Forwarded from جهان آرا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
◀️ مشاهده و #دانلود #ویدئو کامل #برنامه #جهان_آرا با موضوع
✅ سینمای جامعه ایرانی
96/05/29
لینک دانلود ویدئوکیفیت بالا
🌐 ofoghtv.ir/shuepisode23524
🆔 @jahanaraofoghtv
🆔 @ofogh_tv
✅ سینمای جامعه ایرانی
96/05/29
لینک دانلود ویدئوکیفیت بالا
🌐 ofoghtv.ir/shuepisode23524
🆔 @jahanaraofoghtv
🆔 @ofogh_tv
Forwarded from پیادهروی در اتوبان
🇲🇲 🔴غزلسپیدی برای مسلمانان مظلوم و فراموششدة میانمار
که همچنان در سکوت رسانههای جهان به دست بوداییهای آرام سلاخی میشوند 🔴 🇲🇲
جرمت بزرگ بود و سزاوار دشمنی
تیغ است و سنگ پاسخ این پاکدامنی
اسلام جرم توست، مجازات حق ما
با چشمهای شعلهور و قلب آهنی
ایمان نداشتی به خدایان عصر ما
سوزانده میشوی که بتی را نیفکنی
تو ملحدی به عصر حقوق بشر، به صلح
شک کردهای به نظم نوین و...
فلاخنی
باید بزرگ و سخت که در
آتش افکنیم
هر کس نبُرد سجده به بتهایمان
یعنی
اینقدر هم نمیفهمی
که نباید مسلمان باشی
و ایمان آوری به دینی جز دین ما؟
وقتی که دموکراسی از اسلام بهتر است
و اهمیتتان همین اندازه
که در خبرگزاریها
خبری از شما نباشد
سوزانده شدن چند مسلمان
خبر داغی نیست
در حالی که میتوان
آتش گرمتری را در خاورمیانه افروخت
حالا چه فرق میکند
اینکه به چند زن تجاوز ...
یا چند نفر را مثله ...
وقتی مجرمان ریش ندارند
و زنانشان حجاب
و عنوان تروریست
برازندۀ پایشان
برای باز شدن به تیتر اول خبرها نیست؟
اصلاً خودت قضاوت کن
دست و دلبازیهای هالیوود را برای بودیسم
بگذار یک طرف
تصویری که از اسلام ساختهایم را هم
یک طرف
قبول کن اینطور بهتر است
تو به سلاخی بوداییهای آرام و صلحطلب
تن بده
ما هم حواسمان به شتک خون کودکانت
به لنز دوربینهایمان هست
فقط مراقب پایت باش
که در کفش هولوکاست نرود
محمدرضا وحیدزاده
#شعر
#غزلسپید
#مسلمانان_میانمار
#نسلکشی
#بوداییها
www.tg-me.com/rezavahidzadeh/96
که همچنان در سکوت رسانههای جهان به دست بوداییهای آرام سلاخی میشوند 🔴 🇲🇲
جرمت بزرگ بود و سزاوار دشمنی
تیغ است و سنگ پاسخ این پاکدامنی
اسلام جرم توست، مجازات حق ما
با چشمهای شعلهور و قلب آهنی
ایمان نداشتی به خدایان عصر ما
سوزانده میشوی که بتی را نیفکنی
تو ملحدی به عصر حقوق بشر، به صلح
شک کردهای به نظم نوین و...
فلاخنی
باید بزرگ و سخت که در
آتش افکنیم
هر کس نبُرد سجده به بتهایمان
یعنی
اینقدر هم نمیفهمی
که نباید مسلمان باشی
و ایمان آوری به دینی جز دین ما؟
وقتی که دموکراسی از اسلام بهتر است
و اهمیتتان همین اندازه
که در خبرگزاریها
خبری از شما نباشد
سوزانده شدن چند مسلمان
خبر داغی نیست
در حالی که میتوان
آتش گرمتری را در خاورمیانه افروخت
حالا چه فرق میکند
اینکه به چند زن تجاوز ...
یا چند نفر را مثله ...
وقتی مجرمان ریش ندارند
و زنانشان حجاب
و عنوان تروریست
برازندۀ پایشان
برای باز شدن به تیتر اول خبرها نیست؟
اصلاً خودت قضاوت کن
دست و دلبازیهای هالیوود را برای بودیسم
بگذار یک طرف
تصویری که از اسلام ساختهایم را هم
یک طرف
قبول کن اینطور بهتر است
تو به سلاخی بوداییهای آرام و صلحطلب
تن بده
ما هم حواسمان به شتک خون کودکانت
به لنز دوربینهایمان هست
فقط مراقب پایت باش
که در کفش هولوکاست نرود
محمدرضا وحیدزاده
#شعر
#غزلسپید
#مسلمانان_میانمار
#نسلکشی
#بوداییها
www.tg-me.com/rezavahidzadeh/96
Telegram
پیادهروی در اتوبان
🇲🇲 غزلسپیدی برای مسلمانان مظلوم میانمار 👈
قبول کن اینطور بهتر است
تو به سلاخی بوداییهای آرام و صلحطلب
تن بده
ما هم حواسمان به شتک خون کودکانت
به لنز دوربینهایمان هست...
قبول کن اینطور بهتر است
تو به سلاخی بوداییهای آرام و صلحطلب
تن بده
ما هم حواسمان به شتک خون کودکانت
به لنز دوربینهایمان هست...
Forwarded from ضرس قاطع!
سرفصل خبرهاست که دریا آبی است
آرام بخوابید که شب مهتابی است
لبخند بزن به بانوی صلح، نوبل
آن لحظه که گرم کشتن و قصابی است!
#محمدرضا_وحيدزاده
#میانمار
#کانال_طنز_ضرس_قاطع
@Zerseghate
آرام بخوابید که شب مهتابی است
لبخند بزن به بانوی صلح، نوبل
آن لحظه که گرم کشتن و قصابی است!
#محمدرضا_وحيدزاده
#میانمار
#کانال_طنز_ضرس_قاطع
@Zerseghate
Forwarded from شهرستان ادب
نخستین میزگرد #بوطیقا در شهرستان ادب
🔖خلاصه:
www.tg-me.com/shahrestanadab/2032
📖مشروح:
shahrestanadab.com/Content/ID/7293
📸گزارش تصویری:
shahrestanadab.com/Content/ID/7292
@ShahrestanAdab
🔖خلاصه:
www.tg-me.com/shahrestanadab/2032
📖مشروح:
shahrestanadab.com/Content/ID/7293
📸گزارش تصویری:
shahrestanadab.com/Content/ID/7292
@ShahrestanAdab
Forwarded from شهرستان ادب
📕 نخستین میزگرد ادبی #بوطیقا
با بررسی کتاب #ادبیات_در_مخاطره نوشته #تزوتان_تودوروف
با حضور ابراهیم اکبری دیزگاه، حسن صنوبری، محمدقائم خانی، محمدرضا وحیدزاده و بهاره ارشدریاحی در شهرستان ادب برگزار شد.
خلاصه جلسه:
✔️ #ابراهیم_اکبری_دیزگاه : «تودوروف معتقد است وقتی همهچیز را در قالب نظریههای ادبی ببریم و در آن افراط کنیم بعد از مدتی نویسنده دیگر به مخاطب کاری ندارد، فقط برای منتقد مینویسد تا منتقدان نوشتههای او را تفسیر کنند. تودوروف این مخاطره را نوعی بیماری برای ادبیات در عصر حاضر میداند؛ بیماری افراط و تفریط.»
✔️ #حسن_صنوبری : «یکی از مهمترین عللی که باعث شده این کتاب برای ما جذاب باشد، شباهتهایی است که بین سیر زندگی هنری تودوروف با وضعیت و سیر تطور ادبیات معاصر ایران وجود دارد. بعد از شکست تفکر کمونیستی در ایران گرایش واکنشی به سمت ادبیات به مثابه فرم به وجود آمد و گسترش پیدا کرد. همین وضعیتی که تودوروف در کتابش در مورد مدارس فرانسه نوشته در دانشگاههای ما به وجود آمد، چه بسا بدتر از آن وضعیت.»
✔️ #محمدقائم_خانی : «تودوورف در این کتاب نوعی بازخوانی روشنگری بر مبنای حقیقت و خیر انجام میدهد، با رویکردی بینابینی بین جریان مارکسیستی که کلگرا بود و جریان پستمدرن که صرفاً جزئینگر بود. تودوروف به وضوح در فصل آخر میگوید به طور کلی از سیطرهی ابزار در ادبیات بیرون بیاییم. ما باید از نقد ادبی به عنوان ابزار در معنای واقعی کلمه استفاده کنیم؛ کمککننده برای بیرون آوردن معنا از متن.»
✔️ #محمدرضا_وحیدزاده : «استدلال تودوروف را دربارهی لزوم فاصله گرفتن مدارس از فرم و ساختار به لحاظ منطقی نمیپذیرم. من مثل گذشتهی تودوروف معتقدم که کار مدارس و دانشگاهها همین است؛ باید کمی به نگاه فرمالیستها نزدیک شوند. در مقام و جایگاه آموزش ادبیات باید یاد بدهیم که ابزارهای دستیابی به متن و معنا چه هستند و این جز با فرم قابل دستیابی نیست.»
✔️ #بهاره_ارشدریاحی : «نگاه فرمالیستها به ادبیات جزو ضروریات و نیاز زمانهشان بوده است. جنبش فرمالیست مدخلی بود برای عبور از دورهی کلاسیک به دوران مدرن و پسامدرن. این کتاب توبهنامهی تودوروف نیست. او دارد اعتراف میکند که نیاز زمانه عوض شده و نگاه فرمالیستی به ادبیات دیگر پاسخگوی این نیازها نیست. نگاه فرمالیستی در دوران معاصر منقضی شده است، ولی به این معنا نیست که این نگاه در دورهی زمانی خودش اشتباه بوده است.»
🔗 متن مشروح این جلسه را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/7293
@ShahrestanAdab
با بررسی کتاب #ادبیات_در_مخاطره نوشته #تزوتان_تودوروف
با حضور ابراهیم اکبری دیزگاه، حسن صنوبری، محمدقائم خانی، محمدرضا وحیدزاده و بهاره ارشدریاحی در شهرستان ادب برگزار شد.
خلاصه جلسه:
✔️ #ابراهیم_اکبری_دیزگاه : «تودوروف معتقد است وقتی همهچیز را در قالب نظریههای ادبی ببریم و در آن افراط کنیم بعد از مدتی نویسنده دیگر به مخاطب کاری ندارد، فقط برای منتقد مینویسد تا منتقدان نوشتههای او را تفسیر کنند. تودوروف این مخاطره را نوعی بیماری برای ادبیات در عصر حاضر میداند؛ بیماری افراط و تفریط.»
✔️ #حسن_صنوبری : «یکی از مهمترین عللی که باعث شده این کتاب برای ما جذاب باشد، شباهتهایی است که بین سیر زندگی هنری تودوروف با وضعیت و سیر تطور ادبیات معاصر ایران وجود دارد. بعد از شکست تفکر کمونیستی در ایران گرایش واکنشی به سمت ادبیات به مثابه فرم به وجود آمد و گسترش پیدا کرد. همین وضعیتی که تودوروف در کتابش در مورد مدارس فرانسه نوشته در دانشگاههای ما به وجود آمد، چه بسا بدتر از آن وضعیت.»
✔️ #محمدقائم_خانی : «تودوورف در این کتاب نوعی بازخوانی روشنگری بر مبنای حقیقت و خیر انجام میدهد، با رویکردی بینابینی بین جریان مارکسیستی که کلگرا بود و جریان پستمدرن که صرفاً جزئینگر بود. تودوروف به وضوح در فصل آخر میگوید به طور کلی از سیطرهی ابزار در ادبیات بیرون بیاییم. ما باید از نقد ادبی به عنوان ابزار در معنای واقعی کلمه استفاده کنیم؛ کمککننده برای بیرون آوردن معنا از متن.»
✔️ #محمدرضا_وحیدزاده : «استدلال تودوروف را دربارهی لزوم فاصله گرفتن مدارس از فرم و ساختار به لحاظ منطقی نمیپذیرم. من مثل گذشتهی تودوروف معتقدم که کار مدارس و دانشگاهها همین است؛ باید کمی به نگاه فرمالیستها نزدیک شوند. در مقام و جایگاه آموزش ادبیات باید یاد بدهیم که ابزارهای دستیابی به متن و معنا چه هستند و این جز با فرم قابل دستیابی نیست.»
✔️ #بهاره_ارشدریاحی : «نگاه فرمالیستها به ادبیات جزو ضروریات و نیاز زمانهشان بوده است. جنبش فرمالیست مدخلی بود برای عبور از دورهی کلاسیک به دوران مدرن و پسامدرن. این کتاب توبهنامهی تودوروف نیست. او دارد اعتراف میکند که نیاز زمانه عوض شده و نگاه فرمالیستی به ادبیات دیگر پاسخگوی این نیازها نیست. نگاه فرمالیستی در دوران معاصر منقضی شده است، ولی به این معنا نیست که این نگاه در دورهی زمانی خودش اشتباه بوده است.»
🔗 متن مشروح این جلسه را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/7293
@ShahrestanAdab
Shahrestanadab
در خدمت و خیانت ساختارگرایان : «ادبیات در مخاطره» روی میز «بوطیقا»
شهرستان ادب: در نخستین میزگرد از سری میزگردهای «بوطیقا»، کتاب «ادبیات در مخاطره» نوشته تزوتان تودوروف با حضور ابراهیم اکبری دیزگاه، حسن صنوبری، محمدقائم خان...
🔶🔸هجو در آثار شاعرانِ دوستدار پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)🔸🔶
🔷🔹بخش سوم؛ #کمیت_اسدی🔹🔷
🔻کمیت اسدی یکی دیگر از شاعران دوستدار اهل بیت (ع) است که اشعار بسیاری در مدح ایشان سروده است. او در طعن نیز زبانی آتشین داشت و به دلیل اشعار تند و تیزی که علیه ستمگران و دشمنان اهل بیت (ع) سروده بود، پیوسته در گریز و سفر بود. او در قصیدهای در رثای زید بن علی و فرزندان او، خالد بن عبدالله قسری، فرماندار کوفه و بصره و یکی از چهرههای اصلی حکومت بنیامیه را هجو کرد. هشام در واکنش به این هجویه به خالد دستور داد تا زبان و دستان او را قطع کند. از این رو عاملان حکومت خانۀ او را به محاصره درآوردند و پس از دستگیری وی را به زندان افکندند؛ اما او با یاری همسر شجاع خود توانست از زندان بگریزد و جان خویش را نجات دهد. او پس از این واقعه سالها متواری بود.
🔻کمیت در تمام دوران مبارزات خود ارتباط محکمی با اهل بیت (ع) داشت. نقل شده است روزی کمیت به محضر حضرت باقر (ع) وارد گردید. حضرت هدیهای همراه با لباس خویش به او داد. کمیت در پاسخ گفت «سوگند به خدا من شما را به دلیل مسائل دنیوی انتخاب نکردهام.» و به همین دلیل تنها لباس را از ایشان پذیرفت. روایت است که حضرت باقر (ع) به کمیت فرمود: «اما براى توست آنچه رسول خدا به حسّان بن ثابت فرمود: تا زمانى که از ما اهل بیت (ع) در شعرت دفاع مىکنى، روح القدس با توست».
🔻در نقل دیگری نیز آمده است که کمیت در ایام تشریق، بر امام صادق (ع) وارد شد و گفت فدایت شوم شعری در قدردانی از شما آل محمد سرودهام. حضرت او را دعوت به یاد خدا کرد و پس از تکرار درخواستش به او اجازۀ خواندن داد. پس از آنکه کمیت به قرائت شعر خود پرداخت، خانوادۀ امام به گریه افتادند. آنگاه امام دستان نیایش را به سوی آسمان دراز کرد و گفت: «اللهم اغفر للکمیت».
🔻کمیت همچنین در هجو هشام بن عبد الملک، حاکم ستمگر بنیامیه اینگونه سروده است: فقل لبنی أُمیةَ حیثُ حلّوا / و إن خفت المُهَنّد والقطیعا / أجاعَ اللهُ مَن أشبعتُموه / و أشبع مَن بجورکم أُجیعا / بمرضی السیاسة هاشمی / یکون حیاً لأمّته ربیعا (به بنیامیه در هر کجا که هستند، در هر مسند و مقامی که هستند، بگو اگرچه از ظلم و ستم آنها بر خود بیم داری... آنها را نفرین کن و بگو خداوند گرسنه کند آنان را که شما سیر کردید. «یعنی خداوند نابود کند یاران شما را و کسانی که شما از آنها حمایت میکنید» با پیروی از سیاست و روش هاشمیان «اهل بیت علیهم السلام» امت ایشان دوباره زنده میشود و حیاتی دوباره مییابد.)
🔻او در نهایت نیز جان خویش را بر سر مبارزه با دشمنان اهل بیت (ع) گذاشت و در پی طعنها و هجوهایش به دست لشکریان یوسف بن عمر به شهادت رسید.
www.tg-me.com/rezavahidzadeh/195
🔹 به نقل از 👈 yon.ir/Djsgl
🔹بخش اول 👈 www.tg-me.com/rezavahidzadeh/196
🔹بخش دوم 👈 www.tg-me.com/rezavahidzadeh/200
🔷🔹بخش سوم؛ #کمیت_اسدی🔹🔷
🔻کمیت اسدی یکی دیگر از شاعران دوستدار اهل بیت (ع) است که اشعار بسیاری در مدح ایشان سروده است. او در طعن نیز زبانی آتشین داشت و به دلیل اشعار تند و تیزی که علیه ستمگران و دشمنان اهل بیت (ع) سروده بود، پیوسته در گریز و سفر بود. او در قصیدهای در رثای زید بن علی و فرزندان او، خالد بن عبدالله قسری، فرماندار کوفه و بصره و یکی از چهرههای اصلی حکومت بنیامیه را هجو کرد. هشام در واکنش به این هجویه به خالد دستور داد تا زبان و دستان او را قطع کند. از این رو عاملان حکومت خانۀ او را به محاصره درآوردند و پس از دستگیری وی را به زندان افکندند؛ اما او با یاری همسر شجاع خود توانست از زندان بگریزد و جان خویش را نجات دهد. او پس از این واقعه سالها متواری بود.
🔻کمیت در تمام دوران مبارزات خود ارتباط محکمی با اهل بیت (ع) داشت. نقل شده است روزی کمیت به محضر حضرت باقر (ع) وارد گردید. حضرت هدیهای همراه با لباس خویش به او داد. کمیت در پاسخ گفت «سوگند به خدا من شما را به دلیل مسائل دنیوی انتخاب نکردهام.» و به همین دلیل تنها لباس را از ایشان پذیرفت. روایت است که حضرت باقر (ع) به کمیت فرمود: «اما براى توست آنچه رسول خدا به حسّان بن ثابت فرمود: تا زمانى که از ما اهل بیت (ع) در شعرت دفاع مىکنى، روح القدس با توست».
🔻در نقل دیگری نیز آمده است که کمیت در ایام تشریق، بر امام صادق (ع) وارد شد و گفت فدایت شوم شعری در قدردانی از شما آل محمد سرودهام. حضرت او را دعوت به یاد خدا کرد و پس از تکرار درخواستش به او اجازۀ خواندن داد. پس از آنکه کمیت به قرائت شعر خود پرداخت، خانوادۀ امام به گریه افتادند. آنگاه امام دستان نیایش را به سوی آسمان دراز کرد و گفت: «اللهم اغفر للکمیت».
🔻کمیت همچنین در هجو هشام بن عبد الملک، حاکم ستمگر بنیامیه اینگونه سروده است: فقل لبنی أُمیةَ حیثُ حلّوا / و إن خفت المُهَنّد والقطیعا / أجاعَ اللهُ مَن أشبعتُموه / و أشبع مَن بجورکم أُجیعا / بمرضی السیاسة هاشمی / یکون حیاً لأمّته ربیعا (به بنیامیه در هر کجا که هستند، در هر مسند و مقامی که هستند، بگو اگرچه از ظلم و ستم آنها بر خود بیم داری... آنها را نفرین کن و بگو خداوند گرسنه کند آنان را که شما سیر کردید. «یعنی خداوند نابود کند یاران شما را و کسانی که شما از آنها حمایت میکنید» با پیروی از سیاست و روش هاشمیان «اهل بیت علیهم السلام» امت ایشان دوباره زنده میشود و حیاتی دوباره مییابد.)
🔻او در نهایت نیز جان خویش را بر سر مبارزه با دشمنان اهل بیت (ع) گذاشت و در پی طعنها و هجوهایش به دست لشکریان یوسف بن عمر به شهادت رسید.
www.tg-me.com/rezavahidzadeh/195
🔹 به نقل از 👈 yon.ir/Djsgl
🔹بخش اول 👈 www.tg-me.com/rezavahidzadeh/196
🔹بخش دوم 👈 www.tg-me.com/rezavahidzadeh/200
Telegram
پیادهروی در اتوبان
🔶🔸هجو در آثار شاعرانِ دوستدار پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)🔸🔶
🔷🔹بخش اول؛ #حسان_بن_ثابت🔹🔷
▪️به نقل از 👈 yon.ir/Djsgl
🔷🔹بخش اول؛ #حسان_بن_ثابت🔹🔷
▪️به نقل از 👈 yon.ir/Djsgl
از ضریحت میشود فهمید خیلی چیزها
مثل اینکه سخت خود را در دلم جا کردهای
💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh
مثل اینکه سخت خود را در دلم جا کردهای
💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh
نذر مؤذن کربلا
با وداع آخرت در خیمه غوغا کردهای
خنده بر لب داری و کار مسیحا کردهای
ای تمام خاطراتم از پیمبر! صبر کن
ماندنم را بعد خود غرق معما کردهای
کوه طورم پیش تو آغوش وا کردم ولی
با عصای آهنینت عزم دریا کردهای
طعم شیر از لعل احمد در دهانم تازه شد
تشنگی را بادۀ شهدی گوارا کردهای *
دشمن از کاری که با من کردهای کل میکشد
رسم شادی در مصیبت را تو برپا کردهای
مینشینی بر سر نی در کنار نیزهام
بیتهای سرخ زینب را مقفا کردهای
از ضریحت میشود فهمید خیلی چیزها
مثل اینکه سخت خود را در دلم جا کردهای
د-------------------------------------------د
* نقل است که هنگام ولادت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام، شیر صدیقۀ زهرا سلاماللهعلیها خشک میشود و کودک گرسنه میماند. پیامبر اکرم صلواتاللهعلیه به اذن خداوند تا سه روز از دهان مبارک خویش طفل رضی را شیر میدهند.
www.tg-me.com/rezavahidzadeh/231
با وداع آخرت در خیمه غوغا کردهای
خنده بر لب داری و کار مسیحا کردهای
ای تمام خاطراتم از پیمبر! صبر کن
ماندنم را بعد خود غرق معما کردهای
کوه طورم پیش تو آغوش وا کردم ولی
با عصای آهنینت عزم دریا کردهای
طعم شیر از لعل احمد در دهانم تازه شد
تشنگی را بادۀ شهدی گوارا کردهای *
دشمن از کاری که با من کردهای کل میکشد
رسم شادی در مصیبت را تو برپا کردهای
مینشینی بر سر نی در کنار نیزهام
بیتهای سرخ زینب را مقفا کردهای
از ضریحت میشود فهمید خیلی چیزها
مثل اینکه سخت خود را در دلم جا کردهای
د-------------------------------------------د
* نقل است که هنگام ولادت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام، شیر صدیقۀ زهرا سلاماللهعلیها خشک میشود و کودک گرسنه میماند. پیامبر اکرم صلواتاللهعلیه به اذن خداوند تا سه روز از دهان مبارک خویش طفل رضی را شیر میدهند.
www.tg-me.com/rezavahidzadeh/231
Telegram
پیادهروی در اتوبان
از ضریحت میشود فهمید خیلی چیزها
مثل اینکه سخت خود را در دلم جا کردهای
💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh
مثل اینکه سخت خود را در دلم جا کردهای
💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh
🏴▪️در به در خیمههای عزای حسینی ▪️🏴
💠 حاشیهنگاری مراسم عزاداری در هیئت حماسه و هنر (دانشگاه هنر) 💠
📃 متن کامل را در اینجا بخوانید 👈 http://alefyaa.ir/?p=379
💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh
💠 حاشیهنگاری مراسم عزاداری در هیئت حماسه و هنر (دانشگاه هنر) 💠
📃 متن کامل را در اینجا بخوانید 👈 http://alefyaa.ir/?p=379
💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh
🏴▪️در به در خیمههای عزای حسینی ▪️🏴
💠 حاشیهنگاری مراسم عزاداری در هیئت حماسه و هنر (دانشگاه هنر) 💠
🔹 هفتم محرم است. هفت شب است که در به در خیمههای عزای حسینی، از این تکیه به آن هیئت و از این مسجد به آن حسینیه میروی در پی گمشدهای. دهه از نیمه گذشته و حرارتی که از شب اول به جان دلت افتاده سر به فزونی دارد. خبر میشوی که در تقاطع خیابان ولیعصر و کوچه رشت میخانه دیگری گشودهاند؛ مگر چارهای باشد بر این حال خراب، شاید هم هیمهای برای برکشیدن بیشتر آتش درونت.
🔹 وارد راهرو که میشوی در تردیدی به گالری آمدهای یا مجلس عزا؟ هر سو تیاتری است. یک طرف بساط کانسپتچوآرت است یک طرف نقاشیهای آبسترهای. این سو یک اثر تلفیقی هوا کردهاند، آن سو پوسترهایی گرافیکی. برخی از آثار هنوز آماده نیستند و چند تنی سخت مشغولشاناند. پیشخوان یک کتابفروشی را که پشت سر میگذاری تازه به یک نشانۀ آشنا میرسی. خوشحال میشوی که بالاخره یک چیز مرتبط با حافظهات یافتهای. چایی روضه.
🔹 جرعۀ اول را که سرمیکشی صدایی از داخل خیمه به گوش میرسد. میفهمی که قرار است قرآن شروع شود. استکان خالی چای را تحویل چایخانه میدهی، نیت میکنی و با بسمالله قدم به خیمه میگذاری.اولین چیزی که نظرت را جلب میکند دکور پشت منبر است. سعی میکنی شعری را که دکور بر اساس آن طراحی شده است بخوانی. پوشیدهاند با تو سواران ردای خون…
www.tg-me.com/rezavahidzadeh/233
📃 متن کامل را در اینجا بخوانید 👈 http://alefyaa.ir/?p=379
💠 حاشیهنگاری مراسم عزاداری در هیئت حماسه و هنر (دانشگاه هنر) 💠
🔹 هفتم محرم است. هفت شب است که در به در خیمههای عزای حسینی، از این تکیه به آن هیئت و از این مسجد به آن حسینیه میروی در پی گمشدهای. دهه از نیمه گذشته و حرارتی که از شب اول به جان دلت افتاده سر به فزونی دارد. خبر میشوی که در تقاطع خیابان ولیعصر و کوچه رشت میخانه دیگری گشودهاند؛ مگر چارهای باشد بر این حال خراب، شاید هم هیمهای برای برکشیدن بیشتر آتش درونت.
🔹 وارد راهرو که میشوی در تردیدی به گالری آمدهای یا مجلس عزا؟ هر سو تیاتری است. یک طرف بساط کانسپتچوآرت است یک طرف نقاشیهای آبسترهای. این سو یک اثر تلفیقی هوا کردهاند، آن سو پوسترهایی گرافیکی. برخی از آثار هنوز آماده نیستند و چند تنی سخت مشغولشاناند. پیشخوان یک کتابفروشی را که پشت سر میگذاری تازه به یک نشانۀ آشنا میرسی. خوشحال میشوی که بالاخره یک چیز مرتبط با حافظهات یافتهای. چایی روضه.
🔹 جرعۀ اول را که سرمیکشی صدایی از داخل خیمه به گوش میرسد. میفهمی که قرار است قرآن شروع شود. استکان خالی چای را تحویل چایخانه میدهی، نیت میکنی و با بسمالله قدم به خیمه میگذاری.اولین چیزی که نظرت را جلب میکند دکور پشت منبر است. سعی میکنی شعری را که دکور بر اساس آن طراحی شده است بخوانی. پوشیدهاند با تو سواران ردای خون…
www.tg-me.com/rezavahidzadeh/233
📃 متن کامل را در اینجا بخوانید 👈 http://alefyaa.ir/?p=379
Telegram
پیادهروی در اتوبان
🏴 ▪️در به در خیمههای عزای حسینی ▪️🏴
💠 حاشیهنگاری مراسم عزاداری در هیئت حماسه و هنر (دانشگاه هنر) 💠
📃 متن کامل را در اینجا بخوانید 👈 http://alefyaa.ir/?p=379
💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh
💠 حاشیهنگاری مراسم عزاداری در هیئت حماسه و هنر (دانشگاه هنر) 💠
📃 متن کامل را در اینجا بخوانید 👈 http://alefyaa.ir/?p=379
💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh
Forwarded from شعر فارسی
"نقاش"
نقاش نقش ماهی و ساحل کشیده
يک قرصِ ماهِ روشن و کامل کشيده بود
در رنگهاش رنگ تلظی نداشت، پس
يک ابر روی ماهِ مقابل کشيده بود
مَشکی به روی خاک سیاه آب رفته بود
مشکی چنان دریده که مُشکل کشیده
دستي قلم به روی زمين پنجه میکشيد
در بين دست و مشک، فقط گِل کشيده بود
يک پيکرِ به نازکیِ سيزده بهار
با قبضهای به شانه حمايل کشيده بود
در آنطرف هزار هزاران کلوخ و سنگ
در دستهای مردمِ جاهل کشيده بود
از بین بوم، ناله و شيون بلند شد
يک شهر پای کوفته و كل کشيده بود
وقتی عطش گلوی کسی را سپيد کرد
يک تير در سپاه مقابل کشيده بود
پيدا نکرد شکل مناسب برای آه
آهي که سرد، مادری از دل کشيده بود
يک خانم خميده در اين صحنه اشک ريخت
يک دشنه دست جانی قاتل کشيده بود
پس چند تا زبانۀ آتش، حريص و تیز
بر سمت خيمهها، کج و مايل کشيده بود
از گوشهای صدای تلاوت بلند شد
بر روی نیزه آیۀ نازل کشیده بود
ناگاه چند قطرۀ خون بر زمین چکید
یک لخته روی چوبۀ محمل کشیده بود
ديگر قلم به اينهمه تصوير تن نداد
کز بين صفحههای مقاتل کشيده بود
با لرز دست بر همهجا رنگ سرخ زد
نقاش پای بوم زمین خورد و گریه کرد
#محمدرضا_وحیدزاده
این شعر را با شنیدن موسیقی زیر بخوانید🔻🔻
www.tg-me.com/shear_farsi/658
نقاش نقش ماهی و ساحل کشیده
يک قرصِ ماهِ روشن و کامل کشيده بود
در رنگهاش رنگ تلظی نداشت، پس
يک ابر روی ماهِ مقابل کشيده بود
مَشکی به روی خاک سیاه آب رفته بود
مشکی چنان دریده که مُشکل کشیده
دستي قلم به روی زمين پنجه میکشيد
در بين دست و مشک، فقط گِل کشيده بود
يک پيکرِ به نازکیِ سيزده بهار
با قبضهای به شانه حمايل کشيده بود
در آنطرف هزار هزاران کلوخ و سنگ
در دستهای مردمِ جاهل کشيده بود
از بین بوم، ناله و شيون بلند شد
يک شهر پای کوفته و كل کشيده بود
وقتی عطش گلوی کسی را سپيد کرد
يک تير در سپاه مقابل کشيده بود
پيدا نکرد شکل مناسب برای آه
آهي که سرد، مادری از دل کشيده بود
يک خانم خميده در اين صحنه اشک ريخت
يک دشنه دست جانی قاتل کشيده بود
پس چند تا زبانۀ آتش، حريص و تیز
بر سمت خيمهها، کج و مايل کشيده بود
از گوشهای صدای تلاوت بلند شد
بر روی نیزه آیۀ نازل کشیده بود
ناگاه چند قطرۀ خون بر زمین چکید
یک لخته روی چوبۀ محمل کشیده بود
ديگر قلم به اينهمه تصوير تن نداد
کز بين صفحههای مقاتل کشيده بود
با لرز دست بر همهجا رنگ سرخ زد
نقاش پای بوم زمین خورد و گریه کرد
#محمدرضا_وحیدزاده
این شعر را با شنیدن موسیقی زیر بخوانید🔻🔻
www.tg-me.com/shear_farsi/658
Telegram
شعر فارسی
قطعه بیکلام «نوای نینوا»
کاری از #بردیا_صدرنوری
به مناسبت ایام عزای سالار شهیدان (ع)
@shear_farsi
کاری از #بردیا_صدرنوری
به مناسبت ایام عزای سالار شهیدان (ع)
@shear_farsi
زمینه: بازم کوچهها با عزای تو غوغاست | حاج میثم مطیعی
@MeysamMotiee_ir
🎙بازم کوچهها با عزای تو غوغاست ( #زمینه)
🔺با نوای: حاج میثم مطیعی
🔺با شعر: محمدرضا وحیدزاده
📄 متن شعر: meysammotiee.ir/post/1473
( #شب_چهارم محرم ۱۳۹۶)
☑️ @MeysamMotiee_ir
🔺با نوای: حاج میثم مطیعی
🔺با شعر: محمدرضا وحیدزاده
📄 متن شعر: meysammotiee.ir/post/1473
( #شب_چهارم محرم ۱۳۹۶)
☑️ @MeysamMotiee_ir
⭕️ حضور بخشنامهای #مدرنیسم در ادبیات ⭕️
☕️ در بخشی از جلسۀ نقد مجموعهشعر «سرم به شانۀ تو فکر میکند»؛ از مجموعه میزگردهای «بوطیقا»، عنوان شد:
📁 مدرنیسم اصولاً یک ارزش ذاتی نیست که ما اینقدر ایدئولوژیک و بوروکراتیک به آن نگاه کنیم و به صورت بخشنامهای حکم صادر کنیم که باید مولفههای آن با همین دقت و قطعیت، در آثار ادبی رعایت شود؛ یعنی بیاییم فهرستی از اصول و ارزشهای به زعم ما مطلق مدرنیسم، تهیه کنیم و مثل بازرس بر سر آثار ادبی بایستیم و انتظار اعمال کامل آنها را در همۀ این آثار داشته باشیم. متأسفانه در سالهای اخیر گاهی مشاهده میکنیم که بسیاری از منتقدان مدرنیست با چنین رویکردِ بخشنامهای و ایدئولوژیکی به سراغ ادبیات میروند و با پیشفرضهای قطعی و مدرنیستی خود در خصوص آثار حکم میدهند.
www.tg-me.com/shahrestanadab/2123|
📄متن کامل گزارش را در اینجا بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/7363
☕️ در بخشی از جلسۀ نقد مجموعهشعر «سرم به شانۀ تو فکر میکند»؛ از مجموعه میزگردهای «بوطیقا»، عنوان شد:
📁 مدرنیسم اصولاً یک ارزش ذاتی نیست که ما اینقدر ایدئولوژیک و بوروکراتیک به آن نگاه کنیم و به صورت بخشنامهای حکم صادر کنیم که باید مولفههای آن با همین دقت و قطعیت، در آثار ادبی رعایت شود؛ یعنی بیاییم فهرستی از اصول و ارزشهای به زعم ما مطلق مدرنیسم، تهیه کنیم و مثل بازرس بر سر آثار ادبی بایستیم و انتظار اعمال کامل آنها را در همۀ این آثار داشته باشیم. متأسفانه در سالهای اخیر گاهی مشاهده میکنیم که بسیاری از منتقدان مدرنیست با چنین رویکردِ بخشنامهای و ایدئولوژیکی به سراغ ادبیات میروند و با پیشفرضهای قطعی و مدرنیستی خود در خصوص آثار حکم میدهند.
www.tg-me.com/shahrestanadab/2123|
📄متن کامل گزارش را در اینجا بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/7363
Telegram
شهرستان ادب
سومین میزگرد #بوطیقا در شهرستان ادب
🔖خلاصه:
https://www.tg-me.com/shahrestanadab/2124
📖مشروح و 📸گزارش تصویری:
shahrestanadab.com/Content/ID/7363
☑️ @ShahrestanAdab
🔖خلاصه:
https://www.tg-me.com/shahrestanadab/2124
📖مشروح و 📸گزارش تصویری:
shahrestanadab.com/Content/ID/7363
☑️ @ShahrestanAdab
Forwarded from شهرستان ادب
📕سومین میزگرد ادبی #بوطیقا
با بررسی کتاب #سرم_به_شانه_تو_فکر_می_کند
سروده #فاطمه_سلیمان_پور
با حضور ابراهیم اکبری دیزگاه، غلامرضا طریقی، محمدرضا وحیدزاده، حسن صنوبری و فاطمه سلیمان پور شاعر اثر در شهرستان ادب برگزار شد.
خلاصه جلسه:
✔️ #غلامرضا_طریقی : کتاب از هشتاد درصد سطح عمومی شعر جوان بالاتر است اما محدود بودن وزن در این مجموعه باعث رخوت مخاطب میشود به خصوص وقتی اشعار هموزن پشت سر هم قرار میگیرند.»
✔️ #ابراهیم_اکبری_دیزگاه : «در این کتاب شعر اروتیک را میبینیم، با همهی مولفههایش. بعضاً شعر فیلیایی یا اوفلیایی هم بین آنها هست. ولی شعر آگاپهای وجود ندارد. با وجود اروتیک بودن اشعار در این مجموعه با یک معشوق یا غایب، یا بیهویت روبرو هستیم.»
✔️ #حسن_صنوبری :«این کتاب مجموعه شعری به مثابه زندگینامه است نه مجموعه شعر به مثابه یک ارائهی ساختاری یا تمرین زیباییشناسی. به همین خاطر عاشقانه بودن آن در برابر شعر بودنش خیلی پررنگ است و زیباییشناسیاش هم متفاوت است.»
✔️ #محمدرضا_وحیدزاده :«در این مجموعه شاعر هرچه جلوتر میرود بیشتر بر کلیشههای ادبی و جنسیتی فائق میآید و به سبک شخصی خود نزدیک میشود.»
✔️#الهام_عظیمی : «شعری که امروز شعر زنانه نامگذاری میشود معمولاً با المانهای شعر زنانه تطابق ندارند. در این اشعار هیچ متانت و وقار زنانهای چه از دیدگاه اسلامی، چه از دیدگاه اخلاقی دیده نمیشود. ولی در شعرهای خانم سلیمانپور طراوت و متانت شعر زنانه را دیدم.»
🔗 متن مشروح این جلسه را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
http://shahrestanadab.com/Content/ID/7363/
☑️ @ShahrestanAdab
با بررسی کتاب #سرم_به_شانه_تو_فکر_می_کند
سروده #فاطمه_سلیمان_پور
با حضور ابراهیم اکبری دیزگاه، غلامرضا طریقی، محمدرضا وحیدزاده، حسن صنوبری و فاطمه سلیمان پور شاعر اثر در شهرستان ادب برگزار شد.
خلاصه جلسه:
✔️ #غلامرضا_طریقی : کتاب از هشتاد درصد سطح عمومی شعر جوان بالاتر است اما محدود بودن وزن در این مجموعه باعث رخوت مخاطب میشود به خصوص وقتی اشعار هموزن پشت سر هم قرار میگیرند.»
✔️ #ابراهیم_اکبری_دیزگاه : «در این کتاب شعر اروتیک را میبینیم، با همهی مولفههایش. بعضاً شعر فیلیایی یا اوفلیایی هم بین آنها هست. ولی شعر آگاپهای وجود ندارد. با وجود اروتیک بودن اشعار در این مجموعه با یک معشوق یا غایب، یا بیهویت روبرو هستیم.»
✔️ #حسن_صنوبری :«این کتاب مجموعه شعری به مثابه زندگینامه است نه مجموعه شعر به مثابه یک ارائهی ساختاری یا تمرین زیباییشناسی. به همین خاطر عاشقانه بودن آن در برابر شعر بودنش خیلی پررنگ است و زیباییشناسیاش هم متفاوت است.»
✔️ #محمدرضا_وحیدزاده :«در این مجموعه شاعر هرچه جلوتر میرود بیشتر بر کلیشههای ادبی و جنسیتی فائق میآید و به سبک شخصی خود نزدیک میشود.»
✔️#الهام_عظیمی : «شعری که امروز شعر زنانه نامگذاری میشود معمولاً با المانهای شعر زنانه تطابق ندارند. در این اشعار هیچ متانت و وقار زنانهای چه از دیدگاه اسلامی، چه از دیدگاه اخلاقی دیده نمیشود. ولی در شعرهای خانم سلیمانپور طراوت و متانت شعر زنانه را دیدم.»
🔗 متن مشروح این جلسه را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
http://shahrestanadab.com/Content/ID/7363/
☑️ @ShahrestanAdab
⛔️ وقتی شهبازی هم میزند بغل ⛔️
🔸 نگاهی به فیلم #مالاریا آخرین ساختۀ #پرویز_شهبازی 🔸
💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh/240
🔸 نگاهی به فیلم #مالاریا آخرین ساختۀ #پرویز_شهبازی 🔸
💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh/240
🕷🐞وقتی شهبازی هم میزند بغل🐝🐜
◾️نگاهی به فیلم #مالاریا آخرین ساختۀ #پرویز_شهبازی◾️
✔️ فیلم مالاریا آخرین ساخته پرویز شهبازی داستان فرار یک دختر و پسر شهرستانی به تهران است که به دلیل نداشتن آشنا و پول کافی در تهران، دچار مشکل میشوند. فیلم از پایان آن آغاز میشود و صحنۀ نهایی را در سکانس اول نشان میدهد و این تنها نقطۀ اشتراک «مالاریا» با آثار پیشین شهبازی است.
✔️ پس از این پایان آغازین، شهبازی به یکباره تصمیم میگیرد همۀ گذشتۀ سینمایی خود را و بلکه همۀ آموختهها و دانستههایش را از فیلمسازی رها کند و سرخوش و مشاعرازدستداده، دوربین را و تو گویی دوربین موبایل را دست بگیرد و با گروه فیلمسازیاش در شهر بیدلیل و بیهدف پرسه بزند؛ شهری که مخاطب هرچه میکوشد نمیتواند آن را بشناسد. شهری که در خیابانهایش با شلنگ آب، شیر (حیوان درنده!) میشورند و در پیادهروهایش گروههای موسیقایی جاز کنسرت برقرار میکنند!
✔️ «مالاریا» اثری شگفتانگیز است از فیلمسازی که پیش از این، بسیاری او را با وجود آثار کمتعدادش یک کارگردان صاحبسبک میشناختند. «مالاریا» ناسزایی است به جان این تصور پیشین. آدمهای فیلم هرگاه دلشان میخواهد با هم درگیر میشوند و هرگاه دلشان میخواهد با هم مهربان. هر گاه دلشان خواست پولشان تمام میشود و هرگاه دلشان خواست میروند تلهکابین. هرگاه دلشان خواست خوشحالاند و هرگاه دلشان خواست خودشان را میکُشند.
✔️ «مالاریا» اثری است در سبک و سیاق فیلم دورهمی «چه خوب که برگشتی» از کارگردانی که پس از ۲۴ فیلم و نیمقرن فیلمسازی، زده است بغل؛ نه ۶ فیلم! «مالاریا» یک تور تهرانگردی است با قصهای که ندارد، شخصیتهایی که ندارد، منطقی که ندارد و فیلمی که اساساً نمیدانیم باید دربارۀ چه چیزش سخن گفت. فیلمی است که بعد از دیدنش وقتی از سالن بیرون میآییم فقط یک سؤال ذهنمان را مشغول کرده است: چرا؟
💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh/239
🔗 به نقل از 👈 http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13941119000784
◾️نگاهی به فیلم #مالاریا آخرین ساختۀ #پرویز_شهبازی◾️
✔️ فیلم مالاریا آخرین ساخته پرویز شهبازی داستان فرار یک دختر و پسر شهرستانی به تهران است که به دلیل نداشتن آشنا و پول کافی در تهران، دچار مشکل میشوند. فیلم از پایان آن آغاز میشود و صحنۀ نهایی را در سکانس اول نشان میدهد و این تنها نقطۀ اشتراک «مالاریا» با آثار پیشین شهبازی است.
✔️ پس از این پایان آغازین، شهبازی به یکباره تصمیم میگیرد همۀ گذشتۀ سینمایی خود را و بلکه همۀ آموختهها و دانستههایش را از فیلمسازی رها کند و سرخوش و مشاعرازدستداده، دوربین را و تو گویی دوربین موبایل را دست بگیرد و با گروه فیلمسازیاش در شهر بیدلیل و بیهدف پرسه بزند؛ شهری که مخاطب هرچه میکوشد نمیتواند آن را بشناسد. شهری که در خیابانهایش با شلنگ آب، شیر (حیوان درنده!) میشورند و در پیادهروهایش گروههای موسیقایی جاز کنسرت برقرار میکنند!
✔️ «مالاریا» اثری شگفتانگیز است از فیلمسازی که پیش از این، بسیاری او را با وجود آثار کمتعدادش یک کارگردان صاحبسبک میشناختند. «مالاریا» ناسزایی است به جان این تصور پیشین. آدمهای فیلم هرگاه دلشان میخواهد با هم درگیر میشوند و هرگاه دلشان میخواهد با هم مهربان. هر گاه دلشان خواست پولشان تمام میشود و هرگاه دلشان خواست میروند تلهکابین. هرگاه دلشان خواست خوشحالاند و هرگاه دلشان خواست خودشان را میکُشند.
✔️ «مالاریا» اثری است در سبک و سیاق فیلم دورهمی «چه خوب که برگشتی» از کارگردانی که پس از ۲۴ فیلم و نیمقرن فیلمسازی، زده است بغل؛ نه ۶ فیلم! «مالاریا» یک تور تهرانگردی است با قصهای که ندارد، شخصیتهایی که ندارد، منطقی که ندارد و فیلمی که اساساً نمیدانیم باید دربارۀ چه چیزش سخن گفت. فیلمی است که بعد از دیدنش وقتی از سالن بیرون میآییم فقط یک سؤال ذهنمان را مشغول کرده است: چرا؟
💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh/239
🔗 به نقل از 👈 http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13941119000784
Telegram
پیادهروی در اتوبان
⛔️ وقتی شهبازی هم میزند بغل ⛔️
🔸 نگاهی به فیلم #مالاریا آخرین ساختۀ #پرویز_شهبازی 🔸
💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh/240
🔸 نگاهی به فیلم #مالاریا آخرین ساختۀ #پرویز_شهبازی 🔸
💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh/240
شور: انگار میخونه مادری، السلام علی الباکین | حاج میثم مطیعی
@MeysamMotiee_ir
🎙السلام علی الباکین ( #شور)
🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
🔺با شعر: محمدرضا وحیدزاده
📄 متن شعر: meysammotiee.ir/post/1484
( #شب_ششم محرم ۱۳۹۶)
☑️ @RezaVahidzade
☑️ @MeysamMotiee_ir
🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
🔺با شعر: محمدرضا وحیدزاده
📄 متن شعر: meysammotiee.ir/post/1484
( #شب_ششم محرم ۱۳۹۶)
☑️ @RezaVahidzade
☑️ @MeysamMotiee_ir
🌴#ده_روایت_از_اربعین🌴
🖊 در سال گذشته خاطراتم از سفر اربعین را در قالب ده یادداشت کوتاه نوشتم. مجموع این خاطرات در «اولین سوگوارۀ ملی اربعین دانشگاهیان» حائز رتبۀ دوم بخش خاطرهنگاری شد. www.isna.ir/news/96070402484
در ایام پیش رو و در آستانۀ این عظیمترین گردهمایی شگفت تاریخ شما را به خواندن آنها دعوت میکنم.
التماس دعا 🙏
www.tg-me.com/rezavahidzadeh/76
1️⃣🔹«روایت یکم»؛ هجوم برای یاری 👈
📄https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/61
2️⃣🔹«روایت دوم»؛ سؤال شب اول قبر 👈
📄https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/63
3️⃣🔹«روایت سوم»؛ موکبدار عصبانی👈
📄https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/65
4️⃣🔹«روایت چهارم»؛ عشق بینالمللی👈
📄https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/68
5️⃣🔹«روایت پنجم»؛ كسب اجازه برای رفتن👈
📄https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/70
6️⃣🔹«روایت ششم»؛ برادرانی جداافتاده از یکدگر👈
📄https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/72
7️⃣🔹«روایت هفتم»؛ قمهزنها خون نمیریزند!👈
📄https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/74
8️⃣🔹«روایت هشتم»؛ همدلیهایی خوشتر از همزبانی👈
📄https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/77
9️⃣🔹«روایت نهم»؛ خاکهایی که به نظر کیمیا میشوند👈
📄https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/79
🔟🔹«روایت دهم؛ آخر»؛ بی سر و سامان تو ام یا حسین👈
📄https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/81
#محمدرضا_وحیدزاده
🖊 در سال گذشته خاطراتم از سفر اربعین را در قالب ده یادداشت کوتاه نوشتم. مجموع این خاطرات در «اولین سوگوارۀ ملی اربعین دانشگاهیان» حائز رتبۀ دوم بخش خاطرهنگاری شد. www.isna.ir/news/96070402484
در ایام پیش رو و در آستانۀ این عظیمترین گردهمایی شگفت تاریخ شما را به خواندن آنها دعوت میکنم.
التماس دعا 🙏
www.tg-me.com/rezavahidzadeh/76
1️⃣🔹«روایت یکم»؛ هجوم برای یاری 👈
📄https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/61
2️⃣🔹«روایت دوم»؛ سؤال شب اول قبر 👈
📄https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/63
3️⃣🔹«روایت سوم»؛ موکبدار عصبانی👈
📄https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/65
4️⃣🔹«روایت چهارم»؛ عشق بینالمللی👈
📄https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/68
5️⃣🔹«روایت پنجم»؛ كسب اجازه برای رفتن👈
📄https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/70
6️⃣🔹«روایت ششم»؛ برادرانی جداافتاده از یکدگر👈
📄https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/72
7️⃣🔹«روایت هفتم»؛ قمهزنها خون نمیریزند!👈
📄https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/74
8️⃣🔹«روایت هشتم»؛ همدلیهایی خوشتر از همزبانی👈
📄https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/77
9️⃣🔹«روایت نهم»؛ خاکهایی که به نظر کیمیا میشوند👈
📄https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/79
🔟🔹«روایت دهم؛ آخر»؛ بی سر و سامان تو ام یا حسین👈
📄https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/81
#محمدرضا_وحیدزاده
Telegram
پیادهروی در اتوبان
#ده_روایت_از_اربعین
8⃣ روایت هشتم، همدلیهایی خوشتر از همزبانی 👈https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/77
🔷 عکس از وهب رامزی
🔷 روایت از محمدرضا وحیدزاده
8⃣ روایت هشتم، همدلیهایی خوشتر از همزبانی 👈https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/77
🔷 عکس از وهب رامزی
🔷 روایت از محمدرضا وحیدزاده
📕نشست نقد کتاب «گشایش» سرودۀ شکریفرد برگزار شد.
🎤 وحیدزاده در این نشست گفت: «گشایش» نام بسیار با مسمایی برای این کتاب است؛ زیرا با محتوای آن نسبت عمیقی دارد.
🔗 www.mehrnews.com/news/4067197
🎤 وحیدزاده در این نشست گفت: «گشایش» نام بسیار با مسمایی برای این کتاب است؛ زیرا با محتوای آن نسبت عمیقی دارد.
🔗 www.mehrnews.com/news/4067197
شیعه میسازد حرم روزی برایت یا حسن!
بعد از آن چشم ملائک سوی بابالقاسم است
🔹شعر: محمدرضا وحیدزاده
🔹طرح: کارگاه طراحی سه در چهار
▪️کاری از خانه طراحان انقلاب اسلامی
💭 @rezavahidzadeh
💭 @khattmedia
بعد از آن چشم ملائک سوی بابالقاسم است
🔹شعر: محمدرضا وحیدزاده
🔹طرح: کارگاه طراحی سه در چهار
▪️کاری از خانه طراحان انقلاب اسلامی
💭 @rezavahidzadeh
💭 @khattmedia