Forwarded from هذیان (༒ night ༒)
هرانسانی حق داره تا بتونه به فضای مجازی و ارتباطات و اطلاعات دسترسی داشته باشه. با توجه به شرایط سخت و جنگیای که درحال گذرانشیم، تصمیم گرفتم از جیب خودم سرور بسازم و کانفیگ v2ray رایگان در اختیار مردم قرار بدم تا شاید سهمی در بهبود شرایط داشته باشم.
چنل کانفیگ v2ray «رایگان»
گروه پروکسی
با توجه به اینکه جیب من محدودیتهایی داره، اگر قادرید و دوستدارید به سر پا نگهداشتن این کانفیگ v2rayهای رایگان در دسترس عموم کمکی برسونید، میتونید اینجا هرچقدر کرَمتونه دونیت کنید.
لینک دونیت «حمایت مالی»
با امید آزادی و آزادگی ایران و ایرانی
چنل کانفیگ v2ray «رایگان»
گروه پروکسی
با توجه به اینکه جیب من محدودیتهایی داره، اگر قادرید و دوستدارید به سر پا نگهداشتن این کانفیگ v2rayهای رایگان در دسترس عموم کمکی برسونید، میتونید اینجا هرچقدر کرَمتونه دونیت کنید.
لینک دونیت «حمایت مالی»
با امید آزادی و آزادگی ایران و ایرانی
اگر این روزها نیازمند هوش مصنوعی هستید و فیلترشکنتون باز نمیکنه، من اینهارو دیدم که چت بات هایChatGPT توی تلگرام سوالتونو میپرسید و توی تلگرام پاسخ میدن:
@littleb_gptBOT
@JWGPT3_bot
@GPT4Telegrambot
https://www.tg-me.com/OpenAiToolsBot
http://chat.theb.ai
http://freegpt.one
امیدوارم کار کنن و خوب باشن.
@littleb_gptBOT
@JWGPT3_bot
@GPT4Telegrambot
https://www.tg-me.com/OpenAiToolsBot
http://chat.theb.ai
http://freegpt.one
امیدوارم کار کنن و خوب باشن.
Forwarded from انسانشناسی بدن
https://www.youtube.com/watch?v=PlwI-jwGQtU
جنگ و بدن
یکی از مطالعات مغفول در حوزه بدن مناسباتش با #جنگ است. در این ویدئو (2013) که در یوتیوب قابل دسترسی است، کوین مکسورلی (Kevin McSorley) نویسنده، جامعهشناس و پژوهشگر بریتانیایی و استاد دانشگاه پورتسموث و ویراستار کتاب مجموعه مقالات مهم «جنگ و بدن؛ نظامیگری، تمرین و تجربه» که به دلیل پرداختن به جامعهشناسی بدن، مطالعات جنگ و تجربههای جسمانی خشونت شناخته میشود، به تحلیل رابطه #جنگ_و_بدن میپردازد.
————————————————————
✏️در اینجا سعی کردهام نکات مهم ارائه او را استخراج و خلاصه کنم. جاهایی هم توضیحات کمی برای روشنتر شدن اضافه کرده ام. اگر به طور کامل ویدئو و اسلایدهایش را ببینید، قطعاً بهتر خواهد بود:
—————————————————————
در نظریات کلاسیک، کلائوزویتس (Carl von Clausewitz) نظریهپرداز نظامی و ژنرال پروسی (۱۷۸۰–۱۸۳۱) و از بنیانگذاران مطالعات مدرن جنگ میگوید:«جنگ ادامه سیاست با ابزارهای دیگر است» اما مشخص نمیکند این «ابزارهای دیگر» چیست.
الین اسکری (Elaine Scarry) نظریهپرداز ادبی، فیلسوف و استاد دانشگاه هاروارد، نویسنده کتاب «بدن در درد: ساختن و ویرانکردن جهان»، استدلال میکند که قدرت سیاسی از طریق بدنها اعمال میشود و در جنگ، بدنها هم ابزار خشونت از طریق جذب، آموزش، انضباط، قربانیکردن، تقدیس برخی بدنها برای سربازان و هم صحنه نمایش قدرت از طریق هدف قراردادن، زخمیکردن، نقصعضو، تجاوز، شکنجه، و نابودی بدنهای دیگر برای قربانیان هستند. او بر این اعتقاد است که «جنگ هرگز صرفاً سیاست با ابزارهای دیگر نیست؛ جنگ سیاست مجسم است، سیاستی که بر بدنهای اندیشنده و احساسکننده نوشته میشود.»
از سوی دیگر، بدنها در گفتمان جنگ غایب هستند. در رسانهها، سیاست و حتی آکادمی، بدنهای آسیبدیده جنگ اغلب نادیده گرفته میشوند. به طور نمونه تلفات جنگ در خبرها به صورت اعداد انتزاعی نمایش داده میشود، یا بدنهای غیرنظامیان عراقی و افغانستانی به عنوان «خسارت جانبی» حذف میگردند. فناوریهای جنگی (مثل پهپادها) و بازیهای رایانهای جنگ را غیرجسمانی و انتزاعی نشان میدهند. در این میان نقد جودیت باتلر آن است که تنها برخی بدنها «قابل سوگواری» تلقی میشوند. بدنهای دیگر به حاشیه رانده میشوند.
باید توجه داشت که نظامیگری نیز پدیدهای مجسم است. تحلیلگران کلاسیک مثل رایت میلز نظامیگری را به عنوان مجموعهای از باورها و ایدئولوژیها تعریف میکنند.
در حالیکه کاترین لوتز (Catherine Lutz) انسانشناس آمریکایی و استاد انسانشناسی در دانشگاه براون که در زمینههای نظامیگری، فرهنگ خشونت، جنسیت و اقتصاد سیاسی جنگ شناخته میشود و از چهرههای کلیدی در مطالعات انتقادی نظامیگری و امپریالیسم محسوب میشود، نشان میدهد که نظامیگری در ایالات متحده بیشتر احساس میشود تا اینکه به صورت عقلانی تبیین گردد. مردم از کودکی آن را به عنوان امری «طبیعی» درونی میکنند.
مثالهای فراوانی میتوان برای تجسم نظامیگری آورد، زیرا رسانهها، مد، ورزش، بازی و آموزشهای شهری ابزارهایی نرم برای ترویج فرهنگ نظامیاند:
سلام نازی در واقع تبدیل یک حرکت روزمره به نماد اطاعت نظامی در جامعه نازی بود. در این میان کودکان با عروسکهایی که دستهایی متحرک و قابل بلند کردن داشتند، آموزش میدیدند. استفاده از استایل نظامی در مد روز مثل کتهای خلبانی یا رنگهای استتار مثال دیگریست. یا راهاندازی کمپین «Too Fat to Fight» به دست برخی از ژنرالهای بازنشسته ارتش آمریکا برای ارتباط تغذیه مدارس و امنیت ملی به دلیل نگرانی از چاقی و کمتحرکی کودکان، مسابقاتی مثل Tough Mudder که شبیهسازی آموزشهای کماندوهاست، برنامههای تناسب اندام مثل British Military Fitness که بر پایه تمرینات سربازی طراحی شدهاند.
در مجموع میتوان گفت نظامیگری نه فقط از طریق ایدئولوژی، بلکه از عادتهای جسمانی، حرکات و احساسات نهادینه میشود. این فرآیند اغلب غیرآگاهانه است: از سلام نظامی تا پوشیدن لباسهایی با استایل نظامی.
پیامد چنین چیزی در نهایت آنست که وقتی جامعه جسمانیشدن نظامیگری را بپذیرد، وجود ارتشهای بزرگ و مداخلات جنگی به امری «طبیعی» تبدیل میشود که نیاز به توضیح ندارد. جنگ و نظامیگری هر دو پدیدههای جسمانی هستند که بر رفتارهای روزمره تأثیر میگذارند. برای همین هرگونه تحلیل جنگی باید به بدنهای قربانی و عامل جنگ توجه کند، نه فقط به استراتژیهای سیاسی.
جنگ و بدن
یکی از مطالعات مغفول در حوزه بدن مناسباتش با #جنگ است. در این ویدئو (2013) که در یوتیوب قابل دسترسی است، کوین مکسورلی (Kevin McSorley) نویسنده، جامعهشناس و پژوهشگر بریتانیایی و استاد دانشگاه پورتسموث و ویراستار کتاب مجموعه مقالات مهم «جنگ و بدن؛ نظامیگری، تمرین و تجربه» که به دلیل پرداختن به جامعهشناسی بدن، مطالعات جنگ و تجربههای جسمانی خشونت شناخته میشود، به تحلیل رابطه #جنگ_و_بدن میپردازد.
————————————————————
✏️در اینجا سعی کردهام نکات مهم ارائه او را استخراج و خلاصه کنم. جاهایی هم توضیحات کمی برای روشنتر شدن اضافه کرده ام. اگر به طور کامل ویدئو و اسلایدهایش را ببینید، قطعاً بهتر خواهد بود:
—————————————————————
در نظریات کلاسیک، کلائوزویتس (Carl von Clausewitz) نظریهپرداز نظامی و ژنرال پروسی (۱۷۸۰–۱۸۳۱) و از بنیانگذاران مطالعات مدرن جنگ میگوید:«جنگ ادامه سیاست با ابزارهای دیگر است» اما مشخص نمیکند این «ابزارهای دیگر» چیست.
الین اسکری (Elaine Scarry) نظریهپرداز ادبی، فیلسوف و استاد دانشگاه هاروارد، نویسنده کتاب «بدن در درد: ساختن و ویرانکردن جهان»، استدلال میکند که قدرت سیاسی از طریق بدنها اعمال میشود و در جنگ، بدنها هم ابزار خشونت از طریق جذب، آموزش، انضباط، قربانیکردن، تقدیس برخی بدنها برای سربازان و هم صحنه نمایش قدرت از طریق هدف قراردادن، زخمیکردن، نقصعضو، تجاوز، شکنجه، و نابودی بدنهای دیگر برای قربانیان هستند. او بر این اعتقاد است که «جنگ هرگز صرفاً سیاست با ابزارهای دیگر نیست؛ جنگ سیاست مجسم است، سیاستی که بر بدنهای اندیشنده و احساسکننده نوشته میشود.»
از سوی دیگر، بدنها در گفتمان جنگ غایب هستند. در رسانهها، سیاست و حتی آکادمی، بدنهای آسیبدیده جنگ اغلب نادیده گرفته میشوند. به طور نمونه تلفات جنگ در خبرها به صورت اعداد انتزاعی نمایش داده میشود، یا بدنهای غیرنظامیان عراقی و افغانستانی به عنوان «خسارت جانبی» حذف میگردند. فناوریهای جنگی (مثل پهپادها) و بازیهای رایانهای جنگ را غیرجسمانی و انتزاعی نشان میدهند. در این میان نقد جودیت باتلر آن است که تنها برخی بدنها «قابل سوگواری» تلقی میشوند. بدنهای دیگر به حاشیه رانده میشوند.
باید توجه داشت که نظامیگری نیز پدیدهای مجسم است. تحلیلگران کلاسیک مثل رایت میلز نظامیگری را به عنوان مجموعهای از باورها و ایدئولوژیها تعریف میکنند.
در حالیکه کاترین لوتز (Catherine Lutz) انسانشناس آمریکایی و استاد انسانشناسی در دانشگاه براون که در زمینههای نظامیگری، فرهنگ خشونت، جنسیت و اقتصاد سیاسی جنگ شناخته میشود و از چهرههای کلیدی در مطالعات انتقادی نظامیگری و امپریالیسم محسوب میشود، نشان میدهد که نظامیگری در ایالات متحده بیشتر احساس میشود تا اینکه به صورت عقلانی تبیین گردد. مردم از کودکی آن را به عنوان امری «طبیعی» درونی میکنند.
مثالهای فراوانی میتوان برای تجسم نظامیگری آورد، زیرا رسانهها، مد، ورزش، بازی و آموزشهای شهری ابزارهایی نرم برای ترویج فرهنگ نظامیاند:
سلام نازی در واقع تبدیل یک حرکت روزمره به نماد اطاعت نظامی در جامعه نازی بود. در این میان کودکان با عروسکهایی که دستهایی متحرک و قابل بلند کردن داشتند، آموزش میدیدند. استفاده از استایل نظامی در مد روز مثل کتهای خلبانی یا رنگهای استتار مثال دیگریست. یا راهاندازی کمپین «Too Fat to Fight» به دست برخی از ژنرالهای بازنشسته ارتش آمریکا برای ارتباط تغذیه مدارس و امنیت ملی به دلیل نگرانی از چاقی و کمتحرکی کودکان، مسابقاتی مثل Tough Mudder که شبیهسازی آموزشهای کماندوهاست، برنامههای تناسب اندام مثل British Military Fitness که بر پایه تمرینات سربازی طراحی شدهاند.
در مجموع میتوان گفت نظامیگری نه فقط از طریق ایدئولوژی، بلکه از عادتهای جسمانی، حرکات و احساسات نهادینه میشود. این فرآیند اغلب غیرآگاهانه است: از سلام نظامی تا پوشیدن لباسهایی با استایل نظامی.
پیامد چنین چیزی در نهایت آنست که وقتی جامعه جسمانیشدن نظامیگری را بپذیرد، وجود ارتشهای بزرگ و مداخلات جنگی به امری «طبیعی» تبدیل میشود که نیاز به توضیح ندارد. جنگ و نظامیگری هر دو پدیدههای جسمانی هستند که بر رفتارهای روزمره تأثیر میگذارند. برای همین هرگونه تحلیل جنگی باید به بدنهای قربانی و عامل جنگ توجه کند، نه فقط به استراتژیهای سیاسی.
YouTube
Kevin McSorley, University of Portsmouth: Militarism and the body
A presentation at the conference on Militarisation in Everyday Life in the UK, October 2013, London. Organised by ForcesWatch
Forwarded from انسانشناسی بدن
👈🏿وقتی زیر باران موشک و پهباد و سایر جنگافزارها هستیم، حس #شنوایی بسیار درگیر میشود، خیلی بیشتر از حواس دیگر.
خودبهخودی دنبال صدا میگردد، هر صدایی را انفجار تلقی میکند.
احتمالا و شاید میخواهد تا تلاش کند موجود انسانی را از مهلکه نجات دهد، به همین دلیل مقوله #صدا آزارنده میشود.
از این رو سازندگان جنگافزارها با آگاهی از این خصیصه انسانی، به ساختن سلاحهایی روی میآورند که قدرت صدای بیشتری داشته باشند.
زیرا اگر نتوانند افراد را بکشند، تاثیر صدای نابهنجار تا مدتها روی روان و ذهن بازماندگان جنگ باقی میماند و به انواع آسیبهای روانی و حتی اجتماعی و بدنی بدل میشود و خاطره و هویت انسانی را از قدرت برتر لبریز میکنند.
این مطلب را سالها پیش بعد از دیدن فیلم مستند «مُلفِ گَند» به کارگردانی محمود رحمانی نوشتم.
تا زمانی که میدانم بلندترین سکانس فیلم مستند ایرانی بود. الان چک کردم گویا مستندهای دیگری با سکانس های طولانیتر ساخته شدهاند. هرچند مطمئن نیستم.
این فیلم روایت مردیست از بمباران جنگ ایران و عراق وقتی کودکی بیپناه بوده است. در این مستند، کارکرد حس شنوایی در موقعیت خطر و تاثیر آن روی تن و بدن بسیار مشهود است.
در ضمن شوشتری ها به بدشانسی میگویند #ملف_گند.
https://anthropologyandculture.com/%d9%85%d9%8f%d9%84%d9%81%d9%90-%da%af%d9%8e%d9%86%d8%af%d8%9b-%d8%b1%d9%88%d8%a7%db%8c%d8%aa-%d9%88%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%a7%d8%ad%d8%b3%d8%a7%d8%b3%d8%a7%d8%aa-%d8%a7%d9%86%d8%b3%d8%a7/
خودبهخودی دنبال صدا میگردد، هر صدایی را انفجار تلقی میکند.
احتمالا و شاید میخواهد تا تلاش کند موجود انسانی را از مهلکه نجات دهد، به همین دلیل مقوله #صدا آزارنده میشود.
از این رو سازندگان جنگافزارها با آگاهی از این خصیصه انسانی، به ساختن سلاحهایی روی میآورند که قدرت صدای بیشتری داشته باشند.
زیرا اگر نتوانند افراد را بکشند، تاثیر صدای نابهنجار تا مدتها روی روان و ذهن بازماندگان جنگ باقی میماند و به انواع آسیبهای روانی و حتی اجتماعی و بدنی بدل میشود و خاطره و هویت انسانی را از قدرت برتر لبریز میکنند.
این مطلب را سالها پیش بعد از دیدن فیلم مستند «مُلفِ گَند» به کارگردانی محمود رحمانی نوشتم.
تا زمانی که میدانم بلندترین سکانس فیلم مستند ایرانی بود. الان چک کردم گویا مستندهای دیگری با سکانس های طولانیتر ساخته شدهاند. هرچند مطمئن نیستم.
این فیلم روایت مردیست از بمباران جنگ ایران و عراق وقتی کودکی بیپناه بوده است. در این مستند، کارکرد حس شنوایی در موقعیت خطر و تاثیر آن روی تن و بدن بسیار مشهود است.
در ضمن شوشتری ها به بدشانسی میگویند #ملف_گند.
https://anthropologyandculture.com/%d9%85%d9%8f%d9%84%d9%81%d9%90-%da%af%d9%8e%d9%86%d8%af%d8%9b-%d8%b1%d9%88%d8%a7%db%8c%d8%aa-%d9%88%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%a7%d8%ad%d8%b3%d8%a7%d8%b3%d8%a7%d8%aa-%d8%a7%d9%86%d8%b3%d8%a7/
Forwarded from کتاب بیگانه
معرفی کتاب
For a new liberty
The libertarian manifesto
نویسنده Rothbard
ترجمهی قسمتهایی از کتاب با هشتگ #LibertarianManifesto در چنل.
فایل ترجمه شدهی کتاب
فایل زبان اصلی کتاب
For a new liberty
The libertarian manifesto
نویسنده Rothbard
ترجمهی قسمتهایی از کتاب با هشتگ #LibertarianManifesto در چنل.
فایل ترجمه شدهی کتاب
فایل زبان اصلی کتاب
Forwarded from Anthro Analyzer (ARMA)
On_the_Antiquity_of_Language_The_Reinterpretation_of_Neanderthal.pdf
634.9 KB
On the Antiquity of Language:
The Reinterpretation of Neanderthal Linguistic Capacities
By Dediu, Dan, and Stephen C. Levinson
اینکه آیا نئاندرتالها توانایی صحبت کردن داشتهاند، یکی از مباحث جذاب در حوزه فرگشت انسان است. اگرچه هیچ ضبط مستقیمی نداریم، اما شواهد گوناگون از کالبدشناسی، ژنتیک و باستانشناسی نشان میدهند که نئاندرتالها به احتمال زیاد شکلی از زبان گفتاری و تفکر نمادین داشتهاند.
ظرفیت شناختی:
Symbolic Thought
Anthro Analyzer
The Reinterpretation of Neanderthal Linguistic Capacities
By Dediu, Dan, and Stephen C. Levinson
اینکه آیا نئاندرتالها توانایی صحبت کردن داشتهاند، یکی از مباحث جذاب در حوزه فرگشت انسان است. اگرچه هیچ ضبط مستقیمی نداریم، اما شواهد گوناگون از کالبدشناسی، ژنتیک و باستانشناسی نشان میدهند که نئاندرتالها به احتمال زیاد شکلی از زبان گفتاری و تفکر نمادین داشتهاند.
ظرفیت شناختی:
اندازه مغز: (~۱۲۰۰ تا ۱۷۵۰ سانتیمتر مکعب).
ژن FOXP2: این ژن، در نئاندرتالها مشابه انسان مدرن یافت شده است.
استخوان هیوئید: شبیه استخوان انسان امروزی و ضروری برای تولید صدا
توانایی شنیداری: ساختار گوش میانی آنها توانایی شنیدن در دامنه فرکانس زبان را فراهم میکرد.
Symbolic Thought
Burials: Intentional burials with grave goods (flowers, tools) indicate symbolic behavior.
Cave art: in Spain Neanderthal cave paintings — long before Homo sapiens arrived in Europe.
Personal ornaments: Shell beads, eagle talon pendants, and use of pigments (ochre)
Tools: The complexity of Mousterian tools
Anthro Analyzer
Forwarded from امکان تفاوت
Ontologies of acoustic violence.pdf
254.4 KB
این مقاله در پیوند با تجربهی دریافت وحشت صدا از موج های انفجاری جنگ ایران و اسرائیل به اشتراک گذاشته می شود. پادکست مقاله در ادامه بارگزاری شد.
Forwarded from امکان تفاوت
خلاصهای از مقاله:
Ontologies of Acoustic Violence
هستی شناختی های خشونت شنیداری
اثر مارتین داتری
این مقاله درباره نوعی از خشونت در جنگ است که نه با تصویر، بلکه با صدا عمل میکند. نویسنده مفهومی به نام تاناتوسونیکس (Thanatosonics) را معرفی میکند؛ یعنی لحظاتی که صدا دیگر فقط حامل اطلاعات نیست، بلکه خودش به نوعی سلاح تبدیل میشود که میتواند به بدن و روان انسان آسیب بزند. مثلاً صدای بمب یا شلیک، فقط یک صدا نیست؛ فشار، ترس، و درد را منتقل میکند.
در جنگ، دیدن ممکن است خطرناک باشد، چون میتوانی هدف قرار بگیری. اما شنیدن اجتنابناپذیر است. صداها همهجا هستند و نمیتوان از آنها فرار کرد. به همین دلیل، هم سربازها و هم مردم عادی به مرور یاد میگیرند که از روی صدا بفهمند خطر چقدر نزدیک است، یا چه نوع اسلحهای در حال استفاده است. این مهارت شنیداری حتی ممکن است به بقای افراد کمک کند.
اما همین صداهای آشنا، میتوانند آسیبزا هم باشند. صدای انفجارها یا هلیکوپترها ممکن است تا سالها بعد باعث اضطراب، وزوز گوش، یا اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) شوند. نویسنده میگوید این صداها گاهی چنان قوی هستند که نه فقط بدن، بلکه حافظه و ذهن انسان را نیز تسخیر میکنند. به این ترتیب، صدا در جنگ تنها یک «نشانه» نیست، بلکه خودش تبدیل به بخشی از خشونت میشود.
Ontologies of Acoustic Violence
هستی شناختی های خشونت شنیداری
اثر مارتین داتری
این مقاله درباره نوعی از خشونت در جنگ است که نه با تصویر، بلکه با صدا عمل میکند. نویسنده مفهومی به نام تاناتوسونیکس (Thanatosonics) را معرفی میکند؛ یعنی لحظاتی که صدا دیگر فقط حامل اطلاعات نیست، بلکه خودش به نوعی سلاح تبدیل میشود که میتواند به بدن و روان انسان آسیب بزند. مثلاً صدای بمب یا شلیک، فقط یک صدا نیست؛ فشار، ترس، و درد را منتقل میکند.
در جنگ، دیدن ممکن است خطرناک باشد، چون میتوانی هدف قرار بگیری. اما شنیدن اجتنابناپذیر است. صداها همهجا هستند و نمیتوان از آنها فرار کرد. به همین دلیل، هم سربازها و هم مردم عادی به مرور یاد میگیرند که از روی صدا بفهمند خطر چقدر نزدیک است، یا چه نوع اسلحهای در حال استفاده است. این مهارت شنیداری حتی ممکن است به بقای افراد کمک کند.
اما همین صداهای آشنا، میتوانند آسیبزا هم باشند. صدای انفجارها یا هلیکوپترها ممکن است تا سالها بعد باعث اضطراب، وزوز گوش، یا اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) شوند. نویسنده میگوید این صداها گاهی چنان قوی هستند که نه فقط بدن، بلکه حافظه و ذهن انسان را نیز تسخیر میکنند. به این ترتیب، صدا در جنگ تنها یک «نشانه» نیست، بلکه خودش تبدیل به بخشی از خشونت میشود.
Forwarded from امکان تفاوت
Thanatosonics_ The Sounds of War and Death.wav
22.8 MB
پادکست مقاله هستی شناختی خشونت شنیداری، اثر مارتین داتری.
این پادکست در پیوند با تجربه خشونت شنیداری حاصل از موج های انفجاری در جنگ ایران و اسرائیل است.
این پادکست در پیوند با تجربه خشونت شنیداری حاصل از موج های انفجاری در جنگ ایران و اسرائیل است.
Forwarded from انسانشناسی بدن
👈🏿👈🏿👈🏿 قبل از جنگ دو کتاب به دوستان اهل فن --که در شورای کارشناسی یک نشر مشغولند-- داده بودم بخوانند و درباره انتشار آنها نظر دهند.
هر دو گفتند شروع کردیم به خواندن اما با وجود جنگ دیگر تمرکز نداریم. نگران بودند که این عدم تمرکز تا کی به طول خواهد انجامید، زیرا کتاب خواندن برای هردو، شغل، علاقه و همه زندگیشان است.
یکی از وجوه رابطه #جنگ_و_بدن، نوع برداشت و درک ما از خلال بدنهای فردی ماست.
مسلم است که جنگ را هر کسی به نوعی درک میکند که بدن فردیاش آن را برمیسازد؛ بدن کارگر، بدن صاحب کار، بدن نظامی، بدن زن، بدن کودک، بدن مادر، بدن پدر، بدن پژوهشگر، بدن پدافند، بدن خلبان و ... . یکی برایش تمرکز دغدغه اصلی میشود، دیگری غم نان، یکی شکار موشک دشمن، آن یکی که خانهاش آوار شده ... .
هرچند همه ما از خلال #حواس_پنجگانه خویش دنیا را میفهمیم و درک میکنیم. اما این درک از دیگری کاملا متفاوت و یکتاست.
اگر از منظر مطالعات مغز بخواهیم به آن نگاه کنیم، قاعدتاً نوع دادههایی که به مغز میرسد، میتواند مسبب اصلی این تفاوت باشد، چیزهایی مانند میزان دوری و نزدیکی به هسته/هستههای اصلی عملیات، حمله و دفاع، میزان کارآمدی حواس پنجگانه، شغل، سن، جنسیت، طبقه اقتصادی، سرمایه اجتماعی و فرهنگی، مجرد/متاهل بودن، داشتن/نداشتن فرزند یا فرزندان و خیلی چیزهای دیگر بر درک ما از جنگ موثر میشود.
این جستار با تمرکز بر مادری که نوعی خاص از بدن محسوب میشود، به مسئله جنگ پرداخته است. سوال مهم در این جستار این است:
بدن، صدا و زبان مادران چگونه تاریخ جنگ را حمل میکند؟
واقعیت این است که بدن مادر به رغم همه اضطرابها، نگرانیها، دلهرهها، محملی از مقاومت است تا زندگی معنا بگیرد و خود را نبازد.
در نهایت فراموش نکنیم هر چه بیشتر از بدنهای دیدهنشده، سرکوبشده و انکار شده مانند بدن مادران در جنگ بگوییم، زشتی، پلشتی و کراهت جنگ بیشتر نمایان میشود. در این بین شاید جنگ افروزان بیش از پیش در وجدان عمومی انسانها و جهان رسوا شوند.
«بدنی که میجنگد؛ تاملی انسانشناختی بر مادری و سیاست بقاـ #شیوا_علینقیان، کارگروه جنسیت انجمن انسانشناسی ایران»
👇🏿👇🏿👇🏿
هر دو گفتند شروع کردیم به خواندن اما با وجود جنگ دیگر تمرکز نداریم. نگران بودند که این عدم تمرکز تا کی به طول خواهد انجامید، زیرا کتاب خواندن برای هردو، شغل، علاقه و همه زندگیشان است.
یکی از وجوه رابطه #جنگ_و_بدن، نوع برداشت و درک ما از خلال بدنهای فردی ماست.
مسلم است که جنگ را هر کسی به نوعی درک میکند که بدن فردیاش آن را برمیسازد؛ بدن کارگر، بدن صاحب کار، بدن نظامی، بدن زن، بدن کودک، بدن مادر، بدن پدر، بدن پژوهشگر، بدن پدافند، بدن خلبان و ... . یکی برایش تمرکز دغدغه اصلی میشود، دیگری غم نان، یکی شکار موشک دشمن، آن یکی که خانهاش آوار شده ... .
هرچند همه ما از خلال #حواس_پنجگانه خویش دنیا را میفهمیم و درک میکنیم. اما این درک از دیگری کاملا متفاوت و یکتاست.
اگر از منظر مطالعات مغز بخواهیم به آن نگاه کنیم، قاعدتاً نوع دادههایی که به مغز میرسد، میتواند مسبب اصلی این تفاوت باشد، چیزهایی مانند میزان دوری و نزدیکی به هسته/هستههای اصلی عملیات، حمله و دفاع، میزان کارآمدی حواس پنجگانه، شغل، سن، جنسیت، طبقه اقتصادی، سرمایه اجتماعی و فرهنگی، مجرد/متاهل بودن، داشتن/نداشتن فرزند یا فرزندان و خیلی چیزهای دیگر بر درک ما از جنگ موثر میشود.
این جستار با تمرکز بر مادری که نوعی خاص از بدن محسوب میشود، به مسئله جنگ پرداخته است. سوال مهم در این جستار این است:
بدن، صدا و زبان مادران چگونه تاریخ جنگ را حمل میکند؟
واقعیت این است که بدن مادر به رغم همه اضطرابها، نگرانیها، دلهرهها، محملی از مقاومت است تا زندگی معنا بگیرد و خود را نبازد.
در نهایت فراموش نکنیم هر چه بیشتر از بدنهای دیدهنشده، سرکوبشده و انکار شده مانند بدن مادران در جنگ بگوییم، زشتی، پلشتی و کراهت جنگ بیشتر نمایان میشود. در این بین شاید جنگ افروزان بیش از پیش در وجدان عمومی انسانها و جهان رسوا شوند.
«بدنی که میجنگد؛ تاملی انسانشناختی بر مادری و سیاست بقاـ #شیوا_علینقیان، کارگروه جنسیت انجمن انسانشناسی ایران»
👇🏿👇🏿👇🏿
Forwarded from مطالعات جنسیت و سکسوالیته
بدنی_که_میجنگد؛_تاملی_انسانشناختی_بر_مادری_و_سیاستِ_بقا.pdf
478.8 KB
📕بدنی که میجنگد؛ تأملی انسانشناختی بر مادری و سیاست بقا
✍️نویسنده: شیوا علینقیان
ناشر: کارگروه مطالعات جنسیت و سکسوالیته
در روزهایی که گذشت، به شکلی عمیق، بی پناهی و عدم قطعیت را زندگی کردیم. شبها چراغ “خانه” که دیگر پناه نبود را خاموش میکردیم تا در برابر خشونتی که مرز میان خانه و میدان جنگ را شکسته بود نامرئی شویم. خانههایمان را رها کردیم تا کمتر شاهد ویرانی و مرگ باشیم. حالتی از تعلیقِ مداوم، جابجایی اجباری، و گسست از امنیت اولیهای که شاید پیشتر هم خیالی بیش نبود. ما گروگان آیندههای ناممکن شدهایم؛ تنهایمان محل تهنشینی استعمار، جنگ، و سرکوبهای بیننسلی است.
پسرم یک شب در میانهی تاریکی در حالیکه ترسیده بود پرسید: «امسال هم برام تولد میگیری؟» و من، در حالی که صداهای مهیب انفجار از دور دست گوشمان را میلرزاند، گفتم: «حتما، مثل همیشه!». پرسشِ او از "تولد"، پرسشی دربارهی معنا بود: میخواست بداند چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟ آیا جهان همچنان برایش مکانی امن است؟ آیا کسی از او مراقبت میکند؟ مسلم بود که او به بازتعریف امید، آینده و زندگی زیر سایهی جنگ نیاز داشت و من به بازتعریف رابطهمان.
✍️نویسنده: شیوا علینقیان
ناشر: کارگروه مطالعات جنسیت و سکسوالیته
در روزهایی که گذشت، به شکلی عمیق، بی پناهی و عدم قطعیت را زندگی کردیم. شبها چراغ “خانه” که دیگر پناه نبود را خاموش میکردیم تا در برابر خشونتی که مرز میان خانه و میدان جنگ را شکسته بود نامرئی شویم. خانههایمان را رها کردیم تا کمتر شاهد ویرانی و مرگ باشیم. حالتی از تعلیقِ مداوم، جابجایی اجباری، و گسست از امنیت اولیهای که شاید پیشتر هم خیالی بیش نبود. ما گروگان آیندههای ناممکن شدهایم؛ تنهایمان محل تهنشینی استعمار، جنگ، و سرکوبهای بیننسلی است.
پسرم یک شب در میانهی تاریکی در حالیکه ترسیده بود پرسید: «امسال هم برام تولد میگیری؟» و من، در حالی که صداهای مهیب انفجار از دور دست گوشمان را میلرزاند، گفتم: «حتما، مثل همیشه!». پرسشِ او از "تولد"، پرسشی دربارهی معنا بود: میخواست بداند چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟ آیا جهان همچنان برایش مکانی امن است؟ آیا کسی از او مراقبت میکند؟ مسلم بود که او به بازتعریف امید، آینده و زندگی زیر سایهی جنگ نیاز داشت و من به بازتعریف رابطهمان.
Forwarded from Sinus Persicus
🌀 پذیرش مجلۀ Sinus Persicus (خلیجفارس) در اسکوپوس
🌀مجلۀ ایرانشناسی Sinus Persicus (خلیجفارس) به سردبیری شاهین آریامنش و دستیاری هوشنگ رستمی، به جمع مجلههای معتبر علمی در وبگاه بینالمللی اسکوپوس راه یافت.
مجلۀ ایرانشناسی Sinus Persicus (خلیجفارس) همچون گذشته پذیرای مقالههای پژوهشگران گرامی است و از همۀ ایرانشناسان گرامی دعوت میکند تا مقالههای پژوهشی خود را در زمینۀ باستانشناسی و دین و مردمشناسی و تاریخ و فرهنگ و هنر کرانهها و پسکرانهها و سرزمینهای پیرامونی خلیجفارس و جزیرههای این دریای نیلگون، تنگۀ هرمز و دریای مکران به زبان فارسی یا انگلیسی یا عربی برای این مجلۀ جهانی بفرستند.
Sinus Persicus تنها مجلۀ جهانی در زمینۀ پژوهشهای خلیجفارس است. همچنین این مجله سومین مجلۀ گروه پژوهشی باستانکاوی تیسافرن است که در اسکوپوس نمایه میشود. پیشتر نیز مجلۀ ایرانشناسی Persica Antiqua و Ancient Iranian Studies در اسکوپوس نمایه شده بود.
نشانی مجله چنین است: https://www.sinuspersicus.ir/
🌀مجلۀ ایرانشناسی Sinus Persicus (خلیجفارس) به سردبیری شاهین آریامنش و دستیاری هوشنگ رستمی، به جمع مجلههای معتبر علمی در وبگاه بینالمللی اسکوپوس راه یافت.
مجلۀ ایرانشناسی Sinus Persicus (خلیجفارس) همچون گذشته پذیرای مقالههای پژوهشگران گرامی است و از همۀ ایرانشناسان گرامی دعوت میکند تا مقالههای پژوهشی خود را در زمینۀ باستانشناسی و دین و مردمشناسی و تاریخ و فرهنگ و هنر کرانهها و پسکرانهها و سرزمینهای پیرامونی خلیجفارس و جزیرههای این دریای نیلگون، تنگۀ هرمز و دریای مکران به زبان فارسی یا انگلیسی یا عربی برای این مجلۀ جهانی بفرستند.
Sinus Persicus تنها مجلۀ جهانی در زمینۀ پژوهشهای خلیجفارس است. همچنین این مجله سومین مجلۀ گروه پژوهشی باستانکاوی تیسافرن است که در اسکوپوس نمایه میشود. پیشتر نیز مجلۀ ایرانشناسی Persica Antiqua و Ancient Iranian Studies در اسکوپوس نمایه شده بود.
نشانی مجله چنین است: https://www.sinuspersicus.ir/
Forwarded from Sinus Persicus
🌀 چهارمین شماره مجله Sinus Persicus
🌀 چهارمین شماره مجله Sinus Persicus با مقالههایی در زمینۀ باستانشناسی و تاریخ و زبانشناسی از این پیوند در دسترس است.
شماره سوم و چهارم مجله با نام گرانمایه آبنوس، جشننامه اسماعیل یغمایی استاد نامدار پژوهشهای باستانشناسی و تاریخی خلیجفارس است.
🌀 چهارمین شماره مجله Sinus Persicus با مقالههایی در زمینۀ باستانشناسی و تاریخ و زبانشناسی از این پیوند در دسترس است.
شماره سوم و چهارم مجله با نام گرانمایه آبنوس، جشننامه اسماعیل یغمایی استاد نامدار پژوهشهای باستانشناسی و تاریخی خلیجفارس است.
Forwarded from انسانشناسی
کی تصمیم گرفت که چاقی چیز بدیه؟
انسانشناسی تغییر مد و پزشکی و دخالت این دو در چگونه بودن بدنهای امروزمان.
https://www.sapiens.org/archaeology/fat-acceptance/
انسانشناسی تغییر مد و پزشکی و دخالت این دو در چگونه بودن بدنهای امروزمان.
https://www.sapiens.org/archaeology/fat-acceptance/
SAPIENS
Who Decided It Was Bad to Be Fat?
Westerners have long shunned obese people, and this attitude now pervades much of the globe. Was this always the case?
منابع بیگانه
سیاوش صفاریان پور و دکتر حامد اختیاری – جهان شگفت انگییز مغز، قسمت یازدهم
اولین پیام چنل.
حالا که تابستونه، قد چهارسال منبع توی این چنل هست. میتونید از همین یک ریزه وقت آزاد، مفید استفاده کنید. اگر دنبال حیطه خاصی میگردید، کلیدواژه توی چنل سرچ کنید و کلیدواژههارو به فارسی و انگلیسی بگردید. تقریبا برای هرچیزی حرفی اینجا وجود داره.
حالا که تابستونه، قد چهارسال منبع توی این چنل هست. میتونید از همین یک ریزه وقت آزاد، مفید استفاده کنید. اگر دنبال حیطه خاصی میگردید، کلیدواژه توی چنل سرچ کنید و کلیدواژههارو به فارسی و انگلیسی بگردید. تقریبا برای هرچیزی حرفی اینجا وجود داره.
Forwarded from کتاب بیگانه
معرفی کتاب
Laboratory life: the construction of scientific facts
نویسنده Bruno Latour, Steve Woolgar
توضیح
این کتاب به درد تمام کسانی که با ساینتیفیک فکتها سر و کار دارن میخوره.
قسمتهایی ازش رو با ترجمه اینجا با هشتگ #LaboratoryLife میذارم.
Laboratory life: the construction of scientific facts
نویسنده Bruno Latour, Steve Woolgar
توضیح
This highly original work presents laboratory science in a deliberately skeptical way: as an anthropological approach to the culture of the scientist. Drawing on recent work in literary criticism, the authors study how the social world of the laboratory produces papers and other "texts,"' and how the scientific vision of reality becomes that set of statements considered, for the time being, too expensive to change. The book is based on field work done by Bruno Latour in Roger Guillemin's laboratory at the Salk Institute and provides an important link between the sociology of modern sciences and laboratory studies in the history of science.
این کتاب به درد تمام کسانی که با ساینتیفیک فکتها سر و کار دارن میخوره.
قسمتهایی ازش رو با ترجمه اینجا با هشتگ #LaboratoryLife میذارم.
Forwarded from بیگانه
چندسالت بود که فهمیدی اندازههایی که روی نقشه میبینی، مقیاس یکسانی ندارن و سایز اصلی کشورها و قارهها در مقایسه با هم تقریبا چنین چیزیه؟