در حرفها و رفتارش آرامش خاصی داشت،
حتی وقتی غمگین بود هم آرام گوشهای مینشست و صدایش به گوش هیچکس نمیرسید.
@radio_caption
حتی وقتی غمگین بود هم آرام گوشهای مینشست و صدایش به گوش هیچکس نمیرسید.
@radio_caption
لحظههایی از زندگی وجود دارن که حسِ "اگه اینجا رو هم بتونم تحمل کنم، میرم مرحلهی بعد" رو بهت میدن.
@radio_caption
@radio_caption
پشت هر زخم قصه ها، غم ها و بزرگ شدن ها هست که زخم هارو برای ما عزیز کرده، وقتی کسی به ما اعتماد میکنه و مارو جزئی از خودش میدونه و زخمهاشو با ما شریک میشه یعنی باور داره که امانت دار خوبی هستیم لطفا برعکس عمل نکنیم و نمک روی زخم نباشیم و اونو با امانتی هایی که به ما داده عذاب ندیم.
@radio_caption
@radio_caption
چقدر خوب میشد اگر میتوانستم هر تکه از وجودم که تورا به یاد دارد از خود جدا کنم و دور بیندازم.
@radio_caption
@radio_caption
آدما یه جوری شدن که همشون یک چیز رو از زندگی، رابطه، آینده و... میخوان. اون چیز هم کاملا یکسان، کلیشه ای و بی اندازه مشمئزکنندهست.
@radio_caption
@radio_caption
من وقتی غم دارم گوشه گیر تر و آدم گریز تر میشوم، انگار دوست ندارم کسی زمین خوردن و اشک ها و رنج کشیدنم را ببیند.
@radio_caption
@radio_caption