Telegram Web Link
چه آغوش است یا رب! موجۀ دریای رحمت را

که هر کس ره ندارد هیچ سو، سوی تو می‌آید...



#بیدل_دهلوی

@rasepardeh
1
سه حاکم پنهان جهان

دکتر محمدرضا سرگلزایی 

آﻟﺒﺮت اﻧﻴﺸﺘﻴﻦ، ﻓﻴﺰﻳﻜﺪان ﺑﺰرگ، ﺟﻤﻠﻪاي ﻣﺎﻧﺪﮔﺎر دارد: «ﺳﻪ ﻧﻴﺮوي ﻋﻈﻴﻢ در ﺟﻬﺎن ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ؛ ﺗﺮس، ﻃﻤﻊ و ﺣﻤﺎﻗﺖ!» اﮔﺮ ﺑﻪ اﻧﮕﻴﺰهﻫﺎي اﻧﺴﺎنﻫﺎ در ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎي زﻧﺪﮔﻲ دﻗﻴﻖ ﺷﻮﻳﺪ، ﻣﻌﻨﺎي اﻳﻦ ﺟﻤﻠﻪ  «اﻧﻴﺸﺘﻴﻦ» را درﻣﻲﻳﺎﺑﻴﺪ. ﺑﻴﺶﺗﺮ اﻧﺘﺨﺎبﻫﺎي آدﻣﻴﺎن ﻳﺎ ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﺗﺮس اﺳﺖ ﻳﺎ ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻃﻤﻊ و ﻳﺎ ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﺣﻤﺎﻗﺖ.
ترس؛
•ﺗﺮس از ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺎﻧﺪن ﺑﺎﻋﺚ ﻣﻲﺷﻮد ﻣﻮاﻓﻖ ﻣﻴﻞ دﻳﮕﺮان ﺻﺤﺒﺖ ﻛﻨﻴﻢ، ﻧﻪ ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﺧﻮدﻣﺎن.
•ﺗﺮس از آﻳﻨﺪه، ﺑﺎﻋﺚ ﻣﻲﺷﻮد ﺑﻴﺶ از ﻧﻴﺎزﻣﺎن ﭘﺲاﻧﺪاز ﻛﻨﻴﻢ.
•ترس از ﺻﺪﻣﻪ ﺧﻮردن، ﺑﺎﻋﺚ ﻣﻲﺷﻮد در ﻣﻘﺎﺑﻞ زورﮔﻮﻳﺎن ﺳﻜﻮت ﻛﻨﻴﻢ ﻳﺎ ﺑﺎج ﺑﺪﻫﻴﻢ.
طمع؛
•ﻃﻤﻊ ﺧﺮﻳﺪن اﺗﻮﻣﺒﻴﻞ ﮔﺮان ﻗﻴﻤﺖ، ﺑﺎﻋﺚ ﻣﻲﺷﻮد در ﻛﺎرﻣﺎن ﻛﻢ ﻓﺮوﺷﻲ ﻛﻨﻴﻢ.
•ﻃﻤﻊ ﺧﺮﻳﺪن وﻳﻼي ﺑﺰرگ‌ﺗﺮ، ﺑﺎﻋﺚ ﻣﻲﺷﻮد ﻛﺎﻻي‌ﻣﺎن را ﮔﺮان‌ﺗﺮ از ﺣﺪ اﻧﺼﺎف ﺑﻔﺮوﺷﻴﻢ.
•ﻃﻤﻊ ﺑﻪ دﺳﺖ آوردن ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﻋﺎﺷﻖاش ﺷﺪه‌اﻳﻢ، ﺑﺎﻋﺚ ﻣﻲﺷﻮد پا روي ارزشﻫﺎيﻣﺎن ﺑﮕﺬارﻳﻢ.

و اﻣﺎ از ﺣﻤﺎﻗﺖ؛
•ﺣﻤﺎﻗﺖ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﻲﺷﻮد ﻣﺮدم ﺑﺎزﻳﭽﻪي اﺧﺒﺎر دروغ رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ شوﻧﺪ.
•ﺣﻤﺎﻗﺖ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﻲﺷﻮد ﭘﺪرانِ ﻣﺎ ﺑﺎورﻫﺎي ﻏﻠﻂ و منفی خود را ﺑﺮ ﻣﺎ دﻳﻜﺘﻪ ﻛﻨﻨﺪ و ﺑﺮآن ﺗﺄﻛﻴﺪ ﻓﺮاوان داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.
•ﺣﻤﺎﻗﺖ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﻲﺷﻮد ﻫﻢ رﻧﮓ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﺷﻮﻳﻢ ﭼﺮاﻛﻪ ﺑﺎور دارﻳﻢ ﻛﻪ ﺣﺘﻤﺎً آنﻫﺎ ﺑﻴﺶﺗﺮ ﻣﻲداﻧﻨﺪ.

ﭼﺮا اﻳﻦ ﺳﻪ آﻓﺖِ ﻋﻘﻼﻧﻴﺖ، ﺗﺎ اﻳﻦ ﺣﺪ ﺑﺮ ﻣﺎ ﺳﻠﻄﻪ دارﻧﺪ؟! [شاید] دﻟﻴﻞ آن را ﺑﺎﻳﺪ در ﻧﻈﺎم ﺗﻌﻠﻴﻢ و ﺗﺮﺑﻴﺖ ﺟﺴﺖ؛ از ﻛﻮدﻛﻲ ﺑﺮاي ﻣﻨﺼﺮف ﻛﺮدن ﻣﺎ از ﺧﻮاﺳﺘﻪ‌ﻫﺎيﻣﺎن، ﻣﺎ را از ﻟﻮﻟﻮ، ﻏﻮل، دﻳﻮ، ﺗﺎرﻳﻜﻲ، ﺗﻨﺒﻴﻪ، ﻣﺤﺮوم ﻣﺎﻧﺪن از اﻣﻜﺎﻧﺎت و ... ﺗﺮﺳﺎﻧﺪه‌اﻧﺪ. از ﻛﻮدﻛﻲ ﺑﺮاي وادار ﻛﺮدن ﻣﺎ ﺑﻪ اﻧﺠﺎم ﻛﺎري ﻛﻪ ﻧﻤﻲﺧﻮاﺳﺘﻪاﻳﻢ، ﺑﻪ ﻣﺎ وﻋﺪه‌ی ﺟﺎﻳﺰه، ﺗﺸﻮﻳﻖ، ﺷﺎﮔﺮد اوﻟﻲ، آﻳﻨﺪه‌ي روﺷﻦ ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ﺛﺮوت و ﺷﻬﺮت و ﻗﺪرت و ... داده‌اند.
ﺑﻪﻋﻠﺖ ﻏﻠﻂ ﺑﻮدن ﻧﻈﺎم ﺗﻌﻠﻴﻢ و ﺗﺮﺑﻴﺖ و ﻧﺒﻮد اﻃﻼﻋﺎت ﻋﻠﻤﻲ ﻛﺎﻓﻲ، واﻟﺪﻳﻦ، ﺑﻪ ﭘﺮﺳﺶﻫﺎي ﻛﻮدﻛﺎن در ﻣﻮرد زﻧﺪﮔﻲ، ﻣﺮگ، ﻗﺎﻧﻮن و ... اﻃﻼﻋﺎت ﻏﻠﻂ داده‌اﻧﺪ و از ﭘﺎﺳﺦِ ﺷﻔﺎف و درﺳﺖ ﺳﺮﺑﺎز زده‌اند.
ترس و طمع و حماقت ،حکمفرایان جهان هستند اما تنها حمکفرمایان جهان نیستند. این سه در برابر اراده آزاد آدمی بازی محدودی خواهند داشت.
این ما هستیم که تعیین می‌کنیم ترس و طمع و حماقت حکمفرایان جهان ما باشند یا جسارت، آزادگی و آگاهی.

@rasepardeh
👍5
✍️  صدیق قطبی

🖊 آنه ماری شیمل، حنّانهٔ رسول



🌱باید همیشه به یاد داشته باشیم که محمد(ص) هرگز دعوی آن نکرد که دارای خصایص فوق‌بشری است. بشری بود که بر او «وحی می‌رسید»(سورهٔ ۴۱: ۶) و نمی‌خواست که جز این باشد.(ص۳۷)

🌱محمد(ص) می‌دانست و در آیات وَحیانی قرآن مکرر یادآوری شده است که او بشر است، انسانی است که تنها امتیاز خاص او این است که مرتبهٔ شهود بی‌حجاب و نزول وحی حق‌تعالی او را بخشیده‌اند. سورهٔ ۶: ۵۰ متذکر می‌شود که «بگو: من به شما نمی‌گویم که خزائن الهی نزد من است، و غیب‌ نیز نمی‌دانم، و به شما نمی‌گویم که فرشته‌ام؛ من از هیچ چیز پیروی نمی‌کنم جز از آنچه به من وحی می‌شود...» همچنین، به او یادآوری می‌شود که تنها پروردگار است که قادر است بشر را هدایت کند: «تو هر کس را که دوست داری هدایت نمی‌کنی، بلکه خداوندست که هر کس را بخواهد هدایت می‌کند، و او به رهیافتگان داناترست»(سورهٔ ۲۸: ۵۶)(ص۳۹)

🌱معیارهای اخلاقی که از پیمبر به ما رسیده است، رایحهٔ همان روحیه‌ای را دارد که همهٔ رهبران بزرگ ادیان آسمانی به پیروان خود تعلیم داده‌اند‌. پرسیدند «بِرّ چیست؟» پاسخ داد: «از دلت فتوا بجو؛ بِرّ، نیکویی، آن زمانی است که نفْس بیارامد و دل قرار یابد، و گناه آن است که نفْس بی‌قراری بیافریند و در سینه غوغا به پا کند.» و چون پرسیدند که بهترین اسلام چیست؟ گفت: «بهترین اسلام آن است که گرسنه را سیر کنی و در میان مردمی که می‌شناسی و مردمی که نمی‌شناسی آرامش بگستری.»(ص۹۶_۹۷)

🌱اما باید نکته‌ای را به یاد داشته باشیم: چنین سنّتی، اگر محمد(ص) از برکت فرّهٔ ایزدی خارق عادتی نصیب نمی‌یافت، نمی‌توانست راه کمال بپیماید. همچنان که یوهان فوک به‌شایستگی می‌گوید، «هنوز هم بازتاب آن مکاشفهٔ الهی و مشاهدهٔ ربانی را که_۱۳۰۰ سال پیش_ به محمدبن عبدالله نیرو داد تا قدم پیش نهد و خداوند و روزی داوری را بر خلق موعظه کند، در دیانت راستین اسلامی می‌بینیم.» و به‌یقین با سخن تور آندرائه هماوازیم که، به سال ۱۹۷۱، ضمن کتاب تحقیقی خود پیرامون نقش پیمبر در دیانت و شریعت اسلام نوشت: ما همه به کمال عقل معتقدیم که محمد(ص) به حقیقت هنر دل‌ربودن از خلق را می‌دانست، آن هم به حدی که نادر چنین افتد.(ص۹۷ــ۹۸)

🌱یک داستان‌، بخصوص، دلخواه شاعران بوده است و در درازای روزگاران توأم با مهری ژرف فراوان نقل آن رفته است: حکایت حنّانه، آن تنهٔ زاران نخل. محمد(ص)، در هنگام موعظه، دست خود بر تنهٔ نخلی تکیه می‌داد؛ اما سرانجام که منبری بهر او افراشتند، آن تنهٔ نخل دیگر به کاری نمی‌آمد. این پاره‌چوب، که وجودش را اندوه و اشتیاق پر کرده بود، سخت زارید، چون آرزومند وصل دست محمّد بود و پیمبر بر او رقت آورد و دستور داد او را به حضورش آرند تا آرام گیرد. از این اشارت است که مولانا جلال‌الدین می‌پرسد: ما باید کم از این تنهٔ نخل گریان باشیم؟ در جایی که حتی پاره‌چوبی بی‌زبان محمّد را آرزو می‌‌کند، انسان که قلب و عقل به او عطا شده است و فضایل و علوّ مرتبهٔ محمّد را می‌تواند درک کند، تا چه پایه فزون‌تر باید که آرزومند وی باشد!(ص۱۴۲)

◽️(محمد رسول خدا، آنه ماری شیمل، ترجمهٔ حسن لاهوتی، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۷)


.
🆔 @rasepardeh
👍31
😢2
گر تو محو صورتی، من مات صورت آفرینم

#فروغی_بسطامی
3
🔹هیچکدام نیازمندتر از دیگری نیست

🔸ابن قدامة رحمه الله می‌فرماید:
" آنکه در دریا بر روی الواری سرگردان است به لطف الهی نیازمندتر از کسی نیست که در خانه‌اش در میان همسر وفرزندانش قرار دارد ...
🔹وقتی این حقیقت را در درونت محقق ساختی، پس به الله عزوجل مانند آن غریقی تکیه واعتماد کن که جز او سبب نجات دیگری سراغ نمی‌بیند " .

📜🪶الوصية الكبرى ٧٧

#ابن‌قدامة

@rasepardeh
1👍1
Zumor 73-75 Kawther - Adha Eid 1970 MSR
@abdulbasetquran
استاد عبدالباسط محمد عبدالصمد

💠 سوره زمر (75_73) کوثر

🕌 مسجد امام حسین (علیه السلام) قاهره کشور مصر

🕋 عید قربان؛ سال 1964میلادی
3
اعتقاد عده‌ی زیادی به یک موضوع، دلیلی بر حقانیتِ آن نیست.

لبه‌ی تیغ
#سامرست_موام


@rasepardeh
👍1
Forwarded from رێگا راسەکان (Goran)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شاملو


زندگی ما حروم شد...
@regarasakan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

⚫️ خسته‌ام رئیس!

🎬 برشی از فیلم سینمایی
«مسیر سبز»


✓ از دیدنی‌ترین سکانس‌های
تاریخ سینما

کارگردان: فرانک دارابونت
بر اساس رمانی
از: استیون کینگ
موسیقی: توماس نیومن
⬅️ وقتی، خداپرسید:
یکی از معجزات اورا کشتم،
چی بگم؟
https://www.tg-me.com/rasepardeh
1
ای صاحب فتوا ز تو پرکارتریم
با این همه مستی زتو هوشیارتریم

تو خون کسان خوری و ما خون رزان
انصاف بده کدام خونخوارتریم...!

#خیام

@rasepardeh
باید کار درست را
به دلیل درست بودنش
انجام بدهید
نه برای اینکه راهی است
به بهشت...!

#برتراند_راسل










@rasepardeh
اگر برای اینکه آدم خوبی هستی
انتظار پاداش داری
آدم خوبی نیستی...

#برتراند_راسل















@rasepardeh
یک نَفَر به‌جای همگان
از ریشه‌های تاریخی استبداد در جامعهٔ ایران

ریشه‌های تاریخی امر و نهی‌ها و تحذیرهای مستقیم را در ساختار جامعهٔ استبدادی شرق و به‌ویژه ایران ساسانی، که بعدها، به گونه‌ای دیگر در تمدّن اسلامی نیز به حیات خود ادامه داده است، باید جستجو کرد.
ایران «فرّه ایزدی» و تصمیم‌گیری يک تن به‌جای همگان؛ که بعدها در تمدّن اسلامی نیز «پیر و مراد و مرشد و دیگر قضايا» تجلّيات متنوّع همان نظام استبدادی است.

وقتی می‌توان ارتباط اینگونه اوامر و نواهی را با ساختار استبدادی جامعه دریافت که بتوان به مقایسهٔ نوع اندرزنامه‌های ساسانی – و بعداً نصایح دورهٔ اسلامی که خلف الصّدق همان اندرزنامه‌هاست – با آموزش‌های اخلاقی و فلسفیِ یونان، پرداخت.

یک نگاه به دیالُگ‌های فلسفیِ افلاطون که در آن خواننده،  در پایان، به طور حسّی و تجربی و از رهگذر استدلال و منطق و سنجیدن تمام جوانبِ یک فکر، به حقیقتِ امر پی می‌برد و متوجه می‌شود «شجاعت» چیست و چه کسی شجاع است و چه کسی نیست، به ما نشان می‌دهد که هر کدام از این دو نوع «حکمت» یا «اندرزنامه» محصول چه اجتماعی است.
در اندرزنامه‌های ساسانی و در دنبالهٔ آن نصایح تمدّن اسلامی، يک نفر به جای همگان ایستاده و تشخیص داده و تصمیم گرفته و «حقیقت» را خلاصه کرده و در صورت يک «امر» یا يک «نهی» کار را تمام کرده است؛
در آموزش‌های اخلاقی یونانی تقابل دمکراتيک اندیشه‌ها و صف‌بندی روياروی تجربه‌ها و شناخت‌هاست که شكل نهائی خود را در يک نمایشنامه یا یک دیالوگ آزاد عرضه می‌کند و این خواننده یا بیننده است که تصمیم آزادانهٔ خویش را بر اساس در مستقیم و مستقل از مجموع قضايا، می‌گیرد و در کمال آزادی عمل می‌کند.

تازیانه‌‌های سلوک
محمدرضا شفیعی کدکنی








@rasepardeh
هر جا که آدمیان مجبور به ایمان داشتن نبوده‌اند؛ در آن جا همواره تعداد مؤمنان بیشتر از جاهایی است که مردم مجبور به ایمان داشتن بوده‌اند.
اجبارِ مردم بر پای‌بندی به دین، به جای آنکه وفاداری واقعی به وجود آورد، نفرت و نفاق آنان را افزایش می‌دهد. همواره باید به خاطر داشت که تفکر با از بین بردن صاحبان و مروجان آن از بین نمی‌رود.

نامه‌ای در باب تساهل
جان لاک












@rasepardeh
1
2025/07/09 21:50:57
Back to Top
HTML Embed Code: