#امام_زمان
#حضرت_زینب_ولادت
#رباعی
سوگند بہ هر ڪلام زینب… یا رب
بر ذڪر علے الدوام زینب… یا رب
از ڪار فَرَج گِره گشایے فرما
امشب تو بہ احترام زینب… یا رب
#سیدمجتبی_شجاع
@raziolhossein
#حضرت_زینب_ولادت
#رباعی
سوگند بہ هر ڪلام زینب… یا رب
بر ذڪر علے الدوام زینب… یا رب
از ڪار فَرَج گِره گشایے فرما
امشب تو بہ احترام زینب… یا رب
#سیدمجتبی_شجاع
@raziolhossein
#حضرت_زینب_مدح
بانوی دل سپرده به تقدیر زینب است
در بیشه ی رضای خدا شیر زینب است
بر آیه های صبر که در مصحف آمده
شأن نزول و معنی و تعبیر زینب است
مرد آفرین زنی که زبان خطابه اش
دارد شکوه و شوکت شمشیر زینب است
در محمل جلال و سیادت نشسته است
در قاب نور ، صبر به تصویر زینب است
دیدند اهل کوفه که با نطق حیدری
توحید را نشسته به تفسیر زینب است
از عصر روز واقعه در امتداد دهر
چون آتشی به خرمن تزویر زینب است
غمدیده خواهری که فقط نصف روز دید
اندوه شش برادر و شد پیر زینب است
#کمیل_کاشانی
@raziolhossein
بانوی دل سپرده به تقدیر زینب است
در بیشه ی رضای خدا شیر زینب است
بر آیه های صبر که در مصحف آمده
شأن نزول و معنی و تعبیر زینب است
مرد آفرین زنی که زبان خطابه اش
دارد شکوه و شوکت شمشیر زینب است
در محمل جلال و سیادت نشسته است
در قاب نور ، صبر به تصویر زینب است
دیدند اهل کوفه که با نطق حیدری
توحید را نشسته به تفسیر زینب است
از عصر روز واقعه در امتداد دهر
چون آتشی به خرمن تزویر زینب است
غمدیده خواهری که فقط نصف روز دید
اندوه شش برادر و شد پیر زینب است
#کمیل_کاشانی
@raziolhossein
#حضرت_زینب_ولادت
#حضرت_زینب_مدح
ای دختر جلالت و ای خواهر وقار
بانویمُلکِعصمتو ناموسِ کردگار
ایماندهدرتو هیبت حیدر بهیادگار
ایانعکاسِ فاطمه در چشمِ روزگار
پیشت چراغها همه بی استفادهاند
از سایهی تو نور به خورشید دادهاند
تو آمدی که مظهر اهل کسا شوی
تا جلوهگاه آیهی قالوا بلی شوی
در قامت زنان شرف"لافتی" شوی
زینبشدیکه زینتِ شیرخدا شوی
هر چند گفتهاند که امّ المصائبی
با جوشن حجاب اسدُاللهِ غالبی
جایی که امر نامگذاریت با خداست
اسم تو مثل اسم علی فوق کیمیاست
آری حسابِفهم تو از دیگران جداست
علم لَدُنّی تو همان علم انبیاست
باآنزبان کهگفتهای"یک" "دو"نگفتهای
ای سِرّ اَعظمی که کماکان نهفتهای
کوهاز صلابتِ تو در عالم اشارتیست
هفتآسمان؛زِ وُسعتِقلبت کنایتیست
نقل روایت تو چه نیکو عبادتیست
اینکه غلام کوی تو باشم سعادتیست
منّت خُدای را که همین است مذهبم
من شیعهی حسینیِ اسلامِ زینبم
از هردو سمت؛نسبتِتو میرسد به نور
خورشیددرحضورتو چونمیکند ظهور
از ظِلّ سایه ات به ادب میکند عبور
فَخر المُخدّراتِ حرم ؛ زینب الصّبور
اُختُالحسین،درعظمتکیستمثلتو؟
اقرار میکنم احدی نیست مثلتو
ازتو بهوقتحادثهطوفانشکستخورد
اولاد عاهه در دل میدان شکستخورد
از زخم پات خار مُغیلان شکستخورد
کوفهدُرستلحظهیطُغیانشکستخورد
این شهر مثل صید اسیر کمند شد
فریاد اُسکُتوی تو وقتی بلند شد
دیدی هلال را به سرِ نِی بهوقتظُهر
دیدی خمیده شد کمرِ نِی بهوقتظُهر
آتش نشست بر جگرِ نِی بهوقتظُهر
جا ماند بر تنت اثرِ نِی بهوقتظُهر
آنهاکهمَست؛دور و برت نعرهمیزدند
باخُطبه خواندن تو به زانو در آمدند
با اینکه مثل فاطمه بیبال و پر شدی
تو یک تنه حریف هزاران نفر شدی
هشتاد و چند کودک و زن را سِپَر شدی
هرجا که شعله بود تو پروانهتر شدی
آه دلِ شکستهات از عرش هم گذشت
وقتیکه ریخت دُرّ حسینی میان طشت
#محمد_قاسمی
@raziolhossein
#حضرت_زینب_مدح
ای دختر جلالت و ای خواهر وقار
بانویمُلکِعصمتو ناموسِ کردگار
ایماندهدرتو هیبت حیدر بهیادگار
ایانعکاسِ فاطمه در چشمِ روزگار
پیشت چراغها همه بی استفادهاند
از سایهی تو نور به خورشید دادهاند
تو آمدی که مظهر اهل کسا شوی
تا جلوهگاه آیهی قالوا بلی شوی
در قامت زنان شرف"لافتی" شوی
زینبشدیکه زینتِ شیرخدا شوی
هر چند گفتهاند که امّ المصائبی
با جوشن حجاب اسدُاللهِ غالبی
جایی که امر نامگذاریت با خداست
اسم تو مثل اسم علی فوق کیمیاست
آری حسابِفهم تو از دیگران جداست
علم لَدُنّی تو همان علم انبیاست
باآنزبان کهگفتهای"یک" "دو"نگفتهای
ای سِرّ اَعظمی که کماکان نهفتهای
کوهاز صلابتِ تو در عالم اشارتیست
هفتآسمان؛زِ وُسعتِقلبت کنایتیست
نقل روایت تو چه نیکو عبادتیست
اینکه غلام کوی تو باشم سعادتیست
منّت خُدای را که همین است مذهبم
من شیعهی حسینیِ اسلامِ زینبم
از هردو سمت؛نسبتِتو میرسد به نور
خورشیددرحضورتو چونمیکند ظهور
از ظِلّ سایه ات به ادب میکند عبور
فَخر المُخدّراتِ حرم ؛ زینب الصّبور
اُختُالحسین،درعظمتکیستمثلتو؟
اقرار میکنم احدی نیست مثلتو
ازتو بهوقتحادثهطوفانشکستخورد
اولاد عاهه در دل میدان شکستخورد
از زخم پات خار مُغیلان شکستخورد
کوفهدُرستلحظهیطُغیانشکستخورد
این شهر مثل صید اسیر کمند شد
فریاد اُسکُتوی تو وقتی بلند شد
دیدی هلال را به سرِ نِی بهوقتظُهر
دیدی خمیده شد کمرِ نِی بهوقتظُهر
آتش نشست بر جگرِ نِی بهوقتظُهر
جا ماند بر تنت اثرِ نِی بهوقتظُهر
آنهاکهمَست؛دور و برت نعرهمیزدند
باخُطبه خواندن تو به زانو در آمدند
با اینکه مثل فاطمه بیبال و پر شدی
تو یک تنه حریف هزاران نفر شدی
هشتاد و چند کودک و زن را سِپَر شدی
هرجا که شعله بود تو پروانهتر شدی
آه دلِ شکستهات از عرش هم گذشت
وقتیکه ریخت دُرّ حسینی میان طشت
#محمد_قاسمی
@raziolhossein
#حضرت_زینب_مدح
شمس حجاب کبریا زینب است
تجلی شرم و حیا زینب است
روح مناجات و دعا زینب است
شان نزول انما زینب است
فاطمه کرببلا زینب است
دوای درد بی دوا زینب است
ای نفس حضرت ختمی مآب
دختر آسمانی بوتراب
در صدف بحر وفا درّ ناب
روی تو حسرت دل آفتاب
موی تو شب ندیده حتی به خواب
مصحف مستور خدا زینب است
شب که به امید سحر آرمید
صدای تکبیر فلک را شنید
شب زدگان نسیم رحمت وزید
دوباره شمس روی حیدر دمید
آینه ای به دست زهرا رسید
فاطمه ی علی نما زینب است
دانه تسبیح تو شمس ضحی
چادر تو، پرچم حجب و حیا
به زیر سایه تو عرش خدا
نه فلک از خاک رهت شد بنا
خانه تو مطاف ارض و سما
کعبه سیار خدا زینب است
بیا و جلوه ی پیمبر ببین
شیرزنی چون یل خیبر ببین
ادامه سوره کوثر ببین
حسن حسن نیز مکرر ببین
دوباره یک حسین دیگر ببین
پنج تن زیر کسا زینب است
آمدی ای جان جهان حسین
آمدی ای روح و روان حسین
آمدی ای دل نگران حسین
جان حسین جان تو جان حسین
آمدی و زد ضربان حسین
حسین مروه و صفا زینب است
شمس چراغ در این خانه ات
ماه غبار در کاشانه ات
ارض و سما گر شده پروانه ات
یافته این گونه شفاخانه ات
تهمت عقل است به دیوانه ات
دوای ما نعره ی یا زینب است
هیبت روی تو سر ا پا علی
فاطمه ای به شکل مولا علی
نیست کسی مثل تو الّا علی
میوزد از نطق تو هرجا علی
لعن علی عدوک یا علی
کوری چشم خصم با زینب است
کرببلا دیده که پیغمبری
فاطمه ای و یک تنه لشگری
فاتح هر رزم چنان حیدری
نیست اگر چه مثل تو خواهری
حسین را برادر دیگری
حسن به دشت کربلا زینب است
پلک بزن شام و سحر خلق کن
چشم بچرخان و قمر خلق کن
حماسه ای بار دگر خلق کن
به بانگ اسکوتو جگر خلق کن
خطبه بخوان تیغ دو سر خلق کن
آیینه دار مرتضی زینب است
گرمی عشق و هرم این تب یکی است
تا به سحر مسیر هر شب یکی است
هر چه نوشتیم مرکب یکی است
چنان که نام خالق و رب یکیس
نام حسین و نام زینب یکیست
جان میان هر دوتا زینب است
روز قیامت که جهان مضطر است
بی سر و سامان صف محشراست
عرصه حشر از نم گریه تر است
هر که خودش مانده و بی یاور است
غم نخورد آن که تورا نوکر است
سایه روی سر ما زینب است
در کف تو چرخ چو دستاس بود
با نفست دهر پر از یاس بود
خاک رهت گوهر و الماس بود
بس که به اکرام تو حساس بود
پله منبر تو عباس بود
ستون خیمه سما زینب است
سیل کرم لحظه باریدنت
گل بکشد منت گل چیدنت
یاس در آرزوی بوییدنت
هیچ گلی ندیده خندیدنت
مگر به لحظه حسین دیدنت
حسین را چهره گشا زینب است
از نگهت نور خدا منجلی
هرچه خدا خواست تو گفتی بلی
هیبت تو قصه هر محفلی
خواست که غم دست تو بندد ولی
غم که بود در بر دخت علی
حیدر صحرای بلا زینب است
آمده بر جنگ تو غم از الست
کرببلا غم به بلا داد دست
جنگ تورا حق به تماشا نشست
قامت تو قامت غم را شکست
دخت علی را تنوان دست بست
فصل خطاب خطبه ها زینب است
#موسی_علیمرادی
@raziolhossein
شمس حجاب کبریا زینب است
تجلی شرم و حیا زینب است
روح مناجات و دعا زینب است
شان نزول انما زینب است
فاطمه کرببلا زینب است
دوای درد بی دوا زینب است
ای نفس حضرت ختمی مآب
دختر آسمانی بوتراب
در صدف بحر وفا درّ ناب
روی تو حسرت دل آفتاب
موی تو شب ندیده حتی به خواب
مصحف مستور خدا زینب است
شب که به امید سحر آرمید
صدای تکبیر فلک را شنید
شب زدگان نسیم رحمت وزید
دوباره شمس روی حیدر دمید
آینه ای به دست زهرا رسید
فاطمه ی علی نما زینب است
دانه تسبیح تو شمس ضحی
چادر تو، پرچم حجب و حیا
به زیر سایه تو عرش خدا
نه فلک از خاک رهت شد بنا
خانه تو مطاف ارض و سما
کعبه سیار خدا زینب است
بیا و جلوه ی پیمبر ببین
شیرزنی چون یل خیبر ببین
ادامه سوره کوثر ببین
حسن حسن نیز مکرر ببین
دوباره یک حسین دیگر ببین
پنج تن زیر کسا زینب است
آمدی ای جان جهان حسین
آمدی ای روح و روان حسین
آمدی ای دل نگران حسین
جان حسین جان تو جان حسین
آمدی و زد ضربان حسین
حسین مروه و صفا زینب است
شمس چراغ در این خانه ات
ماه غبار در کاشانه ات
ارض و سما گر شده پروانه ات
یافته این گونه شفاخانه ات
تهمت عقل است به دیوانه ات
دوای ما نعره ی یا زینب است
هیبت روی تو سر ا پا علی
فاطمه ای به شکل مولا علی
نیست کسی مثل تو الّا علی
میوزد از نطق تو هرجا علی
لعن علی عدوک یا علی
کوری چشم خصم با زینب است
کرببلا دیده که پیغمبری
فاطمه ای و یک تنه لشگری
فاتح هر رزم چنان حیدری
نیست اگر چه مثل تو خواهری
حسین را برادر دیگری
حسن به دشت کربلا زینب است
پلک بزن شام و سحر خلق کن
چشم بچرخان و قمر خلق کن
حماسه ای بار دگر خلق کن
به بانگ اسکوتو جگر خلق کن
خطبه بخوان تیغ دو سر خلق کن
آیینه دار مرتضی زینب است
گرمی عشق و هرم این تب یکی است
تا به سحر مسیر هر شب یکی است
هر چه نوشتیم مرکب یکی است
چنان که نام خالق و رب یکیس
نام حسین و نام زینب یکیست
جان میان هر دوتا زینب است
روز قیامت که جهان مضطر است
بی سر و سامان صف محشراست
عرصه حشر از نم گریه تر است
هر که خودش مانده و بی یاور است
غم نخورد آن که تورا نوکر است
سایه روی سر ما زینب است
در کف تو چرخ چو دستاس بود
با نفست دهر پر از یاس بود
خاک رهت گوهر و الماس بود
بس که به اکرام تو حساس بود
پله منبر تو عباس بود
ستون خیمه سما زینب است
سیل کرم لحظه باریدنت
گل بکشد منت گل چیدنت
یاس در آرزوی بوییدنت
هیچ گلی ندیده خندیدنت
مگر به لحظه حسین دیدنت
حسین را چهره گشا زینب است
از نگهت نور خدا منجلی
هرچه خدا خواست تو گفتی بلی
هیبت تو قصه هر محفلی
خواست که غم دست تو بندد ولی
غم که بود در بر دخت علی
حیدر صحرای بلا زینب است
آمده بر جنگ تو غم از الست
کرببلا غم به بلا داد دست
جنگ تورا حق به تماشا نشست
قامت تو قامت غم را شکست
دخت علی را تنوان دست بست
فصل خطاب خطبه ها زینب است
#موسی_علیمرادی
@raziolhossein
#حضرت_زینب_ولادت
#رباعی
زینب که على با جلوات دگریست
زهراى بتول، در حیات دگریست
از عشق حسین و فیض همصحبتی اش
او نیز سفینه النّجاة دگریست
#سیدرضا_موید
@raziolhossein
#رباعی
زینب که على با جلوات دگریست
زهراى بتول، در حیات دگریست
از عشق حسین و فیض همصحبتی اش
او نیز سفینه النّجاة دگریست
#سیدرضا_موید
@raziolhossein
#حضرت_زینب_مدح
#رباعی
بر طاق سپهر نور ، کوکب زینب
حرف دل عشق را مرکب ، زینب
ذکر تپش قلب حسین و حسن است
زینب زینب زینب زینب زینب
#حامد_آقایی
@raziolhossein
#رباعی
بر طاق سپهر نور ، کوکب زینب
حرف دل عشق را مرکب ، زینب
ذکر تپش قلب حسین و حسن است
زینب زینب زینب زینب زینب
#حامد_آقایی
@raziolhossein
#حضرت_زینب_ولادت
#حضرت_زینب_مدح
شروع با خطاب به #امام_زمان
ای آرزوی عشق، تمنا کنم تو را
در شاه بیت عاطفه انشا کنم تورا
پرسند اگر تجلی حسن تو را ز من
با آفتاب و آینه معنا کنم تورا
تو راز سر به مهری و در سجده از خدا
خواهم به آه و ندبه که افشا کنم تو را
وقتی اسیر غربت دنیایی خودم
در کنج دل بگردم و پیدا کنم تو را
شرمنده ام که در اثر روسیاهیم
خیمه نشین خلوت صحرا کنم تورا
(این دیده نیست قابل دیدار روی تو
چشمی دگر بده که تماشا کنم تورا)
تا مست فیضتان شوم و مستفیض لطف
دعوت به جشن (بزم) زینب کبری کنم تو را
روشن ز نور عصمت او عالمین شد
تفسیر شادی و غم زینب حسین شد
حیدر که بوده زینت هستی عبادتش
زینب ز عرش آمده گردیده زینتش
زینب، چه زینبی؟ که شده در طفولیت
آغوش پنج حجت حق مهد عصمتش
زینب، چه زینبی؟ ز همان خردسالگی
خواندند صابرین، جبل استقامتش
جبریل خاکبوس اتاق جلالتش
روح القدس ملازم روح قداستش
جایی برای عالم دیگر نمانده است
آنجا که هست زینب و علم و فقاهتش
هرجا سخن به یاد حسین است لاجرم
آید کلام زینب و عشق و محبتش
چشمی به سمت سایه ی او هم نرفته است
سوگند میخورم به حیا و نجابتش
زیبا سروده شاعر دلداده ای که گفت:
(زینب عفیفه ای است که در راه عفتش)
(عباس می دهد نخ معجر نمی دهد)
یک لحظه چادر شرف از سر نمی دهد
جز مصطفی که نام علی بی وضو نگفت
تفسیر نام او احدی مو به مو نگفت
تفصیل شان زینب کبری نگفتنی است
چون عارفی که قصه رازِمگو نگفت
از چهار سالگی غم زینب شروع شد
دنیا به جز حدیث جدایی به او نگفت
می خواست از حکایت محسن کند سوال
آمد میان حنجره بغض گلو نگفت
مادر! دلیل روی کبودت چه بوده است؟
هر قدر کرد دخترکش پرس و جو، نگفت
مادر دلش گرفت و زبان باز کرد و گفت:
(می زد مرا مغیره و یک تن به او نگفت)
(زن را کسی مقابل شوهر نمی زند)
(مادر کسی مقابل دختر نمی زند)
وقتی سخن ز گرمی فردای محشر است
زینب به فرق فاطمیون سایه گستر است
او ابر رحمت است به دریای کربلا
ماییم قطره ای که به دریا شناور است
در ماجرای زندگی زینب و حسین
یک روح عاشقانه ولی در دو پیکر است
رحمت به روح شاعر دلخسته ای که گفت:
ابیات ناب را که چنان درّ و گوهر است
(احکام ارث در همه جا چون بیان شود
سهمی ز خواهر است و دو سهم از برادر است
این امتیاز در خور زینب بود که او
میراث عشق را به برادر برابر است)
جان ها فدای زینب و قلب صبور او
از صبر و از غریبی او دیده ها تر است
زینب چه دید روز دهم بین قتلگاه
کز گفتن و شنیدن آن قلب، مضطر است
آن حنجری که بوسه بر آن داد مصطفی
حالا نشان بوسه شمشیر و خنجر است
آن سینه ای که مخزن اسرار عشق بود
دردا که زیر چکمه شمر ستمگر است
( "والشمرُ جالسُُ" نفس مادرش گرفت)
(سر را برید و روبروی خواهرش گرفت)
#سیدروح_الله_موید
@raziolhossein
#حضرت_زینب_مدح
شروع با خطاب به #امام_زمان
ای آرزوی عشق، تمنا کنم تو را
در شاه بیت عاطفه انشا کنم تورا
پرسند اگر تجلی حسن تو را ز من
با آفتاب و آینه معنا کنم تورا
تو راز سر به مهری و در سجده از خدا
خواهم به آه و ندبه که افشا کنم تو را
وقتی اسیر غربت دنیایی خودم
در کنج دل بگردم و پیدا کنم تو را
شرمنده ام که در اثر روسیاهیم
خیمه نشین خلوت صحرا کنم تورا
(این دیده نیست قابل دیدار روی تو
چشمی دگر بده که تماشا کنم تورا)
تا مست فیضتان شوم و مستفیض لطف
دعوت به جشن (بزم) زینب کبری کنم تو را
روشن ز نور عصمت او عالمین شد
تفسیر شادی و غم زینب حسین شد
حیدر که بوده زینت هستی عبادتش
زینب ز عرش آمده گردیده زینتش
زینب، چه زینبی؟ که شده در طفولیت
آغوش پنج حجت حق مهد عصمتش
زینب، چه زینبی؟ ز همان خردسالگی
خواندند صابرین، جبل استقامتش
جبریل خاکبوس اتاق جلالتش
روح القدس ملازم روح قداستش
جایی برای عالم دیگر نمانده است
آنجا که هست زینب و علم و فقاهتش
هرجا سخن به یاد حسین است لاجرم
آید کلام زینب و عشق و محبتش
چشمی به سمت سایه ی او هم نرفته است
سوگند میخورم به حیا و نجابتش
زیبا سروده شاعر دلداده ای که گفت:
(زینب عفیفه ای است که در راه عفتش)
(عباس می دهد نخ معجر نمی دهد)
یک لحظه چادر شرف از سر نمی دهد
جز مصطفی که نام علی بی وضو نگفت
تفسیر نام او احدی مو به مو نگفت
تفصیل شان زینب کبری نگفتنی است
چون عارفی که قصه رازِمگو نگفت
از چهار سالگی غم زینب شروع شد
دنیا به جز حدیث جدایی به او نگفت
می خواست از حکایت محسن کند سوال
آمد میان حنجره بغض گلو نگفت
مادر! دلیل روی کبودت چه بوده است؟
هر قدر کرد دخترکش پرس و جو، نگفت
مادر دلش گرفت و زبان باز کرد و گفت:
(می زد مرا مغیره و یک تن به او نگفت)
(زن را کسی مقابل شوهر نمی زند)
(مادر کسی مقابل دختر نمی زند)
وقتی سخن ز گرمی فردای محشر است
زینب به فرق فاطمیون سایه گستر است
او ابر رحمت است به دریای کربلا
ماییم قطره ای که به دریا شناور است
در ماجرای زندگی زینب و حسین
یک روح عاشقانه ولی در دو پیکر است
رحمت به روح شاعر دلخسته ای که گفت:
ابیات ناب را که چنان درّ و گوهر است
(احکام ارث در همه جا چون بیان شود
سهمی ز خواهر است و دو سهم از برادر است
این امتیاز در خور زینب بود که او
میراث عشق را به برادر برابر است)
جان ها فدای زینب و قلب صبور او
از صبر و از غریبی او دیده ها تر است
زینب چه دید روز دهم بین قتلگاه
کز گفتن و شنیدن آن قلب، مضطر است
آن حنجری که بوسه بر آن داد مصطفی
حالا نشان بوسه شمشیر و خنجر است
آن سینه ای که مخزن اسرار عشق بود
دردا که زیر چکمه شمر ستمگر است
( "والشمرُ جالسُُ" نفس مادرش گرفت)
(سر را برید و روبروی خواهرش گرفت)
#سیدروح_الله_موید
@raziolhossein
#حضرت_زینب_ولادت
#حضرت_زینب_مدح
بهترین خواهر دنیا زینب
زهره حضرت زهرا زینب
همه پست اند و معلا زینب
همه خاکند و مطلا زینب
قبله قبله نماها زینب!
زده امشب به سرم شور نجف
پای من واشده در طور نجف
منم و مستی انگور نجف
مات کرده همه را نور نجف
نور بخشیده نجف را زینب
شب یلدای علی گشت سحر
کوثر آورده به دنیا کوثر
حق مبارک بکند پیغمبر!
رحمت خانه که باشد؟دختر!
رحمت خانه مولا زینب..
عشق تا روز ابد حیرانش
عقل آشفته و سرگردانش
صبر زانو زده بر عنوانش
کشتی کرببلا سکانش...
نیست دست کسی الا زینب!
مردتر از همه در وقت جدال
کعبه حلم و حیا،نفس کمال
پی توصیف مقامش همه لال
زینبی کیست؟!خدای متعال!
جبل الصبر خدا یا زینب!
مانده در حسرت رویش خورشید
سخنش آیه ی قرآن مجید
پدری زینت اینگونه ندید
آنکه زد بر دهن شوم یزید...
مانده ام بود علی یا زینب!
دامنی قرص قمر پرور داشت
از رقیه چه کسی بهتر داشت؟!
این سه ساله شرفی دیگر داشت!
پرچم آل علی را برداشت!
پس رقیه شده حالا زینب
گرچه او صابره عالم بود...
تکیه محکم آقا هم بود..
قدش از داغ برادر خم بود
محرم شاه چه بی محرم بود
بی برادر شد و تنها زینب..
روز و شب یاد بیابان میکرد
گریه بر آن تن عریان میکرد
گله از خار مغیلان میکرد
یاد ویرانه فراوان میکرد
ای فلک! قهر شدی با زینب...
ای فلک داغ برادر دیدم
شمر را دست به خنجر دیدم
کوچه بازار مکرر دیدم
من ازینها غم بدتر دیدم
شد تماشا به گذرها زینب..
#سیدپوریا_هاشمی
@raziolhossein
#حضرت_زینب_مدح
بهترین خواهر دنیا زینب
زهره حضرت زهرا زینب
همه پست اند و معلا زینب
همه خاکند و مطلا زینب
قبله قبله نماها زینب!
زده امشب به سرم شور نجف
پای من واشده در طور نجف
منم و مستی انگور نجف
مات کرده همه را نور نجف
نور بخشیده نجف را زینب
شب یلدای علی گشت سحر
کوثر آورده به دنیا کوثر
حق مبارک بکند پیغمبر!
رحمت خانه که باشد؟دختر!
رحمت خانه مولا زینب..
عشق تا روز ابد حیرانش
عقل آشفته و سرگردانش
صبر زانو زده بر عنوانش
کشتی کرببلا سکانش...
نیست دست کسی الا زینب!
مردتر از همه در وقت جدال
کعبه حلم و حیا،نفس کمال
پی توصیف مقامش همه لال
زینبی کیست؟!خدای متعال!
جبل الصبر خدا یا زینب!
مانده در حسرت رویش خورشید
سخنش آیه ی قرآن مجید
پدری زینت اینگونه ندید
آنکه زد بر دهن شوم یزید...
مانده ام بود علی یا زینب!
دامنی قرص قمر پرور داشت
از رقیه چه کسی بهتر داشت؟!
این سه ساله شرفی دیگر داشت!
پرچم آل علی را برداشت!
پس رقیه شده حالا زینب
گرچه او صابره عالم بود...
تکیه محکم آقا هم بود..
قدش از داغ برادر خم بود
محرم شاه چه بی محرم بود
بی برادر شد و تنها زینب..
روز و شب یاد بیابان میکرد
گریه بر آن تن عریان میکرد
گله از خار مغیلان میکرد
یاد ویرانه فراوان میکرد
ای فلک! قهر شدی با زینب...
ای فلک داغ برادر دیدم
شمر را دست به خنجر دیدم
کوچه بازار مکرر دیدم
من ازینها غم بدتر دیدم
شد تماشا به گذرها زینب..
#سیدپوریا_هاشمی
@raziolhossein
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
تمام باور زینب حسین بود حسین
همیشه یاور زینب حسین بود حسین
چنانکه چشم به چشمش گشود در آغاز
کلام آخر زینب حسین بود حسین
عجب نبود اگر بی برادرش غم داشت
که نیم دیگر زینب حسین بود حسین
در آن خزان که زمین غرق حسن یوسف بود
گل معطر زینب حسین بود حسین
کشید شعله آهی ز دامن محمل
که در برابر زینب حسین بود حسین
دلیل آنکه در آن ظهر پیش چشم خدا
شکسته شد سر زینب حسین بود حسین
به گوش کوفه ی نامرد در کشاکش درد
خطاب منبر زینب حسین بود حسین
#حسن_شیرزاد
@raziolhossein
تمام باور زینب حسین بود حسین
همیشه یاور زینب حسین بود حسین
چنانکه چشم به چشمش گشود در آغاز
کلام آخر زینب حسین بود حسین
عجب نبود اگر بی برادرش غم داشت
که نیم دیگر زینب حسین بود حسین
در آن خزان که زمین غرق حسن یوسف بود
گل معطر زینب حسین بود حسین
کشید شعله آهی ز دامن محمل
که در برابر زینب حسین بود حسین
دلیل آنکه در آن ظهر پیش چشم خدا
شکسته شد سر زینب حسین بود حسین
به گوش کوفه ی نامرد در کشاکش درد
خطاب منبر زینب حسین بود حسین
#حسن_شیرزاد
@raziolhossein
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#رباعی #صلوات
بر عصمتِ داوری زینب صلوات
بر خلق پیمبری زینب صلوات
بر قلبِ صبور و خطبه ی فاطمی و
بر هیبت حیدری زینب صلوات
#؟؟
....
بر منزلت ام ابیها صلوات
برام و اب و همسر زهرا صلوات
بر محسن و کلثوم و حسین و حسنش
بر آینه اش زینب کبری صلوات
#محمد_خرمفر
@raziolhossein
#رباعی #صلوات
بر عصمتِ داوری زینب صلوات
بر خلق پیمبری زینب صلوات
بر قلبِ صبور و خطبه ی فاطمی و
بر هیبت حیدری زینب صلوات
#؟؟
....
بر منزلت ام ابیها صلوات
برام و اب و همسر زهرا صلوات
بر محسن و کلثوم و حسین و حسنش
بر آینه اش زینب کبری صلوات
#محمد_خرمفر
@raziolhossein
یا زینب
این دخت علی که زینبش آمده نام
بر طاق سپهر علم قدریست تمام
تا مادر دهر دختر آورد و پسر
دختر نشنید کس بدین قدر و مقام
#فواد_کرمانی
@raziolhossein
این دخت علی که زینبش آمده نام
بر طاق سپهر علم قدریست تمام
تا مادر دهر دختر آورد و پسر
دختر نشنید کس بدین قدر و مقام
#فواد_کرمانی
@raziolhossein
#حضرت_زینب_مدح
هرچند، نامِ نیک، فراوان شنیدهایم
نامی، به باشکوهیِ زینب، ندیدهایم
ارث از دلِ شجاع تو بردهست، یا علی!
نامش گره به نام تو خوردهست، یا علی!
پیوندِ عقل روشن و بیداری دل است
شاگردیِ تو کرده، که استادِ کامل است
قانونِ عقل و عشقِ جهان را به هم زند
وقتی عقیلةالعرب از عشق دم زند
زینب به بند، بندگی یار میکند
گیراست زلف یار و گرفتار میکند
از چشم یار، قامت دلدار، دیدنیست
نام حسین، از لب زینب شنیدنیست
آن شیرزن که زینت شیر خدا شود
باید امیر قافلۀ کربلا شود
در پایمردی از همۀ مردها سر است
کوثردلی که در رگ او خون حیدر است...
زن دیدهاید در سخنش، برقِ ذوالفقار؟
دربند و سربلند، اسیر و امیروار...
زن دیدهاید اسوۀ هر مرد و زن شود؟
زن دیدهاید مثل علی بتشکن شود؟
غیر از جمال، در دل خون و بلا ندید
جز شوق یار، در عطش کربلا ندید
شد پیش حق، دلیلِ مباهات اهلبیت
وقتی که نور چشم علی گفت: «ما رَاَیت»
با «ما رَاَیت»، بندگیاش را تمام کرد
حمدی نشسته خواند و دو عالم قیام کرد...
«از هرچه بگذری، سخن دوست خوشتر است»
این دخترت، علی! چهقَدَر، شکل مادر است!
هر بار، تا صدا زدهای نام زینبت
انگار نام دیگر زهراست، بر لبت
آن زهرهای که چادر زهراست بر سرش
ناموس کبریاست، شبستانِ معجرش
باغ حیاست؛ کوچ بیابانیاش مبین
فخرُالنّساست؛ بیسر و سامانیاش مبین...
بانوی صبر! صبر سواران سر آمده
آه از نهاد مردم عالم، برآمده...
بانو! دعا کن آن مه پنهان عیان شود
روشن زمین، به جلوۀ صاحبزمان شود
#قاسم_صرافان
@raziolhossein
هرچند، نامِ نیک، فراوان شنیدهایم
نامی، به باشکوهیِ زینب، ندیدهایم
ارث از دلِ شجاع تو بردهست، یا علی!
نامش گره به نام تو خوردهست، یا علی!
پیوندِ عقل روشن و بیداری دل است
شاگردیِ تو کرده، که استادِ کامل است
قانونِ عقل و عشقِ جهان را به هم زند
وقتی عقیلةالعرب از عشق دم زند
زینب به بند، بندگی یار میکند
گیراست زلف یار و گرفتار میکند
از چشم یار، قامت دلدار، دیدنیست
نام حسین، از لب زینب شنیدنیست
آن شیرزن که زینت شیر خدا شود
باید امیر قافلۀ کربلا شود
در پایمردی از همۀ مردها سر است
کوثردلی که در رگ او خون حیدر است...
زن دیدهاید در سخنش، برقِ ذوالفقار؟
دربند و سربلند، اسیر و امیروار...
زن دیدهاید اسوۀ هر مرد و زن شود؟
زن دیدهاید مثل علی بتشکن شود؟
غیر از جمال، در دل خون و بلا ندید
جز شوق یار، در عطش کربلا ندید
شد پیش حق، دلیلِ مباهات اهلبیت
وقتی که نور چشم علی گفت: «ما رَاَیت»
با «ما رَاَیت»، بندگیاش را تمام کرد
حمدی نشسته خواند و دو عالم قیام کرد...
«از هرچه بگذری، سخن دوست خوشتر است»
این دخترت، علی! چهقَدَر، شکل مادر است!
هر بار، تا صدا زدهای نام زینبت
انگار نام دیگر زهراست، بر لبت
آن زهرهای که چادر زهراست بر سرش
ناموس کبریاست، شبستانِ معجرش
باغ حیاست؛ کوچ بیابانیاش مبین
فخرُالنّساست؛ بیسر و سامانیاش مبین...
بانوی صبر! صبر سواران سر آمده
آه از نهاد مردم عالم، برآمده...
بانو! دعا کن آن مه پنهان عیان شود
روشن زمین، به جلوۀ صاحبزمان شود
#قاسم_صرافان
@raziolhossein
#حضرت_زینب_ولادت
#رباعی
بر زِینِ اَب و برادرانش صلوات
بر قلب صبور و مهربانش صلوات
او زائر هفت حجت معصوم است
تقدیم به هفت آسمانش صلوات
#میثم_مومنی_نژاد
@raziolhossein
#رباعی
بر زِینِ اَب و برادرانش صلوات
بر قلب صبور و مهربانش صلوات
او زائر هفت حجت معصوم است
تقدیم به هفت آسمانش صلوات
#میثم_مومنی_نژاد
@raziolhossein
هر چند، نامِ نیک، فراوان شنیدهایم
نامی، به باشکوهی زینب، ندیدهایم
#قاسم_صرافان
@raziolhossein
@raziolhossein1
نامی، به باشکوهی زینب، ندیدهایم
#قاسم_صرافان
@raziolhossein
@raziolhossein1
#حضرت_زینب_ولادت
#رباعی
ما لُطفِ تو بی حدّ و عَدَد می خواهیم
هم خَطّ اَمان زِ دیو و دَد می خواهیم
عِید است و شَبِ تولّدِ زینبِ تو
عِیدی زِ تو یا عَلی ، مَدَد می خواهیم
مرحوم #سیدمصطفی_آرنگ
@raziolhossein
#رباعی
ما لُطفِ تو بی حدّ و عَدَد می خواهیم
هم خَطّ اَمان زِ دیو و دَد می خواهیم
عِید است و شَبِ تولّدِ زینبِ تو
عِیدی زِ تو یا عَلی ، مَدَد می خواهیم
مرحوم #سیدمصطفی_آرنگ
@raziolhossein
#حضرت_زینب_ولادت
#رباعی
این غنچه که زینب از خدا نام گرفت
از گلشن وحی رنگ و بو وام گرفت
از گریه شد آرام چو بر دست حسین
قلب همه کائنات آرام گرفت
#سیدرضا_مؤید
@raziolhossein
#رباعی
این غنچه که زینب از خدا نام گرفت
از گلشن وحی رنگ و بو وام گرفت
از گریه شد آرام چو بر دست حسین
قلب همه کائنات آرام گرفت
#سیدرضا_مؤید
@raziolhossein
#حضرت_زینب_ولادت
در بعض کتب مسطور است که چون حضرت
زینب -سلام الله علیها - متولّد شد
أمیرالمؤمنین صلوات الله علیه
متوّجه بـه حجرۀ طاهره گردیـد، در آن وقـت
حضرت حسین - سلام الله علیه - به استقبال پدر
شتافت و عرض کـرد: ای پدر بزرگوار! همانـا
خداوند کردگار خواهری به من عطا فرموده.
أمیرالمؤمنین صلوات الله علیه
از شنیدن این سخن بی اختیار
اشک از دیدههای مبارک به رخسار همایونش
جاری گردید. چون حسین -سلام الله علیه - این
حال را از پدر بزرگوار مشاهده نمود افسرده
خاطـر گـشـت، چـه آمد پـدر را بشارت دهـد،
بشارت مبدّل بهمصیبت گردید و سبب حزن
و انـدوه پـدر شـده دل مبارکـش به درد آمـد
و اشک از دیـدۀ مبارکش بر رخسـارش جـاری
گـشت و عرض کـرد: «بابا! فدایـت شـوم مـن
شـمـا را بـشـارت آوردم شـمـا گریه مـیکنیـد،
سبـب چیـسـت و ایـن گریستـن بر کـیسـت؟»
حضـرت أمیرالمؤمنین حسینش را در بـر
گرفت و نوازش نمـود فرمـود: «نور دیده!
زود باشـد کـه سرّ این گریـستـن آشـکار و
اثرش نمودار شود» در ایـن جـا اشاره بـه
واقـعـهٔ کربلا مـیفـرمـایـد.
📚#خصائص_زینبیه ، #مرحوم_جزایری، ص۱۹
@raziolhossein
در بعض کتب مسطور است که چون حضرت
زینب -سلام الله علیها - متولّد شد
أمیرالمؤمنین صلوات الله علیه
متوّجه بـه حجرۀ طاهره گردیـد، در آن وقـت
حضرت حسین - سلام الله علیه - به استقبال پدر
شتافت و عرض کـرد: ای پدر بزرگوار! همانـا
خداوند کردگار خواهری به من عطا فرموده.
أمیرالمؤمنین صلوات الله علیه
از شنیدن این سخن بی اختیار
اشک از دیدههای مبارک به رخسار همایونش
جاری گردید. چون حسین -سلام الله علیه - این
حال را از پدر بزرگوار مشاهده نمود افسرده
خاطـر گـشـت، چـه آمد پـدر را بشارت دهـد،
بشارت مبدّل بهمصیبت گردید و سبب حزن
و انـدوه پـدر شـده دل مبارکـش به درد آمـد
و اشک از دیـدۀ مبارکش بر رخسـارش جـاری
گـشت و عرض کـرد: «بابا! فدایـت شـوم مـن
شـمـا را بـشـارت آوردم شـمـا گریه مـیکنیـد،
سبـب چیـسـت و ایـن گریستـن بر کـیسـت؟»
حضـرت أمیرالمؤمنین حسینش را در بـر
گرفت و نوازش نمـود فرمـود: «نور دیده!
زود باشـد کـه سرّ این گریـستـن آشـکار و
اثرش نمودار شود» در ایـن جـا اشاره بـه
واقـعـهٔ کربلا مـیفـرمـایـد.
📚#خصائص_زینبیه ، #مرحوم_جزایری، ص۱۹
@raziolhossein
#حضرت_زینب_ولادت
خبر آمد که می آید، مدینه چشم در راهش
شب چادر به سر سر می رسد با نی نی ماهش
صدای گریه ی نوزادی از بیت علی آمد
چه نوزادی! که می آید صدای قل هو الله ش
مگر پشت علی را می شود خم کرد با چیزی؟
پدر باشی خبر داری، فقط کافی است یک آهش
کنار صبر او وقتی بلا از راه می آید
خجالت می کشد کوه احد با قد کوتاهش
فدک تا کربلا، این سال ها را ساده نشماری
اسیر پنجه ی آه است و می خوانند پنجاهش
کسی چیزی به جز لبخند دیده بر لب عمه!؟
برادر زاده است و ناز و بازی های دلخواهش
صدایش می زنند از روز اول "زینب کبری"
بمیرم من، چه غم های بزرگی هست در راهش..
#سیده_ت_حسینی
@raziolhossein
خبر آمد که می آید، مدینه چشم در راهش
شب چادر به سر سر می رسد با نی نی ماهش
صدای گریه ی نوزادی از بیت علی آمد
چه نوزادی! که می آید صدای قل هو الله ش
مگر پشت علی را می شود خم کرد با چیزی؟
پدر باشی خبر داری، فقط کافی است یک آهش
کنار صبر او وقتی بلا از راه می آید
خجالت می کشد کوه احد با قد کوتاهش
فدک تا کربلا، این سال ها را ساده نشماری
اسیر پنجه ی آه است و می خوانند پنجاهش
کسی چیزی به جز لبخند دیده بر لب عمه!؟
برادر زاده است و ناز و بازی های دلخواهش
صدایش می زنند از روز اول "زینب کبری"
بمیرم من، چه غم های بزرگی هست در راهش..
#سیده_ت_حسینی
@raziolhossein
#حضرت_زینب_ولادت
#رباعی
شوکت به سیادتِ تو باشد زینب
جود و کرم عادتِ تو باشد زینب
ایکاش که روز فرج آل الله...
در روز ولادتِ تو باشد زینب
#سیدمجتبی_شجاع
@raziolhossein
#رباعی
شوکت به سیادتِ تو باشد زینب
جود و کرم عادتِ تو باشد زینب
ایکاش که روز فرج آل الله...
در روز ولادتِ تو باشد زینب
#سیدمجتبی_شجاع
@raziolhossein
هر چند، نامِ نیک، فراوان شنیدهایم
نامی، به باشکوهی زینب، ندیدهایم
#قاسم_صرافان
@raziolhossein
@raziolhossein1
نامی، به باشکوهی زینب، ندیدهایم
#قاسم_صرافان
@raziolhossein
@raziolhossein1
