Telegram Web Link
موزیک ویدیو “حکم - HOKM” در یوتیوب:
https://youtu.be/SJL0OlZy8cQ?si=II-vsMherpBm8nXz
1
آن لحظه که آب، به رنگ خود پرخاش می‌کند، من آنم، آن لحظه‌ام.
و رنگ آب، هرچه بيش‌تر در آب غرق می‌شود،
زنده‌تر می‌شود: آبی‌تر!


#بیژن_الهی


■ شعرخوانی
@Reading_poem
6👍2👏1
نان را از من بگیر، اگر می‌خواهی
هوا را از من بگیر، اما
خنده‌ات را نه.


#پابلو_نرودا


■ شعرخوانی
@Reading_poem
👍111👎1
آدمى گاهى
آن‌چنان دلتنگ كسی مى‌شود
كه اگر او از اين دلتنگى باخبر شود
شرمسار خواهد شد.


#عزيز_نسين


■ شعرخوانی
@Reading_poem
6👍4👎3
ديگر به گذشت زمان اعتنايی نمی‌کنم
اما آن بوسه‌های نگرفته و نداده
آن نگاه‌های نکرده و نديده را
که به من باز خواهد داد؟


#آنا_آخماتووا


■ شعرخوانی
@Reading_poem
👍93
🌟 برای اولین بار در ایران! 🌟

کلینیک روان‌شناسی ما با الهام از داستان‌های واقعی و تغییر هویت آن‌ها، به تحلیل عمیق دلایل بی‌حالی و بدحالی روانی نوجوانان موبایلی پرداخته است.

📚 این خودآموز تصویری، بر پایه کتاب «اولین رابطه» تهیه شده و به بررسی چالش‌های مختلف دانش‌آموزان در دنیای شبکه‌های اجتماعی می‌پردازد.

📉 تحقیقات نشان می‌دهد که در ۵ سال اخیر، میانگین نمرات دانش‌آموزان به شکل نگران‌کننده‌ای کاهش یافته است و متأسفانه مدارس راهکارهای جدید و مؤثری ارائه نکرده‌اند.

🎥 محتوای آموزشی رایگان ما در سایت، آپارات و یوتیوب در دسترس والدین و مدیران آموزشی است.

📞 برای تهیه خودآموز تصویری و کسب اطلاعات بیشتر، با شماره ۰۹۰۳۹۹۹۹۰۰۹ تماس بگیرید یا به سایت کلینیک مراجعه کنید.
کانال تلگرام| اینستاگرام| وبسایت| یوتیوب
4
شاید مرا از چشمه می‌گیرند
شاید مرا از شاخه می‌چینند
شاید مرا مثل دری بر لحظه‌های بعد می‌بندند.


#فروغ_فرخزاد


■ شعرخوانی
@Reading_poem
6👍1👏1
تو پرنده‌ی نقره‌گون وُ
گل‌های صخره را نخواهی دید

اینجا
که سایه‌های اشباحی
تن به مرگ نمی‌سپرند

پس کنار این سوت‌های بخشنده
که می‌گذرند
و نفس این نقره
که فرومی‌ریزد
بمان و نگاه کن
گیاهی بومی را
که روح اقلیمی خویش به تماشا نهاده‌ست

اما من دورم دور وُ
می‌توانم درین یال‌ها بخزم وُ
مرگ را تحقیر کنم

برخاسته‌ام
ولی به یاد نمی‌آرم
خلوتی را که برای وداع داشتم

کمان کشیده می‌شود وُ من
شانه‌هایم را از آهی طولانی
بیرون می‌برم.


#هوشنگ_چالنگی


■ شعرخوانی
@Reading_poem
5👍2
من
در کوچه‌باغ خاطره‌ای دور
فانوس چربسوزی
در دست خوابگردی غمناکم.


#منوچهر_آتشی


■ شعرخوانی
@Reading_poem
5👍1
مرا به یاد خواهی آورد
روزی که چشمانت خیس
و زیبایی‌ات تنها در شعرهایم باقی مانده باشد.


#اورهان_ولی


■ شعرخوانی
@Reading_poem
2👏2👎1
پدرم، پرنده‌ی سفیدم
مرگ با چینه‌دان تو چه کرده بود؟


#غلامرضا_بروسان


■ شعرخوانی
@Reading_poem
10
روح او
پاره‌پاره بود،
روح من سوخته.
اما وقتی با هم بودیم،
زخم‌هایمان‌ کمی‌‌ کمتر
درد می‌‌کردند.


#بریتنی_سی‌چری


■ شعرخوانی
@Reading_poem
8👎1
و من این دستانم را
هرکجا که گذاشتم
زیباتر نشد؛
گفتم همان بهتر
که در آغوش تو باشد...


#تورگوت_اویار


■ شعرخوانی
@Reading_poem
8👎1
شب، تاریخ دلتنگی‌ست
و تو
شب منی...


#محمود_درویش


■ شعرخوانی
@Reading_poem
7
اگه دوست داری بازی مافیا رو اصولی، با یه جمع صمیمی یاد بگیری، یا پلیر حرفه‌ای هستی و دنبال یه دک خوب می‌گردی، خانواده پارول شما رو به جمع خودش دعوت می‌کنه.

ما روزهای شنبه، دوشنبه، چهارشنبه و پنجشنبه از ساعت ۲۰:۳۰ تو کافه‌ای در مرکز شهر بازی داریم

جذاب‌ترین سناریوها رو با هم بازی می‌کنیم. سناریوهایی مثل نماینده، کاپو بازپرس، میتیک، کلاسیک، پیشرفته، تکاور، مذاکره، دربار، اپیک و...

ضمنً هزینه ورودی برای بازی اول کاملا رایگانه و مهمون ما هستین.

جهت هماهنگی پیام بدید:
@Shaahin71
1
👍2
شعرخوانی
Photo
دیدنِ چند تا ستاره ی گیج
وسط روز، اتفاقی نیست
"آمدی دیدنم چراغ بیار"
چیزی از آفتاب باقی نیست

باز کن روزه ی سکوتت را
مادر ِ کودکانِ نارس من
گرهِ بسته، بسته خواهد ماند
گریه کن مریم مقدسِ من

جان به لب بودم و لبانت باز
خبر از چشمه ی حیات نداد
آه... زیبایی ِ تمام شده
چشم هایت مرا نجات نداد

وطن ِ تکّه پاره ارثیه ی
دوستان وطن فروشم بود
همه ی عمر در به در بودم
با صلیبی که روی دوشم بود

ساکن شهرِ مردگان بودیم
هرچه جز مرگ، غیرعادی بود
صف کشیدیم پشتِ تنهایی
شهر، سلول انفرادی بود

حسرت تلخِ مستجاب شدن
وسط خواندنِ دعا بودم
دیس خرمای واژگون شده ای
گوشه ی مجلس عزا بودم!

جنگ من را کشید سمت خودش
گوشه ی نقشه سر به نیست شدم
زیر پاها مرا لگد کردند
پرچمِ کشوری که نیست شدم

وسط گرگ و میش جا ماندیم
گلّه را خونِ تازه، تر می کرد
طرفِ گرگ حمله می کردیم
ترس ما را شجاع تر می کرد!

آخرین قهرمانِ مان گم شد
روی این خاک، ردّپایی نیست
بت ِ نشکستنی خدایی کن
گرچه این روزها خدایی نیست

خیره سر توی باد رقصیدم
جسد ِ روی بند رخت، منم!
آخرین هدیه ی پدرخوانده
کلّه ی اسبِ روی تخت منم!

زیر ساطورِ سرخ می خوانند
گاوهای بدون چون و چرا
از صدای بلند می ترسد
شبحِ گیر کرده در اُپرا!

از صدای بلند می ترسم
جیغ هایت خزیده توی سرم
خنجرت را نگاه داشته ام
مثل رازی بزرگ در جگرم!

دست هایم دوباره بسته شدند
چه کنم با تو و طناب، رفیق؟
از تقلا چقدر خسته شدم
نگهم دار زیر آب رفیق...



#حامد_ابراهیم‌پور


■ شعرخوانی
@Reading_poem
7👏2👍1
و من‌ حالا
یادهایم‌ را می‌کاوم‌
و خیره‌ بدانها می‌نگرم‌
و فکر می‌کنم‌ که‌ این‌ اشتباه‌ است‌
که‌ انسان‌ با خداحافظی‌ جزئی‌
مبتلای‌ جدایی‌ بی‌‌نهایت‌ شود...


#بورخس


■ شعرخوانی
@Reading_poem
2👍2👏1
2025/10/27 17:06:42
Back to Top
HTML Embed Code: