Forwarded from تبادلات پیشگامان
اگه افکار منفی یا آشفتگی روحی اذیتتون میکنه،
برای رها شدن حتما سر بزنيد👇 ...🌱
@roshanapsychology
@roshanapsychology
😍روانشناس خودت باش👆🏻
برای رها شدن حتما سر بزنيد👇 ...🌱
@roshanapsychology
@roshanapsychology
😍روانشناس خودت باش👆🏻
کودکانی که به وسیله نزدیکترین افراد از نظر عاطفی مثل پدر و مادر مورد بی توجهی قرار می گیرند، اطمینان و اعتماد خود را به تمام دنیا از دست می دهند و فکر میکنند دنیا جای بدی است و در واقع دچار طرحواره بی اعتمادی میشوند.
💎 @schematherapychannel
💎 @schematherapychannel
جذابیت طرحوارهای، پدیدهای روانشناختی است که طی آن ما ناخودآگاه به سمت افرادی جذب میشویم که الگوهای عاطفی گذشته ما را بازتاب میدهند. این جذابیت نه به دلیل منطق یا تناسب واقعی، بلکه از احساس آشنایی با طرحوارههایی نشأت میگیرد که در کودکی و بر اساس روابط اولیه ما با والدین یا مراقبان شکل گرفتهاند. ذهن ما تمایل دارد این الگوها را بازسازی کند، به امید ناخودآگاه که این بار بتواند آنها را اصلاح یا تکمیل کند. به همین دلیل، ممکن است بارها خود را در روابطی بیابیم که احساس ناکامی، رهاشدگی یا محرومیت هیجانی را تکرار میکنند.
اما تکرار این چرخهها اغلب به جای حل مسئله، زخمهای قدیمی را عمیقتر میکند و باورهای ناسالم ما درباره خود و دیگران را تقویت مینماید. برای مثال، فردی با طرحواره رهاشدگی ممکن است به طور مکرر به افرادی جذب شود که از جهت عاطفی در دسترس نیستند، تنها برای اینکه بار دیگر همان احساس ناامنی و ترس از ترک شدن را تجربه کند. یا فردی با طرحواره محرومیت هیجانی که در کودکی از محبت کافی محروم بوده، ممکن است به سمت افراد سرد و بیاحساس گرایش پیدا کند.
کلید رهایی از این چرخههای ناخودآگاه، آگاهی است. وقتی طرحوارههای خود را بشناسیم و متوجه شویم که چگونه بر انتخابها و روابط ما تأثیر میگذارند، میتوانیم آگاهانهتر عمل کنیم. این آگاهی به ما اجازه میدهد که به جای بازآفرینی گذشته، روابطی سالمتر و معنادارتر ایجاد کنیم؛ روابطی که بر پایه رشد، احترام و تبادل عاطفی شکل میگیرند.
💎 @schematherapychannel
اما تکرار این چرخهها اغلب به جای حل مسئله، زخمهای قدیمی را عمیقتر میکند و باورهای ناسالم ما درباره خود و دیگران را تقویت مینماید. برای مثال، فردی با طرحواره رهاشدگی ممکن است به طور مکرر به افرادی جذب شود که از جهت عاطفی در دسترس نیستند، تنها برای اینکه بار دیگر همان احساس ناامنی و ترس از ترک شدن را تجربه کند. یا فردی با طرحواره محرومیت هیجانی که در کودکی از محبت کافی محروم بوده، ممکن است به سمت افراد سرد و بیاحساس گرایش پیدا کند.
کلید رهایی از این چرخههای ناخودآگاه، آگاهی است. وقتی طرحوارههای خود را بشناسیم و متوجه شویم که چگونه بر انتخابها و روابط ما تأثیر میگذارند، میتوانیم آگاهانهتر عمل کنیم. این آگاهی به ما اجازه میدهد که به جای بازآفرینی گذشته، روابطی سالمتر و معنادارتر ایجاد کنیم؛ روابطی که بر پایه رشد، احترام و تبادل عاطفی شکل میگیرند.
💎 @schematherapychannel
| تلهی آسیبدیدگی |
در هنگام آسیبپذیری، همیشه در این ترس زندگی خواهید کرد که بلایی در کمین است؛ حال این بلا، بلای طبیعی باشد یا وقوع یک جرم، بروز یک بیماری و یا مشکلی مالی. به هرحال در زندگی احساس امنیت نخواهید داشت. اگر گرفتار این تله هستید، در کودکی به گونای پرورش یافتهاید که دنیا محیطی پرخطر است. احتمالاً والدینتان بیش از حد مراقب شما و بیش از اندازه نگران امنیت شما بودهاند. نگرانیهای شما افراطی و غیرواقعبینانه هستند و با این وجود شما باز هم اجازه میدهید تا کنترل زندگی شما را بر عهده بگیرند. این افکار انرژی شما را صرف اطمینان حاصل کردن از اینکه در امان هستید میکنند. ترسهای شما ممکن است حول محور بیماریها بچرخد. رای مثال، ترس از حملات قلبی، ابتلا به ایدز و یا حتی جنون. همچنین این افکار میتوانند بر آسیبهای مالی متمرکز شوند: ورشکستگی و کارتن خوابی. همچنین ممکن است درمورد سایر مسائل عمومی نیز باشد؛ همچون ترس از پرواز، ترس از مورد سرقت قرارگرفتن و یا ترس از زلزله.
💎 @schematherapychannel
در هنگام آسیبپذیری، همیشه در این ترس زندگی خواهید کرد که بلایی در کمین است؛ حال این بلا، بلای طبیعی باشد یا وقوع یک جرم، بروز یک بیماری و یا مشکلی مالی. به هرحال در زندگی احساس امنیت نخواهید داشت. اگر گرفتار این تله هستید، در کودکی به گونای پرورش یافتهاید که دنیا محیطی پرخطر است. احتمالاً والدینتان بیش از حد مراقب شما و بیش از اندازه نگران امنیت شما بودهاند. نگرانیهای شما افراطی و غیرواقعبینانه هستند و با این وجود شما باز هم اجازه میدهید تا کنترل زندگی شما را بر عهده بگیرند. این افکار انرژی شما را صرف اطمینان حاصل کردن از اینکه در امان هستید میکنند. ترسهای شما ممکن است حول محور بیماریها بچرخد. رای مثال، ترس از حملات قلبی، ابتلا به ایدز و یا حتی جنون. همچنین این افکار میتوانند بر آسیبهای مالی متمرکز شوند: ورشکستگی و کارتن خوابی. همچنین ممکن است درمورد سایر مسائل عمومی نیز باشد؛ همچون ترس از پرواز، ترس از مورد سرقت قرارگرفتن و یا ترس از زلزله.
💎 @schematherapychannel
پیرمرد اصرار داشت که چایی، باید لبالبِ لیوان پُر باشد و داغِ داغ؛ پرسیدم چرا؟
گفت: به یاد حسرتِ روزی که پسربچهی کوچکی بودم و از میانهیِ سوز برف و باران، داخل خانهی خالهام شدم و در اشتیاقِ در آغوش کشیدن یک لیوان چایِ داغ، برایم نصف لیوان چای ریختند و ولرم.
و حالا هفتادسال است که درونِ آن لیوانِ نیمهپر حسرتش، چایِ لبالب و داغ میریزد و افسوس که پُر نمیشود.
در دنیای روان، قوانین ریاضی و فیزیک کار نمیکنند؛ اینجا براحتی دو ضربدر دو میشود هزار و هزار ضربدر هزار میشود صفر؛ زخمِ حسرتِ کوچکِ کودکانهای، صد سال طول میکشد و تلاش صدسالهی پیرانهای به لبخندی به باد میرود.
💔کدام لیوانِ خالیِ حسرت کودکانهتان، با همه تلاشهایتان پُر نشد؟
✍دکتر روح الله صدیق
💎 @schematherapychannel
گفت: به یاد حسرتِ روزی که پسربچهی کوچکی بودم و از میانهیِ سوز برف و باران، داخل خانهی خالهام شدم و در اشتیاقِ در آغوش کشیدن یک لیوان چایِ داغ، برایم نصف لیوان چای ریختند و ولرم.
و حالا هفتادسال است که درونِ آن لیوانِ نیمهپر حسرتش، چایِ لبالب و داغ میریزد و افسوس که پُر نمیشود.
در دنیای روان، قوانین ریاضی و فیزیک کار نمیکنند؛ اینجا براحتی دو ضربدر دو میشود هزار و هزار ضربدر هزار میشود صفر؛ زخمِ حسرتِ کوچکِ کودکانهای، صد سال طول میکشد و تلاش صدسالهی پیرانهای به لبخندی به باد میرود.
💔کدام لیوانِ خالیِ حسرت کودکانهتان، با همه تلاشهایتان پُر نشد؟
✍دکتر روح الله صدیق
💎 @schematherapychannel
برخی از افراد به دليل اينكه نوازشهای مثبتِ روانی، احساسی و عاطفی را از سوی مراقبتكنندههای اوليه مثل پدر و مادر به موقع، به جا و به اندازه نگرفتهاند و يا به صورت نوازش منفی بوده است (كتک خوردن، گريه كردن، بیاعتنايی و...)در بزرگسالی در روابطشان محتاج به نوازش میشوند. قربون صدقههای افراطی كه خيلی از آنها را میتوان كاملا حس كرد که از روی آگاهی و حسِ واقعی نيست؛ ولی افراد را قلقلک میدهد و احساس خوشايندی به آنها دست میدهد؛ نشات گرفته از همين عدم نوازش و عشق بدون قيد و شرط است.
💎 @schematherapychannel
💎 @schematherapychannel
Forwarded from تبادلات پیشگامان
⭕️آیا میدانید ذهن آگاهی چیست و چه تاثیری در سبک زندگی دارد؟
✅در کانال تخصصی زیر علاوه بر تعریف ذهن آگاهی به فواید و نقش مهم آن در مدل زندگی شما پرداخته می شود.👇👇👇
https://www.tg-me.com/+hyzbAlf3L4JhY2U0
باعضویت در کانال سبک زندگی خود را بهبود ببخشید👌
✅در کانال تخصصی زیر علاوه بر تعریف ذهن آگاهی به فواید و نقش مهم آن در مدل زندگی شما پرداخته می شود.👇👇👇
https://www.tg-me.com/+hyzbAlf3L4JhY2U0
باعضویت در کانال سبک زندگی خود را بهبود ببخشید👌
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
:نشونه های اینکه ما به دیگران بیش از حد اجازه میدیم⬇️
اینکه شخص دیگه ای همه تصمیمات رو بگیره شاید نشونه طرحواره اطاعت در ما باشه
اگر تصمیم های مهم زندگی رو خومون نگیرفتیم
خیلی دل رحم هستم
دنبال تایید دیگرانم
به نفع دیگران عمل میکنم
اگر خواسته خودم در اولیت قرار بدم عذاب وجدان میگیرم
💎 @schematherapychannel
اینکه شخص دیگه ای همه تصمیمات رو بگیره شاید نشونه طرحواره اطاعت در ما باشه
اگر تصمیم های مهم زندگی رو خومون نگیرفتیم
خیلی دل رحم هستم
دنبال تایید دیگرانم
به نفع دیگران عمل میکنم
اگر خواسته خودم در اولیت قرار بدم عذاب وجدان میگیرم
💎 @schematherapychannel
| خاطرات بد و ناگوار کودکی به چهار طریق هنگام بزرگسالی روی ما تاثیر میگذارد |
چه اینکه در کودکی شاهد یا مفعول خشونت باشید، یا اینکه از نظر فیزیکی یا روانی مورد بیتوجهی سرپرست خود قرار گیرید، در هنگام بزرگسالی احتمال زیادی هست که نشانههای آن خاطرات بد را بروز دهید. بچهها از اتفاقاتی که میبینند یا برایشان رخ میدهد برداشتی میکنند و بر آن اساس در دنیای درون خود نقشهای از جهان ترسیم میکنند. سپس این نقشه به آنها کمک میکند تا بتوانند با دنیا همراهی کنند. ولی اگر آنها نتوانند این تصور را هنگام بزرگتر شدن تغییر دهند این میتواند توانایی عملکرد آنها را به عنوان یک بالغ تخریب کند. این تاثیرات منفی به طور کلی در چهار حالت میتوانند روی ما تاثیر بد بگذارند.
۱. هویت اشتباه
به عنوان یک آسیبشناس کودک، خیلی از بزرگسالان را دیدهام که ناگواریهای کودکی را با خود در بزرگسالی مانند زخم احساسی حمل میکنند. یکی از طُرُقی که این زخمها خود را نشان میدهند هویت اشتباه است. به عنوان بچه، ما دوست داریم که والدین، ما را دوست بدارند و از ما مراقبت کنند. وقتی آنها مراقبت نمیکنند، ما سعی میکنیم آدمی بشویم که آنها دوست دارند و به او توجه میکنند.
برای همین یک سری از احساساتمان را که سر راه این خواسته قرار دارند، پنهان میکنیم و در واقع شخص دیگری را از خود به دنیا ارائه میدهیم. وقتی ما احساساتمان را مخفی کنیم پس از مدتی یادمان میرود که چه کسی بودهایم زیرا اصل شخصیت ما همان احساسات ما است. ما تمام عمر احساس میکنیم که، وای اگر ماسک ما از چهره بیفتد دیگر کسی من را نمیپذیرد و دوست نخواهد داشت. بهترین کار این است که به روانشناس مراجعه کنید تا به شما کمک کند چطور این ترس را کنار بگذارید و به خود حقیقیتان بازگردید.
۲. تفکر قربانیوار
تصوری که ما از خودمان داریم سخنگوی درونی ما را هدایت میکند. طوری که ما با خودمان حرف میزنیم، میتواند ما را قوی یا ضعیف کند. حرفهای منفی میتواند این حس را القا کند که ضعیف هستیم و قدرت کنترل زندگی خود را نداریم، مانند قربانیها! ممکن است در کودکی قربانی بوده باشیم، ولی این نباید در بزرگسالی ادامه پیدا کند. در کودکی ما قدرت زیادی در کنترل محیط اطراف خود نداریم ولی ما دیگر کودک نیستیم و بزرگ شدهایم. در تمام جوانب زندگی، ما همیشه قدرت انتخاب داریم، حتی در اینکه چگونه در مورد زندگی خود بیاندیشیم. خیلی بیشتر از آنچه فکر کنید میتوانید موقعیتتان را تغییر دهید، به جای اینکه فکر کنید قربانی بودهاید فکر کنید نجات یافته بودهاید. دفعهی بعد که در مخمصهای بودید و انتخاب نازلی کردید به خودتان یاد آوری کنید که شما بیشتر از آنچه فکر کنید قدرت کنترل دارید.
۳. پرخاشگری بالقوه
اگر کودک در محیطی بزرگ شود که هر گونه پرخاش غیرقابل قبول بوده، او با این باور بزرگ میشود که خشونت غیرقابل قبول است. پس او در هنگام بزرگسالی اگر یک حرکت پرخاشگرانه ببیند فکر میکند که این حس باید سرکوب شود. یا اگر در خانوادهای بزرگ شود که هر نوع خشونت را سرکوب میکنند او نیز در بزرگسالی به همان شیوه عمل خواهد کرد و از ابراز خشمی که میتواند برای او مفید باشد، خودداری میکند.
حالا چه اتفاقی می افتد اگر نتوانید خشم خود را پنهان کنید؟ اگر شما خودتان از آن دسته افراد باشید، پاسخ این سوال را میدانید و احتمالا شما همچنان عصبانی میمانید. وقتی عصبانیت که یک احساس سالم و طبیعی است را سرکوب کنید و به جای اینکه عامل ایجاد آن را از بین ببرید عصبانیت را مخفی کنید، این عصبانیت از بین نمیرود و باقی میماند. پس از گذر زمان این عصبانیت به پرخاشگری بالقوه تبدیل میشود.
۴. بیتفاوتی
اگر شما در زمان کودکی از طرف والدین خود نادیده گرفته میشدید ممکن است خشم و ترس خود را در آرزوی اینکه دیگر هیچوقت نادیده گرفته نشوید دفن کرده باشید. در واقع اتفاقی که میافتد مثل این است که ما خودمان را ترک کردهایم. ما همیشه خود را کنار میکشیم و از پتانسیل خود استفاده نمیکنیم و بیتقاوتی را برمیگزینیم. آدم بیتفاوت میگوید من میدانم باید چه کاری انجام دهم ولی انجام نمیدهم.
💎 @schematherapychannel
چه اینکه در کودکی شاهد یا مفعول خشونت باشید، یا اینکه از نظر فیزیکی یا روانی مورد بیتوجهی سرپرست خود قرار گیرید، در هنگام بزرگسالی احتمال زیادی هست که نشانههای آن خاطرات بد را بروز دهید. بچهها از اتفاقاتی که میبینند یا برایشان رخ میدهد برداشتی میکنند و بر آن اساس در دنیای درون خود نقشهای از جهان ترسیم میکنند. سپس این نقشه به آنها کمک میکند تا بتوانند با دنیا همراهی کنند. ولی اگر آنها نتوانند این تصور را هنگام بزرگتر شدن تغییر دهند این میتواند توانایی عملکرد آنها را به عنوان یک بالغ تخریب کند. این تاثیرات منفی به طور کلی در چهار حالت میتوانند روی ما تاثیر بد بگذارند.
۱. هویت اشتباه
به عنوان یک آسیبشناس کودک، خیلی از بزرگسالان را دیدهام که ناگواریهای کودکی را با خود در بزرگسالی مانند زخم احساسی حمل میکنند. یکی از طُرُقی که این زخمها خود را نشان میدهند هویت اشتباه است. به عنوان بچه، ما دوست داریم که والدین، ما را دوست بدارند و از ما مراقبت کنند. وقتی آنها مراقبت نمیکنند، ما سعی میکنیم آدمی بشویم که آنها دوست دارند و به او توجه میکنند.
برای همین یک سری از احساساتمان را که سر راه این خواسته قرار دارند، پنهان میکنیم و در واقع شخص دیگری را از خود به دنیا ارائه میدهیم. وقتی ما احساساتمان را مخفی کنیم پس از مدتی یادمان میرود که چه کسی بودهایم زیرا اصل شخصیت ما همان احساسات ما است. ما تمام عمر احساس میکنیم که، وای اگر ماسک ما از چهره بیفتد دیگر کسی من را نمیپذیرد و دوست نخواهد داشت. بهترین کار این است که به روانشناس مراجعه کنید تا به شما کمک کند چطور این ترس را کنار بگذارید و به خود حقیقیتان بازگردید.
۲. تفکر قربانیوار
تصوری که ما از خودمان داریم سخنگوی درونی ما را هدایت میکند. طوری که ما با خودمان حرف میزنیم، میتواند ما را قوی یا ضعیف کند. حرفهای منفی میتواند این حس را القا کند که ضعیف هستیم و قدرت کنترل زندگی خود را نداریم، مانند قربانیها! ممکن است در کودکی قربانی بوده باشیم، ولی این نباید در بزرگسالی ادامه پیدا کند. در کودکی ما قدرت زیادی در کنترل محیط اطراف خود نداریم ولی ما دیگر کودک نیستیم و بزرگ شدهایم. در تمام جوانب زندگی، ما همیشه قدرت انتخاب داریم، حتی در اینکه چگونه در مورد زندگی خود بیاندیشیم. خیلی بیشتر از آنچه فکر کنید میتوانید موقعیتتان را تغییر دهید، به جای اینکه فکر کنید قربانی بودهاید فکر کنید نجات یافته بودهاید. دفعهی بعد که در مخمصهای بودید و انتخاب نازلی کردید به خودتان یاد آوری کنید که شما بیشتر از آنچه فکر کنید قدرت کنترل دارید.
۳. پرخاشگری بالقوه
اگر کودک در محیطی بزرگ شود که هر گونه پرخاش غیرقابل قبول بوده، او با این باور بزرگ میشود که خشونت غیرقابل قبول است. پس او در هنگام بزرگسالی اگر یک حرکت پرخاشگرانه ببیند فکر میکند که این حس باید سرکوب شود. یا اگر در خانوادهای بزرگ شود که هر نوع خشونت را سرکوب میکنند او نیز در بزرگسالی به همان شیوه عمل خواهد کرد و از ابراز خشمی که میتواند برای او مفید باشد، خودداری میکند.
حالا چه اتفاقی می افتد اگر نتوانید خشم خود را پنهان کنید؟ اگر شما خودتان از آن دسته افراد باشید، پاسخ این سوال را میدانید و احتمالا شما همچنان عصبانی میمانید. وقتی عصبانیت که یک احساس سالم و طبیعی است را سرکوب کنید و به جای اینکه عامل ایجاد آن را از بین ببرید عصبانیت را مخفی کنید، این عصبانیت از بین نمیرود و باقی میماند. پس از گذر زمان این عصبانیت به پرخاشگری بالقوه تبدیل میشود.
۴. بیتفاوتی
اگر شما در زمان کودکی از طرف والدین خود نادیده گرفته میشدید ممکن است خشم و ترس خود را در آرزوی اینکه دیگر هیچوقت نادیده گرفته نشوید دفن کرده باشید. در واقع اتفاقی که میافتد مثل این است که ما خودمان را ترک کردهایم. ما همیشه خود را کنار میکشیم و از پتانسیل خود استفاده نمیکنیم و بیتقاوتی را برمیگزینیم. آدم بیتفاوت میگوید من میدانم باید چه کاری انجام دهم ولی انجام نمیدهم.
💎 @schematherapychannel