https://brill.com/display/title/72445
کتاب شاه اسماعیل و سنت خطائی چاپ شد و بزودی قابل خریداری در کتابفروشیهای معتبر جهان
تقدیم با عشق به اهل حکمت و اندیشه و عرفان و اردبیل اوشاقلاری
@seyedjavadmiri
کتاب شاه اسماعیل و سنت خطائی چاپ شد و بزودی قابل خریداری در کتابفروشیهای معتبر جهان
تقدیم با عشق به اهل حکمت و اندیشه و عرفان و اردبیل اوشاقلاری
@seyedjavadmiri
👍25
پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۴ ساعت ۱۳
لینک مجازی نشست
https://www.skyroom.online/ch/csir.ut/ut
در این سمینار من درباره "شاه اسماعیل و محبت و معرفت" سخن خواهم گفت.
سیدجواد میری
@seyedjavadmiri
لینک مجازی نشست
https://www.skyroom.online/ch/csir.ut/ut
در این سمینار من درباره "شاه اسماعیل و محبت و معرفت" سخن خواهم گفت.
سیدجواد میری
@seyedjavadmiri
👍6
✍️ میثم قهوهچیان
دبیر مدرسه مطالعات هویت باشگاه اندیشه
کتاب «صورتبندی نسبت ولایت اجتماعی و ولایت سیاسی؛ تأملاتی درباره جنبش زن، زندگی، آزادی»، زنگ خطری است که در پی رویدادهای پس از ماجرای مهسا توسط سیدجواد میری نسبت به آینده ایران نواخته شده است. از نظر میری، در صورت بیتوجهی به سوژه ایرانی که در رویدادهای پسامهسا بهصورت زنانه تجلی یافته بود، آیندهای بسیار شوم در انتظار ایران خواهد بود...
🔻 ادامه را در اینجا🔗 بخوانید.
@howiatschool | @bashgahandishe
دبیر مدرسه مطالعات هویت باشگاه اندیشه
کتاب «صورتبندی نسبت ولایت اجتماعی و ولایت سیاسی؛ تأملاتی درباره جنبش زن، زندگی، آزادی»، زنگ خطری است که در پی رویدادهای پس از ماجرای مهسا توسط سیدجواد میری نسبت به آینده ایران نواخته شده است. از نظر میری، در صورت بیتوجهی به سوژه ایرانی که در رویدادهای پسامهسا بهصورت زنانه تجلی یافته بود، آیندهای بسیار شوم در انتظار ایران خواهد بود...
🔻 ادامه را در اینجا🔗 بخوانید.
@howiatschool | @bashgahandishe
باشگاه اندیشه
بیتوجهی به سوژه ایرانی؛ آستانه آیندهای شوم - باشگاه اندیشه
میثم قهوهچیان دبیر مدرسه مطالعات هویت باشگاه اندیشه کتاب «صورتبندی نسبت ولایت اجتماعی و ولایت سیاسی؛ تأملاتی درباره جنبش زن،
👍7
Audio
انجمن علمی دانشجویی ادیان و عرفان دانشگاه تهران
با همکاری آکادمی اخلاقپژوهی روشمند برگزار کرد:
نخستین نشست از سلسلهنشستهای «محبت و معرفت»
✨ سلسلهنشستهایی برای واکاوی زوایای عرفانی، دینشناختی، فلسفی، تاریخی و جامعهشناختی محبت و معرفت
دیوان خطائی و مفاهیم محبت و معرفت و حق و "حالات وجودی انسان" در نگاه شاه اسماعیل صفوی
سیدجواد میری
پنجشنبه ۲۱ فروردین
@seyedjavadmiri
با همکاری آکادمی اخلاقپژوهی روشمند برگزار کرد:
نخستین نشست از سلسلهنشستهای «محبت و معرفت»
✨ سلسلهنشستهایی برای واکاوی زوایای عرفانی، دینشناختی، فلسفی، تاریخی و جامعهشناختی محبت و معرفت
دیوان خطائی و مفاهیم محبت و معرفت و حق و "حالات وجودی انسان" در نگاه شاه اسماعیل صفوی
سیدجواد میری
پنجشنبه ۲۱ فروردین
@seyedjavadmiri
👍4
امروز از انتشارات بریل پیامی دریافت کردم که کتاب "Socio-Poesis" که نظریهای درباره رنج و رهایی است و پیشتر به فارسی چاپ کرده بودم و نسخه انگلیسی آن هم پذیرفته شد و قراردادش بسته شد. امیدوارم در حدود مهر ماه نسخه انگلیسی کتاب به بازار عرضه گردد.
سیدجواد میری
#انتشارات_بریل
@seyedjavadmiri
سیدجواد میری
#انتشارات_بریل
@seyedjavadmiri
👍28
حریف خود را بشناسید: استیون چارلز ویتکاف
فرستاده ویژه ترامپ در سال ۱۹۵۷ در آمریکا به دنیا آمده است. ثروتش دو بیلیون دلار است. پدربزرگ و مادربزرگ پدریش هر دو از رعایای امپراطوری تزاری روسیه بودند ولی ویتکاف پدر و مادرش متولد آمریکا هستند و ویتکاف در یک خانواده یهودی متولد شده است. یکی از فرزندانش "زکریا یا زاک" از موسسین یک شرکت "رمز-ارز" با عنوان ذیل است:
World Liberty Financial
ویتکاف در ضمن یک وکیل قهار هم بوده است و در حوزه املاک نیز ید طولایی دارد. ارتباطات خانوادگی و همکاریهای تجاری او نیز جالب توجه و تامل میباشد.
#ترامپ
#مذاکره
#ویتکاف
سیدجواد میری
@seyedjavadmiri
فرستاده ویژه ترامپ در سال ۱۹۵۷ در آمریکا به دنیا آمده است. ثروتش دو بیلیون دلار است. پدربزرگ و مادربزرگ پدریش هر دو از رعایای امپراطوری تزاری روسیه بودند ولی ویتکاف پدر و مادرش متولد آمریکا هستند و ویتکاف در یک خانواده یهودی متولد شده است. یکی از فرزندانش "زکریا یا زاک" از موسسین یک شرکت "رمز-ارز" با عنوان ذیل است:
World Liberty Financial
ویتکاف در ضمن یک وکیل قهار هم بوده است و در حوزه املاک نیز ید طولایی دارد. ارتباطات خانوادگی و همکاریهای تجاری او نیز جالب توجه و تامل میباشد.
#ترامپ
#مذاکره
#ویتکاف
سیدجواد میری
@seyedjavadmiri
👍17
واکاوی اقتصاد قجری در آیینه زندگی امین الضرب
https://donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%AE%D8%A8%D8%B1-64/688262-%D9%88%D8%A7%DA%A9%D8%A7%D9%88%DB%8C-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-%D9%82%D8%AC%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%DB%8C%D9%86%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%B6%D8%B1%D8%A8
https://donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%AE%D8%A8%D8%B1-64/688262-%D9%88%D8%A7%DA%A9%D8%A7%D9%88%DB%8C-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-%D9%82%D8%AC%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%DB%8C%D9%86%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%B6%D8%B1%D8%A8
روزنامه دنیای اقتصاد
واکاوی اقتصاد قجری در آیینه زندگی امین الضرب
صادق حجتی: بازخوانی فراز و نشیبهای زندگی محمدحسن امینالضرب بهانهای شد تا همایشی به همین نام در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران برگزار شود.
پرداختن به چنین موضوعی، همچنین فرصت مناسبی به وجود آورد تا زندگی تاجر و بازرگان نامدار عصر قاجار، در گفتوگو با تاریخنگاران…
پرداختن به چنین موضوعی، همچنین فرصت مناسبی به وجود آورد تا زندگی تاجر و بازرگان نامدار عصر قاجار، در گفتوگو با تاریخنگاران…
👍6
مکتب عرفان و "سنت خطائی"
آیا شاه اسماعیل درباره سنت فکری خویش در جایی سخن گفته است؟ ما مبتنی بر آثار تاریخی قویم میدانیم که او فرزند شیخ حیدر از مرشدان طریقت صفویه بوده است و جد اعلای شاه اسماعیل شیخ صفیالدین اردبیلی پیر طریقت صفویه در اردبیل بوده است. ما حتی میدانیم که او در دوران کودکی و نوجوانی در لاهیجان زیر نظر عرفاء و علمای بزرگی بوده است و حتی هنگامیکه لاهیجان را ترک میکرده است سه تن به نامهای نجمالدین مسعود و شمسالدین لاهیجی و میرزا علی (که اهل زهد و خلوت بوده است) با اسماعیل نوجوان بودهاند و شمسالدین به مقام صدرالدینی در دوران پادشاهی شاه اسماعیل نیز رسیده است. به عبارت دیگر، از روی شواهد تاریخی ما به ارتباطات طریقتی و عرفانی و دینی او دسترسی داریم و مبتنی بر آنها میتوانیم چارچوب فکری او در نسبت با عرفان و تصوف را بازسازی کنیم اما پرسش من در این جستار این نیست بل دغدغه محوری من در اینجا است که بدانم آیا شاه اسماعیل خود در باب "سنت فکری" خویش سخنی گفته است یا خیر؟ به تعبیر دقیقتر، اگر ما به دیوان خطائی رجوع کنیم "صدا"ی شاه اسماعیل را از خلال گفتارهای خطائی درخواهیم یافت یا متن دیوان چنین قابلیتی ندارد؟ اما پیش از آنکه به این پرسش پاسخ دهیم اجازه دهید سوالی را در باب "مکتب عرفان" مطرح کنیم و ببینیم که مکتب عرفان یعنی چه؟ هنگامیکه از عرفان سخن میگوییم دقیقاً درباره چه رویکردی صحبت میکنیم؟ اگر به این قائل باشیم که ما دارای مکاتب گوناگونی همچون فلسفه و هنر و علم و دین و ادب در ساحت "درک " و "دریافت" هستیم آنگاه شاید گزاف نباشد که ادعا کنیم "عرفان" هم یک پارادایم در کنار چارچوبهای دیگر باشد که بشر برای "درک وجودیِ هستی" آن را ابداع (به معنای دقیق کلمه یعنی بدعتی ایجاد کردن که رویههای مبتنی بر عادات را خرق و متحول میکند) کرده است. عرفان به عنوان یک بدعت در ساختار درک وجودی انسان از هستی روشی برای وصول و رسیدن به حقیقت است؛ و با این مفروض سترگ بناء شده است که عقل و حواس پنجگانه، به دلیل خطاهای ادراکی، قابل اتکاء نیستتد و به تنهایی، قادر به درک وجود و حقیقت وجودی نیستند و از این روی، به نوعی تلاش برای درک به واسطه سلوکی وجودی در پی حقایق نیاز است که به آن "دریافت عرفانی" میگویند. به عبارت دیگر، دریافت ذوقی از وجود را میتوان درک عرفانی نامید. حال سوال اینجاست که آیا شاه اسماعیل درکی از این نحوه مواجهه با هستی داشته است یا این برداشتها و خوانشها، بافتهها و یافتههای ماست که بر او تحمیل میکنیم؟ این پرسشی است که در ایران کسی تاکنون بر متن دیوان خطائی عرضه نکرده است و متن را از این منظر مورد "استنطاق هرمنوتیکی" قرار نداده است و به زبان سادهتر متن دیوان را به مثابه "طرفِ دیالوگ" قرار نداده است و به نوعی ما را در نسبت با متن خطائی دچار "وضع الکنوارگی" نموده است. وضع الکنوارگی موقعیتی است که ما پیشاپیش چتین میانگاریم که طرف مقابل ما سخن گفتن بلد نیست و ما مفروض گرفتهایم که "او" طرف گفتگوی ما نمیتواند باشد. اما واقع امر این است که متن خطائی "الکن" نیست بل "صدا" دارد و صدای خطائی دارای گرامر منسجمی نیز میباشد و قدرت دیالوگوارگی هم دارد اما باید پای "سخن خطائی" نشست و ذهن را آماده "نیوشیدن" کرد. نیوشیدن فقط گوش دادن به سخن نیست بل استماع سخن دیگری هم هست؛ یعنی فعلی است که آدمی باید فعالانه در آن مشارکت کند تا جانش آماده شنیدن سخن جدید در افق نوین بشود.
اگر به دیوان خطائی رجوع کنیم در بخش "قوشمالار" شعر شماره یازده که با بیت "اقرار وئردیم" خطائی درباره بیوگرافی فکری خویش نکاتی را به مخاطبان میگوید با این عبارات که "تکرار یئنه تعلیم ائتدی بیر استاد" یعنی یک استادی دوباره مرا تعلیم داد. اما سوال اینجاست که این استاد در چه بستری یا در چه چارچوبی تعلیمات خویش را به شاه اسماعیل عرضه میداشته است؟ جالب اینجاست که خطائی در همان شعر شماره یازده قوشمالار بعد از اینکه به مفهوم "استاد" اشاره میکند به مقوله و محتوای "تعلیمات" هم میپردازد. او میگوید که استادش در "مکتب عرفان" و در چارچوب عرفان به او درس و تعلیم میداده است. به عبارت دیگر، شاه اسماعیل دقیقاً به مفهوم "مکتب عرفان" اشاره میکند و چارچوب فکری خویش را برای مخاطبان با "صدای خطائی" بازگو میکند. او میگوید "درسیمی-مکتبی عرفاندان آلدیم" یعنی من از مکتب عرفان درسهایم را فرا گرفتم. اما به نظر من، پرسش مهمتر این است که بدانیم از منظر خطائی این مکتب عرفان یا رویکرد عرفانی دارای چه مولفه یا مولفههایی است؟
سیدجواد میری
#سنت_خطائی
#شاه_اسماعیل
شماره (۱)
@seyedjavadmiri
آیا شاه اسماعیل درباره سنت فکری خویش در جایی سخن گفته است؟ ما مبتنی بر آثار تاریخی قویم میدانیم که او فرزند شیخ حیدر از مرشدان طریقت صفویه بوده است و جد اعلای شاه اسماعیل شیخ صفیالدین اردبیلی پیر طریقت صفویه در اردبیل بوده است. ما حتی میدانیم که او در دوران کودکی و نوجوانی در لاهیجان زیر نظر عرفاء و علمای بزرگی بوده است و حتی هنگامیکه لاهیجان را ترک میکرده است سه تن به نامهای نجمالدین مسعود و شمسالدین لاهیجی و میرزا علی (که اهل زهد و خلوت بوده است) با اسماعیل نوجوان بودهاند و شمسالدین به مقام صدرالدینی در دوران پادشاهی شاه اسماعیل نیز رسیده است. به عبارت دیگر، از روی شواهد تاریخی ما به ارتباطات طریقتی و عرفانی و دینی او دسترسی داریم و مبتنی بر آنها میتوانیم چارچوب فکری او در نسبت با عرفان و تصوف را بازسازی کنیم اما پرسش من در این جستار این نیست بل دغدغه محوری من در اینجا است که بدانم آیا شاه اسماعیل خود در باب "سنت فکری" خویش سخنی گفته است یا خیر؟ به تعبیر دقیقتر، اگر ما به دیوان خطائی رجوع کنیم "صدا"ی شاه اسماعیل را از خلال گفتارهای خطائی درخواهیم یافت یا متن دیوان چنین قابلیتی ندارد؟ اما پیش از آنکه به این پرسش پاسخ دهیم اجازه دهید سوالی را در باب "مکتب عرفان" مطرح کنیم و ببینیم که مکتب عرفان یعنی چه؟ هنگامیکه از عرفان سخن میگوییم دقیقاً درباره چه رویکردی صحبت میکنیم؟ اگر به این قائل باشیم که ما دارای مکاتب گوناگونی همچون فلسفه و هنر و علم و دین و ادب در ساحت "درک " و "دریافت" هستیم آنگاه شاید گزاف نباشد که ادعا کنیم "عرفان" هم یک پارادایم در کنار چارچوبهای دیگر باشد که بشر برای "درک وجودیِ هستی" آن را ابداع (به معنای دقیق کلمه یعنی بدعتی ایجاد کردن که رویههای مبتنی بر عادات را خرق و متحول میکند) کرده است. عرفان به عنوان یک بدعت در ساختار درک وجودی انسان از هستی روشی برای وصول و رسیدن به حقیقت است؛ و با این مفروض سترگ بناء شده است که عقل و حواس پنجگانه، به دلیل خطاهای ادراکی، قابل اتکاء نیستتد و به تنهایی، قادر به درک وجود و حقیقت وجودی نیستند و از این روی، به نوعی تلاش برای درک به واسطه سلوکی وجودی در پی حقایق نیاز است که به آن "دریافت عرفانی" میگویند. به عبارت دیگر، دریافت ذوقی از وجود را میتوان درک عرفانی نامید. حال سوال اینجاست که آیا شاه اسماعیل درکی از این نحوه مواجهه با هستی داشته است یا این برداشتها و خوانشها، بافتهها و یافتههای ماست که بر او تحمیل میکنیم؟ این پرسشی است که در ایران کسی تاکنون بر متن دیوان خطائی عرضه نکرده است و متن را از این منظر مورد "استنطاق هرمنوتیکی" قرار نداده است و به زبان سادهتر متن دیوان را به مثابه "طرفِ دیالوگ" قرار نداده است و به نوعی ما را در نسبت با متن خطائی دچار "وضع الکنوارگی" نموده است. وضع الکنوارگی موقعیتی است که ما پیشاپیش چتین میانگاریم که طرف مقابل ما سخن گفتن بلد نیست و ما مفروض گرفتهایم که "او" طرف گفتگوی ما نمیتواند باشد. اما واقع امر این است که متن خطائی "الکن" نیست بل "صدا" دارد و صدای خطائی دارای گرامر منسجمی نیز میباشد و قدرت دیالوگوارگی هم دارد اما باید پای "سخن خطائی" نشست و ذهن را آماده "نیوشیدن" کرد. نیوشیدن فقط گوش دادن به سخن نیست بل استماع سخن دیگری هم هست؛ یعنی فعلی است که آدمی باید فعالانه در آن مشارکت کند تا جانش آماده شنیدن سخن جدید در افق نوین بشود.
اگر به دیوان خطائی رجوع کنیم در بخش "قوشمالار" شعر شماره یازده که با بیت "اقرار وئردیم" خطائی درباره بیوگرافی فکری خویش نکاتی را به مخاطبان میگوید با این عبارات که "تکرار یئنه تعلیم ائتدی بیر استاد" یعنی یک استادی دوباره مرا تعلیم داد. اما سوال اینجاست که این استاد در چه بستری یا در چه چارچوبی تعلیمات خویش را به شاه اسماعیل عرضه میداشته است؟ جالب اینجاست که خطائی در همان شعر شماره یازده قوشمالار بعد از اینکه به مفهوم "استاد" اشاره میکند به مقوله و محتوای "تعلیمات" هم میپردازد. او میگوید که استادش در "مکتب عرفان" و در چارچوب عرفان به او درس و تعلیم میداده است. به عبارت دیگر، شاه اسماعیل دقیقاً به مفهوم "مکتب عرفان" اشاره میکند و چارچوب فکری خویش را برای مخاطبان با "صدای خطائی" بازگو میکند. او میگوید "درسیمی-مکتبی عرفاندان آلدیم" یعنی من از مکتب عرفان درسهایم را فرا گرفتم. اما به نظر من، پرسش مهمتر این است که بدانیم از منظر خطائی این مکتب عرفان یا رویکرد عرفانی دارای چه مولفه یا مولفههایی است؟
سیدجواد میری
#سنت_خطائی
#شاه_اسماعیل
شماره (۱)
@seyedjavadmiri
👍9👎1
مکتب عرفان و "سنت خطائی"
به عبارت دقیقتر، اگر نقطه کانونی مکاتب فلسفی "برهان" و "استدلال" است و به نوعی تفکر فلسفی مبتنی بر علم حصولی و تفکر مفهومی میباشد آنگاه پرسش اینجاست که نقطه کانونی "نگاه عرفانی" چیست و آیا خطائی به این مقوله پرداخته است؟ خطائی وقتی از "مکتب عرفان" که او در آنجا درس استاد را فرا گرفته است، سخن میگوید این مکتب را اینگونه توصیف میکند:
جان گوزی غفلتدن آچیلا دوشدی
ایکیلیک پردهسی سئچیله دوشدی
قدرت خزینهسی آچیلا دوشدی
جواهری، کانِ مرجاندان آلدیم
به عبارت دیگر، خطائی میگوید محتویات دروس مکتب عرفان اینست که "چشمِ جان" از غفلت آزاد و رها میشود و پردهی ثنویت به کنار میرود و آدمی به وحدت میرسد و از سرچشمه وجود "گوهر وصال" را به کف میآورد. در نگاه خطائی، مکتب عرفان و راه وصول به حقیقت امری نیست که هر کسی بتواند به آن برسد بل "بو بیر گیزلی سیردیر" یعنی این یک سرّ پنهان است که "هر جان دویاماز" یعنی سرّی است که هر انسانی نمیتواند آن را درک کند. چرا؟ خطائی خود به جنس این "درک" اشاره میکند و میگوید اگر هر کس و ناکسی نمیتواند سوار بر قطار "اهل عشق" گردد دلیلش این است که این "گیزلی سیر" (یا سرّ پنهان) با عقل قابل اکتساب نیست. البته خطائی خود به سرعت ما را آگاه میکند که "اِدراک عرفانی" از سنخ آگاهی است ولی جنس این آگاهی با آگاهی عقلی متفاوت است. او این سخن را اینگونه صورتبندی میکند:
گل دوشونمه، عقله سیغماز بو عِلیم
به عبارت دیگر، دریافت عرفانی نوعی از علم به معنای آگاهی است ولی از سنخ آگاهی عقلی به معنای تفکر مفهومی نیست بل جنس "دریافت عرفانی" متفاوت از ادراک مفهومی است. او این تمایز را با مفهوم "دکان" که محل کسب است بیان میکند. دکان اشاره به کسب دارد و خطائی به ظرافت به این مقوله اشاره دارد که "گوهر وصال" که از لب معشوق (مرجان، اشاره به لب معشوق دارد) گرفته است حاصل ابتیاع از "دکان" نیست. این سخن بدین معناست که نوع آگاهیی که خطائی از آن صحبت میکند و آن را از مولفههای "مکتب عرفان" میخواند از جنس "معرفت ذوقی" است و نمیتوان آن را جزو معارف اکتسابی دستهبندی کرد و آنان که چنین میپندارند تصور درستی از ساحات مختلف ادراکات انسانی ندارند. او این نکات را در بیت ذیل اینچنین ترسیم میکند:
بیر اولو درگاهه اولاشدی یولوم
بیلمهین سانیر کی، دکاندان آلدیم
سپس در ادامه این ابیات او به جریانی اشاره میکند که نشان میدهد "تفکر ذوقی" بک استثناء نیست که فقط خطائی به آن دست یافته است بل جریان قویمی است که ریشههای آن به موسی و منصور حلاج و حکمت لقمان و بینش سلمان میرسد. به عبارت دیگر، بینش ذوقی که خطائی از آن با مفهوم "مکتب عرفان" یاد میکند شیوهای از درک و دریافت هستی است که از "سنخ معرفت اکتسابی" نیست بل "دریافتی حضوری" است که ریشههایش در شرق و غرب عالم قابل ردیابی است.
سیدجواد میری
#سنت_خطائی
#شاه_اسماعیل
شماره (۲)
@seyedjavadmiri
به عبارت دقیقتر، اگر نقطه کانونی مکاتب فلسفی "برهان" و "استدلال" است و به نوعی تفکر فلسفی مبتنی بر علم حصولی و تفکر مفهومی میباشد آنگاه پرسش اینجاست که نقطه کانونی "نگاه عرفانی" چیست و آیا خطائی به این مقوله پرداخته است؟ خطائی وقتی از "مکتب عرفان" که او در آنجا درس استاد را فرا گرفته است، سخن میگوید این مکتب را اینگونه توصیف میکند:
جان گوزی غفلتدن آچیلا دوشدی
ایکیلیک پردهسی سئچیله دوشدی
قدرت خزینهسی آچیلا دوشدی
جواهری، کانِ مرجاندان آلدیم
به عبارت دیگر، خطائی میگوید محتویات دروس مکتب عرفان اینست که "چشمِ جان" از غفلت آزاد و رها میشود و پردهی ثنویت به کنار میرود و آدمی به وحدت میرسد و از سرچشمه وجود "گوهر وصال" را به کف میآورد. در نگاه خطائی، مکتب عرفان و راه وصول به حقیقت امری نیست که هر کسی بتواند به آن برسد بل "بو بیر گیزلی سیردیر" یعنی این یک سرّ پنهان است که "هر جان دویاماز" یعنی سرّی است که هر انسانی نمیتواند آن را درک کند. چرا؟ خطائی خود به جنس این "درک" اشاره میکند و میگوید اگر هر کس و ناکسی نمیتواند سوار بر قطار "اهل عشق" گردد دلیلش این است که این "گیزلی سیر" (یا سرّ پنهان) با عقل قابل اکتساب نیست. البته خطائی خود به سرعت ما را آگاه میکند که "اِدراک عرفانی" از سنخ آگاهی است ولی جنس این آگاهی با آگاهی عقلی متفاوت است. او این سخن را اینگونه صورتبندی میکند:
گل دوشونمه، عقله سیغماز بو عِلیم
به عبارت دیگر، دریافت عرفانی نوعی از علم به معنای آگاهی است ولی از سنخ آگاهی عقلی به معنای تفکر مفهومی نیست بل جنس "دریافت عرفانی" متفاوت از ادراک مفهومی است. او این تمایز را با مفهوم "دکان" که محل کسب است بیان میکند. دکان اشاره به کسب دارد و خطائی به ظرافت به این مقوله اشاره دارد که "گوهر وصال" که از لب معشوق (مرجان، اشاره به لب معشوق دارد) گرفته است حاصل ابتیاع از "دکان" نیست. این سخن بدین معناست که نوع آگاهیی که خطائی از آن صحبت میکند و آن را از مولفههای "مکتب عرفان" میخواند از جنس "معرفت ذوقی" است و نمیتوان آن را جزو معارف اکتسابی دستهبندی کرد و آنان که چنین میپندارند تصور درستی از ساحات مختلف ادراکات انسانی ندارند. او این نکات را در بیت ذیل اینچنین ترسیم میکند:
بیر اولو درگاهه اولاشدی یولوم
بیلمهین سانیر کی، دکاندان آلدیم
سپس در ادامه این ابیات او به جریانی اشاره میکند که نشان میدهد "تفکر ذوقی" بک استثناء نیست که فقط خطائی به آن دست یافته است بل جریان قویمی است که ریشههای آن به موسی و منصور حلاج و حکمت لقمان و بینش سلمان میرسد. به عبارت دیگر، بینش ذوقی که خطائی از آن با مفهوم "مکتب عرفان" یاد میکند شیوهای از درک و دریافت هستی است که از "سنخ معرفت اکتسابی" نیست بل "دریافتی حضوری" است که ریشههایش در شرق و غرب عالم قابل ردیابی است.
سیدجواد میری
#سنت_خطائی
#شاه_اسماعیل
شماره (۲)
@seyedjavadmiri
👍14
در کتاب "راههای رسیدن به استعلاء" مایستر اکهارت میگوید:
God is spoken and unspoken. (1995. 135)
#سنت_خطائی
#شاه_اسماعیل
#دارالارشاد_اردبیل
@seyedjavadmiri
God is spoken and unspoken. (1995. 135)
الله يُنطق ولا يُنطق
یا خدا گفته و ناگفته است
.#سنت_خطائی
#شاه_اسماعیل
#دارالارشاد_اردبیل
@seyedjavadmiri
👍11
👍18
مایستر اکهارت بین "God" و "Godhead" تمایز قائل میشود و میگوید
... Being is the first name of God (1995. 139).
وجود نخستین اسم God یا خدا است. نکته جالب این است که هایدگر رسالهش مربوط به آراء اکهارت بود و "وجود" در خوانش اکهارت "ذات" نیست بل خدایی هست که در دایره توصیفات تحدید میگردد و با ذات متفاوت است.
سیدجواد میری
#سنت_خطائی
#شاه_اسماعیل
#دارالارشاد_اردبیل
@seyedjavadmiri
... Being is the first name of God (1995. 139).
وجود نخستین اسم God یا خدا است. نکته جالب این است که هایدگر رسالهش مربوط به آراء اکهارت بود و "وجود" در خوانش اکهارت "ذات" نیست بل خدایی هست که در دایره توصیفات تحدید میگردد و با ذات متفاوت است.
سیدجواد میری
#سنت_خطائی
#شاه_اسماعیل
#دارالارشاد_اردبیل
@seyedjavadmiri
👍3
میپرسند نظر شما درباره مذاکرات چیست؟
تا بدینجا مطمئن نیستم. نااُمید نیستم ولی امیدوار نیستم. گیر و گور زیادی "در" خودمان و "با" خودمان داریم. برآیند کارهای نیروهای سیاسی دائماً معطوف به خنثی کردن ظرفیتهای خودمان شده است و این موجب گردیده حرکت ایجابی مستمر تقریباً نزدیک به ناممکن گردد و این یعنی ظرفیتهای ملی و جامعوی ایران تحلیل رفته و با این فرمان در آینده هم ظرفیتهای بنیادیمان تحلیل برود.
سیدجواد میری
#مذاکره
#ایران_آمریکا
@seyedjavadmiri
تا بدینجا مطمئن نیستم. نااُمید نیستم ولی امیدوار نیستم. گیر و گور زیادی "در" خودمان و "با" خودمان داریم. برآیند کارهای نیروهای سیاسی دائماً معطوف به خنثی کردن ظرفیتهای خودمان شده است و این موجب گردیده حرکت ایجابی مستمر تقریباً نزدیک به ناممکن گردد و این یعنی ظرفیتهای ملی و جامعوی ایران تحلیل رفته و با این فرمان در آینده هم ظرفیتهای بنیادیمان تحلیل برود.
سیدجواد میری
#مذاکره
#ایران_آمریکا
@seyedjavadmiri
👍25
https://youtu.be/XXO6_deLIH4?si=z0PDvD7AssirGV3B
پارسال پس از سقوط بشار اسد و خروج ایران از سوریه تحلیل من این بود که با حذف ایران و محور مقاومت شیعی، اسرائیل با محور عتپ یعنی عربستان و ترکیه و سرآخر با پاکستان درگیر خواهد شد. این تحلیل را ببینید که سخن از این به میان میآورد که آیا اسرائیل با ترکیه وارد جنگ خواهد شد؟ خروج ایران از سوریه در کوتاهمدت شاید به ضرر ایران باشد ولی در میانمدت و بلندمدت به نفع ملت ایران تمام خواهد شد و بار امنیت منطقهای که به تنهایی بر دوش ایران بود را سرشکن خواهد کرد.
سیدجواد میری
@seyedjavadmiri
پارسال پس از سقوط بشار اسد و خروج ایران از سوریه تحلیل من این بود که با حذف ایران و محور مقاومت شیعی، اسرائیل با محور عتپ یعنی عربستان و ترکیه و سرآخر با پاکستان درگیر خواهد شد. این تحلیل را ببینید که سخن از این به میان میآورد که آیا اسرائیل با ترکیه وارد جنگ خواهد شد؟ خروج ایران از سوریه در کوتاهمدت شاید به ضرر ایران باشد ولی در میانمدت و بلندمدت به نفع ملت ایران تمام خواهد شد و بار امنیت منطقهای که به تنهایی بر دوش ایران بود را سرشکن خواهد کرد.
سیدجواد میری
@seyedjavadmiri
YouTube
Are Turkey and Israel on the Brink of War?
Are Turkey and Israel on the brink of war? Once close allies with deep military and intelligence ties, the two countries have seen their relationship deteriorate over the past two decades. Following Erdogan’s rise to power in 2002, Ankara began pivoting towards…
👍12
*عطار نیشابوری* از شاعران نیمه دوم قرن ششم، نقش بزرگی در تحول *غزل عارفانه فارسی* داشت و می توان او را از تاثیرگذاران در *مثنوی سرایی* دانست.
اسرارنامه، الهی نامه، منطق الطیر، مصیبت نامه، مختارنامه، تذکره الاولیاء و دیوان اشعار از آثار ارزشمند عطار هستند.
مقبره این شاعر بزرگ در شهر نیشابور قرار دارد.
*۲۵ فروردین روز بزرگداشت عطار نیشابوری گرامی باد.*
@seyedjavadmiri
اسرارنامه، الهی نامه، منطق الطیر، مصیبت نامه، مختارنامه، تذکره الاولیاء و دیوان اشعار از آثار ارزشمند عطار هستند.
مقبره این شاعر بزرگ در شهر نیشابور قرار دارد.
*۲۵ فروردین روز بزرگداشت عطار نیشابوری گرامی باد.*
@seyedjavadmiri
👍9
Forwarded from پژوهشگاه علوم انسانی ihcssir
حلقه مطالعاتی:
جلسه دوم
ایرانشناسی
سخنرانان:
دکتر موسی نجفی
دکتر محمدعلی فتحالهی
دکتر مهدی معینزاده
دکتر یحیی فوزی
دکتر علیرضا ملائیتوانی
دکتر سیدجواد میری
یکشنبه، 31 فروردینماه 1404
ساعت: 10 تا 12
سالن اندیشه
🍀🍀
@ihcssir
جلسه دوم
ایرانشناسی
سخنرانان:
دکتر موسی نجفی
دکتر محمدعلی فتحالهی
دکتر مهدی معینزاده
دکتر یحیی فوزی
دکتر علیرضا ملائیتوانی
دکتر سیدجواد میری
یکشنبه، 31 فروردینماه 1404
ساعت: 10 تا 12
سالن اندیشه
🍀🍀
@ihcssir
👍10
یکی از پیامدهای "بحران تفکر" و "تفکر بحرانی" این است که جامعه دوباره درباره ایدهها و ایدهآلهای بنیادی و "سرنوشت جمعی" و "خیر عمومی" و نسبت قدرت و جامعه و ایدههای بنیادین تامل میکند.
سیدجواد میری
@seyedjavadmiri
سیدجواد میری
@seyedjavadmiri
👍8
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نقد بازیگر تاجیکی سریال "پایتخت" به رویکرد سیاستگذاران هنری و سینمائی در ایران نسبت به "دیگری"
@seyedjavadmiri
@seyedjavadmiri
👍19👎11