🌺 فضیلت های #صلوات🌺
سنگینی میزان اعمال
رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
هر که در ماه رمضان بر من بسیار #صلوات فرستد، خدا روزى که میزانها سبک است میزانش را سنگین کند. امالی شیخ مفید/مجلس بیستم
معمولا انسانها به واسطه گناهانی که می کنند، هنگام حساب و کتاب قیامت دستشان خالی است، اما خداوند به واسطه لطفی که بر رسول خدا دارد، #صلوات را شافع امتش قرار می دهد."
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
سنگینی میزان اعمال
رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
هر که در ماه رمضان بر من بسیار #صلوات فرستد، خدا روزى که میزانها سبک است میزانش را سنگین کند. امالی شیخ مفید/مجلس بیستم
معمولا انسانها به واسطه گناهانی که می کنند، هنگام حساب و کتاب قیامت دستشان خالی است، اما خداوند به واسطه لطفی که بر رسول خدا دارد، #صلوات را شافع امتش قرار می دهد."
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
📚 #احکام_شرعی📚
#تقلید در احکام، عمل کردن به دستور مجتهد است و از مجتهدی باید تقلید کرد که مرد و بالغ و عاقل و شیعۀ دوازده امامی و حلال زاده و زنده و عادل باشد و از مجتهدین دیگر اعلم باشد، یعنی در فهمیدن حکم خدا از تمام مجتهدین زمان خود استادتر باشد.
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
#تقلید در احکام، عمل کردن به دستور مجتهد است و از مجتهدی باید تقلید کرد که مرد و بالغ و عاقل و شیعۀ دوازده امامی و حلال زاده و زنده و عادل باشد و از مجتهدین دیگر اعلم باشد، یعنی در فهمیدن حکم خدا از تمام مجتهدین زمان خود استادتر باشد.
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
صبــح ما خیر است ای یـاران
ز پیغام شما ..
جان ما مست است دائم
از می جام شـما ..
کام ما هر صبــح
شیرین گردد از پیغامتان ..
چون عسل شیرین کند ،
یزدان ما کام شــما ..
#سـلام_صبحــتـون_شهـــدایـی
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
ز پیغام شما ..
جان ما مست است دائم
از می جام شـما ..
کام ما هر صبــح
شیرین گردد از پیغامتان ..
چون عسل شیرین کند ،
یزدان ما کام شــما ..
#سـلام_صبحــتـون_شهـــدایـی
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
#توبه دری است از درهای رحمت پروردگار
دری که هیچگاه بر روی بندگان بسته نیست!!
و تا آن دم که جان به گلوگاه نرسیده،فرصت باقیست تا توبه کنیم در واقع هر نفسی که میکشیم خود فرصتی است طلایی برای بازگشتمان از گناهان . . 🩵🌿
✨استغفرالله من کل ذنب و اتوب الیه ✨
سلام صبحتون بخیر همراهان گرامی
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
🌸😊🌸
دری که هیچگاه بر روی بندگان بسته نیست!!
و تا آن دم که جان به گلوگاه نرسیده،فرصت باقیست تا توبه کنیم در واقع هر نفسی که میکشیم خود فرصتی است طلایی برای بازگشتمان از گناهان . . 🩵🌿
✨استغفرالله من کل ذنب و اتوب الیه ✨
سلام صبحتون بخیر همراهان گرامی
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
🌸😊🌸
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
. 🕊 تلاوت آیات قرآن ڪریم ؛
۩ بــِہ نـیّـت
۱۲ امام و۱۴ معصوم و شهدا و اموات مؤمنین و مومنات و اموات این جمع حاضر و آمرزش گناهانمون و توفیق عمل خیر و شکر نعمتهای الهی قربتاً الی الله
#صفـــ۴۵۱ــفحه 📚
۩ بــِہ نـیّـت
۱۲ امام و۱۴ معصوم و شهدا و اموات مؤمنین و مومنات و اموات این جمع حاضر و آمرزش گناهانمون و توفیق عمل خیر و شکر نعمتهای الهی قربتاً الی الله
#صفـــ۴۵۱ــفحه 📚
🌷 #هر_روز_با_شهدا_3969🌷
#به_کمك_اسیر_عراقی_راننده_تریلى_شدم!
🌷عملیات والفجر ١٠ بود. مدتی که در خاک عراق بودیم، یک تریلی ١٨ چرخ صفر کیلومتر، توجه مرا به خود جلب کرده بود و مدام توی این فکر بودم که باهاش چه کار کنم؟! تریلی که قبلاً یکی از چرخهایش را پنچر کرده بودم! از میان اسرای عراقی که گرفته بودیم، یکی از آنها راننده آن تریلی بود که طی این مدت سکوت کرده و حرفی نزده بود. مانده بودم که چطور این تریلی را روشن کنم و آن را به حرکت درآورم!
🌷یکی از اسرا که متوجه این موضوع شده بود با اشاره به اسیری که آن طرفتر بود، گفت: «او راننده آن تریلی است!» راننده را گرفتم و به سمت تریلی رفتم. وقتی خواستم استارت بزنم، راننده به پنچر بودن لاستیک اشاره کرد و گفت: «اول باید پنچریاش گرفته شود.» بعد به من فهماند که لاستیک زاپاس زیر تریلی قرار دارد؛ من ساده لوح هم اسلحهام را به او دادم و رفتم که لاستیک زاپاس را از زیر تریلی درآورم.
🌷بچههای ما کمی آن طرفتر، هر یک مشغول کارهای خودشان بودند، وقتی در زیر تریلی مشغول درآوردن زاپاس بودم، راننده عراقی با صدای بلند فریاد زد: «آبار! آبار!» به سرعت خودم را از زیر ماشین خارج کردم و اسلحه را از دستش درآوردم، چون فکر کردم قصد تیراندازی دارد. سرش فریاد زدم و گفتم: «آبار، آبار، چیه؟! معلومه داری چی میگی؟!»
🌷بعد از اینکه فهمیدم اوضاع آرام است، دوباره اسلحه را به دستش دادم و رفتم زیر تریلی تا لاستیک را در بیاورم، اما باز هم عراقی فریاد زد: «آبار! آبار!» چند بار این حرکت ادامه داشت تا اينکه بچهها را صدا زدم و گفتم: یکی بیاد بگه این زبون بسته چی میگه. یکی از بچهها آمد و گفت که میگوید: «مواظب باش تا لاستیک روی سرت نیفتد، اگر روی سرت بیافتد، تو را میکشد!»
🌷من که دیدم هر کاری میکنم، لاستیک زاپاس درنمیآید، اسلحه را از دستش گرفتم و گفتم: «خودت برو درش بیار!» او به زیر تریلی رفت و بعد از چند دقیقه، لاستیک زاپاس را بیرون آورد. به او گفتم: «حالا آن را با لاستیک پنچر، جابجا کن!» او از این کار امتناع کرد و گفت: «من بلد نیستم. من هم اسلحه را رو به او گرفتم و با زبان مازندرانی به او گفتم: «یا وصل کندی یا تره همین جه کشمبه» (یا وصل میکنی یا همینجا میکشمت.)
🌷او که جدیت مرا دید، از جیبش عکسی را در آورد و با گریه به من فهماند که ٦ تا بچه دارد. من هم به زبان مازندرانی بهش گفتم :«ای بابا ته هم که مه واری ایال واری، خاستی چه کنی انده وچه ره؟!» (ای بابا، تو هم که مثل من ایال واری، میخواستی چیکار کنی، این همه بچه رو.) بعد گفتم: «نگران نباش، من باهات کاری ندارم، تو اسیر هستی، نمیکشمت.»
🌷وقتی خیالش راحت شد، سریع لاستیک را عوض کرد و بعد رفت بالای تریلی و پشت فرمون نشست. با تعجب بهش گفتم: «زود پسر خاله نشو! بیا این طرف بشین و به من یاد بده، باید چطوری برانم؟» استارت زد و دنده گذاشت و به کمک او تریلی را به عقب بردم. وقتی نزدیک بچهها شدم، مدام بوق میزدم و چراغ میدادم. بچهها از سنگرهایشان بیرون آمده بودند و با تعجب نگاه میکردند و وقتی فهمیدند من هستم، زده بودند زیر خنده....
#راوى: رزمنده دلاور سيد احمد ربیعی
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
#به_کمك_اسیر_عراقی_راننده_تریلى_شدم!
🌷عملیات والفجر ١٠ بود. مدتی که در خاک عراق بودیم، یک تریلی ١٨ چرخ صفر کیلومتر، توجه مرا به خود جلب کرده بود و مدام توی این فکر بودم که باهاش چه کار کنم؟! تریلی که قبلاً یکی از چرخهایش را پنچر کرده بودم! از میان اسرای عراقی که گرفته بودیم، یکی از آنها راننده آن تریلی بود که طی این مدت سکوت کرده و حرفی نزده بود. مانده بودم که چطور این تریلی را روشن کنم و آن را به حرکت درآورم!
🌷یکی از اسرا که متوجه این موضوع شده بود با اشاره به اسیری که آن طرفتر بود، گفت: «او راننده آن تریلی است!» راننده را گرفتم و به سمت تریلی رفتم. وقتی خواستم استارت بزنم، راننده به پنچر بودن لاستیک اشاره کرد و گفت: «اول باید پنچریاش گرفته شود.» بعد به من فهماند که لاستیک زاپاس زیر تریلی قرار دارد؛ من ساده لوح هم اسلحهام را به او دادم و رفتم که لاستیک زاپاس را از زیر تریلی درآورم.
🌷بچههای ما کمی آن طرفتر، هر یک مشغول کارهای خودشان بودند، وقتی در زیر تریلی مشغول درآوردن زاپاس بودم، راننده عراقی با صدای بلند فریاد زد: «آبار! آبار!» به سرعت خودم را از زیر ماشین خارج کردم و اسلحه را از دستش درآوردم، چون فکر کردم قصد تیراندازی دارد. سرش فریاد زدم و گفتم: «آبار، آبار، چیه؟! معلومه داری چی میگی؟!»
🌷بعد از اینکه فهمیدم اوضاع آرام است، دوباره اسلحه را به دستش دادم و رفتم زیر تریلی تا لاستیک را در بیاورم، اما باز هم عراقی فریاد زد: «آبار! آبار!» چند بار این حرکت ادامه داشت تا اينکه بچهها را صدا زدم و گفتم: یکی بیاد بگه این زبون بسته چی میگه. یکی از بچهها آمد و گفت که میگوید: «مواظب باش تا لاستیک روی سرت نیفتد، اگر روی سرت بیافتد، تو را میکشد!»
🌷من که دیدم هر کاری میکنم، لاستیک زاپاس درنمیآید، اسلحه را از دستش گرفتم و گفتم: «خودت برو درش بیار!» او به زیر تریلی رفت و بعد از چند دقیقه، لاستیک زاپاس را بیرون آورد. به او گفتم: «حالا آن را با لاستیک پنچر، جابجا کن!» او از این کار امتناع کرد و گفت: «من بلد نیستم. من هم اسلحه را رو به او گرفتم و با زبان مازندرانی به او گفتم: «یا وصل کندی یا تره همین جه کشمبه» (یا وصل میکنی یا همینجا میکشمت.)
🌷او که جدیت مرا دید، از جیبش عکسی را در آورد و با گریه به من فهماند که ٦ تا بچه دارد. من هم به زبان مازندرانی بهش گفتم :«ای بابا ته هم که مه واری ایال واری، خاستی چه کنی انده وچه ره؟!» (ای بابا، تو هم که مثل من ایال واری، میخواستی چیکار کنی، این همه بچه رو.) بعد گفتم: «نگران نباش، من باهات کاری ندارم، تو اسیر هستی، نمیکشمت.»
🌷وقتی خیالش راحت شد، سریع لاستیک را عوض کرد و بعد رفت بالای تریلی و پشت فرمون نشست. با تعجب بهش گفتم: «زود پسر خاله نشو! بیا این طرف بشین و به من یاد بده، باید چطوری برانم؟» استارت زد و دنده گذاشت و به کمک او تریلی را به عقب بردم. وقتی نزدیک بچهها شدم، مدام بوق میزدم و چراغ میدادم. بچهها از سنگرهایشان بیرون آمده بودند و با تعجب نگاه میکردند و وقتی فهمیدند من هستم، زده بودند زیر خنده....
#راوى: رزمنده دلاور سيد احمد ربیعی
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
🌷 #هر_روز_با_شهدا_3970🌷
#باز_باران...!
🌷عملیات محرم بود.... یک گردان از لشکر ۲۵ کربلا.... شب بود. سکوت بود. تاریکی مطلق.... بچهها باید حدود پانزده کیلومتر در دل تاریکی تا خطوط اول دشمن بیصدا راه میرفتند. کمی که رفتند صدای خش خش سنگلاخها سکوت شب را شکست. فرمانده دستور داد همه سرِ جاى خود بنشینند. فرماندهان نشستند تا راه چارهای پیدا کنند. اگر همینطور پیش میرفتیم، عملیات که لو میرفت هیچ، همه بچهها قتل عام میشدند. چاره این بود که کل مسیر پانزده کیلومتری ستون را پتو پهن کنند تا سنگها صدا ندهد.
🌷بچههای بسیجی، نشسته زیر لب دعای توسل میخواندند. فرماندهان مانده بودند از کجا در این وقت کم، آن همه پتو بیاورند. بچهها اشک غربت میریختند و از فاطمه زهرا (س) مدد میخواستند. ناگهان.... ناگهان هوا به هم ریخت. همه بچه بسیجیها از جا کنده شدند. باران سرازیر شد. اشک چشم بچهها با آب زلال باران درهم آمیخت. امداد الهی سرازیر شد. عملیات آغاز شد. لشکر بر دشمن پیروزمندانه تاخت. باران هنوز میبارید. آن روزها وقتی میماندیم، به زهرای اطهر (س) متوسل میشدیم و رها میشدیم از بن بستها....
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
#باز_باران...!
🌷عملیات محرم بود.... یک گردان از لشکر ۲۵ کربلا.... شب بود. سکوت بود. تاریکی مطلق.... بچهها باید حدود پانزده کیلومتر در دل تاریکی تا خطوط اول دشمن بیصدا راه میرفتند. کمی که رفتند صدای خش خش سنگلاخها سکوت شب را شکست. فرمانده دستور داد همه سرِ جاى خود بنشینند. فرماندهان نشستند تا راه چارهای پیدا کنند. اگر همینطور پیش میرفتیم، عملیات که لو میرفت هیچ، همه بچهها قتل عام میشدند. چاره این بود که کل مسیر پانزده کیلومتری ستون را پتو پهن کنند تا سنگها صدا ندهد.
🌷بچههای بسیجی، نشسته زیر لب دعای توسل میخواندند. فرماندهان مانده بودند از کجا در این وقت کم، آن همه پتو بیاورند. بچهها اشک غربت میریختند و از فاطمه زهرا (س) مدد میخواستند. ناگهان.... ناگهان هوا به هم ریخت. همه بچه بسیجیها از جا کنده شدند. باران سرازیر شد. اشک چشم بچهها با آب زلال باران درهم آمیخت. امداد الهی سرازیر شد. عملیات آغاز شد. لشکر بر دشمن پیروزمندانه تاخت. باران هنوز میبارید. آن روزها وقتی میماندیم، به زهرای اطهر (س) متوسل میشدیم و رها میشدیم از بن بستها....
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
هر بار که رفت
با #شهیدی برگشت ..!
این بار#شهیدی آمد و او را بُرد ...
کلام_#شهید
وصیت من به تمام راهیان #شهادت، حفظ حرمت ولایت فقیه و مبارزه با مظاهـر ڪفر تا اقامه ی حق و ظهور ولی خدا امام زمان (عج) است
فرمانـده_تفحص
لشکر۲۷محمدرسولاللهﷺ
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹#شهید_سردار_مجید_پازوکی
#شادی_روح_پاکش_صلوات
با #شهیدی برگشت ..!
این بار#شهیدی آمد و او را بُرد ...
کلام_#شهید
وصیت من به تمام راهیان #شهادت، حفظ حرمت ولایت فقیه و مبارزه با مظاهـر ڪفر تا اقامه ی حق و ظهور ولی خدا امام زمان (عج) است
فرمانـده_تفحص
لشکر۲۷محمدرسولاللهﷺ
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹#شهید_سردار_مجید_پازوکی
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🕊زیارت نامہ شهــــــــــدا🕊
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ،اَلسَلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ
العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ
اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی
اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی
فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا
لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .♥️
#السلام_علیڪ_یاانصار_رسولالله🦋
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ،اَلسَلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ
العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ
اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی
اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی
فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا
لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .♥️
#السلام_علیڪ_یاانصار_رسولالله🦋
#شهید_علیرضا_قبادی تخریبچی دلها بود، این را گلهای بیقرار «پادگان گرمدره» خوب میدانند. او عاشقی بود که تا آخرین نفس به وعده معبودش ایمان داشت.
● همیشه به گلهای پادگان گرمدره آب میداد ، بعد از شهادت یکی از سربازان پادگان خواب میبیند که علیرضا روی پله نشسته و ناراحت است. می پرسد که چرا ناراحتی؟ می گوید: هیچ کس به این گلها و درختان آب نمیدهد؛ همه خشک شدند. این سرباز خوابش را برای مسئول مربوطه تعریف میکند و آن روز سردار سلیمانی برای بازدید به پادگان آمده بود. فرمانده مسئول خواب را برای سردار تعریف می کند. سردار می گوید: وقتی شهید قبادی به فکر درختها و گلهای پادگان است، مگر میشود به فکر همرزمان و خانوادهاش نباشد.
● یکی از همرزم های علیرضا می گوید: من اطلاع نداشتم که علیرضا شهید شده در خواب دیدم که در یک امامزاده هستم و چهار مرد با قبای سبز رنگ در حال تشییع پیکر شهیدی هستند، پرسیدم: این کدام شهید است؟ گفتند: شهید علیرضا و فامیل او را نگفتند. می گوید: بعد از اینکه خبر شهادت علی رضا را شنیدم، متوجه شدم آن شهید علیرضا قبادی بوده است.
● پاسدار شهید مدافع حرم «علیرضا قبادی» متولد 5 اردیبهشت سال 67 از شهدای تخریب چی مدافع حرم حضرت زینب(س) بود که داوطلبانه عازم سوریه شد و 26 اردیبشهت 96 در راه دفاع از حرم عقیله بنیهاشم حضرت زینب(س) توسط تروریست های تکفیری در حومه دمشق به فیض شهادت نائل شد.
#سالروز_شهادت 🌹
● همیشه به گلهای پادگان گرمدره آب میداد ، بعد از شهادت یکی از سربازان پادگان خواب میبیند که علیرضا روی پله نشسته و ناراحت است. می پرسد که چرا ناراحتی؟ می گوید: هیچ کس به این گلها و درختان آب نمیدهد؛ همه خشک شدند. این سرباز خوابش را برای مسئول مربوطه تعریف میکند و آن روز سردار سلیمانی برای بازدید به پادگان آمده بود. فرمانده مسئول خواب را برای سردار تعریف می کند. سردار می گوید: وقتی شهید قبادی به فکر درختها و گلهای پادگان است، مگر میشود به فکر همرزمان و خانوادهاش نباشد.
● یکی از همرزم های علیرضا می گوید: من اطلاع نداشتم که علیرضا شهید شده در خواب دیدم که در یک امامزاده هستم و چهار مرد با قبای سبز رنگ در حال تشییع پیکر شهیدی هستند، پرسیدم: این کدام شهید است؟ گفتند: شهید علیرضا و فامیل او را نگفتند. می گوید: بعد از اینکه خبر شهادت علی رضا را شنیدم، متوجه شدم آن شهید علیرضا قبادی بوده است.
● پاسدار شهید مدافع حرم «علیرضا قبادی» متولد 5 اردیبهشت سال 67 از شهدای تخریب چی مدافع حرم حضرت زینب(س) بود که داوطلبانه عازم سوریه شد و 26 اردیبشهت 96 در راه دفاع از حرم عقیله بنیهاشم حضرت زینب(س) توسط تروریست های تکفیری در حومه دمشق به فیض شهادت نائل شد.
#سالروز_شهادت 🌹
مشکلی داشتم که به شدت ذهنم را مشغول کرده بود
یک شب در عالم رویا جوانی را دیدم که قول داد مشکل من را بر طرف کند
نامش را که پرسیدم گفت: گمنام هستم...
چند روز بعد به طرز معجزه آسایی مشکل بزرگ زندگی من حل شد
چند شب بعد همان جوان را در خواب دیدم و از او تشکر کردم
ایشان به من گفت: حالا که مشکل حل شده، شما هم تلاش کن و قول بده که حجابت را بیشتر از قبل حفظ کنی
مدتی بعد در اینترنت دنبال مطلبی می گشتم
یک باره عکسی را دیدم که چهره اش برام آشنا بود
سریع عکس را باز کردم
این تصویر همان جوانی بود که خود را گمنام معرفی کرده بود
عکس را که باز کردم دیدم نام
آن جوان را نوشته: " شهید ابراهیم هادی" 🥺
شهید_ابراهیم هادی🌺
شادی روح این شهید عزیز صلوات برمحمدوآل محمد
اللهم صل علی محمد و آل محمدوعجل فرجهم
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
یک شب در عالم رویا جوانی را دیدم که قول داد مشکل من را بر طرف کند
نامش را که پرسیدم گفت: گمنام هستم...
چند روز بعد به طرز معجزه آسایی مشکل بزرگ زندگی من حل شد
چند شب بعد همان جوان را در خواب دیدم و از او تشکر کردم
ایشان به من گفت: حالا که مشکل حل شده، شما هم تلاش کن و قول بده که حجابت را بیشتر از قبل حفظ کنی
مدتی بعد در اینترنت دنبال مطلبی می گشتم
یک باره عکسی را دیدم که چهره اش برام آشنا بود
سریع عکس را باز کردم
این تصویر همان جوانی بود که خود را گمنام معرفی کرده بود
عکس را که باز کردم دیدم نام
آن جوان را نوشته: " شهید ابراهیم هادی" 🥺
شهید_ابراهیم هادی🌺
شادی روح این شهید عزیز صلوات برمحمدوآل محمد
اللهم صل علی محمد و آل محمدوعجل فرجهم
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌷شب زیارتی امام حسين عليه السلام
🍃به هوای اباعبدالله
🍃به دعای اباعبدالله
مداح #جواد_مقدم
🌷 صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌙 شب_جمعه
🍃به هوای اباعبدالله
🍃به دعای اباعبدالله
مداح #جواد_مقدم
🌷 صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌙 شب_جمعه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شهید مدافع حرم مجید سلمانیان:
🎥 وقتی شهدا دست به کار میشوند
گره گشایی
و حل مشکلات
با توسل به شهدا ....
روایتگری شهدا....
🥀🥺❤️🩹🥺🥀
شهید_رجب_علی_ناطقی🌹🕊
شهیدانه
《اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَج
جهت تعجیل در فرج آقا امامزمان (عج)و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿》
🎥 وقتی شهدا دست به کار میشوند
گره گشایی
و حل مشکلات
با توسل به شهدا ....
روایتگری شهدا....
🥀🥺❤️🩹🥺🥀
شهید_رجب_علی_ناطقی🌹🕊
شهیدانه
《اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَج
جهت تعجیل در فرج آقا امامزمان (عج)و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿》
🌹❥✺﷽ ✺❥🌹
#قرار_شبانه_2000🌹
هر شب ده #صلوات هدیه به روح مطهریکی #ازشهدا داریم.💐
#شبهای جمعه ده گل #صلوات هدیه میکنیم به روح مطهر #شهیدان👇
#شهیدمحمد_نکاحی
تاریخ #تولد:1348/1/1
نام پدر: سعادت
محل تولد: بهشهر
تاریخ #شهادت: 1366/3/14
محل #شهادت: ماووت عراق
محل دفن: بهشهر گلزار شهدای بهشت فاطمه
🌷 #شهیدسیدطالب_موسوی
تاریخ #تولد:1366/1/1
نام پدر: اقاهادی
محل تولد: روستای سرمحله
تاریخ #شهادت: 1392/1/25
در روز #شهادت_حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها
محل #شهادت: نیک شهر
محل دفن: امام زاده علیرضا سرطاق🌷
🎋❤️
#شبتون_آرام_با_یاد_شهدا
♥️اَلَّلهُمـّ؏جِّل لِوَلیــِـــڪَ الفَـرَجــــ
#کانال_شهیدمحمــدنکـــاحی
♥️ @shahidnekahi
🌷 ده تا گل #صلوات هدیه به روح پاک #شهدا رو فراموش نکنید🌷
#قرار_شبانه_2000🌹
هر شب ده #صلوات هدیه به روح مطهریکی #ازشهدا داریم.💐
#شبهای جمعه ده گل #صلوات هدیه میکنیم به روح مطهر #شهیدان👇
#شهیدمحمد_نکاحی
تاریخ #تولد:1348/1/1
نام پدر: سعادت
محل تولد: بهشهر
تاریخ #شهادت: 1366/3/14
محل #شهادت: ماووت عراق
محل دفن: بهشهر گلزار شهدای بهشت فاطمه
🌷 #شهیدسیدطالب_موسوی
تاریخ #تولد:1366/1/1
نام پدر: اقاهادی
محل تولد: روستای سرمحله
تاریخ #شهادت: 1392/1/25
در روز #شهادت_حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها
محل #شهادت: نیک شهر
محل دفن: امام زاده علیرضا سرطاق🌷
🎋❤️
#شبتون_آرام_با_یاد_شهدا
♥️اَلَّلهُمـّ؏جِّل لِوَلیــِـــڪَ الفَـرَجــــ
#کانال_شهیدمحمــدنکـــاحی
♥️ @shahidnekahi
🌷 ده تا گل #صلوات هدیه به روح پاک #شهدا رو فراموش نکنید🌷
🌺 فضیلت های #صلوات 🌺
از رسول خدا درباره آیه ""ان الله و ملائکته یصلون علی النبی..."" پرسیدند. حضرت فرمود: این آیه از جمله علوم مخفی است که اگر سؤال نمی کردید تفسیر آن را بیان نمی کردم. خداوند دو فرشته را مامور کرده که اگر اسمم را ببرید و بر من #صلوات بفرستید از خدا بریتان طلب آمرزش کنند و خداوند و جمیع فرشتگان آمین بگویند.
بحارالانوار/ج91/ص87"
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
از رسول خدا درباره آیه ""ان الله و ملائکته یصلون علی النبی..."" پرسیدند. حضرت فرمود: این آیه از جمله علوم مخفی است که اگر سؤال نمی کردید تفسیر آن را بیان نمی کردم. خداوند دو فرشته را مامور کرده که اگر اسمم را ببرید و بر من #صلوات بفرستید از خدا بریتان طلب آمرزش کنند و خداوند و جمیع فرشتگان آمین بگویند.
بحارالانوار/ج91/ص87"
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi