This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 موشن گرافیک| تقدیر اعمال در شب قدر و اختیار انسان !!!!


اگر تقدیرات انسان در شب قدر رقم می خورد در این صورت اختیار و آزادی انسان چه می شود ? آیا این تقدیرات سبب سلب اختیار از انسان نمی شود ?

👌پاسخ را در کلیپ فوق ببینید .


@Rahnamye_Behesht
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 موشن گرافیک| شبهات شهادت امیر مومنان علیه السلام !!!!

▪️1 _ قاتل امام علی (ع) یک سردار ایرانی به نام بهمن جاذویه بوده که با قتل حضرت انتقام حمله اعراب به ایرانیان را گرفت ?

▪️2_امام حسن (ع) , ابن ملجم را به قصاص خون امام علی آتش زده است ?

▪️3_چرا امام حسن (ع) ابن ملجم را نبخشید ? مگر اسلام دستور به بخشیدن نمی دهد ?

▪️4_امام علی در محراب مسجد مورد هجوم قرار نگرفت بلکه ابن ملجم در هنگام ورود به مسجد , به ایشان حمله کرد و گفتن جمله "فزت و رب الکعبه " در محراب نماز دروغ است ?

▪️5_اتفاقات خارق العاده اتفاق افتاده پس از شهادت امام علی (ع) در کتب اهلسنت ?



@Rahnamye_Behesht
اختصاص شب قدر به امت اسلام ?!!!!

🤔#پرسش :

آیا شب قدر اختصاص به امت اسلام دارد یا امتهای قبلی هم شب قدر داشتند ?


💠#پاسخ💠

▫️برخی معتقدند که شب قدر اختصاصی امت اسلامی است و در امتهای قبلی چنین مساله ای وجود نداشته و در این رابطه با استناد به روایتی از اهلسنت می نویسند :

" آيا در امتهاى پيشين نيز بوده است يا نه ?

صريح روايات متعددى اين است كه اين از مواهب الهى بر اين امت مى‏باشد، چنان كه در حديثى از پيغمبر اكرم ص آمده است كه فرمود:

"ان اللَّه وهب لامتى ليلة القدر لم يعطها من كان قبلهم‏ " "خداوند به امت من شب قدر را بخشيده و احدى از امتهاى پيشين از اين موهبت برخوردار نبودند" ( در المنثور" جلد 6 صفحه 371 ) "

📚تفسير نمونه، ج‏27، ص: 190

❗️در پاسخ دیدگاه فوق گفتنی است که بر اساس روایات شیعه و سنی , امتهای قبلی هم شب قدر داشته اند .

▫️در روایات اهلسنت تصریح شده است که امتهای قبلی شب قدر داشته اند اما با مرگ پیامبرشان شب قدر از بین نمی رفته بلکه تا روز قیامت باقی مانده است .

ابوذر می گوید که به پیامبر اسلام گفتم:

" اى پيامبر خدا! تا پيامبران هستند، شب قدر با آنان است. وقتى پيامبران مى‏ميرند، آيا شب قدر برداشته مى‏شود، يا تا روز قيامت هست؟ فرمود: «آن شب، تا روز قيامت هست " " قُلتُ: يا رَسولَ اللّهِ، تَكُونُ [لَيلَةُ القَدرِ] مَعَ الأنبِياءِ ما كانوا فَإذا قُبِضَ الأنبِياءُ رُفِعَت أم هِيَ إلى يَومِ القيامَةِ؟ قالَ: «بَل هِيَ إلى يَومِ القيامَةِ "

📚المستدرك على الصحيحين: ج 1 ص 603  و ج 2 ص 578 _  صحيح ابن خزيمة: ج 3 ص 321

در نقل دیگر اهلسنت آمده است که راوی می گوید :

"با ابوذر [در مِنا] كنار جمره ميانى بودم. از او درباره شب قدر پرسيدم. گفت: بيش از همه، من درباره آن از پيامبر خدا مى‏پرسيدم. [يك بار] گفتم: اى پيامبر خدا! آيا شب قدر در عهد و دوران پيامبران بود؟ و آنگاه كه در گذشتند، آن شب هم برداشته شد؟ فرمود: «نه؛ بلكه تا روز قيامت خواهد بود "  لَيلَةُ القَدرِ كانَت تَكونُ عَلى عَهدِ الأنبِياءِ فإذا ذَهَبوا رُفِعَت؟ قالَ: «لا، وَ لكِن تَكونُ إلى يَومِ القِيامَةِ» "

📚المصنَّف ابن أبي شيبة ج  2 ص 394 _صحيح ابن خزيمة: ج 3 ص 320 _ مجمع الزوائد ج  3 ص 411

روایت فوق از ابوذر در منابع شیعه هم نقل شده است : " عن أبي ذر (رضي الله عنه)، قال: قلت: يا رسول الله، ليلة القدر، شي‏ء يكون على عهد الأنبياء ينزل عليهم فيها الأمر، فإذا مضوا رفعت؟ قال: «لا، بل هي إلى يوم القيامة "

📚تاویل الآیات ص 792 _ البرهان فی تفسیر القرآن ج 5 ص 714


▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇

در نقل دیگری از امام باقر علیه السلام , با صراحت تصریح شده است که شب قدر قبل از اسلام هم بوده است . مطابق نقل شیخ کلینی در کافی شریف , امام باقر علیه السلام فرمود :

" شب قدر را در آغاز آفرینش دنیا آفرید و در آن شب، نخستین کسی را که بایست پیامبر باشد و نخستین کسی را که بایست وصی باشد، بیافرید، و حکم فرمود تا در هر سال، شبی باشد که در آن شب، تفسیر امور را تا رسیدن چنان شبی در سال آینده، فرود آورد. هر کس این را انکار کند، دانش خداوند - که یادش بلند مرتبه و با شکوه باد - را رد کرده است؛ چرا که پیامبران و فرستاده شدگان و محدّثان (برای اعلان رسالت الهی) جز از راه حجّتی که در آن شب به ایشان می‌رسد و نیز حجّتی که جبرئیل علیه السلام (در غیر آن شب) برای ایشان می‌آورد، به پا نمی خیزند. (راوی می‌گوید: ) عرض کردم: آیا جبرئیل علیه السلام و یا دیگر فرشتگان نزد محدّثان نیز می‌آیند؟ فرمود: در رابطه با پیامبران و فرستاده شدگان شکّی در این امر نیست و امّا نسبت به غیر ایشان، ناچار بایست از نخستین روز آفرینش زمین تا به پایان این دنیا بر زمین حجّتی باشد تا خداوند متعال در آن شب آن امر را بر بنده ای که دوستش می‌دارد، نازل فرماید. به خدا سوگند که جبرئیل علیه السلام و فرشتگان در شب قدر، آن امر را بر حضرت آدم علیه السلام فرود آوردند و به خدا سوگند که حضرت آدم علیه السلام درنگذشت، مگر این که کسی را به عنوان وصی داشت و خداوند متعال به هر یک از پیامبران پس از حضرت آدم علیه السلام آن امر را در آن شب رسانید و پس از او برای وصیّ او نیز مقدّر داشت و به خدا سوگند که هر پیامبری از حضرت آدم علیه السلام تا حضرت محمّد صلی الله علیه و آله و سلم در همان امری که در آن شب به او می‌رسید، فرمان می‌گرفت که به فلان کس وصیّت کند." " عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَقَدْ خَلَقَ اللَّهُ جَلَّ ذِكْرُهُ- لَيْلَةَ الْقَدْرِ أَوَّلَ مَا خَلَقَ الدُّنْيَا وَ لَقَدْ خَلَقَ فِيهَا أَوَّلَ نَبِيٍّ يَكُونُ وَ أَوَّلَ وَصِيٍّ يَكُونُ وَ لَقَدْ قَضَى أَنْ يَكُونَ فِي كُلِّ سَنَةٍ لَيْلَةٌ يَهْبِطُ فِيهَا بِتَفْسِيرِ الْأُمُورِ إِلَى مِثْلِهَا مِنَ السَّنَةِ الْمُقْبِلَة.... "

📚الکافی ج 1 ص 249

وجه جمع بین دو دسته روایات :

👌می توان بین روایتی که در تفسیر نمونه مورد استناد قرار گرفت و روایاتی که ما مورد استناد قرار دادیم , چنین جمع کرد که امتهای قبلی هم شب قدر داشته اند یعنی شبی که تقدیر امور یکساله در آن اتفاق می افتاده است  اما این که عبادت در شب قدر برابر با هزار ماه باشد , این فضیلت اختصاص به امت پیامبر اسلام دارد , چنانچه که از روایتی این نکته استفاده می شود : " فَأُنْزِلَ عَلَيْهِ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ. وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ. لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ  جَعَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَيْلَةَ الْقَدْرِ لِنَبِيِّهِ ع- خَيْراً مِنْ أَلْفِ شَهْرِ مُلْكِ بَنِي أُمَيَّةَ. "

📚من لا یحضره الفقیه ج 2 ص 157


#شیعه_پاسخ

@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
آیا حالت تجربه گران برنامه زندگی پس از زندگی حالت احتضار است ?

🤔#پرسش :

در پاسخ های شما اشاره ای به حالت احتضار نشده
پس آنچه که طبق روایات انسان ها در حالت احتضار می بینند چیست؟

زندگی پس از زندگی هم حالت احتضار است. استاد عابدینی هم در کلیپی همین را توضیح دادند


💠#پاسخ💠

👌ما در بررسی مفصل و توضیحات مستندی که در مورد برنامه زندگی پس از زندگی ارائه دادیم , ثابت کردیم که آنچه تجربه گران دیده اند , چیزی جز خواب و رویا نیست , در این رابطه ویژه نامه ای را که منتشر کردیم مطالعه فرمایید :

https://www.tg-me.com/Rahnamye_Behesht/15784

حال یکی از کاربران مدعی شده است که حالت تجربه گران همان حالت احتضار است و مشاهدات آنان در حالت احتضار اتفاق افتاده است .

👌ادعای فوق نیز مبتنی بر ادله نیست , زیرا حالت احتضار , همان حالت جان کندن و جان دادن است و هنوز روح از تن جدا نشده است اما تجربه گران مدعی اند روح از تن جدا شده و آزادانه در محیطهای مختلف سیر می کردند !!!

خداوند در مورد حالت احتضار می فرماید :

" پس چرا هنگامى كه جان به گلوگاه مى‏رسد (توانايى بازگرداندن آن را نداريد)؟ " " فَلَوْ لا إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُوم‏ " ( سوره واقعه آیه 83 )

❗️در تفسیر نمونه در مورد آیه فوق می خوانیم :

" آيا جان دادن تدريجى است؟

تعبير جان به گلو رسيدن كه در آيات فوق بود (فَلَوْ لا إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ) كنايه از واپسين لحظه‏هاى زندگى است و شايد منشا آن اين است كه غالب اعضاى‏ پيكر مانند دستها و پاها به هنگام مرگ قبل از ساير اعضاء از كار مى‏افتد، و گلوگاه از آخرين اعضايى است كه از كار خواهد افتاد.

در آيه 26 سوره قيامت نيز مى‏خوانيم: كَلَّا إِذا بَلَغَتِ التَّراقِيَ:" كافران ايمان نمى‏آورند تا زمانى كه روح به ترقوه آنها برسد" (" ترقوه" استخوانهايى است كه اطراف حلق را فرا گرفته است)."

📚تفسير نمونه، ج‏23، ص: 278

از سوی دیگر حالت احتضار ویژگی های مهمی دارد که ما این ویژگی ها را به عنوان یک اصل مسلم در تجربه تجربه گران نمی بینیم , مانند :

▫️1 _ مومن و کافر در هنگام احتضار پیامبر گرامی و امام علی و اهلبیت علیهم السلام و فرشتگان الهی مانند جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل را می بینند : "إِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ حَضَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ أَهْلُ بَيْتِهِ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ جَمِيعُ الْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ وَ لَكِنِ اكْنُوا عَنِ اسْمِ فَاطِمَةَ وَ يَحْضُرُهُ جَبْرَئِيلُ وَ مِيكَائِيلُ وَ إِسْرَافِيلُ وَ عِزْرَائِيلُ ع‏ _ إِذَا احْتُضِرَ الْكَافِرُ حَضَرَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ عَلِيٌّ ع وَ جَبْرَئِيلُ ع وَ مَلَكُ الْمَوْت‏ _ لَيْسَ مِنْ أَحَدٍ مِنْ جَمِيعِ الْأَدْيَانِ يَمُوتُ إِلَّا رَأَى رَسُولَ اللَّهِ ص وَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ حَقّاً مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ. "

📚تفسير فرات الكوفي، ص: 553 _ الكافي ج‏3، ص: 132 _ تفسير العياشي، ج‏1، ص: 284

▫️2_ شیطان در هنگام احتضار دیده می شود که می خواهد دین و اعتقادات فرد را مخدوش کند : " مَا مِنْ أَحَدٍ يَحْضُرُهُ الْمَوْتُ إِلَّا وَكَّلَ بِهِ إِبْلِيسُ مِنْ شَيْطَانِهِ أَنْ يَأْمُرَهُ بِالْكُفْرِ وَ يُشَكِّكَهُ فِي دِينِهِ حَتَّى تَخْرُجَ نَفْسُه‏ "

📚الكافي ج‏3، ص: 123

▫️3 _ جایگاه مومن در بهشت و نیز جایگاه دوزخی فرد به او نشان داده می شود : " إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ثُمَّ أُرِيَ مَنْزِلَهُ مِنَ الْجَنَّةِ فَيَقُولُ رُدُّونِي إِلَى الدُّنْيَا حَتَّى أُخْبِرَ أَهْلِي بِمَا أَرَى فَيُقَالُ لَهُ لَيْسَ إِلَى ذَلِكَ سَبِيلٌ."

📚الكافي ج‏ 3، ص: 135

▫️4 _ حالت احتضار و جان دادن همراه با سختی و درد و رنج است حتی برای اولیاء الهی در حالی که این سختی و رنج اصل مسلم تجربه تجربه گران نیست و اساسا این سختی و جان کندن تا زمان مرگ همراه محتضر است به گونه ای که محتضر تماما مشغول قضیه جان کندن است و بر خلاف تجربه تجربه گران , محتضر فرصتی برای سیر و سیاحت در محیطهای مختلف پیدا نمی کند !!!!


و همینطور در هنگام احتضار آنچه انسان می بیند حقیقت محض است اما تجربه گران برنامه مذکور مدعی اند چیزهایی را دیده اند که خلاف ادله شرعی است مانند حجیت داشتن دعای جعلی معراج یا ناپسند بودن گریه بر اموات و .... که در نمایه فوق الذکر مفصلا هم مستندات سختی جان کندن حتی برای اولیاء الهی را بیان کرده ایم و هم تحریفات دینی تجربه گران را مورد بررسی قرار داده ایم .



#شیعه_پاسخ

@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
👌 بیست و هفتم ماه مبارک رمضان مصادف است با سالروز وفات علامه جلیل القدر ، محمد باقر مجلسی رحمه الله علیه ، صاحب دائره المعارف بزرگ شیعه یعنی « بحار الانوار » . علامه مجلسی کسی است که شیخ حر عاملی در وصف او می نویسد ؛

«مولانا الجليل ، محمد باقر بن محمد تقى مجلسى، عالم فاضل ماهر، محقّق مدقّق، علّامه فهّامه، فقيه متكلم، محدّث ثقه، جامع همه خوبيها و فضائل، جليل القدر عظيم الشأن اطال اللَّه بقاءه داراى تأليفات سودمند بسيارى است، مانند «بحار الأنوار» در اخبار ائمه اطهار كه احاديث تمام كتب شيعه را غير از كتب اربعه (كافى، من لا يحضره الفقيه، تهذيب و استبصار) و نهج البلاغه كه كمتر از آن نقل ميكند، با ترتيبى پسنديده در آن جمع نموده و مشكلات آن را شرح كرده است ...»

📚امل الامل ج 2 ص 248

👌توضیحات بیشتر ما در مورد علامه مجلسی و کتاب شریف « بحار الانوار » را در ذیل بخوانید ؛

💠https://www.tg-me.com/Rahnamye_Behesht/11498


#سایت_ما

ipasookh.ir
#عید_سعید_فطر_مبارک

💠پرسش و پاسخ های مرتبط با عید سعید فطر و پایان ماه مبارک رمضان ؛


1⃣مسلمانان ميگويند ماه رمضان ماه #مهمانى خداست پس چرا وقتى اين مهمانى تمام ميشود جشن ميگيرند و #شادى ميكنندمعمولا انسانها پايان غم و رسيدن شادى را جشن ميگيرند، يعنى مهمان خدا بودن اينقدر آزار دهنده است كه اتمامش را #جشن ميگيرند ❗️

💠https://www.tg-me.com/Rahnamye_Behesht/6791

2⃣فلسفه خواندن نماز #عید فطر چیست❗️

💠https://www.tg-me.com/Rahnamye_Behesht/6790


3⃣فلسفه پرداخت زکات #فطره چیست

💠https://www.tg-me.com/Rahnamye_Behesht/6781

4⃣علت اختلاف مراجع در رویت هلال ماه در چیست چه اختلاف در آغاز ماه و چه در پایان ماه ❗️

💠https://www.tg-me.com/Rahnamye_Behesht/6548

5⃣نظرتان درباره این سخن در مورد هلال ماه چیست اگر در همه دنیا یک جا ماه دیده شد، برای کل مردم زمین اول ماه است/ چند اول ماه، خلاف واقعیت و قرآن کریم است آیت‌الله‌‌‌‌‌‌‌ نوری همدانی: بر اساس بیان قرآن، ماه یک موجود #متحرک است که مبدا، مسافت و مقصد آن معلوم است و یک بدر بیشتر نداریم.
این نوع اختلافات را باید از روی قرآن حل کنیم؛ قرآن فرموده که تعداد ماه‌ها در سال ۱۲ عدد بیشتر نیست و ملاک هم ماه #قمری است.
در همه دنیا در یک جا اگر ماه دیده شد برای کل مردم زمین اول ماه است، زیرا ماه موجود مشخص #تکوینی است.
آیت‌الله بروجردی و امام به وحدت افق قائل بودند؛ لذا اگر ما بخواهیم با قرآن ارتباط بیشتری داشته باشیم خیلی از مسائل فقهی را می‌توانیم حل کنیم.
متاسفانه در یک شهر نیز این اختلاف را می‌بینیم که نمونه آن در قم هم رخ داده است و در سال جاری با اینکه جمعه، عید فطراعلام شده بود برخی شنبه را عید می‌دانستند.

💠https://www.tg-me.com/Rahnamye_Behesht/9062


6⃣این اختلاف مراجع در باب رویت هلال و اعلام عید فطر چه توجیهی دارد ❗️چرا همه بر یک نظر واحد جمع نمی شوند چرا دو دستگی بین مردم ایجاد می کنند

💠https://www.tg-me.com/Rahnamye_Behesht/11811

#پرسمان_اعتقادی.
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما

ipasookh.ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺فلسفه تقلید از مراجع !!!!

▫️در کلیپ فوق به شبهه ذیل پاسخ گفته ایم :

"چرا باید از مراجع تقلید کنیم و چشم و گوش بسته هر چه گفتند عمل کنیم چرا با وجود داشتن عقل برده فکری دیگران باشیم " !!!

@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 موشن گرافیک| شهادت پیامبر اسلام به رسالت و سلام بر خویش در نماز !!!!

برخی شبهه می کنند :

" آیا پیامبر گرامی اسلام در سلام نماز به خودشان سلام می دادند یا در تشهد نمازشان , به رسالت خود شهادت داده و مثلا می گفتند اَشهد اَنّ خودم رسولُ الله ?

👌پاسخ را در کلیپ فوق ببینید .


@Rahnamye_Behesht
تعلیم علم اسماء به آدم علیه السلام !!!!

🤔#پرسش :

در تورات، سِفر پیدایش فصل دوم در داستان خلقت چنين آمده است؛

پس از اینکه خدا آدم را آفرید، همه حیوانات و پرندگان را برای او آورد و از او خواست که برآنها نام  بگذارد: در حالی که قرآن در سوره بقره اين داستان را به نحوی نقل می کند که با تورات تفاوت دارد ....

قرآن به گونه ای داستان را بیان می کند که گویی فرشتگان با الله جر و بحث می کنند  ...❗️❗️❗️


💠#پاسخ💠

آیات مورد اشکال معاند ناظر به آیات ابتدایی سوره بقره است که خداوند می فرماید :

" هنگامى كه پروردگار تو به فرشتگان گفت: من در روى زمين جانشين و حاكمى قرار خواهم داد. فرشتگان گفتند (پروردگارا) آيا كسى را در زمين قرار مى‏دهى كه فساد و خونريزى كند؟  ما تسبيح و حمد تو را به جا مى‏آوريم، پروردگار فرمود: من حقائقى را مى‏دانم كه شما نمى‏دانيد. سپس علم اسماء  را همگى به آدم آموخت بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود اگر راست مى‏گوئيد اسامى اينها را برشماريد!- فرشتگان عرض كردند: منزهى تو!، ما چيزى جز آنچه به ما تعليم داده‏اى، نمى‏دانيم تو دانا و حكيمى- فرمود اى آدم آنها را از (اسامى و اسرار) اين موجودات آگاه كن، هنگامى كه آنها را آگاه كرد خداوند فرمود: نگفتم من غيب آسمانها و زمين را مى‏دانم، و نيز مى‏دانم آنچه را شما آشكار مى‏كنيد يا پنهان مى‏داشتيد. "

در مورد آیات فوق توجه به چند نکته لازم است :

▫️1 _ سخنان فرشتگان در آیات فوق پیرامون خلقت آدم علیه السلام از باب سوال و کشف حقیقت بوده است نه از باب تمرد از امر الهی , چرا که فرشتگان مطیع امر خداوند هستند و نمی توانند تمردی در برابر خداوند داشته باشند , چنانچه که در قرآن در مورد فرشتگان آمده است :

" بندگان شايسته او هستند - كه هرگز در سخن بر او پيشى نمى‏گيرند، و به فرمان او عمل مى‏كنند. " " بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ _ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ " (انبیاء 26 _ 27 )

▫️2 _ در مورد چرایی سخن فرشتگان برخی می نویسند :

" آنها فكر مى‏كردند اگر هدف عبوديت و بندگى است كه ما مصداق كامل آن هستيم، همواره غرق در عبادتيم و از همه كس سزاوارتر به خلافت! بى‏خبر از اين كه عبادت آنها با توجه به اين كه شهوت و غضب و خواستهاى گوناگون در وجودشان راه ندارد با عبادت و بندگى اين انسان كه اميال و شهوات او را احاطه كرده و شيطان از هر سو او را وسوسه مى‏كند تفاوت فراوانى دارد، اطاعت و فرمانبردارى اين موجود طوفان زده كجا، و عبادت آن ساحل‏نشينان آرام و سبكبار كجا؟! آنها چه مى‏دانستند كه از نسل اين آدم پيامبرانى همچون محمد و ابراهيم و نوح‏ و موسى و عيسى ع و امامانى همچون ائمه اهل بيت ع و بندگان صالح و شهيدان جانباز و مردان و زنانى كه همه هستى خود را عاشقانه در راه خدا مى‏دهند قدم به عرصه وجود خواهند گذاشت، افرادى كه گاه فقط يك ساعت تفكر آنها برابر با سالها عبادت فرشتگان است ... "

" خدا مى‏خواست موجودى بيافريند كه گل سر سبد عالم هستى باشد و شايسته، مقام خلافت الهى و نماينده" الله" در زمين گردد.

در حديثى كه از امام صادق ع در تفسير اين آيات آمده نيز به همين معنى اشاره شده است كه فرشتگان بعد از آگاهى از مقام آدم دانستند كه او و فرزندانش سزاوارترند كه خلفاى الهى در زمين و حجتهاى او بر خلق بوده باشند ... ( تفسیرنمونه ج 1 ص 174 )

"وقفوا على عظم منزلتهم عند الله عز ذكره، فعلموا أنهم أحق بأن يكونوا خلقاء في أرضه، و حججه على بريته "

📚کمال الدین ج 1 ص 14

جمله" ما كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ" (آنچه را در درون مكتوم مى‏داشتيد) با توجه به روایات تفسیری , اشاره است که فرشتگان خود را واقعا شايسته‏تر از هر كس براى خلافت الهى در روى زمين مى‏دانستند، گر چه اشاره‏اى به اين مطلب كردند ولى با صراحت آشكار ننمودند و همینطور اشاره است به آن حالت استكبار ابليس كه آن روز در صف فرشتگان قرار داشت، و مخاطب به خطاب فرشتگان بود. او در درون خود تصميم داشت كه هرگز در برابر آدم خضوع نكند. " و ما كان يعتقده إبليس من الإباء على آدم إن أمر بطاعته، و إهلاكه إن سلط عليه، و من اعتقادكم أنه لا أحد يأتي بعدكم إلا و أنتم أفضل منه، بل محمد و آله الطيبون أفضل منكم، الذين أنبأكم آدم بأسمائهم "

📚تفسیر منسوب به امام عسکری ص 217

▫️3 _ به حسب روایات , سخن فرشتگان در مورد فساد و خونریزی در زمین , از این جهت بود که آدم علیه السلام نخستين مخلوق روى زمين نبود، بلكه پيش از او نيز مخلوقات دیگرى بودند كه به نزاع و خونريزى پرداختند . سوء پيشينه آنها سبب بدگمانى فرشتگان نسبت به نسل آدم شد " " لو لا أنهم قد كانوا رأوا من يفسد فيها و يسفك الدماء "

📚تفسير العياشي، ج‏1، ص: 29

▫️ادامه 👇👇👇
▫️ادامه 👇

▫️4 _ فرشتگان از سوال نابجا و بدگمانی که در مورد آدم علیه السلام مطرح کرده بودند پشیمان شده و توبه و استغفار و تضرع کردند و خداوند هم توبه آنان را پذیرفت : " ثُمَّ سَأَلُوهُ التَّوْبَةَ فَأَمَرَهُمْ أَنْ يَطُوفُوا بِالضُّرَاحِ وَ هُوَ الْبَيْتُ الْمَعْمُورُ وَ مَكَثُوا يَطُوفُونَ بِهِ سَبْعَ سِنِينَ وَ يَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مِمَّا قَالُوا ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَ رَضِيَ عَنْهُم‏ "

📚الکافی ج 4 ص 188

▫️5 _ در مورد علم اسماء هم که خداوند به آدم علیه السلام تعلیم داد , برخی  می نویسند :

" گر چه مفسران در تفسير" علم اسماء" بيانات گوناگونى دارند، ولى مسلم است كه منظور تعليم كلمات و نام‏هاى بدون معنا به آدم نبوده، چرا كه اين افتخارى محسوب نميشده است، بلكه منظور دادن معانى اين اسماء و مفاهيم و مسماهاى آنها بوده است.

البته اين آگاهى از علوم مربوط به جهان آفرينش و اسرار و خواص مختلف موجودات عالم هستى، افتخار بزرگى براى آدم بود.

در حديثى داريم كه از امام صادق ع پيرامون اين آيه سؤال كردند، فرمود:"الارضين و الجبال و الشعاب و الاوديه ثم نظر الى بساط تحته، فقال و هذا البساط مما علمه‏ " "منظور زمينها، كوه‏ها، دره‏ها و بستر رودخانه‏ها (و خلاصه تمامى موجودات) مى‏باشد، سپس امام ع به فرشى كه زير پايش گسترده بود نظرى افكند فرمود حتى اين فرش هم از امورى بوده كه خدا به آدم تعليم داد "

📚تفسیر عیاشی ج 1 ص 32

  بنا بر اين علم اسماء چيزى شبيه" علم لغات" نبوده است بلكه مربوط به فلسفه و اسرار و كيفيات و خواص آنها بوده است، خداوند اين علم را به آدم تعليم كرد تا بتواند از مواهب مادى و معنوى اين جهان در مسير تكامل خويش بهره گيرد.

همچنين استعداد نام‏گذارى اشياء را به او ارزانى داشت تا بتواند اشياء را نام‏گذارى كند و در مورد احتياج با ذكر نام آنها را بخواند تا لازم نباشد عين آن چيز را نشان دهد، و اين خود نعمتى است بزرگ، ما هنگامى به اهميت اين‏ موضوع پى مى‏بريم كه مى‏بينيم بشر امروز هر چه دارد به وسيله كتاب و نوشتن است و همه ذخائر علمى گذشتگان در نوشته‏هاى او جمع است، و اين خود بخاطر نام‏گذارى اشياء و خواص آنها است، و گر نه هيچگاه ممكن نبود علوم گذشتگان به آيندگان منتقل شود. " ( تفسیر نمونه ج 1 ص 176 )

▫️6 _ از برخی روایات نیز استفاده می شود که علم اسماء تعلیم داده شده به آدم , اشاره به اسامی امامان اهلبیت علیهم السلام نیز می باشد که این اسامی به آدم آموزش داده شد و در ادامه اشباح آن بزرگواران بر فرشتگان عرضه شد و با تعلیم آدم علیه السلام به فرشتگان  , آنان متوجه شدند که آدم و امامانی که از فرزندان او هستند شایسته خلافت خداوند در روی زمین هستند : " عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَّمَ آدَمَ ع أَسْمَاءَ حُجَجِ اللَّهِ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ وَ هُمْ أَرْوَاحٌ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ بِأَنَّكُمْ أَحَقُّ بِالْخِلَافَةِ فِي الْأَرْضِ لِتَسْبِيحِكُمْ وَ تَقْدِيسِكُمْ مِنْ آدَمَ ع قالُوا سُبْحانَكَ لا عِلْمَ لَنا إِلَّا ما عَلَّمْتَنا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمائِهِمْ وَقَفُوا عَلَى عَظِيمِ مَنْزِلَتِهِمْ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ فَعَلِمُوا أَنَّهُمْ أَحَقُّ بِأَنْ يَكُونُوا خُلَفَاءَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ حُجَجَهُ عَلَى بَرِيَّتِهِ "

📚کمال الدین ج 1 ص 14



#شیعه_پاسخ

@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
پاسخ به شبهه ای پیرامون تحریف قرآن !!!!

🤔#پرسش :

در رابطه با بحث تحریف قرآن سوال داشتم . یک روایت هست به این مضمون :

زید بن جهم گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که آیه ۹۲ سوره نحل را اینگونه قرائت کردند: ﴿ .. أن تكون أئمة هي أزكى من أئمتكم ..‏ ﴾‏ زید گفت: به حضرت عرض کردم فدای شما شوم «ائمه» هست در آیه؟!
امام علیه السلام فرمود: آری بخدا قسم ائمه است. عرض کردم: ما «أربی» می‌خوانیم! -و شما «أزكى» خواندید- امام علیه السلام فرمودند: وای بر تو «أربی» چیست؟! و با دست اشاره کرد و آن را گویا به دور افکند..!( تأويل الآيات، ص۲۶۵و۲۶۶ الكافي، ج۱، ص۲۹۲، ح۱ تفسير العياشي، ج‏۲، ص۲۶۸، ح۶۴ ) ❗️❗️


💠#پاسخ💠

چنانچه که بارها گفته ایم :

ما معتقديم قرآنى كه امروز در دست مسلمين جهان است همان است كه بر پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله نازل شد، نه چيزى از آن كاسته شده و نه چيزى بر آن افزوده گشته است!

از همان روزهاى نخست گروه بزرگى از كاتبان وحى، آيات قرآن را پس از نزول مى‏نوشتند، و مسلمانان موظّف بودند شب و روز آن را بخوانند، و در نمازهاى پنجگانه خود آن را تكرار كنند، گروه عظيمى آيات قرآن را به خاطر مى‏سپردند و حفظ مى‏كردند، حافظان قرآن و قاريان، هميشه در جوامع اسلامى موقعيّت و مقام ويژه‏اى داشته و دارند.

مجموع اين امور و جهات ديگر سبب شد كه كم‏ترين تغيير و تحريفى در قرآن راه نيابد.

افزون بر اين، خداوند حفظ آن را تا پايان جهان تضمين كرده است و با وجود اين تضمين الهى، تغيير و تحريف آن غير ممكن است: «انّا نَحْنُ نَزَّلْنا الذِّكْرَ وَ انّا لَهُ لَحافِظونَ؛ ما قرآن را نازل كرديم و به طور قطع از آن پاسدارى مى‏كنيم». ( سوره حجر، آيه 9 )

📚اعتقاد ما، ص: 45

❗️و در جاى ديگر مى‏فرمايد: « (وَ إِنَّهُ لَكِتابٌ عَزِيزٌ _ لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ)

" اين كتابى است قطعاً شكست‏ناپذير، هيچ گونه باطلى نه از پيش رو نه از پشت سر به سراغ آن نمى‏آيد، چرا كه از سوى خداوند حكيم و حميد است». " ( سوره فصّلت، آيه 41 و 42. )

آيا چنين كتابى كه خداوند حفظ آن را بر عهده گرفته، كسى مى‏تواند دست تحريف به سوى آن دراز كند؟!

📚شيعه پاسخ مى گويد، ص: 25


👌بنابراین آیات قرآن صریح است که قرآن تحریف نشده است , اگر در روایتی هم سخن از تحریف قرآن به میان آمده باشد , این روایت چون خلاف قرآن است , برای ما قابل پذیرش نیست , چرا که به فرموده امام صادق علیه السلام ,  روایتی را که خلاف قرآن و سنت باشد , نمی پذیریم : « لا تصدق علینا الا ما وافق کتاب الله و سنه نبیه »

📚وسائل الشیعه ج 27 ص 123

▫️روایت مورد سوال نیز از نظر سندی ضعیف است , زیرا راوی آن فردی به نام " زید بن جهم " است که از نظر رجالی مجهول است و به روایاتش توجه نمی شود :

📚زبده المقال من معجم الرجال ج 1 ص 465

و همینطور فردی به نام " منصور بن یونس " در سند روایت کافی است که واقفی مذهب و منکر امامت امام رضا و از غاصبان اموال امامان علیهم السلام بوده است : " ان منصور بن يونس بزرج جحد النص على الرضا عليه السلام لأموال كانت في يده. "

📚رجال العلامة الحلي، ص: 259

علاوه بر موارد فوق گفتنی است که روایت مذکور در تفسیر قمی و تفسیر عیاشی به صورت مرسل نقل شده و روایت تاویل الآیات هم , همان روایت کافی است که سندش ضعیف است .

❗️علامه عسکری نیز روایت مذکور را سندا ضعیف می داند و معتقد است که اگر محتوای روایت صحیح باشد نظم و بلاغت آیات قرآن به هم می خورد و از سوی دیگر در آیات قرآن به کلمه " ائمة " ضمیر مذکر بازگشت داده شده اما در آیه مورد بحث ضمیر مونث بازگشت داده شده که این نشان از آن دارد که لفظ " ائمة " در آیه نیامده است .

"قال اللّه سبحانه في الآية (92) من سورة النحل:

وَ لا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكاثاً تَتَّخِذُونَ أَيْمانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ أَنْ تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرْبى‏ مِنْ أُمَّةٍ إِنَّما يَبْلُوكُمُ اللَّهُ بِهِ وَ لَيُبَيِّنَنَّ لَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ ما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ. و في الروايات: أئمة أزكى من أئمتكم- بدل- أمة هي أربى من أمة......

إذا فان الروايات الثلاث رواية واحدة عن زيد بن الجهم الهلابي و هو مجهول حاله.

يعود الضمير إلى الامة في القرآن بصفتي المذكر و المؤنث بينما لم يعد إلى الائمة بغير صيغة المذكر كما جاء في قوله تعالى:
... فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَيْمانَ لَهُمْ ... (التوبة/ 12).

و ان الاخلال بوزن الآية في السورة مع التغيير ظاهر لكل أحد. و يجري الكلام في الآيات حول الناس ... و ذكر الأئمة هنا نشاز و يخل بالوزن و المعنى. "

📚القرآن الکریم و روایات المدرستین ج 3 ص 480



#شیعه_پاسخ

@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 موشن گرافیک| ساختن گنبد و بارگاه بر روی قبور امامان علیهم السلام !!!!

در کلیپ فوق با استناد به آیات قرآن و روایات شیعه و سنی , مشروعیت ساخت گنبد و بارگاه بر قبور امامان علیهم السلام اثبات شده و عمل ننگین وهابیت در تخریب قبور ائمه بقیع مورد انتقاد قرار گرفته است .


@Rahnamye_Behesht
برتری پسران بر دختران در سوره آل عمران ?

🤔#پرسش :

برخی شبهه می کند که خداوند در سوره آل عمران فرموده که پسر با دختر برابر نیست و این یعنی تبعیض جنسیتی و برتری پسران بر دختران ?!!!


💠#پاسخ💠



خداوند با صراحت هرگونه تبعیض بین افراد بشر را باطل اعلام کرده و برتری را تنها به تقوا شمرده و می فرماید :

" يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ الله أَتْقاكُمْ إِنَّ الله عَلِيمٌ خَبِيرٌ "

"اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم، و تيره‏ها و قبيله‏ها قرار داديم، تا يكديگر را بشناسيد، ولى گرامى‏ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست، خداوند دانا و خبير است. " ( حجرات 13 )

اساسا در روایات ما آمده است که یک زن صالحه از هزار مرد غیر صالح برتر و بالاتر است : " الِامْرَأَةُ الصَّالِحَةُ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ رَجُلٍ غَيْرِ صَالِح‏ "

📚وسائل الشيعة، ج‏ 20، ص: 172

و همینطور توجه به فرزند دختر از دستورات مورد تاکید اسلام است . روشن است که اگر بر مبنای اسلام , فرزند پسر بر دختر ارجحیت داشت دیگر روایاتی که ذکر می شود از اهلبیت علیهم السلام صادر نمی شد .

پیامبر گرامی فرمود ؛

« چه خوبْ فرزندانى هستند دخترانِ با حجاب! هر كس يكى [از آنها] داشته باشد، خداوند، آن را براى وى پوششى از آتش [دوزخ‏] قرار مى‏ ، دهد و هر كس دو تا داشته باشد، خداوند، به خاطر آنان، او را وارد بهشت مى‏ سازد و اگر سه دختر يا مانند آن خواهر داشته باشد، جهاد و صدقه [ى استحبابى‏] را از او برمى‏ دارد. »

« نِعمَ الوَلَدُ البَناتُ المُخَدَّراتُ، مَن كانَت عِندَهُ واحِدَةٌ جَعَلَهَا الله سِتراً لَهُ مِنَ النّارِ، وَ مَن كانَت عِندَهُ اثنَتانِ أَدخَلَهُ الله  بِهِمَا الجَنَّةَ، وَ إِن كُنَّ ثَلاثاً أو مِثلَهُنَّ مِنَ الأخَواتِ، وَضَعَ عَنهُ الجِهادَ وَ الصَّدَقَةَ. »

📚مکارم الاخلاق ، ص 219 _ بحار الانوار ، ج 101 ص 91

مردى در خدمت پيامبر گرامی بود كه خبر به دنيا آمدن فرزندش را به او دادند. رنگش دگرگون شد. پيامبر ص فرمود ؛

« تو را چه شد؟ عرض كرد: خير است. پيامبر فرمود: بگو. عرض كرد: وقتى از خانه بيرون آمدم همسرم درد زايمان داشت و حالا برايم خبر آوردند كه دختر زاييده است. پيامبر فرمود: سنگينى‏ اش بر روى زمين است و سايه‏ بانش آسمان و روزى دهنده‏ اش خدا و او يك دسته گل است كه تو او را مى‏ بويى. »

« اتِيَ رجُلٌ وهُو عِندَ النَّبيِّ صلى الله عليه و آله فاخبِرَ بمَولودٍ أصابَهُ فتَغَيَّرَ وَجهُ الرّجُلِ، فقالَ لَهُ النَّبيُّ صلى الله عليه و آله: مالَكَ؟ فقالَ: خَيرٌ، فقالَ: قُلْ، قالَ: خَرَجتُ والمَرأةُ تَمخَضُ فاخبِرتُ أ نّها وَلَدَت جارِيَةً، فقالَ لَهُ النَّبيُّ صلى الله عليه و آله: الأرضُ تُقِلُّها، والسَّماءُ تُظِلُّها، واللَّهُ يَرزُقُها، وهِي رَيحانَةٌ تَشَمُّها »

📚الکافی ج 6 ص 5

امام صادق عليه السلام  به جارود بن منذر فرمود ؛

«  شنيده‏ ام از اينكه دخترى برايت‏ زاده شده است ناراحتى! از او به تو زيانى نمى‏ رسد، گل خوشبويى است كه مى ‏بويى و روزيش هم تضمين شده است، پيامبر خدا داراى چند دختر بود »

«بلَغَني أ نّهُ وُلِدَ لكَ ابنَةٌ، فتَسخَطها؟ وما علَيكَ مِنها! رَيحانَةٌ تَشَمُّها وقَد كُفِيتَ رِزقَها، و (قَد) كانَ رسولُ الله صلى الله عليه و آله أبا بَناتٍ. »

📚همان ، ص 6

👌و در نقل دیگر آمده است ؛

« خداوند به دختران ، مهربانتر است ، نسبت به پسران  » « إِنَّ الله تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى الْإِنَاثِ أَرَقُّ  مِنْهُ عَلَى الذُّكُور »

📚وسائل الشیعه ، ج 21 ص 367


▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇

حال در مورد پرسش مطرح شده گفتنی است که خداوند می فرماید :

" (به ياد آوريد) هنگامى را كه همسر" عمران" گفت:" خداوندا! آنچه را در رحم دارم، براى تو نذر كردم، كه" محرر" (و آزاد، براى خدمت خانه تو) باشد. از من بپذير، كه تو شنوا و دانايى!- ولى هنگامى كه او را به دنيا آورد، (و او را دختر يافت،) گفت:" خداوندا! من او را دختر آوردم- ولى خدا از آنچه او به دنيا آورده بود، آگاهتر بود- و پسر، همانند دختر نيست. (دختر نمى‏تواند وظيفه خدمتگزارى معبد را همانند پسر انجام دهد.) من او را مريم نام گذاردم، و او و فرزندانش را از (وسوسه‏هاى) شيطان رانده شده، در پناه تو قرار مى‏دهم." " إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ ... وَ لَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثى‏ ... " ( سوره آل عمران آیات 35 _ 36 )

در تفسیر نمونه می خوانیم :

"از تواريخ و اخبار اسلامى و گفته مفسران استفاده مى‏شود كه" حنة" و" اشياع" دو خواهر بودند كه اولى به همسرى" عمران" كه از شخصيت‏هاى‏ برجسته بنى اسرائيل بود در آمد و دومى را" زكريا" پيامبر خدا به همسرى انتخاب كرد. همسر عمران" حنه" سالها گذشت كه فرزندى از او متولد نشد روزى زير درختى نشسته بود پرنده‏اى را ديد كه به جوجه‏هاى خود غذا مى‏دهد مشاهده اين محبت مادرانه آتش عشق فرزند را در دل او شعله‏ور ساخت و از صميم دل از درگاه خدا تقاضاى فرزندى كرد و چيزى نگذشت كه اين دعاى خالصانه به هدف اجابت رسيد و باردار شد.

از بعضى از روايات استفاده مى‏شود كه خداوند به عمران وحى فرستاده بود كه پسرى پر بركت كه مى‏تواند بيماران غير قابل علاج را درمان كند و مردگان را به فرمان خدا حيات بخشد به او خواهد داد كه به عنوان پيامبر به سوى بنى اسرائيل فرستاده مى‏شود.

او اين جريان را با همسر خود" حنه" در ميان گذاشت لذا هنگامى كه او باردار شد تصور كرد فرزند مزبور همان است كه در رحم دارد بى خبر از اين كه كسى كه در رحم او است مادر آن فرزند (مريم) مى‏باشد و به همين دليل نذر كرد كه پسر را خدمتگزار خانه خدا" بيت المقدس" نمايد اما به هنگام تولد مشاهده كرد كه دختر است در اين موقع نگران شد كه با اين وضع چه كند. زيرا خدمتكاران بيت المقدس از ميان پسران انتخاب مى‏شدند و سابقه نداشت دخترى به اين عنوان انتخاب گردد....

سپس افزود:" تو مى‏دانى كه دختر و پسر (براى هدفى كه من نذر كرده‏ام) يكسان نيستند" (وَ لَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثى‏).

👈دختر، پس از بلوغ، عادت ماهانه دارد و نمى‏تواند در مسجد بماند، به علاوه نيروى جسمى آنها يكسان نيست، و نيز مسائل مربوط به حجاب و باردارى و وضع حمل ادامه اين خدمت را براى دختر مشكل مى‏سازد و لذا هميشه پسران را نذر مى‏كردند.👉

از قرائن موجود در آيه و رواياتى كه در تفسير آيه وارد شده است، استفاده مى‏شود كه" وَ لَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثى‏" (پسر همانند دختر نيست) از زبان مادر مريم است‏ .... "

📚تفسیر نمونه ج 2 ص 423

بنابراین مقصود از تعبیر " پسر همانند دختر نیست " یعنی پسر در خدمت به معبد و خدمت به مردم ظرفیتهای بیشتری نسبت به دختر دارد نه اینکه در نزد خداوند , پسر محبوبتر از دختر باشد , چنانچه که این نکته و نکاتی که در تفسیر نمونه مورد بیان قرار گرفت در روایتی از کافی شریف نیز مورد اشاره قرار گرفته است : " ٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ الله ع قَالَ: إِنَّ الله تَعَالَى أَوْحَى إِلَى عِمْرَانَ أَنِّي وَاهِبٌ لَكَ ذَكَراً سَوِيّاً مُبَارَكاً يُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ يُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ الله وَ جَاعِلُهُ رَسُولًا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ فَحَدَّثَ عِمْرَانُ امْرَأَتَهُ حَنَّةَ بِذَلِكَ وَ هِيَ أُمُّ مَرْيَمَ فَلَمَّا حَمَلَتْ كَانَ حَمْلُهَا بِهَا عِنْدَ نَفْسِهَا غُلَامٌ- فَلَمَّا وَضَعَتْها قالَتْ رَبِّ إِنِّي وَضَعْتُها أُنْثى‏ ... وَ لَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثى‏ أَيْ لَا يَكُونُ الْبِنْتُ رَسُولًا يَقُولُ الله عَزَّ وَ جَلَّ وَ الله أَعْلَمُ بِما وَضَعَتْ فَلَمَّا وَهَبَ الله تَعَالَى لِمَرْيَمَ عِيسَى كَانَ هُوَ الَّذِي بَشَّرَ بِهِ عِمْرَان‏ ... "

📚الکافی ج 1 ص 535

بر همین اساس مرحوم طبرسی در توضیح فراز مورد اشاره از آیه مذکور می آورد :

"لَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثى‏ (و فرزند پسر چون فرزند دختر نميباشد) زيرا آنچه را مرد شايسته است زن شايسته نيست و از آن جمله در آنان (بنى اسرائيل) فقط تحرير و بخدمت كنيسه گماردن را براى مرد جايز ميشمردند و بر زن جايز نميدانستند زيرا به علت عادت حيض و نفاس و وجوب پوشيدن خود از ضرر و خوددارى از رفتن ميان مردم صلاحيت تحرير و ماندن در كنيسه و خدمت عابدان و معتكفان را ندارد. "

📚ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏4، ص: 47



#شیعه_پاسخ

@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
تناقض در قرآن در مورد چشمه های آب قوم ثمود ?!!!

🤔#پرسش :

برخی شبهه می کنند که در آیات سوره شعراء آمده است که قوم ثمود دارای چشمه های آب متعدد بودند اما در سوره قمر آمده است که آنها دارای یک چشمه آب بودند که باید با ناقه صالح تقسیم می کردند ? این تناقض چگونه حل می شود ?


💠#پاسخ💠

👌چنانچه که در پرسش اشاره شده است , از آیات سوره شعراء استفاده می شود که قوم ثمود دارای چشمه های آب متعدد بودند , چنانچه که خداوند در این رابطه فرمود :

" قوم ثمود رسولان (خدا) را تكذيب كردند - هنگامى كه صالح به آنها گفت: آيا تقوى پيشه نمى‏كنيد؟ - من براى شما فرستاده امينى هستم - تقوى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نمائيد - من اجر و پاداشى در برابر اين دعوت از شما نمى‏طلبم، اجر من تنها بر پروردگار عالميان است - آيا شما تصور مى‏كنيد هميشه در نهايت امنيت، در نعمتهايى كه اينجاست مى‏مانيد? - در اين باغها و چشمه‏ها!- در اين زراعتها و نخل‏هايى كه ميوه‏هايش شيرين و رسيده است. " " ... فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضِيمٌ ... " ( سوره شعراء آیات 141 تا 148 )

در تفسیر نمونه در مورد وضعیت آبی قوم ثمود می خوانیم :

" از پاره‏اى از آيات سوره شعراء استفاده مى‏شود كه قوم ثمود در منطقه كم آبى زندگى نداشتند، بلكه داراى باغها و چشمه سارها و زراعتها و نخلستانها بودند أَ تُتْرَكُونَ فِي ما هاهُنا آمِنِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضِيمٌ‏ "

📚تفسیر نمونه ج 9 ص 158

حال توهم شده است که آیات سوره قمر با آیات سوره شعراء در تضاد است و در سوره قمر تنها یک چشمه آب برای قوم ثمود بیان شده است !!!!

▫️خداوند در سوره قمر در این رابطه می فرماید :

" و به آنها خبر ده كه آب (قريه) بايد در ميان آنها تقسيم شود (يك روز سهم ناقه، و يك روز براى آنها) و هر يك در نوبت خود بايد حاضر شوند - آنها يكى از ياران خود را صدا زدند، او به سراغ اين كار آمد و (ناقه را) پى كرد." "وَ نَبِّئْهُمْ أَنَّ الْماءَ قِسْمَةٌ بَيْنَهُمْ كُلُّ شِرْبٍ مُحْتَضَر ... " (  سوره قمر آیات 28 _ 29 )

شبهه افکن گمان کرده است که کلمه " الماء " در آیه فوق یعنی یک چشمه آب !!!

👈در حالی که توجه ندارد که " ال " کلمه " الماء " در ادبیات عرب به عنوان " ال جنس " شناخته می شود که از آن عمومیت دانسته می شود .

یعنی کلمه " الماء "  شامل تمام آبها و چشمه های قوم ثمود می شود .

بر این اساس ,  تمام چشمه های قوم ثمود در یک روز باید در اختیار ناقه قرار می گرفت و او تمام آن آبها را می خورد چنانچه که این نکته در روایتی مورد اشاره قرار گرفته است : " فَكَانَتِ النَّاقَةُ إِذَا شَرِبَتْ يَوْمَهَا شَرِبَتِ الْمَاءَ كُلَّهُ فَيَكُونُ شَرَابُهُمْ ذَلِكَ الْيَوْمَ مِنْ لَبَنِهَا "👉


📚قصص الأنبياء عليهم السلام (للراوندي)، ص: 98


▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇

به هر حال در مورد جریان ناقه قوم ثمود , علامه مجلسی روایت می کند که  امام صادق علیه السلام فرمود :

" پس خدا حضرت صالح عليه السّلام را بسوى ايشان فرستاد و ايشان را بسوى خدا خواند، پس اطاعت و اجابت او نكردند و طغيان نمودند بر او طغيان بزرگ و گفتند: ايمان نمى‏آوريم به تو تا بيرون آورى بسوى ما از اين سنگ شتر ماده كه ده‏ماهه آبستن باشد، و آن سنگ را ايشان تعظيم مى‏كردند و مى‏پرستيدند، و نزد آن سنگ در هر سال قربانيها مى‏كشتند، و نزد آن جمعيت مى‏كردند، پس به حضرت صالح عليه السّلام گفتند:
اگر پيغمبرى و رسولى چنانچه مى‏گوئى پس بخوان خداى خود را كه از براى ما از اين سنگ سخت ناقه‏اى ده‏ماهه آبستن بيرون آورد.

پس خدا بيرون آورد ناقه را از آن سنگ به نحوى كه ايشان طلبيده بودند، و حق تعالى وحى نمود كه: اى صالح! بگو به ايشان كه خدا مقرر كرده است براى اين ناقه كه يك روز آب مخصوص او باشد و يك روز مخصوص شما باشد؛ چون روز آب خوردن ناقه مى‏شد همه آب را در آن روز مى‏خورد، پس آن را مى‏دوشيدند و نمى‏ماند كودك و بزرگى مگر آنكه از شير آن ناقه در آن روز مى‏خوردند، چون روز ديگر صبح مى‏شد اهل شهر و حيوانات ايشان بر سر آب مى‏رفتند و در آن روز از آن آب مى‏خوردند و ناقه در آن روز آب نمى‏خورد، پس بر آن حال ماندند آنچه خدا خواست، پس ايشان بر خدا طاغى شدند و بعضى بسوى بعضى رفتند و گفتند: پى كنيد اين ناقه را و به راحت افتيد از آن، ما راضى نيستيم كه يك روز آب از ما باشد و يك روز از آن باشد.... "

📚حياة القلوب، ج‏1، ص: 308

در تفسیر نمونه نیز در این رابطه می خوانیم :

" در بعضى از روايات كه از طرق شيعه و اهل تسنن نيز نقل شده مى‏خوانيم كه از عجائب آفرينش اين ناقه آن بوده كه از دل كوه بيرون آمد و خصوصيات ديگرى نيز براى آن نقل شده كه اينجا جاى شرح آن نيست.

به هر حال با تمام تاكيدهايى كه اين پيامبر بزرگ يعنى صالح در باره آن ناقه كرده بود آنها سرانجام تصميم گرفتند، ناقه را از بين ببرند چرا كه وجود آن با خارق عاداتى كه داشت باعث بيدار شدن مردم و گرايش به صالح مى‏شد، لذا گروهى از سركشان قوم ثمود كه نفوذ دعوت صالح را مزاحم منافع خويش مى‏ديدند، و هرگز مايل به بيدار شدن مردم نبودند، چرا كه با بيدار شدن خلق خدا پايه‏هاى استعمار و استثمارشان فرو مى‏ريخت، توطئه‏اى براى از ميان بردن ناقه چيدند و گروهى براى اين كار مامور شدند و سرانجام يكى از آنها بر ناقه تاخت و با ضربه يا ضرباتى كه بر آن وارد كرد آن را از پاى در آورده (فَعَقَرُوها). "

📚تفسیر نمونه ج 9 ص 157



#شیعه_پاسخ

@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 موشن گرافیک| چرایی مهلت دادن خداوند به شیطان ?

اگر خداوند دوست دارد که ما به بهشت برویم و سعادمتند شویم پس چرا شیطان را از بین نمی برد تا بندگان فریب وسوسه های شیطان را نخورند ?


👌پاسخ را در کلیپ فوق ببینید .


@Rahnamye_Behesht
تناقض در قرآن در مورد سوال کردن مردم از هم در روز قیامت ?!!!

🤔#پرسش :

برخی می گویند قرآن در سوره مومنون می گوید که روز قیامت مردم از هم سوال نمی کنند اما در سوره صافات آیه ٣٧ می گوید که از هم سوال می کنند ? راه حل این تناقض ظاهری چگونه است ?!!!!


💠#پاسخ💠

خداوند در آیه 101 سوره مومنون می فرماید :

" هنگامى كه در" صور" دميده شود هيچگونه نسبى ميان آنها نخواهد بود، و از يكديگر سوال نمى‏كنند (چون كارى از كسى ساخته نيست). " " فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَ لا يَتَساءَلُون‏ "

در تفسیر نمونه می خوانیم :

" مى‏دانيم طبق آيات قرآن دو بار" نفخ صور" مى‏شود: يك بار به هنگام پايان گرفتن اين جهان، و پس از نفخ صور تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند مى‏ميرند و مرگ سراسر عالم را فرا خواهد گرفت، پس از نفخ دوم، رستاخيز مردگان آغاز مى‏گردد و انسانها به حيات نوين باز مى‏گردند، و آماده حساب و جزا مى‏شوند.....

به هر حال در آيه فوق به دو قسمت از پديده‏هاى قيامت اشاره شده:

▫️يكى از كار افتادن نسبها است، زيرا رابطه خويشاوندى و قبيله‏اى كه حاكم بر نظام زندگى مردم اين جهان است سبب مى‏شود كه افراد مجرم از بسيارى از مجازاتها فرار كنند، و يا در حل مشكلاتشان از خويشاوندان كمك گيرند، اما در قيامت انسان است و اعمالش، و هيچكس نمى‏تواند حتى از برادر و فرزند و پدرش دفاع كند و يا مجازات او را به جان بخرد.

▫️ديگر اينكه: آنها چنان در وحشت فرو مى‏روند كه از شدت ترس حساب و كيفر الهى از حال يكديگر به هيچوجه سؤال نمى‏كنند، آن روز روزى است كه مادر از كودك شيرخوارش غافل مى‏شود، و برادر، برادر خود را فراموش مى‏كند مردم همچون مستان به نظر مى‏رسند ولى مست نيستند، عذاب خدا شديد است! چنان كه در آغاز سوره حج خوانديم: يَوْمَ تَرَوْنَها تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ كُلُّ ذاتِ حَمْلٍ حَمْلَها وَ تَرَى النَّاسَ سُكارى‏ وَ ما هُمْ بِسُكارى‏ وَ لكِنَّ عَذابَ اللَّهِ شَدِيدٌ.

اين احتمال در تفسير جمله" وَ لا يَتَساءَلُونَ" نيز وجود دارد كه منظور اين است كه از يكديگر تقاضاى كمك نمى‏كنند، زيرا مى‏دانند اين تقاضا به هيچوجه مفيد و مؤثر نيست.

بعضى از مفسران نيز گفته‏اند كه منظور از نفى سؤال آن است كه از نسب هم نمى‏پرسند، و تاكيدى است بر جمله" فَلا أَنْسابَ بَيْنَهُمْ".

البته تفسير اول از همه روشنتر به نظر مى‏رسد هر چند منافاتى در ميان آنها وجود ندارد و ممكن است جمله فوق اشاره به همه اين معانى باشد.

👈در اينجا سؤال معروفى در كلمات مفسران مطرح شده و آن اينكه از پاره‏اى از آيات قرآن بخوبى استفاده مى‏شود كه در روز قيامت مردم از يكديگر سؤال مى‏كنند، مانند آيه 27 سوره صافات كه در مورد مجرمان به هنگامى كه در آستانه دوزخ قرار مى‏گيرند مى‏گويد: وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ:" آنها رو به يكديگر نموده و سؤالهاى (سرزنش آميز) از يكديگر مى‏كنند.
و در همان سوره آيه 50 از بهشتيان سخن مى‏گويد كه به هنگام استقرار در بهشت رو به سوى يكديگر مى‏كنند و از هم (درباره يارانى كه در دنيا داشتند و بر اثر انحراف از جاده حق به دوزخ رفتند) سؤال مى‏كنند (فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ).

نظير اين معنى در آيه 25 سوره طور نيز آمده، اكنون سؤال اين است كه اين آيات چگونه با آيه مورد بحث كه مى‏گويد در قيامت سؤال از يكديگر نمى‏كنند سازگار مى‏باشد؟

ولى كمى دقت در مضمون آيات فوق كه نقل كرديم پاسخ اين سؤال را روشن مى‏سازد، زيرا آيات مربوط به اثبات سؤال از يكديگر بعد از استقرار در بهشت يا در آستانه جهنم است، در حالى كه نفى سؤال از يكديگر مربوط به مراحل‏ نخستين رستاخيز است كه هول و اضطراب و وحشت آن قدر آنها را پريشان مى‏كند كه يكديگر را به كلى فراموش مى‏كنند.

و به تعبير ديگر قيامت مواقفى دارد و در هر موقف برنامه‏اى است و گاه عدم توجه به تعدد مواقف منشا سؤالاتى از قبيل آنچه در بالا گذشت مى‏گردد. "👉

📚تفسير نمونه، ج‏14، ص: 326

در مورد مواقف قیامت در ذیل بیشتر توضیح داده ایم :

https://www.tg-me.com/Rahnamye_Behesht/6733



#شیعه_پاسخ

@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
2024/04/30 03:08:45
Back to Top
HTML Embed Code: