Telegram Web Link
🧠طرحواره درمانی🧠
💎 @schematherapychannel
وقتی پسر میگه: "من زشتم"، با چشم‌هایی پرانتظار به درمانگر نگاه می‌کنه، انگار داره می‌گه: «لطفاً بهم بگو که نه، زشت نیستم. ارزش دارم، دیده می‌شوم.»
درمانگر می‌توانست همین‌جا تأیید کند.
می‌توانست بگوید: «نه، تو زشت نیستی.»
و شاید لبخندی کوتاه روی لب مراجع می آمد،
اما چیزی عمیق، دست‌نخورده باقی می‌ماند.
در عوض، درمانگر می‌پرسد: «زشت بودن چه حسی داره؟» نه برای این‌که بی‌احساس یا بی‌تفاوت باشه، بلکه چون می‌خواهد درمانجو را از نگاه بیرونی، به احساس درونی برگرداند.
این سؤال ساده، اما دقیق،
در را باز می‌کند به لایه‌های زیرینِ «زشت بودن»:
احساس شرم، طرد، بی‌ارزشی.
شاید خاطره‌ای در آینه، نگاهی در مدرسه، یا صدایی سرزنشگر در خانه.
درمانگر می‌داند که اگر به‌جای عبور از این احساس، همان‌جا بایستد، تأیید ندهد، اما با کنجکاویِ امن از درمانجو بخواهد تجربه‌اش را لمس کند، آنگاه امکانِ دگرگونی پدید می‌آید.
او کمک نمی‌کند تا درمانجو خودش را از بیرون "زیبا" ببیند، بلکه کمک می‌کند تا بفهمد چرا "زشت بودن" تا این حد مهم شده؟ این از کجا آمده؟ و چه نیازی در پسِ این برچسب هست؟
این کارِ درمانگر آسان نیست. چون مراقبت یعنی گاهی نجات‌ندادنِ فوری. یعنی باور داشتن به توانِ درونیِ درمانجو برای دیدن، حس‌کردن و معنا دادن. و این، عمقِ واقعی روان‌درمانی‌ست.
اما همیشه هم این‌طور نیست که درمانجو بلافاصله به احساسش دسترسی پیدا کنه.
درست در لحظه‌ای که درمانگر می‌پرسد:
«چه حسی داره زشت بودن؟»
پاسخ، نه سکوت می‌شه، نه اشک، بلکه خشم به سمت درمانگر
و این‌جا، لحظه‌ی حساسی‌ست. درمانگر به جای این‌که از این خشم بترسه، یا بخواد آرومش کنه،
در برابر خشم، همون‌قدر ساکن و پذیرا باقی می‌مونه. چون می‌دونه که این خشم، دفاعه.
دفاعی در برابرِ لمس زخمی قدیمی. زخمی که شاید سال‌ها با تأییدهای بیرونی تسکین پیدا کرده، ولی هرگز عمیقاً فهمیده نشده. درمانگر این عصبانیت رو رد نمی‌کنه. نمی‌ترسه، عقب‌نشینی نمی‌کنه، و مهم‌تر از همه، دنبالِ دلجویی و تایید فوری نمی‌ره. چون می‌دونه که این خشم، آغازِ مواجهه‌ست. اگر درمانگر بتونه این خشم رو تاب بیاره، و به‌جای عقب‌نشینی یا انکار، با کنجکاویِ محترمانه همراه بمونه، درمانجو یاد می‌گیره که احساساتش ـ حتی خشم ـ هم شنیده می‌شن،
و لازم نیست برای دیده شدن، همیشه «دوست‌داشتنی» یا «درست» باشه.
اینجا درمان شروع می‌شه:
نه از راهِ تأیید، نه از راهِ مخالفت، بلکه از راه تاب آوردنِ احساسی که دردناکه.

تحلیل بررسی رواندرمانگر نغمه امین

💎 @schematherapychannel
👍158🔥2
کودک دیده‌نشده در بزرگسالی کسی است که معمولا نشخوار فکری و نگرانی زیادی دارد، مخصوصا درباره سلامتیش. ممکن است روابط بین‌فردی چندانی نداشته باشد و در کنار دیگران، از جمله درمانگر، دچار اضطراب اجتماعی می‌شود و خجالتی و معذب است.

درمانگر خبره متوجه می‌شود که این افراد از شرم فلج‌کننده رنج می‌برند، اما مشخص نیست که این شرم راجع‌به چیست، جز اینکه باعث می‌شود او شبیه بقیه مردم نباشد. این افراد معمولا مضطرب‌اند هرچند که اضطراب‌شان ممکن است قابل دیدن نباشد؛ انگار دارند تقلا می‌کنند تا اضطراب‌شان را از دیگران پنهان ‌کنند.

آنها مهارت تنظیم عواطف ضعیفی دارند و از بدن‌شان گسسته‌ شدند، و به همین خاطر احساس سرزندگی نمی‌کنند. این افراد معمولا به‌شدت درمقابل تغییر درمانی مقاوم‌اند. ممکن است این حس را به درمانگر بدهند که هیچ امیدی به بهبودی نیست، یا اینکه از تغییر می‌ترسند، یا اصلا نمی‌خواهند بهتر شوند.

پیشینه زندگی کودک دیده‌نشده معمولا این‌گونه است که والدینش در دوران نوزادی یا کودکی به او بی‌توجهی می‌کرد‌ند. او هیچ‌گاه احساس دوست‌داشته‌شدن و امنیت را در دنیای بیرونی نداشته و نیازهایش دیده نشده است

غفلت هیجانی از نظر من این است که کودک از شش ماهگی تا شش سالگی احساس کند که والدین او را نمی‌خواهند، او را به‌عنوان یک موجود جدا نمی‌بینند و نیازهای او را نه حس می‌کنند و نه به آن‌ رسیدگی می‌کنند.

مراقب او به شکل قابل اعتماد در دسترس او نبوده، او هیچ کسی را نداشته تا از حضور او شادی و ذوق کند، هیچ مراقبی نبوده که از او مراقبت کند و به او احساس امنیت بدهد، و هیچ مراقبی نبوده که کودک برای گرفتن کمک و حمایت نزد او برود. درعوض، کودک دیده‌نشده به امید خودش بوده و باید از خودش مراقبت می‌کرده.

کاترین استاوفر، از کتاب درمان کودک دیده‌نشده در بزرگسالی، ترجمه حامد حکیمی

💎 @schematherapychannel
👍3👏2
ما گذشته خود را با خود حمل می کنیم و آن عبارت از خصوصیات انسان ادوار اولیه زندگی، یعنی موجودی پست که دستخوش هیجان عاطفی است و فقط به زور کوشش های طاقت فرسا میتوانیم خود را از این بار آزاد کنیم. وقتی که کار شخصی به بیماری عصبی بکشد، سایه او به طور قطع بی نهایت غلیظ شده است و اگر بخواهیم موفق به معالجه این بیمار شویم، ناچاریم به او کمک کنیم تا راهی برای همزیستی شخصیت خودآگاه و سایه خود پیدا کند.

کارل گوستاو یونگ

💎 @schematherapychannel
👍1
•نشانه هایی که شما مهر طلب هستید:
-زیاد عذرخواهی میکنید
-عزت نفس پایینی دارید
-برای احساسات دیگران احساس مسئولیت افراطی میکنید
-از تعیین کردن حد و مرز احساس گناه میکنید
-تلاش میکنید همه را راضی نگه دارید
-نیاز دارید تا همه دوستتان داشته باشند
-وقت زیادی رو به دیگران اختصاص میدهید
-اغلب نگران نظرات دیگران درباره خودتان هستید
-برای اینکه احساس خوبی داشته باشید به تعریف دیگران احساس نیاز شدید میکنید
-نمیتونید «نه» بگید
-مدام مورد سواستفاده دیگران قرار میگیرید.

💎 @schematherapychannel
1
طرحواره محرومیت هیجانی

برای ترمیم تله محرومیت هیجانی،باید به فعال شدن احساس محرومیت در زندگی تان آگاه شوید

گام اول:جاهایی در زندگی که حس تنهایی،پوچی،بی معنایی،غمگینی از بی مهری افراد مورد علاقه تان،ایجاد میشود نشان دهنده فعال شدن این تله است این موقعیت ها رو یادداشت کنید

گام دوم: اگر حوادثی در زندگی فعلی تان رخ داده که به حس محرومیت شدید شما دامن زده است، آن اتفاق را با جزئیات زیاد به خاطر بیاورید،اجازه دهید احساسات در شما خود را نشان داده و احساسات و حتی افکار آن لحظه خود را یادداشت کنید

گام سوم: در لحظه ایی که حال بدی را تجربه می‌کنید ذهن خود را رها کنید تا اگر تصویر یا خاطره ایی از گذشته که همین احساس محرومیت در آن داشتید، بتواند به ذهنتان بیاید و شما بدون هیچ قضاوتی فقط نگاه کنید و بعد میتوانید خاطرات گذشته خود را یادداشت کنید.

💎 @schematherapychannel
•شش راه برای درمان تله ی رهاشدگی:
۱. رهاشدگی دوران کودکی تان را درک کنید.
۲. احساس های مربوط به رهاشدگی را بازنگری کنید و حساسیت های خود را به از دست دادن افراد نزدیک، ترس از تنهایی و نیاز به آویزان شدن و وابستگی بیمارگونه بشناسید.
۳. روابط گذشته را بررسی کنید تا الگوهای منجر به عود و بازگشت تلهٔ زندگی را بشناسید و فهرستی از خطاهای فکری و رفتاری ناشی از رهاشدگی تهیه کنید.
۴. از رابطه با افراد بی ثبات، بی تعهد و تنوع طلب اجتناب کنید، ولو اینکه این افراد برای شما جذابیت و کشش زیادی داشته باشند.
۵. وقتی که نامزدی پیدا می کنید که متعهد و باثبات است به او اعتماد کنید. باور کنید که او برای همیشه در کنار شما می ماند و شما را ترک نمی کند.
۶. حسادت نکنید، به همسرتان آویزان نشوید و به جدایی های معمول زندگی، واکنش افراطی نشان ندهید.

💎 @schematherapychannel
2
A-guide-to-mental-health-in-wartime_250616_134741.pdf
318.8 KB
راهنمای سلامت روان در شرایط جنگ

کمیته مداخله در بحران انجمن روانشناسی ایران

💎 @schematherapychannel
2109939458_-693330231_250616_183503.pdf
599.2 KB
راهنمای کاربردی برای حفظ و ارتقا سلامت روان درشرایط بحران جنگ

سازمان بهزیستی کشور

خرداد ماه ۱۴۰۴

💎 @schematherapychannel
 در روزهای اخیر، ترس، ناامنی و بی‌ثباتی، چهره‌ی شهر و شرایط روانی همه مردم را دگرگون کرده، طبیعتا درمانگر هم از همین مردم است و در دل همین واقعیت زندگی می‌کند. او هم انسانی است با همان دل‌نگرانی‌ها، همان ترس‌ها و همان پرسش‌های بی‌جواب… اما چیزی که جایگاه او را متفاوت می‌کند، این است که باید در دل این طوفان، هم مراقب روان خودش باشد و هم بتواند همراه و پناه روانِ رنج‌کشیده‌ی دیگری بماند و این قطعا کار ساده‌ای نیست. کرنبرگ به ما یاد داده که درمانگر بخشی از میدان عاطفی اتاق درمان است، نه بیرون آن؛ و اگر نتواند از خودش مراقبت کند، هم به خودش، و هم به درمان هم آسیب می‌زند. در چنین روزهایی، چند اصل ساده اما اساسی، می‌تواند چراغ راه ما درمانگران باشد:اول اینکه تا جایی که امکان دارد، پیوستگی درمان را حفظ کنیم. درمانجوها، به‌ویژه آن‌ها که آسیب‌پذیرترند، در روزهای بحران به ثبات و تداوم درمان نیاز بیشتری دارند. حتی اگر جلسات کوتاه‌تر یا ساده‌تر برگزار شوند، همین که چارچوب و روند درمانی حفظ شود، به درمانجو کمک می‌کند تا احساس گم‌گشتگی نکند. اما درمانگر نباید از مرزهای واقعیت چشم بپوشد. اگر امنیت جان یا روان خودش در خطر باشد، اگر شرایط بیرونی ادامه درمان را ناممکن کند، صداقت با بیمار و توضیح این مرزها بخشی از مسئولیت‌پذیری اوست. درمان دروغین یا وعده‌های غیرعملی، کمکی به بیمار نمی‌کند.دوم اینکه درمانگر باید از فرسودگی خودش پیشگیری کند. روانِ رواندرمانگر ابزار کار اوست. اگر این ابزار فرسوده شود، نه می‌تواند گوش بدهد، نه می‌تواند ابژه‌ی امنی برای بیمار باشد. این یعنی در روزهایی که خبرها و صحنه‌های دردناک از هر سو هجوم می‌آورند، لازم است درمانگر هم گاهی به روان خودش استراحت بدهد، از حجم بی‌پایان اخبار فاصله بگیرد، و با لحظه‌هایی کوچک اما مهم، روان خود را دوباره نیرو ببخشد. این کار، وظیفه ماست نه توصیه‌ای که بهتر است انجام شود.و سوم، درمانگر نباید خودش را در این روزها تنها بگذارد. جنگ و بحران، بار هیجانی انتقال و انتقال متقابل را سنگین‌تر می‌کند. درمانگر نیاز دارد با سوپروایزر یا همکارانش حرف بزند، فشارهایی را که تحمل می‌کند بازتاب بدهد، و در صورت امکان از سوپرویژن یا مشورت بهره بگیرد. درمانگر تنها، زودتر فرسوده می‌شود و ممکن است درگیر واکنش‌هایی شود که خودش هم از آن هشیار نیست.در روزهای جنگ، درمانگر پیش از آنکه پناه دیگری باشد، باید پناه خود را نگه دارد. این مراقبت، نشانه‌ی قدرت و پختگی اوست، نه ضعف. چنین مراقبتی است که او را در مسیر درمان، استوار نگه می‌دارد.#مونابدر

💎 @schematherapychannel
5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شفا زمانی آغاز می‌شود که بفهمی گذشته‌ات قرار نیست آینده‌ات را تعریف کند. تو قدرت نوشتن دوباره‌ی داستانت را داری.

Healing begins when you realize your past doesn’t define your future. You have the power to rewrite your story.

💎 @schematherapychannel
3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🧠ذهن درمان نشده، زخمهایی میزند که دیده نمیشوند…

💡اختلالات روانی وقتی درمان نشوند، نه فقط به فرد، بلکه به اطرافیان هم آسیب میزنند.
بیایید بیشتر بدانیم، بیشتر بفهمیم و کمک کنیم قبل از آنکه دیر شود.

💎 @schematherapychannel
👍43
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
طرحواره مثل یک پیش بین برای اینکه خودش رو “خوراک بده” و تقویت کنه، کاری می‌کنه که شما ناخودآگاه:

‏1. موقعیت‌هایی رو انتخاب کنید یا به وجود بیارید که باور اون رو تایید کنه.
‏2. اطلاعات رو طوری تفسیر کنید که با اون باور جور دربیاد.

‏مثال تله نقص و شرم:
اگه طرحواره نقص و شرم دارید (باور دارید که ایراد دارید، کافی نیستید یا شرم‌آورید):

‏ ممکنه ناخودآگاه وارد روابطی بشید که در اونجا تحقیر بشید یا مورد انتقاد قرار بگیرید. (انتخاب موقعیت)
‏ ممکنه موفقیت‌هاتون رو نادیده بگیرید و فقط روی اشتباهاتتون تمرکز کنید. (تفسیر اطلاعات)
‏ ممکنه خودتون رو خراب کنید (خودتخریبی) تا ثابت بشه که “همینم که فکر می‌کنم”. (به وجود آوردن موقعیت)

هر بار که این اتفاق میفته، طرحواره میگه: “دیدی؟ حق با من بود!” و قوی‌تر میشه. مثل یک چرخه معیوب عمل می‌کنه که خودش رو تغذیه می‌کنه.

💎 @schematherapychannel
4👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شیوه‌ای که مادرت تو را دوست داشت، همانی‌ست که خودت را دوست داری...
و شیوه‌ای که پدرت تو را دوست داشت، همان است که دیگران را دوست داری.

مادرت در آرامش رحمش به تو یاد داد چطور با خودت ارتباط بگیری،
و چطور فقط "باشی" در این دنیا.

پدرت اولین کسی بود که وارد زندگیت شد و به تو عشق داد.
او به تو یاد داد که چگونه ببخشی، محافظت کنی، تأمین کنی.
و مادرت به تو آموخت چگونه دریافت کنی، چگونه با خودت مهربان باشی.

اگر پدرت سرد یا انتقادی بوده، یا مثل پدر من غایب،
شاید دیگران را از خودت دور نگه داری…
یا آن‌قدر ببخشی تا فقط کمی عشق را احساس کنی.

اگر مادرت مضطرب یا دور بوده،
شاید با حس ارزشمندی و آرامش درونی درگیری داشته باشی.

اما...
تو شکسته نیستی.
این درباره‌ی سرزنش نیست.
این درباره‌ی آگاه شدنه.
و آگاهی، اولین قدم برای شفاست.

چون وقتی کودک درونت را شفا می‌دهی،
تمام روابطت متحول می‌شوند.

💎 @schematherapychannel
👍42
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ترومای حل نشده خطر آسیب رساندن به روابط افراد را دارد و می تواند بر توانایی آنها در انتخاب افراد سالم از نظر عاطفی تأثیر بگذارد.
در حالی که همه موقعیت‌های آسیب‌زا می‌توانند به‌طور منحصربه‌فردی روی فرد تأثیر بگذارند، اما زمانی که یک فرد آسیب‌های روحی خود را برطرف نکند، می‌تواند پیوسته بر زندگی، عزت نفس و انتخاب‌هایش در روابط تأثیر منفی بگذارد.
بهترین راه درمان ترومای حل نشده، مشاوره و مراجعه به روانشناس مجرب است.

💎 @schematherapychannel
👍3
 میلر، نویسنده‌ای که آثارش اغلب پر از صراحت، روان‌کاوی، و لایه‌های روانی انسانیه، اینجا از کودکی‌ای می‌گه که مفهوم محبت مادری اصلاً براش وجود نداشته.

❤️‍🩹 محرومیت هیجانی اولیه، فقط یه تجربه‌ی صرف نیست، بلکه کم‌کم تبدیل می‌شه به یه واقعیت درونی اون فرد؛ یعنی نه‌تنها کمبود رو حس می‌کنه، بلکه می‌پذیره محبت‌ندیدن "عادی"ه.

این نوع طرد عاطفی غیرمستقیم می‌تونه اثرات بلندمدتی بذاره:

📍مشکل در اعتماد و صمیمیت
چون در کودکی تجربه‌ی امنی از پیوند عاطفی نداشتن، تو بزرگ‌سالی برای ایجاد یا حفظ رابطه‌ی صمیمی دچار ترس، شک یا سردی می‌شن.

📍نیاز افراطی به تأیید دیگران
چون در کودکی حسِ دیده‌شدن یا دوست‌داشته‌شدن رو تجربه نکردن، ممکنه در بزرگ‌سالی مدام دنبال توجه، تأیید یا مراقبت بگردن.

📍افسردگی پنهان یا مزمن
ممکنه بدون اینکه بدونن چرا، سال‌ها با غمِ مبهم، بی‌انگیزگی یا خستگی روانی زندگی کنن. چون ریشه‌ی این درد برمی‌گرده به نوزادی یا اوایل کودکی و معمولاً در سطح خودآگاه شناسایی نمی‌شه.

📍مشکل در شناخت و بیان احساسات
محرومیت هیجانی باعث می‌شه کودک یاد نگیره احساساتش رو بشناسه یا بیان کنه. تو بزرگ‌سالی هم ممکنه فرد هیجان‌گریز، کنترل‌گر یا از نظر عاطفی سرد به‌نظر بیاد


🩵 اگر کودک درونت هنوز منتظر شنیده‌شدنه، بدون: حالا تویی که می‌تونی صداش رو بشنوی.

💎 @schematherapychannel
2025/07/10 15:52:12
Back to Top
HTML Embed Code: