☘چهل سالگی
چند روزی است وارد چهل سالگی شدم. حالا در حال چهلویکمین گردشم به دور خورشیدم. میدانم هنوز ردپای زمان بر چهرهام ننشسته. اما بزودی پیدایش میشود.
تا این سن تقریبن به اهدافی که برای خودم در ۲۰ سالگی ترسیم کرده بودم، رسیدهام: تشکیل خانواده، درسخاندن، فرزنددارشدن و شغل مورد علاقه.
اما حالا چه؟
در خوشبینانهترین حالت حداکثر ۴۰ سال دیگر زندگی میکنم. با این پیشفرض در نیمهی عمرم قرار دارم. هم به نگاه میکنم و هم به آینده.
از خودم میپرسم:
میخاهم از این پس چه کنم؟
چه چیزهایی بدست آورم؟
کیستم و میخاهم چه کسی باشم؟
تعیین اهداف جدید به «هدفمندی ذهن من» کمک میکند. همچنین مرا از رخوت، پس از رسیدن به آرزوهای گذشته میرهاند. خودگوییهایی مانند:«حالا اینهمه خودمو کشتم، درس بخونم. که چی مثلن؟»
این ۱۹۲۰ هزار هفتهی باقیمانده فرصتی است برای:
رفتن به جاهایی که نرفتهام.
آشنایی با آدمهایی که نشناختهام.
و آموختن دانشهایی که نیاموختهام.
شما چه مواردی به این فهرست اضافه میکنید؟
✍شادی صفوی
پینوشت: نقاشی از دخترم برای تولدم
shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi
#زندگیخلاق
چند روزی است وارد چهل سالگی شدم. حالا در حال چهلویکمین گردشم به دور خورشیدم. میدانم هنوز ردپای زمان بر چهرهام ننشسته. اما بزودی پیدایش میشود.
تا این سن تقریبن به اهدافی که برای خودم در ۲۰ سالگی ترسیم کرده بودم، رسیدهام: تشکیل خانواده، درسخاندن، فرزنددارشدن و شغل مورد علاقه.
اما حالا چه؟
در خوشبینانهترین حالت حداکثر ۴۰ سال دیگر زندگی میکنم. با این پیشفرض در نیمهی عمرم قرار دارم. هم به نگاه میکنم و هم به آینده.
از خودم میپرسم:
میخاهم از این پس چه کنم؟
چه چیزهایی بدست آورم؟
کیستم و میخاهم چه کسی باشم؟
تعیین اهداف جدید به «هدفمندی ذهن من» کمک میکند. همچنین مرا از رخوت، پس از رسیدن به آرزوهای گذشته میرهاند. خودگوییهایی مانند:«حالا اینهمه خودمو کشتم، درس بخونم. که چی مثلن؟»
این ۱۹۲۰ هزار هفتهی باقیمانده فرصتی است برای:
رفتن به جاهایی که نرفتهام.
آشنایی با آدمهایی که نشناختهام.
و آموختن دانشهایی که نیاموختهام.
شما چه مواردی به این فهرست اضافه میکنید؟
✍شادی صفوی
پینوشت: نقاشی از دخترم برای تولدم
shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi
#زندگیخلاق
❤12🔥1👏1
✔️همیشه اشتباه کردن، اشتباه نیست.
✔️همیشه نتیجهی تکرار، تکراری نیست.
✔️همیشه.........................................نیست.
شما جملهی سوم را چگونه میسازید؟
✍شادی صفوی
shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi
#نوشتن
#زندگیخلاق
✔️همیشه نتیجهی تکرار، تکراری نیست.
✔️همیشه.........................................نیست.
شما جملهی سوم را چگونه میسازید؟
✍شادی صفوی
shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi
#نوشتن
#زندگیخلاق
👏7❤1
Forwarded from آ-گاه
از تفکر نقاد به پرسشگری رادیکال .
راه بقای ما در عصر هوش مصنوعی
اگر به ساختار آموزش امروز نگاه کنیم، میبینیم که بخش عظیمی از سرمایهها و تلاشها صرف تربیت ذهنی فرد میشود: پرورش حافظه، توان تحلیلی، منطق، بیان و حتی خلاقیت فردی. این الگو بر پیشفرضی استوار است که «انسان» بهتنهایی و با اتکا بر ذهن خود، باید مسئلهحلکنندهی اصلی جهان باشد. اما با ظهور هوش مصنوعی این پیشفرض به چالش کشیده شده است. بسیاری از وظایفی که زمانی اوج توان ذهنی بشر محسوب میشد—از تحلیل داده گرفته تا ترجمه، طراحی یا حتی نوشتن متن—اکنون بهسادگی توسط ماشین انجام میشود.
در چنین وضعیتی، شاید پرسش اصلی دیگر این نباشد که «چگونه ذهنهای نیرومندتر تربیت کنیم؟» بلکه این باشد که «چگونه انسانهایی پرورش دهیم که بتوانند بهطرزی مؤثر، انتقادی و خلاقانه با هوش مصنوعی همکاری کنند؟»
این جابهجایی نقطهی کانونی پیامدهای عمیقی دارد. آموزش باید از مهارتهای صرفاً فردی به مهارتهای رابطهای تغییر مسیر دهد: یادگیری اینکه چگونه با یک دیگری غیرانسانی وارد تعامل شد. باید از منطق رقابت با ماشین به سوی همزیستی و تکمیل متقابل حرکت کند. به جای تمرکز بر ذهن منزوی، باید یک اکوسیستم ذهنی انسان+ماشین پرورش داده شود که در آن تواناییها درهم تنیده و تقویت شوند.
در این میان، مهمترین سرمایهگذاری دیگر انباشت دانش نیست، بلکه تقویت توان پرسشگری رادیکال است: پرسشهایی که چارچوبها را میشکنند، ارزشها را به چالش میکشند و امکانهای تازه میگشایند. زیرا اگر ماشینها بسیاری از وظایف تحلیلی و محاسباتی را به دوش میکشند، تنها انسان است که میتواند از دل این وضعیت افقهای نو بگشاید.
به این معنا، آموزش در عصر هوش مصنوعی باید بیش از آنکه پروژهی «تربیت ذهن» باشد، پروژهی «تربیت رابطه» باشد: رابطهی انسان با ماشین، رابطهای که آیندهی فهم و ساخت جهان به آن وابسته است
راه بقای ما در عصر هوش مصنوعی
اگر به ساختار آموزش امروز نگاه کنیم، میبینیم که بخش عظیمی از سرمایهها و تلاشها صرف تربیت ذهنی فرد میشود: پرورش حافظه، توان تحلیلی، منطق، بیان و حتی خلاقیت فردی. این الگو بر پیشفرضی استوار است که «انسان» بهتنهایی و با اتکا بر ذهن خود، باید مسئلهحلکنندهی اصلی جهان باشد. اما با ظهور هوش مصنوعی این پیشفرض به چالش کشیده شده است. بسیاری از وظایفی که زمانی اوج توان ذهنی بشر محسوب میشد—از تحلیل داده گرفته تا ترجمه، طراحی یا حتی نوشتن متن—اکنون بهسادگی توسط ماشین انجام میشود.
در چنین وضعیتی، شاید پرسش اصلی دیگر این نباشد که «چگونه ذهنهای نیرومندتر تربیت کنیم؟» بلکه این باشد که «چگونه انسانهایی پرورش دهیم که بتوانند بهطرزی مؤثر، انتقادی و خلاقانه با هوش مصنوعی همکاری کنند؟»
این جابهجایی نقطهی کانونی پیامدهای عمیقی دارد. آموزش باید از مهارتهای صرفاً فردی به مهارتهای رابطهای تغییر مسیر دهد: یادگیری اینکه چگونه با یک دیگری غیرانسانی وارد تعامل شد. باید از منطق رقابت با ماشین به سوی همزیستی و تکمیل متقابل حرکت کند. به جای تمرکز بر ذهن منزوی، باید یک اکوسیستم ذهنی انسان+ماشین پرورش داده شود که در آن تواناییها درهم تنیده و تقویت شوند.
در این میان، مهمترین سرمایهگذاری دیگر انباشت دانش نیست، بلکه تقویت توان پرسشگری رادیکال است: پرسشهایی که چارچوبها را میشکنند، ارزشها را به چالش میکشند و امکانهای تازه میگشایند. زیرا اگر ماشینها بسیاری از وظایف تحلیلی و محاسباتی را به دوش میکشند، تنها انسان است که میتواند از دل این وضعیت افقهای نو بگشاید.
به این معنا، آموزش در عصر هوش مصنوعی باید بیش از آنکه پروژهی «تربیت ذهن» باشد، پروژهی «تربیت رابطه» باشد: رابطهی انسان با ماشین، رابطهای که آیندهی فهم و ساخت جهان به آن وابسته است
👏3❤2
🟢ایران:
✔️زخم سر باز
✔️نفس حبس شده
✔️بغض فروخورده
✔️عشق نافرجام
✔️جوان بیجان
✔️اشتیاق ابدی
✔️مسافر گمشده
✔️نه راه پیش، نه راه پس
✔️کشتی در حال غرق شدن(تایتانیک = تایرانیک)
شما چه معنابی برای این واژه میسازید؟
✍شادی صفوی
shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi
#لغتنامهیطنز
#زندگیخلاق
✔️زخم سر باز
✔️نفس حبس شده
✔️بغض فروخورده
✔️عشق نافرجام
✔️جوان بیجان
✔️اشتیاق ابدی
✔️مسافر گمشده
✔️نه راه پیش، نه راه پس
✔️کشتی در حال غرق شدن(تایتانیک = تایرانیک)
شما چه معنابی برای این واژه میسازید؟
✍شادی صفوی
shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi
#لغتنامهیطنز
#زندگیخلاق
❤2👏1
🟢ماه:
✔️الماس شب
✔️سبد ستارهها
✔️امید عشاق
✔️چراغ آسمان
✔️معشوق ببر
✔️دیدهبان زمین
🟢آینده:
✔️نابهنگام
✔️طوفان
✔️نامعلوم
✔️تاریک
✔️سقوط آزاد
🟢درخت:
✔️دستان زمین
✔️جویندهی باران
✔️کافهی پرندهها
✔️همآغوش عشاق ناکام
✔️قربانی مدرنیته
شما چه معنایی برای این واژهها میسازید؟
✍شادی صفوی
shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi
#لغتنامهیطنز
#زندگیخلاق
✔️الماس شب
✔️سبد ستارهها
✔️امید عشاق
✔️چراغ آسمان
✔️معشوق ببر
✔️دیدهبان زمین
🟢آینده:
✔️نابهنگام
✔️طوفان
✔️نامعلوم
✔️تاریک
✔️سقوط آزاد
🟢درخت:
✔️دستان زمین
✔️جویندهی باران
✔️کافهی پرندهها
✔️همآغوش عشاق ناکام
✔️قربانی مدرنیته
شما چه معنایی برای این واژهها میسازید؟
✍شادی صفوی
shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi
#لغتنامهیطنز
#زندگیخلاق
❤5👏1
🟡عشق:
✔️بال پرواز
✔️عینک رنگی
✔️هوای تازه
✔️جسم سیاه*
✔️طراوت باران
🟡پول:
✔️برف رو به آفتاب
✔️بهای عمر
✔️امکانبخش
✔️ارزش مجازی
🟡آب:
✔️مادر حیات
✔️بستر درخشش آفتاب
✔️ساختاربخش زمین
✔️همبازی کودکان
شما چه معنای برای این واژهها میسازید؟
✍شادی صفوی
*جسم سیاه
shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi
#لغتنامهیطنز
#زندگیخلاق
✔️بال پرواز
✔️عینک رنگی
✔️هوای تازه
✔️جسم سیاه*
✔️طراوت باران
🟡پول:
✔️برف رو به آفتاب
✔️بهای عمر
✔️امکانبخش
✔️ارزش مجازی
🟡آب:
✔️مادر حیات
✔️بستر درخشش آفتاب
✔️ساختاربخش زمین
✔️همبازی کودکان
شما چه معنای برای این واژهها میسازید؟
✍شادی صفوی
*جسم سیاه
shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi
#لغتنامهیطنز
#زندگیخلاق
Wikipedia
جسم سیاه
یک جسم ایدهآل فیزیکی که همهی تابشهای الکترومغناطیسی را جذب میکند
👍3
Audio
Embrace tranquility with this soothing 8-hour soft piano composition designed to ease your mind and guide you into a peaceful slumber.
❤2
Forwarded from کلینیک روانشناسی ارمغان بهار
💫 گاهی ما از تنهایی نمیترسیم،
از «روبرو شدن با خودمان» میترسیم.
از سکوتی که هیچ صدایی در آن نیست جز صدای فکرهایمان.
از اینکه بفهمیم چقدر خودمان را فراموش کردهایم.
برای همین، در رابطههایی میمانیم که سالهاست تمام شده...
در جمعهایی میخندیم که حالمـان را بد میکنند...
چون باور کردهایم بدون دیگران، نیمهی ما ناقص است.
اما حقیقت این است:
تنهایی مجازات نیست، تمرینِ رشد است.
جاییست که یاد میگیری از خودت مراقبت کنی،
به خودت تکیه کنی،
و بفهمی آرامش واقعی از حضور کسی نمیآید،
از حضورِ خودت در زندگیات میآید.
@armaghan_bahar_clinic
از «روبرو شدن با خودمان» میترسیم.
از سکوتی که هیچ صدایی در آن نیست جز صدای فکرهایمان.
از اینکه بفهمیم چقدر خودمان را فراموش کردهایم.
برای همین، در رابطههایی میمانیم که سالهاست تمام شده...
در جمعهایی میخندیم که حالمـان را بد میکنند...
چون باور کردهایم بدون دیگران، نیمهی ما ناقص است.
اما حقیقت این است:
تنهایی مجازات نیست، تمرینِ رشد است.
جاییست که یاد میگیری از خودت مراقبت کنی،
به خودت تکیه کنی،
و بفهمی آرامش واقعی از حضور کسی نمیآید،
از حضورِ خودت در زندگیات میآید.
@armaghan_bahar_clinic
❤7👏1
☘سعی میکنم کتابی درحدکمال بنویسم*
🔹سعی میکنم تناسب اندامی درحدکمال داشته باشم.
🔸سعی میکنم دوستانی درحدکمال داشته باشم.
🔹سعی میکنم شغلی درحدکمال داشته باشم.
🔸سعی میکنم خانهای درحدکمال داشته باشم.
🔹سعی میکنم آشپزی درحدکمال داشته باشم.
🔸سعی میکنم خانهداری درحدکمال داشته باشم.
🔹سعی میکنم همسرداری درحدکمال داشته باشم.
🔸سعی میکنم فرزندپروری درحدکمال داشته باشم.
🔹سعی میکنم ثروتی درحدکمال داشته باشم.
🔸سعی میکنم کانالی درحدکمال داشته باشم.
✍شادی صفوی
*استفان گایز-چگونه کمالگرا نباشیم؟
shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi
#معمولگرایی
#زندگیخلاق
🔹
🔸
🔹
🔸
🔹
🔸
🔹
🔸
🔹
🔸
✍شادی صفوی
*استفان گایز-چگونه کمالگرا نباشیم؟
shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi
#معمولگرایی
#زندگیخلاق
طاقچه
استفان گایز (بیوگرافی و دانلود کتابها)
زندگینامه و معرفی کتاب های استفان گایز را در طاقچه بخوانید! | دانلود و خرید آثار با قیمت ویژه
🔥2👍1👏1
☘نتیجهگیری یکطرفه
«فکر کردم حتمن دیروز میای.»
«فکر کردم حتمن قبول میکنی.»
«فکر کردم حتمن بنفش دوست داری.»
«فکر کردم حتمن چاییتو تلخ میخوری.»
«فکر کردم حتمن سفارشتونو شنبه میخاین.»
شما با چه نمونههایی تاکنون مواجه شدهاید؟
✍شادی صفوی
shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi
#خودحمایتگری
#زندگیخلاق
«فکر کردم حتمن دیروز میای.»
«فکر کردم حتمن قبول میکنی.»
«فکر کردم حتمن بنفش دوست داری.»
«فکر کردم حتمن چاییتو تلخ میخوری.»
«فکر کردم حتمن سفارشتونو شنبه میخاین.»
شما با چه نمونههایی تاکنون مواجه شدهاید؟
✍شادی صفوی
shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi
#خودحمایتگری
#زندگیخلاق
❤4
🔴مادر اینستاگرام: ویدئو است
🔵مادر تلگرام: فایل صوتی
⚪️و مادر وبسایت: نوشتار
✍شادی صفوی
shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi
#دیزاینمحتوا
#زندگیخلاق
🔵مادر تلگرام: فایل صوتی
⚪️و مادر وبسایت: نوشتار
✍شادی صفوی
shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi
#دیزاینمحتوا
#زندگیخلاق
❤2
☘زندگی ازبالا
یادم میآید در دوران نوجوانی پریدن یکی از موارد امتحان ورزش بود. برای همین گوشهای از حیاط را خطکشی میکردند تا بچهها یکییکی بپرند. هنگام پرش، فکر میکردم اگر خط بالاتری را درنظر بگیرم بیشتر میپرم.
بعدها این دیدگاه را به زندگیام تعمیم دادم. هر گاه میخاستم هدفگذاری کنم همیشه معیارهای بالا را در نظر میگرفتم. این کمیگرایی گاهی مثبت بود زیرا توجه متمرکز* مرا افزایش میداد. همچنین سبب میشود:
🔺زود قانع نشوم.
🔺بیشتر تلاش کنم.
🔺برای طول مسیر برنامهریزی دقیقتری داشته باشم.
اما همیشه هم کارآمد نیست. زیرا نگرشی خطی است. به این معنی که تنها کمیت را اصل میداند. گاهی کمی مکث میکنم. سپس از توجه گستردهام* استفاده میکنم. سپستر ازبالا به درون و بیرونم مینگرم و از خودم میپرسم:
✔️من کیستم؟
✔️چه اشتیاقی دارم؟
✔️چه پیشینهای دارم؟
✔️چه تواناییهایی دارم؟
پس از پاسخ به پرسشهای بالا وارد دیدگاه طیفی میشوم. زیرا دیگر تنها یک معیار را درنظر نمیگیرم.
⏳پرسش اساسی: آیا معیارهای بالا متناسب با ویژگیها، علاقهها و شرایط کنونی من است؟
شاید یک مثال به روشن شدن موضوع کمک کند: روزی روزگاری در جنگلی بزرگ حیوانات جنگل میخواستند با هم مسابقه دهند. چالش مسابقه: بالارفتن از درخت بود. حیوانات گوناگونی برای برگزاری مسابقه به خط شدند. حیواناتی مانند: شیر، طوطی، پلنگ، میمون، ماهی، مار، خرس و جغد.
میمون به سرعت از درخت بالا رفت. طوطی به سر شاخهی درخت پرواز کرد. اما بقیهی حیوانات ناامید و شکست خورده به خانههایشان برگشتند. درحالیکه چالش مسابقه بر اساس ماهیت وجودی هر یک از آنها طراحی نشده بود.
حدود ۴ سال پیش جایی از زندگیم ایستادم و ازبالا به آن نگریستم. سپس میان ادامه تحصیل(دکترای فیزیک)و جستجو برای راهی تازه، دومی را برگزیدم. زیرا دوست داشتم مسیری را بیابم که بیشتر با مجموعهی شناخت من از خودم و شرایط کنونیام، همخانی داشته باشد.
پینوشت: این یادداشت محصول جلسهی کتابخانی با دوست عزیزم سمیه توکلی است.
✍شادی صفوی
*تمرکز همواره مفید نیست
shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi
#تداوم
#زندگیخلاق
یادم میآید در دوران نوجوانی پریدن یکی از موارد امتحان ورزش بود. برای همین گوشهای از حیاط را خطکشی میکردند تا بچهها یکییکی بپرند. هنگام پرش، فکر میکردم اگر خط بالاتری را درنظر بگیرم بیشتر میپرم.
بعدها این دیدگاه را به زندگیام تعمیم دادم. هر گاه میخاستم هدفگذاری کنم همیشه معیارهای بالا را در نظر میگرفتم. این کمیگرایی گاهی مثبت بود زیرا توجه متمرکز* مرا افزایش میداد. همچنین سبب میشود:
🔺زود قانع نشوم.
🔺بیشتر تلاش کنم.
🔺برای طول مسیر برنامهریزی دقیقتری داشته باشم.
اما همیشه هم کارآمد نیست. زیرا نگرشی خطی است. به این معنی که تنها کمیت را اصل میداند. گاهی کمی مکث میکنم. سپس از توجه گستردهام* استفاده میکنم. سپستر ازبالا به درون و بیرونم مینگرم و از خودم میپرسم:
✔️من کیستم؟
✔️چه اشتیاقی دارم؟
✔️چه پیشینهای دارم؟
✔️چه تواناییهایی دارم؟
پس از پاسخ به پرسشهای بالا وارد دیدگاه طیفی میشوم. زیرا دیگر تنها یک معیار را درنظر نمیگیرم.
⏳پرسش اساسی: آیا معیارهای بالا متناسب با ویژگیها، علاقهها و شرایط کنونی من است؟
شاید یک مثال به روشن شدن موضوع کمک کند: روزی روزگاری در جنگلی بزرگ حیوانات جنگل میخواستند با هم مسابقه دهند. چالش مسابقه: بالارفتن از درخت بود. حیوانات گوناگونی برای برگزاری مسابقه به خط شدند. حیواناتی مانند: شیر، طوطی، پلنگ، میمون، ماهی، مار، خرس و جغد.
میمون به سرعت از درخت بالا رفت. طوطی به سر شاخهی درخت پرواز کرد. اما بقیهی حیوانات ناامید و شکست خورده به خانههایشان برگشتند. درحالیکه چالش مسابقه بر اساس ماهیت وجودی هر یک از آنها طراحی نشده بود.
حدود ۴ سال پیش جایی از زندگیم ایستادم و ازبالا به آن نگریستم. سپس میان ادامه تحصیل(دکترای فیزیک)و جستجو برای راهی تازه، دومی را برگزیدم. زیرا دوست داشتم مسیری را بیابم که بیشتر با مجموعهی شناخت من از خودم و شرایط کنونیام، همخانی داشته باشد.
پینوشت: این یادداشت محصول جلسهی کتابخانی با دوست عزیزم سمیه توکلی است.
✍شادی صفوی
*تمرکز همواره مفید نیست
shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi
#تداوم
#زندگیخلاق
کتابراه
معرفی و دانلود کتاب چگونه کمال گرا نباشیم | استفان گایز | کتابراه
کتاب چگونه کمال گرا نباشیم نوشتهی استفان گایز روشی جدید را برای دستیابی به زندگی بدون ترس در اختیارتان قرار میدهد. این کتاب که شما را از باورهای محدودکننده آزاد میکند و یاری میرساند تا کمالگرایی را کنار بگذارید،...
❤3
اولین بار در کارگاه «مهارتهای زندگی» مرتضی پاشاپور با کاربرگ احساسات آشنا شدم. در این دوره فاطمه عدالتمهر(پشتیبان دوره) با صبوری انجام بازیها را پیگیری میکرد.
هنگامیکه کودکانم احساسی را علامت میزنند:
1⃣ابتدا درون خود را میکاوند.
2⃣شباهتی میان یکی از تصویرها(شخصیتهای محبوب انیمیشن درون و بیرون) و احساس درونیشان مییابند.
3⃣با علامت زدن آن را در دنیای بیرون نیز معتبر میدانند.
این تمرین بتدریج به افزایش هوش هیجانی آنها کمک میکند.
✍شادی صفوی
پینوشت: این کاربرگ با الهام از نمونهی اولیه بازطراحی شده و برای چاپ در اندازهی A4 مناسب است.
shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi
#والدگری
#زندگیخلاق
هنگامیکه کودکانم احساسی را علامت میزنند:
1⃣ابتدا درون خود را میکاوند.
2⃣شباهتی میان یکی از تصویرها(شخصیتهای محبوب انیمیشن درون و بیرون) و احساس درونیشان مییابند.
3⃣با علامت زدن آن را در دنیای بیرون نیز معتبر میدانند.
این تمرین بتدریج به افزایش هوش هیجانی آنها کمک میکند.
✍شادی صفوی
پینوشت: این کاربرگ با الهام از نمونهی اولیه بازطراحی شده و برای چاپ در اندازهی A4 مناسب است.
shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi
#والدگری
#زندگیخلاق
❤1
🟠۲۹۶ تنها یک عدد نیست
قدردان حضور تکتک شما همراهان گرامی هستم. امیدوارم همچنان از محتوای کانال لذت ببرید.
✍شادی صفوی
shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi
#سپاسگزاری
قدردان حضور تکتک شما همراهان گرامی هستم. امیدوارم همچنان از محتوای کانال لذت ببرید.
✍شادی صفوی
shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi
#سپاسگزاری
❤7
Forwarded from معیننامک | معین پایدار
✍🏻 چرا از نوشتن طفره میرویم؟
🔰 ارادۀ ما در دو حالتِ کلی
بهشدت ضعیف میشود:
⚜️ یکی وقتی که چیزی برایمان کاملاً شفاف نباشد و یکی وقتی که چیزی برایمان رنجآور باشد. در نوشتن، هر دوی این حالات را تجربه میکنیم و در نوشتنِ زیاد، هر دوی این حالات را زیاد تجربه میکنیم.
⚜️ وقتی میخواهیم چیزی بنویسیم، حتی اگر آن محتوای مدنظرمان برایمان کاملاً شفاف باشد، باز هم طرزِ بیانِ آن برایمان مبهم است و همین رنجمان میدهد و ذهنمان از آن میگریزد.
⚜️ همچنین هر چیزی که از سیستمِ عادات جدایمان کند یا حتی ذرهای از آن فاصلهمان بدهد، باعثِ رنجشمان میشود و مغزمان این را نمیپذیرد.
⚜️ ما همیشه گفتاری فکر کردهایم و همه چیز را گفتاری بیان کردهایم؛ پس الآن که میخواهیم نوشتاری فکر کنیم و فکرمان را نوشتاری بیان کنیم، مجبوریم در جملهبهجمله و واژهبهواژه و حتی حرفبهحرفِ کلاممان دقت کنیم و هر بار هر عنصر را با دلیل و وسواس انتخاب کنیم.
⚜️ این کار توجه و تمرکز میخواهد، توجه و تمرکز انرژی مصرف میکند، مصرفِ انرژی رنج به بار میآورد و مغزمان رنج را برنمیتابد.
آنچه خواندید، بخشی از یادداشت زیر بود:
👈🏻 چرا باید روزی ده هزار کلمه بنویسیم؟
معین پایدار
🆔@moeennaamak
🔰 ارادۀ ما در دو حالتِ کلی
بهشدت ضعیف میشود:
⚜️ یکی وقتی که چیزی برایمان کاملاً شفاف نباشد و یکی وقتی که چیزی برایمان رنجآور باشد. در نوشتن، هر دوی این حالات را تجربه میکنیم و در نوشتنِ زیاد، هر دوی این حالات را زیاد تجربه میکنیم.
⚜️ وقتی میخواهیم چیزی بنویسیم، حتی اگر آن محتوای مدنظرمان برایمان کاملاً شفاف باشد، باز هم طرزِ بیانِ آن برایمان مبهم است و همین رنجمان میدهد و ذهنمان از آن میگریزد.
⚜️ همچنین هر چیزی که از سیستمِ عادات جدایمان کند یا حتی ذرهای از آن فاصلهمان بدهد، باعثِ رنجشمان میشود و مغزمان این را نمیپذیرد.
⚜️ ما همیشه گفتاری فکر کردهایم و همه چیز را گفتاری بیان کردهایم؛ پس الآن که میخواهیم نوشتاری فکر کنیم و فکرمان را نوشتاری بیان کنیم، مجبوریم در جملهبهجمله و واژهبهواژه و حتی حرفبهحرفِ کلاممان دقت کنیم و هر بار هر عنصر را با دلیل و وسواس انتخاب کنیم.
⚜️ این کار توجه و تمرکز میخواهد، توجه و تمرکز انرژی مصرف میکند، مصرفِ انرژی رنج به بار میآورد و مغزمان رنج را برنمیتابد.
آنچه خواندید، بخشی از یادداشت زیر بود:
👈🏻 چرا باید روزی ده هزار کلمه بنویسیم؟
معین پایدار
🆔@moeennaamak
👍3
☘برند شخصی*
زیر بنای برند شخصی: ارتباط است.
زیربنای ارتباط: اعتماد
زیربنای اعتماد: ثبات
و زیربنای ثبات، نظم شخصی است.
✍شادی صفوی
*نمانامسازی شخصی
shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi
#برندشخصی
زیر بنای برند شخصی: ارتباط است.
زیربنای ارتباط: اعتماد
زیربنای اعتماد: ثبات
و زیربنای ثبات، نظم شخصی است.
✍شادی صفوی
*نمانامسازی شخصی
shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi
#برندشخصی
❤7
☘نقطهی عطف حرفهای
«نقطهی عطف حرفهای» مرحلهای از رشد در بازار آزاد است. در این هنگام برای انجام کارها امکان انتخاب داریم. زیرا با پیشنهادهای متعددی روبرو میشویم.
بنابراین دیگر تنها به یک گزینه یا یک امکان، فکر نمیکنیم. میتوانیم به جستجو برای معیارهای سنجش بپردازیم. سپس وجههای گوناگون کار را مشاهده کنیم. سپستر با توجه به معیارهای شخصیمان تصمیم بگیریم.
این فرآیند بهرهوری را افزایش میدهد. زیرا بجای تمرکز بر اینکه: اگر کار کنونیام را از دست بدهم، چه میشود؟ از خود میپرسیم: چگونه کارم را بهینه انجام دهم تا به «فردی حرفهای» تبدیل شوم؟ زیرا میخاهم گزینههای بهتری برای انتخاب یا شرایط بهتر کاری داشته باشیم.
این سطح از همکاری هم برای مدیر و هم برای پرسنل ارزشمند است. زیرا دیگر بایدها سبب شکلگیری همکاری نمیشوند بلکه اعضا با انتخابی آزاد یکدیگر را برمیگزینند. سپس برای حفظ گروه بر اساس علاقه و اشتیاقشان تلاش میکنند نه بر اساس ترس ازدستدادن.
✍شادی صفوی
shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi
#برندشخصی
#زندگیخلاق
«نقطهی عطف حرفهای» مرحلهای از رشد در بازار آزاد است. در این هنگام برای انجام کارها امکان انتخاب داریم. زیرا با پیشنهادهای متعددی روبرو میشویم.
بنابراین دیگر تنها به یک گزینه یا یک امکان، فکر نمیکنیم. میتوانیم به جستجو برای معیارهای سنجش بپردازیم. سپس وجههای گوناگون کار را مشاهده کنیم. سپستر با توجه به معیارهای شخصیمان تصمیم بگیریم.
این فرآیند بهرهوری را افزایش میدهد. زیرا بجای تمرکز بر اینکه: اگر کار کنونیام را از دست بدهم، چه میشود؟ از خود میپرسیم: چگونه کارم را بهینه انجام دهم تا به «فردی حرفهای» تبدیل شوم؟ زیرا میخاهم گزینههای بهتری برای انتخاب یا شرایط بهتر کاری داشته باشیم.
این سطح از همکاری هم برای مدیر و هم برای پرسنل ارزشمند است. زیرا دیگر بایدها سبب شکلگیری همکاری نمیشوند بلکه اعضا با انتخابی آزاد یکدیگر را برمیگزینند. سپس برای حفظ گروه بر اساس علاقه و اشتیاقشان تلاش میکنند نه بر اساس ترس ازدستدادن.
✍شادی صفوی
shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi
#برندشخصی
#زندگیخلاق
❤2
☘زندگی با نیمهی تاریک وجود
نسیبه صرّامی مینویسد:«جرأت کنیم و زشت باشیم. ترسناکترین صورت خودمان را به جهان عرضه کنیم. وحشتناکترین ورژنمان را زندگی کنیم. با پوستی چروکیده و پر از تیرگی و فرورفتگی. با لبهایی محو و رنگ و رو رفته. با چشمانی کم فروغ که زیرش گود افتاده. با شکمی که شل شده و کمری که خمیده.
بیپروا باشیم و حسود و کینهتوز باشیم، با دوست و غریبه. شکست بخوریم و در چاه بدبختی سقوط کنیم. تنبل و اهمالکار شویم و هیچ آرزویی در سر نپرورانیم.
شهامت کنیم و دوستداشتنی نباشیم. اصلا هیچ دوستی را دور و برمان نگه نداریم. پدر و مادرمان را از خودمان برانیم و درها را به روی همه ببندیم. یک دیوار ضخیم بکشیم دور خودمان.
جسارت کنیم و عصبانی باشیم. بزنیم توی گوش کسی که حقمان را خورده. لبخند زوری روی لبمان ننشانیم. وقتی راه میرویم اخم کنیم و ارث پدرمان را از دنیا طلبکار باشیم.
دلاوری کنیم و خسته باشیم. توان ادامه دادن نداشته باشیم. همه چیز را به حال خودش رها کنیم و یک گوشه لم بدهیم و تماشاگر باشیم. هیچ کاری نکنیم و عقب بکشیم. ببازیم.
بیباک باشیم و خودمان باشیم. همانقدر زشت، شکستخورده، خسته، پیمانشکن، بدخواه، خشمگین و دوست نداشتنی.»
من مینویسم:«گاهی نیمهی تاریک وجودمان را فراموش میکنیم. مانند ماهی که هرگز نمیچرخد و شانسی برای دیدن آن رویش نداریم.
نادیده گرفتن بخشهای دوست نداشتنیمان همواره بخشی از انرژی ما را میبلعد. مانند اینکه میخواهیم دری را بسته نگه داریم. تا آنچه پشت در است هیچوقت به سمت ما نیاید.
این فرآیند حتا لذت بردن از بخشهای دوست داشتنیمان را محدود میکند. زیرا آنها را تصنعی میسازد. یک مثال از عکاسی به روشن شدن موضوع کمک میکند.
چندین سال پیش کارگاه عکاسی آنالوگ میرفتم.* هنگامیکه عکسها را با داروی عکاسی در تاریکخانه ظاهر میکردیم. مدرس در تصویر ۷ رنگ خاکستری را جستجو میکرد.
اگر ۷ رنگ موجود بود یعنی مراحل ظاهر کردن عکس را به خوبی انجام دادهایم و اگر نه، یعنی زمان و مقدار دارو در هر مرحله مناسب نبوده است.
در نگر من طبیعت وجودی ما نیز همینگونه است. سفید، ۷رنگ خاکستری و سیاه. نادیده گرفتن سیاه و پاک کردن آن از رنگهای خاکستری همهی تصویر را سفید میکند.
حال دیگر تصویری موجود نیست زیرا تمام صفحه سفید است و ناگفته پیداست که تنها تصنعی است از طبیعت وجودی ما.»
✍شادی صفوی
*ظاهر شدن ناگهانی عکس روی کاغذ عکاسی در تاریکخانه را هیچگاه فراموش نمیکنم.
shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi
#خودمراقبتی
#زندگیخلاق
نسیبه صرّامی مینویسد:«جرأت کنیم و زشت باشیم. ترسناکترین صورت خودمان را به جهان عرضه کنیم. وحشتناکترین ورژنمان را زندگی کنیم. با پوستی چروکیده و پر از تیرگی و فرورفتگی. با لبهایی محو و رنگ و رو رفته. با چشمانی کم فروغ که زیرش گود افتاده. با شکمی که شل شده و کمری که خمیده.
بیپروا باشیم و حسود و کینهتوز باشیم، با دوست و غریبه. شکست بخوریم و در چاه بدبختی سقوط کنیم. تنبل و اهمالکار شویم و هیچ آرزویی در سر نپرورانیم.
شهامت کنیم و دوستداشتنی نباشیم. اصلا هیچ دوستی را دور و برمان نگه نداریم. پدر و مادرمان را از خودمان برانیم و درها را به روی همه ببندیم. یک دیوار ضخیم بکشیم دور خودمان.
جسارت کنیم و عصبانی باشیم. بزنیم توی گوش کسی که حقمان را خورده. لبخند زوری روی لبمان ننشانیم. وقتی راه میرویم اخم کنیم و ارث پدرمان را از دنیا طلبکار باشیم.
دلاوری کنیم و خسته باشیم. توان ادامه دادن نداشته باشیم. همه چیز را به حال خودش رها کنیم و یک گوشه لم بدهیم و تماشاگر باشیم. هیچ کاری نکنیم و عقب بکشیم. ببازیم.
بیباک باشیم و خودمان باشیم. همانقدر زشت، شکستخورده، خسته، پیمانشکن، بدخواه، خشمگین و دوست نداشتنی.»
من مینویسم:«گاهی نیمهی تاریک وجودمان را فراموش میکنیم. مانند ماهی که هرگز نمیچرخد و شانسی برای دیدن آن رویش نداریم.
نادیده گرفتن بخشهای دوست نداشتنیمان همواره بخشی از انرژی ما را میبلعد. مانند اینکه میخواهیم دری را بسته نگه داریم. تا آنچه پشت در است هیچوقت به سمت ما نیاید.
این فرآیند حتا لذت بردن از بخشهای دوست داشتنیمان را محدود میکند. زیرا آنها را تصنعی میسازد. یک مثال از عکاسی به روشن شدن موضوع کمک میکند.
چندین سال پیش کارگاه عکاسی آنالوگ میرفتم.* هنگامیکه عکسها را با داروی عکاسی در تاریکخانه ظاهر میکردیم. مدرس در تصویر ۷ رنگ خاکستری را جستجو میکرد.
اگر ۷ رنگ موجود بود یعنی مراحل ظاهر کردن عکس را به خوبی انجام دادهایم و اگر نه، یعنی زمان و مقدار دارو در هر مرحله مناسب نبوده است.
در نگر من طبیعت وجودی ما نیز همینگونه است. سفید، ۷رنگ خاکستری و سیاه. نادیده گرفتن سیاه و پاک کردن آن از رنگهای خاکستری همهی تصویر را سفید میکند.
حال دیگر تصویری موجود نیست زیرا تمام صفحه سفید است و ناگفته پیداست که تنها تصنعی است از طبیعت وجودی ما.»
✍شادی صفوی
*ظاهر شدن ناگهانی عکس روی کاغذ عکاسی در تاریکخانه را هیچگاه فراموش نمیکنم.
shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi
#خودمراقبتی
#زندگیخلاق
Telegram
نقطه، سرِ خط|نسیبه صرّامی
دکتری روانشناسی | رواندرمانگر | تسهیلگر
مینویسم تا اندیشه را به بند کشم.
مینویسم تا اندیشه را به بند کشم.
❤1
