انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی
▫️یادبود علمی #شیخ_اشراق▫️ 🔸به همت مجمع عالی حکمت اسلامی دفتر کرمانشاه، انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی، موسسه آموزش عالی حوزوی علامه طباطبایی ره و موسسه آموزشی_فرهنگی زمام 🔺دوشنبه ۶ مردادماه، ساعت ۱۸ 🎙 حجتالاسلام والمسلمین دکتر #یحبی_جهانگیری_سهروردی 🔹سهروردی…
📌📌📌📌📌نشست گذری بر زندگی و آثار شیخ اشراق هم اکنون درحال برگزاری است.
❤2👍1
انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی
▪️ه- برهان انسان پرنده یا معلق در هوا یکی از متقن ترین دلایلی که ابن سینا بر وجود نفس اقامه کرده است، دلیلی است که ژیلسون آنرا دلیل انسان پرنده خوانده و ما آن را در زمره دلایل قدیس و آگوستین نیز می یابیم که از آباء کنیسه شرقی اخذ کرده است .همچنین "دلیل انسان…
▪️#نفس_از_دیدگاه_ابن_سینا جلسه دوم
درجلسه پیش بیان شد, #ابن_سینا قبل از اینکه به تعریف و مسائل نفس بپردازد، در صدد اثبات نفس است ودر تالیفات خود این براهین را تکرار می کند. مهم ترین آنها عبارت بود از
۱-برهان طبیعی
۲-برهان پسیکولوژی
۳-برهان استمرار
۴-برهان وحدت نفس و برهان" من"
۵-برهان معلق درهوا
▪️ تعریف نفس
ابوعلی سینا در مبحث علم طبیعی میگوید: همه افعال نباتی و حیوانی وانسانی، از قوایی زائد بر جسمیت و حتی زائد درطبیعت مزاج (برودت'رطوبت'حرارت'خشک) صادر می شود. که این قوا را کمال می خوانند، زیرا بوسیله این قواست که نبات وحیوان بالفعل نبات وحیوان می شوند.ودر ادامه می گوید: ما اینها را از نظر افعالی که از آنها صادر می شوند قوا می نامیم و از نظر آن که جنس را کمال می بخشند تا به صورت محصل یعنی (موجود بالفعل )"در می آید کمال می خوانیم و بهتر آن است که نفس را کمال گوییم زیرا" نفس از جهت قوهای که ادراک حیوان بدان است استکمال می یابد کمال است. همچنین از جهت قوه ای که افعال حیوان از آن صادر میشود کمال است .نفس مفارق از ماده کمال است و نفس غیر مفارق از ماده هم کمال است."
▪️تا اینجا در یافتم؛ شیخ نفس را قوایی مفارق ازجسمیت وزائد بر مزاج تعریف می کند،و این قوا را به نام کمال می خواند.
شیخ می گوید: کمال رابر دوقسم است:کمال اول- کمال ثانی
کمال اول آن است که ،نوع(حقیقت شی) بدان فعلیت می یابد مانند شکل شمشیری برای شمشیر .
کمال دوم نتیجه افعال و انفعالات شی است چون بریدن برای شمشیر.از اینجاست که نفس کمال اول است.
درنفس نباتی" کمال اول جسم طبیعی آلی است از آن جهت که زاد و ولد می کند و پرورش می باید و تغذیه می کند".
نفس حیوانی" کمال اول جسم طبیعی عالی است از جهت ادراک جزئیات و حرکت به اراده .
نفس نسانی "کمال اول جسم طبیعی عالی است از جهت اعمال فکری که به اختیار انجام میدهد و استنباط به رای و جهت ادراک کلیات."
▪️طبیعت نفس
ابن سینا پس از آن که به بیان تقابل جوهر و عرض می پردازد می گوید :"وجود نفس در جسم چون وجود عرض در موضوع خود نیست ،پس نفس جوهر است "زیرا میتواند بدون جسم یافته شود ولی جسم بدون نفس برپای نتواند بود که چون از آن جدا شد دستخوش تغییرات خارجی گردد و انحلال یابد.
پیش از ابن سینا افلاطون ،فلوطین وفارابی به جوهریت نفس قائل شده بودند .ابن سینا علاوه بر اثبات جوهریت نفس اثبات کرده که نفس جوهری است روحانی.
براهینی که بر روحانیت نفس اقامه کرده است بر سه گونه است .منطقی، ریاضی, طبیعی, و مهمترین آنها عبارتند از:
الف- نفس, ادراک معقولات میکند و این ادراک از خواص جسم نیست. زیرا صور معقوله چون در عقل یافت شوند به وضعی نیستند که بتوان گفت تجزیه میپذیرند یا انقسام می شوند.در حالی که در جسم تصور تقسیمات نامتناهی می توان کرد.پس صور معقوله هرگز نمی توانددر جسم باشد
ب- نفس ادراک کلیات می کند .و همچنین نفس خود را بدون هیچ حالت و وسیله ای درک می کند اما حتی شی خارجی را حس میکند ،ولی ذات خودو آلت خود و احساس خود را حس نمیکند. همچنین است خیال که نه ذات خود را تخیل می کند و نه فعل و آلت خود را. پس نفس را طبیعتی است غیر از طبیعت حس و خیال.
ج- استمرار عمل و قوت محسوسات آلات جسمانی را ناتوان می کنند و چه بسا موجب فساد آنها میشوند."مثلا نور زیاد چشم را ضعیف میکند و شنیدن صدای شدید گوش را ضعیف می کند و گاه از کار می اندازند. چون چیزی، قوی و شدید را ادراک کنند به ادراک ضعیف قدرت نمی یابند. کسی که نور شدیدی را می بیند با آن و یا پس از آن قادر به دیدن نور ضعیف نیست. و کسی که بانگ عظیمی را می شنود با آن و یا پس از آن قادر به شنیدن بانگ ضعیف نیست. اما در قوه عقلیه امر بر خلاف این است زیرا چون شخص در تعقل مداومت کند و مواردی را که قویتر است تصور نماید در آنچه ضعیفتر است برای او آسان خواهد شد".( #شفا، صفحه 215)
د- همه اجزای بدن پس از آنکه به منتهای نشوء و قوت خود رسیدند رو به ضعف می گذارند. و این امر در سن ۴۰ سالگی است یا در حدود ۴۰ سالگی، و حال آنکه قوای عقلانی در این اوان کاملتر و نیرومند تر میشود. اگر اینها از صنف قوای بدنی بودند می بایست که مانند بدن رو به ضعف نهند، ولی این حال جز در موارد استثنایی یعنی مواقعی که موانعی پیش آید دیده نشده است پس قوای عقلانی نیز غیر از قوای بدنی است.
《انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی 》
https://www.tg-me.com/razi_philosophy
درجلسه پیش بیان شد, #ابن_سینا قبل از اینکه به تعریف و مسائل نفس بپردازد، در صدد اثبات نفس است ودر تالیفات خود این براهین را تکرار می کند. مهم ترین آنها عبارت بود از
۱-برهان طبیعی
۲-برهان پسیکولوژی
۳-برهان استمرار
۴-برهان وحدت نفس و برهان" من"
۵-برهان معلق درهوا
▪️ تعریف نفس
ابوعلی سینا در مبحث علم طبیعی میگوید: همه افعال نباتی و حیوانی وانسانی، از قوایی زائد بر جسمیت و حتی زائد درطبیعت مزاج (برودت'رطوبت'حرارت'خشک) صادر می شود. که این قوا را کمال می خوانند، زیرا بوسیله این قواست که نبات وحیوان بالفعل نبات وحیوان می شوند.ودر ادامه می گوید: ما اینها را از نظر افعالی که از آنها صادر می شوند قوا می نامیم و از نظر آن که جنس را کمال می بخشند تا به صورت محصل یعنی (موجود بالفعل )"در می آید کمال می خوانیم و بهتر آن است که نفس را کمال گوییم زیرا" نفس از جهت قوهای که ادراک حیوان بدان است استکمال می یابد کمال است. همچنین از جهت قوه ای که افعال حیوان از آن صادر میشود کمال است .نفس مفارق از ماده کمال است و نفس غیر مفارق از ماده هم کمال است."
▪️تا اینجا در یافتم؛ شیخ نفس را قوایی مفارق ازجسمیت وزائد بر مزاج تعریف می کند،و این قوا را به نام کمال می خواند.
شیخ می گوید: کمال رابر دوقسم است:کمال اول- کمال ثانی
کمال اول آن است که ،نوع(حقیقت شی) بدان فعلیت می یابد مانند شکل شمشیری برای شمشیر .
کمال دوم نتیجه افعال و انفعالات شی است چون بریدن برای شمشیر.از اینجاست که نفس کمال اول است.
درنفس نباتی" کمال اول جسم طبیعی آلی است از آن جهت که زاد و ولد می کند و پرورش می باید و تغذیه می کند".
نفس حیوانی" کمال اول جسم طبیعی عالی است از جهت ادراک جزئیات و حرکت به اراده .
نفس نسانی "کمال اول جسم طبیعی عالی است از جهت اعمال فکری که به اختیار انجام میدهد و استنباط به رای و جهت ادراک کلیات."
▪️طبیعت نفس
ابن سینا پس از آن که به بیان تقابل جوهر و عرض می پردازد می گوید :"وجود نفس در جسم چون وجود عرض در موضوع خود نیست ،پس نفس جوهر است "زیرا میتواند بدون جسم یافته شود ولی جسم بدون نفس برپای نتواند بود که چون از آن جدا شد دستخوش تغییرات خارجی گردد و انحلال یابد.
پیش از ابن سینا افلاطون ،فلوطین وفارابی به جوهریت نفس قائل شده بودند .ابن سینا علاوه بر اثبات جوهریت نفس اثبات کرده که نفس جوهری است روحانی.
براهینی که بر روحانیت نفس اقامه کرده است بر سه گونه است .منطقی، ریاضی, طبیعی, و مهمترین آنها عبارتند از:
الف- نفس, ادراک معقولات میکند و این ادراک از خواص جسم نیست. زیرا صور معقوله چون در عقل یافت شوند به وضعی نیستند که بتوان گفت تجزیه میپذیرند یا انقسام می شوند.در حالی که در جسم تصور تقسیمات نامتناهی می توان کرد.پس صور معقوله هرگز نمی توانددر جسم باشد
ب- نفس ادراک کلیات می کند .و همچنین نفس خود را بدون هیچ حالت و وسیله ای درک می کند اما حتی شی خارجی را حس میکند ،ولی ذات خودو آلت خود و احساس خود را حس نمیکند. همچنین است خیال که نه ذات خود را تخیل می کند و نه فعل و آلت خود را. پس نفس را طبیعتی است غیر از طبیعت حس و خیال.
ج- استمرار عمل و قوت محسوسات آلات جسمانی را ناتوان می کنند و چه بسا موجب فساد آنها میشوند."مثلا نور زیاد چشم را ضعیف میکند و شنیدن صدای شدید گوش را ضعیف می کند و گاه از کار می اندازند. چون چیزی، قوی و شدید را ادراک کنند به ادراک ضعیف قدرت نمی یابند. کسی که نور شدیدی را می بیند با آن و یا پس از آن قادر به دیدن نور ضعیف نیست. و کسی که بانگ عظیمی را می شنود با آن و یا پس از آن قادر به شنیدن بانگ ضعیف نیست. اما در قوه عقلیه امر بر خلاف این است زیرا چون شخص در تعقل مداومت کند و مواردی را که قویتر است تصور نماید در آنچه ضعیفتر است برای او آسان خواهد شد".( #شفا، صفحه 215)
د- همه اجزای بدن پس از آنکه به منتهای نشوء و قوت خود رسیدند رو به ضعف می گذارند. و این امر در سن ۴۰ سالگی است یا در حدود ۴۰ سالگی، و حال آنکه قوای عقلانی در این اوان کاملتر و نیرومند تر میشود. اگر اینها از صنف قوای بدنی بودند می بایست که مانند بدن رو به ضعف نهند، ولی این حال جز در موارد استثنایی یعنی مواقعی که موانعی پیش آید دیده نشده است پس قوای عقلانی نیز غیر از قوای بدنی است.
《انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی 》
https://www.tg-me.com/razi_philosophy
👍2❤1👌1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢 بیایید با حسین وقت بگذرانیم
🔸 راهپیمایی اربعین تجسم قصه عاشقی است
🔸 عشق حسین نیروبخش است و جان تازه به شما می دهد
👆 اینها تحلیل استاد جامعه شناسی دانشگاه فرانسه از این پیاده رویست.
🔹 او قادر به گفتگو به زبانهای عبری، عربی، فارسی، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، روسی و بوسنیایی است.
《انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی 》
https://www.tg-me.com/razi_philosophy
🔸 راهپیمایی اربعین تجسم قصه عاشقی است
🔸 عشق حسین نیروبخش است و جان تازه به شما می دهد
👆 اینها تحلیل استاد جامعه شناسی دانشگاه فرانسه از این پیاده رویست.
🔹 او قادر به گفتگو به زبانهای عبری، عربی، فارسی، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، روسی و بوسنیایی است.
《انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی 》
https://www.tg-me.com/razi_philosophy
❤2👏1🕊1
The difference between knowledge and wisdom is one of kind, not degree, Greater knowledge does not necessarily translate into greater wisdom, and in fact can make us less wise. We can know too much, and we can mis-know.
💺 The Socrates Express
✍🏻 Eric Weiner
📝 تمایزی که بینِ دانش و خِرَد هست تمایزِ درجه نیست بلکه تمایز از جهتِ جنسشان است. دانشِ عظیم لزوماً به خردِ عظیم منجر نخواهد شد تا آنجا که ممکن است به کاهشِ خرد هم منجر شود. چه بسا ممکن است زیاد بدانیم و اشتباه متوجه شویم.
📚 بریده ای از کتاب قطار سقراط (#the_socrates_express )
🏛 https://www.tg-me.com/razi_philosophy
💺 The Socrates Express
✍🏻 Eric Weiner
📝 تمایزی که بینِ دانش و خِرَد هست تمایزِ درجه نیست بلکه تمایز از جهتِ جنسشان است. دانشِ عظیم لزوماً به خردِ عظیم منجر نخواهد شد تا آنجا که ممکن است به کاهشِ خرد هم منجر شود. چه بسا ممکن است زیاد بدانیم و اشتباه متوجه شویم.
📚 بریده ای از کتاب قطار سقراط (#the_socrates_express )
🏛 https://www.tg-me.com/razi_philosophy
Telegram
انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی
📍 کانال انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی کرمانشاه 📚
📌محفلی برای دوستداران فلسفه📖
📲آدرسمون در پیامرسان ایتا: 📲
https://eitaa.com/fhilsif
📬راه ارتباطی با دبیر انجمن: mona_mansuori@
📌محفلی برای دوستداران فلسفه📖
📲آدرسمون در پیامرسان ایتا: 📲
https://eitaa.com/fhilsif
📬راه ارتباطی با دبیر انجمن: mona_mansuori@
❤3👌1
Audio
⚜ فلسفه را با گوش جان بشنوید!
«فلسفه خواندن، یعنی یاد گرفتنِ پرواز در دنیایی که همه مشغول خزیدنند.»
- 📚اپیزود پادکست فلسفی قسمت چهارم با موضوع «فلسفه اخلاق» منتشر شد.
-نظر شما چیست؟
_بعد از شنیدن، دیدگاهتان را با ما به اشتراک بگذارید📨
《انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی 》
https://www.tg-me.com/razi_philosophy
«فلسفه خواندن، یعنی یاد گرفتنِ پرواز در دنیایی که همه مشغول خزیدنند.»
- 📚اپیزود پادکست فلسفی قسمت چهارم با موضوع «فلسفه اخلاق» منتشر شد.
-نظر شما چیست؟
_بعد از شنیدن، دیدگاهتان را با ما به اشتراک بگذارید📨
《انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی 》
https://www.tg-me.com/razi_philosophy
❤2🤗1
انجمن علمی فقه و حقوق دانشگاه حضرت معصومه (س) با همکاری انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی و جمعی از انجمن های فعال کشوری برگزار میکند:
💡" کارگاه مهارتی صدور رای"
رموز استدلال و تصمیمگیری قضات
محور های کارگاه:
• فرایند استدلال قضایی
• معیار های تصمیم گیری قاضی
• عوامل مؤثر در صدور رأی
• چالش های استدلال قاضی
با حضور افتخاری:
🔹دکتر محمد امرایی
رئیس شعبه دادگاه حقوقی استان تهران
قاضی دادگستری و مدرس دانشگاه
🔺️رایگان و همراه با گواهی معتبر .
🕛 چهارشنبه ۱۵ مرداد ماه ساعت ۲۰ الی ۲۱:۳۰
📍 لینک جلسه در کانال رسمی انجمن علمی فقه و حقوق دانشگاه حضرت معصومه بارگذاری خواهد شد.
کانال رسمی انجمن علمی فقه و حقوق دانشگاه حضرت معصومه:
▶️@Fegh_hoghoh
کانال انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی:
https://www.tg-me.com/razi_philosophy
💡" کارگاه مهارتی صدور رای"
رموز استدلال و تصمیمگیری قضات
محور های کارگاه:
• فرایند استدلال قضایی
• معیار های تصمیم گیری قاضی
• عوامل مؤثر در صدور رأی
• چالش های استدلال قاضی
با حضور افتخاری:
🔹دکتر محمد امرایی
رئیس شعبه دادگاه حقوقی استان تهران
قاضی دادگستری و مدرس دانشگاه
🔺️رایگان و همراه با گواهی معتبر .
🕛 چهارشنبه ۱۵ مرداد ماه ساعت ۲۰ الی ۲۱:۳۰
📍 لینک جلسه در کانال رسمی انجمن علمی فقه و حقوق دانشگاه حضرت معصومه بارگذاری خواهد شد.
کانال رسمی انجمن علمی فقه و حقوق دانشگاه حضرت معصومه:
▶️@Fegh_hoghoh
کانال انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی:
https://www.tg-me.com/razi_philosophy
👏2👌1
#معرفی ـ کتاب
چکیده ای از کتاب :
توماس آکویناس یه فیلسوف و قدیس قرن سیزدهمی در ایتالیا بود که دیدگاههای مدرنی رو نسبتبه دین ارائه میکرد. آکویناس توی ایمانش ثابتقدم بود؛ اما دنبالکردن کورکورانهی دین رو هم قبول نداشت. اون یکی از اولین انسانهای قرون وسطایی بود که گفت ایمان و خرد با هم منافاتی ندارن و میتونن درکنار هم وجود داشته باشن.
آکویناس که تفکراتی جلوتر از زمونهی خودش داشت، به مردم میگفت غیرمسیحیها هم میتونن دیدگاههای ارزشمندی داشته باشن. این فکر توی زمان خودش انقلابی بود؛ چون اون زمان مسیحیا فکر میکردن مسیحیت تنها دینی هست که میتونه متفکران ارزشمند تولید کنه.
آکویناس رو میشه یکیاز اولین افرادی در تاریخ دونست که به جدایی دین از سیاست یا همون سکولاریسم امروزی معتقد بود.
https://www.tg-me.com/razi_philosophy
چکیده ای از کتاب :
توماس آکویناس یه فیلسوف و قدیس قرن سیزدهمی در ایتالیا بود که دیدگاههای مدرنی رو نسبتبه دین ارائه میکرد. آکویناس توی ایمانش ثابتقدم بود؛ اما دنبالکردن کورکورانهی دین رو هم قبول نداشت. اون یکی از اولین انسانهای قرون وسطایی بود که گفت ایمان و خرد با هم منافاتی ندارن و میتونن درکنار هم وجود داشته باشن.
آکویناس که تفکراتی جلوتر از زمونهی خودش داشت، به مردم میگفت غیرمسیحیها هم میتونن دیدگاههای ارزشمندی داشته باشن. این فکر توی زمان خودش انقلابی بود؛ چون اون زمان مسیحیا فکر میکردن مسیحیت تنها دینی هست که میتونه متفکران ارزشمند تولید کنه.
آکویناس رو میشه یکیاز اولین افرادی در تاریخ دونست که به جدایی دین از سیاست یا همون سکولاریسم امروزی معتقد بود.
https://www.tg-me.com/razi_philosophy
❤2👌1
۱. مسئله: چرا میترسیم؟ چرا بیدلیل آشفته میشویم؟
ما بهدفعات با اضطرابی مواجه میشویم که نه علت روانی روشنی دارد، نه حادثهای بیرونی آن را توجیه میکند. این وضعیت چه تفاوتی با ترسهای مشخص (مثلاً ترس از مرگ، تاریکی، ارتفاع، طرد شدن) دارد؟
آیا ترس صرفاً واکنشی به یک محرک است یا نشانهای از وضعیت بنیادین ما در جهان؟
که پاسخ هایدگر این بود که چنین وضعیتی یک حال و هوای خاص است یک امکان ناب است که آدمی به روی هستی گشوده شود بنابراین از منظر هایدگر اضطراب و ترس که با یکدیگر متفاوتاند هرگز از موضع روانشناختی اهمیت ندارند و صرفا با رویکردی هستیشناسانه برای شناخت هرچه بیشتر خود و هستی طرح و بحث میشوند
۲. تمایز بین ترس و اضطراب از دیدگاه فلسفی و روانکاوانه
▪︎ هایدگر در هستی و زمان:
• ترس (Furcht): جهتدار است، همیشه از «چیزی» میترسیم؛ از یک خطر مشخص. ترس درونِ-جهانی است (innerweltlich).
• اضطراب (Angst): بیموضوع است، از «هیچ» میترسیم. اضطراب ما را با «هیچبودگی هستیمان» مواجه میکند.
• در لحظه اضطراب، جهان بهعنوان کلیتی بیمعنا و بیثبات گشوده میشود. دازاین با حقیقت وجود خودش مواجه میشود.
• اضطراب ما را به سوی خودآگاهی اصیل پرتاب میکند
فروید:
• ترس، زمانی پدید میآید که «من» احساس کند با تهدیدی واقعی یا خیالی مواجه است.
• اضطراب، حاصل تعارضهای ناهشیارانه است بین خواستههای (Id) و سانسور فراخود (Super-Ego).
• اضطراب، شکلی از سیگنال دفاعی است؛ هشداری از درون که ساختار روانی دارد، نه صرفاً فیزیولوژیک
لکان:
• اضطراب، تنها هیجانی است که فریب نمیدهد؛ anxiety is the only affect that does not deceive.
• اضطراب، نتیجهی گسست در زنجیره دالهاست؛ لحظهای که سوژه با «چیزی» مواجه میشود که در زبان نمیگنجد (ابژه a).
• لکان اضطراب را در پیوند با میل دیگری و جایگاه سوژه در گفتمان میفهمد.
• در اضطراب، سوژه با شکاف میان امر واقع (Real) و نمادین (Symbolic) مواجه میشود.
۳. تفاوت اضطراب و استرس از دیدگاه فلاسفه
▪︎ اسپینوزا:
• ترس و امید دو روی یک سکهاند؛ نشانهی ناآگاهی ما از علل حقیقی امور.
• ترس ریشه در عدم کفایت شناخت دارد. از نظر اسپینوزا، عواطف باید با «فهم عقلانی» جایگزین شوند.
• اضطراب نوعی ضعف در conatus است در کوشش برای ماندن در بودن.
▪︎ هایدگر:
• اضطراب ضعف نیست بلکه نوعی گشودگی به حقیقت وجود است.
• مواجهه با نیستی، با مرگ، با عدم بنیاد، انسان را از سقوط در جمعیت (das Man) بیرون میکشد.
۴. نقش نوروساینس (با نگاهی به ایگلمن)
دیوید ایگلمن:
• مغز ما در مواجهه با عدم قطعیت و تهدیدات ناشناخته، شبکههای مشخصی را فعال میکند.
• اضطراب گاهی نتیجهی ناتوانی مغز در پیشبینی آینده است.
• از دیدگاه علوم اعصاب، اضطراب با آمیگدالا، هیپوکامپ و قشر پیشپیشانی (PFC) مرتبط است.
• اما حتی ایگلمن نیز به شکاف میان تجربه زیسته و تصویر علمی از مغز اذعان دارد
۵. فرایند آشوب روانی چگونه رخ میدهد؟
• از دید فروید، با تحریک محتوای ناهشیار، تعادل روانی از هم میپاشد.
• در لکان، شکاف در زبان، و مواجهه با امر واقع (Real) ما را از موقعیت گفتمانیمان بیرون میراند.
• از منظر هایدگر، دازاین در لحظه اضطراب، از جهانمندی روزمرهاش جدا میشود.
• و در عصبشناسی، سیستم عصبی به شرایط نامشخص پاسخهایی شتابزده و پرآشوب میدهد تا از موجود زنده محافظت کند
۶. چرا فلسفه مهمتر از ساینس است در مواجهه با ترس؟
• ساینس پاسخهایی علی و زیستی میدهد؛ اما تجربه انسانی را تهی از معنا میبیند.
• فلسفه، خاصه اگزیستانسیالیسم و روانکاوی، ساحتهای وجودی، زبانی، و بینفردی ترس را میکاوند.
• پدیدارشناسی به ما نشان میدهد ترس صرفاً یک واکنش نیست، بلکه نحوهای از بودن است.
✍ابوذر شریعتی.
🆔https://www.tg-me.com/razi_philosophy
ما بهدفعات با اضطرابی مواجه میشویم که نه علت روانی روشنی دارد، نه حادثهای بیرونی آن را توجیه میکند. این وضعیت چه تفاوتی با ترسهای مشخص (مثلاً ترس از مرگ، تاریکی، ارتفاع، طرد شدن) دارد؟
آیا ترس صرفاً واکنشی به یک محرک است یا نشانهای از وضعیت بنیادین ما در جهان؟
که پاسخ هایدگر این بود که چنین وضعیتی یک حال و هوای خاص است یک امکان ناب است که آدمی به روی هستی گشوده شود بنابراین از منظر هایدگر اضطراب و ترس که با یکدیگر متفاوتاند هرگز از موضع روانشناختی اهمیت ندارند و صرفا با رویکردی هستیشناسانه برای شناخت هرچه بیشتر خود و هستی طرح و بحث میشوند
۲. تمایز بین ترس و اضطراب از دیدگاه فلسفی و روانکاوانه
▪︎ هایدگر در هستی و زمان:
• ترس (Furcht): جهتدار است، همیشه از «چیزی» میترسیم؛ از یک خطر مشخص. ترس درونِ-جهانی است (innerweltlich).
• اضطراب (Angst): بیموضوع است، از «هیچ» میترسیم. اضطراب ما را با «هیچبودگی هستیمان» مواجه میکند.
• در لحظه اضطراب، جهان بهعنوان کلیتی بیمعنا و بیثبات گشوده میشود. دازاین با حقیقت وجود خودش مواجه میشود.
• اضطراب ما را به سوی خودآگاهی اصیل پرتاب میکند
فروید:
• ترس، زمانی پدید میآید که «من» احساس کند با تهدیدی واقعی یا خیالی مواجه است.
• اضطراب، حاصل تعارضهای ناهشیارانه است بین خواستههای (Id) و سانسور فراخود (Super-Ego).
• اضطراب، شکلی از سیگنال دفاعی است؛ هشداری از درون که ساختار روانی دارد، نه صرفاً فیزیولوژیک
لکان:
• اضطراب، تنها هیجانی است که فریب نمیدهد؛ anxiety is the only affect that does not deceive.
• اضطراب، نتیجهی گسست در زنجیره دالهاست؛ لحظهای که سوژه با «چیزی» مواجه میشود که در زبان نمیگنجد (ابژه a).
• لکان اضطراب را در پیوند با میل دیگری و جایگاه سوژه در گفتمان میفهمد.
• در اضطراب، سوژه با شکاف میان امر واقع (Real) و نمادین (Symbolic) مواجه میشود.
۳. تفاوت اضطراب و استرس از دیدگاه فلاسفه
▪︎ اسپینوزا:
• ترس و امید دو روی یک سکهاند؛ نشانهی ناآگاهی ما از علل حقیقی امور.
• ترس ریشه در عدم کفایت شناخت دارد. از نظر اسپینوزا، عواطف باید با «فهم عقلانی» جایگزین شوند.
• اضطراب نوعی ضعف در conatus است در کوشش برای ماندن در بودن.
▪︎ هایدگر:
• اضطراب ضعف نیست بلکه نوعی گشودگی به حقیقت وجود است.
• مواجهه با نیستی، با مرگ، با عدم بنیاد، انسان را از سقوط در جمعیت (das Man) بیرون میکشد.
۴. نقش نوروساینس (با نگاهی به ایگلمن)
دیوید ایگلمن:
• مغز ما در مواجهه با عدم قطعیت و تهدیدات ناشناخته، شبکههای مشخصی را فعال میکند.
• اضطراب گاهی نتیجهی ناتوانی مغز در پیشبینی آینده است.
• از دیدگاه علوم اعصاب، اضطراب با آمیگدالا، هیپوکامپ و قشر پیشپیشانی (PFC) مرتبط است.
• اما حتی ایگلمن نیز به شکاف میان تجربه زیسته و تصویر علمی از مغز اذعان دارد
۵. فرایند آشوب روانی چگونه رخ میدهد؟
• از دید فروید، با تحریک محتوای ناهشیار، تعادل روانی از هم میپاشد.
• در لکان، شکاف در زبان، و مواجهه با امر واقع (Real) ما را از موقعیت گفتمانیمان بیرون میراند.
• از منظر هایدگر، دازاین در لحظه اضطراب، از جهانمندی روزمرهاش جدا میشود.
• و در عصبشناسی، سیستم عصبی به شرایط نامشخص پاسخهایی شتابزده و پرآشوب میدهد تا از موجود زنده محافظت کند
۶. چرا فلسفه مهمتر از ساینس است در مواجهه با ترس؟
• ساینس پاسخهایی علی و زیستی میدهد؛ اما تجربه انسانی را تهی از معنا میبیند.
• فلسفه، خاصه اگزیستانسیالیسم و روانکاوی، ساحتهای وجودی، زبانی، و بینفردی ترس را میکاوند.
• پدیدارشناسی به ما نشان میدهد ترس صرفاً یک واکنش نیست، بلکه نحوهای از بودن است.
✍ابوذر شریعتی.
🆔https://www.tg-me.com/razi_philosophy
Telegram
انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی
📍 کانال انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی کرمانشاه 📚
📌محفلی برای دوستداران فلسفه📖
📲آدرسمون در پیامرسان ایتا: 📲
https://eitaa.com/fhilsif
📬راه ارتباطی با دبیر انجمن: mona_mansuori@
📌محفلی برای دوستداران فلسفه📖
📲آدرسمون در پیامرسان ایتا: 📲
https://eitaa.com/fhilsif
📬راه ارتباطی با دبیر انجمن: mona_mansuori@
👍2👏1
انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی
▪️#نفس_از_دیدگاه_ابن_سینا جلسه دوم درجلسه پیش بیان شد, #ابن_سینا قبل از اینکه به تعریف و مسائل نفس بپردازد، در صدد اثبات نفس است ودر تالیفات خود این براهین را تکرار می کند. مهم ترین آنها عبارت بود از ۱-برهان طبیعی ۲-برهان پسیکولوژی ۳-برهان استمرار…
حدوث نفس وخلود آن
ابن سینا بر این عقیده است که نفس با بدن حادث می شود.شیخ می گوید: نفس هنگامی حدوث می یابد که بدنی که صلاحیت به کار بردن آن را داشته باشد حدوث می یابد تا بدن حادث به منزله محل فرمانروایی و آلت و ابزار کار نفس باشد ابن سینا سپس به مخالفت با افلاطون پرداخته و می گوید: چنان نیست که نفوس انسانی جدا از بدن و قبل از آن قائم به خود بوده اند و سپس در بدن حلول کرده اند.
شیخ می گوید:"اگر امکان می داشت نفس بدون بدن موجود باشد ممکن نمیشد، که نفسی با نفس دیگر مغایرت عددی داشته باشد".
محال است که نفس واحد باشد و سپس آن نفس واحد در اجسام کثیر تقسیم گردد زیرا بسیط تجزیه و تقسیم نمیشود و صورت جسدی نمی تواند که در همان وقت صورت جسدی دیگر باشد پس نفس ها وقتی حادث می شوند که ماده بدنی که شایستگی به کار بردن داشته باشد حادث شده باشد
هرگاه نفس با جسد حادث شده باشد، پس می توانیم بگوییم هر جسدی را نفسی است و نفوس در اجساد از حیث نوع واحد و حیث عدد کثیرند. و چون نفوس از ابدان مفارقت یابند باز مانند زمانی که در ابدان بودند متعددند و هر نفسی به حسب اختلاف موادش و بر حسب اختلاف از منهء حدوثش، و بر حسب اختلاف هیئت آن ،یعنی اختلاف ابدان, ذات منفردی است.
▪️خلود نفس
شیخ به اثبات خلود نفس انسانی پرداخته است. بدین طریق که نفس با بدن حادث می شود ولی با فساد آن فاسد نمی یابد و این رای با رای ارسطو که می گوید صورت(نفس) با فساد ماده فاسد میشود مخالف است .
شیخ همچنین می گوید : نفس پذیرنده معقولات است و اخص خاص آن عقل است؛ و معقولات تنها صور اشیایی هستند که نفس تعقل کرده و نفس همواره غیر آن صور است. و نفس جاویدان است .زیرا نفس ذاتی است روحانی و نا مرکب. و بعد وقتی می گوییم که نفس صورت جسد است بدان معنی نیست که به فساد آن فاسد میشود.این بدان معنا است که وقتی شی به فساد شی دیگر فاسد میشود که میان آنها یک نوع تعلقی باشد ،و ما میدانیم که نفس و جسد با هم به وجود می آیند و هر دو جوهر ند، و جسد هیچ علتی از علل وجود نفس نیست، زیرا تعلق نفس به بدن از نوع تعلق معلول به علت ذاتی نیست.
《انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی 》
https://www.tg-me.com/razi_philosophy
ابن سینا بر این عقیده است که نفس با بدن حادث می شود.شیخ می گوید: نفس هنگامی حدوث می یابد که بدنی که صلاحیت به کار بردن آن را داشته باشد حدوث می یابد تا بدن حادث به منزله محل فرمانروایی و آلت و ابزار کار نفس باشد ابن سینا سپس به مخالفت با افلاطون پرداخته و می گوید: چنان نیست که نفوس انسانی جدا از بدن و قبل از آن قائم به خود بوده اند و سپس در بدن حلول کرده اند.
شیخ می گوید:"اگر امکان می داشت نفس بدون بدن موجود باشد ممکن نمیشد، که نفسی با نفس دیگر مغایرت عددی داشته باشد".
محال است که نفس واحد باشد و سپس آن نفس واحد در اجسام کثیر تقسیم گردد زیرا بسیط تجزیه و تقسیم نمیشود و صورت جسدی نمی تواند که در همان وقت صورت جسدی دیگر باشد پس نفس ها وقتی حادث می شوند که ماده بدنی که شایستگی به کار بردن داشته باشد حادث شده باشد
هرگاه نفس با جسد حادث شده باشد، پس می توانیم بگوییم هر جسدی را نفسی است و نفوس در اجساد از حیث نوع واحد و حیث عدد کثیرند. و چون نفوس از ابدان مفارقت یابند باز مانند زمانی که در ابدان بودند متعددند و هر نفسی به حسب اختلاف موادش و بر حسب اختلاف از منهء حدوثش، و بر حسب اختلاف هیئت آن ،یعنی اختلاف ابدان, ذات منفردی است.
▪️خلود نفس
شیخ به اثبات خلود نفس انسانی پرداخته است. بدین طریق که نفس با بدن حادث می شود ولی با فساد آن فاسد نمی یابد و این رای با رای ارسطو که می گوید صورت(نفس) با فساد ماده فاسد میشود مخالف است .
شیخ همچنین می گوید : نفس پذیرنده معقولات است و اخص خاص آن عقل است؛ و معقولات تنها صور اشیایی هستند که نفس تعقل کرده و نفس همواره غیر آن صور است. و نفس جاویدان است .زیرا نفس ذاتی است روحانی و نا مرکب. و بعد وقتی می گوییم که نفس صورت جسد است بدان معنی نیست که به فساد آن فاسد میشود.این بدان معنا است که وقتی شی به فساد شی دیگر فاسد میشود که میان آنها یک نوع تعلقی باشد ،و ما میدانیم که نفس و جسد با هم به وجود می آیند و هر دو جوهر ند، و جسد هیچ علتی از علل وجود نفس نیست، زیرا تعلق نفس به بدن از نوع تعلق معلول به علت ذاتی نیست.
《انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی 》
https://www.tg-me.com/razi_philosophy
Telegram
انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی
📍 کانال انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی کرمانشاه 📚
📌محفلی برای دوستداران فلسفه📖
📲آدرسمون در پیامرسان ایتا: 📲
https://eitaa.com/fhilsif
📬راه ارتباطی با دبیر انجمن: mona_mansuori@
📌محفلی برای دوستداران فلسفه📖
📲آدرسمون در پیامرسان ایتا: 📲
https://eitaa.com/fhilsif
📬راه ارتباطی با دبیر انجمن: mona_mansuori@
❤2🕊1
🔶تیمائوس افلاطون
کتاب "تیمائوس" یکی از آثار مهم افلاطون است که به بررسی جهانشناسی و طبیعت میپردازد. این کتاب به شکل گفتوگویی فلسفی و در حدود سال ۳۶۰ پیش از میلاد نوشته شده و به عنوان یکی از جامعترین کارهای افلاطون در زمینه نظریههای کیهانشناسی شناخته میشود.
🔻ساختار و محتوای کتاب👇
🔹 مقدمه: کتاب با بحثی میان سقراط و چند تن از دوستانش آغاز میشود. این گفتگوها یک روز پس از بحثهای قبلی سقراط درباره جامعه ایدهآل رخ میدهد.
🆔https://www.tg-me.com/razi_philosophy
کتاب "تیمائوس" یکی از آثار مهم افلاطون است که به بررسی جهانشناسی و طبیعت میپردازد. این کتاب به شکل گفتوگویی فلسفی و در حدود سال ۳۶۰ پیش از میلاد نوشته شده و به عنوان یکی از جامعترین کارهای افلاطون در زمینه نظریههای کیهانشناسی شناخته میشود.
🔻ساختار و محتوای کتاب👇
🔹 مقدمه: کتاب با بحثی میان سقراط و چند تن از دوستانش آغاز میشود. این گفتگوها یک روز پس از بحثهای قبلی سقراط درباره جامعه ایدهآل رخ میدهد.
🆔https://www.tg-me.com/razi_philosophy
❤1🔥1
انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی
🔶تیمائوس افلاطون کتاب "تیمائوس" یکی از آثار مهم افلاطون است که به بررسی جهانشناسی و طبیعت میپردازد. این کتاب به شکل گفتوگویی فلسفی و در حدود سال ۳۶۰ پیش از میلاد نوشته شده و به عنوان یکی از جامعترین کارهای افلاطون در زمینه نظریههای کیهانشناسی شناخته…
🔹خلق جهان: تیمائوس توضیح میدهد که جهان توسط یک خالق الهی، دمیورژ، بر اساس الگوی ابدی و کامل ساخته شده است. این خالق با استفاده از چهار عنصر اصلی (زمین، هوا، آتش و آب) جهان را به شکلی منظم و هماهنگ ایجاد کرده است.
🔹زمان و ابدیت: یکی از مفاهیم کلیدی در تیمائوس، تمایز بین زمان و ابدیت است. افلاطون زمان را به عنوان «تصویر متحرک ابدیت» توصیف میکند، جایی که حرکات منظم اجرام آسمانی باعث ایجاد چرخههای زمانی مانند روز و شب میشوند.
🔹طبیعت جهان مادی: تیمائوس بین جهان مادی که تغییرپذیر است و جهان ابدی که ثابت و بدون تغییر است، تمایز قائل میشود. او معتقد است که جهان مادی تنها یک تصویر ناقص از جهان ابدی است.
🔹نقش ریاضیات: افلاطون بر اهمیت ریاضیات در فهم ساختار کیهانی تأکید دارد. او باور دارد که نظم ریاضی در حرکات اجرام آسمانی نشاندهنده هماهنگی کیهانی است.
🔹آتلانتیس: تیمائوس همچنین به داستان آتلانتیس اشاره میکند، شهری افسانهای که در نهایت توسط آتن شکست داده شد. این داستان به عنوان بخشی از بحثهای گستردهتر درباره تاریخ و طبیعت انسان مطرح میشود.
🔸"تیمائوس" تأثیر عمیقی بر فلسفههای بعدی داشته و به عنوان یکی از منابع اصلی برای فهم نظریات افلاطون درباره طبیعت و کیهانشناسی محسوب میشود. این کتاب نه تنها به بررسی مباحث فلسفی بلکه به ارائه دیدگاههای علمی درباره ساختار جهان نیز پرداخته است و با ارائه نظریهای جامع درباره خلق و ساختار جهان، راهی برای تامل درباره جایگاه انسان در کیهان فراهم میکند و همچنان یکی از متون مهم در تاریخ فلسفه باقی مانده است.
🔹در بخشی از متن تیمائوس آمده است: "آنچه روزی آفریده شده نمیتواند تا ابد بماند. برای افلاطون ابدی آن نیست که عمری ابدی دارد، بلکه آن چیزی است که به تمام دگرگونیهای مشروط به زمان بیاعتناست"
🆔https://www.tg-me.com/razi_philosophy
🔹زمان و ابدیت: یکی از مفاهیم کلیدی در تیمائوس، تمایز بین زمان و ابدیت است. افلاطون زمان را به عنوان «تصویر متحرک ابدیت» توصیف میکند، جایی که حرکات منظم اجرام آسمانی باعث ایجاد چرخههای زمانی مانند روز و شب میشوند.
🔹طبیعت جهان مادی: تیمائوس بین جهان مادی که تغییرپذیر است و جهان ابدی که ثابت و بدون تغییر است، تمایز قائل میشود. او معتقد است که جهان مادی تنها یک تصویر ناقص از جهان ابدی است.
🔹نقش ریاضیات: افلاطون بر اهمیت ریاضیات در فهم ساختار کیهانی تأکید دارد. او باور دارد که نظم ریاضی در حرکات اجرام آسمانی نشاندهنده هماهنگی کیهانی است.
🔹آتلانتیس: تیمائوس همچنین به داستان آتلانتیس اشاره میکند، شهری افسانهای که در نهایت توسط آتن شکست داده شد. این داستان به عنوان بخشی از بحثهای گستردهتر درباره تاریخ و طبیعت انسان مطرح میشود.
🔸"تیمائوس" تأثیر عمیقی بر فلسفههای بعدی داشته و به عنوان یکی از منابع اصلی برای فهم نظریات افلاطون درباره طبیعت و کیهانشناسی محسوب میشود. این کتاب نه تنها به بررسی مباحث فلسفی بلکه به ارائه دیدگاههای علمی درباره ساختار جهان نیز پرداخته است و با ارائه نظریهای جامع درباره خلق و ساختار جهان، راهی برای تامل درباره جایگاه انسان در کیهان فراهم میکند و همچنان یکی از متون مهم در تاریخ فلسفه باقی مانده است.
🔹در بخشی از متن تیمائوس آمده است: "آنچه روزی آفریده شده نمیتواند تا ابد بماند. برای افلاطون ابدی آن نیست که عمری ابدی دارد، بلکه آن چیزی است که به تمام دگرگونیهای مشروط به زمان بیاعتناست"
🆔https://www.tg-me.com/razi_philosophy
Telegram
انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی
📍 کانال انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی کرمانشاه 📚
📌محفلی برای دوستداران فلسفه📖
📲آدرسمون در پیامرسان ایتا: 📲
https://eitaa.com/fhilsif
📬راه ارتباطی با دبیر انجمن: mona_mansuori@
📌محفلی برای دوستداران فلسفه📖
📲آدرسمون در پیامرسان ایتا: 📲
https://eitaa.com/fhilsif
📬راه ارتباطی با دبیر انجمن: mona_mansuori@
👏2👌1
انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی
انجمن علمی فقه و حقوق دانشگاه حضرت معصومه (س) با همکاری انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی و جمعی از انجمن های فعال کشوری برگزار میکند: 💡" کارگاه مهارتی صدور رای" رموز استدلال و تصمیمگیری قضات محور های کارگاه: • فرایند استدلال قضایی • معیار های تصمیم گیری…
📌📌📌📌📌شروع نشست تا ساعاتی دیگر..........
❤1👍1
انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی
انجمن علمی فقه و حقوق دانشگاه حضرت معصومه (س) با همکاری انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی و جمعی از انجمن های فعال کشوری برگزار میکند: 💡" کارگاه مهارتی صدور رای" رموز استدلال و تصمیمگیری قضات محور های کارگاه: • فرایند استدلال قضایی • معیار های تصمیم گیری…
Google
Real-time meetings by Google. Using your browser, share your video, desktop, and presentations with teammates and customers.
🧠عقل گرایی🧠
🔸️راسیونالیسم یا عقلگرایی یا خِرَدگرایی یا مکتب اصالت عقل (به انگلیسی: Rationalism)، یکی از گرایش های اصلی در معرفتشناسی در مقابل تجربهگرایی است. این دیدگاه به معنی تکیه بر اصول عقلی بهعنوانِ تنها منبعِ معتبرِ شناخت است، این دیدگاه بیان میدارد معیار حقیقت حسی نیست بلکه عقلی و قیاسی میباشد.
🔸️اندیشمندانی چون باروخ اسپینوزا، و گوتفرید لایبنیتس کوشیدند تا حقایقِ اصلیِ هستی را از راه برهان و استدلال عقلی اثبات کنند.
🔸️در یک بحث عمده فلسفی در دوران روشنگری، عقلگرایی با تجربهگرایی مخالف بود. از یک سو، عقلگرایان تأکید کردند که دانش اساساً فطری است و عقل، یعنی قوه درونی ذهن انسان، میتواند مستقیماً حقایق منطقی را درک یا استخراج کند. از سوی دیگر، تجربهگرایان تأکید کردند که دانش اساساً فطری نیست و بهتر است با مشاهده دقیق دنیای فیزیکی خارج از ذهن، یعنی از طریق تجربیات حسی، به دست آید. عقلگرایان معتقد بودند که اصول خاصی در منطق، ریاضیات، اخلاق و متافیزیک وجود دارد که اساساً آنقدر درست است که انکار آنها باعث می شود که فرد دچار تناقض شود. عقلگرایان آنقدر به عقل اطمینان داشتند که اثبات تجربی و شواهد فیزیکی برای احراز حقایق خاص غیرضروری تلقی میشد.
📌خردگرایی و پستمدرنیسم
🔸️در دهههای اخیر واژهٔ خردگرایی در ارتباط با مدرنیسم که نظامی اجتماعی مبتنی بر عقل و علم است به کار میرود. متفکران پستمدرن معتقدند که کاربرد بیاندازهٔ خردگرایی موجب زندگی روانی دشواری برای بشر گردیدهاست. البته این نگرش انتقادی شباهتی با انتقادات برخی اسلامگرایان از خردگرایی مدرن ندارد. متفکران پستمدرن در انتقاد خود این منظور را ندارند که چیزی به جز عقل (مثلاً معنویت یا وحیِ دینی) میتواند اعتبار معرفتی داشته باشد.
🆔https://www.tg-me.com/razi_philosophy
🔸️راسیونالیسم یا عقلگرایی یا خِرَدگرایی یا مکتب اصالت عقل (به انگلیسی: Rationalism)، یکی از گرایش های اصلی در معرفتشناسی در مقابل تجربهگرایی است. این دیدگاه به معنی تکیه بر اصول عقلی بهعنوانِ تنها منبعِ معتبرِ شناخت است، این دیدگاه بیان میدارد معیار حقیقت حسی نیست بلکه عقلی و قیاسی میباشد.
🔸️اندیشمندانی چون باروخ اسپینوزا، و گوتفرید لایبنیتس کوشیدند تا حقایقِ اصلیِ هستی را از راه برهان و استدلال عقلی اثبات کنند.
🔸️در یک بحث عمده فلسفی در دوران روشنگری، عقلگرایی با تجربهگرایی مخالف بود. از یک سو، عقلگرایان تأکید کردند که دانش اساساً فطری است و عقل، یعنی قوه درونی ذهن انسان، میتواند مستقیماً حقایق منطقی را درک یا استخراج کند. از سوی دیگر، تجربهگرایان تأکید کردند که دانش اساساً فطری نیست و بهتر است با مشاهده دقیق دنیای فیزیکی خارج از ذهن، یعنی از طریق تجربیات حسی، به دست آید. عقلگرایان معتقد بودند که اصول خاصی در منطق، ریاضیات، اخلاق و متافیزیک وجود دارد که اساساً آنقدر درست است که انکار آنها باعث می شود که فرد دچار تناقض شود. عقلگرایان آنقدر به عقل اطمینان داشتند که اثبات تجربی و شواهد فیزیکی برای احراز حقایق خاص غیرضروری تلقی میشد.
📌خردگرایی و پستمدرنیسم
🔸️در دهههای اخیر واژهٔ خردگرایی در ارتباط با مدرنیسم که نظامی اجتماعی مبتنی بر عقل و علم است به کار میرود. متفکران پستمدرن معتقدند که کاربرد بیاندازهٔ خردگرایی موجب زندگی روانی دشواری برای بشر گردیدهاست. البته این نگرش انتقادی شباهتی با انتقادات برخی اسلامگرایان از خردگرایی مدرن ندارد. متفکران پستمدرن در انتقاد خود این منظور را ندارند که چیزی به جز عقل (مثلاً معنویت یا وحیِ دینی) میتواند اعتبار معرفتی داشته باشد.
🆔https://www.tg-me.com/razi_philosophy
Telegram
انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی
📍 کانال انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی کرمانشاه 📚
📌محفلی برای دوستداران فلسفه📖
📲آدرسمون در پیامرسان ایتا: 📲
https://eitaa.com/fhilsif
📬راه ارتباطی با دبیر انجمن: mona_mansuori@
📌محفلی برای دوستداران فلسفه📖
📲آدرسمون در پیامرسان ایتا: 📲
https://eitaa.com/fhilsif
📬راه ارتباطی با دبیر انجمن: mona_mansuori@
❤1👏1
انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی
🧠عقل گرایی🧠 🔸️راسیونالیسم یا عقلگرایی یا خِرَدگرایی یا مکتب اصالت عقل (به انگلیسی: Rationalism)، یکی از گرایش های اصلی در معرفتشناسی در مقابل تجربهگرایی است. این دیدگاه به معنی تکیه بر اصول عقلی بهعنوانِ تنها منبعِ معتبرِ شناخت است، این دیدگاه بیان میدارد…
🧠خردگرایی دکارت🧠
🔹دکارت در کتاب مشهورِ خویش با نام گفتار در روش (و با زیرعنوان: «درست به کار بردن عقل، و جستجویِ حقیقت در علوم») توضیح میدهد که چگونه در بزرگسالی در تمام تعالیم رسمی و سنتی، اعم از دین و علم تردید کرد و به دنبال آن رفت که بنیاد محکمی برای آن همه آموزههایی که همه بدیهی میانگاشتند بیابد. وقتی برای یک فرض، بنیاد مطمئنی نمییابیم، میتوانیم یک مرحله عقبتر رفته و در چیزهایی تردید کنیم که آن فرض بر آنها مبتنی است؛ یعنی فرضهای مرحلهٔ قبل آن. اگر این کار را ادامه دهیم به جایی میرسیم که این شک پدید میآید: «اصلاً آیا من وجود دارم؟» دکارت به همین مرحله رسید. او تلاش کرد وجود خویش را اثبات کند. جملهٔ معروف «میاندیشم پس هستم» همین تلاش را بیان میکند. استدلال دقیق دکارت به این ترتیب است: شک دارم که وجود دارم یا نه.
🔹اما در یک چیز شکی ندارم و آن وجود شک است. شک هست پس اندیشه هست. اندیشه هست پس وجود اندیشمندی هست. اندیشهای که به وجود و حقیقت اشیا و مفاهیم میپردازد باید وجود داشته باشد.
🔹بدون وجود نفس (به انگلیسی: self) من نمیتوان در مورد من اندیشید. بعدها این انتقاد مطرح شد که این استدلال هنوز اثبات نمیکند که وجود از آنِ من است. هرچند این انتقاد نیز وارد نیست زیرا به محض تصور چیزی وجود آن محقق شدهاست، خواه آن بر اساس یقین، و یا بر پایهٔ شک باشد. این مطلب را دکارت اینگونه توجیه کرد که زمانی که عقل ما وجود چیزی را به وضوح و آشکارا پذیرفت آن چیز ضرورتاً موجودیت مییابد. زیرا وجود کامل یا خداوند نمی خواهد ما را بفریبد. دکارت ادعا کرد که خداوند تضمین نموده هر چیزی را که ما با عقل خود به آن میرسیم، در واقعیت مابه ازا داشته باشد.
🆔https://www.tg-me.com/razi_philosophy
🔹دکارت در کتاب مشهورِ خویش با نام گفتار در روش (و با زیرعنوان: «درست به کار بردن عقل، و جستجویِ حقیقت در علوم») توضیح میدهد که چگونه در بزرگسالی در تمام تعالیم رسمی و سنتی، اعم از دین و علم تردید کرد و به دنبال آن رفت که بنیاد محکمی برای آن همه آموزههایی که همه بدیهی میانگاشتند بیابد. وقتی برای یک فرض، بنیاد مطمئنی نمییابیم، میتوانیم یک مرحله عقبتر رفته و در چیزهایی تردید کنیم که آن فرض بر آنها مبتنی است؛ یعنی فرضهای مرحلهٔ قبل آن. اگر این کار را ادامه دهیم به جایی میرسیم که این شک پدید میآید: «اصلاً آیا من وجود دارم؟» دکارت به همین مرحله رسید. او تلاش کرد وجود خویش را اثبات کند. جملهٔ معروف «میاندیشم پس هستم» همین تلاش را بیان میکند. استدلال دقیق دکارت به این ترتیب است: شک دارم که وجود دارم یا نه.
🔹اما در یک چیز شکی ندارم و آن وجود شک است. شک هست پس اندیشه هست. اندیشه هست پس وجود اندیشمندی هست. اندیشهای که به وجود و حقیقت اشیا و مفاهیم میپردازد باید وجود داشته باشد.
🔹بدون وجود نفس (به انگلیسی: self) من نمیتوان در مورد من اندیشید. بعدها این انتقاد مطرح شد که این استدلال هنوز اثبات نمیکند که وجود از آنِ من است. هرچند این انتقاد نیز وارد نیست زیرا به محض تصور چیزی وجود آن محقق شدهاست، خواه آن بر اساس یقین، و یا بر پایهٔ شک باشد. این مطلب را دکارت اینگونه توجیه کرد که زمانی که عقل ما وجود چیزی را به وضوح و آشکارا پذیرفت آن چیز ضرورتاً موجودیت مییابد. زیرا وجود کامل یا خداوند نمی خواهد ما را بفریبد. دکارت ادعا کرد که خداوند تضمین نموده هر چیزی را که ما با عقل خود به آن میرسیم، در واقعیت مابه ازا داشته باشد.
🆔https://www.tg-me.com/razi_philosophy
Telegram
انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی
📍 کانال انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی کرمانشاه 📚
📌محفلی برای دوستداران فلسفه📖
📲آدرسمون در پیامرسان ایتا: 📲
https://eitaa.com/fhilsif
📬راه ارتباطی با دبیر انجمن: mona_mansuori@
📌محفلی برای دوستداران فلسفه📖
📲آدرسمون در پیامرسان ایتا: 📲
https://eitaa.com/fhilsif
📬راه ارتباطی با دبیر انجمن: mona_mansuori@
❤3👌1
🔹ماتریالیسم در دوره اسلامی
🔻کلمه «دهر» یعنی روزگار، به مناسبت همین آیه و همین کلمه که در این آیه آمده است، در دوره اسلامی افرادی را که منکر خدا بودند، «دهری» میگفتند. در دوره اسلامی به افرادی برخورد میکنیم که دهری و مادّی بودهاند، خصوصاً در دوران عبّاسیان که فرهنگها و روشهای مختلف فلسفی وارد جهان اسلام شد. به واسطه آزادی فکری که در آن دوره برای افکار علمی و فلسفی و دینی (البتّه تا حدودی که با سیاست عبّاسیین تضاد نداشت) وجود داشت، رسماً عدّهای به عنوان مادّی مسلک و منکر خدا شناخته میشدند. این عدّه با مسلمانان و سایر پیروان ادیان و معتقدین به خدا مباحثه و مجادله میکردند و دلایل خود را بازگو مینمودند و به دلایل اهل توحید ایراد میگرفتند و بالاخره میگفتند و میشنیدند و آزادانه عقاید خود را ابراز میداشتند. تاریخچه اینها در متن کتب اسلامی ثبت شده است.
🔻افرادی در زمان امام صادق (علیه السّلام) در مسجد پیغمبر (ص) جلسه میکردند و از این نوع سخنان میگفتند. کتاب توحید مفضّل زاییده یکی از این جریانهاست.
🔻یکی از اصحاب امام صادق (ع) به نام مفضّل بن عمر میگوید: در مسجد پیغمبر نماز خواندم و سپس در اندیشه فرو رفتم و درباره پیغمبر (صلّی اللّه علیه و آله) و عظمت آن حضرت فکر میکردم. در همان حال عبد الکریم بن ابی العوجاء- که به اصطلاح آن وقت زندیق بوده است- آمد و به فاصله دورتری نشست. سپس یکی دیگر از هم مسلکان وی آمد. دو نفری شروع کردند به کفرگفتن؛ یعنی خدا را انکار کردند و پیغمبر را فقط به عنوان یک مفکر و نابغه بزرگ- نه به عنوان فرستاده خدا و مبعوث از جانب او و به عنوان کسی که از مبدئی غیبی وحی تلقّی میکرده است- یاد کردند.
🔻میگفتند او نابغهای بود که افکارش را به صورت وحی عرضه داشت تا بتواند در مردم نفوذ کند، و الّا نه خدایی هست و نه وحیی و نه قیامتی.
🔻مفضّل از شنیدن سخنان آنها سخت ناراحت شد و به آنها ناسزا گفت. سپس به محضر امام صادق (علیه السّلام) آمد و جریان را به عرض رسانید. حضرت او را دلداری داد و فرمود من تو را مجهّز میکنم به سخنانی که بتوانی با آنان مواجه شوی و سخنانشان را جواب گویی. سپس امام صادق (علیه السّلام) در چند جلسه طولانی تعلیماتی به مفضّل داد؛ مفضّل نوشت و به این ترتیب کتاب توحید مفضّل به وجود آمد.
#کتاب📚
#عللمادیگری
#شهید_مطهری
🆔https://www.tg-me.com/razi_philosophy
🔻کلمه «دهر» یعنی روزگار، به مناسبت همین آیه و همین کلمه که در این آیه آمده است، در دوره اسلامی افرادی را که منکر خدا بودند، «دهری» میگفتند. در دوره اسلامی به افرادی برخورد میکنیم که دهری و مادّی بودهاند، خصوصاً در دوران عبّاسیان که فرهنگها و روشهای مختلف فلسفی وارد جهان اسلام شد. به واسطه آزادی فکری که در آن دوره برای افکار علمی و فلسفی و دینی (البتّه تا حدودی که با سیاست عبّاسیین تضاد نداشت) وجود داشت، رسماً عدّهای به عنوان مادّی مسلک و منکر خدا شناخته میشدند. این عدّه با مسلمانان و سایر پیروان ادیان و معتقدین به خدا مباحثه و مجادله میکردند و دلایل خود را بازگو مینمودند و به دلایل اهل توحید ایراد میگرفتند و بالاخره میگفتند و میشنیدند و آزادانه عقاید خود را ابراز میداشتند. تاریخچه اینها در متن کتب اسلامی ثبت شده است.
🔻افرادی در زمان امام صادق (علیه السّلام) در مسجد پیغمبر (ص) جلسه میکردند و از این نوع سخنان میگفتند. کتاب توحید مفضّل زاییده یکی از این جریانهاست.
🔻یکی از اصحاب امام صادق (ع) به نام مفضّل بن عمر میگوید: در مسجد پیغمبر نماز خواندم و سپس در اندیشه فرو رفتم و درباره پیغمبر (صلّی اللّه علیه و آله) و عظمت آن حضرت فکر میکردم. در همان حال عبد الکریم بن ابی العوجاء- که به اصطلاح آن وقت زندیق بوده است- آمد و به فاصله دورتری نشست. سپس یکی دیگر از هم مسلکان وی آمد. دو نفری شروع کردند به کفرگفتن؛ یعنی خدا را انکار کردند و پیغمبر را فقط به عنوان یک مفکر و نابغه بزرگ- نه به عنوان فرستاده خدا و مبعوث از جانب او و به عنوان کسی که از مبدئی غیبی وحی تلقّی میکرده است- یاد کردند.
🔻میگفتند او نابغهای بود که افکارش را به صورت وحی عرضه داشت تا بتواند در مردم نفوذ کند، و الّا نه خدایی هست و نه وحیی و نه قیامتی.
🔻مفضّل از شنیدن سخنان آنها سخت ناراحت شد و به آنها ناسزا گفت. سپس به محضر امام صادق (علیه السّلام) آمد و جریان را به عرض رسانید. حضرت او را دلداری داد و فرمود من تو را مجهّز میکنم به سخنانی که بتوانی با آنان مواجه شوی و سخنانشان را جواب گویی. سپس امام صادق (علیه السّلام) در چند جلسه طولانی تعلیماتی به مفضّل داد؛ مفضّل نوشت و به این ترتیب کتاب توحید مفضّل به وجود آمد.
#کتاب📚
#عللمادیگری
#شهید_مطهری
🆔https://www.tg-me.com/razi_philosophy
Telegram
انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی
📍 کانال انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی کرمانشاه 📚
📌محفلی برای دوستداران فلسفه📖
📲آدرسمون در پیامرسان ایتا: 📲
https://eitaa.com/fhilsif
📬راه ارتباطی با دبیر انجمن: mona_mansuori@
📌محفلی برای دوستداران فلسفه📖
📲آدرسمون در پیامرسان ایتا: 📲
https://eitaa.com/fhilsif
📬راه ارتباطی با دبیر انجمن: mona_mansuori@
❤1👏1👌1💯1
