رئـالـیـســتـیـک
راستش جدا از بحث اعتماد به نفس،نه روح قوی دارم نه جسم قوی برامم مهم نیس بدون تعصب خودم اعتراف میکنم که کی از من بهتره یا نیس حتی اگه رقیب هام باشن،بنظرم اینکه اولین قدم برا اینکه پیشرفت کنی قبول کردن نقطه ضعف های خودته نباید اونقدری درگیر غرور بشی که خودتو…
یه لیست برا خودم دیشب تو ذهنم نوشتم که توش پارامتر های مختلفی وجود داشت مثلا برای من دیشب هوش بود،تجربه باحالیه که خودت به خودت اعتراف کنی فلانی از این لحاظ از من بهتره حتی کسایی که ازشون به شدت متنفر بودم رو بدون تعصب گفتم
حتما امتحان کنین ببینین چقدر درگیر غرور هستین،مثل من به خودتون نیایین ببینین ته اقیانوس غرور هستین،خلاصه مخلص❤️
@realistic
  حتما امتحان کنین ببینین چقدر درگیر غرور هستین،مثل من به خودتون نیایین ببینین ته اقیانوس غرور هستین،خلاصه مخلص❤️
@realistic
شرمنده ی چشام شدم وقتی داشت واسه اخرین بار چمدونو چک میکرد! که چیزی از قلم نیوفته !! چشمایی که یه دریاس ولی خشک !! چشمایی که من بهشون دروغ گفتم ! چشمای یه "مرد" رو اینجور موقع ها باید قاب کرد ! وقتی داره همه عشقشو با برقش سر میبره و هنوزم "بارونی" نیست ! چشمایی که هنوز برقش کشنده اس و هنوز یه پلن بی براش مونده اونم وسط جهنم و هنوز امیدواره به یه معجزه ! نمیدونم چجوری این احساس کثیف و چرک رو براتون بنویسم  که فحش نباشه توش!! فقط میتونم یه جوری متنارو طولانیش کنم ک بفهمی چقدر اشوبم...
  Forwarded from بنویس :)
  
  @benevis_s.مردی.به.نام.اوه.pdf
    11.6 MB
  #کتاب 📚
🌀 نام: مردی به نام اوه
🌀 نویسنده: فردریک بکمن
این کتاب داستان زندگی مردی را روایت میکند که اعتقاد دارد همه چیز باید سر جای خودش باشد. او که همسرش را از دست داده و به دلیل کهولت سن از کار نیز بیکار شده احساس میکند کاری برای انجام دادن ندارد و به آخر خط رسیده است...
بنابراین مدام به خودکشی فکر میکند تا هر چه زودتر پیش همسرش برود. اما هر بار توسط فرد یا اتفاقی که به طور ناخواسته مانع او میشوند، موفق به انجام این کار نمیشود.
✏️ @benevis_s
  🌀 نام: مردی به نام اوه
🌀 نویسنده: فردریک بکمن
این کتاب داستان زندگی مردی را روایت میکند که اعتقاد دارد همه چیز باید سر جای خودش باشد. او که همسرش را از دست داده و به دلیل کهولت سن از کار نیز بیکار شده احساس میکند کاری برای انجام دادن ندارد و به آخر خط رسیده است...
بنابراین مدام به خودکشی فکر میکند تا هر چه زودتر پیش همسرش برود. اما هر بار توسط فرد یا اتفاقی که به طور ناخواسته مانع او میشوند، موفق به انجام این کار نمیشود.
✏️ @benevis_s
  بنویس :)
@benevis_s.مردی.به.نام.اوه.pdf
کتاب خوبیه به شدت پیشنهاد میشه
  
  بنویس :)
@benevis_s.مردی.به.نام.اوه.pdf
This media is not supported in your browser
    VIEW IN TELEGRAM
  وقتی مرده یا زنده بودنت برا هیشکی مهم نیس پس برات مهم نباشه چی درموردت فکر میکنن چون اصلا بهت فکر نمیکنن آزادانه شاد باش
@realistic
  @realistic
دیشب داشتم موقع خواب تصور میکردم که وقتی میمریم همه چی تمومه دیگه هیچی یادمون نیاد تاریکی مطلق خیلی تلخه فقط میخواستم خودمو با بهشت و زندگی دوباره گول بزنم دیدم انسان واقعا براش سخته قبول کنه بعد اینکه بمیره همه چی تمومه و سعی کنه واقعا این مدتی که زنده هس رو زندگی کنه
@realistic
  @realistic
من میتونم کسی که اشتباه کرده رو ببخشم ولی نمیتونم خودمو تنبیه نکنم که چرا گذاشتم اون آدم بیاد تو زندگیم و گند بزنه به زندگیم و همین میشه باعث تنهایی
@realistic
  @realistic
Forwarded from Reza Pishro
حوصله توضیح طولانی دیگه و اصلا ندارم،گفتم اینجا بنویسم،یه کم باهوش نسبت به هم رفتار کنیم و وقت برای باقی کارا بزاریم
این اخلاق بدو بزاریم کنار برای انجام هر کاری پونصد ساعت توجیح کنیم همو
من عاشق روابطی در سکوتم که به خلقی مهیج و عظیم ختم بشه
اونا که با هم سینک هستن و حرف همو خوب درک میکنن اتفاقا همیشه زیاد با هم حرف نمیزنن،گاهی...
هستن تا جایی که باید باشن و موظفت نمیکنن که بهشون جوابی پس بدی
همیشه مهربون ظاهر میشن همیشه برای عشق هستن و هیچ وقت پشت سرتون بد نمیگن
عشق باشید برای هم 🙏🏽❤️
  این اخلاق بدو بزاریم کنار برای انجام هر کاری پونصد ساعت توجیح کنیم همو
من عاشق روابطی در سکوتم که به خلقی مهیج و عظیم ختم بشه
اونا که با هم سینک هستن و حرف همو خوب درک میکنن اتفاقا همیشه زیاد با هم حرف نمیزنن،گاهی...
هستن تا جایی که باید باشن و موظفت نمیکنن که بهشون جوابی پس بدی
همیشه مهربون ظاهر میشن همیشه برای عشق هستن و هیچ وقت پشت سرتون بد نمیگن
عشق باشید برای هم 🙏🏽❤️
كليد موفقيت اينه كه دستى كه برات ريخته شده رو جورى بازى كنى انگار همون دستى هست كه خودت ميخواستى.
@realistic
  @realistic
بذار هرچی میخوان بگن،بذار هرجا میخوان برن،هنوز اتاقی واسه تنهایی و تختی برای گریه کردن دارم
@realistic
  @realistic
"خودآگاهی،آگاهی،ناخودآگاه"
مقدمه:موندم چجوری این کتاب رو شروع کنم و دیدم بهترین مدلی که میتونم این کتاب رو شروع کنم مطرح کردن این سواله
هدف از نوشتن این کتاب صرفا شخصی هس ولی به علت کمک به آدمایی مثل خودم با بقیه به اشتراک میذارمش.
حالا ولش بریم سر اصل کاری منظور از اسم کتاب هم آشنایی با دو نوع مرگ هس،ما دو نوع مرگ داریم مرگ منطقی و فیزیکی خردمندان مرگ منطقی ندارن،برای مثال نوشته های ماکیا ولی هنوزم مونده ولی خودش وجود خارجی نداره،یعنی من دیگه نمیتوانم از ماکیا ولی بپرسم علت و دلیل نوشتن کتاب شهریار چه چیزی بوده دقیقا؟
حال از خودم بگم براتون من متولد دهه هشتاد تقویم شمسی از کشور ایران هستم همین وکافی هس برای معرفی،امیدوارم در کنار همه شما عزیزان زندگی سرشار از شادی و تفکر داشته باشم
  مقدمه:موندم چجوری این کتاب رو شروع کنم و دیدم بهترین مدلی که میتونم این کتاب رو شروع کنم مطرح کردن این سواله
هدف از نوشتن این کتاب صرفا شخصی هس ولی به علت کمک به آدمایی مثل خودم با بقیه به اشتراک میذارمش.
حالا ولش بریم سر اصل کاری منظور از اسم کتاب هم آشنایی با دو نوع مرگ هس،ما دو نوع مرگ داریم مرگ منطقی و فیزیکی خردمندان مرگ منطقی ندارن،برای مثال نوشته های ماکیا ولی هنوزم مونده ولی خودش وجود خارجی نداره،یعنی من دیگه نمیتوانم از ماکیا ولی بپرسم علت و دلیل نوشتن کتاب شهریار چه چیزی بوده دقیقا؟
حال از خودم بگم براتون من متولد دهه هشتاد تقویم شمسی از کشور ایران هستم همین وکافی هس برای معرفی،امیدوارم در کنار همه شما عزیزان زندگی سرشار از شادی و تفکر داشته باشم
پارت یک:
-چه چیزی باعث تفکر و خرد ورزی میشود؟
برای جواب دادن به این سوال اول باید بدونیم آدم با هوشی هستیم یا خردمند،شاید با خودتون بگین مگه هر کسی باهوشه خردمند نیستش؟
راستش همیشه اینجوریا نیس هوش و عقل مثل این مثال میمونه عقل کارفرما هس و هوش کارمند،چقدر به اطرافتون توجه دارین؟
بالا رفتن دود سیگارتون رو میبینید؟ یا اینجوری بگم من الان دارم با گوشی خودم تایپ میکنم اگر از روی عادت تایپ کنم یعنی از قوه هوشم دارم استفاده میکنم،اما اگر با دقت و تامل تایپ بکنم یعنی دارم از قوه عقلم استفاده میکنم،الان برای درک این نکته که شما الان از هوشتون استفاده میکنین یا عقلتون راه فهمیدنش اینکه اگر در شرایطی راحت و در آرامش میخونین این نوشته رو یعنی از عقلتون استفاده میکنین ولی اگر همش حواستون به اطراف پرت میشه و متوجه نمیشین کاملا یعنی از هوشتون استفاده میکنین.
یه لیوان آب بردارید یا یه بطری به آب آشامیدنتون دقت کنین از روی عادت همگی آب میخوریم،مثلا فکر نمیکنیم که کی دهنمون رو باز کنیم به کجای لیوان لبمون رو بذاریم تا راحت باشیم چه مقدار لیوان را بالا ببریم چه مقدار آب وارد دهنمون بریزیم کی و چجوری آب رو قورت بدیم و از همه مهم تر کی نفس بکشیم و کی نفس نکشیم بعد از خوردن آب لیوان رو کجا بذاریم و یا اصلا چجوری لیوان رو توی دستمون نگه داریم که راحت باشیم،ما هیچکدوم از اینارو محاسبه نمیکنیم یا شاید چند تا از این هارو محاسبه کنیم،در واقع هوشمون رو در بچگی تعلیم دادیم با عقلمون ولی بعد از گذر زمان و بزرگ شدن دیگه کمتر از عقلمون برای یادگیری و اصلاح رفتار های غلط استفاده میکنیم.
بار ها برای خودم پیش اومده حرفی رو بزنم که نباید میگفتم ولی گفتم اینا همشون نشون اینکه از عقلمون استفاده نمیکنیم قبل حرف زدن و بعدا پشیمونی میاد سراغمون.
برای درک بهتر اینا به هر حرفی که میزنید و کاری که انجام میدهید قبلا کامل فکر کنید خودتون متوجه میشین که چقدر بی خرد هستیم متاسفانه.
واقعا باید از هوشم ممنون باشم که تا حالا حادثه ای به کمکش سرم نیومده چون حتی به راه رفتنمون هم فکر نمیکنیم مثلا در عین راه رفتن توی پیاده رو مسیری رو برای رفتن انتخاب کنین که خاک نداشته باشه یا چاله نداشته باشه یا بالا سرتون درخت نباشه که شاخه هاش به سرتون بخوره بعد از انجام دادن این محاسبات میفهمین که چقدر گنگ و نفهم بودیم متاسفانه،یه ماهه به راه رفتنم دقت میکنم مسیر رو توی ذهنم با یه خط فرضی رسم میکنم و از اون مسیر میرم،تازگی متوجه شدم حتی وقتی با گوشی حرف میزنم هوشم یاد گرفته از بهترین مسیر عبور کنه،جالبه مگه نه؟
  -چه چیزی باعث تفکر و خرد ورزی میشود؟
برای جواب دادن به این سوال اول باید بدونیم آدم با هوشی هستیم یا خردمند،شاید با خودتون بگین مگه هر کسی باهوشه خردمند نیستش؟
راستش همیشه اینجوریا نیس هوش و عقل مثل این مثال میمونه عقل کارفرما هس و هوش کارمند،چقدر به اطرافتون توجه دارین؟
بالا رفتن دود سیگارتون رو میبینید؟ یا اینجوری بگم من الان دارم با گوشی خودم تایپ میکنم اگر از روی عادت تایپ کنم یعنی از قوه هوشم دارم استفاده میکنم،اما اگر با دقت و تامل تایپ بکنم یعنی دارم از قوه عقلم استفاده میکنم،الان برای درک این نکته که شما الان از هوشتون استفاده میکنین یا عقلتون راه فهمیدنش اینکه اگر در شرایطی راحت و در آرامش میخونین این نوشته رو یعنی از عقلتون استفاده میکنین ولی اگر همش حواستون به اطراف پرت میشه و متوجه نمیشین کاملا یعنی از هوشتون استفاده میکنین.
یه لیوان آب بردارید یا یه بطری به آب آشامیدنتون دقت کنین از روی عادت همگی آب میخوریم،مثلا فکر نمیکنیم که کی دهنمون رو باز کنیم به کجای لیوان لبمون رو بذاریم تا راحت باشیم چه مقدار لیوان را بالا ببریم چه مقدار آب وارد دهنمون بریزیم کی و چجوری آب رو قورت بدیم و از همه مهم تر کی نفس بکشیم و کی نفس نکشیم بعد از خوردن آب لیوان رو کجا بذاریم و یا اصلا چجوری لیوان رو توی دستمون نگه داریم که راحت باشیم،ما هیچکدوم از اینارو محاسبه نمیکنیم یا شاید چند تا از این هارو محاسبه کنیم،در واقع هوشمون رو در بچگی تعلیم دادیم با عقلمون ولی بعد از گذر زمان و بزرگ شدن دیگه کمتر از عقلمون برای یادگیری و اصلاح رفتار های غلط استفاده میکنیم.
بار ها برای خودم پیش اومده حرفی رو بزنم که نباید میگفتم ولی گفتم اینا همشون نشون اینکه از عقلمون استفاده نمیکنیم قبل حرف زدن و بعدا پشیمونی میاد سراغمون.
برای درک بهتر اینا به هر حرفی که میزنید و کاری که انجام میدهید قبلا کامل فکر کنید خودتون متوجه میشین که چقدر بی خرد هستیم متاسفانه.
واقعا باید از هوشم ممنون باشم که تا حالا حادثه ای به کمکش سرم نیومده چون حتی به راه رفتنمون هم فکر نمیکنیم مثلا در عین راه رفتن توی پیاده رو مسیری رو برای رفتن انتخاب کنین که خاک نداشته باشه یا چاله نداشته باشه یا بالا سرتون درخت نباشه که شاخه هاش به سرتون بخوره بعد از انجام دادن این محاسبات میفهمین که چقدر گنگ و نفهم بودیم متاسفانه،یه ماهه به راه رفتنم دقت میکنم مسیر رو توی ذهنم با یه خط فرضی رسم میکنم و از اون مسیر میرم،تازگی متوجه شدم حتی وقتی با گوشی حرف میزنم هوشم یاد گرفته از بهترین مسیر عبور کنه،جالبه مگه نه؟
پارت دو:
فرق بین افکار خودآگاه،آگاه و ناخوداگاه در چیه؟
انسان های خردمند همیشه دنبال خودآگاهی هستن خود آگاهی شامل خودآگاهی فکر و رفتار و گفتار میشه که موضوع اصلی این نوشته(کتابچه)هستش در خود آگاهی شما کنترل افکارتون رو دارین و میدونین موضوع افکارتون چیه از کجا این فکری که الان بهش فکر میکنین اومده به کدوم فکر قبلی پیوند خورده و اون فکر قبلیش چیه،آگاهی یعنی ما میدونیم افکارمون از کجا ریشه گرفتن ولی روشون کنترل نداریم،افکار ناخودآگاه همون افکاری هستن که وقتی خالی از خودآگاهی یا آگاهی هستین مغزتون رو پر میکنن برای مثل من افکار ناخودآگاهم بیشتر برای اتفاقات و گفته های دیگرانه یعنی وقتی خالی از خودآگاهی و آگاهی میشم ناخودآگاه درگیر افکار طی روز میشم،افکار ناخودآگاه همیشه هم بد نیستن بعضی وقت ها به مغزتون اجازه گردش بدین بذارین واضح از دغدغه و استرس هاش بگه براتون
  فرق بین افکار خودآگاه،آگاه و ناخوداگاه در چیه؟
انسان های خردمند همیشه دنبال خودآگاهی هستن خود آگاهی شامل خودآگاهی فکر و رفتار و گفتار میشه که موضوع اصلی این نوشته(کتابچه)هستش در خود آگاهی شما کنترل افکارتون رو دارین و میدونین موضوع افکارتون چیه از کجا این فکری که الان بهش فکر میکنین اومده به کدوم فکر قبلی پیوند خورده و اون فکر قبلیش چیه،آگاهی یعنی ما میدونیم افکارمون از کجا ریشه گرفتن ولی روشون کنترل نداریم،افکار ناخودآگاه همون افکاری هستن که وقتی خالی از خودآگاهی یا آگاهی هستین مغزتون رو پر میکنن برای مثل من افکار ناخودآگاهم بیشتر برای اتفاقات و گفته های دیگرانه یعنی وقتی خالی از خودآگاهی و آگاهی میشم ناخودآگاه درگیر افکار طی روز میشم،افکار ناخودآگاه همیشه هم بد نیستن بعضی وقت ها به مغزتون اجازه گردش بدین بذارین واضح از دغدغه و استرس هاش بگه براتون
پارت سه:
چجوری خودآگاهی رو تمرین کنیم؟
خودآگاهی نیاز به زمان داره چون یه شبه نمیشه یه راه صد ساله رو رفت بگذریم تمرینات خودآگاهی زیاد تمرین های سخت و زمان گیری نیس ولی باید هر روز انجامش بدین تا به نتیجه برسین یکی از تمرین هایی که من خیلی دوسشون دارم اینکه موقع خوابیدن کامل عمل ریلکسیشن(مدیتیشن)انجام میدم تقریبا برام عادت شده دیگه اگه ریلکسیشن نکنم خوابم نمیبره و بعد از اینکه کامل بدنمو ریلکس کردم با خودآگاهی کامل روی موضوع هایی که برام مهمن فکر میکنم،تمرین دومی که دوست دارم تمرین سه ساعته اینجوریه که صبح ها یه ساعت تایمر میزنم با گوشیم و اون یه ساعت رو کاملا سعی میکنم افکارمو کنترل کنم و اصلا به افکار ناخودآگاه فرصت ندم،بعدش ظهر هاکه ورزش میکنم تایمر میزنم یه ساعت خودآگاهیم رو میارم به رفتارم و شبا هم یه ساعت تایمر میذارم و اگه کسی بود باهاش حرف میزنم نبود چت میکنم و خوداگاهیم رو روی گفتارم میارم مثلا برای هر حرفی که میزنم یا تایپ میکنم کامل فکر میکنم مثلا الان درحال انجام همین تمرینم
  چجوری خودآگاهی رو تمرین کنیم؟
خودآگاهی نیاز به زمان داره چون یه شبه نمیشه یه راه صد ساله رو رفت بگذریم تمرینات خودآگاهی زیاد تمرین های سخت و زمان گیری نیس ولی باید هر روز انجامش بدین تا به نتیجه برسین یکی از تمرین هایی که من خیلی دوسشون دارم اینکه موقع خوابیدن کامل عمل ریلکسیشن(مدیتیشن)انجام میدم تقریبا برام عادت شده دیگه اگه ریلکسیشن نکنم خوابم نمیبره و بعد از اینکه کامل بدنمو ریلکس کردم با خودآگاهی کامل روی موضوع هایی که برام مهمن فکر میکنم،تمرین دومی که دوست دارم تمرین سه ساعته اینجوریه که صبح ها یه ساعت تایمر میزنم با گوشیم و اون یه ساعت رو کاملا سعی میکنم افکارمو کنترل کنم و اصلا به افکار ناخودآگاه فرصت ندم،بعدش ظهر هاکه ورزش میکنم تایمر میزنم یه ساعت خودآگاهیم رو میارم به رفتارم و شبا هم یه ساعت تایمر میذارم و اگه کسی بود باهاش حرف میزنم نبود چت میکنم و خوداگاهیم رو روی گفتارم میارم مثلا برای هر حرفی که میزنم یا تایپ میکنم کامل فکر میکنم مثلا الان درحال انجام همین تمرینم
