Telegram Web Link
به یاد بسپار ، اگر چیزی تو را رنجاند بر آن مراقبه کن ؛ احتمالا حقیقتی در آن هست ... اگر چیزی تو را رنجاند به آن احترام بگذار و در آن عمیق شو ... علت رنجش را کشف کن ، نتیجه اش پاداش به همراه خواهد داشت ... اینگونه رشد میکنی ..‌. دروغها شیرینند ، نمی رنجانند ... مواظب دروغهای شیرین باش ..‌. وقتی چیزی تو را نمی رنجاند نمی تواند انگیزه ای برای رشد باشد ، بی فایده است ، تو را درگیر نمیکند ... تمام توجهت را روی رنج بگذار و عصبانی نشو ... تو برای درک کردن اینجا هستی نه برای عصبانی  شدن ... اشو


@sedaye_daron
در فضایی که فکر به دور خودش می آفریند ، عشق وجود ندارد ... این فضا انسانها را از هم جدا می کند ... مراقبه پایان دادن به این فضا ، و پایان "من" است ... آنگاه روابط معنایی دیگر می یابند ... سخنان برگزیده کریشنا مورتی


@sedaye_daron
رنجش ...

به یاد بسپار : "اگر چیزی تو را رنجاند بر آن مراقبه کن ... احتمالا حقیقتی در آن هست" ... اگر چیزی تو را رنجاند به آن احترام بگذار و در آن عمیق شو ... "علت رنجش را کشف کن ، نتیجه اش پاداش به همراه خواهد داشت ... اینگونه رشد میکنی" ... دروغها شیرینند ، نمی رنجانند ؛ مواظب دروغهای شیرین باش ... وقتی چیزی تو را نمی رنجاند نمی تواند انگیزه ای برای رشد باشد ، بی فایده است ، تو را درگیر نمیکند ... تمام توجهت را روی رنج بگذار و عصبانی نشو ... "تو برای درک کردن اینجا هستی نه برای عصبانی شدن" ... اشو


@sedaye_daron
نه سوادی،
هیچ سیستم یوگایی،
هیچ دین و مذهب سازمان یافته‌ای،
هیچ دکترین یا باوری،
نمی‌تواند تو را به کشف حقیقت برساند.
فقط ذهن آزاد می‌تواند.

و این بدیهی است، مگر نه؟
تو نمی‌توانی حقیقت هیچ چیزی را با صرف اینکه به تو گفته شود آن حقیقت چیست کشف کنی،
چون آنوقت آن اکتشاف مال تو نیست.

اگر به تو گفته شود که شادی و سعادت چیست، آیا آن، سعادت و شادی است؟

#کریشنامورتی

@sedaye_daron
زمانی که تندیس درد را حس می کنید، به اشتباه فکر نکنید که دچار مشکل شده اید. «من درون» شیفتۀ این است که از خودتان مشکل بسازید. آگاهی نیاز دارد که با پذیرش همراه شود و هر چیز دیگری دوباره آن را مبهم می کند. پذیرش، یعنی این که به خود اجازه دهید تا هر آنچه را در لحظه احساس میکنید، حس کنید. این بخشی از بودن اکنون است. شما نمی توانید با آنچه که هست، مخالفت کنید. خوب، میتوانید اما با مخالفت موجب رنج خود میشوید. با اجازه دادن، شما آنی می شوید که هستید؛ وجودی پهناور و گسترده! شما کامل میشوید و دیگر یک ذره، یعنی آن چیزی که «من درون» فکر میکند، نیستید. آنگاه ذات حقیقی شما پدیدار،میشود که با ذات پروردگار یکی است.

#اکهارت_تول

@sedaye_daron
یک درخت مانند یک فرد مقدس است.
درخت کسی را به سمت خودش نمی‌خواند، و کسی را که بیاید، دور نمی‌کند.

آن، از هر کسی که به سمتش بیاید محافظت می‌کند، می‌خواهد یک مرد باشد، یک زن، یک کودک، یا یک حیوان.

#آناندامایی_ما

@sedaye_daron
تو از دو راه می توانی آرامش و سکوت بیابی
یک راه بسیار ارزان و در عین حال سطحی است. دست یافتن به آن آسان است ولی ارزش چندانی ندارد.
این راه همان ایجاد نوعی آرامش در پیرامون و فقط در نمای بیرونی و تبدیل ساختن آن به جزیی از خصلت اخلاقی توست.
به این ترتیب اگر چه درون تو آشفته است، دست کم می توانی از بیرون آرام و ساکت به نظر آیی.
این همان کاری است که بسیاری انجام می دهند.جامعه فقط به آرامش ظاهری تو علاقمند است. خواهان تحول واقعی تو نیست، زیرا فقط با دنیای بیرون تو کار دارد.
به دنیای درون تو بی توجه است و هیچ علاقه ای به آن ندارد.
آرامش واقعی از #مراقبه بر می خیزد-نه با پرورش خصلتی ویژه،
بلکه از راه آگاهی
آن گاه هیچ چیز نتواند تو را آشفته کند، آن گاه که آشفته شدن تو نا ممکن شود و حتی اگر خودت بخواهی از آشفته شدن ناتوان باشی، چیزی بسیار با ارزش روی داده است.

@sedaye_daron
کاملا روشن است اگر من براساس باوری ، الگویی و یا تصوری دست به عمل بزنم ، در درون من ، بین آنچه واقعا هستم و آنچه که معتقدم باید انجام دهم ، شکافی ایجاد میشود ... بنابراین هرگز یک عمل کامل و بی نقض به وقوع نمی پیوندد ... همیشه تلاش برای دسترسی به یک ایده یا ایده ال ، دربرگیرنده درگیری درونی است – این یعنی به هدر رفتن انرژی و آغاز زوال ذهن ...

کریشنا مورتی ، عمل کامل

@sedaye_daron
تنها یک راه برای دستیابی به عشق وجود دارد : سرسپردگی

کسی که عشق را می طلبد ، سرش را می دهد ، تا به دستش آورد ... هر که عشق را می خواهد باید "بی خود" شود ، باید خودش را قربانی کند ... بایستی غرورش ، منیتش ، بودنش ، خودنمایی اش، نَفْس اش را قربانی کند ... هرگز عشق در شما متولد نمی شود ، تا مهیای از دست دادن سر خود نشوید ... سر هم معنا و مترادف با نفس است ، آنجا قلمرو اوست ... راه رسیدن به عشق ؛ نابودی و دور ریختن غرور و منیت شماست ، که جایگاهش در سر شما می باشد ... برای همین است که غالباً توصیه می شود سرتان را بالا بگیرید ، سر سمبل غرور و منیت است ... به همین علت است که وقتی عاشق می‌شوید ، به او سر می سپرید ، سرتان را روی پاهای او می گذارید ؛ چرا سر؟ ... سر است که سمبل غرور و منیت است ... و شما با نهادن سرتان روی پاهای عشقتان ، کاملاً خود را تسلیم و سر سپرده او می کنید .



@sedaye_daron
مهم ترين چيزي كه در زندگي بايد به خاطر داشته باشي اين است كه: 
خدا به تو عشق مي ورزد و تو را به حال خود رها نمي كند.
خدا نسبت به تو بی تفاوت نيست. همواره به فكر تو و مراقب توست.
اين باور هرقدر در قلبت ژرف تر باشد بهتر است، زيرا اگر تو عشق خدا را هرچه بيشتر احساس كني قادر خواهي شد به ديگران عشق بورزي.

اينگونه است كه ما قادر به عشق ورزيدن مي شويم.
اگر به ما عشق ورزيده شود ما نيز مي توانيم عشق بورزيم و اگر به ما عشق نورزند عشق ورزيدن را نخواهيم آموخت و آنرا نخواهيم شناخت.
در دنياي امروز، عشق در حال رنگ باختن است، زيرا خدا رنگ باخته است.
آسمان خالی است،
در حاليكه در گذشته از عشق آكنده بود.
مردم قرنها با چشم دوختن بر آسمان دعا مي كردند.
وجودشان تعالی يافته بود.
اين احساس را داشتند كه عشق در وجودشان جاري است.
عشق همچون باران مي باريد و شست وشويشان مي داد.
عشق آنان را به حركت وامي داشت، نوازش مي كرد و دگرگونشان مي ساخت. سپس آنان قادر شدند به ديگران عشق بورزند.
اگر از عشق سرشار باشي
مي توانی آنرا به ديگران نثار كني.
اما اگر از عشق بهره مند نباشي چگونه مي توانی آنرا به ديگران ببخشي؟

و تنها منبع بهره مند شدن از عشق، خداست، زيرا او تنها منبع فناناپذير عشق است.

#اشو

@sedaye_daron
تلاش نکن شاد و سعادتمند باشی ... شادی چیزی است که تو هستی‌ ... همین تلاش است که روی آن سایه انداخته‌ است‌ ...

روپرت اسپایرا

@sedaye_daron
وقتی به آنچه هست تسلیم می‌شوی و واگذار می‌کنی ، و این گونه به طور کامل حاضر هستی (حضور کامل در حال) ... آنوقت گذشته تمام قدرتش را از دست می‌دهد ، تو دیگر به آن نیازی نداری ... حضور همان کلید است ؛ کلیدش اکنون است ... اکهارت تله


@sedaye_daron
مشکلات =  توهمات ذهن


بر حال متمرکز شوید و به من بگویید در همین لحظه چه مشکلی دارید؟ ... پاسخی نمی‌شنوم ، زیرا امکان ندارد در حالی که توجه شما به طور کامل بر حال است مشکلی داشته باشید ... باید یا وضعیت موجود را پذیرفت یا به آن رسیدگی کرد چرا آن را به مشکل تبدیل کنیم؟ ... اما ذهن ناآگاهانه عاشق مشکلات است ، زیرا مسائل به گونه ای به شما هویت می دهند ... این وضعیتی متعارف و در عین حال احمقانه است وجود مشکل به این معنا است که شما در ذهن خود درباره وضعیتی فکر می کنید ، بی آن که به راستی بخواهید یا این امکان وجود داشته باشد که در این باره کاری انجام دهید ... در نتیجه به طور ناخودآگاه آن وضعیت را به صورت جزیی از خود در می آورید ... شما چنان تحت تأثیر وضعیت زندگی خود قرار می گیرید که حس زندگی ، حس بودن را از دست می دهید ؛ یا به جای آن که توجه خود را به آن کاری که اکنون می توانید انجام دهید معطوف بدارید ... دیوانه وار بار صدها کاری را که شاید باید در آینده انجام بدهید با خود حمل می کنید ... اکهارت تله


@sedaye_daron
یونگ درباره با ترس و انتخاب ما در مقابله باهاش خیلی قشنگ میگه:

“اگر ترس از افتادن باشد، تنها راه نجات در پریدنی داوطلبانه است.
ترس تو هر کجا که باشد وظیفه ات نیز همانجاست.
دقیقا در همانجایی که بیشترین ترس یا درد را احساس می کنید.
بزرگ ترین فرصت برای رشد پنهان است.
اگر ترس از افتادن باشد،
تنها راه نجات در پریدنی داوطلبانه است..
ببینید شخص از چه چیزی بیشتر از همه میترسد.
تا بدانی که بعدا از کجا رشد خواهد کرد.
بگذار سقوط کنی؛
اگر قرار است سقوط کنی..
آنکه خواهی ‌شد تو را خواهد! گرفت”
‌‌
@sedaye_daron
وقتی در مقابل رفتار زشت دیگران واکنشی عمل می‌کنید ، آنها را بر آن می‌دارید تا به صورت واکنشی از خود دفاع کنند ؛ به این ترتیب هیچگاه به درستی یا نادرسنی رفتار خویش نمی اندیشد ... "اما وقتی بدون واکنش ، سکوت اختیار می‌کنید ، وجود شما برای آنها آینه‌ای می‌شود تا خود را در آن ببینند" ...

اشو

@sedaye_daron
يگانگي ...

تا مي توانيد با هستي در ارتباط باشيد ... كنار درختان بنشينيد ،‌ آنها را در آغوش بگيريد و احساس كنيد كه با آنها يگانه شده ايد ... هنگام شنا كردن ، چشمان خود را ببنديد و احساس كنيد كه در آب حل مي شويد ! ... اجازه دهيد ميان شما و هستي ، يگانگي رخ دهد و آنرا احساس كنيد ... هرجا كه هستيد ، ‌راهها و ابزارهاي مختلف را بيابيد تا يگانگي با هستي را احساس كنيد ... هرچه بيشتر انرژيهاي شما با انرژي هاي ديگر یکی شود ، ‌بيشتر احساس مي كنيد كه در خانه حقيقي خود هستيد ... اين كار خيلي شادي بخش است ... اگر سرور و لذت از اين كار را بچشيد ، ‌متوجه خواهيد شد كه تاكنون در زندگي تجربه گوناگون بسياري را از دست داده ايد ... هر تجربه اي از اين دست - غروب ،‌ طلوع ، ‌ماه، ابرها ، آسمان ،‌ چمن و ... مي توانست تجربه اي شادي آفرين و لذتبخش باشد كه آنرا از دست داده ايد ... وقتي روي زمين دراز كشيده ايد ، احساس كنيد كه با زمين يكي شده ايد ... در زمين ذوب و ناپديد شويد ؛ ‌اجازه دهيد زمين نيز در شما نفوذ كند ... مديتيشن ، يعني يافتن راههاي ممكن براي يكي شدن با هستي ... خداوند هزاران راه براي وارد شدن دارد كه همه جا در دسترس هستند ... به همين دليل است كه گاهي عشاق ؛ بدون اينكه بخواهند ، در شادي و سروري ژرف ، (‌طعم)‌ مديتيشن را مي چشند ... ميليونها راه براي درك اين يگانگي وجود دارد كه اگر به جست و جو بپردازيد ، ‌برايش پاياني نمي يابيد ...

اشو

@sedaye_daron
کسی که به خودش عشق می ورزد ، از عشق بسیار لذت می برد ... چنان سرشار از لذت ، که کم کم عشق لبریز میگردد و دست یازیدن به دیگران را آغاز می کند ... باید هم چنین باشد ! ... اگر عشق را زندگی کنی ، باید آنرا با دیگران قسمت کنی ...

اشو

@sedaye_daron
تعادل ...

هميشه اين قانون طلايی را در نظر داشته باشيد كه تعادل را از كف ندهيد ... "وجود نامتعادل ،‌ محكوم به زوال و نابودی است ... زندگی به اين وجود اجازه دوام نمی دهد ... هرچه متعادل تر باشيد ،‌ موهبتهای فراوان تری از زندگی دريافت می كنيد و هرچه تعادل در شما كمتر باشد، از اين موهبتها بی بهره خواهيد ماند" ... تنها تعادل است كه باقی می ماند و حفظ اين تعادل ، از مشكل ترين كارهاست ؛‌ "زيرا به خرد بسياری نياز دارد" ... لبخند می تواند برای هميشه بر لبان شما باقی بماند ‌... در حاليكه خنده اين طور نيست و به همين دليل است كه بوداها هميشه در حال لبخند زدن هستند ،‌ نه خنديدن ... يك بودا خوب می داند چگونه تعادلش را حفظ كند ... عشق بورزيد ، از اين عشق تغذيه شويد و ديگران را تغذيه كنيد ... احساس شادی و سرور كنيد ، ولی آگاهی و حضور خود را از كف ندهيد ... در غير اينصورت ، ‌دير يا زود شادی تان رو به زوال خواهد رفت ... "هرگز بيش از اندازه به هم نزديك نشويد ... هميشه اندكی فاصله ميان خود و ديگران باقی بگذاريد ... هنر پايدار كردن رابطه ها،‌ در همين است" ... اشو ، 📗 مراقبه های روزانه


@sedaye_daron
حقیقتا عشق بورزید ...

اگر کوه‌ها می‌توانند زخم‌ها و حفاری‌های معدن را ببخشند و می‌توانند آن زخم‌ها را با علف‌های تازه تابستان بپوشانند ، آیا من قادر نخواهم بود که زخم‌هایم را با علف‌های تازه مهربانی و درک بپوشانم؟ ... نمی‌توانید حقیقتا ببخشید ، مگر اینکه واقعا عشق بورزید ... نمی‌توانید حقیقتا عشق بورزید ، مگر اینکه حقیقتا ببخشید ...

خرد سرخپوستان



@sedaye_daron
مادری ؛ مراقبه ای است بی نظیر ... مادری ؛ یکی از بزرگترین هنرهاست ... تو موجودی زنده را خلق می کنی ، پیکره ساز در قیاس با مادر هیچ است ، چون او فقط پیکره ای مرمرین می آفریند ... نقاش ، شاعر ، نغمه سرا و موسیقی دان همه هیچ اند ؛ زیرا آنها با اشیا سر و کار دارند ... مادر ؛ بزرگترین شاعر ، بزرگترین نقاش ، بزرگترین موسیقی دان و بزرگترین پیکره ساز است ، زیرا او آگاهی را ، خود زندگی را ، می آفریند ... اشو



@sedaye_daron
2024/05/23 16:32:48
Back to Top
HTML Embed Code: