داستان های شاهنامه
پادشاهی کیکاووس (قسمت چهل و سوم)

این داستان : ورود سیاوش به شبستان شاهی

#دفتر_دوم #شاهنامه #سیاوش #کیکاووس #سودابه #شاهنامه_کودک_هما


@shahnameh_kodakan

سیاوُش بدانست کان مهر چیست
چُنان دوستی نَز رهِ ایزدیست

سیاوش خوب می‌دانست که مهر و عشق سودابه از راه ایزدی و اهورایی نیست. مهر و علاقه ای اهریمنی و شیطانی است.
(این محبت و عشق، مهرِ مادرانه نیست)

#سیاوش #سودابه #شاهنامه_کودک_هما #فردوسی #شاهنامه #دفتر_دوم

@shahnameh_kodakan

✨️ جشنواره سراسری نقاشی

✍️ مسابقه نگارگری و نقاشی از شخصیت های شاهنامه

کسی را که اندیشه ناخَوش بود
بدان ناخَوشی رای او گَش بود

کسی که اندیشه او بد و زشت است و به دروغ آغشته شده، دچار خودپسندی خواهد شد.
(گَش : خوب و خوش و دلپسند)

همی خویشتن را چلیپا کند
به پیش خردمند رسوا کند

او با این بداندیشی، خود را انگشت نما می کند و در نظر خردمندان و عاقلان، رسوا و بدنام می شود.
(چلیپا کند : انگشت نما کند)

وُلیکن نبیند کس آهوی خویش
تو را روشن آید همی خوی خویش

ولی هیچ کس عیب خود را نمی‌بیند. هرکس خوی و اخلاق خود را پاک و روشن می داند.
(آهو : عیب)

#شاهنامه #فردوسی #دفتر_دوم #شاهنامه_کودک_هما

@shahnameh_kodakan

اگر داد باید که آید به جای
بیارای و زان پس به دانا نِمای

(داد به جای آمدن : رعایت انصاف)
اگر قرار است که عادلانه رفتار کنی، خودت را برای رفتار عادلانه آماده کن و سپس واکنش دانایان را نسبت به رفتار خویش ببین.

چو دانا پَسندد، پسندیده شد
به جوی تو در، آب چون دیده شد

اگر انسان دانا رفتار و گفتار تو را پسندید، مایه ی سرافرازی تو خواهد شد.
(دیده : کنایه از روشنی)

#شاهنامه_کودک_هما #فردوسی #دفتر_دوم #شاهنامه #سیاوش

@shahnameh_kodakan

داستان های شاهنامه
پادشاهی کیکاووس (قسمت چهل و چهارم)


این داستان : انتخاب همسری شایسته برای سیاوش


#دفتر_دوم  #شاهنامه  #سیاوش  #کیکاووس  #سودابه #شاهنامه_کودک_هما


@shahnameh_kodakan

نهانی ز سوداوه ی چاره گر
همی بود پیچان و خسته جگر

سیاوش در دل و در نهان خویش از حیله و مکر سودابه، دلشوره داشت و نگران بود (به شدت در خود می پیچید)

بدانست کان نیز گفتار اوست
همی زو بِدَرید بر تَنش پوست

او خوب می دانست که پیشنهادها و صحبت های کیکاووس شاه همه، دسیسه ها و نقشه های سودابه است. به خاطر سودابه چنان خشمگین بود و درد و رنج می کشید که گویی میخواست پوست بر تن او پاره شود.


#سودابه #سیاوش #کیکاووس #شاهنامه_کودک_هما #شاهنامه #دفتر_دوم

@shahnameh_kodakan

✍ اما چرا سیاوش در برابر حیله ها و دسیسه های سودابه، خاموش بود و با او مدارا میکرد؟

او از بزرگان، داستان های هاماوران را شنیده بود. خوب می دانست که مردم این سرزمین با شاه ایران چه کرده اند و چگونه پهلوانان ایران را از بین برده اند. سودابه حیله گر، دختر همان شاه (هاماوران) بود و خواسته ای جز تباهی کامل خاندان و تبار کاووس شاه نداشت.

سیاوش خوب می‌دانست که اگر با او به تندی برخورد کند از دسیسه ها و نیرنگ هایش در امان نخواهد بود. پس تصمیم گرفت با زبان نرم و با احترام او را از خود دور کند.

#سودابه #سیاوش #شاهنامه #شاهنامه_کودک_هما

#shahnameh_kodakan

شنیدستم از نامور مهتران
همه داستان های هاماوران
که از پیش با شاه ایران چه کرد
ز گُردان ایران برآورد گرد
پر از بَند سوداوه، گر دخت اوست
نخواهد هم این دوده را مغز و پوست

(بَند : نیرنگ و فریب)

#سیاوش #سودابه #کیکاووس #شاهنامه_هما #شاهنامه_کودک_هما #دفتر_دوم

@shahnameh_kodakan

جشن مهرگان

فریدون پس از آنکه موفق شد ضحاک را شکست بدهد جشنی برپا کرد ...
برای آشنایی بیشتر با جشن مهرگان می توانید به "قسمت اول پادشاهی فریدون" مراجعه کنید.

@shahnameh_kodakan

✍️
"مردم بر دین و آیین پادشاهانشان هستند".

یعنی مرام و منش و روشِ پادشاه و بزرگان بر مردم، تاثیر مستقیم دارد.
هرچقدر شاه و بزرگان یک سرزمین خردمندتر و رشدیافته‌تر باشند به همان نسبت، مردم هم خردمند و رشدیافته می شوند. 

فریدون یکی از مهمترین، تاثیرگذارترین و باشکوه‌ترین پادشاهان شاهنامه است. او پادشاه دادگری بوده و در سرتاسر شاهنامه (حتی بعد از مرگ نیز)، نماد شکوه و بزرگی است.
در دوره پادشاهی فریدون همان طور که فردوسی بزرگ می‌فرماید :

زمانه بی اندوه بود از بدی
 گرفتند هر کس ره بخردی

همه انسانها در راه رشد و خردورزی گام نهادند. فریدون خود، انسان خردمند و رشدیافته‌ای بود و کم کم خردورزی پادشاه به مردم هم منتقل شد.

@shahnameh_kodakan

داستان های شاهنامه
پادشاهی کیکاووس (قسمت چهل و پنجم)


این داستان : ابراز علاقه سودابه به سیاوش


#دفتر_دوم  #شاهنامه  #سیاوش  #کیکاووس  #سودابه #شاهنامه_کودک_هما

@shahnameh_kodakan

سودابه از سیاوش خواست تا یکی از دخترکانِ زیبارویِ شبستانِ شاهی را به همسری خویش انتخاب کند. سیاوش، سخت در اندیشه دسیسه ها و نیرنگ های سودابه بود و نمی خواست در دام بدخواهی و حیله او بیفتد. این اندیشه، او را به سکوت واداشت ولی

سیاوُش به پاسخ چو نَگشاد لب
پری چهره برداشت از رخ، قَصَب

وقتی سیاوش مدت زمان زیادی سکوت کرد و پاسخی نداد سودابه روبنده خود را از چهره برداشت. سودابه خیال کرد سکوت سیاوش به خاطر دلبستگی و عشقی است که نسبت به او دارد.

(قصب : روبنده، پارچه ای بسیار نازک و رخ نما که مخصوص اشراف بوده و تنها بخشی از لب و چانه را می پوشانده است.)

#شاهنامه_کودک_هما #دفتر_دوم #شاهنامه_هما #سودابه #سیاوش

@shahnameh_kodakan

داستان های شاهنامه
پادشاهی کیکاووس (قسمت چهل و ششم)


این داستان : آگاه شدن کیکاووس شاه از اتفاقات شبستان


#دفتر_دوم  #شاهنامه  #سیاوش  #کیکاووس  #سودابه #شاهنامه_کودک_هما

@shahnameh_kodakan

بدو گفت : "من راز دل پیش تو
بگفتم، نِهان بداندیشِ تو،
مرا خیره خواهی که رسوا کنی
به پیش خردمند رعنا کنی"

سودابه بعد از اینکه مطمئن شد نمی تواند سیاوش را با خود همراه و هم پیمان کند به او گفت :
من راز دلم را پیش تو آشکار کردم، تو در دل زشت و بداندیش خودت قصد داری که بیهوده مرا در پیش شاه و دیگران رسوا کنی. میخواهی من را در نظر مردم خردمند، زنی سبک سر و ابله جلوه دهی.


(خیره : بیهوده)
(رعنا : سبک سر )

#شاهنامه_هما #شاهنامه_کودک_هما #سودابه #سیاوش #دفتر_دوم

@shahnameh_kodakan

برآمد خروش از شبستان اوی
فَغانش از ایوان برآمد به کوی
یَکی غُلغُل از کاخ و ایوان بخاست
که گفتی شبِ رَستخیزست راست

فریاد و خروش از شبستان بلند شد. صدای فریادهای سودابه از درون کاخ به بیرون و کوی و برزن می رسید. چنان هیاهویی از شبستان بلند شد که گویی شب رستاخیز و قیامت فرا رسیده است.

#شاهنامه_کودک_هما #شاهنامه_هما #دفتر_دوم #سیاوش #سودابه #کیکاووس

@shahnameh_kodakan

به گوش سِپَهبَد رَسید آگهی
فرود آمد از تخت شاهنشهی
خروشید سودابه در پیش اوی
همی ریخت آب و همی کند موی

این فریاد و فغان به گوش کیکاووس شاه هم رسید. پس نگران و شتابان به سوی شبستان آمد.
سودابه به محض اینکه شاه را دید شروع کرد به گریه کردن و مظلوم نمایی. (تظاهر کردن)

#شاهنامه_کودک_هما #شاهنامه_هما #سیاوش #سودابه #کیکاووس #دفتر_دوم

@shahnameh_kodakan

به دل گفت : ار این راست گوید همی،
از این روی زشتی نجوید همی،
سیاوخش را سر بباید برید
بدینسان بُوَد بندِ بد را کَلید!

پادشاه بعد از شنیدن حرف های سودابه با خود گفت :
اگر سودابه راست بگوید و دست به زشتکاری و حیله نزده باشد و در سرش توطئه ای نباشد، باید سیاوش را از بین برد.
تنها کلید راه حلِ بدی و مشکلی که پیش آمده  کشتن سیاوش است.

#شاهنامه_کودک_هما #شاهنامه_هما #کیکاووس #سودابه #سیاوش

@shahnameh_kodakan

حکیم طوس در میان روایت این داستان وقتی بی خردی پادشاه در قضاوت میان سودابه و سیاوش را می‌بیند چنین سخن می گوید :

خردمند مردم چه گوید کنون؟
خوی شرم ازین داستان گشت خون!

اگر مردم خردمند، انسان های فهیم و حکیم درباره این داستان و این پیشامد بشنوند چه می گویند و چگونه قضاوت میکنند؟
از شنیدن این داستان، عرق شرم آدمی تبدیل به خون می شود.

#شاهنامه_کودک_هما #شاهنامه_هما #دفتر_دوم #فردوسی

@shahnameh_kodakan

داستان های شاهنامه
پادشاهی کیکاووس (قسمت چهل و هفتم)

این داستان : بی گناهی سیاوش _ حیله دیگری از سودابه


#دفتر_دوم #شاهنامه #سیاوش #کیکاووس #سودابه #شاهنامه_کودک_هما


@shahnameh_kodakan