Telegram Web Link
ضرورت نهاد داوری در میان جمهوری‌خواهان: گامی به‌ سوی جمهوریت پایدار
https://www.tg-me.com/resanekgabarishahrvand

نویسنده: کامران چاه‌تل [ترکیه]
تاریخ:جمعه/۶/ژون/۲۰۲۵

در جهانی که سیاست از فرم سنتی رهبری فرد محور به سوی ساختارهای جمع‌ محور و عقلانیت نهادی در حرکت است، فقدان یک نهاد داوری بی‌طرف، منصف و معتبر در میان اپوزیسیون جمهوری‌خواه ایران، خلأیی جدی و ویرانگر به شمار می‌آید. نهاد یا شورایی که نه همچون دادگاه‌ های انقلابی، بلکه به‌ مثابه اندیشکده‌ای گفتار درمان، واسطه‌ای فکری و «درمانگر عقیدتی» در بحبوحه‌ی کشمکش‌های نظری و سیاسی، بتواند با روشن‌ گرایی و تحلیل فلسفی، کنش سیاسی را از سطح درگیری‌های شخصی به سطح تضارب معانی ارتقا دهد، ضرورتی است تاریخی.

جمهوریت بدون داوری، درهم‌شکسته در بحران اعتماد

جمهوریت، فراتر از یک قالب حکومتی، ساختاری است مبتنی بر پذیرش عامه‌ی مردم از طریق انتخاب آگاهانه و چرخش قدرت مبتنی بر رأی. اما اگر در درون بدنه‌ی جمهوری‌خواهان – که باید نگهبان و تبعین‌گر این مفهوم باشند – نهاد میانجی، شورای داوری و یا مرکز اعتماد سازی برای رفع اختلافات نظری و روشی وجود نداشته باشد، این گفتمان به‌ سرعت دچار فرسایش، تفرقه، و نهایتاً بی‌اعتباری می‌شود.

از همین‌ روست که فقدان یک مرکز داوری قابل‌ اعتماد، حلقه‌ی مفقوده‌ی جمهوری‌ خواهی معاصر است؛ جایی که جای خالی «مرکز وزن‌دهی» به خرد جمعی، قدرت اجماع‌ سازی، و مهار خود کامگی‌های روشنفکرانه یا حزبی بیش از همیشه احساس می‌شود.

شوراهای داوری یا اندیشکده‌های التیام‌بخش؟

تجربه‌ی جهانی نشان داده که جوامع گذار، با ایجاد نهادهایی چون "Truth and Reconciliation Commission" در آفریقای جنوبی، یا اندیشکده‌های فراحزبی در کشورهای اسکاندیناوی، موفق شده‌اند فاصله‌های عمیق فکری و اجتماعی را بدون خشونت و تفرقه پر کنند. این شوراها نه دستگاه قضایی بودند، نه جایگزین دموکراسی انتخاباتی، بلکه حافظان فضاهای گفت‌وگویی، بازسازی اعتماد و تولید معنا میان نیروهای تغییر.

ما نیز می‌توانیم با الگوبرداری تطبیقی – و نه تقلیدی – از این مدل‌ها، شورایی متشکل از چهره‌های مورد وثوق، با شناخت سیاسی و ظرفیت فلسفی، با ساختاری شفاف و مأموریت مشخص تأسیس کنیم. این شورا می‌تواند:

در اختلافات فکری و عملی نقش تسهیل‌گر گفت‌وگو ایفا کند.

اختلافات را به جای رسانه‌ای‌ شدن، به ساحت تحلیل نظری بکشاند.

اسباب آشتی نیروهای موثر و ایجاد احترام متقابل باشد.

پروژه‌ی جمهوریت را از بحران شخصیت‌ محوری و فرقه‌گرایی نجات دهد.


شرط بنیادی: تعریف «جمهوریت» پیش از آنکه جمهوری‌خواه باشیم

ما هنوز نتوانسته‌ایم جمهوریت را به‌ مثابه امر جمعی به مردم معرفی کنیم. واژه‌ی «جمهوری» نزد بسیاری به جای آنکه حامل بار فرهنگی و فلسفی باشد، واژه‌ای کلیشه‌ای یا تحمیلی تلقی می‌شود. تا زمانی‌ که نتوانیم مفهوم جمهوریت را به صورت عینی و قابل لمس در فضای عمومی نهادینه کنیم، جمهور هم از ما فاصله خواهد گرفت.

مردم ایران، به‌ویژه پس از تجربیات تلخ دروغ‌های انقلابی و شعارهای فریبکارانه، نسبت به گفتمان‌های بدون نهاد سازی و بدون شفافیت، بی‌اعتماد شده‌اند. ایجاد یک نهاد داوری معتبر در بین جمهوری‌خواهان، یعنی ایجاد اولین تجربه‌ی ملموس از جمهوریت در عمل.

نقد درون‌ گفتمانی: با هم باشیم، نه با هم‌ لباس

فقدان نظم درونی، عدم تحمل نقد، و خود محوریِ برخی چهره‌ها، ما را نه فقط از بدنه‌ی مردم بلکه از هم‌ فکران نیز دور کرده است. برخی چهره‌ها با تکیه بر کاریزما یا قدمت خود، به‌جای تحویل دادن پرچم به نسل دموکرات و روشنگر جوان، در پی ساختن پیرامونی از حواریان‌اند. این رفتارها، از منظر جامعه‌شناختی، ما را دچار چرخه‌ی بسته‌ای از فرقه‌گرایی و تکرار رهبران بی‌پاسخ می‌کند.

اما راه برون‌ رفت نیز روشن است: ایجاد نهادی بی‌طرف، نه برای محاکمه، بلکه برای مشارکت در فهم درست جمهوریت و ساختارهای نوین کنش سیاسی.

پیشنهاد راهکار عملی

۱. تشکیل شورای داوری جمهوری‌ خواهی با معیارهای شفاف، بر اساس اعتماد، نه صرفاً تجربه یا چهره بودن. ۲. استفاده از تجارب جهانی در مدل‌سازی ساختارهای گفت‌وگو و حل تعارض (مثل شورای حقیقت‌یاب آفریقا، اندیشکده‌های بین‌المللی). ۳. همکاری با مراکز علمی و فلسفی تبعیدی یا مستقل برای ارتقای سطح تحلیل و جلوگیری از سطحی‌ نگری. ۴. تدوین منشور جمهوریت و اخلاق سیاسی که مبنای داوری‌ها و تفاهم‌های آینده باشد.

در پایان، باید اذعان کنیم: هرگونه تأخیر در نهادسازی، تعمیق بحران بی‌اعتمادی خواهد بود. اگر نتوانیم جمهوریت را اول در خانه‌ی خود، در جمع جمهوری‌خواهان نهادینه کنیم، نمی‌توان انتظار داشت مردم ایران آن را بپذیرند.

این شورا، نه دادگاه است، نه مرکز اقتدار؛ بلکه حلقه‌ی اتصال معنا و مردم، حزب و خرد جمعی، گذشته و آینده خواهد بود.
کامران چاه‌تل[ترکیه]
جمعه/۶ژون/۲۰۲۵
🌹🙏
https://www.tg-me.com/resanekgabarishahrvand
پست مشترک سه شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۴

🔴 تداوم ایستادگی علیه اعدام:
«سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در هفته هفتاد و دوم

📌«مجازات اعدام ناقض حق حیات است»؛ حقی بنیادین که در ماده ۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۶ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) به آن تصریح شده‌است.
هیچ شرایط اضطراری یا توجیه فرهنگی، سیاسی یا امنیتی نمی‌تواند مشروعیت چنین مجازاتی را توجیه کند.

🔻حکومت اعدامی در ایران، همچون گذشته، هر هفته در مسیر افزایش اجرای احکام اعدام با سرعت پیش می‌رود. متأسفانه از ابتدای خردادماه تاکنون بیش از ۹۵ نفر اعدام شده‌اند، در حالی‌که تنها در دوازدهم خرداد دست‌کم ۱۶ نفر در زندان‌های ایران اعدام شدند.
🔻زندانیان در ۴۷ زندان کشور با اعتصاب غذا در هفتاد و دومین هفته کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»، مقاومت برای زندگی را ادامه دادند.

پیوستن زندان اهر به این حرکت اعتراضی، نشانگر روند رو به گسترش این حرکت مدنی دراز دامنه در دل زندان‌هاست؛ آن‌ هم در شرایطی که زندانیان تحت انواع فشارها و سرکوب‌ها قرار دارند.             
🔻کارزار نه به اعدام، ضمن ابراز نگرانی عمیق از تداوم و گسترش احکام ظالمانه اعدام در ایران، خواهان توقف فوری صدور و اجرای این احکام است و از همه وجدان‌های بیدار می‌خواهد که به هر شکل ممکن، در جهت مقابله با آن، اقدامات عملی به‌کار گیرند و به کارزار «نه به اعدام» بپیوندند.
🔻ما بر این باوریم که دفاع از حق حیات، مسئولیتی است جمعی و فراملی؛ و تا زمانی که طناب اعدام از نظام قضایی ایران برداشته نشود، بستر آزادی و عدالت فراهم نخواهد شد و بسیاری از جرایم نیز پایان نخواهد یافت. 
🔻 گسترش اعدام ها  نشانه تشدید سرکوب است، حکومت ناپاسخگو، غیر شفاف و ایدئولوژیک است و در نتیجه ناتوان از حل بحران‌ها و مشکلات میباشد، بعید است که بتوان لغو اعدام را به حکومت استبداد دینی تحمیل کرد ولی این مبارزه از یک طرف میتواند شدت آن را بکاهد و از طرف دیگر فرهنگ سازی برای لغو اعدام‌ها در نظام آینده جمهوری سکولار دمکرات ایران میشود.

📌زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرم‌آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل‌آباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبد کاووس، زندان قائم‌شهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل‌آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج ، زندان کامیاران و زندان اهر

هفته هفتاد و دوم
سه‌شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۴


#نه_به_اعدام
#اعدام_قتل_عمد_حکومتیست


#پست_مشترک_شبکه_همگرایی_جمهوری_خواهان

https://www.tg-me.com/hamgerayerInternetRepublic
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۴

مشکل ایران نظام استبداد دینی است، هر طوری که این سیب زمینی را برش دهیم، جواب یکی است. فساد سیستماتیک از عدم شفافیت، عدم پاسخگویی، دین سالاری، عدم نظارت واقعی، عدم وجود انتخابات آزاد برای چرخش واقعی قدرت، وجود هسته ثابت قدرت دینی متصل به خدا و مقدس، سه قوه وابسته به نهاد ولایت فقیه، نشات می‌گیرد. جواب در گذار به جمهوری سکولار دمکرات است که توسعه گراست و در چهارچوب منافع ملی و ریل توسعه دمکراتیک پایدار کار و خدمت میکند،

حسین سلاح ورزی سطح فساد سیستماتیک را در این ویدیو می خراشد ولی توان باز کردن ریشه مشکلات را ندارد.

مدت ویدیو: ۱:۳۰ دقیقه

#فساد_سیستماتیک
#گذار_به _جمهوری_سکولار_دمکرات

پست مشترک شبکه همگرایی جمهوری خواهان
https://www.tg-me.com/hamgerayerInternetRepublic
🔴ادامه بی‌خبری از وضعیت #شیدا_روحانی، شهروند #بهایی بازداشت‌شده در #تهران

https://www.tg-me.com/NoToExecutionCamp/13679

با گذشت بیش از دو هفته از بازداشت شیدا روحانی، شهروند بهایی ساکن تهران، همچنان هیچ‌گونه اطلاعی از محل نگهداری یا وضعیت وی در دست نیست. وی در شانزدهمین روز از بازداشت خود به‌سر می‌برد و از لحظه بازداشت تاکنون، خانواده‌اش هیچ تماسی با او نداشته‌اند و از وضعیت سلامت یا شرایط نگهداری‌اش اطلاعی ندارند.

براساس گزارش یک منبع نزدیک به خانواده، تلاش‌های مستمر آنان برای پیگیری وضعیت خانم روحانی از طریق نهادهای امنیتی و قضایی تاکنون بی‌پاسخ مانده است. این بی‌خبریِ نگران‌کننده، اضطراب و دغدغه‌های جدی برای خانواده و اطرافیان او به‌همراه داشته و سؤالات فراوانی را درباره دلایل بازداشت، محل نگهداری و وضعیت حقوقی وی به‌وجود آورده است.

شیدا روحانی یکی از صدها شهروند بهایی در ایران است که طی سال‌های اخیر به‌دلیل باورهای دینی خود، همواره با فشارها، تبعیض‌های ساختاری، محرومیت از حقوق اساسی و پیگردهای امنیتی مواجه بوده‌اند. ادامه بازداشت غیرقانونی و بی‌خبری از وضعیت او، بار دیگر نمونه‌ای روشن از سیاست‌های سرکوب‌گرانه و سیستماتیک رژیم جنایتکار و اشغالگر جمهوری اسلامی ایران علیه اقلیت‌های دینی، به‌ویژه جامعه بهایی را آشکار می‌سازد.

کمپین نه به اعدام، کانون دفاع از دموکراسی (هلند) و رسانه ارسلان احمدی ریک‌آبادی ضمن ابراز نگرانی شدید نسبت به وضعیت نامعلوم شیدا روحانی، خواستار آزادی فوری و بی‌قید و شرط این شهروند بهایی و توقف سیاست‌های تبعیض‌آمیز علیه اقلیت‌های مذهبی در ایران هستند.

ارسلان احمدی ریک‌آبادی
#نه_به_اعدام

اینستاگرام
https://www.instagram.com/arsalanahmadi517?igsh=MTRuNnpwOGZ4OTNrOA==

کانون دفاع از دموکراسی(هلند)
https://www.tg-me.com/Justice_Pen

کمپین نه به اعدام
https://www.tg-me.com/NoToExecutionCamp
https://www.tg-me.com/hamgerayerInternetRepublic
🔴تأیید حکم ۹ سال و ۹ ماه زندان برای حمید عباسی در دادگاه تجدیدنظر؛ نقض آشکار دادرسی عادلانه
https://www.tg-me.com/NoToExecutionCamp/13683


روز چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۴، دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان غربی، حکم صادره علیه حمید عباسی بخشکندی، فعال مدنی اهل سلماس را بدون برگزاری جلسه علنی، بدون حضور وکیل مدافع و بدون بررسی دفاعیات، عیناً تأیید کرد. این در حالی‌ست که طبق ابلاغیه رسمی قبلی، زمان برگزاری جلسه تجدیدنظر ۷ تیرماه اعلام شده بود، اما در اقدامی غیرقانونی و شتاب‌زده، حکم نهایی بدون رعایت تشریفات دادرسی عادلانه صادر و به وی ابلاغ شده است.

براساس اطلاعات موثق، این تصمیم با دخالت مستقیم اداره اطلاعات سلماس و به‌صورت کاملاً فراقانونی اتخاذ شده است. همچنین اعتراض حمید عباسی با استناد به بند «الف» ماده ۴۵۵ قانون آیین دادرسی کیفری، بدون رسیدگی و بررسی حقوقی مردود اعلام شده است.

حمید عباسی در فروردین‌ماه ۱۴۰۴ از سوی دادگاه انقلاب سلماس در دو پرونده جداگانه با اتهاماتی امنیتی و کیفری مجموعاً به ۹ سال و ۹ ماه حبس تعزیری و پرداخت جزای نقدی محکوم شده بود. اتهامات مطروحه در این پرونده‌ها شامل:

«فعالیت تبلیغی علیه نظام»،

«توهین به رهبری در فضای مجازی»،

«عضویت در گروه‌های معارض»،

«نشر اکاذیب»،

«حمل سلاح شکاری بدون مجوز»،

و «حفاری غیرمجاز» بوده‌اند.


نقض حقوق اولیه متهمان سیاسی و مدنی در ایران، به‌ویژه حذف روند دادرسی شفاف، عدم دسترسی به وکیل مستقل، و صدور احکام فرمایشی بدون رعایت موازین حقوقی، مصداق بارز شکنجه قضایی و تضییع عدالت است. این اقدامات تحت فشار نهادهای امنیتی، بخشی از سیاست‌های سرکوب‌گرانه و سیستماتیک رژیم جنایتکار و اشغالگر جمهوری اسلامی ایران علیه فعالان مدنی و منتقدان به شمار می‌رود.


ارسلان احمدی ریک‌آبادی
#نه_به_اعدام

اینستاگرام
https://www.instagram.com/arsalanahmadi517?igsh=MTRuNnpwOGZ4OTNrOA==

کانون دفاع از دموکراسی(هلند)
https://www.tg-me.com/Justice_Pen

کمپین نه به اعدام
https://www.tg-me.com/NoToExecutionCamp
https://www.tg-me.com/hamgerayerInternetRepublic
عقدنامه با خون یاران.
نویسنده:کامران چاه تل(ترکیه)

https://www.tg-me.com/resanekgabarishahrvand

🖋شبیخون به مرگ: بوسه بر دار، آوازِ آغاز

در سرزمینی که اعدام، زیباترین فرزندان را می‌دَرَد،
لبخند بر چوبه‌ی دار، یک شبیخون به مرگ است.
در جایی که طناب، دروغ را بر حقیقت می‌پیچد،
آزادگان با بوسه، شرافت را به دار می‌سپارند تا از آن، درختی روییده شود…
درختی از نژاد جسارت، از ریشه‌ی آگاهی، از گلوی بی‌نقاب.

محسن روح‌الامینی، نوید افکاری، محسن دگمه‌چی، فرزاد کمانگر، زهرا بنی‌یعقوب، ندا آقاسلطان،خدا نور لجعی و هزاران بوسه بردار دیگر تا مجاهد کور کور…
نه مرده‌اند، نه خاموش.
آن‌ها نقاره‌ کشان جنبشی هستند که مرگ را می‌کُشد و زندگی را در میدان فریاد می‌زند.

هر اعدام، ناقوس آغاز انقلاب نوینی‌ست،
نه چون انتقام، بلکه چون طغیان نور بر شب.
اعدام، آن‌گاه که برای آزادی‌ست،
تپشِ دیگری از زندگی‌ست در تن آیندگان.

ما را با زنده‌ماندن چه کار،
اگر با خفت باشد؟
ما را با نفس کشیدن چه سود،
اگر واژه‌هامان در زنجیر باشد؟
بهتر آنکه بمیریم، اگر مرگ‌مان جرعه‌ای روشنی بر دهان جهان باشد.

ایستادن بر دار، یعنی خندیدن به ترس.
یعنی تبدیل بند به بستر تولد.
یعنی واژگون‌سازی مفهوم مرگ:
مرگِ مرگ.

آری، رفیق، اینک زمان «طغیانِ واژگان» است.
واژگانی که تا کنون از ترس سرکوب در سلول حنجره حبس بودند.
زمان آن رسیده که شجاعت را هم‌آغوشی کنیم، نه کلمات بی‌رمق را.

نسل بعد، می‌رقصد بر گور ستم، اگر ما بر پای خیزیم

آنکه بر دار می‌رود،
اگر نامش با شرافت آمیخته باشد،
تاریخ را از نو می‌نویسد،
نسل‌ها بعد، شادی‌ شان را مدیون او خواهند بود.https://www.tg-me.com/resanekgabarishahrvand

بیایید هر اعدام را بدل به قیام کنیم،
هر گریه را به خروش،
هر قبر را به ریشه.
نه برای مرگ،
که برای خیزش.
نه برای خون،
که برای شرافتِ زندگی.

فرجام: پایان استبداد، آغاز بیداری

از امروز، هر قطره اشک مادرِ اعدامی،
هر فریاد پدر،
هر تصویر بر دیوار،
هر اسم بر سینه‌ی کوچه‌ها،
و هر سطر از این مقاله،
اعلامیه‌ای‌ست علیه اعدام.

این نه یک مقاله،
که نقش اول یک قیام‌نامه است.
برای آن‌که در آینده، وقتی فرزندان‌مان می‌پرسند:
«شما در دوران مرگ چه کردید؟»
با سرافرازی بگوییم:
ما مرگ را شکست دادیم.

کامران چاه تل(ترکیه)
عهد نامه با خون یاران.
🙏🥀
پنج شنبه ۱۳/ژون/۲۰۲۵
https://www.tg-me.com/resanekgabarishahrvand
خامنه‌ای به پایانش رسید، اما آیا نظام تبهکار ملایان به پایان خواهد رسید، سوالی است مردم ایران باید پاسخ و کلید زنند!
پاینده و سربلند باد ایران و ایرانی🌹✌️
اکبر کریمیان

https://www.tg-me.com/akbar_karimian/2700
نویسنده مقاله جوابیه به دکتر مسعود پزشکیان ریس جمهور حکومت اسلامی.
کامران چاهتل(ترکیه)
جمعه /۱۳/ژون/۲۰۲۵

https://www.tg-me.com/resanekgabarishahrvand

پاسخ به پیام رئیس‌جمهور انتصابی: جنایت‌کاران، دروغ نگویند!

آقای پزشکیان!

سکوت، گاه شرافت دارد؛ اما شما، در قامت نماینده‌ حکومتی بی‌ریشه، ترجیح می‌دهید لبخند بزنید و از "ملت"ی سخن بگویید که نه تنها پشت شما نیست، بلکه مشروعیت‌تان را از اساس نفی کرده است. شما از «حقیقت» می‌گویید، در حالی که سالیان سال، خود و اربابان‌تان بزرگ‌ترین پنهان‌کاران آن بوده‌اید؛ از تابستان ۱۳۶۷ تا آبان ۹۸، از زندان کهریزک تا پرواز اوکراینی، از شکنجه‌گاه‌های سپاه تا ده‌ها هزار قربانی بی‌صدا.

حکومت شما، دولتی است بی‌پشتوانه؛ نه برخاسته از رأی آزاد که زاده‌ مهندسی امنیتی و ترس نهاد قدرت. و شما، چهره‌ی بزک‌شده همان سازوکار پوسیده‌اید که با زبان نرم، درد را تئوریزه می‌کند و با خنده، زخم را عادی‌سازی.

اما این بار، دیگر نمی‌توانید پشت واژه‌ها پنهان شوید.

این ملت، نه چشم به دولت شما دارد، و نه گوش به وعده‌های‌تان. این ملت، شما را نمی‌خواهد.

و در این میان، ما نیز اپوزیسیون ملت در رنج ایران، با صدای بلند اعلام می‌کنیم: ما با شما کاری نداریم، و نه با اسرائیل و ارتش‌اش. ولی خط قرمز ما، مردم ایران‌اند — که نباید میان لوله‌های توپ شما و تبلیغات نظامی دیگران، در رنجی مضاعف بسوزند.

شما هردو، حاکمیت‌های محکوم در مراجع جهانی‌اید:

جمهوری اسلامی، به‌صراحت در گزارش‌های قطعنامه A/RES/78/224 مجمع عمومی سازمان ملل (دسامبر ۲۰۲۳) بابت نقض سیستماتیک حقوق بشر، شکنجه، اعدام کودکان و سرکوب گسترده اعتراضات مردمی محکوم شد؛

دولت اسرائیل نیز در گزارش شورای حقوق بشر سازمان ملل (مارس ۲۰۲۴) و رأی ۲۸ کشور عضو، بابت کشتار غیرنظامیان، محاصره غیرقانونی غزه، استفاده از قحطی به‌عنوان سلاح جنگی، و هدف‌گیری زیرساخت‌های زیستی تحت عنوان جنایت علیه بشریت شناخته شد.

پس، با چه رو، با چه زبان، در جایگاه «حق» می‌ایستید؟
شما، هر دو، در زندان‌ها و آوار، با خون ملت‌ها معامله کرده‌اید.

این ملت‌ها هستند که دیگر به این سیرک نمی‌خندند.

ما نه با شما که از شما عبور کرده‌ایم.
و همان‌قدر که از استبداد داخلی بیزاریم، از مداخله‌ خارجی نیز منزجریم. هر نیرویی ـ خواه در تهران، خواه در تل‌آویو یا واشنگتن ـ که بخواهد از رنج ملت‌ها ابزار قدرت بسازد، دشمن عدالت است.

حق حاکمیت، در دست مردم است؛
نه در دست سرنیزه، نه در چنگ رسانه‌های جنگ‌طلب.

ملت ایران، خود راه خویش را خواهد گشود؛
با اپوزیسیونی ریشه‌دار، مستقل، مردمی؛
نه در گروی مداخله‌ی بیگانه، نه اسیر سیرک داخلی.

و پیام ما روشن است:
ما فرزندان ملت‌ایم، نه ابزار توجیه جنایت‌کاران.
نویسنده:کامران چاه تل(ترکیه)
جمعه/۱۳/ژون/۲۰۲۵
🌹🙏https://www.tg-me.com/resanekgabarishahrvand
ادامهٔ جنگ اجتناب‌ناپذیر شده است. چرا؟

در برنامه تلاش کردم بر دو نکته تأکید ویژه داشته باشم:
الف) نظام تبهکار ملایان باید نابود شود.
ب) مردم ایران باید قیام کنند تا هم خودشان و هم کشور را از خطر نابودی نجات دهند.


همچنین تأکید کردم که نباید به رژیم کودک‌کش اجازه داد تا در پسِ احساس «تحقیر ملی»، فرصت بازیابی خود را پیدا کند و از این احساس، برای انجام اقدامات مجدد بهره‌برداری نماید.
پاینده و سربلند باد ایران و ایرانی🌹✌️
اکبر کریمیان
پ.ن
بنا به دلایلی نام مرا به اشتباه علی‌اکبر نوشتند.

https://www.youtube.com/live/3gAQCV_6cTw?si=BQGSeLSVHjvXYMZj


https://www.tg-me.com/akbar_karimian/2701
4_5938098316024748810
307.8 KB
با درود بی پایان،

گزارش پایانی «سمینار همگرایی جمهوری‌خواهان» — سمیناری برای تشکیل کنگره جمهوری‌خواهان و ارائه بدیلی برای رژیم اسلامی

هم‌میهنان آزاده،
باید رژیم تبه‌کار ملایان را هرچه زودتر به گورستان تاریخ بسپاریم. ما راهی جز سرنگونی این رژیم ضد انسانی و ضد ایرانی پیشِ رو نداریم.

https://www.tg-me.com/Seminar_Republican/26
با مهر
دبیرخانه سمینار همگرایی جمهوری خواهان
شنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۴

📍بیانیه‌ای برای جمهور مردم ایران و وجدان جهانیان

نه به جنگ، نه به ولایت، نه به استبداد؛ آری به قیام مدنی و جمهوریت مردم‌محور

در میانه‌ی شعله‌هایی که از تهران تا تل‌آویو کشیده شده، یک حقیقت ساده در حال خاکستر شدن است:
زندگی انسان‌ها.
نه دولت‌ها، نه ایدئولوژی‌ها، نه مرزها؛
بلکه زنان، کودکان، سالمندان، کارگران، و انسان‌هایی که هیچ نقشی در تصمیم‌گیری‌های ویرانگر نداشته‌اند.

جمهوری اسلامی، با بحران‌آفرینی خارجی، بار دیگر در پی دفن فریاد مردم خویش است.
و دولت اسرائیل، در پوشش امنیت، مسیر اشغال‌گری و خشونت ساختاری را تا مرزهای ایران می‌گستراند.
در این دو سویه‌ی تاریک، آنچه نابود می‌شود، جمهور مردم است.

ما اینک در برابر دو چهره‌ی یک حقیقت می‌ایستیم:
جنگ و ولایت، هر دو چهره‌ی استبدادند.
یکی در پوشش موشک، دیگری در عبای مشروعیت دینی.
هردو، حیات ملت‌ها را گروگان گرفته‌اند.
📌ما کیستیم؟
ما صدای زنانی هستیم که در سکوت برق‌رفته زایمان می‌کنند،
صدای کودکانی که به‌جای بازی، کار می‌کنند،
صدای مردانی که غرورشان را در صف نان و بنزین جا گذاشته‌اند.
ما ملتی هستیم که نه امنیت داریم، نه امید،
اما هنوز ایستاده‌ایم.

ما نه ابزار جنگیم، نه قربانی خاموش آن.
و اکنون، نه برای خواهش، بلکه برای آشکار کردن حقیقت، سخن می‌گوییم:

نه به جنگ، نه به ولایت، نه به استبداد؛ آری به جمهوریت مردم‌پایه

ما نه صلح را می‌خواهیم که به قیمت تسلیم در برابر ظلم باشد،
و نه جنگ را که به بهای نابودی مردمان رقم خورد.
ما راه سوم را انتخاب می‌کنیم: قیام مدنی، آگاهانه، و هم‌زمان محلی و جهانی.

این قیام، نه شعاری‌ست و نه رویایی.
این، حق مسلم ملت ماست،
برای بازپس‌گیری آزادی، عدالت، و کرامت انسانی.

قیام ما نه کور است، نه انتقام‌جو،
بلکه ریشه در روان جمعی یک ملت زخمی دارد،
که قرن‌ها با ترس، تحقیر و قیمومت سر کرده،
و امروز، جرأت کرده است که بایستد.

🔗خطاب به جهان:
ما از مردم جهان نمی‌خواهیم که برای ما بجنگند،
بلکه بخواهند که ما را ببینند.
ما را نه در رسانه‌های رسمی،
که در کوچه‌های ساکت اهواز،
در شب‌های تاریک کردستان، و کپر های سیستان و بلو چستان از قلب جنگلهای گیلان و مازندران، تا گام برون(بندر عباس) و عسلویه و تنب بزرگ و کوچک  تا قشم و کیش و اصفان و شیراز و تهران.
در زندان‌های بی‌نام،ز اوین و قزل الحصار از زندان ارومیه تا زندان زاهدان از زندان اهواز تا زندان شیراز و اصفان از زندان کرمان و رشت تا...
و در چشمان خسته‌ی مادرانی که فرزندانشان را زیر آوار فروپاشی می‌جویند.

حمایت جهانی، در شنیدن صدای ملت است، نه تبلیغات دولت‌ها.
در فشار بر هر قدرتی که با سکوت، جنگ و استبداد را ممکن می‌سازد.

💫خطاب به اپوزیسیون و نیروهای تبعیدی:

اگر هدف، آزادی است،
پس اتحاد باید فراتر از نام، پرچم، ایدئولوژی یا جغرافیا باشد.
قیام مدنی مردم ایران نیاز به بازوی رسانه‌ای، دیپلماسی عمومی، و حمایت روانی و سیاسی دارد.
اکنون، وقت آن نیست که باز هم بر سر رهبری خیالی جدال کنیم.
اکنون زمان پشتیبانی از اراده‌ی مردمی‌ست که هزینه‌ها را در میدان می‌دهند.
🖋و خطاب به ملت ایران:
شما، آگاه‌ترین و رنجدیده‌ترین بازیگر این میدان‌اید.
ما شما را به قهرمان‌بودن فرامی‌خوانیم، نه قربانی‌ماندن.
به ایستادن، نه به جنگیدن.
به بازسازی خویش، نه انتقام از دیگری.

ما نیازی به خدایان تازه نداریم.
ما به خودمان بازمی‌گردیم؛
به جمهور مردم،
به قدرتی که نه در مشت، بلکه در معناست.
نه در شعار، بلکه در کنش همگان
🍂🥀🍂
> ما وارثان دردیم، نه وارثان قدرت.
ما نیامده‌ایم تا بکشیم یا کشته شویم،
آمده‌ایم تا صدای جان انسانی را، از زیر آوار ایدئولوژی و سلطه بیرون بکشیم.

نه به جنگ،
نه به ولایت،
نه به هر دستی که بر گلوی مردم، چتر سیاست می‌کشد.

ما جمهور مردمیم، و فردای این خاک را، خود خواهیم نوشت.

پست مشترک شبکه همگرایی جمهوری خواهان
رسانه همگرایی جمهوری خواهان

https://www.tg-me.com/hamgerayerInternetRepublic
کنفرانس خبری همراه با پرسش و پاسخ،
لطفا در پخش خبر یاری کنید!


دوشنبه، ۲۶ خرداد۱۴۰۴، برابر با ۱۶ جون ۲۰۲۵
ساعت: ۲۱:۳۰ به وقت ایران،
ساعت: ۲۰ به وقت اروپا،
ساعت: ۱۹ به وقت انگلستان،
ساعت: ۱۴ به وقت واشینگتن،

پخش زنده از یوتیوب و اینستاگرام
mrhalloo
و
زوم:

https://us02web.zoom.us/j/81739012685?pwd=OOHpyuiRZ1YE80QNJZiaGnrquGzUQ3.1

Meeting ID: 817 3901 2685
Passcode: 0001


https://www.tg-me.com/Seminar_Republican/29
کنفرانس خبری همراه با پرسش و پاسخ،
لطفا در پخش خبر یاری کنید!


دوشنبه، ۲۶ خرداد۱۴۰۴، برابر با ۱۶ جون ۲۰۲۵
ساعت: ۲۱:۳۰ به وقت ایران،
ساعت: ۲۰ به وقت اروپا،
ساعت: ۱۹ به وقت انگلستان،
ساعت: ۱۴ به وقت واشینگتن،

پخش زنده از یوتیوب و اینستاگرام
mrhalloo
و
زوم:

https://us02web.zoom.us/j/81739012685?pwd=OOHpyuiRZ1YE80QNJZiaGnrquGzUQ3.1

Meeting ID: 817 3901 2685
Passcode: 0001


https://www.tg-me.com/Seminar_Republican/29
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در هیاهوی خبرها!
در میان غرش انفجارها!
زیر فشارِ کمرشکن فقر، بیکاری و...
صدای ویولن، طنین خاموشیِ ملتی را در برابر هجومِ «حادثه‌ها» فریاد می‌زند!


هم‌میهنانِ آزاده!
جنگ شده و ادامه هم دارد!
ایران در آتش می‌سوزد!
جمهوری اسلامی دیگر نیست!
به‌جای شعار توخالی «نه به جنگ، نه به جمهوری اسلامی»، باید فریاد
زد:
درهای زندان‌ها را باید شکست!
فرزندانِ شایسته‌ی ملت را آزاد کنید!

پاینده و سربلند باد ایران و ایرانی 🌹✌️


اکبر کریمیان

https://www.tg-me.com/akbar_karimian/2709
نویسنده :فعل همیشه مجهول!
کامران چاه تل(ترکیه)
چهار شنبه/۱۸/ژون/۲۰۲۵


https://www.tg-me.com/resanekgabarishahrvand
🔴نقشه اختاپوس، بوسه مرگ و وجدان گم‌شده جهانی: چرا مردم ایران هنوز نجوشیده‌اند؟

در لحظه‌ای ایستاده‌ایم که تاریخ، لب فروبسته اما نگران به ما خیره شده.
بازی تازه آغاز نشده، بلکه وسط زمین است و خون روی خاک ریخته‌شده.
اسرائیل نه در حال تدارک، بلکه در حال اجرای مرحله‌ای از پروژه امنیتی "اختاپوس" است  هدف نه تنها مرگ فرماندهان و مهندسان نظام، بلکه تجزیهٔ شبکه تصمیم‌سازی امنیتی ایران و خشکاندن مغزهای عملیاتی نظام.

از بیروت تا دمشق، از اصفهان تا کرمان، تا حتی ژرفای پنهان در تهران،
جغرافیای قتل‌های تاکتیکی و انفجارهای نقطه‌ای دیگر «حادثه» نیست.
این، اجرای «بوسه مرگ» است: زنجیره‌ای از اصابت‌های محدود با اثر روانی بلندمدت، بدون ایجاد آشوب عمومی.
نه به قصد انقلاب مردم، بلکه به هدف فرسایش رژیم.
سیاست «غلیان بی‌انفجار».


🔴و اما سؤال کلیدی: چرا با این‌همه فشار، مردم هنوز نجوشیده‌اند؟

آیا ملت ایران خسته‌اند؟ ترسیده‌اند؟ یا منتظرند؟
پاسخ این است: ملت ایران بی‌اعتماد شده‌اند.

بی‌اعتماد به جهانی که در بیانیه گروه ۷، درباره اوکراین فریاد می‌زند ولی درباره ایران تنها چند خط سرد می‌نویسد.

بی‌اعتماد به اپوزیسیونی که یا در خواب دیاسپورایی فرو رفته، یا در چرخه بیانیه‌های بی‌دندان می‌چرخد.

بی‌اعتماد به دول غربی که ترجیح می‌دهند با رژیمی خون‌آلود اما قابل پیش‌بینی، کنار بیایند تا با مردمی خشمگین و سرنوشت‌نامعلوم.


در چنین شرایطی، مردم چشم می‌دوزند به نشانه‌ها.
و چه نشانه‌ای دردناک‌تر از سخنان پزشکیان، رئیس‌جمهور منصوب ولی‌فقیه، که نه از مردم سخن گفت، نه از تغییر، بلکه از «ادامه وضع موجود» با چهره‌ای نرم‌تر.
و در همان روز، توییت خامنه‌ای: خونسرد، با زبانی تحقیرآمیز، حاوی پیام برای بدنه امنیتی:
“مهم نیست چند نفر بروند، ما همچنان ایستاده‌ایم.”

این توییت نه بی‌محابا بود و نه بی‌هدف؛
کُد دستوری به سپاه و وزارت اطلاعات بود که بازی هنوز تمام نشده  بلکه تازه به فاز بقا وارد شده‌ایم.


✔️تحلیلگران جهانی چرا سکوت کرده‌اند؟

چون در اتاق‌های امنیتی غرب و حتی روسیه و چین، ایران به‌عنوان محور کنترل بحران بازتعریف شده.
نظامی ضعیف‌شده ولی باقی‌مانده، بهتر از یک کشور بی‌دولت و در حال انفجار است.

غرب با خود می‌گوید:

«اگر جمهوری اسلامی فروبپاشد، جایگزین کیست؟»

«نیروی ریشه در خاک و سر بر آسمان و با اقتدار و با پیکره وتنه و بنیه اجتماعی کیست؟ »

«چه تضمینی هست که نفت و امنیت خلیج فارس دست مردم بی‌سازمان بیفتد؟»


پس سکوت کرده‌اند، آگاهانه.
و این سکوت، بخشی از پروژه مهار ملت ایران است.
https://www.tg-me.com/resanekgabarishahrvand

📍و اپوزیسیون؟ چرا بازهم غایب است؟

در برابر نقشه‌های چندلایه، اپوزیسیون ما هنوز در لایه‌ی اول مانده:

نه ساختار دارد،

نه فرماندهی یکپارچه،

نه روایتی برای خلق انگیزه در ملت.
و بدتر از همه، نه‌تنها با هم گفت‌وگو نمی‌کنند، بلکه از ترس سوختن، دست به آتش نمی‌زنند.


📌تحقیر نمی‌کنیم، اما از تحسین هم خبری نیست.
ما به‌جای قهرمان‌سازی‌های زودهنگام، منتظر اولین کسی هستیم که بگوید:
"حاضر به پرداخت هزینه‌ام، نه برای خود، که برای این ملت."


راهکار؟ از تحلیل امنیتی تا بازسازی اعتماد عمومی

۱. شناخت پروژه دشمن: مردم باید بدانند پروژه اسرائیل برای آزادی نیست؛ برای مهار جمهوری اسلامی‌ست، و بی‌حرکت‌ماندن مردم بخشی از موفقیت آن است.
۲. برهم‌زدن معادله سکوت: رسانه‌ها و کنشگران باید وجدان جهانی را نه با التماس، که با افشاگری مستند بیدار کنند.
۳. بازسازی اپوزیسیون میدانی: با حضور نیروهای رادیکال و نسل نو، نه نسل سهم‌خواه و محافظه‌کار.
۴. استفاده از زبان هنر، رسانه، خلاقیت: میدان مبارزه، فقط خیابان نیست؛ هر صدایی، هر تصویر و هر روایتی باید به «هم‌افزایی میدان» ختم شود.


و در پایان: این بوسه مرگ، مال کیست؟

آیا این بوسه مرگ بر چهره جمهوری اسلامی خواهد نشست؟
یا بر پیشانی ملتی که از سوی همه وانهاده شده؟

پاسخ هنوز در میدان است.
و ما،
قلم در دست، صدا در گلو، و امید در چشم،
می‌نویسیم که فردا کسی نگوید:
"هیچ‌کس نگفت. هیچ‌کس نفهمید."
🖋نویسنده مقاله:کامران چاه تل(ترکیه)
چهارشنبه ۱۸/ژون/۲۰۲۵
🙏🌹
https://www.tg-me.com/resanekgabarishahrvand
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📌🖋فرمان ملی برای شکستن زنجیرها | هشدار آخر به سرکوبگران | فراخوانی به احزاب و دیاسپورا

به نام ملت ایران
و به نام آزادگان در بند
و به نام خشم فروخورده‌ی نسل‌ها
و به نام قانون، داد، و حق حاکمیت مردم

ای احزاب، جریان‌های سیاسی، نهادهای دیاسپورا، و تمامی صداهایی که هنوز قلب‌شان برای ایران می‌تپد!
زمان آن رسیده که از بیانیه عبور کنیم، از احتیاط‌های دیپلماتیک فاصله بگیریم و به زبان حقیقت، خطر، نجات و هشدار سخن بگوییم.

در سایه‌ی تاریک‌ترین روزهای میهن، فرزندان شجاع ملت ما زندانیان سیاسی، دانشجویان، دختران و پسرانی که در برابر ماشین مرگ ایستاده‌اند ، بار دیگر در خطر جدی قرار گرفته‌اند.
رژیم جمهوری اسلامی، با سوءاستفاده از بحران منطقه‌ای و بهانه‌ی جنگ اسرائیل، ممکن است در سکوت جهانی و بی‌تفاوتی برخی جریان‌های خارج‌نشین، به کودتایی پنهان علیه زندانیان سیاسی دست بزند.

🔴 هشدار جدی: هر لحظه ممکن است فاجعه‌ای در زندان‌ها رخ دهد.
خاموشی رادارها، وضعیت جنگی، غیبت نهادهای ناظر بین‌المللی و سیاست فریبکارانه‌ی "پاکسازی مخفیانه" همه نشانه‌هایی هستند که می‌گویند: باید پیش‌دستی کرد.

آیا وقت آن نرسیده که قفل زندان‌ها را بشکنیم
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
لطفا با دقت به تصویری که خانم یاسمین پهلوی منتشر کرده‌ و سخنان آقای رضا پهلوی، نگاه و دقت کنید!

سپس تصور کنید که در پایتخت و دیگر شهرهای ایران هستید که از وحشت بمبها نمی‌دانید چه باید بکنید...
خب، حالا:

آیا فکر می‌کنید این خاندان می‌توانند سازنده‌ی ایران باشند؟
آیا گمان می‌کنید سلطنت‌طلبان و پهلوی‌پرستان دغدغه‌ی مردم ایران را دارند؟
آیا این خانواده به درد و رنج مردم می‌اندیشند یا رسیدن به تاج و تخ از دست رفته؟


وقتی به این پرسش‌ها فکر کردید، فقط به این نکات هم توجه داشته باشید:

اسرائیلی‌ها ایران را بمباران می‌کنند چون ۴۶ سال ملایان گفته‌اند که خواهان نابودی اسرائیل هستند.
چیزی به نام «حقوق بشر» در سرلوحه‌ی سیاست‌های غرب، امریکا به‌ویژه اسراییل، قرار ندارد!
«خدایی» هم نیست که از آسمان، آتشی بر هواپیماهای اسرائیلی ببارد و جان مردم را از "شر مطلق" موجود رها کند!

خب، پس تکلیف چیست؟

هم‌میهنان آزاده،
راه آزادی از سرنگونی این رژیم تبهکار می‌گذرد و این مسیر را جمهوری‌خواهان دموکرات ملی می‌توانند هموار کنند. هیچ امیدی به نیرویی نیست جز نیروی ملت‌مان.

پاینده و سربلند باد ایران و ایرانی 🌹🙏

اکبر کریمیان

https://www.tg-me.com/akbar_karimian/2711
نویسنده؛ کامران چاهتل(ترکیه)
شنبه/۲۱/ژون۲۰۲۵
https://www.tg-me.com/resanekgabarishahrvand


🔴جنگِ قدرت و قدرتِ جنگ | روایت شکستن استخوان بشر زیر آوار حماقت سیاسی.

جهان، میدان گمشده‌ای‌ست که در آن، عقل با چکمه نظامی له شده، و وجدان با پرچم‌های خونین به دار کشیده می‌شود.
جنگ، نه آغاز دارد و نه پایان، تنها نقاب عوض می‌کند؛ گاه به شکل موشکی در شب، گاه به شکل تحریمی در روز.
جنگ، نه در خاکریزها آغاز می‌شود و نه در مذاکرات پایان می‌یابد؛ از اعماق عقده‌های تاریخ و گرسنگی قدرت تغذیه می‌کند.

جنگ اخیر میان اسرائیل و ایران، صرفاً پرده جدیدی‌ست از تراژدی‌ای کهنه:
نمایشی خیمه‌شب‌بازی با نخ‌هایی از نفت، مذهب، و بازار تسلیحات،
که در آن، هر گلوله فقط یک بدن را نمی‌درد، بلکه هزاران رؤیا را در رحم مادران خفه می‌کند.

ما در دورانی زندگی می‌کنیم که "بمب" زبان سیاست شده، و "سکوت" اپوزیسیون‌ها پژواکی‌ست از بن‌بست‌های فکری‌شان.
احزاب، به‌جای آن‌که تبر افسانه جنگ را بشکنند، خود به سایه‌های بی‌رنگ این افسانه بدل شده‌اند.
نه چون خواهان جنگ‌اند، بلکه چون توان مخالفت مؤثر را از کف داده‌اند؛
آن‌ها صدای آن زنگی نیستند که باید پیش از فروریختن سقف انسانیت به صدا درآید.

جنگ، نام دیگر "بی‌کفایتی گفت‌وگو"ست.
وقتی دیالوگ می‌میرد، دیوار بالا می‌رود.
وقتی اپوزیسیون از حقیقتِ صلح خجالت می‌کشد، فاشیسم از حقیقتِ جنگ شرم نمی‌کند.

امروز، نه‌تنها دولت‌های جنگ‌طلب، بلکه اپوزیسیون‌های خواب‌زده، شریک جرم‌اند.
از اسرائیل تا ایران، از روسیه تا غزه، از سودان تا اوکراین،
صحنه‌ها پر از بازیگرانی‌ست که نقش “نجات انسان” را نمی‌پذیرند، چون بودجه‌اش تأمین نشده.

در سیاست امروز، صلح اسپانسر ندارد.
اما بمب، همیشه مشتری خود را پیدا می‌کند.

استعاره جنگ، همان دیوی‌ست که در آینه قدرت، صورت بشر را می‌بلعد.
قدرتی که خود را از شعله‌های خشونت تغذیه می‌کند، تنها ویرانی می‌زاید،
و جنگ، رحمِ این قدرت است: نوزادش همیشه مرده به دنیا می‌آید.

در این کارزار بی‌پایان، جای اپوزیسیون کجاست؟
چرا آنها که باید به خنثی‌سازی جنگ برخیزند، خود منفعل‌ترین تماشاگران شده‌اند؟
شاید چون در آینه رسانه، بیشتر به دنبال تصویر خویش‌اند تا تأثیر خویش.
شاید چون جرأت آن را ندارند که همزمان با چند اژدها بجنگند: استبداد، امپریالیسم، بنیادگرایی، و توهم قهرمانی.

در جهانی که قدرت، هنر کشتن با لبخند شده،
وظیفه اپوزیسیون، باید احیای شرافتِ ایستادن بدون اسلحه باشد.

نه آنکه فقط به قربانیانِ خودی بپردازند،
بلکه صدای وجدان جهانی باشند برای همه‌ی کسانی که خاکستر جنگ در شش‌هایشان مانده.

جنگ، نیایش بی‌خدایان قدرت است.
و هر که در برابر آن خاموش است، در محراب همین بی‌خدایی، زانو زده.

اگر روزی این جهان نجات یابد،
نه به مدد موشک‌های هوشمند، بلکه به صدای کسانی خواهد بود که
جرأت کردند در میانه تیر و تفنگ، آواز صلح سر دهند؛
بی‌آنکه خود را پیامبر بنامند.

نویسنده؛ کامران چاه تل (ترکیه)
شنبه /۲۱/ژون/۲۰۲۵
🙏🌹
https://www.tg-me.com/resanekgabarishahrvand
2025/10/20 09:02:07
Back to Top
HTML Embed Code: