Telegram Web Link
🖊 خاطرات عین‌السلطنه
سیرک اروپایی شامبین در
#قزوین

سه شنبه، ۳۱ خرداد ۱۲۹۴ خورشیدی

🔸«سیرک شامبین که طهران رفته بود مراجعت [کرد] و امشب در قزوین بیرون می‌آید. از قدیم پشت عمارت کارگذاری در خرابه پشت پیغمبریّه محلی دارند. با میرزا اسمعیل خان، محمّد علی خان، آقا سید علی، بهمن و ملکه و نوکرها رفتیم. صاحب منصبان روس و سالدات قزاق زیاد بود. چند اسب داشت[ند]، ده سگ معلم. دو نفر هم زن و دختر انواع بندبازی را نمودند.

🔸سگ بازی‌های غریب کردند. رقص مسخره، همه چیز بود. مسیو ماکس مسخره خوبی بود. حقیقتا مضحک و بامزه بود. کلنل مدم جلوی ما نشسته بود، اسمعیل خان می‌گفت این کلنل از قزوین تا کرمانشاهان پیش قراول بود. حالا آمده خستگی در کند. ضعیف و لاغر بود. عصای چوب آلو بالو نازکی دست گرفته بود. جنرال روس مقیم قزوین هم بود، جنرال تنومند همه صورت را تراشیده بود مگر چانه را. ملکه، تنها دختر ایرانی بود که با چادر سیاه و پیچه در میان این همه مرد به تماشا آمده بود.»

- روزنامه خاطرات عین السلطنه، به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار، انتشارات اساطیر، سال ۱۳۷۸، جلد ۶، ص ۴۴۷۴

#انجمن_فرهنگی_تاریخی_عالی_قاپو
@qazvinhistory
4_6035145219496743886
<unknown>
🌀 گذرستان

فایل صوتی سخنرانی محمدعلی حضرتی، نویسنده و قزوین‌پژوه
با موضوع:
"غدیر در آینه‌ی فرهنگ، آداب و سنن قزوین"
در سالن بوستان دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره)
▪️شنبه، دوم تیر ماه ۱۴۰۳

#انجمن_فرهنگی_تاریخی_عالی_قاپو
@qazvinhistory
📌 جریده اخبار
آئین جشن عید سعید غدیر در خانه‌ی تاریخی نبوی قزوین؛ برنامه‌ای با همکاری انجمن فرهنگی- تاریخی عالی‌قاپو


🔸 دوشنبه چهارم تیرماه سال ۱۴۰۳
🔸 عکس: پوریا کاکوند

#عید_غدیر
#انجمن_فرهنگی_تاریخی_عالی_قاپو
@qazvinhistory
❇️ چارسوق
از عزاداری در بازار تا چهارپایه‌خوانی
- محمدحسن سلیمانی


▪️عزاداری‌های حسینی از دیرباز با آیین‌ها و سنت‌های خاصی در قزوین همراه بوده است؛ آیین‌هایی که ریشه در عشق و ارادت ایرانیان به حضرت سیدالشهدا(ع) داشته و دارد. از جمله این آیین‌ها که امروز دیگر در قزوین گرد فراموشی بر آن نشسته، اما در بازار تهران همچنان برگزار می‌شود؛ چهارپایه خوانی بود. چهارپایه خوانی سبکی از عزاداری سنتی است که در آن مداح یا مرثیه‌خوان روی چهارپایه‌ی چوبی می‌رود و در حالی که عزاداران حلقه‌وار دور او را می‌گیرند، شور و حال حسینی به پا می‌کند.

▪️در این آیین که از دوره قاجار تا میانه دهه‌ی شصت خورشیدی در بازار قزوین اجرا می‌شد، بازاریان که در دهه اول ماه محرم، راسته مشخصی از بازار را سیاهپوش کرده و هر روز بعدازظهرها در این راسته، مراسم روضه‌خوانی و عزاداری برپا می‌کردند، در سومین روز شهادت امام حسین (ع) و یاران باوفایش، چهارپایه‌خوانی را به‌اجرا می‌گذاشتند. 

▪️مرثیه‌خوانان که از میان خودِ بازاریان بودند، این آیین را در یکی از راسته‌های بازار آغاز می‌کردند و پس از دقایقی برپایی عزای حسینی که عموما با روضه بر مصائب امام زین‌العابدین (ع) همراه بود، به سمت راسته دیگر می‌رفتند و این آیین تا حوالی ظهر در راسته‌های مختلف برگزار می‌شد.

▪️این آیین بی‌پیرایه آن‌چنان در بازار قزوین دارای اهمیت و جایگاه بود که چنان‌چه فرصتی برای حضور در برخی از راسته‌ها به‌دليل کمبود وقت و نزدیک شدن به اذان ظهر پیش نمی‌آمد، از کسبه آن راسته‌ها کسب اجازه می‌شد تا سال دیگر، چهارپایه‌خوانی در راسته آن‌ها اجرا شود.

#انجمن_فرهنگی_تاریخی_عالی_قاپو
@qazvinhistory
🔴 نگارخانه تاریخ
عمارت کلاه‌فرنگی (کاخ چهلستون) قزوین، اثری متعلق به دوره صفویه
🔹حدود سال ۱۲۷۳ خورشیدی
🔹عکاس: علی خان والی

#انجمن_فرهنگی_تاریخی_عالی_قاپو
@qazvinhistory
🔴 نگارخانه تاریخ
آیین روضه‌خوانی و عزاداری حسینی در دوره قاجاریه در مدرسه علوم دینی صالحیه قزوین
🔹حدود سال ۱۲۷۸خورشیدی
🔹عکاس: نامشخص

#انجمن_فرهنگی_تاریخی_عالی_قاپو
@qazvinhistory
🎙تاریخ شفاهی
خوراکی‌های دم ِحمام
فرشته بهرامی

🔹«عصر نشده، عدسی‌پزها، یک مشت عدس می‌ریختند توی دیزی‌های سفالی لعاب‌دار که بهش می‌گفتند «دیزی ساقالو»، آب و نمک اضافه می‌کردند، درش را می‌گذاشتند و دورش را گل می‌گرفتند، می‌چیدند توی مجمعه، می‌گذاشتند روی سرشان و می‌آوردند توی تونک حمام، می‌سپردند به پِهن‌سوزان تا آنها را بگذارد توی خاکستر چاله و دورشان آتش بچیند. صبح می‌آمدند چندتا خوراک را برای پِهن‌سوزان و حمامی و کارگرهایش می‌گذاشتند، پول آتش را می‌دادند و بقیه دیزی‌ها را می‌گذاشتند توی مجمعه، می‌بردند روی چرخ، جلوی در حمام، یا سر گذار وامی‌ایستادند.

🔸راه گذر، پا سست می‌کرد؛ عدس می‌خرید و همان جا می‌خورد و می‌رفت. مشتری از حمام در می‌آمد، شکمش خالی بود. پول می‌داد و یک پیاله عدسی می‌گرفت.» حاج تقی دشتی می‌گفت: «صنّار مِدادم به چرخی، چند تا قاشق عدسی مِریخت توی کاسَه، مُگُفتم بَدرُقه‌اش رَه هم بده. یک قاشق سر پُر اضافه مِکَرد.»

- حمام‌های خاموش (آیین‌ها و باورهای مردم درباره حمام‌های قزوین)، فرشته بهرامی، نشر آموت، ص ۴۱

#انجمن_فرهنگی_تاریخی_عالی_قاپو
@qazvinhistory
💠 زنان شهیر و نامور قزوینی

گوهرشاد قزويني
گوهرشاد قزوینی، دختر استاد يگانه خط نستعليق ايران، ميرعماد الحسني سيفي قزويني از خوشنویسان و نستعلیق ‌نویسان پرآوازه سده یازدهم هجری است که آموختن خط را از نوجوانی آغاز کرد و نستعلیق را نزد پدر آموخت و از زبردست‌ترین زنان خوشنویس شد. او شاعر و اهل طنز نیز بود و پدر او را حرمت بسیار می‌نهاد.
آنگونه که گفته شده است؛ گوهرشاد قزويني همسر ميرمحمدعلي خديوالخطاطين بوده و فرزند بسيار آورد که جملگي خوشنويس بودند. گوهرشاد پس از قتل ميرعماد به دستور شاه عباس صفوي، تا سالها در اصفهان زيست و سوگوار و در غم از دست دادن پدر بود که بيش از آن تاب اقامت در شهر اصفهان را نياورد و به موطن اصلي خود قزوين بازگشت تا اينکه به سال 1038 هجری قمری درگذشت.
در ميان زنان خوشنويس کمتر کسي به زبردستي او در خط نستعليق ديده شده است. از او یک نسخه «گلستان سعدی»، به قلم کتابت خوش، با رقم: «کتبه العبد المذنب گوهرشاد غفر له ۱۰۲۵»؛ یک قطعه به قلم نیم دو دانگ خوش و به آب زر، با رقم: «نمقه گوهرشاد ۱۰۳۰». و چند قطعه دیگر دیده شده‌است.

@qazvinhistory
جــام غـزل

خوش باش بعدِ من كنارِ هركسى،امّــا
گاهى همينْ يک آرزو مانندِ نفرين است!


- #محمد_شیخی
💠 فولکلور قزوین
باورها و عادت ها

از میان برداشتن هوو!
قزوینی ها در قدیم معتقد بودند اگر زنی هوو داشته باشد برای از میان برداشتن او، چنانچه کف دستش را زردچوبه بمالد و لباس زرد پوشیده و روز عید برود کف دستش را به هوویش نشان دهد، یک ماه نخواهد کشید که هوویش خواهد مُرد!

@qazvinhistory
2025/06/28 18:23:46
Back to Top
HTML Embed Code: