Telegram Web Link
تو از من می‌خواهی
عاشق باشم
من از تو می‌خواهم
دوستم داشته باشی
تو می‌خواهی مرا در قفس کنی
من می‌خواهم با تو پرواز کنم
این تفاوتِ
عشق و دوست‌داشتن است.


#ایوان_تورگنیف


■ شعرخوانی
@Reading_poem
8👏3👍2
رندی که عشق را هنر جاودانه گفت
درّی یگانه سُفت و درودی یگانه گفت

ای عشق چیستی؟ که از آغاز تا کنون
هر کس زبان گشود تو را در فسانه گفت

تا سرو و گل به رقص و سماع آورد، نسیم
در گوششان حدیث تو را، با ترانه گفت

نام تو بود بر لب انسان که می‌گذشت
که در به در صدا زد و خانه به خانه گفت

یک شمّه از تو در من و در آتش اوفتاد
من با زبان سرودم و او با زبانه گفت

ساقی تو را ز کوزه گرفت و به کاسه ریخت
مطرب تو را به نغمه‌ی چنگ و چغانه گفت

ای تو خزان و ای تو بهار! ای که توأمان
هم برگ زرد خواند تو را، هم جوانه گفت

آن‌کس که هفت بحر به چشمش چو شبنمی‌ست
دریای پرخروش تو را بی‌کرانه گفت


#حسین_منزوی


■ شعرخوانی
@Reading_poem
5
برادر!
کتاب‌هایی را برای من بفرست
که پایانی خوش داشته باشند؛
هواپیمایی به سلامت فرود می‌آید
جراح، لبخندزنان اتاق عمل را ترک می‌کند
پسر کور، بینایی‌اش را باز می‌یابد
عشاق، سرانجام یکدیگر را یافتند
عروسی‌ای در پیش است
تشنگان به آب می‌رسند
و به نان و آزادی.


#ناظم_حکمت


■ شعرخوانی
@Reading_poem
13
می‌دانم آری نیستی، اما نمی‌دانم
بیهوده می‌گردم به دنبالت چرا امشب؟


#محمدعلی_بهمنی


■ شعرخوانی
@Reading_poem
5👏1
ای کاش
آن نام را دوباره پیدا کنم
ای کاش
آن کوچه را دوباره ببینم
آنجا که ناگهان
یک روز نام کوچکم از دستم افتاد
و لابه‌لای خاطره‌ها گم شد
آنجا که
یک کودک غریبه
با چشم‌های کودکی من نشسته است
از دور
لبخند او چه قدر شبیه من است!


#قیصر_امین‌پور


■ شعرخوانی
@Reading_poem
8
Shamlou in Berkeley University
Ahmad Shamlou | @Schahrouzk
▨ پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه برکلی با احمد شاملو
▨ میزبان: دانشگاه برکلی آمریکا
▨ تاریخ مصاحبه: ۱۹۹۰
▨ پالایش: شهروز
4👏1
ما درست وسط داستان هستیم؛ وسط ماجرای بی‌قراری‌ها و آشوب‌ها... اما نه اول کار بودیم که بفهمیم مقصر کیست و اصلاً داستان چیست و از کجا شکل گرفت، نه از اینجا که ایستاده‌ایم آخر قضیه را می‌بینیم. بینابین ماجرا، در کش‌وقوسیم و به قول آن‌ کسی که گفت: «چون دستمان به مقصر اصلی نمی‌رسد، داریم از صبح تا شب یقۀ یکدیگر را پاره می‌کنیم ،داریم فقط سگ‌دو می‌زنیم برای دو روز عمر بیشتر و دوزار پول بیشتر.»
هفتۀ پیش که دکتر فلاح به‌خاطر کرونا از دنیا رفت، دلم می‌خواست بروم داخل یکی از دستشویی‌های بیمارستان و با قرصی چیزی خودم را خلاص کنم.

مدارام داستانِ سال های نه چندان دور ماست...
سال های ترس و کرونا...
تازه ترین رمان با موضوع کرونا نوشته هانیه موحد از نشر پرسمان راهی بازار شد.
مدارام داستان زندگی شش خانواده،پرستار و پزشک ایرانی در روزهایِ سخت و سرد کروناست.
رمانی که با احترام به خانواده های عزیز قربانیان کرونا تقدیم می شود.

لینک خرید کتاب:
https://porsemanpress.com/product/%d9%85%d8%af%d8%a7%d8%b1%d8%a7%d9%85/

کانال نویسنده:
@Manmahastam1
1👍1
حرف تو که می‌شود
من
چقدر ناشیانه
ادعای بی‌تفاوتی می‌کنم.


#ریچارد_براتیگان


■ شعرخوانی
@Reading_poem
8👎1
‏و روزها كافى نيستند
و شب‌ها كافى نيستند
و زندگى مثل موش مزرعه‌ای
از دستانمان سر می‌خورد.


#ازرا_پاوند


■ شعرخوانی
@Reading_poem
👍4
عهد بشکستی و من بر سر پیمان بودم
شاکر نعمت و پرورده‌ی احسان بودم

چه کند بنده که بر جور تحمل نکند
بار بر گردن و سر بر خط فرمان بودم

خار عشقت نه چنان پای نشاط آبله کرد
که سر سبزه و پروای گلستان بودم

روز هجرانت بدانستم قدر شب وصل
عجب ار قدر نبود آن شب و نادان بودم

گر به عقبی درم از حاصل دنیا پرسند
گویم آن روز که در صحبت جانان بودم

که پسندد که فراموش کنی عهد قدیم
به وصالت که نه مستوجب هجران بودم

خرم آن روز که بازآیی و سعدی گوید
آمدی وه که چه مشتاق و پریشان بودم


#سعدی


■ شعرخوانی
@Reading_poem
10
وقتی در آسمان دروغ وزیدن می‌گیرد
دیگر چگونه می‌شود به سوره‌های رسولان سرشکسته پناه آورد؟
ما مثل مرده‌های هزاران‌هزار‌ساله به هم می‌رسیم و آنگاه خورشید،
بر تباهی اجساد ما قضاوت خواهد کرد.


#فروغ_فرخزاد


■ شعرخوانی
@Reading_poem
11
این روزها به هرچه گذشتم کبود بود
هر سایه‌ای که دست تکان داد، دود بود

این روزها ادامه‌ی نان و پنیر و چای
اخبار منفجرشده‌ی صبح زود بود

جز مرگ پشت مرگ خبرهای تازه نیست
محبوب من چقدر جهان بی‌وجود بود!

ما همچنان به سایه‌ای از عشق دلخوشیم
عشقی که زخم و زندگی‌اش تار و پود بود

پلکی زدیم و وقت خداحافظی رسید
ساعت برای با تو نشستن حسود بود

دنیا نخواست؟ یا من و تو کم گذاشتیم؟
با من بگو قرار من این‌ها نبود! بود؟!


#عبدالجبار_کاکایی


■ شعرخوانی
@Reading_poem
9👍4
من مناجات درختان را هنگام سحر
رقص عطر گل یخ را با باد
نفسِ پاک شقایق را در سینه‌ی کوه
صحبت چلچله‌ها را با صبح
نبض پاینده‌ی هستی را در گندمزار
گردش رنگ و طراوت را در گونه‌ی گل
همه را می‌شنوم، می‌بینم
من به این جمله نمی‌اندیشم!
به تو می‌اندیشم
ای سراپا همه خوبی
تک و تنها به تو می‌اندیشم.


#فریدون_مشیری


■ شعرخوانی
@Reading_poem
13
بزرگ‌ترین پشیمانی‌ام
ساعت‌ها جمله ساختن
برای کسانی بود
که لیاقت یک کلمه را هم نداشتند!


#ایلهان_برک


■ شعرخوانی
@Reading_poem
13👍7👏1
همیشه چیزهایی که نداشته‌ام را
بیشتر دوست داشته‌ام
همچون تو که بسیار دوری
که بسیار ندارمت.


#پابلو_نرودا


■ شعرخوانی
@Reading_poem
10
چون آفتاب خزانی، بی تو دل من گرفته‌ست
جانا! کجایی؟ که بی تو، خورشید روشن گرفته‌ست

این آسمان بی تو گویی، سنگی است بر خانه امروز
سنگی که راه نفس را بر چاه بیژن گرفته‌ست

از چشم می‌گیرم آبی تا پای تا سر نسوزم
زین آتش سرکشی که در من به خرمن گرفته است

ترسم نیایی و آید خاکستر من به سویت
آه از حریقی که بی تو در سینه دامن گرفته‌ست

از کُشتنم دیگر انگار، پروا نمی‌داری ای یار!
حالی که این دیر و دورت، خونم به گردن گرفته‌ست

چون خستگان زمین‌گیر، تن بسته دارم به زنجیر
بال پریدن شکسته است، پای دویدن گرفته‌ست

آه ای سفر کرده! برگرد،  ای طاقتم برده، برگرد
برگرد کاین بی‌قراری، آرامش از من گرفته‌ست


#حسین_منزوی


■ شعرخوانی
@Reading_poem
7
هرگز نمی‌دانیم که می‌رویم
وقتی روانه‌ایم
در به شوخی می‌بندیم...
سرنوشت در پی ما می‌آید
و کلون در را می‌اندازد
و ما را دیگر دیداری نیست.


#امیلی_دیکنسون


■ شعرخوانی
@Reading_poem
9
اما من آن‌ها را دوست دارم
که از صمیمیت تب می‌کنند.


#سهراب_سپهری


■ شعرخوانی
@Reading_poem
7
بی‌خیال عشق!
می‌خواهم
لای موهای طلایی‌ات بمیرم.


#ریچارد_براتیگان


■ شعرخوانی
@Reading_poem
7
از شما میهمانان عزیز دعوت می‌شود به دیدن نمایش (مرد، روی کاناپه) به کارگردانی آقای آرام محضری در سالن تاتر هامون ساعت ۲۱ به صورت ۱۰۰ درصد تخفیف 《رایگان》 به مدت ۷ روز از تاریخ هشتم مردادماه لغات ۱۴ مرداد ماه دیدن فرمایید.

کد تخفیف: CO10
خرید از سایت تیوال
لینک خرید : https://www.tiwall.com/s/kanapeh3
👍1
2025/10/26 07:26:07
Back to Top
HTML Embed Code: