که هر سرفصل از طريق يک پروژه با ضرب العجلي مشخصي مديريت مي شود. يک سوم اعضاي اين کنوانسيون شامل اعضاي پارلمان ايرلند و دو سوم آن از شهروندان ايرلند هستند که بصورت تصادفي از جمعيت ايرلند انتخاب شده اند.
✅ به مدرسه مدیریت پروژه بپیوندید👇
@project_school
همه ما در مورد تغيير و تحولاتي که جامعه و کسب و کار ما را تحت تاثير قرار مي دهند، شنيده ايم: روبات ها، هوش مصنوعي، داده هاي بزرگ (Big Data) و....
اما يک تحول بسيار مهم وجود دارد که براي ساليان متمادي رسانه ها و دانشگاه ها کاملا آن را فراموش کرده اند.
❇️براي بيش از 100 سال سازمان ها به يک شکل يکسان مديريت شده اند: سلسله مراتبی که در آن قدرت، بودجه و منابع بين دپارتمان هاي مختلف که به آنها "سيلو" گفته مي شود تقسيم مي شود.
مديريت و تئوري مديريت همواره به اين موضوع پرداخته است که چگونه مي توان کسب و کار را بهينه سازي کرد (اثربخشی). پروژه هم به اين داستان اضافه مي شود، ولي به ندرت به عنوان يک اولويت به آن پرداخته اند.
❇️تغيير نگاه (پارادايم)
امروزه با توجه به سرعت تغييرات مشاهده شده در دهه هاي گذشته، اين مدل مديريت سازمان منسوخ شده است. فعاليت هاي روزمره يک کسب و کار به زودي توسط اتوماسيون و روبات ها انجام خواهد شد- همين حالا هم نمونه هاي زيادي وجود دارد. پروژه ها تبديل به بخش ضروري هر سازمان شده اند.
❇️پیش بینی میشود که تا سال 2025 مديران و رهبران بيش از 60 درصد وقت خود را صرف انتخاب، اولويت بندي و نظارت بر اجراي پروژه ها مي کنند. اين تحول بزرگ نه تنها بر نحوه مديريت سازمان ها تاثير مي گذارد بلکه همه جنبه هاي زندگي ما تبديل به مجموعه اي از پروژه ها خواهد شد. برخي از حوزه هايي که اين تغيير عمده در آنها مشاهده شده است عبارتند از:
◀️- آموزش: تا کنون آموزش ها متمرکز بر تئوري ها و کتاب ها بود. مسیر یادگیری بوسیله به خاطر سپردن حجم زیادی از داده ها امکان پذیر میشد. اما امروزه سيستم هاي نوين آموزشي از سنين پايين آغاز مي شود و مفاهيم پروژه را به کار مي برند. هم اکنون ثابت شده است که به کارگيري تئوري ها و انجام آزمايشات از طريق پروژه ها، روش بهتري است و به زودي به عنوان يک استاندارد در خواهد آمد.
◀️- مشاغل: در گذشته نه چندان دور، افراد صاحب مشاغل حرفه اي فقط در يک سازمان کار مي کردند. بيشتر والدين ما فقط براي يک شرکت کار کرده اند. اما امروزه اغلب ما به چند شرکت مي رويم. به مشاغل مي توان به عنوان مجموعه اي از پروژه ها نگاه کرد که در آنها از کارها و شرکت ها و صنايع قبلي چيزهايي ياد مي گيريم و در عين حال براي شغل بعدي، خود را ارتقا مي دهيم.
◀️ دموکراسي: بحران هايي که امروزه در سيستم هاي سياسي در سرتاسر دنيا شاهد آن هستيم، دانشکده هاي سياسي را بر آن داشته است که راه هاي جديدي براي حاکميت کشورها ارائه دهند. يکي از انقلابي ترين تجربيات در ايرلند در حال اجرا است. کنوانسیون قانون اساسي ايرلند (ICC) – که در سال 2012 توسط دولت ايرلند ايجاد شد-به بررسي تغييرات بالقوه در قانون اساسي مي پردازد اين تغييرات شامل تغيير در سيستم راي گيري، تغيير در پارلمان و يا تغيير در سن راي گيري به همراه تغيير در مسائل اجتماعي و اخلاقي (مانند برابري حقوق در ازدواج، نقش زنان و غيره) مي باشد. نکته قابل توجه ابن است که هر سرفصل از طريق يک پروژه با ضرب العجلي مشخصي مديريت مي شود. يک سوم اعضاي اين کنوانسيون شامل اعضاي پارلمان ايرلند و دو سوم آن از شهروندان ايرلند هستند که بصورت تصادفي از جمعيت ايرلند انتخاب شده اند.
@project_school
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
عنوان مهارت: تفکر انتقادی و تحلیلی (Critical and Analytical Thinking)
تفکر انتقادی و تحلیلی توانایی ارزیابی اطلاعات به صورت عینی، قضاوت منطقی، و حل مؤثر مشکلات است. این مهارت شامل استدلال منطقی و تحلیل دقیق میشود.
کاربرد عملی: مدیران پروژه از این مهارت برای ارزیابی ریسکها، شناسایی راهحلها و تصمیمگیریهای استراتژیک استفاده میکنند. این مهارت برای رفع اشکال، بهینهسازی فرآیندها و تضمین تصمیمگیریهای آگاهانه و مبتنی بر دادهها ضروری است.
مقایسه با عناصر: پالادیوم (Pa)
پالادیوم در مبدلهای کاتالیزوری برای تبدیل و بهینهسازی فرآیندهای شیمیایی با تسریع واکنشها استفاده میشود. این نقش مشابه نقش تفکر انتقادی و تحلیلی در بهبود فرآیندهای تصمیمگیری در مدیریت پروژه است. همانطور که پالادیوم باعث تحولات شیمیایی کارآمد و مؤثر میشود، تفکر انتقادی و تحلیلی نیز به مدیران پروژه کمک میکند تا موقعیتهای پیچیده را ارزیابی کرده، بهترین مسیر عمل را شناسایی کرده و راهحلهایی را پیادهسازی کنند که نتایج پروژه را بهینه میکنند.
@project_school
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM