اولین نشان ما، ترکیبی از قرمز پرشور و سیاه استوار بود که دانش، حرکت و رسانه را در دل خود جای داده بود. تایپوگرافی ساده اما پر از معنا. آن روز، مثل برافراشتن پرچمی بود بر آغاز راهمان. اما هر رویا برای زنده ماندن، باید رشد کند. ما هم دل به تغییر دادیم. پسزمینه کنار رفت و نماد، شفاف و منسجم شد. نشانمان نفسی تازه کشید؛ سادهتر، متوازنتر، اما همچنان ریشهدار. بعد از مدتی، زمان پالایش رسید. با جسارت، جزئیات اضافه را تراشیدیم، خطوط تزئینی را کم کردیم و فرم کلی را به خالصترین شکلش رساندیم. نشان ما، شفافتر و هدفمندتر شد.
و اکنون پس چندسال به کاملترین و پختهترین شکل خود رسیده است؛ آزاد و جسور، در رنگی سرمهای که آرامش و اعتماد را روایت میکند. آشناست، چون ریشههایش همان است؛ تازه است، چون از دل تجربهها و تغییرها جان دوباره گرفته.
درست در همین لحظه است که گذشته و آینده در هم گره میخورند؛ لحظه بلوغ یک هویت!
این تحول حاصل تلاش تیم ارتباطات و برندینگ رسانیوم بود که ثمرهاش هویتی جدید با عطر و بویی تازه است. از امروز رسانیوم در لباسی نو همراه شما خواهد بود.
و اکنون پس چندسال به کاملترین و پختهترین شکل خود رسیده است؛ آزاد و جسور، در رنگی سرمهای که آرامش و اعتماد را روایت میکند. آشناست، چون ریشههایش همان است؛ تازه است، چون از دل تجربهها و تغییرها جان دوباره گرفته.
درست در همین لحظه است که گذشته و آینده در هم گره میخورند؛ لحظه بلوغ یک هویت!
این تحول حاصل تلاش تیم ارتباطات و برندینگ رسانیوم بود که ثمرهاش هویتی جدید با عطر و بویی تازه است. از امروز رسانیوم در لباسی نو همراه شما خواهد بود.
❤9🥴1
پویش «تهران میخواند» با ابتکار باغ کتاب تهران و طراحی و اجرای «رسانیوم» شکل گرفت تا بخشی از تبلیغات شهری به کتاب و کتابخوانی اختصاص یافته و چهره شهر از انحصار پیامهای تجاری بیرون آید.
نخستین ایستگاه، در روز خبرنگار رقم خورد و تصویر ۳۶ خبرنگار و روزنامهنگار صاحب کتاب، همراه با تصویر کتابهایشان در سطح شهر و ایستگاههای مترو به نمایش درآمد و بیش از ۵۷۰ پوستر اکران شد.
«تهران میخواند» تلاشی است برای بازگرداندن کتاب به جریان زندگی شهری که در مناسبتهای گوناگون ادامه خواهد یافت.
آنچه این پویش را متمایز میکند، تلاقی سه ضلع مهم رسانهای است: نخست، روز خبرنگار که به اهالی رسانه ادای احترام میکند؛ دوم، کتاب که خود یکی از کهنترین و اثرگذارترین رسانههای تاریخ است و سوم، کمپین شهری که در قامت رسانهای فراگیر و پرنفوذ، روایت تازهای از ارتباط با جامعه میسازد.
این پویش فرهنگی در روزها و مناسبتهای پیشِرو نیز ادامه خواهد داشت تا هربار به بهانهای، کتاب مهمان نگاه رهگذران شهر شده و طنین کلمات، گوشهگوشه تهران را پر کند.
نخستین ایستگاه، در روز خبرنگار رقم خورد و تصویر ۳۶ خبرنگار و روزنامهنگار صاحب کتاب، همراه با تصویر کتابهایشان در سطح شهر و ایستگاههای مترو به نمایش درآمد و بیش از ۵۷۰ پوستر اکران شد.
«تهران میخواند» تلاشی است برای بازگرداندن کتاب به جریان زندگی شهری که در مناسبتهای گوناگون ادامه خواهد یافت.
آنچه این پویش را متمایز میکند، تلاقی سه ضلع مهم رسانهای است: نخست، روز خبرنگار که به اهالی رسانه ادای احترام میکند؛ دوم، کتاب که خود یکی از کهنترین و اثرگذارترین رسانههای تاریخ است و سوم، کمپین شهری که در قامت رسانهای فراگیر و پرنفوذ، روایت تازهای از ارتباط با جامعه میسازد.
این پویش فرهنگی در روزها و مناسبتهای پیشِرو نیز ادامه خواهد داشت تا هربار به بهانهای، کتاب مهمان نگاه رهگذران شهر شده و طنین کلمات، گوشهگوشه تهران را پر کند.
🔥6❤1🤯1🤣1
🔰 رسانیوم یک استودیوی خلاق رسانهای و ارتباطیه که نگاهش به مدیریت دانش کمی فرق میکنه. ما مدیریت دانش رو فقط جمعآوری و ثبت اطلاعات نمیدونیم؛ برای ما دانش، از دل ارتباطات و مخصوصاً گفتگوها بهوجود میاد. وقتی این تجربهها توی تعاملات جریان پیدا کنن و در قالبهای رسانهای نشان داده بشن، تازه ارزش واقعیشون معلوم میشه.
✅ یکی از نمونههای مهم این رویکرد، پروژه «تجربهنگاری راهاندازی و بهرهبرداری پتروشیمی گچساران» بود. پتروشیمی گچساران، یک ابرپروژه صنعتیه که کلی تجربه ارزشمند در دل خودش داره. این چیزها معمولاً تو گزارشهای رسمی جایی ندارن و بهراحتی از دست میرن. ما این تجربهها رو از دل روایتها و گفتگوها بیرون کشیدیم و تبدیلشون کردیم به دانشی زنده که میتونه الهامبخش باشه.
برای اینکه این دانش بتونه بین آدمها بچرخه و دستبهدست بشه، قراره خروجیهای این گفتگوها رو در شکلهای مختلف مثل کتاب، فیلم و پادکست منتشر کنیم.
📌 برای ما، تجربهنگاری یعنی معماری دانش؛ معماریای که مصالحش تجربهست، ستونهاش با ارتباط و گفتگو ساخته میشه و نمای ظاهریش با رسانه شکل میگیره.
✅ یکی از نمونههای مهم این رویکرد، پروژه «تجربهنگاری راهاندازی و بهرهبرداری پتروشیمی گچساران» بود. پتروشیمی گچساران، یک ابرپروژه صنعتیه که کلی تجربه ارزشمند در دل خودش داره. این چیزها معمولاً تو گزارشهای رسمی جایی ندارن و بهراحتی از دست میرن. ما این تجربهها رو از دل روایتها و گفتگوها بیرون کشیدیم و تبدیلشون کردیم به دانشی زنده که میتونه الهامبخش باشه.
برای اینکه این دانش بتونه بین آدمها بچرخه و دستبهدست بشه، قراره خروجیهای این گفتگوها رو در شکلهای مختلف مثل کتاب، فیلم و پادکست منتشر کنیم.
📌 برای ما، تجربهنگاری یعنی معماری دانش؛ معماریای که مصالحش تجربهست، ستونهاش با ارتباط و گفتگو ساخته میشه و نمای ظاهریش با رسانه شکل میگیره.
👎6❤5🤣4👏1