قسمت هایی از گفتوگوی خبرآنلاین با کارن ابرینیا، دبیر کانون صنفی استادان دانشگاهی ایران و ابراهیم آزادگان، استاد دانشگاه صنعتی شریف:
بهطورکلی از سال ۱۳۹۷، ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۲، ۱۴۰۳ از میان ۶ هزار استاد در رشتههای فنی مهندسی در دانشگاههای برتر، یک هزار و ۵۰۰ نفر بهعبارتی ۲۵ درصد آنها مهاجرت کردند.
در دانشکده مهندسی مکانیک دانشگاه تهران حدود ۱۰ نفر از اساتید یا خودشان را بازنشسته کردند و مهاجرت کردند یا اینکه در فرصت مطالعاتی بودند و برنگشتند.
من مهاجرت را به زخمی تشبیه میکنم که بر پیکر دانشگاهها وارد شده و دارد عمیقتر هم میشود.
یک آمار رسمی داریم که از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۰ حدود ۶۶ هزار دانشجو از ایران مهاجرت کردند، آمارهای غیررسمی هم مدعی است که حدود ۲۰۰ هزار دانشجو مهاجرت کردند.
در سه سال اخیر ما با یک فاجعه در دانشگاه شریف مواجه شدیم، نزدیک به ۷۰ نفر از اساتید دانشگاه را ترک کردند و هنوز نتوانستیم جایگزین مناسبی برای آنها پیدا کنیم.
این روزها هفتهای یک استاد دانشگاه (شریف) را ترک میکند، آنها یا مرخصی بدون حقوق میگیرند یا میگویند فعلاً دانشگاه نمیآییم، این آمار را چند رو زقبل گرفتم. من فکر میکردم اگر رئیسجمهور ما پرفسور است و معاون اول دولت دکتر عارف یک دانشگاهی هست اتفاقهای خوبی میافتد اما عملاً در دانشگاه هیچ اتفاقی نیفتاد، یعنی یکسال طول کشید که رئیس دانشگاه عوض شود، دراین مدت همان تیم قبلی با همان سیاستگذاری و سیستم امنیتی بسته قبلی به کار خود ادامه دادند، بهتازگی نزدیک دو سه هفتهای هست که رئیس دانشگاه عوض شده است.
هم شرایط اجتماعی و سیاسی دخالت دارد و هم حقوقی که دریافت میکنند از عوامل مهاجرت است.
در دولت قبل (سیزدهم) یکی از همکاران را در اتاقی نشانده بودند و کلی سوال و جواب کرده بودند، بعد به او گفته بودند تو اصلاً بلدی قرآن بخوانی، این استاد هم گفته بود بله، بعد قرآن جلویش گذاشته بودند و گفته بودند بخوان. یا در مورد دیگر به یکی از استادان جوان ما گفته بودند چرا تا حالا ازدواج نکردی، گفته اتفاقاً دوست دارم ازدواج کنم اما تا حالا برام موقعیت مناسب ایجاد نشده، به استاد جوان ما گفته بودند اگر تا سال آینده ازدواج نکنی قراردادت را تمدید نمیکنیم.
نگاه امنیتی در دولتهای مختلف متفاوت است و یک حالت سینوسی دارد، البته یکسری ساختارهای سختی وجود دارد که اگر دولت هم تغییر کند تغییرات به کندی انجام میشود.
در دانشگاه شریف بهتازگی ریاست دانشگاه عوض شده، تا قبل از این همان سیستم دولت قبل برقرار بود، دم در دانشگاه خانمهایی هستند که به دانشجوها تذکر میدهند، داخل دانشگاه هم که پر از دوربین است، تقریبا همچنان دانشجوها را برای حجاب کمیته انضباطی میفرستند،
تبعیض جنسیتی در کشور ما ساختاریافته است، وزیر علوم دولت گذشته موقع کنار رفتن از مسئولیت عکسی با روسای دانشگاهها گرفت، فقط یک زن در آن عکس بود، درحالیکه الان ورودی دانشگاه تقریبا میان دختران و پسران مساوی است، اما وقتی رشد میکنند در ردههای بالاتر روسای دانشگاهها مرد میشوند.
نه اینکه این جنگ سبب شود افراد از مهاجرت منصرف شوند بلکه از کشورهای دیگر به ما ویزا نمیدهند، عدم صدور ویزا از طرف کشورهای خارجی سبب شده نرخ مهاجرت کاهش پیدا کند، خیلی از فارغالتحصیلان ما اگر جنگی درکار نبود میتوانستند مهاجرت کنند، اما الان به دلیل ویزا نداشتند نمیتوانند مهاجرت کنند ادامه تحصیل میدهند. اتفاقاً برخی مسئولین هم اشاره کردهاند که نرخ مهاجرت کاهش پیدا کرده اما دلیلش این است که آن سمت به ما ویزا نمیدهند.
من به آینده خوشبین هستم، ایران یک کشور با هزاران سال تاریخ است، کشورهای اطراف ما سابقه ۸۰ ساله هستند، فرهنگ و تمدن ایران ثروت بزرگی است که ما داریم و میشود روی این سرمایه حساب کرد و آینده را ساخت، ضمن اینکه من به دانشگاهها بیشتر از هرجایی امیدوارم و فکر میکنم آینده بالا و پایین دارد اما حتما به پایداری میرسیم، این پایداری اگر مسیر دانش باشد موفق خواهیم شد.
من سوالات را حذف کردم و فقط برخی پاسخ ها را در این پست قرار دادم. مصاحبه کامل را از اینجا بخوانید: لینک
@Scientometric
  
  بهطورکلی از سال ۱۳۹۷، ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۲، ۱۴۰۳ از میان ۶ هزار استاد در رشتههای فنی مهندسی در دانشگاههای برتر، یک هزار و ۵۰۰ نفر بهعبارتی ۲۵ درصد آنها مهاجرت کردند.
در دانشکده مهندسی مکانیک دانشگاه تهران حدود ۱۰ نفر از اساتید یا خودشان را بازنشسته کردند و مهاجرت کردند یا اینکه در فرصت مطالعاتی بودند و برنگشتند.
من مهاجرت را به زخمی تشبیه میکنم که بر پیکر دانشگاهها وارد شده و دارد عمیقتر هم میشود.
یک آمار رسمی داریم که از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۰ حدود ۶۶ هزار دانشجو از ایران مهاجرت کردند، آمارهای غیررسمی هم مدعی است که حدود ۲۰۰ هزار دانشجو مهاجرت کردند.
در سه سال اخیر ما با یک فاجعه در دانشگاه شریف مواجه شدیم، نزدیک به ۷۰ نفر از اساتید دانشگاه را ترک کردند و هنوز نتوانستیم جایگزین مناسبی برای آنها پیدا کنیم.
این روزها هفتهای یک استاد دانشگاه (شریف) را ترک میکند، آنها یا مرخصی بدون حقوق میگیرند یا میگویند فعلاً دانشگاه نمیآییم، این آمار را چند رو زقبل گرفتم. من فکر میکردم اگر رئیسجمهور ما پرفسور است و معاون اول دولت دکتر عارف یک دانشگاهی هست اتفاقهای خوبی میافتد اما عملاً در دانشگاه هیچ اتفاقی نیفتاد، یعنی یکسال طول کشید که رئیس دانشگاه عوض شود، دراین مدت همان تیم قبلی با همان سیاستگذاری و سیستم امنیتی بسته قبلی به کار خود ادامه دادند، بهتازگی نزدیک دو سه هفتهای هست که رئیس دانشگاه عوض شده است.
هم شرایط اجتماعی و سیاسی دخالت دارد و هم حقوقی که دریافت میکنند از عوامل مهاجرت است.
در دولت قبل (سیزدهم) یکی از همکاران را در اتاقی نشانده بودند و کلی سوال و جواب کرده بودند، بعد به او گفته بودند تو اصلاً بلدی قرآن بخوانی، این استاد هم گفته بود بله، بعد قرآن جلویش گذاشته بودند و گفته بودند بخوان. یا در مورد دیگر به یکی از استادان جوان ما گفته بودند چرا تا حالا ازدواج نکردی، گفته اتفاقاً دوست دارم ازدواج کنم اما تا حالا برام موقعیت مناسب ایجاد نشده، به استاد جوان ما گفته بودند اگر تا سال آینده ازدواج نکنی قراردادت را تمدید نمیکنیم.
نگاه امنیتی در دولتهای مختلف متفاوت است و یک حالت سینوسی دارد، البته یکسری ساختارهای سختی وجود دارد که اگر دولت هم تغییر کند تغییرات به کندی انجام میشود.
در دانشگاه شریف بهتازگی ریاست دانشگاه عوض شده، تا قبل از این همان سیستم دولت قبل برقرار بود، دم در دانشگاه خانمهایی هستند که به دانشجوها تذکر میدهند، داخل دانشگاه هم که پر از دوربین است، تقریبا همچنان دانشجوها را برای حجاب کمیته انضباطی میفرستند،
تبعیض جنسیتی در کشور ما ساختاریافته است، وزیر علوم دولت گذشته موقع کنار رفتن از مسئولیت عکسی با روسای دانشگاهها گرفت، فقط یک زن در آن عکس بود، درحالیکه الان ورودی دانشگاه تقریبا میان دختران و پسران مساوی است، اما وقتی رشد میکنند در ردههای بالاتر روسای دانشگاهها مرد میشوند.
نه اینکه این جنگ سبب شود افراد از مهاجرت منصرف شوند بلکه از کشورهای دیگر به ما ویزا نمیدهند، عدم صدور ویزا از طرف کشورهای خارجی سبب شده نرخ مهاجرت کاهش پیدا کند، خیلی از فارغالتحصیلان ما اگر جنگی درکار نبود میتوانستند مهاجرت کنند، اما الان به دلیل ویزا نداشتند نمیتوانند مهاجرت کنند ادامه تحصیل میدهند. اتفاقاً برخی مسئولین هم اشاره کردهاند که نرخ مهاجرت کاهش پیدا کرده اما دلیلش این است که آن سمت به ما ویزا نمیدهند.
من به آینده خوشبین هستم، ایران یک کشور با هزاران سال تاریخ است، کشورهای اطراف ما سابقه ۸۰ ساله هستند، فرهنگ و تمدن ایران ثروت بزرگی است که ما داریم و میشود روی این سرمایه حساب کرد و آینده را ساخت، ضمن اینکه من به دانشگاهها بیشتر از هرجایی امیدوارم و فکر میکنم آینده بالا و پایین دارد اما حتما به پایداری میرسیم، این پایداری اگر مسیر دانش باشد موفق خواهیم شد.
من سوالات را حذف کردم و فقط برخی پاسخ ها را در این پست قرار دادم. مصاحبه کامل را از اینجا بخوانید: لینک
@Scientometric
www.khabaronline.ir
  
  هفتهای یک استاد، دانشگاه شریف را ترک میکند/ سال ۱۴۰۱ بهاستاد گفتند اگر ازدواج نکنی قراردادت تمدید نمیشود/ «پرسیده بودند بلدی…
  دبیر کانون صنفی استادان دانشگاهی ایران آماری از مهاجرت استادان و دانشجویان ارائه میدهد، بهگفته او طی ۵ سال گذشته حداقل ۱۵۰۰ استاد فنی از دانشگاههای برتر ایران مهاجرت کردهاند و طی ۲۰ سال گذشته بنا بر روایت رسمی حدود ۶۶ هزار دانشجو از ایران مهاجرت کرده…
😢26❤13🤬3👍2🙏2😭2
  احتمال دارد واکسن کووید-۱۹ از نوع mRNA به افزایش پاسخ به ایمنیدرمانی در درمان سرطانها کمک کند!
بیماران مبتلا به سرطان که پیش از آغاز ایمنیدرمانی، واکسن کووید-۱۹ از نوع mRNA دریافت کرده بودند، نسبت به بیمارانی که واکسن نزده بودند، مدت بیشتری زنده ماندهاند. این یافته بر اساس یک مطالعه گذشتهنگر روی بیماران مبتلا به سرطان است که در کنگره ESMO اروپا ارائه شده و همچنین بر پایه نتایج مطالعات حیوانی روی موشها بهدست آمده است.
آزمایشها همچنین نشان دادهاند که واکسنهای mRNA باعث تقویت فعالیت سیستم ایمنی میشوند و حتی تومورهای مقاوم را نیز نسبت به درمان حساستر میکنند.
محققان در این مطالعه، بیش از ۱۰۰۰ بیمار مبتلا به سرطان پیشرفته پوست و ریه را که بین سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳ در مرکز MD Anderson درمان شدهبودند، در دو گروه مورد بررسی قرار دادند:
گروهی که در فاصلهی ۱۰۰ روز از شروع ایمنیدرمانی، واکسن کووید-۱۹ از نوع mRNA دریافت کرده بودند
و گروهی دیگر که واکسن دریافت نکرد بودند.
نتایج نشان داد در گروه اول، میزان بقا بهطور قابل توجهی بیشتر بوده است. بهعنوان مثال در بیماران مبتلا به سرطان پیشرفته ریه، میانهی بقا تقریباً دو برابر شده و از ۲۰/۶ ماه به ۳۷/۳ ماه افزایش یافتهاست
آنها از روش های آماری مختلفی برای کنترل مخدوشگر ها استفاده کردهاند اما باز هم ارتباط بقای بیشتر با واکسن mRNA برقرار مانده است. حتی بیمارانی که واکسنهای غیر mRNA مانند واکسن آنفولانزا یا نومونی دریافت کرده بودند، نسبت به سایر بیماران تخت ایمنیدرمانی، بهبودی در بقا نشان ندادهاند و این فقط مختص واکسن mRNA بوده است.
 
مطالعات قبلی روی موشها نشان داده که هر واکسن مبتنی بر mRNA ممکن است اثر مشابهی داشته باشد و مهم نیست چه چیزی رمزگذاری شده و به نظر میرسد اینجا mRNA عامل کلیدی در تحریک افزایش سایتوکینهای التهابی و آمادهسازی سیستم ایمنی برای حمله است.
این یافته، نمونهای دیگر از پتانسیل فناوریهای مبتنی بر mRNA برای درمان بیماری هایی ژنتیکی و سرطان، علاوه بر محافظت در برابر عفونت، محسوب میشود. با این حال، حملات سیاسی بر اساس نگرانیهای ایمنی اثباتنشده علیه این فناوری در حال افزایش است و برخی ایالتها در آمریکا در حال بررسی قوانینی برای ممنوع کردن محصولات mRNA هستند. در ماه آگوست بود که وزیر بهداشت آمریکا اعلام کرد که این سازمان نزدیک به ۵۰۰ میلیون دلار کمکهزینه تحقیقاتی برای واکسنهای mRNA را لغو کرده است.
ارتباط مشاهدهشده بین واکسیناسیون کووید-۱۹ و افزایش بقا در این مطالعه بسیار قوی توصیف شده اما به هر حال لازم است نتایج در یک مطالعه کارآزمایی بالینی تایید شود. اجرای چنین مطالعهای نیازمند تامین بودجه قابل توجه است که با توجه به شرایط جدید، دشوار است.
مقاله پروژه در نیچر منتشر شده است. اینحا در مورد آن نوشتم:
https://www.tg-me.com/scientometric/7092
گزارش ساینس: لینک
@Scientometric
  
  بیماران مبتلا به سرطان که پیش از آغاز ایمنیدرمانی، واکسن کووید-۱۹ از نوع mRNA دریافت کرده بودند، نسبت به بیمارانی که واکسن نزده بودند، مدت بیشتری زنده ماندهاند. این یافته بر اساس یک مطالعه گذشتهنگر روی بیماران مبتلا به سرطان است که در کنگره ESMO اروپا ارائه شده و همچنین بر پایه نتایج مطالعات حیوانی روی موشها بهدست آمده است.
آزمایشها همچنین نشان دادهاند که واکسنهای mRNA باعث تقویت فعالیت سیستم ایمنی میشوند و حتی تومورهای مقاوم را نیز نسبت به درمان حساستر میکنند.
محققان در این مطالعه، بیش از ۱۰۰۰ بیمار مبتلا به سرطان پیشرفته پوست و ریه را که بین سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳ در مرکز MD Anderson درمان شدهبودند، در دو گروه مورد بررسی قرار دادند:
گروهی که در فاصلهی ۱۰۰ روز از شروع ایمنیدرمانی، واکسن کووید-۱۹ از نوع mRNA دریافت کرده بودند
و گروهی دیگر که واکسن دریافت نکرد بودند.
نتایج نشان داد در گروه اول، میزان بقا بهطور قابل توجهی بیشتر بوده است. بهعنوان مثال در بیماران مبتلا به سرطان پیشرفته ریه، میانهی بقا تقریباً دو برابر شده و از ۲۰/۶ ماه به ۳۷/۳ ماه افزایش یافتهاست
آنها از روش های آماری مختلفی برای کنترل مخدوشگر ها استفاده کردهاند اما باز هم ارتباط بقای بیشتر با واکسن mRNA برقرار مانده است. حتی بیمارانی که واکسنهای غیر mRNA مانند واکسن آنفولانزا یا نومونی دریافت کرده بودند، نسبت به سایر بیماران تخت ایمنیدرمانی، بهبودی در بقا نشان ندادهاند و این فقط مختص واکسن mRNA بوده است.
مطالعات قبلی روی موشها نشان داده که هر واکسن مبتنی بر mRNA ممکن است اثر مشابهی داشته باشد و مهم نیست چه چیزی رمزگذاری شده و به نظر میرسد اینجا mRNA عامل کلیدی در تحریک افزایش سایتوکینهای التهابی و آمادهسازی سیستم ایمنی برای حمله است.
این یافته، نمونهای دیگر از پتانسیل فناوریهای مبتنی بر mRNA برای درمان بیماری هایی ژنتیکی و سرطان، علاوه بر محافظت در برابر عفونت، محسوب میشود. با این حال، حملات سیاسی بر اساس نگرانیهای ایمنی اثباتنشده علیه این فناوری در حال افزایش است و برخی ایالتها در آمریکا در حال بررسی قوانینی برای ممنوع کردن محصولات mRNA هستند. در ماه آگوست بود که وزیر بهداشت آمریکا اعلام کرد که این سازمان نزدیک به ۵۰۰ میلیون دلار کمکهزینه تحقیقاتی برای واکسنهای mRNA را لغو کرده است.
ارتباط مشاهدهشده بین واکسیناسیون کووید-۱۹ و افزایش بقا در این مطالعه بسیار قوی توصیف شده اما به هر حال لازم است نتایج در یک مطالعه کارآزمایی بالینی تایید شود. اجرای چنین مطالعهای نیازمند تامین بودجه قابل توجه است که با توجه به شرایط جدید، دشوار است.
مقاله پروژه در نیچر منتشر شده است. اینحا در مورد آن نوشتم:
https://www.tg-me.com/scientometric/7092
گزارش ساینس: لینک
@Scientometric
Telegram
  
  Scientometrics
  بهروزرسانی: مقاله این پروژه مهم (لینک) که نشان داده بود استفاده از واکسن mRNA برای کووید-۱۹ پیش از آغاز ایمنیدرمانی سرطان میتواند اثرگذاری درمان و در نتیجه بقای بیماران مبتلا به سرطان (Stage IV) را افزایش دهد، در مجله Nature منتشر شده است. (لینک)
هرچند…
هرچند…
👍21❤10👎2😍2🥰1😁1
  بررسی مقالات سلب اعتبار شده یا Retracted در حوزه پزشکی در فاصله پنجاه سالهی ۱۹۷۵ تا ۲۰۲۴ نشان میدهد که
بیشترین علت سلب اعتبار (از تعداد ۱۶۰۴۱ مقاله)، به ترتیب شامل نگرانی در مورد دادهها (۳۱/۴۷٪)، fraud یا تقلب (۱۱/۳۷٪)، مشکلات داوری همتا (۱۱/۲۱٪)، مشکلات رفرنس دهی (۷/۵۴٪) و مشکلات اخلاق در پژوهش (7/09) بوده است.
مجلات با بیشترین تعداد مقاله سلب اعتبار شده شامل موارد زیر بودهاند:
Computational and Mathematical Methods in Medicine
Journal of Healthcare Engineering
Evidence-Based Complementary and Alternative Medicine
Cochrane Database of Systematic Reviews
تقریبا ۴۵٪ از مقالات سلب اعتبار شده حداقل بک نویسنده از چین داشتهاند. رتبه های بعدی مربوط به آمریکا، هند، ژاپن، انگلستان، آلمان، عربستان، ایران (۲/۴۳٪)، کره جنوبی و ایتالیا بوده اند.
روند سلب اعتبار ها به صورت پیوسته در هر حال افزایش بوده و علتهای «نگرانی در مورد دادهها» و «تقلب» تقریبا هر ۵/۵ و ۵/۲ سال، دوبرابر شده است.
دسترسی به مقاله: لینک
@Scientometric
بیشترین علت سلب اعتبار (از تعداد ۱۶۰۴۱ مقاله)، به ترتیب شامل نگرانی در مورد دادهها (۳۱/۴۷٪)، fraud یا تقلب (۱۱/۳۷٪)، مشکلات داوری همتا (۱۱/۲۱٪)، مشکلات رفرنس دهی (۷/۵۴٪) و مشکلات اخلاق در پژوهش (7/09) بوده است.
مجلات با بیشترین تعداد مقاله سلب اعتبار شده شامل موارد زیر بودهاند:
Computational and Mathematical Methods in Medicine
Journal of Healthcare Engineering
Evidence-Based Complementary and Alternative Medicine
Cochrane Database of Systematic Reviews
تقریبا ۴۵٪ از مقالات سلب اعتبار شده حداقل بک نویسنده از چین داشتهاند. رتبه های بعدی مربوط به آمریکا، هند، ژاپن، انگلستان، آلمان، عربستان، ایران (۲/۴۳٪)، کره جنوبی و ایتالیا بوده اند.
روند سلب اعتبار ها به صورت پیوسته در هر حال افزایش بوده و علتهای «نگرانی در مورد دادهها» و «تقلب» تقریبا هر ۵/۵ و ۵/۲ سال، دوبرابر شده است.
دسترسی به مقاله: لینک
@Scientometric
👍16❤5🤔3✍2👀1
  
  Scientometrics
احتمال دارد واکسن کووید-۱۹ از نوع mRNA به افزایش پاسخ به ایمنیدرمانی در درمان سرطانها کمک کند!  بیماران مبتلا به سرطان که پیش از آغاز ایمنیدرمانی، واکسن کووید-۱۹ از نوع mRNA دریافت کرده بودند، نسبت به بیمارانی که واکسن نزده بودند، مدت بیشتری زنده ماندهاند.…
بهروزرسانی: مقاله این پروژه مهم (لینک) که نشان داده بود استفاده از واکسن mRNA برای کووید-۱۹ پیش از آغاز ایمنیدرمانی سرطان میتواند اثرگذاری درمان و در نتیجه بقای بیماران مبتلا به سرطان (Stage IV) را افزایش دهد، در مجله Nature منتشر شده است. (لینک)
هرچند واکسنهای شخصیسازیشدهی سرطان بر پایهی mRNA میتوانند با هدف قرار دادن آنتیژنهای انتخابشده، تومور را نسبت به ایمنیدرمانی حساس کنند، اما ساخت این واکسنها فرایندی پیچیده و زمانبر است. همانطور که در پست قبلی اشاره شد، این مطالعه نشان داده که واکسنهای mRNA علیه کووید نیز میتوانند تومورها را نسبت به ایمنی درمانی حساس کنند.
در مطالعات حیوانی، استفاده از این واکسنهای کووید موجب افزایش قابلتوجه در تولید اینترفرون نوع I و در نهایت فعال شدن سلولهای T CD8+ علیه آنتیژنهای توموری شده است. با این حال، سلولهای سرطانی نیز در پاسخ، گیرندهی PD-L1 را روی سطح خود بیان میکنند تا از دید سیستم ایمنی پنهان بمانند (تومور گریز یا immune evasion یا تومور سرد)، که در این مرحله استفاده از ایمنیدرمانی مانند مهارکنندههای PD-L1 ضروری میشود.
نکته جالب این است که ظاهرا «mRNA بودن» واکسن عامل اصلی این اثر بوده است، چرا که واکسنهای مبتنی بر mRNA سایر ویروسها مانند سیتومگالوویروس نیز پاسخ مشابهی ایجاد کردهاند. اما پاسخ از واکسن با پلتفورمهای دیگر به این شکل نیوده است.
در مطالعه انسانی نیز پاسخهای مشابهی مشاهده شده است: از جمله افزایش اینترفرون نوع I، فعالسازی همزمان سلولهای میلوئیدی و لنفوئیدی در داوطلبان سالم، و افزایش بیان PD-L1 در تومورها.
در نهایت، همانطور که قبلا نوشته بودم، دریافت واکسن mRNA کووید-۱۹ در فاصلهٔ کمتر از ۱۰۰ روز از آغاز ایمنی درمانی با بهبود قابلتوجه در میانهی بقا و بقای کلی سهساله همراه بوده است و این مزیت در بیماران دارای تومورهای ایمنیسرد نیز مشاهده شده است.
گزارش نیچر: لینک
گزارش قبلی ساینتومتریکس در این مورد:
https://www.tg-me.com/scientometric/7090
  
  هرچند واکسنهای شخصیسازیشدهی سرطان بر پایهی mRNA میتوانند با هدف قرار دادن آنتیژنهای انتخابشده، تومور را نسبت به ایمنیدرمانی حساس کنند، اما ساخت این واکسنها فرایندی پیچیده و زمانبر است. همانطور که در پست قبلی اشاره شد، این مطالعه نشان داده که واکسنهای mRNA علیه کووید نیز میتوانند تومورها را نسبت به ایمنی درمانی حساس کنند.
در مطالعات حیوانی، استفاده از این واکسنهای کووید موجب افزایش قابلتوجه در تولید اینترفرون نوع I و در نهایت فعال شدن سلولهای T CD8+ علیه آنتیژنهای توموری شده است. با این حال، سلولهای سرطانی نیز در پاسخ، گیرندهی PD-L1 را روی سطح خود بیان میکنند تا از دید سیستم ایمنی پنهان بمانند (تومور گریز یا immune evasion یا تومور سرد)، که در این مرحله استفاده از ایمنیدرمانی مانند مهارکنندههای PD-L1 ضروری میشود.
نکته جالب این است که ظاهرا «mRNA بودن» واکسن عامل اصلی این اثر بوده است، چرا که واکسنهای مبتنی بر mRNA سایر ویروسها مانند سیتومگالوویروس نیز پاسخ مشابهی ایجاد کردهاند. اما پاسخ از واکسن با پلتفورمهای دیگر به این شکل نیوده است.
در مطالعه انسانی نیز پاسخهای مشابهی مشاهده شده است: از جمله افزایش اینترفرون نوع I، فعالسازی همزمان سلولهای میلوئیدی و لنفوئیدی در داوطلبان سالم، و افزایش بیان PD-L1 در تومورها.
در نهایت، همانطور که قبلا نوشته بودم، دریافت واکسن mRNA کووید-۱۹ در فاصلهٔ کمتر از ۱۰۰ روز از آغاز ایمنی درمانی با بهبود قابلتوجه در میانهی بقا و بقای کلی سهساله همراه بوده است و این مزیت در بیماران دارای تومورهای ایمنیسرد نیز مشاهده شده است.
گزارش نیچر: لینک
گزارش قبلی ساینتومتریکس در این مورد:
https://www.tg-me.com/scientometric/7090
Telegram
  
  Scientometrics
  احتمال دارد واکسن کووید-۱۹ از نوع mRNA به افزایش پاسخ به ایمنیدرمانی در درمان سرطانها کمک کند!
بیماران مبتلا به سرطان که پیش از آغاز ایمنیدرمانی، واکسن کووید-۱۹ از نوع mRNA دریافت کرده بودند، نسبت به بیمارانی که واکسن نزده بودند، مدت بیشتری زنده ماندهاند.…
بیماران مبتلا به سرطان که پیش از آغاز ایمنیدرمانی، واکسن کووید-۱۹ از نوع mRNA دریافت کرده بودند، نسبت به بیمارانی که واکسن نزده بودند، مدت بیشتری زنده ماندهاند.…
❤11😍6👏2
  Scientometrics pinned «بهروزرسانی: مقاله این پروژه مهم (لینک) که نشان داده بود استفاده از واکسن mRNA برای کووید-۱۹ پیش از آغاز ایمنیدرمانی سرطان میتواند اثرگذاری درمان و در نتیجه بقای بیماران مبتلا به سرطان (Stage IV) را افزایش دهد، در مجله Nature منتشر شده است. (لینک)  هرچند…»
  Forwarded from Medical Professionalism (Fariba Asghari)
وقتی یک جراح خود تحت عمل جراحی قرار میگیرد
رضا شهریار کامرانی؛ محمدحسین نبیان
بیش از سی سال است که من حرفهی جراحی ارتوپدی را آغاز کردهام. در این مدت بیماران بیشماری را عمل کردهام و داستانهای بیشماری را که پس از عمل با من در میان گذاشتهاند شنیدهام.
اما شش ماه پیش، در حالیکه هنوز فعالانه به کار مشغول بودم، ناگهان خود را در طرف دیگر میز عمل یافتم؛ اینبار بهعنوان بیمارِ نیازمند جراحی اورژانسی بایپس عروق کرونر قلب.
برای نخستین بار، یک عمل جراحی بزرگ را از منظر بیمار تجربه کردم. این دوران آکنده از درسها و بینشهایی بود که بیگمان مسیر حرفهای مرا همچنان شکل خواهد داد. بر خود لازم دیدم که بخشی از این تأملات را با همکارانم در میان بگذارم؛ باشد که دریچهای به سوی تجربهی بیمار بگشاید.
البته تجربهی من به یک نوع جراحی خاص مربوط بود، اما باور دارم جنبههای انسانی مشترکی در بسیاری از جراحیها وجود دارد که شایستهی توجه هستند.
🔰درس نخست
پیش از عمل، من این امتیاز را داشتم که هم جراح و هم متخصص بیهوشیام را از نزدیک میشناختم. وقتی به عیادت من آمدند و با مهربانی و بهاختصار توضیحاتی دربارهی عمل دادند، احساس عمیق آرامش در من پدید آمد.
این تجربه مرا متوجه ساخت که در کار روزمرهام، اغلب بیماران اورژانسی را تنها در اتاق عمل برای نخستین بار میبینم. اما یک ملاقات سادهی پیش از عمل در اتاق بیمار، میتواند تأثیری شگرف بر آرامش روانی او بگذارد.
چنین دیداری کوتاه، اعتماد میآفریند و اضطراب را فرو مینشاند و در نهایت میتواند به بهبود پیامد درمان کمک کند.
🔰درس دوم
پس از جراحی، پنج روز در بخش مراقبتهای ویژه بستری بودم. اگرچه با روحیهای خوب ترخیص شدم، اما از نظر جسمی بسیار ضعیف بودم—و آن زمان بود که دشواری واقعی آغاز شد.
به دلیل محدودیتهای جراحی، نه میتوانستم به پهلو بخوابم و نه به راحتی صاف به پشت دراز بکشم. چیزی که ظاهراً بیاهمیت مینماید، در عمل یکی از سختترین تجربههای زندگی من شد. شبهای بیخوابی هفتهی نخست در خانه تقریباً غیرقابل تحمل بود، تا آنکه با مشورت یک روانپزشک و مصرف داروی خواب مناسب، اوضاع اندکاندک بهبود یافت.
این تجربه برایم آشکار کرد که بیخوابی پس از عمل صرفاً یک علامت آزاردهنده نیست، بلکه میتواند توان بیمار را برای بازتوانی بهشدت تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین، ارزیابی و درمان منظم اختلالات خواب پس از عمل، میتواند روند بهبودی عملکردی را تسریع کند و بر پیشآگهی کلی بیمار اثر مثبت بگذارد.
این امر مرا به بازنگری در شیوهی پاسخگویی به بیمارانم واداشت؛ هنگامیکه آنان پس از عمل برای درد یا بیخوابی درخواست دارو میکردند، معمولاً تنها توصیه میکردم مسکن سادهی بدون نسخه مصرف کنند. اما آیا هرگز اندیشیده بودم که مثلاً بیماری پس از عمل شانه، شبها چه رنجی را تحمل میکند؟
به این نتیجه رسیدم که موفقیت یک عمل، پایان درمان نیست. بیمار باید به عنوان یک «کل» دیده شود. این نکته مرا متوجه لزوم گسترش دانشم به فراتر از داروشناسی و دربرگرفتن توانبخشی و مراقبتهای غیرارتوپدی کرد. وظیفهی من است که این ابعاد درمان را به رسمیت بشناسم و برای تأمین آنها تلاش کنم—خواه شخصاً، خواه با ارجاع به همکاران مربوطه.
🔰درس سوم
در ماه نخست بهبودی، ضعف زیادی داشتم و این دوران نقاهت طولانی، نگرانی جدی در من ایجاد کرد: آیا هرگز توان بازگشت به کار را خواهم داشت؟
برای پاسخ، به یکی از همکلاسیهای قدیمیام که اکنون متخصص قلب است مراجعه کردم. نمیخواستم جراح خود را با اضطرابهایم بیازارم، از این رو از دوست پزشکم دربارهی پیشآگهی و چشمانداز درمان پرسیدم.
این تجربه مرا واداشت به گذشته بیندیشم: بارها به بیماران گفته بودم وظیفهی من انجام بهترین درمان یا جراحی ممکن است، اما نتیجه نهایی قابل پیشبینی نیست. حال که خود با این تردید دستوپنجه نرم کردم، دریافتم که بیان شفاف و واقعبینانه دربارهی نتایج احتمالی، ارتباط مستقیمی با رضایت بیماران و بهبود تجربهی آنان دارد.
پس دو نکته را آموختم: نخست اینکه باید همیشه تلاش کنم پیامدهای احتمالی را به وضوح برای بیماران توضیح دهم؛ دوم اینکه بیماران شاید از ترس یا احترام، پرسشهایشان را مطرح نکنند، و بنابراین این مسئولیت بر عهدهی من است که خودم ابتکار عمل را در ارائهی این اطلاعات به دست بگیرم.
🔰درس چهارم
سالها بیمارانم برای مراقبتی که دریافت کردهاند، از من سپاسگزاری کردهاند. غالباً میپنداشتم این سخنان، رسمی و از سر عادت است. اما زمانیکه خود، با تمام وجود از جراح خود قدردانی کردم، فهمیدم که این سپاسگزاری چقدر میتواند صادقانه و عمیق باشد. از این پس، ارزش بیشتری برای قدردانی بیمارانم قائل خواهم شد.
✅ جمعبندی (ادامه در پست بعد)
رضا شهریار کامرانی؛ محمدحسین نبیان
بیش از سی سال است که من حرفهی جراحی ارتوپدی را آغاز کردهام. در این مدت بیماران بیشماری را عمل کردهام و داستانهای بیشماری را که پس از عمل با من در میان گذاشتهاند شنیدهام.
اما شش ماه پیش، در حالیکه هنوز فعالانه به کار مشغول بودم، ناگهان خود را در طرف دیگر میز عمل یافتم؛ اینبار بهعنوان بیمارِ نیازمند جراحی اورژانسی بایپس عروق کرونر قلب.
برای نخستین بار، یک عمل جراحی بزرگ را از منظر بیمار تجربه کردم. این دوران آکنده از درسها و بینشهایی بود که بیگمان مسیر حرفهای مرا همچنان شکل خواهد داد. بر خود لازم دیدم که بخشی از این تأملات را با همکارانم در میان بگذارم؛ باشد که دریچهای به سوی تجربهی بیمار بگشاید.
البته تجربهی من به یک نوع جراحی خاص مربوط بود، اما باور دارم جنبههای انسانی مشترکی در بسیاری از جراحیها وجود دارد که شایستهی توجه هستند.
🔰درس نخست
پیش از عمل، من این امتیاز را داشتم که هم جراح و هم متخصص بیهوشیام را از نزدیک میشناختم. وقتی به عیادت من آمدند و با مهربانی و بهاختصار توضیحاتی دربارهی عمل دادند، احساس عمیق آرامش در من پدید آمد.
این تجربه مرا متوجه ساخت که در کار روزمرهام، اغلب بیماران اورژانسی را تنها در اتاق عمل برای نخستین بار میبینم. اما یک ملاقات سادهی پیش از عمل در اتاق بیمار، میتواند تأثیری شگرف بر آرامش روانی او بگذارد.
چنین دیداری کوتاه، اعتماد میآفریند و اضطراب را فرو مینشاند و در نهایت میتواند به بهبود پیامد درمان کمک کند.
🔰درس دوم
پس از جراحی، پنج روز در بخش مراقبتهای ویژه بستری بودم. اگرچه با روحیهای خوب ترخیص شدم، اما از نظر جسمی بسیار ضعیف بودم—و آن زمان بود که دشواری واقعی آغاز شد.
به دلیل محدودیتهای جراحی، نه میتوانستم به پهلو بخوابم و نه به راحتی صاف به پشت دراز بکشم. چیزی که ظاهراً بیاهمیت مینماید، در عمل یکی از سختترین تجربههای زندگی من شد. شبهای بیخوابی هفتهی نخست در خانه تقریباً غیرقابل تحمل بود، تا آنکه با مشورت یک روانپزشک و مصرف داروی خواب مناسب، اوضاع اندکاندک بهبود یافت.
این تجربه برایم آشکار کرد که بیخوابی پس از عمل صرفاً یک علامت آزاردهنده نیست، بلکه میتواند توان بیمار را برای بازتوانی بهشدت تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین، ارزیابی و درمان منظم اختلالات خواب پس از عمل، میتواند روند بهبودی عملکردی را تسریع کند و بر پیشآگهی کلی بیمار اثر مثبت بگذارد.
این امر مرا به بازنگری در شیوهی پاسخگویی به بیمارانم واداشت؛ هنگامیکه آنان پس از عمل برای درد یا بیخوابی درخواست دارو میکردند، معمولاً تنها توصیه میکردم مسکن سادهی بدون نسخه مصرف کنند. اما آیا هرگز اندیشیده بودم که مثلاً بیماری پس از عمل شانه، شبها چه رنجی را تحمل میکند؟
به این نتیجه رسیدم که موفقیت یک عمل، پایان درمان نیست. بیمار باید به عنوان یک «کل» دیده شود. این نکته مرا متوجه لزوم گسترش دانشم به فراتر از داروشناسی و دربرگرفتن توانبخشی و مراقبتهای غیرارتوپدی کرد. وظیفهی من است که این ابعاد درمان را به رسمیت بشناسم و برای تأمین آنها تلاش کنم—خواه شخصاً، خواه با ارجاع به همکاران مربوطه.
🔰درس سوم
در ماه نخست بهبودی، ضعف زیادی داشتم و این دوران نقاهت طولانی، نگرانی جدی در من ایجاد کرد: آیا هرگز توان بازگشت به کار را خواهم داشت؟
برای پاسخ، به یکی از همکلاسیهای قدیمیام که اکنون متخصص قلب است مراجعه کردم. نمیخواستم جراح خود را با اضطرابهایم بیازارم، از این رو از دوست پزشکم دربارهی پیشآگهی و چشمانداز درمان پرسیدم.
این تجربه مرا واداشت به گذشته بیندیشم: بارها به بیماران گفته بودم وظیفهی من انجام بهترین درمان یا جراحی ممکن است، اما نتیجه نهایی قابل پیشبینی نیست. حال که خود با این تردید دستوپنجه نرم کردم، دریافتم که بیان شفاف و واقعبینانه دربارهی نتایج احتمالی، ارتباط مستقیمی با رضایت بیماران و بهبود تجربهی آنان دارد.
پس دو نکته را آموختم: نخست اینکه باید همیشه تلاش کنم پیامدهای احتمالی را به وضوح برای بیماران توضیح دهم؛ دوم اینکه بیماران شاید از ترس یا احترام، پرسشهایشان را مطرح نکنند، و بنابراین این مسئولیت بر عهدهی من است که خودم ابتکار عمل را در ارائهی این اطلاعات به دست بگیرم.
🔰درس چهارم
سالها بیمارانم برای مراقبتی که دریافت کردهاند، از من سپاسگزاری کردهاند. غالباً میپنداشتم این سخنان، رسمی و از سر عادت است. اما زمانیکه خود، با تمام وجود از جراح خود قدردانی کردم، فهمیدم که این سپاسگزاری چقدر میتواند صادقانه و عمیق باشد. از این پس، ارزش بیشتری برای قدردانی بیمارانم قائل خواهم شد.
✅ جمعبندی (ادامه در پست بعد)
❤78👍11🔥2
  Forwarded from Medical Professionalism (Fariba Asghari)
سرانجام، به امتیازاتی میاندیشم که من داشتم: سه دهه تجربهی پزشکی، ارتباطات حرفهای گسترده، امکان انتخاب جراح ماهر، نبود مشکلات مالی و نبود ترس جدی از آینده.
اما بسیاری از بیماران چنین امتیازاتی ندارند؛ انتخاب پزشک برایشان پرابهام است، مسائل مالی طاقتفرساست، و نگرانیهای آینده همیشه سایهافکن.
این تجربه به من آموخت که در هر برخورد با بیمار، باید حتی برای لحظهای خود را جای او بگذارم. تنها با دیدن دنیا از دریچهی نگاه اوست که میتوانم نه فقط جراحی حرفهایتر، بلکه پزشکی شوم که مراقبتی واقعاً جامع ارائه میدهد.
📌 یادداشت: این متن ترجمه سرمقالهای به قلم این نویسندگان منتشر شده در The Archives of Bone and Joint Surgery (اکتبر ۲۰۲۵، جلد ۱۳، شماره ۱۰) است.
اما بسیاری از بیماران چنین امتیازاتی ندارند؛ انتخاب پزشک برایشان پرابهام است، مسائل مالی طاقتفرساست، و نگرانیهای آینده همیشه سایهافکن.
این تجربه به من آموخت که در هر برخورد با بیمار، باید حتی برای لحظهای خود را جای او بگذارم. تنها با دیدن دنیا از دریچهی نگاه اوست که میتوانم نه فقط جراحی حرفهایتر، بلکه پزشکی شوم که مراقبتی واقعاً جامع ارائه میدهد.
📌 یادداشت: این متن ترجمه سرمقالهای به قلم این نویسندگان منتشر شده در The Archives of Bone and Joint Surgery (اکتبر ۲۰۲۵، جلد ۱۳، شماره ۱۰) است.
👌47👏15❤12👍3🔥2
  Forwarded from Scientometrics
رسانهها هنگام گزارش مطالب مرتبط با خودکشی به چه مواردی باید توجه داشته باشند؟
مطالعات انجام گرفته در کشورهای مختلف نشان میدهند که گزارش اخبار و تصاویر احساسی از خودکشی در روزنامه ها، خبرگزاریها و ... میتواند منجر به خودکشی های تقلیدی و اقدام به خودکشی شوند.
پرهیز از انعکاس غیر مسئولانه اخبار خودکشی میتواند در پیشگیری از رفتارهای تقلیدگرانه خودکشی کمک کننده باشد.
به دنبال نشر اخبار رسانه ای خودکشی، افراد آسیب پذیر، در معرض خطر خودکشی های تقلیدی قرار میگیرند. از سوی دیگر، گزارش مسئولانه ی خودکشی می تواند به آگاهسازی و آموزش عمومی درباره ی خودکشی و پیشگیری از آن کمک کند.
خطر خودکشی تقلیدی به ویژه هنگامی که فرد فوت شده بر اثر خودکشی از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار باشد، یا به راحتی شناسایی شود، افزایش می یابد. همچنین خودکشی های تقلیدی گاهی زمانی افزایش پیدا می کند که ویژگی های فردی که بر اثر خودکشی جان خود را از دست داده از برخی جنبه ها یا ویژگی های بیننده یا شنونده شباهت داشته باشد و بیننده یا شنونده با او همانندسازی کند.
در گزارش ها باید اطلاعات دقیقی درباره ی محلهای دریافت کمک ارائه کنید.
درباره ی حقایق خودکشی و شیوه های پیشگیری از خودکشی، بدون ترویج باورهای نادرست، به مردم آموزش بدهید.
گزارش هایی درباره ی نحوه ی مقابله با عوامل استرسزای زندگی و افکار خودکشی و نحوه ی دریافت کمک تهیه کنید. این گزارشها معمولا راهکارهای مشخصی را نشان میدهند که دیگران برای فائق آمدن بر افکار خودکشی به کار برده اند و اقداماتی را که فرد میتواند در این مواقع انجام بدهد برجسته میسازند.
به جای به کار بردن اصطلاحاتی مانند "موفق"، "ناموفق" یا "شکست خورده" برای خودکشی، استفاده از واژه های خودکشی منجر به فوت یا اقدام به خودکشی مناسب تر می باشد.
از فردی که اقدام به خودکشی کرده است انتقاد نکنید، یا او را محکوم نکنید. همین طور خودکشی بعنوان عملی تحسین برانگیز و قهرمانانه معرفی نشود.
دست اندرکاران رسانه نیز ممکن است تحت تأثیر گزارش ها و اخبار خودکشی قرار گیرند.
اخبار مربوط به خودکشی را برجسته نکنید و از تکرار آنها خودداری کنید.
از ادبیات که باعث حساس شدن مردم یا عادی سازی پدیده ی خودکشی می شود یا آن را راهکار سازنده ای در مقابله با مشکلات نشان می دهد استفاده نکنید.
از بیان جزئیات روش خودکشی و محل آن و همین طور تیترهای خبری حساسیت برانگیز استفاده نکنید.
دلایل ساده انگارانه برای اقدام به خودکشی ارائه نکنید. از بزرگ نمایی و هیجان انگیز جلوه دادن اقدام به خودکشی بپرهیزید. خودکشی نباید به عنوان روشی مناسب یا قابل قبول برای حل مشکلات شخصی ارائه گردد.
اخبار رسانه ای درباره ی خودکشی باید همیشه حاوی اطلاعاتی درباره ی نحوهی دریافت کمک و ترجیحاً معرفی مراکز شناخته شده ی پیشگیری از خودکشی باشد که بیست و چهار ساعته و هفت روز هفته در دسترس هستند.
علائم هشدار دهنده احتمالی خودکشی و نحوه مقابله با آنها را مشخص کنید.
بزرگنمایی مرگ شخصیتهای مشهور ممکن است ناخواسته این تصور را القا کند که جامعه رفتار خودکشی را تجلیل میکند، در نتیجه ممکن است باعث افزایش رفتار خودکشی در دیگران شود.
باید در گزارش ها از اصطلاح "افزایش میزان خودکشی" به جای "همه گیری خودکشی" استفاده کرد. هنگام گزارش موارد خودکشی، انتقال این پیام که خودکشی معضل بهداشت عمومی است و نیز ذکر عوامل خطر آن، در کنار پیامی درباره ی پیشگیری از خودکشی، میتواند اهمیت پیشگیری از خودکشی را به مردم آموزش بدهد.
افزایش رفتارهای خودکشی پس از گزارش خبر خودکشی قبلی، تابعی از زمان است و معمولا طی سه روز اول اوج میگیرد و تقریبا پس از دو هفته کاهش می یابد. اما گاهی بیشتر به طول می انجامد. این افزایش به میزان گستردگی و برجستگی پوشش رسانه ای مربوط است، گزارش هایی که زیاد تکرار می شوند و تأثیر عمیقی دارند به شدت با افزایش خودکشی تقلیدی مرتبط هستند.
اکثر خودکشی ها پیش از وقوع، علامت های هشدار دهنده ی کلامی یا رفتاری دارند. خودکشی هرگز نتیجه ی یک عامل یا یک رویداد واحد نیست. تحریک پذیری نیز نقش مهمی ایفا میکند. بیماری روانی به تنهایی توجیه کننده ی خودکشی نیست. خودکشی روشی سازنده یا مناسب برای مقابله با مشکلات نیست.
متخصصان رسانه باید رعایت احتیاط در گزارش خودکشی را فرابگیرند و بین "حق دانستن" مردم و "خطر ایجاد آسیب" تعادل ایجاد کنند.
من این پست را از «راهنمای انعکاس صحیح اخبار خودکشی در رسانه ها» از دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت (به روز رسانی 1400، فایل پی دی اف) و همین طور مقاله "به روزرسانی راهنمای انعکاس اخبار خودکشی در رسانه ها" (لینک) تهیه کردم.
@Scientometric
  
  مطالعات انجام گرفته در کشورهای مختلف نشان میدهند که گزارش اخبار و تصاویر احساسی از خودکشی در روزنامه ها، خبرگزاریها و ... میتواند منجر به خودکشی های تقلیدی و اقدام به خودکشی شوند.
پرهیز از انعکاس غیر مسئولانه اخبار خودکشی میتواند در پیشگیری از رفتارهای تقلیدگرانه خودکشی کمک کننده باشد.
به دنبال نشر اخبار رسانه ای خودکشی، افراد آسیب پذیر، در معرض خطر خودکشی های تقلیدی قرار میگیرند. از سوی دیگر، گزارش مسئولانه ی خودکشی می تواند به آگاهسازی و آموزش عمومی درباره ی خودکشی و پیشگیری از آن کمک کند.
خطر خودکشی تقلیدی به ویژه هنگامی که فرد فوت شده بر اثر خودکشی از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار باشد، یا به راحتی شناسایی شود، افزایش می یابد. همچنین خودکشی های تقلیدی گاهی زمانی افزایش پیدا می کند که ویژگی های فردی که بر اثر خودکشی جان خود را از دست داده از برخی جنبه ها یا ویژگی های بیننده یا شنونده شباهت داشته باشد و بیننده یا شنونده با او همانندسازی کند.
در گزارش ها باید اطلاعات دقیقی درباره ی محلهای دریافت کمک ارائه کنید.
درباره ی حقایق خودکشی و شیوه های پیشگیری از خودکشی، بدون ترویج باورهای نادرست، به مردم آموزش بدهید.
گزارش هایی درباره ی نحوه ی مقابله با عوامل استرسزای زندگی و افکار خودکشی و نحوه ی دریافت کمک تهیه کنید. این گزارشها معمولا راهکارهای مشخصی را نشان میدهند که دیگران برای فائق آمدن بر افکار خودکشی به کار برده اند و اقداماتی را که فرد میتواند در این مواقع انجام بدهد برجسته میسازند.
به جای به کار بردن اصطلاحاتی مانند "موفق"، "ناموفق" یا "شکست خورده" برای خودکشی، استفاده از واژه های خودکشی منجر به فوت یا اقدام به خودکشی مناسب تر می باشد.
از فردی که اقدام به خودکشی کرده است انتقاد نکنید، یا او را محکوم نکنید. همین طور خودکشی بعنوان عملی تحسین برانگیز و قهرمانانه معرفی نشود.
دست اندرکاران رسانه نیز ممکن است تحت تأثیر گزارش ها و اخبار خودکشی قرار گیرند.
اخبار مربوط به خودکشی را برجسته نکنید و از تکرار آنها خودداری کنید.
از ادبیات که باعث حساس شدن مردم یا عادی سازی پدیده ی خودکشی می شود یا آن را راهکار سازنده ای در مقابله با مشکلات نشان می دهد استفاده نکنید.
از بیان جزئیات روش خودکشی و محل آن و همین طور تیترهای خبری حساسیت برانگیز استفاده نکنید.
دلایل ساده انگارانه برای اقدام به خودکشی ارائه نکنید. از بزرگ نمایی و هیجان انگیز جلوه دادن اقدام به خودکشی بپرهیزید. خودکشی نباید به عنوان روشی مناسب یا قابل قبول برای حل مشکلات شخصی ارائه گردد.
اخبار رسانه ای درباره ی خودکشی باید همیشه حاوی اطلاعاتی درباره ی نحوهی دریافت کمک و ترجیحاً معرفی مراکز شناخته شده ی پیشگیری از خودکشی باشد که بیست و چهار ساعته و هفت روز هفته در دسترس هستند.
علائم هشدار دهنده احتمالی خودکشی و نحوه مقابله با آنها را مشخص کنید.
بزرگنمایی مرگ شخصیتهای مشهور ممکن است ناخواسته این تصور را القا کند که جامعه رفتار خودکشی را تجلیل میکند، در نتیجه ممکن است باعث افزایش رفتار خودکشی در دیگران شود.
باید در گزارش ها از اصطلاح "افزایش میزان خودکشی" به جای "همه گیری خودکشی" استفاده کرد. هنگام گزارش موارد خودکشی، انتقال این پیام که خودکشی معضل بهداشت عمومی است و نیز ذکر عوامل خطر آن، در کنار پیامی درباره ی پیشگیری از خودکشی، میتواند اهمیت پیشگیری از خودکشی را به مردم آموزش بدهد.
افزایش رفتارهای خودکشی پس از گزارش خبر خودکشی قبلی، تابعی از زمان است و معمولا طی سه روز اول اوج میگیرد و تقریبا پس از دو هفته کاهش می یابد. اما گاهی بیشتر به طول می انجامد. این افزایش به میزان گستردگی و برجستگی پوشش رسانه ای مربوط است، گزارش هایی که زیاد تکرار می شوند و تأثیر عمیقی دارند به شدت با افزایش خودکشی تقلیدی مرتبط هستند.
اکثر خودکشی ها پیش از وقوع، علامت های هشدار دهنده ی کلامی یا رفتاری دارند. خودکشی هرگز نتیجه ی یک عامل یا یک رویداد واحد نیست. تحریک پذیری نیز نقش مهمی ایفا میکند. بیماری روانی به تنهایی توجیه کننده ی خودکشی نیست. خودکشی روشی سازنده یا مناسب برای مقابله با مشکلات نیست.
متخصصان رسانه باید رعایت احتیاط در گزارش خودکشی را فرابگیرند و بین "حق دانستن" مردم و "خطر ایجاد آسیب" تعادل ایجاد کنند.
من این پست را از «راهنمای انعکاس صحیح اخبار خودکشی در رسانه ها» از دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت (به روز رسانی 1400، فایل پی دی اف) و همین طور مقاله "به روزرسانی راهنمای انعکاس اخبار خودکشی در رسانه ها" (لینک) تهیه کردم.
@Scientometric
Telegram
  
  Scientometrics
  
❤30👍5✍1
  چهارم آبان ماه، سالگرد اعتراضات پزشکان در آبان ماه ۱۴۰۱ در مقابل سازمان نظام پزشکی است.
روزنامه اعتماد در آن زمان در گزارشی با عنوان "بررسي واقعيتهاي فاجعه 4 آبان خيابان شانزدهم اميرآباد" به این موضوع پرداخته (لینک) بود.
گزارش با درخواست نظام پزشکی تهران برای پیگیری موضوع شروع شده بود: "رييس نظامپزشكي تهران بزرگ براي روشن شدن ابعاد واقعي فاجعه ۴ آبان خيابان شانزدهم اميرآباد و چرايي ضرب و شتم، مصدوميت و بازداشت دهها پزشك معترضي كه قصد برگزاري تجمع مسالمتآميز داشتند اما مقابل ساختمان نظام پزشكي تهران بزرگ مورد هجوم لباس شخصيها قرار گرفتند، دستور تشكيل كميته حقيقتياب داد"
در ادامه گزارش هم این طور آمده بود که "حدود ۲ هزار پزشك در حمايت از دكتر مهران فريدوني؛ پزشك بازداشتشده حاضر در تجمع پزشكان شهر شيراز كه نسبت به گزارش پزشكي قانوني درباره علت جانباختن مهسا اميني تشكيك كرده و علت واقعي فوت مهسا را متفاوت از گزارش رسمي اين نهاد قضايي دانسته بود و همچنين در اعتراض به مخدوش شدن امنيت جاني مصدومان اعتراضات اخير در فضاي مراكز درماني، استفاده غيرمجاز و غير درماني از آمبولانسها در اعتراضات اخير، مجبور كردن برخي پزشكان درمانگر در مراكز درماني براي افشاي اسرار بيماران و همچنين برهم خوردن امنيت و آرامش فضاي مراكز درماني با ورود لباس شخصيهايي كه به دنبال مجروحان اعتراضات بودند، مقابل ساختمان سازمان نظام پزشكي تهران بزرگ رفتند تا در محل ساختمان اين نهاد صنفي، تجمعي مسالمتآميز برگزار كنند اما مشاهده كردند كه علاوه بر بسته بودن درهاي ورودي ساختمان به روي مراجعان، كل ساختمان به تصرف لباس شخصيها و ماموران امنيتي درآمده كه به همين دليل، معترضان امكان ورود به ساختمان صنف خود را پيدا نكردند و در خيابان اطراف ساختمان ايستادند. حضور خياباني پزشكان معترض با برخوردهاي نيروهاي امنيتي مواجه شد و صدها پزشك زن و مرد توسط لباسشخصيها مورد ضرب و شتم و خشونت كلامي قرار گرفتند. محمد رازي؛ قائممقام سازمان نظام پزشكي تهران بزرگ و سيد مويد علويان؛ رييس نظام پزشكي تهران بزرگ از جمله افرادي بودند كه در زمان تلاش براي متوقف كردن حملات فيزيكي و كلامي لباسشخصيها عليه پزشكان زن و مرد، خود نيز توسط ماموران امنيتي و لباسشخصيها مورد ضرب و شتم و توهين قرار گرفتند."
شرح کامل ماجرا را از این لینک می توانید بخوانید.
همین طور سه مجله لنست، ساینس و BMJ در مورد این اعتراضات گزارشهایی منتشر کرده بودند.
در مقاله لنست به ماجرای اعتراضات پزشکان در جلوی نظام پزشکی تهران (ومرگ یک پزشک)، استعفای رئیس (دکتر علویان) و قائم مقام رئیس نظام پزشکی تهران (دکتر رازی که بعدا به نظام پزشکی برگشتند)، مشکلات کادر پزشکی، ترس مجروحان از مراجعه به بیمارستان، استفاده از آمبولانس توسط نیروهای امنیتی و بیانیه بیش از ۳۰۰۰ نفر از کادر درمان و…پرداخته شده بود.
مقاله BMJ هم به مرگ خانم دکتر بهمنی اشاره داشت. نظام پزشکی اعلام کرد که مرگ این جراح به علت تصادف رانندگی بود.
دکتر مرندی، رئیس فرهنگستان علوم پزشکی به سردبیر مجله لنست نامه زده و مطالب مقاله منتشر شده در این مجله با عنوان “پزشکان در خط مقدم اعتراضات” را سراسر کذب خوانده و گفتهبودند که مطالب این مقاله از قول منابعی است که سابقه دشمنی و جاسوسی در ایران را داشتهاند. فرهنگستان علومپزشکی به وقایع نظام پزشکی تهران واکنشی نشان نداده بود.
@Scientometric
  
  
  
  
  
روزنامه اعتماد در آن زمان در گزارشی با عنوان "بررسي واقعيتهاي فاجعه 4 آبان خيابان شانزدهم اميرآباد" به این موضوع پرداخته (لینک) بود.
گزارش با درخواست نظام پزشکی تهران برای پیگیری موضوع شروع شده بود: "رييس نظامپزشكي تهران بزرگ براي روشن شدن ابعاد واقعي فاجعه ۴ آبان خيابان شانزدهم اميرآباد و چرايي ضرب و شتم، مصدوميت و بازداشت دهها پزشك معترضي كه قصد برگزاري تجمع مسالمتآميز داشتند اما مقابل ساختمان نظام پزشكي تهران بزرگ مورد هجوم لباس شخصيها قرار گرفتند، دستور تشكيل كميته حقيقتياب داد"
در ادامه گزارش هم این طور آمده بود که "حدود ۲ هزار پزشك در حمايت از دكتر مهران فريدوني؛ پزشك بازداشتشده حاضر در تجمع پزشكان شهر شيراز كه نسبت به گزارش پزشكي قانوني درباره علت جانباختن مهسا اميني تشكيك كرده و علت واقعي فوت مهسا را متفاوت از گزارش رسمي اين نهاد قضايي دانسته بود و همچنين در اعتراض به مخدوش شدن امنيت جاني مصدومان اعتراضات اخير در فضاي مراكز درماني، استفاده غيرمجاز و غير درماني از آمبولانسها در اعتراضات اخير، مجبور كردن برخي پزشكان درمانگر در مراكز درماني براي افشاي اسرار بيماران و همچنين برهم خوردن امنيت و آرامش فضاي مراكز درماني با ورود لباس شخصيهايي كه به دنبال مجروحان اعتراضات بودند، مقابل ساختمان سازمان نظام پزشكي تهران بزرگ رفتند تا در محل ساختمان اين نهاد صنفي، تجمعي مسالمتآميز برگزار كنند اما مشاهده كردند كه علاوه بر بسته بودن درهاي ورودي ساختمان به روي مراجعان، كل ساختمان به تصرف لباس شخصيها و ماموران امنيتي درآمده كه به همين دليل، معترضان امكان ورود به ساختمان صنف خود را پيدا نكردند و در خيابان اطراف ساختمان ايستادند. حضور خياباني پزشكان معترض با برخوردهاي نيروهاي امنيتي مواجه شد و صدها پزشك زن و مرد توسط لباسشخصيها مورد ضرب و شتم و خشونت كلامي قرار گرفتند. محمد رازي؛ قائممقام سازمان نظام پزشكي تهران بزرگ و سيد مويد علويان؛ رييس نظام پزشكي تهران بزرگ از جمله افرادي بودند كه در زمان تلاش براي متوقف كردن حملات فيزيكي و كلامي لباسشخصيها عليه پزشكان زن و مرد، خود نيز توسط ماموران امنيتي و لباسشخصيها مورد ضرب و شتم و توهين قرار گرفتند."
شرح کامل ماجرا را از این لینک می توانید بخوانید.
همین طور سه مجله لنست، ساینس و BMJ در مورد این اعتراضات گزارشهایی منتشر کرده بودند.
در مقاله لنست به ماجرای اعتراضات پزشکان در جلوی نظام پزشکی تهران (ومرگ یک پزشک)، استعفای رئیس (دکتر علویان) و قائم مقام رئیس نظام پزشکی تهران (دکتر رازی که بعدا به نظام پزشکی برگشتند)، مشکلات کادر پزشکی، ترس مجروحان از مراجعه به بیمارستان، استفاده از آمبولانس توسط نیروهای امنیتی و بیانیه بیش از ۳۰۰۰ نفر از کادر درمان و…پرداخته شده بود.
مقاله BMJ هم به مرگ خانم دکتر بهمنی اشاره داشت. نظام پزشکی اعلام کرد که مرگ این جراح به علت تصادف رانندگی بود.
دکتر مرندی، رئیس فرهنگستان علوم پزشکی به سردبیر مجله لنست نامه زده و مطالب مقاله منتشر شده در این مجله با عنوان “پزشکان در خط مقدم اعتراضات” را سراسر کذب خوانده و گفتهبودند که مطالب این مقاله از قول منابعی است که سابقه دشمنی و جاسوسی در ایران را داشتهاند. فرهنگستان علومپزشکی به وقایع نظام پزشکی تهران واکنشی نشان نداده بود.
@Scientometric
😢39❤20💔10👍3🤔3🌭2
  