جایزه نوبل پزشکی یا فیزیولوژی سال ۲۰۲۵ به سه پژوهشگر از آمریکا و ژاپن
(Mary Brunkow
Fred Ramsdell
Shimon Sakaguchi)
اهدا شد. (لینک)
دستاورد برجستهی این سه دانشمند کشف سلولهای T تنظیمی (Regulatory T cells)» ومکانیسم عملکردشان است که واقع نگهبانان سیستم ایمنی میباشند که از حملهی آن به بدن خودمان جلوگیری میکنند.
امروزه نتایج این تحقیقات در قالب درمانهای بالقوه برای بیماریهای خودایمنی، سرطانها و …. در کارآزماییهای بالینی در حال بررسی میباشند و امید آن میرود که در آینده شاید حتی به درمانی قطعی برای آنها تبدیل شود.
سلولهای ایمنی طی فرآیندی به نام تحمل ایمنی مرکزی (Central immune tolerance) در تیموس آموزش میبینند تا به سلولهای خودی حمله نکنند. با این وجود باز هم امکان خطا وجود دارد.
در همین زمینه، این سه دانشمند، بهدلیل کشف مکانیسم تحمل ایمنی محیطی (Peripheral immune tolerance) که نقش حیاتی در پیشگیری از بیماریهای خودایمنی دارد، خالا برندهی جایزه نوبل پزشکی ۲۰۲۵ شدند.
در تیموس به سلولهای تی آموزش داده میشود و آنهایی را که میتوانند به بدن آسیب بزنند، قبل از ورود به گردش خون از بین میبرد (غربالگری).
به صورت ساده، در سمت چپ تصویر (در تصویر پایین پست ورق بزنید تا به عکس دوم بروید) یک سلول تی معمولی را میبینید که از مرحلهی غربالگری در تیموس عبور کرده اما به اشتباه به یکی از پروتئینهای بدن واکنش نشان میدهد. این یعنی سیستم ایمنی در حال حمله به بافت سالم بدن است.
در سمت راست تصویر هم یک سلول تی تنظیمی (Treg) وارد عمل میشود. این سلول تشخیص میدهد که حملهی سلول تی اشتباه است و با ترشح مواد تنظیمکننده آن را آرام و مهار میکند. این فرآیند مانع از فعال شدن نابجای سیستم ایمنی و در نتیجه جلوگیری از بروز بیماریهای خودایمنی میشود.
در برخی سرطان ها هم سلولهای سرطانی میتوانند با روشهایی از حمله سلول تی در امان بمانند که این اساس ایمنی درمانی برای سرطان است.
توضیحات بیشتر در پست بعد: لینک
@Scientometric
(Mary Brunkow
Fred Ramsdell
Shimon Sakaguchi)
اهدا شد. (لینک)
دستاورد برجستهی این سه دانشمند کشف سلولهای T تنظیمی (Regulatory T cells)» ومکانیسم عملکردشان است که واقع نگهبانان سیستم ایمنی میباشند که از حملهی آن به بدن خودمان جلوگیری میکنند.
امروزه نتایج این تحقیقات در قالب درمانهای بالقوه برای بیماریهای خودایمنی، سرطانها و …. در کارآزماییهای بالینی در حال بررسی میباشند و امید آن میرود که در آینده شاید حتی به درمانی قطعی برای آنها تبدیل شود.
سلولهای ایمنی طی فرآیندی به نام تحمل ایمنی مرکزی (Central immune tolerance) در تیموس آموزش میبینند تا به سلولهای خودی حمله نکنند. با این وجود باز هم امکان خطا وجود دارد.
در همین زمینه، این سه دانشمند، بهدلیل کشف مکانیسم تحمل ایمنی محیطی (Peripheral immune tolerance) که نقش حیاتی در پیشگیری از بیماریهای خودایمنی دارد، خالا برندهی جایزه نوبل پزشکی ۲۰۲۵ شدند.
در تیموس به سلولهای تی آموزش داده میشود و آنهایی را که میتوانند به بدن آسیب بزنند، قبل از ورود به گردش خون از بین میبرد (غربالگری).
به صورت ساده، در سمت چپ تصویر (در تصویر پایین پست ورق بزنید تا به عکس دوم بروید) یک سلول تی معمولی را میبینید که از مرحلهی غربالگری در تیموس عبور کرده اما به اشتباه به یکی از پروتئینهای بدن واکنش نشان میدهد. این یعنی سیستم ایمنی در حال حمله به بافت سالم بدن است.
در سمت راست تصویر هم یک سلول تی تنظیمی (Treg) وارد عمل میشود. این سلول تشخیص میدهد که حملهی سلول تی اشتباه است و با ترشح مواد تنظیمکننده آن را آرام و مهار میکند. این فرآیند مانع از فعال شدن نابجای سیستم ایمنی و در نتیجه جلوگیری از بروز بیماریهای خودایمنی میشود.
در برخی سرطان ها هم سلولهای سرطانی میتوانند با روشهایی از حمله سلول تی در امان بمانند که این اساس ایمنی درمانی برای سرطان است.
توضیحات بیشتر در پست بعد: لینک
@Scientometric
Telegram
Scientometrics
😍43❤23👍1👏1
در مورد پست قبل برای جایزه نوبل پزشکی ۲۰۲۵
ابتدا ساگاگوچی در مقالاتی بسیار تأثیرگذار (۱۹۹۵) نشان داد که گروهی از سلولهای T که CD25 روی سطحشان وجود دارد، نقش کلیدی در جلوگیری از واکنشهای خودایمنی دارند.
او اصطلاح regulatory T cell (Treg) را برای این سلول ها معرفی کرد و برای اولینبار نشان داد که حذف آنها باعث میشود سیستم ایمنی به بدن خود حمله کند.
مقاله سال ۱۹۹۵ او بیش از ده هزار بار مورد استناد قرار گرفته است:
https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/7636184/
دو نفر دیگر، بعدا در اوایل دهه ۲۰۰۰، با کشف ژن FOXP3 که برای عملکرد این سلولهای تی تنظیم کننده حیاتی است، نقش آنها را در تحمل ایمنی بهتر توضیح دادند و سازوکارشان را روشن کردند.
در این زمینه هم من این مقالات را پیدا کردم:
https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/11685453/
https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/12932350/
https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/11722621/
توضیحات کامل در این مورد توسط یکی از همراهان کانالرا از لینک زیر بخوانید:
https://www.tg-me.com/Scientometrics_Group/102949
@Scientometric
ابتدا ساگاگوچی در مقالاتی بسیار تأثیرگذار (۱۹۹۵) نشان داد که گروهی از سلولهای T که CD25 روی سطحشان وجود دارد، نقش کلیدی در جلوگیری از واکنشهای خودایمنی دارند.
او اصطلاح regulatory T cell (Treg) را برای این سلول ها معرفی کرد و برای اولینبار نشان داد که حذف آنها باعث میشود سیستم ایمنی به بدن خود حمله کند.
مقاله سال ۱۹۹۵ او بیش از ده هزار بار مورد استناد قرار گرفته است:
https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/7636184/
دو نفر دیگر، بعدا در اوایل دهه ۲۰۰۰، با کشف ژن FOXP3 که برای عملکرد این سلولهای تی تنظیم کننده حیاتی است، نقش آنها را در تحمل ایمنی بهتر توضیح دادند و سازوکارشان را روشن کردند.
در این زمینه هم من این مقالات را پیدا کردم:
https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/11685453/
https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/12932350/
https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/11722621/
توضیحات کامل در این مورد توسط یکی از همراهان کانالرا از لینک زیر بخوانید:
https://www.tg-me.com/Scientometrics_Group/102949
@Scientometric
👏38❤20🤩4
Forwarded from Evidence
▫️برندگان جایزه نوبل پزشکی 2025
مری ای. برانکو (Mary E. Brunkow)، فرد رمزدل (Fred Ramsdell) و شیمون ساکاگوچی (Shimon Sakaguchi) به طور مشترک موفق به دریافت جایزه نوبل فیزیولوژی یا پزشکی شدند. مبلغ این جایزه 11 میلیون کرون سوئد است که بین سه برنده به طور مساوی تقسیم میشود (هر کدام تقریباً 391 هزار دلار)
این سه به این خاطر جایزه نوبل گرفتند که چون نشان دادند چطور بدن میتواند جلوی سیستم ایمنی خودش را بگیرد تا به اندامها و بافتهای سالم حمله نکند.
نگاهی کوتاه به زندگینامه و دستاوردهای پژوهشی این سه برنده (بر اساس دادههای پایگاه اسکوپوس) خالی از لطف نیست:
1️⃣ خانم مری ای. برانکو (Mary E. Brunkow)
سن: 64 ساله (متولد 1961 آمریکا)
تحصیلات: دکتری زیستشناسی مولکولی از دانشگاه پرینستون
سمت فعلی: مدیر ارشد برنامهها در مؤسسه زیستشناسی سامانهای، سیاتل
برونداد علمی: 31 مقاله
شاخص اچ: 22
تعداد کل استنادات: 10,761
در چهار سال پیاپی (2020 تا 2023) مقالهای منتشر نکرده و در مجموعِ ده سال اخیر تنها 9 مقاله به چاپ رسانده است.
2️⃣ آقای فرد رمزدل (Fred Ramsdell)
سن: 65 ساله (متولد 1960 آمریکا)
تحصیلات: دکتری میکروبیولوژی و ایمنیشناسی از دانشگاه UCLA
سمت فعلی: مشاور علمی در شرکت Sonoma Biotherapeutics (فعال در زمینه توسعه درمانهای سلولی برای بیماریهای خودایمنی و التهابی)
برونداد علمی: 63 مقاله
شاخص اچ: 40
تعداد کل استنادات: 18,688
در ده سال گذشته تنها 8 مقاله منتشر کرده است. در برخی سالها (از جمله 2019، 2021، 2022 و 2024) هیچ مقالهای منتشر نکرده است.
3️⃣ آقای شیمون ساکاگوچی (Shimon Sakaguchi)
سن: 74 ساله (متولد 1951 ژاپن)
تحصیلات: دکترای پزشکی (MD) و دکتری ایمونولوژی از دانشگاه کیوتو
سمت فعلی: استاد ممتاز (Distinguished Professor) در دانشگاه اوساکا
برونداد علمی: 384 مقاله
شاخص اچ: 122
تعداد کل استنادات: 94,664
در ده سال گذشته 128 مقاله منتشر کرده است. هرچند نسبت به دو برنده دیگر بسیار پرکارتر است، اما در مقایسه با پژوهشگران فوقالعاده پرکار (که گاهی بیش از 300 مقاله در سال منتشر میکنند)، این رقم متوسط محسوب میشود.
#nobelprize
#medicine
#physiology
🆔 @irevidence
مری ای. برانکو (Mary E. Brunkow)، فرد رمزدل (Fred Ramsdell) و شیمون ساکاگوچی (Shimon Sakaguchi) به طور مشترک موفق به دریافت جایزه نوبل فیزیولوژی یا پزشکی شدند. مبلغ این جایزه 11 میلیون کرون سوئد است که بین سه برنده به طور مساوی تقسیم میشود (هر کدام تقریباً 391 هزار دلار)
این سه به این خاطر جایزه نوبل گرفتند که چون نشان دادند چطور بدن میتواند جلوی سیستم ایمنی خودش را بگیرد تا به اندامها و بافتهای سالم حمله نکند.
نگاهی کوتاه به زندگینامه و دستاوردهای پژوهشی این سه برنده (بر اساس دادههای پایگاه اسکوپوس) خالی از لطف نیست:
1️⃣ خانم مری ای. برانکو (Mary E. Brunkow)
سن: 64 ساله (متولد 1961 آمریکا)
تحصیلات: دکتری زیستشناسی مولکولی از دانشگاه پرینستون
سمت فعلی: مدیر ارشد برنامهها در مؤسسه زیستشناسی سامانهای، سیاتل
برونداد علمی: 31 مقاله
شاخص اچ: 22
تعداد کل استنادات: 10,761
در چهار سال پیاپی (2020 تا 2023) مقالهای منتشر نکرده و در مجموعِ ده سال اخیر تنها 9 مقاله به چاپ رسانده است.
2️⃣ آقای فرد رمزدل (Fred Ramsdell)
سن: 65 ساله (متولد 1960 آمریکا)
تحصیلات: دکتری میکروبیولوژی و ایمنیشناسی از دانشگاه UCLA
سمت فعلی: مشاور علمی در شرکت Sonoma Biotherapeutics (فعال در زمینه توسعه درمانهای سلولی برای بیماریهای خودایمنی و التهابی)
برونداد علمی: 63 مقاله
شاخص اچ: 40
تعداد کل استنادات: 18,688
در ده سال گذشته تنها 8 مقاله منتشر کرده است. در برخی سالها (از جمله 2019، 2021، 2022 و 2024) هیچ مقالهای منتشر نکرده است.
3️⃣ آقای شیمون ساکاگوچی (Shimon Sakaguchi)
سن: 74 ساله (متولد 1951 ژاپن)
تحصیلات: دکترای پزشکی (MD) و دکتری ایمونولوژی از دانشگاه کیوتو
سمت فعلی: استاد ممتاز (Distinguished Professor) در دانشگاه اوساکا
برونداد علمی: 384 مقاله
شاخص اچ: 122
تعداد کل استنادات: 94,664
در ده سال گذشته 128 مقاله منتشر کرده است. هرچند نسبت به دو برنده دیگر بسیار پرکارتر است، اما در مقایسه با پژوهشگران فوقالعاده پرکار (که گاهی بیش از 300 مقاله در سال منتشر میکنند)، این رقم متوسط محسوب میشود.
#nobelprize
#medicine
#physiology
🆔 @irevidence
👍45❤16
تبدیل آنزیمی کلیههای نوع A به O و امکان پیوند ناسازگار ABO بدون رد فوقحاد در مدل انسانی
عضو اهدایی، وقتی قابل پیوند است که گروه خونی اهداکننده و گیرنده سازگار باشد (ABO Compatibile)، چون در غیر این صورت سیستم ایمنی گیرنده به آنتیژنهای بیگانه حمله میکند. آنتیژنها دو نوع A و B دارند و عضو با گروه خونی O فاقد هر دو آنتی ژن است و میتوان آن را به هر بیماری پیوند زد.
حالا برای اولینبار در دنیا
پژوهشگران با استفاده از یک آنزیم توانستهاند آنتیژن های نوع A را از یک کلیه اهدایی حذف کنند و آن را به نوع O تبدیل کنند
این کلیه به بدن یک مرد ۶۸ ساله دچار مرگ مغزی پیوند زده شد و تا دو روز سالم مانده است.
این آنزیم نخستینبار در سال ۲۰۱۹ شناسایی شده و در ۲۰۲۲ هم به کمک آن ریه نوع A را به نوع O تبدیل کردند هرچند در آن زمان اندام به انسان پیوند زده نشده بود.
در واقع رد فوقحاد (hyperacute rejection) دیده نشده و کلیه تا ۲ روز بدون نشانههای رد پیوند بهخوبی کار کرده و تا شش روز هم ادرار تولید کرده است. اما از روز سوم بهبعد، با بازگشت آنتیژن A روی سلولهای کلیه، نشانههای رد آنتیبادیمحور و رسوب کمپلمان ظاهر شده است.
در نهایت، توالییابی سلولی روی کلیه اهدایی هم انجام شده و نشان داده شده که بیان برخی ژنهای مرتبط با سازگاری یا accommodation-related genes هم افزایش یافته است. یعنی با وجود شروع پاسخ ایمنی، کلیه تلاش کرده با محیط ایمنی جدید سازگار شود. این یافته نشان میدهد که اگر روش مهندسی اندام بیشتر بهینه شود، ممکن است در آینده پیوندهای اینچنینی مدت طولانیتری بدون رد باقی بمانند
دسترسی به مقاله: لینک
گزارش نیچر: لینک
@Scientometric
عضو اهدایی، وقتی قابل پیوند است که گروه خونی اهداکننده و گیرنده سازگار باشد (ABO Compatibile)، چون در غیر این صورت سیستم ایمنی گیرنده به آنتیژنهای بیگانه حمله میکند. آنتیژنها دو نوع A و B دارند و عضو با گروه خونی O فاقد هر دو آنتی ژن است و میتوان آن را به هر بیماری پیوند زد.
حالا برای اولینبار در دنیا
پژوهشگران با استفاده از یک آنزیم توانستهاند آنتیژن های نوع A را از یک کلیه اهدایی حذف کنند و آن را به نوع O تبدیل کنند
این کلیه به بدن یک مرد ۶۸ ساله دچار مرگ مغزی پیوند زده شد و تا دو روز سالم مانده است.
این آنزیم نخستینبار در سال ۲۰۱۹ شناسایی شده و در ۲۰۲۲ هم به کمک آن ریه نوع A را به نوع O تبدیل کردند هرچند در آن زمان اندام به انسان پیوند زده نشده بود.
در واقع رد فوقحاد (hyperacute rejection) دیده نشده و کلیه تا ۲ روز بدون نشانههای رد پیوند بهخوبی کار کرده و تا شش روز هم ادرار تولید کرده است. اما از روز سوم بهبعد، با بازگشت آنتیژن A روی سلولهای کلیه، نشانههای رد آنتیبادیمحور و رسوب کمپلمان ظاهر شده است.
در نهایت، توالییابی سلولی روی کلیه اهدایی هم انجام شده و نشان داده شده که بیان برخی ژنهای مرتبط با سازگاری یا accommodation-related genes هم افزایش یافته است. یعنی با وجود شروع پاسخ ایمنی، کلیه تلاش کرده با محیط ایمنی جدید سازگار شود. این یافته نشان میدهد که اگر روش مهندسی اندام بیشتر بهینه شود، ممکن است در آینده پیوندهای اینچنینی مدت طولانیتری بدون رد باقی بمانند
دسترسی به مقاله: لینک
گزارش نیچر: لینک
@Scientometric
Nature
Enzyme-converted O kidneys allow ABO-incompatible transplantation without hyperacute rejection in a human decedent model
Nature Biomedical Engineering - An ex vivo model and pre-clinical study in a brain-dead recipient provide enzyme-converted O organs to avoid hyperacute rejection in ABO-incompatible kidney...
❤25👍7😁1🤩1
پژوهش تازهای روی موشها نشان داده که موشهای نر با فعالیت و ورزش منظم میتوانند احتمالا آمادگی جسمانی خود را به نسل بعد منتقل کنند.
در این مطالعه، موشهای نری که بهطور منظم ورزش میکردند، در اسپرم خود مقدار بیشتری از ۱۰ نوع microRNA داشتند که روی سوختوساز و رشد عضلات جنین اثر دارند (انتقال از طریق microRNA و نه DNA). نوزادان نر آنها توانستهاند مدت زمان بیشتری روی تردمیل بدوند.
جالب اینکه در بررسیهای انسانی نیز در اسپرم مردان ورزشکار، مقدار زیادی از همین microRNAها دیده شده است.
اگر این نتایج در پژوهش های انسانی هم تایید سود، به نظر میرسد پدران میتوانند با ورزش کردن خودشان به بهتر بودن وضعیت عضلانی و سلامتی فرزدان آینده خود کمک کنند.
گزارش ساینس: لینک
دسترسی به مقاله:لینک
@Scientometric
در این مطالعه، موشهای نری که بهطور منظم ورزش میکردند، در اسپرم خود مقدار بیشتری از ۱۰ نوع microRNA داشتند که روی سوختوساز و رشد عضلات جنین اثر دارند (انتقال از طریق microRNA و نه DNA). نوزادان نر آنها توانستهاند مدت زمان بیشتری روی تردمیل بدوند.
جالب اینکه در بررسیهای انسانی نیز در اسپرم مردان ورزشکار، مقدار زیادی از همین microRNAها دیده شده است.
اگر این نتایج در پژوهش های انسانی هم تایید سود، به نظر میرسد پدران میتوانند با ورزش کردن خودشان به بهتر بودن وضعیت عضلانی و سلامتی فرزدان آینده خود کمک کنند.
گزارش ساینس: لینک
دسترسی به مقاله:لینک
@Scientometric
Science
Well-exercised male mice appear to pass fitness to their male offspring
Surprising epigenetic effect relies on snippets of RNA packaged within sperm
❤34👍10😁8🔥2👎1🤯1
Lancet-Cancer-GBD-Scientometric.pdf
601.1 KB
از مقاله امروز لنست:
در سال ۲۰۲۳، در دنیا حدود ۱۸/۵ میلیون مورد جدید سرطان و ۱۰/۴ میلیون مرگ ناشی از سرطان برآورد شده. سرطان پس از بیماریهای قلبیعروقی دومین عامل مرگو میر در جهان بوده.
بیشترین سرطان تشخیص داده شده در ۲۰۲۳: پستان، ریه، کولورکتال، پروستات و معده
بیشترین علت مرگ ناشی از سرطان در ۲۰۲۳: ریه، کولورکتال، معده، پستان و مری
عوامل خطر شناختهشده قابل پیشگیری، مسئول بیش از ۴۰٪ از مرگهای ناشی از سرطان بوده اند.
عوامل خطر مرتبط با بار سرطان: سیگار در ۱۶ نوع سرطان، مصرف بالای الکل در ۱۰ نوع سرطان، عوامل مرتبط با رژیم عذایی در ۶ نوع سرطان و رابطه جنسی ناامن در ۱ نوع سرطان نقش داشته.
پیشبینی شده که از ۲۰۲۴ تا ۲۰۵۰، تعداد تشخیصهای جدید سرطان حدود ۶۰٪ افزایش یابد و به حدود ۳۰ میلیون مورد در ۲۰۵۰ برسد.
برای مرگهای ناشی از سرطان نیز این اعداد ۷۴٪ و ۱۸/۶ میلیون است.
مرگ و میر ناشی از سرطان در دنیا از ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۳ حدود ۲۴٪ کاهش داشته اما این کاهش فقط مرتبط به کشورهای با درآمد بالا و درآمد متوسط بالا بوده و در کشورهای با درآمد کم و درآمد متوسط پایین افزایش مرگ و میر دیده شده است.
@Scientometric
در سال ۲۰۲۳، در دنیا حدود ۱۸/۵ میلیون مورد جدید سرطان و ۱۰/۴ میلیون مرگ ناشی از سرطان برآورد شده. سرطان پس از بیماریهای قلبیعروقی دومین عامل مرگو میر در جهان بوده.
بیشترین سرطان تشخیص داده شده در ۲۰۲۳: پستان، ریه، کولورکتال، پروستات و معده
بیشترین علت مرگ ناشی از سرطان در ۲۰۲۳: ریه، کولورکتال، معده، پستان و مری
عوامل خطر شناختهشده قابل پیشگیری، مسئول بیش از ۴۰٪ از مرگهای ناشی از سرطان بوده اند.
عوامل خطر مرتبط با بار سرطان: سیگار در ۱۶ نوع سرطان، مصرف بالای الکل در ۱۰ نوع سرطان، عوامل مرتبط با رژیم عذایی در ۶ نوع سرطان و رابطه جنسی ناامن در ۱ نوع سرطان نقش داشته.
پیشبینی شده که از ۲۰۲۴ تا ۲۰۵۰، تعداد تشخیصهای جدید سرطان حدود ۶۰٪ افزایش یابد و به حدود ۳۰ میلیون مورد در ۲۰۵۰ برسد.
برای مرگهای ناشی از سرطان نیز این اعداد ۷۴٪ و ۱۸/۶ میلیون است.
مرگ و میر ناشی از سرطان در دنیا از ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۳ حدود ۲۴٪ کاهش داشته اما این کاهش فقط مرتبط به کشورهای با درآمد بالا و درآمد متوسط بالا بوده و در کشورهای با درآمد کم و درآمد متوسط پایین افزایش مرگ و میر دیده شده است.
@Scientometric
😢32❤12👍6👎2💔1😡1
راز عمر طولانی موش کور برهنه!
موش کور برهنه (Heterocephalus glaber) یکی از جوندههای با طول عمر بالا است که مقاومت قابل توجهی در برابر پیری و سرطان دارد. تا خدود ۴۰ سال عمر میکند. یکی از عوامل احتمالی این طول عمر، توانایی بالای آن در ترمیم DNA است.
مطالعات نشان دادهاند که آنزیم cGAS یا cyclic GMP–AMP synthase، در انسان و موش معمولی مسیر بازترکیبی همولوگ (HR) برای ترمیم DNA را مهار میکند و موجب ناپایداری ژنومی میشود. حالا در پژوهشی که در ساینس(لینک) منتشر شده، مشخص شده که در موش کور برهنه، تغییر در چهار آمینواسید در cGAS در طی روند تکامل باعث شده تا عملکرد مهاری آن از بین برود و cGAS به تقویت ترمیم DNA از طریق HR بپردازد.
در نتیجه، پیری سلولی و بافتی کاهش یافته و طول عمر افزایش مییابد. محققین همین طور در این پژوه نشان دادهاند که انتقال cGAS موش کور برهنه به موشهای پیر به کمک ویروس آدنوویروس، موهای سفید (تصویر)، روند التهاب (مانند کاهش IL6) و نشانگرهای پیری سلولی را کاهش میدهد که ناشی از اثرات محافظتی وابسته به همان چهار آمینواسید است. بازگرداندن این چهار آمینواسید به حالت اولیه، تمام این اثرات محافظتی را از بین برده است.
اگر بتوان عملکرد این نوع cGAS را در بدن انسان هم فعال کرد، این شاید بتواند به کندتر شدن روند پیری کمک کند.
@Scientometric
موش کور برهنه (Heterocephalus glaber) یکی از جوندههای با طول عمر بالا است که مقاومت قابل توجهی در برابر پیری و سرطان دارد. تا خدود ۴۰ سال عمر میکند. یکی از عوامل احتمالی این طول عمر، توانایی بالای آن در ترمیم DNA است.
مطالعات نشان دادهاند که آنزیم cGAS یا cyclic GMP–AMP synthase، در انسان و موش معمولی مسیر بازترکیبی همولوگ (HR) برای ترمیم DNA را مهار میکند و موجب ناپایداری ژنومی میشود. حالا در پژوهشی که در ساینس(لینک) منتشر شده، مشخص شده که در موش کور برهنه، تغییر در چهار آمینواسید در cGAS در طی روند تکامل باعث شده تا عملکرد مهاری آن از بین برود و cGAS به تقویت ترمیم DNA از طریق HR بپردازد.
در نتیجه، پیری سلولی و بافتی کاهش یافته و طول عمر افزایش مییابد. محققین همین طور در این پژوه نشان دادهاند که انتقال cGAS موش کور برهنه به موشهای پیر به کمک ویروس آدنوویروس، موهای سفید (تصویر)، روند التهاب (مانند کاهش IL6) و نشانگرهای پیری سلولی را کاهش میدهد که ناشی از اثرات محافظتی وابسته به همان چهار آمینواسید است. بازگرداندن این چهار آمینواسید به حالت اولیه، تمام این اثرات محافظتی را از بین برده است.
اگر بتوان عملکرد این نوع cGAS را در بدن انسان هم فعال کرد، این شاید بتواند به کندتر شدن روند پیری کمک کند.
@Scientometric
Telegram
Scientometrics
👍41❤12👏4🤔2😱2🤩1
مقالهای مهم در مورد درک بهتر و درست مفاهیم p value و confidence interval و کاربرد درست آنها توسط استاد منصورنیا و همکارانشان منتشر شده است (لینک). اینجا سعی کردم خلاصه ای از آن را قرار دهم:
معمولا در مقالات علمی سه عدد آماری اصلی گزارش میشود:
1- برآورد نقطهای (Point estimate): که بهترین حدس ما از اثر مورد بررسی است
2- مقدار (p-value): عددی بین ۰ تا ۱ که نشان میدهد دادههای ما تا چه حد با یک فرضیه سازگار یا ناسازگارند.
3- فاصله اطمینان (Confidence Interval یا CI): محدودهای که نشان میدهد بر اساس دادهها، اثر واقعی احتمالا در چه بازهای قرار دارد.
در واقع اگر Point estimate بهترین حدس است، فاصله طمینان، بازهای از حدسها دربارهی اندازهی اثر است که دادههای ما با آنها بهطور منطقی سازگار هستند. این بازه بسته به روشی که برای محاسبهاش استفاده شده، ممکن است کمی متفاوت باشد.
نگاه کردن به p-value بهعنوان «میزان سازگاری» دیدگاهی متفاوت از تفسیر سنتی آن بهعنوان معناداری آماری (statistical significance) است.
تفسیر سنتی اغلب اشتباه گرفته میشود و مثلا بهجای معناداری آماری. بهاشتباه اهمیت بالینی (clinical significance) برداشت میشود.
سازگاری یا compatibility یعنی اینکه یک فرضیه تا چه اندازه میتواند دادهها را توضیح دهد یا با آنها همخوانی داشته باشد.
این سازگاری وقتی p=1 باشد در بیشترین حالت خود است و هرچه p به صفر نزدیکتر شود، سازگاری هم کمتر میشو. فرض کنید مطالعهای روی یک برنامه افزایش سرعت انجام میدهیم و فرض صفر (null hypothesis) اینجا بدون اثر بودن آن برنامه باشد. اگر میانگین تغییر مشاهده شده برابر صفر باشد (برآورد نقطهای یا point estimate)، مقدار p برابر یک میشود که نشاندهنده سازگاری کامل (perfect compatibility) بین اثر مشاهده شده و فرضیه صفر است. یعنی دادهها کاملاً با فرضیه بدون اثر بودن سازگارند.
اگر فاصله سازگاری ۹۵٪ (95% compatibility interval) بین −۵ تا ۵ کیلومتر در ساعت باشد، دادههای مشاهدهشده با همه اثرهای فرضی از کاهش شدید (-۵) تا افزایش شدید (۵) سازگار هستند، چون همه این اثرها p>0.05 دارند. این نتیجه نشان میدهد که دادهها دقیق نیستند و نیاز به دادههای بیشتر یا مطالعات بهتر است.
هرچه فاصله سازگاری وسیعتر باشد، دادهها اطلاعات کمتری درباره اندازه واقعی اثر میدهند.
در تحلیلهای آماری معمول، معمولاً فقط مقدار p برای فرض صفر (null hypothesis) محاسبه میشود و نتیجه را بهصورت دوحالته تفسیر میکنند: اگر p≤0.05 باشد «معنادار» (significant) و اگر p>0.05 باشد «غیرمعنادار» (non-significant). این نوع تفسیر اشتباه است، چون اندازه اثر (effect size) را نادیده میگیرد و باعث میشود پژوهشگر یا پزشک فکر کند صرفاً چون p≤0.05 بوده، اثر واقعاً مهم یا معنادار است، یا اگر p>0.05 بوده، هیچ اثری وجود ندارد. در حالی که pهای نزدیک به هم مثل 0.049 و 0.051 از نظر علمی تقریباً هیچ تفاوتی ندارند.
چنین مرزبندیهای مصنوعی باعث میشود پژوهشها به سمت نتایج با p≤0.05 تمایل پیدا کنند (bias toward significant results)، چون این نوع نتایج راحتتر منتشر میشوند. گاهی هم برعکس، وقتی محقق میخواهد نشان دهد درمانی بیخطر است، تمایل به p>0.05 دیده میشود (bias toward non-significance).
رویکرد سازگاری (compatibility approach) پیشنهاد میکند به جای تمرکز روی معنادار بودن یا نبودن، به همخوانی دادهها با فرضیه و زمینه بالینی توجه کنیم تا نتیجهگیریها واقعیتر و کاربردیتر باشند.
قبل از آنکه دادههای یک مطالعه را تحلیل کنیم، باید مشخص کنیم چه میزان اثر، نشاندهنده برتری درمان نسبت به روش معمول است. اول باید به برآورد نقطهای (point estimate) و فاصله سازگاری (interval estimate) توجه کنیم، نه فقط به p-value. برای مثال اگر میانگین تغییر فشار خون ۰ باشد و فاصله اطمینان از منفی ۸ تا مثبت ۸ باشد، یعنی دادهها هم با کاهش ۸ و هم با افزایش ۸ میلیمتر جیوه مطابق هستند. یعنی هنوز مطمئن نیستیم درمان مفید است یا ضرر رسان. فقط میدانیم عدم قطعیت خیلی زیاد است. حالا اگر میانگین تغییر فشار خون، ۱ باشد ( و به مقدار ۲ که مد نظر ما از قبل بوده نرسیده باشد) و فاصله اطمینان بین 0.5 تا 1.5 باشد (با p حتی خیلی پایین مثلا 0.001)، یعنی اثر از نظر آماری مهم است، ولی از نظر بالینی ممکن است آن قدر کم باشد که در عمل مهم نباشد.
تصویر پایین پست توصیه های کلیدی مطالعه را نشان میدهد.
@Scientometric
معمولا در مقالات علمی سه عدد آماری اصلی گزارش میشود:
1- برآورد نقطهای (Point estimate): که بهترین حدس ما از اثر مورد بررسی است
2- مقدار (p-value): عددی بین ۰ تا ۱ که نشان میدهد دادههای ما تا چه حد با یک فرضیه سازگار یا ناسازگارند.
3- فاصله اطمینان (Confidence Interval یا CI): محدودهای که نشان میدهد بر اساس دادهها، اثر واقعی احتمالا در چه بازهای قرار دارد.
در واقع اگر Point estimate بهترین حدس است، فاصله طمینان، بازهای از حدسها دربارهی اندازهی اثر است که دادههای ما با آنها بهطور منطقی سازگار هستند. این بازه بسته به روشی که برای محاسبهاش استفاده شده، ممکن است کمی متفاوت باشد.
نگاه کردن به p-value بهعنوان «میزان سازگاری» دیدگاهی متفاوت از تفسیر سنتی آن بهعنوان معناداری آماری (statistical significance) است.
تفسیر سنتی اغلب اشتباه گرفته میشود و مثلا بهجای معناداری آماری. بهاشتباه اهمیت بالینی (clinical significance) برداشت میشود.
سازگاری یا compatibility یعنی اینکه یک فرضیه تا چه اندازه میتواند دادهها را توضیح دهد یا با آنها همخوانی داشته باشد.
این سازگاری وقتی p=1 باشد در بیشترین حالت خود است و هرچه p به صفر نزدیکتر شود، سازگاری هم کمتر میشو. فرض کنید مطالعهای روی یک برنامه افزایش سرعت انجام میدهیم و فرض صفر (null hypothesis) اینجا بدون اثر بودن آن برنامه باشد. اگر میانگین تغییر مشاهده شده برابر صفر باشد (برآورد نقطهای یا point estimate)، مقدار p برابر یک میشود که نشاندهنده سازگاری کامل (perfect compatibility) بین اثر مشاهده شده و فرضیه صفر است. یعنی دادهها کاملاً با فرضیه بدون اثر بودن سازگارند.
اگر فاصله سازگاری ۹۵٪ (95% compatibility interval) بین −۵ تا ۵ کیلومتر در ساعت باشد، دادههای مشاهدهشده با همه اثرهای فرضی از کاهش شدید (-۵) تا افزایش شدید (۵) سازگار هستند، چون همه این اثرها p>0.05 دارند. این نتیجه نشان میدهد که دادهها دقیق نیستند و نیاز به دادههای بیشتر یا مطالعات بهتر است.
هرچه فاصله سازگاری وسیعتر باشد، دادهها اطلاعات کمتری درباره اندازه واقعی اثر میدهند.
در تحلیلهای آماری معمول، معمولاً فقط مقدار p برای فرض صفر (null hypothesis) محاسبه میشود و نتیجه را بهصورت دوحالته تفسیر میکنند: اگر p≤0.05 باشد «معنادار» (significant) و اگر p>0.05 باشد «غیرمعنادار» (non-significant). این نوع تفسیر اشتباه است، چون اندازه اثر (effect size) را نادیده میگیرد و باعث میشود پژوهشگر یا پزشک فکر کند صرفاً چون p≤0.05 بوده، اثر واقعاً مهم یا معنادار است، یا اگر p>0.05 بوده، هیچ اثری وجود ندارد. در حالی که pهای نزدیک به هم مثل 0.049 و 0.051 از نظر علمی تقریباً هیچ تفاوتی ندارند.
چنین مرزبندیهای مصنوعی باعث میشود پژوهشها به سمت نتایج با p≤0.05 تمایل پیدا کنند (bias toward significant results)، چون این نوع نتایج راحتتر منتشر میشوند. گاهی هم برعکس، وقتی محقق میخواهد نشان دهد درمانی بیخطر است، تمایل به p>0.05 دیده میشود (bias toward non-significance).
رویکرد سازگاری (compatibility approach) پیشنهاد میکند به جای تمرکز روی معنادار بودن یا نبودن، به همخوانی دادهها با فرضیه و زمینه بالینی توجه کنیم تا نتیجهگیریها واقعیتر و کاربردیتر باشند.
قبل از آنکه دادههای یک مطالعه را تحلیل کنیم، باید مشخص کنیم چه میزان اثر، نشاندهنده برتری درمان نسبت به روش معمول است. اول باید به برآورد نقطهای (point estimate) و فاصله سازگاری (interval estimate) توجه کنیم، نه فقط به p-value. برای مثال اگر میانگین تغییر فشار خون ۰ باشد و فاصله اطمینان از منفی ۸ تا مثبت ۸ باشد، یعنی دادهها هم با کاهش ۸ و هم با افزایش ۸ میلیمتر جیوه مطابق هستند. یعنی هنوز مطمئن نیستیم درمان مفید است یا ضرر رسان. فقط میدانیم عدم قطعیت خیلی زیاد است. حالا اگر میانگین تغییر فشار خون، ۱ باشد ( و به مقدار ۲ که مد نظر ما از قبل بوده نرسیده باشد) و فاصله اطمینان بین 0.5 تا 1.5 باشد (با p حتی خیلی پایین مثلا 0.001)، یعنی اثر از نظر آماری مهم است، ولی از نظر بالینی ممکن است آن قدر کم باشد که در عمل مهم نباشد.
تصویر پایین پست توصیه های کلیدی مطالعه را نشان میدهد.
@Scientometric
Telegram
Scientometrics
❤36👍10🔥3👎1
Forwarded from Scientometrics
Telegram
Scientometrics
منشور حقوق پزشکان، مصوب شورای عالی سازمان نظام پزشکی در مرداد ۱۴۰۰ است و شامل شش فصل و ۵۹ ماده می باشد (لینک)
فصلها:
1- حق برخورداری از احترام و منزلت حرفه ای
2- حق برخورداری از امنیت حمایت حرفه ای
3- حق دسترسی منصفانه به امکانات مالی و رفاهی
4- حق دریافت آموزش های لازم و روزآمد
5- شفافیت و حق مشارکت در تعیین سرنوشت
6- حق استقلال در تصمیم گیری حرفه ای
اجرای این سند برای سازمان نظام پزشکی الزامی است و سازمان باید برای اجرای آن حمایت طلبی کند. این سند با توجه به آمارهای خودکشی در بین پزشکان جوان و مخوصا دستیاران تخصصی (که در کانال به آن پرداخته بودم) برای من ارسال شده و من خلاصه برخی مواد را اینجا قرار میدهم:
ســازمان نظــام پزشـکی مکلـف اسـت بـرای رصـد وضعیـت امنیـت حرفـه ای اعضـای جامعـه ی پزشـکی اقـدام كنـد و ضمـن شناســایی تهدیدهـا، فرصت هـا، قوت هـا و ضعف هـا، بــرای ارتقـاء ســطح امنیــت حرفــه ای اعضـای خــود، برنامه ریــزی مناسـب انجـام دهــد.
اعضـای جامعــه ی پزشـکی حــق دارنــد بــه دنبـال آســیب های ناشـي از مــواردی ماننــد هتـک حرمــت یــا خشــونت، بــه سیسـتم مشـاوره و حمایت هـای روانــی در ســازمان نظــام پزشـکی دسترســی داشـته باشــند.
ســازمان نظــام پزشـکی مکلـف اســت در مــواردی كــه مشـخص شـود هـر یـک از اعضـای حرفـه بـه دلیـل یـا در اثـر عمـل بـه وظایف حرفـهای خـود كـه آنهـا را به درسـتی و بـا درنظرگرفتـن اسـتانداردهای علمـی و فنــی و اخلاقــی انجـام داده، بــه هــر دلیلــی مــورد بازخواسـت یــا عواقـب قضایــی و اداری و ماننــد آن قــرار گرفتــه اســت، بــا تمــام تــوان از امنیــت و حیثیـت حرفـه ای و فـردی وی دفـاع كنـد.
شایسـته اســت همــه ی نهادهــای درگیـر در فراینـد رســیدگی بــه شــکایات واصلــه از اعضـای جامعــهی پزشـکی، عواقـب ناشـی از ناامن كـردن فضـای فعالیــت حرفــهای اعضـای جامعــه ی پزشـکی، از جملــه رشـد پزشـکی تدافعــی و كاهــش بهــره وری نظــام ســلامت را مدنظــر قـرار دهنـد.
اعضـای جامعـه ی پزشـکی حـق دارنـد بابـت فعالیـت حرفـه ای خـود، بـر اسـاس تعرفه هـای مصـوب و قراردادهـای منصفانـه، دسـتمزد دریافـت كننـد. اعضـای ســازمان نظــام پزشـکی حــق دارنــد از هرگونـه بهره كشـی اقتصـادی در هـر شـکلی، ازجملـه قراردادهـای یکطرفـه و غیرمنصفانـه مصـون بماننـد.
همـه ی اعضـای حرفـه، ازجملــه حرفه مندانـی كــه در اســتخدام نهادهــا یــا مؤسســات هسـتند و نیــز دسـتیاران رشـته های تخصصـی و فوق تخصصـی حـق دارنـد بـر اسـاس سـاعت كار اسـتاندارد فعالیـت كننـد.
هرگونـه تحمیـل سـاعت كاری اضافـه بـر سـاعت اســتاندارد بــه اعضـای حرفــه یــا تحمیـل ســاعت كاری اضافـه بــر برنامــه ی آموزشـی مصـوب بـه فراگیـران ایـن رشـته ها، مصـداق بهره كشـی و غیرموجـه اســت. ســازمان نظــام پزشـکی مکلـف اســت از ایــن حــق حرفه منــدان، دسـتیاران و سـایر فراگیرانـی كـه اعضـای سـازمان هسـتند، دفـاع كنـد.
فراگیـران دوره های بالینـی رشـته های علـوم پزشـکی، ازجملـه دسـتیاران تخصصــی و فوق تخصصــی حــق دارنــد در ازای انجـام مداخـلات و ارائـه ی خدمـت بـه دریافتكننـدگان خدمـات سـلامت، حق الزحمـه ی مناسـب دریافـت كننـد.
اعضـای جامعــه ی پزشـکی حــق دارنــد ضمـن دریافـت مطالبـات خـود از سـازمان های بیمه گـر و مؤسسـات درمانـی، در اسـرع وقـت، بابـت تأخیـر در پرداخـت آن نیـز، ضـرر و زیـان دریافـت كننـد. سـازمان نظـام پزشـکی مکلـف اسـت تـا بـا بررسـی زمینه هـای قانونـی، راه را بـرای اسـتیفای ایـن حـق اعضـای خـود همـوار كنـد.
همــه ی اعضـای جامعــه ی پزشـکی حــق دارنــد بــر اســاس اسـتانداردهای حرفـه ای و اخلاقـی و فنـی خـود عمـل كننـد و بـه هیـچ عنـوان نبایـد بــه دلیــل پافشـاری بــر ایــن اســتانداردها، تحـت فشــار و تعقیـب قــرار گیرنــد. ســازمان نظــام پزشـکی مکلـف اســت از اســتقلال حرفــه ای همــه ی اعضـای خــود، به ویـژه آنهایــی كــه بــه دلایلــی نظیـر اشـتغال در برخـی نهادهـای خـاص بیشـتر در معـرض نقـض اسـتقلال حرفـه ای هسـتند، حمایـت
كنـد.
@Scientometric
فصلها:
1- حق برخورداری از احترام و منزلت حرفه ای
2- حق برخورداری از امنیت حمایت حرفه ای
3- حق دسترسی منصفانه به امکانات مالی و رفاهی
4- حق دریافت آموزش های لازم و روزآمد
5- شفافیت و حق مشارکت در تعیین سرنوشت
6- حق استقلال در تصمیم گیری حرفه ای
اجرای این سند برای سازمان نظام پزشکی الزامی است و سازمان باید برای اجرای آن حمایت طلبی کند. این سند با توجه به آمارهای خودکشی در بین پزشکان جوان و مخوصا دستیاران تخصصی (که در کانال به آن پرداخته بودم) برای من ارسال شده و من خلاصه برخی مواد را اینجا قرار میدهم:
ســازمان نظــام پزشـکی مکلـف اسـت بـرای رصـد وضعیـت امنیـت حرفـه ای اعضـای جامعـه ی پزشـکی اقـدام كنـد و ضمـن شناســایی تهدیدهـا، فرصت هـا، قوت هـا و ضعف هـا، بــرای ارتقـاء ســطح امنیــت حرفــه ای اعضـای خــود، برنامه ریــزی مناسـب انجـام دهــد.
اعضـای جامعــه ی پزشـکی حــق دارنــد بــه دنبـال آســیب های ناشـي از مــواردی ماننــد هتـک حرمــت یــا خشــونت، بــه سیسـتم مشـاوره و حمایت هـای روانــی در ســازمان نظــام پزشـکی دسترســی داشـته باشــند.
ســازمان نظــام پزشـکی مکلـف اســت در مــواردی كــه مشـخص شـود هـر یـک از اعضـای حرفـه بـه دلیـل یـا در اثـر عمـل بـه وظایف حرفـهای خـود كـه آنهـا را به درسـتی و بـا درنظرگرفتـن اسـتانداردهای علمـی و فنــی و اخلاقــی انجـام داده، بــه هــر دلیلــی مــورد بازخواسـت یــا عواقـب قضایــی و اداری و ماننــد آن قــرار گرفتــه اســت، بــا تمــام تــوان از امنیــت و حیثیـت حرفـه ای و فـردی وی دفـاع كنـد.
شایسـته اســت همــه ی نهادهــای درگیـر در فراینـد رســیدگی بــه شــکایات واصلــه از اعضـای جامعــهی پزشـکی، عواقـب ناشـی از ناامن كـردن فضـای فعالیــت حرفــهای اعضـای جامعــه ی پزشـکی، از جملــه رشـد پزشـکی تدافعــی و كاهــش بهــره وری نظــام ســلامت را مدنظــر قـرار دهنـد.
اعضـای جامعـه ی پزشـکی حـق دارنـد بابـت فعالیـت حرفـه ای خـود، بـر اسـاس تعرفه هـای مصـوب و قراردادهـای منصفانـه، دسـتمزد دریافـت كننـد. اعضـای ســازمان نظــام پزشـکی حــق دارنــد از هرگونـه بهره كشـی اقتصـادی در هـر شـکلی، ازجملـه قراردادهـای یکطرفـه و غیرمنصفانـه مصـون بماننـد.
همـه ی اعضـای حرفـه، ازجملــه حرفه مندانـی كــه در اســتخدام نهادهــا یــا مؤسســات هسـتند و نیــز دسـتیاران رشـته های تخصصـی و فوق تخصصـی حـق دارنـد بـر اسـاس سـاعت كار اسـتاندارد فعالیـت كننـد.
هرگونـه تحمیـل سـاعت كاری اضافـه بـر سـاعت اســتاندارد بــه اعضـای حرفــه یــا تحمیـل ســاعت كاری اضافـه بــر برنامــه ی آموزشـی مصـوب بـه فراگیـران ایـن رشـته ها، مصـداق بهره كشـی و غیرموجـه اســت. ســازمان نظــام پزشـکی مکلـف اســت از ایــن حــق حرفه منــدان، دسـتیاران و سـایر فراگیرانـی كـه اعضـای سـازمان هسـتند، دفـاع كنـد.
فراگیـران دوره های بالینـی رشـته های علـوم پزشـکی، ازجملـه دسـتیاران تخصصــی و فوق تخصصــی حــق دارنــد در ازای انجـام مداخـلات و ارائـه ی خدمـت بـه دریافتكننـدگان خدمـات سـلامت، حق الزحمـه ی مناسـب دریافـت كننـد.
اعضـای جامعــه ی پزشـکی حــق دارنــد ضمـن دریافـت مطالبـات خـود از سـازمان های بیمه گـر و مؤسسـات درمانـی، در اسـرع وقـت، بابـت تأخیـر در پرداخـت آن نیـز، ضـرر و زیـان دریافـت كننـد. سـازمان نظـام پزشـکی مکلـف اسـت تـا بـا بررسـی زمینه هـای قانونـی، راه را بـرای اسـتیفای ایـن حـق اعضـای خـود همـوار كنـد.
همــه ی اعضـای جامعــه ی پزشـکی حــق دارنــد بــر اســاس اسـتانداردهای حرفـه ای و اخلاقـی و فنـی خـود عمـل كننـد و بـه هیـچ عنـوان نبایـد بــه دلیــل پافشـاری بــر ایــن اســتانداردها، تحـت فشــار و تعقیـب قــرار گیرنــد. ســازمان نظــام پزشـکی مکلـف اســت از اســتقلال حرفــه ای همــه ی اعضـای خــود، به ویـژه آنهایــی كــه بــه دلایلــی نظیـر اشـتغال در برخـی نهادهـای خـاص بیشـتر در معـرض نقـض اسـتقلال حرفـه ای هسـتند، حمایـت
كنـد.
@Scientometric
👍14❤7👎1🌭1
برگزاری هفته «ماموگرافی رایگان» در سراسر کشور
ماموگرافی رایگان زنان در سراسر کشور از ۲۶ مهر تا ۳ آیان: لیست مراکز (فایل پایین پست)
از گفتههای دکتر مرضیه لشکری، رییس اداره سرطان معاونت درمان وزارت بهداشت (ایسنا):
سرطان پستان شایعترین سرطان در میان زنان ایران و جهان است. بر اساس آخرین آمارهای ملی، بروز خام سرطان پستان در ایران ۴۷.۷ مورد در هر ۱۰۰ هزار زن است و سالانه بیش از ۱۹ هزار مورد جدید از این بیماری در کشور ثبت میشود؛ به عبارتی، روزانه بیش از ۵۰ زن و بهطور میانگین حدود دو نفر در هر ساعت با تشخیص سرطان پستان مواجه میشوند.
سرطان پستان حدود ۲۶ درصد از کل سرطانهای زنان ایرانی را تشکیل میدهد.
اگر این بیماری در مراحل اولیه شناسایی شود، شانس درمان کامل آن بیش از ۹۰ درصد خواهد بود. تشخیص زودهنگام، درمان را سادهتر، کمهزینهتر و مؤثرتر میکند و میتواند از بروز عوارض جسمی و روحی شدید جلوگیری کند.
انجام ماموگرافی دورهای از سن ۴۰ سالگی هر یک تا دو سال تا حدود ۷۴ سالگی، از روشهای مؤثر در شناسایی زودهنگام این بیماری است. ماموگرافی دقیقترین روش برای کشف تودههای کوچک پستان است؛ تودههایی که هنوز در معاینه دستی قابل لمس نیستند و شناسایی آنها در این مرحله، درمان را سریعتر و آسانتر میسازد.
معاونت درمان وزارت بهداشت از تاریخ ۲۶ مهرماه تا ۳ آبانماه ۱۴۰۴، طرح ملی هفته ماموگرافی رایگان را در مراکز منتخب سراسر کشور برگزار میکند و در طول این هفته، بانوان میتوانند با مراجعه به مراکز اعلامشده، خدمات ماموگرافی را بهصورت رایگان دریافت کنند یا نوبت ماموگرافی رایگان خود را در نزدیکترین زمان ممکن رزرو نمایند.
لیست مراکز منتخب انجام ماموگرافی رایگان از تاریخ ۲۶ مهرماه تا ۳ آبانماه ۱۴۰۴ را از فایل پایین پست ببینید.
توئیتر دکتر کردستی (لینک): خانمهای عزیز، لطفا غربالگری سرطان پستان را جدی بگیرید!
توئیتر دکتر سعیدیان (لینک):
میزان شیوع «سرطان پستان» در خانمهای ایرانی ۱ نفر از هر۴نفره که تقریباً دو برابر آمارهای رسمی جهانی ست.«ماموگرافی»یکی از ساده و بهترین روشهای تشخیص زودرس این سرطانه. لطفاً به شایعات توجه نکنید و حتما تو این هفته برای انجام ماموگرافی،مراجعه کنید.
توئیتر دکتر احمدی (لینک): همونطور که نمیشه معتقدین به زمین تخت رو قانع کرد اشتباه می کنن، یکسری رو هم نمی تونی قانع کنی که ماموگرافی خطرناک نیست. البته فکر نمی کنم اعتقاد به زمین تخت خطرناک باشه ولی اونی که مردم رو از #ماموگرافی می ترسونه باعث میشه یک نفر دیر متوجه سرطانش بشه
@Scientometric
ماموگرافی رایگان زنان در سراسر کشور از ۲۶ مهر تا ۳ آیان: لیست مراکز (فایل پایین پست)
از گفتههای دکتر مرضیه لشکری، رییس اداره سرطان معاونت درمان وزارت بهداشت (ایسنا):
سرطان پستان شایعترین سرطان در میان زنان ایران و جهان است. بر اساس آخرین آمارهای ملی، بروز خام سرطان پستان در ایران ۴۷.۷ مورد در هر ۱۰۰ هزار زن است و سالانه بیش از ۱۹ هزار مورد جدید از این بیماری در کشور ثبت میشود؛ به عبارتی، روزانه بیش از ۵۰ زن و بهطور میانگین حدود دو نفر در هر ساعت با تشخیص سرطان پستان مواجه میشوند.
سرطان پستان حدود ۲۶ درصد از کل سرطانهای زنان ایرانی را تشکیل میدهد.
اگر این بیماری در مراحل اولیه شناسایی شود، شانس درمان کامل آن بیش از ۹۰ درصد خواهد بود. تشخیص زودهنگام، درمان را سادهتر، کمهزینهتر و مؤثرتر میکند و میتواند از بروز عوارض جسمی و روحی شدید جلوگیری کند.
انجام ماموگرافی دورهای از سن ۴۰ سالگی هر یک تا دو سال تا حدود ۷۴ سالگی، از روشهای مؤثر در شناسایی زودهنگام این بیماری است. ماموگرافی دقیقترین روش برای کشف تودههای کوچک پستان است؛ تودههایی که هنوز در معاینه دستی قابل لمس نیستند و شناسایی آنها در این مرحله، درمان را سریعتر و آسانتر میسازد.
معاونت درمان وزارت بهداشت از تاریخ ۲۶ مهرماه تا ۳ آبانماه ۱۴۰۴، طرح ملی هفته ماموگرافی رایگان را در مراکز منتخب سراسر کشور برگزار میکند و در طول این هفته، بانوان میتوانند با مراجعه به مراکز اعلامشده، خدمات ماموگرافی را بهصورت رایگان دریافت کنند یا نوبت ماموگرافی رایگان خود را در نزدیکترین زمان ممکن رزرو نمایند.
لیست مراکز منتخب انجام ماموگرافی رایگان از تاریخ ۲۶ مهرماه تا ۳ آبانماه ۱۴۰۴ را از فایل پایین پست ببینید.
توئیتر دکتر کردستی (لینک): خانمهای عزیز، لطفا غربالگری سرطان پستان را جدی بگیرید!
توئیتر دکتر سعیدیان (لینک):
میزان شیوع «سرطان پستان» در خانمهای ایرانی ۱ نفر از هر۴نفره که تقریباً دو برابر آمارهای رسمی جهانی ست.«ماموگرافی»یکی از ساده و بهترین روشهای تشخیص زودرس این سرطانه. لطفاً به شایعات توجه نکنید و حتما تو این هفته برای انجام ماموگرافی،مراجعه کنید.
توئیتر دکتر احمدی (لینک): همونطور که نمیشه معتقدین به زمین تخت رو قانع کرد اشتباه می کنن، یکسری رو هم نمی تونی قانع کنی که ماموگرافی خطرناک نیست. البته فکر نمی کنم اعتقاد به زمین تخت خطرناک باشه ولی اونی که مردم رو از #ماموگرافی می ترسونه باعث میشه یک نفر دیر متوجه سرطانش بشه
@Scientometric
Telegram
Scientometrics
❤21👍10👎1
مطالعهی جدیدی که در مجلهی NEJM منتشر شده (ASCENT-03) نشان میدهد (لینک) در بیماران مبتلا به سرطان پستان سهگانه منفی (TNBC) پیشرفته که واجد شرایط دریافت ایمونوتراپی نیستند، در مقایسه با شیمی درمانی، استفاده از داروی sacituzumab govitecan به عنوان درمان خط اول میتواند بقای بدون پیشرفت بیماری (PFS) را افزایش دهد، بدون آنکه منجر به بروز عوارض شدیدتری نسبت به شیمیدرمانی معمول برای این بیماران شود.
داروی Trodelvy (نام ژنریک: sacituzumab govitecan-hziy) یک antibody–drug conjugate (ADC) است، یعنی ترکیبی از یک آنتیبادی مونوکلونال و یک داروی شیمیدرمانی قوی که بهصورت هدفمند سلولهای سرطانی را هدف قرار میدهد. در این ترکیب، Govitecan (SN-38) متابولیت فعال داروی irinotecan است که به آنتیبادی متصل شده است.
مکانیسم اثر آن به این صورت است که آنتیبادی (sacituzumab) به گیرندهی Trop-2 روی سطح سلول سرطانی متصل میشود، سپس کمپلکس به داخل سلول وارد (endocytosis) و داروی SN-38 درون سلول آزاد میشود. SN-38 با مهار topoisomerase I مانع ترمیم DNA میشود که در نهایت باعث شکستن رشتههای DNA و مرگ سلول سرطانی میگردد
این دارو پیشتر به عنوان درمان خط دوم یا بالاتر در بیماران مبتلا به سرطان پستان سهگانه منفی (TNBC) پیشرفته یا متاستاتیک مجوز FDA دریافت کرده بود.
@Scientometric
داروی Trodelvy (نام ژنریک: sacituzumab govitecan-hziy) یک antibody–drug conjugate (ADC) است، یعنی ترکیبی از یک آنتیبادی مونوکلونال و یک داروی شیمیدرمانی قوی که بهصورت هدفمند سلولهای سرطانی را هدف قرار میدهد. در این ترکیب، Govitecan (SN-38) متابولیت فعال داروی irinotecan است که به آنتیبادی متصل شده است.
مکانیسم اثر آن به این صورت است که آنتیبادی (sacituzumab) به گیرندهی Trop-2 روی سطح سلول سرطانی متصل میشود، سپس کمپلکس به داخل سلول وارد (endocytosis) و داروی SN-38 درون سلول آزاد میشود. SN-38 با مهار topoisomerase I مانع ترمیم DNA میشود که در نهایت باعث شکستن رشتههای DNA و مرگ سلول سرطانی میگردد
این دارو پیشتر به عنوان درمان خط دوم یا بالاتر در بیماران مبتلا به سرطان پستان سهگانه منفی (TNBC) پیشرفته یا متاستاتیک مجوز FDA دریافت کرده بود.
@Scientometric
👍12❤4🔥4
قسمت هایی از گفتوگوی خبرآنلاین با کارن ابرینیا، دبیر کانون صنفی استادان دانشگاهی ایران و ابراهیم آزادگان، استاد دانشگاه صنعتی شریف:
بهطورکلی از سال ۱۳۹۷، ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۲، ۱۴۰۳ از میان ۶ هزار استاد در رشتههای فنی مهندسی در دانشگاههای برتر، یک هزار و ۵۰۰ نفر بهعبارتی ۲۵ درصد آنها مهاجرت کردند.
در دانشکده مهندسی مکانیک دانشگاه تهران حدود ۱۰ نفر از اساتید یا خودشان را بازنشسته کردند و مهاجرت کردند یا اینکه در فرصت مطالعاتی بودند و برنگشتند.
من مهاجرت را به زخمی تشبیه میکنم که بر پیکر دانشگاهها وارد شده و دارد عمیقتر هم میشود.
یک آمار رسمی داریم که از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۰ حدود ۶۶ هزار دانشجو از ایران مهاجرت کردند، آمارهای غیررسمی هم مدعی است که حدود ۲۰۰ هزار دانشجو مهاجرت کردند.
در سه سال اخیر ما با یک فاجعه در دانشگاه شریف مواجه شدیم، نزدیک به ۷۰ نفر از اساتید دانشگاه را ترک کردند و هنوز نتوانستیم جایگزین مناسبی برای آنها پیدا کنیم.
این روزها هفتهای یک استاد دانشگاه (شریف) را ترک میکند، آنها یا مرخصی بدون حقوق میگیرند یا میگویند فعلاً دانشگاه نمیآییم، این آمار را چند رو زقبل گرفتم. من فکر میکردم اگر رئیسجمهور ما پرفسور است و معاون اول دولت دکتر عارف یک دانشگاهی هست اتفاقهای خوبی میافتد اما عملاً در دانشگاه هیچ اتفاقی نیفتاد، یعنی یکسال طول کشید که رئیس دانشگاه عوض شود، دراین مدت همان تیم قبلی با همان سیاستگذاری و سیستم امنیتی بسته قبلی به کار خود ادامه دادند، بهتازگی نزدیک دو سه هفتهای هست که رئیس دانشگاه عوض شده است.
هم شرایط اجتماعی و سیاسی دخالت دارد و هم حقوقی که دریافت میکنند از عوامل مهاجرت است.
در دولت قبل (سیزدهم) یکی از همکاران را در اتاقی نشانده بودند و کلی سوال و جواب کرده بودند، بعد به او گفته بودند تو اصلاً بلدی قرآن بخوانی، این استاد هم گفته بود بله، بعد قرآن جلویش گذاشته بودند و گفته بودند بخوان. یا در مورد دیگر به یکی از استادان جوان ما گفته بودند چرا تا حالا ازدواج نکردی، گفته اتفاقاً دوست دارم ازدواج کنم اما تا حالا برام موقعیت مناسب ایجاد نشده، به استاد جوان ما گفته بودند اگر تا سال آینده ازدواج نکنی قراردادت را تمدید نمیکنیم.
نگاه امنیتی در دولتهای مختلف متفاوت است و یک حالت سینوسی دارد، البته یکسری ساختارهای سختی وجود دارد که اگر دولت هم تغییر کند تغییرات به کندی انجام میشود.
در دانشگاه شریف بهتازگی ریاست دانشگاه عوض شده، تا قبل از این همان سیستم دولت قبل برقرار بود، دم در دانشگاه خانمهایی هستند که به دانشجوها تذکر میدهند، داخل دانشگاه هم که پر از دوربین است، تقریبا همچنان دانشجوها را برای حجاب کمیته انضباطی میفرستند،
تبعیض جنسیتی در کشور ما ساختاریافته است، وزیر علوم دولت گذشته موقع کنار رفتن از مسئولیت عکسی با روسای دانشگاهها گرفت، فقط یک زن در آن عکس بود، درحالیکه الان ورودی دانشگاه تقریبا میان دختران و پسران مساوی است، اما وقتی رشد میکنند در ردههای بالاتر روسای دانشگاهها مرد میشوند.
نه اینکه این جنگ سبب شود افراد از مهاجرت منصرف شوند بلکه از کشورهای دیگر به ما ویزا نمیدهند، عدم صدور ویزا از طرف کشورهای خارجی سبب شده نرخ مهاجرت کاهش پیدا کند، خیلی از فارغالتحصیلان ما اگر جنگی درکار نبود میتوانستند مهاجرت کنند، اما الان به دلیل ویزا نداشتند نمیتوانند مهاجرت کنند ادامه تحصیل میدهند. اتفاقاً برخی مسئولین هم اشاره کردهاند که نرخ مهاجرت کاهش پیدا کرده اما دلیلش این است که آن سمت به ما ویزا نمیدهند.
من به آینده خوشبین هستم، ایران یک کشور با هزاران سال تاریخ است، کشورهای اطراف ما سابقه ۸۰ ساله هستند، فرهنگ و تمدن ایران ثروت بزرگی است که ما داریم و میشود روی این سرمایه حساب کرد و آینده را ساخت، ضمن اینکه من به دانشگاهها بیشتر از هرجایی امیدوارم و فکر میکنم آینده بالا و پایین دارد اما حتما به پایداری میرسیم، این پایداری اگر مسیر دانش باشد موفق خواهیم شد.
من سوالات را حذف کردم و فقط برخی پاسخ ها را در این پست قرار دادم. مصاحبه کامل را از اینجا بخوانید: لینک
@Scientometric
بهطورکلی از سال ۱۳۹۷، ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۲، ۱۴۰۳ از میان ۶ هزار استاد در رشتههای فنی مهندسی در دانشگاههای برتر، یک هزار و ۵۰۰ نفر بهعبارتی ۲۵ درصد آنها مهاجرت کردند.
در دانشکده مهندسی مکانیک دانشگاه تهران حدود ۱۰ نفر از اساتید یا خودشان را بازنشسته کردند و مهاجرت کردند یا اینکه در فرصت مطالعاتی بودند و برنگشتند.
من مهاجرت را به زخمی تشبیه میکنم که بر پیکر دانشگاهها وارد شده و دارد عمیقتر هم میشود.
یک آمار رسمی داریم که از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۰ حدود ۶۶ هزار دانشجو از ایران مهاجرت کردند، آمارهای غیررسمی هم مدعی است که حدود ۲۰۰ هزار دانشجو مهاجرت کردند.
در سه سال اخیر ما با یک فاجعه در دانشگاه شریف مواجه شدیم، نزدیک به ۷۰ نفر از اساتید دانشگاه را ترک کردند و هنوز نتوانستیم جایگزین مناسبی برای آنها پیدا کنیم.
این روزها هفتهای یک استاد دانشگاه (شریف) را ترک میکند، آنها یا مرخصی بدون حقوق میگیرند یا میگویند فعلاً دانشگاه نمیآییم، این آمار را چند رو زقبل گرفتم. من فکر میکردم اگر رئیسجمهور ما پرفسور است و معاون اول دولت دکتر عارف یک دانشگاهی هست اتفاقهای خوبی میافتد اما عملاً در دانشگاه هیچ اتفاقی نیفتاد، یعنی یکسال طول کشید که رئیس دانشگاه عوض شود، دراین مدت همان تیم قبلی با همان سیاستگذاری و سیستم امنیتی بسته قبلی به کار خود ادامه دادند، بهتازگی نزدیک دو سه هفتهای هست که رئیس دانشگاه عوض شده است.
هم شرایط اجتماعی و سیاسی دخالت دارد و هم حقوقی که دریافت میکنند از عوامل مهاجرت است.
در دولت قبل (سیزدهم) یکی از همکاران را در اتاقی نشانده بودند و کلی سوال و جواب کرده بودند، بعد به او گفته بودند تو اصلاً بلدی قرآن بخوانی، این استاد هم گفته بود بله، بعد قرآن جلویش گذاشته بودند و گفته بودند بخوان. یا در مورد دیگر به یکی از استادان جوان ما گفته بودند چرا تا حالا ازدواج نکردی، گفته اتفاقاً دوست دارم ازدواج کنم اما تا حالا برام موقعیت مناسب ایجاد نشده، به استاد جوان ما گفته بودند اگر تا سال آینده ازدواج نکنی قراردادت را تمدید نمیکنیم.
نگاه امنیتی در دولتهای مختلف متفاوت است و یک حالت سینوسی دارد، البته یکسری ساختارهای سختی وجود دارد که اگر دولت هم تغییر کند تغییرات به کندی انجام میشود.
در دانشگاه شریف بهتازگی ریاست دانشگاه عوض شده، تا قبل از این همان سیستم دولت قبل برقرار بود، دم در دانشگاه خانمهایی هستند که به دانشجوها تذکر میدهند، داخل دانشگاه هم که پر از دوربین است، تقریبا همچنان دانشجوها را برای حجاب کمیته انضباطی میفرستند،
تبعیض جنسیتی در کشور ما ساختاریافته است، وزیر علوم دولت گذشته موقع کنار رفتن از مسئولیت عکسی با روسای دانشگاهها گرفت، فقط یک زن در آن عکس بود، درحالیکه الان ورودی دانشگاه تقریبا میان دختران و پسران مساوی است، اما وقتی رشد میکنند در ردههای بالاتر روسای دانشگاهها مرد میشوند.
نه اینکه این جنگ سبب شود افراد از مهاجرت منصرف شوند بلکه از کشورهای دیگر به ما ویزا نمیدهند، عدم صدور ویزا از طرف کشورهای خارجی سبب شده نرخ مهاجرت کاهش پیدا کند، خیلی از فارغالتحصیلان ما اگر جنگی درکار نبود میتوانستند مهاجرت کنند، اما الان به دلیل ویزا نداشتند نمیتوانند مهاجرت کنند ادامه تحصیل میدهند. اتفاقاً برخی مسئولین هم اشاره کردهاند که نرخ مهاجرت کاهش پیدا کرده اما دلیلش این است که آن سمت به ما ویزا نمیدهند.
من به آینده خوشبین هستم، ایران یک کشور با هزاران سال تاریخ است، کشورهای اطراف ما سابقه ۸۰ ساله هستند، فرهنگ و تمدن ایران ثروت بزرگی است که ما داریم و میشود روی این سرمایه حساب کرد و آینده را ساخت، ضمن اینکه من به دانشگاهها بیشتر از هرجایی امیدوارم و فکر میکنم آینده بالا و پایین دارد اما حتما به پایداری میرسیم، این پایداری اگر مسیر دانش باشد موفق خواهیم شد.
من سوالات را حذف کردم و فقط برخی پاسخ ها را در این پست قرار دادم. مصاحبه کامل را از اینجا بخوانید: لینک
@Scientometric
www.khabaronline.ir
هفتهای یک استاد، دانشگاه شریف را ترک میکند/ سال ۱۴۰۱ بهاستاد گفتند اگر ازدواج نکنی قراردادت تمدید نمیشود/ «پرسیده بودند بلدی…
دبیر کانون صنفی استادان دانشگاهی ایران آماری از مهاجرت استادان و دانشجویان ارائه میدهد، بهگفته او طی ۵ سال گذشته حداقل ۱۵۰۰ استاد فنی از دانشگاههای برتر ایران مهاجرت کردهاند و طی ۲۰ سال گذشته بنا بر روایت رسمی حدود ۶۶ هزار دانشجو از ایران مهاجرت کرده…
😢25❤13🤬3👍2🙏2😭2
احتمال دارد واکسن کووید-۱۹ از نوع mRNA به افزایش پاسخ به ایمنیدرمانی در درمان سرطانها کمک کند!
بیماران مبتلا به سرطان که پیش از آغاز ایمنیدرمانی، واکسن کووید-۱۹ از نوع mRNA دریافت کرده بودند، نسبت به بیمارانی که واکسن نزده بودند، مدت بیشتری زنده ماندهاند. این یافته بر اساس یک مطالعه گذشتهنگر روی بیماران مبتلا به سرطان است که در کنگره ESMO اروپا ارائه شده و همچنین بر پایه نتایج مطالعات حیوانی روی موشها بهدست آمده است.
آزمایشها همچنین نشان دادهاند که واکسنهای mRNA باعث تقویت فعالیت سیستم ایمنی میشوند و حتی تومورهای مقاوم را نیز نسبت به درمان حساستر میکنند.
محققان در این مطالعه، بیش از ۱۰۰۰ بیمار مبتلا به سرطان پیشرفته پوست و ریه را که بین سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳ در مرکز MD Anderson درمان شدهبودند، در دو گروه مورد بررسی قرار دادند:
گروهی که در فاصلهی ۱۰۰ روز از شروع ایمنیدرمانی، واکسن کووید-۱۹ از نوع mRNA دریافت کرده بودند
و گروهی دیگر که واکسن دریافت نکرد بودند.
نتایج نشان داد در گروه اول، میزان بقا بهطور قابل توجهی بیشتر بوده است. بهعنوان مثال در بیماران مبتلا به سرطان پیشرفته ریه، میانهی بقا تقریباً دو برابر شده و از ۲۰/۶ ماه به ۳۷/۳ ماه افزایش یافتهاست
آنها از روش های آماری مختلفی برای کنترل مخدوشگر ها استفاده کردهاند اما باز هم ارتباط بقای بیشتر با واکسن mRNA برقرار مانده است. حتی بیمارانی که واکسنهای غیر mRNA مانند واکسن آنفولانزا یا نومونی دریافت کرده بودند، نسبت به سایر بیماران تخت ایمنیدرمانی، بهبودی در بقا نشان ندادهاند و این فقط مختص واکسن mRNA بوده است.
مطالعات قبلی روی موشها نشان داده که هر واکسن مبتنی بر mRNA ممکن است اثر مشابهی داشته باشد و مهم نیست چه چیزی رمزگذاری شده و به نظر میرسد اینجا mRNA عامل کلیدی در تحریک افزایش سایتوکینهای التهابی و آمادهسازی سیستم ایمنی برای حمله است.
این یافته، نمونهای دیگر از پتانسیل فناوریهای مبتنی بر mRNA برای درمان بیماری هایی ژنتیکی و سرطان، علاوه بر محافظت در برابر عفونت، محسوب میشود. با این حال، حملات سیاسی بر اساس نگرانیهای ایمنی اثباتنشده علیه این فناوری در حال افزایش است و برخی ایالتها در آمریکا در حال بررسی قوانینی برای ممنوع کردن محصولات mRNA هستند. در ماه آگوست بود که وزیر بهداشت آمریکا اعلام کرد که این سازمان نزدیک به ۵۰۰ میلیون دلار کمکهزینه تحقیقاتی برای واکسنهای mRNA را لغو کرده است.
ارتباط مشاهدهشده بین واکسیناسیون کووید-۱۹ و افزایش بقا در این مطالعه بسیار قوی توصیف شده اما به هر حال لازم است نتایج در یک مطالعه کارآزمایی بالینی تایید شود. اجرای چنین مطالعهای نیازمند تامین بودجه قابل توجه است که با توجه به شرایط جدید، دشوار است.
مقاله پروژه در نیچر منتشر شده است. اینحا در مورد آن نوشتم:
https://www.tg-me.com/scientometric/7092
گزارش ساینس: لینک
@Scientometric
بیماران مبتلا به سرطان که پیش از آغاز ایمنیدرمانی، واکسن کووید-۱۹ از نوع mRNA دریافت کرده بودند، نسبت به بیمارانی که واکسن نزده بودند، مدت بیشتری زنده ماندهاند. این یافته بر اساس یک مطالعه گذشتهنگر روی بیماران مبتلا به سرطان است که در کنگره ESMO اروپا ارائه شده و همچنین بر پایه نتایج مطالعات حیوانی روی موشها بهدست آمده است.
آزمایشها همچنین نشان دادهاند که واکسنهای mRNA باعث تقویت فعالیت سیستم ایمنی میشوند و حتی تومورهای مقاوم را نیز نسبت به درمان حساستر میکنند.
محققان در این مطالعه، بیش از ۱۰۰۰ بیمار مبتلا به سرطان پیشرفته پوست و ریه را که بین سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳ در مرکز MD Anderson درمان شدهبودند، در دو گروه مورد بررسی قرار دادند:
گروهی که در فاصلهی ۱۰۰ روز از شروع ایمنیدرمانی، واکسن کووید-۱۹ از نوع mRNA دریافت کرده بودند
و گروهی دیگر که واکسن دریافت نکرد بودند.
نتایج نشان داد در گروه اول، میزان بقا بهطور قابل توجهی بیشتر بوده است. بهعنوان مثال در بیماران مبتلا به سرطان پیشرفته ریه، میانهی بقا تقریباً دو برابر شده و از ۲۰/۶ ماه به ۳۷/۳ ماه افزایش یافتهاست
آنها از روش های آماری مختلفی برای کنترل مخدوشگر ها استفاده کردهاند اما باز هم ارتباط بقای بیشتر با واکسن mRNA برقرار مانده است. حتی بیمارانی که واکسنهای غیر mRNA مانند واکسن آنفولانزا یا نومونی دریافت کرده بودند، نسبت به سایر بیماران تخت ایمنیدرمانی، بهبودی در بقا نشان ندادهاند و این فقط مختص واکسن mRNA بوده است.
مطالعات قبلی روی موشها نشان داده که هر واکسن مبتنی بر mRNA ممکن است اثر مشابهی داشته باشد و مهم نیست چه چیزی رمزگذاری شده و به نظر میرسد اینجا mRNA عامل کلیدی در تحریک افزایش سایتوکینهای التهابی و آمادهسازی سیستم ایمنی برای حمله است.
این یافته، نمونهای دیگر از پتانسیل فناوریهای مبتنی بر mRNA برای درمان بیماری هایی ژنتیکی و سرطان، علاوه بر محافظت در برابر عفونت، محسوب میشود. با این حال، حملات سیاسی بر اساس نگرانیهای ایمنی اثباتنشده علیه این فناوری در حال افزایش است و برخی ایالتها در آمریکا در حال بررسی قوانینی برای ممنوع کردن محصولات mRNA هستند. در ماه آگوست بود که وزیر بهداشت آمریکا اعلام کرد که این سازمان نزدیک به ۵۰۰ میلیون دلار کمکهزینه تحقیقاتی برای واکسنهای mRNA را لغو کرده است.
ارتباط مشاهدهشده بین واکسیناسیون کووید-۱۹ و افزایش بقا در این مطالعه بسیار قوی توصیف شده اما به هر حال لازم است نتایج در یک مطالعه کارآزمایی بالینی تایید شود. اجرای چنین مطالعهای نیازمند تامین بودجه قابل توجه است که با توجه به شرایط جدید، دشوار است.
مقاله پروژه در نیچر منتشر شده است. اینحا در مورد آن نوشتم:
https://www.tg-me.com/scientometric/7092
گزارش ساینس: لینک
@Scientometric
Telegram
Scientometrics
بهروزرسانی: مقاله این پروژه مهم (لینک) که نشان داده بود استفاده از واکسن mRNA برای کووید-۱۹ پیش از آغاز ایمنیدرمانی سرطان میتواند اثرگذاری درمان و در نتیجه بقای بیماران مبتلا به سرطان (Stage IV) را افزایش دهد، در مجله Nature منتشر شده است. (لینک)
هرچند…
هرچند…
👍20❤9👎2😍2🥰1😁1
بررسی مقالات سلب اعتبار شده یا Retracted در حوزه پزشکی در فاصله پنجاه سالهی ۱۹۷۵ تا ۲۰۲۴ نشان میدهد که
بیشترین علت سلب اعتبار (از تعداد ۱۶۰۴۱ مقاله)، به ترتیب شامل نگرانی در مورد دادهها (۳۱/۴۷٪)، fraud یا تقلب (۱۱/۳۷٪)، مشکلات داوری همتا (۱۱/۲۱٪)، مشکلات رفرنس دهی (۷/۵۴٪) و مشکلات اخلاق در پژوهش (7/09) بوده است.
مجلات با بیشترین تعداد مقاله سلب اعتبار شده شامل موارد زیر بودهاند:
Computational and Mathematical Methods in Medicine
Journal of Healthcare Engineering
Evidence-Based Complementary and Alternative Medicine
Cochrane Database of Systematic Reviews
تقریبا ۴۵٪ از مقالات سلب اعتبار شده حداقل بک نویسنده از چین داشتهاند. رتبه های بعدی مربوط به آمریکا، هند، ژاپن، انگلستان، آلمان، عربستان، ایران (۲/۴۳٪)، کره جنوبی و ایتالیا بوده اند.
روند سلب اعتبار ها به صورت پیوسته در هر حال افزایش بوده و علتهای «نگرانی در مورد دادهها» و «تقلب» تقریبا هر ۵/۵ و ۵/۲ سال، دوبرابر شده است.
دسترسی به مقاله: لینک
@Scientometric
بیشترین علت سلب اعتبار (از تعداد ۱۶۰۴۱ مقاله)، به ترتیب شامل نگرانی در مورد دادهها (۳۱/۴۷٪)، fraud یا تقلب (۱۱/۳۷٪)، مشکلات داوری همتا (۱۱/۲۱٪)، مشکلات رفرنس دهی (۷/۵۴٪) و مشکلات اخلاق در پژوهش (7/09) بوده است.
مجلات با بیشترین تعداد مقاله سلب اعتبار شده شامل موارد زیر بودهاند:
Computational and Mathematical Methods in Medicine
Journal of Healthcare Engineering
Evidence-Based Complementary and Alternative Medicine
Cochrane Database of Systematic Reviews
تقریبا ۴۵٪ از مقالات سلب اعتبار شده حداقل بک نویسنده از چین داشتهاند. رتبه های بعدی مربوط به آمریکا، هند، ژاپن، انگلستان، آلمان، عربستان، ایران (۲/۴۳٪)، کره جنوبی و ایتالیا بوده اند.
روند سلب اعتبار ها به صورت پیوسته در هر حال افزایش بوده و علتهای «نگرانی در مورد دادهها» و «تقلب» تقریبا هر ۵/۵ و ۵/۲ سال، دوبرابر شده است.
دسترسی به مقاله: لینک
@Scientometric
👍16❤5🤔3✍2👀1
Scientometrics
احتمال دارد واکسن کووید-۱۹ از نوع mRNA به افزایش پاسخ به ایمنیدرمانی در درمان سرطانها کمک کند! بیماران مبتلا به سرطان که پیش از آغاز ایمنیدرمانی، واکسن کووید-۱۹ از نوع mRNA دریافت کرده بودند، نسبت به بیمارانی که واکسن نزده بودند، مدت بیشتری زنده ماندهاند.…
بهروزرسانی: مقاله این پروژه مهم (لینک) که نشان داده بود استفاده از واکسن mRNA برای کووید-۱۹ پیش از آغاز ایمنیدرمانی سرطان میتواند اثرگذاری درمان و در نتیجه بقای بیماران مبتلا به سرطان (Stage IV) را افزایش دهد، در مجله Nature منتشر شده است. (لینک)
هرچند واکسنهای شخصیسازیشدهی سرطان بر پایهی mRNA میتوانند با هدف قرار دادن آنتیژنهای انتخابشده، تومور را نسبت به ایمنیدرمانی حساس کنند، اما ساخت این واکسنها فرایندی پیچیده و زمانبر است. همانطور که در پست قبلی اشاره شد، این مطالعه نشان داده که واکسنهای mRNA علیه کووید نیز میتوانند تومورها را نسبت به ایمنی درمانی حساس کنند.
در مطالعات حیوانی، استفاده از این واکسنهای کووید موجب افزایش قابلتوجه در تولید اینترفرون نوع I و در نهایت فعال شدن سلولهای T CD8+ علیه آنتیژنهای توموری شده است. با این حال، سلولهای سرطانی نیز در پاسخ، گیرندهی PD-L1 را روی سطح خود بیان میکنند تا از دید سیستم ایمنی پنهان بمانند (تومور گریز یا immune evasion یا تومور سرد)، که در این مرحله استفاده از ایمنیدرمانی مانند مهارکنندههای PD-L1 ضروری میشود.
نکته جالب این است که ظاهرا «mRNA بودن» واکسن عامل اصلی این اثر بوده است، چرا که واکسنهای مبتنی بر mRNA سایر ویروسها مانند سیتومگالوویروس نیز پاسخ مشابهی ایجاد کردهاند. اما پاسخ از واکسن با پلتفورمهای دیگر به این شکل نیوده است.
در مطالعه انسانی نیز پاسخهای مشابهی مشاهده شده است: از جمله افزایش اینترفرون نوع I، فعالسازی همزمان سلولهای میلوئیدی و لنفوئیدی در داوطلبان سالم، و افزایش بیان PD-L1 در تومورها.
در نهایت، همانطور که قبلا نوشته بودم، دریافت واکسن mRNA کووید-۱۹ در فاصلهٔ کمتر از ۱۰۰ روز از آغاز ایمنی درمانی با بهبود قابلتوجه در میانهی بقا و بقای کلی سهساله همراه بوده است و این مزیت در بیماران دارای تومورهای ایمنیسرد نیز مشاهده شده است.
گزارش نیچر: لینک
گزارش قبلی ساینتومتریکس در این مورد:
https://www.tg-me.com/scientometric/7090
هرچند واکسنهای شخصیسازیشدهی سرطان بر پایهی mRNA میتوانند با هدف قرار دادن آنتیژنهای انتخابشده، تومور را نسبت به ایمنیدرمانی حساس کنند، اما ساخت این واکسنها فرایندی پیچیده و زمانبر است. همانطور که در پست قبلی اشاره شد، این مطالعه نشان داده که واکسنهای mRNA علیه کووید نیز میتوانند تومورها را نسبت به ایمنی درمانی حساس کنند.
در مطالعات حیوانی، استفاده از این واکسنهای کووید موجب افزایش قابلتوجه در تولید اینترفرون نوع I و در نهایت فعال شدن سلولهای T CD8+ علیه آنتیژنهای توموری شده است. با این حال، سلولهای سرطانی نیز در پاسخ، گیرندهی PD-L1 را روی سطح خود بیان میکنند تا از دید سیستم ایمنی پنهان بمانند (تومور گریز یا immune evasion یا تومور سرد)، که در این مرحله استفاده از ایمنیدرمانی مانند مهارکنندههای PD-L1 ضروری میشود.
نکته جالب این است که ظاهرا «mRNA بودن» واکسن عامل اصلی این اثر بوده است، چرا که واکسنهای مبتنی بر mRNA سایر ویروسها مانند سیتومگالوویروس نیز پاسخ مشابهی ایجاد کردهاند. اما پاسخ از واکسن با پلتفورمهای دیگر به این شکل نیوده است.
در مطالعه انسانی نیز پاسخهای مشابهی مشاهده شده است: از جمله افزایش اینترفرون نوع I، فعالسازی همزمان سلولهای میلوئیدی و لنفوئیدی در داوطلبان سالم، و افزایش بیان PD-L1 در تومورها.
در نهایت، همانطور که قبلا نوشته بودم، دریافت واکسن mRNA کووید-۱۹ در فاصلهٔ کمتر از ۱۰۰ روز از آغاز ایمنی درمانی با بهبود قابلتوجه در میانهی بقا و بقای کلی سهساله همراه بوده است و این مزیت در بیماران دارای تومورهای ایمنیسرد نیز مشاهده شده است.
گزارش نیچر: لینک
گزارش قبلی ساینتومتریکس در این مورد:
https://www.tg-me.com/scientometric/7090
Telegram
Scientometrics
احتمال دارد واکسن کووید-۱۹ از نوع mRNA به افزایش پاسخ به ایمنیدرمانی در درمان سرطانها کمک کند!
بیماران مبتلا به سرطان که پیش از آغاز ایمنیدرمانی، واکسن کووید-۱۹ از نوع mRNA دریافت کرده بودند، نسبت به بیمارانی که واکسن نزده بودند، مدت بیشتری زنده ماندهاند.…
بیماران مبتلا به سرطان که پیش از آغاز ایمنیدرمانی، واکسن کووید-۱۹ از نوع mRNA دریافت کرده بودند، نسبت به بیمارانی که واکسن نزده بودند، مدت بیشتری زنده ماندهاند.…
❤11😍6👏2
Scientometrics pinned «بهروزرسانی: مقاله این پروژه مهم (لینک) که نشان داده بود استفاده از واکسن mRNA برای کووید-۱۹ پیش از آغاز ایمنیدرمانی سرطان میتواند اثرگذاری درمان و در نتیجه بقای بیماران مبتلا به سرطان (Stage IV) را افزایش دهد، در مجله Nature منتشر شده است. (لینک) هرچند…»
Forwarded from Medical Professionalism (Fariba Asghari)
وقتی یک جراح خود تحت عمل جراحی قرار میگیرد
رضا شهریار کامرانی؛ محمدحسین نبیان
بیش از سی سال است که من حرفهی جراحی ارتوپدی را آغاز کردهام. در این مدت بیماران بیشماری را عمل کردهام و داستانهای بیشماری را که پس از عمل با من در میان گذاشتهاند شنیدهام.
اما شش ماه پیش، در حالیکه هنوز فعالانه به کار مشغول بودم، ناگهان خود را در طرف دیگر میز عمل یافتم؛ اینبار بهعنوان بیمارِ نیازمند جراحی اورژانسی بایپس عروق کرونر قلب.
برای نخستین بار، یک عمل جراحی بزرگ را از منظر بیمار تجربه کردم. این دوران آکنده از درسها و بینشهایی بود که بیگمان مسیر حرفهای مرا همچنان شکل خواهد داد. بر خود لازم دیدم که بخشی از این تأملات را با همکارانم در میان بگذارم؛ باشد که دریچهای به سوی تجربهی بیمار بگشاید.
البته تجربهی من به یک نوع جراحی خاص مربوط بود، اما باور دارم جنبههای انسانی مشترکی در بسیاری از جراحیها وجود دارد که شایستهی توجه هستند.
🔰درس نخست
پیش از عمل، من این امتیاز را داشتم که هم جراح و هم متخصص بیهوشیام را از نزدیک میشناختم. وقتی به عیادت من آمدند و با مهربانی و بهاختصار توضیحاتی دربارهی عمل دادند، احساس عمیق آرامش در من پدید آمد.
این تجربه مرا متوجه ساخت که در کار روزمرهام، اغلب بیماران اورژانسی را تنها در اتاق عمل برای نخستین بار میبینم. اما یک ملاقات سادهی پیش از عمل در اتاق بیمار، میتواند تأثیری شگرف بر آرامش روانی او بگذارد.
چنین دیداری کوتاه، اعتماد میآفریند و اضطراب را فرو مینشاند و در نهایت میتواند به بهبود پیامد درمان کمک کند.
🔰درس دوم
پس از جراحی، پنج روز در بخش مراقبتهای ویژه بستری بودم. اگرچه با روحیهای خوب ترخیص شدم، اما از نظر جسمی بسیار ضعیف بودم—و آن زمان بود که دشواری واقعی آغاز شد.
به دلیل محدودیتهای جراحی، نه میتوانستم به پهلو بخوابم و نه به راحتی صاف به پشت دراز بکشم. چیزی که ظاهراً بیاهمیت مینماید، در عمل یکی از سختترین تجربههای زندگی من شد. شبهای بیخوابی هفتهی نخست در خانه تقریباً غیرقابل تحمل بود، تا آنکه با مشورت یک روانپزشک و مصرف داروی خواب مناسب، اوضاع اندکاندک بهبود یافت.
این تجربه برایم آشکار کرد که بیخوابی پس از عمل صرفاً یک علامت آزاردهنده نیست، بلکه میتواند توان بیمار را برای بازتوانی بهشدت تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین، ارزیابی و درمان منظم اختلالات خواب پس از عمل، میتواند روند بهبودی عملکردی را تسریع کند و بر پیشآگهی کلی بیمار اثر مثبت بگذارد.
این امر مرا به بازنگری در شیوهی پاسخگویی به بیمارانم واداشت؛ هنگامیکه آنان پس از عمل برای درد یا بیخوابی درخواست دارو میکردند، معمولاً تنها توصیه میکردم مسکن سادهی بدون نسخه مصرف کنند. اما آیا هرگز اندیشیده بودم که مثلاً بیماری پس از عمل شانه، شبها چه رنجی را تحمل میکند؟
به این نتیجه رسیدم که موفقیت یک عمل، پایان درمان نیست. بیمار باید به عنوان یک «کل» دیده شود. این نکته مرا متوجه لزوم گسترش دانشم به فراتر از داروشناسی و دربرگرفتن توانبخشی و مراقبتهای غیرارتوپدی کرد. وظیفهی من است که این ابعاد درمان را به رسمیت بشناسم و برای تأمین آنها تلاش کنم—خواه شخصاً، خواه با ارجاع به همکاران مربوطه.
🔰درس سوم
در ماه نخست بهبودی، ضعف زیادی داشتم و این دوران نقاهت طولانی، نگرانی جدی در من ایجاد کرد: آیا هرگز توان بازگشت به کار را خواهم داشت؟
برای پاسخ، به یکی از همکلاسیهای قدیمیام که اکنون متخصص قلب است مراجعه کردم. نمیخواستم جراح خود را با اضطرابهایم بیازارم، از این رو از دوست پزشکم دربارهی پیشآگهی و چشمانداز درمان پرسیدم.
این تجربه مرا واداشت به گذشته بیندیشم: بارها به بیماران گفته بودم وظیفهی من انجام بهترین درمان یا جراحی ممکن است، اما نتیجه نهایی قابل پیشبینی نیست. حال که خود با این تردید دستوپنجه نرم کردم، دریافتم که بیان شفاف و واقعبینانه دربارهی نتایج احتمالی، ارتباط مستقیمی با رضایت بیماران و بهبود تجربهی آنان دارد.
پس دو نکته را آموختم: نخست اینکه باید همیشه تلاش کنم پیامدهای احتمالی را به وضوح برای بیماران توضیح دهم؛ دوم اینکه بیماران شاید از ترس یا احترام، پرسشهایشان را مطرح نکنند، و بنابراین این مسئولیت بر عهدهی من است که خودم ابتکار عمل را در ارائهی این اطلاعات به دست بگیرم.
🔰درس چهارم
سالها بیمارانم برای مراقبتی که دریافت کردهاند، از من سپاسگزاری کردهاند. غالباً میپنداشتم این سخنان، رسمی و از سر عادت است. اما زمانیکه خود، با تمام وجود از جراح خود قدردانی کردم، فهمیدم که این سپاسگزاری چقدر میتواند صادقانه و عمیق باشد. از این پس، ارزش بیشتری برای قدردانی بیمارانم قائل خواهم شد.
✅ جمعبندی (ادامه در پست بعد)
رضا شهریار کامرانی؛ محمدحسین نبیان
بیش از سی سال است که من حرفهی جراحی ارتوپدی را آغاز کردهام. در این مدت بیماران بیشماری را عمل کردهام و داستانهای بیشماری را که پس از عمل با من در میان گذاشتهاند شنیدهام.
اما شش ماه پیش، در حالیکه هنوز فعالانه به کار مشغول بودم، ناگهان خود را در طرف دیگر میز عمل یافتم؛ اینبار بهعنوان بیمارِ نیازمند جراحی اورژانسی بایپس عروق کرونر قلب.
برای نخستین بار، یک عمل جراحی بزرگ را از منظر بیمار تجربه کردم. این دوران آکنده از درسها و بینشهایی بود که بیگمان مسیر حرفهای مرا همچنان شکل خواهد داد. بر خود لازم دیدم که بخشی از این تأملات را با همکارانم در میان بگذارم؛ باشد که دریچهای به سوی تجربهی بیمار بگشاید.
البته تجربهی من به یک نوع جراحی خاص مربوط بود، اما باور دارم جنبههای انسانی مشترکی در بسیاری از جراحیها وجود دارد که شایستهی توجه هستند.
🔰درس نخست
پیش از عمل، من این امتیاز را داشتم که هم جراح و هم متخصص بیهوشیام را از نزدیک میشناختم. وقتی به عیادت من آمدند و با مهربانی و بهاختصار توضیحاتی دربارهی عمل دادند، احساس عمیق آرامش در من پدید آمد.
این تجربه مرا متوجه ساخت که در کار روزمرهام، اغلب بیماران اورژانسی را تنها در اتاق عمل برای نخستین بار میبینم. اما یک ملاقات سادهی پیش از عمل در اتاق بیمار، میتواند تأثیری شگرف بر آرامش روانی او بگذارد.
چنین دیداری کوتاه، اعتماد میآفریند و اضطراب را فرو مینشاند و در نهایت میتواند به بهبود پیامد درمان کمک کند.
🔰درس دوم
پس از جراحی، پنج روز در بخش مراقبتهای ویژه بستری بودم. اگرچه با روحیهای خوب ترخیص شدم، اما از نظر جسمی بسیار ضعیف بودم—و آن زمان بود که دشواری واقعی آغاز شد.
به دلیل محدودیتهای جراحی، نه میتوانستم به پهلو بخوابم و نه به راحتی صاف به پشت دراز بکشم. چیزی که ظاهراً بیاهمیت مینماید، در عمل یکی از سختترین تجربههای زندگی من شد. شبهای بیخوابی هفتهی نخست در خانه تقریباً غیرقابل تحمل بود، تا آنکه با مشورت یک روانپزشک و مصرف داروی خواب مناسب، اوضاع اندکاندک بهبود یافت.
این تجربه برایم آشکار کرد که بیخوابی پس از عمل صرفاً یک علامت آزاردهنده نیست، بلکه میتواند توان بیمار را برای بازتوانی بهشدت تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین، ارزیابی و درمان منظم اختلالات خواب پس از عمل، میتواند روند بهبودی عملکردی را تسریع کند و بر پیشآگهی کلی بیمار اثر مثبت بگذارد.
این امر مرا به بازنگری در شیوهی پاسخگویی به بیمارانم واداشت؛ هنگامیکه آنان پس از عمل برای درد یا بیخوابی درخواست دارو میکردند، معمولاً تنها توصیه میکردم مسکن سادهی بدون نسخه مصرف کنند. اما آیا هرگز اندیشیده بودم که مثلاً بیماری پس از عمل شانه، شبها چه رنجی را تحمل میکند؟
به این نتیجه رسیدم که موفقیت یک عمل، پایان درمان نیست. بیمار باید به عنوان یک «کل» دیده شود. این نکته مرا متوجه لزوم گسترش دانشم به فراتر از داروشناسی و دربرگرفتن توانبخشی و مراقبتهای غیرارتوپدی کرد. وظیفهی من است که این ابعاد درمان را به رسمیت بشناسم و برای تأمین آنها تلاش کنم—خواه شخصاً، خواه با ارجاع به همکاران مربوطه.
🔰درس سوم
در ماه نخست بهبودی، ضعف زیادی داشتم و این دوران نقاهت طولانی، نگرانی جدی در من ایجاد کرد: آیا هرگز توان بازگشت به کار را خواهم داشت؟
برای پاسخ، به یکی از همکلاسیهای قدیمیام که اکنون متخصص قلب است مراجعه کردم. نمیخواستم جراح خود را با اضطرابهایم بیازارم، از این رو از دوست پزشکم دربارهی پیشآگهی و چشمانداز درمان پرسیدم.
این تجربه مرا واداشت به گذشته بیندیشم: بارها به بیماران گفته بودم وظیفهی من انجام بهترین درمان یا جراحی ممکن است، اما نتیجه نهایی قابل پیشبینی نیست. حال که خود با این تردید دستوپنجه نرم کردم، دریافتم که بیان شفاف و واقعبینانه دربارهی نتایج احتمالی، ارتباط مستقیمی با رضایت بیماران و بهبود تجربهی آنان دارد.
پس دو نکته را آموختم: نخست اینکه باید همیشه تلاش کنم پیامدهای احتمالی را به وضوح برای بیماران توضیح دهم؛ دوم اینکه بیماران شاید از ترس یا احترام، پرسشهایشان را مطرح نکنند، و بنابراین این مسئولیت بر عهدهی من است که خودم ابتکار عمل را در ارائهی این اطلاعات به دست بگیرم.
🔰درس چهارم
سالها بیمارانم برای مراقبتی که دریافت کردهاند، از من سپاسگزاری کردهاند. غالباً میپنداشتم این سخنان، رسمی و از سر عادت است. اما زمانیکه خود، با تمام وجود از جراح خود قدردانی کردم، فهمیدم که این سپاسگزاری چقدر میتواند صادقانه و عمیق باشد. از این پس، ارزش بیشتری برای قدردانی بیمارانم قائل خواهم شد.
✅ جمعبندی (ادامه در پست بعد)
❤68👍10🔥2
Forwarded from Medical Professionalism (Fariba Asghari)
سرانجام، به امتیازاتی میاندیشم که من داشتم: سه دهه تجربهی پزشکی، ارتباطات حرفهای گسترده، امکان انتخاب جراح ماهر، نبود مشکلات مالی و نبود ترس جدی از آینده.
اما بسیاری از بیماران چنین امتیازاتی ندارند؛ انتخاب پزشک برایشان پرابهام است، مسائل مالی طاقتفرساست، و نگرانیهای آینده همیشه سایهافکن.
این تجربه به من آموخت که در هر برخورد با بیمار، باید حتی برای لحظهای خود را جای او بگذارم. تنها با دیدن دنیا از دریچهی نگاه اوست که میتوانم نه فقط جراحی حرفهایتر، بلکه پزشکی شوم که مراقبتی واقعاً جامع ارائه میدهد.
📌 یادداشت: این متن ترجمه سرمقالهای به قلم این نویسندگان منتشر شده در The Archives of Bone and Joint Surgery (اکتبر ۲۰۲۵، جلد ۱۳، شماره ۱۰) است.
اما بسیاری از بیماران چنین امتیازاتی ندارند؛ انتخاب پزشک برایشان پرابهام است، مسائل مالی طاقتفرساست، و نگرانیهای آینده همیشه سایهافکن.
این تجربه به من آموخت که در هر برخورد با بیمار، باید حتی برای لحظهای خود را جای او بگذارم. تنها با دیدن دنیا از دریچهی نگاه اوست که میتوانم نه فقط جراحی حرفهایتر، بلکه پزشکی شوم که مراقبتی واقعاً جامع ارائه میدهد.
📌 یادداشت: این متن ترجمه سرمقالهای به قلم این نویسندگان منتشر شده در The Archives of Bone and Joint Surgery (اکتبر ۲۰۲۵، جلد ۱۳، شماره ۱۰) است.
👌41👏14❤10👍3🔥2
Forwarded from Scientometrics
رسانهها هنگام گزارش مطالب مرتبط با خودکشی به چه مواردی باید توجه داشته باشند؟
مطالعات انجام گرفته در کشورهای مختلف نشان میدهند که گزارش اخبار و تصاویر احساسی از خودکشی در روزنامه ها، خبرگزاریها و ... میتواند منجر به خودکشی های تقلیدی و اقدام به خودکشی شوند.
پرهیز از انعکاس غیر مسئولانه اخبار خودکشی میتواند در پیشگیری از رفتارهای تقلیدگرانه خودکشی کمک کننده باشد.
به دنبال نشر اخبار رسانه ای خودکشی، افراد آسیب پذیر، در معرض خطر خودکشی های تقلیدی قرار میگیرند. از سوی دیگر، گزارش مسئولانه ی خودکشی می تواند به آگاهسازی و آموزش عمومی درباره ی خودکشی و پیشگیری از آن کمک کند.
خطر خودکشی تقلیدی به ویژه هنگامی که فرد فوت شده بر اثر خودکشی از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار باشد، یا به راحتی شناسایی شود، افزایش می یابد. همچنین خودکشی های تقلیدی گاهی زمانی افزایش پیدا می کند که ویژگی های فردی که بر اثر خودکشی جان خود را از دست داده از برخی جنبه ها یا ویژگی های بیننده یا شنونده شباهت داشته باشد و بیننده یا شنونده با او همانندسازی کند.
در گزارش ها باید اطلاعات دقیقی درباره ی محلهای دریافت کمک ارائه کنید.
درباره ی حقایق خودکشی و شیوه های پیشگیری از خودکشی، بدون ترویج باورهای نادرست، به مردم آموزش بدهید.
گزارش هایی درباره ی نحوه ی مقابله با عوامل استرسزای زندگی و افکار خودکشی و نحوه ی دریافت کمک تهیه کنید. این گزارشها معمولا راهکارهای مشخصی را نشان میدهند که دیگران برای فائق آمدن بر افکار خودکشی به کار برده اند و اقداماتی را که فرد میتواند در این مواقع انجام بدهد برجسته میسازند.
به جای به کار بردن اصطلاحاتی مانند "موفق"، "ناموفق" یا "شکست خورده" برای خودکشی، استفاده از واژه های خودکشی منجر به فوت یا اقدام به خودکشی مناسب تر می باشد.
از فردی که اقدام به خودکشی کرده است انتقاد نکنید، یا او را محکوم نکنید. همین طور خودکشی بعنوان عملی تحسین برانگیز و قهرمانانه معرفی نشود.
دست اندرکاران رسانه نیز ممکن است تحت تأثیر گزارش ها و اخبار خودکشی قرار گیرند.
اخبار مربوط به خودکشی را برجسته نکنید و از تکرار آنها خودداری کنید.
از ادبیات که باعث حساس شدن مردم یا عادی سازی پدیده ی خودکشی می شود یا آن را راهکار سازنده ای در مقابله با مشکلات نشان می دهد استفاده نکنید.
از بیان جزئیات روش خودکشی و محل آن و همین طور تیترهای خبری حساسیت برانگیز استفاده نکنید.
دلایل ساده انگارانه برای اقدام به خودکشی ارائه نکنید. از بزرگ نمایی و هیجان انگیز جلوه دادن اقدام به خودکشی بپرهیزید. خودکشی نباید به عنوان روشی مناسب یا قابل قبول برای حل مشکلات شخصی ارائه گردد.
اخبار رسانه ای درباره ی خودکشی باید همیشه حاوی اطلاعاتی درباره ی نحوهی دریافت کمک و ترجیحاً معرفی مراکز شناخته شده ی پیشگیری از خودکشی باشد که بیست و چهار ساعته و هفت روز هفته در دسترس هستند.
علائم هشدار دهنده احتمالی خودکشی و نحوه مقابله با آنها را مشخص کنید.
بزرگنمایی مرگ شخصیتهای مشهور ممکن است ناخواسته این تصور را القا کند که جامعه رفتار خودکشی را تجلیل میکند، در نتیجه ممکن است باعث افزایش رفتار خودکشی در دیگران شود.
باید در گزارش ها از اصطلاح "افزایش میزان خودکشی" به جای "همه گیری خودکشی" استفاده کرد. هنگام گزارش موارد خودکشی، انتقال این پیام که خودکشی معضل بهداشت عمومی است و نیز ذکر عوامل خطر آن، در کنار پیامی درباره ی پیشگیری از خودکشی، میتواند اهمیت پیشگیری از خودکشی را به مردم آموزش بدهد.
افزایش رفتارهای خودکشی پس از گزارش خبر خودکشی قبلی، تابعی از زمان است و معمولا طی سه روز اول اوج میگیرد و تقریبا پس از دو هفته کاهش می یابد. اما گاهی بیشتر به طول می انجامد. این افزایش به میزان گستردگی و برجستگی پوشش رسانه ای مربوط است، گزارش هایی که زیاد تکرار می شوند و تأثیر عمیقی دارند به شدت با افزایش خودکشی تقلیدی مرتبط هستند.
اکثر خودکشی ها پیش از وقوع، علامت های هشدار دهنده ی کلامی یا رفتاری دارند. خودکشی هرگز نتیجه ی یک عامل یا یک رویداد واحد نیست. تحریک پذیری نیز نقش مهمی ایفا میکند. بیماری روانی به تنهایی توجیه کننده ی خودکشی نیست. خودکشی روشی سازنده یا مناسب برای مقابله با مشکلات نیست.
متخصصان رسانه باید رعایت احتیاط در گزارش خودکشی را فرابگیرند و بین "حق دانستن" مردم و "خطر ایجاد آسیب" تعادل ایجاد کنند.
من این پست را از «راهنمای انعکاس صحیح اخبار خودکشی در رسانه ها» از دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت (به روز رسانی 1400، فایل پی دی اف) و همین طور مقاله "به روزرسانی راهنمای انعکاس اخبار خودکشی در رسانه ها" (لینک) تهیه کردم.
@Scientometric
مطالعات انجام گرفته در کشورهای مختلف نشان میدهند که گزارش اخبار و تصاویر احساسی از خودکشی در روزنامه ها، خبرگزاریها و ... میتواند منجر به خودکشی های تقلیدی و اقدام به خودکشی شوند.
پرهیز از انعکاس غیر مسئولانه اخبار خودکشی میتواند در پیشگیری از رفتارهای تقلیدگرانه خودکشی کمک کننده باشد.
به دنبال نشر اخبار رسانه ای خودکشی، افراد آسیب پذیر، در معرض خطر خودکشی های تقلیدی قرار میگیرند. از سوی دیگر، گزارش مسئولانه ی خودکشی می تواند به آگاهسازی و آموزش عمومی درباره ی خودکشی و پیشگیری از آن کمک کند.
خطر خودکشی تقلیدی به ویژه هنگامی که فرد فوت شده بر اثر خودکشی از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار باشد، یا به راحتی شناسایی شود، افزایش می یابد. همچنین خودکشی های تقلیدی گاهی زمانی افزایش پیدا می کند که ویژگی های فردی که بر اثر خودکشی جان خود را از دست داده از برخی جنبه ها یا ویژگی های بیننده یا شنونده شباهت داشته باشد و بیننده یا شنونده با او همانندسازی کند.
در گزارش ها باید اطلاعات دقیقی درباره ی محلهای دریافت کمک ارائه کنید.
درباره ی حقایق خودکشی و شیوه های پیشگیری از خودکشی، بدون ترویج باورهای نادرست، به مردم آموزش بدهید.
گزارش هایی درباره ی نحوه ی مقابله با عوامل استرسزای زندگی و افکار خودکشی و نحوه ی دریافت کمک تهیه کنید. این گزارشها معمولا راهکارهای مشخصی را نشان میدهند که دیگران برای فائق آمدن بر افکار خودکشی به کار برده اند و اقداماتی را که فرد میتواند در این مواقع انجام بدهد برجسته میسازند.
به جای به کار بردن اصطلاحاتی مانند "موفق"، "ناموفق" یا "شکست خورده" برای خودکشی، استفاده از واژه های خودکشی منجر به فوت یا اقدام به خودکشی مناسب تر می باشد.
از فردی که اقدام به خودکشی کرده است انتقاد نکنید، یا او را محکوم نکنید. همین طور خودکشی بعنوان عملی تحسین برانگیز و قهرمانانه معرفی نشود.
دست اندرکاران رسانه نیز ممکن است تحت تأثیر گزارش ها و اخبار خودکشی قرار گیرند.
اخبار مربوط به خودکشی را برجسته نکنید و از تکرار آنها خودداری کنید.
از ادبیات که باعث حساس شدن مردم یا عادی سازی پدیده ی خودکشی می شود یا آن را راهکار سازنده ای در مقابله با مشکلات نشان می دهد استفاده نکنید.
از بیان جزئیات روش خودکشی و محل آن و همین طور تیترهای خبری حساسیت برانگیز استفاده نکنید.
دلایل ساده انگارانه برای اقدام به خودکشی ارائه نکنید. از بزرگ نمایی و هیجان انگیز جلوه دادن اقدام به خودکشی بپرهیزید. خودکشی نباید به عنوان روشی مناسب یا قابل قبول برای حل مشکلات شخصی ارائه گردد.
اخبار رسانه ای درباره ی خودکشی باید همیشه حاوی اطلاعاتی درباره ی نحوهی دریافت کمک و ترجیحاً معرفی مراکز شناخته شده ی پیشگیری از خودکشی باشد که بیست و چهار ساعته و هفت روز هفته در دسترس هستند.
علائم هشدار دهنده احتمالی خودکشی و نحوه مقابله با آنها را مشخص کنید.
بزرگنمایی مرگ شخصیتهای مشهور ممکن است ناخواسته این تصور را القا کند که جامعه رفتار خودکشی را تجلیل میکند، در نتیجه ممکن است باعث افزایش رفتار خودکشی در دیگران شود.
باید در گزارش ها از اصطلاح "افزایش میزان خودکشی" به جای "همه گیری خودکشی" استفاده کرد. هنگام گزارش موارد خودکشی، انتقال این پیام که خودکشی معضل بهداشت عمومی است و نیز ذکر عوامل خطر آن، در کنار پیامی درباره ی پیشگیری از خودکشی، میتواند اهمیت پیشگیری از خودکشی را به مردم آموزش بدهد.
افزایش رفتارهای خودکشی پس از گزارش خبر خودکشی قبلی، تابعی از زمان است و معمولا طی سه روز اول اوج میگیرد و تقریبا پس از دو هفته کاهش می یابد. اما گاهی بیشتر به طول می انجامد. این افزایش به میزان گستردگی و برجستگی پوشش رسانه ای مربوط است، گزارش هایی که زیاد تکرار می شوند و تأثیر عمیقی دارند به شدت با افزایش خودکشی تقلیدی مرتبط هستند.
اکثر خودکشی ها پیش از وقوع، علامت های هشدار دهنده ی کلامی یا رفتاری دارند. خودکشی هرگز نتیجه ی یک عامل یا یک رویداد واحد نیست. تحریک پذیری نیز نقش مهمی ایفا میکند. بیماری روانی به تنهایی توجیه کننده ی خودکشی نیست. خودکشی روشی سازنده یا مناسب برای مقابله با مشکلات نیست.
متخصصان رسانه باید رعایت احتیاط در گزارش خودکشی را فرابگیرند و بین "حق دانستن" مردم و "خطر ایجاد آسیب" تعادل ایجاد کنند.
من این پست را از «راهنمای انعکاس صحیح اخبار خودکشی در رسانه ها» از دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت (به روز رسانی 1400، فایل پی دی اف) و همین طور مقاله "به روزرسانی راهنمای انعکاس اخبار خودکشی در رسانه ها" (لینک) تهیه کردم.
@Scientometric
Telegram
Scientometrics
❤27👍5✍1
چهارم آبان ماه، سالگرد اعتراضات پزشکان در آبان ماه ۱۴۰۱ در مقابل سازمان نظام پزشکی است.
روزنامه اعتماد در آن زمان در گزارشی با عنوان "بررسي واقعيتهاي فاجعه 4 آبان خيابان شانزدهم اميرآباد" به این موضوع پرداخته (لینک) بود.
گزارش با درخواست نظام پزشکی تهران برای پیگیری موضوع شروع شده بود: "رييس نظامپزشكي تهران بزرگ براي روشن شدن ابعاد واقعي فاجعه ۴ آبان خيابان شانزدهم اميرآباد و چرايي ضرب و شتم، مصدوميت و بازداشت دهها پزشك معترضي كه قصد برگزاري تجمع مسالمتآميز داشتند اما مقابل ساختمان نظام پزشكي تهران بزرگ مورد هجوم لباس شخصيها قرار گرفتند، دستور تشكيل كميته حقيقتياب داد"
در ادامه گزارش هم این طور آمده بود که "حدود ۲ هزار پزشك در حمايت از دكتر مهران فريدوني؛ پزشك بازداشتشده حاضر در تجمع پزشكان شهر شيراز كه نسبت به گزارش پزشكي قانوني درباره علت جانباختن مهسا اميني تشكيك كرده و علت واقعي فوت مهسا را متفاوت از گزارش رسمي اين نهاد قضايي دانسته بود و همچنين در اعتراض به مخدوش شدن امنيت جاني مصدومان اعتراضات اخير در فضاي مراكز درماني، استفاده غيرمجاز و غير درماني از آمبولانسها در اعتراضات اخير، مجبور كردن برخي پزشكان درمانگر در مراكز درماني براي افشاي اسرار بيماران و همچنين برهم خوردن امنيت و آرامش فضاي مراكز درماني با ورود لباس شخصيهايي كه به دنبال مجروحان اعتراضات بودند، مقابل ساختمان سازمان نظام پزشكي تهران بزرگ رفتند تا در محل ساختمان اين نهاد صنفي، تجمعي مسالمتآميز برگزار كنند اما مشاهده كردند كه علاوه بر بسته بودن درهاي ورودي ساختمان به روي مراجعان، كل ساختمان به تصرف لباس شخصيها و ماموران امنيتي درآمده كه به همين دليل، معترضان امكان ورود به ساختمان صنف خود را پيدا نكردند و در خيابان اطراف ساختمان ايستادند. حضور خياباني پزشكان معترض با برخوردهاي نيروهاي امنيتي مواجه شد و صدها پزشك زن و مرد توسط لباسشخصيها مورد ضرب و شتم و خشونت كلامي قرار گرفتند. محمد رازي؛ قائممقام سازمان نظام پزشكي تهران بزرگ و سيد مويد علويان؛ رييس نظام پزشكي تهران بزرگ از جمله افرادي بودند كه در زمان تلاش براي متوقف كردن حملات فيزيكي و كلامي لباسشخصيها عليه پزشكان زن و مرد، خود نيز توسط ماموران امنيتي و لباسشخصيها مورد ضرب و شتم و توهين قرار گرفتند."
شرح کامل ماجرا را از این لینک می توانید بخوانید.
همین طور سه مجله لنست، ساینس و BMJ در مورد این اعتراضات گزارشهایی منتشر کرده بودند.
در مقاله لنست به ماجرای اعتراضات پزشکان در جلوی نظام پزشکی تهران (ومرگ یک پزشک)، استعفای رئیس (دکتر علویان) و قائم مقام رئیس نظام پزشکی تهران (دکتر رازی که بعدا به نظام پزشکی برگشتند)، مشکلات کادر پزشکی، ترس مجروحان از مراجعه به بیمارستان، استفاده از آمبولانس توسط نیروهای امنیتی و بیانیه بیش از ۳۰۰۰ نفر از کادر درمان و…پرداخته شده بود.
مقاله BMJ هم به مرگ خانم دکتر بهمنی اشاره داشت. نظام پزشکی اعلام کرد که مرگ این جراح به علت تصادف رانندگی بود.
دکتر مرندی، رئیس فرهنگستان علوم پزشکی به سردبیر مجله لنست نامه زده و مطالب مقاله منتشر شده در این مجله با عنوان “پزشکان در خط مقدم اعتراضات” را سراسر کذب خوانده و گفتهبودند که مطالب این مقاله از قول منابعی است که سابقه دشمنی و جاسوسی در ایران را داشتهاند. فرهنگستان علومپزشکی به وقایع نظام پزشکی تهران واکنشی نشان نداده بود.
@Scientometric
روزنامه اعتماد در آن زمان در گزارشی با عنوان "بررسي واقعيتهاي فاجعه 4 آبان خيابان شانزدهم اميرآباد" به این موضوع پرداخته (لینک) بود.
گزارش با درخواست نظام پزشکی تهران برای پیگیری موضوع شروع شده بود: "رييس نظامپزشكي تهران بزرگ براي روشن شدن ابعاد واقعي فاجعه ۴ آبان خيابان شانزدهم اميرآباد و چرايي ضرب و شتم، مصدوميت و بازداشت دهها پزشك معترضي كه قصد برگزاري تجمع مسالمتآميز داشتند اما مقابل ساختمان نظام پزشكي تهران بزرگ مورد هجوم لباس شخصيها قرار گرفتند، دستور تشكيل كميته حقيقتياب داد"
در ادامه گزارش هم این طور آمده بود که "حدود ۲ هزار پزشك در حمايت از دكتر مهران فريدوني؛ پزشك بازداشتشده حاضر در تجمع پزشكان شهر شيراز كه نسبت به گزارش پزشكي قانوني درباره علت جانباختن مهسا اميني تشكيك كرده و علت واقعي فوت مهسا را متفاوت از گزارش رسمي اين نهاد قضايي دانسته بود و همچنين در اعتراض به مخدوش شدن امنيت جاني مصدومان اعتراضات اخير در فضاي مراكز درماني، استفاده غيرمجاز و غير درماني از آمبولانسها در اعتراضات اخير، مجبور كردن برخي پزشكان درمانگر در مراكز درماني براي افشاي اسرار بيماران و همچنين برهم خوردن امنيت و آرامش فضاي مراكز درماني با ورود لباس شخصيهايي كه به دنبال مجروحان اعتراضات بودند، مقابل ساختمان سازمان نظام پزشكي تهران بزرگ رفتند تا در محل ساختمان اين نهاد صنفي، تجمعي مسالمتآميز برگزار كنند اما مشاهده كردند كه علاوه بر بسته بودن درهاي ورودي ساختمان به روي مراجعان، كل ساختمان به تصرف لباس شخصيها و ماموران امنيتي درآمده كه به همين دليل، معترضان امكان ورود به ساختمان صنف خود را پيدا نكردند و در خيابان اطراف ساختمان ايستادند. حضور خياباني پزشكان معترض با برخوردهاي نيروهاي امنيتي مواجه شد و صدها پزشك زن و مرد توسط لباسشخصيها مورد ضرب و شتم و خشونت كلامي قرار گرفتند. محمد رازي؛ قائممقام سازمان نظام پزشكي تهران بزرگ و سيد مويد علويان؛ رييس نظام پزشكي تهران بزرگ از جمله افرادي بودند كه در زمان تلاش براي متوقف كردن حملات فيزيكي و كلامي لباسشخصيها عليه پزشكان زن و مرد، خود نيز توسط ماموران امنيتي و لباسشخصيها مورد ضرب و شتم و توهين قرار گرفتند."
شرح کامل ماجرا را از این لینک می توانید بخوانید.
همین طور سه مجله لنست، ساینس و BMJ در مورد این اعتراضات گزارشهایی منتشر کرده بودند.
در مقاله لنست به ماجرای اعتراضات پزشکان در جلوی نظام پزشکی تهران (ومرگ یک پزشک)، استعفای رئیس (دکتر علویان) و قائم مقام رئیس نظام پزشکی تهران (دکتر رازی که بعدا به نظام پزشکی برگشتند)، مشکلات کادر پزشکی، ترس مجروحان از مراجعه به بیمارستان، استفاده از آمبولانس توسط نیروهای امنیتی و بیانیه بیش از ۳۰۰۰ نفر از کادر درمان و…پرداخته شده بود.
مقاله BMJ هم به مرگ خانم دکتر بهمنی اشاره داشت. نظام پزشکی اعلام کرد که مرگ این جراح به علت تصادف رانندگی بود.
دکتر مرندی، رئیس فرهنگستان علوم پزشکی به سردبیر مجله لنست نامه زده و مطالب مقاله منتشر شده در این مجله با عنوان “پزشکان در خط مقدم اعتراضات” را سراسر کذب خوانده و گفتهبودند که مطالب این مقاله از قول منابعی است که سابقه دشمنی و جاسوسی در ایران را داشتهاند. فرهنگستان علومپزشکی به وقایع نظام پزشکی تهران واکنشی نشان نداده بود.
@Scientometric
😢21❤12💔5👍2🤔2🌭1
