آیا سکون صرفا نبودِ صدا و محتواست؟
خیر، سکون خودِ هشیاری است—سکون همان آگاهیِ بنیادینی است که هر فرمی از آن زاده میشود. بنابراین چطور ممکن است که این آگاهی از آنچه تو هستی جدا باشد؟
همین فرمی که گمان میکنی «تو» هستی، از همان سرچشمه برخاسته و همچنان بهواسطهی همان است که پابرجاست.
از کهکشانها بگیر تا یک دانه علف این سکون اصل و اساس همهچیز است؛ سکون، جوهرهی گلها، درختان، پرندگان و تمام فرمهاست.
#اکهارت_ تُله
سکون، ذاتِ حقیقی توست. اما سکون چیست؟
سکون همان فضای درونی یا آگاهیای است که در آن، کلماتِ روی این صفحه دیده میشوند و به اندیشه تبدیل میگردند. بدون این آگاهی، هیچ ادراکی، هیچ فکری و هیچ جهانی وجود نمیداشت.
تو همان آگاهی هستی که در ظاهر یا پیکرهی یک انسان تجلی یافته و پنهان شده است.
#اکهارت_ تُله
خیر، سکون خودِ هشیاری است—سکون همان آگاهیِ بنیادینی است که هر فرمی از آن زاده میشود. بنابراین چطور ممکن است که این آگاهی از آنچه تو هستی جدا باشد؟
همین فرمی که گمان میکنی «تو» هستی، از همان سرچشمه برخاسته و همچنان بهواسطهی همان است که پابرجاست.
از کهکشانها بگیر تا یک دانه علف این سکون اصل و اساس همهچیز است؛ سکون، جوهرهی گلها، درختان، پرندگان و تمام فرمهاست.
#اکهارت_ تُله
سکون، ذاتِ حقیقی توست. اما سکون چیست؟
سکون همان فضای درونی یا آگاهیای است که در آن، کلماتِ روی این صفحه دیده میشوند و به اندیشه تبدیل میگردند. بدون این آگاهی، هیچ ادراکی، هیچ فکری و هیچ جهانی وجود نمیداشت.
تو همان آگاهی هستی که در ظاهر یا پیکرهی یک انسان تجلی یافته و پنهان شده است.
#اکهارت_ تُله
Is stillness just the absence of noise and content?
No, it is intelligence itself - the underlying consciousness out of which every form is born. And how could that be separate from who you are? The form that you think you are came out of that and is being sustained by it. It is the essence of all galaxies and blades of grass; of all flowers, trees, birds, and all other forms.
#ECKHART TOLLE
Stillness is your essential nature. What is stillness? The inner space or awareness in which the words on this page are being perceived and become thoughts. Without that awareness, there would be no perception, no thoughts, no world.
You are that awareness, disguised as a person.
#ECKHART TOLLE
No, it is intelligence itself - the underlying consciousness out of which every form is born. And how could that be separate from who you are? The form that you think you are came out of that and is being sustained by it. It is the essence of all galaxies and blades of grass; of all flowers, trees, birds, and all other forms.
#ECKHART TOLLE
Stillness is your essential nature. What is stillness? The inner space or awareness in which the words on this page are being perceived and become thoughts. Without that awareness, there would be no perception, no thoughts, no world.
You are that awareness, disguised as a person.
#ECKHART TOLLE
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
"پری رو تاب مستوری ندارد"
آن چیزی که خود به خودی مشغول نفس کشیدن است و اکنون مشغول خواندن این متن است را درون این ویدئو پیدا کن. همان از عدم و نیستی، هست شدن را در اینجا ببین.
#تفحص خویش
آن چیزی که خود به خودی مشغول نفس کشیدن است و اکنون مشغول خواندن این متن است را درون این ویدئو پیدا کن. همان از عدم و نیستی، هست شدن را در اینجا ببین.
#تفحص خویش
فرایندی را باهم بررسی میکنیم.
ماجرا را پیش از تولد پی میگیریم،
عملی صورت گرفت و از میان میلیونها سلول اسپرم یک اسپرم «آگاهانه» مسیرش را به سمت تخمک رهگیری میکند و به آن میرسد.
سؤال: این اسپرم با چه نیرو یا شعوری مسیرش را بهسوی تخمک رهگیری کرد؟
«همان نیرو» هنگامیکه اسپرم وارد تخمک شد عمل لقاح را شروع کرده و در این هنگام تقسیم سلولی بهسرعت آغاز شده و جنین اولیه شکل میگیرد. دقت کنید که تمام فرایند توسط «همان نیرو» هدایت میشود.
در متون علمی اینگونه آمده است که جنین در هفته پنجم یعنی هنگامیکه اندازه آن تنها در حد یکدانه کنجد است یعنی فقط دو میلیمتر، قلب و سیستم گردش خونش شروع به شکلگیری میکنند و قلب شروع به تپیدن میکند. در هفته بعد صورتش شکل میگیرد و جوانههایی در دو طرفش ایجاد شده که بعداً تبدیل به دستوپا میشود.
دست، پا، صورت و تمام این بدن را «همان نیرو» شکل داده است.
«همان نیرو» هماکنون مشغول خواندن این متن است. چشم داشتن و دیدن عمل اوست. همینطور گوش داشتن و شنیدن و ...
همه همچنان «همان نیرو» است. همان آگاهی و همان شعور. هنگامی که قدم میزنید، پا داشتن و عمل راه رفتن نیز همان است. تارهای صوتی و حرف زدن و صدا داشتن هم چیزی جز او نیست همه را همان نیرو پیش میبرد.
چه کسی هماکنون مشغول نفس کشیدن است؟
فکر کردن، استنتاج کردن و مغز داشتن نیز عملی است همانند نفس کشیدن و شُش داشتن که همه از اوست.
همچنان که این مطلب را میخوانید کمی تعمق کنید که: پس این من (اسم و فامیل خودتان را نام ببرید) کجای این ماجرا قرار دارد؟
«کشف کنید که این من کاذب از کجا برمیخیزد»*
هنگامیکه آن نیرو که همهچیز خودش است، خودش را با مشتی تصویر که حتی همانها هم خودش هستند همهویت کند، محدود شده و چیزی بهعنوان این «شخص» (علی، مریم، سارا، رضا، ...) را به وجود میآید.
هنگامیکه عامل توجه از این شرطی شدگی برداشته شود آگاهی به خودش آگاه شده و آگاه میشود که چیزی جز خودش وجود ندارد.
آن همیشه «هست».
فقط همان است که «هست».
در همهجا.
در درخت، گل، پرنده، میمون، سیب، اقیانوس، ماهی، میز و صندلی، سیارات و ستارگان و کیهان و انسان.
آن «هست».
فرمی که خودش است را به خودش گرفته،
فرم را رها میکند و
همچنان «هست»
«هست»
*اشاره ای است به جمله معروفی از باگوان رامانا ماهارشی
#تفحص خویش
ماجرا را پیش از تولد پی میگیریم،
عملی صورت گرفت و از میان میلیونها سلول اسپرم یک اسپرم «آگاهانه» مسیرش را به سمت تخمک رهگیری میکند و به آن میرسد.
سؤال: این اسپرم با چه نیرو یا شعوری مسیرش را بهسوی تخمک رهگیری کرد؟
«همان نیرو» هنگامیکه اسپرم وارد تخمک شد عمل لقاح را شروع کرده و در این هنگام تقسیم سلولی بهسرعت آغاز شده و جنین اولیه شکل میگیرد. دقت کنید که تمام فرایند توسط «همان نیرو» هدایت میشود.
در متون علمی اینگونه آمده است که جنین در هفته پنجم یعنی هنگامیکه اندازه آن تنها در حد یکدانه کنجد است یعنی فقط دو میلیمتر، قلب و سیستم گردش خونش شروع به شکلگیری میکنند و قلب شروع به تپیدن میکند. در هفته بعد صورتش شکل میگیرد و جوانههایی در دو طرفش ایجاد شده که بعداً تبدیل به دستوپا میشود.
دست، پا، صورت و تمام این بدن را «همان نیرو» شکل داده است.
«همان نیرو» هماکنون مشغول خواندن این متن است. چشم داشتن و دیدن عمل اوست. همینطور گوش داشتن و شنیدن و ...
همه همچنان «همان نیرو» است. همان آگاهی و همان شعور. هنگامی که قدم میزنید، پا داشتن و عمل راه رفتن نیز همان است. تارهای صوتی و حرف زدن و صدا داشتن هم چیزی جز او نیست همه را همان نیرو پیش میبرد.
چه کسی هماکنون مشغول نفس کشیدن است؟
فکر کردن، استنتاج کردن و مغز داشتن نیز عملی است همانند نفس کشیدن و شُش داشتن که همه از اوست.
همچنان که این مطلب را میخوانید کمی تعمق کنید که: پس این من (اسم و فامیل خودتان را نام ببرید) کجای این ماجرا قرار دارد؟
«کشف کنید که این من کاذب از کجا برمیخیزد»*
هنگامیکه آن نیرو که همهچیز خودش است، خودش را با مشتی تصویر که حتی همانها هم خودش هستند همهویت کند، محدود شده و چیزی بهعنوان این «شخص» (علی، مریم، سارا، رضا، ...) را به وجود میآید.
هنگامیکه عامل توجه از این شرطی شدگی برداشته شود آگاهی به خودش آگاه شده و آگاه میشود که چیزی جز خودش وجود ندارد.
آن همیشه «هست».
فقط همان است که «هست».
در همهجا.
در درخت، گل، پرنده، میمون، سیب، اقیانوس، ماهی، میز و صندلی، سیارات و ستارگان و کیهان و انسان.
آن «هست».
فرمی که خودش است را به خودش گرفته،
فرم را رها میکند و
همچنان «هست»
«هست»
*اشاره ای است به جمله معروفی از باگوان رامانا ماهارشی
#تفحص خویش
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«خودت را به یاد بیاور»
*ویدئو را تا انتها دیده و روی جملات آن تعمق کنید. درصورت امکان از هدفون استفاده کنید.
*ویدئو را تا انتها دیده و روی جملات آن تعمق کنید. درصورت امکان از هدفون استفاده کنید.
حقیقت این است که شما هماکنون همان چیزی هستید که در جستجویش هستید.شما با چشمان خداوند در جستجوی خودش هستید.این حقیقت بسیار ساده، تکاندهنده و اساسی است تا آنجا که میتواند بهراحتی در میان هیاهوی جستجو از دست برود.
#آدیاشانتی
"The truth is that you already are what you are seeking. You are looking for God with His eyes. This truth is so simple, shocking and radical that it is easy to miss among one’s flurry of seeking."
#Adyashanti
#آدیاشانتی
"The truth is that you already are what you are seeking. You are looking for God with His eyes. This truth is so simple, shocking and radical that it is easy to miss among one’s flurry of seeking."
#Adyashanti