#قدم_قدم_رفتیم_رسیدیم_تا_بهشت
#بازگشت_زائران_اربعین_امام_حسین_ع

اومدم ز کربلا دلم رو جا گذاشتم
آخه من نمیدونم اونو کجا گذاشتم

من همین قَد میدونم اونو به رسمِ عاشقی
که فقط یه جایی از کرب و بلا گذاشتم

از همون وقتی که پا توو کربلا گذاشتم
این دلم توی قفس بود و رها گذاشتم

همه آرزوم بوده،  اگه تو بین الحرمین_
دلم و حراجِ اون صحن و سرا گذاشتم

شده ام محوِ تماشای شبستانِ حرم
تا قدم به باغِ رضوانِ خدا گذاشتم

حاجتِ دلم فقط محبت و صفای اوست
توو حرم میونِ اون حال و هوا گذاشتم

رفته ام به قتلگه سر به سلام و صلوات
شایَدم توو مقتلِ اشک و عزا گذاشتم

ای دلم تو رو به آهِ دلغمینِ زینبین
که شریکِ این همه رنج و بلا گذاشتم

میونِ این همه صحنه های پُر شور و بلا
به قضاوتِ همه جور و جفا گذاشتم

نیمه شب دیدم سکینه دامنش آتیش گرفت
لابلای دامنش توو شعله ها گذاشتم

پس چرا من اومدم دل همرهِ من نیومد
شوقِ اون محّبتِ شاهِ ولا گذاشتم

آخه ای همدمِ من تو که نبودی بی وفا
لااقل به من بگو تو رو کجا گذاشتم

انگاری دلم نشسته روی گنبدِ طلا
همرهِ کبوترا دَس به دعا گذاشتم

دلِ بی قرارِ من بمون اجابتِ دعا
توی این سفر تو رو حاجت روا گذاشتم

ای دلم در این سفر شوقِ تولای تو رو_
وعده ی شفاعتِ روزِ جزا گذاشتم!

#هستی_محرابی
#نوحۂ جانسوز از غریب مدینه آقا امام حسن مجتبی (ع)😭


حسنم من حسنم،من غریب وطنم(۲)🥀

امشب آمد اجلم ،پاره پاره جگرم
همه بیدار شوید،که رسید جان بِسرم
بی وفا همسر من زهر جفا داد به من
فاطمه مادر من ،درس وفا داد به من

حسنم من حسنم،من غریب وطنم(۲)🥀

زینب ای خواهر من،تو بیابرسرمن
شیون و ناله بزن،عوض مادر من
دردل شب من واشک یتیمان حسن
من بمیرم که نبینم غم سوزان حسن

حسنم من حسنم،من غریب وطنم(۲)🥀

غم بی برادری،زده بر جان شرری
هم برای حسن و غربت و دربه دری
روزگارطشت پُر از خون نشانم دادی
غم جانسوز برادر تو به جانم دادی

حسنم من حسنم،من غریب وطنم(۲)🥀

چون ابالفضل وحسین،آمدن به شور وشین
برسر وسینه زنان،بهر آن نور دوعین
غربت آن نیست که دلهازِشرر سوخته شد
غربت آن است کِه تابوت به تن دوخته شد

حسنم من حسنم،من غریب وطنم(۲)🥀

حسن از زهر جفا،حسین درکربُبلا
یکی دلخون و یکی،سراو زِ تن جدا
(هستی)گوید دوبرادر گُلِ باغ حیدرند
(_) میخواند،عشق دل پیغمبرند

حسنم من حسنم،من غریب وطنم(۲)🥀

التماس دعای فرج...🤲

سراینده شعر: علیمحمدی📝

#امام_حسن


#مرثیه_پیامبرص

ملکوت نگاه بارانیت
 راوی یک مدینه اندوه است
 سالیانی ست از غم غربت
 خاطر خسته ‌ی تو مجروح است

      این اهالی ظلمت دنیا
      مردمان قبیله ‌ی وهمند
      در سلوک هدایت و رحمت
      اشتیاق تو را نمی فهمند

      ماتم این شکنجه های کبود
      غصه ها بی مجال پیرت کرد
      سینه‌ ی غرق نور و سنگ ستم
      داغ چندین بلال پیرت کرد

      بی کسی خو گرفته بود آقا
      با اهالی شعب دلتنگی
      می شکستی چنان غریبانه
      در حوالی شعب دلتنگی

      دیده هر دم غروب عام الحزن
      چشم بارانی و پُر ابرت را
      تو چه کردی در این غریبستان
      که خدا می ستود صبرت را  

      با عمو در دل پریشانت
      حس آرامش عجیبی بود
      آه دیگر پس از ابوطالب
      مکه زندان بی شکیبی بود

      داغها یاس بیقرارت را
      در غم خود سهیم می کردند
      مادری را به عرش می‌ بردند
      دختری را یتیم می کردند

      ماه عالم بگو چه آورده
      به سر تو مُحاق خاکستر
      دختر تو چقدر دلخون شد
      بر سرت ریخت داغ خاکستر

      خوب دیدی میان این مردم
      دم به دم جوشش عواطف را
      بوسه ‌ی سنگ و زخم پیشانی
      غصه پُر کرده بود طائف را

      قلبتان را چقدر می آزرد
      داغدار غم اُحد بودن
      زخمی از عهد بی بصیرت‌ ها
      خسته از همرهان خود بودن

      ناگهان بر تن تو گل کردند
      زخمها، لاله ها، شقایقها
      لب و دندان تو شده مجروح
      آخر از لطف این منافقها

      چه کشیدی در آن غروبی که
      تن مجروح حمزه را دیدی
      دلت آقا کدام سو می رفت
      بر دلش زخم نیزه را دیدی

      دید خیبر که گفتی آزاده
      آب را بر کسی نمی بندد
      گرچه از فرقه ‌ی یهودیها
      به اسیران کسی نمی خندد

      همه دیدند روز خندق هم
      رحم و آزادگی شعارت بود
      در مرام تو پیکر کشته
      ایمن از غارت و جسارت بود

      بر سر و سینه و گلوی حسین
      بوسه هایت چقدر معروف است
      روضه خوان را ببخش آقا جان
      روضه از این به بعد مکشوف است

      با تماشای قد و بالایش
      از نگاه تو آرزو می ریخت
      آه، ناگاه اگر زمین می خورد
      آسمان بر سرت فرو می ریخت

      پیش چشمت محاصره کردند
      پیکر ماه بی پناهت را
      خوب تکریم کرد امت تو
      نیزه در نیزه بوسه گاهت را

      زینت شانه های تو حالا
      شده پامال نعل مَرکَبها
      آیه آیه، ورق ورق، پرپر
      ارباً اربا، مُقطّع الأعضا

      سر خورشید غرق خونت را
      روی نیزه ببین چهل منزل
      بارش سنگها چه خواهد کرد
      با لبی نازنین چهل منزل

      خون او خون تازه ای جوشاند
      در رگ دین و مکتبت آقا
      تا ابد شور نهضتش باقی ‌ست
      تا ابد کُلّ یومٍ عاشورا

یوسف رحیمی
 

حاج مجیدطاهری
#پیامبر_ص
#مرثیه
🙏🙏🙏
#بازگشت_کاروان_اهل_بیت_ع_به_مدینه
#زبان_حال_حضرت_زینب_س

عمر سفر آمد به سر مدینه
داغ دلم شد تازه‌تر مدینه
فریاد زن، اعلام کن، خبر ده
برگشته زینب از سفر مدینه
از کربلا و شام و کوفه سوغات
آورده‌ام خونِ جگر مدینه
هم داده‌ام از دست شش برادر
هم دیده‌ام داغ پسر مدینه
از کاروان بی حسین و عباس
ام البنین را کن خبر مدینه
گردیده جسم یوسف پیمبر
از قلب زینب پاره‌تر مدینه
پیراهن او را بگیر از من
بر مادرم زهرا ببر مدینه

بر یوسف زهرا ز سوز سینه
قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه

جان مرا لب‌تشنه سر بریدند
هجده عزیزم را به خون کشیدند
هم پیکرش را پاره پاره کردند
هم سینه‌اش را از سنان دریدند
گه دور خیمه، گه به دور مقتل
با کعب نی، دنبال ما دویدند
با کام خشک از هیجده عزیزم
بین دو نهر آب سر بریدند
از کربلا تا شام لحظه لحظه
رأس حسینم را به نیزه دیدند
اعضای او گردیده سوره سوره
آیات قرآن از لبش شنیدند
حالا که آمد این سفر به پایان
اکنون که از ره کاروان رسیدند

بر یوسف زهرا ز سوز سینه
قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه

دادم ز کف گل‌های پرپرم را
عبدالله و عباس و اکبرم را
راهم مده، راهم مده که با خود
نآورده‌ام گل‌های پرپرم را
دیدم به روی شانه‌ی ذبیحم
با کام عطشان ذبح اصغرم را
تا سر بریدند از تن حسینم
دیدم لب گودال مادرم را
وقتی سکینه تازیانه می‌خورد
کردم صدا جد مطهرم را
دردا که با پیشانی شکسته
دیدم به نی رأس برادرم را
تا بر حسین خود کنم تأسی
بر چوبه‌ی محمل زدم سرم را
یک روزه یک باغ گلم خزان شد
از دست دادم یار و یاورم را

بر یوسف زهرا ز سوز سینه
قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه

عریان تنِ در خون شناورش بود
پیراهنش گیسوی دخترش بود
آبی که زخمش را به قتلگه شست
در آن یم خون، اشک مادرش بود
وقتی که جسمش را به بر گرفتم
لب‌های من بر زخم حنجرش بود
یک سوی او نعش علیِ اکبر
یک سوی او دست برادرش بود
من زائر جسمش کنار گودال
زهرا به کوفه زائر سرش بود
پیشانی‌اش را جای سنگ دشمن
نقش سم اسبان به پیکرش بود
با من بنال از داغ آن شهیدی
کز نوک نی چشمش به خواهرش بود
از نیزه و شمشیر و تیر و خنجر
بر زخم دیگر زخم دیگرش بود

بر یوسف زهرا ز سوز سینه
قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه

#غلامرضا_سازگار
▪️یا رسول الله
مثل تو دیگر
در پهنه زمین
تکرار نخواهد شد
اما با تکرار
صـلوات بر تـو،🥀
نور حضورت را در
قلب خود احساس مى کنیم

▪️پیشاپیش
رحلت پیامبر اعظم (ص)
و شهادت امام
حسن مجتبی (ع) تسلیت باد🏴
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from یا غریب الغربا
▪️کاش حرم بودم
▪️و مهمان تو بودم

▪️مهمان تو
▪️و سفره ی احسان تو بودم

▪️یک پنجره فولاد
▪️دلم تنگ تو آقاست

▪️ای کاش
▪️که زوار خراسان تو بودم

▪️پیشاپیش
شهادت امام مهربانی ها تسلیت🏴
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💚 حضرت امام حسن عسکری علیه السلام میفرمایند💚

دو خصلت اند که هیچ چیز بالاتر از آن دو نیست:
ایمان به خدا و سود رساندن به برادران دینی

📚 بحارالانوار   جلد۷۵   صفحه ۳۷۴   حدیث ۱ /۲۶
📚 تحف العقول صفحه ۴۸۹
🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه
#روضه دفتری_حضرت_معصومه(_س)
# گریز به روضه حضرت رقیه(س)
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن یارحیم
🔸بر دختِ امام هفتم از جان صلوات
🔸آن خواهر و زائر رضا را صلوات
🔸معصومه که او شفیعۀ روز جزاست
🔸بر فخر و شکوهِ قم هزاران صلوات

(دعای فرج)
جهت تعجیل در سلامتی و امر فرج امام زمان عجل صلوات

🎇السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِيجَةَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ ،
⬅️اجرو مزده شما عزیزان با فاطمه زهرا(ی) انشاالله درهرگوشه ای ازاین مجلس نشسته ای حاجت روا بشید امشب بریم در خونه دوخت گرامی موسی بن جعفر حضرت معصومه (س)
شب شهادته گرفتارها حاجت مندان مریض دارها کجای مجلس نشسته آید امشب حاجت تو ازحضرت معصومه بگیر انشاالله حاجت روا میشد امشب موسی بن جعفر(ع) عزادار دخترش است امشب صاحب اصلی مجلس موسی بن جعفره روضه برایتان بخونم همه اموات فیض ببرند
میخام بگم محبت بین امام رضا ع و حضرت معصومه س مثال زدنیه.
بقدری این عشق و علاقه زیاد بود ، اصلا نمیتونستند دوری همدیگه رو تحمل کنند، (لذا امام رضا نامه نوشتن، بی بی رو دعوت کردند به مرو.)
اما چرخ روزگار طوری چرخید… که این خواهر و برادر نتونستن همدیگه رو ملاقات کنند انشاالله هیچ خواهری را چشم انتظار برادر نکنه اما بی بی  چقدر مسافتی رو برای دیدن برادر طی نمو د اما به برادر نرسیداما عزیزان┈
بی بی رو اینقدر قشنگ تشییع جنازه کردند،اینقدر قمی ها قشنگ احترام گذاشتند،اینقدر اَمدند مثل پروانه دور بی بی گشتند،یه ذره بی بی احساس غربت نکرد،ا
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیص ببرند یک جمله دیگه بگم وچون عزیزان خواستند گریزی هم داشته باشیم به روضه حضرت رقیه (س)
حالا نهایتاً اگر بی بی معصومه سلام الله علیها از مدینه می رفت خراسان، چه صحنه ای رو میدید؟ نهایتاً امام رضا رو در حال جون دادن می دید،سر امام رضا رو بغل می كرد،نوازش می كرد اون لحظه های آخر...اما قربون خانومی برم كه داره از بالای تل نگاه می كنه: یه عده دارن با نیزه میزنن،یه عده دارن با شمشیر میزنن...
حالا دلها اماده شد بریم خرابه شام برای رقیه سه ساله امام حسین ناله بزن
عجب یتیم نوازی کردن هرجا بهانه باباشو میگرفت با سیلی میزدنش خیلی روضه خوندنش طول نکشید،یه وقت عمه سادات دید دیگه صداش نمیاد،خرابه تاریک بود،چشم چشم رو نمیدید،عمه جانش گفت:ساکت باشید خسته بود دوباره خوابش برد...آی خدا نیاره دختر امانت رو دستت جون بده...خانوم زینب آروم آروم آمد جلو، آروم تکونش داد رقیه جان...دید دیگه جواب..
نمیده...حسین....

الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🏴🏴🏴🏴

@rovzeh_daftari


🔆 #زمزمه_حضرت_معصومه_س
🔆#ترکی_حضرت_معصومه_س
🔆 #گریز به قتلگاه کربلا


•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
ای صاحب کرامت و ای معدن سخا
ای اسوۀ نجابت و ای مظهر وفا
ای عزت و جلالی قویان مات عالمی
ای گلشن ولایت و دینه ویرن صفا

ای آسمان عصمته بیر اختر منیر
گنجینۀ حیاده اولان درّ پر بها
ای آب و خاک و ملت ایرانه آبرو
شاملدی لطف و فضلیوه بو کشور ولا

ای صحن باصفاسی سالان عالمه شفق
عشق اهلینه او یردی یقین جنت العلا
ای حضرت رضایه اولان مهربان باجی
قیل بیزلره کرم اولا جانلار سنه فدا

سن بیر کریمه سن بونی دنیا بیلور خانم
سن تک وجودی بیزلره لطف ایلیوب خدا
معصومه سن ذکیه سن ای مفخر جهان
زهرا آناندی حضرت طاهایه دلربا

#قم شهرینی مزیّن ایدوب صحن و گنبدین
فخر ایلوری بو صحن و سرایه شه و گدا
بیر نوریده دیار خراسانیدن شاخیر
صاحب همان اونوره سنون قارداشون رضا

سیز باجی قارداشی بیزه نعمت ویروب خدا
بو آب و خاکیدن اودی کی رد اولور بلا
کیم دوشسه مشکله سیزه دلدن دخیل اولار
فورا گلوب سیزون قاپوزا اخذ ایدر دوا

هر کس گلوب او درگهه نومید اولمیوب
چون آدلانوب جهاندا آدوز منبع عطا
چوخ دردمند آچوبدی قاپوزدا دوایه ال
درمانینی عطا ائلیوب ویرمیسوز شفا

واردور بیزیمده دردیمیز ای عالمه طبیب
درمانه چاتماقا ایدیروق روز و شب دعا
عاشقلرون اورکده بودور دردی دایماً
ایستور گله زیارتیوه دلده آه و وا

اوندان صورا دیار خراسانی قصد ایدوب
قارداشیوون مزارینه حسرتله یول سالا
اوردا خلوص قلبیله ایلوب زیارتی
شهدن برات آلوب اولا زوّار کربلا

#گریز به مصیبت

درد فراق سالدی سنی رنج و محنته
هرگز تاپیلمادی او چتین دردیوه دوا
گاهی آتا غمینده یانوب سینه داغلادون
حسرت قالوب جهاندا گوزون گاهی قارداشا

قارداشیوین فراقینه تاب ایلیینمدون
ترک ایلدون مدینه نی سن دلده یا اخا
بیر غملی نامه سینه ده گوزلرده اشگ غم
حسرتله عرض توسه طرف دوشموسن یولا

الله بیلور نه نوعیله گلدون او یولاری
آمالیوه سنی چاتاسان قویمادی قضا
قارداشیوین زیارتینه نایل اولمادون
چونکی اجل گلوب یتیروب عمریوی باشا

اولدی سنون یاتان یرون آخر دیار #قم
تاپدی شرف همان یر اولوب روضه الصفا
اما واریمدی بیر باجیداندا حکایتیم
گلمز ولی اورکده اونون غملری سانا

کیمدور بو مهربان باجی من ایلیوم بیان
زینب عزیز فاطمه دلبند مرتضا
دوزدور سنه بو دهریده چوخ درد و غم یتوب
اما سنون غمون هارا زینب غمی هارا

#قتلگاه

چیخدی خیامیدن آلا قارداش سراغینی
اوز قویدی قتلگاهه طرف دلده وا اخا
تلی اننده گوزلری دوشدی چوخور یره
گوردی هجوم ایدور او یره قوم اشقیا

بیلدی یقین کی قارداشینی کوفیان یخوب
جرات تاپوب ایدوله اونا ظلم ناروا
سسلندی ای خدا اوزون اول یار زینبه
بلکه بو قانلی معرکه ده قارداشون تاپا

فورا باشیندا معجرینی محکم ایلدی
میدانی قصد ایدوب الی باشدا قاچا قاچا
اندوقجا تلی سسلوری قارداش هایانداسان
سس ویر منه بو عرصه ده جانیم سنه فدا

بیر نحویله اوزون یتیروب قانلی مقتله
گوردی یخیبلا قارداشینی قانلی توپراقا
بولمم نه منظره گوزونه دگدی اول زمان
فریاد ایدوب اوجا سسیله وا محمدا

گلمز دیلیم او منظره نی شرح ایدم تمام
یازسام گرگ الیمده کی دفتر قلم یانا

((ستار رزاقی))

•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
#کانال_روضه_دفتری👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈

@rovzeh_daftari
🌹@rozeh_daftari🌹
کانال روضه دفتری


🥀 #سینه_زنی_حضرت_معصومه_س
🥀 #سبک

گشته ام ازفراقت پریشان
نورچشمان من ای رضاجان
دردلم آتش و برلبم آه
ای برادر زغم میدهم جان

آه.گشته ام ناتوان
آه.آمده برلب جان
آه.گریه کن آسمان

🥀یا.حضرت معصومه

اهل قم اهل تقوا عبادت
من ندیدم دراینجا اهانت
ای رضا جان خیال تو راحت
درغریبی نرفتم اسارت

آه.زینب و کربلا
آه.کوفه شام بلا
آه.چوب و طشت طلا

🥀یا.حضرت معصومه

نورچشمان موسی ابن جعفر
ثانی فاطمه نور کوثر
ای کریمه به نوکر نگاهی
ای شفیعه به صحرای محشر

تو.قبله ی طاعاتی
تو.باب هر حاجاتی
تو.عمه ی ساداتی

🥀یا.حضرت معصومه

شاعر:ابوذر رییس میرزایی(بهار)
اجرا:کربلایی حمید رنجبر

   ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🌹@rozeh_daftari🌹
کانال روضه دفتری


#سینه_زنی_حضرت_معصومه_س
مسجد مقدس جمکران
پنج شنبه ۱۴۰۴/۷/۱۱
#حاج_اسلام_میرزایی

داره می‌باره از دو تا چشمام
مثه بارونه نم نمه اشکام
شب آخر ، دیده به راهم تا
برسن خواهر و برادرهام

مثه زندونه ، واسم این دنیا
شده ذکرم این دم آخری یازهرا
اومده روو لب ، نفسای من
برسونید سلامم و به رضای من

وای رضا …

(((واویلا عمه جان
واویلا واویلا عمه جان))

بی قرارم یه گوشه توو بستر
شده حاله دلم چقد مضطر
دم جون دادنم با چشمی تر
میخونم روضه از غم مادر

تن تب دارش ، شده بود نیلی
زدنش بین کوچه ها لگد و سیلی
در و وا کردن ، توو شلوغی ها
مادره سادات و زدن زیر دست و پا

⚫️یا زهرا…

⚫️(((واویلا مادرم
واویلا واویلا مادرم))

ندیدم جز خوبی از این مَردُم
خدا راضی باشه از اهل قُم
اینجا با گُل اومدن استقبال
ای امان از شعله و از هیزُم

گذر روضه م، به اسارت رفت
به شلوغیه خیمه ها و جسارت رفت
همه با نیت ، زدن از روو بام
می دادن عمه زینبم رو همه دشنام

وای حسین …

((ای وای از کربلا
کربلا کربلا کربلا ))

#عباس_قلعه

   ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈

@rovzeh_daftari
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from اتچ بات
#دوشنبه_های_امام_حسنی
🎤•|سیدرضا نریمانی|•

من زار گدا من بی سر و پا
تا ابد به شما محتاجم
تو بزرگ منی تو امام حسنی
سر کوی شماست معراجم
می باره خیر از تو ، از هر کی غیر از تو ، دل کندن اربابم
نوری تو ، پاکی تو ، اون قبر خاکی تو می بوسم تو خوابم
می بینم تو خواب پیشت هستم و
می گیری توی دستت دستم و
خودم و بهت سپردم من و ول نکن که مردم
حل شد مشکلم تا بهت رو زدم
خیلی خوبی و من خیلی بدم
چه نگاه گرمی داری ، غصه هامو بر میداری ، شرمندت شدم
ای جانم حسن ، ای جانم حسن ...
زدی قلب منو تو به نام حسین
ای امام حسین ای جونم
همه زندگیمو شور بندگیمو به تو و به حسین مدیونم
دلبند زهرایی فرزند مولایی ای عشق اربابم
من هستم بیمارت با شوق دیدارت هر شب رو می خوابم
می بینم تو خواب مرقد داری و
هم گلدسته هم گنبد داری و
یعنی میشه روزگاری ببینم توی بیداری
با اذن حسین میشم عازمت
وارد میشم از باب القاسمت
یعنی این منم تو صحنت سینه می زنم
تو صحنت با اذن حسین
ای جانم حسن ای جانم حسن ....
حسن عشق منه ، عشق من حسنه
فقط اینو از عشق فهمیدم
توی زندگی من با حسین و حسن
عشق و عاشقی رو سنجیدم
الحق که این دنیا بی اولاد زهرا تاریک و آلوده است
تو رسم نوکرها جز به این دلبرها دل بستن بیهوده است
دنیا بی حسین میشه قبر من
چی داره برا دنیا بی حسن
به امام حسین اسیرم بی امام حسن می میرم
کی غیر از حسین میمونه برام
چی غیر از حسن از دنیا می خوام
یا حسن دوای دردام یا حسین امید فردام سایه ات مستدام
ای جانم حسن ای جانم حسن
یک خانم جوان با لباس نامناسب در مسیر قدم زدن به یک خانم با حجاب برخورد کرد و با ناراحتی گفت: «اُمّل.»

خانم باحجاب لبخندی زد و با محبت و مهربانی پرسید: «عزیزم، ببخشید می‌تونی بگی "اُمل" یعنی چه؟»
دختر جوان پاسخ داد: «یعنی عقب‌افتاده.» خانم با حجاب گفت: «ببخشید، می‌تونید بفرمایید از چی عقب افتادم؟» خانم جوان گفت: «از به‌روز بودن و امروزی نبودن.»

خانم باحجاب با احترام پرسید: «ببخشید عزیزم، مدرک تحصیلی شما چیه؟» دختر جوان پاسخ داد: «دیپلم گرافیک.»
خانم محجبه گفت: «اگر به‌حال خودستایی نباشه، بنده مادر و متاهل و ارشد فیزیک دانشگاه شریف هستم و دارای مقالات علمی در چند دانشگاه برتر اروپا. همسرم متخصص مغز و اعصاب است و پسر کوچولوی ده ساله‌ام تسلط به زبان انگلیسی دارد، حافظ کل قرآن و خوش‌نویس است. خودم هم دانشجوی دکترا و نخبه علمی هستم. اگر ممکن هست، می‌تونید بفرمایید از چی عقب افتادم؟»

خانم جوان عذرخواهی کرد: «عذرخواهی می‌کنم، قصد جسارت نداشتم. منظورم این بود که چرا اینقدر پوشیدگی کامل دارید؟ چرا راحت و آزاد نیستید؟»

خانم باحجاب توضیح داد: «مهم اینه که راحتی رو توی چی ببینی. من اگر کفشم رو اینجا در بیارم، پای من از فشار کفش آزاد و راحت می‌شه، اما روی آسفالت آسیب می‌بینه. عزیزم، هر جایی اقتضای خودش رو داره. خیابون خونه نیست، خونه هم خیابون نیست. نکته آخر اینکه من طبق فرموده خدای عزیز در قرآن حجاب می‌کنم. اگر اطاعت از خدا "اُمل بودن" و عقب‌افتادگی هست، پس کسی نباید با خدای مهربون حرف بزنه و کاری با او داشته باشه، چون کاملاً اُمل و عقب‌افتاده است.»

سپس خانم باحجاب سوالی پرسید: «اگر توی شرکتی بخوای کارمند بشی و یکی از شرایط استخدام شرکت پوشیدن لباس کامل و خاص باشه با حقوق بسیار بالا، آیا قبول نمی‌کنی؟» دختر جوان پاسخ داد: «بخاطر درآمد خوب، هر شرطی باشه کاملاً قبول می‌کنم.»

خانم محجبه گفت: «من و تو یک عمر ادعای دوستی با خدا می‌کنیم، حرف رئیس شرکت صد در صد قبول هست، در حالی که خدای مهربان یک عمر وعده بهشت ابد و نعمت‌های دائمی داده و هرچی توی این دنیا داریم از او هست و تو به اندازه‌ی رئیس یک شرکت هم روی حرف خالق خودت حساب باز نمی‌کنی و باز ادعای دوستی با خدا داریم.»

دختر جوان خجالت کشید و گفت: «خانم دکتر، ببخشید قصد جسارت نداشتم.» دکتر او را در آغوش گرفت و دختر جوان گفت: «خیلی ممنون از مطالب و درس بسیار زیبا و منطقی شما.»

نکته مهم: مخالفت با فرامین خدا با کلاس بودن و مد نیست...


🥀 #روضه_امام_رضا_ع
🍁 #روضه_امام_جواد_ع
🥀 #دفتری_رضا_ع
🍁 #دفتری_جواد_ع

🚩به شاه قبّه طلاحضرت رضا صلوات
🚩به نور چشم پیمبر گل ولا صلوات
🚩به خواهرش که بود فاطمه بوصف و کمال
🚩بگوبلند تو براین دو جدا جدا صلوات

(دعای فرج)

🔆السَّلَامُ علیک یا ابالحسن یا علی ابْنِ موسی ایها الرِّضَا یابن رَسُولَ اللَّه یا حجه الله علی خلقه یا سیدنا و ....

♨️پشتِ درِحرم که میام
♨️خجالتی ام اما
♨️برا واردشدن میخونم
♨️ءأَدْخُلُ یازهرا

♨️با یه نگاه ، فاطمه
♨️زائر رضا رو میخره
♨️حس میکنم اباالفضل
♨️دستم و میگیره و میبَره

♨️یا امام رضا..
♨️روضه ها مو ازتو دارم
♨️یاامام رضا..
♨️گریه هامو ازتو دارم
♨️یا امام رضا..
♨️به حسین
♨️کربلامو از تو دارم

(حرف دل همه مون اینه)

🔅یا امام رضا به درد من دوا بده
🔅یا امام رضا مریضمو شفا بده
🔅با امام رضا برات کربلا بده

⬅️از همین جا دلتو پر بده ..کنار پنجره فولادی که ..الان مریضا دخیل بستن..
نمی دونم امروز با چه حاجتی اومدی..
(نمیدونم با چه نیتی اومدی)

اما خود امام رضا فرمود ..هر کسی منه امام رضا رو بجان جوادم قسم بده ،، دست خالی از در خونه منه امام رضا برنمیگرده..

آی جوون دارا... گرفتارا... مریض دارا

🔸پنجره فولادرضا مریضارو شفا میده
🔸پنجره فولاد رضا برات کربلا میده

🔸قربون کبوترای حرمت امام رضا

(یا امام رضا..از هر جا نا امید میشیم ، خسته میشیم ، میاییم کنار حرم شما)

آقا جان
🔸قربون کبوترای حرمت امام رضا
🔸قربون این همه لطف وکرمت امام رضا

⬅️آقا جون خودت از دردای دل همه مون خبر داری...
آقا جان خیلیا نمیتونن سفره دلشونو هر کجایی باز کنند...
اما امروز شما رو قسم میدم بجان جوادت...
به اون لحظه ای که میان حجره در بسته
هی صدا میزد آی ام الفضل ،، بخدا جگرم از تشنگی داره آتش میگیره...

(جوون داری خدا جوونت رو برات نگه داره ان شاالله شادیشو ببینی)

اخ بمیرم چه کرد
گفت کنیزا بیایین دور حجره هلهله کنید
کف بزنید ..نگذارید کسی صدای جوادالائمه رو بشنوه..

آخ بمیرم یکی از کنیزا میگه ،،خیلی دلم بحال امام جواد سوخت،، میگه یه مقدار آب برداشتم رفتم به طرف حجره ،،
اما همین که از روزنه در نگاه کردم.. دیدم جگر گوشه امام رضا رو به قبله خوابیده ،،

◾️آخ من از بیگانگان هرگز ننالم
◾️که هر چه کرد و بامن آشنا کرد

◀️خدا لعنتش کنه به اینم اکتفا نکرد..
گفت بدن رو ببرید بالای پشت بام...سه روز این بدن بالای پشت بام..

◼️آخ ناله داری دلتو ببرم کربلا..
میخوام بگم این بدن یه فرقی با بدن شهید کربلا داره..
اینجا کبوترها اومدن بالهاشونو باز کردن
نگذاشتن آفتاب به بدن امام جواد بتابه..

اما من بمیرم برا جگر گوشه زهرا... بدنش سه روز مقابل آفتاب گرم کربلا..

♦️اما بعد از سه روز شیعه ها اومدن بدن امام جوادو گلباران کردند..
بدن امام جوادو از زیر گلها بیرون آوردند..
اما دل عالمی بسوزه برا اون آقایی که...
خواهرش اومد گودی قتلگاه...
دیدن شمشیر شکسته هارو کنار میزنه..
نیزه شکسته هارو کنار میزنه..
(چی میگه زینب)

آخ
🔺گلی گم کرده ام میجویم او را
اخ
🔺به هر گل میرسم میبویم او را
وای
🔺گل من یک نشانی در بدن داشت
🔺گلم کهنه پیراهن در بدن داشت
🔺ندا امد ز حلقوم بریده
🔺گل گم کرده ات خواهر منم من
🔺سرور سینه ات خواهر منم من

⬅️تا بی بی نگاهش به بدن بی سر برادر افتاد .. از روی تعجب صدا زد: ای کشته آیا تو عزیز مادر منی.. آیا تو برادر زینبی..
دیدن خم شد لبهارو گذاشت به رگهای بریده

🍁الهی خواهرت زینب بمیرد😭
🍁ای برادر😭
🍁نماند بعد تو ماتم بگیرد😭
🍁ای برادر😭

🥀هر کجا نشستی به سوز دل زینب کبری سه مرتبه صدا بزن
🥀#حسین_جان 3


(موقع نشرصلوات حذف نشه لطفا👇)

🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹

کانال روضه دفتری
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
Forwarded from عشق فقط خدا(سوقندی)
 توجه توجه📣📣📣توجه توجه
این کانال بزودی حذف میشود
سریع عضو کانال روضه دفتری بشین👇👇👇
تلگرام
کانال روضه دفتری👇
  ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rovzeh_daftari 

منبع مداحی های بروز و جدید از مداحان محبوب کشور...

•فایل های تصویری 📸
•پروفایل+استوری📲
•فایل های صوتی 📀
•متن اشعار📝

🎙️⁩تࢪکی‌وفاࢪسی 

کانال روضه دفتری👇
  ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rovzeh_daftari 

سلام علیکم عزیزان  این کانال تشریف بیارین   همه جور پست مداحی مناسبتی بارگذاری میشه
مطالب کامل متن وصوت های قرآن و ادعیه ها،مناجات،روضه های مناسبتی،مولودی ها ازچهارده معصوم علیهم السلام و فرزندانشان
❤️❤️❤️
تلگرام
کانال روضه دفتری👇
  ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rovzeh_daftari 
2025/10/21 02:36:48
Back to Top
HTML Embed Code: