بعضی‌از انسانها، تکرار نمی‌شوند. حواست‌
را کاملاً جمع‌نگه‌دار اویی‌را که‌در
تو علاقه‌ایجاد کرده شدیداً، با توجه و یک
رفتارِ درست تاابد"کنار خودت نگه داشته"
باشی‌، اصلاً کار محالی‌نیست که
@shamdooni
کافیه شبیهِ انسان‌رفتارِت باشه و خیانت
در رابطه‌ راه‌پیدا نکنه، پنہان‌کاری شدیداً
می‌پاشونه‌رابطه‌را توجه می‌تونه
رفتار بی‌نمونه از تو باشه

حرف از خداحافظی‌آسان است باورِ اینکه
آن‌را باید پذیرفت خیلی‌دشوارِ که
کار را سخت می‌کنه و اگه رفتن‌ انسانها را
باور نکنی‌هزار بار نیز که‌"این‌را بگویند به"
هیچ‌وجه نمی‌شه آن‌را باور داشت
@shamdooni
در روبرویی‌با مشکلات افکار منطقی‌ خود
را به کار بگیرید و"آنها را رفع کنید که به"
جایی‌نرسه از روی‌اجبار بخواهید
"که یکدیگر را ترک کنید"

بانو جان‌تلاشت این‌باشه که اصلاً ابداً یک
طرح‌از جلدِ روی‌کتاب نباشی‌که
بقیه تنها به ظاهرَت بگویند بَه بَه، تلاشت
این‌باشه که یک"جدول‌کلاسیک نباشی‌که"
تا بقیه واسه سرگرمی‌ راحت و
@shamdooni
بی‌ دردسر، تو را حل‌کنند و آن‌گاه خیالات
برشان‌دارد که همه چیز را بلدند "و خوبه"
هرروز ثانیه ثانیه حواست باشه
غرورِت نابود نشه اصلا

و اویی‌که، قصد ماندن‌ داشته‌ باشه نمی‌ره
و از اون‌ابتدا به هر بہانه کوچَک و
بزرگ، صحبت جدایی‌ را، به زبان نمی‌آورد
حالا تو بشین‌ "هِی برای‌بازگشت او دست"
به دعا بگیر خوب زمانی‌که نشه و
@shamdooni
خواستِ خدا نباشه "نمی‌شه، درست بشه"
اگه، علاقه دو طرفه نباشه، نمی‌شه اصلاً
به ادامه "خوشبینانه نگاه بشه که
"رفته رفته درست نمی‌شه"

عشقی‌خوبه که هر بوسه‌اش بتونه تو را
از ابتدا زنده کنه، در یک ثانیه
بتونه هرچی‌غصه‌وجود داردرا یک مرتبه
نابود بکنه عشقی‌ که لبخندش یک جانی
تازه بتونه بہت بده و بی‌وقفه
@shamdooni
سرشارِت بکنه از انگیزه‌ "یک جہانی که"
باور کردنی‌ نیست. باید بی‌وقفه و کاملاً
بہترین‌را از عشق‌ُ، علاقه طلب
کرد و جانی‌تازه گرفت

خودش‌ باید ارزشش‌رو بفہمه‌و بدونه که
تو با بقیه فرق داری‌ و اگه نه، اگه
نمی‌تونه این‌رو متوجه بشه لیاقت نداره
تورو داشته باشه، "نه این‌که پیوسته تو"
بدوی‌، بجنگی‌، حرص‌بخوری تا که
@shamdooni
بہش‌ثابت بشه‌ و جایگاهش‌ رو بدونه که
وقتی‌ یک نفر نمی‌تونه "فرقت‌را با بقیه"
بدونه لیاقتِ این‌ رو نداره، که یک
ثانیه بخواد کنارِت باشه

خبرخوب این‌است که روزی‌کسی‌ می‌آید
در میانِ‌روزهای خاکستری‌دستانَت
را خواهد گرفت، کسی‌که شبیه به آفتابِ
بعد از"یک روز برفی‌و به تنِ روز سردت"
می‌چسبه. کسی‌ می‌آید که محبت
@shamdooni
است جنس‌رفتارِ او، مرهم زخمہایت که
کسی‌آنہا را نمی‌بیند می‌شود."مشکلات"
را با آرامش‌برایت رفع‌می‌کنه و به
زندگی‌ات رنگ و بو می‌ده

امان‌از ترسی‌ که بخاطر از دست دادنه و
می‌تونه قواعدِ یک رابطه‌ را کاملاً
نابود کنه چون‌که، وقتی‌درونِت این‌گونه
ترسی‌باشه بیش‌از"حد حساسیت راه را"
به درونت پیدا می‌کنه بی‌اندازه‌و
@shamdooni
بیہوده نگرانی‌ برات پیش‌میاره‌و نہایت
تو را فردِ بی‌منطقی" می‌کنه که شدیدا"
احساسی‌ بی‌مزه براش‌در جریانه
"و هیچ‌گونه نتیجه ندارد"

من‌اگه‌قدرتِ این‌روداشتم اسم یه‌ روزا از
زندگی‌را می‌گذاشتم "تو" چون‌که
هرثانیه‌اش همه اجزاء بدن‌من‌به تو کاملاً
فکر می‌کنه چشمانِ‌کوچک من‌تو را به جا
همه انسانہا می‌بینه. و در همه به
@shamdooni
دنبال‌یک ردی‌از توست. گوشام با شنیدنِ
هر صدایی‌یاد تو می‌افته و "زندگی یک"
معنایی‌جدید یافته. معنایی‌که تو
را همه چیز می‌دونه

و گاهی‌دلِت‌می‌خواد در شلوغی‌روزگارِت
بیاید و تنگ تو را در آغوش‌بگیرد
نفَسَت که‌آرام گرفت بگویداز روزهایی‌که
خاطراتِ اون‌ "می‌تونه، حالتُ خوب کنه"
کاش‌بداند حضورش‌چقدر می‌شه
@shamdooni
حالتُ خوب کنه، اون‌ وقت دیگه بہانه را
برای‌نبودنش‌جلوه نمی‌داد، "چون‌که یک"
یارِ واقعی‌ "اونه که شاداب بودنه"
شریکِ احساسی‌را بخواد

این‌که تو نگاه می‌کنی من‌را، و دستپاچه
می‌شی‌یک حس‌خوب داره، اصلاً
شبیهِ اون‌پیدا نمی‌شه‌و این‌که خودت را
گم می‌کنی‌و "من‌باید در خود تو را پیدا"
جستجو کرد چه زیباست می‌تونه
@shamdooni
یک معنای‌متفاوت، از زندگی‌رو به شدت
به جریان‌بندازه تو باش‌"اصلا یک ثانیه"
به رهایی‌فکر نکن‌که، اوج‌رهایی‌را
در آغوش‌تو می‌شه یافت

پناه من به توست، به چشمہایَت صدایت
و آن خنده‌هایی‌که چقدر زیاد به
زندگی‌رنگ‌و عطری‌ناب می‌بخشه ای‌ نگاهِ
تو نور در قعرِ تاریکی‌و "ای‌صدای تو یک"
مرهم بر عمیق‌ترین زخمہا، لبخندِ
@shamdooni
تو ماه است ای‌که چشمہایَت شبیه تابانِ
خورشید و آغوشِ‌تو دنج‌ترین سیاره‌پناه
من‌به توست چون‌که تو یک تکیهِ
"گاهی‌و یک رفیق‌بی‌نمونه"

"داشتنت"باید مزه‌ی‌توت فرنگی بدهد یا
انار گلپر زده، یا آش‌رشته مادربزرگ
توی‌غروبہای جمعه‌داشتنت باید بوی‌نابِ
یاسِ‌رازقی‌بدهد یا بوی‌خاکِ باران‌خورده
باید یک چیزی‌خیلی‌قشنگ باشه که
@shamdooni
بتونه حال‌و هوا زندگی‌رو دگرگون کنه‌‌ و
به آینده امیدوار کنه سراسر وجود من‌را
بیا و بمان‌و از "جنس‌ماندن‌باش که"
رفتن‌ "اصلا کار تو نیست"

من سالہاست‌این‌جا نشسته‌ به‌انتظار یک
روز که دیگه نشه فکر کرد بہت
آخه اون‌روز که با تو آغاز نشه و ادامه‌ را
در کنارت، نتوان‌ گذ راند. "نشسته‌ و یک"
انتظاری‌ در من‌می‌گذرد، که یک
@shamdooni
روزی‌تو در طلوعش‌نباشی‌ که ثانیه‌ ثانیه
آن‌ از تو رنگ نگیره‌، "با تو به شب نرسه"
اما درد را "از هر طرفی نوشته"
بشه همان‌درد است

همواره بر این‌باور باش‌کسانی‌که هراسی
از بی‌هم بودن ندارند زمانی‌که در
کنارِ یکدیگر اند بودنشان‌، عجیب اصالت
دارد و آنہایی‌که"از تنہایی‌، بی‌کسی یک"
ترسی‌را در وجود خود دارند اصلاً
@shamdooni
بوسه‌ و آغوشِ‌آنہااصالت ندارد و تنہا به
یک بازی‌شبیه است "علاقه باید اصالت"
داشته باشه. وگرنه ابراز علاقه که
"مصنوعی‌ باشه آسونه"

عشق‌اما کہنه نمی‌شود، پایان نمی‌یابد و
مصرف نمی‌شود. مگر عشق‌، یک
وعده غذاییِ چرب‌و خوردنی‌است که به
وقتِ‌گرسنه بودن‌وقتی‌که"بی‌تابی آن را"
بخوری‌و یکی‌دو لیوان آب نیز به
روی‌آن و باد کرده
@shamdooni
و سیر شده کنار بکشی، من می‌گویم که
عشق‌یا دروغی‌ست، که "بقیه انسانہا به"
یکدیگر می‌گویند یاچیزی‌است که
باقی، به بقایِ‌حیاتِ خود

برخی‌آنقدر بی‌صدا می‌آیند قلب انسان‌را
تسخیر می‌کنند که‌آدمہا تعجب
می‌کنه و نمی‌دونه اسمش‌را چی بذاره و
برخی‌از یک انسان‌بیشتر می‌باشند علاقه
آنہا به "هیچ‌وجه"، پایانی‌ندارد
@shamdooni
عشق‌آنہا پُر است از نغمه عاشقانه‌ و یک
جورایی خوبی‌به"معنای‌واقعی‌اند و کلا"
انسان نمی‌دونه "چی‌صدا بزنه"
اینگونه فرشته را واقعاً

این‌که بہت فکر نشه نمی‌تونه‌اصلاً توانه
من نیست و نمی‌تونه جزو اراده
باشه‌نمی‌شه تو را فراموش‌ کرد و این‌که
از نفس‌کشیدنت"دست برداشت‌آخه یک"
زندگی‌که تو در اون‌نباشی اصلاً
@shamdooni
کجاش‌می‌تونه قشنگ باشه، تو کاملا یک
عضو از روحِ‌درونه منی‌، بودنت می‌تونه
من‌را به بی‌نہایت برسونه به یک
دنیایی‌پُرِ رخدادِ قشنگ

تا زمانی‌که قلبتان‌نبض دارد پای‌آنہایی‌که
دوستتان‌دارند"باشید و بی‌وقفه"
شاد بودن‌خرج کنید، چایی‌عصرانه را دور
یکدیگر، بنوشید "و بی‌بہانه، بخواهید که"
صدای‌هم قسمهایتان‌ را بشنوید و
@shamdooni
لبخندِ قشنگِ خودتان‌را به یکدیگر داده‌ و
یک جہانی‌باشکوه‌را "ایجاد کنید که‌اصلا"
زندگی‌برایَت مجدداً تکرار نمی‌شه
شایسته بہترینهایی‌که واسه
"روزهایَت ایجاد بشه"

بوی‌تنت‌را از واژه‌هایت‌و عشق‌را از صدا
و شور نیاز را از ناز نگاهَت. و
طعم بوسه‌‌ات‌را از شکوفایی‌‌غنچه لبانت
آرامش‌یک"صبح‌رویایی‌را در پرچینِ‌نابِ"
بازوانت، زیر خیمه گیسوانت
@noozhachannel
در یک غزلی‌ناب به تصویر می‌کشم و تو
با آن نگاهِ زیبا و"تاثیری‌ همچون‌شرابت"
زندگی‌را دوچندان ناب کرده
و جان‌می‌دهی‌به روزگارا