#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه
پس از تو ابر به دنبال ماه می اید
دل رمیده ی عالم براه می اید
دوباره نیمه . شب ِجمعه حرم غوغاست
صدای مادری از قتلگاه می اید
#محمدصادق_باقی_زاده
@raziolhossein
#شب_جمعه
پس از تو ابر به دنبال ماه می اید
دل رمیده ی عالم براه می اید
دوباره نیمه . شب ِجمعه حرم غوغاست
صدای مادری از قتلگاه می اید
#محمدصادق_باقی_زاده
@raziolhossein
#امام_حسین_مناجات
#شب_جمعه
دلم از ازل آشنای حسین است
سرم تا ابد خاک پای حسین است
من و شکر این موهبت ، کی توانم
وجودم پر از غصه های حسین است
خنک کی شود تا ابد این حرارت
دل شیعه ماتم سرای حسین است
رضا شد قضای خدا را عجب نیست
رضای الهی رضای حسین است
پدر گفت از اول به گوشم که باشم
گدای کسی که گدای حسین است
محب شه کربلا هر که باشد
یقین دوستدارش خدای حسین است
بهشتی که حق وعده داده به خوبان
قسم می خورم کربلای حسین است
الهی که لال از جهان پر نگیرد
زبانی که گرم ثنای حسین است
"مرا کیست یاری نماید" ، هنوزم
به گوش فلک این ندای حسین است
بود عاشق واقعیش کسی که
روی ناقه ها در قفای حسین است
شب جمعه شد باز مرغ دل من
هوایی ایوان طلای حسین است
#علی_سلطانی
@raziolhossein
#شب_جمعه
دلم از ازل آشنای حسین است
سرم تا ابد خاک پای حسین است
من و شکر این موهبت ، کی توانم
وجودم پر از غصه های حسین است
خنک کی شود تا ابد این حرارت
دل شیعه ماتم سرای حسین است
رضا شد قضای خدا را عجب نیست
رضای الهی رضای حسین است
پدر گفت از اول به گوشم که باشم
گدای کسی که گدای حسین است
محب شه کربلا هر که باشد
یقین دوستدارش خدای حسین است
بهشتی که حق وعده داده به خوبان
قسم می خورم کربلای حسین است
الهی که لال از جهان پر نگیرد
زبانی که گرم ثنای حسین است
"مرا کیست یاری نماید" ، هنوزم
به گوش فلک این ندای حسین است
بود عاشق واقعیش کسی که
روی ناقه ها در قفای حسین است
شب جمعه شد باز مرغ دل من
هوایی ایوان طلای حسین است
#علی_سلطانی
@raziolhossein
❤3
#امام_حسین_مناجات
#شب_جمعه
چشمی که دریا می شود شبهای جمعه
محبوب زهرا می شود شبهای جمعه
توبه همان اشک است، با اشکی که دارم
این دیده زیبا می شود شبهای جمعه
گرچه گنهکارم، ولی با دست زهرا
این نامه امضا می شود شبهای جمعه
درد فراق کربلا، درد گناهم
این دو هم آوا می شود شبهای جمعه
خیلی دلم حال و هوای گریه دارد
در سینه غوغا می شود شبهای جمعه
از اول هییت همیشه رسم این است
با روضه معنا می شود شبهای جمعه
عطر حرم تا بر مشام من می آید
دردم مداوا می شود شبهای جمعه
فرقی به فرزندان زهرا نیست اما
باب الحسین وا می شود شبهای جمعه
هرجا که نامی از حسین آید یقیناً
عرش معلا می شود شبهای جمعه
با روضه های شاه بی لشکر همیشه
غم خانه بر پا می شود شبهای جمعه
چون قامت زهرا خمید از زخم حنجر
هر قامتی تا می شود شبهای جمعه
اصلاً نميخواهم دگر روضه بخوانم...
...مادر که تنها می شود شبهای جمعه
شبهای جمعه سوختن را دوست دارم
گریه به شاه بی کفن را دوست دارم
#رضا_باقریان
@raziolhossein
#شب_جمعه
چشمی که دریا می شود شبهای جمعه
محبوب زهرا می شود شبهای جمعه
توبه همان اشک است، با اشکی که دارم
این دیده زیبا می شود شبهای جمعه
گرچه گنهکارم، ولی با دست زهرا
این نامه امضا می شود شبهای جمعه
درد فراق کربلا، درد گناهم
این دو هم آوا می شود شبهای جمعه
خیلی دلم حال و هوای گریه دارد
در سینه غوغا می شود شبهای جمعه
از اول هییت همیشه رسم این است
با روضه معنا می شود شبهای جمعه
عطر حرم تا بر مشام من می آید
دردم مداوا می شود شبهای جمعه
فرقی به فرزندان زهرا نیست اما
باب الحسین وا می شود شبهای جمعه
هرجا که نامی از حسین آید یقیناً
عرش معلا می شود شبهای جمعه
با روضه های شاه بی لشکر همیشه
غم خانه بر پا می شود شبهای جمعه
چون قامت زهرا خمید از زخم حنجر
هر قامتی تا می شود شبهای جمعه
اصلاً نميخواهم دگر روضه بخوانم...
...مادر که تنها می شود شبهای جمعه
شبهای جمعه سوختن را دوست دارم
گریه به شاه بی کفن را دوست دارم
#رضا_باقریان
@raziolhossein
❤2
#امام_حسین_مناجات
#شب_جمعه
پای هرروضه ی توگریه نمودن زیباست
از گدایان سر کوی تو بودن زیباست
جز در خانه ی تو هیچ کجا بهتر نیست
نوکر هیچ کسی جز تو نبودن زیباست
داشت فطرس به تمامی ملائک میگفت
در حوالی حرم بال گشودن زیباست
هرکه را طبع روان است به آن میگویم
بر تو و کرببلا شعر سرودن زیباست
هیچ کس مثل تو محبوب دل عالم نیست
هرکه دیوانه ی عشق تو نشد آدم نیست
#محمدحسن_بیات_لو
@raziolhossein
#شب_جمعه
پای هرروضه ی توگریه نمودن زیباست
از گدایان سر کوی تو بودن زیباست
جز در خانه ی تو هیچ کجا بهتر نیست
نوکر هیچ کسی جز تو نبودن زیباست
داشت فطرس به تمامی ملائک میگفت
در حوالی حرم بال گشودن زیباست
هرکه را طبع روان است به آن میگویم
بر تو و کرببلا شعر سرودن زیباست
هیچ کس مثل تو محبوب دل عالم نیست
هرکه دیوانه ی عشق تو نشد آدم نیست
#محمدحسن_بیات_لو
@raziolhossein
❤6
#رباعی_علوی
نهچرخ که بر فراز هم نهطبق است
از دفتر مدح مرتضی یکورق است
دیدار حق ار طلب نمایی، حق را
در شخص علی ببین که مرآت حق است
#صغیر_اصفهانی
@raziolhossein
نهچرخ که بر فراز هم نهطبق است
از دفتر مدح مرتضی یکورق است
دیدار حق ار طلب نمایی، حق را
در شخص علی ببین که مرآت حق است
#صغیر_اصفهانی
@raziolhossein
❤8
#موسی_المبرقع_ابن_جواد_الائمه
#حضرت_موسی_مبرقع
۲۲ ربیع الثانی سالروز وفات حضرت موسی المبرقع ابن حضرت جواد الائمه علیهما السلام است
سلام ، حضرت موسی المبرقع ابن جواد
درود و رحمت حق بر روان پاک تو باد
سلام بر تو که از دودمان طاهایی
گل شکفته ای از باغ سبز زهرایی
نسیم هر نفست عطر استجابت داشت
"سمانه" مادر تو یک جهان نجابت داشت
تو از تبار شکوه و کرامت و قدری
در آسمان جمال و جلال چون بدری
همیشه بر روی ماهت نقاب می بستی
ز چشم زخم حسودان شهر می رستی
كلام نغز تو از معرفت حکایت داشت
ز علم و جوهر اندیشه ات روایت داشت
به شهر قم ز مدينه که رهسپار شدی
صفای دائمی خاک این دیار شدی
به کوچه کوچه قم مقدم تو برکت داد
نگاه گرم تو بر قلب ها طراوت داد
کنار مردم این شهر سالها ماندی
برایشان ز کلام خدا سخن راندي
ز کاظمین ضریحت حضور می بارد
بر آسمان رواق تو نور می بارد
در آستان تو هر کس شبی مقیم شود
دلش زلال تر از چشمه و نسيم شود
" کمیل دست تمنا به سوی تو برداشت
که جرعه ای می عشق از سبوی تو برداشت
#کمیل_کاشانی
@raziolhossein
#حضرت_موسی_مبرقع
۲۲ ربیع الثانی سالروز وفات حضرت موسی المبرقع ابن حضرت جواد الائمه علیهما السلام است
سلام ، حضرت موسی المبرقع ابن جواد
درود و رحمت حق بر روان پاک تو باد
سلام بر تو که از دودمان طاهایی
گل شکفته ای از باغ سبز زهرایی
نسیم هر نفست عطر استجابت داشت
"سمانه" مادر تو یک جهان نجابت داشت
تو از تبار شکوه و کرامت و قدری
در آسمان جمال و جلال چون بدری
همیشه بر روی ماهت نقاب می بستی
ز چشم زخم حسودان شهر می رستی
كلام نغز تو از معرفت حکایت داشت
ز علم و جوهر اندیشه ات روایت داشت
به شهر قم ز مدينه که رهسپار شدی
صفای دائمی خاک این دیار شدی
به کوچه کوچه قم مقدم تو برکت داد
نگاه گرم تو بر قلب ها طراوت داد
کنار مردم این شهر سالها ماندی
برایشان ز کلام خدا سخن راندي
ز کاظمین ضریحت حضور می بارد
بر آسمان رواق تو نور می بارد
در آستان تو هر کس شبی مقیم شود
دلش زلال تر از چشمه و نسيم شود
" کمیل دست تمنا به سوی تو برداشت
که جرعه ای می عشق از سبوی تو برداشت
#کمیل_کاشانی
@raziolhossein
❤2
#موسی_المبرقع_ابن_جواد_الائمه
#حضرت_موسی_مبرقع
در وصف تو ای کوثر جاری چه بگویم
فرزند بلافصل بهاری چه بگویم
ای ایل و تبارت همگی نور علی نور
یک جلوه از این ایل و تباری چه بگویم
ای آینه برقع بزن و روی بپوشان
در وادی قم آینه داری چه بگویم
حسن تو ، جمال تو ،کمال تو کشیده است
صد جلوه در این آینه کاری چه بگویم
پیچیده میان حرمت بوی مدینه
نام و نسب از فاطمه داری چه بگویم
هر شعر که گفتیم به وصف تو رسا نیست
فرزند بلافصل بهاری چه بگویم
#سیدعلی_نقیب
@raziolhossein
#حضرت_موسی_مبرقع
در وصف تو ای کوثر جاری چه بگویم
فرزند بلافصل بهاری چه بگویم
ای ایل و تبارت همگی نور علی نور
یک جلوه از این ایل و تباری چه بگویم
ای آینه برقع بزن و روی بپوشان
در وادی قم آینه داری چه بگویم
حسن تو ، جمال تو ،کمال تو کشیده است
صد جلوه در این آینه کاری چه بگویم
پیچیده میان حرمت بوی مدینه
نام و نسب از فاطمه داری چه بگویم
هر شعر که گفتیم به وصف تو رسا نیست
فرزند بلافصل بهاری چه بگویم
#سیدعلی_نقیب
@raziolhossein
#موسی_المبرقع_ابن_جواد_الائمه
#حضرت_موسی_مبرقع
#دوبیتی
ای چشمه علم و صاحب عز و جلال
وی سید با جلالت و قدر و کمال
شد محو جمالت همه خلق جهان
موسای مبرقعی تو در حسن جمال
#غلامرضا_محمودنژاد_ناطق
@raziolhossein
#حضرت_موسی_مبرقع
#دوبیتی
ای چشمه علم و صاحب عز و جلال
وی سید با جلالت و قدر و کمال
شد محو جمالت همه خلق جهان
موسای مبرقعی تو در حسن جمال
#غلامرضا_محمودنژاد_ناطق
@raziolhossein
#موسی_المبرقع_ابن_جواد_الائمه
#حضرت_موسی_مبرقع
مثل یک گنج که در سینه ی دریا باشد
حرمت مخزن الاسرار قمی ها باشد
نسبت از نسب ام ابیها باشد
پس یقینا قدمت تاج سر ما باشد
شک ندارم که شما باب مرادی آقا
چونکه فرزند بلافصل جوادی آقا
همره مقدمت انگار بهاران آمد
جامی از نور سر سفره ی ایران آمد
سوی درگاه تو خورشید ثنا خوان آمد
با شما عطر خوش شاه خراسان آمد
هر که دل صاف کند از تو شفا می گیرد
سائل از دست شما کرببلا می گیرد
قم شده طور و شما حضرت موسی شده ای
از همان روز ازل در دلمان جا شده ای
ای که ضرب المثل بخششِ دنیا شده ای
علت جوشش ابیات و غزلها شده ای
ابر و باد و مه و خورشید به پات افتاده
نسل در نسل غلامیم و شما شهزاده
در رگ و ریشه ی خود غیرت حیدر داری
شال سبزی چو همه آل پیمبر داری
پیش چشم همه اعجاز مکرر داری
ای که مهتاب زمینی ، چهل اختر داری
اگر از چهره ی زیبات نقاب اندازی
دل مجنون شده را در تب و تاب اندازی
عمرمان پای رکابت شده تنها سپری
بی تو شبهای پر از غصه ندارد سحری
به گمانم که به زیبایی خود چون قمری
آمدی دل ز دل یوسف کنعان ببری
باز هم نام قمر بر لب بیمار آمد
یادم از غیرت عباس علمدار آمد
دل به دریا زده و روبه خطر می اید
لرزه برپیکر ابناء بشر می اید
رفته از میمنه از میسره در می اید
این عجایب ز شه علقمه بر می اید
"بنویسید که او ثانی خیر الناس است
آی لشکر بشناسید که او عباس است"
@raziolhossein
#حضرت_موسی_مبرقع
مثل یک گنج که در سینه ی دریا باشد
حرمت مخزن الاسرار قمی ها باشد
نسبت از نسب ام ابیها باشد
پس یقینا قدمت تاج سر ما باشد
شک ندارم که شما باب مرادی آقا
چونکه فرزند بلافصل جوادی آقا
همره مقدمت انگار بهاران آمد
جامی از نور سر سفره ی ایران آمد
سوی درگاه تو خورشید ثنا خوان آمد
با شما عطر خوش شاه خراسان آمد
هر که دل صاف کند از تو شفا می گیرد
سائل از دست شما کرببلا می گیرد
قم شده طور و شما حضرت موسی شده ای
از همان روز ازل در دلمان جا شده ای
ای که ضرب المثل بخششِ دنیا شده ای
علت جوشش ابیات و غزلها شده ای
ابر و باد و مه و خورشید به پات افتاده
نسل در نسل غلامیم و شما شهزاده
در رگ و ریشه ی خود غیرت حیدر داری
شال سبزی چو همه آل پیمبر داری
پیش چشم همه اعجاز مکرر داری
ای که مهتاب زمینی ، چهل اختر داری
اگر از چهره ی زیبات نقاب اندازی
دل مجنون شده را در تب و تاب اندازی
عمرمان پای رکابت شده تنها سپری
بی تو شبهای پر از غصه ندارد سحری
به گمانم که به زیبایی خود چون قمری
آمدی دل ز دل یوسف کنعان ببری
باز هم نام قمر بر لب بیمار آمد
یادم از غیرت عباس علمدار آمد
دل به دریا زده و روبه خطر می اید
لرزه برپیکر ابناء بشر می اید
رفته از میمنه از میسره در می اید
این عجایب ز شه علقمه بر می اید
"بنویسید که او ثانی خیر الناس است
آی لشکر بشناسید که او عباس است"
@raziolhossein
❤2
#موسی_المبرقع_ابن_جواد_الائمه
#حضرت_موسی_مبرقع
نام تو شعر ناب مرا حُسن مطلع است
ای که به هر چه حُسن، وجود تو مجمع است
گفتم که شأن توست چونان آسمان رفیع
دیدم که نه! بلندی جاه تو ارفع است
شعری که جلوه جلوه ز تو آیه آورد
چون لوح زرنگار جواهرمرصع است
تو نور دیدگان جوادالأئمهای
باب تو بر رجوع همه دهر، مرجع است
چل اختران به دور تو در طوف روز و شب
درگاه تو به روشنی و نور منبع است
وقتی کلام نور شنیدم از آن جناب
دیدم که یالها! همه قرآنملمع است
انگشت مانده بر لب خورشید پرفروغ
رویت ز نور حضرت جانان مشعشع است
در مدحتت غزل که نه! آقا مرا ببخش
نظمی نوشتهام که تو گویی مسجّع است
بیتاً لبیت را که شنیدم، شدم حریص
گفتم ضرر که نیست؛ همین نیز مصرع است
ای شاهزاده دست من ناتوان بگیر
در آن زمان که محشر کبرا و مفزع است
شاعر نمیرود پی ترتیب قافیه
وقتی که سایهات به همه خلق ملجأ است
برقع بگیر از رخ دلدار «ناعمی»
بینند تا که یار تو «موسی مبرقع» است
#علیرضا_حضرتی_ناعمی
@raziolhossein
#حضرت_موسی_مبرقع
نام تو شعر ناب مرا حُسن مطلع است
ای که به هر چه حُسن، وجود تو مجمع است
گفتم که شأن توست چونان آسمان رفیع
دیدم که نه! بلندی جاه تو ارفع است
شعری که جلوه جلوه ز تو آیه آورد
چون لوح زرنگار جواهرمرصع است
تو نور دیدگان جوادالأئمهای
باب تو بر رجوع همه دهر، مرجع است
چل اختران به دور تو در طوف روز و شب
درگاه تو به روشنی و نور منبع است
وقتی کلام نور شنیدم از آن جناب
دیدم که یالها! همه قرآنملمع است
انگشت مانده بر لب خورشید پرفروغ
رویت ز نور حضرت جانان مشعشع است
در مدحتت غزل که نه! آقا مرا ببخش
نظمی نوشتهام که تو گویی مسجّع است
بیتاً لبیت را که شنیدم، شدم حریص
گفتم ضرر که نیست؛ همین نیز مصرع است
ای شاهزاده دست من ناتوان بگیر
در آن زمان که محشر کبرا و مفزع است
شاعر نمیرود پی ترتیب قافیه
وقتی که سایهات به همه خلق ملجأ است
برقع بگیر از رخ دلدار «ناعمی»
بینند تا که یار تو «موسی مبرقع» است
#علیرضا_حضرتی_ناعمی
@raziolhossein
❤1
#حضرت_موسی_مبرقع
اینجا مگر کجاست که نورش مشعشع است
در شعر عاشقانهی عشّاق، مطلع است
مانند چلچراغ، چهل اختران قم
همواره میدرخشد و همواره منبع است
جمعند زائران و ملایک کنار هم
به به چه آستان و چه فرخنده مجمع است
این آستان نور بلا فصل آفتاب،
آیینهی بهشت خداوند اسمع است
هر چند مستطیل بُوَد ظاهر ضریح
اما چو کعبه در نظر من مربّع است
آید صدای بال و پر آسمانیان
آن کس که دفن گشته در این بُقعه، اورع است
فهمیدم از بلندی گلدستهها که او
در ملک حُسن، مرتبت و شانش ارفع است
زیباتر است سیرت او مثل صورتش
بنگر که بُرقعش چه جمیل و مرصّع است
ئوپدوم گلنده آستاسیندان، ئوپون منی*
این بیت، مثل بیت بهشتی ملمّع است
اینجا کجاست گفتم و "سیّدبشیر" گفت
اینجا مزار حضرت موسی مبرقع است
* ترجمهی مصرع ترکی: وقتی که آمدم آستان او را بوسیدم، پس مرا ببوسید.
#سیدبشیر_حسینی_میانجی
@raziolhossein
اینجا مگر کجاست که نورش مشعشع است
در شعر عاشقانهی عشّاق، مطلع است
مانند چلچراغ، چهل اختران قم
همواره میدرخشد و همواره منبع است
جمعند زائران و ملایک کنار هم
به به چه آستان و چه فرخنده مجمع است
این آستان نور بلا فصل آفتاب،
آیینهی بهشت خداوند اسمع است
هر چند مستطیل بُوَد ظاهر ضریح
اما چو کعبه در نظر من مربّع است
آید صدای بال و پر آسمانیان
آن کس که دفن گشته در این بُقعه، اورع است
فهمیدم از بلندی گلدستهها که او
در ملک حُسن، مرتبت و شانش ارفع است
زیباتر است سیرت او مثل صورتش
بنگر که بُرقعش چه جمیل و مرصّع است
ئوپدوم گلنده آستاسیندان، ئوپون منی*
این بیت، مثل بیت بهشتی ملمّع است
اینجا کجاست گفتم و "سیّدبشیر" گفت
اینجا مزار حضرت موسی مبرقع است
* ترجمهی مصرع ترکی: وقتی که آمدم آستان او را بوسیدم، پس مرا ببوسید.
#سیدبشیر_حسینی_میانجی
@raziolhossein
#حضرت_موسی_مبرقع
#چهل_اختران
اینجا بود محل چهل اختران فم
اینجا بود محله نام آوران قم
هم چون ستارگان شب آسمان قم
دارالزیاره بر همه ی زائران قم
شد آبروی اهل قم از آبرويشان
نور و ضیا گرفته قم از نور رویشان
چل اختران حریم ولا در جهان بود
چل اختران چو قبله گه عاشقان بود
دارالولایه گشته و دارالامان بود
اسرار ایزدی است که در قم نهان بود
چل اختران تجلی انوار داور است
چل اختران محله اولاد حیدر است
این صحن باصفا که بدینسان ملمع۱ است
وز لطف بیکران الهی مرصع۲ است
اینجا مزار حضرت موسی مبرقع است
آن نازنین که نور جمالش مشعشع است
اینجا پناهگاه تمام خلایق است
میعادگاه جمله محبان عاشق است
اینجا حریم صاحب فضل و کرامت است
ابن الجواد زاده ختم رسالت است
اینجا تمام خلق جهان را عنایت است
اینجا دل شکسته دعایش اجابت است
اینجا بود که دیده مردم بسوی اوست
عالم منور از گل رخسار روی اوست
ابن الجواد منبع جود و سخا بود
ابن الجواد صاحب لطف و عطا بود
این الجواد زاده خیر الورا بود
این الجواد نور دوچشم رضا بود
آنکس که در عبادت و تقوا سرآمد است
فخر قم و سلاله پاک محمد است
موسی مبرقعی که بود مه جبین قم
درگاه لطف او شده خلد برین قم
کویش بود هماره چو حصن حصین قم
دارالشفا گشته بر اهل یقین قم
قم آشیانه ای شده بر آل بوتراب
ماهش بود مبرقع معصومه آفتاب
سادات برقعی همه از نسل پاک او
شد توتیای چشم ملایک زخاک او
اهل ولا هماره بود سینه چاک او
روشن جهان زنور رخ تابناک او
باشد قبیله رضوی از تبار او
قم نه که گشته اهل جهان وام دار او
بدرالمشعشعی که بود یوسفی جمال
آن صاحب الکرم که بود مجتبی خصال
شد سیدالکریم در اوصاف و در کمال
او مظهر جمیل خداوند با جلال
اوچشمه علوم نبی مکرم است
اوسیدالجلیل علیمی معظم است
ما را عنایتی شده از سوی کردگار
برعترت رسول خدا جمله بی قرار
از بس که انتظار کشیدیم انتظار
یارب رسان تو صاحب شمشیر ذوالفقار
تا آنکه بر کند ستم و ظلم و جور را
"ناطق"توباش روز و شب از بهر التجا
۱_ مُلَمَّع = رنگارنگ و درخشان
۲_مُرَصَّع = تزئین و آراسته و جواهرنشان
#غلامرضا_محمودنژاد #ناطق
@raziolhossein
#چهل_اختران
اینجا بود محل چهل اختران فم
اینجا بود محله نام آوران قم
هم چون ستارگان شب آسمان قم
دارالزیاره بر همه ی زائران قم
شد آبروی اهل قم از آبرويشان
نور و ضیا گرفته قم از نور رویشان
چل اختران حریم ولا در جهان بود
چل اختران چو قبله گه عاشقان بود
دارالولایه گشته و دارالامان بود
اسرار ایزدی است که در قم نهان بود
چل اختران تجلی انوار داور است
چل اختران محله اولاد حیدر است
این صحن باصفا که بدینسان ملمع۱ است
وز لطف بیکران الهی مرصع۲ است
اینجا مزار حضرت موسی مبرقع است
آن نازنین که نور جمالش مشعشع است
اینجا پناهگاه تمام خلایق است
میعادگاه جمله محبان عاشق است
اینجا حریم صاحب فضل و کرامت است
ابن الجواد زاده ختم رسالت است
اینجا تمام خلق جهان را عنایت است
اینجا دل شکسته دعایش اجابت است
اینجا بود که دیده مردم بسوی اوست
عالم منور از گل رخسار روی اوست
ابن الجواد منبع جود و سخا بود
ابن الجواد صاحب لطف و عطا بود
این الجواد زاده خیر الورا بود
این الجواد نور دوچشم رضا بود
آنکس که در عبادت و تقوا سرآمد است
فخر قم و سلاله پاک محمد است
موسی مبرقعی که بود مه جبین قم
درگاه لطف او شده خلد برین قم
کویش بود هماره چو حصن حصین قم
دارالشفا گشته بر اهل یقین قم
قم آشیانه ای شده بر آل بوتراب
ماهش بود مبرقع معصومه آفتاب
سادات برقعی همه از نسل پاک او
شد توتیای چشم ملایک زخاک او
اهل ولا هماره بود سینه چاک او
روشن جهان زنور رخ تابناک او
باشد قبیله رضوی از تبار او
قم نه که گشته اهل جهان وام دار او
بدرالمشعشعی که بود یوسفی جمال
آن صاحب الکرم که بود مجتبی خصال
شد سیدالکریم در اوصاف و در کمال
او مظهر جمیل خداوند با جلال
اوچشمه علوم نبی مکرم است
اوسیدالجلیل علیمی معظم است
ما را عنایتی شده از سوی کردگار
برعترت رسول خدا جمله بی قرار
از بس که انتظار کشیدیم انتظار
یارب رسان تو صاحب شمشیر ذوالفقار
تا آنکه بر کند ستم و ظلم و جور را
"ناطق"توباش روز و شب از بهر التجا
۱_ مُلَمَّع = رنگارنگ و درخشان
۲_مُرَصَّع = تزئین و آراسته و جواهرنشان
#غلامرضا_محمودنژاد #ناطق
@raziolhossein
❤1
.
عجب شبی است شب جمعه کربلا غوغاست
شب زیارت مخصوص سیدالشهداست
🌷السلام علیک یا اباعبدالله🌷
وعلی الارواح التی حلت بفنائک
علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت وبقی اللیل
والنهار ولاجعله الله اخرالعهد منی لزیارتکم
السلام علی الحسین
وعلی علی ابن الحسین
وعلی اولادالحسین
وعلی اصحاب الحسین
لبیک یاحسین
🌸اللهم عجل لولیک الفرج🌸
هدیه به حضرت زهرا و مادر بزرگوارشان
ام المومنین حضرت خدیجه کبری صلوات
.
عجب شبی است شب جمعه کربلا غوغاست
شب زیارت مخصوص سیدالشهداست
🌷السلام علیک یا اباعبدالله🌷
وعلی الارواح التی حلت بفنائک
علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت وبقی اللیل
والنهار ولاجعله الله اخرالعهد منی لزیارتکم
السلام علی الحسین
وعلی علی ابن الحسین
وعلی اولادالحسین
وعلی اصحاب الحسین
لبیک یاحسین
🌸اللهم عجل لولیک الفرج🌸
هدیه به حضرت زهرا و مادر بزرگوارشان
ام المومنین حضرت خدیجه کبری صلوات
.
❤1
#امام_حسین_مناجات
دلا چه در پی لذّاتِ پنج روزه حیاتی
دَع الدعابةُ و ابکِ الحُسین بِالعبراتِ
بلا ندیدهای و نپندارمَت ز اهل نجاتی
سَلِ المَصانعَ رَکباً تَهیمُ فی الفَلَواتِ
تو قدرِ آب چه دانی که در کنارِ فراتی
شهید دشت بلا، دل کشد به سویِ تو ما را
دریغ و درد که بُگداخت آرزویِ تو ما را
به از بهشتِ برین است خاکِ کوی تو ما را
نه پنج روزه حیات است عشقِ روی تو ما را
وَجَدتَ رائِحَةَ الوُدِّ اِن شَمَمتَ رُفاتی
کسی نبُرده ملالَت ندیدم و نشنیدم
دل تُهی ز خیالت ندیدم و نشنیدم
ز انبیا به خصالَت ندیدم و نشنیدم
من ادمی به کمالت ندیدم و نشنیدم
اگر گِلی به حقیقت عجین آب حیاتی
چو شه نهاد به عزم جهاد روی به دشمن
گرفت زینب زارَش به عجز گوشهٔ دامن
که ای تو جانِ گرامی، جدا مشو ز برِ من
شبم به روی تو روز است و دیدهام به تو روشن
و اِن هَجَرتَ سَواءٌ عَشیَّتی و غَداتی
دل از وفای تو ای یارِ همسفر نگرفتم
به شام رفتم و از کربلا نظر نگرفتم
به هیچ کس نرسیدم کز او خبر نگرفتم
اگر چه دور بماندم امید برنگرفتم
مضی الزَمانُ و قلبی یقولُ اَنَّکَ آتی
به هر طریق بُوَد، جان به جستجوی تو باشد
به هر حدیث بُود، لب به گفتگوی تو باشد
به شام میروم و دل در آرزوی تو باشد
شبان تیره امیدم به صبح روی تو باشد
و قَد تُفَتَّشُ عَینُ الحیوةِ فی الظُّلُماتِ
ز بزم یار فکندم فلک به منزل دشمن
کشید دهرِ دغا اخرم به محفل دشمن
سر برهنه به پا داشت در مقابل دشمن
ز چشم دوست فتادم به کامهٔ دل دشمن
اَحبَّتی هَجَرونی کَما تَشاءُ عُداتی
شها وصال کمین بنده است و ثناگو
گرفته مدح تو بر کف، بر آستان تواش رو
نعوذ بالله اگر روی درکشی از او
اخافُ مِنکَ و اَرجوا و اَستَغیثُ و اَدنو
که هم کمند بلایی و هم کلید نجاتی
عجب ز سوز وصال و شَغَب که در تو نگیرد
عحب ز آه وی ای تشنه لب که در تو نگیرد
ز سوز روز وی و آه شب که در تو نگیرد
فراقنامهٔ سعدی عحب که در تو نگیرد
و اِن شَکَوتُ اِلی الطَّیرِ نُحنَ فی الوُکَناتِ
#وصال_شیرازی
@raziolhossein
دلا چه در پی لذّاتِ پنج روزه حیاتی
دَع الدعابةُ و ابکِ الحُسین بِالعبراتِ
بلا ندیدهای و نپندارمَت ز اهل نجاتی
سَلِ المَصانعَ رَکباً تَهیمُ فی الفَلَواتِ
تو قدرِ آب چه دانی که در کنارِ فراتی
شهید دشت بلا، دل کشد به سویِ تو ما را
دریغ و درد که بُگداخت آرزویِ تو ما را
به از بهشتِ برین است خاکِ کوی تو ما را
نه پنج روزه حیات است عشقِ روی تو ما را
وَجَدتَ رائِحَةَ الوُدِّ اِن شَمَمتَ رُفاتی
کسی نبُرده ملالَت ندیدم و نشنیدم
دل تُهی ز خیالت ندیدم و نشنیدم
ز انبیا به خصالَت ندیدم و نشنیدم
من ادمی به کمالت ندیدم و نشنیدم
اگر گِلی به حقیقت عجین آب حیاتی
چو شه نهاد به عزم جهاد روی به دشمن
گرفت زینب زارَش به عجز گوشهٔ دامن
که ای تو جانِ گرامی، جدا مشو ز برِ من
شبم به روی تو روز است و دیدهام به تو روشن
و اِن هَجَرتَ سَواءٌ عَشیَّتی و غَداتی
دل از وفای تو ای یارِ همسفر نگرفتم
به شام رفتم و از کربلا نظر نگرفتم
به هیچ کس نرسیدم کز او خبر نگرفتم
اگر چه دور بماندم امید برنگرفتم
مضی الزَمانُ و قلبی یقولُ اَنَّکَ آتی
به هر طریق بُوَد، جان به جستجوی تو باشد
به هر حدیث بُود، لب به گفتگوی تو باشد
به شام میروم و دل در آرزوی تو باشد
شبان تیره امیدم به صبح روی تو باشد
و قَد تُفَتَّشُ عَینُ الحیوةِ فی الظُّلُماتِ
ز بزم یار فکندم فلک به منزل دشمن
کشید دهرِ دغا اخرم به محفل دشمن
سر برهنه به پا داشت در مقابل دشمن
ز چشم دوست فتادم به کامهٔ دل دشمن
اَحبَّتی هَجَرونی کَما تَشاءُ عُداتی
شها وصال کمین بنده است و ثناگو
گرفته مدح تو بر کف، بر آستان تواش رو
نعوذ بالله اگر روی درکشی از او
اخافُ مِنکَ و اَرجوا و اَستَغیثُ و اَدنو
که هم کمند بلایی و هم کلید نجاتی
عجب ز سوز وصال و شَغَب که در تو نگیرد
عحب ز آه وی ای تشنه لب که در تو نگیرد
ز سوز روز وی و آه شب که در تو نگیرد
فراقنامهٔ سعدی عحب که در تو نگیرد
و اِن شَکَوتُ اِلی الطَّیرِ نُحنَ فی الوُکَناتِ
#وصال_شیرازی
@raziolhossein
👍1
#امام_حسین_مناجات
روز را شب می کنم با درد بی بال و پری
هیچ دردی نیست از این درد ، درد بد تری
ماجرای من شده مانند مرد یخ فروش
آب دارد می شود عمر و ندارم مشتری
نیمه ی شب از خیابان ها سراغم را بگیر
روزگار عاشقی یعنی همین در به دری
گریه هایم را بگیرى زیر گریه میزنم
هر چه را دارم بگیر از من بده چشم ترى
کربلایم دیر دارد میشود کاری بکن
بی کسی ام را نکن با دوری ات یادآوری
یا ولی الله ، کارم لنگ گوشه چشم توست
رب نمی بخشد مرا تا از گناهم نگذری
نوجوان بودم شدم دیوانه ی کویت حسین
...آه از آن ساعتی که... روضه های کوثری
**
تازه میگردد برایم روضه ی عصر دهم
چشم من هربار می افتد به معجر، روسری
پیش چشم مادرت پیش نگاه خواهرت
حنجرت را پاره پاره کرد آخر خنجری
مثل نعلی که کمی از پیکرت را کند و برد
برد همراه خودش انگشت را انگشتری
بچه هاى فاطمه از قافله جا مانده اند
ساربان آهسته تر، داری مگر سر مى برى؟
#یا_مظلوم
@raziolhossein
روز را شب می کنم با درد بی بال و پری
هیچ دردی نیست از این درد ، درد بد تری
ماجرای من شده مانند مرد یخ فروش
آب دارد می شود عمر و ندارم مشتری
نیمه ی شب از خیابان ها سراغم را بگیر
روزگار عاشقی یعنی همین در به دری
گریه هایم را بگیرى زیر گریه میزنم
هر چه را دارم بگیر از من بده چشم ترى
کربلایم دیر دارد میشود کاری بکن
بی کسی ام را نکن با دوری ات یادآوری
یا ولی الله ، کارم لنگ گوشه چشم توست
رب نمی بخشد مرا تا از گناهم نگذری
نوجوان بودم شدم دیوانه ی کویت حسین
...آه از آن ساعتی که... روضه های کوثری
**
تازه میگردد برایم روضه ی عصر دهم
چشم من هربار می افتد به معجر، روسری
پیش چشم مادرت پیش نگاه خواهرت
حنجرت را پاره پاره کرد آخر خنجری
مثل نعلی که کمی از پیکرت را کند و برد
برد همراه خودش انگشت را انگشتری
بچه هاى فاطمه از قافله جا مانده اند
ساربان آهسته تر، داری مگر سر مى برى؟
#یا_مظلوم
@raziolhossein
❤2
#امام_حسین_مناجات
#شب_جمعه
هرکسی که خویشتن را مستمندش میکند
گر زمین خورده ست آقایم بلندش میکند
تلخ کامی های دنیا را چو قندش میکند
از جهان آزاد و بر این خانه بندش میکند
خوشبحال آنکه جزء سائلان این در است
خوشبحال آنکه از این سفره برکت میبرد
بُخل هم از این کرمخانه سخاوت میبرد
هرکسی که آمده از سفره راحت میبرد
شاه اینجا هدیه ها را سوی رعیت میبرد
این سخاوتمندی از ارثیه های مادر است
بد به حال آنکه در قلبش محبت نیست نیست
بین او با صاحبِ خانه رفاقت نیست نیست
کار دنیا راحت و عقبا که راحت نیست نیست
با حسین بن علی ترس از قیامت نیست نیست
صبح محشر کار دست بچه های حیدر است
هرکه پرسد اعتبارت را، بگو داده حسین
خوشبحال آنکه عشقش را به او داده حسین
خوب و بد درهم خریده آبرو داده حسین
جان به قربانش که فرصت به عدو داده حسین
گر نباشد او خدا،قطعا خدا را مظهر است
یک شب جمعه شد و قلب همه دنیا گرفت
هر ملک یک گوشه از شش گوشه اش مأوا گرفت
روضه با حال عجیبی در حریمش پا گرفت
قلب عالم سوخت تا این نغمه را زهرا گرفت
اهل عالم این حسین من غریب مادر است
خواهرش از روی تل شاه شهیدان را که دید
ناله های آب آب شاه عطشان را که دید
رد نعل اسبها بر جسم عریان را که دید
چکمه های شمر بر آن جسم بی جان را که دید
گفت شرمت باد که او زینت پیغمبر است
آسمان نیلی شد و مهتاب میریزد زمین
مثل تسبیحی که در محراب میریزد زمین
آیه آیه پیکر ارباب میریزد زمین
نانجیبی پیش چشمش آب میریزد زمین
طعنه و زخم زبان از زخم پیکر بدتر است
یکنفر عمامه،یک تن پیروهن را میکشید
آن طرف تر یک نفر خلخال زن را میکشید
یک نفر با زورِ نیزه هی بدن را میکشید
نانجیبی گیسوی ارباب من را میکشید
این وسط هم ساربان در فکر یک انگشتر است
پاره پاره پیکر بی جان به روی خاک ریخت
آیه آیه سوره ی قرآن به روی خاک ریخت
کفر زد با خنجر و ایمان به روی خاک ریخت
هی سنان زد با سنان دندان به روی خاک ریخت
شاه زیر نیزه ها چشمش به سمت خواهر است
وای ده تا اسب حالا وارد گودال شد
با چهل تا نعل جسم شاه دبن پامال شد
وای زینب وقت غارت کردن اموال شد
زینبش بر سرزنان بالای تل بی حال شد
روضه خوان بس کن که قلب مادر او مضطر است
#سیدحسین_صمدی
@raziolhossein
#شب_جمعه
هرکسی که خویشتن را مستمندش میکند
گر زمین خورده ست آقایم بلندش میکند
تلخ کامی های دنیا را چو قندش میکند
از جهان آزاد و بر این خانه بندش میکند
خوشبحال آنکه جزء سائلان این در است
خوشبحال آنکه از این سفره برکت میبرد
بُخل هم از این کرمخانه سخاوت میبرد
هرکسی که آمده از سفره راحت میبرد
شاه اینجا هدیه ها را سوی رعیت میبرد
این سخاوتمندی از ارثیه های مادر است
بد به حال آنکه در قلبش محبت نیست نیست
بین او با صاحبِ خانه رفاقت نیست نیست
کار دنیا راحت و عقبا که راحت نیست نیست
با حسین بن علی ترس از قیامت نیست نیست
صبح محشر کار دست بچه های حیدر است
هرکه پرسد اعتبارت را، بگو داده حسین
خوشبحال آنکه عشقش را به او داده حسین
خوب و بد درهم خریده آبرو داده حسین
جان به قربانش که فرصت به عدو داده حسین
گر نباشد او خدا،قطعا خدا را مظهر است
یک شب جمعه شد و قلب همه دنیا گرفت
هر ملک یک گوشه از شش گوشه اش مأوا گرفت
روضه با حال عجیبی در حریمش پا گرفت
قلب عالم سوخت تا این نغمه را زهرا گرفت
اهل عالم این حسین من غریب مادر است
خواهرش از روی تل شاه شهیدان را که دید
ناله های آب آب شاه عطشان را که دید
رد نعل اسبها بر جسم عریان را که دید
چکمه های شمر بر آن جسم بی جان را که دید
گفت شرمت باد که او زینت پیغمبر است
آسمان نیلی شد و مهتاب میریزد زمین
مثل تسبیحی که در محراب میریزد زمین
آیه آیه پیکر ارباب میریزد زمین
نانجیبی پیش چشمش آب میریزد زمین
طعنه و زخم زبان از زخم پیکر بدتر است
یکنفر عمامه،یک تن پیروهن را میکشید
آن طرف تر یک نفر خلخال زن را میکشید
یک نفر با زورِ نیزه هی بدن را میکشید
نانجیبی گیسوی ارباب من را میکشید
این وسط هم ساربان در فکر یک انگشتر است
پاره پاره پیکر بی جان به روی خاک ریخت
آیه آیه سوره ی قرآن به روی خاک ریخت
کفر زد با خنجر و ایمان به روی خاک ریخت
هی سنان زد با سنان دندان به روی خاک ریخت
شاه زیر نیزه ها چشمش به سمت خواهر است
وای ده تا اسب حالا وارد گودال شد
با چهل تا نعل جسم شاه دبن پامال شد
وای زینب وقت غارت کردن اموال شد
زینبش بر سرزنان بالای تل بی حال شد
روضه خوان بس کن که قلب مادر او مضطر است
#سیدحسین_صمدی
@raziolhossein
❤2
#امام_حسین_مناجات
#شب_جمعه
کربلایت به خدا قبله ی دلهاست حسین
شب جمعه حرمت محشر کبراست حسین
«مادرت» آمده با ذکرِ «بُنَیَّ قَتَلوکْ»
عطر سیب حرمت جلوه ی زهراست حسین
#وحید_کتابی
@raziolhossein
#شب_جمعه
کربلایت به خدا قبله ی دلهاست حسین
شب جمعه حرمت محشر کبراست حسین
«مادرت» آمده با ذکرِ «بُنَیَّ قَتَلوکْ»
عطر سیب حرمت جلوه ی زهراست حسین
#وحید_کتابی
@raziolhossein