آب بود،

شنا هم بلد
بودم،

اما من راه رسیدنم
دریا نبود

#پرواز بود...



#شاهین

هر پنج شنبه
بر سر ِ مزار ِ خاطراتت
شعر ، خیرات می کنم
و فاتحه ای می خوانم برای عشق

و برای تویی که
همیشه با شعرهایم
غریبه بودی

#مجید_رفیع_زاد


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

‍ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌ ‌ ‍ ‌ ‍ ‌‌‌‌

⦇جنسش
که خوب باشد
می‌تواند تو را تا آسمان
         هفتم هم ببرد ...
           " بوسه " را می‌گویم...! ⦈

#حمیدرضاعبداللهی

 ‌ ‍ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌ ‌ ‍ ‌‌‌‌

باز هم
" پنجشنبه "
کافه‌ی خیالم،
چای لب سوزِ عشقت،
طعمِ دارچینِ بوسه‌ات،
عطرِ هلِ تنت،
و قوریِ سپیدِ احساسم،
که آرام... آرام....
روی اجاقِ خاموشِ دلم،
                   غُل می‌خورد...

#آزی‌فرهادی

‌‌
نبودنت را خیلی جاها
تجربه کرده ام ،
از بامِ تهران گرفته
تا بازار تجریش
بودنت را اما یکبار
زیر باران تجربه کردم
و با این حال با بودنت
بیشتر از نبودنت
خاطره دارم ،
عجیب نیست ؟

#سحر_رستگار❣

.
به عصرِ شلوغِ تهران میمانی
هم دوست داشتنی
و هم پُر از حس دلتنگی
در کدام هوایَت شعر بگویم
که نگیرد دل بیتابم

امیر_محمدے
سلام_عصرتون_دلچسب☕️💗

‌
پنجشنبه همین است
روزِ دوست‌داشتن هایی کہ
فقط عطرشان مانده و اندکی خاطره
نہ خودشان ...

فرشتہ_رضایی

.

ٺو را به جای همه روزڪَارانی
ڪه در ڪنارٺ نبودم
ساعٺ هايى ڪه ٺورا نداشٺم،
لحظه هايى ڪه بدون ٺو ڪَذشٺ،
ثانيه هايى ڪه از خنده هايٺ دور
         بودم دوسٺ ميدارم......

#محمدرضا_فرنام

.

می خواهمت
آنقدر که در تمام
خاطره هایم تو باشی
قدم بزنی، بخندى
برقصی،ببوسی،بمانی
و بدانی که من چقدر
عاشق این فعل ماندنم....!

دابسمش ترکی♥️💎

.


قسم خوردم ڪه با
چیزی نمی لرزد دلم اما
           ٺو می‌خندی و باطل
          می‌شود ای‌دوسٺ پیمانم!

.


سپید و مَلمَلی دوسٺٺ دارم
شبیه شڪوفه های سیب
ٺو وسوسه ی سرخ و شیرین منی !
می خواهمٺ
برای همه ی فصل هایم.
برای همه ی روزهای ؏ـاشقی ام

💞
کاش من و تو

دو جلد از یک رمان عاشقانه بودیم
       تنگ در آغوش هم
      خوابیده در قفسه های
      کتابخانه ای روستایی
      گاهی تو را
      گاهی مرا
      تنها به سبب
      تشدید دل تنگی هامان
      به امانت می بردند

      عباس_معروفی

دیر ڪردےامشبم ساعت
بہ ڪامم صفر نیست

وعدہ ها دادم بہ دل امشب
تَوانستے بیا...

#پست_ویژه

وقتی از تو دورم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌💢‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌

♥️💋
پنج شنبه  در گلدان دلم 
میخک های نشسته به انتظار
رو به پنجره ی  سکوت
در گلگشت خاطره
می خواند تو  را با آواز باران
و ترنم شقایق های دلخون در
بغض خالی و حسرت ناله های
خفته در گلو کجایی
ای اشکِ سپیدِ خیالم
ای دردِ کهنسال دلم

افسون