آبیِ زیبا
قرمز و نارنجیِ فوقالعاده
از سیاه و قهوهای میترسم
عاشق بنفشم
سبزِ بینظیر.
از زرد و صورتی اصلاً خوشم نمیاد.
قرمز و نارنجی و آبی و سبز و بنفش رو دوست دارم.
از سیاه و قهوهای متنفرم
تنها آرزوی زندگیم اینه که تا میتونم به قرمز و نارنجی و آبی و سبز برسم.
تا میتونی از کسایی که از زرد و صورتی خوششون میاد فاصله بگیر، خیلی احمقن.
خدایا سیاه نیاد سراغم.
......
و تمام اینها یعنی متمرکز بودن بر رنگها.
هیاهوی رنگها.
«گمشدن در رنگها، حجاب نور است.»
در این میان،
در این هیاهوی رنگها،
اما کدامیک از شما متوجه "نور" است؟
نور یعنی همان اصل و اساس تمام این رنگها.
با نور بمان، چون:
"کـی ببینـی سرخ و سبز و فــور را
تـا نبینی پیش از ایـن سه «نـور» را؟"
چرا از اصل و اساس این رنگها غافلی؟ بهتر نگاه کن، عمیقتر ببین، به اصل این رنگها برو.
هرچه بیشتر و بیشتر متمرکز بر رنگها باشی بیشتر و بیشتر خودت را در آنها گم میکنی و از این گمگشتگی رنج میکشی.
ندیدن صفحه نمایش و تماما غرق شدن در ماجرای فیلم میتواند تو را به دردسر بیندازد.
چون تمرکز شدید بر تصاویر و غرق شدن در آنها حجاب آن صفحه نمایشی میشود که همیشه حی و حاضر است.
تمرکز شدید بر رنگها رفتهرفته تبدیل به حجاب آن نوری میشود که همواره حی و حاضر است. هرچه حجاب ضخیمتر، نور کمتر.
نور آرامش است، وحدت است، عشق است، ابدی و ازلی است. راحتی است.
"لیک چون در رنگ گم شد هوش تو
شد ز نور، آن رنگها روپوش تو"
راهحل:
تمرکز را از رنگها بردار.
"از همه اوهام و تصویرات دور
نورِ نورِ نورِ نورِ نورِ نور"
چطور؟
هنوز میپرسی چطور؟
(با مطالب قبل و بعد همراه باش)
#تفحص_خویش
*تمام اشعار از مولانا
قرمز و نارنجیِ فوقالعاده
از سیاه و قهوهای میترسم
عاشق بنفشم
سبزِ بینظیر.
از زرد و صورتی اصلاً خوشم نمیاد.
قرمز و نارنجی و آبی و سبز و بنفش رو دوست دارم.
از سیاه و قهوهای متنفرم
تنها آرزوی زندگیم اینه که تا میتونم به قرمز و نارنجی و آبی و سبز برسم.
تا میتونی از کسایی که از زرد و صورتی خوششون میاد فاصله بگیر، خیلی احمقن.
خدایا سیاه نیاد سراغم.
......
و تمام اینها یعنی متمرکز بودن بر رنگها.
هیاهوی رنگها.
«گمشدن در رنگها، حجاب نور است.»
در این میان،
در این هیاهوی رنگها،
اما کدامیک از شما متوجه "نور" است؟
نور یعنی همان اصل و اساس تمام این رنگها.
با نور بمان، چون:
"کـی ببینـی سرخ و سبز و فــور را
تـا نبینی پیش از ایـن سه «نـور» را؟"
چرا از اصل و اساس این رنگها غافلی؟ بهتر نگاه کن، عمیقتر ببین، به اصل این رنگها برو.
هرچه بیشتر و بیشتر متمرکز بر رنگها باشی بیشتر و بیشتر خودت را در آنها گم میکنی و از این گمگشتگی رنج میکشی.
ندیدن صفحه نمایش و تماما غرق شدن در ماجرای فیلم میتواند تو را به دردسر بیندازد.
چون تمرکز شدید بر تصاویر و غرق شدن در آنها حجاب آن صفحه نمایشی میشود که همیشه حی و حاضر است.
تمرکز شدید بر رنگها رفتهرفته تبدیل به حجاب آن نوری میشود که همواره حی و حاضر است. هرچه حجاب ضخیمتر، نور کمتر.
نور آرامش است، وحدت است، عشق است، ابدی و ازلی است. راحتی است.
"لیک چون در رنگ گم شد هوش تو
شد ز نور، آن رنگها روپوش تو"
راهحل:
تمرکز را از رنگها بردار.
"از همه اوهام و تصویرات دور
نورِ نورِ نورِ نورِ نورِ نور"
چطور؟
هنوز میپرسی چطور؟
(با مطالب قبل و بعد همراه باش)
#تفحص_خویش
*تمام اشعار از مولانا