Telegram Web Link
| چرا بعضی اوقات نمی‌توانیم کاری را انجام دهیم؟ |

اضطراب مانند مه، راه پیش روی‌مان را مبهم می‌کند، هنگامی‌ که درآن مه بتوانیم ترس‌های خاصی را شناسایی کنیم، اغلب به عنوان شخصی بالغ آن‌ها را بی‌اساس می‌یابیم، هرچند در کودکی این ترس‌ها برای ما غیرقابل تحمل بودند؛ اگر برای مثال ترسی مفرط از درگیری داشته باشیم و از صحبت کردن در جمع اجتناب ورزیم، باید ترس مجزا را در آن اضطراب فلج‌کننده پیدا کنیم.

این افکار اضطراب‌آمیز به یک ترس آغازین نظیر «آنها مرا تایید نمی‌کنند»، «آن‌ها مرا دوست نخواهد داشت» تبدیل می‌شود. این ترس‌های اساسی برای کودک واقعی بوده‌اند؛ اما فرد بالغی که اکنون هستیم می‌تواند تجربه‌ای متفاوت داشته باشد. آنچه را که می‌توانم به هشیاری بیاورم و مستقیما و به عنوان یک بالغ با آن مواجه شوم، مرا از اسارت ناخودآگاه در گذشته رها می‌سازد.

ما به راستی درک می‌کنیم که چیزی مهم‌تر از آنچه از آن می‌ترسیم وجود دارد و نکته همین‌جاست. ما مهم‌تر از ترس‌های‌مان هستیم و این معنای «شهامت» است. ما مجبوریم هر روز میان افسردگی و اضطراب یکی را انتخاب کنیم. افسردگی نتیجه‌ی زخم «رشد فردیت» است. اضطراب از حرکت به سوی ناشناخته بر می‌خیزد. عبور از اضطراب لازم است، زیرا در آن امید شخص به نزدیک شدن به «فردیت» نهفته است. شهامت نتیجه عدم حضور ترس نیست، بلکه درک این موضوع است که برخی چیزها برای‌مان مهم‌تر از چیزی است که از آن می‌ترسیم.

💎 @schematherapychannel
👍1
در هنگام آسیب‌پذیری، همیشه در این ترس زندگی خواهید کرد که بلایی در کمین است و هر لحظه رخ می‌دهد؛ حال این بلا، بلای طبیعی باشد با وقوع یک جرم، بروز یک بیماری و یا مشکلی مالی. در زندگی احساس امنیت نخواهید داشت.

اگر گرفتار این تله هستید، در کودکی به گونه‌ای پرورش یافته‌اید که دنیا محیطی پرخطر است. احتمال والدینتان بیش از حد مراقب شما و بیش از اندازه نگران امنیت شما بوده‌اند. نگرانی‌های شما افراطی و غیرواقع‌بینانه هستند و با این وجود شما باز هم اجازه می‌دهید تا کنترل زندگی شما را بر عهده بگیرند.

این افکار انرژی شما را صرف اطمینان حاصل کردن از اینکه در امان هستید می‌کنند. ترس‌های شما ممکن است حول محور بیماری‌ها بچرخد: ترس از حملات قلبی، ابتلا به ایدز و یا حتی جنون. این افکار می‌توانند بر آسیب‌های مالی متمرکز شوند: ورشکستگی و کارتن خوابی. نگرانی‌های شما ممکن است درمورد سایر مسائل عمومی نیز باشد. مسائلی همچون ترس از پرواز، ترس از مورد سرقت قرارگرفتن و یا ترس از زلزله.

💎 @schematherapychannel
👍3
یکی دیگر از واکنشهای شایعی که بر اساس غریزه «جان به در بردن» یا survival پس از ترومای کوتاه یا بلند مدت رخ می دهد «گریختن» است.

فرار کردن نیز همچون یخ زدن و نیز جنگیدن از واکنشهای طبیعی و کهنی است که توسط اجداد ما در هنگام خطر و به صورت فیزیکی استفاده شده است و می تواند به وضعیت روانی نیز انتقال پیدا کند.
فردی که واکنش فرار کردن را انتخاب می کند از هر موقعیتی که کوچترین یادآوری یا تحریک مشابه وضعیت زخم زننده را داشته باشد پرهیز می کند. افرادی که مثلا تجربه تصادف رانندگی داشته اند و تا مدتها ممکن است از سوار شدن به ماشین طفره بروند یا برای انجام آن دچار اضطراب بیش از حد شوند یک مثال شایع است اما فرار روانی می تواند ابعاد بسیار پیچیده تری به خود بگیرد. فرار ممکن است به تمام روابط انسانی ما نفوذ کند. از زیر بار مسوولیت هم فرار کنیم، از رابطه بلندمدت هم بگریزیم و از هر موقعیتی که ناشناخته و یا نامطمئن به نظر برسد پرهیز کنیم.

از مهمترین راهکارها برای مواجهه با این واکنش روانی این است که روی تصمیم های مهمی که در زندگی می گیریم و رابطه آنها با زخمی که خورده ایم تامل بیشتری کنیم: آیا این تصمیم را برای فرار کردن می گیرم؟

دوم اینکه عموما در این شرایط کودک ترسیده و لرزانی درون همه ما هست که به نوازش و آغوش و محبت نیاز دارد. خود را تجسم کنید که در حال گریختن هستید،
سپس بایستید و برگردید و کودک را در آغوش بگیرید.
در فضاهای ناشناخته و مبهم آرام آرام و با کنترل وارد شوید. نیت را بر مراقبت از خود بگذارید اما قدمهای کوچک عملی بردارید.
فراموش نکنیم که هدف، حذف هیچ واکنش طبیعی روانی نیست بلکه هدف آگاهی به واکنش و کنترل آن در جهت رشد فردی است.

💎 @schematherapychannel
👍5
*
تو هم کمال گرایی اذیتت می کنه؟؟
(طرحواره معیارهای سخت گیرانه )

✍🏻کمال‌گرایی در روانشناسی باوریست که در آن باید تمام کارها را به شیوه‌ای وسواسی کامل انجام داد و غیر از آن مورد قبول نیست.

🔸نشانه‌های رفتاری:

*همیشه در تصمیم‌گیری مشکل دارند مثلاً وقتی می‌خواهند لباس بخرند مغازه‌های مختلف را می‌بینند نمی‌توانند به راحتی تصمیم بگیرند.

*اگر بفهمند کار اشتباهی کرده‌اند، به هم می‌ریزند.
*وقتی انتقادی را می‌شنوند ناراحت می‌شوند.
*افراد این تیپ همیشه دنبال بهترین‌ها هستند.

*دیگران نیز انتظار دارند که همیشه آدم خوبه باشند، مثلاً والدین همیشه او را به عنوان پسر خوب یا دختر خوب می‌شناسند.

*فکر می‌کنند، باید کاری کنند که بهتر شوند.
*ذهن شلوغی دارند.
*همیشه می‌خواهند کارهای شان درست و بهترین باشد.
*تمام طول زندگی شان به دنبال انجام کارهای مفید هستند.
*همیشه ترس از اشتباه کردن دارند.
*مرتب میزان پیشرفت شان را ارزیابی می‌کنند.
*مدام در حال ارزیابی خودشان مانند من به اندازه کافی کار می‌کنم؟ یا... هستند
*سرزنش‌های درونی فراوانی دارند ودر درون شان احساس گناه و سرزنش می‌کنند.
*این افراد می‌خواهند پسر خوب یا دختر خوب باشند.
*از لحظات شان لذت نمی‌برند همیشه در آینده به دنبال نتیجه هستند.
*تنها وقتی به نتیجه برسند احساس خوبی خواهند داشت که این احساس خوب موقت و زودگذر است .

*دلیل زیادی برای اثبات خود دارند، بدین معنا که کارهایی انجام می‌دهند درست و دیدگاه‌های درستی دارند.
*نظم وبا برنامه بودن برای شان خیلی مهم است.
*بسیاری از اوقات ناراضی ناراحت هستند چون انتظارات زیادی از خودش، دیگران و دنیای پیرامون دارد.
*افراد تحمل ناپذیری هستند.
*عصبانیت‌های زیاد و خشم‌های ناگهانی دارند.
*همیشه نگاه شان این است که یا همه یا هیچ.
*برای آنها قوانین خیلی مهم است.
*به دنبال بی نقص‌ها و کامل‌ها هستند.
*قضاوت گرایی بیش از حد دارند.

💎 @schematherapychannel
👍4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وقتشه که از بارهای گذشته رها بشیم!

بعضی از ترس‌ها و عادت‌هایی که داریم، مال خودمون نیستن و از نسل‌های قبلی به ما منتقل شده‌اند. چطور می‌تونیم این الگوها رو تغییر بدیم؟

1️⃣ آگاهی از ریشه‌ها: باید بفهمیم این احساسات از کجا اومدن.
2️⃣ نوشتن و بازتاب: نوشتن احساسات کمک می‌کنه که درک بهتری از خودمون پیدا کنیم. 📝
3️⃣ مهربانی با خود: خودمون رو سرزنش نکنیم، مسئول تغییر هستیم.
4️⃣ کمک حرفه‌ای: با مشاور می‌تونیم به تغییر عمیق‌تر برسیم.

امروز تغییر کنیم تا فردا راحت‌تر زندگی کنیم.

💎 @schematherapychannel
👍6
2025/07/10 15:31:03
Back to Top
HTML Embed Code: