Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دستگاهی برای برگرداندن توانایی صحبت کردن با خوانش فعالیت مغزی

به صورت ساده و خلاصه، دستگاه در بخشی از مغز که مربوط به صحبت کردن است قرار داده می‌شود (Implant). سپس از هوش مصنوعی کمک گرفته می‌شود تا فعالیت عصبیِ دریافت شده را به صورت مداوم رمزگشایی کرده و ابتدا به متن و در نهایت به گفتار (text-to-speech model) تبدیل کند (ویدیو پست را ببینید).

بیمار مورد بررسی در این پژوهش، سکته مغزی (مربوط به قسمت ساقه مغز یا brainstem) داشته و توانایی صحبت کردن ندارد. اما احتمالا این روش برای افراد دیگر با مشکلات مشابه نیز کمک کننده است.

مقاله این پژوهش چند روز قبل در مجله Nature Neuroscience منتشر شده است (لینک).

گفتار در لحظه (real time) تولید شده و احتمالا بعدا بتواند توانایی گفتار روان را به بیماران بدهد.

پژوهش مشابه قبلی را از اینجا ببینید.

@Scientometric
🔴 نتایج رتبه بندی کشورها بر اساس تعداد مستندات علمی (پایگاه Scimago) منتشر شده و ایران یک پله نسبت به سال قبل افت داشته است.

همان طور که برآوردهای قبلی نشان داده بود، ایران جایگاه ۱۶ دنیا در سال ۲۰۲۳ را از دست داده و در سال ۲۰۲۴ حالا در جایگاه ۱۷ دنیا قرار گرفته است. (نمودار در تصویر پست، مربوط به رتبه های ایران، عربستان و ترکیه از نظر تعداد مستند علمی در دنیا است)
ترکیه، هلند، ایران و عربستان به ترتیب در جایگاه های ۱۵ تا ۱۸ دنیا در سال ۲۰۲۴ قرار دارند.

ایران در سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۲ در جایگاه ۱۵ دنیا قرار داشت. در ۲۰۲۳ به جایگاه ۱۶ و در ۲۰۲۴ حالا به جایگاه ۱۷ دنیا نزول پیدا کرده است.
عربستان در ۲۰۱۵ در جایگاه ۳۴ دنیا بود. در ۲۰۲۰ به جایگاه ۲۵ دنیا رسید و در ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ فعلا در جایگاه ۱۸ دنیا قرار دارد.

عربستان در ۲۰۲۴، تعداد ۷۲۱۶۷ هزار مقاله و مستند علمی داشته است. این برای ایران ۷۵۵۰۱ مورد بوده است. (اختلاف ۳۳۳۴ مورد)

ایران از نظر تعداد ارجاعات در سال ۲۰۲۴ نیز در رتبه دوم بعد از عربستان قرار دارد. در مجموع سالهای 1996 تا 2024 نیز از نظر تعداد ارجاعات در رتبه دوم بعد از اسرائیل قرار دارد.

در دنیا در سال ۲۰۲۴، هم کشورهای چین، آمریکا، هند، بریتانیا و آلمان در رتبه های اول تا پنجم از نظر تعداد مقاله و مستند علمی قرار دارند. هر چند در مجموع سال های ۱۹۹۶ تا ۲۰۲۴، آمریکا همچنان در رتبه اول قرار دارد. از نظر شاخص اچ نیز، آمریکا، بریتانیا، آلمان، کانادا و فرانسه پنج کشور اول هستند.

اگر همه سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۲۴ را در مجموع در نظر بگیریم، در خاورمیانه، ترکیه، ایران، اسرائیل، عربستان و مصر به ترتیب در رتبه های اول تا پنج از نظر تعداد مقاله و مستند علمی قرار دارند.
از نظر شاخص اچ، اسرائیل، ترکیه و عربستان و ایران در جایگاه اول تا چهارم هستند.
از نظر تعداد ارجاعات نیز اسرائیل، ایران و ترکیه در رتبه های اول تا سوم قرار دارند.

ایران از نظر تعداد مستندات علمی در مجموع سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۲۴ درجایگاه ۱۹ دنیا قرار دارد. رتبه ایران از نظر تعداد ارجاعات در دنیا برابر با ۲۵ و از نظر شاخض اچ، ۴۱ در دنیا می باشد.
این پست را هم برای رتبه ایران و عربستان بر اساس دادگان Web of science یا ISI ببینید: لینک

@Scientometric
Forwarded from Medical Professionalism (Fariba Asghari)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from در این شب ها (Pouria Nazemi)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from در این شب ها (Pouria Nazemi)
نامزدی کیسی مینز به عنوان جراح کل ایالات متحده

در تاریخ ۷ مه ۲۰۲۵، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، کیسی مینز را به عنوان نامزد بعدی جراح کل این کشور معرفی کرد. این انتخاب پس از انصراف از نامزدی پیشین، ژانت نشیوات، اعلام شد. مینز، پزشک آموزش‌دیده در دانشگاه استنفورد و هم‌بنیان‌گذار شرکت «لِوِلز هلث» است که بر نظارت بر سلامت متابولیک تمرکز دارد. او همچنین نویسنده کتاب پرفروش «انرژی خوب» است که بر اهمیت سبک زندگی سالم برای پیشگیری از بیماری‌های مزمن تأکید می‌کند. مینز از حامیان برجسته جنبش «بازگشت سلامت به آمریکا» (MAHA) است و با رابرت اف. کندی جونیور، وزیر بهداشت و خدمات انسانی، همکاری نزدیکی دارد. او پیش‌تر به عنوان گزینه‌ای برای سازمان غذا و دارو (FDA) نیز در نظر گرفته شده بود.
کیسی مینز پس از تحصیل در رشته جراحی سر و گردن و بدون به پایان رساندن دوره رزیدنتی مسیر خود را به سمت پزشکی کارکردی (فانکشنال) تغییر داد و بر سلامت متابولیک و پیشگیری از بیماری‌ها متمرکز شد. او معتقد است که بسیاری از بیماری‌های مدرن مانند دیابت نوع دوم، بیماری‌های قلبی و حتی افسردگی، ریشه در سلامت متابولیک ضعیف دارند. مینز در کتاب خود از سیستم سلامت انتقاد کرده و بر این باور است که نهادهای پزشکی بیشتر از بیماری افراد سود می‌برند تا سلامت آن‌ها. او همچنین توصیه‌هایی مانند استفاده از مانیتورهای گلوکز مداوم و کاهش مصرف روغن‌های دانه‌ای مانند روغن کانولا را ارائه داده که با توصیه‌های رایج پزشکی تفاوت دارد.
انتخاب مینز جامعه علمی را شگفت‌زده کرده است، زیرا دیدگاه‌های او در تضاد با جریان اصلی پزشکی قرار دارد. برای مثال، او روغن‌های دانه‌ای را مضر می‌داند، در حالی که بسیاری از متخصصان تغذیه این روغن‌ها را در حد اعتدال بی‌خطر و حتی مفید می‌دانند. همچنین، تأکید او بر آزمایش‌های مستقیم پزشکی توسط مصرف‌کننده و کاهش وابستگی به پزشکان، با استانداردهای پزشکی رایج هم‌خوانی ندارد. برخی از اعضای جامعه علمی نگرانند که رویکرد او ممکن است اطلاعات نادرست را ترویج دهد یا اعتماد عمومی به نهادهای پزشکی را تضعیف کند، به‌ویژه در زمانی که جراح کل باید منبع معتبری برای اطلاعات علمی باشد.
وظایف جراح کل ایالات متحده
جراح کل، که اغلب به عنوان «پزشک ملت» شناخته می‌شود، وظیفه ارائه بهترین اطلاعات علمی در دسترس به مردم برای بهبود سلامت و کاهش خطر بیماری‌ها و آسیب‌ها را بر عهده دارد. او بر عملیات گروه خدمات بهداشت عمومی ایالات متحده (USPHS) نظارت می‌کند، گروهی متشکل از بیش از ۶۰۰۰ افسر حرفه‌ای سلامت عمومی که در سراسر دولت فدرال فعالیت می‌کنند. جراح کل همچنین گزارش‌ها، هشدارها و فراخوان‌های عملیاتی درباره مسائل مهم سلامت عمومی منتشر می‌کند و مستقیماً با مردم از طریق کانال‌های ارتباطی مختلف در ارتباط است. این مقام، که توسط رئیس‌جمهور نامزد و توسط سنا تأیید می‌شود، دوره‌ای چهارساله دارد و نقش مهمی در سیاست‌گذاری سلامت عمومی ایفا می‌کند، هرچند قدرت قانونی مستقیمی بر سیاست‌ها ندارد.
در مجموع، نامزدی کیسی مینز به دلیل دیدگاه‌های غیرمتعارف او در حوزه سلامت، بحث‌های زیادی را در جامعه علمی برانگیخته است. با این حال، حامیان او معتقدند که تمرکز وی بر پیشگیری و سلامت متابولیک می‌تواند رویکردی نوین برای مقابله با اپیدمی بیماری‌های مزمن در آمریکا ارائه دهد.
چند مطالعه مهم در رشته‌های مختلف در چند روز اخیر در مجلات معتبر منتشر شده که متاسفانه من فرصت نکردم در مورد آنها به صورت کامل بنویسم. ولی اینجا در این پست سعی کر‌‌دم به آنها اشاره داشته باشم:


1- اول این که مطالعه‌ای در مجله ی NEJM منتشر شده و حالا تاثیر گذاری Semaglutide را در درمان MASH (نام قبلی NASH یا استئاتوهپاتیت غیر الکلی) نشان می دهد.
داروی Semaglutide را با همان نامهای Ozempic و Wegovy می‌شناسیم که برای درمان دیابت و چاقی تایید شده است.
هم در مورد MASH و هم در مورد Semaglutide می‌توانید در @Scientometric جستجو کنید و در مورد آنها بخوانید. لینک مطالعه: اینجا


2- دو مطالعه کارآزمایی بالینی فاز سوم برای درمان سرطان کبد از نوع هپاتوسلولار کارسینوما با استفاده از رژیم ترکیبی ایمونوتراپی با نتایج موفقیت آمیز در مجلات لنست و لنست انکولوژی منتشر شده است.
مطالعه CheckMate 9W، که رژیم Novolumab+Ipilimumab را بررسی کرده در مجله لنست (لینک) و مطالعه ی APOLLO، که رژیم Anlotinib+Penpulimab را بررسی کرده در مجله لنست انکولوژی (لینک) منتشر شده است.


3- در مورد داری obicetrapib برای پایین آوردن چربی خون از نوع LDL

یک مطالعه فاز سوم در مجله لنست (لینک)، منتشر شده و ترکیب obicetrapib و ezetimibe را برای پایین آوردن LDL بررسی کرده است.
مطالعه در افرادی انجام شده که یا از قبل به بیماری قلبی-عروقی آترواسکلروتیک مبتلا بوده یا در معرض خطر بالای آن قرار داشتند، یا دارای هیپرکلسترولمی خانوادگی هتروزیگوت بودند.
این افراد با وجود دریافت حداکثر دوز قابل تحمل از داروهای کاهنده چربی خون (به جز ازتیمایب) سطح کلسترول LDL آن‌ها ۷۰ میلی‌گرم در دسی‌لیتر یا بالاتر بوده و یا عدم تحمل به استاتین ها داشته اند.
نتایح هم کاهش معنادار LDL توسط این درمان ترکیبی به صورت قرص را نشان داده است.

همین طور یک مطالعه کارآزمایی بالینی دیگر نیز از این دارو یعنی obicetrapib در مجله NEJM منشتر شده است (لینک)
در این مطالعه افراد یا هیپرکلسترولمی خانوادگی هتروزیگوت داشته اند و یا دارای سابقه بیماری قلبی-عروقی آترواسکلروتیک بوده اند. این بیماران نیز حداکثر دوز قابل تحمل از داروهای کاهنده چربی خون را دریافت می‌کرده اند. بیماران در این مطالعه یا obicetrapib و یا دارونما دریافت کرده اند و نتایج نشان داده که این دارو در بین این بیماران باعث کاهش نزدیک به 30% در مقدار LDL شده است.

4- و بالاخره مطالعه کارآزمایی بالینی دیگری در مجله NEJM نیز منتشر شده (لینک) و به بررسی استفاده از سیستم تحویل خودکار انسولین (Automated insulin delivery) در بیماران دیابت نوع دوم که از انسولین استفاده می‌کنند، پرداخته است.
در مقایسه با بیمارانی که از روش قبلی خود استفاده می کرده اند، در طی 13 هفته مطالعه، کاهش HbA1C در گروه با دریافت خودکار انسولین بیشتر بوده است (.09 درصد در مقایسه با 0.3 درصد). مقدار هایپوگلایسمی هم در هر دو گروه کم بوده و فقط یک مورد شدید در گروه با دریافت خودکار انسولین گزارش شده است.


@Scientometric
داروی جدیدی برای کمک به ترک سیگار


علاوه بر داروهای قبلی مثل
varenicline،
bupropion
‌و
nicotine replacement therapy،

حالا نتایج موفقیت آمیز مطالعه کارآزمایی بالینی فاز سوم برای داروی Cytisinicline در مجله‌ی JAMA Intern Med منتشر شده است. (لینک)

افرادی که حداقل روزانه ده نخ سیگار می کشیده‌اند در دو گروه دارونما و Cytisinicline و برای دوره‌های درمان ۶ یا ۱۲ هفته مورد بررسی قرار گرفته‌اند.

نتایج درمان گروه ۶ هفته: درصد ترک سیگار در گروه دارو نسبت به گروه دارو‌نما به ترتیب حدود ۱۵% و ۶% بوده است.

نتایج درمان گروه ۱۲ هفته: درصد ترک سیگار برای داروی Cytisinicline بیش از ۳۰% و برای گروه دارونما ۹/۴% بوده است.

در هر دو گروه، استفاده از Cytisinicline در مقایسه با دارونما، توانسته تا منجر به درصد بالاتری از ترک مداوم مصرف سیگار در پایان دوره و همین طور در طول ۲۴ هفته شود.

@Scientometric
تیرزپاتاید (tirzepatide) و یا سماگلوتاید (semaglutide), کدام یک تاثیرگذاری بیشتری در کاهش وزن دارند؟

کارآمایی بالینی فاز 3b که در مجله NEJM منتشر شد (لینک)، حالا به این سوال پاسخ داده است.

مطالعه روی چه افرادی انجام شده است؟

۷۵۱ نفر با چاقی و بدون دیابت

از چه دزی از این داروها استفاده شده است؟
حداکثر دز قابل تحمل برای هر دارو
(تیرزپاتاید ۱۰ یا ۱۵ و سماگلوتاید ۱/۷ یا ۲/۴ میلی‌گرم به صورت زیرجلدی برای ۷۲ هفته)

افراد در دو گروه، یکی تیرزپاتاید و ‌دیگری سماگلوتاید قرار گرفته‌اند.
نتایج به چه شکل بوده است؟

کاهش وزن

به صورت میانگین، درصد کاهش وزن در گروه تیرزپاتاید برابر با ۲۰/۲ درصد و برای سماگلوتاید برابر با ۱۳/۷ درصد بوده است.

دور کمر

کاهش دور کمر به صورت میانگین در گروه تیرزپاتاید ۱۸/۴ و در گروه سماگلوتاید ۱۳ سانتی متر بوده است.


درصد افرادی که به سطوح مختلف کاهش وزن رسیده‌اند:

کاهش وزن حداقل ۱۰، ۱۵، ۲۰ و ۲۵ درصد در گروه تیرزپاتید بیشتر از گروه سماگلوتاید دیده شده است.


توضیحات:

دو داروی Ozempic و Wegovy که هر دو ورژنی از semaglutide می‌باشند، در واقع آگونیست گیرنده GLP-1‌ می‌باشند که در نهایت منجر به کاهش اشتها و احساس سیری طولانی تر می‌شوند.

داروی Tirzepatide علاوه بر GLP-1، آگونیست GIP یعنی glucose-dependent insulinotropic polypeptide هم می‌باشد.

قبلا در ترایاهای جداگانه مشخص شده بود که کاهش وزن ناشی از tirzepatide از semaglutide بیشتر است و قرار بود مقایسه مستقیم بین این دو صورت بگیرد و حالا نتایجش منتشر شده است.

داروی tirzepatide از شرکت Eli Lilly با نام تجاری Mounjaro ‌برای درمان دیابت نوع دوم مجوز غذا و داروی آمریکا را داشت. در سال ۲۰۲۳ همان داروی tirzepatide با نام تجاری Zepbound برای درمان چاقی مجوز گرفت.

این دارو برای درمان چاقی در افراد زیر است:

افراد با شاخص توده بدنی (BMI) حداقل ۳۰ و یا یا حداقل ۲۷ به همراه یک عارضه مربوط به وزن مثل فشار خون، دیابت نوع دوم، آپنه انسدادی خواب و بیماری های قلبی و عروقی

دارو باید همراه با رژیم کم کالری و افزایش فعالیت فیزیکی استفاده شود.

در کانال(@scientometric) می‌توانید نام این دارو ها را جستجو کنید تا بیستر در مورد مطالعات قبلی آنها و تایثرگذاری آنها برای موارد دیگر به جز کاهش وزن، مثل مشکلات قلبی و عروقی، مشکلات کبدی، استئوهپاتیت غیر الکلی، سرطان، آپنه انسدادی خواب, آرتروز زانو و … بخوانید.

@Scientometric
استقاده از داروهای کاهنده فشار خون در زمان قبل از خواب و یا صبح؟

استفاده در چه زمانی با کاهش بیشتر عوارض قلبی و عروقی و مرگ همراه است؟ مطالعه کارآزمایی بالینی متتشر شده در جاما (لینک) سعی کرده تا به این سوال ‌بدهد:

نزدیک به ۳۴۰۰ نفر با پرفشاری خون به صورت تصادفی در دو گروه دریافت دارو ۱) در زمان قبل از خواب و ۲) در زمان صبح قرار گرفته و به مدت میانه ۴/۶ سال پیگیری شده‌اند.‌ مشخص شده است که استفاده از دارو در شب و قبل از خواب ایمن است (از نظر مواردی مثل مشکلات بینایی، کاهش قدرت شناختی یا Cognition، افتادن و شکستگی)، و همین طور در مقایسه با استفاده در صبح، منجر به کاهش مرگ و یا حوادث قلبی و عروقی اساسی نمی‌شود. در واقع زمان مصرف دارو بر روی این پیامدها تاثیری ندارد و می‌تواند بر اساس ارجحیت بیمار استفاده شود.
سرمقاله مرتبط: لینک

چند کارآزمایی بالینی قبلا در این مورد منتشر شده بود:

یکی در 2010 از اسپانیا (MAPEC) بود (لینک) که نشان می داد گروهی که قبل از خواب داروی پرفشاری خون خود را مصرف می کردند، در نهایت عوارض قلبی و عروقی کمتری دارند. از همین گروه از اسپانیا، مطالعه دیگری (Hygia) در 2020 منتشر شد (لینک) که باز هم نشان می داد که مصرف داروی پرفشاری خون در شب با کاهش عوارض قلبی و عروقی همراه است. تفاوت در کاهش عوارض قلبی و عروقی در استفاده از دارو در زمان صبح و شب در این مطالعات خیلی زیاد بود و بعدا در مورد آنها مقالاتی هم چاپ شد که نگرانی هایی در مورد روش جمع آوری داده ها و همین طور تصادفی سازی و ... را مطرح می کرد. اگر همه چیز خیلی بیش از حد خوب به نظر برسد، ممکن است چیزی در این مبان درست نباشد!
به هر حال دو مطالعه یکی در2018 با نام HARMONY (لینک) و دیگری در 2022 با نام TIME (لینک) منتشر شدند که نشان می دادند زمان استفاده از داروی پرفشاری خون در صبح و شب تفاوتی در میزان پیامد های قلبی و عروقی ندارد. و حالا با نتایج مطالعه جدید از کانادا با نام BedMed، شواهد ما برای این که زمان استفاده از دارو در بروز پیامد و عوارض تاثیری ندارد بیشتر می شود.


برخی مطالب قبلی @Scientometric در مورد پرفشاری خون:

کدام هدف درمانی برای کنترل پرفشاری خون بیماران مبتلا به دیایت نوع دو بهتر است؟ (لینک)

در افراد با خطر بالا از نظر بیماری های قلبی و عروقی، نگه‌داشتن فشارخون سیستولیک بیمار در چه سطحی مناسب‌تر است؟ کمتر از ۱۲۰ و یا کمتر از ۱۴۰؟ (لینک)

کم کردن نمک موجود در رژیم غذایی به اندازه یک قاشق چای خوری، با هدف کاهش فشار خون و در افراد میانسال و مسن، می‌تواند اثری مشابه با یک داروی خط اول ضد پرفشاری خون داشته باشد (لینک)

استفاده از تک دوز تزریقی zilebesiran که ساخت angiotensinogen در کبد را هدف قرار می‌دهد، می‌تواند فشار خون را به شکل معناداری برای تا شش ماه کاهش دهد و شاید بتوان از آن برای درمان موثر پرفشاری خون به شکل تزریق چهار بار در سال و یا دوبار در سال استفاده کرد. (لینک)

در مقایسه با استفاده از نمک معمولی، استفاده از جایگزین نمک (salt substitute)، باعث کاهش بروز پرفشاری خون (HTN) به مقدار ۴۰٪، بدون افزایش دوره های افت فشار خون شده است. (لینک)

کدام ورزش ها می توانند در کنترل فشار خون بالا موثر باشند؟ کدام بیشترین تاثیر را دارند؟ (لینک)

@Scientometric
مطالعه ای در آمریکا به بررسی علل مرگ رزیدنت‌ها و فلو‌ها پرداخته است. (لینک)

در بازه زمانی سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۱، تعداد ۱۶۱ رزیدنت (با میانه سنی ۳۱ سال و شامل ۵۰ خانم و ۱۱۱ آقا) فوت کرده‌اند که ۲۹/۲ درصد به علت خودکشی، ۱۷/۴ درصد به علت سرطان، و بقیه به علل دیگر بوده است.

بالاترین میزان خودکشی در سه‌ماهه اول سال اول رزیدنتی مشاهده شده است.

بیشترین میزان خودکشی در رشته پاتولوژی و بیشترین میزان مرگ ناشی از سرطان در رشته روان‌پزشکی دیده شده است.

در کل دوره ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۱، میزان مرگ رزیدنت‌ها (شامل مرگ ناشی از خودکشی) در مقایسه با همسالان غیرپزشک کمتر بوده است.


در مقایسه با دوره ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۴، اگرچه مرگ ناشی از سرطان کاهش یافته، اما میزان مرگ ناشی از سایر علل تغیری نکرده و به خصوص مرگ ناشی از خودکشی در اوایل رزیدنتی در هر دو دوره نگران کننده است و در ابن زمینه باید تلاش شود.

تصویرهای پست هم میزان مرگ به دلایل مختلف برای دو دوره ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۱ و همین طور میران مرگ به تفکیک رشته برای علل خودکشی و سرطان را برای کل دوره نشان می‌دهد.

@Scientometric
در یک دستاورد پزشکی کم نظیر و نقطه عطفی برای درمان‌های شخصی سازی شده ویرایش ژنی، کودک مبتلا به یک اختلال ژنتیکی نادر یعنی کمبود شدید آنزیم ‏carbamoyl-phosphate synthetase 1 درمان شده است.

اهمیت این آنزیم در سیکل اوره در بدن در تبدیل آمونیاک به اوره است تا از ادرار دفع شود. این بیماری تقریبا در هر ۱/۳ میلیون نفر، یک نفر را تحت تاثیر قرار می‌دهد و با پنجاه درصد مرگ و میر در اوایل نوزادی همراه است. اگر کودک زنده بماند، دچار اختلالات تکاملی و ذهنی خواهد شد و در نهایت نیاز به پیوند کبد پیدا می‌کند.

برای کنترل این وضعیت در این کودک، پزشکان رژیم غذایی او را طوری تنظیم کردند که مصرف پروتئین به حداقل ممکن برسد؛ به‌حدی که فقط برای رشد لازم بود. علاوه بر این، دارویی به نام گلیسرول فنيل‌بوتیرات (glycerol phenylbutyrate) به او می‌دادند تا به حذف آمونیاک از خون کمک کند.

به صورت ساده، برای انجام ویرایش ژنی، ابزار مورد نظر درون ذرات چربی پوشانده شد تا در جریان خون تخریب نشود و بتواند به کبد، محلی که باید اصلاح ژن انجام می‌شد برسد. این ذرات چربی حاوی دستورالعمل‌هایی هست که به سلول‌ها دستور ساخت آنزیمی را می‌دهد که بتواند جهش ژنتیکی را اصلاح کند. علاوه بر آن مولکولی بر پایه CRISPR نیز در ذرات چربی وجود داشت، که مانند یک کاوشگر روی رشتهٔ DNA حرکت می‌کند تا دقیقاً به همان جهش اشتباه برسد و آن را اصلاح کند. یعنی در نهایت فقط یک باز آلی در DNA سلول عوض شود.

پس از تأیید FDA، کودک در حدود ۷ و ۸ ماهگی دو بار این دارو را دریافت کرد. در هفته‌ی هفتم بعد از تزریق اول، نوزاد توانست پروتئین بیشتری بخورد و دوز داروی دفع‌کننده‌ی نیتروژن را تا نصف کاهش دهد. هیچ عارضه جانبی هم رخ نداد. با این حال، برای بررسی بیشتر بی خطری و همین طور دوام تاثیرگذاری، پیگیری بیشتر نیاز است.

این روش درمانی در اینجا به صورت شخصی سازی شده برای این کودک طراحی شده بود تا CRISPR فقط جهش خاص مورد نظر را پیدا کند. می‌توان همین روش را بارها برای اصلاح جهش‌های مختلف در نقاط دیگر DNA یک فرد به‌کار برد. تنها چیزی که باید تغییر کند، راهنمای CRISPR است تا ویرایشگر را به محل جدید جهش هدایت کند. با این رویکرد، هزینه‌ی درمان‌ها دست‌کم ده برابر کاهش می‌یابد.
در آینده احتمالا می‌توان از این روش برای بیماری‌های ژنتیکی رایج‌تر مانند کم‌خونی داسی‌شکل، بیماری هانتینگتون و دیستروفی عضلانی هم استفاده کرد.

در گزارش‌ها تاکید می‌شود که این کار نتیجه دهه‌ها پژوهش با استفاده از بودجه دولتی آمریکا بر روی موارد مختلفی مثل بررسی سیستم ایمنی باکتری‌ها، کشف فناوری CRISPR، پروژهٔ توالی‌یابی ژنوم انسان، توسعه روش ویرایش ژن و …. است.

گزارش خبری: لینک

مقاله در NEJM: لینک

@Scientometric
اولین جراحی پیوند مثانه در دنیا

یک مرد ۴۱ ساله در آمریکا، اولین فردی است که مثانه پیوندی از انسان دریافت کرده است.
در این جراحی هشت ساعته، مثانه به همراه کلیه پیوند زده شده است.
یکی از جراحان گفته است که این اولین بار در هفت سال گذشته است که بیمار توانسته ادرار کند! و برای همه ما این اتفاق بسیار بزرگی است.

این جراحی در واقع، اولین مورد از پنج پیوندی است که قرار است در یک کارآزمایی بالینی اولیه انجام شود

این فرد در واقع قسمت زیادی از ظرفیت مثانه خود را در طی درمان بک سرطان نادر مثانه از دست داده بود.

این پیوند مثانه جدید، هیچ‌گونه ارتباط عصبی با بدن گیرنده ندارد. یعنی در حالی که مثانه نقش مخزن ادرار را به خوبی ایفا می‌کند، پزشکان نمی‌دانستند که آیا بیمار می‌تواند پر شدنش را حس کند یا ادرار را به‌طور طبیعی نگه دارد و خالی کند. آنها پیش‌بینی کرده بودند برای تخلیه احتمالا از سوند استفاده شود، یا با مانورهای شکمی کمک کنند، و حتی دستگاه تحریک‌کنندهٔ مثانه ابداع نمایند تا در مواقع لزوم به خروج ادرار کمک کند.

اما در‌ پیگیری بعد از جراحی و بعد از برداشت سوند، وقتی او مایعات مصرف کرد، بیمار بلافاصله احساس دفع ادرار پیدا کرد و قادر به دفع ادرار بود که دکتر نصیری این را یک معجزه خواند.

منبع: لینک

@Scientometric
Forwarded from Scientometrics
امروز (۲۰ ماه May)، روز جهانی "مطالعه کارآزمایی بالینی" است.

این روز، در واقع سالگرد اولین کارآزمایی بالینی است که در سال 1747 توسط James Lind انجام شد. او دوازده ملوان با بیماری اسکوری (scurvy، ناشی از کمبود ویتامین سی) را به شش گروه تقسیم کرد و به هر گروه رژیم غذایی متفاوتی داد. فقط دو نفری که پرتقال و لیمو دریافت کرده بودند، بهبود قابل توجهی نشان دادند و این منجر به مشخص شدن نقش مرکبات در درمان بیماری اسکوری شد. این روش مطالعه، همچنین اهمیت مقایسه نتایج درمان در گروه‌های مختلف را نشان داد. او بیماران با شرایط و علائم مشابه را انتخاب کرده بود و در مکان مشابهی هم از آنها نگه‌داری می کرد. همین طور رژیم غذایی آنها به جز مکمل غذایی و میوه ها یکسان بود. از این نظر سعی کرده بود تا متغیرهای مطالعه کنترل شوند. (لینک یک و دو)

با این حال، قرن‌ها قبل از مطالعه لیند، زکریای رازی از روش کارآزمایی بالینی (همراه با گروه کنترل) برای بررسی اثر فصد خون در درمان بیماران مبتلا به مننژیت استفاده کرده بوده است. اگر چه این روش در حال حاضر اصلا برای درمان این بیماری استفاده نمی شود (شبه علم) اما روش بررسی وی و استفاده از گروه کنترل برای گرفتن نتیجه، اقدامی تاریخی در پزشکی است. نوشته های او نشان می دهد که او به سادگی هر چیزی را که می خوانده نمی پذیرفته و قبل از استفاده از درمان خاص، باید آن را مورد امتحان و بررسی قرار می‌داده است. (لینک یک و دو و سه).

مفهوم و روش کارآزمایی‌های بالینی از زمان رازی و جیمز لیند به شکل قابل توجهی تکامل یافته است. امروزه، کارآزمایی های بالینی با استانداردهای بسیار دقیق و دستورالعمل‌های اخلاقی برای اطمینان از ایمنی و اثربخشی مداخلات پزشکی انجام می‌شوند. اثربخشی، ایمنی، روش مصرف و مقدار دوز مناسب از دارو ها و واکسنهایی که هم اکنون در دسترس ما هستند، حاصل نتایج مطالعات کارآزمایی بالینی هستند. این مطالعات به عنوان مهمترین ابزار روش علمی، بخش مهمی از پزشکی مبتنی بر شواهد هستند و نقشی حیاتی در پیشبرد علم پزشکی دارند.

@Scientometric
هر چند همیشه از فواید ورزش برای سلامتی و افزایش طول عمر در افراد مختلف با بیماری های مختلف صحبت می‌شود و حتی در دستورالعمل‌های بعد از سرطان نیز توصیه به آن می‌شود، اما حالا این اولین بار است که یک مطالعه‌ی بزرگ از نوع کار آزمایی بالینی فاز سوم نشان می‌دهد که ورزش می‌تواند بقا و طول عمر بیماران بعد از سرطان را افزایش دهد. مثل این که یک داروی اضافه تر اما بدون عوارض استفاده شده باشد.

این مطالعه که نتایج آن در مجله‌ی NEJM منتشر شده (لینک)، بر روی بیماران مبتلا به سرطان کولون انجام شده است. بیماران بعد از جراحی و کامل شدن دوره شیمی درمانی (Neoadjuvant)، به صورت تصادفی در گروه ورزش منظم و با برنامه مشخص برای ۳ سال، (structured exercise program) و یا گروه آموزش سلامت (به تنهایی) قرار گرفته‌اند.

در پیگیری حدودا هشت ساله (میانه) بیماران، بقای بدون بیماری (disease-free survival) در گروه ورزش به شکل معناداری بیشتر بوده است. درواقع، میزان عودِ بیماری، وقوع سرطانِ جدید و یا مرگ، در گروه ورزش ۲۸٪ کمتر بوده است. نتایج همین طور، کاهش ۳۷٪ در خطر مرگِ کلی در گروه ورزش را نشان داده است.

درصد بقای بدون بیماریِ پنج ساله یا همان 5-year disease-free survival، در گروه ورزش و آموزش به ترتیب ۸۰/۳ و ۷۳/۹ بوده است. این درصد ها برای بقای هشت ساله به ترتیب ۹۰/۳ و ۸۳/۲ بوده است.

به صورت کلی مطالعه نشان داده است که یک برنامه ورزشی منظم ۳ ساله که بلافاصله بعد از شیمی‌درمانی (بعد از جراحی) برای سرطان کولون شروع شود، می‌تواند باعث شود تا بیماران، مدت بیشتری بدون بازگشت بیماری زندگی کنند و همین طور طول عمر کلی آن‌ها نیز افزایش ‌پیدا کند.

@Sienometric
چند خبر‌ از آمریکا

وزیر بهداشت آمریکا، همه ۱۷ عضو کمیته مشورتی واکسن CDC را برکنار کرده و گفته این اقدام برای بازگرداندن اعتماد عمومی در آمریکا به واکسیناسیون ضروری است. او به زودی اعضای جدید را معرفی خواهد کرد. این کمیته درباره اینکه کدام واکسن‌ها در چه سنی و برای چه افرادی تزریق شود و این که توسط بیمه پوشش داده شوند، به مرکز کنترل و پیشگیری بیماری‌های آمریکا (CDC) مشورت می‌دهد. (لینک)

رئیس‌جمهور آمریکا در بودجه پیشنهادی سال ۲۰۲۶ قصد دارد مؤسسه ملی تحقیقات پرستاری (National Institute of Nursing Research) را که زیرمجموعه مؤسسه ملی سلامت آمریکا (NIH) است، منحل کند. این تصمیم نیازمند تأیید کنگره است. (لینک)

دانشمندان و پرسنل مؤسسه ملی سلامت آمریکا (NIH) نیز در بیانیه‌ای اعتراضی از رئیس جدید این موسسه خواسته‌اند تا از دخالت سیاست در این موسسه جلوگیری کند. آنها همین طور خواستار برگرداندن بودجه‌های قطع شده این موسسه شده‌اند. (لینک). در مورد بیانیه می‌توانید از کانال تلگرامی پوریا ناظمی هم بخوانید.

@Scientometric
در شرایط جنگی که درگیری حملات نظامی به مراکز حساس (مثلاً تأسیسات نظامی یا هسته‌ای) وجود دارد، حتی اگر مستقیما جان غیرنظامیان کمتر در خطر باشد، باز هم جو روانی جامعه دچار استرس و وحشتمی‌شود. صدای انفجارها و شوک ناشی از حملات می‌تواند در مردم احساس اضطراب و نگرانی شدید ایجاد کند. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که جنگ و درگیری نه‌ تنها بر سربازان، بلکه بر سلامت روان مردم عادی نیز تاثیر چشمگیری دارد.
احتملا این وظیفه نهادهای رسمی و مخصوصا مرتبط به سلامت است که در این مورد به صورت مرتب اطلاع رسانی کنند ولی در ادامه بر اساس توصیه‌های سازمان جهانی بهداشت و سی دی سی و برخی منابع علمی دیگر، چند راهکار عملی برای پیگیری اخبار و حفظ آرامش در این شرایط را قرار می دهم.

دنبال کردن مداوم کانال‌های خبری یا شبکه‌های اجتماعی در تمام طول روز نه‌ تنها کمکی به بهبود وضعیت نمی‌کند، بلکه اضطراب شما را به‌شدت بالا می‌برد. از مطالعه وسواسی اخبار یا چک کردن لحظه‌ای به‌خصوص هنگام شب بپرهیزید. این رفتار شما را در چرخه‌ی‌ معیوب اضطراب نگه می‌دارد و توان روانی‌تان را کاهش می‌دهد. زمان مشخصی را برای اخبار قرار دهید و بیرون از آن روی امور عادی زندگی تمرکز کنید. قرار گرفتن مداوم در معرض اخبار تکان‌دهنده می‌تواند استرس را تشدید کند و حتی حالت اعتیاد به پیگیری مداوم خبرها ایجاد نماید.

اخبار را از منابع رسمی و معتبر دنبال کنید و از بازنشر یا اعتماد به اطلاعات تایید نشده و شایعات خودداری نمایید. انتشار شایعه‌ها در شرایط بحرانی می‌تواند موجی از اضطراب جمعی و وحشت ایجاد کند و بنابراین، پیش از باور کردن یا انتقال هر خبر، منابع آن را بررسی کنید. از ارسال دوبارهٔ پیام‌های ترسناک در گروه‌ها بدون راستی‌آزمایی خودداری کنید.

در شرایط جنگی ممکن است فضای جامعه ملتهب شود و اختلاف‌نظرها پررنگ‌تر گردد. تا حد امکان از مجادلات تنش‌زا و بحث‌های ناسالم دوری کنید. در گفتار و رفتارتان به خشونت یا نفرت دامن نزنید. مثلاً سرزنش کردن کل یک گروه به‌ دلیل اقداماتشان، یا جر و بحث‌های تند با اطرافیان بر سر اخبار، جز افزایش استرس حاصلی ندارد.

ترس شدید ممکن است شما را وادار به اقداماتی شتاب‌زده کند (برای مثال ترک ناگهانی محل زندگی بدون برنامه، انباشتن افراطی مواد غذایی یا دارویی، یا اقدام به کارهای خطرناک). پیش از هر تصمیم مهم، سعی کنید با ذهنی آرام‌تر فکر کنید یا با فرد معتمدی مشورت نمایید.


اقداماتی مانند آموزش نکات بهداشتی به اطرافیان، آماده‌سازی محل کار یا بیمارستان برای شرایط بحران (در صورتیکه در حرفه پزشکی هستید) یا اطلاع‌رسانی علمی درست به مردم، همه می‌تواند جزئیی از اقدامات مثبت شما باشد. همکاری و همفکری با همکاران یا دوستان قابل اعتماد باعث می‌شود احساس تنهایی نکنید و در صورت نیاز، بتوانید به یکدیگر کمک کنید.

‌در شرایطی که اتفاقات بزرگی در جریان است و بسیاری عوامل خارج از کنترل ماست، سعی کنید حواس خود را به چیزهایی بدهید که در اختیار خودتان است. برای مثال، می‌توانید برنامهٔ روزمره‌تان را تا حد ممکن ادامه دهید تا حس نظم و ثبات حفظ شود. همچنین انجام کارهای ساده مثل مرتب کردن محیط زندگی، رسیدگی به کارهای عقب‌افتاده یا یا یادگیری مهارتی جدید می‌تواند ذهن شما را مشغول اموری کند که بر آن‌ها تسلط دارید.

در صورت وجود، راهنمایی‌ها و هشدارهای مراجع رسمی (مانند ستاد مدیریت بحران، وزارت بهداشت و ... ) را جدی بگیرید. اگر برای مناطق خاصی هشدار تخلیه یا پناه گرفتن صادر شد، آن را به دقت رعایت کنید. آماده کردن یک نقشهٔ اضطراری خانوادگی (مانند مشخص کردن محل امن در خانه یا مسیر خروج امن) و یک کیف حاوی اقلام ضروری (داروهای مهم، مدارک شناسایی، آب و کمک‌های اولیه) به شما احساس آمادگی بیشتری می‌دهد و در صورت گسترش درگیری، می‌تواند نجات‌بخش باشد.

سعی کنید با خانواده، دوستان یا همکاران مورد اعتماد خود در تماس باشید و احساسات و نگرانی‌های خود را با آن‌ها در میان بگذارید. بیان ترس‌ها باعث تخلیه‌ی هیجانی و کاهش استرس می‌شود و اغلب متوجه می‌شوید دیگران نیز دغدغه‌ها و احساسات مشابهی دارند.

در نهایت، مدیریت روان در شرایط جنگی نیازمند آگاهی، همدلی و اقدام آگاهانه است. با رعایت این توصیه‌ها، می‌توان از شدت اضطراب کاست و به حفظ آرامش فردی و جمعی کمک کرد. از توصیه های روان پزشکان و متخصصین سلامت روان کمک بگیرید .مراقب خود و اطرافیانتان باشید، آرامش را تمرین کنید، و اجازه ندهید ترس غلبه کند.

من امروز این را با بررسی چند منبع مختلف (مثل یک، دو، سه، چهار، پنج) و برخی منابع قبلی در کانال و البته مقدار زیادی متناسب سازی با شرایط امروز آماده کردم. اگر نکته یا نکات خاصی برای اضافه کردن یا اصلاح در اینچا یا پست دیگری برای بعد وجود دارد، ممنون می شوم راهنمایی بفرمایید.


@Scientometric
2024 Impact Factor- All Journals- @Scientometric.xlsx
3.3 MB
فایل کامل Impact Factor جدید مجلات

چند روز قبل، ضریب نفوذ جدید یا همان Impact Factor برای مجلات نمایه در دادگان WOS یا همان ISI قبلی گزارش شد. این مربوط به سال 2024 است که حالا در سال 2025 اعلام می شود. فایل اکسل لیست مجلات را در پست بعد قرار می دهم.

مثل همیشه مجله CA-CANCER J CLIN بیشترین ضریب نفوذ را با مقدار 232 دارد.
مجلات خانواده نیچر با نامهای Nature Reviews.... هم رتبه های بالا را دارند. لنست، نیوانگلند و جاما به ترتیب ضریب نفوذ 88، 78 و 55 را دارند. مجله Nature medicine هم IF برابر با 50 را دارد و این برای خود نیچر 48 است. مقدار ضریب نفوذ برای همه این مجلات نسبت به سال قبل کاهش داشته است.

در ایران ۳ مجله با بیشترین ضریب نفوذ مربوط به این مجلات است:

Journal of Nanostructure in Chemistry
Asian Journal of Social Health and Behavior
International Journal of Health Policy and Management

من دو فایل اکسل ضمیمه این پست کردم که یکی (بالا) مربوط به کل مجلات و دیگری (پایین) مربوط به مجلات ایران است.

@Scientometric
Scientometrics
2024 Impact Factor- All Journals- @Scientometric.xlsx
به روز رسانی: فایل کامل Impact Factor جدید مجلات را در پست بالا (https://www.tg-me.com/scientometric/7034) قرار دادم.
2025/06/27 04:32:52
Back to Top
HTML Embed Code: