کسی که واقعیت شما را انکار می کند ، موجب بی ثباتی شما می شود و مادران خود شیفته مرزی و گسته روان ممکن است همگی در پاسخ به کارهایشان ادعا کنند که «چنین اتفاقی نیفتاده است.» حتی ممکن است دروغ بگویند. اگر به قدرت فهم و دریافت خودتان اعتماد نداشته باشید، ممکن است رفته رفته در مورد واقعیت خودتان شک کنید، چیزی که عمیقاً خویشتن انگاره شما را تنزل می دهد.
#مادری_که_کم_داشتم
#جاسمین_لی_کوری
📚 گروه آموزشی روان تحلیل
📍@ravantahlil
INSTAGRAM | TWITTER/X | TELEGRAM | WEBSITE | YOUTUBE
#مادری_که_کم_داشتم
#جاسمین_لی_کوری
📚 گروه آموزشی روان تحلیل
📍@ravantahlil
INSTAGRAM | TWITTER/X | TELEGRAM | WEBSITE | YOUTUBE
Forwarded from جنرالیست - محمد کهربی
Forwarded from جنرالیست - محمد کهربی
روان تحلیل
🔺 - یک جنرالیست 🔻 @be_a_generalist | Twitter | Instagram | Telegram |
بیشتر عمیق ترین زخم های ما به عنوان انسان، از آنچه برای ما اتفاق افتاده نیست، بلکه در واقع از چیزهایی ناشی می شود که در زمان نیاز شدید ما رخ نداده است. نیاز اصلی ما امنیت و ثبات است. این به معنای حمایت و احساس تعلق داشتن است.
این زخم ها در بزرگسالی به صورت های زیر بروز می کنند: تبدیل شدن به فردی بسیار مستقل، کمال گرایی بالا، "اضطراب اجتماعی" مزمن، مشکلات اعتماد، ناتوانی در تنظیم هیجانات، اجتناب و خرابکاری در زندگی خود.
کار این است که بفهمیم چه چیزی را دریافت نکرده ایم. برای آن موقعیت ها سوگواری کنیم - که به طور کلی مانند اجازه دادن واقعی به خود برای عصبانی شدن احساس می شود. خودِ کوچکترمان را تصور کنیم و بدانیم که سزاوار بهتر از آن بوده ایم. خودمان را برای تمام رفتارهایی که از حالت بقایمان ناشی شده است ببخشیم.
همه ما شاهد تروما، درد و رنج هستیم. این بخشی از تجربه انسانی است. و همه ما این فرصت را داریم که رنج خود را از طریق دلسوزی به خود به فرصتی برای پیشرفت تبدیل کنیم. مسئولیت کامل زندگی خود را بر عهده بگیریم. و به آرامی (قدم های کوچک!) آینده جدیدی بسازیم.
هر جا که آسیب باشد، فرصتی برای رشد نیز وجود دارد.
🔺 - یک جنرالیست
🔻 @be_a_generalist
| Twitter | Instagram | Telegram |
این زخم ها در بزرگسالی به صورت های زیر بروز می کنند: تبدیل شدن به فردی بسیار مستقل، کمال گرایی بالا، "اضطراب اجتماعی" مزمن، مشکلات اعتماد، ناتوانی در تنظیم هیجانات، اجتناب و خرابکاری در زندگی خود.
کار این است که بفهمیم چه چیزی را دریافت نکرده ایم. برای آن موقعیت ها سوگواری کنیم - که به طور کلی مانند اجازه دادن واقعی به خود برای عصبانی شدن احساس می شود. خودِ کوچکترمان را تصور کنیم و بدانیم که سزاوار بهتر از آن بوده ایم. خودمان را برای تمام رفتارهایی که از حالت بقایمان ناشی شده است ببخشیم.
همه ما شاهد تروما، درد و رنج هستیم. این بخشی از تجربه انسانی است. و همه ما این فرصت را داریم که رنج خود را از طریق دلسوزی به خود به فرصتی برای پیشرفت تبدیل کنیم. مسئولیت کامل زندگی خود را بر عهده بگیریم. و به آرامی (قدم های کوچک!) آینده جدیدی بسازیم.
هر جا که آسیب باشد، فرصتی برای رشد نیز وجود دارد.
🔺 - یک جنرالیست
🔻 @be_a_generalist
| Twitter | Instagram | Telegram |
Forwarded from روان تحلیل (Mohammad Kahrobi)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فدریکو فلینی، کارل یونگ و «هشتونیم»
رضا حسینی: میدانیم که فلینی پس از دوره نئورئالیسم کارنامهاش (1950 تا 1959) با آثار کارل یونگ (روانپزشک و روانکاو سوییسی) آشنا شد که تأثیر شگرفی بر آثارش گذاشت؛ و ایدههای اساسی و مکتبآفرین یونگ در باب آنیما و آنیموس، و نقش کهنالگوها و ضمیر ناخودآگاه جمعی به فیلمهایی مثل «هشتونیم» (1963)، «جولیتای ارواح» (1965)، «ساتیریکون» (1969)، «کازانووا» (1976)، «شهر زنان» (1980) و... راه یافتند.
اما این تأثیرپذیری چهطور در آثار فلینی نمود پیدا کرده؟ این ویدئو را از فصل مشهور گردهمایی زنان دنیای گوییدو در «هشتونیم» انتخاب کردیم؛ فصلی که در خیال گوییدو میگذرد و تمام زنان موردتوجه زندگیاش در یک جا جمع میشوند تا به او (مثل یک پادشاه) خدمت کنند!
گوییدو فیلمساز است و دستکم روشنفکر به نظر میرسد اما در فانتزیاش (که حاصل ناخودآگاهی متأثر از کهنالگوهای اجتماعی و ناخودآگاه جمعی است) زن او کاملاً مطیع و در خدمت است و فکری جز شستوشو و تدارک غذا ندارد؛ درست بر خلاف آن چیزی که در زندگی واقعی است و شخصیتی مستقل و مشابه زنان امروزی دارد.
🔗 @ravantahlil
رضا حسینی: میدانیم که فلینی پس از دوره نئورئالیسم کارنامهاش (1950 تا 1959) با آثار کارل یونگ (روانپزشک و روانکاو سوییسی) آشنا شد که تأثیر شگرفی بر آثارش گذاشت؛ و ایدههای اساسی و مکتبآفرین یونگ در باب آنیما و آنیموس، و نقش کهنالگوها و ضمیر ناخودآگاه جمعی به فیلمهایی مثل «هشتونیم» (1963)، «جولیتای ارواح» (1965)، «ساتیریکون» (1969)، «کازانووا» (1976)، «شهر زنان» (1980) و... راه یافتند.
اما این تأثیرپذیری چهطور در آثار فلینی نمود پیدا کرده؟ این ویدئو را از فصل مشهور گردهمایی زنان دنیای گوییدو در «هشتونیم» انتخاب کردیم؛ فصلی که در خیال گوییدو میگذرد و تمام زنان موردتوجه زندگیاش در یک جا جمع میشوند تا به او (مثل یک پادشاه) خدمت کنند!
گوییدو فیلمساز است و دستکم روشنفکر به نظر میرسد اما در فانتزیاش (که حاصل ناخودآگاهی متأثر از کهنالگوهای اجتماعی و ناخودآگاه جمعی است) زن او کاملاً مطیع و در خدمت است و فکری جز شستوشو و تدارک غذا ندارد؛ درست بر خلاف آن چیزی که در زندگی واقعی است و شخصیتی مستقل و مشابه زنان امروزی دارد.
🔗 @ravantahlil
روان تحلیل
S.Mostofi – Mythology ; Africa - S01
جلسه اول دوره دوم اسطوره
موضوع: زیباییهای اساطیر آفریقا / پیدایش در آفریقا
مدرس سعید مستوفی
طبق سیاست مجموعه شما به فایلهای دو جلسهی اول دوره در این کانال دسترسی دارید.
جهت ثبت نام در این دوره با شماره زیر تماس بگیرید
09121795739
بردیا بهبودیان
🔻 گروه آموزشی روان تحلیل
🆔 @ravantahlil
موضوع: زیباییهای اساطیر آفریقا / پیدایش در آفریقا
مدرس سعید مستوفی
طبق سیاست مجموعه شما به فایلهای دو جلسهی اول دوره در این کانال دسترسی دارید.
جهت ثبت نام در این دوره با شماره زیر تماس بگیرید
09121795739
بردیا بهبودیان
🔻 گروه آموزشی روان تحلیل
🆔 @ravantahlil
کارگاه معنای زندگی «روان تحلیل»
قسمت اول (حضوری و آنلاین)
- اغلب دانشوران تلاش میکنند میان سنّتهایی که مورد بررسی قرار دادهایم، شباهتهای پوشالی پیدا کنند و بر این شباهتها، بیش از حد تأکید نمایند. در نتیجه بخش عظیمی از محتوا و جزئیّاتی که میتوانیم از این اندیشهها به میراث بریم، مغفول میماند.
- در این سلسله گفتارها، با تنوّع زیادی مواجه شدیم. لیکن باز هم میتوانیم به برخی از موضوعات تکرارشونده اشاره کنیم. مثلاً تقریباً همهی دیدگاههایی که بررسی کردهایم، بر اهمّیّت رابطه میان زندگی ما و بافتاری کلانتر تأکید کردهاند. همچنین گذرایی و نوعی آرمان کمال انسانی و باریبههرجهت بودن، در این نگاهها تکرار میشدهاست. در بستر باریبههرجهت، با تأکیداتی بر آزادی مواجه شدیم. همچنین نیاز به فهم ماهیّت جهانی را که در آن میزییم، دریافتیم. در این بخش، هر یک از این موضوعات را بررسی میکنیم تا ببینیم نتایج عامی که میتوان گرفت، چیستند؟
______________________________________________________________________
پنجشنبهها
ساعت 14 الی 17
شروع دوره از 28 اردیبهشت
🟩مدرس: سعید مستوفی
______________________________________________________________________
هزینه کارگاه برای شرکت به صورت حضوری(سه میلیون تومان)
https://zarinp.al/593596
هزینه کارگاه برای شرکت به صورت آنلاین (دو و نیم میلیون تومان)
https://zarinp.al/593597
جهت ثبت نام به ادمین پیام دهید یا با شماره زیر تماس بگیرید
https://www.tg-me.com/BardiaBEH
09121795739
آدرس: تهران، خیابان شریعتی، بالاتر از میرداماد، روبرو ایستگاه مترو شریعتی، برج مینا، طبقه 3، واحد 2
📚 گروه آموزشی روان تحلیل
📍@ravantahlil
قسمت اول (حضوری و آنلاین)
- اغلب دانشوران تلاش میکنند میان سنّتهایی که مورد بررسی قرار دادهایم، شباهتهای پوشالی پیدا کنند و بر این شباهتها، بیش از حد تأکید نمایند. در نتیجه بخش عظیمی از محتوا و جزئیّاتی که میتوانیم از این اندیشهها به میراث بریم، مغفول میماند.
- در این سلسله گفتارها، با تنوّع زیادی مواجه شدیم. لیکن باز هم میتوانیم به برخی از موضوعات تکرارشونده اشاره کنیم. مثلاً تقریباً همهی دیدگاههایی که بررسی کردهایم، بر اهمّیّت رابطه میان زندگی ما و بافتاری کلانتر تأکید کردهاند. همچنین گذرایی و نوعی آرمان کمال انسانی و باریبههرجهت بودن، در این نگاهها تکرار میشدهاست. در بستر باریبههرجهت، با تأکیداتی بر آزادی مواجه شدیم. همچنین نیاز به فهم ماهیّت جهانی را که در آن میزییم، دریافتیم. در این بخش، هر یک از این موضوعات را بررسی میکنیم تا ببینیم نتایج عامی که میتوان گرفت، چیستند؟
______________________________________________________________________
پنجشنبهها
ساعت 14 الی 17
شروع دوره از 28 اردیبهشت
🟩مدرس: سعید مستوفی
______________________________________________________________________
هزینه کارگاه برای شرکت به صورت حضوری(سه میلیون تومان)
https://zarinp.al/593596
هزینه کارگاه برای شرکت به صورت آنلاین (دو و نیم میلیون تومان)
https://zarinp.al/593597
جهت ثبت نام به ادمین پیام دهید یا با شماره زیر تماس بگیرید
https://www.tg-me.com/BardiaBEH
09121795739
آدرس: تهران، خیابان شریعتی، بالاتر از میرداماد، روبرو ایستگاه مترو شریعتی، برج مینا، طبقه 3، واحد 2
📚 گروه آموزشی روان تحلیل
📍@ravantahlil
zarinp.al
درگاه پرداخت اینترنتی زرینپال
گذرگاه تراکنشهای مالی امن
ایگوی سالم ما از طریق رفتارهای اجتماعی و برونگرایی خود را با جهان بیرون تطبیق می دهد. (به واسطه ی پرسونا یا نقاب ، همان ظاهر یا وجهه ای که خود را با آن به دیگران معرفی می کنیم.) ایگوی سالم از طریق درونگرایی با جهان درون وفق می یابد .(به واسطه گری سایه بعد تیره ی وجود ما که هم از خود و از دیگران پنهان می کنیم.)ایگوی ما سالم خواهد شد. اگر بتوانیم هر چه بیشتر از پرسونای خود دورتر شویم هر چه بیشتر فرافکنی های سایه را باز بشناسیم و هرچه بهتر جسم خود را به عنوان ابزاری مشروع و مفید برای ماجراجویی های زندگانی بشناسیم ایگو سالم و سالم تر می شود.
#قدرت_همزمانی
#دیوید_ریکو
📚 گروه آموزشی روان تحلیل
📍@ravantahlil
INSTAGRAM | TWITTER/X | TELEGRAM | WEBSITE | YOUTUBE
#قدرت_همزمانی
#دیوید_ریکو
📚 گروه آموزشی روان تحلیل
📍@ravantahlil
INSTAGRAM | TWITTER/X | TELEGRAM | WEBSITE | YOUTUBE
Forwarded from Kobra Karimi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روان تحلیل
@Smsadri جوانِ پُر و باسوادی هستند، اين دوره اشون به نظرم خاص تره
کارگاه معنای زندگی «روان تحلیل»
قسمت اول (حضوری و آنلاین)
- اغلب دانشوران تلاش میکنند میان سنّتهایی که مورد بررسی قرار دادهایم، شباهتهای پوشالی پیدا کنند و بر این شباهتها، بیش از حد تأکید نمایند. در نتیجه بخش عظیمی از محتوا و جزئیّاتی که میتوانیم از این اندیشهها به میراث بریم، مغفول میماند.
- در این سلسله گفتارها، با تنوّع زیادی مواجه شدیم. لیکن باز هم میتوانیم به برخی از موضوعات تکرارشونده اشاره کنیم. مثلاً تقریباً همهی دیدگاههایی که بررسی کردهایم، بر اهمّیّت رابطه میان زندگی ما و بافتاری کلانتر تأکید کردهاند. همچنین گذرایی و نوعی آرمان کمال انسانی و باریبههرجهت بودن، در این نگاهها تکرار میشدهاست. در بستر باریبههرجهت، با تأکیداتی بر آزادی مواجه شدیم. همچنین نیاز به فهم ماهیّت جهانی را که در آن میزییم، دریافتیم. در این بخش، هر یک از این موضوعات را بررسی میکنیم تا ببینیم نتایج عامی که میتوان گرفت، چیستند؟
______________________________________________________________________
پنجشنبهها
ساعت 14 الی 17
شروع دوره از 28 اردیبهشت
🟩مدرس: سعید مستوفی
______________________________________________________________________
هزینه کارگاه برای شرکت به صورت حضوری(سه میلیون تومان)
https://zarinp.al/593596
هزینه کارگاه برای شرکت به صورت آنلاین (دو و نیم میلیون تومان)
https://zarinp.al/593597
جهت ثبت نام به ادمین پیام دهید یا با شماره زیر تماس بگیرید
https://www.tg-me.com/BardiaBEH
09121795739
آدرس: تهران، خیابان شریعتی، بالاتر از میرداماد، روبرو ایستگاه مترو شریعتی، برج مینا، طبقه 3، واحد 2
📚 گروه آموزشی روان تحلیل
📍@ravantahlil
قسمت اول (حضوری و آنلاین)
- اغلب دانشوران تلاش میکنند میان سنّتهایی که مورد بررسی قرار دادهایم، شباهتهای پوشالی پیدا کنند و بر این شباهتها، بیش از حد تأکید نمایند. در نتیجه بخش عظیمی از محتوا و جزئیّاتی که میتوانیم از این اندیشهها به میراث بریم، مغفول میماند.
- در این سلسله گفتارها، با تنوّع زیادی مواجه شدیم. لیکن باز هم میتوانیم به برخی از موضوعات تکرارشونده اشاره کنیم. مثلاً تقریباً همهی دیدگاههایی که بررسی کردهایم، بر اهمّیّت رابطه میان زندگی ما و بافتاری کلانتر تأکید کردهاند. همچنین گذرایی و نوعی آرمان کمال انسانی و باریبههرجهت بودن، در این نگاهها تکرار میشدهاست. در بستر باریبههرجهت، با تأکیداتی بر آزادی مواجه شدیم. همچنین نیاز به فهم ماهیّت جهانی را که در آن میزییم، دریافتیم. در این بخش، هر یک از این موضوعات را بررسی میکنیم تا ببینیم نتایج عامی که میتوان گرفت، چیستند؟
______________________________________________________________________
پنجشنبهها
ساعت 14 الی 17
شروع دوره از 28 اردیبهشت
🟩مدرس: سعید مستوفی
______________________________________________________________________
هزینه کارگاه برای شرکت به صورت حضوری(سه میلیون تومان)
https://zarinp.al/593596
هزینه کارگاه برای شرکت به صورت آنلاین (دو و نیم میلیون تومان)
https://zarinp.al/593597
جهت ثبت نام به ادمین پیام دهید یا با شماره زیر تماس بگیرید
https://www.tg-me.com/BardiaBEH
09121795739
آدرس: تهران، خیابان شریعتی، بالاتر از میرداماد، روبرو ایستگاه مترو شریعتی، برج مینا، طبقه 3، واحد 2
📚 گروه آموزشی روان تحلیل
📍@ravantahlil
zarinp.al
درگاه پرداخت اینترنتی زرینپال
گذرگاه تراکنشهای مالی امن
از دیدگاه یونگ خودآگاه یک منطقه خیلی کوچک در نوک هرم ناخودآگاه است. بلافاصله پس از مرزهای خودآگاه ناخودآگاه فردی قرار دارد که انباشته از تصاویر و رفتارهایی است که در طول زندگی مان کسب کرده ایم. پس از قلمروی ناخودآگاه فردی به بخش هایی از ناخودآگاه جمعی می رسیم که بیشتر قابل دسترس هستند. پس از آن می توانیم بیشتر نفوذ کنیم و وارد حافظه نژادی و حتی حافظه های گونه های پیشین شویم. آیا این واقعاً امکان پذیر است؟ یا آن طور که منتقدان یونگ میگویند فقط حرفی مهمل و استعاری است؟
#یونگ_شناسی_کاربردی
#رابین_رابرتسون
📚 گروه آموزشی روان تحلیل
📍@ravantahlil
INSTAGRAM | TWITTER/X | TELEGRAM | WEBSITE | YOUTUBE
#یونگ_شناسی_کاربردی
#رابین_رابرتسون
📚 گروه آموزشی روان تحلیل
📍@ravantahlil
INSTAGRAM | TWITTER/X | TELEGRAM | WEBSITE | YOUTUBE
| اضطراب مرگ |
همه افراد با اضطراب مرگ مواجه میشوند و اکثراً نحوههای مقابله سازشگرانه را بر میگزینند؛ نحوههایی که متضمن موارد ذیل هستند: استراتژیهای مبتنی بر انکار همچون سرکوب، فرونشانی و تغییر باور به قدرت تامه شخصی، پذیرش باورهای دینی مجاز به لحاظ اجتماعی که زهر مرگ را میزدایند یا تلاشهای شخصی به جهت غلبه بر مرگ از طریق استراتژیهای مختلف که نیل به یک نامیرایی نمادین را مد نظر دارند.
اروین یالوم میگوید برای افراد نه آسان است که در هر لحظه با آگاهی به مرگ زندگی کنند و نه چنین است که هر فرد بتواند در ترس، یک زندگی سرد و بیروحی را سپری کند؛ لذا آنها روشهایی مانند امید به فرزندان، ثروت، شهرت، آیینهای حفاظتی اجباری یا نجاتدهندهغایی را برای ملایم کردن وحشت مرگ میپرورانند. به عقیده او افراد دو دفاع مبنایی را در برابر وحشت از مرگ ایجاد میکنند؛ و توضیح میدهد کـه این دو میبایست وابسته بههم قلمداد شوند و افراد غالباً در نوسان میان این دو هسـتند. «اکثر افراد در برابر اضطراب مرگ از طریق یک باور وهمآلود به تعرضناپذیری خویش و اعتقاد به یک نجاتدهنده نهایی به دفاع بر میخیزند». این دو باور از دو منبع تقویت میشوند: از شرایط دوران اولیه زندگی و از اساطیر دارای تأیید اجتماعی متضمن یک نظام نامیرایی و وجود یک الوهیت شخصی و ناظر.
اینها گرچه به سبب بازنمایی باورهای متحجرانه غلط اوهام هسـتند، اما به معنای تحقیرآمیز اوهام نیستند و حقیقتاً یک مفهوم امنیت را حاصل میکنند. «اینها باورهایی همگانی هستند که در برخی سطوح آگاهی همه ما موجود هسـتند».
📚 گروه آموزشی روان تحلیل
📍@ravantahlil
INSTAGRAM | TWITTER/X | TELEGRAM | WEBSITE | YOUTUBE
همه افراد با اضطراب مرگ مواجه میشوند و اکثراً نحوههای مقابله سازشگرانه را بر میگزینند؛ نحوههایی که متضمن موارد ذیل هستند: استراتژیهای مبتنی بر انکار همچون سرکوب، فرونشانی و تغییر باور به قدرت تامه شخصی، پذیرش باورهای دینی مجاز به لحاظ اجتماعی که زهر مرگ را میزدایند یا تلاشهای شخصی به جهت غلبه بر مرگ از طریق استراتژیهای مختلف که نیل به یک نامیرایی نمادین را مد نظر دارند.
اروین یالوم میگوید برای افراد نه آسان است که در هر لحظه با آگاهی به مرگ زندگی کنند و نه چنین است که هر فرد بتواند در ترس، یک زندگی سرد و بیروحی را سپری کند؛ لذا آنها روشهایی مانند امید به فرزندان، ثروت، شهرت، آیینهای حفاظتی اجباری یا نجاتدهندهغایی را برای ملایم کردن وحشت مرگ میپرورانند. به عقیده او افراد دو دفاع مبنایی را در برابر وحشت از مرگ ایجاد میکنند؛ و توضیح میدهد کـه این دو میبایست وابسته بههم قلمداد شوند و افراد غالباً در نوسان میان این دو هسـتند. «اکثر افراد در برابر اضطراب مرگ از طریق یک باور وهمآلود به تعرضناپذیری خویش و اعتقاد به یک نجاتدهنده نهایی به دفاع بر میخیزند». این دو باور از دو منبع تقویت میشوند: از شرایط دوران اولیه زندگی و از اساطیر دارای تأیید اجتماعی متضمن یک نظام نامیرایی و وجود یک الوهیت شخصی و ناظر.
اینها گرچه به سبب بازنمایی باورهای متحجرانه غلط اوهام هسـتند، اما به معنای تحقیرآمیز اوهام نیستند و حقیقتاً یک مفهوم امنیت را حاصل میکنند. «اینها باورهایی همگانی هستند که در برخی سطوح آگاهی همه ما موجود هسـتند».
📚 گروه آموزشی روان تحلیل
📍@ravantahlil
INSTAGRAM | TWITTER/X | TELEGRAM | WEBSITE | YOUTUBE
روانکاو اتریشی پیشروِ نیمههای قرن بیستم، ملانی کلاین، توجهها را به اتفاق عجیب و قابل تأملی جلب کرد که حین شیر خوردنِ نوزاد از مادرش در ذهنِ او رخ میدهد. نوزاد وقتی خوب و راحت شیر میخورد، کیفور و شاد است و مادرش را《خوب》میداند. اما اگر فرایند شیر خوردن به هر دلیلی دشوار باشد، نوزاد درک نمیکند این مشکلات را همان کسی به وجود آورده که چند ساعتِ پیش آنقدر عاشقش بوده است.
در نتیجه او از مادر واقعی نسخهای《بد》بیرون میکشد؛ موجود جداگانهی نفرت انگیزی که عاملِ ناکام کردنِ عامدانهی آرزوهای او است. کودک در این فرایند، از تصویرِ مادر خوب در ذهنش محافظت میکند. در جهانِ کودک، مادری《خوب》وجود دارد که عمیقاً دوستداشتنی است و مادری《بد》
که یکسره وحشتناک است. وقتی مشکلی پیش میآید، کودک احساس میکند آن مادر بد دست به کار شده است و اگر بتواند به طریقی _ مثلاً نابود کردن یا از میان بردن _ او را دور کند، آن مادر خوب باز خواهد گشت و همهچیز رو به راه میشود. این فرایند در درمان با نام《دوپارهسازی》شناخته میشود. این عمل مشکلات زیادی را به وجود میآورد و تنها کودکان نیستند که این کار را میکنند.
...
هرچند مدتها است کودکی را پشت سر گذاشتهایم، تمایل به《دوپارهسازی》آدمهای نزدیکمان همچنان در ما وجود دارد. نمیتوانیم فردِ واحدی را تصور کنیم که هم از بعضی جهات خیلی خوب و دلنشین باشد و هم از بسیاری جهاتِ دیگر ناکاممان کند. آن نسخهی بد نسخهی خوب او را در ذهنمان از بین میبرد. اما خب، واقعیت این است که همهی اینها ابعادِ مختلف و مرتبطِ یک انسانِ واحد اما پیچیدهاند.
متن: روانکاوی به روایت مدرسهی دوباتن، ترجمهی محمود مقدسی، نشر کرگدن
📚 گروه آموزشی روان تحلیل
📍@ravantahlil
INSTAGRAM | TWITTER/X | TELEGRAM | WEBSITE | YOUTUBE
در نتیجه او از مادر واقعی نسخهای《بد》بیرون میکشد؛ موجود جداگانهی نفرت انگیزی که عاملِ ناکام کردنِ عامدانهی آرزوهای او است. کودک در این فرایند، از تصویرِ مادر خوب در ذهنش محافظت میکند. در جهانِ کودک، مادری《خوب》وجود دارد که عمیقاً دوستداشتنی است و مادری《بد》
که یکسره وحشتناک است. وقتی مشکلی پیش میآید، کودک احساس میکند آن مادر بد دست به کار شده است و اگر بتواند به طریقی _ مثلاً نابود کردن یا از میان بردن _ او را دور کند، آن مادر خوب باز خواهد گشت و همهچیز رو به راه میشود. این فرایند در درمان با نام《دوپارهسازی》شناخته میشود. این عمل مشکلات زیادی را به وجود میآورد و تنها کودکان نیستند که این کار را میکنند.
...
هرچند مدتها است کودکی را پشت سر گذاشتهایم، تمایل به《دوپارهسازی》آدمهای نزدیکمان همچنان در ما وجود دارد. نمیتوانیم فردِ واحدی را تصور کنیم که هم از بعضی جهات خیلی خوب و دلنشین باشد و هم از بسیاری جهاتِ دیگر ناکاممان کند. آن نسخهی بد نسخهی خوب او را در ذهنمان از بین میبرد. اما خب، واقعیت این است که همهی اینها ابعادِ مختلف و مرتبطِ یک انسانِ واحد اما پیچیدهاند.
متن: روانکاوی به روایت مدرسهی دوباتن، ترجمهی محمود مقدسی، نشر کرگدن
📚 گروه آموزشی روان تحلیل
📍@ravantahlil
INSTAGRAM | TWITTER/X | TELEGRAM | WEBSITE | YOUTUBE
آزادی و اختيار از مفاهيم اساسی در انديشه اصـالت وجـود هستند كه روح و عنصر محرک زندگی انسان به شمار میرود. به زعم اينان انسان آزاد است و میتواند بر اساس اراده و اختيار خود ماهيتش را بسازد. ژان پل سارتر به آزادی در حيات بشری جایگاهی اساسی میدهد و بر آن است كه انسان به اختيار و اراده آزاد خود به حياتش شكل میدهد. سارتر انسان را محكوم به آزادی میداند كه ماهيت خـود را هم با این آزادی میسازد. انسان موجودی آزاد و صاحب اختيار است، اما اين آزادی و اختيار، از آن روی كه مجبور به تصميمگيری و انتخاب است، دردناک و دلشورهآفرين ظاهر میگردد، چرا كه گزينش هر راهی و اتخاذ هر تصميمی بـه معنی كنار گذاشـتن يک راه و تصميم ديگر است و اين با توجه به آنكه آدمی در نهايت آن است كه خود بر میگزيند و تصميم میگيرد، اهميت بيشتری میيابد.
فلاسفه وجودی عملی را که از تصميم ناآگاهانه و صرفاً از روی رسم و عادت باشد، بیقدر میشمارند و عمل و كنش آگاهانه و فكورانه را اگرچه با زجر و درد انتخـاب همراه باشد را ترجيح میدهند. در انديشه اينان آنچه از روی رسم و عادت و در سطح زندگی روزمره انجام میشود، چیزی فروتر از حقيقت وجود آدمیست. در واقع در انديشه وجودگرايانه، انسان در عمل بـه معنای آزادی، تصميم و تفكر است كه به كمال وجودی خودش میرسد.
📚 گروه آموزشی روان تحلیل
📍@ravantahlil
INSTAGRAM | TWITTER/X | TELEGRAM | WEBSITE | YOUTUBE
فلاسفه وجودی عملی را که از تصميم ناآگاهانه و صرفاً از روی رسم و عادت باشد، بیقدر میشمارند و عمل و كنش آگاهانه و فكورانه را اگرچه با زجر و درد انتخـاب همراه باشد را ترجيح میدهند. در انديشه اينان آنچه از روی رسم و عادت و در سطح زندگی روزمره انجام میشود، چیزی فروتر از حقيقت وجود آدمیست. در واقع در انديشه وجودگرايانه، انسان در عمل بـه معنای آزادی، تصميم و تفكر است كه به كمال وجودی خودش میرسد.
📚 گروه آموزشی روان تحلیل
📍@ravantahlil
INSTAGRAM | TWITTER/X | TELEGRAM | WEBSITE | YOUTUBE
دوسوگرایی اصطلاحی است که نخستین بار روانپزشک سوئیسی، اوژن بلولر، آن را به کار برد و پس از او کاربردهای گوناگونی در روانکاوی پیدا کرد. او دوسوگرایی را در سه سطح ممکن میدانست: ۱. در سطح اراده: میلِ به انجام دادن کاری و انجام ندادن آن؛ ۲. در سطح باور: باور داشتن و باور نداشتنِ همزمان به چیزی؛ ۳. در سطح عواطف و احساسات: احساس عشق و نفرت به فردی واحد. فروید ایدهی دوسوگرایی را از بلولر وام گرفت، اما در آثارش بیشتر آن را برای نوع سوم، یعنی عواطف و احساسات به کار برد.
...
روانکاوان دیدگاههای متفاوتی در تبیینِ علت دوسوگرایی مطرح کردهاند. مطابق یکی از آنها، دوسوگرایی محصولِ مواجههی متفاوت عاملیتهای مختلف روان (اید، ایگو و سوپرایگو) با یک فرد، شیء یا اتفاق است. مثلاً اید یا بخشِ غریزیتر روان ما چیزی را میخواهد و همزمان سوپرایگو یا بخش ارزشداورانهی روانمان آن را مناسب نمیداند. در نتیجه، ما کشمکشی را در خواستن و نخواستنِ یک چیز در درونمان تجربه میکنیم. یا مطابق خوانشی دیگر دوسوگرایی محصولِ تعارضِ امیال خودآگاه و ناخودآگاه است. به این معنی که در سطح ناخودآگاه چیزی را میخواهیم و در سطح خودآگاه آن را پس میزنیم. مطابق روایتی سوم، دوسوگرایی محصولِ تعارضِ غرایز زندگی و مرگ در درونِ ما است. غرایز زندگی ممکن است شوقِ چیزی را در ما ایجاد کنند و غرایز مرگ میل به تخریب آن را به وجود بیاورند.
روان در برخی موارد میتواند با در پیش گرفتنِ یک راه سوم یا ساختنِ نوعی مصالحه به دوسوگرایی پایان دهد، اما گاهی دوسوگرایی به همان صورت اولیه در روان باقی میماند. باید توجه داشت که فروید هم، مانند بلولر، دوسوگرایی را صرفاً ویژگی افراد روانپریش نمیدانست و وجود آن را در سایر افراد نیز به رسمیت میشناخت.
متن: روانکاوی به روایت مدرسهی دوباتن، ترجمهی محمود مقدسی، نشر کرگدن
📚 گروه آموزشی روان تحلیل
📍@ravantahlil
INSTAGRAM | TWITTER/X | TELEGRAM | WEBSITE | YOUTUBE
...
روانکاوان دیدگاههای متفاوتی در تبیینِ علت دوسوگرایی مطرح کردهاند. مطابق یکی از آنها، دوسوگرایی محصولِ مواجههی متفاوت عاملیتهای مختلف روان (اید، ایگو و سوپرایگو) با یک فرد، شیء یا اتفاق است. مثلاً اید یا بخشِ غریزیتر روان ما چیزی را میخواهد و همزمان سوپرایگو یا بخش ارزشداورانهی روانمان آن را مناسب نمیداند. در نتیجه، ما کشمکشی را در خواستن و نخواستنِ یک چیز در درونمان تجربه میکنیم. یا مطابق خوانشی دیگر دوسوگرایی محصولِ تعارضِ امیال خودآگاه و ناخودآگاه است. به این معنی که در سطح ناخودآگاه چیزی را میخواهیم و در سطح خودآگاه آن را پس میزنیم. مطابق روایتی سوم، دوسوگرایی محصولِ تعارضِ غرایز زندگی و مرگ در درونِ ما است. غرایز زندگی ممکن است شوقِ چیزی را در ما ایجاد کنند و غرایز مرگ میل به تخریب آن را به وجود بیاورند.
روان در برخی موارد میتواند با در پیش گرفتنِ یک راه سوم یا ساختنِ نوعی مصالحه به دوسوگرایی پایان دهد، اما گاهی دوسوگرایی به همان صورت اولیه در روان باقی میماند. باید توجه داشت که فروید هم، مانند بلولر، دوسوگرایی را صرفاً ویژگی افراد روانپریش نمیدانست و وجود آن را در سایر افراد نیز به رسمیت میشناخت.
متن: روانکاوی به روایت مدرسهی دوباتن، ترجمهی محمود مقدسی، نشر کرگدن
📚 گروه آموزشی روان تحلیل
📍@ravantahlil
INSTAGRAM | TWITTER/X | TELEGRAM | WEBSITE | YOUTUBE
X (formerly Twitter)
ravantahlil (@ravantahlil) on X
C.G.Jung institute of Tehran
یونگ و امید اضطرابآلود
«هم مأیوس و سرخوردهام و هم نیستم. از دیگران مأیوسم و از خودم سرخورده. چیزهای شگفتانگیزِ بسیاری از مردم آموختم، و بیش از انتظاری که از خودم داشتم کارم را به سامان رساندم. نمیتوانم هیچ قضاوت نهایی دربارهٔ خودم داشته باشم، چون پدیدهٔ زندگانی و پدیدهٔ انسان بسیار بزرگ و عظیم است. هر چه مسنتر شدهام خودم را کمتر فهمیدهام یا اینکه نسبت به درونم کمتر واقف شده یا بصیرت کمتری داشتم.
از خودم در شگفتم. نومیدم، ناخشنودم. من دچار افسردگیام، دلشادم و این همه را یک جا هستم، و نمیتوانم این همه را جمعبندی کنم. در تعیین ارزشمندی یا ناارزشمندی نهایی ناتوانم؛ هیچ قضاوتی در مورد خودم و زندگیام ندارم. هیچ چیزی وجود ندارد که در مورد آن کاملاً مطمئن باشم.
در مورد هیچ چیز اعتقاد راسخی ندارم در مورد هیچ چیز. فقط میدانم به دنیا آمدهام و وجود دارم، و چنین به نظر میرسد که انگار به دست امواج سپرده شدهام. وجودِ من بر اساس چیزی است که آن را نمیشناسم. به رغمِ همهٔ تردیدها و عدم یقینم، حس میکنم مبنایی استوار شالوده و کُنه هستی را تشکیل داده و در نحوهٔ هستی من نوعی استحکام و پیوستگی مُدام وجود دارد.
دنیایی که در آن زاده شدهایم بیرحم و وحشی است و انباشته از ستمکاری، و همزمان آراسته به زیبایی الهی و این دیگر وابسته به خُلق و خوست که ما کدام عنصر را بر دیگری برتر بدانیم...
شاید، مثل همهٔ مسائل فراطبیعی، هر دو درست باشند: زندگی هم معنا دارد و هم معنا ندارد و یا هم بامعنی است و هم بیمعنا. من این امید اضطرابآلود را مشتاقانه ارج میگذارم که معنا غالب آید و در نبرد با بیمعنایی پیروز شود.
وقتی لائو تسو میگوید: «همه صاف و روشن هستند و تنها منم که مهآلودم.» چیزی را بیان میکند که من الان در ایام کهولت حس میکنم. لائو تسو نمونهای است از مردی با بصیرت برتر که ارزشمندی و بیارزشی را تجربه کرده است، و در پایان زندگیاش میخواهد به هستی خود بازگردد...
با این وجود، خیلی چیزها مرا سرشار میکنند، گیاهان، جانوران، ابرها، روز و شب، و آن وجودِ لایزال در انسان. هر چه از خودم نامطمئنتر شدم، احساس خویشاوندی با همهٔ چیزها در من بیشتر شد. در واقع چنین به نظر میرسد: آن احساس بیگانگی و جدایی که تا اکنون مرا از جهان جدا میکرد، به دنیای درونم کوچ کرده و بیگانگی غیرمنتظرهای را نسبت به خودم بر من آشکار ساخته است.»
#کارل_گوستاو_یونگ / #خاطرات_رؤیاها_تأملات
«هم مأیوس و سرخوردهام و هم نیستم. از دیگران مأیوسم و از خودم سرخورده. چیزهای شگفتانگیزِ بسیاری از مردم آموختم، و بیش از انتظاری که از خودم داشتم کارم را به سامان رساندم. نمیتوانم هیچ قضاوت نهایی دربارهٔ خودم داشته باشم، چون پدیدهٔ زندگانی و پدیدهٔ انسان بسیار بزرگ و عظیم است. هر چه مسنتر شدهام خودم را کمتر فهمیدهام یا اینکه نسبت به درونم کمتر واقف شده یا بصیرت کمتری داشتم.
از خودم در شگفتم. نومیدم، ناخشنودم. من دچار افسردگیام، دلشادم و این همه را یک جا هستم، و نمیتوانم این همه را جمعبندی کنم. در تعیین ارزشمندی یا ناارزشمندی نهایی ناتوانم؛ هیچ قضاوتی در مورد خودم و زندگیام ندارم. هیچ چیزی وجود ندارد که در مورد آن کاملاً مطمئن باشم.
در مورد هیچ چیز اعتقاد راسخی ندارم در مورد هیچ چیز. فقط میدانم به دنیا آمدهام و وجود دارم، و چنین به نظر میرسد که انگار به دست امواج سپرده شدهام. وجودِ من بر اساس چیزی است که آن را نمیشناسم. به رغمِ همهٔ تردیدها و عدم یقینم، حس میکنم مبنایی استوار شالوده و کُنه هستی را تشکیل داده و در نحوهٔ هستی من نوعی استحکام و پیوستگی مُدام وجود دارد.
دنیایی که در آن زاده شدهایم بیرحم و وحشی است و انباشته از ستمکاری، و همزمان آراسته به زیبایی الهی و این دیگر وابسته به خُلق و خوست که ما کدام عنصر را بر دیگری برتر بدانیم...
شاید، مثل همهٔ مسائل فراطبیعی، هر دو درست باشند: زندگی هم معنا دارد و هم معنا ندارد و یا هم بامعنی است و هم بیمعنا. من این امید اضطرابآلود را مشتاقانه ارج میگذارم که معنا غالب آید و در نبرد با بیمعنایی پیروز شود.
وقتی لائو تسو میگوید: «همه صاف و روشن هستند و تنها منم که مهآلودم.» چیزی را بیان میکند که من الان در ایام کهولت حس میکنم. لائو تسو نمونهای است از مردی با بصیرت برتر که ارزشمندی و بیارزشی را تجربه کرده است، و در پایان زندگیاش میخواهد به هستی خود بازگردد...
با این وجود، خیلی چیزها مرا سرشار میکنند، گیاهان، جانوران، ابرها، روز و شب، و آن وجودِ لایزال در انسان. هر چه از خودم نامطمئنتر شدم، احساس خویشاوندی با همهٔ چیزها در من بیشتر شد. در واقع چنین به نظر میرسد: آن احساس بیگانگی و جدایی که تا اکنون مرا از جهان جدا میکرد، به دنیای درونم کوچ کرده و بیگانگی غیرمنتظرهای را نسبت به خودم بر من آشکار ساخته است.»
#کارل_گوستاو_یونگ / #خاطرات_رؤیاها_تأملات
آزادی و اختيار از مفاهيم اساسی در انديشه اصـالت وجـود هستند كه روح و عنصر محرک زندگی انسان به شمار میرود. به زعم اينان انسان آزاد است و میتواند بر اساس اراده و اختيار خود ماهيتش را بسازد. ژان پل سارتر به آزادی در حيات بشری جایگاهی اساسی میدهد و بر آن است كه انسان به اختيار و اراده آزاد خود به حياتش شكل میدهد. سارتر انسان را محكوم به آزادی میداند كه ماهيت خـود را هم با این آزادی میسازد. انسان موجودی آزاد و صاحب اختيار است، اما اين آزادی و اختيار، از آن روی كه مجبور به تصميمگيری و انتخاب است، دردناک و دلشورهآفرين ظاهر میگردد، چرا كه گزينش هر راهی و اتخاذ هر تصميمی بـه معنی كنار گذاشـتن يک راه و تصميم ديگر است و اين با توجه به آنكه آدمی در نهايت آن است كه خود بر میگزيند و تصميم میگيرد، اهميت بيشتری میيابد.
فلاسفه وجودی عملی را که از تصميم ناآگاهانه و صرفاً از روی رسم و عادت باشد، بیقدر میشمارند و عمل و كنش آگاهانه و فكورانه را اگرچه با زجر و درد انتخـاب همراه باشد را ترجيح میدهند. در انديشه اينان آنچه از روی رسم و عادت و در سطح زندگی روزمره انجام میشود، چیزی فروتر از حقيقت وجود آدمیست. در واقع در انديشه وجودگرايانه، انسان در عمل بـه معنای آزادی، تصميم و تفكر است كه به كمال وجودی خودش میرسد.
📚 گروه آموزشی روان تحلیل
📍@ravantahlil
INSTAGRAM | TWITTER/X | TELEGRAM | WEBSITE | YOUTUBE
فلاسفه وجودی عملی را که از تصميم ناآگاهانه و صرفاً از روی رسم و عادت باشد، بیقدر میشمارند و عمل و كنش آگاهانه و فكورانه را اگرچه با زجر و درد انتخـاب همراه باشد را ترجيح میدهند. در انديشه اينان آنچه از روی رسم و عادت و در سطح زندگی روزمره انجام میشود، چیزی فروتر از حقيقت وجود آدمیست. در واقع در انديشه وجودگرايانه، انسان در عمل بـه معنای آزادی، تصميم و تفكر است كه به كمال وجودی خودش میرسد.
📚 گروه آموزشی روان تحلیل
📍@ravantahlil
INSTAGRAM | TWITTER/X | TELEGRAM | WEBSITE | YOUTUBE
Forwarded from جنرالیست - محمد کهربی