Telegram Web Link
🔺نتایج کنکور، جلوەای از نابرابری اجتماعی

بررسی نتایج کنکور امسال بر مبنای دهک های اقتصادی، عمق نابرابری آموزشی را نشان می دهد.
نمودار فوق بیانگر آنست که به ویژه در دو گروه آموزشی علوم تجربی و ریاضی، صاحیان درآمدهای بالا در دهک های 9 و 10 اقتصادی، بیشترین رتبه های زیر 3000 را بدست آوردەاند.
این امر مبین آنست که اکثریت پزشکان، دندانپزشکان، داروسازان و مهندسان آینده از میان خانواده های متمول و مرفه برگزیده می شوند.
این تحول یک پیامد اساسی بالقوه ویرانگر را بدنبال دارد:
امکان پیشرفت و تحرک اجتماعی برای اقشار کم برخوردار از راه تحصیلات عالی کم تر از هر زمانی است و چه استعدادهای فراوانی زیر چرخ های ماشین غول پیکر بی عدالتی له می شوند.
از این منظر در ایران نیمەی دوم قرن بیست - دوران پهلوی دوم و دو دهەی ابتدایی پس از انقلاب - فرصت های بیشتر و برابرتری برای فرودستان اقتصادی وجود داشت.
چرا که با ترکیبی از استعداد و پشتکار می توانستید به موفقیت های تحصیلی و سپس فرصت های شغلی ممتاز و درآمدزا دست پیدا کنید.
اما در سه دهەی اخیر با فرادستی نوعی " نئولیبرالیسم اسلامی " بر یک ساختار اقتصادی فاسد و رانتی، عملا این امکان از بخش مهمی از جمعیت سلب شده است.
درست است که در پنجاه سال طلایی موصوف، نابرابری عمودی وجود داشت و به آسانی با ضریب جینی قابل محاسبه بود.
اما نابرابری افقی به معنای بی عدالتی در دسترسی به خدمات آموزشی، درمانی، ورزشی و تفریحی و جداسازی فضاهای زندگی و سطوح نابرابر کیفیت زندگی هرگز به اندازەی امروز نبود.
نکتەی تلخ اینجاست که بی عدالتی پیشگفته به کنکور سراسری و دانشگاه های داخلی محدود نمی شود.
کسانی که موفق به کسب رتبه های مناسب نشدەاند، می توانند به دانشگاه های کم اعتبار کشورهای دور و نزدیک رفته و پس از بازگشت به کشور با پرداخت مبلغی، مدرک تحصیلی شان را معادل سازی کنند.
این موارد جدا از سهمیەهای وحشتناک و مبتذلی است که در یک نظام رانتیر بر مبنای نوعی حامی پروری رها از منطق و نظارت توزیع می شود.
اینها گوشەای از کارنامەی درخشان تراکم نابرابری افقی و عمودی در ایران امروز است!
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
👍19435👎10🤔2
🔺چین شی؛ رهبر بلوک شرق یا جنوب جهانی!

بزرگترین رژەی نظامی تاریخ چین به مناسبت سالگرد تسلیم ژاپن و پایان جنگ جهانی دوم، صرفا یک قدرت نمایی نظامی نیست. بلکه حاکی از عزم رهبران این کشور برای بازنویسی تاریخ  و عدول از روایت های فرادست موجود است.
در روایت غالب، آمریکا، شوروی، انگلیس و فرانسه بر دولت های آلمان و ژاپن، پیروز و جهان را از شری اهریمنی خلاص کردند.
روایتی که معمولا نقش دولت های فرودست شرق آسیا و خاورمیانه و شرق آفریقا که خاک و منابع انسانی و طبیعی شان، طعمەی جنگ گردید، را به باد فراموشی می سپارد.
چین اکنون می خواهد به جنگ این روایت برود و داستانی تازه به مقتضای موقعیت قدرتمند امروزش خلق نماید.
مخاطب این داستان نه فقط ژاپن به عنوان اصلی ترین متحد امنیتی غرب در آسیای شرقی بلکه نظام جهانی است.

نظام جهانی غرب محور کنونی عمدتا مخلوق پیامدهای جنگ دوم جهانی است؛ نظمی لیبرال و متکی بر فوانین با ملاحظەی جایگاە ممتاز برندگان جنگ در لژ اختصاصی آن.
نگاه تجدیدنظرطلبانەی چین، انقلابی و ضد سیستمی نیست. صرفا خواهان ورود محترمانه به باشگاه قدرتمندان عالم با حفظ شکل حکومت و ارزش های ویژەی آن است.
پکن نام این راهبرد را چندجانبه گرایی گذاشته و جهان چند قطبی را راه رسیدن به آن می داند.

احتمالا موفق ترین جلوەی این نمایش سیاسی، دست های درهم گره شدەی پوتین و مودی و شی در جریان اجلاس اخیر بود.
تروئیکای هند و چین و روسیه با حدود سه میلیارد نفر جمعیت حتی از بلوک کمونیست هنوز متحد دهەی 50 و 60 برای غرب ترسناک تر است.
این موفقیت عمدتا تصادفی، مرهون اشتباهات دونالد ترامپ و سیاست خارجی مذبذب و دمدمی مزاجش است.
درست است که ارکستر مسکو و پکن و دهلی در ستایش اقتدارگرایی و نکوهش دمکراسی هم آواست. اما اشتراک در ایدئولوژی مانع پوشاندن تضادهای عمدەی ژئوپولتیک میان چین و هند به عنوان دو رقیب دیرینه نیست.
همچنین توازن در اتحاد استراتژیک پکن و مسکو هر چه می گذرد، بیشتر به زیان دومی بهم می خورد.
هم هل دادن هند به سوی چین و هم وابستگی روزافزون روسیه به چین بر اثر تداوم جنگ اوکراین و تحریم پوتین، یک بازی حاصل جمع صفر به زیان غرب و به سود شی جی پینگ است.

یک رئیس جمهور غیرلیبرال و انزواگرا در کاخ سفید، عطیەای آسمانی برای چین است. کسی که در داخل منتقد و تخریب کنندەی دمکراسی است، در خارج به پیمان نامه های بین المللی و نهادهای فراملی بی اعتناست و دوست و دشمن را به یکسان به تغرفەهای تجاری می بندد، نمی تواند اعتماد برانگیز و جای امید باشد.
شی جینگ پی در اجلاس شانگهای با درک اختلال در رهبری جهانی آمریکا، اصلی جدید بر اصول سه گانەی قبلی اش افزود: حکمرانی جهانی! این مولفه به اصول قدیمی شی یعنی توسعه ی جهانی، امنیت جهانی و تمدن جهانی اضافه شد.

رقابت چین و آمریکا در اصل رقابت دو الگوی حکومتی و شیوەی سازمان دهی اجتماعی است.
اساس الگوی پکن را ترکیب دولت اقتدارگرا و اقتصاد بازار تشکیل می دهد. در حالیکه اجماع واشنگتن مبتنی بر تلفیق لیبرال دمکراسی و بازار آزاد است.
امتداد اجماع واشنگتن در دیپلماسی خارجی به دفاع از گسترش دمکراسی در پهنەی گیتی و جایگزینی نظام های کثرت گرا و دمکراسی های انتخابی بجای سیستم های اقتدارگرا می رسد.
پکن بر عکس دمکراسی را نه در درون دولت ها بلکه در بیرون آن می خواهد.
بدین معنا که عیسی و موسی هر یک به دین خود باشند؛ کسی کاری به کشورها و نظام های سیاسی آنها نداشته باشد، دمکراسی و حقوق بشر نه هنجاری جهانی بلکه ارزش های نسبی و ماهیتا غربی اند.
بجای مداخله در امور داخلی دولت ها، نظام جهانی دمکراتیزه و بر مبنای برابری راستین تمام کشورها بازتعریف شود.

ناگفته پیداست که در اوضاع کنونی، ترامپ که نه دمکرات است و نه لیبرال، نمایندەای شایسته برای الگوی واشنگتن نیست.
گویی اشتباهی رخ داده و او بجای مسکو و پکن و نیودهلی در واشنگتن به قدرت رسیده است!
صرف نظر از متغیرهای عدیده، همین مساله دستکم در کوتاه مدت می تواند به سود چین و جذابیت مدل حکومتی آن تمام شود.

هرچند پکن برای هماوردی با واشنگتن راهی دراز و سنگلاخ در پیش دارد. جدا از تضادهای موجود در نظام سیاسی آن، هم اکنون با مشکلات متعدد اقتصادی نظیر رکود، تورم، بیکاری و افتادن در چالەی جمعیتی روبروست.
جایگاه و مشروعیت حزب حاکم کمونیست بر اثر این مشکلات صدمه دیده و ناسیونالیسم تهاجمی جهت جبران مافات در دستور کار قرار گرفته است.
تشدید تهدید و ستیزەجویی علیه تایوان بخشی از دستور کار مزبور است.
حملەی احتمالی به تایوان می تواند به تلەی اوکراین شی تبدیل و بلندپروازی های چین را در قله، ساقط کند.
هرچند تا اینجا هم پکن در ایجاد ائتلافی آسیایی حول خود موفق بوده؛ غیر از متحدان کلیدی آمریکا نظیر ژاپن، کره جنوبی، سنگاپور و فیلیپین، تقریبا تمام دولت های آسیایی در نمایش شانگهای حاضر شدند.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
👍7516👎1
2025/09/05 04:11:55
Back to Top
HTML Embed Code: