Telegram Web Link
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در دل این دیار
هرگز از یاد نمی‌بریم که
چه عاشقانه
به خاکت پایبندیم..

#زن_زندگی_آزادی
https://zil.ink/Mrhalloo

شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
🔰عکسی فراموش ناشدنی از پشت بام سفارت آمریکا در سایگون پایتخت ویتنام ، ۱۹۷۵ میلادی .

بعد از شکست امریکا از مبارزان ویتنامی و فرار آمریکائی که در ویتنام شکست خورده بودند، علاوه بر خود آمریکایی ها که تحت تعقیب ویتنامی ها سراسیمه در حال فرار بودند، جاسوسان و وطن فروشان ویتنامی هم که می دیدند که دیگر جایی برای ماندن در کشور خودشان نیست به همراه آمریکائی ها به سفارت آمریکا پناهنده شدند، هلیکوپتر آمد و بالای بام سفارت آمریکا نشست.

وقتی آخرین آمریکایی از نردبان بالا رفت هنوز اولین وطن فروش ویتنامی پایش را روی بام نگذاشته بود که آمریکائی ها نردبان را هل دادند تا این خیانتکارها به دست مردم خودشان تکه پاره شوند.

👆عاقبت اعتماد به آمریکا و خیانت به هموطنان در این عکس تاریخی بخوبی نمایش داده شده..

#زن_زندگی_آزادی
https://zil.ink/Mrhalloo

شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اون اوایل چقدر آدم برای داشتن نوار کاست هایده و مهستی جریمه شدند و شلاق خوردند، حالا تو صداوسیمای ننگینشون میخونند.

#زن_زندگی_آزادی
https://zil.ink/Mrhalloo

شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جستجویی کوچک ‌و نگاهی معنا دار بین عاقل و خردمند، .

#زن_زندگی_آزادی
https://zil.ink/Mrhalloo

شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
با درود
سران آلمان چند ماه بعد از اینکه به روسیه حمله کردند و صد هزار نفر از سربازانشان در برف مردند، می‌دانستند شکست می‌خورند ولی چطور می‌توانستند حتی به خودشان بگویند این صدهزار کشته بی‌فایده و نتیجه اشتباه محاسباتی آنها بوده است، پس جنگ در روسیه را ادامه دادند و با یک میلیون کشته همگی خودکشی کردند.زنانی هستند که با شوهر معتادی که دستِ بزن دارد و هیچ امیدی به اصلاحش نیست زندگی می‌کنند، ولی زن بعد از چهل سال باز هم حاضر نیست از او جدا شود، چون اگر طلاق بگیرد با خودش خواهد گفت چرا چهل سال پیش طلاق نگرفتم و تحمل این پشیمانی سخت‌تر از تحمل ادامه زندگی با شوهرش خواهد بود.وقتی هزار صفحه از یک رمان چرند را خواندید بعید است پانصد صفحه آخرش را نخوانده رها کنید.اگر وقتی ارزش سهامتان نصف شد آن را نفروختید بعید است که بعد از یک چهارم شدنش آن را بفروشید چون بعد از تحمل اینهمه ضرر، خیلی دردآور است قبول کنید این سهام هیچ سودی برایتان نخواهد داشت.کسی که سالهای زیادی از عمر خود را بر اساس باورها و اعتقادات غلط سپری نموده و در این راه متحمل هزینه و مشقت فراوان شده، حتی اگر صدها دلیل روشن مبنی بر نادرست بودن اعتقادش برای او بیان کنید، به سختی قادر است از اعتقاد خود دست بکشد و قبول کند که تمام رنجها و زحماتی که در سالهای طلایی عمرش متحمل شده بی‌دلیل بوده.هر چه در کاری بیشتر هزینه دهید در ادامه آن کار راسخ‌تر می‌شوید و ایمانتان به آن کار محکم‌تر میشود.

حتی تورات هم میگوید: اگر میخواهید ایمان مردم قوی‌تر شود، کاری کنید که آنها در راه دین‌شان زجر بکشند!!
کاهنان از همان قدیم می‌دانستند اگر مردم را راضی کنند که یکی از گاوهای عزیزشان را برای معبد قربانی کنند آنها سال بعد هم گاو دیگری را قربانی خواهند کرد حتی اگر دعایشان مستجاب نشود چون‌ پشیمان‌ شدن از قربانی کردن، یعنی قبول اینکه گاو عزیزشان را بخاطر هیچ و پوچ به فنا داده‌اند!
وقتی بخاطر کاری هزینه می‌دهیم حتی اگر آن کار احمقانه‌ترین کار هم باشد به سختی می‌توانیم قبول کنیم آن کار اشتباه بوده.
برای مادری که فرزندش را در جنگ از دست داده خیلی سخت است که باور کند هدف آن جنگ فقط فروش اسلحه بوده.
بخاطر همین است که هرچه اوضاع افتضاح‌تر میشود اصرار بر ادامه‌ دادن همان راهِ افتضاح، بیشتر می‌شود.
پس شاید حالا بتوان آنهایی که سالها بر سیاستهای شکست خورده و اعتقادات دروغین خود اصرار می‌کنند را بهتر درک کرد.
به قول برتراند راسل :چگونه به تاول‌های پاهایم بگویم تمام مسیری که آمده‌ام اشتباه بوده؟.

#زن_زندگی_آزادی
https://zil.ink/Mrhalloo

شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
اندکی به این نوشته تامل کن:

🔴 آنان در دل آتش، انسان باقی ماندند...

✍️ جعفر پناهی


در گزارشی که ابوالفضل قدیانی و مهدی محمودیان از بمباران زندان اوین ارائه کردند، صحنه‌ای روایت شده است که کمتر در حافظه‌ی تاریخ جهان به آن بر می‌خوریم، لحظه‌ای شگفت که مرز میان اسارت و آزادی، قدرت و شرافت، از نو معنا می‌شود.

در روایت آنان آمده است:
«نزدیک ظهر روز دوشنبه، زندان اوین با صدای چند انفجار پیاپی لرزید. دو یا سه انفجار نزدیک بند ۴ رخ داد و هنگامی که زندانیان از درِ بند بیرون آمدند، مشاهده کردند که بهداری در چند متری‌شان در حال سوختن است و انبار کالاهای غذایی و بهداشتی زندان تخریب شده. عده‌ای از زندانیان برای کمک به مجروحان وارد بهداری شدند و شماری از کشته‌شدگان و زخمی‌ها را بیرون کشیدند.

همزمان، بند امنیتی زندان ـ که ده‌ها زندانی را در سلول‌های انفرادی مخوف خود جای داده بود ـ آسیب دید. درها باز شدند و زندانیان و مأموران امنیتی با چهره‌هایی وحشت‌زده از بند خارج شدند. تا حدود ساعت ۲ بعدازظهر، در حالی‌که تعداد مأموران زندان و نیروهای امنیتی اندک بود، پیکر حدود ۱۵ تا ۲۰ نفر از کارکنان بهداری، زندانیان، انباری‌ها، و مأموران بند ۲۰۹، توسط خود زندانیان از زیر آوار بیرون آورده شد.»

در این لحظه‌ی پرهراس و خطرناک، آن‌چه برای زندانیان طبیعی به نظر می‌رسد، فرار از چنگال استبداد بود؛ اما آن‌چه رخ داده است، سراسر حکایت از فداکاری دارد. در چنین لحظه بی نظم طبیعی‌ است که باید به فکر گریز بود . اما زندانیان بی‌هیچ وسیله‌ی امداد ، خود را به دل آتش و ویرانی می‌زنند و زخمی‌ها و بدن‌های بی‌جان کادر زندان را بیرون می‌کشند، حتی زمانی که زندانیان و مأموران بند امنیتی ۲۰۹با چهره‌هایی هراسان بیرون آمدند، بدون کوچک‌ترین تبعیضی میان زندانی و بازجو، به یاری‌مصدومان شتافتند.

در آن روز ، زندانیان بند ۴ با انتخابی روبه‌رو می‌شوند میان نجات خود از چنگال استبداد یا نجات انسان‌های دیگر با هر مرام و مسلک. آن‌ها آزادی فیزیکی خود را فدای جان انسان‌هایی کردند که پیش از این در مقابلشان ایستاده بودند. آن‌ها نه انتقام گرفتند، نه خشونت را با خشونت پاسخ دادند، بلکه به ساده‌ترین و شریف‌ترین شکل، «انسان» باقی ماندند و انسانیت را معنا بخشیدند و این همان لحظه‌ای است که انسان دوستی ، دیوارهای بلند زندان را درمی‌نوردد و در حافظه‌ی تاریخ ماندگار می‌شود.

اما در همین سرزمینی که این زندانیان جان زندانبانان خود را نجات می‌دهند، در خیابان‌هایش در دوره‌های مختلف، در آبان ۹۸ و در روزهای خیزش «زن، زندگی، آزادی»، در ۱۴۰۱ صحنه‌ای معکوس رخ داد؛ مأموران حکومت، نه در دل جنگ، بلکه در آرامش خیابان، اسلحه‌ها را به‌سوی مردم نشانه رفتند. پیکرهای جوانان این سرزمین را در خون غلتاندند، به چشم‌هایشان گلوله فرو کردند و اعتراف کردند که نه تنها به سرها، بلکه به پاها نیز شلیک کرده‌اند. نه برای نجات جان کسی، بلکه برای حفظ سلطه‌ی قدرت . حتی در همان روز حمله به اوین، تنها ساعاتی پس از فروکش کردن شوک بمباران زندان، نیروهای سپاه و وزارت اطلاعات، تفنگ‌ها را به سوی زندانیانی نشانه رفتند که هنوز در حال امدادرسانی بودند. در شرایطی که احتمال حمله‌ی دوم هنوز وجود داشت، درهایی که باز شده بودند، دوباره قفل شدند. آب قطع شد، برق رفت و تاریکی بار دیگر بر همه جا چیره شد.

اما حقیقت، پیش از آن‌که درها قفل شوند، شکل گرفته بود: زندانیان سیاسی با بدن‌هایی زخمی، اما دل‌هایی آزاد، کاری کردند که تاریخ آن را فراموش نخواهد کرد. آنان نشان دادند که شرافت را نمی‌توان به زنجیر کشید و انسانیت را نمی‌توان سرکوب کرد. حالا این پرسش برای همیشه باقی است: چه کسی زندانی بود و چه کسی آزاد؟

@kaleme.

#زن_زندگی_آزادی
https://zil.ink/Mrhalloo

شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
پاسخ به توئیت محمد مهاجری:
آقای محمد مهاجری گرامی،
آنچه شما در توییتر منتشر کرده‌اید، تلاشی است برای تطهیر چرخشی آشکار در رفتار و گفتار آیت الله خامنه ای که در هیچ قالب ایدئولوژیک، سیاسی یا حتّی عقلانی یی نمی‌گنجد، مگر آنکه نان را به نرخ روز خوردن را رسم سیاست‌ ورزی امروز جمهوری اسلامی ایران دانسته باشیم.
اینکه "رهبر انقلاب" در شب عاشورا درخواست اجرای سرود ملی‌گرایانه «ای ایران» را می‌کند، نه نشانه ای از اعتلای خاک وطن دارد و نه اثبات ارجحیت میهن ‌دوستی بر امور دیگر؛ بلکه نشانی از سردرگمی و سراسیمگی نظام اسلامی پس از یک زلزله سیاسی-امنیتی در پی جنگ و تجاوز آشکار دوازده‌ روزه اخیر متجاوزین جنایتکار اسرائیل دارد که متاسفانه کشور را لرزاند.
۱. تناقض آشکار با چهار دهه گفتمان رسمی
رهبری که سال‌ها ملی‌گرایی را با انگ «جاهلیت مدرن» می‌کوبید، و همه چیز را در «امت واحده اسلامی» می‌جُست، حالا چگونه در شب عاشورا به ستایش خاک وطن می‌رسد؟ آیا «ای ایران» ناگهان جزو مدایح اهل‌بیت شده؟ آیا وطن‌دوستی که تا دیروز «ننگ روشنفکری غرب‌زده» بود، امروز لبیک به امام حسین تلقی می‌شود؟ اگر تغییر نگرش رخ داده، چرا با صداقت به آن اعتراف نمی‌شود؟ و اگر تغییری رخ نداده، این سرود مگر برای فریب افکار عمومی و التیام زخم جنگی ناخواسته و فرار از پیامدهای آن نیست؟
۲. پنهان شدن ۲۲ روزه و شکستن هیمنه
در بحبوحه جنگ دوازده‌ روزه با اسرائیل، غیبت غیرقابل توضیح مقام رهبری، که به مدت بیست ‌و دو روز در هیچ مراسم عمومی، دیده یا شنیده نشد، برای جامعه ایرانی و حتی ناظران بین‌المللی معنا و پیام مشخصی داشت: ترس از مرگ، ترس از نابودی، ترس از فروپاشی.
این غیبت، افسانه «رهبر شجاع در صف اول» را به چالش کشید. مردمی نجیب و بی پناه اکه زیر موشکهای دشمن صهیونیستی ماندند، امروز می‌دانند که کاخ‌های امنیتی می‌توانند پناهگاه باشند، اما مردم کوچه و بازار، حتی حق دانستن آنرا ندارند.
۳. تلاش مذبوحانه برای بازسازی تصویر رهبری
درخواست پخش «ای ایران» در شب عاشورا، نه از سر اعتقاد به وطن، که تلاشی است برای ترمیم چهره رهبری پس از شکست سیاسی و نظامی اخیر. این‌گونه رفتارها را نه مردم باور می‌کنند و نه نخبگان. آن‌چه از زبان شما – و امثال شما – بیرون می‌آید، صرفاً نشخوار توجیهاتی است که حتی بدنه وفادار به حکومت نیز دیگر آن را جدی نمی‌گیرد.
۴. توهین به دگراندیشان و مخالفان، نشانه ضعف است نه قدرت
بی‌شرمانه‌ترین بخش توییت شما آنجاست که مخالفان سیاسی یا فرهنگی خود را «خاک بر سر» و «آغل‌نشین» می‌خوانید. این ادبیات، نه نشانه وطن‌دوستی، بلکه نشانه‌ی خشم فرقه‌گرایانی است که می‌دانند مشروعیت ‌شان در حال زوال است. اگر سخنتان حق است، چرا از توهین کمک می‌گیرید؟ چرا به جای منطق، به دشنام و تحقیر متوسل می‌شوید؟ پاسخ روشن است: چون منطق ندارید و دستان‌تان خالی است.
جمع‌بندی:
این رفتار اخیر رهبر انقلاب، نه تغییر راهبردی است و نه اصلاح ایدئولوژیک. بلکه حرکتی است تاکتیکی و ناهمگون برای عبور از بحرانی بی‌سابقه.
مردم ایران امروز هوشیارتر از آنند که با چند ثانیه پخش سرود «ای ایران» فریب بخورند. میهن‌دوستی واقعی، نه با پخش سرود، بلکه با حفظ جان مردم، با پرهیز از جنگ‌ افروزی، با صداقت در برابر ملت، و با پذیرش مسئولیت است که معنا می‌یابد.
ملک ثابت ابراهیمی
دیپلمات پیشین
15 تیر ماه 1404 مطابق با ششم ژوئیۀ 2025 میلادی.

#زن_زندگی_آزادی
https://zil.ink/Mrhalloo

شب نشینی هالو 👇
@sh_n_halloo
2025/07/07 01:22:40
Back to Top
HTML Embed Code: