Telegram Web Link
بختِ خفته
چند بیت از غزل «به یاد همسر»

دلم از داغِ فراقِ تو کباب است هنوز
شب همان شمع و همان آتش و آب است هنوز

جز تو شمعِ دگرم نیست به بالین شب‌ها
گوشِ من با تو و چشمم به کتاب است هنوز

آن نهیب است به گوشم که دمِ خواب از مهر
با من و شمع و کتابم به عتاب است هنوز

با خیالِ تو بود بسترِ خوابم، افسوس
چشم وا می‌شود و بخت به خواب است هنوز
شهریار
@roshananemehr
💔17😢61😭1
دشنام پارسی

شاعری که در غربت و دور از ایران‌زمین می‌زیسته است، شبی حکیم فردوسی طوسی بزرگ را در خواب می‌بیند و با او گفت‌وگو می‌کند و خاطره‌ای تلخ (دربارۀ شاعری دیگر که به فردوسی ناسزا گفته است) را برای او چنین بازمی‌گوید:

به ملکی که مأوای ما شد گزین
یکی شاعر آمد ز ایران‌زمین

دلش پر ز کین و لبش پر فسوس
به شهنامه بد گفت و بر پیر طوس

از‌آن بادِ بی موسم ارچه گزند
نیامد بدین کاخِ نظمِ بلند،

دل از آنچه او گفت آزرده شد
نه من، هر که بشنید افسرده شد

چو این گفتم آن پیرِ ایران‌مدار
بفرمود: «ما را بگوی آشکار

نِه این کآن سخنگوی باری که بود
زبانِ سخن گفتن او را چه بود؟»

به او گفتم: «ای پیر نیکونهاد
سخن پــارسی گفت و دشنام داد»

چو این گفتم آن پیر رامش گرفت
به درگاهِ یزدان نیایش گرفت

سپاس خداوند جان و خرد
نیایش‌کنان بر زمین بوسه زد

که سال از هزار و صد افزون‌تری
چنان زنده مانده زبان دری،

کز ایران‌زمین سر به در کرده است
به آن سوی گیتی سفر کرده است

به سی سال تخمِ سخن کاشتم
کنون کشتۀ خویش برداشتم

«پی افکندم از نظم کاخی بلند
که از باد و باران نیابد گزند
»

مرا غیر ازین آرزویی نبود
که این کاخ بر خاک ناید فرود

انوشه‌ست ایران و پاینده است
زبان دری تا ابد زنده است

علیرضا شجاع‌پور
به نقل از صد شعر از این صد سال، به کوشش دکتر محمد افشین‌وفایی، تهران: سخن، ۱۳۸۶، ص ۸۱۴-۸۱۶.
https://www.tg-me.com/roshananemehr
15👍5
سرو سرکش
برای دوست ازدست‌رفته‌ام سارا ساور سفلی

ای سرو که سرکشانه می‌بالیدی
افسوس که خاک سرد را بگزیدی
ای کاش پس از هزار و یک بار شکست
با بخت سیاه باز می‌جنگیدی

عکس: با سارا در منزل استاد زنده‌یاد دکتر مظاهر مصفا
@roshananemehr
💔26😢7
خدمتگزار مادام العمر شاهنامه
(سؤال آخر از یک گفت‌وگو)

علی دهباشی: آرزو دارید بعد از پایان تصحیح شاهنامه چه کاری را در دست بگیرید؟
جلال خالقی: اگر عمری بود تصحیح شاهنامه را.

💐 بیستم شهریور زادروز استاد جلال خالقی مطلق (۱۳۱۶)

https://www.tg-me.com/roshananemehr
22
Qaemmaqami, Shahname az che sokhan miguyad 2.pdf
127 KB
شاهنامه از چه سخن می‌گوید؟

این بخش کوتاه از سخنرانی استاد دانشمند، جناب دکتر قائم‌مقامی، از مجموع چند کتاب که دربارۀ این «کتاب ایران» نوشته شده مفیدتر است. بخوانید و به دوستداران شاهنامه خواندنش را توصیه کنید.
@roshananemehr
9💔5👍1
روشنان مهر pinned «از خم وحدت به مناسبت هفتم مهر روز بزرگداشت شمس تبریزی هر کو چو شمس تبریز، سعدیّ عاشقان شد در صورت عراقی، عطار می‌نماید (۱) کمال غیاث شیرازی، شاعر قرن هشتم و نهم، در این بیت، اتحاد «جان‌های شیران خدا» را در مدّ نظر قرار داده است. بدین‌سان تبریز…»
غیرت و رحمت
شعر مولانا
آهنگ آرش فولادوند
آواز نگینه امانقلوا

غیرتِ تو گفت: «برو! راه نیست»
رحمتِ تو گفت: «بیا! هست هست»

لطفِ تو دریاست و منم ماهی‌اش
غیرتِ تو ساخت مرا شست شست
@roshananemehr
17
روشنان مهر pinned «بانیان به مناسبت پانزدهم مهر زادروز سهراب سپهری «مسافر»، به نظر نگارنده از شاهکارهای شعر معاصر است. این منظومۀ نیمایی را سهراب #سپهری در بهار ۱۳۴۵ در شهر زیبای بابل سروده است (۱). سهراب از دستگاه منسجم فکری برخوردار است. با این‌همه یکی از معایب ساختاری شعرهای…»
برای صدسالگی استاد ایرج افشار

ای میر که سالارِ امیران هستی
وی پیر که رهنمای پیران هستی
صدساله شدی ولیک در دیدۀ من
همسالِ هزاره‌های ایران هستی

م. ف
https://www.tg-me.com/roshananemehr
18
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چندی پیش صورت پیش از چاپ کتاب در دست انتشارم، در بزم غالب، را به استاد عزیزم دکتر شفیعی کدکنی نشان دادم و ایشان ضمن تشویق شاگرد خود فرمودند غالب دهلوی شاعری عظیم‌الشأن است و اگر اقبال لاهوری ظهور نمی‌کرد غالب آخرین شاعر بزرگ شبه‌قارّۀ هند بود.

در فیلم دکتر مسعود جعفری نازنین نیز حضور دارند.

💐 ۱۹ مهر ۱۴۰۴ هشتاد و ششمین زادروز دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
@roshananemehr
21👍1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فیلم شعرخوانی مهدی فیروزیان در مراسم تولّد صدسالگی ایرج افشار (ایران را چرا باید دوست داشت؟)

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
22
Forwarded from بیاض | عاطفه طیّه (عاطفه)
از رباعی‌ها

▫️حالا که ز غم به پیچ‌و‌تابی، برگرد
راحت ز دگر کسان نیابی، برگرد

گر خسته و گر شکسته من می‌خرمت
اکنون که خراب‌ در‌ خرابی، برگرد



▫️برگرد و دلم کبود و بریان‌‌شده بین
آن قصّه که بود، روبه‌پایان‌شده بین

ایوان مدائنی که برپا به تو شد
ویران‌کده‌ای به‌‌خاک‌‌یکسان‌‌شده بین


@atefeh_tayyeh
9👍1
آن سوی غبارها.pdf
1.2 MB
«آن سوی غبارها»، مهدی فیروزیان، الف تا یا، س ۱، ش ۲، مهر ۱۴۰۴، ص ۱۸-۱۹.

این یادداشت را به درخواست دانشجویان دانشگاه زنجان برای ویژه‌نامه‌ای در بزرگداشت زادروز حسین منزوی نوشته‌ام و پاسخی است به این پرسش که «چرا منزوی، به‌ویژه در زمان حیات، به اندازۀ توانایی و شایستگی‌اش شهرت و محبوبیت نیافته است؟».
@roshananemehr
14👍3
به بهت کوچ تو
دکتر وحید عیدگاه‌ طرقبه‌ای

مرا چه سود که نامِ تو جاودانه شود؟
غمت بماند و داغِ دلِ زمانه شود

سروده‌های غمت را بخوانی و بروی
که بعد بر لبِ هر بی‌غمی ترانه شود

به بهتِ کوچِ تو گردد دهانه هرچه دهان
ز سوگِ سوزِ تو هرچه زبان زبانه شود

روا نبود ز گودِ هنر کناره کنی
سزا نبود میان‌دار در کرانه شود

که عشق بی‌ تو شود همچو راهِ بی‌رهرو
که شعر بی‌ تو چو مرغِ بی‌آشیانه شود

دریغ کز تو نباشد نشانه‌ای جز نام
دریغ نامِ تو قیصر که بی‌نشانه شود

تنی که در تبِ یک شعر داغ بوده هنوز
روانۀ نفسِ سردِ سردخانه شود

هرآن‌که با تو نبودش میانه‌ای از پیش
ز بعدِ رفتنت او نیز در میانه شود

کدام دیدۀ تر محرم است اشکِ مرا؟
به سوگِ تو دل من با که سر به شانه شود؟

تو سرو بودی و گفتم بهاره خواهی ماند
بهارۀ تو نپنداشتم خزانه شود

نسیمِ یادِ تو برخاسته‌ست و اشکِ همه
به هر کجا که روانه شود، روانه شود

بماند بر دل و بر دوش و بر جگر غمِ تو
که دشنه گردد و خنجر، که تازیانه شود

اگرچه بی‌ تو دگر شاعرانه نیست جهان
یقین جهانِ دگر با تو شاعرانه شود

▪️همسایۀ آفتاب (زندگی، نقد و تحلیل اشعار قیصر امین‌پور)، به اهتمام مهدی فیروزیان، تهران: سخن، ۱۳۹۸، ص ۴۷۶-۴۷۷.

🍁 هشتم آبان سالروز درگذشت دکتر قیصر امین‌پور (۲ اردیبهشت ۱۳۳۸- ۸ آبان ۱۳۸۶)

https://www.tg-me.com/roshananemehr
18
روشنان مهر pinned ««هجو» آن بود که از لب جز دوست بشنوی! یکی از دوستان دانشمند، که نخواست نام شریفش فاش شود، بعد از خواندن مطلب مربوط به درگذشت استاد خوشدل، بنده را با دو بیت که نقیضه‌ای است برای دو بیت دیباچۀ گلستان شیخ اجل #سعدی، هجو فرمود. از آنجا که شعر نزد بنده از افلاطون…»
روشنان مهر pinned «برگ‌ريزان وحید عیدگاه تو را در کوچه‌های خیس آبان جست‌وجو کردم تو را در برگ‌ریزان زیر باران جست‌وجو کردم چو یادی دل‌نشین در پرسه‌های مبهم ذهنم تو را در این خیابان آن خیابان جست‌وجو کردم تو را در بارش سردردهای عصر دل‌تنگی میان های و هوی راه‌بندان جست‌وجو…»
2025/11/08 05:12:35
Back to Top
HTML Embed Code: