Telegram Web Link
بیشتر از ۱۰سال بزرگتر شدم، هنوز ابزارم.
برای اکثر آدمای دور و نزدیک زندگیم
خجالت آوره!
شرمنده ام پیش خودم
شرمنده ام
کم کم اهمیت خیلی چیزا برام به سمت صفر میل میکنه
حس بیکسی میکنم

‌ ماریانا، این روزها دفعات گریه‌‌‌هایم از تعداد کلماتی که در طول روز حرف می‌زنم بیشتر شده.
‌ ماریانا، کاش کنارم بودی و های های گریه می‌کردم. لحظه‌هایی می‌شود که همه‌ی آن چه می‌خواهم همین‌ست، که های های گریه کنم.
‌ ماریانا، آرامم گم شده و دیگر نای ادامه دادن ندارم.
‌ ماریانا، منِ ناآرامِ گریه‌ای میل کرده‌ام آن قدری گریه کنم که آب شوم، تمام شوم، اما به همین سادگی‌ها نیست.
‌ ماریانا، یادت هست گفته بودم می‌خواهم در آینده چه بشوم؟ ماریانا، گریه شدم.
یه مرگ آروم همه ی چیزی که امشب میخوام
توی فکرم چند باری خودم رو کشتم.
درد برای کسی غیر از صاحب درد، درک شدنی نیست. پس بریز توو خودت لاوا.
بازم بخند و ادامه بده
گریه هاتو کسی نبینه
نفرت انگیزی ای انسان.
اندیشه هات بوی تعفن میده
هر روز صبح که از خواب بیدار میشم
اگه کنترل قلبم دست خودم بود، اگه میتونستم دوست داشتنارو کنترل کنم، همین حالا خیلی چیزارو از قلبم پاک میکردم
دیدی منو به کجا رسوندی؟ حالا همه ی وجودم تشکیل شده از دوست داشتن، نفرت، خشم، تشویش، شک، تنهایی. تو با من این کارو کردی. اگه من یه روزی تونستم تورو ببخشم، تو خودتو نبخش!
2025/07/13 17:04:57
Back to Top
HTML Embed Code: