Forwarded from رقص کلمات در دیگ جوشان - یوسف یزدانی
(ص ۴)
نویسنده در فصلهای پایانی با عجله همه چیز را سر هم کرده تا قصه را جمع وجور کرده و پایانش را اعلام و سرنوشت شوم و محتومِ کاراکترها را روشن و شفاف کند. اما فصل پایانی رمان، هولناک و اندوهبار است و در اصل جمعبندی نظرات نویسنده و مانیفست سیاسی او شکل میگیرد. آوا دختر گم شدهی یاور- همان استاد دانشگاه تبعید شده به هجرک- بعد از سالها به ایران میآید تا پدرش را که تصور میکند در اعدامهای دههی بیست کُشته شده- پیدا کند اما پدر مُرده و لاجرم آوا به روستای هجرک که قبلاً یکی از آبادترین روستاهای آن منطقه بوده میرود. از هجرک چه مانده؟ روستای ویران شدهای که هیچ شباهتی به گذشتهاش ندارد. همهی اُبهت و عظمت و همهی رنجهای حاصل سالهای پر دردسر آرش، دده جان، ماجان، یاور و... به باد رفته است و خرابهای که در آن تنها مرگ نفس میکشد. هجرک، همان ایرانی که نویسنده در نهایت ویران بودنش را بشارت میدهد و چه تلخ و چه وحشتزا و چه هولناک. هجرکی که آرش و دوستانش با جان و دل ساخته بودند، اکنون بعد از انقلاب همه چیزش عوض میشود. آخوندی که سید هم هست، به عنوان پیشنماز و شارح دین به روستا میآید و... اما آخوند کسی نیست جز همان کدخدای فراریِ زن باره که تا قبل از انقلاب به هیچ زنی رحم نمیکرد و همه را زیر میگرفت و به خفت و خاری از روستا بیرون رفته بود، اکنون به عنوان کدخدایِ آخوند شده، روستا را در تسلط خود میگیرد و دده جان (گلبانو) را- کدخدا بانویی که هجرک را به کمک آرش و بقیه آباد کرده بود، به دستور او شلاق میزنند. سطرهای پایانی رمان که آوا در میدانگاهِ روستای هجرک- که زمانی پر از شور و زندگی و عشق بود و اکنون ویرانهای مُرده- که او به تماشای گذشته و اکنون میایستد، پر از حسرت و ناامیدی و تلخی و نگاه سرد نویسنده است: «آوا در میدانگاه پرسه میزد. تاب دیدن این همه تباهی، ویرانی، فقر، نکبت و درماندهگی برایش دشوارتر از دشوار بود. آوا میدانست که در نوجوانیِ او، جذام در ایران ریشهکن شده بود و حاال باز هم جذام!؟»
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
ارتباط با یوسف یزدانی @hichdrhich
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
نویسنده در فصلهای پایانی با عجله همه چیز را سر هم کرده تا قصه را جمع وجور کرده و پایانش را اعلام و سرنوشت شوم و محتومِ کاراکترها را روشن و شفاف کند. اما فصل پایانی رمان، هولناک و اندوهبار است و در اصل جمعبندی نظرات نویسنده و مانیفست سیاسی او شکل میگیرد. آوا دختر گم شدهی یاور- همان استاد دانشگاه تبعید شده به هجرک- بعد از سالها به ایران میآید تا پدرش را که تصور میکند در اعدامهای دههی بیست کُشته شده- پیدا کند اما پدر مُرده و لاجرم آوا به روستای هجرک که قبلاً یکی از آبادترین روستاهای آن منطقه بوده میرود. از هجرک چه مانده؟ روستای ویران شدهای که هیچ شباهتی به گذشتهاش ندارد. همهی اُبهت و عظمت و همهی رنجهای حاصل سالهای پر دردسر آرش، دده جان، ماجان، یاور و... به باد رفته است و خرابهای که در آن تنها مرگ نفس میکشد. هجرک، همان ایرانی که نویسنده در نهایت ویران بودنش را بشارت میدهد و چه تلخ و چه وحشتزا و چه هولناک. هجرکی که آرش و دوستانش با جان و دل ساخته بودند، اکنون بعد از انقلاب همه چیزش عوض میشود. آخوندی که سید هم هست، به عنوان پیشنماز و شارح دین به روستا میآید و... اما آخوند کسی نیست جز همان کدخدای فراریِ زن باره که تا قبل از انقلاب به هیچ زنی رحم نمیکرد و همه را زیر میگرفت و به خفت و خاری از روستا بیرون رفته بود، اکنون به عنوان کدخدایِ آخوند شده، روستا را در تسلط خود میگیرد و دده جان (گلبانو) را- کدخدا بانویی که هجرک را به کمک آرش و بقیه آباد کرده بود، به دستور او شلاق میزنند. سطرهای پایانی رمان که آوا در میدانگاهِ روستای هجرک- که زمانی پر از شور و زندگی و عشق بود و اکنون ویرانهای مُرده- که او به تماشای گذشته و اکنون میایستد، پر از حسرت و ناامیدی و تلخی و نگاه سرد نویسنده است: «آوا در میدانگاه پرسه میزد. تاب دیدن این همه تباهی، ویرانی، فقر، نکبت و درماندهگی برایش دشوارتر از دشوار بود. آوا میدانست که در نوجوانیِ او، جذام در ایران ریشهکن شده بود و حاال باز هم جذام!؟»
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
ارتباط با یوسف یزدانی @hichdrhich
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
Ma_Hame_Sharik_Jorm_hastim.pdf
1.5 MB
پیدیاف:
رمان " همه ما شریک جرم هستیم."
نوشتهی: حمید حامد (کیومرث پوراحمد)
چاپ اول: بهار ۱۴۰۰، نشر مهر «انگلستان»
دوستان عزیز میتوانند نقد و تحلیل این رمان را با نام "نگاهی کوتاه به رمان: «همه ما شریک جرم هستیم»
در همین کانال مطالعه کنند.
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
ارتباط با یوسف یزدانی @hichdrhich
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
رمان " همه ما شریک جرم هستیم."
نوشتهی: حمید حامد (کیومرث پوراحمد)
چاپ اول: بهار ۱۴۰۰، نشر مهر «انگلستان»
دوستان عزیز میتوانند نقد و تحلیل این رمان را با نام "نگاهی کوتاه به رمان: «همه ما شریک جرم هستیم»
در همین کانال مطالعه کنند.
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
ارتباط با یوسف یزدانی @hichdrhich
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
(شهریور و مهرماه ۱۳۹۱)
به یاد زندهیاد "مژگان صیامی" که هنوز صاحب امتیاز و سردبیر مجلهی "سارای" بود، هنوز سلب امتیاز نشده بود، هنوز توقیف نشده بود، هنوز ادامه داشت و هنوز سرپا بود و تاکید داشت این مصاحبه را باید خودم انجام بدم... و چه تلخ و تاسفبار است بدرود گفتنش و ادامه ندادنش...
روحاش شاد...
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
ارتباط با یوسف یزدانی @hichdrhich
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
به یاد زندهیاد "مژگان صیامی" که هنوز صاحب امتیاز و سردبیر مجلهی "سارای" بود، هنوز سلب امتیاز نشده بود، هنوز توقیف نشده بود، هنوز ادامه داشت و هنوز سرپا بود و تاکید داشت این مصاحبه را باید خودم انجام بدم... و چه تلخ و تاسفبار است بدرود گفتنش و ادامه ندادنش...
روحاش شاد...
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
ارتباط با یوسف یزدانی @hichdrhich
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
Forwarded from رقص کلمات در دیگ جوشان - یوسف یزدانی
از کتاب: "گفتوگو با صادق هدایت"
نویسنده: "یوسف یزدانی"
نشر گیوا / ۱۳۹۷
امروز ۱۹ فروردین ۱۳۳۰، من صادق هدایت، خسته از همه چیز و همه کس و همه جا، در پاریس کلک خودم را کندم...
من صادقترین هدایت، هادیترین صداقت، صادق هدایت، نویسنده، محقق و مترجم، فرزند هدایت قلی خان اعتضادالملک و زیورالملوک، ششمین و کوچکترین فرزند خانواده، همزمان با جنبشِ آزادیخواهی و مشروطهطلبی، در ۲۸ بهمن ۱۲۸۱ هجری شمسی، مطابق با ۱۷ فوریهی ۱۹۰۳ در تهران، خیابان کوشک، شماره ۱۱، به شماره شناسنامه ۵۷۹ صادره از ناحیه ۲ دولت و به لطف همکاری و همراهی خودم، درگذشتهی ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ در پاریس هستم.
من در خانوادهای اشرافی، چشم به دنیایی گشودم که پر از فقر، بدبختی، درماندگی و درندگی بود و هنوز هم ادامه دارد و این ادامه دادن را به خوبیِ هر چه تمامتر ادامه میدهد. بر خلاف خانوادهام، از همان دوران کودکی، دچار نوعی حساسیت شدید در برابر پستیها و پلشتیها و بدبختیهای جامعه بودم و اعتقاد داشتم اگر در دنیا جاهای به خصوصی برای عیش و نوش و خوشگذرانی وجود دارد، در عوض فلاکت و بیچارگی همه جا یافت میشوند.
من هرگز بیدلیل و چرا نمیتوانستم با چگونههای متفاوت و گاه متضاد کنار بیایم و با خود و جهانِ پیرامونم سازش کنم. همیشه و در همه حال، دنبال یافتن چراها و چگونگیهای زندگی بودم تا دلیلی برای ادامهی حیاتِ پر دردسرم پیدا کنم که به گفتهی نیچه: «هر کس چرایی زندگی را دریابد، با هر چهگونهای خواهد زیست.»
چهل و نه سال هرگز نمیتوانست و نمیتواند عمر زیادی تلقی گردد اما برای من که تمام عمر در اضطراب و استرس و التهاب و اغتشاشهای درونی و بیرونی زیسته و نفس کشیده بودم و هر آن از درون در حالِ متلاشی شدن بودم، باید گفت بسیار زیاد و حتی بیش از اندازه بوده است و در این شکی نیست.
سرانجام روحِ بیقرار و جستوجوگر و خستهام، پوسته را دراند و بیرحمانه قیام کرد بر علیه خود و در اوج خودستیزی آگاهانه، در ادامهی خزیدنها به درونِ پرآشوبم، یکبار برای همیشه، خود را از چنگالهای پولادین زندگی رهاندم تا به رهایی ابدی برسم.
این جهان زندان و ما زندانیان
بشکن این زندان و خود را وارهان
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
ارتباط با یوسف یزدانی @hichdrhich
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
نویسنده: "یوسف یزدانی"
نشر گیوا / ۱۳۹۷
امروز ۱۹ فروردین ۱۳۳۰، من صادق هدایت، خسته از همه چیز و همه کس و همه جا، در پاریس کلک خودم را کندم...
من صادقترین هدایت، هادیترین صداقت، صادق هدایت، نویسنده، محقق و مترجم، فرزند هدایت قلی خان اعتضادالملک و زیورالملوک، ششمین و کوچکترین فرزند خانواده، همزمان با جنبشِ آزادیخواهی و مشروطهطلبی، در ۲۸ بهمن ۱۲۸۱ هجری شمسی، مطابق با ۱۷ فوریهی ۱۹۰۳ در تهران، خیابان کوشک، شماره ۱۱، به شماره شناسنامه ۵۷۹ صادره از ناحیه ۲ دولت و به لطف همکاری و همراهی خودم، درگذشتهی ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ در پاریس هستم.
من در خانوادهای اشرافی، چشم به دنیایی گشودم که پر از فقر، بدبختی، درماندگی و درندگی بود و هنوز هم ادامه دارد و این ادامه دادن را به خوبیِ هر چه تمامتر ادامه میدهد. بر خلاف خانوادهام، از همان دوران کودکی، دچار نوعی حساسیت شدید در برابر پستیها و پلشتیها و بدبختیهای جامعه بودم و اعتقاد داشتم اگر در دنیا جاهای به خصوصی برای عیش و نوش و خوشگذرانی وجود دارد، در عوض فلاکت و بیچارگی همه جا یافت میشوند.
من هرگز بیدلیل و چرا نمیتوانستم با چگونههای متفاوت و گاه متضاد کنار بیایم و با خود و جهانِ پیرامونم سازش کنم. همیشه و در همه حال، دنبال یافتن چراها و چگونگیهای زندگی بودم تا دلیلی برای ادامهی حیاتِ پر دردسرم پیدا کنم که به گفتهی نیچه: «هر کس چرایی زندگی را دریابد، با هر چهگونهای خواهد زیست.»
چهل و نه سال هرگز نمیتوانست و نمیتواند عمر زیادی تلقی گردد اما برای من که تمام عمر در اضطراب و استرس و التهاب و اغتشاشهای درونی و بیرونی زیسته و نفس کشیده بودم و هر آن از درون در حالِ متلاشی شدن بودم، باید گفت بسیار زیاد و حتی بیش از اندازه بوده است و در این شکی نیست.
سرانجام روحِ بیقرار و جستوجوگر و خستهام، پوسته را دراند و بیرحمانه قیام کرد بر علیه خود و در اوج خودستیزی آگاهانه، در ادامهی خزیدنها به درونِ پرآشوبم، یکبار برای همیشه، خود را از چنگالهای پولادین زندگی رهاندم تا به رهایی ابدی برسم.
این جهان زندان و ما زندانیان
بشکن این زندان و خود را وارهان
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
ارتباط با یوسف یزدانی @hichdrhich
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پایان فیلمبرداری فیلم سینمایی "کاور"
نویسنده و کارگردان "وحید الوندیفر"
طالقان/اسفند ۱۴۰۲ و فروردین ۱۴۰۳
بازیگران
یوسف یزدانی- هادی افتخارزاده_ نهال دشتی- مجید فرهنگ- آرش رضایی_ حسین مهرعلیزاده و...
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
ارتباط با یوسف یزدانی @hichdrhich
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
نویسنده و کارگردان "وحید الوندیفر"
طالقان/اسفند ۱۴۰۲ و فروردین ۱۴۰۳
بازیگران
یوسف یزدانی- هادی افتخارزاده_ نهال دشتی- مجید فرهنگ- آرش رضایی_ حسین مهرعلیزاده و...
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
ارتباط با یوسف یزدانی @hichdrhich
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فیلم سینمایی "کاور"
نویسنده و کارگردان "وحید الوندیفر"
طالقان/اسفند ۱۴۰۲ و فروردین ۱۴۰۳
بازیگران
یوسف یزدانی- هادی افتخارزاده_ نهال دشتی- مجید فرهنگ- آرش رضایی_ حسین مهرعلیزاده و...
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
ارتباط با یوسف یزدانی @hichdrhich
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
نویسنده و کارگردان "وحید الوندیفر"
طالقان/اسفند ۱۴۰۲ و فروردین ۱۴۰۳
بازیگران
یوسف یزدانی- هادی افتخارزاده_ نهال دشتی- مجید فرهنگ- آرش رضایی_ حسین مهرعلیزاده و...
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
ارتباط با یوسف یزدانی @hichdrhich
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نام ترانه "مجسمه"
خواننده "فریدون فروغی"
سال اجرا "اوایل دههی شصت"
انتشار برای اولین بار (این ترانه که به شکل اجرای خانگی است و با ضبط صوت خانگی ضبط شده، تا به حال منتشر نشده است.)
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
آیدی یوسف یزدانی @hichdrhich
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
خواننده "فریدون فروغی"
سال اجرا "اوایل دههی شصت"
انتشار برای اولین بار (این ترانه که به شکل اجرای خانگی است و با ضبط صوت خانگی ضبط شده، تا به حال منتشر نشده است.)
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
آیدی یوسف یزدانی @hichdrhich
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
نام ترانه "مجسمه"
خواننده "فریدون فروغی"
سال اجرا "اوایل دههی شصت"
انتشار برای اولین بار
«آهای، آهای مجسمه/ پاهات به میخِ آهنه/ نونتو دارن میخورن/ آبتو دارن میبرن/ چرا نمیگی گُشنمه/آهای آهای مجسمه/ گنگی و چیزی نمیگی/ ماتی و هیچ نمیبینی/ فقط چشات یه آدمه/ آهای آهای مجسمه»
چه کسی همچون مجسمه نیست؟ چه کسی مجسمه بودن خود را برنمیتابد؟ چگونه جامعه و نسلی، ناگهان چنان در رخوت و اضمحلال گرفتار میشود که خود را مجسمهای میبیند در هر گذری؟ و استیلای سکوت و سرنوشت تلخ را بر خود و دیگران «اجل محتوم» میپندارد؟ ما مجسمهای شدهایم در کوچه و خیابانی که صاحبان قدرت و دروغ، نانمان را میخورند، آبمان را میبرند و ما گیج و منگ و مات فقط نگاه میکنیم و فریدون، اعتراض و فریادهاش را از آغازین سالهای دههی شصت، همچون «شمشیر داموکلس»، بر سرمان، بر سرشان، بر سر خود فرود میآورد و خبر از خطر دائمی و تهدید مداومی میدهد که نسل و فصلی را گرفتار خواهد کرد.
«هوشت کجاست؟/ گوشت کجاست؟/ سرت کجاست، دلت کجاست؟/ خونه و منزلت کجاست؟/ لخت و پتی، تو هر گذر/ کلاه و تنپوشت کجاست؟/ حقتو دارن میبرن/ مجسمه هوشات کجاست؟»
کدام خانه؟ کدام منزل؟ سیلی بنیانکن از جادهای سیاه، در تاریخی سیاه پیش آمد و شباهنگام یقهمان را گرفت و نسل و تاریخ و امید و زندگی و فصلی را به ظلمات مبهوتی کشاند و ما مجسمهوار ناظری بودیم منفعل. گوشمان را پر کردند از اسراری که در صندوقچهای فرسوده، با دستهای مرگ تعارف شده بود به ما.
«روز و به شب رسوندنو/ روی یه نقطه موندنو/ کاری به کارا نداری/ نقشی تو فردا نداری/ آهای آهای مجسمه/ کجات شبیه آدمه/ اینکه دیگه زندگی نیست/ جهنمه، جهنمه»
چالشهای بزرگ فریدون در آثارش، فلسفه و سیاست است و ترانهی «مجسمه» را زمانی در خانهاش با همراهی یکی از دوستانش اجرا کرده که ممنوعالکار بوده اما هنوز برای زندگی کردن، خواندن، نفس کشیدن و اعتراض کردن امید داشته. از لحن و اجرایش با گیتار، هویداست که نمیخواهد مجسمهای باشد سر هر گذر و میدانی و بلکه همچنان میخواهد بر بودن خود اصرار ورزد و به واخواهی زندگی از دست رفتهاش برخیزد و بلکهتر به واخواهی فریاد و اعتراض نسلی که از مجسمه بودن بیزار است. و اکنون فریدون در اکنونیت فاجعهبارمان فریاد میزند:
«آهای آهای مجسمه/ تو هم یکی مثل همه/ نونتو دارن میخورن/ آبتو دارن میبرن/ چرا نمیگی گُشنمه؟/ آهای آهای مجسمه»
ترانهی «مجسمه» هرگز به صورت حرفهای در استودیو و با موسیقی ارکسترال، توسط فریدون ظبط و اجرا نشد و همانند تعدادی از آثار پخش نشدهاش، به همان شکل ماکت ماندند و فریدون آرزوی اجرای آنها را حسرتوار با خود به زیر خروارها خاک برد. ترانههایی مثل: «چرا نه؟»، «یا علی»، «آزادی کو؟» و... بعدها دوست عزیز و هنرمندم، خواننده، گیتاریست و آهنگساز فهیم و شعورمند، جناب آقای «مهدی رائین» با یک موسیقی و تنظیم قابل قبول و صدایی به وسعت ترانه، به زیبایی ترانهی «مجسمه» را اجرا کرد و یاد و خاطرهی فریدون را گرامی و زنده داشت...
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
آیدی یوسف یزدانی @hichdrhich
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
خواننده "فریدون فروغی"
سال اجرا "اوایل دههی شصت"
انتشار برای اولین بار
«آهای، آهای مجسمه/ پاهات به میخِ آهنه/ نونتو دارن میخورن/ آبتو دارن میبرن/ چرا نمیگی گُشنمه/آهای آهای مجسمه/ گنگی و چیزی نمیگی/ ماتی و هیچ نمیبینی/ فقط چشات یه آدمه/ آهای آهای مجسمه»
چه کسی همچون مجسمه نیست؟ چه کسی مجسمه بودن خود را برنمیتابد؟ چگونه جامعه و نسلی، ناگهان چنان در رخوت و اضمحلال گرفتار میشود که خود را مجسمهای میبیند در هر گذری؟ و استیلای سکوت و سرنوشت تلخ را بر خود و دیگران «اجل محتوم» میپندارد؟ ما مجسمهای شدهایم در کوچه و خیابانی که صاحبان قدرت و دروغ، نانمان را میخورند، آبمان را میبرند و ما گیج و منگ و مات فقط نگاه میکنیم و فریدون، اعتراض و فریادهاش را از آغازین سالهای دههی شصت، همچون «شمشیر داموکلس»، بر سرمان، بر سرشان، بر سر خود فرود میآورد و خبر از خطر دائمی و تهدید مداومی میدهد که نسل و فصلی را گرفتار خواهد کرد.
«هوشت کجاست؟/ گوشت کجاست؟/ سرت کجاست، دلت کجاست؟/ خونه و منزلت کجاست؟/ لخت و پتی، تو هر گذر/ کلاه و تنپوشت کجاست؟/ حقتو دارن میبرن/ مجسمه هوشات کجاست؟»
کدام خانه؟ کدام منزل؟ سیلی بنیانکن از جادهای سیاه، در تاریخی سیاه پیش آمد و شباهنگام یقهمان را گرفت و نسل و تاریخ و امید و زندگی و فصلی را به ظلمات مبهوتی کشاند و ما مجسمهوار ناظری بودیم منفعل. گوشمان را پر کردند از اسراری که در صندوقچهای فرسوده، با دستهای مرگ تعارف شده بود به ما.
«روز و به شب رسوندنو/ روی یه نقطه موندنو/ کاری به کارا نداری/ نقشی تو فردا نداری/ آهای آهای مجسمه/ کجات شبیه آدمه/ اینکه دیگه زندگی نیست/ جهنمه، جهنمه»
چالشهای بزرگ فریدون در آثارش، فلسفه و سیاست است و ترانهی «مجسمه» را زمانی در خانهاش با همراهی یکی از دوستانش اجرا کرده که ممنوعالکار بوده اما هنوز برای زندگی کردن، خواندن، نفس کشیدن و اعتراض کردن امید داشته. از لحن و اجرایش با گیتار، هویداست که نمیخواهد مجسمهای باشد سر هر گذر و میدانی و بلکه همچنان میخواهد بر بودن خود اصرار ورزد و به واخواهی زندگی از دست رفتهاش برخیزد و بلکهتر به واخواهی فریاد و اعتراض نسلی که از مجسمه بودن بیزار است. و اکنون فریدون در اکنونیت فاجعهبارمان فریاد میزند:
«آهای آهای مجسمه/ تو هم یکی مثل همه/ نونتو دارن میخورن/ آبتو دارن میبرن/ چرا نمیگی گُشنمه؟/ آهای آهای مجسمه»
ترانهی «مجسمه» هرگز به صورت حرفهای در استودیو و با موسیقی ارکسترال، توسط فریدون ظبط و اجرا نشد و همانند تعدادی از آثار پخش نشدهاش، به همان شکل ماکت ماندند و فریدون آرزوی اجرای آنها را حسرتوار با خود به زیر خروارها خاک برد. ترانههایی مثل: «چرا نه؟»، «یا علی»، «آزادی کو؟» و... بعدها دوست عزیز و هنرمندم، خواننده، گیتاریست و آهنگساز فهیم و شعورمند، جناب آقای «مهدی رائین» با یک موسیقی و تنظیم قابل قبول و صدایی به وسعت ترانه، به زیبایی ترانهی «مجسمه» را اجرا کرد و یاد و خاطرهی فریدون را گرامی و زنده داشت...
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
آیدی یوسف یزدانی @hichdrhich
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
Forwarded from رقص کلمات در دیگ جوشان - یوسف یزدانی
من شاعری چپ گرا هستم
شاعری راست گرا
جنوب گرا
شاعر شمال
شاعر مشرق گرا
مغرب گرا
شاعر جنوب شرقی
جنوب غربی
شمال شرقی
شمال غربی...
آه ای آزادی!
هر جا که تو باشی
من به آن سمت شاعرم...
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
ارتباط با یوسف یزدانی @hichdrhich
کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان_ یوسف یزدانی
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
شاعری راست گرا
جنوب گرا
شاعر شمال
شاعر مشرق گرا
مغرب گرا
شاعر جنوب شرقی
جنوب غربی
شمال شرقی
شمال غربی...
آه ای آزادی!
هر جا که تو باشی
من به آن سمت شاعرم...
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
ارتباط با یوسف یزدانی @hichdrhich
کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان_ یوسف یزدانی
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
Forwarded from رقص کلمات در دیگ جوشان - یوسف یزدانی
آدمی زمانی پیر میشود و میمیرد که:
۱- نتواند عاشق شود و یکی را دوست داشته باشد! (فاجعه بار است که آدمی عشق را در خود کُشته باشد و دیگر نتواند عاشق شود.)
۲- نتواند تولید اندیشه کند و فقط مصرف کنندهی فکر و اندیشهی دیگران باشد. (متوقف شدن فلسفیدن و اندیشیدن، یعنی پایان زندگی. حتا اگر آن زندگی جوان بوده باشد.)
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
ارتباط با یوسف یزدانی @hichdrhich
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
۱- نتواند عاشق شود و یکی را دوست داشته باشد! (فاجعه بار است که آدمی عشق را در خود کُشته باشد و دیگر نتواند عاشق شود.)
۲- نتواند تولید اندیشه کند و فقط مصرف کنندهی فکر و اندیشهی دیگران باشد. (متوقف شدن فلسفیدن و اندیشیدن، یعنی پایان زندگی. حتا اگر آن زندگی جوان بوده باشد.)
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
ارتباط با یوسف یزدانی @hichdrhich
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
چاپ هشتم کتاب «خفته در تنگنا، زندگینامهی فریدون فروغی»
نویسند «یوسف یزدانی»
نشر ثالث
قیمت 200 هزار تومان
توضیحات
کتاب «خفته در تنگنا» نوشتهی «یوسف یزدانی» و مقدمهی آن را «تورج شعبانخانی» نگاشته است. «در رثای فریدون فروغی»، «فروغی در گذر زمان»، «گفتوگوهای فروغی»، «دربارهی موسیقی؛ مقالهای از فروغی»، «گفتوگو با سوسن معادلیان؛ همسر فروغی»، «گفتوگو با یک دوست؛ حجت بداغی»، «فروغی از نگاه دیگران»، «و چند مقالهی دیگر»، «ترانههای فریدون فروغی»، «عکسها» عنوان فصلهای کتاب است. تورج شعبانخانی در مقدمه آورده است: «فریدون فروغی خواننده صاحب سبک دهه پرتلاطم 50 بود که در مدت فعالیت نه سالهاش انقلابی در موسیقی این سرزمین به پا کرد و برخلاف جریان آب، در دوران سنتشکنی، از دل فیلمهای موج نوی سینمای ایران با فریادهای گوشخراشش توانست پردههای لایه در لایه خواب را از چشمان خفتگان بدراند و در فهرست سیاه خوانندگان پرطرفدار قرار گیرد.
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
نویسند «یوسف یزدانی»
نشر ثالث
قیمت 200 هزار تومان
توضیحات
کتاب «خفته در تنگنا» نوشتهی «یوسف یزدانی» و مقدمهی آن را «تورج شعبانخانی» نگاشته است. «در رثای فریدون فروغی»، «فروغی در گذر زمان»، «گفتوگوهای فروغی»، «دربارهی موسیقی؛ مقالهای از فروغی»، «گفتوگو با سوسن معادلیان؛ همسر فروغی»، «گفتوگو با یک دوست؛ حجت بداغی»، «فروغی از نگاه دیگران»، «و چند مقالهی دیگر»، «ترانههای فریدون فروغی»، «عکسها» عنوان فصلهای کتاب است. تورج شعبانخانی در مقدمه آورده است: «فریدون فروغی خواننده صاحب سبک دهه پرتلاطم 50 بود که در مدت فعالیت نه سالهاش انقلابی در موسیقی این سرزمین به پا کرد و برخلاف جریان آب، در دوران سنتشکنی، از دل فیلمهای موج نوی سینمای ایران با فریادهای گوشخراشش توانست پردههای لایه در لایه خواب را از چشمان خفتگان بدراند و در فهرست سیاه خوانندگان پرطرفدار قرار گیرد.
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
"بابک بیات،آخرین نُتها"
زندگینامه بابک بیات
نشر نگاه/ چاپ اول ۱۳۹۷
نمایشگاه بینالمللی کتاب
مصلی، سالن شبستان، راهرو ۲۶، غرفه
انتشارات نگاه
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
زندگینامه بابک بیات
نشر نگاه/ چاپ اول ۱۳۹۷
نمایشگاه بینالمللی کتاب
مصلی، سالن شبستان، راهرو ۲۶، غرفه
انتشارات نگاه
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
"گفتوگو با صادق هدایت"
تحلیل آثار، زندگی و شخصیت صادق هدایت
نشر گیوا/ چاپ اول ۱۳۹۷
نمایشگاه بینالمللی کتاب
مصلی، سالن شبستان، راهرو ۲۰، غرفه
انتشارات گیوا
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
تحلیل آثار، زندگی و شخصیت صادق هدایت
نشر گیوا/ چاپ اول ۱۳۹۷
نمایشگاه بینالمللی کتاب
مصلی، سالن شبستان، راهرو ۲۰، غرفه
انتشارات گیوا
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
رمان
"امسال باید مُردهها را سرشماری کنند!"
نشر گیوا/ چاپ اول ۱۴۰۲
نمایشگاه بینالمللی کتاب
مصلی، سالن شبستان، راهرو ۲۰، غرفه
انتشارات گیوا
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
"امسال باید مُردهها را سرشماری کنند!"
نشر گیوا/ چاپ اول ۱۴۰۲
نمایشگاه بینالمللی کتاب
مصلی، سالن شبستان، راهرو ۲۰، غرفه
انتشارات گیوا
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
"خفته در تنگنا، زندگینامه فریدون فروغی"
زندگینامه فریدون فروغی
نشر ثالث/ چاپ اول ۱۳۸۲/ چاپ هشتم ۱۴۰۲
نمایشگاه بینالمللی کتاب
مصلی، سالن شبستان، راهرو ۱۰، غرفه
انتشارات ثالث
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
زندگینامه فریدون فروغی
نشر ثالث/ چاپ اول ۱۳۸۲/ چاپ هشتم ۱۴۰۲
نمایشگاه بینالمللی کتاب
مصلی، سالن شبستان، راهرو ۱۰، غرفه
انتشارات ثالث
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
"از پس فردا تا دیروز"
مجموعه فیلمنامه کوتاه
(۱۲ فیلمنامه کوتاه)
نشر گیوا/ چاپ اول ۱۳۹۶
نمایشگاه بینالمللی کتاب
مصلی، سالن شبستان، راهرو ۲۰، غرفه
انتشارات گیوا
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
مجموعه فیلمنامه کوتاه
(۱۲ فیلمنامه کوتاه)
نشر گیوا/ چاپ اول ۱۳۹۶
نمایشگاه بینالمللی کتاب
مصلی، سالن شبستان، راهرو ۲۰، غرفه
انتشارات گیوا
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
منتشر شد:
مجموعه داستان "خودکشی پس از مرگ"
شامل ۱۲ داستان کوتاه
نویسنده "یوسف یزدانی"
نشر گیوا/ ۱۴۰۳
طرح جلد از "فیاض بهرام"
نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران
مصلی، سالن شبستان، راهرو ۲۰، غرفه انتشارات گیوا
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
مجموعه داستان "خودکشی پس از مرگ"
شامل ۱۲ داستان کوتاه
نویسنده "یوسف یزدانی"
نشر گیوا/ ۱۴۰۳
طرح جلد از "فیاض بهرام"
نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران
مصلی، سالن شبستان، راهرو ۲۰، غرفه انتشارات گیوا
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
مجموعه داستان "خودکشی پس از مرگ"
شامل ۱۲ داستان کوتاه
نویسنده "یوسف یزدانی"
نشر گیوا/ ۱۴۰۳
دوستان عزیزی که سوال پرسیدند کتاب را از کجا و به چه روشی میتوانند تهیه کنند، به پیج زیر مراجعه کنند و درخواست بدهند:
https://www.instagram.com/givabooks?igsh=eTJ2ZzJtemFxNDRq
یا با شماره تلفن زیر تماس بگیرند:
۰۲۱۶۶۱۲۳۸۸۰
دفتر انتشارات گیوا
آدرس: میدان انقلاب، ابتدای کارگر جنوبی، نبش کوچهی مهدیزاده، پلاک ۱، طبقهی چهارم، دفتر نشر گیوا
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
شامل ۱۲ داستان کوتاه
نویسنده "یوسف یزدانی"
نشر گیوا/ ۱۴۰۳
دوستان عزیزی که سوال پرسیدند کتاب را از کجا و به چه روشی میتوانند تهیه کنند، به پیج زیر مراجعه کنند و درخواست بدهند:
https://www.instagram.com/givabooks?igsh=eTJ2ZzJtemFxNDRq
یا با شماره تلفن زیر تماس بگیرند:
۰۲۱۶۶۱۲۳۸۸۰
دفتر انتشارات گیوا
آدرس: میدان انقلاب، ابتدای کارگر جنوبی، نبش کوچهی مهدیزاده، پلاک ۱، طبقهی چهارم، دفتر نشر گیوا
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
ممنونم از دوستان عزیزم در انتشارات گیوا
مجموعه داستان "خودکشی پس از مرگ"
شامل ۱۲ داستان کوتاه
نویسنده "یوسف یزدانی"
نشر گیوا/ ۱۴۰۳
دوستان عزیزی که سوال پرسیدند کتاب را از کجا و به چه روشی میتوانند تهیه کنند، به پیج زیر مراجعه کنند و درخواست بدهند:
https://www.instagram.com/givabooks?igsh=eTJ2ZzJtemFxNDRq
یا با شماره تلفن زیر تماس بگیرند:
۰۲۱۶۶۱۲۳۸۸۰
دفتر انتشارات گیوا
آدرس: میدان انقلاب، ابتدای کارگر جنوبی، نبش کوچهی مهدیزاده، پلاک ۱، طبقهی چهارم، دفتر نشر گیوا
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
مجموعه داستان "خودکشی پس از مرگ"
شامل ۱۲ داستان کوتاه
نویسنده "یوسف یزدانی"
نشر گیوا/ ۱۴۰۳
دوستان عزیزی که سوال پرسیدند کتاب را از کجا و به چه روشی میتوانند تهیه کنند، به پیج زیر مراجعه کنند و درخواست بدهند:
https://www.instagram.com/givabooks?igsh=eTJ2ZzJtemFxNDRq
یا با شماره تلفن زیر تماس بگیرند:
۰۲۱۶۶۱۲۳۸۸۰
دفتر انتشارات گیوا
آدرس: میدان انقلاب، ابتدای کارگر جنوبی، نبش کوچهی مهدیزاده، پلاک ۱، طبقهی چهارم، دفتر نشر گیوا
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
آیین رونمایی و جشن امضا کتاب:
"خودکشی پس از مرگ"
مجموعه داستان کوتاه
نویسنده "یوسف یزدانی"
نشر گیوا/ ۱۴۰۳
نمایشگاه کتاب، شبستان، راهرو ۲۰، غرفه گیوا
دوستان عزیزی که سوال پرسیدند کتاب را غیر از نمایشگاه کتاب، از کجا و به چه روشی میتوانند تهیه کنند، به پیج زیر مراجعه کنند و درخواست بدهند:
https://www.instagram.com/givabooks?igsh=eTJ2ZzJtemFxNDRq
یا با شماره تلفن زیر تماس بگیرند:
۰۲۱۶۶۱۲۳۸۸۰
دفتر انتشارات گیوا
آدرس: میدان انقلاب، ابتدای کارگر جنوبی، نبش کوچهی مهدیزاده، پلاک ۱، طبقهی چهارم، دفتر نشر گیوا
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
"خودکشی پس از مرگ"
مجموعه داستان کوتاه
نویسنده "یوسف یزدانی"
نشر گیوا/ ۱۴۰۳
نمایشگاه کتاب، شبستان، راهرو ۲۰، غرفه گیوا
دوستان عزیزی که سوال پرسیدند کتاب را غیر از نمایشگاه کتاب، از کجا و به چه روشی میتوانند تهیه کنند، به پیج زیر مراجعه کنند و درخواست بدهند:
https://www.instagram.com/givabooks?igsh=eTJ2ZzJtemFxNDRq
یا با شماره تلفن زیر تماس بگیرند:
۰۲۱۶۶۱۲۳۸۸۰
دفتر انتشارات گیوا
آدرس: میدان انقلاب، ابتدای کارگر جنوبی، نبش کوچهی مهدیزاده، پلاک ۱، طبقهی چهارم، دفتر نشر گیوا
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53