⭕️ انتقال فانی به بیمارستان
♦️رئیس مرکز روابط عمومی وزارت فرهنگ از انتقال کامران فانی به بیمارستان خبر داد. نیکنام حسینیپور، در گفتوگو با ایبنا، دربارۀ آخرین وضعیت کامران فانی، بیان کرد: «همواره و طی سالهای گذشته از طریق آقای عبدالکریم جربزهدار، مدیر انتشارات اساطیر، پیگیر احوالات استاد فانی بودم اما با انتشار خبر اخیر، دربارۀ انتقال استاد به خانۀ سالمندان، بخشی از مسئولیت پیگیری وضعیت ایشان متوجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، فرهنگستان زبان و ادب فارسی و سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی بود؛ بنابراین با هماهنگی این نهادها پیگیریها آغاز شد تا وضعیت استاد، تعیین تکلیف شود.»
✳️ به گفتۀ حسینیپور، حال جسمی استاد مساعد بود اما مشخص بود که دچار فراموشی هستند. او به تماس با مدیر روابط عمومی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، اشاره و بیان کرد: «بعد از ملاقات با استاد فانی، در گفتوگو با دکتر حسین کرمانپور، مقرر شد تا استاد برای بررسیهای پزشکی در بیمارستان بستری شوند؛ در نهایت اعلام کردند، استاد در بیمارستان پذیرش شوند. نکتۀ اصلی اینکه تأکید شد، پزشک ایشان حتماً تعلق خاطری به حوزۀ فرهنگ داشته باشند؛ در نهایت، دکتر محمدرضا قینی، که علاقهمند به بررسی وضعیت استاد بودند، بهعنوان پزشک متخصص استاد، معین شدند.
❇️ حسینیپور، با تأکید بر اهمیت مراحل بعد از درمان استاد فانی بیان کرد: «موضوع مهم دیگر، وضعیت ایشان بعد از انجام مراحل درمان است. با هماهنگی با فرهنگستان زبان و ادب فارسی و پیگیری سایر دستگاههای فرهنگی، مقرر شد تا یک خانۀ سالمندان که در شأن استاد باشد، تعیین و با هماهنگیهای اولیۀ فرهنگستان، ایشان بعد از پایان مراحل درمان، به خانۀ سالمندان، در تهران منتقل شود.» به گفتۀ او، حضور استاد در تهران، امکان ملاقات و دیدار دوستان را فراهم میکند؛ شاید همین ملاقاتها موجب بهبود حافظه و بازگشت خاطرات ایشان شود.
کامران فانی ۲۵ فروردین ۱۳۲۳ در دارالجنه قزوین به دنیا آمد و از دورۀ دبیرستان کتابدار و فهرستنویس شد! فانی هنگامی که در سیکل دوم دبیرستانی در قزوین بود، فرد خیری کتابخانهای به مدرسهشان هدیه کرده بود و این کتابخانه نسبتاً بزرگ هیچ سر و سامان نداشت و فانی این کتابخانه را با درک و شناخت خود در آن سن و سال از کتاب، فهرستنویسی کرد. کامران فانی از پیشگامان تحصیل در دورۀ تازهتأسیس کتابداری در ایران است. از نوجوانی زبان انگلیسی را فراگرفت و مقطع لیسانس عربی را در محضر دکتر مهدی محقق و استاد بدیعالزمان کردستانی آموخت. مطالعۀ مداوم در زمینههای مختلف علمی و ادبی شخصیتی ممتاز از فانی ساخته است. نخستین مطلبی که از فانی منتشر شد، ترجمۀ داستانی از گی دوموپاسان در مجلۀ «نگین» (ش۴۳، آذر ۱۳۴۷) بود. او دربارۀ تاگور هم مقالهای موجز و خواندنی در نگین نوشت.
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/انتقال-فانی-به-بیمارستان
وزارت ارشاد پیگیر سلامت کامران فانی شد
♦️رئیس مرکز روابط عمومی وزارت فرهنگ از انتقال کامران فانی به بیمارستان خبر داد. نیکنام حسینیپور، در گفتوگو با ایبنا، دربارۀ آخرین وضعیت کامران فانی، بیان کرد: «همواره و طی سالهای گذشته از طریق آقای عبدالکریم جربزهدار، مدیر انتشارات اساطیر، پیگیر احوالات استاد فانی بودم اما با انتشار خبر اخیر، دربارۀ انتقال استاد به خانۀ سالمندان، بخشی از مسئولیت پیگیری وضعیت ایشان متوجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، فرهنگستان زبان و ادب فارسی و سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی بود؛ بنابراین با هماهنگی این نهادها پیگیریها آغاز شد تا وضعیت استاد، تعیین تکلیف شود.»
✳️ به گفتۀ حسینیپور، حال جسمی استاد مساعد بود اما مشخص بود که دچار فراموشی هستند. او به تماس با مدیر روابط عمومی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، اشاره و بیان کرد: «بعد از ملاقات با استاد فانی، در گفتوگو با دکتر حسین کرمانپور، مقرر شد تا استاد برای بررسیهای پزشکی در بیمارستان بستری شوند؛ در نهایت اعلام کردند، استاد در بیمارستان پذیرش شوند. نکتۀ اصلی اینکه تأکید شد، پزشک ایشان حتماً تعلق خاطری به حوزۀ فرهنگ داشته باشند؛ در نهایت، دکتر محمدرضا قینی، که علاقهمند به بررسی وضعیت استاد بودند، بهعنوان پزشک متخصص استاد، معین شدند.
❇️ حسینیپور، با تأکید بر اهمیت مراحل بعد از درمان استاد فانی بیان کرد: «موضوع مهم دیگر، وضعیت ایشان بعد از انجام مراحل درمان است. با هماهنگی با فرهنگستان زبان و ادب فارسی و پیگیری سایر دستگاههای فرهنگی، مقرر شد تا یک خانۀ سالمندان که در شأن استاد باشد، تعیین و با هماهنگیهای اولیۀ فرهنگستان، ایشان بعد از پایان مراحل درمان، به خانۀ سالمندان، در تهران منتقل شود.» به گفتۀ او، حضور استاد در تهران، امکان ملاقات و دیدار دوستان را فراهم میکند؛ شاید همین ملاقاتها موجب بهبود حافظه و بازگشت خاطرات ایشان شود.
کتابداری از دبیرستان
کامران فانی ۲۵ فروردین ۱۳۲۳ در دارالجنه قزوین به دنیا آمد و از دورۀ دبیرستان کتابدار و فهرستنویس شد! فانی هنگامی که در سیکل دوم دبیرستانی در قزوین بود، فرد خیری کتابخانهای به مدرسهشان هدیه کرده بود و این کتابخانه نسبتاً بزرگ هیچ سر و سامان نداشت و فانی این کتابخانه را با درک و شناخت خود در آن سن و سال از کتاب، فهرستنویسی کرد. کامران فانی از پیشگامان تحصیل در دورۀ تازهتأسیس کتابداری در ایران است. از نوجوانی زبان انگلیسی را فراگرفت و مقطع لیسانس عربی را در محضر دکتر مهدی محقق و استاد بدیعالزمان کردستانی آموخت. مطالعۀ مداوم در زمینههای مختلف علمی و ادبی شخصیتی ممتاز از فانی ساخته است. نخستین مطلبی که از فانی منتشر شد، ترجمۀ داستانی از گی دوموپاسان در مجلۀ «نگین» (ش۴۳، آذر ۱۳۴۷) بود. او دربارۀ تاگور هم مقالهای موجز و خواندنی در نگین نوشت.
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/انتقال-فانی-به-بیمارستان
⭕️ باغ روشنفکران
♦️در مهرماه ۱۳۵۶ ده شب پیاپی در باغ انستیتو گوته تهران، شاعران و نویسندگان ایران گرد هم آمدند تا از آزادی، سانسور و مسئولیت روشنفکر در حکومت پهلوی سخن بگویند. آخرین شب این سلسله برنامهها ۲۷ مهر برگزار شد؛ اکنون، چهلوهشت سال از آن روزها میگذرد. با این حال، «شبهای گوته» هنوز از حافظه فرهنگی ایران بیرون نرفته است. در سال جاری، دو سریال شبکه نمایش خانگی هر یک به شکلی به آن اشاره کردند. در تاسیان، صحنهای از سخنرانی بهرام بیضایی بازآفرینی شد و در سووشون، تبلیغات مجموعه با صدای بازسازی شده سیمین دانشور و تولید شده با هوش مصنوعی، مخاطبان را به یاد همان ۱۰ شب انداخت.
✳️ در پاییز ۵۶ ایران در میانه دو واقعیت متضاد قرار داشت. رفاه اقتصادی حاصل از درآمدهای نفتی و محدودیت سیاسی ناشی از اقتدار مطلقه محمدرضا شاه. سانسور، ممیزی و کنترل فرهنگی در تمام سطوح جامعه جاری بود. کانون نویسندگان ایران، که پس از سالها سرکوب بار دیگر فعال شده بود، تصمیم گرفت، سلسله سخنرانیهایی برگزار کند تا نویسندگان درباره وضعیت ادبیات و آزادی بیان سخن بگویند.
💠 در شب دوم، منوچهر هزارخانی از «آزادی اندیشه و قیممآبی دولت» گفت و از روشنفکرانی که خود، به نام عقلانیت یا مصلحت، سانسور را توجیه میکنند. شعرهای نعمت میرزازاده، طنز تلخ و خشم فروخورده مردم را بازتاب میداد. شب سوم با حضور شمس آلاحمد و بهرام بیضایی، صریحتر شد. بیضایی از تئاتری سخن گفت که «پیش از تولدش خفه میشود» و از سانسوری که حتی تخیل را به جرم پرسش میکشد.
💠 شب سوم با حضور شمس آلاحمد و بهرام بیضایی، صریحتر شد. بیضایی از تئاتری سخن گفت که «پیش از تولدش خفه میشود» و از سانسوری که حتی تخیل را به جرم پرسش میکشد.
💠 در شب چهارم، غلامحسین ساعدی با عصبانیت بر صحنه رفت. سخنرانیاش درباره «شبههنرمند» بود؛ کسی که با قدرت سازش میکند و هنر را ابزار مشروعیت میسازد.
💠 در شب پنجم، باقر مؤمنی از جریان چپ و توده، از عوارض سانسور گفت. از مرگی که آرامآرام بر ذهنها میخزد و مردم را به خودسانسوری عادت میدهد. سعید سلطانپور، دیگر شاعر چپگرا، شعرهایی خواند که آشکارا سیاسی بود و فضا را ملتهب کرد. شب ششم، نوبت هوشنگ گلشیری بود با سخنرانی مشهورش درباره «جوانمرگی در نثر فارسی». او از نویسندگانی گفت که «پیش از آنکه پخته شوند، زیر تیغ سانسور خاموش میشوند».
💠 شب ششم، نوبت هوشنگ گلشیری بود با سخنرانی مشهورش درباره «جوانمرگی در نثر فارسی». او از نویسندگانی گفت که «پیش از آنکه پخته شوند، زیر تیغ سانسور خاموش میشوند». در پایان همان شب، هانس بیکر، رئیس آلمانی انستیتو گوته، کوتاه از آزادی فرهنگی سخن گفت و اشاره کرد که درهای مؤسسهاش همیشه به روی نویسندگان ایرانی باز است.
❇️ ۱۰ شب گوته نقطه عطفی شد در تاریخ روشنفکری ایران. آن رویداد، پیوندی میان قلم و خیابان برقرار کرد و میان شعر و سیاست. روشنفکران آن دوران، برخلاف نسلهای پیش از خود، در پی پناه بردن به برج عاج نبودند؛ میخواستند در متن جامعه بایستند.
◀️ با گذشت نزدیک به ۵ دهه، یاد آن شبها هنوز زنده است؛ در حافظه مردمی که آن باغ را پر کردند، در صدای ضبط شده سیمین دانشور و گلشیری و حالا در سریالهایی که با فناوریهای تازه، آن صحنهها را بازمیآفرینند. شبهای گوته دیگر فقط بخشی از تاریخ روشنفکری نیست؛ بخشی از حافظه جمعی ایرانیان است. یادآور لحظهای کوتاه، لحظهای که کلمه بر سکوت غلبه کرد.
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/باغ-روشنفکران
۴۸ سال از شبهای گوته گذشت
♦️در مهرماه ۱۳۵۶ ده شب پیاپی در باغ انستیتو گوته تهران، شاعران و نویسندگان ایران گرد هم آمدند تا از آزادی، سانسور و مسئولیت روشنفکر در حکومت پهلوی سخن بگویند. آخرین شب این سلسله برنامهها ۲۷ مهر برگزار شد؛ اکنون، چهلوهشت سال از آن روزها میگذرد. با این حال، «شبهای گوته» هنوز از حافظه فرهنگی ایران بیرون نرفته است. در سال جاری، دو سریال شبکه نمایش خانگی هر یک به شکلی به آن اشاره کردند. در تاسیان، صحنهای از سخنرانی بهرام بیضایی بازآفرینی شد و در سووشون، تبلیغات مجموعه با صدای بازسازی شده سیمین دانشور و تولید شده با هوش مصنوعی، مخاطبان را به یاد همان ۱۰ شب انداخت.
✳️ در پاییز ۵۶ ایران در میانه دو واقعیت متضاد قرار داشت. رفاه اقتصادی حاصل از درآمدهای نفتی و محدودیت سیاسی ناشی از اقتدار مطلقه محمدرضا شاه. سانسور، ممیزی و کنترل فرهنگی در تمام سطوح جامعه جاری بود. کانون نویسندگان ایران، که پس از سالها سرکوب بار دیگر فعال شده بود، تصمیم گرفت، سلسله سخنرانیهایی برگزار کند تا نویسندگان درباره وضعیت ادبیات و آزادی بیان سخن بگویند.
💠 در شب دوم، منوچهر هزارخانی از «آزادی اندیشه و قیممآبی دولت» گفت و از روشنفکرانی که خود، به نام عقلانیت یا مصلحت، سانسور را توجیه میکنند. شعرهای نعمت میرزازاده، طنز تلخ و خشم فروخورده مردم را بازتاب میداد. شب سوم با حضور شمس آلاحمد و بهرام بیضایی، صریحتر شد. بیضایی از تئاتری سخن گفت که «پیش از تولدش خفه میشود» و از سانسوری که حتی تخیل را به جرم پرسش میکشد.
💠 شب سوم با حضور شمس آلاحمد و بهرام بیضایی، صریحتر شد. بیضایی از تئاتری سخن گفت که «پیش از تولدش خفه میشود» و از سانسوری که حتی تخیل را به جرم پرسش میکشد.
💠 در شب چهارم، غلامحسین ساعدی با عصبانیت بر صحنه رفت. سخنرانیاش درباره «شبههنرمند» بود؛ کسی که با قدرت سازش میکند و هنر را ابزار مشروعیت میسازد.
💠 در شب پنجم، باقر مؤمنی از جریان چپ و توده، از عوارض سانسور گفت. از مرگی که آرامآرام بر ذهنها میخزد و مردم را به خودسانسوری عادت میدهد. سعید سلطانپور، دیگر شاعر چپگرا، شعرهایی خواند که آشکارا سیاسی بود و فضا را ملتهب کرد. شب ششم، نوبت هوشنگ گلشیری بود با سخنرانی مشهورش درباره «جوانمرگی در نثر فارسی». او از نویسندگانی گفت که «پیش از آنکه پخته شوند، زیر تیغ سانسور خاموش میشوند».
💠 شب ششم، نوبت هوشنگ گلشیری بود با سخنرانی مشهورش درباره «جوانمرگی در نثر فارسی». او از نویسندگانی گفت که «پیش از آنکه پخته شوند، زیر تیغ سانسور خاموش میشوند». در پایان همان شب، هانس بیکر، رئیس آلمانی انستیتو گوته، کوتاه از آزادی فرهنگی سخن گفت و اشاره کرد که درهای مؤسسهاش همیشه به روی نویسندگان ایرانی باز است.
❇️ ۱۰ شب گوته نقطه عطفی شد در تاریخ روشنفکری ایران. آن رویداد، پیوندی میان قلم و خیابان برقرار کرد و میان شعر و سیاست. روشنفکران آن دوران، برخلاف نسلهای پیش از خود، در پی پناه بردن به برج عاج نبودند؛ میخواستند در متن جامعه بایستند.
◀️ با گذشت نزدیک به ۵ دهه، یاد آن شبها هنوز زنده است؛ در حافظه مردمی که آن باغ را پر کردند، در صدای ضبط شده سیمین دانشور و گلشیری و حالا در سریالهایی که با فناوریهای تازه، آن صحنهها را بازمیآفرینند. شبهای گوته دیگر فقط بخشی از تاریخ روشنفکری نیست؛ بخشی از حافظه جمعی ایرانیان است. یادآور لحظهای کوتاه، لحظهای که کلمه بر سکوت غلبه کرد.
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/باغ-روشنفکران
❤1
⭕️ جنگ تجاری
♦️در حالی که جهان هنوز از پیامدهای جنگ تجاری دوره نخست ریاستجمهوری دونالد ترامپ رهایی نیافته، رئیسجمهور آمریکا بار دیگر با اعلام تعرفههای جدید ۱۰۰ درصدی بر کالاهای وارداتی از چین، آتش یک رویارویی تازه را برافروخته است. تصمیمی که نهتنها روابط واشنگتن و پکن را به بحرانیترین سطح در سالهای اخیر میکشاند بلکه پیامدهایی فراتر از دو اقتصاد بزرگ جهان برای تجارت جهانی به همراه دارد. ترامپ در سخنانی روز جمعه اعلام کرد که از اول نوامبر، تعرفههای جدید بر واردات چین اعمال میشود و همزمان کنترل صادرات آمریکا بر «نرمافزارهای حیاتی» نیز به اجرا درمیآید.
⏹️ چین نزدیک به ۷۰ درصد از عرضه جهانی این مواد را در اختیار دارد و بارها از این اهرم بهعنوان ابزار فشار در منازعات ژئواقتصادی خود استفاده کرده است. این بار نیز پکن اعلام کرده که شرکتهای خارجی برای صادرات کالاهایی که حتی بیش از یک درصد از مواد معدنی کمیاب چین را در ترکیب خود دارند باید مجوز بگیرند. اقدامی که از نگاه واشنگتن، تلاشی آشکار برای «سیاسیسازی زنجیره تأمین جهانی» تلقی میشود. در واکنش، کاخ سفید نهتنها از اعمال تعرفههای سنگین خبر داده بلکه تهدید کرده که ممکن است بر قطعات هواپیماهای بوئینگ نیز کنترل صادراتی وضع کند؛ موضوعی که میتواند، پروژه فروش بیش از ۵۰۰ هواپیما به چین را تحت تأثیر قرار دهد.
⏺️ تحلیلگران میگویند که این دور تازه از جنگ اقتصادی میتواند، پیامدهایی فراتر از تجارت دوجانبه داشته باشد. طبق گزارش بانک فدرال رزرو نیویورک تقریباً همه کالاهای وارداتی از چین به آمریکا اکنون با نوعی از تعرفه مواجهاند و نرخ مؤثر آنها به حدود ۴۰ درصد رسیده است. افزایش بیشتر این تعرفهها به معنای فشار تورمی بر مصرفکنندگان آمریکایی و افزایش هزینه تولید برای شرکتهای چندملیتی خواهد بود.
◀️ با این حال نشانهای از عقبنشینی در هیچیک از دو پایتخت دیده نمیشود. احتمال لغو دیدار ترامپ با شی جینپینگ در اجلاس آسیا- اقیانوسیه نیز تأییدی بر سردی روابط دو کشور است. به نظر میرسد که جنگ تجاری آمریکا و چین وارد فصل تازهای شده؛ فصلی که در آن، اقتصاد جهانی یک بار دیگر باید هزینه رقابت ژئواقتصادی دو ابرقدرت را بپردازد.
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/جنگ-تجاری
تقابل آمریکا با چین بر سر تعرفهها بالا گرفت
♦️در حالی که جهان هنوز از پیامدهای جنگ تجاری دوره نخست ریاستجمهوری دونالد ترامپ رهایی نیافته، رئیسجمهور آمریکا بار دیگر با اعلام تعرفههای جدید ۱۰۰ درصدی بر کالاهای وارداتی از چین، آتش یک رویارویی تازه را برافروخته است. تصمیمی که نهتنها روابط واشنگتن و پکن را به بحرانیترین سطح در سالهای اخیر میکشاند بلکه پیامدهایی فراتر از دو اقتصاد بزرگ جهان برای تجارت جهانی به همراه دارد. ترامپ در سخنانی روز جمعه اعلام کرد که از اول نوامبر، تعرفههای جدید بر واردات چین اعمال میشود و همزمان کنترل صادرات آمریکا بر «نرمافزارهای حیاتی» نیز به اجرا درمیآید.
⏹️ چین نزدیک به ۷۰ درصد از عرضه جهانی این مواد را در اختیار دارد و بارها از این اهرم بهعنوان ابزار فشار در منازعات ژئواقتصادی خود استفاده کرده است. این بار نیز پکن اعلام کرده که شرکتهای خارجی برای صادرات کالاهایی که حتی بیش از یک درصد از مواد معدنی کمیاب چین را در ترکیب خود دارند باید مجوز بگیرند. اقدامی که از نگاه واشنگتن، تلاشی آشکار برای «سیاسیسازی زنجیره تأمین جهانی» تلقی میشود. در واکنش، کاخ سفید نهتنها از اعمال تعرفههای سنگین خبر داده بلکه تهدید کرده که ممکن است بر قطعات هواپیماهای بوئینگ نیز کنترل صادراتی وضع کند؛ موضوعی که میتواند، پروژه فروش بیش از ۵۰۰ هواپیما به چین را تحت تأثیر قرار دهد.
⏺️ تحلیلگران میگویند که این دور تازه از جنگ اقتصادی میتواند، پیامدهایی فراتر از تجارت دوجانبه داشته باشد. طبق گزارش بانک فدرال رزرو نیویورک تقریباً همه کالاهای وارداتی از چین به آمریکا اکنون با نوعی از تعرفه مواجهاند و نرخ مؤثر آنها به حدود ۴۰ درصد رسیده است. افزایش بیشتر این تعرفهها به معنای فشار تورمی بر مصرفکنندگان آمریکایی و افزایش هزینه تولید برای شرکتهای چندملیتی خواهد بود.
◀️ با این حال نشانهای از عقبنشینی در هیچیک از دو پایتخت دیده نمیشود. احتمال لغو دیدار ترامپ با شی جینپینگ در اجلاس آسیا- اقیانوسیه نیز تأییدی بر سردی روابط دو کشور است. به نظر میرسد که جنگ تجاری آمریکا و چین وارد فصل تازهای شده؛ فصلی که در آن، اقتصاد جهانی یک بار دیگر باید هزینه رقابت ژئواقتصادی دو ابرقدرت را بپردازد.
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/جنگ-تجاری
⭕️ طبل توخالی
♦️در هفتههای اخیر، موج تازهای از رادیکالیسم سیاسی به بهانههای مختلف در کشور خودنمایی کرده است؛ پدیدهای که نه تنها فضای سیاسی را متشنج میکند بلکه ریسکهای جدی برای ثبات اجتماعی و مشروعیت نهادهای دولتی ایجاد میکند. در چنین فضایی، واکنش چهرههایی همچون عباس آخوندی، آذر منصوری و عبدالله رمضانزاده اهمیت مضاعف پیدا میکند.
محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی و معاون سیاسی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران تندروها را جرثومههایی میداند که هیاهو دارند و صدایشان طبل توخالی است. او با تاکید بر اینکه رفتار تندروها ساختارشکن و آسیبزننده است، میگوید: «آنها البته حق ندارند بنا به دریافتهای شخصی خود به منافع ملی خدشه وارد کنند. منافع ملی و ابعاد آن در موقعیتهای مهم و کلیدی کشور رقم میخورد و عناصری که در حد فهم اندک و بضاعت محدود خود موضعگیری میکنند، نقشی ندارند و نباید عامل بازدارنده باشند.
*️⃣ عباس آخوندی، وزیر سابق راه و شهرسازی نیز در تازهترین اظهارنظر خود در گفتوگو با «انتخاب» درباره جریان رادیکال و اقدامات آنها در صحنه سیاسی کشور گفته است: «این جریانات بیش از هر کسی واقفند که ریشهای در افکار عمومی و آرای عمومی ندارند. وقتی رییسجمهوری با ۳۲ درصد آرای عمومی یا نمایندگانی با ۵، ۶ درصد آرا سر کار میآیند، چارهای ندارند جز اینکه اهداف کوتاهمدت برای خودشان تعریف کنند».
⏹️ در همین چارچوب، آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات، نگاه ویژهای به تعادل سیاسی و ضرورت پرهیز از افراط دارد. منصوری با بیان اینکه «این اقلیت پرسروصدا سالهاست که به تحمیل دیدگاههای خود بر اکثریت جامعه عادت کردهاند بدون آنکه کمترین تساهل یا رواداری نسبت به تنوع سبک زندگی مردم از خود نشان دهند» در اشاره به مشکلاتی که تندروها در شرایط فعلی برای کشور ایجاد کردهاند با صراحت گفته است: «به نظرم تندروها امروز به یکی از موانع اصلی حل مشکلات کشور تبدیل شدهاند.
⏺️ عبدالله رمضانزاده، سخنگوی پیشین جبهه اصلاحات نیز در واکنش به احضار وزیر امور خارجه به کمیسیون اصل ۹۰ توسط تندروهای مجلس در شبکه اجتماعی ایکس نوشته: «آیا بعد از تجدید تحریمها، وزارت خارجه تعطیل شده یا دیگر دیپلماسی بیفایده شده که وقت وزیر خارجه صرف توجیه نمایندگان استصوابی میشود؟ وقت هدر دادن با این افراد چه نتیجهای دارد؟ آقای عراقچی! به کار خودت برس؛ این مجلس جرات حتی فکر کردن به استیضاح شما را نخواهد داشت».
واکنش اصلاحطلبان، اگرچه متنوع است اما یک نکته محوری در همه آنها مشترک است: هشدار نسبت به پیامدهای سکوت و انفعال در برابر رادیکالیسم. به نظر آنها، تجربههای گذشته نشان داده است که هرگونه مماشات با جریانهای افراطی، نه تنها مشکلات سیاسی را حل نمیکند بلکه آنها را تشدید هم میکند. در این میان تأکید بر گفتوگو و تعامل، ضرورت تقویت نهادهای مدنی و پاسخگویی شفاف به مردم از دیگر محورهای برجسته در مواضع اصلاحطلبان است.
◀️ بدون تردید، پیامدهای رادیکالیسم محدود به یک جناح یا جریان سیاسی نیست؛ بلکه اعتماد عمومی، ثبات اجتماعی و کارآمدی نهادهای دولتی را در معرض تهدید قرار میدهد. اصلاحطلبان با صراحت تمام اعلام میکنند که مقابله با این روند نه یک انتخاب سیاسی بلکه یک ضرورت ملی است. اگر جامعه سیاسی و شهروندان این هشدارها را جدی نگیرند، آینده کشور با خطراتی جدی مواجه خواهد شد که بازگرداندن آن به مسیر عقلانیت و میانهروی بسیار دشوار خواهد بود.
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/طبل-توخالی
نقش تندروها در مشکلات و مصائبی که برای کشور ایجاد کردهاند
♦️در هفتههای اخیر، موج تازهای از رادیکالیسم سیاسی به بهانههای مختلف در کشور خودنمایی کرده است؛ پدیدهای که نه تنها فضای سیاسی را متشنج میکند بلکه ریسکهای جدی برای ثبات اجتماعی و مشروعیت نهادهای دولتی ایجاد میکند. در چنین فضایی، واکنش چهرههایی همچون عباس آخوندی، آذر منصوری و عبدالله رمضانزاده اهمیت مضاعف پیدا میکند.
هشدار علیه موج افراط
محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی و معاون سیاسی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران تندروها را جرثومههایی میداند که هیاهو دارند و صدایشان طبل توخالی است. او با تاکید بر اینکه رفتار تندروها ساختارشکن و آسیبزننده است، میگوید: «آنها البته حق ندارند بنا به دریافتهای شخصی خود به منافع ملی خدشه وارد کنند. منافع ملی و ابعاد آن در موقعیتهای مهم و کلیدی کشور رقم میخورد و عناصری که در حد فهم اندک و بضاعت محدود خود موضعگیری میکنند، نقشی ندارند و نباید عامل بازدارنده باشند.
*️⃣ عباس آخوندی، وزیر سابق راه و شهرسازی نیز در تازهترین اظهارنظر خود در گفتوگو با «انتخاب» درباره جریان رادیکال و اقدامات آنها در صحنه سیاسی کشور گفته است: «این جریانات بیش از هر کسی واقفند که ریشهای در افکار عمومی و آرای عمومی ندارند. وقتی رییسجمهوری با ۳۲ درصد آرای عمومی یا نمایندگانی با ۵، ۶ درصد آرا سر کار میآیند، چارهای ندارند جز اینکه اهداف کوتاهمدت برای خودشان تعریف کنند».
⏹️ در همین چارچوب، آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات، نگاه ویژهای به تعادل سیاسی و ضرورت پرهیز از افراط دارد. منصوری با بیان اینکه «این اقلیت پرسروصدا سالهاست که به تحمیل دیدگاههای خود بر اکثریت جامعه عادت کردهاند بدون آنکه کمترین تساهل یا رواداری نسبت به تنوع سبک زندگی مردم از خود نشان دهند» در اشاره به مشکلاتی که تندروها در شرایط فعلی برای کشور ایجاد کردهاند با صراحت گفته است: «به نظرم تندروها امروز به یکی از موانع اصلی حل مشکلات کشور تبدیل شدهاند.
⏺️ عبدالله رمضانزاده، سخنگوی پیشین جبهه اصلاحات نیز در واکنش به احضار وزیر امور خارجه به کمیسیون اصل ۹۰ توسط تندروهای مجلس در شبکه اجتماعی ایکس نوشته: «آیا بعد از تجدید تحریمها، وزارت خارجه تعطیل شده یا دیگر دیپلماسی بیفایده شده که وقت وزیر خارجه صرف توجیه نمایندگان استصوابی میشود؟ وقت هدر دادن با این افراد چه نتیجهای دارد؟ آقای عراقچی! به کار خودت برس؛ این مجلس جرات حتی فکر کردن به استیضاح شما را نخواهد داشت».
تبعات انفعال و ضرورت مقابله
واکنش اصلاحطلبان، اگرچه متنوع است اما یک نکته محوری در همه آنها مشترک است: هشدار نسبت به پیامدهای سکوت و انفعال در برابر رادیکالیسم. به نظر آنها، تجربههای گذشته نشان داده است که هرگونه مماشات با جریانهای افراطی، نه تنها مشکلات سیاسی را حل نمیکند بلکه آنها را تشدید هم میکند. در این میان تأکید بر گفتوگو و تعامل، ضرورت تقویت نهادهای مدنی و پاسخگویی شفاف به مردم از دیگر محورهای برجسته در مواضع اصلاحطلبان است.
◀️ بدون تردید، پیامدهای رادیکالیسم محدود به یک جناح یا جریان سیاسی نیست؛ بلکه اعتماد عمومی، ثبات اجتماعی و کارآمدی نهادهای دولتی را در معرض تهدید قرار میدهد. اصلاحطلبان با صراحت تمام اعلام میکنند که مقابله با این روند نه یک انتخاب سیاسی بلکه یک ضرورت ملی است. اگر جامعه سیاسی و شهروندان این هشدارها را جدی نگیرند، آینده کشور با خطراتی جدی مواجه خواهد شد که بازگرداندن آن به مسیر عقلانیت و میانهروی بسیار دشوار خواهد بود.
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/طبل-توخالی
👍2
"علیاکبر ناطقنوری" میگوید: باید مسیر اصلاحات و تنشزدایی را در سیاست خارجی دنبال کنیم
⭕️ اشتباههای بزرگ
۱. تسخیر سفارت آمریکا اشتباه بزرگی بود. بسیاری از گرفتاریهای کشور از آن روز آغاز شد
۲. حمله به سفارتخانههای عربستان و انگلیس اشتباه محض بود و پیامدهای طولانی برای کشور داشت
۳. رفتار و گفتارهای تند دلواپسان به مصلحت کشور نیست
♦️افق جنگ یا صلح؟
رهبران ۲۰ کشور جهان در اجلاس شرمالشیخ برای آینده خاورمیانه تصمیم میگیرند
♦️غروب دو بازیگر
به یاد "محمد کاسبی" و "دایان کیتون"
♦️یادداشت روز: ضرورت تقویت نهادهای حمایتی از زنان
درباره کاهش سقف مهریه با حفظ حقوق زنان
بهقلم؛ صالح نقرهکار؛ حقوقدان
🔺در شماره ۲۰۸۵ روزنامه #سازندگی بخوانید
@Saazandeginews
⭕️ اشتباههای بزرگ
۱. تسخیر سفارت آمریکا اشتباه بزرگی بود. بسیاری از گرفتاریهای کشور از آن روز آغاز شد
۲. حمله به سفارتخانههای عربستان و انگلیس اشتباه محض بود و پیامدهای طولانی برای کشور داشت
۳. رفتار و گفتارهای تند دلواپسان به مصلحت کشور نیست
♦️افق جنگ یا صلح؟
رهبران ۲۰ کشور جهان در اجلاس شرمالشیخ برای آینده خاورمیانه تصمیم میگیرند
♦️غروب دو بازیگر
به یاد "محمد کاسبی" و "دایان کیتون"
♦️یادداشت روز: ضرورت تقویت نهادهای حمایتی از زنان
درباره کاهش سقف مهریه با حفظ حقوق زنان
بهقلم؛ صالح نقرهکار؛ حقوقدان
🔺در شماره ۲۰۸۵ روزنامه #سازندگی بخوانید
@Saazandeginews
👍8❤1
⭕️ اشتباههای بزرگ
♦️خیرا خبری درباره حضور علیاکبر ناطقنوری در نشست اصلاحطلبان منتشر شد؛ جلسهای در منزل غلامحسین کرباسچی با حضور سیدمحمد خاتمی و مهدی کروبی که ناطق ترجیح داد در آن سکوت کند و درباره وضعیت کشور اظهارنظری نداشته باشد چراکه معتقد است «توصیهها گوش شنوایی ندارد». سکوت چهرهای که سالها در سطوح عالی تصمیمگیری بوده و از اعتماد رهبری برخوردار بود، پرسشبرانگیز شد. پرستو بهرامیراد، دبیر سیاسی اکو ایران نوشته که علیاکبر ناطقنوری، روحانی میانهرو، پس از سالها سکوت در بازدید از مجموعه «دنیای اقتصاد» و در برنامه تصویری «گفتوگوی استراتژیک» اکو ایران، سکوت خود را شکست.
◀️ ناطقنوری در این گفتوگو در توضیح علت سکوتش گفت: «سکوتی در کار نیست؛ من سکوت نکردهام. دفتر کارم همین حوزهای که تشریف آوردهاید هر روز محل دیدار با گروهها و شخصیتهای مختلف است؛ از جناحها و گرایشهای گوناگون. در این دیدارها گفتوگو میکنیم، بحث میشود و من دیدگاههایم را بیان میکنم. به نظر من این سکوت نیست. فقط کمتر مصاحبه میکنم یا کمتر در سخنرانیهای رسمی شرکت دارم. طبیعی است که گاهی دیدگاههایی دارم که بیانشان ممکن است به ایجاد سوءتفاهم یا تنش منجر شود.
درباره تغییر رویکرد سیاسی پس از سال ۱۳۸۸ و اینکه آیا هنوز خود را اصولگرا میداند یا نه، ناطق توضیح داد: «اصولگرایی به آن معنایی که من زمانی در رأس آن جریان بودم با مفهوم امروز تفاوت دارد. در گذشته نامش «جناح راست» بود. بعدها در قالب «شورای هماهنگی نیروهای انقلاب» ادامه یافت که همان نیروهای اصولگرا بودند. در مقابل هم جناح چپ قرار داشت که بعدها اصلاحطلب نام گرفت. بله، من در آن دوره از مسئولان و خدمتگزاران جناح راست بودم. آن زمان پیش از سال ۸۸ احساس وظیفه میکردم که باید در صحنه باشیم؛ هم در انتخابات حضور داشته باشیم، هم نامزد معرفی کنیم، هم دیدگاههایمان را بیان کنیم.
✳️ برای نمونه، رقیب انتخاباتی من در انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ جناب آقای خاتمی بودند. روز پس از انتخابات که هنوز شمارش آرا تمام نشده بود اما مشخص بود ایشان پیروز شدهاند، اولین پیام تبریک را من دادم. فردای آن روز هم با نشاط و آرامش به مجلس رفتم و گفتم: «تا دیروز رقابت بود، از امروز رفاقت است». نگذاشتم حتی یکی از وزرای پیشنهادی دولت ایشان بیفتد. مجلس به تمام وزرای پیشنهادی رأی اعتماد داد و من هم در برخوردهایم با اعضای دولت، نهایت احترام را رعایت کردم تا شائبه جناحی بودن پیش نیاید.
مصاحبه وارد موضوع تجربه ۴۰ ساله نظام شد و ناطق در پاسخ به اینکه در این ۴۰ سال در سیاست خارجی، فرهنگی و اقتصادی چه خطاهایی مرتکب شدهایم که در حال حاضر در حوزههای مختلف با مشکل مواجهایم، گفت: «من معتقدم که از اول، در زمان حضرت امام (ره) که انقلاب پیروز شد، ناپختگی و بیتجربگی وجود داشت. ما تجربه کار اجرایی یا مدیریت حکومتی نداشتیم و برخی خطاها از همان آغاز رخ داد. مثلاً از نظر من، تصرف سفارت آمریکا بهعنوان «لانه جاسوسی» اشتباه بزرگی بود؛ بهنظر میرسد بسیاری از گرفتاریها از همان نقطه آغاز شد.
در بخش دفاعی و نظامی، ناطق به تجربه جنگ ۸ ساله اشاره کرد و گفت: در آغاز، امکاناتمان بسیار کم بود: عراق موشک میزد و ما در برخی مقاطع چیزی برای دفاع نداشتیم. لذا پس از دفاع مقدس در مسائل دفاعی و نظامی سرمایهگذاری کردیم؛ تلاش متخصصان ما باعث شد در حوزه موشکی به پیشرفتهای خوب و تاثیرگذاری دست پیدا کنیم. امروز از منظر برد و توان موشکی، جزو کشورهای مطرح جهان هستیم و این توان در تقابلهای اخیر مؤثر افتاد، همین موضوع یکی از دلایلی است که طرفهای مقابل خواستار از بین رفتن توان موشکی ما میشوند.
❇️ از سوی دیگر، زمانی که پس بحث و بررسی و تبادل نظر قطعنامهای در شورای امنیت تصویب میشود سپس یکی بدون هیچ استدلال منطقی، امکان وتوی آن را دارد، آیا واقعا عادلانه است؟ بهویژه وقتی جنایاتی مانند آنچه در غزه رخ میدهد و اکثریت با تصویب قطعنامه خواستار توقف عملیات نظامی و یا آتشبس میشوند اما توسط یک دولت و با یک وتوی سیاسی بیاثر میشود، آیا انصافا قابلقبول است؟ با این حال، ما در چارچوب مقررات بینالمللی و سازمان ملل حرکت میکنیم؛ اما هرگز حاضر به پذیرش تحقیر یا شروطی که امنیت و عزت ملی را به خطر اندازد، نخواهیم بود.
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/اشتباه-های-بزرگ
۱. تسخیر سفارت آمریکا اشتباه بزرگی بود. بسیاری از گرفتاریهای کشور از آن روز آغاز شد
۲. حمله به سفارتخانههای عربستان و انگلیس اشتباه محض بود و پیامدهای طولانی برای کشور داشت
۳. رفتار و گفتارهای تند دلواپسان به مصلحت کشور نیست
♦️خیرا خبری درباره حضور علیاکبر ناطقنوری در نشست اصلاحطلبان منتشر شد؛ جلسهای در منزل غلامحسین کرباسچی با حضور سیدمحمد خاتمی و مهدی کروبی که ناطق ترجیح داد در آن سکوت کند و درباره وضعیت کشور اظهارنظری نداشته باشد چراکه معتقد است «توصیهها گوش شنوایی ندارد». سکوت چهرهای که سالها در سطوح عالی تصمیمگیری بوده و از اعتماد رهبری برخوردار بود، پرسشبرانگیز شد. پرستو بهرامیراد، دبیر سیاسی اکو ایران نوشته که علیاکبر ناطقنوری، روحانی میانهرو، پس از سالها سکوت در بازدید از مجموعه «دنیای اقتصاد» و در برنامه تصویری «گفتوگوی استراتژیک» اکو ایران، سکوت خود را شکست.
◀️ ناطقنوری در این گفتوگو در توضیح علت سکوتش گفت: «سکوتی در کار نیست؛ من سکوت نکردهام. دفتر کارم همین حوزهای که تشریف آوردهاید هر روز محل دیدار با گروهها و شخصیتهای مختلف است؛ از جناحها و گرایشهای گوناگون. در این دیدارها گفتوگو میکنیم، بحث میشود و من دیدگاههایم را بیان میکنم. به نظر من این سکوت نیست. فقط کمتر مصاحبه میکنم یا کمتر در سخنرانیهای رسمی شرکت دارم. طبیعی است که گاهی دیدگاههایی دارم که بیانشان ممکن است به ایجاد سوءتفاهم یا تنش منجر شود.
فراجناحیگری و سعهصدر در مدیریت سیاسی
درباره تغییر رویکرد سیاسی پس از سال ۱۳۸۸ و اینکه آیا هنوز خود را اصولگرا میداند یا نه، ناطق توضیح داد: «اصولگرایی به آن معنایی که من زمانی در رأس آن جریان بودم با مفهوم امروز تفاوت دارد. در گذشته نامش «جناح راست» بود. بعدها در قالب «شورای هماهنگی نیروهای انقلاب» ادامه یافت که همان نیروهای اصولگرا بودند. در مقابل هم جناح چپ قرار داشت که بعدها اصلاحطلب نام گرفت. بله، من در آن دوره از مسئولان و خدمتگزاران جناح راست بودم. آن زمان پیش از سال ۸۸ احساس وظیفه میکردم که باید در صحنه باشیم؛ هم در انتخابات حضور داشته باشیم، هم نامزد معرفی کنیم، هم دیدگاههایمان را بیان کنیم.
✳️ برای نمونه، رقیب انتخاباتی من در انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ جناب آقای خاتمی بودند. روز پس از انتخابات که هنوز شمارش آرا تمام نشده بود اما مشخص بود ایشان پیروز شدهاند، اولین پیام تبریک را من دادم. فردای آن روز هم با نشاط و آرامش به مجلس رفتم و گفتم: «تا دیروز رقابت بود، از امروز رفاقت است». نگذاشتم حتی یکی از وزرای پیشنهادی دولت ایشان بیفتد. مجلس به تمام وزرای پیشنهادی رأی اعتماد داد و من هم در برخوردهایم با اعضای دولت، نهایت احترام را رعایت کردم تا شائبه جناحی بودن پیش نیاید.
ژئوپلیتیک منطقهای و نقش بازیگران خارجی
مصاحبه وارد موضوع تجربه ۴۰ ساله نظام شد و ناطق در پاسخ به اینکه در این ۴۰ سال در سیاست خارجی، فرهنگی و اقتصادی چه خطاهایی مرتکب شدهایم که در حال حاضر در حوزههای مختلف با مشکل مواجهایم، گفت: «من معتقدم که از اول، در زمان حضرت امام (ره) که انقلاب پیروز شد، ناپختگی و بیتجربگی وجود داشت. ما تجربه کار اجرایی یا مدیریت حکومتی نداشتیم و برخی خطاها از همان آغاز رخ داد. مثلاً از نظر من، تصرف سفارت آمریکا بهعنوان «لانه جاسوسی» اشتباه بزرگی بود؛ بهنظر میرسد بسیاری از گرفتاریها از همان نقطه آغاز شد.
وحدت ملی و هوشمندی در بحران
در بخش دفاعی و نظامی، ناطق به تجربه جنگ ۸ ساله اشاره کرد و گفت: در آغاز، امکاناتمان بسیار کم بود: عراق موشک میزد و ما در برخی مقاطع چیزی برای دفاع نداشتیم. لذا پس از دفاع مقدس در مسائل دفاعی و نظامی سرمایهگذاری کردیم؛ تلاش متخصصان ما باعث شد در حوزه موشکی به پیشرفتهای خوب و تاثیرگذاری دست پیدا کنیم. امروز از منظر برد و توان موشکی، جزو کشورهای مطرح جهان هستیم و این توان در تقابلهای اخیر مؤثر افتاد، همین موضوع یکی از دلایلی است که طرفهای مقابل خواستار از بین رفتن توان موشکی ما میشوند.
❇️ از سوی دیگر، زمانی که پس بحث و بررسی و تبادل نظر قطعنامهای در شورای امنیت تصویب میشود سپس یکی بدون هیچ استدلال منطقی، امکان وتوی آن را دارد، آیا واقعا عادلانه است؟ بهویژه وقتی جنایاتی مانند آنچه در غزه رخ میدهد و اکثریت با تصویب قطعنامه خواستار توقف عملیات نظامی و یا آتشبس میشوند اما توسط یک دولت و با یک وتوی سیاسی بیاثر میشود، آیا انصافا قابلقبول است؟ با این حال، ما در چارچوب مقررات بینالمللی و سازمان ملل حرکت میکنیم؛ اما هرگز حاضر به پذیرش تحقیر یا شروطی که امنیت و عزت ملی را به خطر اندازد، نخواهیم بود.
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/اشتباه-های-بزرگ
👍3
⭕️ ضرورت تقویت نهادهای حمایتی از زنان
🖌 صالح نقرهکار؛ حقوقدان
♦️اصلاح قانون مهریه به تازگی به یکی از مباحث مهم در فضای عمومی و پارلمانی تبدیل شده است. پس از نامه آیتالله جعفر سبحانی به رئیس قوه قضاییه، بحثهایی در خصوص امکان پرداخت مهریه بر مبنای استطاعت مالی زوج به جریان افتاد. در این نامه، آیتالله سبحانی تأکید کردند که پرداخت مهریه باید متناسب با توان مالی مرد باشد و این موضوع از دو جنبه مورد توجه قرار گرفت؛ اول اینکه الزامی بودن پرداخت مهریه در شرایطی که مرد توان مالی ندارد، نه تنها از نظر شرعی معتبر نیست بلکه منجر به مشکلات اجتماعی و افزایش زندانیان به دلیل ناتوانی در پرداخت مهریه میشود.
◀️ بحث «عندالاستطاعه» و «عندالمطالبه» یکی از مهمترین مسائل مطرح در این خصوص است. در حالی که «عندالمطالبه» به معنای الزام مرد به پرداخت مهریه به محض مطالبه همسر است، «عندالاستطاعه» شرایطی را تعریف میکند که پرداخت مهریه فقط در صورتی الزامی است که مرد توان مالی داشته باشد.
*️⃣ با توجه به نگرانیهایی که از سوی برخی فعالان حقوق زنان در مورد این اصلاحات مطرح شده، به ویژه نگرانی از کاهش سقف مهریه، باید گفت که هدف اصلی این اصلاحات حفظ حقوق زنان است.
⏹️ معتقدم که اصلاحات در زمینه مهریه باید همزمان با تقویت نهادهای حمایتی صورت گیرد. در کنار کاهش زندانیان مهریه باید مقررات مربوط به نفقه، اجرتالمثل و تقسیم داراییهای مشترک به درستی اجرا شوند. از سوی دیگر باید تلاش کنیم که فرهنگ عمومی نسبت به مهریه تغییر کند.
⏺️ در نهایت باید گفت که اصلاح قانون مهریه یک گام مهم در راستای تعادلبخشی به حقوق زنان و مردان است. این اصلاحات نه تنها باید به کاهش مشکلات اجتماعی و قضائی کمک کند بلکه باید به بهبود شرایط زندگی خانوادگی و افزایش آگاهی عمومی در مورد مفهوم واقعی مهریه منجر شود. در صورتی که این اصلاحات با مشارکت واقعی زنان، حقوقدانان و دیگر نهادهای اجتماعی به مرحله اجرا برسد، میتواند گامی مؤثر در تحقق عدالت اجتماعی و حقوقی باشد.
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/ضرورت-تقویت-نهادهای-حمایتی-از-زنان
درباره کاهش سقف مهریه با حفظ حقوق زنان
🖌 صالح نقرهکار؛ حقوقدان
♦️اصلاح قانون مهریه به تازگی به یکی از مباحث مهم در فضای عمومی و پارلمانی تبدیل شده است. پس از نامه آیتالله جعفر سبحانی به رئیس قوه قضاییه، بحثهایی در خصوص امکان پرداخت مهریه بر مبنای استطاعت مالی زوج به جریان افتاد. در این نامه، آیتالله سبحانی تأکید کردند که پرداخت مهریه باید متناسب با توان مالی مرد باشد و این موضوع از دو جنبه مورد توجه قرار گرفت؛ اول اینکه الزامی بودن پرداخت مهریه در شرایطی که مرد توان مالی ندارد، نه تنها از نظر شرعی معتبر نیست بلکه منجر به مشکلات اجتماعی و افزایش زندانیان به دلیل ناتوانی در پرداخت مهریه میشود.
◀️ بحث «عندالاستطاعه» و «عندالمطالبه» یکی از مهمترین مسائل مطرح در این خصوص است. در حالی که «عندالمطالبه» به معنای الزام مرد به پرداخت مهریه به محض مطالبه همسر است، «عندالاستطاعه» شرایطی را تعریف میکند که پرداخت مهریه فقط در صورتی الزامی است که مرد توان مالی داشته باشد.
*️⃣ با توجه به نگرانیهایی که از سوی برخی فعالان حقوق زنان در مورد این اصلاحات مطرح شده، به ویژه نگرانی از کاهش سقف مهریه، باید گفت که هدف اصلی این اصلاحات حفظ حقوق زنان است.
⏹️ معتقدم که اصلاحات در زمینه مهریه باید همزمان با تقویت نهادهای حمایتی صورت گیرد. در کنار کاهش زندانیان مهریه باید مقررات مربوط به نفقه، اجرتالمثل و تقسیم داراییهای مشترک به درستی اجرا شوند. از سوی دیگر باید تلاش کنیم که فرهنگ عمومی نسبت به مهریه تغییر کند.
⏺️ در نهایت باید گفت که اصلاح قانون مهریه یک گام مهم در راستای تعادلبخشی به حقوق زنان و مردان است. این اصلاحات نه تنها باید به کاهش مشکلات اجتماعی و قضائی کمک کند بلکه باید به بهبود شرایط زندگی خانوادگی و افزایش آگاهی عمومی در مورد مفهوم واقعی مهریه منجر شود. در صورتی که این اصلاحات با مشارکت واقعی زنان، حقوقدانان و دیگر نهادهای اجتماعی به مرحله اجرا برسد، میتواند گامی مؤثر در تحقق عدالت اجتماعی و حقوقی باشد.
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/ضرورت-تقویت-نهادهای-حمایتی-از-زنان
⭕️ افق جنگ یا صلح؟
♦️شرمالشیخ، شهری که پیشتر تنها بهعنوان مقصدی گردشگری شناخته میشد، این روزها در مرکز توجه جهانی قرار گرفته است. روز دوشنبه ۲۱ مهرماه، رهبران بیش از ۲۰ کشور در این شهر گرد هم میآیند تا با حضور «دونالد ترامپ» رئیسجمهوری ایالات متحده و «عبدالفتاح السیسی» رئیسجمهوری مصر برای نخستین بار پس از دو سال جنگ و ویرانی، توافقی برای صلح در غزه را مورد بررسی و امضا قرار دهند.
*️⃣ با این حال، واقعیت نشان میدهد که بسیاری از ناظران این نشست را بیشتر گامی مقدماتی میدانند تا نقطه پایانی بحران غزه. یکی از جنجالیترین نکات، عدم دعوت از تشکیلات خودگردان فلسطین است. مصر دلیل این تصمیم را مخالفت تشکیلات خودگردان با طرح ترامپ برای نوار غزه اعلام کرده و گفته است که حضور آنها ضروری نبوده است. این امر نگرانیهایی جدی درباره مشروعیت و قابلیت اجرایی توافق احتمالی ایجاد کرده است.آمادگیهای امنیتی در شرمالشیخ نیز دیده میشود.
⏺️ بر اساس منابع خبری، سند نهایی اجلاس شامل محورهایی حیاتی مانند «آتشبس فوری»، «تبادل گسترده اسرا و گروگانها» و «بسته بازسازی غزه» خواهد بود. این بسته بازسازی که توسط کشورهای ثروتمند منطقه و قدرتهای جهانی تأمین مالی میشود شامل ایجاد زیرساختهای انسانی و اقتصادی در غزه است و هدف آن بازسازی زندگی روزمره مردم پس از سالها جنگ و محاصره است.
◀️ تحلیلگران معتقدند که اجلاس شرمالشیخ میتواند، نقطه آغازی برای روند تازهای در مسیر صلح باشد اما تأثیر فوری آن محدود خواهد بود. یک دیپلمات غربی تأکید کرده است: «توافق واقعی نه در سالنهای اجلاس بلکه در گفتوگوهای پشتپردهای شکل خواهد گرفت که هفتهها و شاید ماهها ادامه پیدا کند». در نهایت، شرمالشیخ ممکن است صحنه امضای بزرگترین توافق پس از آغاز جنگ غزه باشد اما پرسش اصلی همچنان پابرجاست: آیا این بار صلح از کاغذ به واقعیت تبدیل خواهد شد یا همچون بسیاری از نشستهای گذشته، تنها یادگاری دیگری از امیدهای ناتمام خاورمیانه باقی خواهد ماند؟
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/افق-جنگ-یا-صلح؟
رهبران ۲۰ کشور جهان در اجلاس شرمالشیخ برای آینده خاورمیانه تصمیم میگیرند
♦️شرمالشیخ، شهری که پیشتر تنها بهعنوان مقصدی گردشگری شناخته میشد، این روزها در مرکز توجه جهانی قرار گرفته است. روز دوشنبه ۲۱ مهرماه، رهبران بیش از ۲۰ کشور در این شهر گرد هم میآیند تا با حضور «دونالد ترامپ» رئیسجمهوری ایالات متحده و «عبدالفتاح السیسی» رئیسجمهوری مصر برای نخستین بار پس از دو سال جنگ و ویرانی، توافقی برای صلح در غزه را مورد بررسی و امضا قرار دهند.
*️⃣ با این حال، واقعیت نشان میدهد که بسیاری از ناظران این نشست را بیشتر گامی مقدماتی میدانند تا نقطه پایانی بحران غزه. یکی از جنجالیترین نکات، عدم دعوت از تشکیلات خودگردان فلسطین است. مصر دلیل این تصمیم را مخالفت تشکیلات خودگردان با طرح ترامپ برای نوار غزه اعلام کرده و گفته است که حضور آنها ضروری نبوده است. این امر نگرانیهایی جدی درباره مشروعیت و قابلیت اجرایی توافق احتمالی ایجاد کرده است.آمادگیهای امنیتی در شرمالشیخ نیز دیده میشود.
⏺️ بر اساس منابع خبری، سند نهایی اجلاس شامل محورهایی حیاتی مانند «آتشبس فوری»، «تبادل گسترده اسرا و گروگانها» و «بسته بازسازی غزه» خواهد بود. این بسته بازسازی که توسط کشورهای ثروتمند منطقه و قدرتهای جهانی تأمین مالی میشود شامل ایجاد زیرساختهای انسانی و اقتصادی در غزه است و هدف آن بازسازی زندگی روزمره مردم پس از سالها جنگ و محاصره است.
◀️ تحلیلگران معتقدند که اجلاس شرمالشیخ میتواند، نقطه آغازی برای روند تازهای در مسیر صلح باشد اما تأثیر فوری آن محدود خواهد بود. یک دیپلمات غربی تأکید کرده است: «توافق واقعی نه در سالنهای اجلاس بلکه در گفتوگوهای پشتپردهای شکل خواهد گرفت که هفتهها و شاید ماهها ادامه پیدا کند». در نهایت، شرمالشیخ ممکن است صحنه امضای بزرگترین توافق پس از آغاز جنگ غزه باشد اما پرسش اصلی همچنان پابرجاست: آیا این بار صلح از کاغذ به واقعیت تبدیل خواهد شد یا همچون بسیاری از نشستهای گذشته، تنها یادگاری دیگری از امیدهای ناتمام خاورمیانه باقی خواهد ماند؟
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/افق-جنگ-یا-صلح؟
❤1
⭕️ نمایش صلحطلبی
"دونالد ترامپ" در اظهاراتی متناقض، هم ایران را تهدید کرد و هم خواستار گفتوگو و مذاکره با ایران شد. او حتی مدعی شد که تهران در حال حرکت به سمت توافقی تازه با واشنگتن است
♦️قلب واقعیت
دو روایت متفاوت درباره چگونگی مطلعشدن رئیسجمهور وقت از شلیک به هواپیمایی اوکراینی
♦️آینده غزه
"قاسم محبعلی"
♦️نوبل نوآوری
درباره برندگان نوبل اقتصاد
♦️شهریار خردمند
درباره "کوروش" و همبستگی ملی
♦️سرمقاله: راهی میان تسلیم و پرهیز
باید به انفعال دیپلماتیک پایان داد و جهان را شگفتزده کرد، چنانکه حماس چنین کرد
بهقلم؛ محمد قوچانی؛ رئیس کمیته سیاسی حزب کارگزاران سازندگی ایران
🔺در شماره ۲۰۸٦ روزنامه #سازندگی بخوانید
@Saazandeginews
"دونالد ترامپ" در اظهاراتی متناقض، هم ایران را تهدید کرد و هم خواستار گفتوگو و مذاکره با ایران شد. او حتی مدعی شد که تهران در حال حرکت به سمت توافقی تازه با واشنگتن است
♦️قلب واقعیت
دو روایت متفاوت درباره چگونگی مطلعشدن رئیسجمهور وقت از شلیک به هواپیمایی اوکراینی
♦️آینده غزه
"قاسم محبعلی"
♦️نوبل نوآوری
درباره برندگان نوبل اقتصاد
♦️شهریار خردمند
درباره "کوروش" و همبستگی ملی
♦️سرمقاله: راهی میان تسلیم و پرهیز
باید به انفعال دیپلماتیک پایان داد و جهان را شگفتزده کرد، چنانکه حماس چنین کرد
بهقلم؛ محمد قوچانی؛ رئیس کمیته سیاسی حزب کارگزاران سازندگی ایران
🔺در شماره ۲۰۸٦ روزنامه #سازندگی بخوانید
@Saazandeginews
👍2
⭕️ نمایش صلحطلبی
♦️در حالی که هنوز زخمهای جنگ غزه التیام نیافته، دونالد ترامپ با چهرهای پیروزمندانه در پارلمان اسرائیل ظاهر شد و از «پایان جنگ» سخن گفت. او توافق تازه میان اسرائیل و حماس را «دستاوردی تاریخی» نامید و گفت این توافق، نتیجه فشارهای مشترک واشنگتن و متحدان عربش بر حماس بوده است. اما فراتر از این واژههای پرطمطراق، واقعیت میدانی پیچیدهتر است. ترامپ در سخنانش مدعی شد، ایران «در حال حرکت به سمت توافقی تازه با واشنگتن» است؛ جملهای که اگرچه بلافاصله تیتر خبرگزاریها شد اما نشانههایی از آن در ایران نه تنها دیده نمیشود بلکه ایران پیش از آن از شرکت در اجلاس شرمالشیخ انصراف داد و تاکید کرد، نمیتواند باب گفتوگوی تازهای را با ترامپ آن هم زیر فشار و تهدید آغاز کند.
❇️ طبق گزارش رویترز، اسرائیل در چارچوب این توافق متعهد شده است حدود ۲۵۰ زندانی فلسطینی محکوم به حبس ابد و بیش از ۱۷۰۰ بازداشتی از نوار غزه را آزاد کند. در مقابل، گروههای مقاومت نیز تمامی ۲۰ گروگان زنده را تحویل دادهاند و اجساد چند گروگان جانباخته نیز در مسیر انتقال به اسرائیل است.
در میانه اجرای توافق، سفر غیرمنتظره «دونالد ترامپ» رئیسجمهور ایالات متحده به اسرائیل، بُعدی تازه به این تحولات بخشید. حضور او در کنست و سخنرانی احساسیاش با عنوان «طلوع خاورمیانهای نو» به تیتر نخست رسانههای جهان تبدیل شد. ترامپ در نطق خود گفت: «آزادی گروگانها نقطه عطفی تاریخی است. ما به پایان عصر ترور و مرگ نزدیک شدهایم و زمان آن رسیده که صلح را بسازیم». او از رهبران منطقه خواست، خشونت را کنار بگذارند و با همکاری برای بازسازی غزه گام بردارند. رئیسجمهور آمریکا وعده داد، واشنگتن از طرحهای بازسازی و ارسال کمکهای انسانی حمایت خواهد کرد.
کاخ سفید در بیانیهای رسمی اعلام کرد که ساختار مذاکرات و تضمینهای تبادل گروگانها تحت هدایت واشنگتن شکل گرفته است. با این حال تحلیلگران تردید دارند که ایالات متحده در مقام «تضمینگر پایدار» باقی بماند. طبق توافق، گروهی از ناظران بینالمللی متشکل از نیروهای آمریکایی، مصری و قطری، مأمور نظارت بر آتشبس و توزیع کمکهای بشردوستانه خواهند بود.
در داخل اسرائیل، «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر این رژیم در سخنرانی خود در کنست از نقش ترامپ در پیشبرد توافق قدردانی کرد و آزادی گروگانها را «پیروزی ملی» خواند. او با لحنی دوگانه گفت: «ما از رئیسجمهور آمریکا برای حمایت قاطعش سپاسگزاریم اما اجازه نخواهیم داد، تهدید علیه شهروندان اسرائیل بازگردد». نتانیاهو تأکید کرد که هر روند سیاسی آینده باید تضمین کند که گروههایی مانند حماس دیگر توان تهدید اسرائیل را نداشته باشند.
در سوی دیگر، نوار غزه با چالشی عظیم روبهروست. زیرساختهای حیاتی ویران شده، بیمارستانها و مدارس آسیب دیدهاند و هزاران خانواده آواره در انتظار کمکهای بشردوستانه هستند.
توافق اخیر، در بهترین حالت، فرصتی کوتاه برای نفس کشیدن در میانه جنگی فرسایشی است. اما همین توقف نیز میتواند، نقطه آغاز تحولی بزرگ باشد؛ اگر بازیگران منطقهای و جهانی اراده لازم برای عبور از «دیپلماسی نمادین» به «راهحل واقعی» را داشته باشند.
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/نمایش-صلح-طلبی
دونالد ترامپ در اظهاراتی متناقض، هم ایران را تهدید کرد و هم خواستار گفتوگو و مذاکره با ایران شد
او حتی مدعی شد که تهران در حال حرکت به سمت توافقی تازه با واشنگتن است
♦️در حالی که هنوز زخمهای جنگ غزه التیام نیافته، دونالد ترامپ با چهرهای پیروزمندانه در پارلمان اسرائیل ظاهر شد و از «پایان جنگ» سخن گفت. او توافق تازه میان اسرائیل و حماس را «دستاوردی تاریخی» نامید و گفت این توافق، نتیجه فشارهای مشترک واشنگتن و متحدان عربش بر حماس بوده است. اما فراتر از این واژههای پرطمطراق، واقعیت میدانی پیچیدهتر است. ترامپ در سخنانش مدعی شد، ایران «در حال حرکت به سمت توافقی تازه با واشنگتن» است؛ جملهای که اگرچه بلافاصله تیتر خبرگزاریها شد اما نشانههایی از آن در ایران نه تنها دیده نمیشود بلکه ایران پیش از آن از شرکت در اجلاس شرمالشیخ انصراف داد و تاکید کرد، نمیتواند باب گفتوگوی تازهای را با ترامپ آن هم زیر فشار و تهدید آغاز کند.
❇️ طبق گزارش رویترز، اسرائیل در چارچوب این توافق متعهد شده است حدود ۲۵۰ زندانی فلسطینی محکوم به حبس ابد و بیش از ۱۷۰۰ بازداشتی از نوار غزه را آزاد کند. در مقابل، گروههای مقاومت نیز تمامی ۲۰ گروگان زنده را تحویل دادهاند و اجساد چند گروگان جانباخته نیز در مسیر انتقال به اسرائیل است.
سخنرانی ترامپ در کنست
در میانه اجرای توافق، سفر غیرمنتظره «دونالد ترامپ» رئیسجمهور ایالات متحده به اسرائیل، بُعدی تازه به این تحولات بخشید. حضور او در کنست و سخنرانی احساسیاش با عنوان «طلوع خاورمیانهای نو» به تیتر نخست رسانههای جهان تبدیل شد. ترامپ در نطق خود گفت: «آزادی گروگانها نقطه عطفی تاریخی است. ما به پایان عصر ترور و مرگ نزدیک شدهایم و زمان آن رسیده که صلح را بسازیم». او از رهبران منطقه خواست، خشونت را کنار بگذارند و با همکاری برای بازسازی غزه گام بردارند. رئیسجمهور آمریکا وعده داد، واشنگتن از طرحهای بازسازی و ارسال کمکهای انسانی حمایت خواهد کرد.
نقش آمریکا
کاخ سفید در بیانیهای رسمی اعلام کرد که ساختار مذاکرات و تضمینهای تبادل گروگانها تحت هدایت واشنگتن شکل گرفته است. با این حال تحلیلگران تردید دارند که ایالات متحده در مقام «تضمینگر پایدار» باقی بماند. طبق توافق، گروهی از ناظران بینالمللی متشکل از نیروهای آمریکایی، مصری و قطری، مأمور نظارت بر آتشبس و توزیع کمکهای بشردوستانه خواهند بود.
قدردانی نتانیاهو و نگرانیهای تازه
در داخل اسرائیل، «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر این رژیم در سخنرانی خود در کنست از نقش ترامپ در پیشبرد توافق قدردانی کرد و آزادی گروگانها را «پیروزی ملی» خواند. او با لحنی دوگانه گفت: «ما از رئیسجمهور آمریکا برای حمایت قاطعش سپاسگزاریم اما اجازه نخواهیم داد، تهدید علیه شهروندان اسرائیل بازگردد». نتانیاهو تأکید کرد که هر روند سیاسی آینده باید تضمین کند که گروههایی مانند حماس دیگر توان تهدید اسرائیل را نداشته باشند.
چالش بازسازی غزه
در سوی دیگر، نوار غزه با چالشی عظیم روبهروست. زیرساختهای حیاتی ویران شده، بیمارستانها و مدارس آسیب دیدهاند و هزاران خانواده آواره در انتظار کمکهای بشردوستانه هستند.
آیندهای پرابهام
توافق اخیر، در بهترین حالت، فرصتی کوتاه برای نفس کشیدن در میانه جنگی فرسایشی است. اما همین توقف نیز میتواند، نقطه آغاز تحولی بزرگ باشد؛ اگر بازیگران منطقهای و جهانی اراده لازم برای عبور از «دیپلماسی نمادین» به «راهحل واقعی» را داشته باشند.
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/نمایش-صلح-طلبی
👍2
⭕️ راهی میان تسلیم و پرهیز
🖌 محمد قوچانی؛ رئیس کمیته سیاسی حزب کارگزاران سازندگی ایران
♦️تصمیم دولت ایران برای رد دعوت دولت مصر به اجلاس شرمالشیخ در هر دو سطح رئیسجمهور و وزیر امور خارجه گرچه اصولگرایانه مینماید اما دولت را در برابر پرسشهای جدی قرار میدهد:
1️⃣ یکم. استدلال دولت این است که نمیتواند با مهاجمان دور یک میز بنشیند. پس چرا در نیویورک به روایت سخنگوی دولت، منتظر استیو ویتکاف بودند؟ و از او گله میکنند که سر قرار نیامده است؟
2️⃣ دوم. فرض بر این قرار گرفته که متجاوز و قربانی نباید دور یک میز باشند. با این منطق چرا جنبش حماس که قربانی مستقیم جنایتهای اسرائیل با حمایتهای آمریکاست به شرمالشیخ میرود؟
3️⃣ سوم. جالب اینجاست که ایران از دیپلماسی حماس حمایت میکند و حتی در این رد دعوت مصر باز هم از روند صلح با حماس حمایت کرده که اقدامی درست است. یعنی هزینه را میدهیم اما فایده نمیبریم!
4️⃣ چهارم. اگر در شرمالشیخ- در هر سطحی- حضور مییافتیم، میتوانستیم با صدای بلند به آمریکا و اسرائیل اعتراض کنیم بدون آنکه به عنوان مخل صلح شناخته شویم.
5️⃣ پنجم. با تعمیم استدلال عدم مذاکره با مهاجمان به ایران، استقبال وزیر امور خارجه ایران در گفتوگوی پریشب با تلویزیون از احتمال مذاکره غیرمستقیم با آمریکا دچار تناقض میشود.
6️⃣ ششم. با توجه به توقف حملات انصارالله یمن و راهبرد عاقلانه صبر و انتظار حزبالله لبنان و دیپلماسی شرفتمندانه صلح حماس و حتی سیاست اعلامی ایران در استقبال از صلح ابتکار عمل ما در برابر شرمالشیخ چه خواهد بود؟
7️⃣ هفتم. اسرائیل و ایران دو غایب بزرگ شرمالشیخ هستند. با توجه به نقش مصر و ترکیه در اتحاد اسلام علیه اسرائیل- که ظاهرا دوستان ایران هم هستند- جایگاه آینده ما در جهان اسلام کجاست؟
✳️ اگر تفکر دیجیتالی را به تفکر آنالوگ برگردانیم، میتوان به جز صفر و صد عددهای دیگری هم پیدا کرد. میان تسلیم و پرهیز راه سومی هم هست و آن مبارزه فعال با استعمار جدید غرب است. باید به انفعال دیپلماتیک پایان داد و جهان را شگفتزده کرد. چنانکه حماس چنین کرد و ثابت کرد مقاومت یک شکل ندارد. وزارت امور خارجه و هیات دولت مسوولیت دارد به عنوان عقل منفصل حاکمیت، گزینههای فراختری پیش پای کشور قرار دهد و به جای کارگزاری صرف، کار کارشناسی کند.
❇️ وقتی جنگ رخ داده است آیا میتوان همچنان در تعلیق زندگی و حتی مبارزه کرد؟ ما میتوانستیم مثلا در سطح دبیر شورای عالی امنیت ملی در این اجلاس حضور یابیم و دوستانمان از جمله حماس، ترکیه و مصر که نمیخواهند، اسرائیل یکهتاز منطقه شود را خوشحال کنیم و آن مرد دیوانه و مستعمرهاش در آسیای غربی را دیوانهتر کنیم.
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/راهی-میان-تسلیم-و-پرهیز
باید به انفعال دیپلماتیک پایان داد و جهان را شگفتزده کرد، چنانکه حماس چنین کرد
🖌 محمد قوچانی؛ رئیس کمیته سیاسی حزب کارگزاران سازندگی ایران
♦️تصمیم دولت ایران برای رد دعوت دولت مصر به اجلاس شرمالشیخ در هر دو سطح رئیسجمهور و وزیر امور خارجه گرچه اصولگرایانه مینماید اما دولت را در برابر پرسشهای جدی قرار میدهد:
1️⃣ یکم. استدلال دولت این است که نمیتواند با مهاجمان دور یک میز بنشیند. پس چرا در نیویورک به روایت سخنگوی دولت، منتظر استیو ویتکاف بودند؟ و از او گله میکنند که سر قرار نیامده است؟
2️⃣ دوم. فرض بر این قرار گرفته که متجاوز و قربانی نباید دور یک میز باشند. با این منطق چرا جنبش حماس که قربانی مستقیم جنایتهای اسرائیل با حمایتهای آمریکاست به شرمالشیخ میرود؟
3️⃣ سوم. جالب اینجاست که ایران از دیپلماسی حماس حمایت میکند و حتی در این رد دعوت مصر باز هم از روند صلح با حماس حمایت کرده که اقدامی درست است. یعنی هزینه را میدهیم اما فایده نمیبریم!
4️⃣ چهارم. اگر در شرمالشیخ- در هر سطحی- حضور مییافتیم، میتوانستیم با صدای بلند به آمریکا و اسرائیل اعتراض کنیم بدون آنکه به عنوان مخل صلح شناخته شویم.
5️⃣ پنجم. با تعمیم استدلال عدم مذاکره با مهاجمان به ایران، استقبال وزیر امور خارجه ایران در گفتوگوی پریشب با تلویزیون از احتمال مذاکره غیرمستقیم با آمریکا دچار تناقض میشود.
6️⃣ ششم. با توجه به توقف حملات انصارالله یمن و راهبرد عاقلانه صبر و انتظار حزبالله لبنان و دیپلماسی شرفتمندانه صلح حماس و حتی سیاست اعلامی ایران در استقبال از صلح ابتکار عمل ما در برابر شرمالشیخ چه خواهد بود؟
7️⃣ هفتم. اسرائیل و ایران دو غایب بزرگ شرمالشیخ هستند. با توجه به نقش مصر و ترکیه در اتحاد اسلام علیه اسرائیل- که ظاهرا دوستان ایران هم هستند- جایگاه آینده ما در جهان اسلام کجاست؟
✳️ اگر تفکر دیجیتالی را به تفکر آنالوگ برگردانیم، میتوان به جز صفر و صد عددهای دیگری هم پیدا کرد. میان تسلیم و پرهیز راه سومی هم هست و آن مبارزه فعال با استعمار جدید غرب است. باید به انفعال دیپلماتیک پایان داد و جهان را شگفتزده کرد. چنانکه حماس چنین کرد و ثابت کرد مقاومت یک شکل ندارد. وزارت امور خارجه و هیات دولت مسوولیت دارد به عنوان عقل منفصل حاکمیت، گزینههای فراختری پیش پای کشور قرار دهد و به جای کارگزاری صرف، کار کارشناسی کند.
❇️ وقتی جنگ رخ داده است آیا میتوان همچنان در تعلیق زندگی و حتی مبارزه کرد؟ ما میتوانستیم مثلا در سطح دبیر شورای عالی امنیت ملی در این اجلاس حضور یابیم و دوستانمان از جمله حماس، ترکیه و مصر که نمیخواهند، اسرائیل یکهتاز منطقه شود را خوشحال کنیم و آن مرد دیوانه و مستعمرهاش در آسیای غربی را دیوانهتر کنیم.
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/راهی-میان-تسلیم-و-پرهیز
👍1
⭕️ قلب واقعیت
♦️پس از گذشت حدود ۶ سال از سقوط تلخ هواپیمای اوکراینی در آسمان تهران، روایت تازهای از چگونگی مطلع شدن حسن روحانی، رئیسجمهور وقت از حادثه از زبان علی شمخانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی منتشر شده است؛ روایتی که در ظاهر قصد روشنگری دارد اما در عمل بیشتر به بازتعریف یک پرونده بسته میماند. شمخانی در سخنان اخیر خود مدعی شده است که حسن روحانی، رئیسجمهور وقت از همان ساعات اولیه از ماجرا آگاه بوده و با وجود این اطلاع سه روز سکوت کرده تا شورای عالی امنیت ملی تصمیم به اطلاعرسانی بگیرد.
◀️ شمخانی در اظهارات اخیر خود گفته است: «به محض اطلاع از حادثه شخصا موضوع را به رئیسجمهور منتقل کردم. ایشان در جریان قرار گرفت و گفت باید منتظر تصمیم شورای عالی امنیت ملی بمانیم. وظیفهای نداشتم که این خبر را به آقای ظریف اعلام کنم». او در بخش دیگری از سخنانش افزوده است که «شورا تصمیم گرفت تا بررسی کامل علت حادثه از اعلام رسمی خودداری شود». در مقابل واعظی در شرح همان روزها گفته بود: «آقای روحانی تا صبح جمعه از ماجرا خبر نداشت. وقتی از واقعیت باخبر شد، گفت بلافاصله باید اطلاعرسانی کنیم و مردم را در جریان بگذاریم».
🔰این دو روایت نهتنها همپوشانی ندارند بلکه در نقطه مقابل هم قرار میگیرند؛ در یکی روحانی از آغاز مطلع و ساکت است و در دیگری، بیاطلاع اما پیگیر روشن شدن واقعیت و انتشار آن. اگر ادعای شمخانی درست باشد، پس روایت واعظی درباره «اصرار روحانی بر اعلام سریع حقیقت» عملا فرو میریزد اما اگر گفته واعظی به واقعیت نزدیکتر باشد، روایت شمخانی رنگ و بوی تسویهحساب سیاسی میگیرد.
✴️ در سالهای اخیر فایل صوتی از گفتوگوی محمدجواد ظریف و سعید لیلاز درز پیدا کرد که در بخشی از آن ظریف به روایت ماجرای هواپیمای اوکراینی پرداخته است. ظریف در این گفتوگو میگوید: «صبح چهارشنبه هواپیمای اوکراینی را زدند، من ظهر جمعه رفتم جلسه ویژه دبیرخانه شورای امنیت و عرض کردم که حالا دنیا میگوید موشک خورده است، اگر واقعا موشک خورده است، بگویید تا ببینیم چطور میتوانیم علاج کنیم. خدا شاهد است آنگونه با من برخورد کردند که انگار کفر ابلیس گفتم».
اما نکته پرسشبرانگیز، زمان انتشار این سخنان است. چرا شمخانی با وجود گذشت سالها از آن حادثه، اکنون تصمیم گرفته، جزئیاتی را مطرح کند که میداند بازتاب سنگینی خواهد داشت؟ پاسخ احتمالی را باید در شرایط کنونی سیاست داخلی جستوجو کرد. در ماههای اخیر، فضای سیاسی کشور شاهد بازآرایی قدرت میان جناحهای مختلف بوده و شمخانی نیز پس از کنارهگیری از دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در موقعیتی تازه قرار گرفته است.
✳️ حالا روایت تازه شمخانی با بیان اینکه روحانی از ابتدا از واقعیت باخبر بوده عملا آن خشم را دوباره زنده میکند و گویی میخواهد نشان دهد، بیاعتمادی آن روزها بیدلیل هم نبوده است. اما در این میان غایب بزرگ ماجرا همچنان خود شمخانی است، کسی که باید توضیح دهد در جایگاه دبیری نهادی که مسئول امنیت ملی کشور است، چه نقشی در تصمیمسازی یا تأخیر اطلاعرسانی داشته است.
نقد اصلی به سخنان تازه شمخانی اما نه در محتوا بلکه در ماهیت و زمان بیان آن است. هر روایتی که سالها بعد از وقوع حادثه مطرح میشود، بهویژه وقتی از زبان یکی از مقامات اصلی ماجرا باشد، باید با مستندات دقیق همراه باشد. اما شمخانی در اظهاراتش به هیچ سند مشخصی اشاره نکرده جز نقل شفاهی از گفتوگو با رئیسجمهور. این شیوه نهتنها برای افکار عمومی قانعکننده نیست بلکه نوعی بازنویسی سیاسی تاریخ را تداعی میکند؛ تلاشی برای بازتعریف نقشها در حافظه عمومی.
❇️ روایت شمخانی بیش از آنکه پرده از حقیقتی تازه بردارد، یادآور زخمی قدیمی است؛ زخم عدم شفافیت. افکار عمومی امروز بیش از هر چیز خسته از بازنویسیهای متناقض و دیرهنگام است. حقیقت نه در خاطرات شفاهی مقامات بلکه در شفافسازی نهادی و ثبت مستندات قابل دسترس برای مردم معنا پیدا میکند.
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/قلب-واقعیت
دو روایت متفاوت درباره چگونگی مطلع شدن رئیسجمهور وقت از شلیک به هواپیمایی اوکراینی
♦️پس از گذشت حدود ۶ سال از سقوط تلخ هواپیمای اوکراینی در آسمان تهران، روایت تازهای از چگونگی مطلع شدن حسن روحانی، رئیسجمهور وقت از حادثه از زبان علی شمخانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی منتشر شده است؛ روایتی که در ظاهر قصد روشنگری دارد اما در عمل بیشتر به بازتعریف یک پرونده بسته میماند. شمخانی در سخنان اخیر خود مدعی شده است که حسن روحانی، رئیسجمهور وقت از همان ساعات اولیه از ماجرا آگاه بوده و با وجود این اطلاع سه روز سکوت کرده تا شورای عالی امنیت ملی تصمیم به اطلاعرسانی بگیرد.
◀️ شمخانی در اظهارات اخیر خود گفته است: «به محض اطلاع از حادثه شخصا موضوع را به رئیسجمهور منتقل کردم. ایشان در جریان قرار گرفت و گفت باید منتظر تصمیم شورای عالی امنیت ملی بمانیم. وظیفهای نداشتم که این خبر را به آقای ظریف اعلام کنم». او در بخش دیگری از سخنانش افزوده است که «شورا تصمیم گرفت تا بررسی کامل علت حادثه از اعلام رسمی خودداری شود». در مقابل واعظی در شرح همان روزها گفته بود: «آقای روحانی تا صبح جمعه از ماجرا خبر نداشت. وقتی از واقعیت باخبر شد، گفت بلافاصله باید اطلاعرسانی کنیم و مردم را در جریان بگذاریم».
🔰این دو روایت نهتنها همپوشانی ندارند بلکه در نقطه مقابل هم قرار میگیرند؛ در یکی روحانی از آغاز مطلع و ساکت است و در دیگری، بیاطلاع اما پیگیر روشن شدن واقعیت و انتشار آن. اگر ادعای شمخانی درست باشد، پس روایت واعظی درباره «اصرار روحانی بر اعلام سریع حقیقت» عملا فرو میریزد اما اگر گفته واعظی به واقعیت نزدیکتر باشد، روایت شمخانی رنگ و بوی تسویهحساب سیاسی میگیرد.
✴️ در سالهای اخیر فایل صوتی از گفتوگوی محمدجواد ظریف و سعید لیلاز درز پیدا کرد که در بخشی از آن ظریف به روایت ماجرای هواپیمای اوکراینی پرداخته است. ظریف در این گفتوگو میگوید: «صبح چهارشنبه هواپیمای اوکراینی را زدند، من ظهر جمعه رفتم جلسه ویژه دبیرخانه شورای امنیت و عرض کردم که حالا دنیا میگوید موشک خورده است، اگر واقعا موشک خورده است، بگویید تا ببینیم چطور میتوانیم علاج کنیم. خدا شاهد است آنگونه با من برخورد کردند که انگار کفر ابلیس گفتم».
هدف روایت تازه
اما نکته پرسشبرانگیز، زمان انتشار این سخنان است. چرا شمخانی با وجود گذشت سالها از آن حادثه، اکنون تصمیم گرفته، جزئیاتی را مطرح کند که میداند بازتاب سنگینی خواهد داشت؟ پاسخ احتمالی را باید در شرایط کنونی سیاست داخلی جستوجو کرد. در ماههای اخیر، فضای سیاسی کشور شاهد بازآرایی قدرت میان جناحهای مختلف بوده و شمخانی نیز پس از کنارهگیری از دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در موقعیتی تازه قرار گرفته است.
✳️ حالا روایت تازه شمخانی با بیان اینکه روحانی از ابتدا از واقعیت باخبر بوده عملا آن خشم را دوباره زنده میکند و گویی میخواهد نشان دهد، بیاعتمادی آن روزها بیدلیل هم نبوده است. اما در این میان غایب بزرگ ماجرا همچنان خود شمخانی است، کسی که باید توضیح دهد در جایگاه دبیری نهادی که مسئول امنیت ملی کشور است، چه نقشی در تصمیمسازی یا تأخیر اطلاعرسانی داشته است.
ضرورت پایان دادن به سیاست روایتسازی
نقد اصلی به سخنان تازه شمخانی اما نه در محتوا بلکه در ماهیت و زمان بیان آن است. هر روایتی که سالها بعد از وقوع حادثه مطرح میشود، بهویژه وقتی از زبان یکی از مقامات اصلی ماجرا باشد، باید با مستندات دقیق همراه باشد. اما شمخانی در اظهاراتش به هیچ سند مشخصی اشاره نکرده جز نقل شفاهی از گفتوگو با رئیسجمهور. این شیوه نهتنها برای افکار عمومی قانعکننده نیست بلکه نوعی بازنویسی سیاسی تاریخ را تداعی میکند؛ تلاشی برای بازتعریف نقشها در حافظه عمومی.
❇️ روایت شمخانی بیش از آنکه پرده از حقیقتی تازه بردارد، یادآور زخمی قدیمی است؛ زخم عدم شفافیت. افکار عمومی امروز بیش از هر چیز خسته از بازنویسیهای متناقض و دیرهنگام است. حقیقت نه در خاطرات شفاهی مقامات بلکه در شفافسازی نهادی و ثبت مستندات قابل دسترس برای مردم معنا پیدا میکند.
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/قلب-واقعیت
👍3
⭕️ آینده غزه
🖌 قاسم محبعلی؛ مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه
♦️در ظاهر، توافق آتشبس غزه شامل آزادی بخشی از گروگانهای اسرائیلی و تعدادی از اسرای فلسطینی، ورود کمکهای انسانی و کاهش موقت حملات است. اما این تنها سطحی از ماجراست؛ چراکه در عمق آن، پروندههایی بسیار سنگینتر مانند نحوه اداره غزه، خلع سلاح حماس، بازسازی و حتی تعیین وضعیت نهایی این منطقه در جریان است. مساله اداره غزه پس از جنگ به یکی از چالشهای اصلی تبدیل شده است. اسرائیل میخواهد، اطمینان یابد حماس دیگر به عنوان نیروی نظامی یا سیاسی بازنخواهد گشت، در حالی که واشنگتن ترجیح میدهد، سازوکاری چندجانبه شامل تشکیلات خودگردان فلسطین و برخی کشورهای عربی بر این منطقه نظارت کنند.
◀️ فاصله میان مواضع تلآویو و طرفهای فلسطینی، آنچنان زیاد است که حتی طرح پیشنهادی دونالد ترامپ نیز در تفسیر و اجرا با اختلافات عمیق مواجه شده است. اسرائیل این طرح را بهگونهای میخواند که دستش را برای کنترل امنیتی و شهرکسازی باز بگذارد، در حالی که آمریکاییها و برخی عربها آن را چارچوبی برای بازگشت ثبات میدانند. اما پرسش اصلی اینجاست که آیا آتشبس فعلی میتواند، زمینهساز توافق نهایی باشد؟ پاسخ، دستکم در شرایط کنونی منفی به نظر میرسد.
✳️ در کنار این اختلافات، تلاش آمریکا برای جلب حمایت کشورهای عربی و گسترش «پیمان ابراهیم» وارد مرحله تازهای شده است. واشنگتن میکوشد با مشارکت دادن امارات، بحرین و حتی قطر در بازسازی غزه ضمن کاستن از بار مالی خود، روند عادیسازی روابط عربی- اسرائیلی را شتاب دهد. نگاهها اکنون بیش از هر چیز متوجه عربستان سعودی است؛ کشوری که همچنان بر تشکیل دولت مستقل فلسطینی تأکید دارد و تاکنون از پیوستن رسمی به پیمان ابراهیم خودداری کرده است.
❇️ وی در پایان گفت: اگر ایران میخواهد در شکلگیری نظم جدید خاورمیانه سهمی داشته باشد باید به سمت حضور فعال در دیپلماسی منطقهای حرکت کند. در غیر این صورت ممکن است دیگران درباره سرنوشت فلسطین تصمیم بگیرند بیآنکه ایران حتی در اتاق مذاکره حضور داشته باشد.
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/آینده-غزه
بازاندیشی در سیاستهای منطقهای ضرورت دارد
🖌 قاسم محبعلی؛ مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه
♦️در ظاهر، توافق آتشبس غزه شامل آزادی بخشی از گروگانهای اسرائیلی و تعدادی از اسرای فلسطینی، ورود کمکهای انسانی و کاهش موقت حملات است. اما این تنها سطحی از ماجراست؛ چراکه در عمق آن، پروندههایی بسیار سنگینتر مانند نحوه اداره غزه، خلع سلاح حماس، بازسازی و حتی تعیین وضعیت نهایی این منطقه در جریان است. مساله اداره غزه پس از جنگ به یکی از چالشهای اصلی تبدیل شده است. اسرائیل میخواهد، اطمینان یابد حماس دیگر به عنوان نیروی نظامی یا سیاسی بازنخواهد گشت، در حالی که واشنگتن ترجیح میدهد، سازوکاری چندجانبه شامل تشکیلات خودگردان فلسطین و برخی کشورهای عربی بر این منطقه نظارت کنند.
◀️ فاصله میان مواضع تلآویو و طرفهای فلسطینی، آنچنان زیاد است که حتی طرح پیشنهادی دونالد ترامپ نیز در تفسیر و اجرا با اختلافات عمیق مواجه شده است. اسرائیل این طرح را بهگونهای میخواند که دستش را برای کنترل امنیتی و شهرکسازی باز بگذارد، در حالی که آمریکاییها و برخی عربها آن را چارچوبی برای بازگشت ثبات میدانند. اما پرسش اصلی اینجاست که آیا آتشبس فعلی میتواند، زمینهساز توافق نهایی باشد؟ پاسخ، دستکم در شرایط کنونی منفی به نظر میرسد.
✳️ در کنار این اختلافات، تلاش آمریکا برای جلب حمایت کشورهای عربی و گسترش «پیمان ابراهیم» وارد مرحله تازهای شده است. واشنگتن میکوشد با مشارکت دادن امارات، بحرین و حتی قطر در بازسازی غزه ضمن کاستن از بار مالی خود، روند عادیسازی روابط عربی- اسرائیلی را شتاب دهد. نگاهها اکنون بیش از هر چیز متوجه عربستان سعودی است؛ کشوری که همچنان بر تشکیل دولت مستقل فلسطینی تأکید دارد و تاکنون از پیوستن رسمی به پیمان ابراهیم خودداری کرده است.
❇️ وی در پایان گفت: اگر ایران میخواهد در شکلگیری نظم جدید خاورمیانه سهمی داشته باشد باید به سمت حضور فعال در دیپلماسی منطقهای حرکت کند. در غیر این صورت ممکن است دیگران درباره سرنوشت فلسطین تصمیم بگیرند بیآنکه ایران حتی در اتاق مذاکره حضور داشته باشد.
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/آینده-غزه
⭕️ نوبل نوآوری
♦️آکادمی سلطنتی علوم سوئد در ۱۳ اکتبر ۲۰۲۵ اعلام کرد، جایزه «علوم اقتصادی بانک مرکزی سوئد به یاد آلفرد نوبل» امسال را به سه اقتصاددان برجسته جوئل موکر، فیلیپ آگیون و پیتر هویت به دلیل پژوهشهای بنیادینشان درباره چگونگی شکلگیری و تداوم رشد اقتصادی از مسیر نوآوری اعطا کرده است. این جایزه که مبلغ آن ۱۱ میلیون کرون سوئد است بهگونهای تقسیم شده که نیمی از آن به جوئل موکر تعلق میگیرد «برای شناسایی پیشنیازهای رشد پایدار از طریق پیشرفت فناوری» و نیم دیگر به طور مشترک به فیلیپ آگیون و پیتر هویت اعطا میشود «برای ارائه نظریه رشد پایدار از طریق تخریب خلاق».
جوئل موکر، استاد دانشگاه نورثوسترن در آمریکا اقتصاددانی است که تاریخ را نه صرفاً برای روایت گذشته بلکه بهعنوان آزمایشگاهی برای درک پویایی پیشرفت بررسی کرده است. او با تحلیل منابع تاریخی و دادههای مربوط به انقلاب صنعتی اروپا نشان داد که تحول علمی و فرهنگی قرن هجدهم عامل اصلی گذار از رکود به رشد پایدار بود. به باور موکر، پیش از انقلاب صنعتی، بسیاری از اختراعات بشر تنها بهصورت پراکنده ظهور میکردند و اثر بلندمدت نداشتند زیرا دانش نظری پشت آنها درک نمیشد. جامعه میدانست که «چیزی کار میکند» اما نه «چرا» کار میکند.
در سوی دیگر این پژوهش بزرگ، دو اقتصاددان نامآشنای معاصر، فیلیپ آگیون و پیتر هویت، قرار دارند که در سال ۱۹۹۲ با انتشار مقالهای مهم، چارچوبی نظری برای تبیین پویایی رشد اقتصادی ارائه کردند. آنها مدلی ریاضی از فرآیندی ارائه کردند که پیشتر توسط جوزف شومپیتر، فیلسوف و اقتصاددان اتریشی با عنوان تخریب خلاق مطرح شده بود اما تاکنون بهصورت منسجم و قابل اندازهگیری مدلسازی نشده بود. در این مدل، هر نوآوری همزمان دو اثر دارد: از یک سو خلاقانه است زیرا محصول یا فناوری جدیدی را وارد بازار میکند و از سوی دیگر ویرانگر است چون شرکتها و فناوریهای قدیمی را از میدان خارج میکند.
❇️ جایزه نوبل اقتصاد ۲۰۲۵ نه صرفاً برای پاسداشت سه پژوهشگر برجسته بلکه برای یادآوری یک اصل بنیادی در اقتصاد مدرن است: پیشرفت، تنها در جامعهای زنده میماند که به نوآوری اجازه دهد، خود را جایگزین کند. نوآوری بدون مقاومت، رشد بدون رقابت و فناوری بدون آزادی اندیشه دوام نخواهد آورد. برندگان امسال با پژوهشهای تاریخی و نظری خود نشان دادهاند که اگر جوامع سازوکارهای خلاقیت و رقابت را حفظ نکنند، دیر یا زود به همان سکون و رکودی بازمیگردند که پیش از انقلاب صنعتی بر تاریخ بشر حاکم بود.
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/نوبل-نوآوری
آیا موکر، آگیون و هویت مستحق دریافت نوبل اقتصاد ۲۰۲۵ هستند؟
♦️آکادمی سلطنتی علوم سوئد در ۱۳ اکتبر ۲۰۲۵ اعلام کرد، جایزه «علوم اقتصادی بانک مرکزی سوئد به یاد آلفرد نوبل» امسال را به سه اقتصاددان برجسته جوئل موکر، فیلیپ آگیون و پیتر هویت به دلیل پژوهشهای بنیادینشان درباره چگونگی شکلگیری و تداوم رشد اقتصادی از مسیر نوآوری اعطا کرده است. این جایزه که مبلغ آن ۱۱ میلیون کرون سوئد است بهگونهای تقسیم شده که نیمی از آن به جوئل موکر تعلق میگیرد «برای شناسایی پیشنیازهای رشد پایدار از طریق پیشرفت فناوری» و نیم دیگر به طور مشترک به فیلیپ آگیون و پیتر هویت اعطا میشود «برای ارائه نظریه رشد پایدار از طریق تخریب خلاق».
تاریخدان اقتصاد و راز پایداری رشد
جوئل موکر، استاد دانشگاه نورثوسترن در آمریکا اقتصاددانی است که تاریخ را نه صرفاً برای روایت گذشته بلکه بهعنوان آزمایشگاهی برای درک پویایی پیشرفت بررسی کرده است. او با تحلیل منابع تاریخی و دادههای مربوط به انقلاب صنعتی اروپا نشان داد که تحول علمی و فرهنگی قرن هجدهم عامل اصلی گذار از رکود به رشد پایدار بود. به باور موکر، پیش از انقلاب صنعتی، بسیاری از اختراعات بشر تنها بهصورت پراکنده ظهور میکردند و اثر بلندمدت نداشتند زیرا دانش نظری پشت آنها درک نمیشد. جامعه میدانست که «چیزی کار میکند» اما نه «چرا» کار میکند.
بسط دهندگان نظریه تخریب خلاق
در سوی دیگر این پژوهش بزرگ، دو اقتصاددان نامآشنای معاصر، فیلیپ آگیون و پیتر هویت، قرار دارند که در سال ۱۹۹۲ با انتشار مقالهای مهم، چارچوبی نظری برای تبیین پویایی رشد اقتصادی ارائه کردند. آنها مدلی ریاضی از فرآیندی ارائه کردند که پیشتر توسط جوزف شومپیتر، فیلسوف و اقتصاددان اتریشی با عنوان تخریب خلاق مطرح شده بود اما تاکنون بهصورت منسجم و قابل اندازهگیری مدلسازی نشده بود. در این مدل، هر نوآوری همزمان دو اثر دارد: از یک سو خلاقانه است زیرا محصول یا فناوری جدیدی را وارد بازار میکند و از سوی دیگر ویرانگر است چون شرکتها و فناوریهای قدیمی را از میدان خارج میکند.
❇️ جایزه نوبل اقتصاد ۲۰۲۵ نه صرفاً برای پاسداشت سه پژوهشگر برجسته بلکه برای یادآوری یک اصل بنیادی در اقتصاد مدرن است: پیشرفت، تنها در جامعهای زنده میماند که به نوآوری اجازه دهد، خود را جایگزین کند. نوآوری بدون مقاومت، رشد بدون رقابت و فناوری بدون آزادی اندیشه دوام نخواهد آورد. برندگان امسال با پژوهشهای تاریخی و نظری خود نشان دادهاند که اگر جوامع سازوکارهای خلاقیت و رقابت را حفظ نکنند، دیر یا زود به همان سکون و رکودی بازمیگردند که پیش از انقلاب صنعتی بر تاریخ بشر حاکم بود.
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/نوبل-نوآوری
⭕️ شهریار خردمند
♦️۲۵۸۲ روز از تاسیس دولت کوروش گذشت. در چنین روزی در سال ۵۵۹ پیش از میلاد، در سرزمینی که هنوز به نام ایران شناخته نمیشد، مردی پادشاه ایران شد و تاج بر سر نهاد که نامش نه فقط در تاریخ که در حافظه جمعی بشر نیز جاودانه شد. کوروش، بنیانگذار سلسله هخامنشی، مردی بود که با خرد، سیاست و شجاعت توانست امپراتوریای بیسابقه بسازد؛ امپراتوریای که از کوههای زاگرس تا سواحل مدیترانه گسترده بود و مجموعهای از اقوام، فرهنگها و ادیان مختلف را در خود جای میداد. بسیاری معتقدند که نام او در قرآن که کلام الهی است، آمده و ذوالقرنین اشاره مستقیم خداوند به اوست که از وی به نیکی یاد شده است.
⏹️ بسیاری از پژوهشگران همین اسناد را نخستین نشانههای «مدیریت مدرن امپراتوری» میدانند؛ الگویی که بعدها در حکومتهای بزرگ جهان از روم تا بریتانیا، الهامبخش سیاستمداران شد. اما اهمیت کوروش فراتر از قلمرو حکومتی و نظامی اوست. پس از سقوط هخامنشیان حتی در دوران تهاجم اسکندر و پس از آن، نام کوروش در متون زرتشتی، اسلامی و فارسی زنده ماند. او نه تنها بنیانگذار امپراتوری بود بلکه نمادی از ایرانی بودن شد. کسی که حکمرانی بر پایه عدالت، احترام متقابل و تساهل را نشان داد. در قرون اخیر، روشنفکران ایرانی از میرزا آقاخان کرمانی گرفته تا محمدعلی فروغی، کوروش را الگویی از هویت ملی ایرانی بازخوانی کردند؛ رهبری که میتواند، مرزهای قومی و مذهبی را در هم بیامیزد و هویت جمعی را تقویت کند.
⏺️ امروز، میتوانیم کوروش را نه تنها به عنوان یک شخصیت ملی و تاریخی بلکه به عنوان ایدهای زنده بازخوانی کنیم؛ ایدهای که نشان میدهد، ملیگرایی وقتی اصیل است که بر عدالت دینی، خرد و تساهل استوار باشد نه بر انحصار و خشونت. نام کوروش، پس از بیش از دو هزار سال، همچنان یادآور امید است؛ امید به یک ایران متحد، متکثر و انسانی که در جهان امروز میتواند، الگویی برای همزیستی مسالمتآمیز و مدیریت تفاوتها باشد.
💠 بازگشت به چنین ریشههایی، اگر با صراحت و صداقت همراه باشد، میتواند حس تعلق جمعی را تقویت کند. کوروش، به عنوان نمادی از ایرانی بودن در عین احترام به تفاوتها، میتواند نقطهای مشترک باشد که همه ایرانیان، فارغ از دیدگاه سیاسی یا مذهبی بر سر آن توافق ضمنی داشته باشند. این بازخوانی نه بازگشت به گذشته بلکه استفاده هوشمندانه از تاریخ برای ایجاد انسجام اجتماعی در شرایط پرتنش امروز است.
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/شهریار-خردمند
چگونه از کوروش و مفهومی که او بنیان گذاشت برای همبستگی ملی استفاده کنیم؟
♦️۲۵۸۲ روز از تاسیس دولت کوروش گذشت. در چنین روزی در سال ۵۵۹ پیش از میلاد، در سرزمینی که هنوز به نام ایران شناخته نمیشد، مردی پادشاه ایران شد و تاج بر سر نهاد که نامش نه فقط در تاریخ که در حافظه جمعی بشر نیز جاودانه شد. کوروش، بنیانگذار سلسله هخامنشی، مردی بود که با خرد، سیاست و شجاعت توانست امپراتوریای بیسابقه بسازد؛ امپراتوریای که از کوههای زاگرس تا سواحل مدیترانه گسترده بود و مجموعهای از اقوام، فرهنگها و ادیان مختلف را در خود جای میداد. بسیاری معتقدند که نام او در قرآن که کلام الهی است، آمده و ذوالقرنین اشاره مستقیم خداوند به اوست که از وی به نیکی یاد شده است.
⏹️ بسیاری از پژوهشگران همین اسناد را نخستین نشانههای «مدیریت مدرن امپراتوری» میدانند؛ الگویی که بعدها در حکومتهای بزرگ جهان از روم تا بریتانیا، الهامبخش سیاستمداران شد. اما اهمیت کوروش فراتر از قلمرو حکومتی و نظامی اوست. پس از سقوط هخامنشیان حتی در دوران تهاجم اسکندر و پس از آن، نام کوروش در متون زرتشتی، اسلامی و فارسی زنده ماند. او نه تنها بنیانگذار امپراتوری بود بلکه نمادی از ایرانی بودن شد. کسی که حکمرانی بر پایه عدالت، احترام متقابل و تساهل را نشان داد. در قرون اخیر، روشنفکران ایرانی از میرزا آقاخان کرمانی گرفته تا محمدعلی فروغی، کوروش را الگویی از هویت ملی ایرانی بازخوانی کردند؛ رهبری که میتواند، مرزهای قومی و مذهبی را در هم بیامیزد و هویت جمعی را تقویت کند.
⏺️ امروز، میتوانیم کوروش را نه تنها به عنوان یک شخصیت ملی و تاریخی بلکه به عنوان ایدهای زنده بازخوانی کنیم؛ ایدهای که نشان میدهد، ملیگرایی وقتی اصیل است که بر عدالت دینی، خرد و تساهل استوار باشد نه بر انحصار و خشونت. نام کوروش، پس از بیش از دو هزار سال، همچنان یادآور امید است؛ امید به یک ایران متحد، متکثر و انسانی که در جهان امروز میتواند، الگویی برای همزیستی مسالمتآمیز و مدیریت تفاوتها باشد.
💠 بازگشت به چنین ریشههایی، اگر با صراحت و صداقت همراه باشد، میتواند حس تعلق جمعی را تقویت کند. کوروش، به عنوان نمادی از ایرانی بودن در عین احترام به تفاوتها، میتواند نقطهای مشترک باشد که همه ایرانیان، فارغ از دیدگاه سیاسی یا مذهبی بر سر آن توافق ضمنی داشته باشند. این بازخوانی نه بازگشت به گذشته بلکه استفاده هوشمندانه از تاریخ برای ایجاد انسجام اجتماعی در شرایط پرتنش امروز است.
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/شهریار-خردمند
⭕️ بحران چشمانداز برای آینده ایران!
🖌 نوید حسینیون؛ عضو شورای استان خراسان رضوی حزب کارگزاران سازندگی ایران
♦️این روزها ترامپ با تند کردن دور اتفاقات منطقه همه را وارد بازی صفر و صد کرده است. بازی که خطوط آن را برای همه ترسیم میکند با خصوصیات شخصی که دارد، نقش و جایگاه هر بازیگر را مشخص میکند و سعی میکند با تحریک دیگران به بازی خود مشروعیت ببخشد.
✴️ پیشبینی اینکه منطقه به کدام سو میرود هنوز زود و تقریبا غیرممکن است به سمت جنگی فراگیر یا صلحی شکننده! اما جایگاه استراتژیک ایران در این میانه کجاست؟ تصمیم تغییرات ساختاری در داخل ایران به چه نحوی است، عقبافتادگی و شرایط سخت اقتصادی تا کجا قرار است ادامه پیدا کند، تعلل در پیوستن به سازمانهای مالی و بیندولتی مثل FATF و قبول آن بعد از چند سال وقتکشی به کجا خواهد رسید و کی قرار است برای رهایی از وضعیت شکننده و سخت کشور، تصمیمی سخت و قابل قبول بگیریم؟
با شرایط امروز اولین مسالهای که باید مورد توجه قرار بگیرد، چشمانداز آینده ایران است، با شرایط اقتصادی امروز کشور و فشارهای ژئوپلیتیکی که به کشور وارد میشود، نبود یک چشمانداز روشن خطرناکترین بحران آینده ایران خواهد بود.
✳️ برای گذر کردن از برنامه پوستاندازی منطقه باید پتانسیل و توان داخلی کشور را تقویت کرد. منشا قدرت هر کشوری اقتصاد است، اقتصاد از تولید همدلی اجتماعی برای حل مشکلات کشور و به رسمیت شناختن سبک زندگی همه شهروندان یک کشور به وجود میآید. با اقدامات نمایشی مثل حذف ۴ صفر از پول ملی قطعا نمیتوان به اثرات قابل توجهی بر اقتصاد کشور رسید.
❇️ شرایط موجود کشور با توجه به فشارهای خارجی و تغییر و تحولات سریع جهانی و اهمیت جایگاه استراتژیک ایران در بازیهای جهانی همچنین تحولات اجتماعی و ضعف اقتصادی که ناشی از تحریم خارجی و ناکارآمدی داخلی است، اجازه فرصتسوزی به تصمیمگیران کشور را نمیدهد. با ورود به تصمیمات مقطعی و بیحاصلی مثل حذف صفرها از واحد پول ملی، ایجاد ساختارهای موازی و توزیع رانت نامولد نباید فرصت تحول را از دست داد.
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/بحران-چشمانداز-برای-آینده-ایران
از تحولات منطقه تا حذف چهار صفر
🖌 نوید حسینیون؛ عضو شورای استان خراسان رضوی حزب کارگزاران سازندگی ایران
♦️این روزها ترامپ با تند کردن دور اتفاقات منطقه همه را وارد بازی صفر و صد کرده است. بازی که خطوط آن را برای همه ترسیم میکند با خصوصیات شخصی که دارد، نقش و جایگاه هر بازیگر را مشخص میکند و سعی میکند با تحریک دیگران به بازی خود مشروعیت ببخشد.
✴️ پیشبینی اینکه منطقه به کدام سو میرود هنوز زود و تقریبا غیرممکن است به سمت جنگی فراگیر یا صلحی شکننده! اما جایگاه استراتژیک ایران در این میانه کجاست؟ تصمیم تغییرات ساختاری در داخل ایران به چه نحوی است، عقبافتادگی و شرایط سخت اقتصادی تا کجا قرار است ادامه پیدا کند، تعلل در پیوستن به سازمانهای مالی و بیندولتی مثل FATF و قبول آن بعد از چند سال وقتکشی به کجا خواهد رسید و کی قرار است برای رهایی از وضعیت شکننده و سخت کشور، تصمیمی سخت و قابل قبول بگیریم؟
با شرایط امروز اولین مسالهای که باید مورد توجه قرار بگیرد، چشمانداز آینده ایران است، با شرایط اقتصادی امروز کشور و فشارهای ژئوپلیتیکی که به کشور وارد میشود، نبود یک چشمانداز روشن خطرناکترین بحران آینده ایران خواهد بود.
✳️ برای گذر کردن از برنامه پوستاندازی منطقه باید پتانسیل و توان داخلی کشور را تقویت کرد. منشا قدرت هر کشوری اقتصاد است، اقتصاد از تولید همدلی اجتماعی برای حل مشکلات کشور و به رسمیت شناختن سبک زندگی همه شهروندان یک کشور به وجود میآید. با اقدامات نمایشی مثل حذف ۴ صفر از پول ملی قطعا نمیتوان به اثرات قابل توجهی بر اقتصاد کشور رسید.
❇️ شرایط موجود کشور با توجه به فشارهای خارجی و تغییر و تحولات سریع جهانی و اهمیت جایگاه استراتژیک ایران در بازیهای جهانی همچنین تحولات اجتماعی و ضعف اقتصادی که ناشی از تحریم خارجی و ناکارآمدی داخلی است، اجازه فرصتسوزی به تصمیمگیران کشور را نمیدهد. با ورود به تصمیمات مقطعی و بیحاصلی مثل حذف صفرها از واحد پول ملی، ایجاد ساختارهای موازی و توزیع رانت نامولد نباید فرصت تحول را از دست داد.
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/بحران-چشمانداز-برای-آینده-ایران
❤2
⭕️ تهران فریز نمیشود
♦️مطهر محمدخانی، سخنگوی زاکانی، شهردار تهران گفته که «اگر مخالفت با رویکرد فریز شهر تهران در حوزه ساختوساز، تراکمفروشی است، ابایی از این اتهام نداریم!» احتمالا این اولین بار است که از تریبون رسمی شهرداری تهران و بعد از ادعاهای متعدد که ما تراکمفروشی نمیکنیم، مدیری از شهرداری بگوید از اتهام تراکمفروشی ابایی ندارد. البته آمار و ارقام مجوزهای صادر شده و حتی سهلگیریهایی که در دوره ۴ ساله مدیریت زاکانی در این حوزه اعمال شده حاکی از آن است که حتی پیش از اعتراف به این موضوع، شهرداری زاکانی، تهران را به بهانه مخالفت با فریز شهر، به کارگاه ساختمانسازی تبدیل کرده است.
⏹️ امیرحسین عبدالهینژاد، کارشناس حوزه شهرسازی در گفتوگو با «سازندگی» تراکمفروشی شهرداری تهران همراه با تفاخر را یکی از عجایب دوره جدید مدیریت شهری میداند. در دهههای ۸۰ و ۹۰ این موضوع بهطور ضمنی انکار میشد و شهرداریها تمایلی به فخرفروشی در مورد این تراکمفروشی نداشتند چراکه میدانستند این اقدام با عواقب منفی همراه است و تنها به دلیل شرایط اضطراری انجام میشود.
*️⃣ به گفته عبدالهینژاد؛ یکی از نکات مهم این است که از همان دهه ۶۰ حتی در دوران دهه ۷۰ که شاهد توسعه گستردهای در شهر تهران بودیم، تراکمفروشی تنها به عنوان یک اقدام اضطراری برای حل مسائل فوری مطرح بود و هیچ شهرداریای از آن به عنوان یک فعالیت افتخارآمیز یاد نمیکرد. در واقع، مسئولین شهرداریها این اقدام را همچون یک درمان موقتی و ضروری میدیدند، مشابه به فردی که به مصرف دارویی برای حل یک مشکل موقت میپردازد و هیچگاه به آن به عنوان یک عمل ارزشمند نمینگرد.
⏺️ این کارشناس حوزه شهرسازی معتقد است؛ تعارض منافع زمانی ایجاد میشود که شخصی که مسئول نظارت و کنترل است، خود درگیر فعالیتهای تجاری یا اقتصادی باشد که نتیجه آن ممکن است بر تصمیمات او تأثیر بگذارد. در این حالت، انتخاب مهندس ناظر از طرف مالک یا سازنده نه تنها موجب کاهش استقلال تصمیمات نظارتی میشود بلکه کیفیت نظارت را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. در واقع این مساله میتواند منجر به اتخاذ تصمیمات غیرمؤثر و حتی خطرناک برای ایمنی ساختمانها شود. یکی از پیامدهای مستقیم این تعارض منافع، کاهش کیفیت ساختوسازها و ایجاد خطرات جدی برای ایمنی ساختمانهاست.
◀️ اما آنچه که در عمل اتفاق میافتد این است که هنوز انتخاب مهندس ناظر توسط مالکان ادامه دارد و در این زمینه مستندات جدیدی نیز منتشر شده که این روند همچنان ادامه دارد. این وضعیت نشاندهنده این است که اگرچه دستور قضایی برای توقف این روند صادر شده است اما در عمل همچنان مشکلات اساسی در نحوه نظارت و کنترل بر ساختمانها وجود دارد و این مشکلات باید بهطور جدی مورد توجه قرار گیرند. بنابراین اقداماتی برای بازنگری در نحوه نظارت شهرداری بر پروژههای ساختمانی و تقویت استقلال و کیفیت نظارت ضروری است. شهرداری باید بهطور فعال مسئولیتهای نظارتی خود را انجام دهد و نظارت بر ساختوساز را بهطور دقیق و بیطرفانه انجام دهد تا از بروز مشکلات ایمنی و کیفیتی جلوگیری شود.
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/تهران-فریز-نمیشود
سخنگوی شهرداری تهران میگوید این نهاد از اتهام تراکمفروشی ابایی ندارد
♦️مطهر محمدخانی، سخنگوی زاکانی، شهردار تهران گفته که «اگر مخالفت با رویکرد فریز شهر تهران در حوزه ساختوساز، تراکمفروشی است، ابایی از این اتهام نداریم!» احتمالا این اولین بار است که از تریبون رسمی شهرداری تهران و بعد از ادعاهای متعدد که ما تراکمفروشی نمیکنیم، مدیری از شهرداری بگوید از اتهام تراکمفروشی ابایی ندارد. البته آمار و ارقام مجوزهای صادر شده و حتی سهلگیریهایی که در دوره ۴ ساله مدیریت زاکانی در این حوزه اعمال شده حاکی از آن است که حتی پیش از اعتراف به این موضوع، شهرداری زاکانی، تهران را به بهانه مخالفت با فریز شهر، به کارگاه ساختمانسازی تبدیل کرده است.
⏹️ امیرحسین عبدالهینژاد، کارشناس حوزه شهرسازی در گفتوگو با «سازندگی» تراکمفروشی شهرداری تهران همراه با تفاخر را یکی از عجایب دوره جدید مدیریت شهری میداند. در دهههای ۸۰ و ۹۰ این موضوع بهطور ضمنی انکار میشد و شهرداریها تمایلی به فخرفروشی در مورد این تراکمفروشی نداشتند چراکه میدانستند این اقدام با عواقب منفی همراه است و تنها به دلیل شرایط اضطراری انجام میشود.
*️⃣ به گفته عبدالهینژاد؛ یکی از نکات مهم این است که از همان دهه ۶۰ حتی در دوران دهه ۷۰ که شاهد توسعه گستردهای در شهر تهران بودیم، تراکمفروشی تنها به عنوان یک اقدام اضطراری برای حل مسائل فوری مطرح بود و هیچ شهرداریای از آن به عنوان یک فعالیت افتخارآمیز یاد نمیکرد. در واقع، مسئولین شهرداریها این اقدام را همچون یک درمان موقتی و ضروری میدیدند، مشابه به فردی که به مصرف دارویی برای حل یک مشکل موقت میپردازد و هیچگاه به آن به عنوان یک عمل ارزشمند نمینگرد.
⏺️ این کارشناس حوزه شهرسازی معتقد است؛ تعارض منافع زمانی ایجاد میشود که شخصی که مسئول نظارت و کنترل است، خود درگیر فعالیتهای تجاری یا اقتصادی باشد که نتیجه آن ممکن است بر تصمیمات او تأثیر بگذارد. در این حالت، انتخاب مهندس ناظر از طرف مالک یا سازنده نه تنها موجب کاهش استقلال تصمیمات نظارتی میشود بلکه کیفیت نظارت را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. در واقع این مساله میتواند منجر به اتخاذ تصمیمات غیرمؤثر و حتی خطرناک برای ایمنی ساختمانها شود. یکی از پیامدهای مستقیم این تعارض منافع، کاهش کیفیت ساختوسازها و ایجاد خطرات جدی برای ایمنی ساختمانهاست.
◀️ اما آنچه که در عمل اتفاق میافتد این است که هنوز انتخاب مهندس ناظر توسط مالکان ادامه دارد و در این زمینه مستندات جدیدی نیز منتشر شده که این روند همچنان ادامه دارد. این وضعیت نشاندهنده این است که اگرچه دستور قضایی برای توقف این روند صادر شده است اما در عمل همچنان مشکلات اساسی در نحوه نظارت و کنترل بر ساختمانها وجود دارد و این مشکلات باید بهطور جدی مورد توجه قرار گیرند. بنابراین اقداماتی برای بازنگری در نحوه نظارت شهرداری بر پروژههای ساختمانی و تقویت استقلال و کیفیت نظارت ضروری است. شهرداری باید بهطور فعال مسئولیتهای نظارتی خود را انجام دهد و نظارت بر ساختوساز را بهطور دقیق و بیطرفانه انجام دهد تا از بروز مشکلات ایمنی و کیفیتی جلوگیری شود.
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/تهران-فریز-نمیشود
❤2
⭕ روز سیاه سینما
سینمای ایران یکی از بهترین کارگردانهای خود را از دست داد. "ناصر تقوایی"، فیلمساز و نویسنده شهیر ایرانی پس از یک دوره بیماری در سن ۸۴سالگی درگذشت. سازندگی به زندگی، زمانه، آثار مکتوب و سینمایی او پرداخته است
♦️نه جنگ، نه تسلیم
سخنان "حسن روحانی" درباره بازدارندگی، مردمسالاری و آینده کشور
♦️مذاکره از موضع قدرت
پیشنهاد "ظریف" برای مذاکره مستقیم با آمریکا
♦️طلوع شکننده صلح
در اجلاس شرمالشیخ چه گذشت؟
♦️پرونده حساس صدیقی
برخی از متهمان دوباره بازداشت شدند
♦️یادداشت روز: خشونت خانگی؛ بحران پنهان
به بهانه مرگ "زهرا قائمی" به دست همسرش
بهقلم؛ الهام فخاری؛ روانشناس
🔺در شماره ۲۰۸۷ روزنامه #سازندگی بخوانید
@Saazandeginews
سینمای ایران یکی از بهترین کارگردانهای خود را از دست داد. "ناصر تقوایی"، فیلمساز و نویسنده شهیر ایرانی پس از یک دوره بیماری در سن ۸۴سالگی درگذشت. سازندگی به زندگی، زمانه، آثار مکتوب و سینمایی او پرداخته است
♦️نه جنگ، نه تسلیم
سخنان "حسن روحانی" درباره بازدارندگی، مردمسالاری و آینده کشور
♦️مذاکره از موضع قدرت
پیشنهاد "ظریف" برای مذاکره مستقیم با آمریکا
♦️طلوع شکننده صلح
در اجلاس شرمالشیخ چه گذشت؟
♦️پرونده حساس صدیقی
برخی از متهمان دوباره بازداشت شدند
♦️یادداشت روز: خشونت خانگی؛ بحران پنهان
به بهانه مرگ "زهرا قائمی" به دست همسرش
بهقلم؛ الهام فخاری؛ روانشناس
🔺در شماره ۲۰۸۷ روزنامه #سازندگی بخوانید
@Saazandeginews
❤4👍2
⭕️ روز سیاه سینما
♦️روزگار عجب بازیهایی دارد. ناصر تقوایی دو سال پس از روزی که داریوش مهرجویی به قتل رسید از دنیا میرود و این همزمانی چه داستانها و روایتهایی را رقم میزند. از حالا به بعد ۲۲ مهر، روز سیاهی برای سینمای ایران خواهد بود که مرگ دو بزرگ را در خود دارد. دو کارگردانی که زیست و کارشان بیشباهت به هم نبود. تقریبا همزمان با هم در سینما شروع به کار کردند، سینماگر مولف لقب گرفته بودند و از آغازگران موج نو سینمای ایران در میان وفور فیلمفارسیها به شمار میآیند. آثارشان رنگ توقیف به خود گرفته و سالهای زیادی را بدون اینکه موفق به ساخت فیلمنامههایشان باشند، سپری کردند. میبینید با همه اینها خیلی هم بیراه نیست که هر دو در یک روز از دنیا بروند و حسرتهای زیادی را مرگشان به دنبال داشته باشد.
🔰ناصر تقوایی برخلاف مهرجویی خیلی زودتر از رفتناش، کار و تدریس را کنار گذاشت. چندین سال بود که به سختی چیزی را از گذشته به خاطر میآورد و در این یکی دو سال آخر زندگی نباتی داشت. دوستان و همکارانش نمیتوانستند به دیدار او بروند چراکه همسرش موافق این کار نبود، شاید به این خاطر که نمیخواست تصویر تقوایی از آنچه در ذهن همه هست، تفاوت پیدا کند. او که بسیار کمتر از کارگردانان همنسل خود و فیلمسازان موج نوی سینمای ایران، فرصت ساخت فیلم پیدا کرده بود در طول عمرش تنها موفق به کارگردانی ۷ فیلم شد که تازه یکی از آنها هم یک اپیزود از فیلمی سه اپیزودی بود.
ناصر تقوایی در ۲۲ تیر۱۳۲۰ در یک روستای عربنشین در حوالی آبادان به دنیا آمد. پدرش، علی، کارمند اداره گمرک بود و به همین دلیل، او ناگزیر بود تا همراه پدر به بندر لنگه سفر کند. تقوایی از همان سالهای نوجوانی به سینما و ادبیات علاقهمند شد. کاری که انگار در خون و روح بچههای آبادان ریشه دارد و آنها را به سمت هنر جادوی تصویر میکشاند. تقوایی در مدرسه در رشته ریاضی تحصیل کرد اما به دلیل علاقهاش به ادبیات در جوانی داستانهای کوتاه مینوشت و در همان زمانی که در دبیرستان رازی آبادان درس میخواند، خود را با نوشتن داستان راضی به ادامه درس خواندن میکرد.
✴️ اولین فیلمش را در سال ۱۳۴۹ ساخت. «آرامش در حضور دیگران» نمایش محدودی در جشن هنر شیراز داشت و توقیف شد. برای فیلمسازی که تنها ۲۹ سال از عمرش میگذرد و مستندش هم با تیغ توقیف و ممنوعیت نیمهکاره مانده، توقیف اولین فیلم بلند، ضربهای اساسی به روح و روانش وارد میکند که میتواند تا سالها با او باشد و آسیبهایش او را رها نکند.
✳️ تقوایی که در آن دوران هنوز سرخورده و ناامید نشده بود و سر پرشوری برای کار در سینما داشت، «صادق کرده» و «نفرین» را با فاصله کمی از اولین فیلمش کارگردانی کرد و بعد ساخت سریال «دایی جان ناپلئون» به او پیشنهاد شد که دو سال پیش از انقلاب از تلویزیون پخش شد و همین سریال بود که مانع از ادامه کار او در سالهای اولیه پس از انقلاب شد. تقوایی پس از ۸ سال در سال ۱۳۶۵ اولین و ماندگارترین فیلمش را جلو دوربین برد. «ناخدا خورشید» که یکی از برترین اقتباسهای سینمایی در ایران است، بیشترین جوایز را برای او و همکارانش به همراه داشت. این فیلم امروز تبدیل به یکی از ارزشمندترین فیلمهای سینمای ما شده که حالا در کنار سریال «دایی جان ناپلئون» از بهترین یادگاریهای تقوایی هم به حساب میآید.
❇️ تقوایی یکی از معدود سینماگرانی است که آثار ناتماماش تقریبا با تعداد کارهایی که به سرانجام رسیده، برابری میکند. او در کارنامه خود چندین کار سینمایی و تلویزیونی ناتمام دارد. مجموعه تلویزیونی داستانسرایان (۱۳۵۷) که به زندگی و آثار نویسندگان نامآور ادبیات معاصر میپرداخت از آن جمله است. او پیش از انقلاب قرار بود «شوهر آهو خانم» نوشته علیمحمد افغانی را هم بسازد که نشد. تقوایی پس از انقلاب، پروژه عظیم «کوچک جنگلی» نوشته خودش را در سال ۱۳۶۲ به اجبار نیمهکاره گذاشت و بهروز افخمی به جای او نشست. فیلمنامه این سریال در سه جلد به چاپ رسیده و بسیاری براین عقیدهاند که مدیران تلویزیون وقت نمیخواستند، تقوایی این کار را به سرانجام برساند و بر سر راهش سنگاندازی کردند.
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/روز-سیاه-سینما
سینمای ایران یکی از بهترین کارگردانهای خود را از دست داد. “ناصر تقوایی”، فیلمساز و نویسنده شهیر ایرانی پس از یک دوره بیماری در سن ۸۴سالگی درگذشت. سازندگی به زندگی، زمانه، آثار مکتوب و سینمایی او پرداخته است
♦️روزگار عجب بازیهایی دارد. ناصر تقوایی دو سال پس از روزی که داریوش مهرجویی به قتل رسید از دنیا میرود و این همزمانی چه داستانها و روایتهایی را رقم میزند. از حالا به بعد ۲۲ مهر، روز سیاهی برای سینمای ایران خواهد بود که مرگ دو بزرگ را در خود دارد. دو کارگردانی که زیست و کارشان بیشباهت به هم نبود. تقریبا همزمان با هم در سینما شروع به کار کردند، سینماگر مولف لقب گرفته بودند و از آغازگران موج نو سینمای ایران در میان وفور فیلمفارسیها به شمار میآیند. آثارشان رنگ توقیف به خود گرفته و سالهای زیادی را بدون اینکه موفق به ساخت فیلمنامههایشان باشند، سپری کردند. میبینید با همه اینها خیلی هم بیراه نیست که هر دو در یک روز از دنیا بروند و حسرتهای زیادی را مرگشان به دنبال داشته باشد.
🔰ناصر تقوایی برخلاف مهرجویی خیلی زودتر از رفتناش، کار و تدریس را کنار گذاشت. چندین سال بود که به سختی چیزی را از گذشته به خاطر میآورد و در این یکی دو سال آخر زندگی نباتی داشت. دوستان و همکارانش نمیتوانستند به دیدار او بروند چراکه همسرش موافق این کار نبود، شاید به این خاطر که نمیخواست تصویر تقوایی از آنچه در ذهن همه هست، تفاوت پیدا کند. او که بسیار کمتر از کارگردانان همنسل خود و فیلمسازان موج نوی سینمای ایران، فرصت ساخت فیلم پیدا کرده بود در طول عمرش تنها موفق به کارگردانی ۷ فیلم شد که تازه یکی از آنها هم یک اپیزود از فیلمی سه اپیزودی بود.
فرزند آبادان
ناصر تقوایی در ۲۲ تیر۱۳۲۰ در یک روستای عربنشین در حوالی آبادان به دنیا آمد. پدرش، علی، کارمند اداره گمرک بود و به همین دلیل، او ناگزیر بود تا همراه پدر به بندر لنگه سفر کند. تقوایی از همان سالهای نوجوانی به سینما و ادبیات علاقهمند شد. کاری که انگار در خون و روح بچههای آبادان ریشه دارد و آنها را به سمت هنر جادوی تصویر میکشاند. تقوایی در مدرسه در رشته ریاضی تحصیل کرد اما به دلیل علاقهاش به ادبیات در جوانی داستانهای کوتاه مینوشت و در همان زمانی که در دبیرستان رازی آبادان درس میخواند، خود را با نوشتن داستان راضی به ادامه درس خواندن میکرد.
✴️ اولین فیلمش را در سال ۱۳۴۹ ساخت. «آرامش در حضور دیگران» نمایش محدودی در جشن هنر شیراز داشت و توقیف شد. برای فیلمسازی که تنها ۲۹ سال از عمرش میگذرد و مستندش هم با تیغ توقیف و ممنوعیت نیمهکاره مانده، توقیف اولین فیلم بلند، ضربهای اساسی به روح و روانش وارد میکند که میتواند تا سالها با او باشد و آسیبهایش او را رها نکند.
✳️ تقوایی که در آن دوران هنوز سرخورده و ناامید نشده بود و سر پرشوری برای کار در سینما داشت، «صادق کرده» و «نفرین» را با فاصله کمی از اولین فیلمش کارگردانی کرد و بعد ساخت سریال «دایی جان ناپلئون» به او پیشنهاد شد که دو سال پیش از انقلاب از تلویزیون پخش شد و همین سریال بود که مانع از ادامه کار او در سالهای اولیه پس از انقلاب شد. تقوایی پس از ۸ سال در سال ۱۳۶۵ اولین و ماندگارترین فیلمش را جلو دوربین برد. «ناخدا خورشید» که یکی از برترین اقتباسهای سینمایی در ایران است، بیشترین جوایز را برای او و همکارانش به همراه داشت. این فیلم امروز تبدیل به یکی از ارزشمندترین فیلمهای سینمای ما شده که حالا در کنار سریال «دایی جان ناپلئون» از بهترین یادگاریهای تقوایی هم به حساب میآید.
❇️ تقوایی یکی از معدود سینماگرانی است که آثار ناتماماش تقریبا با تعداد کارهایی که به سرانجام رسیده، برابری میکند. او در کارنامه خود چندین کار سینمایی و تلویزیونی ناتمام دارد. مجموعه تلویزیونی داستانسرایان (۱۳۵۷) که به زندگی و آثار نویسندگان نامآور ادبیات معاصر میپرداخت از آن جمله است. او پیش از انقلاب قرار بود «شوهر آهو خانم» نوشته علیمحمد افغانی را هم بسازد که نشد. تقوایی پس از انقلاب، پروژه عظیم «کوچک جنگلی» نوشته خودش را در سال ۱۳۶۲ به اجبار نیمهکاره گذاشت و بهروز افخمی به جای او نشست. فیلمنامه این سریال در سه جلد به چاپ رسیده و بسیاری براین عقیدهاند که مدیران تلویزیون وقت نمیخواستند، تقوایی این کار را به سرانجام برساند و بر سر راهش سنگاندازی کردند.
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/روز-سیاه-سینما
⭕️ خشونت خانگی؛ بحران پنهان
🖌 الهام فخاری؛ روانشناس
♦️مرگ مشکوک زهرا قائمی، پژوهشگر مطالعات زنان و خانواده در دانشگاه تهران، شوکی بزرگ ایجاد کرد. گزارشهای اولیه از شبکههای اجتماعی و چند رسانه حکایت داشت که او روز شنبه ۱۹ مهرماه در منزلش در شهر قدس توسط همسرش خفه و کشته شده است و برخی همکاران این خبر را تایید کردند. پلیس تهران ابتدا اعلام کرد که پروندهای به آنها ارجاع نشده است اما چند روز بعد پلیس شهر قدس گفت که او به شکل مشکوکی فوت کرده و همسرش بازداشت شده است تا نتیجه پزشکی قانونی مشخص شود.
✳️ خشونت خانگی پدیدهای پنهان اما گسترده است. آمارها نشان میدهد، بخشی از قتلهای زنان توسط شریک زندگی رخ میدهد و قربانیان اغلب دچار اضطراب، افسردگی و اختلال استرس پس از سانحه میشوند. پژوهشها حاکی است که ۶۶ درصد زنان ایرانی حداقل یکبار خشونت را تجربه کردهاند و شایعترین نوع آن خشونت روانی و کلامی است.
✴️ اما بر این باورم که مسئولیت ما فراتر از همدردی است. نباید خشونت را مسالهای خصوصی فرض کنیم و بیتفاوت بمانیم اما باید به اصول دادرسی عادلانه احترام بگذاریم و از قضاوت عجولانه پرهیز کنیم. رسانهها باید از انتشار اخبار تأیید نشده و هیجانانگیز خودداری کنند و به جای بزرگنمایی، زمینههای اجتماعی و روانی خشونت را واکاوی کنند.
❇️ ما باید به خشونت خانگی به عنوان یک بحران جدی در جامعه توجه کنیم. این اتفاق بار دیگر نشان میدهد که نیاز داریم به طور جدیتر و سیستماتیکتر به حمایت از زنان پرداخته و خشونت خانگی را به عنوان یک معضل اجتماعی حل کنیم. سکوت در برابر خشونت تنها به قربانیان آسیب نمیزند بلکه سلامت جامعه را نیز تهدید میکند. با آگاهی، همبستگی و اقدام قاطع میتوانیم از بروز چنین حوادثی جلوگیری کرده و دنیایی امنتر و عادلانهتر برای زنان بسازیم.
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/خشونت-خانگی؛-بحران-پنهان
به بهانه مرگ “زهرا قائمی” به دست همسرش
🖌 الهام فخاری؛ روانشناس
♦️مرگ مشکوک زهرا قائمی، پژوهشگر مطالعات زنان و خانواده در دانشگاه تهران، شوکی بزرگ ایجاد کرد. گزارشهای اولیه از شبکههای اجتماعی و چند رسانه حکایت داشت که او روز شنبه ۱۹ مهرماه در منزلش در شهر قدس توسط همسرش خفه و کشته شده است و برخی همکاران این خبر را تایید کردند. پلیس تهران ابتدا اعلام کرد که پروندهای به آنها ارجاع نشده است اما چند روز بعد پلیس شهر قدس گفت که او به شکل مشکوکی فوت کرده و همسرش بازداشت شده است تا نتیجه پزشکی قانونی مشخص شود.
✳️ خشونت خانگی پدیدهای پنهان اما گسترده است. آمارها نشان میدهد، بخشی از قتلهای زنان توسط شریک زندگی رخ میدهد و قربانیان اغلب دچار اضطراب، افسردگی و اختلال استرس پس از سانحه میشوند. پژوهشها حاکی است که ۶۶ درصد زنان ایرانی حداقل یکبار خشونت را تجربه کردهاند و شایعترین نوع آن خشونت روانی و کلامی است.
✴️ اما بر این باورم که مسئولیت ما فراتر از همدردی است. نباید خشونت را مسالهای خصوصی فرض کنیم و بیتفاوت بمانیم اما باید به اصول دادرسی عادلانه احترام بگذاریم و از قضاوت عجولانه پرهیز کنیم. رسانهها باید از انتشار اخبار تأیید نشده و هیجانانگیز خودداری کنند و به جای بزرگنمایی، زمینههای اجتماعی و روانی خشونت را واکاوی کنند.
❇️ ما باید به خشونت خانگی به عنوان یک بحران جدی در جامعه توجه کنیم. این اتفاق بار دیگر نشان میدهد که نیاز داریم به طور جدیتر و سیستماتیکتر به حمایت از زنان پرداخته و خشونت خانگی را به عنوان یک معضل اجتماعی حل کنیم. سکوت در برابر خشونت تنها به قربانیان آسیب نمیزند بلکه سلامت جامعه را نیز تهدید میکند. با آگاهی، همبستگی و اقدام قاطع میتوانیم از بروز چنین حوادثی جلوگیری کرده و دنیایی امنتر و عادلانهتر برای زنان بسازیم.
🔺برای خواندن ادامه این مطلب به سایت سازندگی مراجعه کنید
https://saazandegi.ir/خشونت-خانگی؛-بحران-پنهان
