روزپاره: ما بماندیم و خیال تو
➖خاب هم خشونت است. بیاختیار رؤیا میبینی و خودت را در میان مهلکهیی مییابی که سالهاست از آن گریختهیی، دستت را تو دست کسی میبینی که دستهایش را خالی گذاشتهیی، که دستهایت را به سرمایی ابدی واداشته. خاب خشونت است. تا خود صبح مجموعهداستانی کامل را صحنه به صحنه میبینی. انگار یکی پیشتر دوربین گذاشته از همهی لحظههای زندگیات فیلم برداشته و حالا کُلاژ (تکهچسانی) غریبی از آن را در رؤیایت اکران میکند. های کارگردان مجنونِ خاب! چه فایده دارد هنرِ تو وقتی تنها یک بیننده دارد که او هم غالبن کل فیلم را تا چشم باز میکند از یاد میبرد؟
همهي ما خلاقیم، همهی ما مجنونیم، همهی ما قصهگوییم، همهی ما تنهاییم، همهی ما کارگردانیم، همهی ما دلتنگیم، همهی ما جنایتکاریم چون خاب میبینیم.
➖پرهیزیات امروز:
-اینستاگرام اصلن (حتا یک نگاه)
-خبر مبر هیچی.
➖کلاسهای امروز:
-کلاس خصوصی رمان ۱
-کلاس خصوصی رمان ۲
-تمرینجا (جلسهی بازخورد نویسندگی خلاق)
-وبینار نویسندهساز
-حلقهی چخوف
-کلاس خصوصی
➖دورههای توراهی:
-دورهی آنلاین نویسندگی خلاق (دورهی اصلی و پایه)
-دورهی پیشرفتهی نویسندگی خلاق (متمرکز بر نثر ادبی)
-کارگاه آنلاین کودکنویس (نوشتن داستان برای کودکان)
اطلاعات بیشتر در کانال دورهها: @kelasenevisandegi
➖ترجمهی بیژن الهی از حلاج:
«ای نقشِتوام در چشم،
ای نامِ توام بر لب،
ای جای توام در دل،
پس کجا تو پنهانی؟»
➖ای مبینا ملائی چرا چیزی تو سایت مدرسه هوا نمینمایی؟
➖این ضربالمثل را هم داریم:
«مثل چوبدستیِ باباچماقلو دو سرش خونی است.»
➖پیشنهاد برای «کلمهبرداری»:
تأملکنان
«تأملکنان در خطا و صواب
به از ژاژخایانِ حاضرجواب»
-سعدی
➖بله، «آخر به خیال میرود عمر».
➖در کانال کتابفروشی نویسندهساز هستید؟ @nevisandesazshop
➖دو شعرک از کتاب «۱۲۰×۷۰×۱۸۰» از جلیل صفربیگی:
«پیلهپیچم میکنند
قرار است پروانه شوم»
«محض مرگ است زندگی
مرگ محض»
شاهین کلانتری
#تردیدار #روزپاره
✅  @shahinkalantari
➕  shahinkalantari.com
➖خاب هم خشونت است. بیاختیار رؤیا میبینی و خودت را در میان مهلکهیی مییابی که سالهاست از آن گریختهیی، دستت را تو دست کسی میبینی که دستهایش را خالی گذاشتهیی، که دستهایت را به سرمایی ابدی واداشته. خاب خشونت است. تا خود صبح مجموعهداستانی کامل را صحنه به صحنه میبینی. انگار یکی پیشتر دوربین گذاشته از همهی لحظههای زندگیات فیلم برداشته و حالا کُلاژ (تکهچسانی) غریبی از آن را در رؤیایت اکران میکند. های کارگردان مجنونِ خاب! چه فایده دارد هنرِ تو وقتی تنها یک بیننده دارد که او هم غالبن کل فیلم را تا چشم باز میکند از یاد میبرد؟
همهي ما خلاقیم، همهی ما مجنونیم، همهی ما قصهگوییم، همهی ما تنهاییم، همهی ما کارگردانیم، همهی ما دلتنگیم، همهی ما جنایتکاریم چون خاب میبینیم.
➖پرهیزیات امروز:
-اینستاگرام اصلن (حتا یک نگاه)
-خبر مبر هیچی.
➖کلاسهای امروز:
-کلاس خصوصی رمان ۱
-کلاس خصوصی رمان ۲
-تمرینجا (جلسهی بازخورد نویسندگی خلاق)
-وبینار نویسندهساز
-حلقهی چخوف
-کلاس خصوصی
➖دورههای توراهی:
-دورهی آنلاین نویسندگی خلاق (دورهی اصلی و پایه)
-دورهی پیشرفتهی نویسندگی خلاق (متمرکز بر نثر ادبی)
-کارگاه آنلاین کودکنویس (نوشتن داستان برای کودکان)
اطلاعات بیشتر در کانال دورهها: @kelasenevisandegi
➖ترجمهی بیژن الهی از حلاج:
«ای نقشِتوام در چشم،
ای نامِ توام بر لب،
ای جای توام در دل،
پس کجا تو پنهانی؟»
➖ای مبینا ملائی چرا چیزی تو سایت مدرسه هوا نمینمایی؟
➖این ضربالمثل را هم داریم:
«مثل چوبدستیِ باباچماقلو دو سرش خونی است.»
➖پیشنهاد برای «کلمهبرداری»:
تأملکنان
«تأملکنان در خطا و صواب
به از ژاژخایانِ حاضرجواب»
-سعدی
➖بله، «آخر به خیال میرود عمر».
➖در کانال کتابفروشی نویسندهساز هستید؟ @nevisandesazshop
➖دو شعرک از کتاب «۱۲۰×۷۰×۱۸۰» از جلیل صفربیگی:
«پیلهپیچم میکنند
قرار است پروانه شوم»
«محض مرگ است زندگی
مرگ محض»
شاهین کلانتری
#تردیدار #روزپاره
Please open Telegram to view this post
    VIEW IN TELEGRAM
  ❤31💯5😘4👍1👏1
  Audio
    
  دانلود جرقههای ۱۰۰ جمله
دانلود فایل هفتک نویسندهساز
#پادکست #نویسندهساز
@shahinkalantari
@ahleneveshtan
Please open Telegram to view this post
    VIEW IN TELEGRAM
  ❤8💯3
  کتاب «شیر و پرنده» از ماریان دوبوک
ترجمهی زهرا داوری گراغانی
معرفی #داستان_کودک
😃 سحر فرهادی
✅ مناسب برای گروه سنی ب (۶ سال، ۷ سال، ۸سال)
این قصهی دوستی و دلبستگیست.
و جدایی و دلتنگی. یک دلتنگی قلنبه.
هر دو صفحه یک یا دو جمله نوشته شده است. با تصاویر بزرگی که تو دنیای داستان غرقمان میکند. از کودکی پرسیدم: «نظرت راجع به نقاشیهای این کتاب چیه؟» گفت: «خوبه، فقط خیلی شیر داره.»
برای کلاس اولیهایم که میخواندم سکوت کرده بودند. کم پیش میآید همهشان محو شنیدن داستان شوند. اینبار با جانودل گوش میسپردند. انگاری میفهمیدند شیر چه میکشد از دلتنگی. یکی با چشمانی دلسوز و صدایی معصومانه هر چند دقیقه یک بار میان داستان چیزی میگفت: «اوخی»، «الهی»، «طفلکی»، «بیچاره شیر».
دیگری که مادر را دیر به دیر میبیند و پدر را سالهاست که ندارد، از اواسط داستان بیقرار شده بود. از آنجا که پرنده رفته بود و شیر حسابی دلتنگ بود. گفت: «خانم برم دستشویی؟» حواسم پی داستان بود. نگاهم افتاد به چهرهاش که نکند ناگهانی فکری به سرش زده باشد، دلش را با ادا گرفت و دهان کج کرد که: «خانم شکمم درد میکنه. برم دستشویی؟»
منتظر بودند پرنده بازگردد. پرنده بازگشت.
اما نه برای همیشه. زمستان میماند و دوباره بهار با دستهاش کوچ میکرد. حتا اگر عاشق پرنده باشی و حسابی دلتنگش شوی، باید پرندهات را آزاد بگذاری.
دوست داشتن آزادی و دلتنگی دارد. اما زندگی هم ادامه دارد در کنارش بچه جانم.
🖍  اگر این کتاب را جایی بلندبلند خواندید از تجربهتان حتمن برایم بنویسید.
@nevisandehkhialy
@shahinkalantari
ترجمهی زهرا داوری گراغانی
معرفی #داستان_کودک
این قصهی دوستی و دلبستگیست.
و جدایی و دلتنگی. یک دلتنگی قلنبه.
هر دو صفحه یک یا دو جمله نوشته شده است. با تصاویر بزرگی که تو دنیای داستان غرقمان میکند. از کودکی پرسیدم: «نظرت راجع به نقاشیهای این کتاب چیه؟» گفت: «خوبه، فقط خیلی شیر داره.»
برای کلاس اولیهایم که میخواندم سکوت کرده بودند. کم پیش میآید همهشان محو شنیدن داستان شوند. اینبار با جانودل گوش میسپردند. انگاری میفهمیدند شیر چه میکشد از دلتنگی. یکی با چشمانی دلسوز و صدایی معصومانه هر چند دقیقه یک بار میان داستان چیزی میگفت: «اوخی»، «الهی»، «طفلکی»، «بیچاره شیر».
دیگری که مادر را دیر به دیر میبیند و پدر را سالهاست که ندارد، از اواسط داستان بیقرار شده بود. از آنجا که پرنده رفته بود و شیر حسابی دلتنگ بود. گفت: «خانم برم دستشویی؟» حواسم پی داستان بود. نگاهم افتاد به چهرهاش که نکند ناگهانی فکری به سرش زده باشد، دلش را با ادا گرفت و دهان کج کرد که: «خانم شکمم درد میکنه. برم دستشویی؟»
منتظر بودند پرنده بازگردد. پرنده بازگشت.
اما نه برای همیشه. زمستان میماند و دوباره بهار با دستهاش کوچ میکرد. حتا اگر عاشق پرنده باشی و حسابی دلتنگش شوی، باید پرندهات را آزاد بگذاری.
دوست داشتن آزادی و دلتنگی دارد. اما زندگی هم ادامه دارد در کنارش بچه جانم.
@nevisandehkhialy
@shahinkalantari
Please open Telegram to view this post
    VIEW IN TELEGRAM
  ❤33🔥3🥰3👌3👏2
  روزپاره: پندی مکرر از بابابزرگ شاهین
➖خاهرم به خابم آمد و گفت: حتا اگر هزار بار دیگر هم گفته باشی، خاهش میکنم حتمن بار دیگر پیوندِ مطلبی که در باب شیوهی خط هوا کردهیی، بازنشر کن. با خیشتن خیش مشورت کردم و دیدم خاهش خاهر را دریابم، و این هم آن پیوند:
shahinkalantari.com/rasmolkhat/
و حتا این پاره از کتاب نویسندهساز را هم داشته باشید:
«رسمالخطی حسابشده داشته باش. مثلن بدان که چرا بهجای «مثلاً» مینویسی «مثلن». معیار من همخانیِ گفتار و نوشتار است، پس با دلیل محکمی خاب و خاهر و خاهش را اینطوری مینویسم.»
تذکر تکراری اما مهم: من هرگز شیوهی خط خودم را برای کسی تجویز نمیکنم. انتخاب همواره با شماست.
➖پندی مکرر از بابابزرگ شاهین:
اگر نخست خودمان، سپس اطرافیانمان و در نهایت سرزمینمان را دوست داریم و به رهایی و توسعه میاندیشیم،
سیگار نکشیم، مشروب ننوشیم و در کل از هر مخدری بپرهیزیم
و تنش خود را با شکیبایی و کوشش فرو بنشانیم.
آرامش در آموختن و آموختن است.
ایرانِ ما محتاج سلامت ماست.
ما آیندگانیم.
➖پرهیزیات امروز:
-باز هم اینستاگرام (نتیجهی پرهیزِ دیروز چشمگیر بود.)
➖کلاسهای امروز:
-تمرینجا (جلسهی بازخورد نویسندگی خلاق)
-وبینار نویسندهساز
-حلقهی چخوف
-جلسهی پنجم کلاس نویسندگی خلاق
➖دورههای توراهی:
-دورهی آنلاین نویسندگی خلاق (دورهی اصلی و پایه)
-دورهی پیشرفتهی نویسندگی خلاق (متمرکز بر نثر ادبی)
-کارگاه آنلاین کودکنویس (نوشتن داستان برای کودکان)
اطلاعات بیشتر در کانال دورهها: @kelasenevisandegi
➖این ضربالمثلها:
«یا زر یا زور یا زاری.»
«رنجِ سخت کلیدِ راحت است.»
«نه ظالم باش نه مظلوم.»
«قلم خشک شد از سوزِ بیان.»
«گر ننویسی قلمی میتراش.»
«کار عمرِ آدم را زیاد میکند.»
«از خنجرِ گوشتین کس نمیرد.»
➖پیامکنامهی نویسندهساز: دریافت جملههایی برای بهتر نوشتن
تنها کافیست نام و نامخانوادگیتان را برای سامانهی پیامکی زیر بفرستید تا عضو پیامکنامهی نویسندهساز بشوید:
➖امروز در کتابفروشی نویسندهساز کلی کتاب تازه خاهید دید: @nevisandesazshop
➖واژهاندوزی از دفتر شعر «رویائیها» نوشتهی فرامرز سلیمانی:
راهی رؤیاهای جهانم
گلویش به گویشی آشنا
پاچیلهی پارهی مسافر
پلکان را/عطش مینشاند/بر لبان پرسشم
گیسو به راه میسپرم
در آغوش علف
بهار در آوند سنگ
مرغ مرقع
بارش نقره/بر ابرگاه سینهام
میشکند آینه را/حوصلهی نهنگ
با پروازم/یکی میشود/جهان
میتپد/مردمک عاشقم
میخواند باز/سبزای تپیدن را
از حنجرهی بهاری
میبالد/به گاهوارهی گلوش
لرزههای حس
وردی به رؤیاش
آوازی ترد
به شکل سیببنی/در سیبزار
خون افق/شتک میزند
با چنگهیی آفتاب
میسازد نگاه/قاب پنجره را/در تکانهی آبی
میرانم/بی خان و مان
به رعشههای پنجره
خاموش هزارساله/آواز سر میدهد/زنگار گلوش
به سفری نیلوگونه
بر آوند افق
رؤیای فرابودگی
به پرسهی پروانه/میپاشد/پریشانه/جادوی رنگی
سایههای منتشر منشور
خیال خاک
میپریشد/آفتاب
میرمبد به رؤیاش
در تکانهی بانوج
نشان از فرابودگی
شکوه آمیزش حسها
شاهین کلانتری
#تردیدار #روزپاره
✅  @shahinkalantari
➕  shahinkalantari.com
➖خاهرم به خابم آمد و گفت: حتا اگر هزار بار دیگر هم گفته باشی، خاهش میکنم حتمن بار دیگر پیوندِ مطلبی که در باب شیوهی خط هوا کردهیی، بازنشر کن. با خیشتن خیش مشورت کردم و دیدم خاهش خاهر را دریابم، و این هم آن پیوند:
shahinkalantari.com/rasmolkhat/
و حتا این پاره از کتاب نویسندهساز را هم داشته باشید:
«رسمالخطی حسابشده داشته باش. مثلن بدان که چرا بهجای «مثلاً» مینویسی «مثلن». معیار من همخانیِ گفتار و نوشتار است، پس با دلیل محکمی خاب و خاهر و خاهش را اینطوری مینویسم.»
تذکر تکراری اما مهم: من هرگز شیوهی خط خودم را برای کسی تجویز نمیکنم. انتخاب همواره با شماست.
➖پندی مکرر از بابابزرگ شاهین:
اگر نخست خودمان، سپس اطرافیانمان و در نهایت سرزمینمان را دوست داریم و به رهایی و توسعه میاندیشیم،
سیگار نکشیم، مشروب ننوشیم و در کل از هر مخدری بپرهیزیم
و تنش خود را با شکیبایی و کوشش فرو بنشانیم.
آرامش در آموختن و آموختن است.
ایرانِ ما محتاج سلامت ماست.
ما آیندگانیم.
➖پرهیزیات امروز:
-باز هم اینستاگرام (نتیجهی پرهیزِ دیروز چشمگیر بود.)
➖کلاسهای امروز:
-تمرینجا (جلسهی بازخورد نویسندگی خلاق)
-وبینار نویسندهساز
-حلقهی چخوف
-جلسهی پنجم کلاس نویسندگی خلاق
➖دورههای توراهی:
-دورهی آنلاین نویسندگی خلاق (دورهی اصلی و پایه)
-دورهی پیشرفتهی نویسندگی خلاق (متمرکز بر نثر ادبی)
-کارگاه آنلاین کودکنویس (نوشتن داستان برای کودکان)
اطلاعات بیشتر در کانال دورهها: @kelasenevisandegi
➖این ضربالمثلها:
«یا زر یا زور یا زاری.»
«رنجِ سخت کلیدِ راحت است.»
«نه ظالم باش نه مظلوم.»
«قلم خشک شد از سوزِ بیان.»
«گر ننویسی قلمی میتراش.»
«کار عمرِ آدم را زیاد میکند.»
«از خنجرِ گوشتین کس نمیرد.»
➖پیامکنامهی نویسندهساز: دریافت جملههایی برای بهتر نوشتن
تنها کافیست نام و نامخانوادگیتان را برای سامانهی پیامکی زیر بفرستید تا عضو پیامکنامهی نویسندهساز بشوید:
50002710041185
➖امروز در کتابفروشی نویسندهساز کلی کتاب تازه خاهید دید: @nevisandesazshop
➖واژهاندوزی از دفتر شعر «رویائیها» نوشتهی فرامرز سلیمانی:
راهی رؤیاهای جهانم
گلویش به گویشی آشنا
پاچیلهی پارهی مسافر
پلکان را/عطش مینشاند/بر لبان پرسشم
گیسو به راه میسپرم
در آغوش علف
بهار در آوند سنگ
مرغ مرقع
بارش نقره/بر ابرگاه سینهام
میشکند آینه را/حوصلهی نهنگ
با پروازم/یکی میشود/جهان
میتپد/مردمک عاشقم
میخواند باز/سبزای تپیدن را
از حنجرهی بهاری
میبالد/به گاهوارهی گلوش
لرزههای حس
وردی به رؤیاش
آوازی ترد
به شکل سیببنی/در سیبزار
خون افق/شتک میزند
با چنگهیی آفتاب
میسازد نگاه/قاب پنجره را/در تکانهی آبی
میرانم/بی خان و مان
به رعشههای پنجره
خاموش هزارساله/آواز سر میدهد/زنگار گلوش
به سفری نیلوگونه
بر آوند افق
رؤیای فرابودگی
به پرسهی پروانه/میپاشد/پریشانه/جادوی رنگی
سایههای منتشر منشور
خیال خاک
میپریشد/آفتاب
میرمبد به رؤیاش
در تکانهی بانوج
نشان از فرابودگی
شکوه آمیزش حسها
شاهین کلانتری
#تردیدار #روزپاره
Please open Telegram to view this post
    VIEW IN TELEGRAM
  ❤34👍6💯3❤🔥2😘2🫡1
  Forwarded from کلاس نویسندگی | دورههای جدید مدرسه نویسندگی
یکشنبه ۱۱ آبان
یکشنبه ۱۸ آبان
از ساعت ۲۰ تا ۲۱:۳۰
6219861872665970
6219861872665970
به نام شاهین کلانترینشانی پشتیبانی مدرسه نویسندگی:
@nevisandeganim
Please open Telegram to view this post
    VIEW IN TELEGRAM
  ❤11
  Audio
    
  Nevisandesaz.ir
دانلود جرقههای ۱۰۰ جمله
دانلود فایل هفتک نویسندهساز
#پادکست #نویسندهساز
@shahinkalantari
@ahleneveshtan
Please open Telegram to view this post
    VIEW IN TELEGRAM
  ❤16👏2❤🔥1👍1🔥1😍1
  ترجمهی مهری ابراهیمیفرد
معرفی #داستان_کودک
در این کتاب تصاویر بیشتر حرف میزنند تا کلمات. داستان پسربچّهایست که پیِ خرسش میگردد. از خواننده هم کمک میخواهد. به ناامیدی میرسد و میزند زیر گریه.
بچّههایم با لبخند تصاویر این کتاب را مینگریستند. با پسربچّه حرف میزدند: «اونجاس»
«اوناهاش»
«اونور»
پسربچّه گویی صدای بچّهها را میشنود و دیگر نمیگرید. رو به ما میپرسد: «شما خرس را میبینید؟»
«آره، اونجاست. نگاه کن.»
«خانم چرا خرسو نمیبینه؟»
«اوناها دستش»
«اونجا پاهاشه»
و
پایانی متفاوت. چشم بچّهها گرد شده و لبخندشان هنوز هست سر جایش است.
گمشدهی خود را که پیدا نکنی، هر بار بگردی و نیابیاش، غم عالم مینشیند به جانت.
شاید مثل پسربچّه اول هقهق زار بزنی. او گریهاش که تمام شد جستوجو کرد. اینبار از میدان دید دیگری کمک گرفت. بیرون از خودش نگاه کرد و به دنبال گمشدهاش رفت. و همینجا شوک ماجرا بود برای بچّهها. آنچه میاندیشیدند کجا و آنچه پسربچّه به آن میاندیشید کجا؟
قصهایست که بچّهها را تا پایان داستان میخکوب میکند. میخواهند بدانند پسربچّه بلخره خرسش را میابد؟ خوشحال میشود؟
@nevisandehkhialy
@shahinkalantari
Please open Telegram to view this post
    VIEW IN TELEGRAM
  ❤26
  روزپاره: سهشنبه ناف هفته
❤️ این نوشته بهتدریج در طول روز کامل میشود.
➖یک خوبیِ داستان خاندن هم این است که هر روز که بیدار میشوی حس میکنی به شخصیت یکی از قصهها شبیهتری. امروز به پرسوناژ اصلیِ یکی از قصههای چخوف میمانم که بدبختانه زندگیاش را هیچ نمیپسندم.
➖با کانالهای برتر همسفران مدرسه نویسندگی آشنا شوید: @behnevisa
➖اگر مشتاقید دربارهی دغدغههایتان گپ بزنیمِ پرسشهایتان را در وبگاه نویسندهساز بنویسید:
Nevisandesaz.ir
(چهبهتر که هر پرسش را در صفحهی مربوط به آن ثبت کنیم.)
➖پرهیزیات امروز:
-باز هم از اینستاگرام
-حسرت و افسوس
➖کلاسهای امروز:
-تمرینجا (جلسهی بازخورد نویسندگی خلاق)
-وبینار نویسندهساز
-حلقهی چخوف
-جلسهی دوم شعرماهی
-کلاس خصوصی یک و دو
➖دورههای توراهی:
-دورهی آنلاین نویسندگی خلاق (دورهی اصلی و پایه)
-دورهی پیشرفتهی نویسندگی خلاق (متمرکز بر نثر ادبی)
-کارگاه آنلاین کودکنویس (نوشتن داستان برای کودکان)
اطلاعات بیشتر در کانال دورهها: @kelasenevisandegi
➖این ضربالمثلها:
«مرغی بال ندارد درِ قفس چه بسته چه باز.»
«خوب پر میکند و بد خالی.»
«برای همه باباست برای خودش ننه.»
«پس برو، پیش بیا.»
«پسخیز پیشرو است.»
«فکرِ پیش، گوزِ تویِ ریش.»
➖پیامکنامهی نویسندهساز: دریافت جملههایی برای بهتر نوشتن
تنها کافیست نام و نامخانوادگیتان را برای سامانهی پیامکی زیر بفرستید تا عضو پیامکنامهی نویسندهساز بشوید:
➖کتابهای تازه در کتابفروشی نویسندهساز:
@nevisandesazshop
➖واژهاندوزی از دفتر شعر «حسودی به سنگ» نوشتهی فیروزه میزانی:
حیف تهیدستم/پرتاب کنم/میان دو ابروی تو غزلی
موسم لاله و کتف کوه
تابِ تابان
خون خاطره
کاش/پاش بیفتد وُ/اُفتدم مشکلها
زبور و زمزمه
دلم پی دلش
پیداست ابر کوچکم/در آفتابیِ راه
هفتگانی
دریا که میوزد/با علف و کف/بُرّهبُرّه/خط میکشد/آنجا که بودهام
بَرَدم اگر/برگردم/با گِردههای مروارید
از آن گذارهی نمگیر/خیسم و دامنگیر
سهشنبه ناف هفته
غمسرایی
دو چشمانشان رسته از بند خواب
پورهی پاک
نغرّم که فریاد ننگ آیدم
خراشم به ناخن تن خاک سرد
سیاهک/بار بیخته/از گلوگاهِ سنبله
عقدهگشا
بستهنگار
هلاکِ هیچ
برهنهگاه
پیادگانِ منهزمِ عشقاند
شهرر هزار هزار ماهیِ بر شن
در بندِ بودن نبودهام/گر بکاهی حتی/به کهولتم
زیر این چتر خورشیدی/ندارم نهال/جز تیرههای ترس
چه رفته با نمای نمور این دریا؟/این آینهی عظیم پشتنما/که نمینمایاند/جز/مردگان اعماق
ای آوار طاقهگشا
این لاشهای که میپایند/بر قنارهی شب
همسایگانم/از راهها رگ بریدهاند
روز بر پاشنههای سوزنیاش/در پاگرد پله میایستد/تور شب/بر زلفهای روشنش سنجاق
چه سنگین میگذری/از خاکبیز روزانم
شاهین کلانتری
#تردیدار #روزپاره
✅  @shahinkalantari
➕  shahinkalantari.com
➖یک خوبیِ داستان خاندن هم این است که هر روز که بیدار میشوی حس میکنی به شخصیت یکی از قصهها شبیهتری. امروز به پرسوناژ اصلیِ یکی از قصههای چخوف میمانم که بدبختانه زندگیاش را هیچ نمیپسندم.
➖با کانالهای برتر همسفران مدرسه نویسندگی آشنا شوید: @behnevisa
➖اگر مشتاقید دربارهی دغدغههایتان گپ بزنیمِ پرسشهایتان را در وبگاه نویسندهساز بنویسید:
Nevisandesaz.ir
(چهبهتر که هر پرسش را در صفحهی مربوط به آن ثبت کنیم.)
➖پرهیزیات امروز:
-باز هم از اینستاگرام
-حسرت و افسوس
➖کلاسهای امروز:
-تمرینجا (جلسهی بازخورد نویسندگی خلاق)
-وبینار نویسندهساز
-حلقهی چخوف
-جلسهی دوم شعرماهی
-کلاس خصوصی یک و دو
➖دورههای توراهی:
-دورهی آنلاین نویسندگی خلاق (دورهی اصلی و پایه)
-دورهی پیشرفتهی نویسندگی خلاق (متمرکز بر نثر ادبی)
-کارگاه آنلاین کودکنویس (نوشتن داستان برای کودکان)
اطلاعات بیشتر در کانال دورهها: @kelasenevisandegi
➖این ضربالمثلها:
«مرغی بال ندارد درِ قفس چه بسته چه باز.»
«خوب پر میکند و بد خالی.»
«برای همه باباست برای خودش ننه.»
«پس برو، پیش بیا.»
«پسخیز پیشرو است.»
«فکرِ پیش، گوزِ تویِ ریش.»
➖پیامکنامهی نویسندهساز: دریافت جملههایی برای بهتر نوشتن
تنها کافیست نام و نامخانوادگیتان را برای سامانهی پیامکی زیر بفرستید تا عضو پیامکنامهی نویسندهساز بشوید:
50002710041185
➖کتابهای تازه در کتابفروشی نویسندهساز:
@nevisandesazshop
➖واژهاندوزی از دفتر شعر «حسودی به سنگ» نوشتهی فیروزه میزانی:
حیف تهیدستم/پرتاب کنم/میان دو ابروی تو غزلی
موسم لاله و کتف کوه
تابِ تابان
خون خاطره
کاش/پاش بیفتد وُ/اُفتدم مشکلها
زبور و زمزمه
دلم پی دلش
پیداست ابر کوچکم/در آفتابیِ راه
هفتگانی
دریا که میوزد/با علف و کف/بُرّهبُرّه/خط میکشد/آنجا که بودهام
بَرَدم اگر/برگردم/با گِردههای مروارید
از آن گذارهی نمگیر/خیسم و دامنگیر
سهشنبه ناف هفته
غمسرایی
دو چشمانشان رسته از بند خواب
پورهی پاک
نغرّم که فریاد ننگ آیدم
خراشم به ناخن تن خاک سرد
سیاهک/بار بیخته/از گلوگاهِ سنبله
عقدهگشا
بستهنگار
هلاکِ هیچ
برهنهگاه
پیادگانِ منهزمِ عشقاند
شهرر هزار هزار ماهیِ بر شن
در بندِ بودن نبودهام/گر بکاهی حتی/به کهولتم
زیر این چتر خورشیدی/ندارم نهال/جز تیرههای ترس
چه رفته با نمای نمور این دریا؟/این آینهی عظیم پشتنما/که نمینمایاند/جز/مردگان اعماق
ای آوار طاقهگشا
این لاشهای که میپایند/بر قنارهی شب
همسایگانم/از راهها رگ بریدهاند
روز بر پاشنههای سوزنیاش/در پاگرد پله میایستد/تور شب/بر زلفهای روشنش سنجاق
چه سنگین میگذری/از خاکبیز روزانم
شاهین کلانتری
#تردیدار #روزپاره
Please open Telegram to view this post
    VIEW IN TELEGRAM
  ❤33❤🔥6💯3👍2
  Audio
    
  Nevisandesaz.ir
دانلود جرقههای ۱۰۰ جمله
دانلود فایل هفتک نویسندهساز
#پادکست #نویسندهساز
@shahinkalantari
@ahleneveshtan
Please open Telegram to view this post
    VIEW IN TELEGRAM
  ❤19👍2
  Forwarded from کلاس نویسندگی | دورههای جدید مدرسه نویسندگی
-کریستیان بوبن، انسان شادکام، ص۱۲
نمونهی خامدستانهاش را دلنوشته مینامند و پختهترش میشود نثر ادبی یا نثر شاعرانه. نوشتاریست پراحساس، گاه با مایههای فلسفی، میوهی پیوند شعر و نثر.
۸ هفته
جمعهها، از ساعت ۱۵:۳۰ تا ۱۶:۳۰
+بررسی نوشتههای شما
شروع از جمعه ۱۶ آبان ۱۴۰۴
فایل ضبط شدهی جلسات هم برای همهی شرکتکنندگان ارسال میشود.
6219861872665970
6219861872665970به نام شاهین کلانتری
نشانی پشتیبانی مدرسه نویسندگی:
@nevisandeganim
Please open Telegram to view this post
    VIEW IN TELEGRAM
  ❤9
  روزپاره: تمرین دگرگویی با مسخ کافکا
➖وسط کاغذ یک خط عمودی بکش، حالا صفحه به دو نیم تقسیم شده و تو گویی سفرهی ایدهیابی را پهن کردهای. مثلن میتوانی یک طرف سطر آغازین یکی از رمانهای محبوبت را بنویسی و در طرف دیگر ترجمهی دیگری از همان سطر را، حالا میتوانی نقاط ضعف و قوت هر جمله را فهرست کنی. فراموش نکن که هدف تو مقابلهی ترجمهها با متن اصلی نیست که آن وادی دیگریست. تو فکر کن هر دو متن کار یک نویسندهی فارسیزبان است و سپس از خودت بپرس: درونهی جمله را چه کسی بهتر چهربندی کرده است؟ نیم ساعت که کلنجار بروی، هم کلی چیز میآموزی و هم شاید سوژهیی بیابی برای نوشتن.
میتوانی امروز این کار را با دو تا از ترجمههای مسخِ کافکا بیاغازی:
«یک روز صبح، همینکه گرهگوار سامسا از خواب آشفتهای پرید، در رختخواب خود به حشرهی تمامعیار عجیبی مبدل شده بود.»
-ترجمهی صادق هدایت
«یک روز صبح، وقتی گرگور زامزا از خوابهای آشفته بیدار شد، دید که در تختخوابش به حشرهای غولپیکر تبدیل شده است.»
ترجمهی فرزانه طاهری
«یک روز صبح، وقتی گرگور زامزا از خوابی آشفته به خود آمد، دید در تختخواب خود به حشرهای بزرگ تبدیل شده است.»
-ترجمهی علیاصغر حداد
«یک روز بامداد گرِگور سامسا از خواب کابوسوارش بیدار شد و پی برد که در بستر به حشرهای زشت و درشت مبدل شده است.»
-ترجمهی منوچهر بیگدلی خمسه
➖با کانالهای برتر همسفران مدرسه نویسندگی آشنا شوید:
@behnevisa
➖اگر مشتاقید دربارهی دغدغههایتان گپ بزنیمِ پرسشهایتان را در وبگاه نویسندهساز بنویسید:
Nevisandesaz.ir
(چهبهتر که هر پرسش را در صفحهی مربوط به آن ثبت کنیم.)
➖پرهیزیات امروز:
-اینستاگرام
-ایکس (توییتر)
➖کلاسهای امروز:
-تمرینجا (جلسهی بازخورد نویسندگی خلاق)
-وبینار نویسندهساز
-کلاس خصوصی نویسندگی
➖دورههای توراهی:
-دورهی آنلاین نویسندگی خلاق (دورهی اصلی و پایه)
-دورهی پیشرفتهی نویسندگی خلاق (متمرکز بر نثر ادبی)
-کارگاه آنلاین کودکنویس (نوشتن داستان برای کودکان)
اطلاعات بیشتر در کانال دورهها:
@kelasenevisandegi
➖پیامکنامهی نویسندهساز: دریافت جملههایی برای بهتر نوشتن
تنها کافیست نام و نامخانوادگیتان را برای سامانهی پیامکی زیر بفرستید تا عضو پیامکنامهی نویسندهساز بشوید:
➖کتابهای تازه در کتابفروشی نویسندهساز:
@nevisandesazshop
➖این ضربالمثلها:
«هر جا بچه هست شیطان نیست.»
«بچه غمش با خودش بزرگ میشود.»
«بختِ بد خوب است، اما اگر خدا خواهد.»
«چشمهای شانس کور است.»
«اگر این ممه است، چرا اینهمه است؟»
«مشکلپسند پشگلپسند میشود.»
➖کلمهبرداری از دفتر شعر «شعر هم تمام میشود» نوشتهی رضا زاهد:
بوسهای سوخته میزنم/به دامنت
آزاد بودم از عشق و عشق میکردم
کارستانِ حیات
شعر مینوشتم به کرّات/چنانکه میلرزید از وحشت/دیوارِ رسومات
جنازهی قراضهام را/لبالب از باد کنم
فلاتِ فلاکتبار
اشیایی که برای فروختن نیستند/برای فرو خفتناند/در طاقچههای از ملال یا فراموشی
ازین که پست و پای خود را/نعلی دوباره ببندم
کوهانِ شکستهی من
دردهای مرا/مثل جُرم میبری به داوری
من ناخدای ژرفای فراموشیهام
سمساریی ابوالجنایات
در نوازشی الیم
به جایی رسیدم که عشق/خود را در اندام تو ابراز میفرمود
در شکافِ شب سرازیر میشوم
کودکان دیرسال
ویرانستان
به دست سایهای افتادم/که خود را با من/تعویض کرد
زهدانِ دریدهی شب
لیلاجِ پیر
بیادامهگی
با دیدن صفهای طولانی کائنات/و طولانیتر لاطائلات
خازنِ رنجهای همین دریاست
کودکانِ گریانِ مادرِ نهایی شعرند
یابوی بیلگام
موی سفید و رنجهای پُرپُشت
شاهین کلانتری
#تردیدار #روزپاره
✅  @shahinkalantari
➕  shahinkalantari.com
➖وسط کاغذ یک خط عمودی بکش، حالا صفحه به دو نیم تقسیم شده و تو گویی سفرهی ایدهیابی را پهن کردهای. مثلن میتوانی یک طرف سطر آغازین یکی از رمانهای محبوبت را بنویسی و در طرف دیگر ترجمهی دیگری از همان سطر را، حالا میتوانی نقاط ضعف و قوت هر جمله را فهرست کنی. فراموش نکن که هدف تو مقابلهی ترجمهها با متن اصلی نیست که آن وادی دیگریست. تو فکر کن هر دو متن کار یک نویسندهی فارسیزبان است و سپس از خودت بپرس: درونهی جمله را چه کسی بهتر چهربندی کرده است؟ نیم ساعت که کلنجار بروی، هم کلی چیز میآموزی و هم شاید سوژهیی بیابی برای نوشتن.
میتوانی امروز این کار را با دو تا از ترجمههای مسخِ کافکا بیاغازی:
«یک روز صبح، همینکه گرهگوار سامسا از خواب آشفتهای پرید، در رختخواب خود به حشرهی تمامعیار عجیبی مبدل شده بود.»
-ترجمهی صادق هدایت
«یک روز صبح، وقتی گرگور زامزا از خوابهای آشفته بیدار شد، دید که در تختخوابش به حشرهای غولپیکر تبدیل شده است.»
ترجمهی فرزانه طاهری
«یک روز صبح، وقتی گرگور زامزا از خوابی آشفته به خود آمد، دید در تختخواب خود به حشرهای بزرگ تبدیل شده است.»
-ترجمهی علیاصغر حداد
«یک روز بامداد گرِگور سامسا از خواب کابوسوارش بیدار شد و پی برد که در بستر به حشرهای زشت و درشت مبدل شده است.»
-ترجمهی منوچهر بیگدلی خمسه
➖با کانالهای برتر همسفران مدرسه نویسندگی آشنا شوید:
@behnevisa
➖اگر مشتاقید دربارهی دغدغههایتان گپ بزنیمِ پرسشهایتان را در وبگاه نویسندهساز بنویسید:
Nevisandesaz.ir
(چهبهتر که هر پرسش را در صفحهی مربوط به آن ثبت کنیم.)
➖پرهیزیات امروز:
-اینستاگرام
-ایکس (توییتر)
➖کلاسهای امروز:
-تمرینجا (جلسهی بازخورد نویسندگی خلاق)
-وبینار نویسندهساز
-کلاس خصوصی نویسندگی
➖دورههای توراهی:
-دورهی آنلاین نویسندگی خلاق (دورهی اصلی و پایه)
-دورهی پیشرفتهی نویسندگی خلاق (متمرکز بر نثر ادبی)
-کارگاه آنلاین کودکنویس (نوشتن داستان برای کودکان)
اطلاعات بیشتر در کانال دورهها:
@kelasenevisandegi
➖پیامکنامهی نویسندهساز: دریافت جملههایی برای بهتر نوشتن
تنها کافیست نام و نامخانوادگیتان را برای سامانهی پیامکی زیر بفرستید تا عضو پیامکنامهی نویسندهساز بشوید:
50002710041185➖کتابهای تازه در کتابفروشی نویسندهساز:
@nevisandesazshop
➖این ضربالمثلها:
«هر جا بچه هست شیطان نیست.»
«بچه غمش با خودش بزرگ میشود.»
«بختِ بد خوب است، اما اگر خدا خواهد.»
«چشمهای شانس کور است.»
«اگر این ممه است، چرا اینهمه است؟»
«مشکلپسند پشگلپسند میشود.»
➖کلمهبرداری از دفتر شعر «شعر هم تمام میشود» نوشتهی رضا زاهد:
بوسهای سوخته میزنم/به دامنت
آزاد بودم از عشق و عشق میکردم
کارستانِ حیات
شعر مینوشتم به کرّات/چنانکه میلرزید از وحشت/دیوارِ رسومات
جنازهی قراضهام را/لبالب از باد کنم
فلاتِ فلاکتبار
اشیایی که برای فروختن نیستند/برای فرو خفتناند/در طاقچههای از ملال یا فراموشی
ازین که پست و پای خود را/نعلی دوباره ببندم
کوهانِ شکستهی من
دردهای مرا/مثل جُرم میبری به داوری
من ناخدای ژرفای فراموشیهام
سمساریی ابوالجنایات
در نوازشی الیم
به جایی رسیدم که عشق/خود را در اندام تو ابراز میفرمود
در شکافِ شب سرازیر میشوم
کودکان دیرسال
ویرانستان
به دست سایهای افتادم/که خود را با من/تعویض کرد
زهدانِ دریدهی شب
لیلاجِ پیر
بیادامهگی
با دیدن صفهای طولانی کائنات/و طولانیتر لاطائلات
خازنِ رنجهای همین دریاست
کودکانِ گریانِ مادرِ نهایی شعرند
یابوی بیلگام
موی سفید و رنجهای پُرپُشت
شاهین کلانتری
#تردیدار #روزپاره
Please open Telegram to view this post
    VIEW IN TELEGRAM
  ❤🔥10❤9💯3😘1
  Audio
    
  Nevisandesaz.ir
دانلود جرقههای ۱۰۰ جمله
دانلود فایل هفتک نویسندهساز
#پادکست #نویسندهساز
@shahinkalantari
@ahleneveshtan
Please open Telegram to view this post
    VIEW IN TELEGRAM
  ❤15🔥1
  معرفی #داستان_کودک
پرویزی که دلش میخواهد زودتر بزرگ شود.
برای کلاس اولیهایم خواندمش.
دانشآموز ۱: پرویز چه اسم بدی!
و به همان حالت بامزهی همیشگی خود خندید.
از صدای خندهی نمکیاش، نیشم از کادر صورتم بیرون زد. بد شد. خیلی بد. بچهها فکر میکنند به اسم پرویز میخندم حتما.
من: پرویز اصلا اسم بدی نیست. من الان خندیدم چون از خندهی شما خندهم گرفت.
به اسم پرویز نخندیدم.
گوش میسپراند با لذّت. مینگرند با دقّت.
دانشآموز ۲: خانم عکساش چه زشته.
دانشآموز ۳: خانم مامانش پیر شده؟ چرا اینجوری شده؟
دانشآموز ۴: خانم پاهاش لخته؟
دانشآموز ۵: خانم جمشید (دوست پرویز) چرا انقدر بزرگه؟
من: بنظرتون چرا پرویز انقدر دوست داره بزرگ شه؟ کوچولو بودن بده؟ چرا؟ چرا دوست نداره بچه بمونه؟ چی ناراحتش میکنه؟ چی اذیتش میکنه؟
شما دوست دارید بچه بمونید یا بزرگ شید؟
دانشآموز ۶: من دوست ندارم بزرگ شم تا از دوستام جدا نشم.
دانشآموز ۴: من نوزادی رو دوس دارم. چون همه کارامونو بقیه میکنن، خودمون راحتیم.
دانشآموز ۷: شاید میترسه همه بزرگ شن ولی خودش کوچولو بمونه.
دانشآموز ۸: شاید چون کوچولوئه مسخرهش میکنن.
دانشآموز ۹: شاید دوس داره بزرگ شه بره دانشگاه.
دانشآموز ۱۰: شاید چون دوس داره دیگه مدرسه نره دوست داره زود بزرگ شه.
دانشآموز ۱۱: شاید از مشق زیاد، بدش میاد میخواد بزرگ شه.
دانشآموز ۱۲: شاید چون وقتی کوچولوئه مامان باباش میزننش. دوست داره بزرگ شه برقصه، خواننده شه.
دانشآموز ۱۳: من دوس ندارم بزرگ شم چون دلم میخواد با دوستام بازی کنم.
دانشآموز ۱۴: منم میخوام بازی کنم.
دانشآموز ۴: خانم. الان که کوچولوئه میگه بزرگ شم، اگه بزرگ شه میبینه کوچولو بود بهتر بود. بعد کوچولو بشه باز میگه بزرگ شم.
من: شما فکر میکنید آدمبزرگها هم بازی میکنند؟ یکصدا نه گفتند.
من: پس شهربازی چی؟ آدمبزرگا نمیرن شهربازی؟ پانتومیم بازی میکنن. تخته نرد. شطرنج. کارت بازی.
دانشآموز ۱۵: منظورش پاسوره.
من: منظورم اون نیست. کلی بازی هست که با کارته و توی کتابفروشیا میفروشن. منم آدمبزرگم ولی عاشق بازیام و با دوستام کلی بازی میکنم. فقط بازیهای ما فرق داره. مثلا عروسک نداریم.
مامان پرویز حرف اشتباهی زد که به پرویز گفت: «آخر گربه دیگر بزرگ شده است و حوصله ندارد بازی کند.» بزرگها هم بازیکردن را دوست دارند.
کاش پایهمان را بیابیم.
نه آدمبزرگها؟
برای چند کلاس دومی هم قصهی پرویز را خواندم.
دانشآموز ۱: من دوس دارم زود بزرگ شم از مدرسه خلاص شم.
دانشآموز ۲: منم همینطور. از درس و مشق راحت شم.
دانشآموز ۳: من دوس ندارم بزرگ شم. بزرگ شدن سخته. باید کارای سخت کنیم. مثلا بچهداری. خیلی سخته. خانم خالهم دو تا بچه داره اصلا نمیتونه به دانشگاش برسه.
ولی شوهرداری حالا بد نیست.
پالتوی قرمز قصهایست که بعد از خواندهشدن باید از سوی شما و کودک به چالش کشیده شود.
سوال کنید و بگذارید کودک آزادانه پاسخ دهد و زیر سوال ببرد. به بهانهی این قصه دغدغهها و اضطرابهای کودک را بهتر میتوانیم بشناسیم.
@nevisandehkhialy
@shahinkalantari
Please open Telegram to view this post
    VIEW IN TELEGRAM
  ❤31❤🔥2🔥2
  Forwarded from مدرسه نویسندگی|شاهین کلانتری
کتاب-نویسندهساز-شاهین-کلانتری.pdf
    5.1 MB
  نوشتهی شاهین کلانتری
https://www.tg-me.com/shahinkalantari/12806
@nevisandehsaz
@shahinkalantari
Please open Telegram to view this post
    VIEW IN TELEGRAM
  ❤22🙏3
  روزپاره: دستنوشته یک موجود جاندار متحرک است
➖سودابه خانم فضایلی که فخر ادبیات و عرفان امروز ماست، دستنوشتهها را موجوداتی زنده میداند، آنقدر این نگاه کیفورم کرد که حقیقتن «پرهااام». (راستی سیروس پرهام را میشناسید، در نقد ادبی و هنری نثری دارد فصیح و الماسگون) باری. عین حرف سودابه خانم در گفتوگو با همسر هنرمندش، محمدرضا اصلانی (راستی فیلم «آتش سبز» اصلانی را دیدهاید؟ با صدای منوچهر انور شروع میشود و ترجمهی پارهیی از قرآن: «از چه خدا را انکار میکنید؟ ای که مرده بودید و زندهتان کرد و باز بمیراند و باز زنده کند تا شما را نزدش بازبرند؟»):
«تصاویر برای صدا دارند، و بیان خود را از طریق الحان به گوشم میرسانند: کلمه هم دارای رنگ و بو است، و از سویی، کلمه یا بهتر بگویم خط در شکل ظاهری خود دارای وجهی گرافیکی است، که آن را به تصویرپردازی و نقاشی نزدیک میکند و باید بگویم به نظر من همهی خطوط جهان مثل یک موجود جاندار هوازی هستند، من همواره وقتی دستنوشتهی نویسندگان را میبینم احساس میکنم یک موجود جاندار متحرک در کنار زندگی میکند.» (مجلهی سینما سینما و ادبیات، شماره ۶۱، ص۲۱۰)
➖لذتِ غریبِ پرسه در دیوانهای ناشناختهی قدیمی.
➖گاه لابهلای آزادنویسیهایم این جمله بیاختیار جاری میشود: «مرا بیابان.» پنداری ترجیعبندِ بداههنگاریهای من است. و هیچ نمیفهمم معنایش چیست. ولی مرا بیابان.
➖با کانالهای برتر همسفران مدرسه نویسندگی آشنا شوید:
@behnevisa
➖اگر مشتاقید دربارهی دغدغههایتان گپ بزنیمِ پرسشهایتان را در وبگاه نویسندهساز بنویسید:
Nevisandesaz.ir
(چهبهتر که هر پرسش را در صفحهی مربوط به آن ثبت کنیم.)
➖پرهیزیات امروز:
-اینستاگرام
-ایکس (توییتر سابق)
➖کلاسهای امروز:
-کلاس حضوری ۵۷
-کلاس پیشرفتهی حضوری (سمپوزیوم نویسندگی)
➖دورههای توراهی:
-دورهی آنلاین نویسندگی خلاق (دورهی اصلی و پایه)
-دورهی پیشرفتهی نویسندگی خلاق (متمرکز بر نثر ادبی)
-کارگاه آنلاین کودکنویس (نوشتن داستان برای کودکان)
اطلاعات بیشتر در کانال دورهها:
@kelasenevisandegi
➖دریافت جملههایی برای بهتر نوشتن
تنها کافیست نام و نامخانوادگیتان را برای سامانهی پیامکی زیر بفرستید تا عضو پیامکنامهی نویسندهساز بشوید:
➖کتابهای تازه در کتابفروشی نویسندهساز:
@nevisandesazshop
➖این ضربالمثلها:
«حیف از تو که خط داری و سواد نداری.»
«از بس غصه خوردم غصهدانم درآمد.»
«غمِ خودت کم.»
«غمِ خُرد را خُرد نتوان شمرد.» (فردوسی)
«آنچه پیشِ همه باب است پیشِ ما ناباب است.»
«مرا همت بلند است و دست کوتاه.»
➖کلمهبرداری از دفتر شعر «جنگلی میسوزد» نوشتهی احمدرضا احمدی:
به انفجار بوسهای/در تاریکی
در پاییز ذوب میشدیم/بی آنکه درک واقعی/از زندگی داشته باشیم
من هنوز میتوانم/کلمات عاشقانه را/در شعر شاعران/به دوش بکشم
فوارههای خستگی
در زیر باران/آیندهام را آرام زمزمه میکردم
من دستپاچهتر از آن پرنده هستم/که از صدای گلوله/به ابری عریان پناه میبرد
شاهین کلانتری
#تردیدار #روزپاره
✅  @shahinkalantari
➕  shahinkalantari.com
➖سودابه خانم فضایلی که فخر ادبیات و عرفان امروز ماست، دستنوشتهها را موجوداتی زنده میداند، آنقدر این نگاه کیفورم کرد که حقیقتن «پرهااام». (راستی سیروس پرهام را میشناسید، در نقد ادبی و هنری نثری دارد فصیح و الماسگون) باری. عین حرف سودابه خانم در گفتوگو با همسر هنرمندش، محمدرضا اصلانی (راستی فیلم «آتش سبز» اصلانی را دیدهاید؟ با صدای منوچهر انور شروع میشود و ترجمهی پارهیی از قرآن: «از چه خدا را انکار میکنید؟ ای که مرده بودید و زندهتان کرد و باز بمیراند و باز زنده کند تا شما را نزدش بازبرند؟»):
«تصاویر برای صدا دارند، و بیان خود را از طریق الحان به گوشم میرسانند: کلمه هم دارای رنگ و بو است، و از سویی، کلمه یا بهتر بگویم خط در شکل ظاهری خود دارای وجهی گرافیکی است، که آن را به تصویرپردازی و نقاشی نزدیک میکند و باید بگویم به نظر من همهی خطوط جهان مثل یک موجود جاندار هوازی هستند، من همواره وقتی دستنوشتهی نویسندگان را میبینم احساس میکنم یک موجود جاندار متحرک در کنار زندگی میکند.» (مجلهی سینما سینما و ادبیات، شماره ۶۱، ص۲۱۰)
➖لذتِ غریبِ پرسه در دیوانهای ناشناختهی قدیمی.
➖گاه لابهلای آزادنویسیهایم این جمله بیاختیار جاری میشود: «مرا بیابان.» پنداری ترجیعبندِ بداههنگاریهای من است. و هیچ نمیفهمم معنایش چیست. ولی مرا بیابان.
➖با کانالهای برتر همسفران مدرسه نویسندگی آشنا شوید:
@behnevisa
➖اگر مشتاقید دربارهی دغدغههایتان گپ بزنیمِ پرسشهایتان را در وبگاه نویسندهساز بنویسید:
Nevisandesaz.ir
(چهبهتر که هر پرسش را در صفحهی مربوط به آن ثبت کنیم.)
➖پرهیزیات امروز:
-اینستاگرام
-ایکس (توییتر سابق)
➖کلاسهای امروز:
-کلاس حضوری ۵۷
-کلاس پیشرفتهی حضوری (سمپوزیوم نویسندگی)
➖دورههای توراهی:
-دورهی آنلاین نویسندگی خلاق (دورهی اصلی و پایه)
-دورهی پیشرفتهی نویسندگی خلاق (متمرکز بر نثر ادبی)
-کارگاه آنلاین کودکنویس (نوشتن داستان برای کودکان)
اطلاعات بیشتر در کانال دورهها:
@kelasenevisandegi
➖دریافت جملههایی برای بهتر نوشتن
تنها کافیست نام و نامخانوادگیتان را برای سامانهی پیامکی زیر بفرستید تا عضو پیامکنامهی نویسندهساز بشوید:
50002710041185
➖کتابهای تازه در کتابفروشی نویسندهساز:
@nevisandesazshop
➖این ضربالمثلها:
«حیف از تو که خط داری و سواد نداری.»
«از بس غصه خوردم غصهدانم درآمد.»
«غمِ خودت کم.»
«غمِ خُرد را خُرد نتوان شمرد.» (فردوسی)
«آنچه پیشِ همه باب است پیشِ ما ناباب است.»
«مرا همت بلند است و دست کوتاه.»
➖کلمهبرداری از دفتر شعر «جنگلی میسوزد» نوشتهی احمدرضا احمدی:
به انفجار بوسهای/در تاریکی
در پاییز ذوب میشدیم/بی آنکه درک واقعی/از زندگی داشته باشیم
من هنوز میتوانم/کلمات عاشقانه را/در شعر شاعران/به دوش بکشم
فوارههای خستگی
در زیر باران/آیندهام را آرام زمزمه میکردم
من دستپاچهتر از آن پرنده هستم/که از صدای گلوله/به ابری عریان پناه میبرد
شاهین کلانتری
#تردیدار #روزپاره
Please open Telegram to view this post
    VIEW IN TELEGRAM
  ❤29❤🔥6👍2🔥2😘1
  ❤27💯5
  ❤23❤🔥2💯2
  جستم بسیّ و سعی نمودم، به هیچ باب
یاری نیافتم به جهان بهتر از کتاب
-صوفی محمد هروی
#شعر
@shahinkalantari
یاری نیافتم به جهان بهتر از کتاب
-صوفی محمد هروی
#شعر
@shahinkalantari
❤24💯3
  ❤12💯5🙈5👍3😎2
  